ترجمه فارسی مقاله #مرگ_مولف" #رولان_بارت را سالها پیش که خواندم چیز زیادی دستگیرم نشد. در همان زمان ترجمه #ترکی_آذربایجانی آن توسط #جوانشیر_یوسفلی ترجمه و در وبلاگ شخصی اش منتشر شد. این ترجمه سالها قبل در #کتاب
#Bədii_mətnin_sirləri", "Mütərcim" nəşriyyatı, 1998
به خط کیریل هم منتشر شده بود. ترجمه مغلق آقای #پیام_یزدانجو به فارسی باعث شد همان مقاله را اولین بار در #دوشرگه در اواخر دهه 80 و سپس در نشریه #چیراغ منتشر کنم. آنچه از مقایسه ترجمه های #ترکی و #فارسی بر میآید این است که در ترجمه فارسی عمدی در مغلق کردن متن بوده است. چون #ترجمه_ترکی خیلی روان و ساده و قابل فهم است. آیا اشکال از مترجم است یا در زبان ترجمه یا در فهم و ادراک ما؟ بالاخره هر زبانی قابلیتهایی برای ارایه دارد. مسلما مهارت مترجم در استفاده از زبان مبدا و مقصد خیلی مهم است.
این ترجمه در سال 93 در سایت ایشیق منتشر و از آن طریق قابل دسترسی است. (#همت_شهبازی)
***
بخشی از ترجمه:
#بالزاک «ساررازين» نووئللاسيندا قادين پالتاري گئيينميش خديم کيشي حاققيندا دانيشارکن بئله بير جومله ايشلهدير: «و ائله اصيل قادين ايدي، قفيلدن باش قالديران قورخو حيسسي، آنلاشيلماز شيلتاقليقلاري، اينستينکتيو هيجانلاري، سببسيز قاباليغي، حريصلييي و بير ده فسونکار، اينجه حيسلري ايله بيرگه…» بو سؤزلري دئين کيمدي بئله؟ بلکه قادينليباسي آلتيندا خديمي سئزمهمهيه چاليشان نووئل قهرماني؟ يا بلکه اؤز شخصي تجروبهسيندن قادين حاققيندا فيکير يورودن بالزاک – فرد؟ ياخود قادين ناتوراسي باره ده حؤکم سورَن ادبي تصوورلري ايزلهين يازيچي بالزاک؟ بلکه عموم بشري حکمتدي بو؟ کيم بيلير؟! رومانتيک پسيخولوژي اووقاتين تظاهورودورمو بو؟ نهديرسه، بيز اونو هئچ وعده بيله بيلميهجهييک، بئله بير سببدن کي، محض آدينا يازي دئديييميزده سس، منبع، مأخذ باره ده هر جور آنلاييش، سادهجه گؤمولور! يازي – بليرسيزليين، غئيري-يئکجينسليين، ايکي معناليليغين ائله بير مکانيدير کي، بورادا بيزيم سوبيئکتيولييميزين ايزلري يوخ اولور. بو، ائله بير آغ-قارا لابيرينتيدير کي، هر جور اؤزونه بنزرليک و ايلک نؤوبه ده يازان آدامين جيسماني نشانهسي ايتيب گئدير.
http://ishiq.net/?p=9315
https://telegram.me/dusharge
#Bədii_mətnin_sirləri", "Mütərcim" nəşriyyatı, 1998
به خط کیریل هم منتشر شده بود. ترجمه مغلق آقای #پیام_یزدانجو به فارسی باعث شد همان مقاله را اولین بار در #دوشرگه در اواخر دهه 80 و سپس در نشریه #چیراغ منتشر کنم. آنچه از مقایسه ترجمه های #ترکی و #فارسی بر میآید این است که در ترجمه فارسی عمدی در مغلق کردن متن بوده است. چون #ترجمه_ترکی خیلی روان و ساده و قابل فهم است. آیا اشکال از مترجم است یا در زبان ترجمه یا در فهم و ادراک ما؟ بالاخره هر زبانی قابلیتهایی برای ارایه دارد. مسلما مهارت مترجم در استفاده از زبان مبدا و مقصد خیلی مهم است.
این ترجمه در سال 93 در سایت ایشیق منتشر و از آن طریق قابل دسترسی است. (#همت_شهبازی)
***
بخشی از ترجمه:
#بالزاک «ساررازين» نووئللاسيندا قادين پالتاري گئيينميش خديم کيشي حاققيندا دانيشارکن بئله بير جومله ايشلهدير: «و ائله اصيل قادين ايدي، قفيلدن باش قالديران قورخو حيسسي، آنلاشيلماز شيلتاقليقلاري، اينستينکتيو هيجانلاري، سببسيز قاباليغي، حريصلييي و بير ده فسونکار، اينجه حيسلري ايله بيرگه…» بو سؤزلري دئين کيمدي بئله؟ بلکه قادينليباسي آلتيندا خديمي سئزمهمهيه چاليشان نووئل قهرماني؟ يا بلکه اؤز شخصي تجروبهسيندن قادين حاققيندا فيکير يورودن بالزاک – فرد؟ ياخود قادين ناتوراسي باره ده حؤکم سورَن ادبي تصوورلري ايزلهين يازيچي بالزاک؟ بلکه عموم بشري حکمتدي بو؟ کيم بيلير؟! رومانتيک پسيخولوژي اووقاتين تظاهورودورمو بو؟ نهديرسه، بيز اونو هئچ وعده بيله بيلميهجهييک، بئله بير سببدن کي، محض آدينا يازي دئديييميزده سس، منبع، مأخذ باره ده هر جور آنلاييش، سادهجه گؤمولور! يازي – بليرسيزليين، غئيري-يئکجينسليين، ايکي معناليليغين ائله بير مکانيدير کي، بورادا بيزيم سوبيئکتيولييميزين ايزلري يوخ اولور. بو، ائله بير آغ-قارا لابيرينتيدير کي، هر جور اؤزونه بنزرليک و ايلک نؤوبه ده يازان آدامين جيسماني نشانهسي ايتيب گئدير.
http://ishiq.net/?p=9315
https://telegram.me/dusharge
ترم آخر ادبیات تبریز، سر کلاس #نقد_ادبی، استاد #حسین_مهرنگ اجازه داد تا در باره شعر استاد #شهریار کنفرانس بدهم.
جلسه اول که در باره شعرهای #فارسی استاد شهریار بود ناتمام ماند. وقت که تمام شد انگار از ته دل من خبر داشت. گفتم استاد هنوز در باره شعرهای #ترکی استاد یک کلمه هم حرف نزدهام. بلافاصله فرمودند عمرمان که باقیست، هفته بعد، سر جلسه بعدی هم #سهندیه شهریار را خواندم و در بارهاش حرف زدم. باز وقت کم آوردم. تا خواستم بگویم استاد هنوز در باره #حیدربابا چیزی نگفتهام حرفم را برید که:
بابا دو جلسهی تمام صحبت کردی، حرف زدی، ما یک کلمه هم حرف نزدیم، بگذار یک کلمه هم من صحبت بکنم.
یک ربع ساعت صحبتهای پایانی استاد، شیرین و دلچسب بود و دیگر جلسه بعدی هم در کار نبود. میان صحبتهایم در باره سحر سخن و شگردهای #فرمال #سهندیه، شعر مشهور #کرم_گیبی #ناظم_حکمت را خواندم. خوشش آمده بود. آن روزها به زور مجموعه شعری از ناظم به #زبان_ترکی به دست آورده و کپی کرده بودم.
برای #استاد_مهرنگ که این روزها با بیماری ناخوانده درگیر است آرزوی تندرستی و سلامتی دارم.
همت شهبازی
https://telegram.me/dusharge
جلسه اول که در باره شعرهای #فارسی استاد شهریار بود ناتمام ماند. وقت که تمام شد انگار از ته دل من خبر داشت. گفتم استاد هنوز در باره شعرهای #ترکی استاد یک کلمه هم حرف نزدهام. بلافاصله فرمودند عمرمان که باقیست، هفته بعد، سر جلسه بعدی هم #سهندیه شهریار را خواندم و در بارهاش حرف زدم. باز وقت کم آوردم. تا خواستم بگویم استاد هنوز در باره #حیدربابا چیزی نگفتهام حرفم را برید که:
بابا دو جلسهی تمام صحبت کردی، حرف زدی، ما یک کلمه هم حرف نزدیم، بگذار یک کلمه هم من صحبت بکنم.
یک ربع ساعت صحبتهای پایانی استاد، شیرین و دلچسب بود و دیگر جلسه بعدی هم در کار نبود. میان صحبتهایم در باره سحر سخن و شگردهای #فرمال #سهندیه، شعر مشهور #کرم_گیبی #ناظم_حکمت را خواندم. خوشش آمده بود. آن روزها به زور مجموعه شعری از ناظم به #زبان_ترکی به دست آورده و کپی کرده بودم.
برای #استاد_مهرنگ که این روزها با بیماری ناخوانده درگیر است آرزوی تندرستی و سلامتی دارم.
همت شهبازی
https://telegram.me/dusharge
@dusharge || همت شهبازی
#فراخوان #جایزه_مهرگان_ادب فراخوان جایزه مهرگان ادب دورههای بیست و یکم و بیست و دوم رمان و مجموعه داستان فارسی رمان و مجموعه داستان زبان مادری دبیرخانه جایزه مهرگان با انتشار فراخوان دورههای بیست و یکم و بیست و دوم جایزه مهرگان ادب داخل ایران، از…
جایزه مهرگان ادب زبان مادری
(یادداشتی برای #ترجمه آثار #زبان_مادری به زبانهای دیگر)
#همت_شهبازی
یکی از شاخصهایی که طی دورهی گذشته جایزه #مهرگان_ادب را برجسته نمود توجه ویژه به آثار داستانی منتشر شده به زبانهای مادری بود که به فارسی ترجمه شده بود. سهم #ادبیات_آذربایجان از این جایزه، معرفی رمان «قوشلار داها قورخمورلار» از خانم #رقیه_کبیری بود که در این جایزه شایسته تقدیر شناخته شد.
از سالها پیش یعنی از دههی 80 در وبلاگ ادبی خود به نام #دوشرگه، بخشی تحت عنوان «چئویری بوتاسی» به راه انداختیم و در آن زمان متذکر شدیم که بیایید آثار ادبی خود را به زبانهای دیگر ترجمه کنیم. بعضی از آثار هم در حوزه نقد و شعر به زبانهای #فارسی، #انگلیسی، #فرانسه و #کردی ترجمه شد. در همان زمان هم متذکر شدیم که برای ورود به ادبیات جهانی، ترجمه آثار خود به زبانهای دیگر ضروری است. مسلما مترجمینی که زبان مادریشان غیر از زبان ترکی است و تازه این زبان را فرا گرفتهاند کمتر میل و وقت برای ترجمه آثار ما خواهند داشت. این، برعهدهی ماست که آثارمان را به زبانهای دیگر ترجمه کنیم. تجربهی ادبیات جهان هم این موضوع را تایید کرده است. در دهه 1950 در #ترکیه مترجمینی از خود ترکیه #نهضت_ترجمهی آثار خود به زبانهای دیگر را شروع کردند و نتیجه هم گرفتند. امروزه ادبیات ترکیه پابهپای آثار نویسندگان دنیا در جهان چاپ میشود.
جایزه مهرگان ادب یک جایزه مستقل ادبی است که با افزودن بخشی تحت عنوان ادبیات زبان مادری گام بزرگی در این عرصه برداشته است. این رویکرد جایزه، تنگنظری محافل روشنفکری و ادبی و سیستم حکومتی که در جامعه ما حاکم است را کنار زده و نشان میدهد که قصد تحول در نگرش مزبور و ورود به بازنگری و تعامل نسبت به ارزشهای زبان مادری را دارد. فرصتی که مغتنم است برای معرفی آثار داستانیمان به دنیای دیگر. و تا آنجا که اطلاع دارم در صورت استقبال، قصد گسترش آن نه با ترجمه بلکه با محوریت و اولویت دادن به اصل زبانهای مادری را دارند و طبیعتا آثار تالیفی، به زبانهای مادری داوری و معرفی خواهد شد.
بنظر میرسد ورود به این حوزه برای نویسندگان ما خالی از تاثیر نیست و با رویکردی خوشبینانه و فارغ از هرگونه نگرش بدبینانه پیشنهاد میکنیم که ورود به این عرصه را در اولویت کاری خود قرار دهند.
#فراخوان جایزه مهرگان ادب را به اشتراک میگذارم.
موغان _ ۱۳۹۹/۱۰/۱۶
http://ishiq.net/?p=25690
https://telegram.me/dusharge
(یادداشتی برای #ترجمه آثار #زبان_مادری به زبانهای دیگر)
#همت_شهبازی
یکی از شاخصهایی که طی دورهی گذشته جایزه #مهرگان_ادب را برجسته نمود توجه ویژه به آثار داستانی منتشر شده به زبانهای مادری بود که به فارسی ترجمه شده بود. سهم #ادبیات_آذربایجان از این جایزه، معرفی رمان «قوشلار داها قورخمورلار» از خانم #رقیه_کبیری بود که در این جایزه شایسته تقدیر شناخته شد.
از سالها پیش یعنی از دههی 80 در وبلاگ ادبی خود به نام #دوشرگه، بخشی تحت عنوان «چئویری بوتاسی» به راه انداختیم و در آن زمان متذکر شدیم که بیایید آثار ادبی خود را به زبانهای دیگر ترجمه کنیم. بعضی از آثار هم در حوزه نقد و شعر به زبانهای #فارسی، #انگلیسی، #فرانسه و #کردی ترجمه شد. در همان زمان هم متذکر شدیم که برای ورود به ادبیات جهانی، ترجمه آثار خود به زبانهای دیگر ضروری است. مسلما مترجمینی که زبان مادریشان غیر از زبان ترکی است و تازه این زبان را فرا گرفتهاند کمتر میل و وقت برای ترجمه آثار ما خواهند داشت. این، برعهدهی ماست که آثارمان را به زبانهای دیگر ترجمه کنیم. تجربهی ادبیات جهان هم این موضوع را تایید کرده است. در دهه 1950 در #ترکیه مترجمینی از خود ترکیه #نهضت_ترجمهی آثار خود به زبانهای دیگر را شروع کردند و نتیجه هم گرفتند. امروزه ادبیات ترکیه پابهپای آثار نویسندگان دنیا در جهان چاپ میشود.
جایزه مهرگان ادب یک جایزه مستقل ادبی است که با افزودن بخشی تحت عنوان ادبیات زبان مادری گام بزرگی در این عرصه برداشته است. این رویکرد جایزه، تنگنظری محافل روشنفکری و ادبی و سیستم حکومتی که در جامعه ما حاکم است را کنار زده و نشان میدهد که قصد تحول در نگرش مزبور و ورود به بازنگری و تعامل نسبت به ارزشهای زبان مادری را دارد. فرصتی که مغتنم است برای معرفی آثار داستانیمان به دنیای دیگر. و تا آنجا که اطلاع دارم در صورت استقبال، قصد گسترش آن نه با ترجمه بلکه با محوریت و اولویت دادن به اصل زبانهای مادری را دارند و طبیعتا آثار تالیفی، به زبانهای مادری داوری و معرفی خواهد شد.
بنظر میرسد ورود به این حوزه برای نویسندگان ما خالی از تاثیر نیست و با رویکردی خوشبینانه و فارغ از هرگونه نگرش بدبینانه پیشنهاد میکنیم که ورود به این عرصه را در اولویت کاری خود قرار دهند.
#فراخوان جایزه مهرگان ادب را به اشتراک میگذارم.
موغان _ ۱۳۹۹/۱۰/۱۶
http://ishiq.net/?p=25690
https://telegram.me/dusharge
Telegram
@dusharge || همت شهبازی
@dusharge
کانالدا کی یازیلاری کانالین لینکینی وئرمک شرطی ایله پایلاشماق اولار.
اشتراکگذاری مطالب کانال به شرط ارائه لینک آن مجاز است.
کانالدا کی یازیلاری کانالین لینکینی وئرمک شرطی ایله پایلاشماق اولار.
اشتراکگذاری مطالب کانال به شرط ارائه لینک آن مجاز است.