@dusharge || همت شهبازی
287 subscribers
119 photos
2 videos
30 files
346 links
@dusharge
کانالدا کی یازی‌لاری کانالین لینکینی وئرمک شرطی ایله پایلاشماق اولار.
اشتراک‌گذاری مطالب کانال به شرط ارائه لینک آن مجاز است.
Download Telegram
#همت_شهبازی


کتاب #روشنایی_در_بیات_ترک را امروز (96.8.26) از #نمایشگاه_کتاب_اردبیل خریدم. به کتاب مقدمه ای از طرف اینجانب و دوست شاعرم #هادی_قاراچای افزوده شده است که سالها پیش در سایت #وازنا تحت عنوان #ویژه_نامه_شعر_آذربایجان انتشار یافته بود. این ویژه نامه به لطف شاعر بزرگوار آقای #حافظ_موسوی و با تلاش گروهی از مترجمان شعر آذربایجان در دو ویژه نامه مجزا منتشر شد.
حال بعد از سالها این شعرها به کوشش دوستان عزیز آقایان #صالح_سجادی، #سعید_موغانلی و #رامین_عباس_زاده با عنوان فوق توسط نشر #فرهنگ_عامه چاپ شده است.


###

شعری از این #کتاب با #ترجمه_من:


#اين_سرزمين || #سيد_حيدر_بيات


مي‌دانم
قدت نمي‌رسد
براي به آغوش گرفتنم
چوبه‌هاي دار اين سرزمين بلند است.
*
اينگونه كه دارها را بلند مي‌سازند
مي‌دانم
در آخرين ديدارمان
قدت نمي‌رسد
براي به آغوش گرفتنم


**
Bu ölkə


Boynumu qucaqlamağa
Bilirəm
Boyun çatmaz
Bu ölkənin dar ağacları ucadır
*
Beləki darları uca qururlar
Son görüşdə
Boynumu qucaqlamağa
Bilirəm
Boyun çatmaz


#شعر_آذربایجان #تورکجه_شعر
#روشنایی_در_بیات_ترک
#آنتولوژی #کتاب #کتاب_بخوانیم #وازنا #انتشارات_فرهنگ_عامه

https://telegram.me/dusharge
(24 آذر روز خاموشی استاد #حبیب_ساهیر است)

" #سحر_ایشیقلانیر " و #تراژدی_خزان

#همت_شهبازی


فصل پاييز و « خزان» يكي از #شخصيتهاي_تمثيلي حبيب ساهر است. در « سحر ايشيقلانير» كمتر شعري ميتوان يافت كه در آن روح افسردگي و دل‌مردگي اجتماع و مردم سرزمينِ شاعر با پژمردگي‌هاي غمبار پاييز و خزان مقايسه نشود. شعرهايي همچون «قورخما» ، «اوولدايير ده‌لي يئللر»،‌ «قارياغيب اوستومه»،‌ «ماهني»، «خزانلار» و «سورگون» از اين قبيل‌اند كه اين دو شعر آخري يكي از غمبارترين شعرهايي است كه با گريز به «خزان» سروده شده و از شاهكارهاي #رئاليسم تراژيك ادبيات معاصر هستند.پاييز، در شعر #ساهر آنقدر بكار رفته كه ميتوان او را « #شاعر_خزان» ناميد. روح پژمرده و اندوهناك خزان، با خلق‌ومنش و تجربيات مثله‌شدة سرزمين شاعر گره مي‌خورد. بخصوص او را از اين نظر ميتوان شاعر خزان ناميد كه ماجراهاي 21 آذر 5ـ 1324 و تشكيل حكومت يكساله از طرف #سيدجعفر_پيشه_وري، در رديف اصلي‌ترين موضوعات و دلمشغولي‌هاي شاعر است. (حتي چنانچه ميانگين شعرهايي را كه او در فصل پاييز بخصوص آذرماه سروده و در پائين شعرها تاريخ گذاشته، درنظر گرفته شود هفتاد درصد آن را درهمين فصل سروده است) تأثير اين حادثة تاريخي آنچنان روح او را عذاب مي‌دهد كه حتي درسالگردهاي متوالي هميشه به ياد قربانيان آن و بدتر از همه خرده‌بورژواهاي فرهنگي است كه پديد آورندگان اين حادثه خونين را مدح و ستايش كرده‌اند. فاجعه خونبار اين حادثه و كشتار مردم از يك طرف، جشن گرفتن نيروهاي حاكم و تقبيح رشادتهاي مردم از طرف همين مداحان خودفروخته، خاطرة غم‌انگيز و فاجعه‌آميزي براي #حبيب_ساهر است كه در اشعار سالهاي بعد كه براي يادآوري و سالگرد آن سروده است، بوضوح عمق تأثير آن را نشان مي‌دهد:

خزان‌ چاغي
قيزيل‌ گونش اودلانيبدير
آغاجلارين‌ يارپاقلاري
مين‌بير‌ رنگله بويانيبدير…
هر‌ يارپاغين‌ بير ‌رنگي‌وار
سودا رنگي
حسرت‌ رنگي
توتغون،‌ توْزلو‌
غربت رنگي…
خزان چاغي، يئل اسركن
ياغير يارپاق اؤلگون يارپاق
قالانيبدير قالاق‌ـ قالاق يوللار اوزاق، گؤللر د‌رين
نسيم اسير سرين‌ـ‌ سرينداغلار بيزيم ، باغلار سيزين
يئرييركن يارپاق اوسته
قالماز ايزين…
گون يانديرماز!
سون باهاردير
سانكي آغاج يارپاقلاري
لاجوردي بير متن‌ده
ناققيشلاردير…
بيرچوخ خزان گليب، كئچدي…
بيرچوخ كروان قوْنوب كؤچدو
بير خزاندا
يئتيم قالديق
بير خزاندا
سئودالانديق
بير خزاندا
آلوولانديق
أن نهايت
خوليالارين‌هاواسينا
قانادلانديق.
بير خزاندا پارلاق قيزيل گونش دوغدو
بير خزاندا
بولود گليب گونو بوغدو…
آتلاداركن خزانلاري
زامان بيزي قووالادي…
گلدي زامان، كئچدي زامان
آيري دوشدوك يوردوموزدان قالديق سرين‌ـ سرين بولاقلارا
گول‌ـ چيچكلي اوتلاقلارا …
زامان كئچدي، بيز قورودوق
سوسوز قالان آغاجلار تك طراوتدن سالدي بيزي
بيلمم غربت؟…
بيلمم فلك؟…

در همين تمثيل «خزان» است كه چيزهاي عيني، اشيا و طبيعت نمادينه شده، روابطش را با هستي انساني و ملتي ستمديده حفظ مي‌كند. اين نمادها بازتاب محض و بدون دستبرد به هستي آنها نيست بلكه در اين نمادها طرح دروني و بيروني انسان، در هماهنگي كلي با آنها همراه با تحميل انديشه‌هاي اجتماعي شاعر بازتابي از تنشهاي ميان انسان و روابط خوش‌و‌ناخوشايند حاكم بر اوست كه با خوشي‌ها و ناخوشي‌هاي اجزاي عيني، اشيا و طبيعت گره خورده است. اين موقعيتهاي انساني است كه در يك خزان، يتيم و بي‌كس مي‌ماند و در خزاني ديگر آتشين و هوسناك آزادي. در يك خزان آفتاب طلايي سربرمي زند و در خزاني ديگر ابر سياه‌آلود حاكم مي‌گردد… اين اجزا همچون انسان، داراي شعورند و آگاهي؛ و همچون انسان، نگران ارزشهاي از دست رفته و اجتماع گمراه‌ كننده و محيط ستمگرانه است. اين نگراني، در اين اجزا به روايتهاي تمثيلي‌ِ تراژيكي بدل مي‌شود كه حاصل آن رنجش خاطر و اضطراب انساني و درنهايت پريشاني و سردرگمي است كه آيا كار غربت و دربدري است يا كار سرنوشت ؟


نقل از #کتاب #نقد_شعر_معاصر_آذربایجان

https://telegram.me/dusharge
نقل از صفحه انستاگرام #مصطفی_شیخ_پور


«من روز فاجعه را خوب به یاد دارم، بچه ی کوچکی بودم، ما را کتاب به دست از مدرسه بردند به گمانم به میدان ساعت، و همانجا کتابهایی را که به #زبان_مادری مردم شهر بود آتش زدند. آن موقع ما بچه بودیم نمی فهمیدیم فقط یادم هست معلمی به نام امیرخیزی آهسته گریه می کرد. حادثه آن روز هرگز یادم نمی رود.»
( #رضا_براهنی )

###

در روز 26 آذر 1325، نیروهای رژیم نژاد پرست پهلوی به دستور تهران با بی شرمی تمام، کلیه کتابها و نشریاتی را که پیش از آن به #زبان_ترکی چاپ شده بود. در #میدان_ساعت_تبریز جمع کرده و به آتش کشیدند. کتابخانه های دانشگاهها و مدارس تخلیه و به میدان ساعت منتقل شد. و طی مراسمی خاص و در میان بهت مردم سوزانده شد.
با وجود کشتار بیرحمانه در روزهای قبل از 26 آذر 1325 نیروهای دولتی با انجام مراسم #کتاب_سوزان نه چند نفر بلکه بشریت را به آتش کشیدند.کاری که نمونه آن را در جهان کمتر می توان پیدا کرد. حتی به گواهی شاهدان عینی ماجرا، #قرآن هایی که در آن سالها با #ترجمه_ترکی چاپ و نشر شده بود از این فاجعه در امان نماند. فاجعه ای که با سکوت رسانه های آن زمان مواجه شد. حتی نشریات منتسب به #حزب_توده که ادعای دوستی با مردم را داشتند چشم بر اتفاقات آن روز بستند، سکوت نشریات مرکز هم که جای خود داشت، سکوتی که تا به امروز ادامه داشته است. با وجود آن، روز 26 آذر هیچگاه از خاطر این سرزمین پاک نخواهد شد.

پس از آن تاریخ آن روز یعنی روز 26 آذر، به نام "#روز_کتاب_آذربایجان" نامگذاری شد و مردم با خرید کتابهای چاپ شده به زبان ترکی و اهدا آن به دوستان و آشنایان، آن روز را گرامی میدارند. شایسته است که با خرید کتاب و یادآوری این روز قدمی هر چند کوچک در راه اعتلای فرهنگ این مرز و بوم برداریم.
یاد معلمانی چون #امیرخیزی را گرامی میداریم. آنهایی که هنوز هم آهسته گریه می کنند.


#مصطفی_شیخ_پور
25 آذر 1390

#اونوتمادیق_اونوتماریق
#کتاب #کتابسوزان #۲۶-آذر_۱۳۲۵
#آذربایجان

https://telegram.me/dusharge
47 #یاش آز دئییل

#همت_شهبازی



47 یاشا دولماق، عؤمرون اوغلان چاغینی ایتیرمک دئمکدیر. انسان یاشادیغی عؤمروندن لذت آلمادیقدا عؤمرونون هدر اولماسینی دوشونور. آرزوسوندا اولدوغوم چوخ ایشلری یئرینه یئتیره بیلمه میشم: ادبیات دونیاسیندا اولان آرزولاریمی دئییرم. #کلاسیک ادبیاتدان توتموش سون #چاغداش ادبیاتا قدر.
45 یاشا دولان زامان آشاغیداکی یادداشی یازمیشدیم. آچیغینی دئییرم: تاسوفله هله ده بو باخیمدان اؤزومو قیناییرام.
###


بو گون (5 دی) 44 یاشی آشیب 45 یاشا کئچدیم. اؤز اؤزومله سوردویوم ادبی عؤمرومه باخیرام. 1369 دا ایلک #تورکجه_شعریم چاپ اولدو. اوندان دا بیرآز قاباق ادبیاتلا ماراقلانمیشام. آنجاق 25 ایل ادبی فعالیتده گؤردویوم ایشلر یوخ حددینده‌دیر. اؤزللیکله آذربایجان ادبی دونیامیزا. بو دونیانین هر طرفینه باخمیشام بوشلوق حیس ائتمیشم. آنجاق بیر ایش گؤره بیلمه‌میشم. هردن اؤز اؤزومه دئییرم کاش بو آهیل‌لیق زامانیمین فیکیرلری جاهیل‌لیق (جاوانلیق) زامانیمدا اولوردو. هردن فیکیرلشیرم کاش قاییدیردیم جاهیل‌لیق زامانیما. او زاماندا اولان انرژینی تؤکوردوم بوتون آهیل‌لیق زامانیندا اولمایان انرژی‌نین اوزرینه.
بیر سیرا ایش‌لره ائله تاماهیم دوشموش. آنجاق حیاتا کئچیره بیلمه‌ییمین حسرتینده‌یم:

#اورخون_یئنی‌سئی متن‌لری،
#کتاب_الادراک_فی_لسان_الاتراک کیتابی،
#بابورشاهین #عروض_رساله‌سی،
مهدیخان استرآبادی‌نین #مبانی‌_اللغت،
عبدالقادر مراغی‌نین کیتاب #الادواری،
#آخوندزاده‌نین تورکجه اثرلری،
#اکینچی قزئتی‌نین متنی،
جلیل محمدقلیزاده‌نین #حکایه‌لری،
#آذربایجان قزئتینده چاپ اولان #حکایه‌لر،
#آذربایجان_شعرینده_مدرنیزم،
حکایه‌چی‌لیک و #نثریمیزین آراشدیرماسی، #فلسفه_سؤزلویو، ....

بونلار آرزولادیغیم ایشلردیر. آنجاق عؤمرون بئله بهره‌سیز گئتمه‌سی هرنه‌یی یاریمچیق قویاجاق دئیه‌سن. کاشکی بئله اولمایایدی.

###

(ساغ اولسون #بانک لاری. #اقساط لارلا بیرگه #دوغوم گونوموزو ده خاطیرلادیرلار بیزه)

https://telegram.me/dusharge
دوست داشتن در خیابان #جمال_ثریا...!

نویسنده : #محمد_قزلسفلی


مرا دوست بدار

به سان

گذر از یک سمت "خیابان"،

به سمتی دیگر؛

اول به من نگاه کن

بعد به من نگاه کن

بعد باز هم مرا نگاه کن![1]



با وجود اینکه #فریدریش_انگلس در کتاب "وضع طبقه کارگر در انگلستان" از بدی خیابان می نویسد، هستند متفکرانی که در وصف خوبی های خیابان نوشته اند. از جمله #شارل_بودلر، #والتر_بنیامین، #گئورگ_زیمل و همین شاعر اهل #ترکیه #جمال_ثریا!
کاش بخت و فرصت یاری کند تا زمانی وصف تجدد و خیابان را از نگاه کنجکاوانه ی ایشان بنویسم. در همین مجال کوتاه بگویم که از دیدگاه این نویسندگان مد و سبک زندگی، عشق، پرسه زدن و.. همه و همه بخشی از کیفیتی است که در #خیابان_مدرن به نمایش در می آید. به عبارت دقیقترش از دید ایشان خیابان #مدرنیته است؛ به گاه عبور از خیابان، گاه در قهوه خانه هم چون پرسه زنی آوانگارد که غرق تماشا و تعمق می شویم....خیابان مکانی است که به آدمی موهبت تخیلی فعال می بخشد. خیابان تجربه دوست داشته شدن و عین متجدد شدن در فهم و دیدن "دیگری" است. پس هنگام عبور از خیابان به من نگاه کن...![2]



یکشنبه 4 تیر 1396

___

[1] . از مجموعه ی "#من_بوی_دارچین_می_دهم" ترجمه #همت_شهبازی #نشر_امرود


[2] . فلاسفه باستان گفته بودند فلسفیدن با حیرت در کار آسمان و آنچه در پیرامون ماست حاصل می شود که این بتواند معرفت مان را فزونی ببخشد. حالا دیگر در عصر مجازی شدن روابط و شرایط که دیده گان همه غرق عوالم گوشی های هوشمند رنگارنگ شده است که کسی به اطراف نگاه نمی کند. اصلا فرصت چنین کاری ندارد! بقول سید علی جان صالحی: حالا دیگر سالهاست که نامه ای به مقصد نمی رسد!!

###

منبع انترنتی:

http://mohamad-ghezel.mihanblog.com/post/25

#کتاب #کتاب_بخوانیم #من_بوی_دارچین_می_دهم #ترجمه #شعر
#کیتاب #کیتاب_اوخویاق #شعر_ترکیه #فلسفه

https://telegram.me/dusharge
ترجمه فارسی مقاله #مرگ_مولف" #رولان_بارت را سالها پیش که خواندم چیز زیادی دستگیرم نشد. در همان زمان ترجمه #ترکی_آذربایجانی آن توسط #جوانشیر_یوسفلی ترجمه و در وبلاگ شخصی اش منتشر شد. این ترجمه سالها قبل در #کتاب

#Bədii_mətnin_sirləri", "Mütərcim" nəşriyyatı, 1998

به خط کیریل هم منتشر شده بود. ترجمه مغلق آقای #پیام_یزدانجو به فارسی باعث شد همان مقاله را اولین بار در #دوشرگه در اواخر دهه 80 و سپس در نشریه #چیراغ منتشر کنم. آنچه از مقایسه ترجمه های #ترکی و #فارسی بر می‌آید این است که در ترجمه فارسی عمدی در مغلق کردن متن بوده است. چون #ترجمه_ترکی خیلی روان و ساده و قابل فهم است. آیا اشکال از مترجم است یا در زبان ترجمه یا در فهم و ادراک ما؟ بالاخره هر زبانی قابلیت‌هایی برای ارایه دارد. مسلما مهارت مترجم در استفاده از زبان مبدا و مقصد خیلی مهم است.

این ترجمه در سال 93 در سایت ایشیق منتشر و از آن طریق قابل دسترسی است. (#همت_شهبازی)


***

بخشی از ترجمه:

#بالزاک «ساررازين» نووئللاسيندا قادين پالتاري گئيينميش خديم کيشي حاققيندا دانيشارکن بئله بير جومله ايشله‌دير: «و ائله اصيل قادين ايدي، قفيلدن باش قالديران قورخو حيسسي، آنلاشيلماز شيلتاقليقلاري، اينستينکتيو هيجانلاري، سبب‌سيز قاباليغي، حريصلييي و بير ده فسونکار، اينجه حيس‌لري ايله بيرگه…» بو سؤزلري دئين کيمدي بئله؟ بلکه قادين‌ليباسي آلتيندا خديمي سئزمه‌مه‌يه چاليشان نووئل قهرماني؟ يا بلکه اؤز شخصي تجروبه‌سيندن قادين حاققيندا فيکير يورودن بالزاک – فرد؟ ياخود قادين ناتوراسي باره ده حؤکم سورَن ادبي تصوورلري ايزله‌ين يازيچي بالزاک؟ بلکه عموم بشري حکمتدي بو؟ کيم بيلير؟! رومانتيک پسيخولوژي اووقاتين تظاهورودورمو بو؟ نه‌ديرسه، بيز اونو هئچ وعده بيله بيلميه‌جه‌ييک، بئله بير سببدن کي، محض آدينا يازي دئديييميزده سس، منبع، مأخذ باره ده هر جور آنلاييش، ساده‌جه گؤمولور! يازي – بليرسيز‌ليين، غئيري-يئکجينس‌ليين، ايکي معنالي‌ليغين ائله بير مکانيدير کي، بورادا بيزيم سوبيئکتيولييميزين ايزلري يوخ اولور. بو، ائله بير آغ-قارا لابيرينتيدير کي، هر جور اؤزونه بنزرليک و ايلک نؤوبه ده يازان آدامين جيسماني نشانه‌سي ايتيب گئدير.

http://ishiq.net/?p=9315


https://telegram.me/dusharge
@dusharge || همت شهبازی
#بارت نوشته #جاناتان_کالر #کولیر @dushsrge
#همت_شهبازی

آثار #جاناتان_کالر در زمینه تحلیل نظریه های ادبی معاصر خواندنی است. علاقه‌مندان به نظریه حتما آثارش را بخوانند. #کتاب " #بارت" وی که #حسین_شیخ‌الاسلامی آن را #ترجمه کرده جلوی چشمم است. آثار دیگرش را هم نگاه می‌کنم می‌بینم همه‌ی مترجمان اسم وی را جاناتان کالر نوشته‌اند اما روی جلد کتاب مذکور نام وی بصورت " #کولیر" قید گردیده است. می‌خواستم بگویم بنظر می‌آید قید نام و شیوه‌ی نوشتار اشخاص که عموما در بین مخاطبین شهرت یافته اند میتواند سلیقه ی یکسانی را ایجاد بکند. وقتی اسم #کالر را در این کتاب به شیوه ی مذکور دیدم در ترجمه اثر هم شک کردم که نکند ترجمه اثر هم ضعیف باشد، در حالیکه مترجم روی ترجمه خیلی زحمت کشیده است.

جمله ای از #رولان_بارت #نظریه_پرداز معاصر فرانسه:

هر گفتمانی، جمله ای بلند است دقیقا همان طور که یک جمله علاوه بر مشخصات ویژه، یک #گفتمان کوتاه است.
https://telegram.me/dusharge
#آذربایجان_زیبا

#همت_شهبازی


مسافرت 7 روزه ما از مسیر #تپه_نادر_اصلاندوز که کاملا قرق شده و فقط نامی از آثار باستانی را یدک میکشد شروع و از کوههای سرسبز #قاراداغ و دامنه های #قلعه_بابک و مقبره شیخ #شهاب_الدین_اهری تا #تبریز زیبا و #بناب و #مراغه و دیدار با استاد #باریشماز و #رصدخانه_مراغه و بازگشت از مسیر اردبیل تمام شد.

دخترم #آیلین از پشت نرده ها #تپه_نادر_اصلاندوز را تماشا کرد. چون تپه قرق شده و بازدید از آن ممنوع! می باشد. توی استان اردبیل تکیه برای جذب گردشگر فقط روی #سرعین و #اردبیل است.

#قلعه_بابک مثل صاحب آن استوار و مغرور ایستاده است. دخترم #آیلین به هر کجا که می رسید می گفت داستانش را برایم بگو! به مقبره شهاب الدین اهری در #اهر و خانه #پروین_اعتصامی در تبریز هم که رفتیم گفت داستان شیخ و پروین اعتصامی را برایش بگویم. به قول خودش داستان #بابک را که برایش گفتم فوری گفت: #کتاب_بابک را برایم بگیر. من هم با یک تیر دو نشان زدم. کتاب #جنبش_خرمدینان_در_آذربایجان نوشته #ضیا_بنیاداوف را گرفتم. هم اون بخواند و هم من.
با این وصف آیلین هم به جمع #کتابخوانی ما پیوست.

#تبریز شهر رویایی است. به هر کجایش که رفتیم از تمیزی اش، از آدمهای فهیمش، از جاذبه های تاریخی اش و ... خوشمان آمد. وقتی به اینها فکر می کنی در می یابی که تبریز 2018 را بیهوده به عنوان #پایتخت_گردشگری_جهان_اسلام انتخاب نکردند. انگار این شهر مسولین حکومتی ندارد. تک تک مردمانش خود را در این امر مسول و دخیل می دانند. شهر و آبروی شهر را از آن خود می دانند. (نمونه اش این بود که کارشناس موزه قاجار می گفت بسیاری از اشیای و نوشته های آن را خود مردمانش با رغبت و میل خود تقدیم موزه کرده اند تا غنی تر شود)
غریبه را که می بینند نزدیک می شوند تا در حد اعلا و وصف نشدنی راهنمایشان باشند.

من فقط به تغییراتی که در #باغ_گلسنان (#گولوستان_باغی) داده اند تاسف میخورم. این باغ جزو #تاریخ_تبریز است. باید یک جورایی #بافت_تاریخی اش را حفظ و یا بازسازی اش میکردند. یک زمانی این باغ در نغمه ها و #بایاتی های آذربایجان بر سر زبانها بود. یک زمانی در سال 1325 در این باغ از تندیس #ستارخان #سردار_ملی رونمایی کردند. . .

داشتم با خود فکر می کردم مگر دیگر شهرها هم نمیتوانند تبریز باشند. بی درنگ به خودم گفتم #تهران سالها از #تبریز ...

من به #فرهنگ_والای_تبریز افتخار می کنم.

به تبریز که رفتید حداقل اینجاها را ببینید،:

1.#موزه_قاجار_تبریز
2. #مقبره_الشعرای_تبریز
3.#موزه_ساعت (#عمارت_شهرداری_تبریز)
4. #بقعه_صاحب_الامر_تبریز
5. #ارک_علیشاه
6. #خانه_های_تاریخی_تبریز ...


در #کتابخانه داخل #مقبره_الشعرای_تبریز دخترم #آیلین کتاب #نقد_شعر_معاصر_آذربایجان بنده را دیده بود و با شور و شوق تمام آن را برایم نشان داد.


#آیلین همیشه توی خانه #تکم_خوانی می کرد. در انتشارات #کیرپی در تبریز #عروسک_تکم را برایش گرفتم. توی ماشین برایم تکم خوانی کرد.



#موزه_صفویه و #موزه_مردمشناسی_بناب خیلی جالب بود. همه اشیا و فرهنگ موزه مردمشناسی برایم آشنا بود. چقدر برای جذب گردش راههای متفاوت و جذابی وجود دارد. مثلن وسایل #شخم_زنی و #خرمنکوبی که تا این اواخر وجود داشت و شاید هم دارد را برای بازدید داخل موزه قرار داده بودند. من برای پسرم #سهند کارایی تمام این ابزار را توضیح دادم. چون خودم با آنها یا کار کرده بودم و یا دیده بودم.
ای کاش مسولین منطقه #موغان هم به فکر این ابزار و فرهنگ از یاد رفته و برباد رفته اش بودند. و چه ابزاری که نمیتوان در این منطقه جمع آوری کرد تا بهانه ای باشد برای جذب گردشگر...


به #مراغه که می روم دیدار با استاد #باریشماز در اولویت میباشد. در آذر ماه 96 کنگره سراسری اش برگزار شد. آن موقع پسرم سهند خیلی دوست داشت در کنگره شرکت کند. اما بنا به دلایلی نتوانستم او را با خود ببرم. این دفعه دو چیز خیلی برایش اهمیت داشت:
1. دیدار با استاد باریشماز
2. دیدن #رصدخانه_مراغه و جاهای دیگر.
3. به موزه مراغه که رفتیم مدام از #هولاکو و #ایلخانیان و #معماری آنها می پرسید. سوالهای پسرم #سهند گاه خیلی تیزهوشانه و سخت است. برای همین بهترین و راحت ترین پاسخ به او خریدن کتاب و توصیه به یافتن پاسخ هایش از طریق مطالعه است. با این کار خودم را از دستش خلاص میکنم.

#عکسها را از صفحه #انستاگرام #دوشرگه @dusharge ببینید.



https://telegram.me/dusharge
کتاب #فلسفه_روشنگری #لوسین_گلدمن به بررسی ویژگیهای #دوره_روشنگری می پردازد. در بخش اول #فاوست #گوته جزو اثر دوران روشنگری بررسی شده است. این موضوع در کتاب #تجربه_مدرنیته #مارشال_برمن نیز بررسی و آن را جزو آثار اولیه #مدرنیسم معرفی کرده است. آن طور که آثار دیگر نویسنده مثل #جامعه_شناسی_ادبیات و #نقد_تکوینی برایم جذاب بود این کتاب زیاد به دلم نچسبید. بعنی انتظار بهتر و باکیفیت تری از #گلدمن داشتم.

بخشی از #کتاب:

پیش از این( #روشنگری) بی اعتقادی حالت فردی، اما ایمان حالت جمعی داشت. به محض اینکه #شک_گرایی یک پدیده اجتماعی گردید ایمان متمایل به آن شد که مسئله ای فردی شود. دیگر مسئله عبارت از این نبود که "ما معتقدیم" بلکه موضوع مقوله ی "من معتقدم" شده بود.


https://telegram.me/dusharge
#کتاب_دده_قورقود
#پروفسور_محمد_علی_فرزانه

بو #کیتاب ایلک آلدیغیم کیتابلارداندیر بئله تاریخلی:
1371.12.25 موغان

تبریزده اؤیرنجی ایدیم. #موغاندا بو کیتابی گؤرمک منی ایکی قات سئویندیردی. 1372.جی ایلی نین تعطیل گونلرینی اونو اوخوماقلا کئچیردیم. کیتابی آلدیقدا سئوه سئوه اوخوماغیمی ایندی ده خاطیرلاییرام. بونو او زامان نه قدر حوصله ایله کیتابدا اولان کلمه لرین سیاهیسی نین چیخارماسیندان دویورام:

#کیتابدا کی یئرلر، داغلار، کاراکتئرلرین آدلاری نین سیاهیسی
#کیتابدا کی آرکائیک لشن کلمه لر، ایفاده لر، عبارت لر
#کیتابدا گئدن سؤزلرین بو گونکو دیلیمیزده فونئتیک و سس باخیمیندان آزاجیق فرقلنمه لر
#کیتابدا کی اصطلاح لار
#کیتابدا دب لریمیزه اشاره اولونان یئرلر
#کیتابدا کی نامانوس سؤزلر، ایفاده لر، آدلار
و…

بو گون بونلارا باخدیقدا او زامانلار: نه قدر انرژیلی، نه قدر هوسلی، نه قدر ادبیاتیمیزا سوسوز اولدوغومو دویورام.
بونلارین هامیسیندا اوستاد #فرزانه کیمی تدقیقاتچی شخصیت لریمیزین امک لری اولدوغو دانیلمازدیر.

بو گون #اوستاد_فرزانه نی آنماق گؤیلومدن کئچدی. روحو شاد اولسون

https://telegram.me/dusharge
@dusharge || همت شهبازی
قانلی شرقی شعر: #همت_شهبازی دوزلاق دويغولاريني دَ‌مير آياقلار تاپداياندا سازاقلار يازاجاقدير مين‌ايلليك كد‌ريني يارپاقلارين ساچينا. بو توْزلو مئشه‌نين آراسيندا چوروموش آغاجلار دنيزدن دانيشيرلار دنيزين ووقاريندان،…
جلد دوم‌ #کتاب_داروگ (مجموعه‌ای از #شعر و #نقد و #نظر) به همت #نشر_کتاب_هرمز منتشر شد. این‌ کتاب به کوشش #ابوالفضل_پاشا، #آفاق_شوهانی و #علی_رضا_شعبانی گردآوری شده است. شعری از من با ترجمه‌ی خانم #ثریا_خلیق_خیاوی در این شماره چاپ شده است. از خانم #خلیق مجموعه شعری با عنوان #دختر_شهر_یئری توسط انتشارات #ساوالان_ایگیدلری منتشر شده است.

ضمن سپاس از شاعر ارجمندمان خانم #خلیق و دست‌اندرکاران این کتاب، ترجمه را به حضورتان تقدیم می‌کنم.



اندوه هزارساله


احساس کویری‌ات را
وقتی پاهای آهنین
لگدمال می‌کنند؛
سوز بادهای سرد
اندوه هزار ساله‌ات را
بر گیسوان برگها خواهند نوشت..‌.

میان این جنگل غبارآلود
درختان پوسیده هم از دریا سخن می‌گویند
از وقارو موج و وسعت دریا...

و باد با گلوی خونین‌اش
ترانه‌ای خونین می‌خواند
بر جنازه‌ی درختان...

دستان باردارت
جوانه‌‌یی برای روزهایی که از باران خبری نبود
تپش قلب مرا
به تپشی مبهم بدل می‌کردند.

با احساس کویری‌ام خواهم گریست
حتا اگر دزد شبانگاهان وقارت را ببرد؛
حتا اگر استخوان رویاهای‌ات را
دستان نامریی ابلیس، مدفون سازد؛
سوز بادهای سرد
از نجابت تو سخن خواهند گفت.
سوز بادهای سرد
اندوه هزارساله‌ی تو را
بر گیسوان برگها خواهند نوشت.


شعر:#همت_شهبازی
برگردان از #ترکی به فارسی:
#ثریا_خلیق_خیاوی
صص ۱۷۴ _۱۷۳

https://telegram.me/dusharge
در طول #تاریخ_معاصر_ایران، ادبیات یک #روشنفکر_فارس_زبان با ادبیات متولیان سیاسی نسبت به #زبان_و_فرهنگ_ترکی هیچ فرقی با هم نداشته است.
#جلال_آل_احمد در #کتاب خدمت و خیانت روشنفکران، گویا از ما دفاع کرده. اشتباه نکنید علت اصلی او دفاع از ما نبوده، علتش این بوده که با این کار و از طریق روشنفکران آذربایجان همچون #صمد_بهرنگی و #ساعدی و #براهنی می خواسته هم آنها و هم #مردم_آذربایجان را به طرف خود جذب بکند. او دغدغه دفاع از زبان و فرهنگ ترکی را نداشته است. بسیاری از روشنفکران فارس زبان همچون #شاملو، #دولت‌ابادی، #اخوان و غیره دم از حقوق انسانها زده‌اند اما وقتی به آنها گفته می‌شود ما هم به عنوان یک انسان #حق_تحصیل، حق تولید به #زبان_مادری را داریم، طوری جواب می‌دهند که انگار می‌گویند منظور از حقوق انسانی انسانهای خارج از کشور است. باید انسانهای داخل کشور با یک زبان انحصارطلبانه که همه را به هم مرتبط می‌کند حرف بزنند، تولید فرهنگی بکنند و این حق شامل آنها نمی‌شود.

#فکر_انحصار_طلبانه در ایران در طول تاریخ مختص سردمداران نبوده، میتوان سردمداران را در این خصوص بخشید، اما روشنفکری که ادای #حقوق_بشری را در سر می‌پروراند و با این کار می‌خواهد عوامفریبی بکند نمی‌توان بخشید.

#همت_شهبازی

https://telegram.me/dusharge
#همت_شهبازی و نگارش مجموعه دو جلدی " #مدرنیسم_در_شعر_آذربایجان"

همت شهبازی مجموعه #دو_جلدی "مدرنیسم در شعر آذربایجان" و دو #کتاب با رویکرد #وضعیت_پست‌مدرنیزم و #واژه‌نامه_توضیحی_پست‌مدرنیزم را به ناشر سپرده است.



سرویس فرهنگ و ادبیات #هنر_آنلاین

همت شهبازی نویسنده، شاعر و منتقد ادبی، با این توضیح که مجموعه دو جلدی "مدرنیسم در شعر آذربایجان" را در #انتشارات_اختر در دست چاپ دارد به #هنرآنلاین گفت:
این کتاب به #شاعران_آذربایجانی که فقط به شیوه نو و #مدرن، #شعر&ترکی سرودند اختصاص دارد و به #نقد_شعر آن‌ها پرداخته شده است.
او با بیان این‌که در مقدمه کتاب حدود 400 صفحه #ویژگی_شعر_مدرنیسم را بررسی کرده، افزود:
کتاب قبل از ورود به بحث اصلی یعنی "شعر مدرن" دو دوره شامل دوره " #روشنگری" و " #نوگرایی" را بررسی می‌کند. دوره روشنگری از #میرزا_فتحعلی_آخوندزاده آغاز و شامل شعر دوره #مشروطه می‌شود. دوره نوگرایی از دوره پهلوی اول آغاز و تا دهه چهل ادامه می‌یابد. دوره شعر مدرن نیز از دهه چهل شروع و تا حال را شامل می‌شود.
شهبازی با این توضیح که 10 سال تحقیق و نگارش مجموعه دو جلدی "مدرنیسم در شعر آذربایجان" زمان برده است، ادامه داد: البته در این مدت چهار، پنج کتاب دیگر نیز به تناوب #ترجمه و به چاپ رساندم.
او که دو کتاب دیگر نیز با عناوین " #پست‌مدرنیزمین_دورومو" (وضعیت پست‌مدرنیزم) و " #پست‌مدرنیزمین_سوزلویو" (واژه‌نامه توضیحی پست‌مدرنیزم) را برای چاپ به انتشارات #اختر سپرده، تصریح کرد:
کتاب نخست شامل مجموعه مقالات #فلسفی و #اجتماعی در حوزه #پست‌مدرنیته ‌و #پست‌مدرنیسم است که از نویسندگان ترکیه و غربی و از زبان ترکی استانبولی به #ترکی_آذربایجانی ترجمه شده است. کتاب دوم نیز حاوی توضیحاتی در حوزه #پست‌مدرنیسم می‌شود. در واقع کتاب شامل توضیح مفاهیم مصطلح در جریان‌های ادبی، اجتماعی و فلسفی پست‌مدرنیسم است.

ترجمه کتاب " #آخشام_اوستو_ساعات_بئشده" (ساعت پنج عصر) شامل برگزیده شعرهای #لورکا و نقد دو شعر بلند از ترکی استانبولی به ترکی آذربایجانی، ترجمه " #حکایه_نین_امکانلاری" شامل 10 داستان و 10 نقد از نویسندگان ترکیه به ترکی آذربایجانی، ترجمه " #مدرنیته_و_مدرنلیک" شامل مجموعه مقالات فلسفی و اجتماعی و ادبی در حوزه مدرنیته و مدرنیسم، " #تویوغ‌لار" کار تحقیقی درباره یکی از قالب‌های قدیمی شعر آذربایجان به نام #تویوغ و بررسی شعرهای #قاضی_برهان‌_الدین_احمد شاعر قرن ۸ هجری #آذربایجان که در قالب تویوغ سروده شده، " #نقد_شعر_معاصر_آذربایجان" با تحلیل شعرهای (ساهیر، سهند، باریشماز و سحر)، ترجمه " #من_بوی_دارچین_می‌دهم" #جمال_ثریا، ترجمه " #آبی_چشمانت_آسمان_چه‌_کسی‌_ست" شعرهای عاشقانه #آتیلا_ایلهان از آثار منتشر شده شهبازی است که در استان اردبیل زندگی می‌کند.

http://www.honaronline.ir/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D9%81%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF-%D8%A7%D8%AF%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D8%AA-8/145766-%D9%87%D9%85%D8%AA-%D8%B4%D9%87%D8%A8%D8%A7%D8%B2%DB%8C-%D9%86%DA%AF%D8%A7%D8%B1%D8%B4-%D9%85%D8%AC%D9%85%D9%88%D8%B9%D9%87-%D8%AF%D9%88-%D8%AC%D9%84%D8%AF%DB%8C-%D9%85%D8%AF%D8%B1%D9%86%DB%8C%D8%B3%D9%85-%D8%AF%D8%B1-%D8%B4%D8%B9%D8%B1-%D8%A2%D8%B0%D8%B1%D8%A8%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D9%86


@dusharge