گروه شریعتی
562 subscribers
1.66K photos
554 videos
66 files
1.56K links
به نام خداوند حقیقت، زیبایی و خیر

🌐 نشـانی ما در فیس بوک:
Facebook.com/shariati.group

📩 تماس با ما:
Shariati.group@Gmail.com
Download Telegram
⭕️ «امت و امامت» از نگاه دکتر شریعتی و بحث تجربه دموکراسی

🔹بحث امت و امامت، نخستین سخنرانی دکتر بوده که در سال ۴۸ در #حسینیه_ارشاد مطرح کرده و همزمان بوده با #کنفرانس_باندونگ ۱۹۵۵ ، که کشورهای غیر متعهد و به اصطلاح رها شده از #استعمار و جنبش غیر متعهد‌ها به رهبری ناصر و تيتو و نهرو و... آمدند و در آنجا بحث‌هایی مطرح شد. دکتر #شریعتی هم متأثر از نتایج آن بحث‌ها بود که برایش این مسئله مطرح شد که چگونه در جوامعی که توسعه نیافتند، می‌توانیم #دموکراسی لیبرال صوری را اجرا کنیم، اگر بخواهد فقط صوری نماند؟ چون همین دموکراسی #لیبرال صوری می‌تواند سلاحی در دست #ارتجاع و #استبداد شود.

🔹مثلاً با تجربه‌ای که زمان دکتر #مصدق در رأی‌گیری #انتخابات مجلس پیش آمد که فئودال‌ها آمدند و دهقان‌ها را بسیج کردند و #رأی سازی کردند، و او شرط با سواد بودن را مطرح کرد. این جا دکتر شریعتی بحثی دارد به نام «رأی-یا-رأس»، و این که چگونه می‌شود در یک جامعه‌ی ناآگاه عقب‌مانده، رأی را به یک رأی آگاهانه‌ی مستقل تبدیل کرد؟

🔹شریعتی می‌خواهد نقش #روشنفکر را برجسته کند: یعنی نشان دهد که با آگاهی‌بخشی می‌توان به این جامعه آموزش داد تا بفهمد حقوق‌اش چیست، وظایفش چیست؟ ولی در اینجا ابهامی که وجود دارد در این تز یا نظریه‌ایست که در آن کشورها به تجربه گذاشته شد، که روشنفکران انقلابی تا اطلاع ثانوی می‌توانند در #قدرت دخالت کنند و آن را در دست بگیرند تا شرایط مساعد برای دموکراسی را بسازند.

🔹یک دموکراسی واقعی، یعنی آگاهی را بالا برند. #مردم آموزش ببینند، مشارکت کنند و به تدریج دموکراسی برقرار شود. این مرحله‌ی گذار قائل شدن، یک ابهام و یک اشکال دارد و آن این است که در خود این آزمون دموکراسی، یعنی تناوب قدرت، همین دور‌ه‌های انتخاباتی است که مردم با نامزدها و برنامه‌ها آشنا می‌شوند و آگاهی بخشیده می‌شود. اگر قدرت خود را در معرض #انتخاب عموم نگذارد و انتخابات دائم برقرار نباشد، اولاً خود قدرت فاسد می‌شود و دوما مردم چگونه باید آگاه شوند؟ مردم باید تمرین #دموکراسی کنند.

🔹این تجربه در کشورهای نامبرده ناموفق بود و بعدها دکتر شریعتی در آثار بعدی خود مانند بازگشت به خویش و سایر آثارش، در این تز و نظر تجدیدنظر می‌کند. یعنی می‌گوید اصلأ روشنفکر نباید در قدرت وارد شود؛ روشنفکر باید فقط زمینه آگاهی‌بخشی را فراهم کند تا از میان مردم، رهبران و قهرمانان و نمایندگانی برخیزند که آگاه شده باشند و بتوانند این دموکراسی را تحقق بخشند. این نظریه‌ی نهایی شریعتی است، و نکته‌ای که از «امت و امامت» باقی می‌ماند که همچنان معتبر است، به نظر من، خود صورت مساله است که اصلأ #فلسفه_سیاسی اسلام و تشیع چیست؟ و این کاری است که شریعتی پس از آراء اهل مدینه فاضله #فارابی و مقدمه #ابن_خلدون مطرح کرده است.

🔹باید گفت که ما متون اندیشه‌ی سیاسی جدی کم داریم. این‌که به شکل ذاتی و مفهومی بیاید و بگوید که هدف #سیاست و جامعه مدنی در #اسلام و #تشیع چیست؟ و با اینکه گفتیم اسلام یک #دین سیاسی است، #تاریخ اسلام، متفکرین بزرگ سیاسی کم دارد و عجیب است. در حالی که مسیحیت با این که دینی است که می‌گوید باید کار قیصر را به قیصر واگذار کرد، یعنی خود را غیرسیاسی می‌داند، بزرگترین متفکرین سیاسی در #تاریخ آن به وجود آمده‌اند، هم در عصر قرون وسطا اندیشمندانی داریم مانند خود آگوستین که «شهر خدا» را نوشته، تا در قرون وسطای متأخر و اندیشمندانی چون پادوا و که «راه مدرن» را بنا نهادند. این‌ها اندیشمندان فلسفه‌ی سیاسی بودند و مفهوم «جامعه مدنی» را به ارمغان آوردند و بعد هم #ماكياول و تئوریسین‌های قرارداد اجتماعی و حق طبیعی. و تا به امروز، که ما مشابه این متفکرین کم داریم.

🔹اما شریعتی با شجاعت آمد و بدون اینکه بترسد که متهم به راست و چپ شود، گفت صورت مسأله این است. قطعاً این خود نوعی فلسفه سیاسی (اسلام و تشیع) است که با فلسفه سیاسی كلاسيك لیبرال غربی (و سوسیال شرقی) متفاوت است. و بویژه در تشیع، این دوره‌ها گذرانده شده و البته اجتهادی که شریعتی کرد و دستاورد بزرگ این کتاب بود، این است که دوره‌ی غیبت که ما در آن بسر می‌بریم، دوره دموکراسی است؛ دوره مردم سالاری که رهبری فرهمند موروثیِ دینی یا عقیدتی که ما در تشیع به آن قائل هستیم، با غیبت خود، دوران #غیبت_کبری و راه رأی و #مردم‌_سالاری را باز می‌کند و نیز در سویهٔ دیگر این‌که علمایی بیایند و آگاهی بخشی کنند تا مردم درست انتخاب کنند...

@Shariati_Group

📚 دکتر #احسان_شریعتی در مصاحبه با روزنامه آرمان / به مناسبت ۳۶مین سالگرد شهادت دکتر #علی_شريعتی - ۲۹ خرداد ۹۳
🔷🔸«وهن آباد»

🖋احسان شریعتی

🔸همه می‌دانیم که درد علامت بیماری است و نه علت آن. سازوکار درد یک آسیب و جراحت بافتی و ضرورت مبارزه و معالجه را به بدن اعلام می‌کند. حذف سازوکار اعلام درد بدون پرداختن به سبب اصلی، سرانجامی جز گسترش بیماری و از پای درآوردن بیمار در بر ندارد.

🔹بازداشتن پژوهشگران آسیب‌شناس اجتماعی (همچون سعید مدنی ها و..) و یا فعالان رسانه و مطبوعات (همچون کیوان صمیمی ها و...) از ادامه‌ی کار نه فقط به ضرر مصالح جامعه و جامعه‌ی علمی کشور ‌بل که به نفع حاکمیت و نظام نیز نیست زیرا او را از واقعیت و عمق بحران های اجتماعی غافل می‌سازد و در برابر خطر انفجارهای محتمل ناگهانی غافل‌گیر.
بدتر آن که توجه نظام اطلاعاتی-امنیتی حاکم بر کشور را از خطر واقعی قدرت های متخاصم و در حال جنگ با وی منحرف و نیرویش را درگیر حاشیه، نیروهای داخلی ملی و مردم می سازد. و البته «غرض» نیروی نفوذی یا مشکوکی که می کوشد از درون نظام تیشه به ریشه ی او بزند نیز با استفاده از «جهل» سایرین، اجرای همین هدف و نتیجه ی تاکتیکی است.

🔸نتیجه آن چیزی است که در عرصه های گوناگون اجتماعی و اقتصادی، سیاسی، دیپلوماتیک، و امنیتی شاهدیم: بی لیاقتی، بلاتکلیفی، به غفلت گذرانی، سوءمدیریت، فساد، و.. سردرگمی در کلاف بحران های تودرتوی معطوف به فروپاشی!

#ایران
#فساد
#بحران
#فروپاشی
#وهن_آباد
#احسان_شریعتی

@Dr_ehsanshariati
🔴 چـرا دکتر شریعتی را «شهیـد» می‌نامیم!؟

📌مروری بر توضیحات دکتر #احسان_شریعتی، درباره ماجرای مبهم مرگ معلم #علی_شریعتی مزینانی و حذف او در آستانه شروع فصل جدید زندگی پر ثمرش

🔹فرزند شریعتی نقل می‌کند: ″عکس گواهی فوت، پزشکی قانونی شهر ساتهمپتون #انگلیس، که از سوی اینجانب فقط برای تحویل گرفتن جسد امضاء شده است، گزارشی است اداری (سطحی و سرپایی)، متناقض و غیرقابل استناد. در این سند سه علت ظاهری محتمل (بدون آنژیو و کالبدشکافی) برای مرگ آورده شده، که با یکدیگر هم‌خوان نیستند.

Cause of death: علت مرگ

a) Cardiac failure. نارسایی قلبی

b) Myocardial ischaemia. بیماری‌- ایسکمیک- قلب

c) coronary atheroma. تصلب شرائین

Natural Causes. علل طبیعی

Certified by Msg Emanuel Coroner for Southampton after post mortem without inquest

تصدیق شده توسط وکیل امانوئل، نمایندهٔ ژوری برای ساتهمپتون پس از مرگ بدون بازرسی (آنکت).


🔹تقاضای بررسی حقوقی (آنکت) از سوی وکیل ما صورت نگرفت زیرا به توصیه‌ی ایشان پرونده به پلیس و بخش جنایی منتقل می‌شد و جنازه را تحویل خانواده نمی‌دادند، و احتمال استرداد وی به دولت #ایران (#ساواک) وجود داشت. حال آنکه خانواده قصد به امانت سپردن جنازهٔ دکتر در زینبیه #دمشق را داشت (ساواک مامورانی برای تحویل فوری جنازه به #لندن فرستاده بود).

🔹دکتر در آستانهٔ خروج از کشور در بیمارستان #مشهد توسط دکتر فرهودی چک‌آپ کامل و دقیق شده و هیچگونه مشکل قلبی و قبلی نداشت. در سفر روز پیش، دکتر از #پاریس به لندن، در مرز بازجویی شده بود و کیفش ضبط شده بود که در ایام تشییع بازگردانده شد (در آن زمان به اتباع خارجی که به انگلیس می‌رفتند واکسن‌های ضد بیماری‌های واگیردار نیز تزریق می‌شد). همچنین، آیا دکتر در خانه فوت کرده بوده است (طبق تشخیص «پزشکی قانونی»)، در اینصورت چرا با صندلی چرخ‌دار (ویلچیر) به بیمارستان منتقل شده است؟! بیمارستان ساتهمپتون در پاسخ به استعلام مکتوب ما می‌گوید: پرونده چنین شخصی در آرشیو ما موجود نیست! چرا؟ و… انبوهی از پرسش‌ها و تناقضات دیگر...″

@Shariati_Group
🔆 ساختن همبستگی: در ستایش رؤیای مشترک
📘 دفترهای بنیاد منتشر شد/ دوره جدید/ شماره ۶ / تیر ۱۴۰۱

سرمقاله:
🔅 از سرگیری رویای مشترک
#احسان_شریعتی


🔅 مختصات بحران #معیشت و #رفاه
رضا امیدی


🔅 #شریعتی و #مذهبِ رهایی‌بخشِ #انتظار
فهیمه بهرامی


🔅 ساختن همبستگی: در ستایش رؤیای مشترک
#آرمان_ذاکری


🔅 کلان-بحران‌های #اقتصاد ایران و شرایطِ امکانِ برونرفت
محمد رحیمی


🔅 بحران‌های ساختاری و حق مشارکت #مردم در تولید ملی
مسلم زمانی


🔅 #جامعه‌شناسی #دین در ایران: دگرگونی‌ها و پایداری‌ها، پنجاه سال پس از شریعتی
#سارا_شریعتی


🔅 شریعتی و فهم تراژیک از تشیع
#محمدجواد_غلامرضا_کاشی


🔅شریعتی و مردم
#شیما_کاشی


🔆 دیستوپیا، رتروتوپیا، و یوتوپیا در مواجهه با بحران #ایران امروز
مجتبی مهدوی


🔗 دریافت فایل PDF نشریه

#علی_شریعتی
#چهل_و_پنجمین_سالگرد_شهادت
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی

@Shariati_Group
🆔 @Shariati_SCF
🔷🔸گفتن حقیقت به مردم

🖋احسان شریعتی

🔆در روز قلم
« به آنان که با قلم تباهی دهر را
به چشم جهانیان پدیدار می کنند»

🔹کلام پیامبر است که «برترین مبارزه، ابراز سخن دادخواهانه در پیشگاه حاکم ستمگر است»(أفضل الجهاد كلمة عَدْلٍ عند سُلْطَانٍ جَائِر، صحيح).
🔸در عصر ما مسئولیت روشنفکری و مبارزه‌ی مدنی خشونت‌پرهیز را در داشتن همین فضیلت «گفتن حقیقت به قدرت» می‌دانند. چامسکی یکی از روشنفکران معاصر اما کار مهم‌تر را یافتن مخاطبی می داند که برایش حقیقت اهمیتی داشته باشد و ویژگی مهم دیگر این‌ که مخاطب نباید فقط به‌عنوان مخاطب صرف، بلکه باید همچون جامعه‌ای با دغدغه‌ی مشترک و امید مشارکت سازنده در نظر گرفته شود. به‌عبارت دیگر، گفتن حقیقت به قدرتی که آن ‌را قبل از همه می‌داند و تلاش می‌کند آن را پنهان سازد ممکن است کاری بیهوده به نظر آید؛ وانگهی، نه قدرت بل‌که قربانیان قدرت اند که نیاز به دانستن حقیقت دارند (به‌نقل از تری ایگلتون درباره‌ی چامسکی). آن حدیث نبوی اما نه بیان حقیقت عیان به آنها که قصد پنهان ساختنش را دارند، بل‌که در ستایش سخن دادخواهانه رویاروی قدرتمندان‌ بود.

🔹دشوار‌تر از مخاطب قرار دادن قدرت گفتن حقیقت به مردم است. زیرا در اینجا خطر و خسارت نه جسمانی و از جانب سرکوب قدرت ستمگر، بل‌که روانی و رفتاری است برخاسته از جهل و وهم (شبهه). و میدانیم که بزرگترین دشمن درونی هر نوع دموکراسی (مردم‌سالاری) دماگوژی (عوام‌فریبی) پوپولیستی است که توده‌ی مردم‌ را ملعبه‌ی مغالطه‌های خود قرار می‌دهد.

🔸برای نمونه، این حقیقت که قدرت واقعی خود مردم اند اما، مردم همیشه به قدرت و نقش خود در برآمدن و افول قدرت‌ها واقف نیستند. مردم همواره نسبت به معضلات وضع موجود و ساختارهای حاکم معترض بوده و هستند (وفور فساد و بی‌عدالتی، فقر و فساد و..از سویی و فقدان حقوق و آزادی‌های فردی و جمعی از دیگر سو)؛ و در طول تاریخ معاصر از خلال جنبش‌های اصلاحی و انقلابی نارضایتی خود را به شیوه‌های گوناگون بیان کرده‌اند. و اما اگر به نتیجه‌ی غایی مطلوب نرسیده‌اند، آیا نفس تغییروتحول‌خواهی ایشان «اشتباه» بوده است(چنان‌که محافظه‌کاران حامی وضع و نظم سابق و لاحق تبلیغ می‌کنند)؟ و یا اشتباه در دنباله‌روی از انحراف حرکت و تحریف هدف، و در همانندپنداری یا «شبهه‌»ی انقلاب و ارتجاع، و در دگردیسی نهضت به نظام در مرحله‌ی گزار رخ داده است؟ (چنان‌که در انقلاب های گذشته کشورمان و نیز در تجربه‌ی اخیر «بهار عرب» شاهد بودیم؟)

🔹در هر حال، تا آنجا که به «مسئولیت» اهل قلم و قدم مستقل، آزاده و عدالت‌طلب مربوط می‌شود، حقیقت افقی است که با جستجو و پویش مستمر از خلال تصحیح خطاها و اشتباهات گذشته بدان نزدیک می‌شویم. برای اینان حقیقت نه «مقصد» بل‌که «راه» جستجو است در برابر پوشانندگان راستی که می‌پندارند حقیقت را به چنگ آورده‌اند و در صدد تحمیل آن به دیگران و همگان اند!

#یادداشت
#روز_قلم
#حقیقت
#احسان_شریعتی
@Dr_ehsanshariati
🔷🔸برای یادآوری!
📌در میانه‌ی عید غدیر و سالگرد قیام ۳۰ تیر
«...مولا علی، پیشوا مصدق...»

🖋احسان شریعتی

🔸«استقلال، آزادی»، «نه شرقی، نه غربی»، و استقرار حکومت قانون، تحقق اصل «موازنه‌ی منفی» (علیه استبداد-نظامی‌گری شرقی و علیه استعمار-استثمار غربی)، جمهوری (مردم‌سالاری شورایی معطوف به عدالت اجتماعی)، شعارها و مطالبات «ملی» مردم ایران طی سده‌ی گذشته بوده‌اند (از صدر انقلاب مشروطه تا کنون، با گذر از نهضت ملی و انقلاب بهمن). معنای چنین سیاست خارجی ملی، متوازن یا «منفی»ای (نه..، نه..)، نه انزواطلبی و تخاصم با همه، که به‌عکس، جستجوی تفاهم و تنش‌زدایی توسط یک کشور مستقل و حافظ کیان و سیادت ملی و منطقه‌ای خویش از طریق گفتگو و مذاکره در عرصه‌ی جهانی و التزام به تمامی معاهده‌های حقوقی و میثاق‌های بین‌المللی بود.

🔹امروزه اما سیاست خارجی رسمی دولت و حاکمیت گویی از هراس تحریم و تهاجم غرب به جانب شرق متمایل می‌شود که این رویکرد نگران‌کننده در صورت توفیق و تحقق ناقض اصل موازنه‌ی منفی میراث انقلاب‌ها و نهضت‌های ملی و مردمی معاصر میهن ما خواهد بود.
از سوی دیگر، از منظر مذهبی و اعتقادی نیز در ایام عید علوی شاهد گسترش بازداشت‌ها با اتهامات گوناگون و تحدید حقوق و آزادی‌های عمومی هستیم. آیا امام علی در دوران خلافت خود یک زندانی سیاسی-عقیدتی داشت؟‌! آیا مخالفان و منتقدان خود را به اتهام تبلیغ و تبانی محصور و محبوس می‌ساخت؟ «حکومت عدل علی» مگر از شعارهای اصلی ایرانیان مسلمان در دوران انقلاب نبود؟

🔸برخی خواهند گفت تفسیرها از دین (کتاب و سنت) همواره گوناگون بوده است (همچنان که از اصل استقلال و ملی‌گرایی دو برداشت و دو رویکرد داشته‌ایم، مصدقی و آریامهری). پس تشخیص اصالت و حقانیت هر یک برای دیگران ناممکن است. ازاینرو حق با قوی‌ترها خواهد بود (صاحبان رگ‌های گردن به حجت قوی و نه دلایل قوی و معنوی منطقیون). و برخی دیگر خواهند پرسید اصلا نسبت یک ایمان مذهبی و ایدئولوِیک با امر سیاسی ملی چیست؟

🔹و پاسخ به پرسش نخست از سوی باورمندان به دین توحید (تساوی همگانی در برابر یک خدا) در برابر ادیان شرک این خواهد بود که تاریخ ادیان و تمدن‌ها تاریخ نزاع دین علیه دین بوده است: «لکم دینکم و لی دین»!

🔸و پاسخ به پرسش دوم این‌که «هدایت»(و حقیقت) نه در مباحثات و مناقشات کلامی (الهیاتی)، بلکه در عمل یعنی در گزینش واقعی شما رخ خواهد نمود: انتخاب رهایی انسان، استقلال ملت، آزادی مردم، عدالت برای ستمدیدگان و توسعه‌ی عمومی و تعالی معنوی، یا وابستگی به ابرقدرت‌ها و استبداد و ارتجاع، تبعیض و استثمار، و فقر و فلاکت و فساد و فروپاشی مادی و اخلاقی.

🔹پس نه زبان و استدلال‌های ادیان و ایدئولوژی‌های سنتی و مدرن که نتایج و کارکرد عینی و عملی آنها «راهنما» و معیار سنجش صحت و سقم دعاوی آرمانی و اخلاقی آنها ست و به تعبیر عیسوی «شما آن ها را از میوه هایشان خواهید شناخت»‌!
کیست مولا؟ آن که آزادت کند! کیست پیشوا؟ بَندِ رِقّیَّت زِ پایَت بَرکَند»!


#غدیر
#قیام_سی_تیر
#استقلال_آزادی
#احسان_شریعتی

@Dr_ehsanshariati
🔷🔸در سوگ ه. الف سایه (هوشنگ ابتهاج)

🖋احسان شریعتی

📌» از آن پس نمیرم که من زنده‌ام
که تخم سخن من پراگنده‌ام «


🔸خبر درگذشت ه. الف سایه در این روزهای سراسر سوگ نیز تلخ بود. زیرا هرچند پیش او مرگ «ساده‌ترین مسئله و سهل‌تر از کندن یک برگ» بود، اما غم‌انگیز رفتن یک شاعر بزرگ ملی-مردمی، غزل‌سرای «نهالک‌های بی برگ ما» بود که «به باغ می‌اندیشید» و... کمانداران کمین‌کرده در پشت درش.

🔹اگر مرگ هر شاعر بزرگ روز عزای زبان و فرهنگ ملی است از آن‌روست که زبان گوهر فرهنگ است و ذات زبان در هر زمان، در شعر نطفه می‌بندد و شعر خمیرمایه‌ی اندیشه‌ و ادب و آداب و رسوم و سبک ‌زیست و سکنی گزیدن خلق‌ها در دوران های تاریخ است.

🔸سایه‌ی «برگ‌های کنده در آب» روان رودخانه‌ی بزرگ فرهنگ و ادبیات ایران‌زمین و تاریخ تلاش‌های مردم این سرزمین همواره پیدا و پویا و مستدام خواهد ماند.

#هوشنگ_ابتهاج
#عزل_سرا
#یادها
#احسان_شریعتی
@Dr_ehsanshariati
🔷🔸«مسئله»‌ی روز دانشجو چه بود و چیست؟

🖋احسان شریعتی
 
🔸مسئله‌ی ویژه‌ی ۱۶ آذر ۱۳۳۲، «روز دانشجو» و نماد جنبش دانشجویی، تجاوز نیروی نظامی به حریم دانشگاه و پایمال شدن اصل استقلال نهاد آگاهی، فرهنگ، و آموزش بود. این‌که دانشگاه در دفاع از اصل استقلال و آزادی کشور در ماه‌های پس از کودتای انگلیسی-آمریکایی، علیه دولت ملی و مردمی مصدق، همچنان مقاومت می‌کرد، به دلیل استقلال نسبی نهاد دانشگاه بود که از جمله، پیش‌تر در مجلس چهاردهم (بهمن ۱۳۲۳) به پیشنهاد دکتر مصدق، با تصویب تبصره‌ی استقلال عملکرد مالی دانشگاه، خروج دانشگاه از سیطره‌ی به تعبیر او «مفتش وزارت دارایی»، تا حدودی فراهم آمده بود.

🔹در ۶۹مین سالگشت این واقعه و ۴۴ سال پس از وقوع انقلابی علیه استبداد و وابستگی، در حالی که مسئله‌ی خاص استقلال دانشگاه و مداخله‌ی نیروهای شبه‌نظامی و امنیتی در آن همچنان در کشور مطرح است، در تبلیغات رسمی و بنرهای  شهرداری در شهر می‌خوانیم که موضوع اصلی روز دانشجو و شهادت دانشجویان نه دفاع از آزادی و استقلال دانشگاه (و کشور) که صرف «مخالفت با آمریکا» بوده است!

🔸از اتفاق، در روز ۱۶ آذر برخلاف روزهای قبل که ناآرام و صحنه‌ی اعتراضات دانشجویی علیه استبداد و استعمار بود، دانشگاه آرام و دانشجویان در کلاس‌های درس مشغول فراگیری بودند که بناگاه پلیس و نیروی نظامی به بهانه‌ی تمسخر دانشجویان و به قصد بازداشت آنها به کریدور دانشکده‌ی فنی وارد می‌شوند و مدیریت دانشکده به اعتراض زنگ تعطیلی کلاس را به صدا درمی‌آورد و با خروج دانشجویان، اعتراض طبیعی دانشجویان و تیراندازی سربازان رخ می‌دهد. این که قصد نیروی نظامی از این اقدام تحریک‌آمیز چه بوده، در آنزمان مورد تفسیرهای گوناکون قرار می‌گرفت، از جمله این که رژیم کودتا می‌خواسته به قدرت‌های حامی خود ضرورت اعمال اقتدار را به‌دلیل استمرار اعتراضات نشان دهد.

🔹در هر حال و با هر تفسیری و به رغم تغییر موقعیت‌های تاریخی و نظام‌های سیاسی، پیام روز دانشجو دفاع از آزادی و استقلال دانشگاه و از حرمت و حقوق دانشجو بمثابه ی موتور آن نهاد است.

🔸هنگامی که استاد و دانشجو نتوانند در دانشگاه (و همه‌ی جوانان در جامعه) در امنیت و آزادی با «سلاحِ نقد» به بررسی و سنجش وضع موجود و در‌افکندن طرح‌های راهبردی بپردازند، امری که بنابه تعریف جایگاه و کارکرد از جمله وظایف آنها در همه‌ی سپهرها ست، چنان‌که تجربه‌ی تاریخ نشان داد، از ۱۳۳۲ تا ۱۳۵۷، از اقصی نقاط کشور صدای «نقدِ سلاح» برخواهد خاست و به گفتمان یک دوران بدل خواهد گشت و مسئول آن وضعیت نیز بنابه تعریف مسئولان خواند بود.

🔸بزرگداشت راستین روز دانشجو و فراگیری درس‌ها و پاسداشت دستآوردهای آن رخداد تاریخی، آزادی و بازگشت تمامی دانشجویان (و جوانان) و استادان (و فعالان عرصه‌ی فرهنگ و هنر) بازداشت شده و یا از کار برکنارشده در این روزها ست و طرحِ مطالبه‌ و درخواست روشن توقف و قطع مداخله‌ی قدرت‌های سیاسی و امنیتی برون‌دانشگاهی در «حیات دانشگاه و دانشجو» و شناسایی حق استقلال و هویت نهاد آگاهی و فرهنگ، دانش و پژوهش، آموزش‌ و پرورش، و آزادی و امنیت بیان و انتقاد و اعتراض. انسداد این راه روشن گشودن کوره‌راه‌های دشمنی، دشنام‌ و دشنه،‌ خواهد بود...

#آزادی_دانشگاه
#جنبش_دانشجویی
#استقلال_دانشگاه
#یادداشت
#احسان_شریعتی
 @Dr_ehsanshariati
🔴 نسبت دین با سیاست و قدرت؛ ضرورت وجود بدیل و گفتمان ملی

🔷 مصاحبه‌ی ایران فردا با #احسان_شریعتی

🔅الان در حاکمیت دینی #ایران نسبت #دین و #سیاست، دین و #قدرت به چالش تبدیل شده است. #هگل، در کتاب «استقرار شریعت در مذهب #مسیح» می‌گوید، قوانین دینی و شریعت نمی‌توانند، قانون عمومی باشند، بلکه می‌تواند الزامات درونی یک جماعت دینی باشد. اگر این الزام جماعتی هم مسلک تبدیل به #قانون عمومی شود به اجبار و انقیاد می‌انجامد و یا با توجه به اینکه بحث‌های متفاوتی که راجع به جایگاه دین در دنیای جدید وجود دارد. از گرایش‌هایی مثل صحبت از دین پساسکولار و حضور دین در عرصه عمومی و تا گرایش دین در عرصه خصوصی و از  بنیادگراها  که باور به حکومت احکام دینی دارند تا روشنفکرانی مثل دکتر #شریعتی و یا مهندس #بازرگان که دین را موید #آزادی و #دموکراسی و زندگی مسالمت آمیز می‌دانند، هر یک طیفی از نگرش نحوه تجلی دین را نمایندگی می‌کنند، جایگاه دین در جامعه چه خواهد شد؟ با توجه به اتفاقات اخیر، نحوه تجلی دین در سیاست دوباره به چالش کشیده شده به پرسش روز تبدیل شده است با توجه به عدم تعادل‌هایی که چندین بار در ایران تکرار شده است مثل حکومت استبدادی که در پسا مشروطه داشتیم که به گونه‌ای پوشش را اجبار می‌کرد و یا حکومتی فعلی که گونه‌ای دیگر را اجبار می‌کند. با توجه به عدم تعادل‌ها، این نسبت را چگونه می‌توان تعریف کرد که با نقطه تعادل‌های جامعه هم بتواند نسبت برقرار کند؟

🔸احسان شریعتی: #میشل_فوکو، در مورد #انقلاب ایران، زمانی که از او می‌پرسند که چگونه از انقلابی دفاع می‌کنید که حکومت دینی می‌خواهد؟ می‌گوید من منتقد فهم آنها از «حکومت‌» هستم به این معنا که مشکل در درک نادرست از #حکومت است. یعنی حکومت پدیده‌ای است که با دین از نظر ذاتی ممکن است ناسازگار باشد. به این معنا که حکومت یک قدرت منسجم و مجسد است و به تعبیر #ماکس_وبر، «خشونت نهادینه» و قانونی. در دین هم همچون #فلسفه که فیلسوف به نظر کانت و بر خلاف نظر #افلاطون نمی‌تواند شاه شود، به این دلیل که اگر شاه شود دیگر فیلسوف نخواهد بود، چون باید ناظر و ناقد قدرت باشد اما وقتی #شاه شود، مجبور است در مواجهه با بسیاری مصلحت‌ها و زیر پا گذاشتن حقایق قرار گیرد. شاه مجبور است بنا به منطق ماکیاولی قدرت گاه کارهای خلاف اخلاق هم انجام دهد. بنابراین، ذاتاً یک فیلسوف نمی‌تواند شاه شود. در حالی که چنین تصوری در #آریستوکراسی دینی و #تئوکراسی وجود دارد که ما می‌توانیم به عنوان نماینده #خدا بر مردم حکومت کنیم. چه کسی قرار است حکومت کند؟ بهترین‌ها!

▪️از نظر افلاطون، بهترین‌ها همان فیلسوفان هستند. از نظر علمای دینی، ممکن است روحانیون باشند چون اینها با خدا در ارتباط هستند و طبعاً باید بر جاهلان و مردمی که نادان و صغیر هستند حکومت کنند تا مدینه‌ی فاضله را بسازند. اشتباه اینجاست که ذات دین مثل فلسفه است که باید ناقد و ناظر نسبت به نهاد قدرت و ثروت و حتی دانش باشد. فاصله داشته باشد تا بتواند نقش دینی و معنوی و اخلاقی خود را انجام دهد. علت این‌که دین در نهضت‌های گذشته، از #مشروطه و #نهضت_ملی تا انقلاب ۵۷، توانست نقش ایفا کند به این دلیل بود. ولی زمانی که خود در قدرت قرار گرفت، مثل امروز از ایفای نقش اصلی خود عاجز می‌شود. در جنبش اعتراضی فعلی نزد زنان و جوانان شاید هنوز کلام مترقی دینی مسکوت باشد. همان کلام دینی رهایی‌بخشی که همیشه حضور داشته، گویی غایب است. حال آن که ۱۰ سال پیش در جنبش سبز هنوز بحث #مذهب و شعار الله اکبر در پشت بام‌ها مطرح بود!

ا.ف: و دین جایگاه انتقادی خود را از دست داده است؟

🔸ا.ش: دین رهایی‌بخش انتقادی نمود و فعالیت عمده‌ی قبلی را در این جای و گاه هنوز ندارد. جوانان می‌خواهند همه چیز از نو تعریف شود و به قالب‌های سنتی و تابوهای تحمیلی معترض هستند. می‌گویند اینها را نمی‌پذیرند. روایتی که چند دهه در آموزش‌وپرورش و #فرهنگ و مدیریت توسعه‌ی کشور در این اقلیم مسلط بوده در ایجاد #عدالت و جامعه آزاد، نالایقی و عدم کفایت خودش را نشان داده، و این‌که جوانان آن را نفی ‌کنند امری طبیعی است. سوال و مسئله اما این است که که چه بیان دینی و معنوی‌ای برای پشتیبانی از جنبش آزادی و عدالت لازم است؟ اگر بیان دینی غایب باشد، ما به دو قطبی کلاسیک ماقبل مشروطه بین تجدد و سنت (مشروعه‌خواهی) برمی‌گردیم. یعنی مجددا تجددخواهی در برابر سنت‌گرایی قرار می‌گیرد  و خطر این است که تمامیت دین پشتوانه و ذخیره‌ی محافظه‌کاری و #استبداد ‌شود!.....


@Shariati_Group

🔗 مطالعه متن کامل این گزارش
🔹براستی نامِ مناسبِ نظامِ و مناسباتِ «خودویژهٔ» اقتصادی حاکم بر کشور کدامست؟ برخلاف «آدرس‌ عوضی» دادن‌های اقتصاددانان دولت‌گرا یا نولیبرال در صداوسیمای میلی، بی‌نظمی موجود و بحران‌ معیشتی ناشی از آن، مگر بجز محصولِ همگرایی دو رویکرد و تعاملِ میانِ روند اقتصاد بازار سنتی-فقاهتی از سویی و #سرمایه‌داری دلال و رانتی و «خصولتی» شده از دیگرسو، طی دهه‌های گذشته بوده که نگرش‌های حاکم و جهت‌بخش سیاست اقتصادی کشور را شکل می‌داده‌اند؟! و مگر شکاف عمیق طبقاتی #فساد دامن‌گستر حقوقی و قضایی و بحران حاد معیشتی، همه از پیآمدهای اجتماعی این ائتلاف نیستند که از ترکیب جدید میان پیوند قدیمی «حوزه و بازار» با #اقتصاد باز بازار و راست‌گرایی شبه‌مدرن به‌سبکِ #نئو‌لیبرال جملگی در مجموع به‌تعبیری آشفته‌بازارِ «نئوفئودال» کنونی را ساخته‌اند؟

🔹«عدالت» حقوقی و #عدالت_اجتماعی خواست و مطالبهٔ همهٔ جنبش‌های «حق»‌طلبانهٔ عصر جدید (و در کشور ما از صدر #مشروطه تا کنون) بوده است. «آزادی»های سیاسی وجه مدنی همان #عدالت و مبتنی بر حقوق طبیعی بشری و شهروندی است.

📚 برشی از یادداشت #احسان_شریعتی به مناسبت روز #کارگر
@Shariati_Group
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📽 | صحبت‌های دکتر #احسان_شریعتی در مورد نحوه #هجرت و چگونگی #شهادت دکتر #علی_شریعتی

@Shariati_Group
⭕️ دکتر شریعتی و بحث تجربه دموکراسی

🔅بحث «امت و امامت»، نحستین سخنرانی دکتر بوده که در سال ۴۸ در #حسینیه_ارشاد مطرح کرده و همزمان بوده با کنفرانس باندونگ ۱۹۵۵ که کشورهای غیر متعهد و به اصطلاح رها شده از #استعمار و جنبش غیر متعهد ها به رهبری ناصر و تيتو و نهرو و ... آمدند و در آن جا بحث‌هایی مطرح شد. دکتر #شریعتی هم متاثر از نتایج آن بحث‌ها بود که یرایش این مسئله مطرح شد که چگونه در جوامعی که توسعه نیافتند، می‌توانیم #دموکراسی لیبرال صوری را اجرا کنیم اگر بخواهد فقط صوری نماند؟ چون همین دموکراسی لیبرال صوري می‌تواند سلاحی در دست #ارتجاع و #استبداد شود. مثلا با تجربه‌ای که زمان دکتر #مصدق در رأی گیری #انتخابات #مجلس پیش آمد که #فئودال ها آمدند و دهقان ها را بسیج کردند و رای‌سازی کردند، و او شرط با سواد بودن را مطرح کرد.

🔅دکتر شریعتی بحثی دارد به نام «رأی-یا-رأس»، و این که چگونه می‌شود #رأی را به یک رأی آگاهانه‌ی مستقل تبدیل کرد، در یک جامعهٔ نآگاه عقب‌مانده؟ در این جا می‌خواهد نقش #روشنفکر را برجسته کند: یعنی نشان دهد که با آگاهی‌بخشی می‌توان به این جامعه آموزش داد تا بفهمد حقوق‌اش چیست، وظایفش چیست؟ اما در اینجا ابهامی که وجود دارد در این تز یا نظریه است که در آن کشورها به تجربه گذاشته شد، که روشنفکرانِ انقلابی تا اطلاع ثانوی می‌توانند در #قدرت دخالت کنند و آن را در دست بگیرند تا شرایط مساعد برای دموکراسی را بسازند، یک دموکراسی واقعی، یعنی آگاهی را بالا برند. #مردم آموزش ببینند، #مشارکت کنند و به تدریج دموکراسی برقرار شود. این مرحله‌ی گذار قائل شدن، یک ابهام و یک اشکال دارد و آن این است که در خود این آزمون دموکراسی، یعنی تناوب قدرت، همین دور‌های انتخاباتی است که مردم با نامزدها و برنامه‌ها آشنا می‌شوند و آگاهی بخشیده می‌شود. اگر قدرت خود را در معرض #انتخاب عموم نگذارد و #انتخابات دائم برقرار نباشد، اولاً خود قدرت فاسد می‌شود و دوما مردم چگونه آگاه شوند؟

🔅مردم باید تمرین دموکراسی کنند. این تجربه در کشورهای نامبرده ناموفق بود و بعدها دکتر شریعتی در آثار بعدی مانند «بازگشت به خویش» و سایر آثار در این تز و نظر تجدیدنظر می‌کند. یعنی می‌گوید اصلأ روشنفکر نباید در قدرت وارد شود؛ روشنفکر باید فقط زمینه آگاهي‌بخشی را فراهم کند تا از میان مردم رهبران و قهرمانان و نمایندگانی برخیزند که آگاه شده باشند و بتوانند این دموکراسی را تحقق بخشند. این نظریه نهایی شریعتی است، و نکته‌ای که از «امت و امامت» باقی می‌ماند که همچنان معتبر است، به نظر من، خود صورت مسأله است که اصلا #فلسفه سیاسی اسلام و تشیع چیست؟ و این کاری است که شریعتی پس از آراء اهل مدینه فاضله #فارابی و مقدمه #ابن‌خلدون مطرح کرده است. و باید گفت که ما متون اندیشه سیاسی جدی کم داریم. این‌که به شکل ذاتی و مفهومی بیاید و بگوید که هدف سیاست و جامعه مدنی در #اسلام و #تشیع چیست؟ و با اینکه گفتیم اسلام یک #دین سیاسی است، #تاریخ اسلام متفکرین بزرگ سیاسی کم دارد و عجیب است. در حالی که مسیحیت با این که دینی است که می‌گوید باید کار قیصر را به قیصر واگذار کرد یعنی خود را غیرسیاسی می‌داند، بزرگترین متفکرین سیاسی در تاریخ آن به وجود آمده‌اند، هم در عصر قرون وسطا اندیشمندانی داریم مانند خود آگوستین که «شهر خدا» را نوشته تا در قرون وسطای متأخر و اندیشمندانی چون پادوا و که «راه مدرن» را بنا نهادند. این ها اندیشمندان #فلسفه_سیاسی بودند و مفهوم «جامعه مدنی» را به ارمغان آوردند و بعد هم ماكياول و تئوریسین‌های قرارداد اجتماعی و حق طبیعی و تا به امروز، که ما مشابه این متفکرین کم داریم...

🔅اما شریعتی با شجاعت آمد و بدون اینکه بترسد که متهم به راست و چپ شود، گفت صورت مسأله این است. قطعاً این خود نوعی فلسفه سیاسی (اسلام و تشیع) است که با فلسفه سیاسی كلاسيك لیبرال غربی (و سوسیال شرقی) متفاوت است؛ و بویژه در تشیع این دوره‌ها گذرانده شده و البته اجتهادی که شریعتی کرد و دستاورد بزرگ این #کتاب بود، این است که دوره #غیبت که ما در آن بسر می‌بریم، به نحوی دوره دموکراسی است، دوره #مردم_سالاری که رهبریِ فرهمند موروثی دینی یا عقیدتی که ما در تشیع به آن قائل هستیم، با غیبت خود دوران غیبت کبری و راه رأی و مردم‌سالاری را باز می‌کند و نیز در سویهٔ دیگر این‌که علمایی بیایند و آگاهی بخشی کنند تا مردم بتوانند درست انتخاب کنند...

@Shariati_Group

📚 مصاحبه با دکتر #احسان_شریعتی