گروه شریعتی
562 subscribers
1.66K photos
554 videos
66 files
1.56K links
به نام خداوند حقیقت، زیبایی و خیر

🌐 نشـانی ما در فیس بوک:
Facebook.com/shariati.group

📩 تماس با ما:
Shariati.group@Gmail.com
Download Telegram
🔵 نیازهای حقیقی انسان امروز و رسالت واقعی علم راستین

″... این «تقوا»یی که #علم به موجب آن می‌گوید «من برای زندگی هدف تعیین نمی‌کنم، بلکه فقط زندگی را تشریح می‌کنم»؛ این «بی‌غرضیِ» علم که می‌گوید «من به این‌که معنی #انسان چیست؟ و چرا باید زندگی کند، کاری ندارم و فقط او را کمک می‌کنم تا خوب زندگی کند»، خود موجب می‌شود که علم، فقط و فقط وسیله‌ای بشود در دست #سرمایه‌داری، در دست #پول و در دست تولید. آن‌وقت است که رسالتش را کسانی تعیین می‌کنند که می‌خواهند از علم، ابزاری برای «قدرت» بسازند و برای همین هم هست که «فوداستیه» می‌گوید: «وقتی علم نمی‌تواند یک حقیقتِ کلی به نام «حقیقت انسانی» را به دنیا عرضه کند، وقتی نمی‌تواند زندگی واقعی و حقیقیِ بشری را به مغزها بشناساند، و بالاخره، وقتی که علم، فقط و فقط خود را در چهارچوب جزئیات، چه جزئیات ملی و قومی و اجتماعی باشد در #جامعه‌_شناسی، چه جزئیات تاریخی باشد در #تاریخ و دوره‌ها، و چه جزئیات اشیاء و پدیده‌ها باشد در علوم طبیعی، گرفتار و محصور می‌کند؛ در این موقع، زمینه برای این فراهم می‌شود که کسانی‌که نه عالمند، بلکه #قدرت دارند، زمامِ علم را بدست بگیرند، و علم بدتر از گذشته نه‌تنها در خدمت زندگیِ مادی و طبیعی آدمی باشد، بلکه در خدمت نابودی آدم قرار بگیرد»، و چنان‌که می‌بینم، قرار هم گرفته است.

اما «فوداسیته» می‌گوید که «علم»، برای این‌که خود را از این چهارچوب تنگ که در آن گرفتار آمده است نجات بدهد، تنها وظیفه و رسالت‌اش اینست که اعلام کند:
«من قلمرو بررسی‌ها و شناخت‌هایم بسی کوچکتر از قلمرو نیازهای بی حد و حصر آدمی است».

و من می‌گویم که: «علم» اعتراف بکند که آنچه را اکنون به عنوان رسالت خود اعلام می‌کند و آن «ماندن در پدیده‌های بیرون اشیاء» است، این رسالت #جهل است نه رسالت علم؛
این‌که: به شناخت ظواهر امور و شناخت پدیده‌های محسوس، از طریق فقط و فقط تجربه، آن‌هم برای استخدام قوانین و تبدیل آن‌ها به قدرت، بپردازیم.

«علم» باید از این رسالتش بگذرد؛ رسالتی که بیکن برایش تعیین کرد و #بورژوازی به انجامش رساند...″

@Shariati_Group

📚 معلم علے‌شریعتے
مجموعه آثار ۲۵/ انسان بی‌خود
″... چگونه می‌توان به تکامل معنوی جوهر #انسان، که «عشق و ایمان» بدان فرا می‌خواند اندیشید و چگونه می‌توان به «خداپرستی» که «پرستش ارزش‌های متعالی» است اندیشید، در حالی که نظامی که انسان‌ها در آن زندگی می‌کنند، نظامی است که #پول و #مصرف و انگیزه‌های غریزی و مادی، #بورژوازی، #سرمایه‌داری، #مالکیت فردی و #استثمار طبقاتی بر آن حاکم است، و رابطه‌ها- رابطه‌های انسانی- رابطه‌های جمعی از دَدان است که بر سر مرداری بر روی هم چنگال می‌کشند و اگر هر کدام چشم، پلک، بخوابانند، کلاهشان را می‌برند. نظام بازار و سرمایه‌داری #آزادی که هر کسی از صبح تا شام باید سگ‌دوی کند و از شام تا صبح خواب پول ببیند و اگر نه، از زندگی کردن محروم است. وانگهی آزادی جوهر آدمی چه می‌شود؟ در نظامی که بر تضاد طبقاتی و بر بهره‌کشی و بر انتقال همه ارزش‌های انسانی به #قدرت پول استوار است، چگونه می‌شود از #دموکراسی و آزادی سیاسی و فکری سخن گفت؟ ...″

📚 معلم علے‌شریعتے
مجموعه آثار ۲/ خودسازی انقلابی

@Shariati_Group
🟠 پوپولیسم نخبگانی؛ اتهام زنی اقتصاد خوانده لیبرال علیه متفکر اجتماعی!

🔸چگونه باید نتیجه گرفت مسبب تمام مشکلات و مصائب اقتصادی کشور دکتر #علی_شریعتی فقید است. شریعتی در "جهت گیری طبقاتی اسلام"، دال مرکزی گفتمان #دین اسلام را، برپایی #قسط معرفی می‌کند، و آن را در تجربه‌ی زیسته‌ی #محمد مصطفی به عنوان بنیانگذار مکتب، و در تجربه‌ی #علی و #ابوذر و ... به عنوان اولین رهروان این #مکتب دنبال می‌کند، سپس نشان می‌دهد که چگونه #حقیقت پیام محمد در همدستی «زر و زور و تزویر» به علیه آن مبدل می‌شود و نهایتاً نتیجه می‌گیرد که تنها #تشیع آن هم تا آغاز عصر #صفویه وفادار به آن پیام باقی مانده‌اند؛ در ادامه #شریعتی به تحلیل دوران متأخر و دوره‌ی تفوق اصول #سرمایه‌داری بر جهان می‌پردازد. شریعتی در صفحه ۷۸ «جهت گیری طبقاتی #اسلام» می‌افزاید:
#اقتصاد زیر بنا نیست، زیر بنا می‌شود، در اقتصادِ سرمایه‌داریِ صنعتی است که اقتصاد زیر بنای #فرهنگ و #هنر و #ایمان و #اخلاق است. #انسان، خود، ساخته و پرداخته آن است. نه چنین بوده است، نه باید چنین باشد و با ویران کردن بنای سرمایه‌داری، نه چنین خواهد بود. در چشم ما #بورژوازی پلید است، نه تنها نابود می‌شود، که "باید" نابود شود... .
در نهایت شریعتی در صفحه ۸۳ مجموعه آثار ۱۰ چنین می‌پرسد: اکنون سوال اساسی این است که شما، اگر فردا رهبریِ یک جامعه را بدست گرفتید تا یک جامعه‌ی بی‌طبقه‌ی انقلابی براساس این #جهان‌بینی و این #ایدئولوژی (اسلام) بیافرینید، با این سرمایه‌ها چه می‌کنید؟ با سرمایه داران چگونه رفتار می‌کنید؟ برای طبقه‌ی #کارگر و دهقان چه ارمغانی بالاتر از #مارکسیسم دارید؟

🔸ارجاعات بسیاری به مجموعه‌ی آثار دکتر علی شریعتی می‌توان داد که در آن شریعتی از اتهامی که جناب دکتر #موسی_غنی‌نژاد صاحب نظر مدعی #لیبرالیسم وارد می‌کند تبرئه می‌شود. نه تنها شریعتی، که نیم قرن بعد از وی دوستان #لیبرال و مخالف خوانان ایشان هنوز به صعوبت و مهابت تدبیر امور در شرایط بیرون افتادگی از #تاریخ و وضعیت پروبلماتیک توسعه‌نیافتگی التفات پیدا نکرده‌اند.

🔸رفاه؛ برخورداری؛ آب و #نان کافی و هوای پاک؛ شهرهای آباد و آزاد؛ خیابان‌های شلوغ و شاد؛ اوضاع گل و بلبل؛ #قدرت ملی؛ #حکومت عدل؛ #جامعه_مدنی؛ سرآمدی در #علم و دانش و تکنولوژی؛ یک جامعه‌ی #مدرن و اخلاق‌مدار و یک کشور مقتدر و عزت‌مند... همه‌ی اینها را شریعتی با وسط کشیدن پای دین به وسط از ما گرفت..!
اسم این‌ها را می‌گذارند نقد شریعتی؛

🔸هیچ تعارضی در #هویت ایرانی و اسلامی و جهانی ما نبود؛ می‌دانستیم چقدر ایرانی هستیم چقدر #شیعه هستیم؛ چقدر چپ هستیم چقدر مدرن هستیم؛ خدا را با خرما با هم داشتیم؛ بین عوالمات سنتی پیشامدرن خویش و بی خدایی جهان جدید مغاکی صعب‌العبور در میان نبود؛ مثل #اروپا بعد #مسیح؛ #کانت و #هگل و #کی‌یرکگور و #هایدگر و...‌ داشتیم و مجبور نبودیم یک دفعه بیافتیم به دامن جهان تعلیق ارزش‌ها و باورها و ...

🔸گذشته‌ها گذشته! حالا پس از چهل و اندی سال که از شریعتی می‌گذرد؛ اندیشمندانی داریم که قابل قیاس با او نیستند؛ غول‌هایی داریم که به راه دشوار ما چراغ می‌گیرند؛ قرار نیست که برگردیم به عقب، #استحمار و #استضعاف و #ارتجاع رخت بربسته است؛ می‌دانیم به کجا می‌خواهیم برویم؛ زبان هم را می‌فهمیم؛ درد مشترک داریم و درمان را مشترکا با هم تدبیر کرده‌ایم؛
...کاش همه چیز به همین سهولت قابل طرح بود، امـا نیست.

🔸شریعتی کتاب حل‌المسائل نیست؛ شریعتی «مظهر المسائل» ماست؛ این ماییم که انبوهی از مسائلیم، از ایرانیت و اسلامیت و مدرنیت و مدنیت و ... ما تعارضات و تضادهای فرهنگی و تاریخی داشته و داریم؛ ما در بحران‌های جهانی هم شریک‌ایم؛ روندهای جهانی بر بحران‌های ما دامن هم می‌زند؛ این دفعه غش کنیم به ایرانیت و پشت کنیم به اسلامیت، #ایران بهشت می‌شود؛ یا اگر روسری از سر برداریم سر از #پاریس در می‌آوریم..!
...
🔸نـه! گاه #متفکر مظهر همه‌ی تعارضات تاریخیِ یک فرهنگ و جامعه می‌باشد و شریعتی چنین بود...

🔸هر بار به مناسبت‌های مختلف سیلی از انتقادات به سمت شریعتی سرازیر می‌شود، دریغ از یک سوزن به خودمان در برابر یک جوالدوز به دیگری؛ هر چقدر هم پشت این فرافکنی‌ها پنهان شویم، باز هم ناگزیریم از #خودآگاهی به وضعیت وجودی و تاریخی خویش؛ و من در مقام یک دانش آموخته‌ی #جامعه_شناسی، در مجموعه‌ی آثار شریعتی امکانات کثیری برای نیل به این خودآگاهی می‌یابم، علی‌رغم انتقاداتی که به وی وارد است و با وجود تفاوت‌هایی که در دوران ما با زمینه و زمانه‌ی وی بوجود آمده است.‌

@Shariati_Group

دکتر #محمدحسن_علایی (جامعه شناس)
📌 زن، زندگی، آزادی در کلام معلم

#شهید دکتر #علی_شریعتی کسی است که خاتون صبر و مقاومت، #زینب کبری را از دل روضه‌های خانگی بیرون آورد و با معرفی او در کف جامعه، چهره‌ی حقیقی این بانوی #اسلام را به مردم #ایران نشان داد. «زن، زندگی، آزادی» شعاری است که در سیره زینب به وجه احسن و اکمل تبلور پیدا کرده است، زنیّت او و مادری‌اش و تربیت «شهید» برای جبهه‌ی حقیقت که زندگی او را وقف نصرت پیشوایان #حق و #آزادی قرار داده است. ما شناخت وجهه عزت‌مندانه زینب(س) را مدیون این معلم انقلابی هستیم. شریعتی، دلگویه‌ای معروف خطاب به دختر ابوتراب دارد که به شرح ذیل آمده است:

ای زینب!
ای زبان #علی در کام! با #ملت خویش حرف بزن!
ای زن! ای که مردانگی، در رکاب تو، جوانمردی آموخت...
زنان ملت ما اینان که نام تو، آتش و درد بر جانشان می‌افکند، به تو محتاج‌اند.
بیش از همه وقت… «جهل» از یکسو به اسارت پنهان و ذلت تازه‌شان می‌کشاند و از خویش و از تو بیگانه‌شان می‌سازد، آنان را بر «استعمار کهنه و نو»، بر بندگی «سنت‌های پوسیده» و «دعوت‌های عفن»، برملعبه سازان «تعصب قدیم» و «تفنن جدید» به نیروی فریادهائی که بر سر یک شهر- شهر قساوت و وحشت ـ می‌کوبیدی، و پایه‌های یک قصر ـ قصر جنایت و #قدرت را می‌لرزاندی ـ بر آشوب!
تا در خویش برآشوب‌اند، و تار و پود این پرده‌های عنکبوت فریب را بدرند، و تا در برابر این طوفان برباد دهنده‌ای که وزیدن آغاز کرده است ایستادن را بیاموزند، و این ماشین هولناک را که از آنها «بازیچه‌های جدیدی» می‌سازد، باز برای بلعیدن حریصانه آنچه #سرمایه‌داری به #بازار می‌آورد، برای لذت بخشیدن به هوس‌های کثیف #بورژوازی، برای شور آفریدن به تالارها و خلوت‌های بی‌شور و بی روح اشرافیت جدید، و برای سرگرمی زندگی پوچ و بی‌هدف و سرد «جامعه رفاه» در هم بشکنند، و خود را، از حرم‌های اسارت قدیم، و بازارهای بی‌حرمت جدید، به #امامت تو نجات بخشند!


@Shariati_Group