گروه شریعتی
562 subscribers
1.66K photos
554 videos
66 files
1.56K links
به نام خداوند حقیقت، زیبایی و خیر

🌐 نشـانی ما در فیس بوک:
Facebook.com/shariati.group

📩 تماس با ما:
Shariati.group@Gmail.com
Download Telegram
🔅چگونه می‌شود از این آفت که گریبان همه‌ی ما را گرفته است و همه را تهدید می‌کند- مقصود همه‌ی روشنفکرانی است که آغاز کننده کار اجتماعی و پیشاهنگ #انقلاب توده‌اند- رها شد؟ با کار.

🔅کار، #ایدئولوژی را از حافظه و از ذهن به عمق وجود و #فطرت انسان فرومی‌برد و با سرشت او می‌آمیزد و عجین می‌کند و بدین شکل است که یک ایدئولوژی تبدیل به یک #ایمان می‌شود و یک #روشنفکر تبدیل به یک #انسان مؤمن. مؤمن با همه‌ی عمق، پهنا و سرمایه‌ای که در این کلمه وجود دارد.

🔅تفکیک میان مؤمن و #مسلمان در #فرهنگ اسلامی حاکی از چنین تجربه‌ای است و گواه شناخت اندیشمندان آگاه ما از فرق میان کسانی که یک ایدئولوژی را به عنوان یک عقیده، فکر، ایده‌آل، مجموعه‌ای از #مکتب در ذهن خویش دارند و در لفظ خویش اقرار می‌کنند، اما ذاتشان از آن غافل است و کسانیکه این مکتب در آنها به صورت یک فطرت درآمده است.

🔅مسلمان کسی است که به #توحید تسلیم فکری است، اما مؤمن کسی است که به درجه‌ی «تسلیم وجودی» رسیده است. #منافق در پنهانی‌ترین و عمیق‌ترین شکل خویش، صفت کسانی است که جهت وجودیشان و جهت اعتقادی‌شان از یکدیگر جدا است. «نفق» به معنی حفره و فاصله است و منافق در یک معنی، انسانی است که میان این دو جلوه از هستی‌اش فاصله‌ای وجود دارد، نوعی دوشخصیتی بودن.

🔅اخلاص، یکتاییِ وجودی و به تعبیری توحید وجودی، #وحدت بخشیدن میان اندیشه و عمل است. رابطه میان اندیشه و عمل یک رابطه‌ی متقابل است. به بهترین تعبیر آنچنان که #علی گفته است (کسی که خود نیز نمونه چنین توحیدی است):

«من الایمان یستدل بالعمل»
«و من الاعمل یستدل بالایمان»

«از ایمان به عمل راه برده می‌شود و از عمل نیز به ایمان راه برده می‌شود.»

🔅روشنفکر از این نظر در لبه‌ی پرتگاه است که آگاهی‌اش را از #کتاب می‌گیرد و این خطر نوعی ازخودبیگانگی ذهنی و کتاب‌زدگی را به وجود می‌آورد، بیماری‌ای که در آن، ارزش‌های انسانی برای روشنفکر به صورت الفاظ منطقی و علمی و فلسفی مطرح است، کلماتی که معنا دارند اما #روح، شور و احساس را فاقدند. حتی روشنفکرانی که از اصالت عمل نیز سخن می‌گویند، باز ممکن است دچار نوعی ازخودبیگانگی لفظی شوند. اینان همچون واعظانی هستند که پول می‌گیرند تا درباره اعراض از دنیا منبر روند، یا همچون مؤمنانی که بر سفره‌های هزار و یک شبی غذا می‌خورند و از زهد علی ستایش‌ها می‌کنند و می‌پندارند که خداوند تنها آنان را از نعمت #ولایت وی برخوردار کرده است. کسانی که عثمان‌وار زندگی می‌کنند، اما به #ابوذر عشق می‌ورزند کم نیستند، حتی آنان که دست در دست #معاویه دارند، اما برای #حسین می‌گریند و آنان که فاطمه‌وار سخن می‌گویند، اما شیوه زندگی‌شان تقلیدی مهوع از ملکه خاتون است!

🔅از #حج بازمی‌گردند (آنجا که برابری را لااقل برای چند روز آن هم به گونه یک نمایش، تمرین باید کرد)- و رجز می‌خوانند که وضع ما، کاروان ما و هتل ما و غذای ما از همه بهتر بود، و یا غرق لذت می‌شوند که در این سفر همه را عقب زدند و خود با هوشیاری و یا لیاقت و یا جادوی پول همه مشکلات را حل کردند و پیش رفتند. اینها مثل همان مارکسیست‌های با «بی.ام.و» قرمزند که در #مذهب، توجیهی تخدیر کننده برای جبران ضعف‌های وجودی خویش می‌جویند. همانطور که آن مارکسیست‌ها نیز در #مارکسیسم راه‌هایی برای فرار به سوی لاابالیگری، در قبال قیدهایی که مذهب بر زندگی فردی تحمیل می‌کند، می‌جویند: نوعی لش بودن صوفیانه و لاابالیگری روشنفکرانه!

@Shariati_Group

📚 معلم علے‌شریعتے
مجموعه آثار ۲ / خودسازی انقلابی
 
⭕️ سنت راه‌پیمایی ایدئولوژیک اربعین و فرصت احیای «مکتب نجات‌بخش شیعه» در عصر نهیلیسم

🔅فرصتی است که از دست می‌رود؛ یک نسل وسط بین نسل آینده و گذشته وجود دارد، [که] همه امید ما و سرمایه‌ی ما همین است، همین گروهی که هنوز در جستجوی #مذهب خودشان هستند، هنوز دغدغه شناختن مذهب خودشان را دارند و هنوز دوست دارند که #علی را، چهره راستین علی را بشناسند، مذهب علی را بشناسند و راهش را و مکتبش را بشناسند؛ اما آن‌چنان که بر آن ها عرضه می‌شود، برایشان قابل قبول نیست.

🔅این نسل متوسط، واسطه میان نسل گذشته و آینده، فرهنگ مذهبیِ ما و #فرهنگ استعماری آینده، و [واسطه میان] نسلی است که به هر حال پیوسته به یک #روح مذهبی بوده و نسل گسسته‌ای که پوک و پوچ پرورده خواهد شد و فردا وجود دارد؛ [اما] این نسل همیشه نیست، این گروه همیشه نخواهد بود.

🔅این را به شما عرض کنم که ده سال دیگر، پانزده سال دیگر، بیست سال دیگر، اگر حسینیه‌های ارشادی در این مملکت وجود داشته باشد و «بگذارند که وجود داشته باشد» و بهترین برنامه‌ها را هم برای جوانان و تحصیلکرده‌ها و دانشجویان و نسل دانشگاهی بر اساس مذهب داشته باشد، دیگر مثل امروز این چنین ازدحام نخواهد شد، این چنین استقبال نخواهد شد، و این چنین نخواهد بود که هزاران دانشجو، هفت هشت ساعت در بدترین شرایط به یک مجمع دینی بیایند و به حرف مذهب گوش بدهند. اگر نجنبیم و اگر کاری نکنیم، دیگر دغدغه مذهبی در درونش نخواهد بود.

🔅عده‌ای که هیچ وقت به اینجور محیط ها و به اینجور مجالس نمی‌آیند و اساساً مستمع عادی این مسائل نیستند، سرشان در زندگی فردی خودشان، یا در مسائل شغلی یا علمی یا صنفی گرم است و گاه به گاه، سال به سال چنین شبهایی می‌آیند؛ این‌ها هستند که باید این پیام را در چنین وقت‌ها و حالات و شرابط بیشتر از همیشه بشنوند، این پیام را از طرف یک #روحانی، یک #عالم، یک #استاد یا یک #مرجع نشنوید، از قول یک #معلم بشنوید که مسیر را با تمام وجودش حس می‌کند و می‌بیند که دارد از دست می‌رود و می‌بیند که بیشتر از یک نسل دیگر فرصت نیست برای اینکه کاری بکنیم. اگر به علی، به مکتب او، به مذهب، به #اسلام و به آنچه که مجموعه‌ی مقدسات ما و اعتقادات ما را تشکیل می‌دهد، واقعاً معتقدیم و واقعاً #عشق می‌ورزیم و #ایمان داریم، باید با شدت و با سرعت و با ایثار و با آمادگی فداکاری و تحمل و صبر و تلاش، دست به دست هم بدهیم تا کاری بکنیم. با این بدببینی ها، شایعه سازی ها، دروغ پردازی ها، و حلقوم‌های شوم و بدآموز - که به نام #دین یا بنام #علم یا به نام #روشنفکری یا به نام ضد دین و یا به نام #تمدن [تبلیغ می‌کنند] - تکه تکه مان می‌کنند، میانمان فاصله می‌اندازند، همدردها و همراه‌ها و هم سرنوشت‌ها را از هم جدا می‌کنند و کسانی را که باید در کنار هم باشند، رو در روی هم قرارشان می‌دهند تا یک مشت و یک گروه اندکی را که در این دنیا وجود دارد و می‌تواند برای سرنوشت خودش و برای این #مکتب و این مذهب کاری بکند، به شکل مجموعه‌ای پراکنده، مضمحل، رو به متلاشی شدن و در حال درگیری دائمی داخلی، که بهترین فرصت‌ها را در حال فحش دادن به هم، دشنام دادن به هم، به روی هم پریدن و همدیگر را مسخ کردن، تفسیق کردن، تکفیر کردن [هستند]، در بیاورند تا اینکه این فرصت از دست برود، تا اینکه کسانی که باید رو در روی #دشمن بایستند، رو در روی همدیگر بایستند و می‌بینیم که متأسفانه دارند موفق می‌شوند....

🔅یکی از بزرگترین دردهای علی این است که «ارزش‌های» او - که در سطح زمان و زمین نمی‌گنجد - باید به دست ماها بیفتد، ماها متولیش باشیم و ماها مسئول شناختنش، مسئول عمل کردنش، مسئول پیروی کردنش و مسئول آگاه کردن بشریت به این مکتب نجات بخش باشیم.

@Shariati_Group

📚 معلم علے‌شریعتے
مجموعه آثار ۲۶/ پیروان علی و رنج‌هایشان
🔅سال‌گشت شهادت نبی مکرم #اسلام، پیام‌آور رحمت و اخلاق و فرزندان راستینش گرامی‌باد

″... مردی که در پاسخ #علی که از شیوه زندگی‌اش پرسید در چند رنگ زیبا و شگفت، خود را برای کسانی‌که شیفته زیبائی‌های #روح یک #انسان بزرگ و زیبا هستند نقاشی کرد:

«معرفت؛ اندوخته من است. شوق؛ خنگ رهوار من است. خرد؛ بنیاد #مذهب من است. دوستی؛ اساس کار من است. یاد او مونس دل من است. اعتماد؛ گنجینه من است. غم؛ رفیق من است. دانش؛ سلاح من است. شکیبایی؛ ردای من است. رضا؛ غنیمت من است. فقر؛ فخر من است. پارسائی؛ پیشه من است. یقین؛ توان من است. راستی؛ شفیع من است. پرستش؛سرمایه کفایت من است. کوشش؛ سرشت من است. نماز؛ شادی من است.» ″

📚 معلم علے‌شریعتے
مجموعه آثار ۲۸ / روش شناخت اسلام / از هجرت تا وفات

@Shariati_Group
🔴 چه کسانی به علی وفادار مانده‌اند و می‌مانند...!؟

سرنوشت #اسلام در سقیفه تعیین می‌شود، بی‌حضور #علی و #سلمان، #ابوذر و #عمار و #مقداد و چند تنی چون اینان. اکنون اینها همگی، در خانه‌ی #فاطمه گرد آمده‌اند، غمگین و خشمناک. چرا اینها به #علی وفادار مانده‌اند؟

آخر اینها نه از اشراف قبیله‌ی اوس و خزرج اند که در #مدینه عنوانی و تیره و تباری داشته باشند و نه از خاندان‌های اصیل قریش که اشرافیت خونی و خانوادگی و حیثیت طبقاتی‌شان آنها را مقام و موقعی بخشیده باشد که هوای خلافت رسول نمایند و توده‌ی اشرافیت پرست بر آنها «اجماع» کنند، و یا آنها را را با پیوندهای خانوادگی و تعهدهای طبقاتی و ضرورت خون یا سرمایه، به یکی از این جناح‌های «سیاسی» و گروه‌های «اجتماعی» نیرومند بکشاند.

اینها کسانی‌اند که یا «غریب اند»، همچون سلمان که ایرانی است و ابوذر که از صحرا آمده است و عمار که مادرش کنیزی سیاه و آفریقایی است و پدرش یمنی و بدوی؛ و یا افرادی «بی تشخص و تمکن طبقاتی و مالی»، مردمی ساده و محروم و بی‌پناه، و میثم نیز خرما فروش است.

اینها در چشم #پیغمبر عزیز و محبوب بودند. اما اکنون که او رفته است، به خواری و بی‌پناهی همیشگی‌شان بازگشته‌اند. ارزش‌ها دوباره عوض شده است. اینها اکنون جز علی پناهی ندارند. #علی خود در مدینه، در نظام ارزش‌های کهنه‌ای که از امروز باز نو شده‌اند، این چنین است.

@Shariati_Group

📚 معلم علے‌شریعتے
مجموعه آثار ۲۱/ فاطمه فاطمه است
⭕️ پدیده شریعتی و حسادت دوستان!

برشی از یک کتاب:

″...طی سال‌های ۱۹۶۶-۱۹۶۸، در فضای آکادمیک و روشنفکری #ایران، خبر پیچید که فردی در دانشگاه #مشهد، افکار و نظرات بدیع و جذابی در حوزه #تاریخ و #جامعه‌شناسی‌ ارائه کرده است. او دکتر #علی_شریعتی بود که به تازگی از #فرانسه بازگشته بود. در این دوره، حتی نسخه‌هایی از درس‌های شریعتی به #تهران رسید. شمس #آل‌احمد که در آن دوران در دانشگاه علم و صنعت، #تاریخ_ادیان تدریس می‌کرد، به ياد می‌آورد که از طریق یک نسخه چاپی از کتاب  #اسلام‌شناسی که یک دانشجو به وی داده بود، برای نخستین بار با نام علی شریعتی آشنا شده بود‌. شمس، با لحنی صادقانه، که در میان روشنفکران، استثنایی کمیاب است، به ياد می‌آورد که پس از مطالعه اسلام شناسی، نسبت به شریعتی سخت حسادت می‌ورزید و خود را با این فکر که شریعتی هم یک سوپاپ اطمینان است، تسلا می‌داد!
به گفته‌ی شمس، شجاعت و فصاحت و قدرت بیان شریعتی موجب شده بود که دچار احساس حقارت شود. او در ملاقاتی که چند سال بعد، با #شریعتی داشت، این احساسات را برای وی بازگو و از وی عذر خواسته بود..″

An Islamic Utopian: A Political Biography of Ali Shariati, by Ali Rahnema, I.B.Tauris Pub., 1998,  P. 250.

@Shariati_Group
🆔 @DrNoruzi
📌نامه روشنفکران ایرانی که برای اولین بار منتشر می‌شود / درخواست مجازات اسرائیل و شناسائی حق تعیین سرنوشت ملت فلسطین

🔻منبع #ساواک نوشته که: «اخیرا عناصر وابسته به جبهه باصطلاح ملی و مذهبیون افراطی و نویسندگان اعلامیه‌ای تحت عنوان دبیرکل سازمان ملل متحد در مورد تخلیه اراضی اشغالی #فلسطین و اخراج قوای #اسرائیل از لبنان به امضای سی نفر تکثیر و توزیع نموده‌اند

▪️در بین امضاء کنندگان نامه که مرکز اسناد #انقلاب_اسلامی برای اولین بار منتشر کرده، اسامی #محمدتقی_شریعتی مزینانی پدر دکتر #علی_شریعتی، فعالان ملی مانند کریم سنجابی، کاظم سامی، احمد صدر حاج‌سیدجوادی، سید ابوالفضل موسوی، محمد بسته‌نگار، عباس رادنیا و… و روزنامه‌نگاران و نویسندگانی چون شمس آل‌احمد، علی‌اصغر حاج‌سیدجوادی، اسلام کاظمیه و جواد مجابی به چشم می‌خورد.

🔗 مطالعه متن کامل

@Shariati_Group
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 قلب جنگل اروپاvsقلب ام‌القرای اسلام

🔰 #علی_شریعتی معتقد بود زمانی فراخواهد رسید که #اسلام از غرب طلوع خواهد کرد. آخر چه کسی فکرش را می‌کرد در قلبِ جنگل غرب که تا دیروز خبرها حاکی از آتش زدن #قرآن کریم بود، حال بسیاری پس از حمله‌‌ی وحشیانه‌‌ صهیونیست‌ها به #غزه‌ مظلوم مبادرت به خواندن قرآن کنند! باورکردن سخنی که نیم قرن پیش #شریعتی گفته بود برای بسیاری از افراد جامعه تا همین چند هفته‌‌ی پیش هم دور از تصور بود.
آری در مقابل احساس خطر برخی دولت‌های غربی از گسترش اسلام همچون دولت #فرانسه در محدود کردن مسلمانان خصوصاً زنان مسلمان قوانین سرسختانه‌ای را اجرا کردند. لکن گسترش اسلام قابل کتمان نیست. #مردم در غرب می‌خواهند منبع قدرت #ایمان و استقامت مردم غزه را پیدا کنند، پس راهی جز مطالعه‌ی قرآن عظیم نمی‌یابند. امروزه قلب‌ها درحال گرویدن به اسلام عزیز است و این اتفاقی بی‌نظیر در شکست پروژه‌ جنود انسی و جنی ابلیس است. دندان قروچه‌ ابلیس و عمله‌هایش را می‌توان با حجم کشتار مردم مظلوم #فلسطین به وضوح دید. لکن شکی نیست پیروزی نزدیک است ان‌شاءالله.

سمانه ساجدی / هیئت علمی اندیشکده اطمینان

@Shariati_Group
📌 زن، زندگی، آزادی در کلام معلم

#شهید دکتر #علی_شریعتی کسی است که خاتون صبر و مقاومت، #زینب کبری را از دل روضه‌های خانگی بیرون آورد و با معرفی او در کف جامعه، چهره‌ی حقیقی این بانوی #اسلام را به مردم #ایران نشان داد. «زن، زندگی، آزادی» شعاری است که در سیره زینب به وجه احسن و اکمل تبلور پیدا کرده است، زنیّت او و مادری‌اش و تربیت «شهید» برای جبهه‌ی حقیقت که زندگی او را وقف نصرت پیشوایان #حق و #آزادی قرار داده است. ما شناخت وجهه عزت‌مندانه زینب(س) را مدیون این معلم انقلابی هستیم. شریعتی، دلگویه‌ای معروف خطاب به دختر ابوتراب دارد که به شرح ذیل آمده است:

ای زینب!
ای زبان #علی در کام! با #ملت خویش حرف بزن!
ای زن! ای که مردانگی، در رکاب تو، جوانمردی آموخت...
زنان ملت ما اینان که نام تو، آتش و درد بر جانشان می‌افکند، به تو محتاج‌اند.
بیش از همه وقت… «جهل» از یکسو به اسارت پنهان و ذلت تازه‌شان می‌کشاند و از خویش و از تو بیگانه‌شان می‌سازد، آنان را بر «استعمار کهنه و نو»، بر بندگی «سنت‌های پوسیده» و «دعوت‌های عفن»، برملعبه سازان «تعصب قدیم» و «تفنن جدید» به نیروی فریادهائی که بر سر یک شهر- شهر قساوت و وحشت ـ می‌کوبیدی، و پایه‌های یک قصر ـ قصر جنایت و #قدرت را می‌لرزاندی ـ بر آشوب!
تا در خویش برآشوب‌اند، و تار و پود این پرده‌های عنکبوت فریب را بدرند، و تا در برابر این طوفان برباد دهنده‌ای که وزیدن آغاز کرده است ایستادن را بیاموزند، و این ماشین هولناک را که از آنها «بازیچه‌های جدیدی» می‌سازد، باز برای بلعیدن حریصانه آنچه #سرمایه‌داری به #بازار می‌آورد، برای لذت بخشیدن به هوس‌های کثیف #بورژوازی، برای شور آفریدن به تالارها و خلوت‌های بی‌شور و بی روح اشرافیت جدید، و برای سرگرمی زندگی پوچ و بی‌هدف و سرد «جامعه رفاه» در هم بشکنند، و خود را، از حرم‌های اسارت قدیم، و بازارهای بی‌حرمت جدید، به #امامت تو نجات بخشند!


@Shariati_Group
🗯 خاطره‌ای از استاد حکیمی در مورد دکتر علی شریعتی

📍«...در هنگام تحصیل در پاریس، برای مدتی کوتاه به ایران آمد. در آن سفر کوتاه، میان من و او گفتگویی شد، که مایلم با نقل آن، نکته‌ای را یادآور شوم.
من می‌دانستم که شریعتی، با آن شور و نبوغ و کنجکاوی، با بسیاری از متفکران و انقلابیون و پیروان مکتب‌های دیگر تعامل داشته و مطالبی جدید را فراگرفته و آفاتی دیگر را دیده است. از این رو دوست داشتم، بدانم که به چه نتیجه‌ای رسیده است و چه نسخه‌ای برای نجات مردم و کشور خود دارد.
بحثی را آغاز کردم در این باره که راه نجات جامعه‌ی ایران چیست؟!
و او سخنی گفت که هرگز فراموش نمی‌کنم:
«ما تا هنگامی که #علی و #فاطمه را داریم، به هیچ مکتبی و ایسمی نیاز نداریم؛ اما باید علی و فاطمه را به مردم بشناسانیم».

📗 کتاب «شعله‌ی بی‌قرار»

🆔 @mohamadrezahakimi
Forwarded from عکس نگار
📙نظریه انتقادی دین: از مکتب فرانکفورت تا تفکر رهایی بخش اسلامی

#معرفی_کتاب

🔸داستین جی. برد استاد دانشگاه اولیوت کالج در میشیگان آمریکاست. کتاب جدید او با عنوان «نظریه انتقادی دین: از مکتب فرانکفورت تا تفکر رهایی بخش اسلامی» سنتزی نظری از مکتب فرانکفورت و نظریه انتقادی #شریعتی است. پروفسور داستین جی. برد از شاگردان مبرز رودولف سیبرت است که از آخرین بازماندگان و متألهین انتقادی مکتب فرانکفورت در آمریکاست که آثار بی‌شماری در باب شریعتی و سنتز بین مکتب فرانکفورت و مکتب #حسینیه_ارشاد نگاشته است. این #کتاب مجموعه مقالاتی در باب نظریه انتقادی مکتب فرانکفورت به ادیان نبوی، به ویژه یهودیت و مسیحیت است.

🔸نگارنده این اثر در شرح دیدگاه خود بیان می‌کند: حسینیه ارشاد از دو جهت شباهت بسیاری به مکتب فرانفکورت دارد؛ هم مانند مکتب فرانکفورت یک مکان فیزیکی است و هم مهم‌تر از آن یک مکتب فکری است. در این مکان گروهی #روشنفکر منتقد به وضع موجود، بر اساس منابع #اسلام و غیراسلامی متعدد، اندیشه‌ورزی می‌کردند. اگر چه پژوهشگران این حسینیه که به درستی توسط #علی_شریعتی نمایندگی می‌شوند، در همه موارد با یکدیگر هم نظر نبودند، اما مسیر کاری همه‌ی آن‌ها در رهایی بخشی به #مردم بوده است. این رهایی به معنای رهایی از #سنت، #دین و موارد مشابه که در غرب مطرح است، نیست، بلکه آن‌ها روحیه نبوی اسلام اصیل را به مردم می‌آموختند؛ روحیه‌ای که #ظلم، بی‌عدالتی و نابرابری را نمی‌‎پذیرد و در برابر آن #قیام می‌کند.

📖 انتشارات Ekpyrosis

@Shariati_Group