گروه شریعتی
573 subscribers
1.67K photos
557 videos
66 files
1.56K links
به نام خداوند حقیقت، زیبایی و خیر

🌐 نشـانی ما در فیس بوک:
Facebook.com/shariati.group

📩 تماس با ما:
Shariati.group@Gmail.com
Download Telegram
⭕️ چرا حاکمیت صدای "اساتید دانشگاه" و "روشنفکران" را نمی‌شنود؟

🔅برای پاسخ به این پرسش می‌توان راهی ساده برگزید و اینچنین استدلال کرد که حکومت "استبدادی" است و طبایع #استبداد با مشورت و گفتگو و #دموکراسی سر آشتی ندارد اما این پاسخ شاید برای ساده‌اندیشان و ناآشنایان با #فلسفه_سیاسی قانع کننده باشد، ولی صورت مسئله چنین نیست.

🔅به نظرم یکی از دلائل عمده عدم التفات #حاکمیت به فریادهای اساتید و قاطبه روشنفکران اینست که حاکمیت "تئوری قدرت" دارد و مبتنی بر آن آرایش نیروهایش و نهادهایش را چیده است و آن "ولایت فقیه" است، ولی روشنفکران و اساتید معترض نقد دارند، ناراضی هستند، فریاد می‌زنند و اعتراض می‌کنند و اعراض هم کرده‌اند، اما نظریه و تئوری قدرتی ندارند، بل به حاکمیت به انحاء گوناگون می‌گویند تئوری #قدرت و نهادهای برآمده از آن را واگذار و دموکراسی را بجای آن بنشان. ظاهر این سخن عامه‌پسند است ولی واقعی نیست، بل عوام‌فریبانه است.

🔅زیرا اولاً هیچ نظام سیاسی، تئوری قدرت و نهادهای برآمده از تئوری خویش را و از همه مهمتر قدرت خود را واگذار نخواهد کرد و نکته‌ی دیگر اینست که دموکراسی یک مفهوم کلی است و در عالم واقع سیاسی انواع و انحاء متکثری دارد و مادامیکه بصورت مفهومی بحث نکنیم ارجاع ما به دموکراسی بی‌معنی می‌باشد.

🔅یکی از مشکلات عمده روشنفکران و اساتید دانشگاهی که به وضع موجود سیاسی معترض هستند اینست که آنها فهمی درستی از فلسفه سیاسی ندارند و از آن بدتر وضع موجود را نمی‌توانند صورت‌بندیِ مفهومی کنند و به جامعه بگویند که مشکل قدرت چیست و منطق دفع قدرت حاکم چیست. اکثراً به تبع جریان #اصلاح‌_طلبی عدم حضور خویش در قدرت و مدیریت را مساوی با دیکتاتوری و فلاکت توصیف می‌کنند و این در حالیست که منطق جریان اصلاح طلبی صرفاً حضور در قدرت و مدیریت است و نسبتی با #توسعه و قدرت جامعه نداشته است.

🔅آنچه که باید به آن اندیشید این است که حاکمیت دارای "تئوری قدرت" است و بر اساس آن ساز و کار تمشیت امور کشور را مدیریت می‌کند و برای نقد این تئوری "منطق جابجایی نظریه" (و سپس تخریب نهادهای قدرت) نمی‌تواند راهگشا باشد، بل نیازمند فهم این نظریه در ساحت فلسفه سیاسی هستیم و سپس ارائه خوانش‌های #رهایی‌بخش از قدرت.

🔅اما آنچه نیروها و فعالین سیاسی امروز در #ایران انجام می‌دهند، تلاش برای متلاشی نمودن قدرت مستقر است و این "روش تخریبی" است و آنچه ما نیازمند آن هستیم "روش ترکیبی" است. تئوری قدرت مخالفان نظم مستقر در تمامی طیف‌های داخلی و خارجی آن مدل‌های مستقر در اروپای غربی و نظام سیاسی #آمریکا است و با این صورت‌بندی تا اطلاع ثانوی شاهد هیچ تحول بنیادین در جامعه ایران نخواهیم بود.


دکتر #سیدجواد_میری

@Shariati_Group
🆔 @seyedjavadmiri
⭕️ مسئله اصلی امروز ما، ایران شدن ایران و کشور شدن کشور است!

🔅دکتر #بیژن_عبدالکریمی در مراسم "عاشورا و امروز ما" تأکید کرد: مسئله‌ی اصلی امروز ما، ایران شدن #ایران و کشور شدن کشور است؛ برای اینکه یک جماعت به #ملت تبدیل شود نیازمند #تاریخ و #سنت و سنت تاریخی است؛ یک جماعت برای تبدیل شدن به ملت نیازمند غرور و افتخار ملی و حس احترام به خویش است؛ اگر فردی بی‌غرور باشد، نمی‌تواند ارتقاء یابد و اگر ملتی هم این طور باشد نمی‌تواند در صحنه بین‌المللی مواضع خوبی بگیرد؛ البته غرور ملی بی‌جهت و بی‌مبنا هم می‌تواند سبب #نژادپرستی، ستیزه‌جویی، ظهور #امپریالیسم و #ظلم به دیگران باشد.

🔅یکی از وظایف روشنفکران جامعه این است که نشان دهند چه چیز موجب افتخار و چه چیزی موجب شرمساری یک ملت است و باید مسائل تاریخی را بازسازی کنند؛ نزاع سیاسی و اجتماعی، نزاع بر سر روایت‌هاست و هر کسی بهتر بتواند این روایت را بیان کند، در ایجاد حرکت‌های اجتماعی موفق‌تر است. این #فرهنگ متاسفانه در ایران به وجود آمده که ما ایرانی‌ها چیزی نداریم و هرچه هست متعلق به #غرب و #تمدن غربی است.

🔅تاریخ ما در گذشته و حال و همین وضع کنونی، ارزش‌های والایی دارد؛ خطر این است که ما به بسط فرهنگِ خودویرانی و تمسخر از خود رو بیاوریم. روی آوردن ایرانیان به #اسلام و #شیعه و #عشق ایرانیان به #حسین (ع) یکی از نمادهای فرهنگ اسلام ایرانی، و شیعه و از بزرگترین سرمایه‌های ملی ما هست؛ عشق به حسین(ع) در قلب تاریخی ملت ایران وجود دارد و سبب غرور و افتخار ماست و در همان حال از دل سنت عاشورایی به‌هیچ وجه قبیله‌پرستی، ستیزه‌جویی، جنگ‌طلبی و تجاوز به حقوق دیگران بیرون نمی‌آید.

🔅حسین(ع) عامل نگهدارنده برای #امت و ملت‌کردن جامعه‌ی ایرانی است و این دفاع بدی است که حسین را به یک #رهبر فرقه‌ای تبدیل می‌کنند؛ حسین سرمایه‌ی بزرگ تاریخ بشریت و تاریخ شیعه است. حسین با #جهل و #خرافه هیچ نسبتی ندارد؛ او مظهر پاکی، نجابت، آزادگی، مبارزه با ظلم است و حتی در مبارزه با ظلم بی‌ادبی و خشونت ندارد و حتی وقتی اهل بیتش مورد هجوم هستند، کرامت انسان‌ها را حفظ می‌کنند.

🔅روشنفکران چپگرای ما، به نام مبارزه با ظلم، ظلم بزرگی به ایرانیان می‌کنند و به نام مقابله با #استبداد دینی، می‌خواهند یکی از مظاهر بزرگ مبارزه با استبداد دینی را از وجدان جمعی ایرانیان حذف کنند!

🔅شبه روشنفکران نباید به نام #علم و عقلانیت مدرن، سمبل‌های ملت ایران را که در سر بزنگاه‌های تاریخی مسیر حرکت را نشان می‌دهد، از آنان بگیرند و در برهوت «بی هویتی» رها کنند؛ چپ‌گراییِ موجود جامعه ما حاصل نوعی #نیهیلیسم است و به بی‌کنشی همه چیز منتهی خواهد شد، زیرا با نفی حسین، بنیادی برای کنش ملی باقی نخواهد ماند؛ آیا وقت آن نیست که روشنفکران چپ‌نما به مسیری غیر از مسیر یک قرن اخیر رو بیاورند؛ اینها تصور داشتند #انقلاب خواهد شد و #قدرت در دست آنان قرار می‌گیرد و حوادث تاریخی نشان داد که مسیر خود را طی می‌کند.

🔅عبدالکریمی با انتقاد از چپگرایانی که سخن از کشور و عرق ملی را به منزله‌ی تأیید وضع موجود می‌دانند و به همین دلیل سرمایه‌های ملی را انکار می‌کنند، گفت: امروز، روشنفکران ما سرشار از انزجار از خویشتن هستند در حالیکه بالیدن به #ارزش ها، انگیزه‌ی کنشگری و جدایی ملت از رخوت است.‌ ملت ما در تاریخ خطاهایی دارد، اما در رفتن به سوی اسلام و حسین(ع) درست عمل کرده‌ و سرمایه‌های بسیاری دارد. ما زمانی کانون معنوی جهان بودیم و در میان تفکر معنوی هندی و عشق شرقی و عقل یونانی و غربی، چهارراه تلاقی رویدادهای بزرگ جهان بودیم. ایرانی هرگز برده نبوده و برده‌داری هم نکرده و #بت پرست نبوده است.

🔅ملت ایران حتی در این شرایط بد تاریخی که تحت شدیدترین تحریم‌های ظالمانه است اخلاقی‌ترین ملت جهان است؛ انقلاب و بچه‌های انقلاب ما تنها نیروی «نفی» در جهان هستند، بنیادگرایی و خشونت در جامعه‌ی ما وجود دارد ولی به هیچ وجه با کشورهای اسلامی دیگر قابل مقایسه نیست؛ ما به جای اینکه ایرانی بودن را مصیبت نشان دهیم تا همه‌ی فرزندانمان آرزوی رفتن از این کشور را داشته باشند، کمک کنیم تا ایرانیان، ایرانی بودن را به منزله‌ی فرصت عالی برای خلق ارزش‌های متعالی درک کنند و معتقدم حسین‌ بن علی(ع) می‌تواند در این هویت به شدت نقش‌آفرین باشد.

🔊 شنیدن فایل صوتی این سخنرانی


@Shariati_Group
🆔 @sociologicalperspectives
🔴 ملت ما را آزاد بگذارید...

📌 #۲۸_مرداد ۱۳۳۲، سال‌روز منحوس کودتای مزدوران #استبداد داخلی و جبهه گسترده #استعمار و #استثمار بین‌المللی، بر علیه نهال نوپای ″ملی‌گرایی اصیل ایرانی

″... ای دهقان سالخورده #تاریخ ما… کاش می‌توانستی دیوارهای قلعه‌ای را که در آن زنجیرت کشیده‌اند، بشکافی و بیرون آیی تا به چشم خویش ببینی از بذری که در مزرعه اندیشه‌ها افشانده‌ای، نسلی روئیده است که جز به #جهاد نمی‌اندیشد و جز به راه تو گام نمی‌گذارد و تو آنگاه می‌دیدی نهضتی را که تو رهبری کردی و او تو را پرورش داد، امروز دارای فرهنگی غنی است. فرهنگی که صفحاتش با #خون نگاشته شده است و داستانش داستان شکنجه‌ها، زندان‌ها، اسارت‌ها و محرومیت‌هاست...

ما به تو اعلام می‌کنیم که به راهی که رفته‌ای وفاداریم. نام تو محک #آزادی و شرف ماست و شیرازه اتحاد و پیوند ما.

ما به تو اعلام می‌کنیم که دوش به دوش یاران تو می‌جنگیم و از #شکنجه و کشتار خصم نمی‌هراسیم.

ما به تو اعلام می‌کنیم بنائی را که پی ریختی می‌سازیم، جهادی را که آغاز کردی به پایان می‌بریم و دیواره‌های استبدادی را که شکافتی فرو می‌ریزیم.

ما به تو اعلام می‌کنیم که همگام با #ملت خویش به‌پا‌خاسته‌ایم، تا شب سیاه ملک خویش را به صبح کشانیم و استعماری را که تو مجروح کردی، بمیرانیم و در راه تو و در پی تو، شرف و آزادی ملت خویش را از چنگال دژخیمان مردم‌خوار و غلامان جان‌نثار رهایی بخشیم و زنجیرهای گران را از پای تاریخ #وطن خود برداریم.

درودهای گرم و آتشین فرزندان وفادار خویش را بپذیر! ...″

@Shariati_Group

📚 گزیده‌ای از پیام معلم #علی_شریعتی به زنده‌یاد دکتر #محمد_مصدق
پاریس – پنجم ژانویه ۱۹۶۲
💢 ویژگی‌های "تفکر غیر تئولوژیک-غیرسکولار" در آرای دکتر بیژن عبدالکریمی!

▫️آیا تفکر #هایدگر به منظور غلبه بر #نیهیلیسم دوران #مدرن و نقد مبانی تمدن غرب،ی ما را به گذشته و نوعی تفکر ارتجاعی دعوت نمی‌کند؟
▫️آیا تفکر هایدگر برای غلبه بر نیهیلیسم دوران، ما را دوباره اسیر نوعی تفکر تئولوژیک نخواهد کرد، همان نحوه‌ی تفکری که بشر غربی طی دوران متمادی #قرون_وسطی آن را با ذره، ذرهِ وجودش تجربه کرده است؟

▫️اینجا دقیقاً همان چالشگاه اساسی است که تفکر هایدگر اهمیت خود را نمایان می‌سازد. مسأله این است که آیا ما صرفاً با دو امکان اساسی روبروییم؟ یکی #متافیزیک و سوبژکتیویسم غربی که در نهایت به مرگ #خدا و نیهیلیسم می‌انجامد و دیگری تفکر #تئولوژیک که ما را با دشواری‌ها و خطرات بسیار، همچون خطر جنگ‌های مذهبی، #استبداد دینی و انحصارگرایی مذهبی روبه‌رو می‌کند؟

▫️از نظر #بیژن_عبدالکریمی تفکر آینده هیچ‌یک از دو امکان مذکور نخواهد بود و همانگونه که پاره‌ای از قرائن نشان می‌دهد، بشر راه‌ دیگری را خواهد یافت که نه در استمرار تفکر #سکولا‌ر غربی است و نه تفکری از سنخ تفکرهای تئولوژیک مرسوم. ظهور تفکر خود هایدگر یکی از همین نشانه‌هاست. به بیان دیگر هایدگر، به اعتباری #معلم «تفکر آینده» است. وی افق و راه تازه‌ای را به ما می‌نمایاند. این راه و تفکر تازه را باید تفکری "غیرتئولوژیک‌ غیرسکولا‌ر" نامید.

▫️اما به راستی چگونه تفسیری معنوی و غیر نیهیلیستیک از جهان در عصر #تکنولوژی امکان‌پذیر است؟ این مهم‌ترین پرسش دوران ما است؛ به نظر عبدالکریمی بشر و #تفکر آینده، راه تازه‌ای، خارج از افق‌های تفکر سکولا‌ر و نیز تئولوژیک کنونی را به جان خواهد آزمود. فکر آینده‌ی بشری، تفکری غیرتئولوژیک و غیرسکولار است. بشری که هم نظام‌ها و تفکرات تئولوژیک و نتایج زیان‌بار آن را در طی قرون‌وسطی تجربه کرده است و هم عقل سکولار و نیهیلیسم پیامد آن را در جهان مدرن با جان آزموده است، شیوه‌ی تفکری را در ورای هر دو تجربه‌ی تاریخی خود جست‌وجو می‌کند. اندیشه‌ی متفکرینی چون #کی‌یرکگور و هایدگر نه تئولوژیک است و نه سکولار؛ به همین دلیل برخی با تفسیر معنوی از تفکر هایدگر مخالفند، چون فکر می‌کنند هرجا معنویتی هست باید نظام‌های تئولوژیک نیز حضور داشته باشد. کی‌یرکگور و هایدگر هر دو گام‌هایی بلند در جهت تخریب نظام‌ها و تفکرات تئولوژیک برداشتند، بی‌آنکه بکوشند ما را به تفکری سکولار و نیهیلیستی سوق دهند. از نظر عبدالکریمی، این «گشودگی به هستی» است که #دین و #مذهب فردای #تاریخ بشر خواهد بود.

▫️هایدگر می‌گوید: «روزگار ما برای خدایان گذشته بسیار دیرهنگام و برای وجود بسیار زود است.» در تفکر آینده «امر قدسی» تعبیر دیگری برای «وجود» خواهد بود و «امر قدسی» و «وجود» در وحدت و این‌همانی‌شان مورد تأمل قرار خواهند گرفت؛ چراکه وجود یگانه امر قدسی همان است و «وجود» در وحدت و غنای سرشار و خوف‌برانگیزش جانشین همه‌ی خدایان بومی، قومی، نژادی و فرقه‌ای خواهد شد.

▫️#انسان امروز با تجربه‌ی دو دوره‌ی اساسی و بنیادین تاریخی، یعنی دوران‌های سنت و مدرن و با تجربه‌ی دو نوع #آنتولوژی که در بنیاد این دو دوره‌ی تاریخی وجود داشته است، امروزه خود را با فروپاشی هر دو نظام کلی آنتولوژیک، هم آنتولوژی‌های سنتی و هم آنتولوژی‌های مدرن و در همه‌ی اشکال خرده‌ نظام‌های بسیار متنوع و گسترده‌ای که تحت عناوین کلی آنتولوژی‌های سنتی و مدرن وجود داشته‌اند مواجه می‌بیند، لیکن برخی از متفکران راه سوم دیگری را جسته، بر برخوردی غیرسیاسی، غیرایدئولوژیک و غیرتئولوژیک و مواجهه‌ای پدیدارشناسانه با همه‌ی سنن نظری تاریخی از جمله با سنت متافیزیک غربی و نیز همه‌ی دیگر سنت‌های نظری تاریخی تأکید می‌ورزند. این دسته از متفکران خواهان نشان دادن این حقیقت هستند که مسیر تفکر ما برخلاف گذشته، نه از شرق‌شناسی و نه از شرق‌شناسی وارونه و تسلیم شدن به منطق درونی شرق‌شناسی، بلکه از مسیر تازه‌ای از تفکر می‌گذرد که در آن #دانش از #قدرت و #ایدئولوژی تبعیت نمی‌کند. این مسیر تازه‌ی تفکر عبارت است از: مواجهه‌ی پدیدارشناختی با تاریخ و اجتناب از رویکردهای سیاسی، ایدئولوژیک و تئولوژیک با همه‌ی سنت‌های تاریخی، هم با شرق و همه‌ی سنن بزرگ معنوی شرقی و هم با غرب و سنت نظری متافیزیک یونانی آن. سنن حکمی و غیرمتافیزیکی شرقی سنت‌هایی سوبژکتیویستی نبوده‌اند و به همین دلیل در تاریخ بسط خود به نیهیلیسم متافیزیکی منتهی نشدند و تا قبل از سیطره‌ی عقلانیت جدید در جهان درکی از این نیهیلیسم نداشتند؛ لذا تفکر آینده برای مواجهه با بنیادی‌ترین پرسش خویش نمی‌تواند بی‌توجه به سنن حکمی و تاریخی مشرق‌زمین باشد.

@Shariati_Group
🆔 @sociologicalperspectives
🔴 ۱۲ شهریور سالروز شهادت رئیسعلی دلواری گرامی باد

🔅روستای دلوار بندر كوچكی است که در ۵۰ كیلومتری #بوشهر می‌باشد كه مركز یكی از بخشهای ساحلی شهرستان تنگستان است و واژه دلوار به معنای دلاور است.

🔅رئیسعلی فرزند رییس محمد در سال ۱۲۶۱ هجری خورشیدی در توابع بوشهر به دنیا آمد. او در دوران #مشروطه جوانی ۲۴ ساله بود و در میان اهالی دلوار به شجاعت ،صدق و صفا و دوستدار #وطن مشهور بود. هرچند فاقد تحصیلات و معلومات كافی بود ولیکن پاكی و سرشتش شهره خاص و عام بود. #رئیسعلی_دلواری پس از اینكه نیروهای اشغالگر #انگلیس بوشهر را به تصرف درآوردند، با شجاعتی مثال‌زدنی به مقابله با متجاوزان پرداخت و ضربات سختی بر پیکره ایشان وارد آورد. بعد از اشغال بوشهر در #رمضان سال ۱۳۳۳ هجری قمری، نیروهای انگلیسی قصد تصرف دلوار را می‏كنند. محلی كه پیش از آن، چند بار سربازان انگلیسی به آنجا حمله کرده و هر بار شکست خورده بودند.

🔅رئیسعلی همراه با یاران خود برضد انگلیسی‌ها وارد #جنگ شده و نیروهای متجاوز را كه قریب به پنج هزار نفر بودند، در هم می‌کوبد. #قیام مردم تنگستان در مجموع ۷ سال به طول می‌کشد و در این مدت، دلیران تنگستان، دو هدف عمده را پیگیری می‌کردند: نگاهبانی از بوشهر، دشتستان و تنگستان جهت جلوگیری از #نفوذ قوای بیگانه به داخل #ایران و دفاع از #استقلال و تمانیت ارضی #میهن.

🔅با کودتای ضد انقلابی کلنل #لیاخوف روس علیه مشروطه‌خواهان در ۱۳۲۶ هجری قمری و به توپ بستن #مجلس شورای ملی، رئیسعلی به همراه سیدمرتضی علم‌الهدی اهرمی به مبارزه علیه #استبداد صغیر پرداخت. در سال ۱۳۲۷ هجری قمری با همراهی یارانش بوشهر را از لوث عناصر مستبد وابسته به #دربار پاکسازی کرد و اداره گمرک و انتظامات و دیگر ادارات را تسخیر نمود.

🔅این کار دلیران تنگستان بر انگلیسی‌ها که اداره گمرکات را در اجاره داشتند سخت گران آمد و بدین سبب ایشان برای تضعیف مشروطه‌ و تداوم #سلطه بر زندگی اقتصادی و سیاسی جنوب ایران به جنگ با دلیران تنگستانی پرداختند و در این راه از دیگر خوانین جنوب ایران نیز کمک گرفتند. جنگ میان رئیسعلی و دلیران تنگستان و انگلیسی‌ها و خوانین همراه ایشان بطور پراکنده تا ماه شوال ۱۳۳۳ هجری قمری ادامه یافت و نهایتا انگلیسی‌ها نتوانستند بر رئیسعلی و یارانش برتری یابند.

🔅در هجوم اجانب به بوشهر در شب ۱۲ شهریور ۱۲۹۴ هجری خورشیدی مقارن با سوم سپتامبر ۱۹۱۵ میلادی، زمانیکه رئیسعلی در ناحیه‌ای به نام تنگک صفر قصد شبیخون زدن به نیروهای انگلیسی را داشت، از پشت مورد هدف گلوله یکی از همراهان خائن قرار گرفت و به #شهادت رسید. مبارزات #رئیسعلی دلواری برگ زرینی در مبارزه ایرانیان با #استعمار انگلیس می‌باشد و شخص رئیسعلی دلواری سرانجام در حین مبارزه با متجاوزان و دشمنان ایران زمین و در سن ۳۳ سالگی به شهادت رسید و ازین روی سال‌روز شهادت وی در تقویم کشورمان به نام «روز ملی مبارزه با استعمار انگلیس» نامگذاری شده است.

@Shariati_Group
″...از قوای پاسدار #استبداد، شعبه #استبداد_دینی است. کار این شعبه این است که مطالب و سخنانی از #دین یاد گرفته و ظاهر خود را آن طور که جالب عوام ساده باشد می‌آرایند و مردمی را که از اصول و مبادی دین بی‌خبرند و به اساس دعوت پیمبران گرام آشنایی ندارند، می‌فریبند و مطیع خود می‌سازند و با این روش فریبنده، به نام غمخواری دین و نگهداری آیین، ظل الشیطان را بر سر عموم می‌گسترانند و در زیر این سایه‌ی شوم #جهل و ذلت، مردم را نگه می‌دارند. این دسته چون با عواطف پاک #مردم سر و کار دارند و در پشت سنگر محکم دین نشسته‌اند، خطرشان بیشتر و دفعشان دشوارتر است...″

📚 فقیه نستوه آیت‌الله سید #محمود_طالقانی (ره)
پاورقی تنبیه الامه و تنزیه المله ص ۱۲۰

@Shariati_Group
🔰خوانشی از جدال تاریخی و درونی مذهب شیعه و تمایز اسلام صرفاً فرهنگی با اسلام مکتبی و توحیدی

"تشیع مصلحت#تشیع_صفوی است و در برابرش #تشیع_علوی که "تشیع حقیقت" است. همیشه #مصلحت، روپوش دروغین زیبایی بوده است، تا دشمنان"حقیقت"، #حقیقت را در درونش مدفون کنند. و همیشه "مصلحت" تیغ شرعی بوده است تا حقیقت را رو به #قبله ذبح کنند. که مصلحت همیشه مونتاژ #دین و #دنیا بوده است.

...آنچه گفتی حقیقت است، راست می‌گویی، خوب تحلیل کردی و نظریه‌ات "کاملا نظریه #اسلام است" اما! ...مصلحت نیست.

این منطق کیست؟ این مصلحت‌اندیش و منطقش، دشمن و مخالف #علی است، و با همین ابزار و ضربه است که علی، خانه‌نشین می‌شود و هنوز هم همین "مصلحت نیست"ها را چون سدی در برابر همه‌ی جنبش‌ها و کوشش‌ها می‌بینیم.

می‌گوید: "فلان #کتاب پر از روایت مجعول است، افکار را خراب می‌کند، ضررش از هر کتاب ردیه‌ای برای عقاید #مردم این زمان بیشتر است..." می‌پرسیم: "پس بفرمایید تا مردم بدانند و با خواندنش منحرف نشوند، جوانان نخوانند تا با خواندنش به اسلام بدبین نشوند!" بله ، ولی ... خوب ... مصلحت نیست!

می‌گوید: "سینه‌زنی و قمه‌زنی و تیغ‌زنی و جریده‌کشی و نعش‌بندی و این حرکات با اسلام سازگار نیست، لخت شدن مردها در انظار، آسیب زدن به بدن، شرعاً جایز نیست"، می‌گوییم: "پس اعلام بفرمایید تا نکنند، مخالفان اسلام و تشیع نبینند، شما خودتان درستش کنید تا دیگران جور دیگری جمعش نکنند..." مى‌فرماید: "بله، ولی... مصلحت نیست"

اعتراف می‌کند که: "این جور وعظ و تبلیغ دیگر برای این زمان مؤثر نیست، در برابر هجوم تبلیغات غیرمذهبی و ضد مذهبی و مجهز به آخرین وسائل ارتباطی و آموزشی و تبلیغی و شیوه‌های هنری و فنی و علمی جدید نمی‌تواند مقاومت کند و از اسلام دفاع اثربخشی کند، باید #فیلم را، #تلویزیون را، #تئأتر را، #رادیو را در خدمت بیان جدید #مذهب آورد..."

خوشحال می‌شوی از اینهمه روشن‌بینی و هوشیاری و احساس زمان و نیاز زمان و قدرت نقد تحلیل اجتماعی و پیشنهاد می‌کنی که: "اشکالی ندارد ما حاضریم هر کاری از دستمان برآید در این راه انجام دهیم." بلافاصله: "بله، ولی هنوز زود است، فعلاً مصلحت نیست، مصلحت نیست ، مصلحت نیست ، مصلحت نیست...

آری، حقیقت نیست اما مصلحت است، حقیقت است اما مصلحت نیست. و این است شعار «تشیع مصلحت»...

"تشیع مصلحت"، نابود کننده "تشیع حقیقت" است، همچنانکه در #تاریخ اسلام، "اسلام حقیقت"، قربانی "اسلام مصلحت" شد، که آغاز نبرد میان مصلحت و حقیقت در سقیفه بود، و مصلحت پیروز شد و از همانجا، همچنان ادامه دارد و همچون دو خطی که از یک نقطه آغاز می‌شود و با زاویه یک درجه‌ای از هم دور می‌شوند و هر چه می‌گذرد فاصله بیشتر می‌شود و بیشتر تا فاصله حقیقت و مصلحت، می‌شود فاصله #ظلم و #عدل، #امامت و #استبداد، جمود و #اجتهاد، ذلت و عزت...، یعنی گذشته و حال...

این است که برای گریز از تمامی مسئولیت‌های شیعه بودن (مذهب مسئولیت) راه حل‌هایی ساخته‌اند و می‌سازند، تا خوابشان نیاشوبد. من که تمام عمر شاهد قربانی شدن و پایمال شدن حقیقت‌ها، بوسیله انسان‌های مصلحت پرست بوده‌ام، در مورد "مصلحت" عقده پیدا کرده‌ام و اعتقاد یافته‌ام که:
هیچ چیز غیر از حقیقت، مصلحت نیست

@Shariati_Group

📚معلم علے‌شریعتے
مجموعه آثار ۹ / تشیع علوی و تشیع صفوی
📸 وقتی جهالت و بی‌وطنی عده‌ای سوژه رسانه‌های خارجی می‌شود!

بیش از هفتاد سال از پیروزی #ایران به رهبری #مصدق و یارانش در برابر #استعمار و #استثمار کهن جبهه #انگلستان و چهل و چند سال از اخراج #آمریکا و مستشارانش با #انقلاب ضد استبدادی و سلطنتی ملت ایران می‌گذرد؛ اما امروز در برهوت شناخت «هویت ملی» و اصالت فرهنگی- تاریخی- سیاسیِ کشورمان و استیلای #استبداد تئوکراتیک از یکسو، و فقدان عرق ملی و گفتمان رهایی‌بخش ایرانی - اسلامی از سوی دیگر، و #جنگ تمام عیار نظام سلطه و عناصر ضد ایرانی و قدرت‌های مدافع نظم هژمونیک جهان تک قطبی با ایران و ایرانی، شرایطی را پدید آورده است که تن تمام مبارزان و مجاهدان و شهدای ملی و مذهبی وطن‌پرست خط #استقلال و #آزادی کشورمان طی صد و بیست سال گذشته را در گور می‌لرزاند...

@Shariati_Group
🔴 نسبت دین با سیاست و قدرت؛ ضرورت وجود بدیل و گفتمان ملی

🔷 مصاحبه‌ی ایران فردا با #احسان_شریعتی

🔅الان در حاکمیت دینی #ایران نسبت #دین و #سیاست، دین و #قدرت به چالش تبدیل شده است. #هگل، در کتاب «استقرار شریعت در مذهب #مسیح» می‌گوید، قوانین دینی و شریعت نمی‌توانند، قانون عمومی باشند، بلکه می‌تواند الزامات درونی یک جماعت دینی باشد. اگر این الزام جماعتی هم مسلک تبدیل به #قانون عمومی شود به اجبار و انقیاد می‌انجامد و یا با توجه به اینکه بحث‌های متفاوتی که راجع به جایگاه دین در دنیای جدید وجود دارد. از گرایش‌هایی مثل صحبت از دین پساسکولار و حضور دین در عرصه عمومی و تا گرایش دین در عرصه خصوصی و از  بنیادگراها  که باور به حکومت احکام دینی دارند تا روشنفکرانی مثل دکتر #شریعتی و یا مهندس #بازرگان که دین را موید #آزادی و #دموکراسی و زندگی مسالمت آمیز می‌دانند، هر یک طیفی از نگرش نحوه تجلی دین را نمایندگی می‌کنند، جایگاه دین در جامعه چه خواهد شد؟ با توجه به اتفاقات اخیر، نحوه تجلی دین در سیاست دوباره به چالش کشیده شده به پرسش روز تبدیل شده است با توجه به عدم تعادل‌هایی که چندین بار در ایران تکرار شده است مثل حکومت استبدادی که در پسا مشروطه داشتیم که به گونه‌ای پوشش را اجبار می‌کرد و یا حکومتی فعلی که گونه‌ای دیگر را اجبار می‌کند. با توجه به عدم تعادل‌ها، این نسبت را چگونه می‌توان تعریف کرد که با نقطه تعادل‌های جامعه هم بتواند نسبت برقرار کند؟

🔸احسان شریعتی: #میشل_فوکو، در مورد #انقلاب ایران، زمانی که از او می‌پرسند که چگونه از انقلابی دفاع می‌کنید که حکومت دینی می‌خواهد؟ می‌گوید من منتقد فهم آنها از «حکومت‌» هستم به این معنا که مشکل در درک نادرست از #حکومت است. یعنی حکومت پدیده‌ای است که با دین از نظر ذاتی ممکن است ناسازگار باشد. به این معنا که حکومت یک قدرت منسجم و مجسد است و به تعبیر #ماکس_وبر، «خشونت نهادینه» و قانونی. در دین هم همچون #فلسفه که فیلسوف به نظر کانت و بر خلاف نظر #افلاطون نمی‌تواند شاه شود، به این دلیل که اگر شاه شود دیگر فیلسوف نخواهد بود، چون باید ناظر و ناقد قدرت باشد اما وقتی #شاه شود، مجبور است در مواجهه با بسیاری مصلحت‌ها و زیر پا گذاشتن حقایق قرار گیرد. شاه مجبور است بنا به منطق ماکیاولی قدرت گاه کارهای خلاف اخلاق هم انجام دهد. بنابراین، ذاتاً یک فیلسوف نمی‌تواند شاه شود. در حالی که چنین تصوری در #آریستوکراسی دینی و #تئوکراسی وجود دارد که ما می‌توانیم به عنوان نماینده #خدا بر مردم حکومت کنیم. چه کسی قرار است حکومت کند؟ بهترین‌ها!

▪️از نظر افلاطون، بهترین‌ها همان فیلسوفان هستند. از نظر علمای دینی، ممکن است روحانیون باشند چون اینها با خدا در ارتباط هستند و طبعاً باید بر جاهلان و مردمی که نادان و صغیر هستند حکومت کنند تا مدینه‌ی فاضله را بسازند. اشتباه اینجاست که ذات دین مثل فلسفه است که باید ناقد و ناظر نسبت به نهاد قدرت و ثروت و حتی دانش باشد. فاصله داشته باشد تا بتواند نقش دینی و معنوی و اخلاقی خود را انجام دهد. علت این‌که دین در نهضت‌های گذشته، از #مشروطه و #نهضت_ملی تا انقلاب ۵۷، توانست نقش ایفا کند به این دلیل بود. ولی زمانی که خود در قدرت قرار گرفت، مثل امروز از ایفای نقش اصلی خود عاجز می‌شود. در جنبش اعتراضی فعلی نزد زنان و جوانان شاید هنوز کلام مترقی دینی مسکوت باشد. همان کلام دینی رهایی‌بخشی که همیشه حضور داشته، گویی غایب است. حال آن که ۱۰ سال پیش در جنبش سبز هنوز بحث #مذهب و شعار الله اکبر در پشت بام‌ها مطرح بود!

ا.ف: و دین جایگاه انتقادی خود را از دست داده است؟

🔸ا.ش: دین رهایی‌بخش انتقادی نمود و فعالیت عمده‌ی قبلی را در این جای و گاه هنوز ندارد. جوانان می‌خواهند همه چیز از نو تعریف شود و به قالب‌های سنتی و تابوهای تحمیلی معترض هستند. می‌گویند اینها را نمی‌پذیرند. روایتی که چند دهه در آموزش‌وپرورش و #فرهنگ و مدیریت توسعه‌ی کشور در این اقلیم مسلط بوده در ایجاد #عدالت و جامعه آزاد، نالایقی و عدم کفایت خودش را نشان داده، و این‌که جوانان آن را نفی ‌کنند امری طبیعی است. سوال و مسئله اما این است که که چه بیان دینی و معنوی‌ای برای پشتیبانی از جنبش آزادی و عدالت لازم است؟ اگر بیان دینی غایب باشد، ما به دو قطبی کلاسیک ماقبل مشروطه بین تجدد و سنت (مشروعه‌خواهی) برمی‌گردیم. یعنی مجددا تجددخواهی در برابر سنت‌گرایی قرار می‌گیرد  و خطر این است که تمامیت دین پشتوانه و ذخیره‌ی محافظه‌کاری و #استبداد ‌شود!.....


@Shariati_Group

🔗 مطالعه متن کامل این گزارش
🔅آیا معنای سخن شما این است که ما فقط با دو الگو برای #زن بودن روبروییم: زن سنتی در معنای زن امل عقب افتاده‌ای که #دین و #ایمان و #مذهب و سیاست‌اش را از سنن رایج و غلط جامعه و یا از مراجع تقلیدش می‌گیرد، یا زنی #مدرن و #غربگرا که جهت گیری‌های سکولاریستی و ضد سنتی و سیاسی و ایدئولوژیک‌اش را از فضای مجازی و مراجع رسانه‌ای آن سوی آب اخذ می‌کند؟

🔅آیا ما نمی‌توانیم به الگوی «زن ایرانی متفکر» آشنا با #سنت تاریخی خویش و امکانات نهفته در آن و نقاد #نیهیلیسم غرب بیندیشیم که با تکیه بر تفکر حکمی و فلسفی هم در برابر #ارتجاع مذهبیِ وطنی می‌ایستد و هم در برابر ارتجاع نظام #سرمایه‌داری جهانی و ارزش‌ها و #آزادی پوشالی آن؟

🔅آیا هر کسی که بکوشد فراسوی #دو_قطبی سازی‌های رایج کنونی بیندیشد و در راستای نیل به حرکت تاریخی اصیل، در پیش روی جامعه و زنان ما گام بردارد، نوکر حکومت است و از سرکوب جنبش اعتراضی #مردم به واسطه‌ی باتوم و تفنگ ساچمه‌ای و بازداشتگاه‌ها حمایت کرده و از جامعه‌ی #ایران برای کوشش‌هایش باید عذرخواهی کند؟!

🔅بر سر جامعه و مردم ما چه آمده است که دو قطبی سازی‌ها و ثنویت اندیشی‌های سیاسی و ایدئولوژیک جانشین «تفکر» شده و چشمانشان را کور کرده است؟

🔅من تا آنجا که جانی در رمق دارم در برابر #استبداد حکومتی و استبداد جامعه توده‌ای و روشنفکرانِ ناروشنفکر و سیاست پیشگان سیاست نااندیش، به نحو توأمان مقاومت خواهم کرد و کماکان اعتقاد دارم که مسیر صحیح و حقیقی این کشور از افقی فراسوی این دوقطبی سازی‌ها و ثنوتیت اندیشی‌های حکومت/ معترض، #اسلام/ #لیبرالیسم، #فاشیست/ آزادیخواه و غیره عبور می کند. این افق تازه در آسمان سرزمین‌مان ایران آشکار شده است، لیکن سیاست زدگان و ایدئولوژیک اندیشانِ بیگانه از تفکر حکمی و فلسفی، در حال حاضر با هیاهوهای دروغین‌شان فضا را تیره و تار ساخته و می‌سازند، اما امر ایرانی و خرد ایرانی، در فراسوی این دو قطبی سازی‌ها، همچون آب‌های زیرزمینی در لایه‌های زیرین زمین در حرکت است و در آینده‌ای نه چندان دور از لایه‌های زیرین خاک فوران خواهد کرد و برهوت عظیم دیارمان را، که هر روز بزرگ و بزرگ‌تر می‌شود، سیراب خواهد ساخت.
با عشق و احترام به تو و همه جوانان خشمگین و معترض سرزمینم...

@Shariati_Group

📚پاسخ قابل تأمل دکتر #بیژن_عبدالکریمی به یک منتقد
⭕️ امیرکبیر، شهید ایستادگی در برابر استعمار و انحراف

🔻بررسی جایگاه امیرکبیر در مبارزه با انحرافات فرقه بابیت و بهائیت

#امیرکبیر صدراعظم باتجربه، کاردان و قدرتمند #ایران در دوره ناصرالدین شاه، قهرمان مبارزه با #استعمار، #استبداد و نیز اصلاحگر امور سیاسی، دینی و فرهنگی بود. وی با ورود به دربار #قاجار، به امور مهمی چون تثبیت قدرت مرکزی از طریق برخورد با عوامل تهدید کننده داخلی و خارجی پرداخت. مهم‌ترین اقدام وی در زمینه‌ی داخلی، علاوه بر برخورد با شورش‌های داخلی، سرکوب شورش بابیه بود که با اقدامات مقتدرانه و البته روش‌های متفاوت میرزاتقی خان صورت گرفت. به گونه‌ای که بعد از برخورد امیر و سرکوب شورش، آن‌ها دیگر جرأت نکردند امنیت سیاسی کشور را با تهدید مواجه سازند. اقدامی شجاعانه که در نهایت در کنار سایر اقدامات اصلاح گرایانه‌اش، موجبات قتل او را فراهم کرد. با این توضیحات به نحوه برخورد امیر با فرقه #بابیه و #بهائیت و نیز دلایل او در سرکوب این شورش پرداخته می‌شود. هدف از ارائه این مقاله بررسی تلاش‌ها، خدمات و مبارزات امیرکبیر در مبارزه با فرقه ضاله بابیه و بهائیت می‌باشد. این مقاله به صورت مروری و کتابخانه‌ای انجام شده است.

🔗 دریافت فایل کامل مقاله

@Shariati_Group

نویسندگان: رضا تاج آبادی - سمیه شعبانی
🔆 انقلاب اسلامی، و لزوم ابداع «مکتب فکری نوین» تراز انقلابی

″... متأسفانه آثار #نهضت سلفی نه در زمینه سیاسی، که بیدارگری فکری و بسیج و تحریک توده‌ها علیه #استعمار و در مسیر #انقلاب اجتماعی و مترقی باشد، و نیز آثار اصلاح فکری و تکان و تپش اعتقادی و رشد ذهنی و خودآگاهی ایدئولوژیک و عقلی‌گری و علمی شدن بینش مذهبی، هیچ کدام در #ایران دامنه نیافت، هرچند در خارج از ایران سیر تحول و تکامل خویش را به طور مستمر طی کرد؛ و این بود که آنچه باید در اواخر قرن نوزدهم می‌داشتیم و بدان می‌رسیدیم، بیش از نیم قرن به تعویق افتاد؛ یعنی پس از #جنگ بین‌الملل دوم یا بعد از شهریور ۲۰ آغاز کردیم.

هرچند هیچگاه جامعه #شیعه و حوزه #روحانیت شیعه از تکان و از جنبش و از حرکت‌های انقلابی خالی نبوده است، اما نه به عنوان یک جریان عمیق و دامنه‌داری که در مسیر حرکت فکری متن حوزه باشد، بلکه به عنوان #قیام، اعتراض و ظهور روح‌های انقلابی و شخصیت‌های پارسا، آگاه و دلیری که به خاطر وفادار ماندن به ارزش‌های انسانی و پاسداری از حرمت و عزت #اسلام و مسلمین، گاه‌به‌گاه در برابر #استبداد، فساد و توطئه‌های استعماری قیام می‌کرده‌اند، و از اینگونه است قیام‌هایی که از زمان میرزای شیرازی تا اکنون، آیت‌الله خمینی، شاهد آن بوده‌ایم.

اما چنانکه می‌دانیم، کار شخصیت‌هایی چون #سید_جمال، #میرزای_شیرازی، #طباطبائی، #بهبهانی، #ثقه‌الاسلام، #مدرس، #میرزاکوچک‌خان، #خیابانی و امروز #طالقانی و حتی آیت‌الله #خمینی- که مرجع بزرگ عصر ما هستند- نماینده #روح حاکم بر #حوزه نیست و این است که آنان در حرکت و دعوت خویش در میان توده و روشنفکران و نسل جوان یاران بیشتری می‌یابند تا در داخل حوزه و از میان هم‌قطاران خویش؛ و چه بسا که این قیام‌ها موقعیت روحانی آنان را تضعیف می‌کند، و سرنوشت آیت‌الله #نائینی که به دفاع از #مشروطه برخاست و شانس مرجعیتش را فدای آن کرد، نمونه‌اش!

این شخصیت‌ها در طول این صد سال گرچه درخشان‌ترین چهره‌های برجسته روحانیت شیعه به شمار می‌آیند و قدرت و اثرگذاری کارشان را از #ایمان مذهبی و مقام روحانی خویش می‌گیرند، و اساساً قیامشان، حتی در تحریم ضداستعماری تنباکو و یا در مبارزات ضداستبدادی مشروطه، یک قیام اسلامی و بر اساس مسئولیت دینی‌شان استوار بوده است، در عین حال، با همه‌ی عمق و عظمت و تأثیری که گاه کارشان پیدا می‌کرده، و نهضتی را که آغاز می‌کرده‌اند یک «نهضت دینی» به شمار می‌رفته است، هرگز با یک #جهان‌بینی نوین اسلامی و اصلاح فکری و مکتب خاص ایدئولوژیک همراه نبوده است تا آنان را از دیگر مکتب‌های فکری رایج ممتاز سازد، و غالباً نموداری از هوشیاری سیاسی رهبر و دلیری و ایمان و تقوای او بوده، نه نماینده‌ی یک #مکتب_فکری_نوین

این است که ما نهضت‌های سیاسیِ اسلامی بسیار داریم، اما نهضت فکری جدیدی نداشته‌ایم، بطوریکه حتی در مشروطه که یک انقلاب عمیق اجتماعی همراه با فرهنگ، فکر و ادبیات انقلابی و سیاسی و اجتماعی خاص خویش است، با اینکه بنیان‌گذاران و رهبران بزرگ آن، روحانیون برجسته و وعاظ انقلابی و مترقی بزرگی چون ثقه‌الاسلام و ملک‌المتکلمین بوده‌اند، می‌بینیم روح و بینش مشروطه بیش از آنچه تحت تأثیر جهان‌بینی سیاسی و ایدئولوژیک اسلام یا شیعه باشد، تحت تأثیر فرهنگ انقلاب کبیر فرانسه است و این است که می‌بینیم تنها کار علمی که عالم شیعی در مشروطه می‌کند، کتاب «تنزیه المله و تنبیه الامه» نائینی است که آن هم تنها و تنها توجیه فقهی مشروطه فرنگی است، و گرنه نقش اساسی رهبران روحانی ما در مشروطه تکیه بر اصول کلی اخلاقی و انسانی از قبیل #عدالت، #آزادی، #برابری، #قانون و محکومیت ظلم، جور و استبداد بوده است، و نقش اساسی اسلام، «استخدام ایمان مذهبی در مسیر انقلاب» است و نه ارائه‌ی یک فلسفه سیاسی و فرهنگ انقلابی‌ای که از متن #ایدئولوژی اسلام یا #مکتب_تشیع برخاسته باشد...″

@Shariati_Group

📚 معلم علے‌شریعتے
مجموعه اثار ۲۷ / تولد دوباره اسلام در نگاهی سریع بر فراز یک قرن
🔅″... به روشنی محسوس است که #اسلام دارد تولدی دوباره می‌یابد. عوامل این #بعثت اسلامیِ وجدان‌ها که عمق و دامنه‌ی بسیاری گرفته است متعدد است و اینجا جای طرح و تفسیرش نیست، اما، فکر می‌کنم موثرترین عامل، به بن‌بست رسیدن روشنفکران این عصر است و شکست #علم و ناتوانی ایدئولوژی‌ها و به ویژه، آشکار شدن نارسایی‌ها و کژی‌های #سوسیالیسم و مارکسیستی و سوسیال دموکراسی غربی است که امیدهای بزرگی در میان همه‌ی #انسان دوستان و #عدالت خواهان و جویندگان راه نجات نهایی #مردم برانگیخته بود و در نهایت به استالینیسم و مائوئیسم منجر شده یا رژیم‌هایی چون رژیم اشمیت و گی موله و کالاهان!

🔅و علم هم که به جای آن‌که جانشین شایسته‌تری برای #مذهب شود، که ادعا می‌کرد، سر از بمب اتم درآورد و غلام #سرمایه‌داری و زور و در نتیجه، از انسان جدید، بدبختی غنی و وحشی‌ای متمدن ساخت و #آزادی و #دموکراسی هم میدان بازی شد برای ترکتازی بی‌مهار #پول و #شهوت و غارت آزاد مردم و لجن مال کردن همه‌ی ارزش‌های انسانی...

🔅تمامیِ این تجربه‌های تلخ زمینه را برای «طلوع دوباره‌ی #ایمان» مساعد کرده است و انسان که هیچ‌گاه نمی‌تواند دغدغه‌ی «حقیقت‌یابی، حق‌طلبی و آرزوی فلاح» را در وجدان خویش بمیراند، در کوچه‌های علم، #ایدئولوژی، دموکراسی، آزادی فردی (#لیبرالیسم)، اصالت انسان (#اومانیسم بی‌ #خدا)، سوسیالیسم دولتی، #کمونیسم مادی (#مارکسیسم)، اصالت #اقتصاد (#اکونومیسم) و مصرف‌پرستی و #رفاه، به عنوان هدف انسان و فلسفه‌ی زندگی در #فرهنگ و نظام بورژوایی و بالاخره تکیه مطلق و صرف بر «تکنولوژی و پیشرفت» یعنی #تمدن و #آرمان نظام‌های معاصر… به بن‌بست رسید و با آن همه امید ایمان و شور اشتیاقی که در انتخاب این رهگذرهای خوش‌‌ آغاز بدانجام داشت، و هر کدام را به امید حقیقت و کمال و نجات، با پشت کردن به #خدا و از دست نهادن ایمان پیش گرفت و با #عشق و شتاب و فداکاری بسیار پیمود، سرش به سختی به دیوار مقابل خورد و یا از برهوت پریشانی و پوچی و ضلالت مطلق سر درآورد و #سوسیالیسم او را به #استبداد چند بعدی و دموکراسی به حاکمیت سرمایه و آزادی به بردگی پول و شهوت و حتی علم او را به انسلاخ از همه‌ی کرامت‌های انسانی و ارزش‌های متعالی وجودی و سلطه‌‌ی غول‌آسای #تکنولوژی بی‌رحم و قتال افکند...

🔅و طبیعی است که اندیشه‌ای بیدار و روح‌های آزاد و وجدان‌های سلیم و طاهر که هنوز مسخ نشده‌اند و انگیزه‌های اصیل #فطرت آدمی را در عمق وجود نوعی خویش نگاه داشته‌اند و آتش قدسی #حق و #حقیقت و #کمال و #فلاح در کانون دلشان خاموش و خاکستر نشده است، به خدا بازگردند و قندیل مقدسی را که در آن زینت عشق می‌سوزد و از منشور بلورینش خدا می‌تابد و هستی را و این شبستان #طبیعت را و اعماق پر گوهر فطرت و درون انسان را گرمی و روشنایی عشق و #آگاهی و #خودآگاهی می‌دهد و به همه چیز معنی می‌بخشد، دوباره در اندیشه و #روح و زندگی خویش بر افروزند و در تلاش آن باشند که این مشکلات حقیقت را بر سقف شبستان این عصر بیاویزند و این مصباح هدایت را فرا راه این نسل دارند و آینده را از پوچی و تباهی انسان و تمدن و فرهنگ و زندگی و علم و #هنر و کار انسان نجات دهند ...″

@Shariati_Group

📚 معلم علے‌شریعتے
آخرین نامه به پدر استاد #محمدتقی_شریعتی
⭕️ دکتر شریعتی و بحث تجربه دموکراسی

🔅بحث «امت و امامت»، نحستین سخنرانی دکتر بوده که در سال ۴۸ در #حسینیه_ارشاد مطرح کرده و همزمان بوده با کنفرانس باندونگ ۱۹۵۵ که کشورهای غیر متعهد و به اصطلاح رها شده از #استعمار و جنبش غیر متعهد ها به رهبری ناصر و تيتو و نهرو و ... آمدند و در آن جا بحث‌هایی مطرح شد. دکتر #شریعتی هم متاثر از نتایج آن بحث‌ها بود که یرایش این مسئله مطرح شد که چگونه در جوامعی که توسعه نیافتند، می‌توانیم #دموکراسی لیبرال صوری را اجرا کنیم اگر بخواهد فقط صوری نماند؟ چون همین دموکراسی لیبرال صوري می‌تواند سلاحی در دست #ارتجاع و #استبداد شود. مثلا با تجربه‌ای که زمان دکتر #مصدق در رأی گیری #انتخابات #مجلس پیش آمد که #فئودال ها آمدند و دهقان ها را بسیج کردند و رای‌سازی کردند، و او شرط با سواد بودن را مطرح کرد.

🔅دکتر شریعتی بحثی دارد به نام «رأی-یا-رأس»، و این که چگونه می‌شود #رأی را به یک رأی آگاهانه‌ی مستقل تبدیل کرد، در یک جامعهٔ نآگاه عقب‌مانده؟ در این جا می‌خواهد نقش #روشنفکر را برجسته کند: یعنی نشان دهد که با آگاهی‌بخشی می‌توان به این جامعه آموزش داد تا بفهمد حقوق‌اش چیست، وظایفش چیست؟ اما در اینجا ابهامی که وجود دارد در این تز یا نظریه است که در آن کشورها به تجربه گذاشته شد، که روشنفکرانِ انقلابی تا اطلاع ثانوی می‌توانند در #قدرت دخالت کنند و آن را در دست بگیرند تا شرایط مساعد برای دموکراسی را بسازند، یک دموکراسی واقعی، یعنی آگاهی را بالا برند. #مردم آموزش ببینند، #مشارکت کنند و به تدریج دموکراسی برقرار شود. این مرحله‌ی گذار قائل شدن، یک ابهام و یک اشکال دارد و آن این است که در خود این آزمون دموکراسی، یعنی تناوب قدرت، همین دور‌های انتخاباتی است که مردم با نامزدها و برنامه‌ها آشنا می‌شوند و آگاهی بخشیده می‌شود. اگر قدرت خود را در معرض #انتخاب عموم نگذارد و #انتخابات دائم برقرار نباشد، اولاً خود قدرت فاسد می‌شود و دوما مردم چگونه آگاه شوند؟

🔅مردم باید تمرین دموکراسی کنند. این تجربه در کشورهای نامبرده ناموفق بود و بعدها دکتر شریعتی در آثار بعدی مانند «بازگشت به خویش» و سایر آثار در این تز و نظر تجدیدنظر می‌کند. یعنی می‌گوید اصلأ روشنفکر نباید در قدرت وارد شود؛ روشنفکر باید فقط زمینه آگاهي‌بخشی را فراهم کند تا از میان مردم رهبران و قهرمانان و نمایندگانی برخیزند که آگاه شده باشند و بتوانند این دموکراسی را تحقق بخشند. این نظریه نهایی شریعتی است، و نکته‌ای که از «امت و امامت» باقی می‌ماند که همچنان معتبر است، به نظر من، خود صورت مسأله است که اصلا #فلسفه سیاسی اسلام و تشیع چیست؟ و این کاری است که شریعتی پس از آراء اهل مدینه فاضله #فارابی و مقدمه #ابن‌خلدون مطرح کرده است. و باید گفت که ما متون اندیشه سیاسی جدی کم داریم. این‌که به شکل ذاتی و مفهومی بیاید و بگوید که هدف سیاست و جامعه مدنی در #اسلام و #تشیع چیست؟ و با اینکه گفتیم اسلام یک #دین سیاسی است، #تاریخ اسلام متفکرین بزرگ سیاسی کم دارد و عجیب است. در حالی که مسیحیت با این که دینی است که می‌گوید باید کار قیصر را به قیصر واگذار کرد یعنی خود را غیرسیاسی می‌داند، بزرگترین متفکرین سیاسی در تاریخ آن به وجود آمده‌اند، هم در عصر قرون وسطا اندیشمندانی داریم مانند خود آگوستین که «شهر خدا» را نوشته تا در قرون وسطای متأخر و اندیشمندانی چون پادوا و که «راه مدرن» را بنا نهادند. این ها اندیشمندان #فلسفه_سیاسی بودند و مفهوم «جامعه مدنی» را به ارمغان آوردند و بعد هم ماكياول و تئوریسین‌های قرارداد اجتماعی و حق طبیعی و تا به امروز، که ما مشابه این متفکرین کم داریم...

🔅اما شریعتی با شجاعت آمد و بدون اینکه بترسد که متهم به راست و چپ شود، گفت صورت مسأله این است. قطعاً این خود نوعی فلسفه سیاسی (اسلام و تشیع) است که با فلسفه سیاسی كلاسيك لیبرال غربی (و سوسیال شرقی) متفاوت است؛ و بویژه در تشیع این دوره‌ها گذرانده شده و البته اجتهادی که شریعتی کرد و دستاورد بزرگ این #کتاب بود، این است که دوره #غیبت که ما در آن بسر می‌بریم، به نحوی دوره دموکراسی است، دوره #مردم_سالاری که رهبریِ فرهمند موروثی دینی یا عقیدتی که ما در تشیع به آن قائل هستیم، با غیبت خود دوران غیبت کبری و راه رأی و مردم‌سالاری را باز می‌کند و نیز در سویهٔ دیگر این‌که علمایی بیایند و آگاهی بخشی کنند تا مردم بتوانند درست انتخاب کنند...

@Shariati_Group

📚 مصاحبه با دکتر #احسان_شریعتی
🔺ادامـه

🔸همچنانکه اکنون نیز می‌بینیم که صادق‌ترین روشنفکران ما، درست هنگامی که اسلام برای نجات از بند قرن‌ها ارتجاع و خرافه‌پرستی و نجات دادن مسلمانان از قید #استبداد و #استعمار و #سرمایه‌داری تحمیلی به پا خاسته و چهره‌ای «مهاجم» و «انقلابی» یافته است، آنرا به تیرهایی نشانه گرفته‌اند و هر زخمی که بر آن وارد می‌کنند، سبب می‌شود که برق شوقی از چشم #دشمنان مشترکشان بیرون جهد. ما خود به چشم دیده‌ایم یا به گوش شنیده‌ایم که چه موجی برخاست، از میان روشنفکرانی که شعار تفکیک روحانیت را از #سیاست می‌دادند. این شعار، شعاری بود که در #اروپا کلیسای ضدمردم و ضدعقل و ضدعلم را از صحنه زندگی و حرکت و آزادی کنار زد.

🔹اما #روشنفکر [مقلد] مـا، بی‌آنکه اختلاف محیط و زمان و مکان و شرایط و حتی اختلاف موضوع را درک کند، این شعار را در جامعه ما نیز تکرار کرد. آنچه او در اینجا تکرار می‌کرد، ادامه کاریِ رژیم #صفویه بود که جامعه #شیعه را به عنوان غیبت #امام_زمان، اساساً از پرداختن به کار اجتماعی و سیاسی معاف ساخت، و رژیم اموی و عباسی نیز قبلاً با تکیه بر جبر الهی، فرضیه انحرافی رجاء و شیوع اندیشه‌ی قضا و قدری و تقدیس و تجلیل دروغین از مقام علم و قضا و روحانیت- با این عنوان که این امور مغایر با سیاست و زمامداری [حکمرانی اسلامی] و کار دنیا است- انجام داده بودند...

@Shariati_Group

📚 معلم علے‌شریعتے
مجموعه آثار ۲ / خودسازی انقلابی