⭕️ از "حسینیه ارشاد" تا "نشر نقد فرهنگ"!
🔅#شریعتی در کتاب "چه باید کرد؟" اصول، ضوابط، کارگروهها و زیرشاخههای بخشهای مختلف #حسینیه_ارشاد را به ترتیب ذکر کرده است. درواقع اساسنامهی این مرکز علمی به صورت مشروح در بخش "فلسفه و هدف" معرفی میشود.
در این کتاب، برنامهی حسینیه ارشاد در سه بخشِ تحقیق، آموزش و تبلیغ ارائه شده است که بخش تحقیقات شامل گروه #اسلام_شناسی، گروه #تاریخ، گروه #فرهنگ و علوم اسلامی، گروه علوم اجتماعی، گروه کشورهای اسلامی و گروه #ادبیات و #هنر است.
🔅در اینجا به عنوان نمونه به کارگروهها و زمینههای تحقیقاتی گروه ادبیات و هنر اشاره میشود. گروه ادبیات و هنر شامل سه کارگروه ادبیات و هنر اسلامی، ادبیات و هنر جدید و فعالیتهای هنری است، که میتوان به برخی از زیرشاخههای به شرح زیر اشاره کرد:
نقد ادبی، سبکهای نویسندگی، نویسندگان بزرگ، نقش #شعر در تاریخ #اسلام، شعر و شعرا، هنر معماری و هنرهای تزئینی، موسیقی، نقاشی، مینیاتور، هنرهای نمایشی، تحولات و موجها و رویدادهای ادبی، شعر نو و شعرای نوپرداز، مکاتب و گرایشهای هنری و هنرمندان بزرگ #ایران، هنر مدرن و چهرههای برجستهی هنر معاصر، تهیه و نمایش فیلمهای مستند تاریخی، علمی و فکری، گروه ترجمه و تصنیف سناریوها و نمایشنامهها، گروه نمایش، نمایشگاه عکس و آثار هنری و برگزاری کنفراسهای علمی و تحقیقاتی در مسائل هنری...
🔅میتوان ادعا کرد دال مرکزی گفتمان "چه باید کرد؟!" شریعتی، اهتمام به فعالیتهای فرهنگی در ابعاد گسترده و با تکیه بر منابع ملی و جهانی است، چیزی که هنوز هم میتواند و باید اولویت ما باشد.
🔅امروز هم #عبدالکریمی در انتشارات نقد فرهنگ دغدغهی مشابهی را پی گرفته است. «نشـر نقـد فرهنـگ» از آغـاز تأسـیس خـود در سـال ۱۳۸۰ همانگونـه کـه از نامـش پیداسـت، ِ بـا هـدف رشـد و ارتقـاء فرهنگـی کشـور و بسـط تفکـر حکمـی، فلسـفی، اجتماعـی و تاریخـی در حوزههــای گوناگــون نظــری، اجتماعــی و فرهنــگ عمومــی پــا بــه عرصــه گذاشــت. از آن زمـان تا کنـون، ایـن نشـر در حـد وسـع خـود همـواره کوشـیده اسـت بـه انتشـار آثـاری فلسـفی، علمــی، جامعه شــناختی و ادبــی بپــردازد کــه ارتباطــی وثیــق، زنــده و کموبیــش مانــدگار بــا زیســت جهان جامعــۀ ایرانــی و تاریــخ و فرهنــگ پرشــکوه ایــن ســرزمین به عنــوان یکــی از اصیلتریـن مراکـز معنـوی جهـان داشـته باشـد. آنچــه شــاخصه و هویت بخــش «نشــر نقــد فرهنــگ»اســت، کوشــش آن در راســتای برقــراری پلــی میــان پژوهشهـا و دســتاوردهای اصیــل علمــی و آکادمیــک، اعــم از جهانــی و بومــی، با عالم ایرانــی و زیست جهان ایرانی در راســتای خودآگاهــی تاریخــی انســان ایرانــی و بازفهمــی و بازتعریــف جایــگاه وی در جهــان معاصــر و نیــل بــه حیاتــی انســانی در جهــان بحــران زدۀ کنونـی، بـراسـاس امکانـات تاریخی مـان اسـت. ایـن نشـر آرزومنـد اسـت کـه بسـتری بـرای فعالیــت همــۀ مترجمــان، مؤلفــان و صاحبــان اندیشــه و قلــم اصیــل و دردمنــد ایرانــی در راســتای تحقــق هــدف و آرمــان مذکــور باشــد.
✅ @Shariati_Group
✍ دکتر #محمدحسن_علایی
.
🔅#شریعتی در کتاب "چه باید کرد؟" اصول، ضوابط، کارگروهها و زیرشاخههای بخشهای مختلف #حسینیه_ارشاد را به ترتیب ذکر کرده است. درواقع اساسنامهی این مرکز علمی به صورت مشروح در بخش "فلسفه و هدف" معرفی میشود.
در این کتاب، برنامهی حسینیه ارشاد در سه بخشِ تحقیق، آموزش و تبلیغ ارائه شده است که بخش تحقیقات شامل گروه #اسلام_شناسی، گروه #تاریخ، گروه #فرهنگ و علوم اسلامی، گروه علوم اجتماعی، گروه کشورهای اسلامی و گروه #ادبیات و #هنر است.
🔅در اینجا به عنوان نمونه به کارگروهها و زمینههای تحقیقاتی گروه ادبیات و هنر اشاره میشود. گروه ادبیات و هنر شامل سه کارگروه ادبیات و هنر اسلامی، ادبیات و هنر جدید و فعالیتهای هنری است، که میتوان به برخی از زیرشاخههای به شرح زیر اشاره کرد:
نقد ادبی، سبکهای نویسندگی، نویسندگان بزرگ، نقش #شعر در تاریخ #اسلام، شعر و شعرا، هنر معماری و هنرهای تزئینی، موسیقی، نقاشی، مینیاتور، هنرهای نمایشی، تحولات و موجها و رویدادهای ادبی، شعر نو و شعرای نوپرداز، مکاتب و گرایشهای هنری و هنرمندان بزرگ #ایران، هنر مدرن و چهرههای برجستهی هنر معاصر، تهیه و نمایش فیلمهای مستند تاریخی، علمی و فکری، گروه ترجمه و تصنیف سناریوها و نمایشنامهها، گروه نمایش، نمایشگاه عکس و آثار هنری و برگزاری کنفراسهای علمی و تحقیقاتی در مسائل هنری...
🔅میتوان ادعا کرد دال مرکزی گفتمان "چه باید کرد؟!" شریعتی، اهتمام به فعالیتهای فرهنگی در ابعاد گسترده و با تکیه بر منابع ملی و جهانی است، چیزی که هنوز هم میتواند و باید اولویت ما باشد.
🔅امروز هم #عبدالکریمی در انتشارات نقد فرهنگ دغدغهی مشابهی را پی گرفته است. «نشـر نقـد فرهنـگ» از آغـاز تأسـیس خـود در سـال ۱۳۸۰ همانگونـه کـه از نامـش پیداسـت، ِ بـا هـدف رشـد و ارتقـاء فرهنگـی کشـور و بسـط تفکـر حکمـی، فلسـفی، اجتماعـی و تاریخـی در حوزههــای گوناگــون نظــری، اجتماعــی و فرهنــگ عمومــی پــا بــه عرصــه گذاشــت. از آن زمـان تا کنـون، ایـن نشـر در حـد وسـع خـود همـواره کوشـیده اسـت بـه انتشـار آثـاری فلسـفی، علمــی، جامعه شــناختی و ادبــی بپــردازد کــه ارتباطــی وثیــق، زنــده و کموبیــش مانــدگار بــا زیســت جهان جامعــۀ ایرانــی و تاریــخ و فرهنــگ پرشــکوه ایــن ســرزمین به عنــوان یکــی از اصیلتریـن مراکـز معنـوی جهـان داشـته باشـد. آنچــه شــاخصه و هویت بخــش «نشــر نقــد فرهنــگ»اســت، کوشــش آن در راســتای برقــراری پلــی میــان پژوهشهـا و دســتاوردهای اصیــل علمــی و آکادمیــک، اعــم از جهانــی و بومــی، با عالم ایرانــی و زیست جهان ایرانی در راســتای خودآگاهــی تاریخــی انســان ایرانــی و بازفهمــی و بازتعریــف جایــگاه وی در جهــان معاصــر و نیــل بــه حیاتــی انســانی در جهــان بحــران زدۀ کنونـی، بـراسـاس امکانـات تاریخی مـان اسـت. ایـن نشـر آرزومنـد اسـت کـه بسـتری بـرای فعالیــت همــۀ مترجمــان، مؤلفــان و صاحبــان اندیشــه و قلــم اصیــل و دردمنــد ایرانــی در راســتای تحقــق هــدف و آرمــان مذکــور باشــد.
✅ @Shariati_Group
✍ دکتر #محمدحسن_علایی
.
🔅حرف تند و تلخ، امروز در جامعه مشتری دارد! چون اوضاع زندگی مردم خوب نیست، چه این حرفها را دانشگاهیِ دلسوزی بزند و راست باشد، چه یک رسانهی مغرض بزند و دروغ باشد؛ اما حرف حساب چه؟!
حرف حساب را متأسفانه کمتر کسی هست که بزند. اهل #تفکر اما باید حرف حساب بزنند؛ مهم نیست که به قدر کافی تند و تیز نباشد، اما بایستی برای ابربحرانهای ما پاسخی در آستین اهل تفکر باشد ولو این راهکارها هنوز مرهمی «فوری» بر زخمهای ما نباشند، ولی باید ما را به مسیر حل مسائلمان فرابخواند.
🔅اهل تفکر ناظر به امکانات سخن میگویند که شاید خوشایند توده #مردم سخن نگویند، ولی حرف حساب میزنند. حرفی میزنند که منطبق بر منابع و نیروهای تاریخی جامعه باشد. صرفاً حدیث آرزومندی نمیگویند، نگاه میکنند به شرایط تاریخی - اجتماعی و وضعیت انضمامی ما، حرفی نمیزنند که فقط به تحریک تودهها بیانجامد، ای بسا دعوت به «تأمل» و «تحمل» میکنند تا جامعه فرصت خودیابی داشته باشد؛
🔅فروپاشی ساختارهای اجتماعی را به نفع امروز و آینده کشور نمیدانند، آنها عقب ماندگیها را به ما تذکار میدهند و خوب و بد ما را به خودمان نشان میدهند. باید بیاموزیم که به «اهل تفکر» گوش فرا دهیم، چه در مقام مسئول چه در مقام شهروند، وچه چیزی جز عقلانیت میتواند به بهبود شرایط بد ما منجر شود؟
🔅عجیب است که همه مشتریِ حرف تند و تلخ هستیم ولی حاضر نیستیم به تلخیِ #حقیقت گوش سپاریم، این کشور وضع خوبی ندارد، باید دست به دست هم بدهیم کشور را بسازیم، ولو زمان ببرد، ولو بعید بنماید، ولی بهم زدن اوضاع جز پاک کردن صورت مسئله نیست. بیاموزیم که با نگاهی تاریخی به مشکلاتمان نظر کنیم و همه چیز را حاصل ناکارآمدیهای چند دههی اخیر قلمداد نکنیم. ما لاجرم باید بپذیریم که از قافله عقب مانده.ایم و همه باید کار بکنیم، تا آیندگان لاقل رستگار شوند و از ایرانی بودن خویش پشیمان نباشند... خود را انکار نکنند و به حرف حساب و عقلانیت، و زیستن در جهان جدید آری بگویند.
✅ @Shariati_Group
📚 دکتر #محمدحسن_علایی (جامعه شناس) |گفتمان وفاق؛ ارمغان دو دهه زیست آکادمیک (روایتی از تجربۀ زیست دانشگاهی در #ایران از ۱۳۸۰ تا ۱۴۰۰) چاپ اول | نقد فرهنگ
حرف حساب را متأسفانه کمتر کسی هست که بزند. اهل #تفکر اما باید حرف حساب بزنند؛ مهم نیست که به قدر کافی تند و تیز نباشد، اما بایستی برای ابربحرانهای ما پاسخی در آستین اهل تفکر باشد ولو این راهکارها هنوز مرهمی «فوری» بر زخمهای ما نباشند، ولی باید ما را به مسیر حل مسائلمان فرابخواند.
🔅اهل تفکر ناظر به امکانات سخن میگویند که شاید خوشایند توده #مردم سخن نگویند، ولی حرف حساب میزنند. حرفی میزنند که منطبق بر منابع و نیروهای تاریخی جامعه باشد. صرفاً حدیث آرزومندی نمیگویند، نگاه میکنند به شرایط تاریخی - اجتماعی و وضعیت انضمامی ما، حرفی نمیزنند که فقط به تحریک تودهها بیانجامد، ای بسا دعوت به «تأمل» و «تحمل» میکنند تا جامعه فرصت خودیابی داشته باشد؛
🔅فروپاشی ساختارهای اجتماعی را به نفع امروز و آینده کشور نمیدانند، آنها عقب ماندگیها را به ما تذکار میدهند و خوب و بد ما را به خودمان نشان میدهند. باید بیاموزیم که به «اهل تفکر» گوش فرا دهیم، چه در مقام مسئول چه در مقام شهروند، وچه چیزی جز عقلانیت میتواند به بهبود شرایط بد ما منجر شود؟
🔅عجیب است که همه مشتریِ حرف تند و تلخ هستیم ولی حاضر نیستیم به تلخیِ #حقیقت گوش سپاریم، این کشور وضع خوبی ندارد، باید دست به دست هم بدهیم کشور را بسازیم، ولو زمان ببرد، ولو بعید بنماید، ولی بهم زدن اوضاع جز پاک کردن صورت مسئله نیست. بیاموزیم که با نگاهی تاریخی به مشکلاتمان نظر کنیم و همه چیز را حاصل ناکارآمدیهای چند دههی اخیر قلمداد نکنیم. ما لاجرم باید بپذیریم که از قافله عقب مانده.ایم و همه باید کار بکنیم، تا آیندگان لاقل رستگار شوند و از ایرانی بودن خویش پشیمان نباشند... خود را انکار نکنند و به حرف حساب و عقلانیت، و زیستن در جهان جدید آری بگویند.
✅ @Shariati_Group
📚 دکتر #محمدحسن_علایی (جامعه شناس) |گفتمان وفاق؛ ارمغان دو دهه زیست آکادمیک (روایتی از تجربۀ زیست دانشگاهی در #ایران از ۱۳۸۰ تا ۱۴۰۰) چاپ اول | نقد فرهنگ
Telegram
.
📌 عناصر منحصربفرد گفتمان شریعتی!
🔅اکنون که به سالروز کوچ ابدی دکتر #علی_شریعتی نزدیک میشویم؛ و در حالی که دهههاست این سرمایهی فرهنگی رخ در نقاب خاک کشیده، دیگر در میان جوانان این مرز و بوم مقبولیت چندانی ندارد؛ برآنم یادداشت کوتاهی را برای بزرگداشت نام او تقدیم دوستان کنم؛
🔅نا گفته پیداست که هیچ #انسان تحصیل کرده در مدارج بالایی به صرف استعمال سیگار #روشنفکر تلقی نمیشود! اما در روزگاری نه چندان دور، سیگار بر گوشهی لب آکادمسینها و دانشگاه دیدهها، نماد روشنفکری قلمداد میشد اما این قماش از روشنفکران عموماً دل خوشی از #دین و دیانت نداشتند و اساساً با آن سر ناسازگاری داشتند؛ این میانه اما دکتر علی #شریعتی یک استثناء بود.
🔅شریعتیِ #جامعه_شناس، دانشگاه دیده و از خارج برگشتهای بود که همچنان به سنت تاریخی خویش #عشق میورزید. من هیچ وقت با قرار دادن شریعتی در قفسهی روشنفکران دینی تفاهم نداشتهام؛ شریعتی دانسته یا ندانسته ویژگیهایی داشت که او را حتی در ظاهر با دیگران متمایز میکرد، و همینجا هست که باید به سراغ نمادهایی برویم که این تمایز را در ذهن مخاطبان شریعتی جا میانداخت.
🔅چه طور ممکن است که کسی به اعتباری واقعاً به جمع اضداد توفیق یابد از طرفی تحصیل در فرنگ آن هم در فرانسهی آن دهه ها و درس خواندهی سوربن #پاریس و معروف به آقای جامعه شناس، و از طرفی عاشق دلدادهی به "#حسین" وارث آدم و "#علی" حقیقتی بر گونهی اساطیر... !
🔅اساساً کسی که کراوات میبندد و سیگار میکشد و از دین دفاع میکند و البته آشنای به تفکر انتقادی و علم زمانهی خویش است، پتانسیل تمایزیافتگی را بالقوه داراست، اما این مشخصات در ظاهر کفایت نمیکرد تا شریعتی؛ شریعتی شود؛ این مرد خراسانی سری شوریده و زبانی آتشین داشت و روحی البته بزرگ... و مجموع این معجون باطنی و ظاهری از جوانان آن دههها دلبری میکرد، بی کم و کاست...
🔅باید خوشحال بود که دورهی بت سازیها و شخصیت پرستیها به پایان رسیده است؛ اما بلافاصله باید افزود که جای دریغ دارد که در عصر غروب بتها؛ جوانان ما به همین سادگی از معدود سرمایههای فکری این سرزمين محروم داشته میشوند؛ بی تردید شریعتی مثل هر کس دیگری در ساحت اندیشه بیاشتباه نبود، اما راندن وی به چوب #ایدئولوژی اندیشی اجحاف بزرگیست در حق نه تنها او، که در در حق اندیشه؛ بدون اینکه بخواهم به دعوای #سنت و #مدرنیته و دینی و #سکولار و چه و چه وارد شوم باید اذعان کنم حضور عناصر سنت تاریخی و دینی در گفتمان مدرن شریعتی حتی در مقابل دیدگان یک خوانندهی انتقادی چیزی کم از یک شاهکار نداشت!
🔅طبایع سنتی به جهت تعلقات خویش کمتر زیست جهان جدید را به رسمیت میشناسند، و لاجرم هویتی توپر و مقاومتی به خود میگیرند؛ و از پذیرش شکاف مدرنیته در هویت خویش سرباز میزنند و این توی ذوق میزند؛ رجوع شریعتی به مآثر اما به گمانم چنین نبود. امروز از پس گذر سالیان و در سراسر جهان، دیگر برای اهل نظر سخن از یک چنین امکانی چیزی چندان خلاف آمد عادت نیست؛ کسی مدعی این نیست که شریعتی به پادزهر جهان نیهیلیستیک معاصر دست یافته بود، ولی ای بسا در میان بس بسیاران، شریعتی و گفتمان او هنوز منحصر بفرد و یگانه است. یادش گرامی...
✍ دکتر #محمدحسن_علایی
✅ @Shariati_Group
🔻از نگارنده این مطلب:
🎙 واکاوی امکانات تفکر شریعتی در مواجهه با نیهیلیسم! (سمینار ملی "شریعتی و راه آینده")
.
🔅اکنون که به سالروز کوچ ابدی دکتر #علی_شریعتی نزدیک میشویم؛ و در حالی که دهههاست این سرمایهی فرهنگی رخ در نقاب خاک کشیده، دیگر در میان جوانان این مرز و بوم مقبولیت چندانی ندارد؛ برآنم یادداشت کوتاهی را برای بزرگداشت نام او تقدیم دوستان کنم؛
🔅نا گفته پیداست که هیچ #انسان تحصیل کرده در مدارج بالایی به صرف استعمال سیگار #روشنفکر تلقی نمیشود! اما در روزگاری نه چندان دور، سیگار بر گوشهی لب آکادمسینها و دانشگاه دیدهها، نماد روشنفکری قلمداد میشد اما این قماش از روشنفکران عموماً دل خوشی از #دین و دیانت نداشتند و اساساً با آن سر ناسازگاری داشتند؛ این میانه اما دکتر علی #شریعتی یک استثناء بود.
🔅شریعتیِ #جامعه_شناس، دانشگاه دیده و از خارج برگشتهای بود که همچنان به سنت تاریخی خویش #عشق میورزید. من هیچ وقت با قرار دادن شریعتی در قفسهی روشنفکران دینی تفاهم نداشتهام؛ شریعتی دانسته یا ندانسته ویژگیهایی داشت که او را حتی در ظاهر با دیگران متمایز میکرد، و همینجا هست که باید به سراغ نمادهایی برویم که این تمایز را در ذهن مخاطبان شریعتی جا میانداخت.
🔅چه طور ممکن است که کسی به اعتباری واقعاً به جمع اضداد توفیق یابد از طرفی تحصیل در فرنگ آن هم در فرانسهی آن دهه ها و درس خواندهی سوربن #پاریس و معروف به آقای جامعه شناس، و از طرفی عاشق دلدادهی به "#حسین" وارث آدم و "#علی" حقیقتی بر گونهی اساطیر... !
🔅اساساً کسی که کراوات میبندد و سیگار میکشد و از دین دفاع میکند و البته آشنای به تفکر انتقادی و علم زمانهی خویش است، پتانسیل تمایزیافتگی را بالقوه داراست، اما این مشخصات در ظاهر کفایت نمیکرد تا شریعتی؛ شریعتی شود؛ این مرد خراسانی سری شوریده و زبانی آتشین داشت و روحی البته بزرگ... و مجموع این معجون باطنی و ظاهری از جوانان آن دههها دلبری میکرد، بی کم و کاست...
🔅باید خوشحال بود که دورهی بت سازیها و شخصیت پرستیها به پایان رسیده است؛ اما بلافاصله باید افزود که جای دریغ دارد که در عصر غروب بتها؛ جوانان ما به همین سادگی از معدود سرمایههای فکری این سرزمين محروم داشته میشوند؛ بی تردید شریعتی مثل هر کس دیگری در ساحت اندیشه بیاشتباه نبود، اما راندن وی به چوب #ایدئولوژی اندیشی اجحاف بزرگیست در حق نه تنها او، که در در حق اندیشه؛ بدون اینکه بخواهم به دعوای #سنت و #مدرنیته و دینی و #سکولار و چه و چه وارد شوم باید اذعان کنم حضور عناصر سنت تاریخی و دینی در گفتمان مدرن شریعتی حتی در مقابل دیدگان یک خوانندهی انتقادی چیزی کم از یک شاهکار نداشت!
🔅طبایع سنتی به جهت تعلقات خویش کمتر زیست جهان جدید را به رسمیت میشناسند، و لاجرم هویتی توپر و مقاومتی به خود میگیرند؛ و از پذیرش شکاف مدرنیته در هویت خویش سرباز میزنند و این توی ذوق میزند؛ رجوع شریعتی به مآثر اما به گمانم چنین نبود. امروز از پس گذر سالیان و در سراسر جهان، دیگر برای اهل نظر سخن از یک چنین امکانی چیزی چندان خلاف آمد عادت نیست؛ کسی مدعی این نیست که شریعتی به پادزهر جهان نیهیلیستیک معاصر دست یافته بود، ولی ای بسا در میان بس بسیاران، شریعتی و گفتمان او هنوز منحصر بفرد و یگانه است. یادش گرامی...
✍ دکتر #محمدحسن_علایی
✅ @Shariati_Group
🔻از نگارنده این مطلب:
🎙 واکاوی امکانات تفکر شریعتی در مواجهه با نیهیلیسم! (سمینار ملی "شریعتی و راه آینده")
.
Telegram
.
📌 شریعتی مظهر تعارضات تاریخی ماست!
🔅رفاه؛ برخورداری؛ آب و نان کافی و هوای پاک؛ شهرهای آباد و آزاد؛ خیابانهای شلوغ و شاد؛ اوضاع گل و بلبل؛ قدرت ملی؛ حکومت عدل؛ جامعه مدنی؛ سرآمدی در علم و دانش و تکنولوژی؛ یک جامعهی مدرن و اخلاقمدار و یک کشور مقتدر و عزتمند... همهی اینها را #شریعتی با وسط کشیدن پای #دین به وسط، از ما گرفت..!
اسم اینها را میگذارند #نقد شریعتی؛
🔅هیچ تعارضی در #هویت ایرانی و اسلامی و جهانی ما نبود؛ میدانستیم چقدر ایرانی هستیم، چقدر #شیعه هستیم؛ چقدر چپ هستیم، چقدر #مدرن هستیم؛
#خدا را با خرما با هم داشتیم؛ بین عوالمات سنتیِ پیشامدرن خویش و بیخداییِ جهان جدید، مغاکی صعبالعبور در میان نبود؛ مثل اروپا بعد مسیح؛ #کانت، #هگل و #کییرکگور و #هایدگر و...داشتیم! و مجبور نبودیم یک دفعه بیافتیم به دامن جهانِ تعلیق ارزشها و باورها و ...
🔅گذشتهها گذشته! حالا پس از چهلواندی سال که از شریعتی میگذرد، اندیشمندانی داریم که قابل قیاس با او نیستند؛ غولهایی داریم که به راه دشوار ما چراغ میگیرند! ؛ قرار نیست که برگردیم به عقب، #استحمار و #استضعاف و #ارتجاع رخت بربسته است؛ میدانیم به کجا میخواهیم برویم؛ زبان هم را میفهمیم؛ درد مشترک داریم و درمان را مشترکا با هم تدبیر کردهایم؛
...کاش همه چیز به همین سهولت قابل طرح بود، اما نیست!
🔅شریعتی کتاب حلالمسائل نیست؛ شریعتی مظهرالمسائل ماست؛ این ماییم که انبوهی از مسائل هستیم. از ایرانیت و اسلامیت و مدرنیت و مدنیت و... ما تعارضات و تضادهای فرهنگی و تاریخی داشته و داریم؛ ما در بحرانهای جهانی هم شریکیم؛ روندهای جهانی هم بر بحرانهای ما دامن میزند؛ این دفعه غش کنیم به ایرانیت و پشت کنیم به اسلامیت! #ایران #بهشت میشود؛ یا اگر روسری از سر برداریم سر از #پاریس در میآوریم؛
🔅نـه! گاه متفکر، مظهر همهی تعارضات تاریخیِ یک #فرهنگ و جامعه میباشد و شریعتی چنین بود...
هر بار به مناسبتهای مختلف سیلی از انتقادات به سمت شریعتی سرازیر میشود. دریغ از یک سوزن به خودمان در برابر یک جوالدوز به دیگری...
هر چقدر هم پشت این فرافکنیها پنهان شویم باز هم ناگزیریم از #خودآگاهی به وضعیت وجودی و تاریخیِ خویش؛ و من در مقام یک دانش آموختهی #جامعه_شناسی در مجموعهی آثار شریعتی، امکانات کثیری برای نیل به این خودآگاهی مییابم، علیرغم انتقاداتی که به وی وارد است و با وجود تفاوتهایی که در دوران ما با زمینه و زمانهی وی بوجود آمده است.
✍ دکتر #محمدحسن_علایی
✅ @Shariati_Group
🔅رفاه؛ برخورداری؛ آب و نان کافی و هوای پاک؛ شهرهای آباد و آزاد؛ خیابانهای شلوغ و شاد؛ اوضاع گل و بلبل؛ قدرت ملی؛ حکومت عدل؛ جامعه مدنی؛ سرآمدی در علم و دانش و تکنولوژی؛ یک جامعهی مدرن و اخلاقمدار و یک کشور مقتدر و عزتمند... همهی اینها را #شریعتی با وسط کشیدن پای #دین به وسط، از ما گرفت..!
اسم اینها را میگذارند #نقد شریعتی؛
🔅هیچ تعارضی در #هویت ایرانی و اسلامی و جهانی ما نبود؛ میدانستیم چقدر ایرانی هستیم، چقدر #شیعه هستیم؛ چقدر چپ هستیم، چقدر #مدرن هستیم؛
#خدا را با خرما با هم داشتیم؛ بین عوالمات سنتیِ پیشامدرن خویش و بیخداییِ جهان جدید، مغاکی صعبالعبور در میان نبود؛ مثل اروپا بعد مسیح؛ #کانت، #هگل و #کییرکگور و #هایدگر و...داشتیم! و مجبور نبودیم یک دفعه بیافتیم به دامن جهانِ تعلیق ارزشها و باورها و ...
🔅گذشتهها گذشته! حالا پس از چهلواندی سال که از شریعتی میگذرد، اندیشمندانی داریم که قابل قیاس با او نیستند؛ غولهایی داریم که به راه دشوار ما چراغ میگیرند! ؛ قرار نیست که برگردیم به عقب، #استحمار و #استضعاف و #ارتجاع رخت بربسته است؛ میدانیم به کجا میخواهیم برویم؛ زبان هم را میفهمیم؛ درد مشترک داریم و درمان را مشترکا با هم تدبیر کردهایم؛
...کاش همه چیز به همین سهولت قابل طرح بود، اما نیست!
🔅شریعتی کتاب حلالمسائل نیست؛ شریعتی مظهرالمسائل ماست؛ این ماییم که انبوهی از مسائل هستیم. از ایرانیت و اسلامیت و مدرنیت و مدنیت و... ما تعارضات و تضادهای فرهنگی و تاریخی داشته و داریم؛ ما در بحرانهای جهانی هم شریکیم؛ روندهای جهانی هم بر بحرانهای ما دامن میزند؛ این دفعه غش کنیم به ایرانیت و پشت کنیم به اسلامیت! #ایران #بهشت میشود؛ یا اگر روسری از سر برداریم سر از #پاریس در میآوریم؛
🔅نـه! گاه متفکر، مظهر همهی تعارضات تاریخیِ یک #فرهنگ و جامعه میباشد و شریعتی چنین بود...
هر بار به مناسبتهای مختلف سیلی از انتقادات به سمت شریعتی سرازیر میشود. دریغ از یک سوزن به خودمان در برابر یک جوالدوز به دیگری...
هر چقدر هم پشت این فرافکنیها پنهان شویم باز هم ناگزیریم از #خودآگاهی به وضعیت وجودی و تاریخیِ خویش؛ و من در مقام یک دانش آموختهی #جامعه_شناسی در مجموعهی آثار شریعتی، امکانات کثیری برای نیل به این خودآگاهی مییابم، علیرغم انتقاداتی که به وی وارد است و با وجود تفاوتهایی که در دوران ما با زمینه و زمانهی وی بوجود آمده است.
✍ دکتر #محمدحسن_علایی
✅ @Shariati_Group
Telegram
.
🔰 آیا #اپوزیسیون میتواند حاکمیت فعلی را سرنگون کند؟ آیا شرایط جمهوری اسلامی شرایط شوروی و سال ۵۷ است؟ آیا جامعه ایران آمادگی یک تحول انقلابی زودرس و غیر فرهنگی را دارد؟
📽 | مناظرهای میان آقایان #مازیار_شکوری و مهندس #کورش_زعیم
✍ درمیان تمامی مباحث عمیقی که بعنوان پرسشهایی چالشبرانگیز در فضای فکریِ جامعه ایرانی مطرح میباشند و از فرط تکرار و عادت و سهلاندیشی، دچار روزمرگی و گزند عوامزدگی شدهاند، درخلال بسیاری از برنامههای تلویزیونی که در رسانههای دیداری و شنیداری فارسیزبان بصورت تمام وقت درحال ارایه و پخش میباشند، نظر شما عزیزان را به مناظره دو تن از شخصیتهای ملی جلب میکنیم.
🔸از دو میهمان این برنامه مسائلی مهم پرسیده شد و پاسخهایی که میتوانست بواسطه دانش و تجربه و نوع بینش علمی - تاریخی - استراتژیک هریک از مهمانان برنامه، کلان روایتهایی سترگ را به میان بکشد و برای اغلب بیننده و شنوندنگان این قبیل رسانههای مجازی، ارزشمند، آموزنده و راهگشا باشد؛ اما شوربختانه بواسطه فقدان نگاه عمیق راهبردی و عدم تسلط بسیاری از بهظاهر فعالان سیاسی و مدنی داخل و خارج از کشور (که یادآور دوران قحطالرجالی در عرصه سپهر سیاسی کشور میباشد)، به مبانی اساسی علم سیاست، تاریخ سیاسی، فلسفه سیاسی و بینش حقیقی ملی - مردمی و... دچار انحطاط در امر نظریهپردازی استراتژیک شدهایم و این عارضه روزبهروز عیان و آشکارتر از گذشته خودنمایی میکند، چراکه این آفت پیش از عامه جامعه، گریبان خواص و عناصر مرجع را گرفته است...
🔸فیالمثل تنها به عنوان نمونه، بنگرید به سخنان جناب آقای کورش زعیم، که در بخشی از این گفتگو پیرامون اهمیت برخورداری از نظریه راهبردی ایدیولوژیک برای پویایی و نوزایی و ایجاد موتور محرک برای حرکتهای اجتماعی و سیاسی، (که امری تجربی و اثبات شده هم میباشد)، با چه دیدگاه سطحی و غیربنیادین و عوامگرایانهای ایراد سخن میکنند و در قالب یک فعال سیاسی و باسابقه که مهر زندهیاد دکتر #مصدق را نیز در دل دارند و هویت معتبر و تاریخی #جبهه_ملی_ایران را هم یدک میکشند، اما چگونه از درک ابتداییترین و سادهترین مفاهیم اولیه مردم شناسی و جامعهشناسی تودهها بیبهرهاند و حتی زمانی که میخواهد از شخصیتی تأثیرگذار در تاریخ معاصر کشورمان نظیر دکتر #علی_شریعتی سخن بگویند، چگونه همچون بیاطلاعترین اقشار واپسگرای اجتماعیِ حال حاضر ایران، در این زمینه اظهار نظر میکنند....
🔸هرچند که مهمان دیگر برنامه با ایراد مطالبی گذرا و بیان برخی ویژگیها و نکات قابل تأمل، به نحوی جور آقای زعیم و افرادی همسو و همفکر با ایشان را کشیدند و به غنای کیفی برنامه یاری رساندند، اما نکته حائز اهمیت این است که ما نباید فراموش کنیم که تازه این قبیل انتقادات را ما درباره چهرههای موجه و دارای اصالت و سابقه سیاسی کشور میتوانیم به راحتی مشاهده و مطرح کنیم، حال آنکه آشفتهبازار فضای سیاستزده کشور آنچنان بازار مضحکهای شده است که روزی صدبار باید از هراس شومنها و دلقکها و فرصتطلبان و انحصارطلبان و جاهلان و تروریستهای فکری و فرهنگی و... به دامان امثال آقای زعیم و دوستانشان پناه آوریم! تا کمتر از گزند فقدان اندیشههای خردگرایانه، عالمانه، منصفانه و منطق گرایانه در ستوه باشیم و از نصایح و الطاف بیانتهای چماقداران و هفتتیرکشان و هتاکان و فحاشان عرصه حقیقی و مجازی، مستفیض نگردیم..!
🔸بحران بزرگ جامعه ایرانی اینجاست که برخی همچون موشهای کوری که با کمترین دانش و بینشِ عمیق سیاسی و اجتماعی و تاریخی و فرهنگی، در پستوهای محفلی خود خزیدهاند و به زعم خودشان میخواهند آینده ایران فردا را تصویر سازی کنند! و با طناب پوسیده و مستحلک افکار و عقاید و بینشهای سطحی خود، جامعهای را به ورطه ناکجاآباد خطرناکی سوق دهند...
🔸بحران معرفتشناختی جامعهی ایرانی از یکسو، و نادیده انگاشتن نظرات عالمان و دانشآموختگان معتبر و دلسوخته در عرصههای فکری و فرهنگی، چه از سوی حاکمیت و چه مخالفان آن از سوی دیگر، مجال را برای خردگریزی و سادهانگاری و سطحینگری و خشونتگرایی باز گذارده است و در این میان، منافع ملی و مصالح عالی #ملت و مردم #ایران است که قربانی این خامانگاریهای عوامپسندانه میگردد.
🔸در همین راستا، دکتر #محمدحسن_علایی یادداشت جالبی دارد ذیل این عنوان که توسل به عواماندیشی؛ حربهی تودهها در مواجهه با فرآوردههای اهل نظر است. وی در تحلیل جامعهشناختی خود از این معضل جامعه امروز ایران چنین میگوید: «شکاف تودهی تربیت ناشده با نخبگان فکری علیالاصول مغاکی پرناشدنیست؛ این میان ظهور پدیدهی سایبر اسپیس (فضای مجازی) به مثابهی امکانی مقابل تودهی #مردم برای ارتباط با فرآوردههای اهل نظر،
✅ @Shariati_Group
🔻ادامه
📽 | مناظرهای میان آقایان #مازیار_شکوری و مهندس #کورش_زعیم
✍ درمیان تمامی مباحث عمیقی که بعنوان پرسشهایی چالشبرانگیز در فضای فکریِ جامعه ایرانی مطرح میباشند و از فرط تکرار و عادت و سهلاندیشی، دچار روزمرگی و گزند عوامزدگی شدهاند، درخلال بسیاری از برنامههای تلویزیونی که در رسانههای دیداری و شنیداری فارسیزبان بصورت تمام وقت درحال ارایه و پخش میباشند، نظر شما عزیزان را به مناظره دو تن از شخصیتهای ملی جلب میکنیم.
🔸از دو میهمان این برنامه مسائلی مهم پرسیده شد و پاسخهایی که میتوانست بواسطه دانش و تجربه و نوع بینش علمی - تاریخی - استراتژیک هریک از مهمانان برنامه، کلان روایتهایی سترگ را به میان بکشد و برای اغلب بیننده و شنوندنگان این قبیل رسانههای مجازی، ارزشمند، آموزنده و راهگشا باشد؛ اما شوربختانه بواسطه فقدان نگاه عمیق راهبردی و عدم تسلط بسیاری از بهظاهر فعالان سیاسی و مدنی داخل و خارج از کشور (که یادآور دوران قحطالرجالی در عرصه سپهر سیاسی کشور میباشد)، به مبانی اساسی علم سیاست، تاریخ سیاسی، فلسفه سیاسی و بینش حقیقی ملی - مردمی و... دچار انحطاط در امر نظریهپردازی استراتژیک شدهایم و این عارضه روزبهروز عیان و آشکارتر از گذشته خودنمایی میکند، چراکه این آفت پیش از عامه جامعه، گریبان خواص و عناصر مرجع را گرفته است...
🔸فیالمثل تنها به عنوان نمونه، بنگرید به سخنان جناب آقای کورش زعیم، که در بخشی از این گفتگو پیرامون اهمیت برخورداری از نظریه راهبردی ایدیولوژیک برای پویایی و نوزایی و ایجاد موتور محرک برای حرکتهای اجتماعی و سیاسی، (که امری تجربی و اثبات شده هم میباشد)، با چه دیدگاه سطحی و غیربنیادین و عوامگرایانهای ایراد سخن میکنند و در قالب یک فعال سیاسی و باسابقه که مهر زندهیاد دکتر #مصدق را نیز در دل دارند و هویت معتبر و تاریخی #جبهه_ملی_ایران را هم یدک میکشند، اما چگونه از درک ابتداییترین و سادهترین مفاهیم اولیه مردم شناسی و جامعهشناسی تودهها بیبهرهاند و حتی زمانی که میخواهد از شخصیتی تأثیرگذار در تاریخ معاصر کشورمان نظیر دکتر #علی_شریعتی سخن بگویند، چگونه همچون بیاطلاعترین اقشار واپسگرای اجتماعیِ حال حاضر ایران، در این زمینه اظهار نظر میکنند....
🔸هرچند که مهمان دیگر برنامه با ایراد مطالبی گذرا و بیان برخی ویژگیها و نکات قابل تأمل، به نحوی جور آقای زعیم و افرادی همسو و همفکر با ایشان را کشیدند و به غنای کیفی برنامه یاری رساندند، اما نکته حائز اهمیت این است که ما نباید فراموش کنیم که تازه این قبیل انتقادات را ما درباره چهرههای موجه و دارای اصالت و سابقه سیاسی کشور میتوانیم به راحتی مشاهده و مطرح کنیم، حال آنکه آشفتهبازار فضای سیاستزده کشور آنچنان بازار مضحکهای شده است که روزی صدبار باید از هراس شومنها و دلقکها و فرصتطلبان و انحصارطلبان و جاهلان و تروریستهای فکری و فرهنگی و... به دامان امثال آقای زعیم و دوستانشان پناه آوریم! تا کمتر از گزند فقدان اندیشههای خردگرایانه، عالمانه، منصفانه و منطق گرایانه در ستوه باشیم و از نصایح و الطاف بیانتهای چماقداران و هفتتیرکشان و هتاکان و فحاشان عرصه حقیقی و مجازی، مستفیض نگردیم..!
🔸بحران بزرگ جامعه ایرانی اینجاست که برخی همچون موشهای کوری که با کمترین دانش و بینشِ عمیق سیاسی و اجتماعی و تاریخی و فرهنگی، در پستوهای محفلی خود خزیدهاند و به زعم خودشان میخواهند آینده ایران فردا را تصویر سازی کنند! و با طناب پوسیده و مستحلک افکار و عقاید و بینشهای سطحی خود، جامعهای را به ورطه ناکجاآباد خطرناکی سوق دهند...
🔸بحران معرفتشناختی جامعهی ایرانی از یکسو، و نادیده انگاشتن نظرات عالمان و دانشآموختگان معتبر و دلسوخته در عرصههای فکری و فرهنگی، چه از سوی حاکمیت و چه مخالفان آن از سوی دیگر، مجال را برای خردگریزی و سادهانگاری و سطحینگری و خشونتگرایی باز گذارده است و در این میان، منافع ملی و مصالح عالی #ملت و مردم #ایران است که قربانی این خامانگاریهای عوامپسندانه میگردد.
🔸در همین راستا، دکتر #محمدحسن_علایی یادداشت جالبی دارد ذیل این عنوان که توسل به عواماندیشی؛ حربهی تودهها در مواجهه با فرآوردههای اهل نظر است. وی در تحلیل جامعهشناختی خود از این معضل جامعه امروز ایران چنین میگوید: «شکاف تودهی تربیت ناشده با نخبگان فکری علیالاصول مغاکی پرناشدنیست؛ این میان ظهور پدیدهی سایبر اسپیس (فضای مجازی) به مثابهی امکانی مقابل تودهی #مردم برای ارتباط با فرآوردههای اهل نظر،
✅ @Shariati_Group
🔻ادامه
🟠 تقلیل شریعتی به "کویریات" قابل دفاع نیست!
🔅دکتر #سروش_دباغ در نوشتهی خویش به مناسبت سالروز درگذشت شریعتی، ضمن ذکر برخی خاطرات و تعارفات، #شریعتی را به #کویریات تقلیل داده است. دکتر دباغ مینویسد: "به نزد من بخش زیادی از #اجتماعیات و #اسلامیات او امروز دیگر به کار نمیآید و گرهی از کار ما نمیگشاید، که ناموجه است؛ کویریات ماندگارترین بخش آثار اوست".
🔅به نظر میرسد بعضی از اصحاب اندیشه در دامن زدن به برخی مشهورات در خصوص شریعتی کوتاه نمیآیند؛ من خود در سخنرانی خویش در #۱۶_آذر ۱۳۹۹ در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی به اهمیت زبان و بوطیقای خاص شریعتی در کویریات و امکانات نهفته در آن در مواجهه با #نیهیلیسم دوران جدید اشاره کردهام. اما معتقد هم نیستم که از اسلامیات و اجتماعیات وی باید گذشت، گرچه بیتردید باید آنها را به بوتهی نقد کشید. تلاشهای مشابهی در بین سایر پژوهندگان نیز میتوان سراغ گرفت که به تقلیل شریعتی به کویریات مبادرت ورزیدهاند.
🔅به نظر میرسد #سروش پسر چندان که پدر بزرگوار ایشان؛ به موازات ناکامی در پروژهی حکمی و اجتماعیِ خویش به سمت ذوق ورزی در هوای شاعران کشیده شدهاند!
🔅حالا اگر پدر #مولانا را برکشیده است، وی به سپهری دلمشغول است. و شاید از همین جهت کویریات را ترجيح داده است. البته با دکتر دباغ همداستان هستم که کویریات به جهت سبک خاص نوشتاری آن در طول زمان ماندگارتر است. از طرفی باید پذیرفت چنین امکانی در نگارش که وجه اگزیستانسیل عمیقی دارد به میزان زیادی از عهدهی سروش بزرگ هم بیرون بوده است، حتی در قمار عاشقانه که اساساً میتوانست محمل خوبی برای اینگونه طبع آزماییها باشد.
🔅باری ارزیابیهای شتابزده در خصوص شریعتی در غیاب «مطالعات آکادمیک» همچنان تداوم دارد. شریعتی در اسلامیات و اجتماعیات ما را به بازخوانی انتقادی متون #سنت تاریخی خویش فرا میخواند و ما را به آسیبهای سنت احیا نشده تذکار میدهد. او زیستجهان جدید را به رسمیت میشناسد و به زندگی آری میگوید. با این همه، جستوجوی امکانات نو در تفکر شریعتی میتواند و باید برای یک ارزیاب منتقد و مطالبهگر همچنان به عنوان پروژهای ناتمام تلقی شود. شریعتی ما را به خویشتن انسانیِ خویش فرا میخواند و ما را به ضرورت نیل به #خودآگاهی تاریخی، اجتماعی، وجودی از وضعیت خویش دعوت میکند. این دعوت علیالاصول نمیتواند تهی از عناصر تاریخی و فرهنگیِ ما باشد. غنای این دعوت باید بر فرازهای درخشانی که وی از #حکمت و #هنر مردمان این سرزمین در آثار خویش گنجانده است، مورد واکاوی قرار گیرد.
✍ دکتر #محمدحسن_علایی
✅ @Shariati_Group
🔅دکتر #سروش_دباغ در نوشتهی خویش به مناسبت سالروز درگذشت شریعتی، ضمن ذکر برخی خاطرات و تعارفات، #شریعتی را به #کویریات تقلیل داده است. دکتر دباغ مینویسد: "به نزد من بخش زیادی از #اجتماعیات و #اسلامیات او امروز دیگر به کار نمیآید و گرهی از کار ما نمیگشاید، که ناموجه است؛ کویریات ماندگارترین بخش آثار اوست".
🔅به نظر میرسد بعضی از اصحاب اندیشه در دامن زدن به برخی مشهورات در خصوص شریعتی کوتاه نمیآیند؛ من خود در سخنرانی خویش در #۱۶_آذر ۱۳۹۹ در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی به اهمیت زبان و بوطیقای خاص شریعتی در کویریات و امکانات نهفته در آن در مواجهه با #نیهیلیسم دوران جدید اشاره کردهام. اما معتقد هم نیستم که از اسلامیات و اجتماعیات وی باید گذشت، گرچه بیتردید باید آنها را به بوتهی نقد کشید. تلاشهای مشابهی در بین سایر پژوهندگان نیز میتوان سراغ گرفت که به تقلیل شریعتی به کویریات مبادرت ورزیدهاند.
🔅به نظر میرسد #سروش پسر چندان که پدر بزرگوار ایشان؛ به موازات ناکامی در پروژهی حکمی و اجتماعیِ خویش به سمت ذوق ورزی در هوای شاعران کشیده شدهاند!
🔅حالا اگر پدر #مولانا را برکشیده است، وی به سپهری دلمشغول است. و شاید از همین جهت کویریات را ترجيح داده است. البته با دکتر دباغ همداستان هستم که کویریات به جهت سبک خاص نوشتاری آن در طول زمان ماندگارتر است. از طرفی باید پذیرفت چنین امکانی در نگارش که وجه اگزیستانسیل عمیقی دارد به میزان زیادی از عهدهی سروش بزرگ هم بیرون بوده است، حتی در قمار عاشقانه که اساساً میتوانست محمل خوبی برای اینگونه طبع آزماییها باشد.
🔅باری ارزیابیهای شتابزده در خصوص شریعتی در غیاب «مطالعات آکادمیک» همچنان تداوم دارد. شریعتی در اسلامیات و اجتماعیات ما را به بازخوانی انتقادی متون #سنت تاریخی خویش فرا میخواند و ما را به آسیبهای سنت احیا نشده تذکار میدهد. او زیستجهان جدید را به رسمیت میشناسد و به زندگی آری میگوید. با این همه، جستوجوی امکانات نو در تفکر شریعتی میتواند و باید برای یک ارزیاب منتقد و مطالبهگر همچنان به عنوان پروژهای ناتمام تلقی شود. شریعتی ما را به خویشتن انسانیِ خویش فرا میخواند و ما را به ضرورت نیل به #خودآگاهی تاریخی، اجتماعی، وجودی از وضعیت خویش دعوت میکند. این دعوت علیالاصول نمیتواند تهی از عناصر تاریخی و فرهنگیِ ما باشد. غنای این دعوت باید بر فرازهای درخشانی که وی از #حکمت و #هنر مردمان این سرزمین در آثار خویش گنجانده است، مورد واکاوی قرار گیرد.
✍ دکتر #محمدحسن_علایی
✅ @Shariati_Group
Telegram
.
✴️ آیا صدای اهل تفکر شنیده میشود؟!
🔅قسمی #نیهیلیسم هست که کمتر از آن صحبت شده است، نیهیلیسمی که پای اهالی #فلسفه و #فرهنگ را میگیرد؛ که از آن به "نیهیلیسم بسیط" میتوان تعبیر کرد؛ در مقابل نیهیلیسم مرکب!
🔅کسانی که در دل یک فرهنگ، عمر خویش را مصروف فلسفهورزی و پژوهشهای فرهنگی کردهاند، وقتی در نهایت نتوانستهاند به واقع منشأ اثر باشند، در دل انواع تباهیها ابدا بعید نیست که دچار نوعی نیهیلیسم شوند.
🔅نیهیلیسم یک پدیدهی فراگیر هست که سرتاسر جهان ما را در نوردیده است، اما آن هنگام که اهالی تفکری که خود همین مفاهیم را به جامعه میشناسانند، با همین سلاحِ کشنده از پای درآیند، جای تأسف بیشتری دارد.
🔅بگذارید بیمقدمه، تعریفی اجمالی از "اهل تفکر" ارائه دهم. مراد نگارنده از این مفهوم، عبارت است از فئهی قلیلی که سوالات بنیادین خویش را به واسطهی رجوع به منابع اندیشگی و با توسل به متفکران هم روزگار خویش تا سر حد امکان پیگیری کرده و میکنند، حال محتمل است گذرشان به #آکادمی افتاده باشد، یا نه؛ هم آنان که با #کتاب انس دارند، پای درس اساتید تلمذ کردهاند، از #شعور متعارف تبعیت نمیکنند، زندگی را نااندیشیده گذاشته و نمیگذرند، در طبیعت ثانویهی خویش بیتوته کردهاند، با خود خلوت دارند و صاحب #وقت تفکرند، تا آنجا که ممکن است...
با #سنت تاریخی خویش قهر نکردهاند و میکوشند تا آن را در افق معاصرت فهم کنند، نه اینکه از موضع #عقل مدرن منکر آنها شوند، به جهان جدید گشودهاند، از فلسفه و #هنر بهرهها دارند، #شعر را میفهمند، راه خویش را از تودههای منتشر جدا کردهاند، به مصرفگرایی و وراجی روی خوش نشان نمیدهند، از ادا و اطوار روشنفکری بیزارند چندانکه از ظاهرگرایان و قشریاندیشان، و از ایدئولوژیهای مسلط دوران و جامعه در فاصلهی معناداری میایستند و در کل از راهی نمیروند که روندگان آن زیاد است...
🔅نگارنده معتقد است چنین فئهی قلیلی در #ایران امروز دچار «غربت» مضاعفی هستند؛
▫️اولاً هم دلسوز #دولت و هم خیرخواه #ملت هستند، اما در میان هیچ کدام مخاطب خویش را نمییابند، و به دنبال نفع شخصی نیستند.
▫️ثانیا، درد توسعهنیافتگی تاریخی را فهم کردهاند و به صورت دو جانبه از سمت افراطیون #سنتگرا و #نوگرا رانده میشوند.
▫️ثالثا نمیتوانند به تندرویها و تعصبات غیراصیل رضایت دهند،
▫️و رابعاً دچارند به #تفکر و تعقل، حتی به نحو ناخواستهای دچارند، یعنی نمیتوانند در این شرایط خطیر فرار را بر قرار ترجیح دهند. اینکه معتقدم به نحو مضاعفی غریباند چون با روزمرگی صرف در زیست-جهان جدید هم بیگانهاند...
🔅سخن آخر اینکه در اثبات مدعای خویش میتوانم سه گروه را مورد خطاب قرار دهم که آیا به اهل تفکر روزگار خویش وقعی مینهند، دولت، ملت و روشنفکران!
🔅لابد خواهند گفت که این تمنا از حیطهی این هر سه گروه بیرون است. بله، بیرون است، اما چرا باید دولتی که با بحرانهای ریز و درشت سر و کار دارد سراغ اهل تفکر را نگیرد، ملتی که به لحاظ تاریخی در عقبماندگی بسر میبرد عزمیتی به سمت اهل تفکر خویش نداشته باشد، و روشنفکری که شوربختانه با همان منطق نخ نمای پیشین از زمین و زمان گله دارد چرا نباید یک سوزن هم به خود بزند و به سمت اهل تفکر روی گردان شود؟!
🔅در واقع مسیری که کشور سخت بدان نیازمند است، رسیدن به #خودآگاهی تاریخی و دریافتن این نکتهی خطیر از سوی همهی نیروها و جریانات است که امروز باید دست بر روی اشتراکات بگذاریم، خواه از جرگهی روشنفکران، متفکران یا کارگزاران و سیاست گذاران باشیم، خواه از نیروهای گفتمان #انقلاب؛ این همان دغدغهی خطیر "گفتمان وفاق" برای عبور از بحرانهای ریز و درشتمان در این شرایط دشوار تاریخی و فائق آمدن بر #توسعه نیافتگی در بستر این رویکردهای #خشونت پرهیز است که شاه بیت همهی مدافعانش، دعوت به اجتناب از دامن زدن به انواع شکافهاست؛
🔅سخت نیست قدری از رویکردهای ایدئولوژیک خویش فاصله بگیریم تا پیام این جستار را وجدان کنیم، میتوانیم در مقام روشنفکر با اهل تفکر همدلانهتر مواجهه پیدا کنیم تا خود را از امکانات و سرمایههای محدود خویش برای #صلاح و #فلاح کشور محروم نسازیم!
✅ @Shariati_Group
✍ دکتر #محمدحسن_علایی
(جامعه شناس و مولف کتاب گفتمان وفاق)
🔅قسمی #نیهیلیسم هست که کمتر از آن صحبت شده است، نیهیلیسمی که پای اهالی #فلسفه و #فرهنگ را میگیرد؛ که از آن به "نیهیلیسم بسیط" میتوان تعبیر کرد؛ در مقابل نیهیلیسم مرکب!
🔅کسانی که در دل یک فرهنگ، عمر خویش را مصروف فلسفهورزی و پژوهشهای فرهنگی کردهاند، وقتی در نهایت نتوانستهاند به واقع منشأ اثر باشند، در دل انواع تباهیها ابدا بعید نیست که دچار نوعی نیهیلیسم شوند.
🔅نیهیلیسم یک پدیدهی فراگیر هست که سرتاسر جهان ما را در نوردیده است، اما آن هنگام که اهالی تفکری که خود همین مفاهیم را به جامعه میشناسانند، با همین سلاحِ کشنده از پای درآیند، جای تأسف بیشتری دارد.
🔅بگذارید بیمقدمه، تعریفی اجمالی از "اهل تفکر" ارائه دهم. مراد نگارنده از این مفهوم، عبارت است از فئهی قلیلی که سوالات بنیادین خویش را به واسطهی رجوع به منابع اندیشگی و با توسل به متفکران هم روزگار خویش تا سر حد امکان پیگیری کرده و میکنند، حال محتمل است گذرشان به #آکادمی افتاده باشد، یا نه؛ هم آنان که با #کتاب انس دارند، پای درس اساتید تلمذ کردهاند، از #شعور متعارف تبعیت نمیکنند، زندگی را نااندیشیده گذاشته و نمیگذرند، در طبیعت ثانویهی خویش بیتوته کردهاند، با خود خلوت دارند و صاحب #وقت تفکرند، تا آنجا که ممکن است...
با #سنت تاریخی خویش قهر نکردهاند و میکوشند تا آن را در افق معاصرت فهم کنند، نه اینکه از موضع #عقل مدرن منکر آنها شوند، به جهان جدید گشودهاند، از فلسفه و #هنر بهرهها دارند، #شعر را میفهمند، راه خویش را از تودههای منتشر جدا کردهاند، به مصرفگرایی و وراجی روی خوش نشان نمیدهند، از ادا و اطوار روشنفکری بیزارند چندانکه از ظاهرگرایان و قشریاندیشان، و از ایدئولوژیهای مسلط دوران و جامعه در فاصلهی معناداری میایستند و در کل از راهی نمیروند که روندگان آن زیاد است...
🔅نگارنده معتقد است چنین فئهی قلیلی در #ایران امروز دچار «غربت» مضاعفی هستند؛
▫️اولاً هم دلسوز #دولت و هم خیرخواه #ملت هستند، اما در میان هیچ کدام مخاطب خویش را نمییابند، و به دنبال نفع شخصی نیستند.
▫️ثانیا، درد توسعهنیافتگی تاریخی را فهم کردهاند و به صورت دو جانبه از سمت افراطیون #سنتگرا و #نوگرا رانده میشوند.
▫️ثالثا نمیتوانند به تندرویها و تعصبات غیراصیل رضایت دهند،
▫️و رابعاً دچارند به #تفکر و تعقل، حتی به نحو ناخواستهای دچارند، یعنی نمیتوانند در این شرایط خطیر فرار را بر قرار ترجیح دهند. اینکه معتقدم به نحو مضاعفی غریباند چون با روزمرگی صرف در زیست-جهان جدید هم بیگانهاند...
🔅سخن آخر اینکه در اثبات مدعای خویش میتوانم سه گروه را مورد خطاب قرار دهم که آیا به اهل تفکر روزگار خویش وقعی مینهند، دولت، ملت و روشنفکران!
🔅لابد خواهند گفت که این تمنا از حیطهی این هر سه گروه بیرون است. بله، بیرون است، اما چرا باید دولتی که با بحرانهای ریز و درشت سر و کار دارد سراغ اهل تفکر را نگیرد، ملتی که به لحاظ تاریخی در عقبماندگی بسر میبرد عزمیتی به سمت اهل تفکر خویش نداشته باشد، و روشنفکری که شوربختانه با همان منطق نخ نمای پیشین از زمین و زمان گله دارد چرا نباید یک سوزن هم به خود بزند و به سمت اهل تفکر روی گردان شود؟!
🔅در واقع مسیری که کشور سخت بدان نیازمند است، رسیدن به #خودآگاهی تاریخی و دریافتن این نکتهی خطیر از سوی همهی نیروها و جریانات است که امروز باید دست بر روی اشتراکات بگذاریم، خواه از جرگهی روشنفکران، متفکران یا کارگزاران و سیاست گذاران باشیم، خواه از نیروهای گفتمان #انقلاب؛ این همان دغدغهی خطیر "گفتمان وفاق" برای عبور از بحرانهای ریز و درشتمان در این شرایط دشوار تاریخی و فائق آمدن بر #توسعه نیافتگی در بستر این رویکردهای #خشونت پرهیز است که شاه بیت همهی مدافعانش، دعوت به اجتناب از دامن زدن به انواع شکافهاست؛
🔅سخت نیست قدری از رویکردهای ایدئولوژیک خویش فاصله بگیریم تا پیام این جستار را وجدان کنیم، میتوانیم در مقام روشنفکر با اهل تفکر همدلانهتر مواجهه پیدا کنیم تا خود را از امکانات و سرمایههای محدود خویش برای #صلاح و #فلاح کشور محروم نسازیم!
✅ @Shariati_Group
✍ دکتر #محمدحسن_علایی
(جامعه شناس و مولف کتاب گفتمان وفاق)
Telegram
.
📌 عشق و نفرت ایران بانو!
🔅دوگانهها تنها در لسان ایدئولوژیک رهزن نیستند، در داستانهای عاشقانه هم با نوعی از این ثنویت سازیهای رهزن روبرو میشویم: عشق و نفرت!
🔅ایران بانو اکنون با عاشق نمایانِ مدعی سر و کار دارد که پس از درماندگی در دلبری از معشوق، عشقشان به نفرت انجامیده است. چرا که از همان نخست هم تنها به ظاهر مدعی #عشق بودند و اندیشهی تصاحب و مالکیت را در سر میپروراندند.
اما آیا عشق به نفرت منتهی میشود؟
به هیج وجه؛ عشق اگر عشق باشد تا پای جان میایستد؛ به قول مولانای جان:
بر شاه خوبرویان واجب وفا نباشد
ای زرد روی عاشق تو صبر کن وفا کن
🔅کسانی به پای عشق #ایران میمانند که منافع و مطامع کوتاه مدت فردی را فدای منافع ملی و مصالح عمومی کنند و آینده را برای آیندگان جایی برای زیستن و عشق ورزیدن و بالیدن بخواهند. امروز هم اگر چند از بسیاری از حقوق خویش محروماند اما، با خاری در گلو از لزوم حفظ «تمامیت ارضی ایران» و ضرورت حراست از انسجام ملی و اجتماعی سخن میگویند و خویش را از دو سو آماج تازیانهها و زخم زبانها مییابند. تنها و تنها به عشق ایران و ایرانی.
🔅اما گروهی که پس از ناکامی در تصاحب معشوق به فکر #خیانت و #خصومت افتادهاند، پشت پرده با خصم ساختهاند، تا پارهای از این غنایم را از آن خود سازند که زهی خیال باطل. گروهی از عیان کردن این نفرت ابا دارند اما، پیامدهای کنشهای کورشان چیزی جز پراکندن تخم نفاق و نفرت نیست.
🔅نظم مستقر باید با تمام توان به تحولات سازنده گشوده باشد تا خدای ناکرده فرصت به دست بدخواهان این ملک و ملت نیافتد. شنیدن صدای ملت در چنین شرایطی اساس هر تحول مثبت و سازندهای است. کسب رضایت نسبی از ناراضیان معترض به مراتب آسانتر و البته معقولتر از راندن ایشان به دامان پلید #دشمن است.
✅ @Shariati_Group
✍ دکتر #محمدحسن_علایی (جامعه شناس)
🔅دوگانهها تنها در لسان ایدئولوژیک رهزن نیستند، در داستانهای عاشقانه هم با نوعی از این ثنویت سازیهای رهزن روبرو میشویم: عشق و نفرت!
🔅ایران بانو اکنون با عاشق نمایانِ مدعی سر و کار دارد که پس از درماندگی در دلبری از معشوق، عشقشان به نفرت انجامیده است. چرا که از همان نخست هم تنها به ظاهر مدعی #عشق بودند و اندیشهی تصاحب و مالکیت را در سر میپروراندند.
اما آیا عشق به نفرت منتهی میشود؟
به هیج وجه؛ عشق اگر عشق باشد تا پای جان میایستد؛ به قول مولانای جان:
بر شاه خوبرویان واجب وفا نباشد
ای زرد روی عاشق تو صبر کن وفا کن
🔅کسانی به پای عشق #ایران میمانند که منافع و مطامع کوتاه مدت فردی را فدای منافع ملی و مصالح عمومی کنند و آینده را برای آیندگان جایی برای زیستن و عشق ورزیدن و بالیدن بخواهند. امروز هم اگر چند از بسیاری از حقوق خویش محروماند اما، با خاری در گلو از لزوم حفظ «تمامیت ارضی ایران» و ضرورت حراست از انسجام ملی و اجتماعی سخن میگویند و خویش را از دو سو آماج تازیانهها و زخم زبانها مییابند. تنها و تنها به عشق ایران و ایرانی.
🔅اما گروهی که پس از ناکامی در تصاحب معشوق به فکر #خیانت و #خصومت افتادهاند، پشت پرده با خصم ساختهاند، تا پارهای از این غنایم را از آن خود سازند که زهی خیال باطل. گروهی از عیان کردن این نفرت ابا دارند اما، پیامدهای کنشهای کورشان چیزی جز پراکندن تخم نفاق و نفرت نیست.
🔅نظم مستقر باید با تمام توان به تحولات سازنده گشوده باشد تا خدای ناکرده فرصت به دست بدخواهان این ملک و ملت نیافتد. شنیدن صدای ملت در چنین شرایطی اساس هر تحول مثبت و سازندهای است. کسب رضایت نسبی از ناراضیان معترض به مراتب آسانتر و البته معقولتر از راندن ایشان به دامان پلید #دشمن است.
✅ @Shariati_Group
✍ دکتر #محمدحسن_علایی (جامعه شناس)
Telegram
.
⭕️ ایران به روایت مقصود فراستخواه!
🔸در برنامه "ایران به روایت مقصود فراستخواه" توفیق مشارکت داشتم. دکتر فراستخواه در این روایت به نقش "عاملان تغییر" و ابتکارات و هوشمندیهای ایشان در شرایط جاری کشور، اشاره کردند. بنده هم به اهمیت "کنشگران مرزی" در پیوند با گفتمان وفاق اشاره کوتاهی کردم، به این اعتبار که ایشان با طرح کنشگران مرزی تلاشی نظری میکند برای ایجاد رابطه بین سیستم و زیست جهان؛ بین ایوان #مردم و دیوان #دولت؛ گفتگوهای میان نسلی؛ گفتگوهای دستگاههای رسمی و سازمانهای مردم نهاد، گفتگو میان مرکز و پیرامون، میان جریانهای مختلف فکری، میان #ایران و جامعه جهانی، میان نوگرایان و سنت گرایان، برای تقلیل محنتهای #انسان ایرانی در وضعیت شکاف ملت و دولت، برای رفع فرسایش سرمایهی اجتماعی، ترمیم اعتماد اجتماعی و نهایتاً شکل دادن به یک آرامش فعال در جامعه!
🔸اگر ایدهآل تایپهایی برای انواع #جامعهشناسی در ایران تلقی کنیم، فراستخواه به عنوان ایدهآل تایپ نوعی از جامعهشناسی است که از دامن زدن به شکاف ملت-دولت پرهیز و طرحهایی ایجابی برای تعامل امر سیاسی و اجتماعی میافکند.
✍ دکتر #محمدحسن_علایی
✅ @Shariati_Group
🔸در برنامه "ایران به روایت مقصود فراستخواه" توفیق مشارکت داشتم. دکتر فراستخواه در این روایت به نقش "عاملان تغییر" و ابتکارات و هوشمندیهای ایشان در شرایط جاری کشور، اشاره کردند. بنده هم به اهمیت "کنشگران مرزی" در پیوند با گفتمان وفاق اشاره کوتاهی کردم، به این اعتبار که ایشان با طرح کنشگران مرزی تلاشی نظری میکند برای ایجاد رابطه بین سیستم و زیست جهان؛ بین ایوان #مردم و دیوان #دولت؛ گفتگوهای میان نسلی؛ گفتگوهای دستگاههای رسمی و سازمانهای مردم نهاد، گفتگو میان مرکز و پیرامون، میان جریانهای مختلف فکری، میان #ایران و جامعه جهانی، میان نوگرایان و سنت گرایان، برای تقلیل محنتهای #انسان ایرانی در وضعیت شکاف ملت و دولت، برای رفع فرسایش سرمایهی اجتماعی، ترمیم اعتماد اجتماعی و نهایتاً شکل دادن به یک آرامش فعال در جامعه!
🔸اگر ایدهآل تایپهایی برای انواع #جامعهشناسی در ایران تلقی کنیم، فراستخواه به عنوان ایدهآل تایپ نوعی از جامعهشناسی است که از دامن زدن به شکاف ملت-دولت پرهیز و طرحهایی ایجابی برای تعامل امر سیاسی و اجتماعی میافکند.
✍ دکتر #محمدحسن_علایی
✅ @Shariati_Group
🔸امروز سخن گفتن از ضرورت بازگشت به #اخلاق، #قانون_مداری و منافع ملی تحت #گفتمان_وفاق بیش از هر چیزی اهمیت دارد
🔸گفتمان وفاق امروز نام یک ضرورت هست، درک این ضرورت و تمهید لوازمات آن، یعنی تلاش برای مسدود کردن امکان تکرار حوادث تلخ و تاریک در کشور، و حتی بالاتر از آن حمایت از "جامعه" و حوزهی عمومی برای "کشور شدن کشور" !
🔗 متن کامل این یادداشت
✍🏼 دکتر #محمدحسن_علایی / ضرورت ملیِ طرحِ گفتمان وفاق!
✅ @Shariati_Group
🔸گفتمان وفاق امروز نام یک ضرورت هست، درک این ضرورت و تمهید لوازمات آن، یعنی تلاش برای مسدود کردن امکان تکرار حوادث تلخ و تاریک در کشور، و حتی بالاتر از آن حمایت از "جامعه" و حوزهی عمومی برای "کشور شدن کشور" !
🔗 متن کامل این یادداشت
✍🏼 دکتر #محمدحسن_علایی / ضرورت ملیِ طرحِ گفتمان وفاق!
✅ @Shariati_Group
🟠 پوپولیسم نخبگانی؛ اتهام زنی اقتصاد خوانده لیبرال علیه متفکر اجتماعی!
🔸چگونه باید نتیجه گرفت مسبب تمام مشکلات و مصائب اقتصادی کشور دکتر #علی_شریعتی فقید است. شریعتی در "جهت گیری طبقاتی اسلام"، دال مرکزی گفتمان #دین اسلام را، برپایی #قسط معرفی میکند، و آن را در تجربهی زیستهی #محمد مصطفی به عنوان بنیانگذار مکتب، و در تجربهی #علی و #ابوذر و ... به عنوان اولین رهروان این #مکتب دنبال میکند، سپس نشان میدهد که چگونه #حقیقت پیام محمد در همدستی «زر و زور و تزویر» به علیه آن مبدل میشود و نهایتاً نتیجه میگیرد که تنها #تشیع آن هم تا آغاز عصر #صفویه وفادار به آن پیام باقی ماندهاند؛ در ادامه #شریعتی به تحلیل دوران متأخر و دورهی تفوق اصول #سرمایهداری بر جهان میپردازد. شریعتی در صفحه ۷۸ «جهت گیری طبقاتی #اسلام» میافزاید:
#اقتصاد زیر بنا نیست، زیر بنا میشود، در اقتصادِ سرمایهداریِ صنعتی است که اقتصاد زیر بنای #فرهنگ و #هنر و #ایمان و #اخلاق است. #انسان، خود، ساخته و پرداخته آن است. نه چنین بوده است، نه باید چنین باشد و با ویران کردن بنای سرمایهداری، نه چنین خواهد بود. در چشم ما #بورژوازی پلید است، نه تنها نابود میشود، که "باید" نابود شود... .
در نهایت شریعتی در صفحه ۸۳ مجموعه آثار ۱۰ چنین میپرسد: اکنون سوال اساسی این است که شما، اگر فردا رهبریِ یک جامعه را بدست گرفتید تا یک جامعهی بیطبقهی انقلابی براساس این #جهانبینی و این #ایدئولوژی (اسلام) بیافرینید، با این سرمایهها چه میکنید؟ با سرمایه داران چگونه رفتار میکنید؟ برای طبقهی #کارگر و دهقان چه ارمغانی بالاتر از #مارکسیسم دارید؟
🔸ارجاعات بسیاری به مجموعهی آثار دکتر علی شریعتی میتوان داد که در آن شریعتی از اتهامی که جناب دکتر #موسی_غنینژاد صاحب نظر مدعی #لیبرالیسم وارد میکند تبرئه میشود. نه تنها شریعتی، که نیم قرن بعد از وی دوستان #لیبرال و مخالف خوانان ایشان هنوز به صعوبت و مهابت تدبیر امور در شرایط بیرون افتادگی از #تاریخ و وضعیت پروبلماتیک توسعهنیافتگی التفات پیدا نکردهاند.
🔸رفاه؛ برخورداری؛ آب و #نان کافی و هوای پاک؛ شهرهای آباد و آزاد؛ خیابانهای شلوغ و شاد؛ اوضاع گل و بلبل؛ #قدرت ملی؛ #حکومت عدل؛ #جامعه_مدنی؛ سرآمدی در #علم و دانش و تکنولوژی؛ یک جامعهی #مدرن و اخلاقمدار و یک کشور مقتدر و عزتمند... همهی اینها را شریعتی با وسط کشیدن پای دین به وسط از ما گرفت..!
اسم اینها را میگذارند نقد شریعتی؛
🔸هیچ تعارضی در #هویت ایرانی و اسلامی و جهانی ما نبود؛ میدانستیم چقدر ایرانی هستیم چقدر #شیعه هستیم؛ چقدر چپ هستیم چقدر مدرن هستیم؛ خدا را با خرما با هم داشتیم؛ بین عوالمات سنتی پیشامدرن خویش و بی خدایی جهان جدید مغاکی صعبالعبور در میان نبود؛ مثل #اروپا بعد #مسیح؛ #کانت و #هگل و #کییرکگور و #هایدگر و... داشتیم و مجبور نبودیم یک دفعه بیافتیم به دامن جهان تعلیق ارزشها و باورها و ...
🔸گذشتهها گذشته! حالا پس از چهل و اندی سال که از شریعتی میگذرد؛ اندیشمندانی داریم که قابل قیاس با او نیستند؛ غولهایی داریم که به راه دشوار ما چراغ میگیرند؛ قرار نیست که برگردیم به عقب، #استحمار و #استضعاف و #ارتجاع رخت بربسته است؛ میدانیم به کجا میخواهیم برویم؛ زبان هم را میفهمیم؛ درد مشترک داریم و درمان را مشترکا با هم تدبیر کردهایم؛
...کاش همه چیز به همین سهولت قابل طرح بود، امـا نیست.
🔸شریعتی کتاب حلالمسائل نیست؛ شریعتی «مظهر المسائل» ماست؛ این ماییم که انبوهی از مسائلیم، از ایرانیت و اسلامیت و مدرنیت و مدنیت و ... ما تعارضات و تضادهای فرهنگی و تاریخی داشته و داریم؛ ما در بحرانهای جهانی هم شریکایم؛ روندهای جهانی بر بحرانهای ما دامن هم میزند؛ این دفعه غش کنیم به ایرانیت و پشت کنیم به اسلامیت، #ایران بهشت میشود؛ یا اگر روسری از سر برداریم سر از #پاریس در میآوریم..!
...
🔸نـه! گاه #متفکر مظهر همهی تعارضات تاریخیِ یک فرهنگ و جامعه میباشد و شریعتی چنین بود...
🔸هر بار به مناسبتهای مختلف سیلی از انتقادات به سمت شریعتی سرازیر میشود، دریغ از یک سوزن به خودمان در برابر یک جوالدوز به دیگری؛ هر چقدر هم پشت این فرافکنیها پنهان شویم، باز هم ناگزیریم از #خودآگاهی به وضعیت وجودی و تاریخی خویش؛ و من در مقام یک دانش آموختهی #جامعه_شناسی، در مجموعهی آثار شریعتی امکانات کثیری برای نیل به این خودآگاهی مییابم، علیرغم انتقاداتی که به وی وارد است و با وجود تفاوتهایی که در دوران ما با زمینه و زمانهی وی بوجود آمده است.
✅ @Shariati_Group
✍ دکتر #محمدحسن_علایی (جامعه شناس)
🔸چگونه باید نتیجه گرفت مسبب تمام مشکلات و مصائب اقتصادی کشور دکتر #علی_شریعتی فقید است. شریعتی در "جهت گیری طبقاتی اسلام"، دال مرکزی گفتمان #دین اسلام را، برپایی #قسط معرفی میکند، و آن را در تجربهی زیستهی #محمد مصطفی به عنوان بنیانگذار مکتب، و در تجربهی #علی و #ابوذر و ... به عنوان اولین رهروان این #مکتب دنبال میکند، سپس نشان میدهد که چگونه #حقیقت پیام محمد در همدستی «زر و زور و تزویر» به علیه آن مبدل میشود و نهایتاً نتیجه میگیرد که تنها #تشیع آن هم تا آغاز عصر #صفویه وفادار به آن پیام باقی ماندهاند؛ در ادامه #شریعتی به تحلیل دوران متأخر و دورهی تفوق اصول #سرمایهداری بر جهان میپردازد. شریعتی در صفحه ۷۸ «جهت گیری طبقاتی #اسلام» میافزاید:
#اقتصاد زیر بنا نیست، زیر بنا میشود، در اقتصادِ سرمایهداریِ صنعتی است که اقتصاد زیر بنای #فرهنگ و #هنر و #ایمان و #اخلاق است. #انسان، خود، ساخته و پرداخته آن است. نه چنین بوده است، نه باید چنین باشد و با ویران کردن بنای سرمایهداری، نه چنین خواهد بود. در چشم ما #بورژوازی پلید است، نه تنها نابود میشود، که "باید" نابود شود... .
در نهایت شریعتی در صفحه ۸۳ مجموعه آثار ۱۰ چنین میپرسد: اکنون سوال اساسی این است که شما، اگر فردا رهبریِ یک جامعه را بدست گرفتید تا یک جامعهی بیطبقهی انقلابی براساس این #جهانبینی و این #ایدئولوژی (اسلام) بیافرینید، با این سرمایهها چه میکنید؟ با سرمایه داران چگونه رفتار میکنید؟ برای طبقهی #کارگر و دهقان چه ارمغانی بالاتر از #مارکسیسم دارید؟
🔸ارجاعات بسیاری به مجموعهی آثار دکتر علی شریعتی میتوان داد که در آن شریعتی از اتهامی که جناب دکتر #موسی_غنینژاد صاحب نظر مدعی #لیبرالیسم وارد میکند تبرئه میشود. نه تنها شریعتی، که نیم قرن بعد از وی دوستان #لیبرال و مخالف خوانان ایشان هنوز به صعوبت و مهابت تدبیر امور در شرایط بیرون افتادگی از #تاریخ و وضعیت پروبلماتیک توسعهنیافتگی التفات پیدا نکردهاند.
🔸رفاه؛ برخورداری؛ آب و #نان کافی و هوای پاک؛ شهرهای آباد و آزاد؛ خیابانهای شلوغ و شاد؛ اوضاع گل و بلبل؛ #قدرت ملی؛ #حکومت عدل؛ #جامعه_مدنی؛ سرآمدی در #علم و دانش و تکنولوژی؛ یک جامعهی #مدرن و اخلاقمدار و یک کشور مقتدر و عزتمند... همهی اینها را شریعتی با وسط کشیدن پای دین به وسط از ما گرفت..!
اسم اینها را میگذارند نقد شریعتی؛
🔸هیچ تعارضی در #هویت ایرانی و اسلامی و جهانی ما نبود؛ میدانستیم چقدر ایرانی هستیم چقدر #شیعه هستیم؛ چقدر چپ هستیم چقدر مدرن هستیم؛ خدا را با خرما با هم داشتیم؛ بین عوالمات سنتی پیشامدرن خویش و بی خدایی جهان جدید مغاکی صعبالعبور در میان نبود؛ مثل #اروپا بعد #مسیح؛ #کانت و #هگل و #کییرکگور و #هایدگر و... داشتیم و مجبور نبودیم یک دفعه بیافتیم به دامن جهان تعلیق ارزشها و باورها و ...
🔸گذشتهها گذشته! حالا پس از چهل و اندی سال که از شریعتی میگذرد؛ اندیشمندانی داریم که قابل قیاس با او نیستند؛ غولهایی داریم که به راه دشوار ما چراغ میگیرند؛ قرار نیست که برگردیم به عقب، #استحمار و #استضعاف و #ارتجاع رخت بربسته است؛ میدانیم به کجا میخواهیم برویم؛ زبان هم را میفهمیم؛ درد مشترک داریم و درمان را مشترکا با هم تدبیر کردهایم؛
...کاش همه چیز به همین سهولت قابل طرح بود، امـا نیست.
🔸شریعتی کتاب حلالمسائل نیست؛ شریعتی «مظهر المسائل» ماست؛ این ماییم که انبوهی از مسائلیم، از ایرانیت و اسلامیت و مدرنیت و مدنیت و ... ما تعارضات و تضادهای فرهنگی و تاریخی داشته و داریم؛ ما در بحرانهای جهانی هم شریکایم؛ روندهای جهانی بر بحرانهای ما دامن هم میزند؛ این دفعه غش کنیم به ایرانیت و پشت کنیم به اسلامیت، #ایران بهشت میشود؛ یا اگر روسری از سر برداریم سر از #پاریس در میآوریم..!
...
🔸نـه! گاه #متفکر مظهر همهی تعارضات تاریخیِ یک فرهنگ و جامعه میباشد و شریعتی چنین بود...
🔸هر بار به مناسبتهای مختلف سیلی از انتقادات به سمت شریعتی سرازیر میشود، دریغ از یک سوزن به خودمان در برابر یک جوالدوز به دیگری؛ هر چقدر هم پشت این فرافکنیها پنهان شویم، باز هم ناگزیریم از #خودآگاهی به وضعیت وجودی و تاریخی خویش؛ و من در مقام یک دانش آموختهی #جامعه_شناسی، در مجموعهی آثار شریعتی امکانات کثیری برای نیل به این خودآگاهی مییابم، علیرغم انتقاداتی که به وی وارد است و با وجود تفاوتهایی که در دوران ما با زمینه و زمانهی وی بوجود آمده است.
✅ @Shariati_Group
✍ دکتر #محمدحسن_علایی (جامعه شناس)
Telegram
.
📕 شریعتی و تفکر معنوی در روزگار سیطرۀ نیست انگاری
#معرفی_کتاب
در جهانی که به باور متفکران بزرگ عصر وصف کلی آن سیطرۀ #نیهیلیسم و گسترش خداناباوری است، اهل نظر برای رؤیت و تجربت کورسویی از چراغ معنا و #معنویت نمیتوانند و نباید چشم به سپهر #سیاست بدوزند. با ظهور عالم جدید، مردمانی که دورۀ تنآساییشان در بستر گرم و نرم #سنت به سر آمده است لاجرم بر میآشوبند و خوابشان آشفته میشود. اهل تفکر هم اگر چه نباید به راهی بروند که تودۀ #مردم میروند، اما ایشان هم محدودیتهای خودشان را دارند و هنگامی که با تعارضات تاریخی خویش و افق دوران مواجهه پیدا میکنند، طرحهای خاص خویش را میافکنند. در این #کتاب ضمن بازخوانی انتقادی متون #شریعتی، به تحلیل گفتمان وی بهعنوان گفتمانی فراسوی تفکر #تئولوژیک و #سکولار میپردازیم، تا با آرای این متفکر ایرانی به نحوۀ دیگری از تفکر بیاندیشیم، تفکری که به دام #بنیادگرایی نمیافتد و به #سکولاریسم و نیز عرفانهای نوظهور تن در نمیدهد...
📚 نویسنده: دکتر #محمدحسن_علایی
📖 چاپ اول | نشر نقد فرهنگ
🛒 خرید آنلاین این کتاب
✅ @Shariati_Group
#معرفی_کتاب
در جهانی که به باور متفکران بزرگ عصر وصف کلی آن سیطرۀ #نیهیلیسم و گسترش خداناباوری است، اهل نظر برای رؤیت و تجربت کورسویی از چراغ معنا و #معنویت نمیتوانند و نباید چشم به سپهر #سیاست بدوزند. با ظهور عالم جدید، مردمانی که دورۀ تنآساییشان در بستر گرم و نرم #سنت به سر آمده است لاجرم بر میآشوبند و خوابشان آشفته میشود. اهل تفکر هم اگر چه نباید به راهی بروند که تودۀ #مردم میروند، اما ایشان هم محدودیتهای خودشان را دارند و هنگامی که با تعارضات تاریخی خویش و افق دوران مواجهه پیدا میکنند، طرحهای خاص خویش را میافکنند. در این #کتاب ضمن بازخوانی انتقادی متون #شریعتی، به تحلیل گفتمان وی بهعنوان گفتمانی فراسوی تفکر #تئولوژیک و #سکولار میپردازیم، تا با آرای این متفکر ایرانی به نحوۀ دیگری از تفکر بیاندیشیم، تفکری که به دام #بنیادگرایی نمیافتد و به #سکولاریسم و نیز عرفانهای نوظهور تن در نمیدهد...
📚 نویسنده: دکتر #محمدحسن_علایی
📖 چاپ اول | نشر نقد فرهنگ
🛒 خرید آنلاین این کتاب
✅ @Shariati_Group