گروه شریعتی
573 subscribers
1.67K photos
557 videos
66 files
1.56K links
به نام خداوند حقیقت، زیبایی و خیر

🌐 نشـانی ما در فیس بوک:
Facebook.com/shariati.group

📩 تماس با ما:
Shariati.group@Gmail.com
Download Telegram
″... در پایان کنفرانس قصد داشتم که پس از طرح #فلسفه نیایش و بویژه، نقش اجتماعی #نیایش شيعی در جبهه‌گیری تاریخی و #جهاد مستمر #عدالت‌ خواهانه‌اش، به عنوان مثال، چند نمونه از صحیفه[سجادیه] بیاورم و بر این اساس تجزیه و تحلیل کنم که فرصت نشد.

هنگام ترجمه‌ی کتاب "نیایش" پرفسور کارل، در فرانسه، با متدی که بدان اشاره‌ای کردم، خواستم متون اصيل «دعای اسلامی» را ارزیابی و تحقیق کنم و در این راه گامی مهم برگرفتم و طرح خام و أجمالى عناصر تشکیل دهنده آنرا در پایان ترجمه کتاب دادم، ولی برای تکمیل آن فرصتی پیدا نکردم.
چنانکه یکی دیگر از هدف‌هایم این بود که متون دعای اسلامی و بالأخص شیعی را -که فرهنگ #شیعه از این جهت سخت غنی است- با متون دعای مسیحی، زرتشتی، ودائی، یهود، بودیسم و غیره مقایسه کنم که این کار ماند!

اگر این کنفرانس بتواند دعوتی باشد از دوستان و همفكران فاضل و پژوهشگران آگاه و متعهد جامعه‌ی ما برای آغاز یا ادامه‌ی این کارها که در آروزی من ماند و اگر این اشارات و این طرح‌ها، ایده‌ای بدهد برای تحقیق در این کار، عقده این عدم موفقیت‌هایم تسکین یافته است و شاید این کار، در عین حال، کوششی باشد برای تبرئه #دعا در نظر شبه روشنفکران ما، و نیز #اصلاح #سنت راستین و زنده‌ی دعا در میان شبه مقدس‌های ما، و نیز قدمی در راه تغییر بینش منحط و انحرافی جامعه‌ی ما از دعا که خود عامل تخدير و انحراف و اغفال و نفی مسئولیت‌ها و احساس‌های کاذب و اغفال از عمل و از #آگاهی و وسیله‌ی برداشت غلط از مفهوم راستین و نقش مترقی #نیایش در روح و در جامعه‌ی امروز شده است. و اگر قبول داریم که اکنون، در میان عوام، دعـا غالباً با بینش و برداشت فعلی، اثری منفی دارد، پس کوشش در راه احیای #روح نیروبخش و نقش مترقی و آگاهی دهنده‌ و محرک "دعای اسلامی" و بویژه تحقیق و تحلیل منطقی این نقش و معرفی این متون و مشخص کردن عناصر انحرافی و دخیل در متون نیایش‌های مترقی و #کمال دهنده فکری و اجتماعی شیعه - که با دعا می‌اندیشیده و می‌آموخته و حرف می‌زد و مبارزه می‌کرده است. به کوشش سودمند و مترقی و در مسیر تعهد اجتماعی روشنفکران راستینی است که به آگاهی #مردم می‌اندیشند و از عوامل تخدير و انحراف ذهنی و سلب #مسئولیت اجتماعی و انسانی بیزارند...″

🔊 شنیدن فایل کامل صوتی سخنرانی

@Shariati_Group
📚 معلم علے‌شریعتے
مجموعه آثار ۸ / نیایش
📓 «تبارشناسی عقلانیت مدرن؛»
قرائتی پست مدرن از اندیشه دکتر علی شریعتی

#معرفی_کتاب

نوشته مرحوم دکتر سید #محمدامین_قانعی‌راد (با نقدی از دکتر #بیژن_عبدالکریمی)
چاپ دوم/ نقد فرهنگ ۱۳۹۷ / ۲۶۲ صفحه

🔹بر مبنای رویکرد این نوشتار، ارزیابی انتقادات بر تفکر شریعتی، در چارچوب دوگانه اندیشی #سنت و #مدرنیسم ممکن نیست و برخی یا بسیاری از اندیشه‌های شریعتی هنگام سنجش با این معیار دوگانه توان مقاومت خود را از دست می‌دهند. این نوشتار از این دوگانگی اندیشی فراتر می‌رود و معیاری متفاوت یعنی #پست_مدرنیسم را که با سنت و مدرنیسم متفاوت است، برمی‌گزیند. پاره‌ای از مباحثی که در این کتاب آمده از این قرار است:
″شریعتی و اندیشه پسامدرن"،
"بحران مدرنیسم و ظهور عصر پسامدرن"،
"بحران ایدئولوژی‌های مدرن/ بحران معنا و هویت"،
"تبارشناسی علم مدرن"،
"تفاوت‌های فرهنگی/سرمایه فرهنگی"،
"ایدئولوژی همچون روایت محلی"،
″روشنفکری جهانی و روشنفکر محلی"

@Shariati_Group
✴️ آیا صدای اهل تفکر شنیده می‌شود؟!

🔅قسمی #نیهیلیسم هست که کمتر از آن صحبت شده است، نیهیلیسمی که پای اهالی #فلسفه و #فرهنگ را می‌گیرد؛ که از آن به "نیهیلیسم بسیط" می‌توان تعبیر کرد؛ در مقابل نیهیلیسم مرکب!

🔅کسانی که در دل یک فرهنگ، عمر خویش را مصروف فلسفه‌ورزی و پژوهش‌های فرهنگی کرده‌اند، وقتی در نهایت نتوانسته‌اند به واقع منشأ اثر باشند، در دل انواع تباهی‌ها ابدا بعید نیست که دچار نوعی نیهیلیسم شوند.

🔅نیهیلیسم یک پدیده‌ی فراگیر هست که سرتاسر جهان ما را در نوردیده است، اما آن هنگام که اهالی تفکری که خود همین مفاهیم را به جامعه می‌شناسانند، با همین سلاحِ کشنده از پای درآیند، جای تأسف بیشتری دارد.

🔅بگذارید بی‌مقدمه، تعریفی اجمالی از "اهل تفکر" ارائه دهم. مراد نگارنده از این مفهوم، عبارت است از فئه‌ی قلیلی که سوالات بنیادین خویش را به واسطه‌ی رجوع به منابع اندیشگی و با توسل به متفکران هم روزگار خویش تا سر حد امکان پیگیری کرده و می‌کنند، حال محتمل است گذرشان به #آکادمی افتاده باشد، یا نه؛ هم آنان که با #کتاب انس دارند، پای درس اساتید تلمذ کرده‌اند، از #شعور متعارف تبعیت نمی‌کنند، زندگی را نااندیشیده گذاشته و نمی‌گذرند، در طبیعت ثانویه‌ی خویش بیتوته کرده‌اند، با خود خلوت دارند و صاحب #وقت تفکرند، تا آنجا که ممکن است...
با #سنت تاریخی خویش قهر نکرده‌اند و می‌کوشند تا آن را در افق معاصرت فهم کنند، نه اینکه از موضع #عقل مدرن منکر آنها شوند، به جهان جدید گشوده‌اند، از فلسفه و #هنر بهره‌ها دارند، #شعر را می‌فهمند، راه خویش را از توده‌های منتشر جدا کرده‌اند، به مصرف‌گرایی و وراجی روی خوش نشان نمی‌دهند، از ادا و اطوار روشنفکری بیزارند چندانکه از ظاهرگرایان و قشری‌اندیشان، و از ایدئولوژی‌های مسلط دوران و جامعه در فاصله‌ی معناداری می‌ایستند و در کل از راهی نمی‌روند که روندگان آن زیاد است...

🔅نگارنده معتقد است چنین فئه‌ی قلیلی در #ایران امروز دچار «غربت» مضاعفی هستند؛
▫️اولاً هم دلسوز #دولت و هم خیرخواه #ملت هستند، اما در میان هیچ کدام مخاطب خویش را نمی‌یابند، و به دنبال نفع شخصی نیستند.
▫️ثانیا، درد توسعه‌نیافتگی تاریخی را فهم کرده‌اند و به صورت دو جانبه از سمت افراطیون #سنت‌گرا و #نوگرا رانده می‌شوند.
▫️ثالثا نمی‌توانند به تندروی‌ها و تعصبات غیراصیل رضایت دهند،
▫️و رابعاً دچارند به #تفکر و تعقل، حتی به نحو ناخواسته‌ای دچارند، یعنی نمی‌توانند در این شرایط خطیر فرار را بر قرار ترجیح دهند. اینکه معتقدم به نحو مضاعفی غریب‌اند چون با روزمرگی صرف در زیست-جهان جدید هم بیگانه‌اند...

🔅سخن آخر اینکه در اثبات مدعای خویش می‌توانم سه گروه را مورد خطاب قرار دهم که آیا به اهل تفکر روزگار خویش وقعی می‌نهند، دولت، ملت و روشنفکران!

🔅لابد خواهند گفت که این تمنا از حیطه‌ی این هر سه گروه بیرون است. بله، بیرون است، اما چرا باید دولتی که با بحران‌های ریز و درشت سر و کار دارد سراغ اهل تفکر را نگیرد، ملتی که به لحاظ تاریخی در عقب‌ماندگی بسر می‌برد عزمیتی به سمت اهل تفکر خویش نداشته باشد، و روشنفکری که شوربختانه با همان منطق نخ نمای پیشین از زمین و زمان گله دارد چرا نباید یک سوزن هم به خود بزند و به سمت اهل تفکر روی گردان شود؟!

🔅در واقع مسیری که کشور سخت بدان نیازمند است، رسیدن به #خودآگاهی تاریخی و دریافتن این نکته‌ی خطیر از سوی همه‌ی نیروها و جریانات است که امروز باید دست بر روی اشتراکات بگذاریم، خواه از جرگه‌ی روشنفکران، متفکران یا کارگزاران و سیاست گذاران باشیم، خواه از نیروهای گفتمان #انقلاب؛ این همان دغدغه‌ی خطیر "گفتمان وفاق" برای عبور از بحران‌های ریز و درشت‌مان در این شرایط دشوار تاریخی و فائق آمدن بر #توسعه نیافتگی در بستر این رویکردهای #خشونت پرهیز است که شاه بیت همه‌ی مدافعانش، دعوت به اجتناب از دامن زدن به انواع شکاف‌هاست؛

🔅سخت نیست قدری از رویکردهای ایدئولوژیک خویش فاصله بگیریم تا پیام این جستار را وجدان کنیم، می‌توانیم در مقام روشنفکر با اهل تفکر همدلانه‌تر مواجهه پیدا کنیم تا خود را از امکانات و سرمایه‌های محدود خویش برای #صلاح و #فلاح کشور محروم نسازیم!

@Shariati_Group

دکتر #محمدحسن_علایی
(جامعه شناس و مولف کتاب گفتمان وفاق)
⭕️ زندگی همچون مطالبه

📌 بر سر #زندگی و معانی مختلف آن در خیابان‌های شهر صف‌آرایی شده است. بر سر گونه‌های مختلف زیستن. شاید هیچ‌وقت تاکنون «زندگی» این‌چنین بر صدر مطالبات ننشسته باشد، بوده است. لحظات آغازین #انقلاب هم درباره زندگی و تعاریف مختلف آن شعارهایی شنیده می‌شد. مثلا اینکه «زندگی یعنی: کار، مسکن، آزادی» و یا اینکه «زندگی، #عقیده است و #جهاد» و همین معانی نسلی را به زندان‌ها و به خیابان‌ها کشاند. اما همیشه یک تبصره داشت: «یعنی»...چه کسی گمان می‌کرد چهل سال بعد، چهار نسل بعد بر سر این «بدیهی»-زندگی- خود را مجبور به مردن ببیند؟ بر سر «چگونه زیستن» شده بود بمیریم و یا بمیرانیم، اما مردن برای زندگی کردن خیر.

📌 همه‌ی قوانین ما تابع همین چگونه زیستن بوده و بر همین اساس ریخته شده است. چهل‌وچند سال پیش، چگونگی‌اش یک بار تعیین شده و شده است قالب و چهار نسل است که بر تن نسل‌ها می‌شود. به نام اکثریت باشد و یا به نام ارزش‌های لایزال. امروز هم بر سر مشروعیت اکثریت بحث است، هم صحبت از حق مسلم اقلیت است و هم در قطعیت قرائت‌ها از ارزش‌های لایزال تردید افتاده است. اما قوانین، کور و کر اند. قالبِ تنگ است که خفقان می‌آورد و به یک بار می‌بینی که فریادها برخاسته است. این قوانین هستند که از شهروند شورشی می‌سازند و از متولیِ قانون سرکوبگر. در اتاق‌های خیابان وزرا باشد و یا بر سر کوی و برزن. این اولین بار نیست که #قانون خاصیت «چتر بودگی» خود را از دست می‌دهد و بدل به سپر و سلاح می‌شود و به صف‌آرایی می‌انجامد و برای مجری قانون نیز امکانات فراهم می‌آورد: خشم، تعرض، اعمال سلیقه‌های شخصی و...

📌 این بار نوع دیگری از جوانی با شعار زندگی به فتح پیاده‌روها آمده است. با دستان خالی و دلی پر. حضور پررنگ دختران بی‌دلیل نیست. زندگی معلوم شده است امر پیش‌پا افتاده و بدیهی‌ای نیست. آبستن غیر مترقبه، ابداعات بی‌پایان و وعده‌های امید است. زندگی ارجاع مدام به یک دیروز دروغین نیست (...«روحت شاد»های نوستالژیک) سرسپردگی به اکثریت‌های مشروعیت‌بخش پیشینی نیست؛ دست به دست شدن میان دوگانه‌های سیاسی و فرهنگی مسلط نیست. (#اصلاح‌طلب - #اصول‌گرا /#سنت - #مدنیته و..) شاید از همین رو است که همگی را سورپریز کرده است. می‌ترساند و به شوق می‌آورد. منبع انرژی است. با این همه ما مجبور به تعریف زندگی هستیم. وقتی از زندگی سخن می‌گوییم از چه چیز سخن می‌گوییم؟ #شریعتی در روزهای یایانی زندگی‌اش نوشته بود که در خواب این تعریف را از زندگی داده است:
«زندگی یعنی: #نان، #آزادی، #فرهنگ، #ایمان، دوست داشتن» (م.آ. ۱ -با مخاطب‌های آشنا)

📌 سوال این است؟ چرا ما مجبوریم هر بار برای پیش برد هر یک از این مطالبات انقلاب کنیم؟ تقصیر قانون آنها است و یا بی‌قانونی ما؟

@Shariati_Group

دکتر #سوسن_شریعتی
″... این نسل دارد از دست می‌رود، این نسل در میانه‌ی دو پایگاه #تجدد و #تقدم، دو قطب مجهز و شکل گرفته‌ی #سنت و بدعت، املیسم و فکلیسم، #ارتجاع و انحراف، مقلدین گذشته و مقلدین حال، کهنه پرست و غرب پرست، متعصب مذهبی و متعصب ضد مذهبی... تنـها مانده و بی‌پایگاه و بی‌پناه.
این نسل نه در قالب‌های قدیم موروثی مانده است و نه در قالب‌های جدید تحمیلی و وارداتی شکل گرفته و آرام یافته، در حال #انتخاب یک #ایمان است، نیازمند و تشنه است، آزاد است اما آواره، از #مذهب (آنچنان که هست و بر او عرضه می‌شود) گریزان است و از آن نومید، ایدئولوژی‌های غربی را، مدهای فکری را و تیپ‌های اخلاقی و اجتماعی و زندگی #مدرن را و #استعمار فرهنگی جدید را نپذیرفته و در جستجوی مکتبی است که به او #انسان بودن و به جامعه‌اش، #آزادی و #آگاهی و عزت، و به او ایمانی روشنگر و سلاحی اعتقادی در مبارزه با #جهل و ذلت و اسارت و عقب ماندگی و تضاد طبقاتی ببخشد ...″

📚معلم علے‌شریعتے
مجموعه آثار ۲۲ / پدر مادر ما متهمیم

@Shariati_Group
⭕️امر به معروف و نهی از منکر به روایت یک نواندیش دینی

🔹گفت‌وگو با #عبدالعلی_بازرگان


📌شناخت #انسان به ظواهر دنیایی که به چشم می‌آیند محدود نمی‌شود؛ باطن دین و دنیا که با چشم دانش و بصیرت دیده می‌شود، بسی فراتر از این ظواهر است. آنچه شناخته‌ایم، در قلمرو «معروف» و آنچه نشناخته‌ یا به شناخت آن انگیزه‌ای نداریم، در قلمرو«منکر» قرار دارد. پس «امر به‌معروف و نهی از منکر» در اموری است که مردم با آن‌ آشنایی و معرفت پیدا کرده و حُسن و قبح آن ‌را فهمیده و قلباً پذیرفته‌اند.

📌تکالیف شرعی دو دسته هستند؛ فردی و جمعی؛ تکالیف فرعی همان عبادیات اند که در قلمرو قلب «امر و نهی» را جایی نیست و نتیجه معکوس می‌دهد که می‌بینیم! اما تکالیف جمعی که برای رعایت «حقوق جمع» است، اگر به عُرف تبدیل شده و در قلمرو معرفت و پذیرش مردم قرار گرفته باشد، طبعا همه مدافع آن خواهند بود، در غیر این‌صورت بنا براصل «لااکراه فی الدین» نه به مردم مسلمان می‌توان تحمیل کرد، نه به طریق ُاولی به جوامع متکثر امروز با تنوع باورها.

📌عرف تعارضی با شرع ندارد و «معروف» معرفتی است که مردم از فطرت خود یا شریعت حاصل کرده و آن را پذیرفته‌اند. طبیعی است که این امر نسبی و تدریجی بوده و همواره فاصله‌ای میان شریعت و معرفت مردم (عُرف) وجود داشته وخواهد داشت. به این ترتیب بنا بر اصل «لااکراه فی الدین» مردم را نمی‌توان به کاری مجبور کرد که در قلمرو «عُرف جامعه» نیامده و به اصطلاح امروزی، مورد تصویب نمایندگان «واقعی» مردم قرار نگرفته است.

📌نهاد دین و نهاد دولت دو نقش متفاوت دارند؛ در دین که امری قلبی است، اجبار تأثیر معکوس دارد، اما دولت به عنوان پاسدار قانون ناچار توسل به قوه قهریه است، دولت پلیس و پاسدار دارد، زور و زندان دارد، نیروی انتظامی که به خاطر شغلش صبح تا شب باید در برابر دزد و تبه کار و متجاوز به حقوق مردم اِعمال قدرت و خشونت کند، اگر به گشت ارشاد!! گماشته شود، از طریق باطوم و شوک برقی و توسل به تیراندازی و کشتار می‌خواهد از شریعت دفاع کند که نقض غرض است.

📌امر به‌معروفی که #قرآن و #سنت و عترت از آن سخن می‌گویند، نقشی برای دولت در مراقبت از #دین مردم قائل نشده است، دخالت دولت در امر شریعت خلاف اصل «لااکراه فی الدین» است، قلمرو امر به معروف دولتی در مراقبت از حقوق مردم است که عُرف مقبول جامعه محسوب می‌شود. پاسداری از قانون همان امر به معروف #دولت به مردم است.
از آن گذشته، دولت‌ها می‌آیند و می‌روند، نحله‌های فکری #مردم هم یکسان نمی‌اندیشند، نتیجه آن که هر گروهی که سر کار بیاید می‌خواهد دیدگاه و نظریات خود را به کرسی بنشاند وبه این ترتیب دین و شریعت تابع تمایلات مذهبی گروه حاکم می‌شود و جامعه دچار تفرقه و تشتت و دشمنی می‌گرد.

@Shariati_Group

🔗 متن کامل مصاحبه را در لینک زیر مطالعه کنید:
https://bit.ly/3VcfSQT
⭕️ خودآگاهی اجتماعی در نسبت با حکمت انسانی

″... #تاریخ را ببینید، که تمدن‌ها و فرهنگ‌ها را #ابراهيم و #موسی، #زرتشت و #بودا و #کنفوسیوس و #لائوتسو و #محمد(ص) ساخته‌اند؛ این‌ها، نه فیلسوف‌اند و نه هنرمند و نه تکنیسین و عالم، این‌ها جامعه‌ای تازه و حرکت تازه می‌آفرینند، و بعد، فیلسوف و عالم و تکنیسین و جامعه‌شناس و طبيب و هنرمند... در متن این جامعه و حرکت، می‌رویند.

این‌ها کسانی هستند که هم اکنون در قرن بیستم نیز دارند تمدن و فرهنگی تازه می‌سازند و یا خواهند ساخت. #تمدن و #فرهنگ غربی، شکلی تازه پیدا کرده است، و ملت‌هایی که این خودآگاهی را ندارند، این تمدن و فرهنگ را به سرزمینشان می‌برند و خود را شبیه این‌ها می‌کنند...

#حکمت نه‌تنها #علم و #فلسفه و تکنیک نیست، بلکه #تاریخ نشان داده است و اکنون نیز نشان می‌دهد که دارندگان آن حكمت و بینش ماوراء فلسفی، علمی و تکنیکی، کسانی نبودند که #فیلسوف یا #عارف و یا تکنیسین باشند، بلکه همیشه از میان توده #مردم برخاسته‌اند، نه از میان علماء و نوابغ و حکما و دانشمندان..!

می‌بینیم که فرهنگ‌ها و تمدن‌ها را پیغمبرانی ساخته‌اند که اغلب چوپان‌اند! ، و اکنون نیز کسانی که فکر و حرکت تازه می‌آفرینند، از توده و از میان طبقه سوم بر می‌خیزند، نه از تحصیل کرده‌های اروپایی و آمریکایی، دانشمندان و دکترها و مهندسینی که در
#هاروارد، #سوربن و... تحصیل کرده‌اند، و نه از کسانی که در حوزه‌های قدیم #فقیه و #مجتهد و فیلسوف شده‌اند و اصول و تفسیر یاد گرفته‌اند؛ (بلکه) یکباره از مغز و جان حیات توده و حرکت #روح یک جامعه، چهره‌ای می‌جوشد که صاحب آن #خودآگاهی است.

هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ...
چه زیباست این آیه! که آنکه به #رهبری برانگیخته می‌شود از میان توده است و اُمی است که اُمی به معنی بی‌سواد هست، اما بی‌سواد [بدون بینش و بصیرت] نیست! ، یعنی اُمیِ بی‌سواد است، اما کلمه‌ی امی به معنای «آدم» بی‌سواد نیست.
«اُمی» از «امت» است و «امت» از ریشه «اُم» است به معنی راه، یعنی متن جامعه، برخلاف قشرها و زبده‌ها و تحصیل کرده‌ها و دانشمندان و علما و شعرا و روحانیون و امثال این‌ها، که اینان زبده‌های جامعه و نگهبان سنت‌های کهنه هستند، چراکه وضع اجتماعی‌شان به وجود آمده و منافع طبقاتی یا ذهن‌شان اصولاً در آن #سنت ها متحجر شده است و نمی‌توانند «حرکت» تازه ایجاد کنند.

#پیامبر از میان توده بر می‌خیزد، توده‌ای که ساخته‌ی هیچ فلسفه‌ای، هیچ تکنیکی، هیچ علمی و هیچ #فرهنگ و تمدنی نیست، اُمی است، یعنی وابسته به توده است.

بعضی از مفسرین «امی» را بی‌سواد معنی کرده‌اند، در حالی که بی‌سواد بودن نمی‌تواند صفتی باشد که بدان تکیه شود و فضیلتی به حساب بیاید، و این بدان معنی نیست که پیامبر با سواد بوده است - نه، بی‌سواد بوده است - و نه اینکه «اُمی» یعنی بی‌سواد؛ این دو تا، یکی نیست. امی است، چون از میان توده برخاسته است، نه اینکه «امی» به معنای بی‌سواد باشد.
«امی» یعنی از میان توده نه از طبقات برگزیده - اشراف، علماء، فضلا، ملایان، تحصیل‌کرده‌ها و... و از میان آنها که حرکت تازه ایجاد می‌کنند، فرستاده‌ای برگزیدیم تا به #مردم #فلسفه، تکنیک، #هنر بیاموزد !؟
نـه ، #کتاب و #حکمت بیاموزد...

بنابراین، حکمت عبارت از آموزش خاصی است که اُمی به جامعه می‌دهد تا جامعه‌ای تازه بسازد، و جامعه‌ی تازه، #فرهنگ تازه می‌آفریند ...″

▫️بخش دوم
@Shariati_Group

📚معلم علے‌شریعتے
مجموعه آثار ۲۳ / جهان‌بینی و ایدئولوژی
🔴 وقتی فقر و نابرابری وجود داشته باشد، همه بازنده هستند/حکیمی نکته‌هایی در «الحیات» آورده است که برخی به خاطر باز کردن آن افق‌ها نوبل گرفته‌اند

🔻دکتر #فرشاد_مومنی اقتصاددان و عضو هیأت علمی دانشگاه #علامه_طباطبابی در سخنرانی به مناسبت سالگرد #علامه_حکیمی که در شهر #یزد برگزار شد، با بیان اینکه در #ایران به دلایل گوناگون احساس اعتماد به #دین، تضعیف شده است، گفت: اگر به شکل اصولی به اندیشه‌های #اسلام شناسان بزرگ معاصر برگردیم، می‌توان به آن اعتماد سابق دست پیدا کنیم. اینکه عملکرد من یا دیگری بد است اکنون به پای دین نوشته می‌شود. هر کس غیرت و شرافتی دارد باید در این زمینه برای خود مسئولیت ایجاد کند. یکی از ویژگی‌های مهم علامه #حکیمی غیرت ایشان به دین در ساحت نظر و عمل بود. به خاطر این غیرت بود که #عدالت اجتماعی برای او انقدر اهمیت پیدا می‌کرد.

🔻مارک بلاگ یکی از برجسته‌ترین فیلسوفان علم #اقتصاد در قرن بیستم است که درباره سید #محمدباقر_صدر گفته است: من او را نمی‌شناسم اما #کتاب اقتصاد او را خوانده‌ام و صرفاً براساس مندرجات این کتاب با اطمینان می‌گویم که محمدباقر صدر یکی از صد اقتصاددان ممتاز جهان در قرن بیستم است.

🔻الان خیلی‌ها می‌گویند کتاب او را نخوانیم چون #آخوند است. حساسیت و تمرکزی هم که مرحوم #حکیمی که درباره‌ی #فقر، نابرابری و #عدالت اجتماعی داشت اساس دین ما است. به نظر من یکی از وجوه بزرگیِ بزرگان در این سرزمین، بزرگی موانع و تهدیدهایی است که بر سر راه شان قرار دارد.

🔻او به #ایمان خود مطمئن بود و از ملامتِ ملامت کنندگان نمی‌هراسید. هزینه‌ی صحبت کردن درباره عدالت در این جامعه بالا است، بنابراین ما باید قدردان کسانی باشیم که در آن استاندارد، مسئله‌ی عدالت را به مسئله شماره یک تبدیل کرده‌اند.

🔻تا یک کلمه راجع به عدالت اجتماعی حرفی زده می‌شود، می‌گویند اینها تمایلات کمونیستی دارند. من در پاسخ می‌گویم اگر قرار باشد امثال #مطهری، #بهشتی و #حکیمی جزو کمونیست‌ها باشند، من هم با افتخار جزو آنها هستم!

🔻مومنی خاطرنشان کرد: اگر افرادی مثل مارک بلاگ آثار علامه حکیمی را خوانده بودند، مدال بزرگتری به او می‌دادند و چقدر ما بدبختیم که دیگران باید دارایی‌هایمان را به ما گوشزد کنند...

🔻من در سال ۱۳۹۶ کتابی به عنوان اتمام حجت با حکومت گران با نام «عدالت اجتماعی، آزادی و توسعه در ایران امروز» نوشتم که در آن اظهار شگفتی کرده بودم از کشوری که خود را عدلیه می‌داند اما از در و دیوار آن نابرابری می‌بارد. در آن کتاب نشان دادم که اتفاق نظر برای در هم تنیده دانستن #عدالت و #توسعه رو به افزایش است، به گونه‌ای که در دو دهه‌ی گذشته حداقل ۵ نفر به خاطر کارهایی که در این حیطه کردند جایزه #نوبل گرفتند.

🔻علامه حکیمی نکته‌هایی در کتاب #منهای_فقر خود آورده است که می‌توان گفت برخی به خاطر باز کردن آن افق‌ها نوبل گرفته‌اند. یکی از حیاتی‌ترین بحث‌هایی که آنها مطرح کرده‌اند این است که ساختار از افراد مهم‌تر است. آنها از دریچه #علم این را فهمیدند، اما علامه #محمدرضا_حکیمی این مهم را از دریچه دین دریافته بودند.

🔻او از طریق #قرآن و #سنت تجربه‌ای که حدود ۲۰۰ سال طول کشید که برجسته‌ترین متفکران به جمع‌بندی آن برسند، در اختیار ما قرار داد. حال اگر ما آن مسائل را دنبال نمی‌کنیم، به مسئولیت شناسی خودمان بر می‌گردد.

🔻دیتون می‌گوید فقر محصول حکومت ضعیف، سیاست‌های غلط و نهادهای ناکارآمد است. از این دریچه آثار حکیمی را بخوانید، متوجه می‌شوید که آن را به صورت یک امر مسلم دینی در اختیار ما قرار داده است.

🔻بحث‌هایی که علامه حکیمی در زمینه‌ی مسئولیت #حکومت در مورد فقر، فساد و نابرابری مطرح کرده است بسیار تکان دهنده است. ما باید این زحمات را یک قدم جلو ببریم.
آیا مسلمانان عدالت باور ما می‌دانند که بزرگترین متفکران علوم انسانی و اجتماعی به دلایل پرشمار نام قرن بیست و یکم را قرن عدالت اجتماعی گذاشته‌اند؟ یافته‌های کلیدی گزارش توسعه انسانی سال ۲۰۰۶ این است که هیچ عنصری به اندازه بی‌عدالتی و نابرابری‌های ناموجه در درون کشورها قادر به توضیح بحران جهانی آب نیست. ما باید افتخار کنیم به این مواریث که در اختیار داریم...

@Shariati_Group
🆔 @mohamadrezahakimi
🔅آیا معنای سخن شما این است که ما فقط با دو الگو برای #زن بودن روبروییم: زن سنتی در معنای زن امل عقب افتاده‌ای که #دین و #ایمان و #مذهب و سیاست‌اش را از سنن رایج و غلط جامعه و یا از مراجع تقلیدش می‌گیرد، یا زنی #مدرن و #غربگرا که جهت گیری‌های سکولاریستی و ضد سنتی و سیاسی و ایدئولوژیک‌اش را از فضای مجازی و مراجع رسانه‌ای آن سوی آب اخذ می‌کند؟

🔅آیا ما نمی‌توانیم به الگوی «زن ایرانی متفکر» آشنا با #سنت تاریخی خویش و امکانات نهفته در آن و نقاد #نیهیلیسم غرب بیندیشیم که با تکیه بر تفکر حکمی و فلسفی هم در برابر #ارتجاع مذهبیِ وطنی می‌ایستد و هم در برابر ارتجاع نظام #سرمایه‌داری جهانی و ارزش‌ها و #آزادی پوشالی آن؟

🔅آیا هر کسی که بکوشد فراسوی #دو_قطبی سازی‌های رایج کنونی بیندیشد و در راستای نیل به حرکت تاریخی اصیل، در پیش روی جامعه و زنان ما گام بردارد، نوکر حکومت است و از سرکوب جنبش اعتراضی #مردم به واسطه‌ی باتوم و تفنگ ساچمه‌ای و بازداشتگاه‌ها حمایت کرده و از جامعه‌ی #ایران برای کوشش‌هایش باید عذرخواهی کند؟!

🔅بر سر جامعه و مردم ما چه آمده است که دو قطبی سازی‌ها و ثنویت اندیشی‌های سیاسی و ایدئولوژیک جانشین «تفکر» شده و چشمانشان را کور کرده است؟

🔅من تا آنجا که جانی در رمق دارم در برابر #استبداد حکومتی و استبداد جامعه توده‌ای و روشنفکرانِ ناروشنفکر و سیاست پیشگان سیاست نااندیش، به نحو توأمان مقاومت خواهم کرد و کماکان اعتقاد دارم که مسیر صحیح و حقیقی این کشور از افقی فراسوی این دوقطبی سازی‌ها و ثنوتیت اندیشی‌های حکومت/ معترض، #اسلام/ #لیبرالیسم، #فاشیست/ آزادیخواه و غیره عبور می کند. این افق تازه در آسمان سرزمین‌مان ایران آشکار شده است، لیکن سیاست زدگان و ایدئولوژیک اندیشانِ بیگانه از تفکر حکمی و فلسفی، در حال حاضر با هیاهوهای دروغین‌شان فضا را تیره و تار ساخته و می‌سازند، اما امر ایرانی و خرد ایرانی، در فراسوی این دو قطبی سازی‌ها، همچون آب‌های زیرزمینی در لایه‌های زیرین زمین در حرکت است و در آینده‌ای نه چندان دور از لایه‌های زیرین خاک فوران خواهد کرد و برهوت عظیم دیارمان را، که هر روز بزرگ و بزرگ‌تر می‌شود، سیراب خواهد ساخت.
با عشق و احترام به تو و همه جوانان خشمگین و معترض سرزمینم...

@Shariati_Group

📚پاسخ قابل تأمل دکتر #بیژن_عبدالکریمی به یک منتقد
💢 درباره ایده «انقلاب ملی در انقلاب اسلامی»

•بخش اول / دکتر #بیژن_عبدالکریمی استاد #فلسفه دانشگاه آزاد اسلامی:
ضمن احترام به شخصیت علمی و تلاش‌های نظری دکتر #سیدجواد_طباطبایی، می‌کوشم در خصوص اظهارات ایشان پیرامون وقایع و ناآرامی‌های اخیر و طرح ایده «انقلاب ملی در انقلاب اسلامی» نکاتی را طرح‌ کنم:

🔸به نظر می‌رسد که مواجهه‌ی دکتر طباطبایی با #سنت تاریخی ما بیش از آنکه مواجهه‌ای فلسفی باشد، مواجهه‌ای #ایدئولوژیک است. ایشان در واقع #تجدد و عقل مدرن را مطلق می‌کنند و از چشم‌انداز خرد یونانی، تجدد و #مدرنیته به جامعه و #تاریخ ما می‌نگرند و هر آنچه که ما را به تجدد نزدیک‌ کند از عوامل رشد و بالندگی #تاریخ ما و هرآنچه که ما را از تجدد دور کند، عامل انحطاط ما می‌دانند. در واقع طباطبایی، به منطق شرق‌شناسان تن داده‌اند، و نگاهشان اروپا محور است و به همین دلیل، علی‌رغم احترامی که برای تلاش‌های سترگ‌ ایشان قائلم، لیکن باید اظهار کنم که ایشان نمی‌توانند تاریخ ما را به درستی مفهوم‌سازی کرده و به درستی به سرشت خرد ایرانی نزدیک شوند. در این راستا، ایشان تمام مؤلفه‌هایی که قوام‌بخش #هویت و خرد ایرانی است، اعم از «تفسیر معنوی از جهان»، #عرفان و خرد دینی ایرانی، را عامل انحطاط تلقی می‌‌کنند!

🔸دکتر طباطبایی اصلاً نتوانسته‌اند‌ به این حقیقت نزدیک‌ شوند که #ایران یکی از کانو‌ن‌های معنوی جهان است. درواقع، اگر این خرد معنوی را از ایران حذف‌ کنیم، چیزی از ایرانیت باقی نمی‌ماند. به دلیلِ همین نادیده‌ گرفتن خرد و هویت خاص و معنوی ایرانی است که ایشان سرمایه‌های بزرگ فرهنگی و اجتماعی‌‌ای چون #شریعتی یا #فردید یا فهم اندیشمندانی چون #هانری_کربن از ایران به منزلۀ یک سنت عظیم تاریخی و نوعی #انتولوژی را، به تبع #پوپولیسم حاکم بر جامعه، مورد سخت‌ترین و تلخ‌ترین حملات قرار می‌دهند. به نظر من، بی‌تردید، کربن، شریعتی و فردید، علی‌رغم انتقاداتی که احیاناً می‌توان به آنها داشت، ایران را به عنوان یکی از بزرگترین کانون‌های معنوی جهان درک‌ کرده، به خرد و امر ایرانی نزدیک‌ترند.

🔸متأسفانه نگاه تجددمآبانه، شر‌ق‌شناسانه، و منطق اروپاسالارانۀ [غرب‌زدگی مفرط] دکتر طباطبایی عزیز خود را در تحلیل مسائل اخیر نیز نشان داد. من می‌‌توانم با آقای طباطبایی همسو و همدل باشم که جامعه‌ی جدیدی در ایران در حال شکل‌گیری است و ایران جدیدی متولد شده‌ است. اما به گمانم ما با دومین شکاف تمدنی خودمان مواجه شده‌ایم، بدین معنا که اگر با رویارویی با مدرنیته در صدر تاریخ #مشروطه و قبل از آن وجدان اجتماعی‌ـ‌‌تاریخی ما شکاف برداشت و برج و باروهای قلعه #ایمان سنتی برسر سوبژه مدرن نوظهور ایرانی ویران شد، امروز با ظهور جهان پسامدرن، ما با دومین شکاف تمدنی‌مان مواجه هستیم و همگام با نسل‌های جدید دومین شکاف‌ و گسست تاریخی و تمدنی‌‌مان از میراث، سنت، زیست‌جهان سنتی و هویت ملی و تاریخی‌مان تجربه‌ می‌شود. البته ما امروز فقط شاهد نوعی شکاف و گسست تاریخی نیستیم، بلکه نوعی خشم، کینه، نفرت و طغیان  نسبت به هویت اجتماعی‌‌ـ‌تاریخی و میراث و مآثر ما ظهور یافته است. با #انقلاب سال ۱۳۵۷، که قرار بود نوعی بازگشت به خویش صورت گیرد، متأسفانه به دلیل بسیاری عوامل داخلی همچون حاکمیت فرهنگ جهل و ظاهرپرستی مذهبی، انحصارگرایی دینی و تفسیر ایدئولوژیک از دین در قرائت‌های رسمی از امر دینی، تجسم مادی بخشیدن به ارزش‌های بزرگ باطنی و معنوی  و عدم درک حقیقت خرد ایرانی و همسویی‌های این عوامل بومی با عوامل جهانی‌ای چون ظهور جهان پسامدرن، بسط #سوبژکتیویسم متافیزیکی و دومین انقلاب صنعتی، یعنی تحولات در فناوری‌های اطلاعاتی و ارتباطی و شکل‌گیری شبکه‌های جهانی شاهد بروز نوعی خودزنی و خشم و نفرت نسبت به هر آن چیزی هستیم که متعلق به خودمان است، خشم و نفرتی که به لحاظ اجتماعی و روان‌شناختی کاملاً قابل فهم است لیکن به لحاظ متافیزیکی و تاریخی به‌ هیچ‌وجه قابل تأیید نیست.

🔸در همینجا، باید متذکر شوم که هیچ یک از جریانات فکری و اجتماعی ما، اعم از حوزه‌های علمیه، گفتمان انقلاب، حاکمیت سیاسی و نیز دانشگاه‌‌ها، روشنفکران و #اپوزیسیون ما از جمله خود دکتر طباطبایی و اندیشه‌های ایشان به هیچ وجه آمادگی مواجهه با بحران‌های ایران جدید را نداشته و نداریم. متأسفانه، اپوزیسیون ما و اکثر قریب به اتفاق روشنفکران از جمله آقای سیدجواد طباطباییِ نیز، که همواره کوشیده‌اند بر خلاف روشنفکران، مواجهه‌ای فلسفی با مسائل داشته، از رویکردهای سطحی و ایدئولوژیک فاصله گیرند، اسیر مواجهه‌ای احساسی و ایدئولوژیک با جامعه ایران شده،

@Shariati_Group
🔻 ادامـه
🔴 سکوت معنادار شبه روشنفکریِ وطنی!

🔹پدیده افشاگرانه‌ی غائله #فلسطین بصورت اعم، و ماجرای #طوفان_الاقصی و جنایات بی‌بدیل یک رژیم نامشروع مافیاییِ بین‌المللی با حمایت عریان و بی‌سابقه حکام غربی از آن بصورت اخص، برای بسیاری از اهل تدبیر و تحقیق در حوزه‌ی تبارشناسی و #جامعه‌شناسی سیاسی و اهالی رسانه، ″سنگ محک″ و شاخص و میزانی بود برای درک عمیق‌تر و بنیادین‌تری از معضل اسیر شدگان در مارپیچ سکوت سیاسی و اخلاقی و معرفتی.

🔹اهل نظر به روشنی می‌دانند که جنگ غزه، و اساساً پدیده نزاع #اسرائیل و فلسطینیان در چند دهه‌ی گذشته، جدای از مجادلات حقوقی و قضایی و سیاسی، بنوعی#جنگ روایت‌هاست!
در سایه‌ی ناتوانی مجامع جهانی و نقض آشکار قوانین بین‌المللی از سوی صهیونیست‌ها تاکنون جنایات فجیعی در سطح ″نسل‌کشی″ پدید آمده که این اتفاق فی‌الواقع عجز #سازمان_ملل و دیگر نهادهای بظاهر بین‌المللی در بحث #حقوق_بشر و #آزادی بیان را نشان می‌دهد.  

🔹جنگ غزه تنها جنگ موشک و بمب نیست، بلکه جنگ رسانه‌ها، جنگ روایت‌ها و افکار عمومی جهانی است. آنچه رژیم اشغالگر را این روزها به واهمه انداخته، توان روایتگری محور مقاومت و رسانه‌های مستقل است. غزه اکنون میدان تقابل روایت‌هاست؛ میدانی که سیاست‌های مزورانه و دوگانه دنیای غرب را بار دیگر آشکارتر کرده است؛ اما جای اهالی قلم و اندیشه و روشنفکران ایرانی در این ماجرا دقیقاً کجاست...!؟

🔹بیش از ۷۵ سال است که مردم فلسطین به جای غرب وحشی تقاص جنایات این جرثومه‌ها را پس می‌دهند. اما امروز ریاکاری و بی‌شرمی این جانوران، که روی بی‌حافظگیِ ما حساب کرده‌اند، از حد تحمل فراتر رفته‌ست. اما چرا بسیاری از جماعت جامعه‌ی روشنفکری و اهالی قلم و رسانه که به شکلی غیر ساختار‌مند به یک قبیله فکری و نوعی سکت(sect‌) اجتماعی غیر متمرکز مبدل شده‌اند، یا تا همین امروز روزه سکوت و کم‌توجهی پیشه کرده‌اند! یا آنچنان مواضع سهل و ساده‌ای درپیش گرفته‌اند که آدمی را در فکر فرو می‌برد که آیا این افراد همان‌هایی نبودند که یک سال پیش بر سر ماجرای جنگ #روسیه با نماینده‌ی #ناتو (#اوکراین) چه قلم‌فرسایی‌هایی که نکرده و اعلام انزجار و مواضع تند و سریع اتخاذ می‌کردند!!؟ حال چه شده است که همین جماعت دل‌رحمِ نازک نارنجیِ مدافع بشر ″غربی″، پس از چند هفته سکوت معنادار درباره‌ی جنایات هولناک بشری و ضد انسانیِ رژیم جنایتکار #اسرائیل در #غزه، یا خاموش و لب فروخفته مانده‌اند، یا همچون برخی از عناصر فعال این جبهه، با عبارات کلی‌گویانه صرفاً ذات تاریک و پلید «جنگ» را محکوم کردند و همچون یک ناظر ناآشنای بی‌طرف، چشم بر همه‌ی این جنایات نابرابر و نا‌متوازن بسته و جهت خالی نبودن عریضه و رفع تکلیف اجتماعی! صرفاً لعن و نفرین بر جنگ و بانیان آن می‌کنند (آنهم در زمانه‌ای که در قلب پایتخت‌های کشورهای غربی، تظاهرکنندگان غربی به روشنی و آشکارا خود را حامی مظلومان فلسطینی و مردم مستأصل غزه معرفی می‌کنند و در کف خیابان‌های #اروپا و آمریکای شمالی، رژیم کودک کش صهیونیستی را خطاب قرار می‌دهند و محکوم می‌کنند!)، اما جماعت پرادعای روشنفکر نمای ما، یا در قامت یک فعال سیاسی - اجتماعی تجدیدنظر طلب در داخل کشور ظاهر می‌شوند که با کلیه‌ی سیاست‌های داخلی و خارجی نظام حاکم زاویه دارند و هر مسئله‌ی داخلی یا خارجی را وجه‌المصالحه‌ی تسویه حساب‌های خود قرار می‌دهند و به سیاق برخی از مدیران و مسئولان جریانات سیاسی اسبق در کشور، یکی به نعل و یکی به میخ می‌زنند و دایما در سودای سیاست بازی و بده بستان‌های جناحی و حزبی و رانتی خود، از هر واقعه و رخدادی جهت کسب امتیاز بیشتر سود می‌جویند، و یا رسماً پرچم براندازی و دشمنیِ سیاسی و راهبردی با نظام را بلند کرده‌اند و عملاً در تقابل مستقیم با کلیت ساختار #ایران و #انقلاب_اسلامی و تفکر اسلامی قرار دارند،

🔹اما طیف دنباله‌روهای میدانی عناصر #برانداز ضد ایرانی که عمده آگاهی سیاسی و فلسفی و اجتماعی‌اش محصول چند برنامه شبکه‌ی در شرف انحلال «من و تو» و «اینترنشنال» و چند صفحه اینستاگرامی و تلگرامی است، نه از #تمدن «ایرانی-اسلامی» چیز خاصی می‌دانند و نه شناخت درستی از اجتماع سیاسی و #تاریخ و #فرهنگ و #سنت دارند؛ این جماعت مقلد آموخته‌اند که همچون طوطیان سخنگوی تریبون‌ها و رسانه‌های ضد ایرانی خارج‌نشین عمل کنند و بازتاب دهنده‌ی افکار و نشخوارکنندگان محصولات رسانه‌ای آن‌ها باشند.

@Shariati_Group
🔻ادامه
Forwarded from عکس نگار
📙نظریه انتقادی دین: از مکتب فرانکفورت تا تفکر رهایی بخش اسلامی

#معرفی_کتاب

🔸داستین جی. برد استاد دانشگاه اولیوت کالج در میشیگان آمریکاست. کتاب جدید او با عنوان «نظریه انتقادی دین: از مکتب فرانکفورت تا تفکر رهایی بخش اسلامی» سنتزی نظری از مکتب فرانکفورت و نظریه انتقادی #شریعتی است. پروفسور داستین جی. برد از شاگردان مبرز رودولف سیبرت است که از آخرین بازماندگان و متألهین انتقادی مکتب فرانکفورت در آمریکاست که آثار بی‌شماری در باب شریعتی و سنتز بین مکتب فرانکفورت و مکتب #حسینیه_ارشاد نگاشته است. این #کتاب مجموعه مقالاتی در باب نظریه انتقادی مکتب فرانکفورت به ادیان نبوی، به ویژه یهودیت و مسیحیت است.

🔸نگارنده این اثر در شرح دیدگاه خود بیان می‌کند: حسینیه ارشاد از دو جهت شباهت بسیاری به مکتب فرانفکورت دارد؛ هم مانند مکتب فرانکفورت یک مکان فیزیکی است و هم مهم‌تر از آن یک مکتب فکری است. در این مکان گروهی #روشنفکر منتقد به وضع موجود، بر اساس منابع #اسلام و غیراسلامی متعدد، اندیشه‌ورزی می‌کردند. اگر چه پژوهشگران این حسینیه که به درستی توسط #علی_شریعتی نمایندگی می‌شوند، در همه موارد با یکدیگر هم نظر نبودند، اما مسیر کاری همه‌ی آن‌ها در رهایی بخشی به #مردم بوده است. این رهایی به معنای رهایی از #سنت، #دین و موارد مشابه که در غرب مطرح است، نیست، بلکه آن‌ها روحیه نبوی اسلام اصیل را به مردم می‌آموختند؛ روحیه‌ای که #ظلم، بی‌عدالتی و نابرابری را نمی‌‎پذیرد و در برابر آن #قیام می‌کند.

📖 انتشارات Ekpyrosis

@Shariati_Group
📕 شریعتی و تفکر معنوی در روزگار سیطرۀ نیست انگاری

#معرفی_کتاب

در جهانی که به باور متفکران بزرگ عصر وصف کلی آن سیطرۀ #نیهیلیسم و گسترش خداناباوری است، اهل نظر برای رؤیت و تجربت کورسویی از چراغ معنا و #معنویت نمی‌توانند و نباید چشم به سپهر #سیاست بدوزند. با ظهور عالم جدید، مردمانی که دورۀ تن‌آسایی‌شان در بستر گرم و نرم #سنت به سر آمده است لاجرم بر می‌آشوبند و خوابشان آشفته می‌شود. اهل تفکر هم اگر چه نباید به راهی بروند که تودۀ #مردم می‌روند، اما ایشان هم محدودیت‌های خودشان را دارند و هنگامی که با تعارضات تاریخی خویش و افق دوران مواجهه پیدا می‌کنند، طرح‌های خاص خویش را می‌افکنند. در این #کتاب ضمن بازخوانی انتقادی متون #شریعتی، به تحلیل گفتمان وی به‌عنوان گفتمانی فراسوی تفکر #تئولوژیک و #سکولار می‌پردازیم، تا با آرای این متفکر ایرانی به نحوۀ دیگری از تفکر بیاندیشیم، تفکری که به دام #بنیادگرایی نمی‌افتد و به #سکولاریسم و نیز عرفان‌های نوظهور تن در نمی‌دهد...


📚 نویسنده: دکتر #محمدحسن_علایی
📖 چاپ اول | نشر نقد فرهنگ
🛒 خرید آنلاین این کتاب

@Shariati_Group
📙 تشیع لندنـی

#معرفی_کتاب

▫️در مقدمه این #کتاب آمده است، یکی از تأکیدات قرآن کریم و سفارش بزرگان #دین در همه‌ی عصرها و نسل‌ها، حفظ وحدت و انسجام در سایه اعتصام به حبل الله است؛ اما این تأکید راهبردی و محوری #قرآن و #اسلام همواره مورد حمله و هجمه قرار گرفته و به وسیله‌ی دشمنان قسم خورده و نشان.دار خارجی و جهال داخلی در معرض تهدید جدی واقع شده است. مسئله‌ای به نام بدعت و موضوعی بنام انحراف و همین طور خرافات، حکایت از همین وحدت شکنی دارد که با نام‌های مختلف و ادبیات متنوع در #تاریخ اسلام از آغاز تا کنون خود را نشان داده است. فرقه‌هایی مانند #وهابیت، #شیخیه، #بهاییت، #خوارج، گروه‌های تکفیری #طالبان و #داعش و نوجریانی معروف به «جریان شیرازی» از جمله‌ی این موارد کهنه و جدید در طول تاریخ گذشته و حال ماست.

▫️با توجه به پیروزی‌های پی در پی جبهه #انقلاب_اسلامی در عرصه‌های مختلف داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی، نظام استکبار جهانی و #صهیونیسم بین‌المللی برای تضعیف این جبهه و ام القرای آن یعنی جمهوری اسلامی #ایران از هیچ توطئه‌ای فروگذاری نمی‌کند و مترصد حمله از مواضع مختلف به این #انقلاب حیات بخش است؛ خلق داعش در بین اهل #سنت و به وجود آوردن جریان معروف به #تشیع لندنی در بین شیعیان در همین راستا قابل تحلیل است...

@Shariati_Group

📖 نشر آوای تمدن
نويسنده: میکائیل جمالپور
📚 معرفی، ‌اهداف و برنامه‌های تشیع لندنی
«قیامت» و «معاد» یک «سنت» است؛ #سنت، یک #قانون خدایی حاکم بر هستی است و حاکم بر حیات و بر انسان. #قیامت و #معاد، در همین جهان در زندگی هر فردی هست، در زندگی هر جامعه‌ای، در هر عصری، هر تاریخی. وحی، #بعثت پیامبران و دعوت آنان به قیام برای «قسط» در هر زمانی، هر زمینی، صور اسرافیلی است که بر «قبرستان سرد و ساکت یک عصر» می‌دمد و روحی است که بر کالبدهای مرده، فضیلت‌های فلج شده و نبوغ‌های مدفون و انسان‌های مرگ‌زده و تنهایان زندان خفقان و سیاهی و پوسیدگی و مرگ بر پا می‌شود و «میزانی» بر پا می‌گردد و آدم‌ها بدان سنجیده می‌شوند و صف‌ها را از هم مشخص می‌گردند و جبهه‌ها در برابر هم قرار می‌گیرند و آنگاه، حق و باطل، خدمت و خیانت، زشتی و زیبایی، با هم درگیر می‌شوند و #جهاد آغاز می‌شود و حساب و کتاب و بهشت و دوزخ و...

📚 معلم علے‌شریعتے
مجموعه آثار ۳۴ / نامه‌ها

@Shariati_Group
″... مسیر تاریخ را #ناس بر اساس سنت‌های موجود در #جامعه و در #انسان به وجود می‌آورند و هرگونه تغییری معلول اراده امیال خوی و رفتار و اعمال «ناس» است که طبق سنن معین و تغییرناپذیر هر یک از آنها انعکاس و اثر قطعی و مسلم در #اجتماع و #تاریخ دارد. بنابراین در یک فرمول ناس + سنت = بنیان جامعه و موتور تاریخ ″تِلْكَ أُمَّةٌ قَدْ خَلَتْ ۖ لَهَا مَا كَسَبَتْ وَلَكُمْ مَا كَسَبْتُمْ ۖ وَلَا تُسْأَلُونَ عَمَّا كَانُوا يَعْمَلُونَ″ (آنان امتی بودند که گذشتند. آنان را دست آورد خویش است و شما را دست آورد خویش؛ و شما را از آنچه آنان می‌کردند بازنمی‌پرسند.) لَيْسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَى... (آدمی را جز آنچه خود کوشیده است، نیست).
كُلُّ نَفۡسِۭ بِمَا كَسَبَتۡ رَهِينَةٌ ( هر كس در گرو دست آورد خویش است). نه تنها افراد انسانی، بلکه اجتماع نیز چنین است. إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ (خدا آن چه را در قومی هست دگرگون نمی‌سازد تا آنگاه که آنان آنچه را در روانشان هست، دگرگون سازند). در اینجا اختلاف میان مشیت الهی به تعبیر کاتولیکی و تعبیر اسلامی آن مشهود است. تغییر و تحول جامعه معلول مشیت خدا نیست؛ معلول تغيير و تحول اخلاقی و روانی خود جامعه است و همین مشیت خدا است و نیز همین خود یکی از «سنت»ها است. در این آیه، مسأله‌ی دیگری نیز مطرح است و آن نقش عامل پسیکولوژیک است در جامعه و تاریخ، این خود مکتب بزرگی است که محور اساسی بسیاری از علوم انسانی را روان شناسی می‌داند منتها در اینجا چنان که می‌بینیم، سخن از روانشناسی اجتماعی و قومی است؛ برای فهم معنی دقیق #سنت رجوع کنید به #قرآن کلمات سنت و آیه...″

@Shariati_Group
📚 معلم علے‌شریعتے
مجموعه آثار ۲۰ / چه باید کرد
📕 «حسین وارث آدم»

🔸این #کتاب نیز مثل اکثر قریب به اتفاق آثار #شریعتی در راستای تلاش او به منظور احیا و بازخوانی #سنت تاریخی ما در دورانی است که #فرهنگ و تفکر #مدرن در حال بسط و سیطره کامل، و فرهنگ و تفکر سنتی رو به اضمحلال بوده است. همچنین شریعتی به واسطه‌ی بازخوانی مفهوم «شهادت» خواهان نزدیک شدن به وجدان مغفوله‌ی جامعه و دعوت افراد خو کرده به اخلاق ذلت و بردگی به نوعی اصالت و خودجوشی بوده است.
در روزگار ما به تبع سیطره #مدرنیته و تمدن متافیزیکی غرب معنای متافیزیکی از #حقیقت در سراسر جهان سیطره یافته است. اما در سنن دینی و معنوی شرقی حقیقت معنای کاملاً متفاوتی داشته و «حقیقت» و «حضرت حق یا امر متعالی» در وحدت و این‌همانیِ شان مورد تفکر قرار می‌گیرد. در همه‌ی سنن دینی، شرقی و معنوی یکی از نشانه‌های باورمندی به وجود حقیقت و وفاداری با عهد و پیمانی که میان #انسان مؤمن متفکر با حقیقت وجود دارد، آمادگی فرد مؤمن و متفکر برای مواجهه‌ای انتخابی و آزادانه با پدیده «مرگ» است. در سنت تاریخی خود ما نیز «شهادت»، یعنی مرگ در راه #خدا و #ایمان به خداوند در همین سیاق، یعنی بر اساس درک خاصی از حقیقت و وجود پیوندی ازلی و ابدی میان فرد مؤمن با خداوند باید فهمیده شود. البته باید توجه داشت که «شهادت» و «آمادگی برای شهادت» از ارزش‌های بسیار متعالی سنن دینی و معنوی از جمله #اسلام و #تشیع و حتی سنن غیردینی بوده است. حتی #سقراط که یکی از بنیان گذاران سنت متافیزیک یونانی است، #فلسفه را «مشق مرگ» و آماده شدن برای رویارویی با مرگ می‌داند.

🔸کتاب «حسین وارث آدم» یکی از زیباترین و عمیق‌ترین آثاری است که در #تاریخ گذشته و حال ما در خصوص #شهادت به تحریر درآمده است. در این اثر غنا و گستردگی فرهنگی و عمق آگاهی و #خودآگاهی تاریخی شریعتی به خوبی خود را نمایان می‌سازد. در «حسین وارث آدم» شریعتی می‌کوشد تا بر اساس درکی وجودی (اگزیستانسیالیستی) شهادت را از یک باور بومی، قومی و فرقه‌ای که صرفاً مورد اعتقاد شیعیان است، به یک نحوه نگرش و به یک #فلسفه_تاریخ برای همه‌ی آن کسانی تبدیل کند که راهی برای نجات انسان از بردگی و اسارت جست وجو می‌کنند.

🔸اثر شریعتی مواجهه‌ای وجودی (اگزیستانسیالیستی) با مقوله مرگ خودآگاهانه و انتخابی(شهادت) و نه رویکردی تاریخی یا تئولوژیک با رویداهای #عاشورا است. شریعتی اعتقاد داشت که در نگرش شیعی نوعی فلسفه تاریخ وجود دارد و این فلسفه تاریخ خود را در «زیارت وارث» آشکار می‌سازد. او خواهان درک حماسه‌ی کربلای حسینی بر اساس نوعی فلسفه تاریخ بشری، خارج از باورهای قومی، اعتقادی و کلامی بود...

@Shariati_Group

📚 از نظرگاه دکتر #بیژن_عبدالکریمی
💠 نهضت روشنفکری و سکولاریسم ما

📌سوره مبارکه الحجر: ١٣ـ١٠
«و بدرستی که پيش از تو رسولانی را بسوی اقوام پيشين فرستاديم(١٠) و نفرستاديم رسولانی جز اينکه اقوام پيشين آنها را استهزاء کردند(١١) بدين سان آن استهزاء را در قلوب مجرمان راه می‌نماييم(١٢) آنها بدان ايمان نمی‌آورند و بدرستي که سنّت پيشينيان نيز همينگونه بوده است(١٣)».

⭕️ چرا حضرت حق تعالی با وقوف به اينکه «نفرستاديم رسولاني جز اينکه اقوام پيشين آنها را استهزاء کردند» باز هم رسولی به قوم ديگری می‌فرستد و کماکان همان #سنّت يا #سياست ارسال رسل برای هدايت را پی می‌گيرند؟

حضرت حق سپس سنّت مستدامی را در ميان اقوام بشری اعلام می‌فرمايد: بدرستی که ”سنّت پيشين اقوام“ بشر اين‌گونه بوده که «آنها بدان #ايمان نمی‌آورند».

⭕️ موافق نگرشی مدرنيستی، برخی قائلند که اقبال و اکراه ”مردم“ است که بايد مبنای تشخيص #حق و #باطل قرار گيرد. اگر چه هيچ‌گاه اين موضعگيری بسيار بنيانی بدين صراحت بيان نمی‌شود، ليکن اعراض #مردم از رسالات و رسولان را ميزانی برای ارزيابی توفيق و بنحو ملفوفی حقانيت رسولان و اديان الهی می‌دانند.

⭕️ واضح است که در اينجا سنگ بنای فوق‌العاده سرنوشت‌ساز يا سرنوشت‌سوزی گذاشته می‌شود: اقبال و اعراض اقوام و خلايق می‌شود ميزان يا آزمونی برای حقانيت يا بطلان هر حرف و حديثی، منجمله رسالات الهی.

⭕️ دست کم يک علّت اينکه چرا سنگ بنای بنيانی‌ای در عصر روشنفکریِ(همان عصر #عقل) قرن هجدهم #اروپا گذاشته شد اينست که انديشمندان و بويژه فلاسفه‌ی اروپا و عموم اصناف و اقشار تحصيلکرده رويهمرفته از نقش آباء و اصحاب #کليسا در امر حکمرانی و عرصه سياست بيزار و گريزان شده بودند. آنها سپس از اين سابقه بسيار ناگوار و عسرت‌آميز اصحاب کليسا در امر #حکمرانی و سياست گام بنيانی‌تری برداشته بطور کلّی با هر نوع بينش و ارزش‌های دينی هم وداع کردند. و چنين شد که نفی ارزش‌ها و بينش‌های دينی از عرصه حکمرانی و سياست، موسوم به #سکولاريسم، در اروپا و تدريجا در ساير ممالک پذيرفته و شايع شد.

⭕️ اينک سوالات چندی جوانه می‌زند. نخست اينکه آيا رفتار و عملکرد برخی افراد يا صنفی تحت عنوان روحانيان و اصحاب کليسا را می‌توان همان ارزش‌ها و بينش‌های دينی محسوب کرد؟

⭕️ دوم، و فوق‌العاده بنيانی‌تر، بر چه اساسی و يا با توجه به چه ميزان يا موازينی مصاف ميان رسالات الهی و رسل از طرفی، و اقوام از طرف ديگر را بايد قضاوت و ارزيابی کرد؟ بفرض که مدعيان نمايندگی دين الهی ـــ موسوم به روحانيان يا کشيشان ـــ در برخی، بسياری، و يا حتی تمام مواقع که در امر حکمرانی سياسی ورود کرده‌اند جز عسرت و ظلمت و ترويج اِفساد و #فقر و محروميت و اشرافيگری به بار نياورده‌اند. آيا می‌توان اعراض و انکار مردم را مبنايی يا ميزانی برای بطلان رسالات الهی پنداشت؟

دکتر #سعید_زیباکلام - عاشورای حسينی / تيرماه ١۴٠٣      

@Kaateb313 ║ ڪـانون‌تفڪربرهـان
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔆🔷چپ هراسی: به نام لیبرالیسم ، به کام اندیشه استبدادی

🖥🎤گفتگو با:

سیاوش صفاری(دانشیار مطالعات غرب آسیا-دانشگاه ملی سئول)

🔹اخیرا حمله به موجودی به نام «چپ» سکه روز برخی مطبوعات رسمی کشور شده است. همنوایی تکراری آنها با برخی فعالان حوزه های سیاست، اقتصاد، بازار، تجارت و حتی دین نه جدید است نه بدیع. جریان اقتصادی راست افراطی، مطابق عادت چند ده ساله اش به جای پاسخگویی درباره نتایج حاکمیت مطلقش بر اقتصاد کشور در همۀ سطوح و‌ دولت ها در ۳۵ سال گذشته و در برخی سطوح در دهۀ قبل از آن، حمله به موجودی ناموجود در ساختار قدرت به اسم «چپ» را ادامه داده است. مؤتلفین فکری این جریان در شاخه هایی متعارض  در داخل و خارج از این حمله حمایت کرده اند. 

🔸"بنیاد فرهنگی دکتر علی شریعتی" گفتگوهایی را با پژوهشگران حوزه های مختلف علوم انسانی درباره نسبت آرای جریان چپ، تفکرات چپ مذهبی و علی شریعتی با بیلان چهل و چند سالۀ سیاست و اقتصاد مستقر انجام داده است تا روایتی دموکراتیک تر از دیروزی که یک دست و تک پارچه تعریف می شود، ممکن گردد.
#نئولیبرالیزم
#چپ
#نئوشریعتی
#ناسیونالیزم_صفوی
#سنت_گرایی
#نوصفوی_گرایی
#بنیاد_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔆🔷نئولیبرال ها علیه دموکراسی

🖥🎤گفتگو با:

آرمان ذاکری ( جامعه شناس)

🔹اخیرا حمله به موجودی به نام «چپ» سکه روز برخی مطبوعات رسمی کشور شده است. همنوایی تکراری آنها با برخی فعالان حوزه های سیاست، اقتصاد، بازار، تجارت و حتی دین نه جدید است نه بدیع. جریان اقتصادی راست افراطی، مطابق عادت چند ده ساله اش به جای پاسخگویی درباره نتایج حاکمیت مطلقش بر اقتصاد کشور در همۀ سطوح و‌ دولت ها در ۳۵ سال گذشته و در برخی سطوح در دهۀ قبل از آن، حمله به موجودی ناموجود در ساختار قدرت به اسم «چپ» را ادامه داده است. مؤتلفین فکری این جریان در شاخه هایی متعارض  در داخل و خارج از این حمله حمایت کرده اند. 

🔸"بنیاد فرهنگی دکتر علی شریعتی" گفتگوهایی را با پژوهشگران حوزه های مختلف علوم انسانی درباره نسبت آرای جریان چپ، تفکرات چپ مذهبی و علی شریعتی با بیلان چهل و چند سالۀ سیاست و اقتصاد مستقر انجام داده است تا روایتی دموکراتیک تر از دیروزی که یک دست و تک پارچه تعریف می شود، ممکن گردد.

#نئولیبرالیزم
#چپ
#نئوشریعتی
#ناسیونالیزم_صفوی
#سنت_گرایی
#نوصفوی_گرایی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی

🆔 @Shariati_SCF