چندان که غم به جان تو بارید
باران به کوهسار نیامد...
♦️ زمانی که «کانال سوئز» را عبدالناصر، رهبر مصر «ملی» اعلام کرد، کشور انگلیس و فرانسه و اسرائیل در سال ۱۹۵۶ به آن کشور حمله نظامی میکنند و به رغم مقاومت شدید ملت و ساکنان بندر پورت سعید، کشور مصر شکست میخورد و با میانجیگری آمریکا و سازمان ملل، کنفرانس صلح در یالتا برگزار میشود.
♦️ ″آنتونی ایدن″ سیاستمدار محافظه کار و نخست وزیر #انگلیس در حاشیه این کنفرانس، خطاب به ناصر میگوید: «سروان، در میدانی که انگلستان شیر است، با دم شیر بازی مکن !» ناصر در جواب میگوید: «کدام شیر؟، من دم این شیر (انگلیس) را بریدم و وقتی در حال بریدن دمش بودم دیدم هیچ تکانی نمیخورد! نگاهش کردم، دیدم این شیر از قبل مرده است.
♦️ استاد بزرگ من «دکتر محمد مصدق» با ملی کردن #نفت ایران، چند سال قبلتر این شیر را کشته و دندانهایش را هم کشیده بود و من فقط دم یک شیر مرده را بریدم!
♦️ امروز نام #مصدق زینت بخش یکی از زیباترین خیابانهای قاهره است!
و دریغ و درد و فسوس و فریاد و فغان که این سیاستمدار بزرگ و بیهمتا، در وطن خود «غریب» است و نام او در هیچ رسانهی رسمی برده نمیشود و اگر هم نامش برده شود، برای تزویر و مصادره به مطلوب است!
♦️ اگر آن کودتای ظالمانهی ننگین اتفاق نمیافتاد، #ایران اکنون این نبود که هست!#کودتا جز با همراهی ارتجاع داخلی و مزدوران و مهرههای سرسپرده و ایجاد رعب و وحشت در میان مردم، امکان موفقیت نداشت.
♦️ واعظ معروف، محمدتقی فلسفی که پس از کودتا، با اسکورت به مسجد سپه سالار میآمد، در یکی از وعظ هایش گفته بود: مورچهها هم #شاه دارند! روزگار غریبی ست!
همین واعظ دشمن #محمد_مصدق پس از #انقلاب هم با دبدبه و کبکبه به منبر میرفت و نطقهای آتشین میفرمود و اعوان و انصارش هم به تقسیم منصب و قدرت مشغول...
♦️ عجبا که همهی دشمنان مصدق، دشمنی کینه توزانهای با #دموکراسی و #مردم_سالاری دارند! ... اما پس از هفتاد سال نتوانستهاند، جایگاه و نام بزرگ آن سردار ملی را از حافظهها بزدایند...
«دیری گذشت و چون تو دلیری
در صف کارزار نیامد...»
✍️ محمدعلی رونق
✅ @Shariati_Group
🆔 @iranfardamag
باران به کوهسار نیامد...
♦️ زمانی که «کانال سوئز» را عبدالناصر، رهبر مصر «ملی» اعلام کرد، کشور انگلیس و فرانسه و اسرائیل در سال ۱۹۵۶ به آن کشور حمله نظامی میکنند و به رغم مقاومت شدید ملت و ساکنان بندر پورت سعید، کشور مصر شکست میخورد و با میانجیگری آمریکا و سازمان ملل، کنفرانس صلح در یالتا برگزار میشود.
♦️ ″آنتونی ایدن″ سیاستمدار محافظه کار و نخست وزیر #انگلیس در حاشیه این کنفرانس، خطاب به ناصر میگوید: «سروان، در میدانی که انگلستان شیر است، با دم شیر بازی مکن !» ناصر در جواب میگوید: «کدام شیر؟، من دم این شیر (انگلیس) را بریدم و وقتی در حال بریدن دمش بودم دیدم هیچ تکانی نمیخورد! نگاهش کردم، دیدم این شیر از قبل مرده است.
♦️ استاد بزرگ من «دکتر محمد مصدق» با ملی کردن #نفت ایران، چند سال قبلتر این شیر را کشته و دندانهایش را هم کشیده بود و من فقط دم یک شیر مرده را بریدم!
♦️ امروز نام #مصدق زینت بخش یکی از زیباترین خیابانهای قاهره است!
و دریغ و درد و فسوس و فریاد و فغان که این سیاستمدار بزرگ و بیهمتا، در وطن خود «غریب» است و نام او در هیچ رسانهی رسمی برده نمیشود و اگر هم نامش برده شود، برای تزویر و مصادره به مطلوب است!
♦️ اگر آن کودتای ظالمانهی ننگین اتفاق نمیافتاد، #ایران اکنون این نبود که هست!#کودتا جز با همراهی ارتجاع داخلی و مزدوران و مهرههای سرسپرده و ایجاد رعب و وحشت در میان مردم، امکان موفقیت نداشت.
♦️ واعظ معروف، محمدتقی فلسفی که پس از کودتا، با اسکورت به مسجد سپه سالار میآمد، در یکی از وعظ هایش گفته بود: مورچهها هم #شاه دارند! روزگار غریبی ست!
همین واعظ دشمن #محمد_مصدق پس از #انقلاب هم با دبدبه و کبکبه به منبر میرفت و نطقهای آتشین میفرمود و اعوان و انصارش هم به تقسیم منصب و قدرت مشغول...
♦️ عجبا که همهی دشمنان مصدق، دشمنی کینه توزانهای با #دموکراسی و #مردم_سالاری دارند! ... اما پس از هفتاد سال نتوانستهاند، جایگاه و نام بزرگ آن سردار ملی را از حافظهها بزدایند...
«دیری گذشت و چون تو دلیری
در صف کارزار نیامد...»
✍️ محمدعلی رونق
✅ @Shariati_Group
🆔 @iranfardamag
⭕️ «امت و امامت» از نگاه دکتر شریعتی و بحث تجربه دموکراسی
🔹بحث امت و امامت، نخستین سخنرانی دکتر بوده که در سال ۴۸ در #حسینیه_ارشاد مطرح کرده و همزمان بوده با #کنفرانس_باندونگ ۱۹۵۵ ، که کشورهای غیر متعهد و به اصطلاح رها شده از #استعمار و جنبش غیر متعهدها به رهبری ناصر و تيتو و نهرو و... آمدند و در آنجا بحثهایی مطرح شد. دکتر #شریعتی هم متأثر از نتایج آن بحثها بود که برایش این مسئله مطرح شد که چگونه در جوامعی که توسعه نیافتند، میتوانیم #دموکراسی لیبرال صوری را اجرا کنیم، اگر بخواهد فقط صوری نماند؟ چون همین دموکراسی #لیبرال صوری میتواند سلاحی در دست #ارتجاع و #استبداد شود.
🔹مثلاً با تجربهای که زمان دکتر #مصدق در رأیگیری #انتخابات مجلس پیش آمد که فئودالها آمدند و دهقانها را بسیج کردند و #رأی سازی کردند، و او شرط با سواد بودن را مطرح کرد. این جا دکتر شریعتی بحثی دارد به نام «رأی-یا-رأس»، و این که چگونه میشود در یک جامعهی ناآگاه عقبمانده، رأی را به یک رأی آگاهانهی مستقل تبدیل کرد؟
🔹شریعتی میخواهد نقش #روشنفکر را برجسته کند: یعنی نشان دهد که با آگاهیبخشی میتوان به این جامعه آموزش داد تا بفهمد حقوقاش چیست، وظایفش چیست؟ ولی در اینجا ابهامی که وجود دارد در این تز یا نظریهایست که در آن کشورها به تجربه گذاشته شد، که روشنفکران انقلابی تا اطلاع ثانوی میتوانند در #قدرت دخالت کنند و آن را در دست بگیرند تا شرایط مساعد برای دموکراسی را بسازند.
🔹یک دموکراسی واقعی، یعنی آگاهی را بالا برند. #مردم آموزش ببینند، مشارکت کنند و به تدریج دموکراسی برقرار شود. این مرحلهی گذار قائل شدن، یک ابهام و یک اشکال دارد و آن این است که در خود این آزمون دموکراسی، یعنی تناوب قدرت، همین دورههای انتخاباتی است که مردم با نامزدها و برنامهها آشنا میشوند و آگاهی بخشیده میشود. اگر قدرت خود را در معرض #انتخاب عموم نگذارد و انتخابات دائم برقرار نباشد، اولاً خود قدرت فاسد میشود و دوما مردم چگونه باید آگاه شوند؟ مردم باید تمرین #دموکراسی کنند.
🔹این تجربه در کشورهای نامبرده ناموفق بود و بعدها دکتر شریعتی در آثار بعدی خود مانند بازگشت به خویش و سایر آثارش، در این تز و نظر تجدیدنظر میکند. یعنی میگوید اصلأ روشنفکر نباید در قدرت وارد شود؛ روشنفکر باید فقط زمینه آگاهیبخشی را فراهم کند تا از میان مردم، رهبران و قهرمانان و نمایندگانی برخیزند که آگاه شده باشند و بتوانند این دموکراسی را تحقق بخشند. این نظریهی نهایی شریعتی است، و نکتهای که از «امت و امامت» باقی میماند که همچنان معتبر است، به نظر من، خود صورت مساله است که اصلأ #فلسفه_سیاسی اسلام و تشیع چیست؟ و این کاری است که شریعتی پس از آراء اهل مدینه فاضله #فارابی و مقدمه #ابن_خلدون مطرح کرده است.
🔹باید گفت که ما متون اندیشهی سیاسی جدی کم داریم. اینکه به شکل ذاتی و مفهومی بیاید و بگوید که هدف #سیاست و جامعه مدنی در #اسلام و #تشیع چیست؟ و با اینکه گفتیم اسلام یک #دین سیاسی است، #تاریخ اسلام، متفکرین بزرگ سیاسی کم دارد و عجیب است. در حالی که مسیحیت با این که دینی است که میگوید باید کار قیصر را به قیصر واگذار کرد، یعنی خود را غیرسیاسی میداند، بزرگترین متفکرین سیاسی در #تاریخ آن به وجود آمدهاند، هم در عصر قرون وسطا اندیشمندانی داریم مانند خود آگوستین که «شهر خدا» را نوشته، تا در قرون وسطای متأخر و اندیشمندانی چون پادوا و که «راه مدرن» را بنا نهادند. اینها اندیشمندان فلسفهی سیاسی بودند و مفهوم «جامعه مدنی» را به ارمغان آوردند و بعد هم #ماكياول و تئوریسینهای قرارداد اجتماعی و حق طبیعی. و تا به امروز، که ما مشابه این متفکرین کم داریم.
🔹اما شریعتی با شجاعت آمد و بدون اینکه بترسد که متهم به راست و چپ شود، گفت صورت مسأله این است. قطعاً این خود نوعی فلسفه سیاسی (اسلام و تشیع) است که با فلسفه سیاسی كلاسيك لیبرال غربی (و سوسیال شرقی) متفاوت است. و بویژه در تشیع، این دورهها گذرانده شده و البته اجتهادی که شریعتی کرد و دستاورد بزرگ این کتاب بود، این است که دورهی غیبت که ما در آن بسر میبریم، دوره دموکراسی است؛ دوره مردم سالاری که رهبری فرهمند موروثیِ دینی یا عقیدتی که ما در تشیع به آن قائل هستیم، با غیبت خود، دوران #غیبت_کبری و راه رأی و #مردم_سالاری را باز میکند و نیز در سویهٔ دیگر اینکه علمایی بیایند و آگاهی بخشی کنند تا مردم درست انتخاب کنند...
✅ @Shariati_Group
📚 دکتر #احسان_شریعتی در مصاحبه با روزنامه آرمان / به مناسبت ۳۶مین سالگرد شهادت دکتر #علی_شريعتی - ۲۹ خرداد ۹۳
🔹بحث امت و امامت، نخستین سخنرانی دکتر بوده که در سال ۴۸ در #حسینیه_ارشاد مطرح کرده و همزمان بوده با #کنفرانس_باندونگ ۱۹۵۵ ، که کشورهای غیر متعهد و به اصطلاح رها شده از #استعمار و جنبش غیر متعهدها به رهبری ناصر و تيتو و نهرو و... آمدند و در آنجا بحثهایی مطرح شد. دکتر #شریعتی هم متأثر از نتایج آن بحثها بود که برایش این مسئله مطرح شد که چگونه در جوامعی که توسعه نیافتند، میتوانیم #دموکراسی لیبرال صوری را اجرا کنیم، اگر بخواهد فقط صوری نماند؟ چون همین دموکراسی #لیبرال صوری میتواند سلاحی در دست #ارتجاع و #استبداد شود.
🔹مثلاً با تجربهای که زمان دکتر #مصدق در رأیگیری #انتخابات مجلس پیش آمد که فئودالها آمدند و دهقانها را بسیج کردند و #رأی سازی کردند، و او شرط با سواد بودن را مطرح کرد. این جا دکتر شریعتی بحثی دارد به نام «رأی-یا-رأس»، و این که چگونه میشود در یک جامعهی ناآگاه عقبمانده، رأی را به یک رأی آگاهانهی مستقل تبدیل کرد؟
🔹شریعتی میخواهد نقش #روشنفکر را برجسته کند: یعنی نشان دهد که با آگاهیبخشی میتوان به این جامعه آموزش داد تا بفهمد حقوقاش چیست، وظایفش چیست؟ ولی در اینجا ابهامی که وجود دارد در این تز یا نظریهایست که در آن کشورها به تجربه گذاشته شد، که روشنفکران انقلابی تا اطلاع ثانوی میتوانند در #قدرت دخالت کنند و آن را در دست بگیرند تا شرایط مساعد برای دموکراسی را بسازند.
🔹یک دموکراسی واقعی، یعنی آگاهی را بالا برند. #مردم آموزش ببینند، مشارکت کنند و به تدریج دموکراسی برقرار شود. این مرحلهی گذار قائل شدن، یک ابهام و یک اشکال دارد و آن این است که در خود این آزمون دموکراسی، یعنی تناوب قدرت، همین دورههای انتخاباتی است که مردم با نامزدها و برنامهها آشنا میشوند و آگاهی بخشیده میشود. اگر قدرت خود را در معرض #انتخاب عموم نگذارد و انتخابات دائم برقرار نباشد، اولاً خود قدرت فاسد میشود و دوما مردم چگونه باید آگاه شوند؟ مردم باید تمرین #دموکراسی کنند.
🔹این تجربه در کشورهای نامبرده ناموفق بود و بعدها دکتر شریعتی در آثار بعدی خود مانند بازگشت به خویش و سایر آثارش، در این تز و نظر تجدیدنظر میکند. یعنی میگوید اصلأ روشنفکر نباید در قدرت وارد شود؛ روشنفکر باید فقط زمینه آگاهیبخشی را فراهم کند تا از میان مردم، رهبران و قهرمانان و نمایندگانی برخیزند که آگاه شده باشند و بتوانند این دموکراسی را تحقق بخشند. این نظریهی نهایی شریعتی است، و نکتهای که از «امت و امامت» باقی میماند که همچنان معتبر است، به نظر من، خود صورت مساله است که اصلأ #فلسفه_سیاسی اسلام و تشیع چیست؟ و این کاری است که شریعتی پس از آراء اهل مدینه فاضله #فارابی و مقدمه #ابن_خلدون مطرح کرده است.
🔹باید گفت که ما متون اندیشهی سیاسی جدی کم داریم. اینکه به شکل ذاتی و مفهومی بیاید و بگوید که هدف #سیاست و جامعه مدنی در #اسلام و #تشیع چیست؟ و با اینکه گفتیم اسلام یک #دین سیاسی است، #تاریخ اسلام، متفکرین بزرگ سیاسی کم دارد و عجیب است. در حالی که مسیحیت با این که دینی است که میگوید باید کار قیصر را به قیصر واگذار کرد، یعنی خود را غیرسیاسی میداند، بزرگترین متفکرین سیاسی در #تاریخ آن به وجود آمدهاند، هم در عصر قرون وسطا اندیشمندانی داریم مانند خود آگوستین که «شهر خدا» را نوشته، تا در قرون وسطای متأخر و اندیشمندانی چون پادوا و که «راه مدرن» را بنا نهادند. اینها اندیشمندان فلسفهی سیاسی بودند و مفهوم «جامعه مدنی» را به ارمغان آوردند و بعد هم #ماكياول و تئوریسینهای قرارداد اجتماعی و حق طبیعی. و تا به امروز، که ما مشابه این متفکرین کم داریم.
🔹اما شریعتی با شجاعت آمد و بدون اینکه بترسد که متهم به راست و چپ شود، گفت صورت مسأله این است. قطعاً این خود نوعی فلسفه سیاسی (اسلام و تشیع) است که با فلسفه سیاسی كلاسيك لیبرال غربی (و سوسیال شرقی) متفاوت است. و بویژه در تشیع، این دورهها گذرانده شده و البته اجتهادی که شریعتی کرد و دستاورد بزرگ این کتاب بود، این است که دورهی غیبت که ما در آن بسر میبریم، دوره دموکراسی است؛ دوره مردم سالاری که رهبری فرهمند موروثیِ دینی یا عقیدتی که ما در تشیع به آن قائل هستیم، با غیبت خود، دوران #غیبت_کبری و راه رأی و #مردم_سالاری را باز میکند و نیز در سویهٔ دیگر اینکه علمایی بیایند و آگاهی بخشی کنند تا مردم درست انتخاب کنند...
✅ @Shariati_Group
📚 دکتر #احسان_شریعتی در مصاحبه با روزنامه آرمان / به مناسبت ۳۶مین سالگرد شهادت دکتر #علی_شريعتی - ۲۹ خرداد ۹۳
Telegram
.
🔴 سرکوب عدالت، جمهوریت و مردمسالاری با اَبـَر بینشها و اَبـَر سیاستهای نظام
📌 آنچه در زیر میخوانید مصاحبهای است که دکتر #سعید_زیباکلام به درخواست مجله فرهنگ امروز انجام داده است. اما فرهنگ امروز به دلیل پافشاری بر حذف حدود یک چهارم از نکات مهم و محوری مصاحبه و مخالفت ایشان، از انتشار مصاحبه انصراف جست.
♦در این مصاحبه از اخذ و ِِاعمال تدریجیِ اَبَربینشها و اَبَرسیاستهایی نام بردهام که بعد از #انقلاب منظما و مستمرا #عدالت، #جمهوریت، و #مردم_سالاری را سرکوب کردهاند. بنده مقتعدم که مقامات نظام دانسته یا بعضاً نادانسته با اخذ و اتخاذ ابربینشها و ابرسیاستهای ویرانگر، زمینهساز و محرّک این آشوب و آشفتگی چند ماهه مملکت بودهاند.
♦️بنظر میرسد این اعتراضاتِ خشونتآمیزِ #خشونت انگیزِ اخیر، هیچ رهبریِ شناخته شده وطنیِ موجّهی نداشته، بهمقدار بسیار زیادی متکی یا وابسته به حمایت سلطهطلبان آمریکاییـاروپایی و رسانههای آنهاست. فعالیتهای این جریان هیچ نسبت یا شباهتی با مبارزات مدنی و موجّه سیاسی یکصدساله گذشته #ایران که بنده میشناسم، ندارد.
♦️به استثنای جوامعی که #مردم در آنها ”رمه“ محسوب میشوند، #اعتراض در تمام جوامعی که مردم در آنها حقوق مصرّح و مدوّنی دارند، جایگاه مهم و محترمی دارد. اما چرا افراد یا گروههایی از مردم اعتراض میکنند؟ خیلی ساده، برای اینکه یا حقوق قید شده و مقررشدهشان توسط کارفرما و یا کارگزاران و مسئولان دولتی یا حکومتی نقض شده و یا درآمد و #معیشت گروهی یا قشری از مردم چنان ضعیف شده که امرار معاششان توام با رنج و عسرت شده است. لازمست حالت سوم را همه اضافه کنم: اقشاری از مردم سیاستها، سازوکارها، و یا ساختارهای حکومتی را ناعادلانه مییابند و نسبت به آنها معترض میشوند. اما هدف از اعتراض یا لغو و اصلاح آن سیاستها یا ساختارهاست و یا احقاق حقوق تضییعشده معترضان.
♦️به اعتقاد من، ما باید با این تلقّی بسیار خام از #انقلاب_اسلامی وداع کنیم که با فروریختن رژیم #شاه و متواری یا بازداشت و حبس و #اعدام شدن مقامات اعلی و عالیرتبۀ آن رژیم، به یکباره تمام هنجارها و رویهها و سیاستهای خرد و کلان تبعیضیِ اشرافیتگرایانۀ #فقر و محرومیتزایِ رژیم شاه نیز فرو ریختند و محو شدند. اصلاً و ابداً! آن هنجارها و سنّتها و سیاستهای حکمرانی به مقدار بسیار زیادی در رفتار و منشها و بینشها و آمال و امیال کثیری از رجال سیاسیِ جانشین، ادامۀ حیات دادند. ظواهر بسیاری و نام و القاب فراوانی، البته تغییر کرد امّا، هنجارها و رویههای قدیمالعهدِ عمیقاً تعبیهشده در #فرهنگ سیاسی و فرهنگ اجتماعیمان استمرار یافتند.
♦️روشن است که #عدالت ملموسترین و مهمترین شعار برای عموم مردم در جریان انقلاب بوده است. امروز نیز برای عموم مردم این شعار کماکان محسوسترین و مهمترین شعار است. آری! برای قشر فعالان سیاسی و نخبگان و تحصیلکردگان، آرمانهای #آزادی و #استقلال جایگاه ویژهتری دارد. فلذا باید سؤال کنیم پس از برداشتن گام اول انقلاب در بهمن ۱۳۵۷ چه اقداماتی در این چهلواندی سال برای توزیع هر چه عادلانهتر #ثروت و #قدرت و نیز اطلاعات انجام شده است؟
✅ @Shariati_Group
🔗 مطالعه متن کامل این مصاحبه
📌 آنچه در زیر میخوانید مصاحبهای است که دکتر #سعید_زیباکلام به درخواست مجله فرهنگ امروز انجام داده است. اما فرهنگ امروز به دلیل پافشاری بر حذف حدود یک چهارم از نکات مهم و محوری مصاحبه و مخالفت ایشان، از انتشار مصاحبه انصراف جست.
♦در این مصاحبه از اخذ و ِِاعمال تدریجیِ اَبَربینشها و اَبَرسیاستهایی نام بردهام که بعد از #انقلاب منظما و مستمرا #عدالت، #جمهوریت، و #مردم_سالاری را سرکوب کردهاند. بنده مقتعدم که مقامات نظام دانسته یا بعضاً نادانسته با اخذ و اتخاذ ابربینشها و ابرسیاستهای ویرانگر، زمینهساز و محرّک این آشوب و آشفتگی چند ماهه مملکت بودهاند.
♦️بنظر میرسد این اعتراضاتِ خشونتآمیزِ #خشونت انگیزِ اخیر، هیچ رهبریِ شناخته شده وطنیِ موجّهی نداشته، بهمقدار بسیار زیادی متکی یا وابسته به حمایت سلطهطلبان آمریکاییـاروپایی و رسانههای آنهاست. فعالیتهای این جریان هیچ نسبت یا شباهتی با مبارزات مدنی و موجّه سیاسی یکصدساله گذشته #ایران که بنده میشناسم، ندارد.
♦️به استثنای جوامعی که #مردم در آنها ”رمه“ محسوب میشوند، #اعتراض در تمام جوامعی که مردم در آنها حقوق مصرّح و مدوّنی دارند، جایگاه مهم و محترمی دارد. اما چرا افراد یا گروههایی از مردم اعتراض میکنند؟ خیلی ساده، برای اینکه یا حقوق قید شده و مقررشدهشان توسط کارفرما و یا کارگزاران و مسئولان دولتی یا حکومتی نقض شده و یا درآمد و #معیشت گروهی یا قشری از مردم چنان ضعیف شده که امرار معاششان توام با رنج و عسرت شده است. لازمست حالت سوم را همه اضافه کنم: اقشاری از مردم سیاستها، سازوکارها، و یا ساختارهای حکومتی را ناعادلانه مییابند و نسبت به آنها معترض میشوند. اما هدف از اعتراض یا لغو و اصلاح آن سیاستها یا ساختارهاست و یا احقاق حقوق تضییعشده معترضان.
♦️به اعتقاد من، ما باید با این تلقّی بسیار خام از #انقلاب_اسلامی وداع کنیم که با فروریختن رژیم #شاه و متواری یا بازداشت و حبس و #اعدام شدن مقامات اعلی و عالیرتبۀ آن رژیم، به یکباره تمام هنجارها و رویهها و سیاستهای خرد و کلان تبعیضیِ اشرافیتگرایانۀ #فقر و محرومیتزایِ رژیم شاه نیز فرو ریختند و محو شدند. اصلاً و ابداً! آن هنجارها و سنّتها و سیاستهای حکمرانی به مقدار بسیار زیادی در رفتار و منشها و بینشها و آمال و امیال کثیری از رجال سیاسیِ جانشین، ادامۀ حیات دادند. ظواهر بسیاری و نام و القاب فراوانی، البته تغییر کرد امّا، هنجارها و رویههای قدیمالعهدِ عمیقاً تعبیهشده در #فرهنگ سیاسی و فرهنگ اجتماعیمان استمرار یافتند.
♦️روشن است که #عدالت ملموسترین و مهمترین شعار برای عموم مردم در جریان انقلاب بوده است. امروز نیز برای عموم مردم این شعار کماکان محسوسترین و مهمترین شعار است. آری! برای قشر فعالان سیاسی و نخبگان و تحصیلکردگان، آرمانهای #آزادی و #استقلال جایگاه ویژهتری دارد. فلذا باید سؤال کنیم پس از برداشتن گام اول انقلاب در بهمن ۱۳۵۷ چه اقداماتی در این چهلواندی سال برای توزیع هر چه عادلانهتر #ثروت و #قدرت و نیز اطلاعات انجام شده است؟
✅ @Shariati_Group
🔗 مطالعه متن کامل این مصاحبه
Telegram
.
⭕️ دکتر شریعتی و بحث تجربه دموکراسی
🔅بحث «امت و امامت»، نحستین سخنرانی دکتر بوده که در سال ۴۸ در #حسینیه_ارشاد مطرح کرده و همزمان بوده با کنفرانس باندونگ ۱۹۵۵ که کشورهای غیر متعهد و به اصطلاح رها شده از #استعمار و جنبش غیر متعهد ها به رهبری ناصر و تيتو و نهرو و ... آمدند و در آن جا بحثهایی مطرح شد. دکتر #شریعتی هم متاثر از نتایج آن بحثها بود که یرایش این مسئله مطرح شد که چگونه در جوامعی که توسعه نیافتند، میتوانیم #دموکراسی لیبرال صوری را اجرا کنیم اگر بخواهد فقط صوری نماند؟ چون همین دموکراسی لیبرال صوري میتواند سلاحی در دست #ارتجاع و #استبداد شود. مثلا با تجربهای که زمان دکتر #مصدق در رأی گیری #انتخابات #مجلس پیش آمد که #فئودال ها آمدند و دهقان ها را بسیج کردند و رایسازی کردند، و او شرط با سواد بودن را مطرح کرد.
🔅دکتر شریعتی بحثی دارد به نام «رأی-یا-رأس»، و این که چگونه میشود #رأی را به یک رأی آگاهانهی مستقل تبدیل کرد، در یک جامعهٔ نآگاه عقبمانده؟ در این جا میخواهد نقش #روشنفکر را برجسته کند: یعنی نشان دهد که با آگاهیبخشی میتوان به این جامعه آموزش داد تا بفهمد حقوقاش چیست، وظایفش چیست؟ اما در اینجا ابهامی که وجود دارد در این تز یا نظریه است که در آن کشورها به تجربه گذاشته شد، که روشنفکرانِ انقلابی تا اطلاع ثانوی میتوانند در #قدرت دخالت کنند و آن را در دست بگیرند تا شرایط مساعد برای دموکراسی را بسازند، یک دموکراسی واقعی، یعنی آگاهی را بالا برند. #مردم آموزش ببینند، #مشارکت کنند و به تدریج دموکراسی برقرار شود. این مرحلهی گذار قائل شدن، یک ابهام و یک اشکال دارد و آن این است که در خود این آزمون دموکراسی، یعنی تناوب قدرت، همین دورهای انتخاباتی است که مردم با نامزدها و برنامهها آشنا میشوند و آگاهی بخشیده میشود. اگر قدرت خود را در معرض #انتخاب عموم نگذارد و #انتخابات دائم برقرار نباشد، اولاً خود قدرت فاسد میشود و دوما مردم چگونه آگاه شوند؟
🔅مردم باید تمرین دموکراسی کنند. این تجربه در کشورهای نامبرده ناموفق بود و بعدها دکتر شریعتی در آثار بعدی مانند «بازگشت به خویش» و سایر آثار در این تز و نظر تجدیدنظر میکند. یعنی میگوید اصلأ روشنفکر نباید در قدرت وارد شود؛ روشنفکر باید فقط زمینه آگاهيبخشی را فراهم کند تا از میان مردم رهبران و قهرمانان و نمایندگانی برخیزند که آگاه شده باشند و بتوانند این دموکراسی را تحقق بخشند. این نظریه نهایی شریعتی است، و نکتهای که از «امت و امامت» باقی میماند که همچنان معتبر است، به نظر من، خود صورت مسأله است که اصلا #فلسفه سیاسی اسلام و تشیع چیست؟ و این کاری است که شریعتی پس از آراء اهل مدینه فاضله #فارابی و مقدمه #ابنخلدون مطرح کرده است. و باید گفت که ما متون اندیشه سیاسی جدی کم داریم. اینکه به شکل ذاتی و مفهومی بیاید و بگوید که هدف سیاست و جامعه مدنی در #اسلام و #تشیع چیست؟ و با اینکه گفتیم اسلام یک #دین سیاسی است، #تاریخ اسلام متفکرین بزرگ سیاسی کم دارد و عجیب است. در حالی که مسیحیت با این که دینی است که میگوید باید کار قیصر را به قیصر واگذار کرد یعنی خود را غیرسیاسی میداند، بزرگترین متفکرین سیاسی در تاریخ آن به وجود آمدهاند، هم در عصر قرون وسطا اندیشمندانی داریم مانند خود آگوستین که «شهر خدا» را نوشته تا در قرون وسطای متأخر و اندیشمندانی چون پادوا و که «راه مدرن» را بنا نهادند. این ها اندیشمندان #فلسفه_سیاسی بودند و مفهوم «جامعه مدنی» را به ارمغان آوردند و بعد هم ماكياول و تئوریسینهای قرارداد اجتماعی و حق طبیعی و تا به امروز، که ما مشابه این متفکرین کم داریم...
🔅اما شریعتی با شجاعت آمد و بدون اینکه بترسد که متهم به راست و چپ شود، گفت صورت مسأله این است. قطعاً این خود نوعی فلسفه سیاسی (اسلام و تشیع) است که با فلسفه سیاسی كلاسيك لیبرال غربی (و سوسیال شرقی) متفاوت است؛ و بویژه در تشیع این دورهها گذرانده شده و البته اجتهادی که شریعتی کرد و دستاورد بزرگ این #کتاب بود، این است که دوره #غیبت که ما در آن بسر میبریم، به نحوی دوره دموکراسی است، دوره #مردم_سالاری که رهبریِ فرهمند موروثی دینی یا عقیدتی که ما در تشیع به آن قائل هستیم، با غیبت خود دوران غیبت کبری و راه رأی و مردمسالاری را باز میکند و نیز در سویهٔ دیگر اینکه علمایی بیایند و آگاهی بخشی کنند تا مردم بتوانند درست انتخاب کنند...
✅ @Shariati_Group
📚 مصاحبه با دکتر #احسان_شریعتی
🔅بحث «امت و امامت»، نحستین سخنرانی دکتر بوده که در سال ۴۸ در #حسینیه_ارشاد مطرح کرده و همزمان بوده با کنفرانس باندونگ ۱۹۵۵ که کشورهای غیر متعهد و به اصطلاح رها شده از #استعمار و جنبش غیر متعهد ها به رهبری ناصر و تيتو و نهرو و ... آمدند و در آن جا بحثهایی مطرح شد. دکتر #شریعتی هم متاثر از نتایج آن بحثها بود که یرایش این مسئله مطرح شد که چگونه در جوامعی که توسعه نیافتند، میتوانیم #دموکراسی لیبرال صوری را اجرا کنیم اگر بخواهد فقط صوری نماند؟ چون همین دموکراسی لیبرال صوري میتواند سلاحی در دست #ارتجاع و #استبداد شود. مثلا با تجربهای که زمان دکتر #مصدق در رأی گیری #انتخابات #مجلس پیش آمد که #فئودال ها آمدند و دهقان ها را بسیج کردند و رایسازی کردند، و او شرط با سواد بودن را مطرح کرد.
🔅دکتر شریعتی بحثی دارد به نام «رأی-یا-رأس»، و این که چگونه میشود #رأی را به یک رأی آگاهانهی مستقل تبدیل کرد، در یک جامعهٔ نآگاه عقبمانده؟ در این جا میخواهد نقش #روشنفکر را برجسته کند: یعنی نشان دهد که با آگاهیبخشی میتوان به این جامعه آموزش داد تا بفهمد حقوقاش چیست، وظایفش چیست؟ اما در اینجا ابهامی که وجود دارد در این تز یا نظریه است که در آن کشورها به تجربه گذاشته شد، که روشنفکرانِ انقلابی تا اطلاع ثانوی میتوانند در #قدرت دخالت کنند و آن را در دست بگیرند تا شرایط مساعد برای دموکراسی را بسازند، یک دموکراسی واقعی، یعنی آگاهی را بالا برند. #مردم آموزش ببینند، #مشارکت کنند و به تدریج دموکراسی برقرار شود. این مرحلهی گذار قائل شدن، یک ابهام و یک اشکال دارد و آن این است که در خود این آزمون دموکراسی، یعنی تناوب قدرت، همین دورهای انتخاباتی است که مردم با نامزدها و برنامهها آشنا میشوند و آگاهی بخشیده میشود. اگر قدرت خود را در معرض #انتخاب عموم نگذارد و #انتخابات دائم برقرار نباشد، اولاً خود قدرت فاسد میشود و دوما مردم چگونه آگاه شوند؟
🔅مردم باید تمرین دموکراسی کنند. این تجربه در کشورهای نامبرده ناموفق بود و بعدها دکتر شریعتی در آثار بعدی مانند «بازگشت به خویش» و سایر آثار در این تز و نظر تجدیدنظر میکند. یعنی میگوید اصلأ روشنفکر نباید در قدرت وارد شود؛ روشنفکر باید فقط زمینه آگاهيبخشی را فراهم کند تا از میان مردم رهبران و قهرمانان و نمایندگانی برخیزند که آگاه شده باشند و بتوانند این دموکراسی را تحقق بخشند. این نظریه نهایی شریعتی است، و نکتهای که از «امت و امامت» باقی میماند که همچنان معتبر است، به نظر من، خود صورت مسأله است که اصلا #فلسفه سیاسی اسلام و تشیع چیست؟ و این کاری است که شریعتی پس از آراء اهل مدینه فاضله #فارابی و مقدمه #ابنخلدون مطرح کرده است. و باید گفت که ما متون اندیشه سیاسی جدی کم داریم. اینکه به شکل ذاتی و مفهومی بیاید و بگوید که هدف سیاست و جامعه مدنی در #اسلام و #تشیع چیست؟ و با اینکه گفتیم اسلام یک #دین سیاسی است، #تاریخ اسلام متفکرین بزرگ سیاسی کم دارد و عجیب است. در حالی که مسیحیت با این که دینی است که میگوید باید کار قیصر را به قیصر واگذار کرد یعنی خود را غیرسیاسی میداند، بزرگترین متفکرین سیاسی در تاریخ آن به وجود آمدهاند، هم در عصر قرون وسطا اندیشمندانی داریم مانند خود آگوستین که «شهر خدا» را نوشته تا در قرون وسطای متأخر و اندیشمندانی چون پادوا و که «راه مدرن» را بنا نهادند. این ها اندیشمندان #فلسفه_سیاسی بودند و مفهوم «جامعه مدنی» را به ارمغان آوردند و بعد هم ماكياول و تئوریسینهای قرارداد اجتماعی و حق طبیعی و تا به امروز، که ما مشابه این متفکرین کم داریم...
🔅اما شریعتی با شجاعت آمد و بدون اینکه بترسد که متهم به راست و چپ شود، گفت صورت مسأله این است. قطعاً این خود نوعی فلسفه سیاسی (اسلام و تشیع) است که با فلسفه سیاسی كلاسيك لیبرال غربی (و سوسیال شرقی) متفاوت است؛ و بویژه در تشیع این دورهها گذرانده شده و البته اجتهادی که شریعتی کرد و دستاورد بزرگ این #کتاب بود، این است که دوره #غیبت که ما در آن بسر میبریم، به نحوی دوره دموکراسی است، دوره #مردم_سالاری که رهبریِ فرهمند موروثی دینی یا عقیدتی که ما در تشیع به آن قائل هستیم، با غیبت خود دوران غیبت کبری و راه رأی و مردمسالاری را باز میکند و نیز در سویهٔ دیگر اینکه علمایی بیایند و آگاهی بخشی کنند تا مردم بتوانند درست انتخاب کنند...
✅ @Shariati_Group
📚 مصاحبه با دکتر #احسان_شریعتی