@dusharge || همت شهبازی
287 subscribers
119 photos
2 videos
30 files
346 links
@dusharge
کانالدا کی یازی‌لاری کانالین لینکینی وئرمک شرطی ایله پایلاشماق اولار.
اشتراک‌گذاری مطالب کانال به شرط ارائه لینک آن مجاز است.
Download Telegram
#همت_شهبازی


کتاب #روشنایی_در_بیات_ترک را امروز (96.8.26) از #نمایشگاه_کتاب_اردبیل خریدم. به کتاب مقدمه ای از طرف اینجانب و دوست شاعرم #هادی_قاراچای افزوده شده است که سالها پیش در سایت #وازنا تحت عنوان #ویژه_نامه_شعر_آذربایجان انتشار یافته بود. این ویژه نامه به لطف شاعر بزرگوار آقای #حافظ_موسوی و با تلاش گروهی از مترجمان شعر آذربایجان در دو ویژه نامه مجزا منتشر شد.
حال بعد از سالها این شعرها به کوشش دوستان عزیز آقایان #صالح_سجادی، #سعید_موغانلی و #رامین_عباس_زاده با عنوان فوق توسط نشر #فرهنگ_عامه چاپ شده است.


###

شعری از این #کتاب با #ترجمه_من:


#اين_سرزمين || #سيد_حيدر_بيات


مي‌دانم
قدت نمي‌رسد
براي به آغوش گرفتنم
چوبه‌هاي دار اين سرزمين بلند است.
*
اينگونه كه دارها را بلند مي‌سازند
مي‌دانم
در آخرين ديدارمان
قدت نمي‌رسد
براي به آغوش گرفتنم


**
Bu ölkə


Boynumu qucaqlamağa
Bilirəm
Boyun çatmaz
Bu ölkənin dar ağacları ucadır
*
Beləki darları uca qururlar
Son görüşdə
Boynumu qucaqlamağa
Bilirəm
Boyun çatmaz


#شعر_آذربایجان #تورکجه_شعر
#روشنایی_در_بیات_ترک
#آنتولوژی #کتاب #کتاب_بخوانیم #وازنا #انتشارات_فرهنگ_عامه

https://telegram.me/dusharge
ترجمه شعری از
#حميد_شهانقی

ترجمه از ترکی: #همت_شهبازی

كبوترهايم



گاه كوچك مي‌شوم
آن قدر كوچك
كه براي ديدنم
ميكروسكوب لازم است
گاه بزرگ مي‌شوم
آن قدر بزرگ
كه در دستان تو جاي نمي‌گيرم
گفتي:
-«ديگر بس است
مرد گریه نمی کند»
و سپس پشيمان شدي
-«مردها هم
گاه گریه می کنند»
كبوترهايم را كشتند
دسـتانم را از گردنم آويختند
و‌ چشمانم را آتش ‌زدند
و ‌گفتند:‌
كبوترهايت از تو ‌قهر ‌كرده‌اند.
‌قايقم را برداشتم
به طرف‌ آفتاب راندم
دستان شكسته در‌گردنم
و ‌چشمان سوخته در‌‌‌‌ دستانم

آي زن سيه‌چرده‌ي سياهپوش شب‌ها
فانوس چشمانت را
از كوچه‌ها بياويز
قايقي مي‌آيد


#متن_ترکی
گؤیرچینلریم


حميد شهانقي

هردن كيچيليرم
او قدر كيچيليرك
كي مني گؤرمه‌يه
ميكروسكوپ ايسته‌يير.

هردن بؤيويورم
او قدر بؤيوك كي
سنين اللرينه ده سيغماييرام.
دئدين:
- "داها بسدير
كيشي آغلاماز "
و سونرا پئشمان:
- "كيشي‌لر ده
هردن آغلايار"
گؤيرچينلريمي اؤلدوردولر
قوْللاريمي بوينومدان آسيب
گؤزلريمي يانديرديلار
و دئديلر:
ـ گؤيرچينلرين سندن كوسوبلر.
قاييقيمي گؤتوروب
سوردوم گونشه دوْغرو
سينيق اللريم بوينومدا
يانيق گؤزلريم اليمده.
***
آي گئجه ارين
قارا گئيينميش اسمر قاديني
گؤزلرينين فنريني
كوچه دن آس
بير قاييق گلیر.

ترجمه ازکتاب:
#زنجیرده_سئودا

ترجمه اولین بار در سال 89 در سایت #وازنا و سپس در کتاب زیر چاپ شد:
#روشنایی_در_بیات_ترک #انتشارات_فرهنگ_عامه 1395


https://telegram.me/dusharge
ترجمه #شعر_ترکی || #سيد_حيدر_بيات


مي‌دانم
قدت نمي‌رسد
براي به آغوش گرفتنم
چوبه‌هاي دار اين سرزمين بلند است.

اينگونه كه دارها را بلند مي‌سازند
مي‌دانم
در آخرين ديدارمان
قدت نمي‌رسد
براي به آغوش گرفتنم

###
#اصل_شعر

Bu ölkə

Boynumu qucaqlamağa
Bilirəm
Boyun çatmaz
Bu ölkənin dar ağacları ucadır

*
Beləki darları uca qururlar
Son görüşdə
Boynumu qucaqlamağa
Bilirəm
Boyun çatmaz


منبع:
#روشنایی_در_بیات_ترک
ترجمه از ترکی: #همت_شهبازي


#شعر_آذربایجان #تورکجه_شعر
#آنتولوژی #انتشارات_فرهنگ_عامه
#شعر #ترجمه


https://telegram.me/dusharge