This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
"... مبارزه با دین طاغوتپرستی، دین ملاء و مترفین، در موقعی که عریان و با روی باز و آشکار زندگی میکند، آسان است. اما وضع از موقعی خطرناک میشود که دین طاغوتپرستی و شرک در لباس و جامهی دین توحید، به صورت ابزار دست ملاء و مترفین در تاریخ عرضه و نمودار گردد. این شکل دوم شرک است که در تاریخ ظاهر میشود. در اینجا است که دین طاغوتپرستی به نام دین توحید علیه دین توحید، و طاغوتپرستان به نام خداپرستان بر رهبران و مجاهدان صمیمی نهضت خداپرستی مسلط میشوند، و این خطرناک است..."
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۲۲ / مذهب علیه مذهب / ص ۴۴
#ولایت_مطلقه_فقیه
✅ @Shariati_Group
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۲۲ / مذهب علیه مذهب / ص ۴۴
#ولایت_مطلقه_فقیه
✅ @Shariati_Group
📽| مخالفت زنده یاد مهندس #سحابی در مورد قرار دادن اصل #ولایت_فقیه در قانون اساسی، در مجلس خبرگان قانون اساسی خطاب به آقای بهشتی در مخالفت با اصل ولایت فقیه و شتاب برای تصویب این اصل توسط رئیس وقت مجلس خبرگان:
«مسئله ای که برای آینده ملت #ایران مشکلاتی اساسی ایجاد خواهد کرد را با یک قیام و قعود سروتهاش را هم نیاورید!»
✅ @Shariati_Group
«مسئله ای که برای آینده ملت #ایران مشکلاتی اساسی ایجاد خواهد کرد را با یک قیام و قعود سروتهاش را هم نیاورید!»
✅ @Shariati_Group
″… میلاد #علی را به همهی کسانی که به #عدالت ، #انسانیت ، #عشق، #فضیلت و #ایمان ، ایمان دارند تبریک میگویم.
میلاد او را به ملت علی، به همهی نسلهایی که در طول این چهارده قرن در جستجوی عدالت و #حق ، به علی پناه آوردهاند، و در فرار از ظلم و قدرتهای ستمکار، #ولایت علی را شعار خود داشتهاند، و در زیر شکنجهها و تازیانههای ستم، "على على" میگفتند، و نیز به نسل امروز که بیش از همیشه به على محتاج است، و نیز به همهی انسانها در هر گوشهی جهان، که اکنون برای «عدالت، حق و ایمان» مبارزه میکنند، تبریک میگویم.
ای کاش امشب میتوانستم در گوشهی دیگری از دنیا از علی صحبت کنم.
ای کاش میتوانستم در میان جمعی از جوانان، در هر جای دنیا، در خاور دور، آمریکای لاتین و یا آسیا، که بیسابقهی ذهنی و بی تلقینات موروثی و بیآنکه تصویرهای مشکوک و زشت از #تاریخ ، از #فرهنگ و از اعتقاد در ذهنشان داشته باشند، برای اولین بار سخن از مردی میشنوند که نمیشناسند، اما ارزشهای انسانی را میشناسند - با آنها - حرف بزنم؛ که راحتتر حرف میزدم و آنها هم راحتتر میفهمیدند.
ولی بهرحال خوشبختانه در اینجا، در مجلسی و با همفکرانی حرف میزنم که میتوانند اندیشه و احساسشان را از قید و بندهای تلقینی و موروثی و بدآموزیهایی که در طول قرن ها به نام علی و به نام ولایت و حکومت و مکتب و زندگی و شخصیت علی به ما دادهاند، نجات دهند، و بهرحال مذهبیهایی هستند بیتعصب کور #مذهبی و یا روشنفکرانی بیتعصب کور #ضد_مذهبی ...و کسانیکه بهرحال در یک چیز مشترکاند، و آن ، شناخت ارزشهای انسانی است، در هرجا و در هر نام و در هر مکتبی؛ و میتوانند احساس کنند که از چهرهی کاملاً بدیعی و از شخصیت کاملاً تازهای و از راه و مکتب و ارزش بیسابقهی ذهنی ای بنام علی - که همه جا مطرح است و همواره نامش و عشقش در این محیط تکرار میشود - سخن میگویم.
اما آنچنان به ما آموزش دادهاند که حتی همین کسی که شب و روز "على على" میگوید، هرگز به این فکر نیفتاده که چرا کتاب خود على در این دنیا هست و او هیچوقت سراغ آن کتاب نرفته، و چرا این همه مکارم و فضائل و مدائح از علی گفته میشود، شنیده میشود و منتشر میشود، اما خود علی با ما سخن نمیگوید، و چرا در حالیکه همهی ما کتابهای مختلف مذهبیای که در این اواخر نوشته شده، کتاب دینی رسمی مان قرار دادهایم و دائماً میخوانیم و از بَر میکنیم و تکرار میکنیم، #نهجالبلاغه او لااقل در ردیف یکی از این کتابهائیکه متأخرين در همین بیست سی سال اخیر نوشتهاند، مطرح نیست، در خانهها نیست و یا کسی با آن آشنا نیست؟!
متوجه هستند که چرا و چگونه و تا چه حد هوشیارانه علی را اینهمه تجلیل میکنند، اما یک کلمه از علی سخن نمیگویند!
متأسفانه در این روزهای اخیری که داشتم "تشیع علوی و تشیع صفوی" را برای انتشار تجدید نظر میکردم، در آنچه در سخنرانی اول، (بصورت کلی از آن رد شده بودم)، به مسائل خیلی حساستر، دقیقتر و پیچیدهتری برخوردم، بخصوص بعد از اینکه حساسیتهای غیر عادی و عکسالعملهای غیرقابل پیشبینی نسبت به این کتاب نشان داده شد، متوجه شدم که گویا نقطهی حساس حمله همین جاست! و بنابراین باید روی آن تکیهی بیشتری کرد، و بعد متوجه شدم که چقدر نبوغ و هوشیاری و چقدر کار و طرح و نقشه درکار بوده تا بتواند #تشیع علی و مذهب #شیعه را، که از آغاز با «نه» گفتن به هر قدرتی و غصبی و فریبی شروع شد و در طول هزار سال هر نظم و نظامی را که مشابه با نظمها و نظامهای تاریخی بود و بنام #اسلام بر گردهی مردم سوار بود، نفی کرد و به انحراف بکشاند...
چگونه تشیع «نه»، تشیع اعتراض، تشیع مبارزهی دائمی با غصب، تشیع #عدالت_خواهی و #آزادی طلبی، جایش را ناگهان تغییر داد و از میان #مردم برخاست و بر مسندی نشست که همواره #تسنن در آنجا جا داشت؟!
تسنن، همچنانکه چندین بار گفتهام، عبارت بود از اسلام خلافت، اسلام حکومت، اسلام حاکمیت و رسمیت؛ و تشیع ، اسلام مردم و اسلام تودههای عدالت خواهی که بهسراغ عدالت و بهسراغ رهبری و آزادی، به اسلام آمدند.
چگونه تشیع ناگهان جایش را تغییر داد و بعد مسند نشین و توجيه - کنندهی قدرت حاکم شد؟ و بعد چگونه نهتنها به غاصب و به ظلمه "آری" گفت، بلکه زیربنای نگه دارنده و توجیه کنندهاش شد؟
چقدر کار شده و چقدر هوشیارانه و چقدر موفق کار شده، که هنوز پس از سه قرن، در جامعهی علمی ما، در میان مردم آگاه، متمدن و روشن ما در قرن بیستم نیز نمیتوان از این فریبکاری رندانه، که هنوز هم تقدس خودش را حفظ کرده، انتقاد کرد!! ″
✅ @Shariati_Group
📚 معلم علےشریعتے
سخنرانی «قرن ما در جستجوی علی» / مجموعه آثار ۲۶ - ص۶۹
میلاد او را به ملت علی، به همهی نسلهایی که در طول این چهارده قرن در جستجوی عدالت و #حق ، به علی پناه آوردهاند، و در فرار از ظلم و قدرتهای ستمکار، #ولایت علی را شعار خود داشتهاند، و در زیر شکنجهها و تازیانههای ستم، "على على" میگفتند، و نیز به نسل امروز که بیش از همیشه به على محتاج است، و نیز به همهی انسانها در هر گوشهی جهان، که اکنون برای «عدالت، حق و ایمان» مبارزه میکنند، تبریک میگویم.
ای کاش امشب میتوانستم در گوشهی دیگری از دنیا از علی صحبت کنم.
ای کاش میتوانستم در میان جمعی از جوانان، در هر جای دنیا، در خاور دور، آمریکای لاتین و یا آسیا، که بیسابقهی ذهنی و بی تلقینات موروثی و بیآنکه تصویرهای مشکوک و زشت از #تاریخ ، از #فرهنگ و از اعتقاد در ذهنشان داشته باشند، برای اولین بار سخن از مردی میشنوند که نمیشناسند، اما ارزشهای انسانی را میشناسند - با آنها - حرف بزنم؛ که راحتتر حرف میزدم و آنها هم راحتتر میفهمیدند.
ولی بهرحال خوشبختانه در اینجا، در مجلسی و با همفکرانی حرف میزنم که میتوانند اندیشه و احساسشان را از قید و بندهای تلقینی و موروثی و بدآموزیهایی که در طول قرن ها به نام علی و به نام ولایت و حکومت و مکتب و زندگی و شخصیت علی به ما دادهاند، نجات دهند، و بهرحال مذهبیهایی هستند بیتعصب کور #مذهبی و یا روشنفکرانی بیتعصب کور #ضد_مذهبی ...و کسانیکه بهرحال در یک چیز مشترکاند، و آن ، شناخت ارزشهای انسانی است، در هرجا و در هر نام و در هر مکتبی؛ و میتوانند احساس کنند که از چهرهی کاملاً بدیعی و از شخصیت کاملاً تازهای و از راه و مکتب و ارزش بیسابقهی ذهنی ای بنام علی - که همه جا مطرح است و همواره نامش و عشقش در این محیط تکرار میشود - سخن میگویم.
اما آنچنان به ما آموزش دادهاند که حتی همین کسی که شب و روز "على على" میگوید، هرگز به این فکر نیفتاده که چرا کتاب خود على در این دنیا هست و او هیچوقت سراغ آن کتاب نرفته، و چرا این همه مکارم و فضائل و مدائح از علی گفته میشود، شنیده میشود و منتشر میشود، اما خود علی با ما سخن نمیگوید، و چرا در حالیکه همهی ما کتابهای مختلف مذهبیای که در این اواخر نوشته شده، کتاب دینی رسمی مان قرار دادهایم و دائماً میخوانیم و از بَر میکنیم و تکرار میکنیم، #نهجالبلاغه او لااقل در ردیف یکی از این کتابهائیکه متأخرين در همین بیست سی سال اخیر نوشتهاند، مطرح نیست، در خانهها نیست و یا کسی با آن آشنا نیست؟!
متوجه هستند که چرا و چگونه و تا چه حد هوشیارانه علی را اینهمه تجلیل میکنند، اما یک کلمه از علی سخن نمیگویند!
متأسفانه در این روزهای اخیری که داشتم "تشیع علوی و تشیع صفوی" را برای انتشار تجدید نظر میکردم، در آنچه در سخنرانی اول، (بصورت کلی از آن رد شده بودم)، به مسائل خیلی حساستر، دقیقتر و پیچیدهتری برخوردم، بخصوص بعد از اینکه حساسیتهای غیر عادی و عکسالعملهای غیرقابل پیشبینی نسبت به این کتاب نشان داده شد، متوجه شدم که گویا نقطهی حساس حمله همین جاست! و بنابراین باید روی آن تکیهی بیشتری کرد، و بعد متوجه شدم که چقدر نبوغ و هوشیاری و چقدر کار و طرح و نقشه درکار بوده تا بتواند #تشیع علی و مذهب #شیعه را، که از آغاز با «نه» گفتن به هر قدرتی و غصبی و فریبی شروع شد و در طول هزار سال هر نظم و نظامی را که مشابه با نظمها و نظامهای تاریخی بود و بنام #اسلام بر گردهی مردم سوار بود، نفی کرد و به انحراف بکشاند...
چگونه تشیع «نه»، تشیع اعتراض، تشیع مبارزهی دائمی با غصب، تشیع #عدالت_خواهی و #آزادی طلبی، جایش را ناگهان تغییر داد و از میان #مردم برخاست و بر مسندی نشست که همواره #تسنن در آنجا جا داشت؟!
تسنن، همچنانکه چندین بار گفتهام، عبارت بود از اسلام خلافت، اسلام حکومت، اسلام حاکمیت و رسمیت؛ و تشیع ، اسلام مردم و اسلام تودههای عدالت خواهی که بهسراغ عدالت و بهسراغ رهبری و آزادی، به اسلام آمدند.
چگونه تشیع ناگهان جایش را تغییر داد و بعد مسند نشین و توجيه - کنندهی قدرت حاکم شد؟ و بعد چگونه نهتنها به غاصب و به ظلمه "آری" گفت، بلکه زیربنای نگه دارنده و توجیه کنندهاش شد؟
چقدر کار شده و چقدر هوشیارانه و چقدر موفق کار شده، که هنوز پس از سه قرن، در جامعهی علمی ما، در میان مردم آگاه، متمدن و روشن ما در قرن بیستم نیز نمیتوان از این فریبکاری رندانه، که هنوز هم تقدس خودش را حفظ کرده، انتقاد کرد!! ″
✅ @Shariati_Group
📚 معلم علےشریعتے
سخنرانی «قرن ما در جستجوی علی» / مجموعه آثار ۲۶ - ص۶۹
Telegram
.
آیتالله خمینی در کتاب #ولایت_فقیه که درسهای او در نجف و ۹سال پیش از #انقلاب است:
«مملکت بخاطر این ریخت و پاشها و اختلاسها محتاج شده است. مگر نفت ما کم است؟ یا ذخایر و معادن نداریم؟ همه چیز داریم، لکن این مفت خوریها و اختلاسها و گشاد بازیهایی که به حساب مردم و از خزانه عمومی میشود مملکت را بیچاره کرده است»(ص ۳۶)
حالا بعد از ۴۲سال در جمهوری اسلامی، مبارزه با #فساد، برنامه نامزدهای شبه انتخابات ریاست جمهوری شده است!!
✍ #عمادالدین_باقی
✅ @Shariati_Group
🆔 @emadbaghi
«مملکت بخاطر این ریخت و پاشها و اختلاسها محتاج شده است. مگر نفت ما کم است؟ یا ذخایر و معادن نداریم؟ همه چیز داریم، لکن این مفت خوریها و اختلاسها و گشاد بازیهایی که به حساب مردم و از خزانه عمومی میشود مملکت را بیچاره کرده است»(ص ۳۶)
حالا بعد از ۴۲سال در جمهوری اسلامی، مبارزه با #فساد، برنامه نامزدهای شبه انتخابات ریاست جمهوری شده است!!
✍ #عمادالدین_باقی
✅ @Shariati_Group
🆔 @emadbaghi
گروه شریعتی
💠 پرگار: #عرفان باعث تلطیف #اسلام نشده؟ آیا عرفان موجب تلطیف اسلام شده و آن را از خشونت دور کرده است؟ در بزرگان عارف از بایزید بسطامی تا ابن عربی و مولانا چه نوع اسلامی میبینیم؟ مهمانان این هفته برنامه: #علی_طهماسبی پژوهشگر عرفان و #عمادالدین_باقی پژوهشگر…
📌 عرفان، اسلام، سیاست و خشونت
(متن کامل به صورت PDF)
🗒 این یادداشت در چارچوب گفتگوهای انجام شده در برنامه پرگار بیبیسی و به منظور بیان و یا شرح پارهای از نکاتی است که به دلیل محدودیت زمانی برنامه، مجال مطرح شدن نیافت.
▫️در مقاله این مباحث مطرح شدهاند:
چهار اشکال نظریهی #اسلام، #دین خشونت، تفاوت اسلام تاریخی و اسلام محمد(ص)، #عرفان، #عشق و مسئله فرافرقهای بودن صوفیگری، ایجاد تقابل میان عرفان «انسانگرا» و عرفان «خدا محور»، عقیده به تداوم #وحی، نسبت #حافظ و #سعدی با عرفان و تصوف، جهنم و مسئلهی خلود در عذاب از دیدگاه عرفان، کلام، جامعه شناسی و حقوق، پاسخ به ادعای نفی #حج توسط صوفیان و انسان کامل و #ولایت_فقیه ...
▫️یکی از خطیرترین و لغزندهترین مباحث، انسانگرایی عارفان ذیل مفهوم #انسان_کامل است؛ نکته مهم این است که عارفانی مثل ابن عربی، ولایت را لازمهی انسان کامل میدانند و دیگران هم چون انسان ناقص محسوب میشوند تحت ولایتاند. آیتالله خمینی میگوید: «انسان کامل و ولیّ مطلق، صاحب مقام مشیّت مطلقه است».
▫️اصطلاح ولایت مطلقهی فقیه که آقای #خمینی به کار برد و در قانون اساسی دوم درج شد هیچ ربطی به #فقه ندارد و از #عرفان به سیاست آمده است. در فقه، ولایت خیلی محدود و مقید و غیر سیاسی و کاملآ مدنی و محدود به ولایت بر ایتام و صغار و اموال مجهول المالک است، اما در عرفان هم لازمهی انسان کامل است و هم دیگران تحت ولایت اویند و هم رابطهی «مرید و مراد» است و هم ولایت، مطلقه است.
▫️در عرفان و تصوف اصل بر انسان کامل است ولی در فقه اصل بر انسان ناقص یا به عبارت بهتر، انسان عادی است. مسلمان و مؤمنی که #نماز میخواند و گناه هم میکند. حکومت از نظر فقهی حکومت متوسطان بر متوسطان، ولی در عرفان، حکومت انسان کامل بر انسان ناقص یا عادی است. در میان فقها و عرفا همواره این مسئله از کانونهای نزاع بود. شیخ اشراق #سهروردی، عارفی که اهل #فلسفه بود چون تعبیر ولایت را به کار میبرد فقها گمان کردند او مظنون به #باطنی_گری است و تکفیرش کردند و به زندان رفت و در حبس کشته شد. این حساسیت نسبت به باطنی گری هم ریشه در این داشت که باطنیون، ولایت را به قدرت گره زده بودند و مانند #حسن_صبّاح در #ایران در قلعه الموت اعلام حکومت کردند و فرقهای را سامان داده بودند که گرچه به دلیل شیعه اسماعیلی بودن، کل #شیعه را در معرض اتهام قرار میداد، اما بسیاری از فقهای شیعه و حتی برخی از اسماعیلیه هم آنها را قبول نداشتند.
▫️اواخر دههی شصت در نوشتاری پیرامون ریشه یابی اختلافات آیتالله خمینی و آیتالله#منتظری نوشتم امام خمینی مشرب عرفانی داشت و آیتالله منتظری، مشرب فقهی.
سلوک عرفانی و سنت دست بوسی و پابوسی و اطاعت از مرشد و... فارغ از اینکه فینفسه درست یا نادرست باشد، تا هنگامی که در حوزهی عمومی و مدنی باشد مانند سایر افکار و عقاید و رفتارهاست که امر شخصی بوده و مجاز است و حکومت نباید در آن دخالت کند. اما اگر این باورها و رفتار به #قدرت پیوند بخورند پر خطر میشوند.
✍ #عمادالدین_باقی
🔗 لینک برنامه تلویزیونی پرگار
🔗 لینک پادکست برنامه
✅ @Shariati_Group
.
(متن کامل به صورت PDF)
🗒 این یادداشت در چارچوب گفتگوهای انجام شده در برنامه پرگار بیبیسی و به منظور بیان و یا شرح پارهای از نکاتی است که به دلیل محدودیت زمانی برنامه، مجال مطرح شدن نیافت.
▫️در مقاله این مباحث مطرح شدهاند:
چهار اشکال نظریهی #اسلام، #دین خشونت، تفاوت اسلام تاریخی و اسلام محمد(ص)، #عرفان، #عشق و مسئله فرافرقهای بودن صوفیگری، ایجاد تقابل میان عرفان «انسانگرا» و عرفان «خدا محور»، عقیده به تداوم #وحی، نسبت #حافظ و #سعدی با عرفان و تصوف، جهنم و مسئلهی خلود در عذاب از دیدگاه عرفان، کلام، جامعه شناسی و حقوق، پاسخ به ادعای نفی #حج توسط صوفیان و انسان کامل و #ولایت_فقیه ...
▫️یکی از خطیرترین و لغزندهترین مباحث، انسانگرایی عارفان ذیل مفهوم #انسان_کامل است؛ نکته مهم این است که عارفانی مثل ابن عربی، ولایت را لازمهی انسان کامل میدانند و دیگران هم چون انسان ناقص محسوب میشوند تحت ولایتاند. آیتالله خمینی میگوید: «انسان کامل و ولیّ مطلق، صاحب مقام مشیّت مطلقه است».
▫️اصطلاح ولایت مطلقهی فقیه که آقای #خمینی به کار برد و در قانون اساسی دوم درج شد هیچ ربطی به #فقه ندارد و از #عرفان به سیاست آمده است. در فقه، ولایت خیلی محدود و مقید و غیر سیاسی و کاملآ مدنی و محدود به ولایت بر ایتام و صغار و اموال مجهول المالک است، اما در عرفان هم لازمهی انسان کامل است و هم دیگران تحت ولایت اویند و هم رابطهی «مرید و مراد» است و هم ولایت، مطلقه است.
▫️در عرفان و تصوف اصل بر انسان کامل است ولی در فقه اصل بر انسان ناقص یا به عبارت بهتر، انسان عادی است. مسلمان و مؤمنی که #نماز میخواند و گناه هم میکند. حکومت از نظر فقهی حکومت متوسطان بر متوسطان، ولی در عرفان، حکومت انسان کامل بر انسان ناقص یا عادی است. در میان فقها و عرفا همواره این مسئله از کانونهای نزاع بود. شیخ اشراق #سهروردی، عارفی که اهل #فلسفه بود چون تعبیر ولایت را به کار میبرد فقها گمان کردند او مظنون به #باطنی_گری است و تکفیرش کردند و به زندان رفت و در حبس کشته شد. این حساسیت نسبت به باطنی گری هم ریشه در این داشت که باطنیون، ولایت را به قدرت گره زده بودند و مانند #حسن_صبّاح در #ایران در قلعه الموت اعلام حکومت کردند و فرقهای را سامان داده بودند که گرچه به دلیل شیعه اسماعیلی بودن، کل #شیعه را در معرض اتهام قرار میداد، اما بسیاری از فقهای شیعه و حتی برخی از اسماعیلیه هم آنها را قبول نداشتند.
▫️اواخر دههی شصت در نوشتاری پیرامون ریشه یابی اختلافات آیتالله خمینی و آیتالله#منتظری نوشتم امام خمینی مشرب عرفانی داشت و آیتالله منتظری، مشرب فقهی.
سلوک عرفانی و سنت دست بوسی و پابوسی و اطاعت از مرشد و... فارغ از اینکه فینفسه درست یا نادرست باشد، تا هنگامی که در حوزهی عمومی و مدنی باشد مانند سایر افکار و عقاید و رفتارهاست که امر شخصی بوده و مجاز است و حکومت نباید در آن دخالت کند. اما اگر این باورها و رفتار به #قدرت پیوند بخورند پر خطر میشوند.
✍ #عمادالدین_باقی
🔗 لینک برنامه تلویزیونی پرگار
🔗 لینک پادکست برنامه
✅ @Shariati_Group
.
Telegram
.
#گروه_شریعتی
🔴 بنیصدر، نخستین رئیس جمهور و منتقد شاخص استبداد دینی
🔹سید #ابوالحسن_بنیصدر (۱۴۰۰-۱۳۱۲) نخستین رئیس جمهور ایران و یکی از شاخصترین منتقدان #جمهوری_اسلامی و مخالفان #استبداد_دینی در پاریس درگذشت.
🔹او یکی از پنج نفری بود که در مجلس خبرگان قانون اساسی به اصل #ولایت_فقیه رأی منفی داد و این روشن بینی وی را میرساند. در انتخابات اولین دوره ریاست جمهوری در بهمن ۱۳۵۸ به او رأی دادم.
🔹بسیاری از مواضع بنیصدر در سالهای ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۰ درست بوده است. بنی صدر در مجموع از قرائتی لیبرال از #اسلام دفاع میکرده است.
🔹یکی از مهمترین چالشهای این دوران افشای شکنجه در زندانهای جمهوری اسلامی در سخنرانی عاشورا (آبان ۱۳۵۹) بنیصدر است.
🔹اعتمادی که آقای #خمینی به نخستین رئیس جمهوری خود کرد - تفویض فرماندهی کل قوا به وی – به هیچیک از رؤسای جمهور بعدی صورت نگرفته است. بنیصدر درباره میزان اقتدار آقای خمینی محاسبهای کاملا اشتباه داشت.
🔹نحوه خروج بنیصدر و همراهی وی با #رجوی و شرکت وی در شورای مقاومت ملی بخش تاریک و کاملآ غیرقابل دفاع کارنامه سیاسی اوست. اما این میان پرده تاریک کمتر از دو سال بیشتر به طول نمیانجامد و با همراهی سازمان مجاهدین خلق با رژیم متجاوز صدام حسین، بنیصدر از شورای مقاومت ملی جدا میشود و از #استقلال، تمامیت ارضی #ایران و حاکمیت مردم ایران دفاع میکند. او همواره مخالف جدی حمله نظامی به ایران بود.
🔹«روزنامه انقلاب اسلامی در هجرت» منبع مهمی برای تحقیق تاریخ معاصر ایران است.
🔹سید ابوالحسن بنیصدر در مجموع کارنامهای قابل دفاع دارد. او از مدافعان استقلال، تمامیت ارضی، و حاکمیت مردم ایران بود، مسلمانی پاک نهاد بود که به شیوهی خود از ارزشهای اسلامی در جهان مدرن دفاع کرد.
خدایش رحمت کند و مشمول مغفرت و رضوان خود نماید.
🔗 مطالعهی مطلب کامل
✍ #محسن_کدیور
✅ @Shariati_Group
.
🔹سید #ابوالحسن_بنیصدر (۱۴۰۰-۱۳۱۲) نخستین رئیس جمهور ایران و یکی از شاخصترین منتقدان #جمهوری_اسلامی و مخالفان #استبداد_دینی در پاریس درگذشت.
🔹او یکی از پنج نفری بود که در مجلس خبرگان قانون اساسی به اصل #ولایت_فقیه رأی منفی داد و این روشن بینی وی را میرساند. در انتخابات اولین دوره ریاست جمهوری در بهمن ۱۳۵۸ به او رأی دادم.
🔹بسیاری از مواضع بنیصدر در سالهای ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۰ درست بوده است. بنی صدر در مجموع از قرائتی لیبرال از #اسلام دفاع میکرده است.
🔹یکی از مهمترین چالشهای این دوران افشای شکنجه در زندانهای جمهوری اسلامی در سخنرانی عاشورا (آبان ۱۳۵۹) بنیصدر است.
🔹اعتمادی که آقای #خمینی به نخستین رئیس جمهوری خود کرد - تفویض فرماندهی کل قوا به وی – به هیچیک از رؤسای جمهور بعدی صورت نگرفته است. بنیصدر درباره میزان اقتدار آقای خمینی محاسبهای کاملا اشتباه داشت.
🔹نحوه خروج بنیصدر و همراهی وی با #رجوی و شرکت وی در شورای مقاومت ملی بخش تاریک و کاملآ غیرقابل دفاع کارنامه سیاسی اوست. اما این میان پرده تاریک کمتر از دو سال بیشتر به طول نمیانجامد و با همراهی سازمان مجاهدین خلق با رژیم متجاوز صدام حسین، بنیصدر از شورای مقاومت ملی جدا میشود و از #استقلال، تمامیت ارضی #ایران و حاکمیت مردم ایران دفاع میکند. او همواره مخالف جدی حمله نظامی به ایران بود.
🔹«روزنامه انقلاب اسلامی در هجرت» منبع مهمی برای تحقیق تاریخ معاصر ایران است.
🔹سید ابوالحسن بنیصدر در مجموع کارنامهای قابل دفاع دارد. او از مدافعان استقلال، تمامیت ارضی، و حاکمیت مردم ایران بود، مسلمانی پاک نهاد بود که به شیوهی خود از ارزشهای اسلامی در جهان مدرن دفاع کرد.
خدایش رحمت کند و مشمول مغفرت و رضوان خود نماید.
🔗 مطالعهی مطلب کامل
✍ #محسن_کدیور
✅ @Shariati_Group
.
Telegram
.
″... یکی دیگر از علل و عوامل این بازگشت به سوی #خدا و جستجوی #ایمان در این نسل سرکش و حق طلب و حقیقت پرست این است که دیگر #مذهب را از پس پردههای زشت و کهنه و کافر #ارتجاع نمیبیند، پردههایی که صدها لکهی تیره و چرکین ریا و تخدیر و جهل و تعصب و خرافه و توجیه و محافظهکاری و مصلحتپرستی و سازشکاری و رکود و جمود و تنگاندیشی و تعبّد و تقلید و تحقیر عقل و اراده و تلاش #انسان و قرابت نامشروع با #قدرت و #ثروت حاکم- که همیشه ایمان و اخلاص و پرستش و #فقه و کلام و #قرآن و #سنت و #ولایت و #خدا و #پیغمبر و #امام و #عقل و #جهاد و #اجتهاد و #شهادت و دعا و عبادت و ایمان به #معاد و نجات و… همهی ارزشهای خالق و خلق و گنجینههای عزیز و نفیس مذهب و مردم، در کابین این نکاح حرام میشد، برآن افتاده بود. این پردهها اکنون فرو افتاده و ایمان، بیحجاب و بینقاب، چهرهی زیبا و شسته و روشن خویش را بر دیده و دل انسانهای صاحب دل و صاحبنظر نمایانده است و خدا، بیواسطهی سایهها و آیههایش ظاهر شده و جانها را پر میکند و قلبها را گرم و افقها را روشن...″
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۱ / آخرین نامه به پدر
✅ @Shariati_Group
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۱ / آخرین نامه به پدر
✅ @Shariati_Group
🔴 کدام حسین؟
🔅″... اکنون #صفویه آمده است و خود بزرگترین مروج ذاکرین و تجلیل کنندهی ذاکرین و برگزار کننده اصلی «ذکر» است. صفویه برخلاف #بنیامیه و #بنیعباس نمیخواهد تا آنچه را که به وقوع پیوسته است، از خاطرهها بشوید، بلکه میخواهد بیشتر از همیشه به یاد بیاورد. آنها - بنیامیه و بنیعباس، میخواستند تا #مردم فراموش کنند و متوجه نباشند که چنین حادثهای در #تاریخ به وجود آمده است و صفویه میخواهد که برعکس، مردم در تاریخ جز این حادثه چیزی به یاد نداشته باشند!
🔅اما فرق کار این است که آنها میکوشیدند تا داستان را محو کنند و اینها میکوشند تا معنی آن را مسخ نمایند. اینها با ترویج و تجلیل و تعظیم #عاشورا و #کربلا میکوشند که این همه را از محتوا خالی کنند و فقط شکل و فرم را ارزش ببخشند و جلوه دهند.
🔅دیروز که تمام دستگاههای حکومتی خلیفه میکوشیدند تا #ولایت، #عترت، #شهادت، #امامت، #عدل، #عاشورا و... از یادها فراموش شوند، روشنفکران ذاکرین بودند و به عنوان انجام مسئولیتشان با همهی آگاهی و شعورشان تلاش میکردند که عمق فاجعهی تاریخ و شکوه و عظمت و عصاره و #روح #انقلاب #اسلام در یادها بیدار شود و زنده ماند و فراموش نشود. اما امروز که صفویه تمام شعارهای #شیعه را شعار خود کرده است و دیگر نه شعار زندانهای سندی بن شاهک و زندانهای خلیفه #بغداد که شعار عالیقاپو است و در کار مسخ کردن ارزشهایی هستند که به قیمت آن همه خونهای عظیم به دست آوردهایم، #رسالت روشنفکران شیعه چیست؟
🔅رسالت ما دیگر یادآوری نیست، چون همه به یاد دارند، چون خلیفه شیعه شده است و بیش از مردم #عدالتخواه و پیروان راستین #علی و شیفتگان #حسین به یاد میآورد و میگوید و میگریاند و خود را به گریه میزند و بر دشمنان علی لعن میفرستد و از آل علی مدح و منقبت میگوید. اکنون مردم آگاه شیعه در برابر نظام صفوی که بر تشیع تکیه میکند، همان وضعی را دارند که شیعه در نظام اموی و عباسی که بر اسلام تکیه میکردند، داشت. اشرافیت قریش نقاب اسلام زد و شعارش #قرآن و #سنّت، تا حق علی پامال شود و یاد حسین فراموش، یعنی روح قرآن و مسیر سنّت مسخ شود.
شیعه بر منقبت تکیه کرد و بر ذکر، و اکنون اشرافیت قومی صفوی نقاب تشیع زده است. شعارش منقبت و ذکر تا حقیقت علی پامال شود و فکر حسین فراموش!
🔅این است که وقتی #زور هم بر ذکر تکیه میکند، دیگر ذکر نقشی انقلابی ندارد و ذاکر نه یک #روشنفکر مترقی، که یک ابزار تبلیغاتی در نظام موجود میشود. این است که در عصر صفوی دیگر یاد رسالت نیست، رسالت شناخت است، طرح واقعه نیست، تحلیل واقعه است. محبّت نیست، معرفت است و بالاخره در نظام تشیع صفوی، نه بر تشیع مطلق، که بر تشیع علوی تکیه کردن است. زیرا پیش از صفویه، شیعه وقتی نام #محمد را میشنید حق داشت بپرسد: کدام محمد؟ و پس از صفویه، شیعه وقتی یاد حسین را میشنود، باید بپرسد: کدام حسین؟ ...»
🔊 شنیدن فایل صوتی سخنرانی
✅ @Shariati_Group
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۷ / شیعه / «نقش انقلابی یاد و یادآوران»
🔅″... اکنون #صفویه آمده است و خود بزرگترین مروج ذاکرین و تجلیل کنندهی ذاکرین و برگزار کننده اصلی «ذکر» است. صفویه برخلاف #بنیامیه و #بنیعباس نمیخواهد تا آنچه را که به وقوع پیوسته است، از خاطرهها بشوید، بلکه میخواهد بیشتر از همیشه به یاد بیاورد. آنها - بنیامیه و بنیعباس، میخواستند تا #مردم فراموش کنند و متوجه نباشند که چنین حادثهای در #تاریخ به وجود آمده است و صفویه میخواهد که برعکس، مردم در تاریخ جز این حادثه چیزی به یاد نداشته باشند!
🔅اما فرق کار این است که آنها میکوشیدند تا داستان را محو کنند و اینها میکوشند تا معنی آن را مسخ نمایند. اینها با ترویج و تجلیل و تعظیم #عاشورا و #کربلا میکوشند که این همه را از محتوا خالی کنند و فقط شکل و فرم را ارزش ببخشند و جلوه دهند.
🔅دیروز که تمام دستگاههای حکومتی خلیفه میکوشیدند تا #ولایت، #عترت، #شهادت، #امامت، #عدل، #عاشورا و... از یادها فراموش شوند، روشنفکران ذاکرین بودند و به عنوان انجام مسئولیتشان با همهی آگاهی و شعورشان تلاش میکردند که عمق فاجعهی تاریخ و شکوه و عظمت و عصاره و #روح #انقلاب #اسلام در یادها بیدار شود و زنده ماند و فراموش نشود. اما امروز که صفویه تمام شعارهای #شیعه را شعار خود کرده است و دیگر نه شعار زندانهای سندی بن شاهک و زندانهای خلیفه #بغداد که شعار عالیقاپو است و در کار مسخ کردن ارزشهایی هستند که به قیمت آن همه خونهای عظیم به دست آوردهایم، #رسالت روشنفکران شیعه چیست؟
🔅رسالت ما دیگر یادآوری نیست، چون همه به یاد دارند، چون خلیفه شیعه شده است و بیش از مردم #عدالتخواه و پیروان راستین #علی و شیفتگان #حسین به یاد میآورد و میگوید و میگریاند و خود را به گریه میزند و بر دشمنان علی لعن میفرستد و از آل علی مدح و منقبت میگوید. اکنون مردم آگاه شیعه در برابر نظام صفوی که بر تشیع تکیه میکند، همان وضعی را دارند که شیعه در نظام اموی و عباسی که بر اسلام تکیه میکردند، داشت. اشرافیت قریش نقاب اسلام زد و شعارش #قرآن و #سنّت، تا حق علی پامال شود و یاد حسین فراموش، یعنی روح قرآن و مسیر سنّت مسخ شود.
شیعه بر منقبت تکیه کرد و بر ذکر، و اکنون اشرافیت قومی صفوی نقاب تشیع زده است. شعارش منقبت و ذکر تا حقیقت علی پامال شود و فکر حسین فراموش!
🔅این است که وقتی #زور هم بر ذکر تکیه میکند، دیگر ذکر نقشی انقلابی ندارد و ذاکر نه یک #روشنفکر مترقی، که یک ابزار تبلیغاتی در نظام موجود میشود. این است که در عصر صفوی دیگر یاد رسالت نیست، رسالت شناخت است، طرح واقعه نیست، تحلیل واقعه است. محبّت نیست، معرفت است و بالاخره در نظام تشیع صفوی، نه بر تشیع مطلق، که بر تشیع علوی تکیه کردن است. زیرا پیش از صفویه، شیعه وقتی نام #محمد را میشنید حق داشت بپرسد: کدام محمد؟ و پس از صفویه، شیعه وقتی یاد حسین را میشنود، باید بپرسد: کدام حسین؟ ...»
🔊 شنیدن فایل صوتی سخنرانی
✅ @Shariati_Group
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۷ / شیعه / «نقش انقلابی یاد و یادآوران»
Telegram
.
💠 بشارت به منجی موعود و فلسفهی انتظار در مسیر تاریخ بشری
✍ #مبانی_شناخت_جهتگیری / ع.م
🔅با توجه به اوضاع و احوال کنونی جهان تردیدی نیست که جهان آتی به سوی سقوط و بشر به سوی زوال پیش میرود، از سویی دیگر درهای امید برای نجات از وضع کنونی بسته شده است و سازمانهایی که بدین منظور تشکیل شدهاند کارایی لازم را نداشته و یا در مسیر درست از آنها استفاده نمیشود. اینجاست که هر فرد عاقلی نگران سرنوشت بشر است و میگوید، برای رفع نابسامانیها و جلوگیری از این همه جنگهای خانمان سوز و رهایی یافتن از کشمکشهای موجود جهان لازم است یک «حکومت واحد جهانی» براساس تثلیث #معنویت، #عدالت و #آزادی تشکیل شود.
🔅#انتظار در لغت به معنی چشم داشت و چشم به راه بودن و نوعی امید به آینده داشتن است. نتیجهای که از معنای لغوی «انتظار» به دست میآید این است که اگر کسی کار خیر و شایستهای انجام داده، منتظر است تا روزی فرا رسد و پاداش کار خیرش را دریافت کند و اگر کسی عمل زشت و ناهنجاری انجام داده، منتظر کیفر آن است.
🔅انتظار در #اسلام - به ویژه #مذهب #تشیع - عبارت است از #ایمان استوار بر #امامت و #ولایت حضرت ولیعصر و امید به ظهور آن حجت الهیِ وعده داده شده و آغاز حکومت صالحان. انتظار ظهور در اسلام، در واقع نوعی آمادگی است؛ آمادگی برای پاک شدن و پاک زیستن. آمادگی برای حرکتی مستمر و دائم توأم با #خودسازی و دگرسازی و زمینه سازی و سرانجام، آمادگی برای شرکت در #نهضت عظیم امام #مهدی که آغاز آن ظهور #منجی، و پایان آن شکست تاریکی و #ظلم و نتیجهی آن، برپایی #حکومت #عدل الهی است.
🔅انتظار ظهور منجی #موعود دراصل یک عقیدهی عمومی و مشترک است و اختصاص به یک قوم و #ملت و #دین ندارد. ادیان و مذاهب گوناگونی که در جهان حکومت میکنند عموماً ظهور او را خبر دادهاند، اگرچه در اسم او اختلاف دارند. اعتقاد به منجی و موعود جهانی یک اشتیاق و میل باطنی است.
🔅علیرغم تحریف کتابهای دینی ادیان گذشته، در بخشهای زیادی از آنها به نمونههایی از نویدهایی که توسط انبیای الهی به تمام امتهایشان رسیده است، بر میخوریم. در کتب عهد عتیق #تورات و ملحقات آن (زبور داود)، كتب عهد جديد (اناجیل چهارگانه و ملحقات آن) و کتابهای مقدس آیینهای #زرتشت، #بودا، #هندو... که رهبران آنها خود را پیامبر آسمانی معرفی کردهاند نیز مباحث زیادی در زمینهی منجی جهان بیان شده است.
🔅همواره آشفتگی اوضاع و ناامنی حاصل از فشار و تبعیض و ستم در جامعه، عقیده به ظهور منجی بزرگ جهان را تشدید نموده است. این شوق و انتظار دیرینه در لحظات فشار و اختناق تبدیل به التهاب سوزان و نیاز شدید میشود که خرمن اشتیاق #مردم را برای ظهور امام موعود شعلهور میسازد.
🔅در همین راستا هر دین و مذهبی با الهام گرفتن از سخنان انبیاء کتب آسمانی خود دم از «حکومت واحد جهانی» میزند و معتقد است که فردی مصلح خواهد آمد و جهان را پر از #عدل و داد خواهد کرد چنانچه پر از #ظلم و جور شده باشد.
🔅با بررسی افکار و عقاید ملل جهان باستان مانند: #مصر، #هند، #یونان و #ایران و نگاهی به افسانههای دیگر اقوام مختلف این حقیقت به خوبی نمایان است که همه در انتظار «مصلح موعود» به سر بردهاند.
🔅فیالمثل ایرانیان باستان معتقد بودند که
«گزراسپه» قهرمان تاریخی آنان زنده است و در #کابل خوابیده و صدهزار فرشته از او نگهبانی میکنند تا روزی که بیدار شود و #قیام کند و جهان را #اصلاح نماید. گروهی دیگر از ایرانیان میپنداشتند که «کیخسرو» پس از استوار ساختن شالودهی فرمانروایی، دیهیم پادشاهی را به فرزند خود داد و به کوهستان رفته و در آن جا آرمیده است تا روزی که ظاهر شود و #اهریمن را از گیتی برهاند. زرتشتیان اعتقاد دارند که «سوشیانس»، #دین را در جهان رواج میدهد، #فقر و تنگدستی را ریشه کن میسازد، ایزدان را از دست اهریمن نجات داده، مردم جهان را همفکر و همگفتار و همکردار میکند.
🔅مجوسی ها به زنده بودن و بازگشت «هوشیدر» اعتقاد راسخ دارند. / یهودیان معتقدند که در #آخرالزمان «ماشیح» ظهور میکند و تا ابد الآباد در جهان حکومت میکند. / مسیحیان نیز معتقدند که «مسیح» در آخرالزمان دوباره ظهور خواهد کرد. / برهمائیان از دیر زمانی به این معتقدند که در آخرالزمان «ویشنو» ظهور مینماید و ...
✅ @Shariati_Group
🔗 مشاهده متن کامل این نوشتار
✍ #مبانی_شناخت_جهتگیری / ع.م
🔅با توجه به اوضاع و احوال کنونی جهان تردیدی نیست که جهان آتی به سوی سقوط و بشر به سوی زوال پیش میرود، از سویی دیگر درهای امید برای نجات از وضع کنونی بسته شده است و سازمانهایی که بدین منظور تشکیل شدهاند کارایی لازم را نداشته و یا در مسیر درست از آنها استفاده نمیشود. اینجاست که هر فرد عاقلی نگران سرنوشت بشر است و میگوید، برای رفع نابسامانیها و جلوگیری از این همه جنگهای خانمان سوز و رهایی یافتن از کشمکشهای موجود جهان لازم است یک «حکومت واحد جهانی» براساس تثلیث #معنویت، #عدالت و #آزادی تشکیل شود.
🔅#انتظار در لغت به معنی چشم داشت و چشم به راه بودن و نوعی امید به آینده داشتن است. نتیجهای که از معنای لغوی «انتظار» به دست میآید این است که اگر کسی کار خیر و شایستهای انجام داده، منتظر است تا روزی فرا رسد و پاداش کار خیرش را دریافت کند و اگر کسی عمل زشت و ناهنجاری انجام داده، منتظر کیفر آن است.
🔅انتظار در #اسلام - به ویژه #مذهب #تشیع - عبارت است از #ایمان استوار بر #امامت و #ولایت حضرت ولیعصر و امید به ظهور آن حجت الهیِ وعده داده شده و آغاز حکومت صالحان. انتظار ظهور در اسلام، در واقع نوعی آمادگی است؛ آمادگی برای پاک شدن و پاک زیستن. آمادگی برای حرکتی مستمر و دائم توأم با #خودسازی و دگرسازی و زمینه سازی و سرانجام، آمادگی برای شرکت در #نهضت عظیم امام #مهدی که آغاز آن ظهور #منجی، و پایان آن شکست تاریکی و #ظلم و نتیجهی آن، برپایی #حکومت #عدل الهی است.
🔅انتظار ظهور منجی #موعود دراصل یک عقیدهی عمومی و مشترک است و اختصاص به یک قوم و #ملت و #دین ندارد. ادیان و مذاهب گوناگونی که در جهان حکومت میکنند عموماً ظهور او را خبر دادهاند، اگرچه در اسم او اختلاف دارند. اعتقاد به منجی و موعود جهانی یک اشتیاق و میل باطنی است.
🔅علیرغم تحریف کتابهای دینی ادیان گذشته، در بخشهای زیادی از آنها به نمونههایی از نویدهایی که توسط انبیای الهی به تمام امتهایشان رسیده است، بر میخوریم. در کتب عهد عتیق #تورات و ملحقات آن (زبور داود)، كتب عهد جديد (اناجیل چهارگانه و ملحقات آن) و کتابهای مقدس آیینهای #زرتشت، #بودا، #هندو... که رهبران آنها خود را پیامبر آسمانی معرفی کردهاند نیز مباحث زیادی در زمینهی منجی جهان بیان شده است.
🔅همواره آشفتگی اوضاع و ناامنی حاصل از فشار و تبعیض و ستم در جامعه، عقیده به ظهور منجی بزرگ جهان را تشدید نموده است. این شوق و انتظار دیرینه در لحظات فشار و اختناق تبدیل به التهاب سوزان و نیاز شدید میشود که خرمن اشتیاق #مردم را برای ظهور امام موعود شعلهور میسازد.
🔅در همین راستا هر دین و مذهبی با الهام گرفتن از سخنان انبیاء کتب آسمانی خود دم از «حکومت واحد جهانی» میزند و معتقد است که فردی مصلح خواهد آمد و جهان را پر از #عدل و داد خواهد کرد چنانچه پر از #ظلم و جور شده باشد.
🔅با بررسی افکار و عقاید ملل جهان باستان مانند: #مصر، #هند، #یونان و #ایران و نگاهی به افسانههای دیگر اقوام مختلف این حقیقت به خوبی نمایان است که همه در انتظار «مصلح موعود» به سر بردهاند.
🔅فیالمثل ایرانیان باستان معتقد بودند که
«گزراسپه» قهرمان تاریخی آنان زنده است و در #کابل خوابیده و صدهزار فرشته از او نگهبانی میکنند تا روزی که بیدار شود و #قیام کند و جهان را #اصلاح نماید. گروهی دیگر از ایرانیان میپنداشتند که «کیخسرو» پس از استوار ساختن شالودهی فرمانروایی، دیهیم پادشاهی را به فرزند خود داد و به کوهستان رفته و در آن جا آرمیده است تا روزی که ظاهر شود و #اهریمن را از گیتی برهاند. زرتشتیان اعتقاد دارند که «سوشیانس»، #دین را در جهان رواج میدهد، #فقر و تنگدستی را ریشه کن میسازد، ایزدان را از دست اهریمن نجات داده، مردم جهان را همفکر و همگفتار و همکردار میکند.
🔅مجوسی ها به زنده بودن و بازگشت «هوشیدر» اعتقاد راسخ دارند. / یهودیان معتقدند که در #آخرالزمان «ماشیح» ظهور میکند و تا ابد الآباد در جهان حکومت میکند. / مسیحیان نیز معتقدند که «مسیح» در آخرالزمان دوباره ظهور خواهد کرد. / برهمائیان از دیر زمانی به این معتقدند که در آخرالزمان «ویشنو» ظهور مینماید و ...
✅ @Shariati_Group
🔗 مشاهده متن کامل این نوشتار
Telegraph
بشارت به منجی موعود و فلسفهی انتظار در مسیر تاریخ بشری
انتظار در لغت به معنی چشم داشت و چشم به راه بودن و نوعی امید به آینده داشتن است. نتیجهای که از معنای لغوی «انتظار» به دست میآید این است که اگر کسی کار خیر و شایستهای انجام داده، منتظر است تا روزی فرا رسد و پاداش کار خیرش را دریافت کند و اگر کسی عمل زشت…
″... اکنون دیگر کسی به #علی دشنام نمیدهد، نامش را همراه نام #خدا و #محمد بر مناره معبد اعلام میکنند و علی که همواره صدای #اذان خلیفه را بر این مناره میشنیده است، اکنون میبیند و هر صبح و ظهر و غروب و شامگاهی نام خویش را از لبان مناره معبد خدا میشنود.
▫️و #تاریخ با شگفتگی چشم بر این مناره دوخته است؛ باور نمیکند، چگونه مناره مسجدی که در چنگ خلیفه است شب و روز در قلب شهر، بر سر خلق و در زیر گنبد نیلگون آسمان فریاد میزند: من گواهی میدهم که علی مولای من، پیشوای من، حجت خدا و امیر بر حق اهل #ایمان است. آیا علی پیروز شده است؟
▫️تاریخ چرا لبهایت را به افسوس میگزی؟
چرا بر چهرهات ناگهان سایهی سنگین اندوهی تیره نشست؟ مگر صدای #مسجد را نمیشنوی؟
هر صبح و ظهر و مغرب و شام نمیبینی که لبهای مناره معبد، با نام علی باز میشود. موذن را نمیبینی که به نام علی که میرسد چگونه از دل فریاد میکشد، چنانکه مناره مسجد، و در و دیوار مسجد به لرزه میافتد؟ نمیبینی که نام علی از عمق محراب مسجد بر میخیزد و در حلقوم مناره میپیچد و در فضا پخش میشود؟
اما تو مرددی تاریخ؟
بگو؟ تو بگو که بهتر از هر کسی بر این سرگذشت دردناک آگاهی.
▫️تاریخ! علی همچون #سقراط دنیا را در جست و جوی #عدالت و در تکاپوی #حقیقت میپنداشت. سقراط میگوید، در آن دنیا، دنیایی که پیش از این بوده است، روحها همچون سیبی بودهاند و خدایان سیبها را از میانه به دو نیم میکردهاند و سپس سیبهای نیمه را از آنجا به سوی این دنیا، بروی این زمین سرازیر کردند و نیمههای سیب بر روی سطح زمین پخش شدند و از آن لحظه سراسیمه میگردند و هر نیمهای نیمهی گم شده خویش را میجوید و تا نیمهی خود را نیابد آرام نمیگیرد. و همچنان در پی آن در تکاپوی مضطربانه خود همه جا را در مینوردد تا نیمه گم شده خویش را که ناگهان در انبوه نیمههای بیشمار سیبها یافت، به او بپیوندد و سیبی همچنان که در دنیای پیشین بود باز پدیداید. بدینگونه دو نیمه یکی میشوند و نقصان بهکمال و اضطراب به اطمینان و نگرانی به رضایت و تشنگی به سیرابی و بالاخره حرکت به سکون میانجامد.
▫️و علی خود را نیمهی سیب میدانست و حق خود را نیمهی دیگر سیب و یقین داشت که دو نیمه یک سیب، آن یک سیب را در این دنیا تجدید خواهند کرد و علی هر کس را نیمه سیبی میدانست و آنچه را که شایستهی او بود نیمهی دیگر سیب که در جست و جوی آن است، و این جستوجویی است که همچنانکه سقراط معتقد بود سنت #طبیعت و ناموس خلقت است و از این رو بیشک نیمهی خویش را خواهد یافت.
▫️علی خود را نیمهی سیب و #ولایت (بهمعنی #حکومت بر حق و نیز دوستی و سرپرستی و تصاحب است که به جای #خلافت که رژیم حکومت و تسلط غاصبانه است، برای حکومت علی #اصلاح شده است) را نیمهی دیگر خویش که طبیعتاً به هم خواهند رسید و یک سیب، آنچنان که بیش از این بودهاند و باید باشد، پدید خواهند آورد.
▫️اما دیدیم که داستان سیب سقراط و حرفهایی که در #فلسفه این سیب گفتهاند همه حرفهای پرت و حرفهای دور بود و تعریف سیبهای گلشایی! ...″
✅ @Shariati_Group
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۲۶ / علی - برگرفته از ضميمه كتاب
▫️و #تاریخ با شگفتگی چشم بر این مناره دوخته است؛ باور نمیکند، چگونه مناره مسجدی که در چنگ خلیفه است شب و روز در قلب شهر، بر سر خلق و در زیر گنبد نیلگون آسمان فریاد میزند: من گواهی میدهم که علی مولای من، پیشوای من، حجت خدا و امیر بر حق اهل #ایمان است. آیا علی پیروز شده است؟
▫️تاریخ چرا لبهایت را به افسوس میگزی؟
چرا بر چهرهات ناگهان سایهی سنگین اندوهی تیره نشست؟ مگر صدای #مسجد را نمیشنوی؟
هر صبح و ظهر و مغرب و شام نمیبینی که لبهای مناره معبد، با نام علی باز میشود. موذن را نمیبینی که به نام علی که میرسد چگونه از دل فریاد میکشد، چنانکه مناره مسجد، و در و دیوار مسجد به لرزه میافتد؟ نمیبینی که نام علی از عمق محراب مسجد بر میخیزد و در حلقوم مناره میپیچد و در فضا پخش میشود؟
اما تو مرددی تاریخ؟
بگو؟ تو بگو که بهتر از هر کسی بر این سرگذشت دردناک آگاهی.
▫️تاریخ! علی همچون #سقراط دنیا را در جست و جوی #عدالت و در تکاپوی #حقیقت میپنداشت. سقراط میگوید، در آن دنیا، دنیایی که پیش از این بوده است، روحها همچون سیبی بودهاند و خدایان سیبها را از میانه به دو نیم میکردهاند و سپس سیبهای نیمه را از آنجا به سوی این دنیا، بروی این زمین سرازیر کردند و نیمههای سیب بر روی سطح زمین پخش شدند و از آن لحظه سراسیمه میگردند و هر نیمهای نیمهی گم شده خویش را میجوید و تا نیمهی خود را نیابد آرام نمیگیرد. و همچنان در پی آن در تکاپوی مضطربانه خود همه جا را در مینوردد تا نیمه گم شده خویش را که ناگهان در انبوه نیمههای بیشمار سیبها یافت، به او بپیوندد و سیبی همچنان که در دنیای پیشین بود باز پدیداید. بدینگونه دو نیمه یکی میشوند و نقصان بهکمال و اضطراب به اطمینان و نگرانی به رضایت و تشنگی به سیرابی و بالاخره حرکت به سکون میانجامد.
▫️و علی خود را نیمهی سیب میدانست و حق خود را نیمهی دیگر سیب و یقین داشت که دو نیمه یک سیب، آن یک سیب را در این دنیا تجدید خواهند کرد و علی هر کس را نیمه سیبی میدانست و آنچه را که شایستهی او بود نیمهی دیگر سیب که در جست و جوی آن است، و این جستوجویی است که همچنانکه سقراط معتقد بود سنت #طبیعت و ناموس خلقت است و از این رو بیشک نیمهی خویش را خواهد یافت.
▫️علی خود را نیمهی سیب و #ولایت (بهمعنی #حکومت بر حق و نیز دوستی و سرپرستی و تصاحب است که به جای #خلافت که رژیم حکومت و تسلط غاصبانه است، برای حکومت علی #اصلاح شده است) را نیمهی دیگر خویش که طبیعتاً به هم خواهند رسید و یک سیب، آنچنان که بیش از این بودهاند و باید باشد، پدید خواهند آورد.
▫️اما دیدیم که داستان سیب سقراط و حرفهایی که در #فلسفه این سیب گفتهاند همه حرفهای پرت و حرفهای دور بود و تعریف سیبهای گلشایی! ...″
✅ @Shariati_Group
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۲۶ / علی - برگرفته از ضميمه كتاب
🔅چگونه میشود از این آفت که گریبان همهی ما را گرفته است و همه را تهدید میکند- مقصود همهی روشنفکرانی است که آغاز کننده کار اجتماعی و پیشاهنگ #انقلاب تودهاند- رها شد؟ با کار.
🔅کار، #ایدئولوژی را از حافظه و از ذهن به عمق وجود و #فطرت انسان فرومیبرد و با سرشت او میآمیزد و عجین میکند و بدین شکل است که یک ایدئولوژی تبدیل به یک #ایمان میشود و یک #روشنفکر تبدیل به یک #انسان مؤمن. مؤمن با همهی عمق، پهنا و سرمایهای که در این کلمه وجود دارد.
🔅تفکیک میان مؤمن و #مسلمان در #فرهنگ اسلامی حاکی از چنین تجربهای است و گواه شناخت اندیشمندان آگاه ما از فرق میان کسانی که یک ایدئولوژی را به عنوان یک عقیده، فکر، ایدهآل، مجموعهای از #مکتب در ذهن خویش دارند و در لفظ خویش اقرار میکنند، اما ذاتشان از آن غافل است و کسانیکه این مکتب در آنها به صورت یک فطرت درآمده است.
🔅مسلمان کسی است که به #توحید تسلیم فکری است، اما مؤمن کسی است که به درجهی «تسلیم وجودی» رسیده است. #منافق در پنهانیترین و عمیقترین شکل خویش، صفت کسانی است که جهت وجودیشان و جهت اعتقادیشان از یکدیگر جدا است. «نفق» به معنی حفره و فاصله است و منافق در یک معنی، انسانی است که میان این دو جلوه از هستیاش فاصلهای وجود دارد، نوعی دوشخصیتی بودن.
🔅اخلاص، یکتاییِ وجودی و به تعبیری توحید وجودی، #وحدت بخشیدن میان اندیشه و عمل است. رابطه میان اندیشه و عمل یک رابطهی متقابل است. به بهترین تعبیر آنچنان که #علی گفته است (کسی که خود نیز نمونه چنین توحیدی است):
«من الایمان یستدل بالعمل»
«و من الاعمل یستدل بالایمان»
«از ایمان به عمل راه برده میشود و از عمل نیز به ایمان راه برده میشود.»
🔅روشنفکر از این نظر در لبهی پرتگاه است که آگاهیاش را از #کتاب میگیرد و این خطر نوعی ازخودبیگانگی ذهنی و کتابزدگی را به وجود میآورد، بیماریای که در آن، ارزشهای انسانی برای روشنفکر به صورت الفاظ منطقی و علمی و فلسفی مطرح است، کلماتی که معنا دارند اما #روح، شور و احساس را فاقدند. حتی روشنفکرانی که از اصالت عمل نیز سخن میگویند، باز ممکن است دچار نوعی ازخودبیگانگی لفظی شوند. اینان همچون واعظانی هستند که پول میگیرند تا درباره اعراض از دنیا منبر روند، یا همچون مؤمنانی که بر سفرههای هزار و یک شبی غذا میخورند و از زهد علی ستایشها میکنند و میپندارند که خداوند تنها آنان را از نعمت #ولایت وی برخوردار کرده است. کسانی که عثمانوار زندگی میکنند، اما به #ابوذر عشق میورزند کم نیستند، حتی آنان که دست در دست #معاویه دارند، اما برای #حسین میگریند و آنان که فاطمهوار سخن میگویند، اما شیوه زندگیشان تقلیدی مهوع از ملکه خاتون است!
🔅از #حج بازمیگردند (آنجا که برابری را لااقل برای چند روز آن هم به گونه یک نمایش، تمرین باید کرد)- و رجز میخوانند که وضع ما، کاروان ما و هتل ما و غذای ما از همه بهتر بود، و یا غرق لذت میشوند که در این سفر همه را عقب زدند و خود با هوشیاری و یا لیاقت و یا جادوی پول همه مشکلات را حل کردند و پیش رفتند. اینها مثل همان مارکسیستهای با «بی.ام.و» قرمزند که در #مذهب، توجیهی تخدیر کننده برای جبران ضعفهای وجودی خویش میجویند. همانطور که آن مارکسیستها نیز در #مارکسیسم راههایی برای فرار به سوی لاابالیگری، در قبال قیدهایی که مذهب بر زندگی فردی تحمیل میکند، میجویند: نوعی لش بودن صوفیانه و لاابالیگری روشنفکرانه!
✅ @Shariati_Group
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۲ / خودسازی انقلابی
🔅کار، #ایدئولوژی را از حافظه و از ذهن به عمق وجود و #فطرت انسان فرومیبرد و با سرشت او میآمیزد و عجین میکند و بدین شکل است که یک ایدئولوژی تبدیل به یک #ایمان میشود و یک #روشنفکر تبدیل به یک #انسان مؤمن. مؤمن با همهی عمق، پهنا و سرمایهای که در این کلمه وجود دارد.
🔅تفکیک میان مؤمن و #مسلمان در #فرهنگ اسلامی حاکی از چنین تجربهای است و گواه شناخت اندیشمندان آگاه ما از فرق میان کسانی که یک ایدئولوژی را به عنوان یک عقیده، فکر، ایدهآل، مجموعهای از #مکتب در ذهن خویش دارند و در لفظ خویش اقرار میکنند، اما ذاتشان از آن غافل است و کسانیکه این مکتب در آنها به صورت یک فطرت درآمده است.
🔅مسلمان کسی است که به #توحید تسلیم فکری است، اما مؤمن کسی است که به درجهی «تسلیم وجودی» رسیده است. #منافق در پنهانیترین و عمیقترین شکل خویش، صفت کسانی است که جهت وجودیشان و جهت اعتقادیشان از یکدیگر جدا است. «نفق» به معنی حفره و فاصله است و منافق در یک معنی، انسانی است که میان این دو جلوه از هستیاش فاصلهای وجود دارد، نوعی دوشخصیتی بودن.
🔅اخلاص، یکتاییِ وجودی و به تعبیری توحید وجودی، #وحدت بخشیدن میان اندیشه و عمل است. رابطه میان اندیشه و عمل یک رابطهی متقابل است. به بهترین تعبیر آنچنان که #علی گفته است (کسی که خود نیز نمونه چنین توحیدی است):
«من الایمان یستدل بالعمل»
«و من الاعمل یستدل بالایمان»
«از ایمان به عمل راه برده میشود و از عمل نیز به ایمان راه برده میشود.»
🔅روشنفکر از این نظر در لبهی پرتگاه است که آگاهیاش را از #کتاب میگیرد و این خطر نوعی ازخودبیگانگی ذهنی و کتابزدگی را به وجود میآورد، بیماریای که در آن، ارزشهای انسانی برای روشنفکر به صورت الفاظ منطقی و علمی و فلسفی مطرح است، کلماتی که معنا دارند اما #روح، شور و احساس را فاقدند. حتی روشنفکرانی که از اصالت عمل نیز سخن میگویند، باز ممکن است دچار نوعی ازخودبیگانگی لفظی شوند. اینان همچون واعظانی هستند که پول میگیرند تا درباره اعراض از دنیا منبر روند، یا همچون مؤمنانی که بر سفرههای هزار و یک شبی غذا میخورند و از زهد علی ستایشها میکنند و میپندارند که خداوند تنها آنان را از نعمت #ولایت وی برخوردار کرده است. کسانی که عثمانوار زندگی میکنند، اما به #ابوذر عشق میورزند کم نیستند، حتی آنان که دست در دست #معاویه دارند، اما برای #حسین میگریند و آنان که فاطمهوار سخن میگویند، اما شیوه زندگیشان تقلیدی مهوع از ملکه خاتون است!
🔅از #حج بازمیگردند (آنجا که برابری را لااقل برای چند روز آن هم به گونه یک نمایش، تمرین باید کرد)- و رجز میخوانند که وضع ما، کاروان ما و هتل ما و غذای ما از همه بهتر بود، و یا غرق لذت میشوند که در این سفر همه را عقب زدند و خود با هوشیاری و یا لیاقت و یا جادوی پول همه مشکلات را حل کردند و پیش رفتند. اینها مثل همان مارکسیستهای با «بی.ام.و» قرمزند که در #مذهب، توجیهی تخدیر کننده برای جبران ضعفهای وجودی خویش میجویند. همانطور که آن مارکسیستها نیز در #مارکسیسم راههایی برای فرار به سوی لاابالیگری، در قبال قیدهایی که مذهب بر زندگی فردی تحمیل میکند، میجویند: نوعی لش بودن صوفیانه و لاابالیگری روشنفکرانه!
✅ @Shariati_Group
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۲ / خودسازی انقلابی
Telegram
.
🔆 فاطمه، الگوی زن مبارز در خط نهضت علوی
🔅به حق اقرار کردند، اما برای ستاندن آن عذر آوردند...
″... فاطمه راه رفتن را در مبارزه آموخته است و سخن گفتن را در تبلیغ و کودکی را در مهد طوفان #نهضت به سر آورده و جوانی را در کوره سیاست زمانهاش گداخته است. او یک #زن مسلمان است: زنی که عفت اخلاقی او را از مسئولیت اجتماعی مبرا نمیکند. اکنون چند ساعتی است که از دفن #پیغمبر میگذرد، در خانه او، #علی با چند تن از بنیهاشم و یاران محبوب و عزیز پیغمبر که به او وفادارند جمع شدهاند، به نشانهی نفی آنچه در سقیفه روی داده است و سرپیچی از بیعتی که همه را بدان میخوانند. در #مسجد، خلیفه خطبه #ولایت خویش را خوانده و از مردم #بیعت گرفته و عمر، کارگزار سیاست، تلاش بیاندازه میکند تا چند ناهمواری دیگر را که مانده است از پیش پای حکومت وی برگیرد و راه را بکوبد.
و اکنون #فاطمه، شخصاً به سراغ آنها میرود؛ هر شب، همراه علی، به مجالس آنها سر میزند. با آنها حرف میزند، فضایل علی را یکایک بر میشمارد، سفارشهای پیغمبر را یکایک به یادشان میآورد، با نفوذ معنوی، شخصیت بزرگ انسانی، آگاهی سیاسی، شناخت دقیقی که از #اسلام و #روح و آرمانهای اسلام دارد و بالاخره قدرت منطق و استدلال استوار خویش، حقانیت علی را ثابت مینماید و نشان میدهد؛ بطلان انتخاباتی را که شده است، اثبات میکند؛ فریبی را که خوردهاند، آشکار میسازد؛ و عواقبی را که بر این شتابزدگی سطحی و غافلگیری سیاسی بار خواهد شد بر میشمارد و آنان را از آینده ناپایدار و تیرهای که در انتظار اسلام و رهبری #امت است بیم میدهد.
راویان #تاریخ که این داستان را نقل میکنند حتی یک بار هم نشان نمیدهند که در #مجلس در برابر منطق فاطمه و تفسیر و تلقیای که از این حادثه دارد، مقاومت کرده باشند. همگی به او حق میدادند، همه به لغزش بزرگ خویش پیش او اعتراف میکردند، همه فضیلت علی و حقیقت او را اقرار داشتند و فاطمه از آنها قاطعانه میخواست که
«شما ابوالحسن را بر باز گرفتن حقی که در راه آن میکوشد یاری کنید».
اما همگی عذر میآوردند ...″
✅ @Shariati_Group
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۲۱ / زن /فاطمه فاطمه است
🔅به حق اقرار کردند، اما برای ستاندن آن عذر آوردند...
″... فاطمه راه رفتن را در مبارزه آموخته است و سخن گفتن را در تبلیغ و کودکی را در مهد طوفان #نهضت به سر آورده و جوانی را در کوره سیاست زمانهاش گداخته است. او یک #زن مسلمان است: زنی که عفت اخلاقی او را از مسئولیت اجتماعی مبرا نمیکند. اکنون چند ساعتی است که از دفن #پیغمبر میگذرد، در خانه او، #علی با چند تن از بنیهاشم و یاران محبوب و عزیز پیغمبر که به او وفادارند جمع شدهاند، به نشانهی نفی آنچه در سقیفه روی داده است و سرپیچی از بیعتی که همه را بدان میخوانند. در #مسجد، خلیفه خطبه #ولایت خویش را خوانده و از مردم #بیعت گرفته و عمر، کارگزار سیاست، تلاش بیاندازه میکند تا چند ناهمواری دیگر را که مانده است از پیش پای حکومت وی برگیرد و راه را بکوبد.
و اکنون #فاطمه، شخصاً به سراغ آنها میرود؛ هر شب، همراه علی، به مجالس آنها سر میزند. با آنها حرف میزند، فضایل علی را یکایک بر میشمارد، سفارشهای پیغمبر را یکایک به یادشان میآورد، با نفوذ معنوی، شخصیت بزرگ انسانی، آگاهی سیاسی، شناخت دقیقی که از #اسلام و #روح و آرمانهای اسلام دارد و بالاخره قدرت منطق و استدلال استوار خویش، حقانیت علی را ثابت مینماید و نشان میدهد؛ بطلان انتخاباتی را که شده است، اثبات میکند؛ فریبی را که خوردهاند، آشکار میسازد؛ و عواقبی را که بر این شتابزدگی سطحی و غافلگیری سیاسی بار خواهد شد بر میشمارد و آنان را از آینده ناپایدار و تیرهای که در انتظار اسلام و رهبری #امت است بیم میدهد.
راویان #تاریخ که این داستان را نقل میکنند حتی یک بار هم نشان نمیدهند که در #مجلس در برابر منطق فاطمه و تفسیر و تلقیای که از این حادثه دارد، مقاومت کرده باشند. همگی به او حق میدادند، همه به لغزش بزرگ خویش پیش او اعتراف میکردند، همه فضیلت علی و حقیقت او را اقرار داشتند و فاطمه از آنها قاطعانه میخواست که
«شما ابوالحسن را بر باز گرفتن حقی که در راه آن میکوشد یاری کنید».
اما همگی عذر میآوردند ...″
✅ @Shariati_Group
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۲۱ / زن /فاطمه فاطمه است
″... میلاد #علی را به همهی کسانیکه به #عدالت، #انسانیت، #عشق، #فضیلت و #ایمان، ایمان دارند تبریک میگویم.
میلاد او را به #ملت علی، به همهی نسلهایی که در طول این چهارده قرن در جستجوی عدالت و #حق، به علی پناه آوردهاند، و در فرار از #ظلم و قدرتهای ستمکار، #ولایت علی را شعار خود داشتهاند، و در زیر شکنجهها و تازیانههای ستم، «علی علی» میگفتند، و نیز به نسل امروز که بیش از همیشه به علی محتاج است، و به همـــــــــهی انسانها در هر گوشه جهان، که اکنون برای عدالت، حق و ایمان مبارزه میکنند، تبریک میگویم ...″
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۲۶ / علی/ مقدمهی سخنرانی «قرن ما در جستجوی علی»
✅ @Shariati_Group
میلاد او را به #ملت علی، به همهی نسلهایی که در طول این چهارده قرن در جستجوی عدالت و #حق، به علی پناه آوردهاند، و در فرار از #ظلم و قدرتهای ستمکار، #ولایت علی را شعار خود داشتهاند، و در زیر شکنجهها و تازیانههای ستم، «علی علی» میگفتند، و نیز به نسل امروز که بیش از همیشه به علی محتاج است، و به همـــــــــهی انسانها در هر گوشه جهان، که اکنون برای عدالت، حق و ایمان مبارزه میکنند، تبریک میگویم ...″
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۲۶ / علی/ مقدمهی سخنرانی «قرن ما در جستجوی علی»
✅ @Shariati_Group
⭕️ پشیمانی و تعرب بعد الهجرت
🔹پس از انتقام #ایران از #اسرائیل، برخی از جریانات داخل ایران زبان به سرزنش باز کرده و ایران را ملامت کردند، حال آنکه همانها بودند که قبل از انتقام میگفتند ایران از انتقامگیری میترسد. اینها همانهایی هستند که در #انتخابات پشت جریان #لیبرال قرار گرفتند و سپس پشیمان شدند. همان کسانی هستند که #انقلاب کردند و پشیمان شدند. این افراد مصداق یکی از گناهان کبیره تحت عنوان تعرب بعد الهجرت میباشند.
🔹از نظر لغوی، رفتن به سرزمین کفر و سکنى گزیدن در آن اگر موجب نقص #دین مسلمان گردد، تعرّب بعد از #هجرت محسوب شده و از گناهان کبیره است. سکونت در سرزمین کفر، ترک آموختن دین و ترک #ولایت امامان برخی دیگر از مصادیق این گناه کبیره در روایات است. در زمان حاضر، اعتباردهی به علوم انسانی غربی، پذیرش #فرهنگ سلبریتیسم و فرار دانشآموختگان برتر به خارج کشور، برخی دیگر از مصادیق تعرب بعد الهجرت هستند.
🔹معنی واقعی تعرّب بعد الهجرت در زمان حاضر، تغرّب بعد الهجرت است. تغرب یعنی غربزدگی. بنابراین گناه کبیره تعرب بعد الهجرت در زمان امروز همان #غربزدگی است: در فرهنگ، اقتصاد، سیاست، معماری و...
🔹اساساً واژه #مهاجرت درحال حاضر به اشتباه استفاده میشود، مثلاً میگویند میخواهم به آمریکا مهاجرت کنم درحالیکه مهاجرت واژهای قرآنی و فقط در معنای مثبت است. برای رفتن از ایران به غرب باید گفت میخواهم تعرّب یا تغرّب کنم به #آمریکا یا #اروپا ..!
🔹اما چند کلیدواژهی قرآنی دیگر نیز در این چارچوب مفهومی قرار دارد: مفاهیم نکص, رکض، نکث و نقض. نکص یعنی پشت میکنند و پس از آن رکض یعنی فرار میکنند. ریشه و علت این امر در دو مفهوم نقض و نکث نهفته است. لذا فرایند تعرب بعد الهجرت چنین است:
نقض/نکث ⬅️ نکص ⬅️ رکض
🔹عبارت «ینقلب علی عقبیه» در #قرآن، یعنی انقلاب به عقب؛ یعنی بازگشت به قبل انقلاب. یعنی بازگشت به سنتهای جاهلی. بهعنوان مثال #تمدن غرب در زمینه فحشای همجنسبازی به ۴۰۰۰ سال پیش در قوم #لوط بازگشته، در #نئوپاگانیسم و سایر مولفههای فکری و وهمی نیز همینطور و این یعنی انقلاب به عقب...
🔹نکته قابل توجه اما این است که مقابل جریان پشیمانها [با هر بادی، به باد میروند] و جریان #ملامتیه که از مواضع قبلی خود عقبنشینی نموده و همیشه زبان به ملامت جریانهای پیشرو انقلابی و نیروهای افق گشا باز میکنند، باید ایستاد...
✅ @Shariati_Group
✍️ امیر حسینی | اندیشکده تثبیت
🔹پس از انتقام #ایران از #اسرائیل، برخی از جریانات داخل ایران زبان به سرزنش باز کرده و ایران را ملامت کردند، حال آنکه همانها بودند که قبل از انتقام میگفتند ایران از انتقامگیری میترسد. اینها همانهایی هستند که در #انتخابات پشت جریان #لیبرال قرار گرفتند و سپس پشیمان شدند. همان کسانی هستند که #انقلاب کردند و پشیمان شدند. این افراد مصداق یکی از گناهان کبیره تحت عنوان تعرب بعد الهجرت میباشند.
🔹از نظر لغوی، رفتن به سرزمین کفر و سکنى گزیدن در آن اگر موجب نقص #دین مسلمان گردد، تعرّب بعد از #هجرت محسوب شده و از گناهان کبیره است. سکونت در سرزمین کفر، ترک آموختن دین و ترک #ولایت امامان برخی دیگر از مصادیق این گناه کبیره در روایات است. در زمان حاضر، اعتباردهی به علوم انسانی غربی، پذیرش #فرهنگ سلبریتیسم و فرار دانشآموختگان برتر به خارج کشور، برخی دیگر از مصادیق تعرب بعد الهجرت هستند.
🔹معنی واقعی تعرّب بعد الهجرت در زمان حاضر، تغرّب بعد الهجرت است. تغرب یعنی غربزدگی. بنابراین گناه کبیره تعرب بعد الهجرت در زمان امروز همان #غربزدگی است: در فرهنگ، اقتصاد، سیاست، معماری و...
🔹اساساً واژه #مهاجرت درحال حاضر به اشتباه استفاده میشود، مثلاً میگویند میخواهم به آمریکا مهاجرت کنم درحالیکه مهاجرت واژهای قرآنی و فقط در معنای مثبت است. برای رفتن از ایران به غرب باید گفت میخواهم تعرّب یا تغرّب کنم به #آمریکا یا #اروپا ..!
🔹اما چند کلیدواژهی قرآنی دیگر نیز در این چارچوب مفهومی قرار دارد: مفاهیم نکص, رکض، نکث و نقض. نکص یعنی پشت میکنند و پس از آن رکض یعنی فرار میکنند. ریشه و علت این امر در دو مفهوم نقض و نکث نهفته است. لذا فرایند تعرب بعد الهجرت چنین است:
نقض/نکث ⬅️ نکص ⬅️ رکض
🔹عبارت «ینقلب علی عقبیه» در #قرآن، یعنی انقلاب به عقب؛ یعنی بازگشت به قبل انقلاب. یعنی بازگشت به سنتهای جاهلی. بهعنوان مثال #تمدن غرب در زمینه فحشای همجنسبازی به ۴۰۰۰ سال پیش در قوم #لوط بازگشته، در #نئوپاگانیسم و سایر مولفههای فکری و وهمی نیز همینطور و این یعنی انقلاب به عقب...
🔹نکته قابل توجه اما این است که مقابل جریان پشیمانها [با هر بادی، به باد میروند] و جریان #ملامتیه که از مواضع قبلی خود عقبنشینی نموده و همیشه زبان به ملامت جریانهای پیشرو انقلابی و نیروهای افق گشا باز میکنند، باید ایستاد...
✅ @Shariati_Group
✍️ امیر حسینی | اندیشکده تثبیت
Telegram
.