دوست داشتن در خیابان #جمال_ثریا...!
نویسنده : #محمد_قزلسفلی
مرا دوست بدار
به سان
گذر از یک سمت "خیابان"،
به سمتی دیگر؛
اول به من نگاه کن
بعد به من نگاه کن
بعد باز هم مرا نگاه کن![1]
با وجود اینکه #فریدریش_انگلس در کتاب "وضع طبقه کارگر در انگلستان" از بدی خیابان می نویسد، هستند متفکرانی که در وصف خوبی های خیابان نوشته اند. از جمله #شارل_بودلر، #والتر_بنیامین، #گئورگ_زیمل و همین شاعر اهل #ترکیه #جمال_ثریا!
کاش بخت و فرصت یاری کند تا زمانی وصف تجدد و خیابان را از نگاه کنجکاوانه ی ایشان بنویسم. در همین مجال کوتاه بگویم که از دیدگاه این نویسندگان مد و سبک زندگی، عشق، پرسه زدن و.. همه و همه بخشی از کیفیتی است که در #خیابان_مدرن به نمایش در می آید. به عبارت دقیقترش از دید ایشان خیابان #مدرنیته است؛ به گاه عبور از خیابان، گاه در قهوه خانه هم چون پرسه زنی آوانگارد که غرق تماشا و تعمق می شویم....خیابان مکانی است که به آدمی موهبت تخیلی فعال می بخشد. خیابان تجربه دوست داشته شدن و عین متجدد شدن در فهم و دیدن "دیگری" است. پس هنگام عبور از خیابان به من نگاه کن...![2]
یکشنبه 4 تیر 1396
___
[1] . از مجموعه ی "#من_بوی_دارچین_می_دهم" ترجمه #همت_شهبازی #نشر_امرود
[2] . فلاسفه باستان گفته بودند فلسفیدن با حیرت در کار آسمان و آنچه در پیرامون ماست حاصل می شود که این بتواند معرفت مان را فزونی ببخشد. حالا دیگر در عصر مجازی شدن روابط و شرایط که دیده گان همه غرق عوالم گوشی های هوشمند رنگارنگ شده است که کسی به اطراف نگاه نمی کند. اصلا فرصت چنین کاری ندارد! بقول سید علی جان صالحی: حالا دیگر سالهاست که نامه ای به مقصد نمی رسد!!
###
منبع انترنتی:
http://mohamad-ghezel.mihanblog.com/post/25
#کتاب #کتاب_بخوانیم #من_بوی_دارچین_می_دهم #ترجمه #شعر
#کیتاب #کیتاب_اوخویاق #شعر_ترکیه #فلسفه
https://telegram.me/dusharge
نویسنده : #محمد_قزلسفلی
مرا دوست بدار
به سان
گذر از یک سمت "خیابان"،
به سمتی دیگر؛
اول به من نگاه کن
بعد به من نگاه کن
بعد باز هم مرا نگاه کن![1]
با وجود اینکه #فریدریش_انگلس در کتاب "وضع طبقه کارگر در انگلستان" از بدی خیابان می نویسد، هستند متفکرانی که در وصف خوبی های خیابان نوشته اند. از جمله #شارل_بودلر، #والتر_بنیامین، #گئورگ_زیمل و همین شاعر اهل #ترکیه #جمال_ثریا!
کاش بخت و فرصت یاری کند تا زمانی وصف تجدد و خیابان را از نگاه کنجکاوانه ی ایشان بنویسم. در همین مجال کوتاه بگویم که از دیدگاه این نویسندگان مد و سبک زندگی، عشق، پرسه زدن و.. همه و همه بخشی از کیفیتی است که در #خیابان_مدرن به نمایش در می آید. به عبارت دقیقترش از دید ایشان خیابان #مدرنیته است؛ به گاه عبور از خیابان، گاه در قهوه خانه هم چون پرسه زنی آوانگارد که غرق تماشا و تعمق می شویم....خیابان مکانی است که به آدمی موهبت تخیلی فعال می بخشد. خیابان تجربه دوست داشته شدن و عین متجدد شدن در فهم و دیدن "دیگری" است. پس هنگام عبور از خیابان به من نگاه کن...![2]
یکشنبه 4 تیر 1396
___
[1] . از مجموعه ی "#من_بوی_دارچین_می_دهم" ترجمه #همت_شهبازی #نشر_امرود
[2] . فلاسفه باستان گفته بودند فلسفیدن با حیرت در کار آسمان و آنچه در پیرامون ماست حاصل می شود که این بتواند معرفت مان را فزونی ببخشد. حالا دیگر در عصر مجازی شدن روابط و شرایط که دیده گان همه غرق عوالم گوشی های هوشمند رنگارنگ شده است که کسی به اطراف نگاه نمی کند. اصلا فرصت چنین کاری ندارد! بقول سید علی جان صالحی: حالا دیگر سالهاست که نامه ای به مقصد نمی رسد!!
###
منبع انترنتی:
http://mohamad-ghezel.mihanblog.com/post/25
#کتاب #کتاب_بخوانیم #من_بوی_دارچین_می_دهم #ترجمه #شعر
#کیتاب #کیتاب_اوخویاق #شعر_ترکیه #فلسفه
https://telegram.me/dusharge
Telegram
@dusharge || همت شهبازی
@dusharge
کانالدا کی یازیلاری کانالین لینکینی وئرمک شرطی ایله پایلاشماق اولار.
اشتراکگذاری مطالب کانال به شرط ارائه لینک آن مجاز است.
کانالدا کی یازیلاری کانالین لینکینی وئرمک شرطی ایله پایلاشماق اولار.
اشتراکگذاری مطالب کانال به شرط ارائه لینک آن مجاز است.
وقت #آزادي كه فرا ميرسد
مردن در آن روز ممنوع است!
#من_بوی_دارچین_می_دهم
شعرهای #جمال_ثريا
ترجمه #همت_شهبازي
#نشر_امرود 1392
@dusharge
مردن در آن روز ممنوع است!
#من_بوی_دارچین_می_دهم
شعرهای #جمال_ثريا
ترجمه #همت_شهبازي
#نشر_امرود 1392
@dusharge