⭕️ اصلاح جامعه اسلامی، ابوذر میخواهد...
″... #ابوذر میدانست که اگر خاموش باشد فریب، #استثمار و ذلت نیز توجیه میشود، برای #مردم توجیه میشود. لااقل من فریاد کنم تا مردم بدانند که دچار چه سرنوشتیاند، تا اشرافیت را و ذلت را و #بت پرستی را در جامهی زیبا و نوین #توحید لااقل بشناسند. این بود که رسالتش را انجام داد.
یک روز شنید که عبدالرحمن بن عوف، رئیس مجلس شورایی که با یک حیله #علی را کنار زد و از خلافت محروم کرد و #عثمان را به جانشینی و به خلافت #پیغمبر برنشاند ـ این رئیس مجلس شورا، که #عمر انتخابش کرده بود و حق وتو در انتخابات را به او داده بود، و بزرگترین حق را بر عثمان داشت ـ مرده است و ثروت عبدالرحمن بن عوف را به مسجد آوردهاند، آنقدر کوه شده و تپه شده که بین عثمان و مردم مسلمانی که به #مسجد آمده بودند حائل شده و عثمان بر منبر پیغمبر گفته است که #خدا بیامرزد عبدالرحمن بن عوف را که خوب زندگی کرد و پاک! ، و اکنون که مرد این همه ثروت نیز بر جای گذاشت و کعب الاحبار - روحانی ذلیلی که امروز جزء بهترین و نزدیکترین مفتیان عثمان در کنار تخت خلافت پیغمبر است ، گفته است: راست گفتی ای امیرالمؤمنین..!
ابوذر میشنود. تنها، هیچ یاوری ندارد. بلال در گوشهای از شام خاموش شده است و هیچ گونه راهی نمیبیند، علی در یک ضرورت و حساسیتی به سر میبرد که فریاد و عصیان نیز برایش و برای #اسلام به جایی نمیرسد. اصحاب دیگر نیز گروهی فروخته شده به زر و گروهی خاموش مانده به #مصلحت یا به حقیقت و گروهی، به هرحال راه فراری در تنهایی [یافتهاند]، و بدون توجه به سرنوشت مردم و اسلام، راه دیگران را برای به دست آوردن #بهشت، از طریق ریاضت و عبادت و گوشه نشینی انتخاب کردهاند.
ابوذر پیر، تنهاست که باید فریاد کند. به شتاب به طرف کاخ عثمان میرود، در راه سلاحی ندارد ـ حقیقت را خلع سلاح کردهاند ـ اما استخوان شتری را در کوچه میبیند، از خشم برآشفته است (ابوذر آشفتگی مطلق است در برابر باطل، گر چه پارساست و حلیم و نرم و مهربان است در برابر حق) استخوان شتر را بر میدارد، به شتاب وارد کاخ عثمان میشود، بیتردید و بیدرنگ. عثمان ایستاده است و کعب الاحبار در کنارش. فریاد میزندای عثمان تو این مردی را که این همه سرمایه و ثروت مردم را اندوخته کرده است و انبار کرده است، در حالی که مردم گرسنه هستند میگویی خدا او را جزای خیر داده است. آمرزیده است؟ از طرف خدا تکلیف تعیین میکنی؟
عثمان میگوید: ابوذر مگر نه این است که هر کس زکاتش را بدهد اگر کاخی بسازد که خشتی از طلا و خشتی از نقره باشد، بر او حرجی نیست؟
ابوذر میگوید: این آیه تند: اَلَّذینَ یَکنِزُونَ الذَّهَبَ وَ الفِضَّهَ وَ لایُنفِقونَها فی سَبیلِ اللهِ فَبَشِّرهُم بِعَذابٍ اَلیمٍ، مال کسانی نیست که #زکات را ندادهاند، مال کسانی است که گنج مینهند، ولو زکات را داده باشند و بیشتر از زکات نیز داده باشند. به اینهاست حمله میکند. و کعب الاحبار میگوید: که اینها مربوط به احبار و رهبانان، مربوط به رجال #دین و #دولت در #مذاهب دیگر است و در اسلام صادق نیست! ، و راست گفت امیرالمؤمنین که اگر کسی زکاتش را داده باشد بر او حرجی نیست که هر جور زندگی کند و هر جور ثروت بیندوزد.
ابوذر خشمگین میشود، استخوان شتر را برمیدارد، به طرف کعب حمله میکند:
ای #یهودی زاده، تو میخواهی دین ما را به ما بیاموزی؟ کعب الاحبار پشت سر عثمان پنهان میشود (همان طور که اشاره کردم این تثلیث همیشه هست. اینجا عبدالرحمن، مظهر #زر و عثمان مظهر #زور و کعب الاحبار #مذهب انحرافیِ شرکآلود #تزویر، هر سه پی در پی پشت سر هم و در برابرش ابوذر، تنها، مهاجم) مردی که رائد به او گفته بود که:
«از #حق نترس، بگو، ولو تلخ باشد...»
و رسول خدا گفت: « [مردی که] تنها زندگی میکند، تنها میمیرد و فردا تنها برانگیخته میشود. هم در قیام قیامت، هم در قیام هر عصری...» ″
✅ @Shariati_Group
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۳/ ابوذر
″... #ابوذر میدانست که اگر خاموش باشد فریب، #استثمار و ذلت نیز توجیه میشود، برای #مردم توجیه میشود. لااقل من فریاد کنم تا مردم بدانند که دچار چه سرنوشتیاند، تا اشرافیت را و ذلت را و #بت پرستی را در جامهی زیبا و نوین #توحید لااقل بشناسند. این بود که رسالتش را انجام داد.
یک روز شنید که عبدالرحمن بن عوف، رئیس مجلس شورایی که با یک حیله #علی را کنار زد و از خلافت محروم کرد و #عثمان را به جانشینی و به خلافت #پیغمبر برنشاند ـ این رئیس مجلس شورا، که #عمر انتخابش کرده بود و حق وتو در انتخابات را به او داده بود، و بزرگترین حق را بر عثمان داشت ـ مرده است و ثروت عبدالرحمن بن عوف را به مسجد آوردهاند، آنقدر کوه شده و تپه شده که بین عثمان و مردم مسلمانی که به #مسجد آمده بودند حائل شده و عثمان بر منبر پیغمبر گفته است که #خدا بیامرزد عبدالرحمن بن عوف را که خوب زندگی کرد و پاک! ، و اکنون که مرد این همه ثروت نیز بر جای گذاشت و کعب الاحبار - روحانی ذلیلی که امروز جزء بهترین و نزدیکترین مفتیان عثمان در کنار تخت خلافت پیغمبر است ، گفته است: راست گفتی ای امیرالمؤمنین..!
ابوذر میشنود. تنها، هیچ یاوری ندارد. بلال در گوشهای از شام خاموش شده است و هیچ گونه راهی نمیبیند، علی در یک ضرورت و حساسیتی به سر میبرد که فریاد و عصیان نیز برایش و برای #اسلام به جایی نمیرسد. اصحاب دیگر نیز گروهی فروخته شده به زر و گروهی خاموش مانده به #مصلحت یا به حقیقت و گروهی، به هرحال راه فراری در تنهایی [یافتهاند]، و بدون توجه به سرنوشت مردم و اسلام، راه دیگران را برای به دست آوردن #بهشت، از طریق ریاضت و عبادت و گوشه نشینی انتخاب کردهاند.
ابوذر پیر، تنهاست که باید فریاد کند. به شتاب به طرف کاخ عثمان میرود، در راه سلاحی ندارد ـ حقیقت را خلع سلاح کردهاند ـ اما استخوان شتری را در کوچه میبیند، از خشم برآشفته است (ابوذر آشفتگی مطلق است در برابر باطل، گر چه پارساست و حلیم و نرم و مهربان است در برابر حق) استخوان شتر را بر میدارد، به شتاب وارد کاخ عثمان میشود، بیتردید و بیدرنگ. عثمان ایستاده است و کعب الاحبار در کنارش. فریاد میزندای عثمان تو این مردی را که این همه سرمایه و ثروت مردم را اندوخته کرده است و انبار کرده است، در حالی که مردم گرسنه هستند میگویی خدا او را جزای خیر داده است. آمرزیده است؟ از طرف خدا تکلیف تعیین میکنی؟
عثمان میگوید: ابوذر مگر نه این است که هر کس زکاتش را بدهد اگر کاخی بسازد که خشتی از طلا و خشتی از نقره باشد، بر او حرجی نیست؟
ابوذر میگوید: این آیه تند: اَلَّذینَ یَکنِزُونَ الذَّهَبَ وَ الفِضَّهَ وَ لایُنفِقونَها فی سَبیلِ اللهِ فَبَشِّرهُم بِعَذابٍ اَلیمٍ، مال کسانی نیست که #زکات را ندادهاند، مال کسانی است که گنج مینهند، ولو زکات را داده باشند و بیشتر از زکات نیز داده باشند. به اینهاست حمله میکند. و کعب الاحبار میگوید: که اینها مربوط به احبار و رهبانان، مربوط به رجال #دین و #دولت در #مذاهب دیگر است و در اسلام صادق نیست! ، و راست گفت امیرالمؤمنین که اگر کسی زکاتش را داده باشد بر او حرجی نیست که هر جور زندگی کند و هر جور ثروت بیندوزد.
ابوذر خشمگین میشود، استخوان شتر را برمیدارد، به طرف کعب حمله میکند:
ای #یهودی زاده، تو میخواهی دین ما را به ما بیاموزی؟ کعب الاحبار پشت سر عثمان پنهان میشود (همان طور که اشاره کردم این تثلیث همیشه هست. اینجا عبدالرحمن، مظهر #زر و عثمان مظهر #زور و کعب الاحبار #مذهب انحرافیِ شرکآلود #تزویر، هر سه پی در پی پشت سر هم و در برابرش ابوذر، تنها، مهاجم) مردی که رائد به او گفته بود که:
«از #حق نترس، بگو، ولو تلخ باشد...»
و رسول خدا گفت: « [مردی که] تنها زندگی میکند، تنها میمیرد و فردا تنها برانگیخته میشود. هم در قیام قیامت، هم در قیام هر عصری...» ″
✅ @Shariati_Group
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۳/ ابوذر
Telegram
.
🔵 چراییِ تکیه بر سه بعد فرموله شده «زر - زور - تزویر» نزد #شریعتی
″... يکی از رفقا خيلی با حسن نيت میگفت که: شما اين را در نوشتهها و گفتهها خيلی تکرار میکنيد؛ آخر چرا اينقدر تکرار میکنيد؟ گفتم که: من برای اينکه زياد تکرار کردهام، زياد متأسف نيستم، (بلکه) بخاطر اين متأسفم که غير از اين سه مطلب چيزهای ديگری هم گفتهام که اصلاً لازم نبوده! اصلاً بيخود حرفهای ديگر زدهام و وقت را گرفتهام. میخواهم بگويم غير از همين بحث، اصلاً چيز ديگری نيست، يعنی من حرف ديگری ندارم، اگر علماء دارند بگويند!
📌 من چون #معلم بودم، خاصيت معلمی باعث شد که حرفهايم را فرموله کنم. حرفهای متفرق زياد میزنم، ولی از آخر بايد آنها را فرموله کنم و اين فرموله کردن، بخاطر تعليم و آموزش است، برای اينکه(اگر) شما همه بحثها را تصادفاً نباشيد يا اصلاً نخواسته باشيد (گوش بدهيد)، از آخر معلوم باشد که قضيه چه شد. جمع کردن و خلاصه کردن و در آوردن آنها بهصورت يک شعار، يک فرمول و بهصورت چهار تا اصل، چيزهائی است معين و مشخص. اين، هم برای انتقال فکر به ذهن، هم برای مشخص شدنش خيلی لازم است. اين، کار معلمی است، يعنی يک معلم بايد اين کار را بکند.
📌برای فرمولسازی (برای شما که در کارهای معلمی و تبليغی و فکری و ... هستيد) يک فرمول دارد و آن اينکه وقتيکه میخواهيد اين فرمولها را فرموله کنيد و بهصورت يک شعار و يک اصل درآوريد؛
▫️اول، جمله بايد کوتاه باشد، اگر طولانی باشد، بدرد نمیخورد و اثرش از بين میرود.
▫️دوم: با کلمات ساده و روشن باشد؛ (اگر) اصطلاح فنی و فلسفی و... داشته باشد، تأثيرگذاريش از بين میرود.
▫️سوم: خوشآهنگ باشد، يعنی برای تأثيرگذاری آهنگ بيان طوری باشد که آدم احساس میکند که اصلاً زيبا است.
چهارم: اين کلمات حتی يک نوع هماهنگی، يکنوع اشتقاق (شبه اشتقاق)، يکنوع هموزنی و يکنوع احساس اينکه کلمات از هم گرفته شدهاند، در بيان داشته باشد. مثلاً وقتیکه میگويم: #زر و #زور و #تزوير، اين سه کلمه بقدری با هم هماهنگ است که يک خواننده اول خيال میکند هر سه از هم مشتقاند، درصورتيکه کلمه زر و زور هيچ ربطی به هم ندارد و تزوير هم اصلاً عربی است. اين اشتراک حروفی که بين همه است، تأثيرگذاريش را بيشتر میکند. اين، يک بحث فنی است. اگر بجای زر و زور و تزوير بگوييم: پول و زور و تزوير (هماهنگی) از بين میرود، و يا (بگوئيم) #ثروت و زور و پارسائی باز خنک میشود و ببينيد که چقدر افتضاح میشود ولی مثل اينکه زر و زور و تزوير همين است و آدم در برابرش اصلاً قانع میشود. يا اگر بجای عبارت #طلا و #تيغ و #تسبيح (يعنی بجای زر، طلا و بجای زور، تيغ و بجای تزوير، تسبيح) بگذاريم نقره و تيغ و تسبيح يا اسکناس و تيغ و تسبيح، جور نمیآيد و خراب میشود. بايد حتماً طلا و تيغ و تسبيح باشد تا اشتقاق ظاهری داشته باشد.
📌خيلی ابعاد گوناگون دارد: #استبداد (زور) و #استثمار (زر) و #استحمار (تزوير). در خود سوره ناس هم همينطور است: اله الناس ـ ربالناس ـ ملکالناس، مگر همين سه بعد را نمیگويد؟ رب يعنی ارباب، سينيور، #فئودال و صاحب #مردم که بيشتر جنبه مالکيت در دوره فئوداليته دارد، اله در اينجا معنی آن بعد معنوی و #روحانيت را دارد و ملک هم که معلوم است.
📌همينطور است سمبلهايش در جامعه:
#فرعون ـ #قارون ـ بلعم باعورا. در منی هم سه #شيطان هست. در حيوانات گرگ ـ روباه ـ موش (هست). و همينطور است ملک و مالک و ملا. اين ابعاد گوناگون برای اينست که مسأله درست جابيفتد.
📌حالا چرا روی اين سه بعد تکيه میکنيم؟ اينها ارزشهای گوناگون دارد، در حاليکه #مارکسيسم به يک بعد آن تکيه میکند، و ليبراليستها و دموکراتها، آزادیخواهها، انقلاب #مشروطه و #انقلاب کبير #فرانسه به يک بعد ديگر تکيه کردند. آنها خيال میکردند که اگر زور را از بين ببرند (در مشروطه و در انقلاب کبير فرانسه)، ملک را از بين ببرند و تيغ را از دست او بگيرند، ديگر راحتند، در صورتيکه طلا باز دو مرتبه تيغ میتراشد، تزوير تيغ میتراشد و فوراً جايش را پر میکند و اين مارکسيستها خيال میکنند که اگر زر را بگيرند، ديگر زور و تزوير وجود ندارد، در صورتيکه زر را از مردم گرفتهاند، ولی خودشان هم تيغ دارند، هم طلا دارند و هم تسبيح دستشان است! کميسيون جهتيابی #ايدئولوژيک دارد بخشنامه میکند ـ حتی به استادها ـ که اينجور عقيده داشته باشيد، همه بايد همينجور نقاشی کنند، همين جور چيز بنويسند، همينجور شعر بگويند، همين جور فيلم بسازند، همينجور فکر کنند و همينجور عقيده داشته باشند. معلوم میشود که او هم تسبيح را گرفته و هم بلعم باعورا شده برای اينکه يک بعد را خلع سلاح کردن و دو بعد ديگر را گذاشتن، (باعث میشود) دو بعد ديگر يک بعد خلع سلاح شده را بسازد و بازسازی کند.
🔻ادامه
✅ @Shariati_Group
″... يکی از رفقا خيلی با حسن نيت میگفت که: شما اين را در نوشتهها و گفتهها خيلی تکرار میکنيد؛ آخر چرا اينقدر تکرار میکنيد؟ گفتم که: من برای اينکه زياد تکرار کردهام، زياد متأسف نيستم، (بلکه) بخاطر اين متأسفم که غير از اين سه مطلب چيزهای ديگری هم گفتهام که اصلاً لازم نبوده! اصلاً بيخود حرفهای ديگر زدهام و وقت را گرفتهام. میخواهم بگويم غير از همين بحث، اصلاً چيز ديگری نيست، يعنی من حرف ديگری ندارم، اگر علماء دارند بگويند!
📌 من چون #معلم بودم، خاصيت معلمی باعث شد که حرفهايم را فرموله کنم. حرفهای متفرق زياد میزنم، ولی از آخر بايد آنها را فرموله کنم و اين فرموله کردن، بخاطر تعليم و آموزش است، برای اينکه(اگر) شما همه بحثها را تصادفاً نباشيد يا اصلاً نخواسته باشيد (گوش بدهيد)، از آخر معلوم باشد که قضيه چه شد. جمع کردن و خلاصه کردن و در آوردن آنها بهصورت يک شعار، يک فرمول و بهصورت چهار تا اصل، چيزهائی است معين و مشخص. اين، هم برای انتقال فکر به ذهن، هم برای مشخص شدنش خيلی لازم است. اين، کار معلمی است، يعنی يک معلم بايد اين کار را بکند.
📌برای فرمولسازی (برای شما که در کارهای معلمی و تبليغی و فکری و ... هستيد) يک فرمول دارد و آن اينکه وقتيکه میخواهيد اين فرمولها را فرموله کنيد و بهصورت يک شعار و يک اصل درآوريد؛
▫️اول، جمله بايد کوتاه باشد، اگر طولانی باشد، بدرد نمیخورد و اثرش از بين میرود.
▫️دوم: با کلمات ساده و روشن باشد؛ (اگر) اصطلاح فنی و فلسفی و... داشته باشد، تأثيرگذاريش از بين میرود.
▫️سوم: خوشآهنگ باشد، يعنی برای تأثيرگذاری آهنگ بيان طوری باشد که آدم احساس میکند که اصلاً زيبا است.
چهارم: اين کلمات حتی يک نوع هماهنگی، يکنوع اشتقاق (شبه اشتقاق)، يکنوع هموزنی و يکنوع احساس اينکه کلمات از هم گرفته شدهاند، در بيان داشته باشد. مثلاً وقتیکه میگويم: #زر و #زور و #تزوير، اين سه کلمه بقدری با هم هماهنگ است که يک خواننده اول خيال میکند هر سه از هم مشتقاند، درصورتيکه کلمه زر و زور هيچ ربطی به هم ندارد و تزوير هم اصلاً عربی است. اين اشتراک حروفی که بين همه است، تأثيرگذاريش را بيشتر میکند. اين، يک بحث فنی است. اگر بجای زر و زور و تزوير بگوييم: پول و زور و تزوير (هماهنگی) از بين میرود، و يا (بگوئيم) #ثروت و زور و پارسائی باز خنک میشود و ببينيد که چقدر افتضاح میشود ولی مثل اينکه زر و زور و تزوير همين است و آدم در برابرش اصلاً قانع میشود. يا اگر بجای عبارت #طلا و #تيغ و #تسبيح (يعنی بجای زر، طلا و بجای زور، تيغ و بجای تزوير، تسبيح) بگذاريم نقره و تيغ و تسبيح يا اسکناس و تيغ و تسبيح، جور نمیآيد و خراب میشود. بايد حتماً طلا و تيغ و تسبيح باشد تا اشتقاق ظاهری داشته باشد.
📌خيلی ابعاد گوناگون دارد: #استبداد (زور) و #استثمار (زر) و #استحمار (تزوير). در خود سوره ناس هم همينطور است: اله الناس ـ ربالناس ـ ملکالناس، مگر همين سه بعد را نمیگويد؟ رب يعنی ارباب، سينيور، #فئودال و صاحب #مردم که بيشتر جنبه مالکيت در دوره فئوداليته دارد، اله در اينجا معنی آن بعد معنوی و #روحانيت را دارد و ملک هم که معلوم است.
📌همينطور است سمبلهايش در جامعه:
#فرعون ـ #قارون ـ بلعم باعورا. در منی هم سه #شيطان هست. در حيوانات گرگ ـ روباه ـ موش (هست). و همينطور است ملک و مالک و ملا. اين ابعاد گوناگون برای اينست که مسأله درست جابيفتد.
📌حالا چرا روی اين سه بعد تکيه میکنيم؟ اينها ارزشهای گوناگون دارد، در حاليکه #مارکسيسم به يک بعد آن تکيه میکند، و ليبراليستها و دموکراتها، آزادیخواهها، انقلاب #مشروطه و #انقلاب کبير #فرانسه به يک بعد ديگر تکيه کردند. آنها خيال میکردند که اگر زور را از بين ببرند (در مشروطه و در انقلاب کبير فرانسه)، ملک را از بين ببرند و تيغ را از دست او بگيرند، ديگر راحتند، در صورتيکه طلا باز دو مرتبه تيغ میتراشد، تزوير تيغ میتراشد و فوراً جايش را پر میکند و اين مارکسيستها خيال میکنند که اگر زر را بگيرند، ديگر زور و تزوير وجود ندارد، در صورتيکه زر را از مردم گرفتهاند، ولی خودشان هم تيغ دارند، هم طلا دارند و هم تسبيح دستشان است! کميسيون جهتيابی #ايدئولوژيک دارد بخشنامه میکند ـ حتی به استادها ـ که اينجور عقيده داشته باشيد، همه بايد همينجور نقاشی کنند، همين جور چيز بنويسند، همينجور شعر بگويند، همين جور فيلم بسازند، همينجور فکر کنند و همينجور عقيده داشته باشند. معلوم میشود که او هم تسبيح را گرفته و هم بلعم باعورا شده برای اينکه يک بعد را خلع سلاح کردن و دو بعد ديگر را گذاشتن، (باعث میشود) دو بعد ديگر يک بعد خلع سلاح شده را بسازد و بازسازی کند.
🔻ادامه
✅ @Shariati_Group
″... چگونه میتوان به تکامل معنوی جوهر #انسان، که «عشق و ایمان» بدان فرا میخواند اندیشید و چگونه میتوان به «خداپرستی» که «پرستش ارزشهای متعالی» است اندیشید، در حالی که نظامی که انسانها در آن زندگی میکنند، نظامی است که #پول و #مصرف و انگیزههای غریزی و مادی، #بورژوازی، #سرمایهداری، #مالکیت فردی و #استثمار طبقاتی بر آن حاکم است، و رابطهها- رابطههای انسانی- رابطههای جمعی از دَدان است که بر سر مرداری بر روی هم چنگال میکشند و اگر هر کدام چشم، پلک، بخوابانند، کلاهشان را میبرند. نظام بازار و سرمایهداری #آزادی که هر کسی از صبح تا شام باید سگدوی کند و از شام تا صبح خواب پول ببیند و اگر نه، از زندگی کردن محروم است. وانگهی آزادی جوهر آدمی چه میشود؟ در نظامی که بر تضاد طبقاتی و بر بهرهکشی و بر انتقال همه ارزشهای انسانی به #قدرت پول استوار است، چگونه میشود از #دموکراسی و آزادی سیاسی و فکری سخن گفت؟ ...″
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۲/ خودسازی انقلابی
✅ @Shariati_Group
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۲/ خودسازی انقلابی
✅ @Shariati_Group
″… میخواهم بگویم: #اسلام من،... اسلام #ابوذر است، تشیع ابوذر! که با شعارش نه علیه نظام #کفر، بلکه نظام #عثمان، #خلافت اسلام، جامع و ناشر #قرآن علیه او قیام میکند و میجنگد!!
آن #تشیع است، و شعارش هم نه عبادت و نه تفسیر خاص از این کلام و از این اصل، و از آن فرض است، علیه #کنز و #کاپیتالیسم است، یعنی #سرمایهداری، گنج نهادن، زراندوزی از راه #استثمار مردم. این شعار تشیع ابوذر است:
«یا ایها الذین آمنوا ان کثیرا من الاحبار و الرهبان لیاکلون اموال الناس بالباطل و یصدون عن سبیل الله والذین یکنزون الذهب و الفضه ولاینفقونها فی سبیل الله فبشرهم بعذاب الیم» (توبه ۳۴)
(ای کسانیکه #ایمان آوردهاید، همانا بسیاری از علمای دینی و رؤسای روحانی و راهبان و عابدان گوشه گیر - شخصیتهای مقدس و بیزار از دنیا و اهل آخرت خالص! که به کار کسی کاری ندارند - اموال #مردم را بهناحق میخورند و مردم را از راه #خدا باز میدارند. کسانیکه #زر و سیم را اندوخته و انباشته و گنج میسازند و در راه خدا #انفاق نمیکنند، آنان را به عذابی دردناک مژده بده!)
عثمان و #کعبالاحبار (ملای یهودی تازه مسلمانی که #عقل عثمان شده بود! و برای ابوذر قرآن تفسیر میکرد!) میگفتند: آری، اما این آیه برای روحانیون و ملاکین و سرمایهداران و برده فروشان ادیان دیگر است!
ابوذر میگفت: از کجای آیه بر میآید که مربوط به دیگران است؟ هر چند اول آیه مربوط به احبار و راهبان است که مسلم اهل کتابند، ولی آخر آیه عام است و دلالت بر هر کس دارد، چه به نام اسلام و چه به نام کفر، چه به نام #توحید و چه به نام #شرک، هر که #طلا و #نقره را گنج سازد!
و ابوذر که #اسلام_شناس حقیقی است، نام نجات مردم و برای نجات از گرسنگی و نجات از #فقر و نجات از تضاد و نجات از اشرافیت، در مبارزه با رژیمی که قانونش قرآن بود و شعارش #جهاد و هر دو ابزار دست غارت و استثمار، جانش را باخت تا نشان دهد و به من و تو #روشنفکر بفهماند که اسلام #دین استثمار نیست، ابزار توجیه فقر و تحکیم طبقات نیست!
اسلام عثمان چنین است...″
✅ @Shariati_Group
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۳ / ابوذر
آن #تشیع است، و شعارش هم نه عبادت و نه تفسیر خاص از این کلام و از این اصل، و از آن فرض است، علیه #کنز و #کاپیتالیسم است، یعنی #سرمایهداری، گنج نهادن، زراندوزی از راه #استثمار مردم. این شعار تشیع ابوذر است:
«یا ایها الذین آمنوا ان کثیرا من الاحبار و الرهبان لیاکلون اموال الناس بالباطل و یصدون عن سبیل الله والذین یکنزون الذهب و الفضه ولاینفقونها فی سبیل الله فبشرهم بعذاب الیم» (توبه ۳۴)
(ای کسانیکه #ایمان آوردهاید، همانا بسیاری از علمای دینی و رؤسای روحانی و راهبان و عابدان گوشه گیر - شخصیتهای مقدس و بیزار از دنیا و اهل آخرت خالص! که به کار کسی کاری ندارند - اموال #مردم را بهناحق میخورند و مردم را از راه #خدا باز میدارند. کسانیکه #زر و سیم را اندوخته و انباشته و گنج میسازند و در راه خدا #انفاق نمیکنند، آنان را به عذابی دردناک مژده بده!)
عثمان و #کعبالاحبار (ملای یهودی تازه مسلمانی که #عقل عثمان شده بود! و برای ابوذر قرآن تفسیر میکرد!) میگفتند: آری، اما این آیه برای روحانیون و ملاکین و سرمایهداران و برده فروشان ادیان دیگر است!
ابوذر میگفت: از کجای آیه بر میآید که مربوط به دیگران است؟ هر چند اول آیه مربوط به احبار و راهبان است که مسلم اهل کتابند، ولی آخر آیه عام است و دلالت بر هر کس دارد، چه به نام اسلام و چه به نام کفر، چه به نام #توحید و چه به نام #شرک، هر که #طلا و #نقره را گنج سازد!
و ابوذر که #اسلام_شناس حقیقی است، نام نجات مردم و برای نجات از گرسنگی و نجات از #فقر و نجات از تضاد و نجات از اشرافیت، در مبارزه با رژیمی که قانونش قرآن بود و شعارش #جهاد و هر دو ابزار دست غارت و استثمار، جانش را باخت تا نشان دهد و به من و تو #روشنفکر بفهماند که اسلام #دین استثمار نیست، ابزار توجیه فقر و تحکیم طبقات نیست!
اسلام عثمان چنین است...″
✅ @Shariati_Group
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۳ / ابوذر
Telegram
.
″... یکی از پیشبینیهای مترقی فرقه شیعی این است که "حوادث مستحدثه" را که در هر زمانی روی میدهد و طبیعتاً در قوانین فقهی پیشین حکمش و راهحلش نیامده است، باید علمای محقق #مجتهد رسیدگی کنند و براساس موازین علمی و اجتهادی و شناخت عملی و علمی که از #اسلام دارند، آن را طرح و حل کنند و پاسخش را بیابند. این اصل نشان میدهد که چگونه اسلام مسألهی زمان و حرکت و عامل تغییر و تحول و نوآوری را در طی ادوار تاریخی یيشبینی کرده است و آگاهان و اسلامشناسان را در برابر آن «مسئول» دانسته است. حوادث مستحدثه، به طور کلی همهی رویدادهای فرهنگی، فکری، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و انسانی است، مسائلی از قبیل #استعمار کهنه و نو، ماشین، #آلیناسیون #انسان جدید، #بوروکراسی، #تکنوکراسی، #فاشیسم، #دموکراسی، #مشروطیت، #فیلم، #تلویزیون، #سوسیالیسم، #کاپیتالیسم، #صهیونیسم، مسأله #فلسطین، #ناسیونالیسم در جامعه اسلامی، هیپیايسم، #عصیان نسل جوان، عقب ماندگی، رابطهی شرق و غرب، #غرب_زدگی تکنولوژی و ماشینیسم، هجوم فرهنگی، فرهنگ زداییِ روشنفکران، بورژوازی دلال، #ماتریالیسم، بحران #مذهب، تزلزل مبانی اخلاقی و گسیختگی سنتی، گسستگی تاریخی، #تمدن، #تجدد، #آزادی زنان، جنسیت (سکسوالیته)، تبرئه #یهود به وسیله #پاپ از اتهام قتل #مسیح پس از دو هزار سال! گرسنگی، #استثمار طبقاتی جدید، دگرگونی روابط طبقاتی، #انقلاب اقتصادی، #ادبیات و #هنر نـو، ایدئولوژیهای نیرومند و ایمانزای امروز... همه حوادث مستحدثهای هستند که جامعهی اسلامی، در ابعاد گوناگونش با آنها درگیر یا در تماس است و بر #عالم آگاه و مسئول اسلامی است که با #حق اجتهاد و #فتوی و تحقیق آزادی که دارد، این مسائل را با بینش اسلامی و بر اساس مبانی علمی این مکتب طرح کند، و برای مبارزه با آنها، #انتخاب، اقتباس، نفی، تأیید، تحلیل و شناخت آنها، راهحل نشان دهد، نظر بدهد، #مردم را آموزش فکری دهد و متعهد کند و «رهبریِ اجتماعی» مردم را بر عهده گیرد...″
✅ @Shariati_Group
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۷ / مسئولیت شیعه بودن
✅ @Shariati_Group
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۷ / مسئولیت شیعه بودن
Telegram
.
🔴 ملت ما را آزاد بگذارید...
📌 #۲۸_مرداد ۱۳۳۲، سالروز منحوس کودتای مزدوران #استبداد داخلی و جبهه گسترده #استعمار و #استثمار بینالمللی، بر علیه نهال نوپای ″ملیگرایی اصیل ایرانی″
″... ای دهقان سالخورده #تاریخ ما… کاش میتوانستی دیوارهای قلعهای را که در آن زنجیرت کشیدهاند، بشکافی و بیرون آیی تا به چشم خویش ببینی از بذری که در مزرعه اندیشهها افشاندهای، نسلی روئیده است که جز به #جهاد نمیاندیشد و جز به راه تو گام نمیگذارد و تو آنگاه میدیدی نهضتی را که تو رهبری کردی و او تو را پرورش داد، امروز دارای فرهنگی غنی است. فرهنگی که صفحاتش با #خون نگاشته شده است و داستانش داستان شکنجهها، زندانها، اسارتها و محرومیتهاست...
ما به تو اعلام میکنیم که به راهی که رفتهای وفاداریم. نام تو محک #آزادی و شرف ماست و شیرازه اتحاد و پیوند ما.
ما به تو اعلام میکنیم که دوش به دوش یاران تو میجنگیم و از #شکنجه و کشتار خصم نمیهراسیم.
ما به تو اعلام میکنیم بنائی را که پی ریختی میسازیم، جهادی را که آغاز کردی به پایان میبریم و دیوارههای استبدادی را که شکافتی فرو میریزیم.
ما به تو اعلام میکنیم که همگام با #ملت خویش بهپاخاستهایم، تا شب سیاه ملک خویش را به صبح کشانیم و استعماری را که تو مجروح کردی، بمیرانیم و در راه تو و در پی تو، شرف و آزادی ملت خویش را از چنگال دژخیمان مردمخوار و غلامان جاننثار رهایی بخشیم و زنجیرهای گران را از پای تاریخ #وطن خود برداریم.
درودهای گرم و آتشین فرزندان وفادار خویش را بپذیر! ...″
✅ @Shariati_Group
📚 گزیدهای از پیام معلم #علی_شریعتی به زندهیاد دکتر #محمد_مصدق
پاریس – پنجم ژانویه ۱۹۶۲
📌 #۲۸_مرداد ۱۳۳۲، سالروز منحوس کودتای مزدوران #استبداد داخلی و جبهه گسترده #استعمار و #استثمار بینالمللی، بر علیه نهال نوپای ″ملیگرایی اصیل ایرانی″
″... ای دهقان سالخورده #تاریخ ما… کاش میتوانستی دیوارهای قلعهای را که در آن زنجیرت کشیدهاند، بشکافی و بیرون آیی تا به چشم خویش ببینی از بذری که در مزرعه اندیشهها افشاندهای، نسلی روئیده است که جز به #جهاد نمیاندیشد و جز به راه تو گام نمیگذارد و تو آنگاه میدیدی نهضتی را که تو رهبری کردی و او تو را پرورش داد، امروز دارای فرهنگی غنی است. فرهنگی که صفحاتش با #خون نگاشته شده است و داستانش داستان شکنجهها، زندانها، اسارتها و محرومیتهاست...
ما به تو اعلام میکنیم که به راهی که رفتهای وفاداریم. نام تو محک #آزادی و شرف ماست و شیرازه اتحاد و پیوند ما.
ما به تو اعلام میکنیم که دوش به دوش یاران تو میجنگیم و از #شکنجه و کشتار خصم نمیهراسیم.
ما به تو اعلام میکنیم بنائی را که پی ریختی میسازیم، جهادی را که آغاز کردی به پایان میبریم و دیوارههای استبدادی را که شکافتی فرو میریزیم.
ما به تو اعلام میکنیم که همگام با #ملت خویش بهپاخاستهایم، تا شب سیاه ملک خویش را به صبح کشانیم و استعماری را که تو مجروح کردی، بمیرانیم و در راه تو و در پی تو، شرف و آزادی ملت خویش را از چنگال دژخیمان مردمخوار و غلامان جاننثار رهایی بخشیم و زنجیرهای گران را از پای تاریخ #وطن خود برداریم.
درودهای گرم و آتشین فرزندان وفادار خویش را بپذیر! ...″
✅ @Shariati_Group
📚 گزیدهای از پیام معلم #علی_شریعتی به زندهیاد دکتر #محمد_مصدق
پاریس – پنجم ژانویه ۱۹۶۲
Telegram
.
Forwarded from محمدرضا حکیمی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
| زن چگونه ابزار سرکوب میشود؟ |
🎙 دکتر #علی_شریعتی:
🔹 زن در جوامع #سرمایه_داری به عنوان کالایی اقتصادی است که به میزان جاذبه جنسیاش خرید و فروش میشود.
🔸#سرمایه_داری زن را به این شکل در آورد تا دو کار از او بکشد:
➖ یک. جامعه در هنگام فراغت (با مشغول شدن به این جاذبه جنسی) به سرنوشت اجتماعی و #استثمار شدنش فکر نکند و نیاندیشد که «از طرف کی و برای چی این همه رنج میبریم؟!»؛ و نگذارد #کارگر و کارمند و روشنفکر در لحظات فراغت، به اندیشههای ضدطبقاتی و ضدسرمایهداری بپردازند.
#هنر نیز در این راه و بر اساس سفارش سرمایهداری، سکسوالیته را محور قالبها و آثار هنری قرار داد.
➖ دو. زن را در آگهیها و تبلیغات مینشاند تا ارزشهای تازهای بیافریند و نظرها را به مصارف بیشتر و تازهتر جلب کند. و از طرف دیگر احساسهای بزرگ و معنوی که منافع سرمایهداری را به خطر میاندازد از بین ببرد.
🔺چنین بود که زن به شکل ابزاری برای هدفهای #اقتصادی و #اجتماعی و نابود کردن ارزشهای متعالی و تغییر تیپ جوامع «اخلاقی» به جامعه «مصرفی و پوچ» درآمد.
📚فاطمه فاطمه است؛ دکتر علی شریعتی: ص۱۰۵و۱۰۶
🆔 @mohamadrezahakimi
🎙 دکتر #علی_شریعتی:
🔹 زن در جوامع #سرمایه_داری به عنوان کالایی اقتصادی است که به میزان جاذبه جنسیاش خرید و فروش میشود.
🔸#سرمایه_داری زن را به این شکل در آورد تا دو کار از او بکشد:
➖ یک. جامعه در هنگام فراغت (با مشغول شدن به این جاذبه جنسی) به سرنوشت اجتماعی و #استثمار شدنش فکر نکند و نیاندیشد که «از طرف کی و برای چی این همه رنج میبریم؟!»؛ و نگذارد #کارگر و کارمند و روشنفکر در لحظات فراغت، به اندیشههای ضدطبقاتی و ضدسرمایهداری بپردازند.
#هنر نیز در این راه و بر اساس سفارش سرمایهداری، سکسوالیته را محور قالبها و آثار هنری قرار داد.
➖ دو. زن را در آگهیها و تبلیغات مینشاند تا ارزشهای تازهای بیافریند و نظرها را به مصارف بیشتر و تازهتر جلب کند. و از طرف دیگر احساسهای بزرگ و معنوی که منافع سرمایهداری را به خطر میاندازد از بین ببرد.
🔺چنین بود که زن به شکل ابزاری برای هدفهای #اقتصادی و #اجتماعی و نابود کردن ارزشهای متعالی و تغییر تیپ جوامع «اخلاقی» به جامعه «مصرفی و پوچ» درآمد.
📚فاطمه فاطمه است؛ دکتر علی شریعتی: ص۱۰۵و۱۰۶
🆔 @mohamadrezahakimi
📸 وقتی جهالت و بیوطنی عدهای سوژه رسانههای خارجی میشود!
بیش از هفتاد سال از پیروزی #ایران به رهبری #مصدق و یارانش در برابر #استعمار و #استثمار کهن جبهه #انگلستان و چهل و چند سال از اخراج #آمریکا و مستشارانش با #انقلاب ضد استبدادی و سلطنتی ملت ایران میگذرد؛ اما امروز در برهوت شناخت «هویت ملی» و اصالت فرهنگی- تاریخی- سیاسیِ کشورمان و استیلای #استبداد تئوکراتیک از یکسو، و فقدان عرق ملی و گفتمان رهاییبخش ایرانی - اسلامی از سوی دیگر، و #جنگ تمام عیار نظام سلطه و عناصر ضد ایرانی و قدرتهای مدافع نظم هژمونیک جهان تک قطبی با ایران و ایرانی، شرایطی را پدید آورده است که تن تمام مبارزان و مجاهدان و شهدای ملی و مذهبی وطنپرست خط #استقلال و #آزادی کشورمان طی صد و بیست سال گذشته را در گور میلرزاند...
✅ @Shariati_Group
بیش از هفتاد سال از پیروزی #ایران به رهبری #مصدق و یارانش در برابر #استعمار و #استثمار کهن جبهه #انگلستان و چهل و چند سال از اخراج #آمریکا و مستشارانش با #انقلاب ضد استبدادی و سلطنتی ملت ایران میگذرد؛ اما امروز در برهوت شناخت «هویت ملی» و اصالت فرهنگی- تاریخی- سیاسیِ کشورمان و استیلای #استبداد تئوکراتیک از یکسو، و فقدان عرق ملی و گفتمان رهاییبخش ایرانی - اسلامی از سوی دیگر، و #جنگ تمام عیار نظام سلطه و عناصر ضد ایرانی و قدرتهای مدافع نظم هژمونیک جهان تک قطبی با ایران و ایرانی، شرایطی را پدید آورده است که تن تمام مبارزان و مجاهدان و شهدای ملی و مذهبی وطنپرست خط #استقلال و #آزادی کشورمان طی صد و بیست سال گذشته را در گور میلرزاند...
✅ @Shariati_Group
″... #ناسیونالیسم در معنای کلاسیک آن عبارت است از: تکیه بر خصوصیات نژادی و قومی...
🔅ناسیونالیسم را باید از بیماری #نژاد_پرستی (#راسیسم) و خاکپرستی (#شوونیسم) که مزاجش برای سرایت این بیماریها مستعد است، دور داشت و آنرا بر روی پایههای عینی و علمی و انسانیاش استوار کرد. ناسیونالیسم یک واقعیت ثابت ابدی نیست، یک پدیده دیالکتیکی است. بدین معنی که هنگامی ناسیونالیسم پدید میآید که در معرض نفی و کتمان قرار میگیرد یا تحقیر میشود و تحقیر خود یک نوع نفی و کتمان ارزشها و فضیلتها است. (ملت #یهود از هنگامی پدید آمد که در جامعه مسیحیت غربی، وجودش و یا ارزشهای وجودیش انکار میشد. #صهیونیسم جبرأ و منطقأ زادهی آنتی سمیتیسم است.
در تاریخ #ایران میبینیم، ناسیونالیسم ایرانی در برابر هجوم #اسلام خاموش است، اما در سلطنت اموی پدیدار میشود و جان میگیرد، زیرا اسلام تنها به نوع تفکر و اعتقاد مذهبی کار داشت و نیز شکل اجتماعی و سیاسی و روابط گروهی و فردی #ایران را میخواست تغییر دهد، در حالیکه رژیم #بنیامیه با تکیه بر عربیت و تفاخر، به تحقیر #ملت و انکار ارزشهای فرهنگی و مفاخر ملی وکشتن #تاریخ ایران میکوشید. ملت ایران در برابر ملت #عرب قرار گرفت، عرب، درحالیکه میکوشید ملیت ایرانی را نفی کند، آنرا خلق میکرد).
🔅این حقیقت که ناسیونالیسم منطقأ نه یک #مکتب بلکه یک پدیده دیالکتیکی است آنرا در شرایط کنونی جهان، بعنوان آنتی تزی در قبال #امپریالیسم استعماری در شکل سیاسی و اقتصادی و بخصوص فرهنگی و فکریاش مشخص میسازد... از اینرو، #روشنفکر با علم بدین امر که در بسیاری از موارد، طبقهی برخوردار و بخصوص دستگاه رهبری آن، از ناسیونالیسم ماسک فریبندهای برای سیمای #استثمار خود، و مادهای کورکنندهی #خودآگاهی طبقاتی توده ساخته است، باید تنها در مرحلهی مبارزه ضدامپریالیستی و استعماری در سنگرهای این پایگاه موضع گیرد، چه در زمان ما ناسیونالیسم منطقأ یک واقعیت ضداستعماری است، چنانکه #استعمار یک واقعیت ضدناسیونالیستی است.
🔅از آن رو که استعمار، یک واقعیت ضد #ملی و فوق طبقاتی و زیربنای اجتماعیِ جامعههای استعمارزده است، ناسیونالیسم به عنوان تکیه بر ارزشهای فرهنگی و واقعیت تاریخی و موجودیت مشخص و مستقل ملی باید تکیهگاه روشنفکر در فوریترین و حیاتیترین مبارزه باشد و چون ناسیونالیسم منطقأ یک واقعیت دیالکتیکیِ زاده استعمار و امپریالیسم است، تکیه بر آن نه یک امر ایدهآلیستی و عاطفی و ناشی از احساسات ارتجاعی و نژادپرستی و تفاخرات خودخواهانه جاهلی، بلکه یک
موضع گیری منطقی و علمی و عینی و کاملاً مترقیانه است.
🔅پس از پایان یافتن مرحلهی مبارزه ضدامپریالیستی و طرد کامل استعمار، بیدرنگ شکل مبارزه باید دگرگون شود و به داخل کشیده شود و ادامهی ناسیونالیسم بعنوان وحدت ملی، در این زمان، به صورت فریاد کشیدن و رجزخوانیهای حماسی در صحنهای است که دشمن غایب است و هیاهوئی است برای اغفال #مردم در درون شهر!
در این مرحله، مبارزه از شکل ملی خود به شکل طبقاتی تغییر مییابد و شعار "برادری" که در برابر بیگانه معنی و مورد دارد، باید جای خود را به شعار "برابری" بدهد. این نکته را باید بعنوان یک اصل اعتقادی پذیرفت که اعتقاد «رهبران ملی» به اینکه ناسیونالیسم یک پیوند ابدی و یک ایدهآل سرمدی است، شعاری است که بههمان اندازه که در مرحلهی مبارزه ضداستعماری حیاتی و سازنده است، پس از طی این مرحله و نیل به #استقلال، وجههی منفی و ارتجاعی و انحطاط آوری مییابد ...″
✅ @Shariati_Group
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۴ / بازگشت
🔅ناسیونالیسم را باید از بیماری #نژاد_پرستی (#راسیسم) و خاکپرستی (#شوونیسم) که مزاجش برای سرایت این بیماریها مستعد است، دور داشت و آنرا بر روی پایههای عینی و علمی و انسانیاش استوار کرد. ناسیونالیسم یک واقعیت ثابت ابدی نیست، یک پدیده دیالکتیکی است. بدین معنی که هنگامی ناسیونالیسم پدید میآید که در معرض نفی و کتمان قرار میگیرد یا تحقیر میشود و تحقیر خود یک نوع نفی و کتمان ارزشها و فضیلتها است. (ملت #یهود از هنگامی پدید آمد که در جامعه مسیحیت غربی، وجودش و یا ارزشهای وجودیش انکار میشد. #صهیونیسم جبرأ و منطقأ زادهی آنتی سمیتیسم است.
در تاریخ #ایران میبینیم، ناسیونالیسم ایرانی در برابر هجوم #اسلام خاموش است، اما در سلطنت اموی پدیدار میشود و جان میگیرد، زیرا اسلام تنها به نوع تفکر و اعتقاد مذهبی کار داشت و نیز شکل اجتماعی و سیاسی و روابط گروهی و فردی #ایران را میخواست تغییر دهد، در حالیکه رژیم #بنیامیه با تکیه بر عربیت و تفاخر، به تحقیر #ملت و انکار ارزشهای فرهنگی و مفاخر ملی وکشتن #تاریخ ایران میکوشید. ملت ایران در برابر ملت #عرب قرار گرفت، عرب، درحالیکه میکوشید ملیت ایرانی را نفی کند، آنرا خلق میکرد).
🔅این حقیقت که ناسیونالیسم منطقأ نه یک #مکتب بلکه یک پدیده دیالکتیکی است آنرا در شرایط کنونی جهان، بعنوان آنتی تزی در قبال #امپریالیسم استعماری در شکل سیاسی و اقتصادی و بخصوص فرهنگی و فکریاش مشخص میسازد... از اینرو، #روشنفکر با علم بدین امر که در بسیاری از موارد، طبقهی برخوردار و بخصوص دستگاه رهبری آن، از ناسیونالیسم ماسک فریبندهای برای سیمای #استثمار خود، و مادهای کورکنندهی #خودآگاهی طبقاتی توده ساخته است، باید تنها در مرحلهی مبارزه ضدامپریالیستی و استعماری در سنگرهای این پایگاه موضع گیرد، چه در زمان ما ناسیونالیسم منطقأ یک واقعیت ضداستعماری است، چنانکه #استعمار یک واقعیت ضدناسیونالیستی است.
🔅از آن رو که استعمار، یک واقعیت ضد #ملی و فوق طبقاتی و زیربنای اجتماعیِ جامعههای استعمارزده است، ناسیونالیسم به عنوان تکیه بر ارزشهای فرهنگی و واقعیت تاریخی و موجودیت مشخص و مستقل ملی باید تکیهگاه روشنفکر در فوریترین و حیاتیترین مبارزه باشد و چون ناسیونالیسم منطقأ یک واقعیت دیالکتیکیِ زاده استعمار و امپریالیسم است، تکیه بر آن نه یک امر ایدهآلیستی و عاطفی و ناشی از احساسات ارتجاعی و نژادپرستی و تفاخرات خودخواهانه جاهلی، بلکه یک
موضع گیری منطقی و علمی و عینی و کاملاً مترقیانه است.
🔅پس از پایان یافتن مرحلهی مبارزه ضدامپریالیستی و طرد کامل استعمار، بیدرنگ شکل مبارزه باید دگرگون شود و به داخل کشیده شود و ادامهی ناسیونالیسم بعنوان وحدت ملی، در این زمان، به صورت فریاد کشیدن و رجزخوانیهای حماسی در صحنهای است که دشمن غایب است و هیاهوئی است برای اغفال #مردم در درون شهر!
در این مرحله، مبارزه از شکل ملی خود به شکل طبقاتی تغییر مییابد و شعار "برادری" که در برابر بیگانه معنی و مورد دارد، باید جای خود را به شعار "برابری" بدهد. این نکته را باید بعنوان یک اصل اعتقادی پذیرفت که اعتقاد «رهبران ملی» به اینکه ناسیونالیسم یک پیوند ابدی و یک ایدهآل سرمدی است، شعاری است که بههمان اندازه که در مرحلهی مبارزه ضداستعماری حیاتی و سازنده است، پس از طی این مرحله و نیل به #استقلال، وجههی منفی و ارتجاعی و انحطاط آوری مییابد ...″
✅ @Shariati_Group
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۴ / بازگشت
Telegram
.
"... #امامت، نه يک اعتقاد متافيزيکی، و #ولايت، نه يک وهم صوفيانه، که يک فلسفهی رهبری انقلابی است برای نجات جامعه از جهل و جور و پاکسازی انقلابیِ محيط و تربيت انقلابیِ افراد برای نيل به مرحلهی #آزادی و #آگاهی و رشد سياسی و فکری #مردم، تا بتوانند #دموکراسی راستين را، که بر آراء مستقل و آگاهانه و مسئول يکايک افراد استوار است، بنا کنند، دمکراسیای که از عوامفريبی، توطئه، جادوی #پول، دستهای پنهان #بيگانه، و دستهای نيرومند #سرمايه آسيب نبيند، و روپوش مشروعی برای پنهان کردن و دوام بخشيدن به #استثمار نباشد..."
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۱۰ / جهتگيری طبقاتی اسلام
✅ @Shariati_Group
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۱۰ / جهتگيری طبقاتی اسلام
✅ @Shariati_Group