گروه شریعتی
573 subscribers
1.67K photos
557 videos
66 files
1.56K links
به نام خداوند حقیقت، زیبایی و خیر

🌐 نشـانی ما در فیس بوک:
Facebook.com/shariati.group

📩 تماس با ما:
Shariati.group@Gmail.com
Download Telegram
💡تحلیل و روایت صریح «معلم مردم» از حکومت تئوکراتیک، بیش از یک دهه پیش از وقوع انقلاب بهمن۵۷

"... #حکومت_مذهبی رژيمی است که در آن به جای رجال سياسی، رجال مذهبی(روحانی) مقامات سياسی و دولتی را اشغال می‌کنند و به عبارت ديگر حکومت مذهبی يعنی #حکومت روحانيون بر ملت.

آثار طبيعی چنين حکومتی يکی "استبداد" است، زيرا روحانی خود را جانشين #خدا و مجری اوامر او در زمين می‌داند و در چنين صورتی #مردم حق اظهار نظر و انتقاد و مخالفت با او را ندارند. يک زعيم روحانی خود را بخودی خود زعيم می‌داند، به اعتبار اينکه روحانی است و عالم #دين، نه به اعتبار #رأی و نظر و تصويب جمهور مردم؛ بنابراين يک حاکم غير مسئول است و اين مادر #استبداد و #ديکتاتوری فردی است و چون خود را سايه‌ و نماينده #خدا می‌داند، بر جان و مال و ناموس همه مسلط است و در هيچ‌گونه ستم و تجاوزی ترديد به خود راه نمی‌دهد بلکه رضای خدا را در آن می‌پندارد..!
گذشته از آن، برای مخالف، برای پيروان مذاهب ديگر، حتی حق حيات نيز قائل نيست. آنها را مغضوب خدا، گمراه، نجس و دشمن راه دين و حق می‌شمارد و هرگونه ظلمی را نسبت به آنان عدل الهی تلقی می‌کنند.
خلاصه،حکومت مذهبی همان است که در قرون وسطی کشیشان داشتند و ویکتور هوگو آن را بدقت ترسیم کرده است ..."

📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۲۲/ ص۲۰۶و۲۰۷

@Shariati_Group
.
🟢 جبهه «حقیقت» و مواجهه و صف‌بندیِ تاریخ، در سیمای زندگی علی

″... تمام صف‌های پلیدی [دشمنانش] - در طول #تاریخ در برابرش ایستاده است؛
کم ندارد، نه از نظر نوع و نه از نظر کمیت. همه‌ی بی‌شرمی‌ها، خیانت‌ها، دشمنی‌ها و زشتی‌ها و پلیدی‌هایی که در برابر #حق ایستاده - در طول تاریخ فرض بکنی - از این سه جبهه خارج نیست:

▫️یا جنایتکاران و ستمکاران و دشمنانِ صریح قسم خورده، با تمام اسلحه رویاروی آمده هستند، که با حق می‌جنگند،
▫️یا عوام جاهل و بدبخت و مفلوکی هستند که خودشان زندانی‌اند، اما ستایشگر زندانبان خودشان شده‌اند و #دشمن نجات دهنده‌شان (یکی از بزرگترین و شاید بزرگترین بدبختی‌ها و زشتی‌ها، بدبختی و زشتیِ یک قوم جاهلی است که به فریب و توطئه و وسوسه‌ی دشمن، در برابر دوست قرار می‌گیرد، به سود دشمن شان)
▫️و نوع سوم، همدردها، همراه‌ها، همفکرها، همدست‌ها، و هم #دین ها هستند، که با حق و با حق پرست و با انسانی که در راه حق همه‌ی زندگیش را فدا کرده، همگام‌اند، معتقدند، می‌دانند که از چی رنج می‌برد، می‌دانند که چه دشمن‌هایی با او دشمنی می‌کنند و می‌دانند که چرا باید این همه رنج را، این همه تهمت را، این همه تیر را و این همه شکنجه را ببرد، و دشمن‌هایش را می‌شناسند، راه و روش و شخصیت این را کاملاً آگاهند و به او ایمان دارند، اما در نیمه راه به خاطر مصالح شخصی، به خاطر خودخواهی، به خاطر غرض ورزی، به خاطر اینکه دیگر نمی‌توانند بار سنگین حق را تحمل کنند، #خیانت می‌کنند - خائن‌اند و کنار می‌روند...

این کنار رفتن هزار جور است:
یا کنار می‌رود و راه دیگری را شروع می‌کند، یا کنار می‌رود و مانع ایجاد می‌کند، و یا کنار می‌رود و به دشمن رویاروی صریح می‌پیوندد.
و #علی هر سه جبهه را دارد: بنی‌امیه دشمنان رویاروی او هستند؛ طلحه و زبیر هم پیمان‌های او هستند که به او #رأی دادند و دوستش هستند و در برابر جبهه بنی‌امیه در جبهه‌ی او هستند، اما در نیمه‌ی راه وقتی #عدل خشن و سنگین علی را می‌بینند، کنار می‌روند، اما نه اینکه به گوشه‌ی خانقاهی یا زهدی، بلکه علیه او توطئه‌ای درست می‌کنند و مثل توطئه‌ای که دشمن او می‌کند و بدتر از همه، #جهل است: #مردم ساده، مردم متعصب، مردم بی شعور، مردمی که نمی‌توانند تجزیه تحلیل کنند، نمی‌توانند تحقیق کنند، نمی‌توانند بررسی کنند، فقط شایعه را قضاوت خودشان و دین خودشان و ایمان خودشان و نظر خودشان قرار می‌دهند و همه‌ی اعتقاداتشان را از فضا - فضایی که دشمن در آن اندیشه‌ها و شایعه‌ها و تهمت‌ها و اظهارنظرها و قضاوت‌ها را پراکنده می‌کند - می‌گیرند؛ قدرت تشخیص ندارند، قدرت تمیز ندارند، جبهه‌ی دوست و دشمن را نمی‌توانند تمیز بدهند، و #جهت را گم کرده‌اند، به صورت گوسفندانی در زیر دست گرگی که در لباس چوپان درآمده، رام هستند و حتی علیه چوپانی که برای نجات آن‌ها تمام عمرش را با گرگ رویاروی درگیر بوده بسیج می‌شوند: خوارج.

در سه جبهه می‌جنگد: صفین، نهروان و جمل، که در این سه جبهه، این سه نیرو هستند: دوست خیانت کار، دشمن رویاروی ستمگر و جنایتکار، و همچنین عوام متعصبی که آگاهی و شعور ندارند و بازیچه دشمن‌اند برای نابود کردن دوست. و می‌بینیم علی در نهایت به شمشیر گروه سوم بالاخره کشته می‌شود -
حتی مرگ علی درس است...″


@Shariati_Group
📚 معلم علے‌شریعتے
مجموعه آثار ۲۶ / پیروان علی و رنجهایشان
⭕️ «امت و امامت» از نگاه دکتر شریعتی و بحث تجربه دموکراسی

🔹بحث امت و امامت، نخستین سخنرانی دکتر بوده که در سال ۴۸ در #حسینیه_ارشاد مطرح کرده و همزمان بوده با #کنفرانس_باندونگ ۱۹۵۵ ، که کشورهای غیر متعهد و به اصطلاح رها شده از #استعمار و جنبش غیر متعهد‌ها به رهبری ناصر و تيتو و نهرو و... آمدند و در آنجا بحث‌هایی مطرح شد. دکتر #شریعتی هم متأثر از نتایج آن بحث‌ها بود که برایش این مسئله مطرح شد که چگونه در جوامعی که توسعه نیافتند، می‌توانیم #دموکراسی لیبرال صوری را اجرا کنیم، اگر بخواهد فقط صوری نماند؟ چون همین دموکراسی #لیبرال صوری می‌تواند سلاحی در دست #ارتجاع و #استبداد شود.

🔹مثلاً با تجربه‌ای که زمان دکتر #مصدق در رأی‌گیری #انتخابات مجلس پیش آمد که فئودال‌ها آمدند و دهقان‌ها را بسیج کردند و #رأی سازی کردند، و او شرط با سواد بودن را مطرح کرد. این جا دکتر شریعتی بحثی دارد به نام «رأی-یا-رأس»، و این که چگونه می‌شود در یک جامعه‌ی ناآگاه عقب‌مانده، رأی را به یک رأی آگاهانه‌ی مستقل تبدیل کرد؟

🔹شریعتی می‌خواهد نقش #روشنفکر را برجسته کند: یعنی نشان دهد که با آگاهی‌بخشی می‌توان به این جامعه آموزش داد تا بفهمد حقوق‌اش چیست، وظایفش چیست؟ ولی در اینجا ابهامی که وجود دارد در این تز یا نظریه‌ایست که در آن کشورها به تجربه گذاشته شد، که روشنفکران انقلابی تا اطلاع ثانوی می‌توانند در #قدرت دخالت کنند و آن را در دست بگیرند تا شرایط مساعد برای دموکراسی را بسازند.

🔹یک دموکراسی واقعی، یعنی آگاهی را بالا برند. #مردم آموزش ببینند، مشارکت کنند و به تدریج دموکراسی برقرار شود. این مرحله‌ی گذار قائل شدن، یک ابهام و یک اشکال دارد و آن این است که در خود این آزمون دموکراسی، یعنی تناوب قدرت، همین دور‌ه‌های انتخاباتی است که مردم با نامزدها و برنامه‌ها آشنا می‌شوند و آگاهی بخشیده می‌شود. اگر قدرت خود را در معرض #انتخاب عموم نگذارد و انتخابات دائم برقرار نباشد، اولاً خود قدرت فاسد می‌شود و دوما مردم چگونه باید آگاه شوند؟ مردم باید تمرین #دموکراسی کنند.

🔹این تجربه در کشورهای نامبرده ناموفق بود و بعدها دکتر شریعتی در آثار بعدی خود مانند بازگشت به خویش و سایر آثارش، در این تز و نظر تجدیدنظر می‌کند. یعنی می‌گوید اصلأ روشنفکر نباید در قدرت وارد شود؛ روشنفکر باید فقط زمینه آگاهی‌بخشی را فراهم کند تا از میان مردم، رهبران و قهرمانان و نمایندگانی برخیزند که آگاه شده باشند و بتوانند این دموکراسی را تحقق بخشند. این نظریه‌ی نهایی شریعتی است، و نکته‌ای که از «امت و امامت» باقی می‌ماند که همچنان معتبر است، به نظر من، خود صورت مساله است که اصلأ #فلسفه_سیاسی اسلام و تشیع چیست؟ و این کاری است که شریعتی پس از آراء اهل مدینه فاضله #فارابی و مقدمه #ابن_خلدون مطرح کرده است.

🔹باید گفت که ما متون اندیشه‌ی سیاسی جدی کم داریم. این‌که به شکل ذاتی و مفهومی بیاید و بگوید که هدف #سیاست و جامعه مدنی در #اسلام و #تشیع چیست؟ و با اینکه گفتیم اسلام یک #دین سیاسی است، #تاریخ اسلام، متفکرین بزرگ سیاسی کم دارد و عجیب است. در حالی که مسیحیت با این که دینی است که می‌گوید باید کار قیصر را به قیصر واگذار کرد، یعنی خود را غیرسیاسی می‌داند، بزرگترین متفکرین سیاسی در #تاریخ آن به وجود آمده‌اند، هم در عصر قرون وسطا اندیشمندانی داریم مانند خود آگوستین که «شهر خدا» را نوشته، تا در قرون وسطای متأخر و اندیشمندانی چون پادوا و که «راه مدرن» را بنا نهادند. این‌ها اندیشمندان فلسفه‌ی سیاسی بودند و مفهوم «جامعه مدنی» را به ارمغان آوردند و بعد هم #ماكياول و تئوریسین‌های قرارداد اجتماعی و حق طبیعی. و تا به امروز، که ما مشابه این متفکرین کم داریم.

🔹اما شریعتی با شجاعت آمد و بدون اینکه بترسد که متهم به راست و چپ شود، گفت صورت مسأله این است. قطعاً این خود نوعی فلسفه سیاسی (اسلام و تشیع) است که با فلسفه سیاسی كلاسيك لیبرال غربی (و سوسیال شرقی) متفاوت است. و بویژه در تشیع، این دوره‌ها گذرانده شده و البته اجتهادی که شریعتی کرد و دستاورد بزرگ این کتاب بود، این است که دوره‌ی غیبت که ما در آن بسر می‌بریم، دوره دموکراسی است؛ دوره مردم سالاری که رهبری فرهمند موروثیِ دینی یا عقیدتی که ما در تشیع به آن قائل هستیم، با غیبت خود، دوران #غیبت_کبری و راه رأی و #مردم‌_سالاری را باز می‌کند و نیز در سویهٔ دیگر این‌که علمایی بیایند و آگاهی بخشی کنند تا مردم درست انتخاب کنند...

@Shariati_Group

📚 دکتر #احسان_شریعتی در مصاحبه با روزنامه آرمان / به مناسبت ۳۶مین سالگرد شهادت دکتر #علی_شريعتی - ۲۹ خرداد ۹۳
"... در نظامی که بر تضاد طبقاتی و بر بهره‌کشی و بر انتقال همه‌ی ارزش‌های انسانی به قدرت #پول استوار است، چگونه می‌شود از #دموکراسی و #آزادی سیاسی و فکری سخن گفت؟ دموکراسی و سرمایه‌داری؟ این دو چگونه با هم جمع می‌توانند شد؟ مگر این‌که از دموکراسی پوششی دروغین برای مخفی کردن بهره‌کشی‌ #انسان از انسان بسازیم، و این کثیف‌ترین فریب و بزرگ‌ترین آفت دموکراسی است. ممکن است در چنین نظامی انسان‌ها احساس آزادی کنند، اما این یک احساس کاذب است. ممکن است در چنین جامعه‌هایی همه‌ی افراد آزادانه #رأی بدهند، اما پیش از آن #سرمایه‌داری است که رأی‌ها را در صندوق رأ‌ی‌هایشان فرو ریخته است، زیرا پول، خودآگاه و ناخودآگاه، رأی می‌سازد. در میدان بازی که هر کس آزاد است بتازد، شک نیست که تنها کسانی که سوارند پیش می‌افتند! و پیاده‌ها از این آزادی و برابری حقوق سیاسی همیشه عقب می‌مانند ..."

📚 معلم علے‌شریعتے
مجموعه آثار ۲ / خودسازی انقلابی

@Shariati_Group
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
⭕️ #توسعه و #عدالت کجای #مجلس یازدهم بودند؟ راه‌کار برای مقابله با الیگارشی حاکم بر مجلس چیست؟ عواقب و نتیجه #رأی دادن به صورت لیستی چیست؟ چگونه می‌توان ریل‌گذاری #اقتصاد کشور را عوض کرد؟

🔹 گفتگوی ارزشمند و شنیدنی با روح‌الله #ایزدخواه

🎙شنیدن فایل کامل صوتی این برنامه

🖥 مشاهده این گفتگو در یوتیوب

@Shariati_Group
⭕️ دکتر شریعتی و بحث تجربه دموکراسی

🔅بحث «امت و امامت»، نحستین سخنرانی دکتر بوده که در سال ۴۸ در #حسینیه_ارشاد مطرح کرده و همزمان بوده با کنفرانس باندونگ ۱۹۵۵ که کشورهای غیر متعهد و به اصطلاح رها شده از #استعمار و جنبش غیر متعهد ها به رهبری ناصر و تيتو و نهرو و ... آمدند و در آن جا بحث‌هایی مطرح شد. دکتر #شریعتی هم متاثر از نتایج آن بحث‌ها بود که یرایش این مسئله مطرح شد که چگونه در جوامعی که توسعه نیافتند، می‌توانیم #دموکراسی لیبرال صوری را اجرا کنیم اگر بخواهد فقط صوری نماند؟ چون همین دموکراسی لیبرال صوري می‌تواند سلاحی در دست #ارتجاع و #استبداد شود. مثلا با تجربه‌ای که زمان دکتر #مصدق در رأی گیری #انتخابات #مجلس پیش آمد که #فئودال ها آمدند و دهقان ها را بسیج کردند و رای‌سازی کردند، و او شرط با سواد بودن را مطرح کرد.

🔅دکتر شریعتی بحثی دارد به نام «رأی-یا-رأس»، و این که چگونه می‌شود #رأی را به یک رأی آگاهانه‌ی مستقل تبدیل کرد، در یک جامعهٔ نآگاه عقب‌مانده؟ در این جا می‌خواهد نقش #روشنفکر را برجسته کند: یعنی نشان دهد که با آگاهی‌بخشی می‌توان به این جامعه آموزش داد تا بفهمد حقوق‌اش چیست، وظایفش چیست؟ اما در اینجا ابهامی که وجود دارد در این تز یا نظریه است که در آن کشورها به تجربه گذاشته شد، که روشنفکرانِ انقلابی تا اطلاع ثانوی می‌توانند در #قدرت دخالت کنند و آن را در دست بگیرند تا شرایط مساعد برای دموکراسی را بسازند، یک دموکراسی واقعی، یعنی آگاهی را بالا برند. #مردم آموزش ببینند، #مشارکت کنند و به تدریج دموکراسی برقرار شود. این مرحله‌ی گذار قائل شدن، یک ابهام و یک اشکال دارد و آن این است که در خود این آزمون دموکراسی، یعنی تناوب قدرت، همین دور‌های انتخاباتی است که مردم با نامزدها و برنامه‌ها آشنا می‌شوند و آگاهی بخشیده می‌شود. اگر قدرت خود را در معرض #انتخاب عموم نگذارد و #انتخابات دائم برقرار نباشد، اولاً خود قدرت فاسد می‌شود و دوما مردم چگونه آگاه شوند؟

🔅مردم باید تمرین دموکراسی کنند. این تجربه در کشورهای نامبرده ناموفق بود و بعدها دکتر شریعتی در آثار بعدی مانند «بازگشت به خویش» و سایر آثار در این تز و نظر تجدیدنظر می‌کند. یعنی می‌گوید اصلأ روشنفکر نباید در قدرت وارد شود؛ روشنفکر باید فقط زمینه آگاهي‌بخشی را فراهم کند تا از میان مردم رهبران و قهرمانان و نمایندگانی برخیزند که آگاه شده باشند و بتوانند این دموکراسی را تحقق بخشند. این نظریه نهایی شریعتی است، و نکته‌ای که از «امت و امامت» باقی می‌ماند که همچنان معتبر است، به نظر من، خود صورت مسأله است که اصلا #فلسفه سیاسی اسلام و تشیع چیست؟ و این کاری است که شریعتی پس از آراء اهل مدینه فاضله #فارابی و مقدمه #ابن‌خلدون مطرح کرده است. و باید گفت که ما متون اندیشه سیاسی جدی کم داریم. این‌که به شکل ذاتی و مفهومی بیاید و بگوید که هدف سیاست و جامعه مدنی در #اسلام و #تشیع چیست؟ و با اینکه گفتیم اسلام یک #دین سیاسی است، #تاریخ اسلام متفکرین بزرگ سیاسی کم دارد و عجیب است. در حالی که مسیحیت با این که دینی است که می‌گوید باید کار قیصر را به قیصر واگذار کرد یعنی خود را غیرسیاسی می‌داند، بزرگترین متفکرین سیاسی در تاریخ آن به وجود آمده‌اند، هم در عصر قرون وسطا اندیشمندانی داریم مانند خود آگوستین که «شهر خدا» را نوشته تا در قرون وسطای متأخر و اندیشمندانی چون پادوا و که «راه مدرن» را بنا نهادند. این ها اندیشمندان #فلسفه_سیاسی بودند و مفهوم «جامعه مدنی» را به ارمغان آوردند و بعد هم ماكياول و تئوریسین‌های قرارداد اجتماعی و حق طبیعی و تا به امروز، که ما مشابه این متفکرین کم داریم...

🔅اما شریعتی با شجاعت آمد و بدون اینکه بترسد که متهم به راست و چپ شود، گفت صورت مسأله این است. قطعاً این خود نوعی فلسفه سیاسی (اسلام و تشیع) است که با فلسفه سیاسی كلاسيك لیبرال غربی (و سوسیال شرقی) متفاوت است؛ و بویژه در تشیع این دوره‌ها گذرانده شده و البته اجتهادی که شریعتی کرد و دستاورد بزرگ این #کتاب بود، این است که دوره #غیبت که ما در آن بسر می‌بریم، به نحوی دوره دموکراسی است، دوره #مردم_سالاری که رهبریِ فرهمند موروثی دینی یا عقیدتی که ما در تشیع به آن قائل هستیم، با غیبت خود دوران غیبت کبری و راه رأی و مردم‌سالاری را باز می‌کند و نیز در سویهٔ دیگر این‌که علمایی بیایند و آگاهی بخشی کنند تا مردم بتوانند درست انتخاب کنند...

@Shariati_Group

📚 مصاحبه با دکتر #احسان_شریعتی