گروه شریعتی
562 subscribers
1.66K photos
554 videos
66 files
1.56K links
به نام خداوند حقیقت، زیبایی و خیر

🌐 نشـانی ما در فیس بوک:
Facebook.com/shariati.group

📩 تماس با ما:
Shariati.group@Gmail.com
Download Telegram
🟤 جای خالی خط فکری ملی - مصدقی

🔅طی روزهای اخیر و در هنگامه سفر رئیس‌جمهوری ایران به #روسیه جهت تحکیم وحدت! و ایجاد یک نمایش دوجانبه در عرصه بین‌الملل برای توازن قوا در منطقه و تسهیل مناسبات طرفین دیدار و... حجم گسترده‌ای از اعتراضات، انتقادات، تسویه حساب‌ها و حتی تمسخرها و گوشه و کنایه‌ها در فضای سیاسی و اجتماعی به راه افتاده است که عمده این تهاجمات به دولت، بازتاب و واکنش مخالفان به عملکرد و مواضع جناح هوادار دولت انقلابی بود که عملاً در دفاع همه جانبه از سیاست‌های کلان حاکمیت و استقرار خط فکری نسبتاً متأخری است که موجبات واکنش‌ها و انتقاد و استحضای مخالفان دولت و سیاست‌های کلی حاکمیت را فراهم آورد.

🔅در این میان اما، چیزی که همواره مغفول مانده و حتی عامدانه سعی می‌گردد پنهان و ناگفته باقی بماند، خط فکریِ #ملی و مشی مردمی در امرسیاسی است که همواره در این زد و خوردهای جناحی - سیاسی، به انزوا رانده شده و کم مخاطب باقی می‌ماند...

🔅جدال اما بر سر دو خط فکری متفاوت و گاه متضاد است؛ حل شدن در غرب، یا بلعیده شدن توسط شرق!
هرچند همیشه هر دو طرف دعوی پشت نقاب منافع ملی، مصالح نظام حاکم، مناسبات استراتژیک، بحران‌های موجود و شرایط و جو حاکم بر جهان سیاست، پنهان می‌شوند و به توجیه اهداف و افکار خود می‌پردازند، اما از آنجاکه خانه همیشه از پای‌بست ویران است و ریشه‌یابیِ عمیق این تمایلات سیاسی - امنیتی - ایدئولوژیک، ما را همواره به بحران مشروعیت و خلأ هویت ملی- مردمی می‌رساند، لذا پر‌ بی‌راه نیست که این سلسله رخدادهای تاریخی و پرترکرار در کشور را از زاویه و دیدگاهی متفاوت بررسی نماییم.

🔅در برخی از این نقدها ذیل تصویر پوتین و قذافی درکنار هم آمده بود که در سال ۲۰۰۸ میلادی وقتی ولادیمیر #پوتین به استقبال #قذافی در فرودگاه #مسکو رفت، قذافی درخواست اقامه #نماز در مسجد جامع مسکو را داشت! و پوتین هم با این امر موافقت کرد! و اجازه داد درب مسجدی که سال‌ها بسته بود را باز کنند و حتی برای قذافی از مناره‌های آنجا اذان هم پخش کنند!، عصر همان روز قرارداد چند صد میلیون دلاری منعقد و فروش سلاح و هواپیماهای سوخو به لیبی آغاز شد. دو سال بعد وقتی قذافی دنبال جایی برای فرار از دست مخالفان و انقلابیون بود، پوتین حتی پاسخگوی تماس‌های تلفنی او هم نبود...
این روایت را منتقدان دولت فعلی درحالی مطرح می‌کنند که در مذاکرات بی‌فرجام موسوم به برجام، طیف #اصلاح_طلب و میانه‌روی حاکمیت موفق شد تا با آمریکایی‌ها و سران اروپای غربی به نتایجی نیم‌بند دست‌یابند؛ اما از دیدگاه محافل سیاسی حامی دولت وقت و طرفداران برجام (در داخل و خارج از کشور) هیچ‌گاه مسئله مفاد مطروحه در متن و بطن برجام پررنگ نشد و اصولاً ارتباط تنگاتنگ با مغرب زمین، نشست و برخاست‌های متنوع و رنگارنگ دستگاه دیپلماسی و نمایندگان دولت با پلیدترین سران نظام سلطه جهانی، کوچکترین اهمیتی نداشت و این بده‌بستان‌های عمدتاً مخفی با محافل و نهاد‌های به ظاهر بین‌المللی نیز کوچک‌ترین دغدغه‌ای برای آن‌ها محسوب نمی‌گشت!

🔅حال اما بازی عوض شده است و اینبار مخالفان برجام و دولت‌های گذشته بر مسند امور و کرسیِ قدرت تکیه زده‌اند. نگاه و استراتژی این‌ها نیز فرار از غرب و در آغوش کشیدن شرق است. این رفت و برگشت‌های سیاسی اما تنها معطوف به دوران فعلی نمی‌شود؛ چرا راه دوری برویم. درآستانه سالگشت #انقلاب بهمن ۵۷ هستیم و همین داستان چند دهه قبل نیز برای پادشاه #ایران که اصطلاحاً «بزرگ ارتش‌داران» نامیده می‌شد و بعنوان بزرگ‌ترین و قدرتمندترین متحد استراتژیک ایالات متحده #آمریکا در کل منطقه شناخته می‌شد، رخ داد..!

🔅زمانیکه #محمدرضا_پهلوی برای فرار از مملکت خویش و نیز پیگیری مراحل درمان پزشکی خود به #آمریکا متوصل شد، تنها پاسخی که شنید، اجازه موقت بستری (پنهان شدن آبرومند!) در یک مرکز روانی دورافتاده در یک ایالت درجه چندم با تحقیرآمیزترین برخوردها و فشار‌های امنیتی - سیاسی بود و نهایتاً هم اخراج او و خانواده‌اش از آمریکا و...

🔅حتی پیش‌تر از محمدرضا #شاه، پدرش رضاخان سردار سپه نیز به همین توهم توخالی حمایت بیگانه از قدرت سیاسی دچار شد؛ هرچند شرایط سیاسی دوران رضاخان به سبکی متفاوت بود، اما تجربیات دوره #مشروطه و برخورد ناامید کننده روس‌ها در طول #تاریخ معاصر کشور، جاه طلبانی همچون رضاخان را به دامان قدرت‌های غربی سوق می‌داد و حمایت و هدایت آشکار دولت فخیمه انگلستان از او و پس از آن پایان این حمایت از او، موجبات ظهور و نزول #پهلوی اول را فراهم آورد؛


@Shariati_Group
🔻 ادامـه
💢 شریعتی و پروسه اصلاح دینی

در روزگار دکتر #علی‌_شریعتی‌، مزرعهٔ فرهنگی‌ #اسلام به اصنافِ آفات مبتلا بود، و جامعه‌ی دینی ما رنجور از #جهل، #انحطاط و #تحجر. متولیان #مذهب که از جهلِ عوام تغذیه می‌کنند، انگیزه و رغبتی به اصلاحِ امرِ دین نداشتند. اساساً در آن دوران کمتر کسی‌ به اصلاحِ فکری – فرهنگی‌ جامعه می‌‌اندیشید. روشنفکران و سازمان‌های پیشرو عمدتاً به کار سیاسی، و آنهم مبارزه مسلحانه و قهر آمیز، روی آورده بودند. #شریعتی‌ از نادر روشنفکرانی بود که پس از تأمل و تعمق فراوان به این نتیجه رسید که در جامعه‌ای که #دین نه‌تنها #ایمان، بلکه #فرهنگِ مردم است، بدون #اصلاح_دینی، #انقلاب سیاسی محکوم به شکست است. هرچند شریعتی‌ تئوری منسجم و مدونی در باره #پروتستانتیسم دینی مدنظر خود بدست نداد، لیکن آثار وی نشان می‌دهد که پروژه اصلاحی‌اش دست کم بر ۳ رکن استوار بود:
۱) “بازگشت به خویشتن”،
۲) “استخراج و تصفیه منابع فرهنگی‌”،
۳) “تجدید بنای فکر دینی”.


شریعتی‌ هرچه در این مسیر پیش‌تر رفت، مخالفت روحانیون بلند پایه #شیعه با او شدیدتر شد، چون آنان #اصلاح را بدعت و حاملانش (روشنفکران) را خطری بالفعل برای امتیازات و موقعیت اجتماعی خویش می‌‌شمردند. بسیاری از آنان مطالعه و خرید و فروش آثار شریعتی‌ را تحریم کردند. در مقابل، نگاه و داوری شریعتی‌ دربارهٔ جامعه‌ روحانیت بسیار تیره و تار شد، و در نهایت رکن چهارمی در پروژهٔ اصلاح دینی وی پدید آمد: “اسلام منهای آخوند!" و تمایز آن با اسلام برآمده از معارف عالمان حقیقی دینی.

@Shariati_Group

🔊 شریعتی و اصلاح‌دینی

🔊 مبانی اصلاح‌دینی در نگاه دکتر شریعتی

🎙#حمید_انتظام
⭕️ چرا حاکمیت صدای "اساتید دانشگاه" و "روشنفکران" را نمی‌شنود؟

🔅برای پاسخ به این پرسش می‌توان راهی ساده برگزید و اینچنین استدلال کرد که حکومت "استبدادی" است و طبایع #استبداد با مشورت و گفتگو و #دموکراسی سر آشتی ندارد اما این پاسخ شاید برای ساده‌اندیشان و ناآشنایان با #فلسفه_سیاسی قانع کننده باشد، ولی صورت مسئله چنین نیست.

🔅به نظرم یکی از دلائل عمده عدم التفات #حاکمیت به فریادهای اساتید و قاطبه روشنفکران اینست که حاکمیت "تئوری قدرت" دارد و مبتنی بر آن آرایش نیروهایش و نهادهایش را چیده است و آن "ولایت فقیه" است، ولی روشنفکران و اساتید معترض نقد دارند، ناراضی هستند، فریاد می‌زنند و اعتراض می‌کنند و اعراض هم کرده‌اند، اما نظریه و تئوری قدرتی ندارند، بل به حاکمیت به انحاء گوناگون می‌گویند تئوری #قدرت و نهادهای برآمده از آن را واگذار و دموکراسی را بجای آن بنشان. ظاهر این سخن عامه‌پسند است ولی واقعی نیست، بل عوام‌فریبانه است.

🔅زیرا اولاً هیچ نظام سیاسی، تئوری قدرت و نهادهای برآمده از تئوری خویش را و از همه مهمتر قدرت خود را واگذار نخواهد کرد و نکته‌ی دیگر اینست که دموکراسی یک مفهوم کلی است و در عالم واقع سیاسی انواع و انحاء متکثری دارد و مادامیکه بصورت مفهومی بحث نکنیم ارجاع ما به دموکراسی بی‌معنی می‌باشد.

🔅یکی از مشکلات عمده روشنفکران و اساتید دانشگاهی که به وضع موجود سیاسی معترض هستند اینست که آنها فهمی درستی از فلسفه سیاسی ندارند و از آن بدتر وضع موجود را نمی‌توانند صورت‌بندیِ مفهومی کنند و به جامعه بگویند که مشکل قدرت چیست و منطق دفع قدرت حاکم چیست. اکثراً به تبع جریان #اصلاح‌_طلبی عدم حضور خویش در قدرت و مدیریت را مساوی با دیکتاتوری و فلاکت توصیف می‌کنند و این در حالیست که منطق جریان اصلاح طلبی صرفاً حضور در قدرت و مدیریت است و نسبتی با #توسعه و قدرت جامعه نداشته است.

🔅آنچه که باید به آن اندیشید این است که حاکمیت دارای "تئوری قدرت" است و بر اساس آن ساز و کار تمشیت امور کشور را مدیریت می‌کند و برای نقد این تئوری "منطق جابجایی نظریه" (و سپس تخریب نهادهای قدرت) نمی‌تواند راهگشا باشد، بل نیازمند فهم این نظریه در ساحت فلسفه سیاسی هستیم و سپس ارائه خوانش‌های #رهایی‌بخش از قدرت.

🔅اما آنچه نیروها و فعالین سیاسی امروز در #ایران انجام می‌دهند، تلاش برای متلاشی نمودن قدرت مستقر است و این "روش تخریبی" است و آنچه ما نیازمند آن هستیم "روش ترکیبی" است. تئوری قدرت مخالفان نظم مستقر در تمامی طیف‌های داخلی و خارجی آن مدل‌های مستقر در اروپای غربی و نظام سیاسی #آمریکا است و با این صورت‌بندی تا اطلاع ثانوی شاهد هیچ تحول بنیادین در جامعه ایران نخواهیم بود.


دکتر #سیدجواد_میری

@Shariati_Group
🆔 @seyedjavadmiri
″... در پایان کنفرانس قصد داشتم که پس از طرح #فلسفه نیایش و بویژه، نقش اجتماعی #نیایش شيعی در جبهه‌گیری تاریخی و #جهاد مستمر #عدالت‌ خواهانه‌اش، به عنوان مثال، چند نمونه از صحیفه[سجادیه] بیاورم و بر این اساس تجزیه و تحلیل کنم که فرصت نشد.

هنگام ترجمه‌ی کتاب "نیایش" پرفسور کارل، در فرانسه، با متدی که بدان اشاره‌ای کردم، خواستم متون اصيل «دعای اسلامی» را ارزیابی و تحقیق کنم و در این راه گامی مهم برگرفتم و طرح خام و أجمالى عناصر تشکیل دهنده آنرا در پایان ترجمه کتاب دادم، ولی برای تکمیل آن فرصتی پیدا نکردم.
چنانکه یکی دیگر از هدف‌هایم این بود که متون دعای اسلامی و بالأخص شیعی را -که فرهنگ #شیعه از این جهت سخت غنی است- با متون دعای مسیحی، زرتشتی، ودائی، یهود، بودیسم و غیره مقایسه کنم که این کار ماند!

اگر این کنفرانس بتواند دعوتی باشد از دوستان و همفكران فاضل و پژوهشگران آگاه و متعهد جامعه‌ی ما برای آغاز یا ادامه‌ی این کارها که در آروزی من ماند و اگر این اشارات و این طرح‌ها، ایده‌ای بدهد برای تحقیق در این کار، عقده این عدم موفقیت‌هایم تسکین یافته است و شاید این کار، در عین حال، کوششی باشد برای تبرئه #دعا در نظر شبه روشنفکران ما، و نیز #اصلاح #سنت راستین و زنده‌ی دعا در میان شبه مقدس‌های ما، و نیز قدمی در راه تغییر بینش منحط و انحرافی جامعه‌ی ما از دعا که خود عامل تخدير و انحراف و اغفال و نفی مسئولیت‌ها و احساس‌های کاذب و اغفال از عمل و از #آگاهی و وسیله‌ی برداشت غلط از مفهوم راستین و نقش مترقی #نیایش در روح و در جامعه‌ی امروز شده است. و اگر قبول داریم که اکنون، در میان عوام، دعـا غالباً با بینش و برداشت فعلی، اثری منفی دارد، پس کوشش در راه احیای #روح نیروبخش و نقش مترقی و آگاهی دهنده‌ و محرک "دعای اسلامی" و بویژه تحقیق و تحلیل منطقی این نقش و معرفی این متون و مشخص کردن عناصر انحرافی و دخیل در متون نیایش‌های مترقی و #کمال دهنده فکری و اجتماعی شیعه - که با دعا می‌اندیشیده و می‌آموخته و حرف می‌زد و مبارزه می‌کرده است. به کوشش سودمند و مترقی و در مسیر تعهد اجتماعی روشنفکران راستینی است که به آگاهی #مردم می‌اندیشند و از عوامل تخدير و انحراف ذهنی و سلب #مسئولیت اجتماعی و انسانی بیزارند...″

🔊 شنیدن فایل کامل صوتی سخنرانی

@Shariati_Group
📚 معلم علے‌شریعتے
مجموعه آثار ۸ / نیایش
🔵 سه عامل وضعیت فعلی کشور:
#نفوذ، #جهل مسئولین امر از بحران و #طمع الیگارش‌های موجود در ساختار #قدرت است.

🔹اگر ریل‌گذاری سه دهه‌ی گذشته #اصلاح نشود، به ته دره سقوط می‌کنیم.

🔹نگاه ایدئولوژیک و اقتصاد #نئولیبرالی تناقضی ندارند؛ چون #ایدئولوژی اساساً در خدمت سرمایه است.

🔹ما بارها به عملکرد فولاد مبارکه اعتراض کردیم، اما روزنامه‌ها کار نمی‌کردند.

🔹#انقلاب با شریعتی انجام شد، اما گفتمان #شریعتی همان ابتدا حذف شد. همان چیزهایی که شیخ فضل‌الله نوری می‌گفت را از زبان #مصباح_یزدی شنیدیم.

🔹#فساد، محصول نابه‌سامانی‌هاست و نابسامانی از اخراج #مردم از سیستم حکمرانی آغاز می‌شود.

🔹اشکال بزرگ نسل من این بود که ما فقط #براندازی کردیم و تصویری از این‌که الگوی #حکومت مناسب چیست، نداشتیم..!

🔹بخش خصوصی بیست سال است که سرمایه‌اش را از کشور خارج می‌کند چون امکان رقابت با بخش دولتی را ندارند.

🔹دولت سیزدهم ادامه‌ دهنده روندهای اشتباه قبلی است و نشان‌ دهنده این است که اراده‌ای فراتر از #دولت، پشت وضعیت اقتصادی #ایران است.

📚 دکتر #حسین_راغفر
تفسیر بحران اقتصاد سیاسی در ایران
پنجشنبه ۳ شهریور ۱۴۰۱

@Shariati_Group
🔴 کدام امر به معروف و نهی از منکر؟

آن «امر‌ به معروف و نهی از منکر»ای که #امام_حسین (ع)، می‌فرمایند که «ما قیام کردیم برای #اصلاح جامعه اسلامی، و اقامه امر به‌ معروف و نهی از منکر»، مقصود چسبیدن به یقه چهار تا محروم و بدبخت، یا چهار تا جوان بی‌پناه، یا چند تا دختر بدحجاب نیست، بلکه حرکت امر به معروف و نهی از منکر، در صورت اصلی خود، #قیام در برابر #ظلم و #ستم است، و خروش برداشتن در برابر سران حاکم و سروران اقتصادی و دیکتاتورهای مال (که جامعه ما امروز در چنگ ایشان گرفتار است!) و در برابر هر حاکمیتی که مجری #عدالت نـباشد!


📚علامه #محدرضا_حکیمی / کتاب #عاشورا و عدالت: ص۳۲

@Shariati_Group
🆔 @mohamadrezahakimi
🔴اصلاحات بدون عدالت؟! هـرگز!

#اصلاحات بدون اجرای #عدالت (و براساس مکتب‌های #اقتصاد #سرمایه‌داری) چیزی است که عاملان نفوذی #استعمار دیکته می‌کنند و‌ خواب و خیالی بیش نیست «الرعیه لایصلحها الا العدل- توده را جز عدالت چیزی #اصلاح نمی‌کند.» و جز بازگشت به عدالت، چیزی ننگ مفاسد جامعه‌های فاسد اقتصادی و اقتصادهای فاسد قارونی را برطرف نمی‌سازد.

📚 علامه #محمدرضا_حکیمی / مرام جاودانه - ص۴۷

@Shariati_Group
🆔 @allamehhakimi
📽 | ما باید راه خاص ایران را پیدا کنیم

♦️ما با این نسل جدید هیچ زبان مشترکی نداریم و روشنفکرانی که پشت این نسل آمده‌اند و به‌به و چه‌چه می‌کنند، نمی‌دانند با این نسل چگونه ارتباط بگیرند‌ و چگونه این وضعیت را تحلیل کنند.

♦️نمی‌دانیم این رخداد بسط #نیهیلیسم است، یک #جنبش است یا #انقلاب است؟ آیا در روزگار ما اساساً انقلاب امکان‌پذیر است؟ #آنارشیسم است؟ طغیان غرایز است؟

♦️ما باید راه خاص #ایران را پیدا کنیم. از هیچ کجای دنیا نه مالزی، نه قطر، نه نروژ و نه از سوئیس نمی‌توانیم الگو بگیریم و این راه را باید بسازیم و این از راه #تفکر ممکن است.

♦️برای #اصلاح جامعه، باید جامعه #قدرت پیدا کند و برای اینکه جامعه قدرت پیدا کند، بقای کشور و این حکومت می‌تواند کمک کند.
برای اینکه ایران بماند، باید این حکومت بماند.

♦️«تغییر» خواست ملی است و جمهوری‌ اسلامی و #گفتمان_انقلاب نه می‌تواند، نه حق دارد و نه اخلاقا می‌تواند در برابر این خواست مقاومت کند، وگرنه ما همه‌ی دستاوردهای‌مان را از دست می‌دهیم.

📚 گفت‌‌وگو از فرزاد نعمتی، خبرنگار گروه فرهنگ هم‌میهن با دکتر #بیژن_عبدالکریمی استاد #فلسفه

@Shariati_Group
💠 بشارت به منجی موعود و فلسفه‌ی انتظار در مسیر تاریخ بشری

#مبانی_شناخت_جهت‌گیری / ع.م

🔅با توجه به اوضاع و احوال کنونی جهان تردیدی نیست که جهان آتی به سوی سقوط و بشر به سوی زوال پیش می‌رود، از سویی دیگر درهای امید برای نجات از وضع کنونی بسته شده است و سازمان‌هایی که بدین منظور تشکیل شده‌اند کارایی لازم را نداشته و یا در مسیر درست از آنها استفاده نمی‌شود. اینجاست که هر فرد عاقلی نگران سرنوشت بشر است و می‌گوید، برای رفع نابسامانی‌ها و جلوگیری از این همه جنگ‌های خانمان سوز و رهایی یافتن از کشمکش‌های موجود جهان لازم است یک «حکومت واحد جهانی» براساس تثلیث #معنویت، #عدالت و #آزادی تشکیل شود.

🔅#انتظار در لغت به معنی چشم داشت و چشم به راه بودن و نوعی امید به آینده داشتن است. نتیجه‌ای که از معنای لغوی «انتظار» به دست میآید این است که اگر کسی کار خیر و شایسته‌ای انجام داده، منتظر است تا روزی فرا رسد و پاداش کار خیرش را دریافت کند و اگر کسی عمل زشت و ناهنجاری انجام داده، منتظر کیفر آن است.

🔅انتظار در #اسلام - به ویژه #مذهب #تشیع - عبارت است از #ایمان استوار بر #امامت و #ولایت حضرت ولی‌عصر و امید به ظهور آن حجت الهیِ وعده داده شده و آغاز حکومت صالحان. انتظار ظهور در اسلام، در واقع نوعی آمادگی است؛ آمادگی برای پاک شدن و پاک زیستن. آمادگی برای حرکتی مستمر و دائم توأم با #خودسازی و دگرسازی و زمینه سازی و سرانجام، آمادگی برای شرکت در #نهضت عظیم امام #مهدی که آغاز آن ظهور #منجی، و پایان آن شکست تاریکی و #ظلم و نتیجه‌ی آن، برپایی #حکومت #عدل الهی است.

🔅انتظار ظهور منجی #موعود دراصل یک عقیده‌ی عمومی و مشترک است و اختصاص به یک قوم و #ملت و #دین ندارد. ادیان و مذاهب گوناگونی که در جهان حکومت می‌کنند عموماً ظهور او را خبر داده‌اند، اگرچه در اسم او اختلاف دارند. اعتقاد به منجی و موعود جهانی یک اشتیاق و میل باطنی است.

🔅علی‌رغم تحریف کتاب‌های دینی ادیان گذشته، در بخش‌های زیادی از آنها به نمونه‌هایی از نویدهایی که توسط انبیای الهی به تمام امت‌هایشان رسیده است، بر می‌خوریم. در کتب عهد عتیق #تورات و ملحقات آن (زبور داود)، كتب عهد جديد (اناجیل چهارگانه و ملحقات آن) و کتاب‌های مقدس آیین‌های #زرتشت، #بودا، #هندو... که رهبران آنها خود را پیامبر آسمانی معرفی کرده‌اند نیز مباحث زیادی در زمینه‌ی منجی جهان بیان شده است.

🔅همواره آشفتگی اوضاع و ناامنی حاصل از فشار و تبعیض و ستم در جامعه، عقیده به ظهور منجی بزرگ جهان را تشدید نموده است. این شوق و انتظار دیرینه در لحظات فشار و اختناق تبدیل به التهاب سوزان و نیاز شدید می‌شود که خرمن اشتیاق #مردم را برای ظهور امام موعود شعله‌ور می‌سازد.

🔅در همین راستا هر دین و مذهبی با الهام گرفتن از سخنان انبیاء کتب آسمانی خود دم از «حکومت واحد جهانی» می‌زند و معتقد است که فردی مصلح خواهد آمد و جهان را پر از #عدل و داد خواهد کرد چنانچه پر از #ظلم و جور شده باشد.

🔅با بررسی افکار و عقاید ملل جهان باستان مانند: #مصر، #هند، #یونان و #ایران و نگاهی به افسانه‌های دیگر اقوام مختلف این حقیقت به خوبی نمایان است که همه در انتظار «مصلح موعود» به سر برده‌اند.

🔅فی‌المثل ایرانیان باستان معتقد بودند که
«گزراسپه» قهرمان تاریخی آنان زنده است و در #کابل خوابیده و صدهزار فرشته از او نگهبانی می‌کنند تا روزی که بیدار شود و #قیام کند و جهان را #اصلاح نماید. گروهی دیگر از ایرانیان می‌پنداشتند که «کیخسرو» پس از استوار ساختن شالوده‌ی فرمانروایی، دیهیم پادشاهی را به فرزند خود داد و به کوهستان رفته و در آن جا آرمیده است تا روزی که ظاهر شود و #اهریمن را از گیتی برهاند. زرتشتیان اعتقاد دارند که «سوشیانس»، #دین را در جهان رواج می‌دهد، #فقر و تنگدستی را ریشه کن می‌سازد، ایزدان را از دست اهریمن نجات داده، مردم جهان را هم‌فکر و هم‌گفتار و هم‌کردار می‌کند.

🔅مجوسی ها به زنده بودن و بازگشت «هوشیدر» اعتقاد راسخ دارند. / یهودیان معتقدند که در #آخرالزمان «ماشیح» ظهور می‌کند و تا ابد الآباد در جهان حکومت می‌کند. / مسیحیان نیز معتقدند که «مسیح» در آخرالزمان دوباره ظهور خواهد کرد. / برهمائیان از دیر زمانی به این معتقدند که در آخرالزمان «ویشنو» ظهور می‌نماید و ...

@Shariati_Group

🔗 مشاهده متن کامل این نوشتار
″... اکنون دیگر کسی به #علی دشنام نمی‌دهد، نامش را همراه نام #خدا و #محمد بر مناره معبد اعلام می‌کنند و علی که همواره صدای #اذان خلیفه را بر این مناره می‌شنیده است، اکنون می‌بیند و هر صبح و ظهر و غروب و شامگاهی نام خویش را از لبان مناره معبد خدا می‌شنود.

▫️و #تاریخ با شگفتگی چشم بر این مناره دوخته است؛ باور نمی‌کند، چگونه مناره مسجدی که در چنگ خلیفه است شب و روز در قلب شهر، بر سر خلق و در زیر گنبد نیلگون آسمان فریاد می‌زند: من گواهی می‌دهم که علی مولای من، پیشوای من، حجت خدا و امیر بر حق اهل #ایمان است. آیا علی پیروز شده است؟

▫️تاریخ چرا لبهایت را به افسوس می‌گزی؟
چرا بر چهره‌ات ناگهان سایه‌ی سنگین اندوهی تیره نشست؟ مگر صدای #مسجد را نمی‌شنوی؟
هر صبح و ظهر و مغرب و شام نمی‌بینی که لب‌های مناره معبد، با نام علی باز می‌شود. موذن را نمی‌بینی که به نام علی که می‌رسد چگونه از دل فریاد می‌کشد، چنانکه مناره مسجد، و در و دیوار مسجد به لرزه می‌افتد؟ نمی‌بینی که نام علی از عمق محراب مسجد بر می‌خیزد و در حلقوم مناره می‌پیچد و در فضا پخش می‌شود؟

اما تو مرددی تاریخ؟

بگو؟ تو بگو که بهتر از هر کسی بر این سرگذشت دردناک آگاهی.

▫️تاریخ! علی همچون #سقراط دنیا را در جست و جوی #عدالت و در تکاپوی #حقیقت می‌پنداشت. سقراط می‌گوید، در آن دنیا، دنیایی که پیش از این بوده است، روح‌ها همچون سیبی بوده‌اند و خدایان سیب‌ها را از میانه به دو نیم می‌کرده‌اند و سپس سیب‌های نیمه را از آنجا به سوی این دنیا، بروی این زمین سرازیر کردند و نیمه‌های سیب بر روی سطح زمین پخش شدند و از آن لحظه سراسیمه می‌گردند و هر نیمه‌ای نیمه‌ی گم شده خویش را می‌جوید و تا نیمه‌ی خود را نیابد آرام نمی‌گیرد. و همچنان در پی آن در تکاپوی مضطربانه خود همه جا را در می‌نوردد تا نیمه گم شده خویش را که ناگهان در انبوه نیمه‌های بیشمار سیب‌ها یافت، به او بپیوندد و سیبی همچنان که در دنیای پیشین بود باز پدیداید. بدینگونه دو نیمه یکی می‌شوند و نقصان به‌کمال و اضطراب به اطمینان و نگرانی به رضایت و تشنگی به سیرابی و بالاخره حرکت به سکون می‌انجامد.

▫️و علی خود را نیمه‌ی سیب می‌دانست و حق خود را نیمه‌ی دیگر سیب و یقین داشت که دو نیمه یک سیب، آن یک سیب را در این دنیا تجدید خواهند کرد و علی هر کس را نیمه سیبی می‌دانست و آنچه را که شایسته‌ی او بود نیمه‌ی دیگر سیب که در جست و جوی آن است، و این جست‌وجویی است که همچنان‌که سقراط معتقد بود سنت #طبیعت و ناموس خلقت است و از این رو بی‌شک نیمه‌ی خویش را خواهد یافت.

▫️علی خود را نیمه‌ی سیب و #ولایت (به‌معنی #حکومت بر حق و نیز دوستی و سرپرستی و تصاحب است که به جای #خلافت که رژیم حکومت و تسلط غاصبانه است، برای حکومت علی #اصلاح شده است) را نیمه‌ی دیگر خویش که طبیعتاً به هم خواهند رسید و یک سیب، آنچنان که بیش از این بوده‌اند و باید باشد، پدید خواهند آورد.

▫️اما دیدیم که داستان سیب سقراط و حرف‌هایی که در #فلسفه این سیب گفته‌اند همه حرف‌های پرت و حرف‌های دور بود و تعریف سیب‌های گلشایی! ...″

@Shariati_Group

📚 معلم علے‌شریعتے
مجموعه آثار ۲۶ / علی - برگرفته از ضميمه كتاب
🔅#کتاب سیر اندیشه‌ی اقتصادی متفکران مسلمان را می‌خواندم، به این صفحه رسیدم اتفاقاً دیشب آقای قنبریان در شرح نامه ۵۳ #نهج‌البلاغه به این بحث اشاره‌ای داشتند. نگاه کنید به کیاست و درایت #ابوذر به عنوان یک نیروی انقلابی و راهبر اجتماعی، چگونه دست جریان #سرمایه‌داری نوپدید اموی در جامعه‌ی اسلامی را از قبل می‌خواند و می‌داند این راه "تسری قدسیت به امور مختلف" پایانش به "قدسیت زدایی از ارزش‌های ذاتی چون #عدالت ختم می‌شود!

🔻مساله سوء استفاده از عناوین ارزشی برای پیش‌برد اهداف دنیوی، مسأله امروز جامعه ماست. جریان سرمایه‌داری[ریش دار] برای توجیه رانت و تبعیض و مشروعیت بخشی اقدامات خود:
1⃣ ۱: از الفاظ ارزشی(مردمی سازی و..) استفاده می‌کند.
2⃣ ۲: افرادی که در نهادهای ارزشی هستند را در ابتدای لیست قرار می‌دهند و سهیم می‌کنند و البته در غالب موارد سهم‌شان از ماجرا بسیار اندک است (نمونه فساد بزرگ فولاد اصفهان) اینگونه در طی چند دهه، تبعیض ساختارمند و نهادینه و #اصلاح بی‌نهایت دشوار و «هزینه ساز» می‌شود. اگر در دهه‌های اخیر در بین اکثریت روحانیت و نیروهای ارزشی آن "کیاست و صراحت ابوذری" بود، احتمالاً سیاست‌های توسعه‌ی اقتصادی و #نئولیبرالسیم اجرا نمی‌شد و به این شکاف طبقاتی عمیق و سرمایه‌داری وحشی نمی‌رسیدیم؛ در نتیجه این"عقب ماندگی از عدالت" رقم نمی‌خورد.


@Shariati_Group

✍️ #محمدامین_رضایی
⭕️ در حَسرت جلال آل‌احمد و در عُسرت روشنفکری

🔸مرحوم #جلال_آل‌احمد در کتاب «در خدمت و خیانت روشنفکران» توأمان، با سه کسوتِ متفاوت ظاهر شده است: نخست تحلیل‌گر و نظریه‌پردازی که #روشنفکر و روشنفکران را ابژه کرده است و چه کسی بهتر از او برای این کار که هم تجربه‌ای زیسته دارد و هم با این قماش زیسته است؛ دوم، ناقدِ جدی ایشان است و بالاخره این که نقدش را از موضع و منظری روشنفکرانه بیان کرده است. پس #آل‌احمد در آنجا، هم روشنفکر است و هم روشنفکر‌شناس است و هم ناقدِ آگاه و بی‌محابای روشنفکری در #ایران. او به‌جز درگیر بودن با مسائل کلان‌تر عصر خویش، در تلاش بوده تا نگاه و مسیر روشنفکری در ایران را نیز #اصلاح کند؛ با نظرپردازی و با نقد و با کنش و منش و خوانش روشنفکرانه‌ای که از واقعیات ایران داشت.

🔸دو دسته از خصوصیات معرِّف روشنفکری را می‌توان در جلال یافت و نشان داد. نخست آنها که عمومیت دارند و در دیگران هم کمابیش وجود دارد؛ اما در جلال برجسته‌تر است و در اوج. دسته دوم اما مختص جلال است و همین‌ها او را در بین ایشان، فرید ساخته است.

🔸از خصوصیات دسته اول می‌توان به «پیش‌رو بودن» و «رو به آینده داشتن» و در «پیِ تغییر بودن» اشاره کرد. به‌علاوه «آزادگی» به هر دو معنای آن؛ یعنی هم «وارستگی» از مقام و موقعیت و هم «آزاداندیشی» که یک کمال درونی است و مهم‌تر و ریشه‌ای‌‌تر از آزادیِ اندیشه که به شرایط بیرونی برمی‌گردد. شاهد و نشانه آزاداندیشی در جلال هم آنجاست که روی تعصب و تعبد انگشت می‌گذارد و با همان معیار، نظامیان و متشرعان را از دایره امکان روشنفکری خارج می‌سازد؛ به این صفات باید «جستجوگری»، «مسئولیت‌پذیری اجتماعی» و «داشتن نگاه انتقادی» به اوضاع سیاسی و اجتماعی را نیز افزود.

🔸اما آن دسته که مختص جلال بود و ادراک و انتظار ما را نیز از روشنفکری تغییر داد و اصلاح کرد، در سه ویژگی زیر است. آنها که خلاف‌آمد روزگار جلال بودند و هنوز هم پس از گذشت شش دهه و تحولات و تجربیات فراوان در عرصه‌های مختلف فکری و سیاسی و اجتماعی، با تردید و ناباوری مواجه هستند. آن سه را می‌شود در آن سه نگرانی بنیادی جُست که تا به آخر هم با خود داشت:

🔅نگرانی از بابت #غرب‌زدگیِ حاکمیت و روشنفکران و فضای عمومیِ جامعه؛
🔅نگران از بابت بی‌ریشگیِ روشنفکران و بی‌هویتی؛
🔅نگرانی از بابت جداافتادگی روشنفکران از #مردم.

🔸مسئله جلال که از تعبیر #مدرنیته کمتر استفاده می‌کرد، با غرب بود. با غربِ استعماری؛ با غرب کاپیتالیستی و با غرب لجام‌گسیخته در مسیر #ماشینیسم؛ خیلی مهم نیست که این مسائل و تعابیر از طریق چه امواجی به او رسیده و اصطلاح غرب‌زدگی را از چه کسی گرفته؛ مهم نیست که رویکرد بومی‌گرا و بازگشت به خویشتن را پیش از او چه کسانی مطرح کرده بودند؛ مهم، اثر اجتماعیِ کارِ او به مثابه یک روشنفکر است که در هیچ یک از مبدعان و مدعیان آن تعابیر و نظریات دیده نمی‌شود و این مبین همان فضلی است که روشنفکر دارد و او را از نقش‌ها و جریانات دیگر متمایز می‌سازد.

🔸به همین رو جلال به موضعی رسیده و در موقعیتی نشسته که هم از مدرنیست‌ها و روشنفکران چپ‌ روزگار خویش متمایز شده است و هم از روشنفکران دینی. تمایز جلال از دسته اول، «درون‌خیزی» اوست و از دسته ‌دوم، در «خلوصِ مفهومی» روشنفکری.

🔗 مطالعه متن کامل گزارش

@Shariati_Group

یادداشت #علیرضا_شجاعی‌زند جامعه‌شناس و دانشیار دانشگاه تربیت مدرس بمناسبت یکصدمین سال تولد جلال آل‌احمد
🎥 | آیا‌ می‌شد بجای #انقلاب حکومت #پهلوی را حفظ و #اصلاح کرد؟ / آیا #ایران در حـال #ژاپن شدن بود؟!

پاسخ دکتر #شهریار_زرشناس؛ نویسنده و پژوهشگر #فلسفه و #سیاست

📺 برنامه تلویزیونی جریان

@Shariati_Group