⭕️ تذکار شریعتی به آسیبهای سنت احیا نشده!
✍ دکتر محمد حسن علایی
🔹 #شریعتی ما را به بازخوانی انتقادی متون سنت تاریخی خویش فرا میخواند و ما را به آسیبهای سنت احیانشده تذکار میدهد. او زیستجهان جدید را به رسمیت میشناسد و به زندگی آری میگوید. با این همه، جستوجوی امکانات تفکر شریعتی در مواجهه با نیهیلیزم میتواند و باید برای یک ارزیاب منتقد و مطالبهگر همچنان به عنوان پروژهای ناتمام تلقی شود. هرچند نیهیلیزم در زمان حیات #نیچه سرتاسر اروپا را فراگرفته بود، تا جاییکه وی را وادار به بیان عبارت «خدا مرده است»، به عنوان یک فکت تاریخی کرد، اما نیچه پیامدهای دهشتناک آن را برای قرنهای آینده نیز پیشبینی کرده بود. #نیهیلیزم به معنای شکست پروژه جستوجوی حقیقت با جهانی شدن تمدن غربی و هژمونی شدن متافیزیک غربی در سرتاسر جهان، تمام جهان را با بحران معنا مواجه کرد.
🔹 شریعتی در زمانی میزیست که نیهیلیزم در کشورهای غیر غربی خانه نکرده بود و لذا بحران اصلی، خود را در مواجهه با جهان غرب هویدا میکند و تلاش وی نیز معطوف به همین بود؛ یعنی احیای سنت در کنار نقد رادیکال آن و به رسمیت شناختن زیستجهان مدرن، ضمن مطلق نکردن ارزشهای آن. همچنین بحث از #استعمار کهنه، نو، #استحمار و ... را مطرح کرد. حال بر اهالی تفکر و میراثبران تفکر شریعتی است که امکانات مواجهه با نیهیلیزم را از لابهلای سطور آثار این متفکر بزرگ استخراج و توسعه دهند.
🔹 شریعتی ما را به خویشتن انسانی خویش فرا میخواند و ما را به ضرورت نیل به #خودآگاهی تاریخی، اجتماعی، وجودی از وضعیت خویش دعوت میکند. این دعوت علیالاصول نمیتواند تهی از عناصر تاریخی و فرهنگی ما باشد. غنای این دعوت باید بر فرازهای درخشانی که وی از حکمت و هنر مردمان این سرزمین در آثار خویش گنجانده است، مورد واکاوی قرار گیرد. اینکه چه میزان از تجارب بشری و از #فلسفه و از #دین در آثار خویش بهرهبرداری کرده است هم باید روشن شود. همچنین برای داوری در خصوص توفیق وی در مواجهه با نیهیلیزم، التفات به زبان شریعتی و جغرافیای حرف وی ضرورت مییابد. زبانی که گهگاه از سوی شبهروشنفکران متهم به خطابهسرایی نیز میشود.
🔹 مواجهه با میراث شریعتی در گفتمان #ایدئولوژیک سیاسی و #تئولوژیک ممکن نیست، بلکه در گفتمانی فلسفی و #آنتولوژیک است که میتوانیم آن را مورد فهم و تفسیر قرار دهیم. چراکه شریعتی از معدود متفکرانی است که در #تاریخ معاصر ما ضمن اینکه گامی در جهت تخریب تئولوژی برمیدارد، ای بسا آثارش ظرفیت مواجهه با پرابلماتیک #حقیقت را در جهان پستمدرن در اختیار خوانندگان قرار میدهد.
✅ @Shariati_Group
.
✍ دکتر محمد حسن علایی
🔹 #شریعتی ما را به بازخوانی انتقادی متون سنت تاریخی خویش فرا میخواند و ما را به آسیبهای سنت احیانشده تذکار میدهد. او زیستجهان جدید را به رسمیت میشناسد و به زندگی آری میگوید. با این همه، جستوجوی امکانات تفکر شریعتی در مواجهه با نیهیلیزم میتواند و باید برای یک ارزیاب منتقد و مطالبهگر همچنان به عنوان پروژهای ناتمام تلقی شود. هرچند نیهیلیزم در زمان حیات #نیچه سرتاسر اروپا را فراگرفته بود، تا جاییکه وی را وادار به بیان عبارت «خدا مرده است»، به عنوان یک فکت تاریخی کرد، اما نیچه پیامدهای دهشتناک آن را برای قرنهای آینده نیز پیشبینی کرده بود. #نیهیلیزم به معنای شکست پروژه جستوجوی حقیقت با جهانی شدن تمدن غربی و هژمونی شدن متافیزیک غربی در سرتاسر جهان، تمام جهان را با بحران معنا مواجه کرد.
🔹 شریعتی در زمانی میزیست که نیهیلیزم در کشورهای غیر غربی خانه نکرده بود و لذا بحران اصلی، خود را در مواجهه با جهان غرب هویدا میکند و تلاش وی نیز معطوف به همین بود؛ یعنی احیای سنت در کنار نقد رادیکال آن و به رسمیت شناختن زیستجهان مدرن، ضمن مطلق نکردن ارزشهای آن. همچنین بحث از #استعمار کهنه، نو، #استحمار و ... را مطرح کرد. حال بر اهالی تفکر و میراثبران تفکر شریعتی است که امکانات مواجهه با نیهیلیزم را از لابهلای سطور آثار این متفکر بزرگ استخراج و توسعه دهند.
🔹 شریعتی ما را به خویشتن انسانی خویش فرا میخواند و ما را به ضرورت نیل به #خودآگاهی تاریخی، اجتماعی، وجودی از وضعیت خویش دعوت میکند. این دعوت علیالاصول نمیتواند تهی از عناصر تاریخی و فرهنگی ما باشد. غنای این دعوت باید بر فرازهای درخشانی که وی از حکمت و هنر مردمان این سرزمین در آثار خویش گنجانده است، مورد واکاوی قرار گیرد. اینکه چه میزان از تجارب بشری و از #فلسفه و از #دین در آثار خویش بهرهبرداری کرده است هم باید روشن شود. همچنین برای داوری در خصوص توفیق وی در مواجهه با نیهیلیزم، التفات به زبان شریعتی و جغرافیای حرف وی ضرورت مییابد. زبانی که گهگاه از سوی شبهروشنفکران متهم به خطابهسرایی نیز میشود.
🔹 مواجهه با میراث شریعتی در گفتمان #ایدئولوژیک سیاسی و #تئولوژیک ممکن نیست، بلکه در گفتمانی فلسفی و #آنتولوژیک است که میتوانیم آن را مورد فهم و تفسیر قرار دهیم. چراکه شریعتی از معدود متفکرانی است که در #تاریخ معاصر ما ضمن اینکه گامی در جهت تخریب تئولوژی برمیدارد، ای بسا آثارش ظرفیت مواجهه با پرابلماتیک #حقیقت را در جهان پستمدرن در اختیار خوانندگان قرار میدهد.
✅ @Shariati_Group
.
🪴 شریعتی و پرسش بنیادین ما
✍ دکتر #بیژن_عبدالکریمی
🔆 آن چیزی که #شریعتی را شریعتی میکند و او را از دیگران متمایز میسازد این است که وی کوشید دیالوگ و رابطهای دیالکتیکی میان عقلانیت سنتی و عقلانیت مدرن ایجاد کند؛ بیآنکه یکی از آن دو را بر دیگری چیره سازد. این در حالی است که سنت گرایان (در معنای عام کلمه) درپی آن هستند که عالم #مدرن را به عالم #سنت بکشانند؛ یعنی میخواهند عالم مدرن را بر اساس چارچوبهای مفهومی عالم سنت بفهمند، لذا نمیتوانند به سرشت و حقیقت عالم مدرن و زیست جهان کنونیِ ما پی ببرند. از سوی دیگر خیل انبوه روشنفکران ما نیز میکوشند ارزشها و #جهانبینی نهفته در سنت را انکار کنند و با تأثیرپذیری از جهانبینی و ارزشهای عصر روشنگری، موضعی ضد سنت دارند یا حداکثر، همچون روشنفکران به اصطلاح دینی، میکوشند به نحوی سنت را مدرن کنند و صورت مدرن را به ماده سنت تاریخی تحمیل نمایند. در این روش نیز سنت از روح خودش تهی میشود. درصورتی که #علی_شریعتی نه میخواهد #مدرنیته را به عالم سنت، و نه سنت را به عالم مدرن تقلیل دهد و همین امر نیز باعث شده است که وی هم از جانب سنت گرایان و هم از طرف نوگرایان مورد هجمه و انتقاد شدید قرار گیرد و لذا نه مدرنیستها و نه سنتیها هیچ یک او را از آن خود و گروه اجتماعی خویش تلقی نکنند.
🔆 آنچه شریعتی به منزله #دین، #اسلام یا #تشیع میفهمد در قیاس با آنچه بسیار دیگری میفهمند، صرفاً یک «مشترک لفظی» است..!
آن چیزی که شریعتی به منزلهی دین یا اسلام میفهمد امری وجودی (اگزیستانسیل) است؛ یعنی شریعتی دین را نه صرفاً به منزلهی بخشی از #فرهنگ یا یک نظام #تئولوژیک یعنی به منزلهی مجموعهای از باورهای نهادینه شده تاریخی، یا یک ابژه و موضوعی برای پژوهش علمی یا یک #ایدئولوژی سیاسی، بلکه دین را به منزلهی نحوهای از هستی و بودن #انسان در جهان میبیند و میتوان بیان داشت که مواجههی وی با دین علیرغم اینکه یک مواجههای مؤمنانه بوده، مواجههای پدیدارشناسانه نیز هست و این وجه پدیدارشناسانه همان چیزی است که در میان سنت گرایان و نیز نوگرایان جامعهی ما تا حدودی زیادی غایب است.
🔗 مطالعهی متن کامل این مصاحبه
✅ @Shariati_Group
✍ دکتر #بیژن_عبدالکریمی
🔆 آن چیزی که #شریعتی را شریعتی میکند و او را از دیگران متمایز میسازد این است که وی کوشید دیالوگ و رابطهای دیالکتیکی میان عقلانیت سنتی و عقلانیت مدرن ایجاد کند؛ بیآنکه یکی از آن دو را بر دیگری چیره سازد. این در حالی است که سنت گرایان (در معنای عام کلمه) درپی آن هستند که عالم #مدرن را به عالم #سنت بکشانند؛ یعنی میخواهند عالم مدرن را بر اساس چارچوبهای مفهومی عالم سنت بفهمند، لذا نمیتوانند به سرشت و حقیقت عالم مدرن و زیست جهان کنونیِ ما پی ببرند. از سوی دیگر خیل انبوه روشنفکران ما نیز میکوشند ارزشها و #جهانبینی نهفته در سنت را انکار کنند و با تأثیرپذیری از جهانبینی و ارزشهای عصر روشنگری، موضعی ضد سنت دارند یا حداکثر، همچون روشنفکران به اصطلاح دینی، میکوشند به نحوی سنت را مدرن کنند و صورت مدرن را به ماده سنت تاریخی تحمیل نمایند. در این روش نیز سنت از روح خودش تهی میشود. درصورتی که #علی_شریعتی نه میخواهد #مدرنیته را به عالم سنت، و نه سنت را به عالم مدرن تقلیل دهد و همین امر نیز باعث شده است که وی هم از جانب سنت گرایان و هم از طرف نوگرایان مورد هجمه و انتقاد شدید قرار گیرد و لذا نه مدرنیستها و نه سنتیها هیچ یک او را از آن خود و گروه اجتماعی خویش تلقی نکنند.
🔆 آنچه شریعتی به منزله #دین، #اسلام یا #تشیع میفهمد در قیاس با آنچه بسیار دیگری میفهمند، صرفاً یک «مشترک لفظی» است..!
آن چیزی که شریعتی به منزلهی دین یا اسلام میفهمد امری وجودی (اگزیستانسیل) است؛ یعنی شریعتی دین را نه صرفاً به منزلهی بخشی از #فرهنگ یا یک نظام #تئولوژیک یعنی به منزلهی مجموعهای از باورهای نهادینه شده تاریخی، یا یک ابژه و موضوعی برای پژوهش علمی یا یک #ایدئولوژی سیاسی، بلکه دین را به منزلهی نحوهای از هستی و بودن #انسان در جهان میبیند و میتوان بیان داشت که مواجههی وی با دین علیرغم اینکه یک مواجههای مؤمنانه بوده، مواجههای پدیدارشناسانه نیز هست و این وجه پدیدارشناسانه همان چیزی است که در میان سنت گرایان و نیز نوگرایان جامعهی ما تا حدودی زیادی غایب است.
🔗 مطالعهی متن کامل این مصاحبه
✅ @Shariati_Group
سایت خبری تحلیلی زیتون
شریعتی و پرسش بنیادین ما | سایت خبری تحلیلی زیتون
آثار شریعتی در زمان خودش با استقبالی چشمگیر مواجه شد تا حدی که می توان ادعا کرد هنوز تیراژ هیچ اثری در ایران به تیراژ کتاب های او نرسیده است. اما در عین حال در روزگار کنونی، یعنی تنها به فاصله چند دهه از آن استقبال پرشور، در جامعه ما رویگردانی عظیمی از آثار…
📌 تذکار شریعتی به آسیبهای سنت احیانشده!
🔅دکتر #شریعتی ما را به بازخوانی انتقادی متون سنت تاریخی خویش فرا میخواند و ما را به آسیبهای سنت احیا نشده تذکار میدهد. او زیستجهان جدید را به رسمیت میشناسد و به زندگی آری میگوید. با این همه، جستوجوی امکانات تفکر شریعتی در مواجهه با #نیهیلیزم میتواند و باید برای یک ارزیاب منتقد و مطالبهگر همچنان به عنوان پروژهای ناتمام تلقی شود. هرچند نیهیلیزم در زمان حیات #نیچه سرتاسر #اروپا را فراگرفته بود، تا جاییکه وی را وادار به بیان عبارت «خدا مرده است»، به عنوان یک فکت تاریخی کرد، اما نیچه پیامدهای دهشتناک آن را برای قرنهای آینده نیز پیشبینی کرده بود. نیهیلیزم به معنای شکست پروژه جستوجوی #حقیقت با جهانی شدن تمدن غربی و هژمونی شدن #متافیزیک غربی در سرتاسر جهان، تمام جهان را با #بحران_معنا مواجه کرد.
🔅شریعتی در زمانی میزیست که نیهیلیزم در کشورهای غیر غربی خانه نکرده بود و لذا بحران اصلی، خود را در مواجهه با جهان غرب هویدا میکند و تلاش وی نیز معطوف به همین بود؛ یعنی احیای سنت در کنار نقد رادیکال آن و به رسمیت شناختن زیستجهان مدرن، ضمن مطلق نکردن ارزشهای آن. همچنین بحث از #استعمار کهنه، نو، #استحمار و... را مطرح کرد. حال بر اهالی تفکر و میراثبران تفکر شریعتی است که امکانات مواجهه با نیهیلیزم را از لابهلای سطور آثار این متفکر بزرگ استخراج و توسعه دهند.
🔅شریعتی ما را به خویشتن انسانی خویش فرا میخواند و ما را به ضرورت نیل به #خودآگاهی تاریخی، اجتماعی، وجودی از وضعیت خویش دعوت میکند. این دعوت علیالاصول نمیتواند تهی از عناصر تاریخی و فرهنگی ما باشد. غنای این دعوت باید بر فرازهای درخشانی که وی از #حکمت و #هنر مردمان این سرزمین در آثار خویش گنجانده است، مورد واکاوی قرار گیرد. اینکه چه میزان از تجارب بشری و از #فلسفه و از #دین در آثار خویش بهرهبرداری کرده است هم باید روشن شود. همچنین برای داوری در خصوص توفیق وی در مواجهه با نیهیلیزم، التفات به زبان شریعتی و جغرافیای حرف وی ضرورت مییابد. زبانی که گهگاه از سوی شبهروشنفکران متهم به خطابهسرایی نیز میشود!
🔅مواجهه با میراث شریعتی در گفتمان #ایدئولوژیک سیاسی و #تئولوژیک ممکن نیست، بلکه در گفتمانی فلسفی و #آنتولوژیک است که میتوانیم آن را مورد فهم و تفسیر قرار دهیم. چراکه شریعتی از معدود متفکرانی است که در #تاریخ معاصر ما ضمن اینکه گامی در جهت تخریب #تئولوژی برمیدارد، ای بسا آثارش ظرفیت مواجهه با پرابلماتیک حقیقت را در جهان پستمدرن در اختیار خوانندگان قرار میدهد.
✅ @Shariati_Group
✍ دکتر #محمدحسن_علایی
🔅دکتر #شریعتی ما را به بازخوانی انتقادی متون سنت تاریخی خویش فرا میخواند و ما را به آسیبهای سنت احیا نشده تذکار میدهد. او زیستجهان جدید را به رسمیت میشناسد و به زندگی آری میگوید. با این همه، جستوجوی امکانات تفکر شریعتی در مواجهه با #نیهیلیزم میتواند و باید برای یک ارزیاب منتقد و مطالبهگر همچنان به عنوان پروژهای ناتمام تلقی شود. هرچند نیهیلیزم در زمان حیات #نیچه سرتاسر #اروپا را فراگرفته بود، تا جاییکه وی را وادار به بیان عبارت «خدا مرده است»، به عنوان یک فکت تاریخی کرد، اما نیچه پیامدهای دهشتناک آن را برای قرنهای آینده نیز پیشبینی کرده بود. نیهیلیزم به معنای شکست پروژه جستوجوی #حقیقت با جهانی شدن تمدن غربی و هژمونی شدن #متافیزیک غربی در سرتاسر جهان، تمام جهان را با #بحران_معنا مواجه کرد.
🔅شریعتی در زمانی میزیست که نیهیلیزم در کشورهای غیر غربی خانه نکرده بود و لذا بحران اصلی، خود را در مواجهه با جهان غرب هویدا میکند و تلاش وی نیز معطوف به همین بود؛ یعنی احیای سنت در کنار نقد رادیکال آن و به رسمیت شناختن زیستجهان مدرن، ضمن مطلق نکردن ارزشهای آن. همچنین بحث از #استعمار کهنه، نو، #استحمار و... را مطرح کرد. حال بر اهالی تفکر و میراثبران تفکر شریعتی است که امکانات مواجهه با نیهیلیزم را از لابهلای سطور آثار این متفکر بزرگ استخراج و توسعه دهند.
🔅شریعتی ما را به خویشتن انسانی خویش فرا میخواند و ما را به ضرورت نیل به #خودآگاهی تاریخی، اجتماعی، وجودی از وضعیت خویش دعوت میکند. این دعوت علیالاصول نمیتواند تهی از عناصر تاریخی و فرهنگی ما باشد. غنای این دعوت باید بر فرازهای درخشانی که وی از #حکمت و #هنر مردمان این سرزمین در آثار خویش گنجانده است، مورد واکاوی قرار گیرد. اینکه چه میزان از تجارب بشری و از #فلسفه و از #دین در آثار خویش بهرهبرداری کرده است هم باید روشن شود. همچنین برای داوری در خصوص توفیق وی در مواجهه با نیهیلیزم، التفات به زبان شریعتی و جغرافیای حرف وی ضرورت مییابد. زبانی که گهگاه از سوی شبهروشنفکران متهم به خطابهسرایی نیز میشود!
🔅مواجهه با میراث شریعتی در گفتمان #ایدئولوژیک سیاسی و #تئولوژیک ممکن نیست، بلکه در گفتمانی فلسفی و #آنتولوژیک است که میتوانیم آن را مورد فهم و تفسیر قرار دهیم. چراکه شریعتی از معدود متفکرانی است که در #تاریخ معاصر ما ضمن اینکه گامی در جهت تخریب #تئولوژی برمیدارد، ای بسا آثارش ظرفیت مواجهه با پرابلماتیک حقیقت را در جهان پستمدرن در اختیار خوانندگان قرار میدهد.
✅ @Shariati_Group
✍ دکتر #محمدحسن_علایی
Telegram
.
💢 ویژگیهای "تفکر غیر تئولوژیک-غیرسکولار" در آرای دکتر بیژن عبدالکریمی!
▫️آیا تفکر #هایدگر به منظور غلبه بر #نیهیلیسم دوران #مدرن و نقد مبانی تمدن غرب،ی ما را به گذشته و نوعی تفکر ارتجاعی دعوت نمیکند؟
▫️آیا تفکر هایدگر برای غلبه بر نیهیلیسم دوران، ما را دوباره اسیر نوعی تفکر تئولوژیک نخواهد کرد، همان نحوهی تفکری که بشر غربی طی دوران متمادی #قرون_وسطی آن را با ذره، ذرهِ وجودش تجربه کرده است؟
▫️اینجا دقیقاً همان چالشگاه اساسی است که تفکر هایدگر اهمیت خود را نمایان میسازد. مسأله این است که آیا ما صرفاً با دو امکان اساسی روبروییم؟ یکی #متافیزیک و سوبژکتیویسم غربی که در نهایت به مرگ #خدا و نیهیلیسم میانجامد و دیگری تفکر #تئولوژیک که ما را با دشواریها و خطرات بسیار، همچون خطر جنگهای مذهبی، #استبداد دینی و انحصارگرایی مذهبی روبهرو میکند؟
▫️از نظر #بیژن_عبدالکریمی تفکر آینده هیچیک از دو امکان مذکور نخواهد بود و همانگونه که پارهای از قرائن نشان میدهد، بشر راه دیگری را خواهد یافت که نه در استمرار تفکر #سکولار غربی است و نه تفکری از سنخ تفکرهای تئولوژیک مرسوم. ظهور تفکر خود هایدگر یکی از همین نشانههاست. به بیان دیگر هایدگر، به اعتباری #معلم «تفکر آینده» است. وی افق و راه تازهای را به ما مینمایاند. این راه و تفکر تازه را باید تفکری "غیرتئولوژیک غیرسکولار" نامید.
▫️اما به راستی چگونه تفسیری معنوی و غیر نیهیلیستیک از جهان در عصر #تکنولوژی امکانپذیر است؟ این مهمترین پرسش دوران ما است؛ به نظر عبدالکریمی بشر و #تفکر آینده، راه تازهای، خارج از افقهای تفکر سکولار و نیز تئولوژیک کنونی را به جان خواهد آزمود. فکر آیندهی بشری، تفکری غیرتئولوژیک و غیرسکولار است. بشری که هم نظامها و تفکرات تئولوژیک و نتایج زیانبار آن را در طی قرونوسطی تجربه کرده است و هم عقل سکولار و نیهیلیسم پیامد آن را در جهان مدرن با جان آزموده است، شیوهی تفکری را در ورای هر دو تجربهی تاریخی خود جستوجو میکند. اندیشهی متفکرینی چون #کییرکگور و هایدگر نه تئولوژیک است و نه سکولار؛ به همین دلیل برخی با تفسیر معنوی از تفکر هایدگر مخالفند، چون فکر میکنند هرجا معنویتی هست باید نظامهای تئولوژیک نیز حضور داشته باشد. کییرکگور و هایدگر هر دو گامهایی بلند در جهت تخریب نظامها و تفکرات تئولوژیک برداشتند، بیآنکه بکوشند ما را به تفکری سکولار و نیهیلیستی سوق دهند. از نظر عبدالکریمی، این «گشودگی به هستی» است که #دین و #مذهب فردای #تاریخ بشر خواهد بود.
▫️هایدگر میگوید: «روزگار ما برای خدایان گذشته بسیار دیرهنگام و برای وجود بسیار زود است.» در تفکر آینده «امر قدسی» تعبیر دیگری برای «وجود» خواهد بود و «امر قدسی» و «وجود» در وحدت و اینهمانیشان مورد تأمل قرار خواهند گرفت؛ چراکه وجود یگانه امر قدسی همان است و «وجود» در وحدت و غنای سرشار و خوفبرانگیزش جانشین همهی خدایان بومی، قومی، نژادی و فرقهای خواهد شد.
▫️️#انسان امروز با تجربهی دو دورهی اساسی و بنیادین تاریخی، یعنی دورانهای سنت و مدرن و با تجربهی دو نوع #آنتولوژی که در بنیاد این دو دورهی تاریخی وجود داشته است، امروزه خود را با فروپاشی هر دو نظام کلی آنتولوژیک، هم آنتولوژیهای سنتی و هم آنتولوژیهای مدرن و در همهی اشکال خرده نظامهای بسیار متنوع و گستردهای که تحت عناوین کلی آنتولوژیهای سنتی و مدرن وجود داشتهاند مواجه میبیند، لیکن برخی از متفکران راه سوم دیگری را جسته، بر برخوردی غیرسیاسی، غیرایدئولوژیک و غیرتئولوژیک و مواجههای پدیدارشناسانه با همهی سنن نظری تاریخی از جمله با سنت متافیزیک غربی و نیز همهی دیگر سنتهای نظری تاریخی تأکید میورزند. این دسته از متفکران خواهان نشان دادن این حقیقت هستند که مسیر تفکر ما برخلاف گذشته، نه از شرقشناسی و نه از شرقشناسی وارونه و تسلیم شدن به منطق درونی شرقشناسی، بلکه از مسیر تازهای از تفکر میگذرد که در آن #دانش از #قدرت و #ایدئولوژی تبعیت نمیکند. این مسیر تازهی تفکر عبارت است از: مواجههی پدیدارشناختی با تاریخ و اجتناب از رویکردهای سیاسی، ایدئولوژیک و تئولوژیک با همهی سنتهای تاریخی، هم با شرق و همهی سنن بزرگ معنوی شرقی و هم با غرب و سنت نظری متافیزیک یونانی آن. سنن حکمی و غیرمتافیزیکی شرقی سنتهایی سوبژکتیویستی نبودهاند و به همین دلیل در تاریخ بسط خود به نیهیلیسم متافیزیکی منتهی نشدند و تا قبل از سیطرهی عقلانیت جدید در جهان درکی از این نیهیلیسم نداشتند؛ لذا تفکر آینده برای مواجهه با بنیادیترین پرسش خویش نمیتواند بیتوجه به سنن حکمی و تاریخی مشرقزمین باشد.
✅ @Shariati_Group
🆔 @sociologicalperspectives
▫️آیا تفکر #هایدگر به منظور غلبه بر #نیهیلیسم دوران #مدرن و نقد مبانی تمدن غرب،ی ما را به گذشته و نوعی تفکر ارتجاعی دعوت نمیکند؟
▫️آیا تفکر هایدگر برای غلبه بر نیهیلیسم دوران، ما را دوباره اسیر نوعی تفکر تئولوژیک نخواهد کرد، همان نحوهی تفکری که بشر غربی طی دوران متمادی #قرون_وسطی آن را با ذره، ذرهِ وجودش تجربه کرده است؟
▫️اینجا دقیقاً همان چالشگاه اساسی است که تفکر هایدگر اهمیت خود را نمایان میسازد. مسأله این است که آیا ما صرفاً با دو امکان اساسی روبروییم؟ یکی #متافیزیک و سوبژکتیویسم غربی که در نهایت به مرگ #خدا و نیهیلیسم میانجامد و دیگری تفکر #تئولوژیک که ما را با دشواریها و خطرات بسیار، همچون خطر جنگهای مذهبی، #استبداد دینی و انحصارگرایی مذهبی روبهرو میکند؟
▫️از نظر #بیژن_عبدالکریمی تفکر آینده هیچیک از دو امکان مذکور نخواهد بود و همانگونه که پارهای از قرائن نشان میدهد، بشر راه دیگری را خواهد یافت که نه در استمرار تفکر #سکولار غربی است و نه تفکری از سنخ تفکرهای تئولوژیک مرسوم. ظهور تفکر خود هایدگر یکی از همین نشانههاست. به بیان دیگر هایدگر، به اعتباری #معلم «تفکر آینده» است. وی افق و راه تازهای را به ما مینمایاند. این راه و تفکر تازه را باید تفکری "غیرتئولوژیک غیرسکولار" نامید.
▫️اما به راستی چگونه تفسیری معنوی و غیر نیهیلیستیک از جهان در عصر #تکنولوژی امکانپذیر است؟ این مهمترین پرسش دوران ما است؛ به نظر عبدالکریمی بشر و #تفکر آینده، راه تازهای، خارج از افقهای تفکر سکولار و نیز تئولوژیک کنونی را به جان خواهد آزمود. فکر آیندهی بشری، تفکری غیرتئولوژیک و غیرسکولار است. بشری که هم نظامها و تفکرات تئولوژیک و نتایج زیانبار آن را در طی قرونوسطی تجربه کرده است و هم عقل سکولار و نیهیلیسم پیامد آن را در جهان مدرن با جان آزموده است، شیوهی تفکری را در ورای هر دو تجربهی تاریخی خود جستوجو میکند. اندیشهی متفکرینی چون #کییرکگور و هایدگر نه تئولوژیک است و نه سکولار؛ به همین دلیل برخی با تفسیر معنوی از تفکر هایدگر مخالفند، چون فکر میکنند هرجا معنویتی هست باید نظامهای تئولوژیک نیز حضور داشته باشد. کییرکگور و هایدگر هر دو گامهایی بلند در جهت تخریب نظامها و تفکرات تئولوژیک برداشتند، بیآنکه بکوشند ما را به تفکری سکولار و نیهیلیستی سوق دهند. از نظر عبدالکریمی، این «گشودگی به هستی» است که #دین و #مذهب فردای #تاریخ بشر خواهد بود.
▫️هایدگر میگوید: «روزگار ما برای خدایان گذشته بسیار دیرهنگام و برای وجود بسیار زود است.» در تفکر آینده «امر قدسی» تعبیر دیگری برای «وجود» خواهد بود و «امر قدسی» و «وجود» در وحدت و اینهمانیشان مورد تأمل قرار خواهند گرفت؛ چراکه وجود یگانه امر قدسی همان است و «وجود» در وحدت و غنای سرشار و خوفبرانگیزش جانشین همهی خدایان بومی، قومی، نژادی و فرقهای خواهد شد.
▫️️#انسان امروز با تجربهی دو دورهی اساسی و بنیادین تاریخی، یعنی دورانهای سنت و مدرن و با تجربهی دو نوع #آنتولوژی که در بنیاد این دو دورهی تاریخی وجود داشته است، امروزه خود را با فروپاشی هر دو نظام کلی آنتولوژیک، هم آنتولوژیهای سنتی و هم آنتولوژیهای مدرن و در همهی اشکال خرده نظامهای بسیار متنوع و گستردهای که تحت عناوین کلی آنتولوژیهای سنتی و مدرن وجود داشتهاند مواجه میبیند، لیکن برخی از متفکران راه سوم دیگری را جسته، بر برخوردی غیرسیاسی، غیرایدئولوژیک و غیرتئولوژیک و مواجههای پدیدارشناسانه با همهی سنن نظری تاریخی از جمله با سنت متافیزیک غربی و نیز همهی دیگر سنتهای نظری تاریخی تأکید میورزند. این دسته از متفکران خواهان نشان دادن این حقیقت هستند که مسیر تفکر ما برخلاف گذشته، نه از شرقشناسی و نه از شرقشناسی وارونه و تسلیم شدن به منطق درونی شرقشناسی، بلکه از مسیر تازهای از تفکر میگذرد که در آن #دانش از #قدرت و #ایدئولوژی تبعیت نمیکند. این مسیر تازهی تفکر عبارت است از: مواجههی پدیدارشناختی با تاریخ و اجتناب از رویکردهای سیاسی، ایدئولوژیک و تئولوژیک با همهی سنتهای تاریخی، هم با شرق و همهی سنن بزرگ معنوی شرقی و هم با غرب و سنت نظری متافیزیک یونانی آن. سنن حکمی و غیرمتافیزیکی شرقی سنتهایی سوبژکتیویستی نبودهاند و به همین دلیل در تاریخ بسط خود به نیهیلیسم متافیزیکی منتهی نشدند و تا قبل از سیطرهی عقلانیت جدید در جهان درکی از این نیهیلیسم نداشتند؛ لذا تفکر آینده برای مواجهه با بنیادیترین پرسش خویش نمیتواند بیتوجه به سنن حکمی و تاریخی مشرقزمین باشد.
✅ @Shariati_Group
🆔 @sociologicalperspectives
Telegram
.
🔺ادامـه / •بخش دوم
به تمامی به فراواقعیت (hyper-reality) در معنای بودریاری کلمه تن داده، تسلیم برساختهای رسانهای دستگاه امپراطوریهای دروغ وابسته به #نظام_سلطه جهانی شدند.
🔸دکتر طباطبایی عزیز، دراین چند دهه فعالیتهای علمی و نظریشان، همچون بسیاری از روشنفکران و نیروهای اپوزیسیون ما، هیچگاه چشمانشان به واقعیت #نیهیلیسم دوران جدید گشوده نشد و بالطبع در حوادث اخیر نیز نتوانستند بسط نهیلیسم را در سطح جهانی و ملی ببینند. آیا من خواهان دفاع و توجیه وضعیت موجود کشور هستم؟ بههیچوجه! بههیچوجه! بههیچوجه!
به اعتقاد من، ما اسیر دو گونه نیهیلیسم هستیم: نیهیلیسم #تئولوژیک که زمینهساز بسط و طغیان نیهیلیسم مدرن شده است و #شریعتی چه زیبا دریافت که همواره «استحمار کهنه زمینهساز رشد و گسترش استحمار نو شده است». لذا جامعه امروز ما اسیر یک #دوقطبی و درگیر نزاع میان دو گونه نیهیلیسم سنتی و مدرن است و هیچیک از این دو قطب نمیتواند رهگشای بنبستهای کنونی جامعه ما و پاسخگوی بحرانهایی باشد که ایرانِ جدید با آنها مواجه خواهد بود.
🔸دکتر طباطبایی تحت تأثیر فضاهای رسانهای، شرایط ایران را شرایط انقلابی دیدند، غافل از اینکه اولاً، پدیدار انقلاب، پدیداری قرن هجدهمی، نوزدهمی و تا سه ربع اول قرن بیستمی بود و در روزگار ما و در قرن بیستویکم، پدیدار انقلاب از قاموس فرهنگ بشری پاک شده است!
انقلاب پدیدهای متعلق به دوران مدرنیته متقدم است و ما امروز در دوران مدرنیته متأخر (جهان پساصنعتی و پسامدرن) بسر میبریم و متأسفانه اکثر روشنفکران، اپوزیسیون و کنشگران سیاسی و اجتماعی ما، هنوز در فضای دوران مدرنیتۀ متقدم نفس میکشند، بیخبر از آنکه احکام و قواعد بازی تغییراتی اساسی یافته است. در روزگار ما، به خصوص با #قدرت فوقالعاده یافتن ارتشهای جهان به واسطۀ تکنولوژیهای جدید و نیز به دلیل بسط #فردگرایی و اتمیزه شدن انسانها و فروپاشی نظامهای ارزشی و ایدئولوژیک، پدیدار انقلاب اساساً و علی الاصول امکانپذیر نیست.
🔸حتی اگر با این مقدمه نیز موافق نباشیم و پدیدار انقلاب را امکانپذیر بدانیم، شرایط کنونی ایران، شرایط انقلابی نیست و آنچه که در فضای مجازی و شبکههایی همچون ایران اینترنشنال، بیبیسی، من و تو و امثالهم به نمایش گذاشته شد و متأسفانه، دکتر طباطبایی نیز اسیر این فضا شدند، صرفاً برساختی رسانهای بود. نمیخواهم بگویم که اعتراضات ریشههای داخلی نداشت یا ما مسائل و بحرانهای داخلی و لذا اعتراضات و مطالبات داخلی نداریم یا نمیخواهم اعتراضات را همچون حاکمیت [صرفاً]سیاسی به منزلۀ اغتشاشات جلوه دهم، اما اینکه شرایط کنونی کشور را شرایطی انقلاب بدانیم، اشتباه بزرگی است.
🔸نکتۀ انتقادی دیگرم، به استادم، دکتر طباطبایی گرانمایه، در مقام اندیشمندی که همواره به امر ملی و اندیشه ایرانشهری! اندیشیده و میاندیشند، این است: آیا ایشان هرگز به بحران و مصیبتهای حاصل از خلأ قدرت اندیشیدهاند؟ آیا ایشان برای حاکمیت سیاسی کنونی آلترناتیوی قابل اعتماد و واقعی میشناسند که کشور را از بحران خلأ قدرت به سلامت برهاند؟ آیا ایشان نیز همچون برخی از عوام به مجاهدین خلق امید بستهاند! یا خواهان دادن وکالت به شاهزاده رضا #پهلوی هستند؟! آیا در حال حاضر جز «گفتمان انقلاب» و نیروهای وابسته به آن قدرت دیگری در کشور وجود دارد که بتواند از امر ملی دفاع کند؟ هر چند این سخن به معنای تائید تمام مواضع گفتمان انقلاب در همهی عرصهها به خصوص در عرصه داخلی نیست. من بارها فریاد زدهام که #گفتمان_انقلاب در سطح بینالمللی یک شاهکار خلق کرد اما در سطح داخلی به دلیل عدم درک سوبژه مدرن و مواجهۀ درست با آن، فاجعه آفرید.
✅ @Shariati_Group
ادامـه 🔻
به تمامی به فراواقعیت (hyper-reality) در معنای بودریاری کلمه تن داده، تسلیم برساختهای رسانهای دستگاه امپراطوریهای دروغ وابسته به #نظام_سلطه جهانی شدند.
🔸دکتر طباطبایی عزیز، دراین چند دهه فعالیتهای علمی و نظریشان، همچون بسیاری از روشنفکران و نیروهای اپوزیسیون ما، هیچگاه چشمانشان به واقعیت #نیهیلیسم دوران جدید گشوده نشد و بالطبع در حوادث اخیر نیز نتوانستند بسط نهیلیسم را در سطح جهانی و ملی ببینند. آیا من خواهان دفاع و توجیه وضعیت موجود کشور هستم؟ بههیچوجه! بههیچوجه! بههیچوجه!
به اعتقاد من، ما اسیر دو گونه نیهیلیسم هستیم: نیهیلیسم #تئولوژیک که زمینهساز بسط و طغیان نیهیلیسم مدرن شده است و #شریعتی چه زیبا دریافت که همواره «استحمار کهنه زمینهساز رشد و گسترش استحمار نو شده است». لذا جامعه امروز ما اسیر یک #دوقطبی و درگیر نزاع میان دو گونه نیهیلیسم سنتی و مدرن است و هیچیک از این دو قطب نمیتواند رهگشای بنبستهای کنونی جامعه ما و پاسخگوی بحرانهایی باشد که ایرانِ جدید با آنها مواجه خواهد بود.
🔸دکتر طباطبایی تحت تأثیر فضاهای رسانهای، شرایط ایران را شرایط انقلابی دیدند، غافل از اینکه اولاً، پدیدار انقلاب، پدیداری قرن هجدهمی، نوزدهمی و تا سه ربع اول قرن بیستمی بود و در روزگار ما و در قرن بیستویکم، پدیدار انقلاب از قاموس فرهنگ بشری پاک شده است!
انقلاب پدیدهای متعلق به دوران مدرنیته متقدم است و ما امروز در دوران مدرنیته متأخر (جهان پساصنعتی و پسامدرن) بسر میبریم و متأسفانه اکثر روشنفکران، اپوزیسیون و کنشگران سیاسی و اجتماعی ما، هنوز در فضای دوران مدرنیتۀ متقدم نفس میکشند، بیخبر از آنکه احکام و قواعد بازی تغییراتی اساسی یافته است. در روزگار ما، به خصوص با #قدرت فوقالعاده یافتن ارتشهای جهان به واسطۀ تکنولوژیهای جدید و نیز به دلیل بسط #فردگرایی و اتمیزه شدن انسانها و فروپاشی نظامهای ارزشی و ایدئولوژیک، پدیدار انقلاب اساساً و علی الاصول امکانپذیر نیست.
🔸حتی اگر با این مقدمه نیز موافق نباشیم و پدیدار انقلاب را امکانپذیر بدانیم، شرایط کنونی ایران، شرایط انقلابی نیست و آنچه که در فضای مجازی و شبکههایی همچون ایران اینترنشنال، بیبیسی، من و تو و امثالهم به نمایش گذاشته شد و متأسفانه، دکتر طباطبایی نیز اسیر این فضا شدند، صرفاً برساختی رسانهای بود. نمیخواهم بگویم که اعتراضات ریشههای داخلی نداشت یا ما مسائل و بحرانهای داخلی و لذا اعتراضات و مطالبات داخلی نداریم یا نمیخواهم اعتراضات را همچون حاکمیت [صرفاً]سیاسی به منزلۀ اغتشاشات جلوه دهم، اما اینکه شرایط کنونی کشور را شرایطی انقلاب بدانیم، اشتباه بزرگی است.
🔸نکتۀ انتقادی دیگرم، به استادم، دکتر طباطبایی گرانمایه، در مقام اندیشمندی که همواره به امر ملی و اندیشه ایرانشهری! اندیشیده و میاندیشند، این است: آیا ایشان هرگز به بحران و مصیبتهای حاصل از خلأ قدرت اندیشیدهاند؟ آیا ایشان برای حاکمیت سیاسی کنونی آلترناتیوی قابل اعتماد و واقعی میشناسند که کشور را از بحران خلأ قدرت به سلامت برهاند؟ آیا ایشان نیز همچون برخی از عوام به مجاهدین خلق امید بستهاند! یا خواهان دادن وکالت به شاهزاده رضا #پهلوی هستند؟! آیا در حال حاضر جز «گفتمان انقلاب» و نیروهای وابسته به آن قدرت دیگری در کشور وجود دارد که بتواند از امر ملی دفاع کند؟ هر چند این سخن به معنای تائید تمام مواضع گفتمان انقلاب در همهی عرصهها به خصوص در عرصه داخلی نیست. من بارها فریاد زدهام که #گفتمان_انقلاب در سطح بینالمللی یک شاهکار خلق کرد اما در سطح داخلی به دلیل عدم درک سوبژه مدرن و مواجهۀ درست با آن، فاجعه آفرید.
✅ @Shariati_Group
ادامـه 🔻
📕 شریعتی و تفکر معنوی در روزگار سیطرۀ نیست انگاری
#معرفی_کتاب
در جهانی که به باور متفکران بزرگ عصر وصف کلی آن سیطرۀ #نیهیلیسم و گسترش خداناباوری است، اهل نظر برای رؤیت و تجربت کورسویی از چراغ معنا و #معنویت نمیتوانند و نباید چشم به سپهر #سیاست بدوزند. با ظهور عالم جدید، مردمانی که دورۀ تنآساییشان در بستر گرم و نرم #سنت به سر آمده است لاجرم بر میآشوبند و خوابشان آشفته میشود. اهل تفکر هم اگر چه نباید به راهی بروند که تودۀ #مردم میروند، اما ایشان هم محدودیتهای خودشان را دارند و هنگامی که با تعارضات تاریخی خویش و افق دوران مواجهه پیدا میکنند، طرحهای خاص خویش را میافکنند. در این #کتاب ضمن بازخوانی انتقادی متون #شریعتی، به تحلیل گفتمان وی بهعنوان گفتمانی فراسوی تفکر #تئولوژیک و #سکولار میپردازیم، تا با آرای این متفکر ایرانی به نحوۀ دیگری از تفکر بیاندیشیم، تفکری که به دام #بنیادگرایی نمیافتد و به #سکولاریسم و نیز عرفانهای نوظهور تن در نمیدهد...
📚 نویسنده: دکتر #محمدحسن_علایی
📖 چاپ اول | نشر نقد فرهنگ
🛒 خرید آنلاین این کتاب
✅ @Shariati_Group
#معرفی_کتاب
در جهانی که به باور متفکران بزرگ عصر وصف کلی آن سیطرۀ #نیهیلیسم و گسترش خداناباوری است، اهل نظر برای رؤیت و تجربت کورسویی از چراغ معنا و #معنویت نمیتوانند و نباید چشم به سپهر #سیاست بدوزند. با ظهور عالم جدید، مردمانی که دورۀ تنآساییشان در بستر گرم و نرم #سنت به سر آمده است لاجرم بر میآشوبند و خوابشان آشفته میشود. اهل تفکر هم اگر چه نباید به راهی بروند که تودۀ #مردم میروند، اما ایشان هم محدودیتهای خودشان را دارند و هنگامی که با تعارضات تاریخی خویش و افق دوران مواجهه پیدا میکنند، طرحهای خاص خویش را میافکنند. در این #کتاب ضمن بازخوانی انتقادی متون #شریعتی، به تحلیل گفتمان وی بهعنوان گفتمانی فراسوی تفکر #تئولوژیک و #سکولار میپردازیم، تا با آرای این متفکر ایرانی به نحوۀ دیگری از تفکر بیاندیشیم، تفکری که به دام #بنیادگرایی نمیافتد و به #سکولاریسم و نیز عرفانهای نوظهور تن در نمیدهد...
📚 نویسنده: دکتر #محمدحسن_علایی
📖 چاپ اول | نشر نقد فرهنگ
🛒 خرید آنلاین این کتاب
✅ @Shariati_Group