گروه شریعتی
573 subscribers
1.67K photos
557 videos
66 files
1.56K links
به نام خداوند حقیقت، زیبایی و خیر

🌐 نشـانی ما در فیس بوک:
Facebook.com/shariati.group

📩 تماس با ما:
Shariati.group@Gmail.com
Download Telegram
🟠 خوانشی بر تاریخ معاصر از نگاه شریعتی

#محترم_رحمانی

🔹به نظرلوئیس کوزر*: «فهم تاریخ نظریه‌ی جامعه شناسی از شناخت یک رشته قضایای صوری و چهارچوب نظری بایسته‌تر است. برای آن که دانشجو محتوای این قضایا و چهارچوب‌های نظری را دریابد نخست باید با آن محیط اجتماعی و فکری زمینه‌ساز این نظریه‌ها آشنا شود.» (کوزر۱۳۹۰،ص۱۵)

🔹همچنین است که ارزیابی درست اندیشه و نظریه‌های #شریعتی نظیر: #امامت، #شهادت و #ایدئولوژی بدون فهم زمینه‌ی اجتماعی بسیار دشوار و گاه غیرممکن می‌رسد و امامت به نظریه‌ی "ولایت فقیه"، شهادت به مبارزه‌ی مسلحانه و حتی #تروریسم و ایدئولوژی به مانیفست برای مبارزه فروکاسته می‌شود.

🔹نقد و کشمکش میان اندیشمندان #طبیعت تکثر جوامع در نوع اندیشه‌ورزی ایشان است و تا جایی که به تصحیح و یا پیشرفت اندیشه یاری بورزد باعث مباهات و افتخار است، اما اگر این کج فهمی‌ها به ساحت اندیشه‌ورزی خدشه وارد کند، باید درمانی برای آن‌ها یافت و مباحث انحرافی را به نفع مباحث بنیادین تغییر داد.

🔹کوزر زمانی که مشاهده می‌کند شاگردش از نظریه‌ی «بیطرفی ارزشی» #ماکس‌_وبر دچار سرگردانی فکری شده است تلاش می‌کند از ابزارهای #جامعه‌شناسی نظیر: «خاستگاه اجتماعی، پایگاه اجتماعی، شبکه‌ی اجتماعی و یا مخاطبان نظریه» برای شناخت جامعه‌شناسان بهره‌گیرد. ارزشمندی این روش در آن است که اندیشمند را از جنبه‌ی علمی و دانش جامعه شناختی مورد بررسی قرار می‌دهد؛ در واقع این ابزار کمک خواهد کرد تا با شناخت درست از نظریه، بهتر بتوان به #نقد و ارزیابی آن پرداخت، که به جای کشمکش‌های بی‌سرانجام، خروجی و راه حل‌های بهتری را از آن نظریه‌ها انباشت کرد و به طور مشخص این روش در رابطه با شریعتی مارا از کشمکش‌های بیهوده جدا ساخته به ما کمک می‌کند با جهشی تخیلی و مبتنی بر شالوده علمی خود را در فضای اجتماعی و فکری نوشته‌های شریعتی بیندازیم.

🔹این مقاله امکان و نیز فرصت پردازش تمامی روش‌های فوق را نخواهد داشت چرا که چهار ابزار برای بازشناسی علمی فضاهای اجتماعی و فکری شریعتی ضروری است و خود مستلزم مقالات مفصل و پژوهشی می‌باشد اما بررسی دیدگاه‌های وی از #تاریخ_معاصر یکی از اجزای کوچک این روش‌هاست تا دیدگاه‌ها و نیزجهت گیری‌هایش را در رویدادهای سترگ #تاریخ معاصر مورد بررسی قرار دهیم تا بیابیم که چگونه از رویدادهای تاریخی، راهکارهای علمی و عملی را برای خود ترسیم کرده است.

🔸 نگاه آسیب شناسی شریعتی به تاریخ معاصر

شریعتی به لحاظ نسلی و فردی به چند رویداد بزرگ #ایران پیوند دارد: انقلاب #مشروطه، مبارزات ملی شدن صنعت #نفت به رهبری دکتر #مصدق، قیام ۱۵خرداد و جنبش‌های چریکی و نقد #انقلاب شریعتی

الف) انقلاب مشروطه:
شریعتی در باب ظهور مشروطه آورده است درگیرودار نیمه‌ی دوم قرن نوزدهم دولت‌های اروپایی به تسخیر #آسیا و #آفریقا مشغول بودند و در اروپای غربی مبارزات طبقاتی پای گرفته بود. درهریک ازکشورهای اسلامی #امام_زمان #ظهور می‌کرد و بحث فرقه‌سازی‌ها و #دین سازی‌ها و… جدال‌های کلامی در جریان بود: «در همین گیرودارها بود که ناگهان با صدور چند فتوی مشروطه صادر شد، مثل برق آمد و مثل باد رفت و جنگ‌جهانی برپاشد!» ( م،آ،۴ص۳۹)

بخش اول
@Shariati_Group
Forwarded from اتچ بات
🌾 سیزده به‌ در سیزدهمین روز فروردین‌ ماه و از جشن‌های نوروزی ایران است. در تقویم‌های رسمیِ ایران، بعد از انقلاب، این روز؛ روز طبیعت نامگذاری شده‌ است و از تعطیلات رسمی است.

برخی بر این باورند که در این روز باید برای راندن نحسی، از خانه بیرون روند و نحسی را در طبیعت به‌ در کنند. اما برای اثبات اینکه ایرانیان قدیم هم این دیدگاه را داشتند هیچ روایت تاریخی و قابل استنادی وجود ندارد. بعد از سیزده‌ به‌ در، جشن‌های نوروزی پایان می‌پذیرد.

سیزده به درِ سال ۹۸، اما به گونه‌ای دیگر رقم خورده است؛ گویا اینبار این طبیعت و محیط زیست بوده است که از ما مردم ناسپاس، قدر نشناس، کارنابلد و خود فریب، انتقام گرفته است و خود را از نحسی ما مردمان پالایش کرده و بازیابی می‌کند...!

شعورِ حاکم بر شبکه‌ی معرفتی طبیعت و قوانین علمی و ساختار سیستم رفتاریِ طبیعت، بر اساس فرآیندی منطقی و کاملا علمی و تجربی به پیش می‌رود؛ نظام حاکم بر طبیعت، یک ساختار زنده و پویاست که بر اساس فعل و انفعالات و داد و دهش پیرامون کلیه‌ی اجزاء آن کار می‌کند و اثر می‌گذارد و تاثیر می‌پذیرد.

اما شوم‌بختانـه در کشور ما، به دلیل فقدان دانش علمی و عدم بهره‌گیری از متخصصان و دانش‌آموختگان حوزه محیط زیست در اشتغال و به کارگیری این متخصصین در امور تصمیم سازی و اجرایی کشور، بسیاری از تمهیدات، اقدامات و ساختارهای کلان ملی، با کوچکترین تلنگری زیر سؤال رفته و با وقوع ابتدایی‌ترین رویداد طبیعی، شاهد ظهور سلسله «بحران‌»هایی می‌شویم که در پاره‌ای از اوقات منجر به فجایع ملی، انسانی، زیست محیطی و مدیریتی در کشور می‌شوند...

نظام طبیعت فاقد «خشم و کین» است؛ این ما هستیم که با طبیعت بر سر نامهری و نا ملایمت هستیم؛ این ما هستیم که با تدابیر نا درست و کوته بینی و منفعت‌طلبی‌های سوداگرانه‌ی خود و نادیده گرفتن الزامات اولیه‌ی یک سیستم شهرسازی مبتنی بر علم و دانش و تخصص و مهارت، و ویرانی و فرسایش طبیعت پیرامون خود، هم در حق خود جفا می‌کنیم و هم نظام قانونمند طبیعت را تخریب...

وقتی در یک سامانه، کوته فکران و نا بخردان و انسان‌های مخرب و نادان، زمام امور را در کف گیرند، طبعا میزان تخریب و وسعت و گستردگی فجایع و وقایع ناگوار تصاعدا بیشتر خواهد شد و دامنه‌ی این ویرانی‌های قابل پیش‌گیری، بیش از حالت عادی و معمول خواهد بود.

با این همه، «نوروز» همواره پیام‌آورِ روزگار تازه است. بشارت دهنده تحول، دگرگونی، خلق و ایجاد روز و روزگار تازه است؛

با الهام از این سنت دیرین طبیعت، و ضمن پاس‌داشت پیام باستانی نوروز خجسته، و نیز با کسب تجربه از تمامی دستاوردهای پیشینیان و رخدادهای ناگوار و تلخ این روزهای خاکستریِ‌مان، به نجوای دلبرانه‌ی پرندگان گوش جان سپرده و به جشن شکوفه‌های بهاری درختان نظاره نشینیم و با آب و باد و خورشید و خاک... هم آواز و هم آوا شویم و از این موهبت زیبای زیستن، سرشار گردیم و لبریز...

سیزدهم فروردین، سرآغاز نمادین «روز طبیعت» بر تمامی هم میهنان سبز اندیش و دریا دل، میمون و خجسته باد 🌱

#نوروز
#سیزده_بدر
#طبیعت
#ایران


@Shariati_Group
.
«... بهار قصد سوئی نداشت. هدف‌اش جبران خشکسالی‌هایی بود که با اشک و آه خواستار پایانش بودیم، #بهار اما در سلوک ویژۀ خود افشاگر رازهاست و به گفتۀ #مولانا :

در بهار آن سِرّها پیدا شود
هرچه خوردست این زمین رسوا شود
بردمد آن از دهان و از لبش
تا پدید آید ضمیر و مذهبش
سّر بیخ هر درختی و خورش
جملگی پیدا شود آن بر سرش

بهار همانطور که «ضمیر و مذهب» خاک را پدیدار می‌کند، از بی‌مبالاتی‌ها و بی‌کفایتی‌ها و ندانم‌کاری‌ها و حماقت‌ها و سوءمدیریت‌ها و سوءاستفاده‌ها نیز پرده برمی‌دارد و مدعیان را رسوا می‌کند. او به ما اخطار می‌دهد که نمی‌توان از روی جهالت، کوته‌فکری و زیاده‌خواهی، #طبیعت را غارت و تخریب و یا به حال خود رها کرد و از گزند عواقب آن در امان ماند. طبیعت بدون تعارف حفظ شأن خود را طلب می‌کند. تصمیم‌گیرانی که این شأن را حرمت و پاس ندارند، دیر یا زود با پیامد قهرآلود آن روبرو خواهند شد...»

#احمد_زیدآبادی
@Shariati_Group
🟢 در طلیعه‌ی نوروز ۱۴۰۱

چو غنچه گرچه فروبستگی‌ست کار جهان
تو همچو باد بهاری گره گشا می‌باش


زمستان‌ها برف داشتیم و بهاران باران. فصل‌های #طبیعت چندان به سامان بود که نوروز را صورتی زیبا و معنایی دلپذیر می‌بخشید. حالا زمین و طبیعت دگرگون شده، باران به فصلش نمی‌بارد، زمین از باروری خسته است، #نوروز هم انگار گام به گام از چرخه‌ی طبیعت بیرون می‌رود و رفته رفته به فضای مجازی محدود می‌شود. شاید دیگر این فرصت پیش نیاید که دشت‌های این سرزمین را پوشیده از شقایق ببینیم، این گناه از که بود؟ گناه زمین بود، یا ندانم‌کاری "ما" به عنوان نوع بشر؟ گناه آسمان بود یا فزون طلبیِ بی حد و مرزِ #انسان؟

بنی آدم به‌هر حال فزون‌طلب بوده و هست، اما در روزگاران قدیم ابزارهای لازم برای تخریب همه جانبه‌ی طبیعت را نداشت، حالا اما دارد. ظاهرا همین‌‌ها و بسی عوامل پیدا وپنهان دیگر سبب دگرگونی‌های اقلیمی شده است.

در این دگرگونی‌ها، افزون بر کمرنگ شدن نوروز در طبیعت، مفهوم "وطن" هم رنگی به رخسار ندارد، عوامل سیاسی و طبیعی دست به دست هم داده‌اند تا باورهای کهن را به چالش بگیرند، قبله‌ی نسل امروز را هم به اقلیمی دیگر بگرداند. در عین حال تجربه‌های تاریخی نشان داده که هر پایانی، به آغازی تازه و شاید متفاوت می‌انجامد، بنی آدم با همه‌ی ندانم‌کاری‌ها و خرابکاری‌هایش، سرشار از نیروی آفریننده‌ای هم هست، با همه‌ی هوس‌های ویران‌گر و خام، صاحب خِرد جمعی و فهمِ زندگی هم هست، در لبه‌ی پرتگاه که قرار گیرد می‌تواند خردِ جمعی و هوش خود را باز یابد، می‌تواند دست به‌کار آفرینشی تازه زند، می‌تواند ادب و #فرهنگ را هم بازخوانیِ تازه کند، می‌تواند سامان تازه‌ای را بنیاد ‌نهد.

بازگشت به گذشته امکان‌پذیر نیست، اما نبرد نور و ظلمت، یا بگو نبرد سامان و بی‌سامانی همچنان بوده و هست و حاصل این نبردِ مدام طرحی تازه پدید آورده. گویا باید بسی باورها، عادت‌ها و دلبستگی‌ها را رها کنیم تا پذیرای نوروزی متفاوت در ساحتی تازه و دلپذیر باشیم

#علی_طهماسبی
@Shariati_Group

🔗 مطالعه متن کامل
🔷 هبوط شریعتی

🔸هبوط نقطه عطف زندگی #شریعتی و چرخشی جوهری در ذهنیت و شخصیت او از سطح به عمق هستی پدیده‌هاست؛ هستی #طبیعت، #انسان ، #دین و... اگر او #هبوط نکرده بود بی‌گمان ما امروز میراث غنی او را در اختیار نداشتیم؛ میراثی از خوانش‌های نو، بصیرت‌های تازه، سرشار از افکار و اندیشه‌های بدیع و در یک کلمه خلق خلاق یک جهان ایمانی_ دینی نوین. میراثی که می‌توان با الهام از آن افق فکری درخشانی را گشود که او بدان نه تنها امید که ایمان نیز داشت.

🔹عمر کوتاه اما پرشتاب و درنگ‌ناپذیر او را می‌توان به دو دوره تقسیم کرد:
دوره پیش از هبوط و دوره پس از هبوط. او ۲۸ سال از زندگی پربارش را در دوره پیشا‌هبوط و ۱۶ سال دیگر را در دوره پسا‌هبوط سپری کرد. اتفاق ناگهانی و دگرگون‌ساز هبوط زمانی که او در #پاریس بود، رخ داد. داستان این رخداد شگفت‌انگیر را خود او در #کویر، به‌ویژه در مقاله معبد، به‌تلویح و تصریح بیان کرده است. هبوط، که به تعبیر دقیق #اقبال_لاهوری "انتقال آدمیزاد است از حال آگاهی ساده به نخستین شعله خودآگاهی" ( احیاء ، ۹۹ ) شریعتی را از دنیایی که در آن می‌زیست به دنیای تازه‌ای پرتاب کرد که اساساً با آن بیگانه بود و بنیادا با دنیای پیشین‌اش تفاوت داشت.
او از دنیایی که آن را در مقاله معبد
" شب" و " تاریکی" توصیف می‌‌کند، براثر هبوط به دنیای روز و روشنایی پرتاب می‌شود؛ دنیایی پر از نور و رنگ و زیبایی و عظمت. او در این مرحله از قلمرو آگاهی(عقل) با ضربه‌ای ناگهانی عبور می‌کند و به قلمرو "خود" ‌آگاهی(فرا عقل) وارد می‌شود، جایی که در آن با امر قدسی، کانون روحانی وجود، مواجه می‌شود و در این مواجهه عشق، چشمه #عشق قدسی در جانش سر باز می‌کند و "نگاه قدسی" در چشمانش گشوده می‌شود. از آن پس طبیعت و پدیده‌های آن در نگاه او قدسی می‌شوند. عشق قدسی از یک سو رنج بودن، رنج تنها بودن، و از سوی دیگر رنج #مردم، رنج مردم بی‌یار و یاور را در او بیدار می‌کند. #ایثار، که زاده چنین عشقی است، او را سراسیمه و شتابان به سوی مردم می‌کشاند تا شاید از میان انبوه بی‌راهه‌ها راهی به رهایی باز کند.
او ، برخلاف عرفا، که با نیروی عشق برآمده از #عرفان به عرصه‌ی خلوت می‌روند، با قدرت عشق برآمده از #ایمان به عرصه‌ی جلوت می‌‌آید تا پیام آگاهی‌بخش خود را که از عمق جان و از مرکز روشنایی وجودش دریافت کرده، ابلاغ کند.
آگاهی‌ای از جنس ایمان، نور ، امید به آینده‌ای لبالب از #عدالت، #آزادی و کرامت انسانی. او سال‌ها در این آتش شور و شیدایی و عشق به معبود و مردم سوخت و سوخت تا خاکستر شد و اکنون خاکسترش بی‌تاب آن است که بار دیگر شعله‌ور شود...

#امیر_رضایی

@Shariati_Group
🆔 @Shariati40
🔱 شیـطان در برابر انسان

″... برخلاف ادیان دیگر که #الله و #شیطان در #طبیعت وجود دارند و با هم می‌جنگند، در #اسلام یک نیرو در طبیعت وجود دارد و آن نیروی الله است. اما در درون #انسان، شیطان با الله می‌جنگند و انسان صحنه‌ی پیکار این دو است. بنابراین ثنویتی که در اسلام وجود دارد، برخلاف مذاهب گذشته، یک دوگانه پرستی دو خدائی و دو اقنومی در درون و سرشت خود انسان است نه در طبیعت؛ یک اقنومی است و فقط در قلمرو و اراده یک فرد می‌باشد و آنهم خداوند است. اینست‌که شیطان در اسلام، در برابر خدا نیست، بلکه در برابر انسان است. در برابر آن نیمه خدائی انسان، و چون انسان پدیده‌ایست دو بعدی، ساخته شده از ماده خاکی و #روح خدا، در نتیجه هم محتاج به خاک و هم نیازمند به خداست و #مذهب و #ایدئولوژی و یا زندگی‌ای را که باید بنا کند و به آن معتقد باشد، باید مذهب، زندگی و یا تمدنی باشد که نیاز هر دو بعد را برآورده کند و به هر دو عنایت داشته باشد. تراژدی اینست که متأسفانه #تاریخ این طور حکایت نمی‌کند، تاریخ می‌گوید تمام جامعه‌ها یا به طرف آخرت گرائی و زهدگرائی رفته‌اند یا به طرف خاک گرائی و دنیا گرائی میل کرده‌اند؛ همه‌ی تمدن‌ها ابن طور بوده‌اند ...″

@Shariati_Group

📚معلم علے‌شریعتے
مجموعه آثار ۲۵ / انسان بی خود
🌸 بهـار طبیعت و نوروز باستانی مبارک‌باد

″… سخن تازه از #نوروز گفتن دشوار است. نوروز یک جشن #ملی است، جشن ملی را همه می‌شناسند که چیست، نوروز هر ساله برپا می‌شود و هر ساله از آن سخن می‌رود. بسیار گفته‌اند و بسیار شنیده‌اید؛ پس به تکرار نیازی نیست؟ چرا، هست.
مگر نوروز را خود مکرر نمی‌کنید؟ پس سخن از نوروز را نیز مکرر بشنوید. در #علم و و #ادب تکرار ملال‌آور است و بیهوده؛ «عقل» تکرار را نمی‌پسندد؛ اما «احساس» تکرار را دوست دارد، #طبیعت تکرار را دوست دارد، #جامعه به تکرار نیازمند است.
طبیعت را از تکرار ساخته‌اند؛ جامعه با تکرار نیرومند می‌شود، احساس با تکرار جان می‌گیرد و نوروز داستان زیبایی است که در آن، طبیعت، احساس و جامعه هر سه دست‌اندرکارند... ″

📚 معلم علے‌شریعتے
@Shariati_Group
″... اکنون دیگر کسی به #علی دشنام نمی‌دهد، نامش را همراه نام #خدا و #محمد بر مناره معبد اعلام می‌کنند و علی که همواره صدای #اذان خلیفه را بر این مناره می‌شنیده است، اکنون می‌بیند و هر صبح و ظهر و غروب و شامگاهی نام خویش را از لبان مناره معبد خدا می‌شنود.

▫️و #تاریخ با شگفتگی چشم بر این مناره دوخته است؛ باور نمی‌کند، چگونه مناره مسجدی که در چنگ خلیفه است شب و روز در قلب شهر، بر سر خلق و در زیر گنبد نیلگون آسمان فریاد می‌زند: من گواهی می‌دهم که علی مولای من، پیشوای من، حجت خدا و امیر بر حق اهل #ایمان است. آیا علی پیروز شده است؟

▫️تاریخ چرا لبهایت را به افسوس می‌گزی؟
چرا بر چهره‌ات ناگهان سایه‌ی سنگین اندوهی تیره نشست؟ مگر صدای #مسجد را نمی‌شنوی؟
هر صبح و ظهر و مغرب و شام نمی‌بینی که لب‌های مناره معبد، با نام علی باز می‌شود. موذن را نمی‌بینی که به نام علی که می‌رسد چگونه از دل فریاد می‌کشد، چنانکه مناره مسجد، و در و دیوار مسجد به لرزه می‌افتد؟ نمی‌بینی که نام علی از عمق محراب مسجد بر می‌خیزد و در حلقوم مناره می‌پیچد و در فضا پخش می‌شود؟

اما تو مرددی تاریخ؟

بگو؟ تو بگو که بهتر از هر کسی بر این سرگذشت دردناک آگاهی.

▫️تاریخ! علی همچون #سقراط دنیا را در جست و جوی #عدالت و در تکاپوی #حقیقت می‌پنداشت. سقراط می‌گوید، در آن دنیا، دنیایی که پیش از این بوده است، روح‌ها همچون سیبی بوده‌اند و خدایان سیب‌ها را از میانه به دو نیم می‌کرده‌اند و سپس سیب‌های نیمه را از آنجا به سوی این دنیا، بروی این زمین سرازیر کردند و نیمه‌های سیب بر روی سطح زمین پخش شدند و از آن لحظه سراسیمه می‌گردند و هر نیمه‌ای نیمه‌ی گم شده خویش را می‌جوید و تا نیمه‌ی خود را نیابد آرام نمی‌گیرد. و همچنان در پی آن در تکاپوی مضطربانه خود همه جا را در می‌نوردد تا نیمه گم شده خویش را که ناگهان در انبوه نیمه‌های بیشمار سیب‌ها یافت، به او بپیوندد و سیبی همچنان که در دنیای پیشین بود باز پدیداید. بدینگونه دو نیمه یکی می‌شوند و نقصان به‌کمال و اضطراب به اطمینان و نگرانی به رضایت و تشنگی به سیرابی و بالاخره حرکت به سکون می‌انجامد.

▫️و علی خود را نیمه‌ی سیب می‌دانست و حق خود را نیمه‌ی دیگر سیب و یقین داشت که دو نیمه یک سیب، آن یک سیب را در این دنیا تجدید خواهند کرد و علی هر کس را نیمه سیبی می‌دانست و آنچه را که شایسته‌ی او بود نیمه‌ی دیگر سیب که در جست و جوی آن است، و این جست‌وجویی است که همچنان‌که سقراط معتقد بود سنت #طبیعت و ناموس خلقت است و از این رو بی‌شک نیمه‌ی خویش را خواهد یافت.

▫️علی خود را نیمه‌ی سیب و #ولایت (به‌معنی #حکومت بر حق و نیز دوستی و سرپرستی و تصاحب است که به جای #خلافت که رژیم حکومت و تسلط غاصبانه است، برای حکومت علی #اصلاح شده است) را نیمه‌ی دیگر خویش که طبیعتاً به هم خواهند رسید و یک سیب، آنچنان که بیش از این بوده‌اند و باید باشد، پدید خواهند آورد.

▫️اما دیدیم که داستان سیب سقراط و حرف‌هایی که در #فلسفه این سیب گفته‌اند همه حرف‌های پرت و حرف‌های دور بود و تعریف سیب‌های گلشایی! ...″

@Shariati_Group

📚 معلم علے‌شریعتے
مجموعه آثار ۲۶ / علی - برگرفته از ضميمه كتاب
🔅″... به روشنی محسوس است که #اسلام دارد تولدی دوباره می‌یابد. عوامل این #بعثت اسلامیِ وجدان‌ها که عمق و دامنه‌ی بسیاری گرفته است متعدد است و اینجا جای طرح و تفسیرش نیست، اما، فکر می‌کنم موثرترین عامل، به بن‌بست رسیدن روشنفکران این عصر است و شکست #علم و ناتوانی ایدئولوژی‌ها و به ویژه، آشکار شدن نارسایی‌ها و کژی‌های #سوسیالیسم و مارکسیستی و سوسیال دموکراسی غربی است که امیدهای بزرگی در میان همه‌ی #انسان دوستان و #عدالت خواهان و جویندگان راه نجات نهایی #مردم برانگیخته بود و در نهایت به استالینیسم و مائوئیسم منجر شده یا رژیم‌هایی چون رژیم اشمیت و گی موله و کالاهان!

🔅و علم هم که به جای آن‌که جانشین شایسته‌تری برای #مذهب شود، که ادعا می‌کرد، سر از بمب اتم درآورد و غلام #سرمایه‌داری و زور و در نتیجه، از انسان جدید، بدبختی غنی و وحشی‌ای متمدن ساخت و #آزادی و #دموکراسی هم میدان بازی شد برای ترکتازی بی‌مهار #پول و #شهوت و غارت آزاد مردم و لجن مال کردن همه‌ی ارزش‌های انسانی...

🔅تمامیِ این تجربه‌های تلخ زمینه را برای «طلوع دوباره‌ی #ایمان» مساعد کرده است و انسان که هیچ‌گاه نمی‌تواند دغدغه‌ی «حقیقت‌یابی، حق‌طلبی و آرزوی فلاح» را در وجدان خویش بمیراند، در کوچه‌های علم، #ایدئولوژی، دموکراسی، آزادی فردی (#لیبرالیسم)، اصالت انسان (#اومانیسم بی‌ #خدا)، سوسیالیسم دولتی، #کمونیسم مادی (#مارکسیسم)، اصالت #اقتصاد (#اکونومیسم) و مصرف‌پرستی و #رفاه، به عنوان هدف انسان و فلسفه‌ی زندگی در #فرهنگ و نظام بورژوایی و بالاخره تکیه مطلق و صرف بر «تکنولوژی و پیشرفت» یعنی #تمدن و #آرمان نظام‌های معاصر… به بن‌بست رسید و با آن همه امید ایمان و شور اشتیاقی که در انتخاب این رهگذرهای خوش‌‌ آغاز بدانجام داشت، و هر کدام را به امید حقیقت و کمال و نجات، با پشت کردن به #خدا و از دست نهادن ایمان پیش گرفت و با #عشق و شتاب و فداکاری بسیار پیمود، سرش به سختی به دیوار مقابل خورد و یا از برهوت پریشانی و پوچی و ضلالت مطلق سر درآورد و #سوسیالیسم او را به #استبداد چند بعدی و دموکراسی به حاکمیت سرمایه و آزادی به بردگی پول و شهوت و حتی علم او را به انسلاخ از همه‌ی کرامت‌های انسانی و ارزش‌های متعالی وجودی و سلطه‌‌ی غول‌آسای #تکنولوژی بی‌رحم و قتال افکند...

🔅و طبیعی است که اندیشه‌ای بیدار و روح‌های آزاد و وجدان‌های سلیم و طاهر که هنوز مسخ نشده‌اند و انگیزه‌های اصیل #فطرت آدمی را در عمق وجود نوعی خویش نگاه داشته‌اند و آتش قدسی #حق و #حقیقت و #کمال و #فلاح در کانون دلشان خاموش و خاکستر نشده است، به خدا بازگردند و قندیل مقدسی را که در آن زینت عشق می‌سوزد و از منشور بلورینش خدا می‌تابد و هستی را و این شبستان #طبیعت را و اعماق پر گوهر فطرت و درون انسان را گرمی و روشنایی عشق و #آگاهی و #خودآگاهی می‌دهد و به همه چیز معنی می‌بخشد، دوباره در اندیشه و #روح و زندگی خویش بر افروزند و در تلاش آن باشند که این مشکلات حقیقت را بر سقف شبستان این عصر بیاویزند و این مصباح هدایت را فرا راه این نسل دارند و آینده را از پوچی و تباهی انسان و تمدن و فرهنگ و زندگی و علم و #هنر و کار انسان نجات دهند ...″

@Shariati_Group

📚 معلم علے‌شریعتے
آخرین نامه به پدر استاد #محمدتقی_شریعتی
⭕️ جامعه اسلامی و مسلمانان سیاسی

🔸مقصود از سیاسی بودن، بینش و گرایشی است که فرد را به سرنوشت جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کند پیوند می‌دهد و این پیوند است که تجلی‌گاه اراده، #آگاهی و #انتخاب انسان به شمار می‌آید و تنها #انسان است که موضع اجتماعی خویش راهمچنانکه موضع طبیعی خویش را، احساس می‌کند، یعنی به پایگاه خویش در #طبیعت یا در جامعه #خودآگاهی دارد و در آن دخالت می‌ورزد، آنرا تأیید می‌کند یا بدان اعتراض دارد و یا در تغییر ساختمان آن دخالت می‌کند. بنابر این، انسان غیرسیاسی انسانی است که عالیترین تجلی استعداد نوعی خویش را باطل گذاشته است.

🔹متأسفانه قدرتمندانی که بر سرنوشت جامعه‌ها مسلط بوده‌اند، همواره از سیاسی شدن توده‌ها وحشت داشته‌اند. «سیاست‌زدایی» #مردم شیوه‌ای نیست که امروز استعمارگران و یا قدرت‌های استبدادی و ضدمردمی، برای انحصار قدرت سیاسی در دست خویش، کشف کرده باشند و از طریق ترویج هنرهای انحرافی، افراط در ورزش‌های بی‌شمار یا توسعه آزادی‌های جنسی، و یا مصرف‌پرستی و یا ایجاد گرفتاری‌های حقیر در زندگی اقتصادی و خانوادگی، و یا ترویج مسائل انحرافی و یا سرگرمی‌های ذهنی و یا تخدیرهای مذهبی و فلسفی و ادبی و هنری، اندیشه‌ها را از سرنوشت خویش و سرنوشت جامعه خویش دور سازند.

🔸در جامعه ما دوران بنی‌عباس، دوران موفقیت دستگاه در سیاست‌زدایی جامعه اسلامی است. #بنی‌امیه علی‌رغم پایگاه نژادی و قومی نیرومندی که داشتند، علی‌رغم هوشیاری سیاسی و نیز خشونتی که در سرکوب مخالفان بروز دادند، نتوانستند بیش از یک قرن دوام آورند. آنچه عمر این رژیم نیرومند را اینچنین کم کرد، حساسیت سیاسی مردم مسلمانی بود که آن را از #انقلاب_اسلامی به ارث برده بودند. کمترین انحراف #حکومت باعث می‌شد که انبوه توده‌ها به #مسجد بریزند و دردسری برای دستگاه ایجاد کنند. بنی‌عباس که شعور حساس سیاسی توده را دیدند، و دانستند که چگونه رژیم نیرومندی چون بنی‌امیه را قربانی خویش ساخت، به سیاست‌زدایی پرداختند.
از چه طریق؟ از طریق توسعه فرهنگ، تکیه بر #علم، پیشرفت مادی، #ثروت، قدرت سیاسی، فتوحات اسلامی و تجلیل و تعظیم شعائر دینی، و بدین طریق انبوه توده را با پیشرفت‌هایی که به نام #اسلام در جهان به دست می‌آوردند، تخدیر کردند و روشنفکران را هم با غرق کردن در مسائل ذهنی، کلامی، فلسفی و فرقه‌ای.

🔹این بود که جنگ‌ها و مبارزات مردم در دوران بنی‌امیه، که همه جنگ‌های سیاسی و طبقاتی براساس #عدالت طبقاتی و رهبری انسانی بود، در دوران بنی‌عباس تبدیل به جنگ‌های فرقه‌ای، کلامی، ذهنی، فلسفی و حتی لفظی شد. به همان گونه که امروزه #سرمایه‌داری و #استعمار از طریق ساختن ایدئولوژی‌های رنگارنگ، تشدید خصومت‌های فرقه‌ای، قبیله‌ای، نژادی، شیوع #فساد، توسعه حماقت‌های ورزشی، مصرف‌پرستی، ایجاد گرفتاری‌های حقیر در زندگی خانوادگی و اقتصاد فردی، خلق هنرهای بیمارگونه، فلسفه‌های پوچ، تئاترها، سینماها، کاباره‌ها، رادیو تلویزیون‌ها، موسیقی‌ها، تجمل‌ پرستی‌ها، مدسازی‌ها، آزادی‌های جنسی و هزاران چشم‌بندی دیگر و صدها هزار شعبده‌بازی و جنگ‌های زرگری دیگر بدان می‌رسد، همان چیزها که حتی صمیمی‌ترین و آگاه‌ترین روشنفکران ما را هم سرگرم می‌سازد. چنانکه می‌بینیم چه بسیارند جوانان روشنفکر و مترقی ما که به نام مبارزه با خرافات و یا به نام تکیه به علم و حتی به نام #ایدئولوژی بسیار مترقی و پیشتاز، شب و روز سرگرم مبارزه با مسائل کلامی، و سرگرم مبارزات کلامی، فلسفی و لفظی و درگیری‌های مذهبی و تنازع‌های ایدئولوژیک هستند و هرگز احساس نمی‌کنند که در این حال که خود را به عنوان روشنفکران مترقی با این درگیری‌ها مشغول کرده‌اند، وارث همان کاری هستند که در جامعه ما #رضاخان‌ ها و #آتاتورک‌ ها بدان پرداخته و پیش از آنها #تقی‌زاده‌ ها و #میرزاملکم‌ ها آغاز کرده بودند، و نمی‌توانند ارزیابی کنند که آنچه آنان به تقلید روشنفکران قرون ۱۸ و ۱۹ #اروپا کاری روشنفکرانه می‌پندارند، همدستی با عواملی است که برج و باروهای #ایمان، فرهنگ، ارزش‌های اخلاقی و ذخایر تاریخی ما را فروریختند، بشکنند.

@Shariati_Group

🔻ادامـه