"... مساله اين است كه برای سرور شهيدان عالم، كه تا لحظه شهادت زنده ميرا و بعد از شهادت زنده جاويد و حی حاضر همه زمانها و زمينها عدهای مرده متحرک، عزاداری میكنند، و نمیفهمند كه اينگونه عزاداری براي مرده ذليلی چون خود او است، نه برای زنده جاويدی چون حسين..."
مجموعه آثار ۷ / شیعه / ص ۱۹
خردورزی
#تشیع_صفوی
✅ @Shariati_Group
https://goo.gl/o2yQQk
مجموعه آثار ۷ / شیعه / ص ۱۹
خردورزی
#تشیع_صفوی
✅ @Shariati_Group
https://goo.gl/o2yQQk
@sokhanranihaa - علی شریعتی - تشیع علوی و تشیع صفوی - کانال سخنرانی…
@sokhanranihaa
🔊 فایل صوتی
سخنرانی معلم شریعتی
با عنوان #تشیع_علوی و #تشیع_صفوی
در تاریخ نهم آبان ۱۳۵۰ در حسینیه ارشاد
✅ @Shariati_Group
سخنرانی معلم شریعتی
با عنوان #تشیع_علوی و #تشیع_صفوی
در تاریخ نهم آبان ۱۳۵۰ در حسینیه ارشاد
✅ @Shariati_Group
✍️ ترس از پیکرهای بیجانتان...!!!
دکتر! بعد از چهل سال جنازهات را به #ایران راه نمیدهند و هنوز امانت ما نزد #امام_موسی_صدر...
و امروز بعد ۴۱ سال بدن بی جان #همسرت را به #حسینه_ارشادی که بیتو هویتی نداشت و ندارد ممنوع کردند!
#تشیع_صفوی همواره غالب است
آری اینچنین شد برادر...
✅ @Shariati_Group
دکتر! بعد از چهل سال جنازهات را به #ایران راه نمیدهند و هنوز امانت ما نزد #امام_موسی_صدر...
و امروز بعد ۴۱ سال بدن بی جان #همسرت را به #حسینه_ارشادی که بیتو هویتی نداشت و ندارد ممنوع کردند!
#تشیع_صفوی همواره غالب است
آری اینچنین شد برادر...
✅ @Shariati_Group
🔆 پروژه شریعتی را چگونه میتوان مفصلبندی نظری کرد؟
🔅 یکی از معضلات جامعه علمی در #ایران در باب #دکتر_علی_شریعتی این است که کاستیهای جامعهی کنونی ایران را تماماً به او نسبت میدهند! ولی این منتقدان لیبرال و نولیبرال (چپ و راست) هیچکدام نمیگویند که پروژه #شریعتی چه است و چه مختصاتی دارد و این مختصات چه نسبتی با "وضع جامعه ایران" به مثابه بخشی از جهان #اسلام دارد.
🔅 ما با منتقدانی روبرو هستیم که "نقد" (Critique) را سامان نمیدهند بل صرفاً در سطح "انتقاد" (Criticism) باقی میمانند و این در سطح ماندن یکی از آفات بنیادینش این است که "مفهومسازی" (Concept-Formation) شکل نمیگیرد و سنتهای فکری سترون و نحیف باقی میمانند.
🔅 اگر بخواهیم پروژهی فکری یا به قول ایمره لاکاتوش، "برنامه پژوهشی" (Reseaech Programme) شریعتی را صورتبندی مفهومی کنیم، چگونه میتوان این مهم را به سرانجام رساند؟
به نظر من، شریعتی (مانند بسیاری از متفکران طراز اول معاصر در جهان اسلام) به این نتیجه رسیده بود که جامعه ایرانی با سه چالش عمده روبرو است که تفکیک آنها به سادگی میسر نیست، بل این سه چالش به انحاء مختلف در تقویم و تقویت و تشدید و تسدید یکدیگر موثر میباشند.
🔅 سه عامل ترمز جامعه #استعمار و #استبداد و #استحمار است. شریعتی این تثلیث را بر گردن جامعه ایرانی (و جهان اسلام و بسیاری از جوامع شرقی و لاتینی) میدید و بر این باور بود که در هر کدام از این ساحاتِ ما نیازمند نقد سیستماتیک و ایجاد #خودآگاهی تاریخی هستیم. البته بسیاری تلاش کردهاند یکی از این سه مولفه را در پروژه شریعتی برجستهتر نمایند ولی آنچه از آثار شریعتی بدست میآید این است که ریشهی استبداد و استعمار در "استحمار" و خودآگاهی وارونه است که موجبات دو دیگر را تشدید میکند و زمینههای ظهور و بروز استبداد و استعمار را فراهم میآورد.
🔅 نکته جالب در گفتمان شریعتی این است که او بر این باور است عامل اصلی همبستگی در جوامع اسلامی "دیانت" است و این #دین اسلام است که این جوامع را متشکل کرده است ولی فهم از دین در این جوامع، منجمله ایران- دچار رکود و رخوت و انجماد شده است و عاملی که باید به جامعه تحرک و پویایی و جهت رهاییبخش ببخشد، خود تبدیل به ترمزی برای توسعه و عقب ماندگی شده است.
🔅 به دیگر سخن، استحمار در جامعه ایران از قِبَلِ ″فهم کاذب″ از دین رخ میدهد و قدرت برای تحمیق تودهها بر این قدرت استحماری دین تکیه میکند و این خود باعث میشود توانایی جامعه برای مقابله با تحولات شتابان جهان کاهش یابد و از این طریق است که پدیدهای بمانند استعمار (نو و کهنه) با همکاری استبداد دمار از روزگار جوامع اسلامی و شرق در میآورد.
🔅 برای فهم جامعه ایران، شریعتی پیشنهاد میکند فهم از دین "اصلاح" شود زیرا چه استبداد و چه استعمار زمانی میتوانند بر گردهی جامعه بنشینند که #جهل مقدس گردد و چه نیرویی غیر از دین در جامعه قدرت این را دارد که جهل را اینچنین تقدیس کند که حتی متفکرانش جرأت نقد آن را نداشته باشند؟
🔅 اما اصلاح دینی در پروژه شریعتی چه مبنایی دارد؟
او بر چهار قلمرو تاکید ویژه دارد:
۱) خوانش مبتنی بر شناخت از اسلام
۲) تمایز بین #تشیع_علوی و #تشیع_صفوی
۳) تمایز تاریخی بین عالِم و روحانی
۴) نقد سازمان روحانیت در جامعه اسلامی و مشخصاً جهان تشیع.
🔅 با خوانش مجموعه آثار دکتر شریعتی میتوان دریافت که بحثهای نظری او در خدمت "اصلاح دینی" و اصلاح دینی برای بازآفرینی الهیات اجتماعیِ رهایی بخشی است که #عدالت و #آزادی و وحدت انسانی را سرلوحه خویش قرار میدهد و این دقیقاً صورتبندی است که شریعتی از مفهوم "توحید" در برابر "شرک" دارد.
🔅 برخلاف الهیات استحماری، #توحید و شرک "یکی بودن خدا" در برابر "چند خدا بودن" نیست؛ بلکه توحید به دنبال «وحدت انسانی» در جامعه است و این سخن بدین معناست که جامعهای که در آن #فقر و فلاکت و گرسنگی و روسپیگری و شکافهای طبقاتی است، جامعهای توحیدی نیست، بل مظهر جامعهی شرک است که در آن از اقتصاد کوثری خبری نیست، بل مناسبات اقتصادیش تکاثری است ولی "عنوان" موسسه اعتباریاش کوثر است! ولی محتوایش تکاثری است.
🔅 هنگامیکه مفصلبندی تئوریک پروژه شریعتی را دقیق بتوانیم صورتبندی کنیم آنگاه میتوان از "چشم انداز شریعتی" وضع جوامع اسلامی و غیر اسلامی را مورد نقد بنیادین قرار داد و افقهای نوین مفهومی گشود. به جای گفتن اینکه شریعتی سوسیالیستی مسلمان بود که باعث از بین رفتن برنامههای توسعهی دوران #پهلوی و مانع جهش بزرگ جامعه ایران گشت! و توهمی جامعه را تحلیل کرد و تخیلی هم شریعتی را مسبب کاستی ها خواند، در عوض بدنبال فهم منطق تحولات جهان اسلام و جامعه ایران برویم و تفهمی، منطق اندیشهی #شریعتی را تفسیر کنیم.
✅ @Shariati_Group
✍ دکتر #سید_جوادمیری
🔅 یکی از معضلات جامعه علمی در #ایران در باب #دکتر_علی_شریعتی این است که کاستیهای جامعهی کنونی ایران را تماماً به او نسبت میدهند! ولی این منتقدان لیبرال و نولیبرال (چپ و راست) هیچکدام نمیگویند که پروژه #شریعتی چه است و چه مختصاتی دارد و این مختصات چه نسبتی با "وضع جامعه ایران" به مثابه بخشی از جهان #اسلام دارد.
🔅 ما با منتقدانی روبرو هستیم که "نقد" (Critique) را سامان نمیدهند بل صرفاً در سطح "انتقاد" (Criticism) باقی میمانند و این در سطح ماندن یکی از آفات بنیادینش این است که "مفهومسازی" (Concept-Formation) شکل نمیگیرد و سنتهای فکری سترون و نحیف باقی میمانند.
🔅 اگر بخواهیم پروژهی فکری یا به قول ایمره لاکاتوش، "برنامه پژوهشی" (Reseaech Programme) شریعتی را صورتبندی مفهومی کنیم، چگونه میتوان این مهم را به سرانجام رساند؟
به نظر من، شریعتی (مانند بسیاری از متفکران طراز اول معاصر در جهان اسلام) به این نتیجه رسیده بود که جامعه ایرانی با سه چالش عمده روبرو است که تفکیک آنها به سادگی میسر نیست، بل این سه چالش به انحاء مختلف در تقویم و تقویت و تشدید و تسدید یکدیگر موثر میباشند.
🔅 سه عامل ترمز جامعه #استعمار و #استبداد و #استحمار است. شریعتی این تثلیث را بر گردن جامعه ایرانی (و جهان اسلام و بسیاری از جوامع شرقی و لاتینی) میدید و بر این باور بود که در هر کدام از این ساحاتِ ما نیازمند نقد سیستماتیک و ایجاد #خودآگاهی تاریخی هستیم. البته بسیاری تلاش کردهاند یکی از این سه مولفه را در پروژه شریعتی برجستهتر نمایند ولی آنچه از آثار شریعتی بدست میآید این است که ریشهی استبداد و استعمار در "استحمار" و خودآگاهی وارونه است که موجبات دو دیگر را تشدید میکند و زمینههای ظهور و بروز استبداد و استعمار را فراهم میآورد.
🔅 نکته جالب در گفتمان شریعتی این است که او بر این باور است عامل اصلی همبستگی در جوامع اسلامی "دیانت" است و این #دین اسلام است که این جوامع را متشکل کرده است ولی فهم از دین در این جوامع، منجمله ایران- دچار رکود و رخوت و انجماد شده است و عاملی که باید به جامعه تحرک و پویایی و جهت رهاییبخش ببخشد، خود تبدیل به ترمزی برای توسعه و عقب ماندگی شده است.
🔅 به دیگر سخن، استحمار در جامعه ایران از قِبَلِ ″فهم کاذب″ از دین رخ میدهد و قدرت برای تحمیق تودهها بر این قدرت استحماری دین تکیه میکند و این خود باعث میشود توانایی جامعه برای مقابله با تحولات شتابان جهان کاهش یابد و از این طریق است که پدیدهای بمانند استعمار (نو و کهنه) با همکاری استبداد دمار از روزگار جوامع اسلامی و شرق در میآورد.
🔅 برای فهم جامعه ایران، شریعتی پیشنهاد میکند فهم از دین "اصلاح" شود زیرا چه استبداد و چه استعمار زمانی میتوانند بر گردهی جامعه بنشینند که #جهل مقدس گردد و چه نیرویی غیر از دین در جامعه قدرت این را دارد که جهل را اینچنین تقدیس کند که حتی متفکرانش جرأت نقد آن را نداشته باشند؟
🔅 اما اصلاح دینی در پروژه شریعتی چه مبنایی دارد؟
او بر چهار قلمرو تاکید ویژه دارد:
۱) خوانش مبتنی بر شناخت از اسلام
۲) تمایز بین #تشیع_علوی و #تشیع_صفوی
۳) تمایز تاریخی بین عالِم و روحانی
۴) نقد سازمان روحانیت در جامعه اسلامی و مشخصاً جهان تشیع.
🔅 با خوانش مجموعه آثار دکتر شریعتی میتوان دریافت که بحثهای نظری او در خدمت "اصلاح دینی" و اصلاح دینی برای بازآفرینی الهیات اجتماعیِ رهایی بخشی است که #عدالت و #آزادی و وحدت انسانی را سرلوحه خویش قرار میدهد و این دقیقاً صورتبندی است که شریعتی از مفهوم "توحید" در برابر "شرک" دارد.
🔅 برخلاف الهیات استحماری، #توحید و شرک "یکی بودن خدا" در برابر "چند خدا بودن" نیست؛ بلکه توحید به دنبال «وحدت انسانی» در جامعه است و این سخن بدین معناست که جامعهای که در آن #فقر و فلاکت و گرسنگی و روسپیگری و شکافهای طبقاتی است، جامعهای توحیدی نیست، بل مظهر جامعهی شرک است که در آن از اقتصاد کوثری خبری نیست، بل مناسبات اقتصادیش تکاثری است ولی "عنوان" موسسه اعتباریاش کوثر است! ولی محتوایش تکاثری است.
🔅 هنگامیکه مفصلبندی تئوریک پروژه شریعتی را دقیق بتوانیم صورتبندی کنیم آنگاه میتوان از "چشم انداز شریعتی" وضع جوامع اسلامی و غیر اسلامی را مورد نقد بنیادین قرار داد و افقهای نوین مفهومی گشود. به جای گفتن اینکه شریعتی سوسیالیستی مسلمان بود که باعث از بین رفتن برنامههای توسعهی دوران #پهلوی و مانع جهش بزرگ جامعه ایران گشت! و توهمی جامعه را تحلیل کرد و تخیلی هم شریعتی را مسبب کاستی ها خواند، در عوض بدنبال فهم منطق تحولات جهان اسلام و جامعه ایران برویم و تفهمی، منطق اندیشهی #شریعتی را تفسیر کنیم.
✅ @Shariati_Group
✍ دکتر #سید_جوادمیری
Telegram
.
⭕️ واکاوی دین پژوهیِ شریعتی با تاکید بر دو مفهوم تشیع علوی و تشیع صفوی
✍ مقاله حاضر این مسئله را مورد بازیابی و بررسی قرار داده که مبنای بحث #شریعتی در گفتمان خویش، از تشیّع چیست. دو مفهوم #تشیّع_علوی و #تشیّع_صفوی در نگاه شریعتی باید در قالب دیالکتیک نهضت و نظام، مفهومسازی شود. او مفاهیم تشیّع علوی و تشیّع صفوی را معادل یا در قالب بحث جامعهشناختیِ تبدیل حرکت به سازمان، مفهومسازی میکند و از اینروی میگوید #تشیّع دارای دو دورۀ کاملاً منفک و جدا از هم است؛ یک دورۀ از قرن اول، که خود، تعبیری از #اسلام حرکت است در برابر اسلام نظام (تسنّن) تا اوایل صفویه، دورۀ نهضت و حرکت #شیعه است و دیگری از دورۀ صفویه تا امروز که دورۀ تبدیل شدن شیعۀ حرکت به شیعۀ نظام است. او معتقد است میتوان قانون تبدیل حرکت به نظام که در جامعهشناسی یک قاعدۀ شناخته شده است را بر سیر تطوّرات تشیّع سوار کرد و از آن برای فهم انحطاط جامعۀ #ایران بهره برد. به سخن دیگر، انحطاط جامعۀ ایرانی در قالب تحولات فرمیک تشیّع، موضوعی است که شریعتی آن را طرح میکند و بهزعم خویش با برساختن مفهوم تشیّع علوی و بازگشت به تشیّع علوی میتوان راههای عبور از انحطاط را بهمثابه یک نقشه راه ترسیم کرد. روش مطالعه در این مقاله، روش تجزیه و تحلیل متون است...
🔗 مقاله کامل در پیوست
📚 دکتر #سیدجواد_میری / دو فصلنامه علمی - پژوهی «جستارهای فلسفه دین» دوره ۹ شماره ۲، پاییز و زمستان ۹۹
✅ @Shariati_Group
✍ مقاله حاضر این مسئله را مورد بازیابی و بررسی قرار داده که مبنای بحث #شریعتی در گفتمان خویش، از تشیّع چیست. دو مفهوم #تشیّع_علوی و #تشیّع_صفوی در نگاه شریعتی باید در قالب دیالکتیک نهضت و نظام، مفهومسازی شود. او مفاهیم تشیّع علوی و تشیّع صفوی را معادل یا در قالب بحث جامعهشناختیِ تبدیل حرکت به سازمان، مفهومسازی میکند و از اینروی میگوید #تشیّع دارای دو دورۀ کاملاً منفک و جدا از هم است؛ یک دورۀ از قرن اول، که خود، تعبیری از #اسلام حرکت است در برابر اسلام نظام (تسنّن) تا اوایل صفویه، دورۀ نهضت و حرکت #شیعه است و دیگری از دورۀ صفویه تا امروز که دورۀ تبدیل شدن شیعۀ حرکت به شیعۀ نظام است. او معتقد است میتوان قانون تبدیل حرکت به نظام که در جامعهشناسی یک قاعدۀ شناخته شده است را بر سیر تطوّرات تشیّع سوار کرد و از آن برای فهم انحطاط جامعۀ #ایران بهره برد. به سخن دیگر، انحطاط جامعۀ ایرانی در قالب تحولات فرمیک تشیّع، موضوعی است که شریعتی آن را طرح میکند و بهزعم خویش با برساختن مفهوم تشیّع علوی و بازگشت به تشیّع علوی میتوان راههای عبور از انحطاط را بهمثابه یک نقشه راه ترسیم کرد. روش مطالعه در این مقاله، روش تجزیه و تحلیل متون است...
🔗 مقاله کامل در پیوست
📚 دکتر #سیدجواد_میری / دو فصلنامه علمی - پژوهی «جستارهای فلسفه دین» دوره ۹ شماره ۲، پاییز و زمستان ۹۹
✅ @Shariati_Group
💢 سرگذشت و سرنوشت حسینیه ارشاد
📌در #حسینیه_ارشاد علاوه بر برنامههای سخنرانی، همزمان برنامههای فرهنگی و هنری نیز مورد نظر دکتر #شریعتی بود و در قسمت زیرزمین این گونه برنامهها همزمان با حضور دانشجویان دنبال میشد. در آن دوره دانشجویانی چون #عبدالعلی_بازرگان، #میرحسین_موسوی، #عبدالحمید_نقرهکار و #محمدعلی_نجفی در این برنامهها مشارکت داشتند و فیلم «سربداران» از جمله تولیدهای هنری این دوره است.
📌در واکنش به استقبال گسترده مخاطبین به جلسات سخنرانی دکتر شریعتی و مواضع صریحی که درقبال #اسلام سنتی و حوزه به تعبیری #تشیع_صفوی با نگاه #جامعه_شناسی خاص خود داشت به تدریج مرحوم استاد #مطهری واکنش نشان داد و نهایتاً پیشنهاد حذف سخنرانیهای دکتر شریعتی را مطرح کردند. البته آقای #میناچی با مشورتی که با همکاران حسینیه ارشاد داشت در قبال این پیشنهاد ایستادگی کرد و در نهایت اواخر سال ۴۹ مرحوم مطهری همکاری خود را با حسینیه ارشاد قطع کرد.
📌از جمله چالشها در سال ۵۸ آقای هادی غفاری با جمعی از همراهان خود به دنبال تسخیر حسینیه ارشاد بودند. آقای میناچی با تدبیر و ارتباطی که با آیتالله مهدوی کنی مسئول کمیتههای #انقلاب_اسلامی داشت از این اقدام جلوگیری کرد و آنها مجبور به ترک حسینیه ارشاد شدند. در این مرحله آقای میناچی امتیازی به آقای مهدوی کنی و دانشگاه امام صادق میدهد و جمعی از نزدیکان ایشان که از افراد شناخته شده بازار بودند در هیئت امناء حسینینه ارشاد قرار میگیرند.
📌حسینیه ارشاد پس از درگذشت مرحوم #ناصر_میناچی کاملاً سرنوشت دیگری پیدا کرده است. در این شرایط مدیریت حسینیه ارشاد در اختیار آقای علیرضا زرین قرار گرفته که از جایگاه مدیریتی و حقوقی مرحوم میناچی برخوردار نیست و تحت تاثیر هیأت امنا و مقامات امنیتی عملاً کلیهی برنامههای گذشته حسینیه #ارشاد متوقف شده است و حسینیه ارشاد دیگر آن هویت فرهنگی و اجتماعی گذشته «روشنفکری دینی» و نقش آگاهی بخشی خود را از دست داده است و با بسته بودن درب حسینیه ارشاد عملاً جامعه روشنفکری امروز از بهرهبرداری امکانات گسترده آن، مطابق نظر بانیان آن به ویژه مرحوم #محمد_همایون، محروم شده است.
📌عملکرد مدیریت جدید حسینیه ارشاد پس از سال ۹۲ و موضعگیری خاص در قبال مراسم خانم دکتر شریعتی، سیاست و دیدگاه جدیدی را نشان میدهد؛ دیدگاهی که برخلاف دیدگاه اسلام رحمانیِ بانیان آن، عملاً دیدگاه اسلام سنتی و فقاهتی را مورد عمل قرار داده است.
✍ یادداشت #محمد_توسلی
📚 نشریه نیمروز - شماره ۱۳ و ۱۴
✅ @Shariati_Group
🆔 @nehzatazadiiran
🔗 مطالعه متن کامل این یادداشت
📌در #حسینیه_ارشاد علاوه بر برنامههای سخنرانی، همزمان برنامههای فرهنگی و هنری نیز مورد نظر دکتر #شریعتی بود و در قسمت زیرزمین این گونه برنامهها همزمان با حضور دانشجویان دنبال میشد. در آن دوره دانشجویانی چون #عبدالعلی_بازرگان، #میرحسین_موسوی، #عبدالحمید_نقرهکار و #محمدعلی_نجفی در این برنامهها مشارکت داشتند و فیلم «سربداران» از جمله تولیدهای هنری این دوره است.
📌در واکنش به استقبال گسترده مخاطبین به جلسات سخنرانی دکتر شریعتی و مواضع صریحی که درقبال #اسلام سنتی و حوزه به تعبیری #تشیع_صفوی با نگاه #جامعه_شناسی خاص خود داشت به تدریج مرحوم استاد #مطهری واکنش نشان داد و نهایتاً پیشنهاد حذف سخنرانیهای دکتر شریعتی را مطرح کردند. البته آقای #میناچی با مشورتی که با همکاران حسینیه ارشاد داشت در قبال این پیشنهاد ایستادگی کرد و در نهایت اواخر سال ۴۹ مرحوم مطهری همکاری خود را با حسینیه ارشاد قطع کرد.
📌از جمله چالشها در سال ۵۸ آقای هادی غفاری با جمعی از همراهان خود به دنبال تسخیر حسینیه ارشاد بودند. آقای میناچی با تدبیر و ارتباطی که با آیتالله مهدوی کنی مسئول کمیتههای #انقلاب_اسلامی داشت از این اقدام جلوگیری کرد و آنها مجبور به ترک حسینیه ارشاد شدند. در این مرحله آقای میناچی امتیازی به آقای مهدوی کنی و دانشگاه امام صادق میدهد و جمعی از نزدیکان ایشان که از افراد شناخته شده بازار بودند در هیئت امناء حسینینه ارشاد قرار میگیرند.
📌حسینیه ارشاد پس از درگذشت مرحوم #ناصر_میناچی کاملاً سرنوشت دیگری پیدا کرده است. در این شرایط مدیریت حسینیه ارشاد در اختیار آقای علیرضا زرین قرار گرفته که از جایگاه مدیریتی و حقوقی مرحوم میناچی برخوردار نیست و تحت تاثیر هیأت امنا و مقامات امنیتی عملاً کلیهی برنامههای گذشته حسینیه #ارشاد متوقف شده است و حسینیه ارشاد دیگر آن هویت فرهنگی و اجتماعی گذشته «روشنفکری دینی» و نقش آگاهی بخشی خود را از دست داده است و با بسته بودن درب حسینیه ارشاد عملاً جامعه روشنفکری امروز از بهرهبرداری امکانات گسترده آن، مطابق نظر بانیان آن به ویژه مرحوم #محمد_همایون، محروم شده است.
📌عملکرد مدیریت جدید حسینیه ارشاد پس از سال ۹۲ و موضعگیری خاص در قبال مراسم خانم دکتر شریعتی، سیاست و دیدگاه جدیدی را نشان میدهد؛ دیدگاهی که برخلاف دیدگاه اسلام رحمانیِ بانیان آن، عملاً دیدگاه اسلام سنتی و فقاهتی را مورد عمل قرار داده است.
✍ یادداشت #محمد_توسلی
📚 نشریه نیمروز - شماره ۱۳ و ۱۴
✅ @Shariati_Group
🆔 @nehzatazadiiran
🔗 مطالعه متن کامل این یادداشت
Telegraph
سرگذشت و سرنوشت حسینیه ارشاد
ایده حسینیه ارشاد در شرایط اجتماعی – سیاسی پس از خرداد 42 که فضای سیاسی ایران بسته شد، مطرح و اجرایی گردید و نقش مهمی در آگاهی بخشی جامعه ایران ایفاء کرد. این همان شرایطی است که زمینه سازماندهی همه گروه های اجتماعی- سیاسی اعم از مسلمان و غیر مسلمان در داخل…
🔰خوانشی از جدال تاریخی و درونی مذهب شیعه و تمایز اسلام صرفاً فرهنگی با اسلام مکتبی و توحیدی
"تشیع مصلحت"، #تشیع_صفوی است و در برابرش #تشیع_علوی که "تشیع حقیقت" است. همیشه #مصلحت، روپوش دروغین زیبایی بوده است، تا دشمنان"حقیقت"، #حقیقت را در درونش مدفون کنند. و همیشه "مصلحت" تیغ شرعی بوده است تا حقیقت را رو به #قبله ذبح کنند. که مصلحت همیشه مونتاژ #دین و #دنیا بوده است.
...آنچه گفتی حقیقت است، راست میگویی، خوب تحلیل کردی و نظریهات "کاملا نظریه #اسلام است" اما! ...مصلحت نیست.
این منطق کیست؟ این مصلحتاندیش و منطقش، دشمن و مخالف #علی است، و با همین ابزار و ضربه است که علی، خانهنشین میشود و هنوز هم همین "مصلحت نیست"ها را چون سدی در برابر همهی جنبشها و کوششها میبینیم.
میگوید: "فلان #کتاب پر از روایت مجعول است، افکار را خراب میکند، ضررش از هر کتاب ردیهای برای عقاید #مردم این زمان بیشتر است..." میپرسیم: "پس بفرمایید تا مردم بدانند و با خواندنش منحرف نشوند، جوانان نخوانند تا با خواندنش به اسلام بدبین نشوند!" بله ، ولی ... خوب ... مصلحت نیست!
میگوید: "سینهزنی و قمهزنی و تیغزنی و جریدهکشی و نعشبندی و این حرکات با اسلام سازگار نیست، لخت شدن مردها در انظار، آسیب زدن به بدن، شرعاً جایز نیست"، میگوییم: "پس اعلام بفرمایید تا نکنند، مخالفان اسلام و تشیع نبینند، شما خودتان درستش کنید تا دیگران جور دیگری جمعش نکنند..." مىفرماید: "بله، ولی... مصلحت نیست"
اعتراف میکند که: "این جور وعظ و تبلیغ دیگر برای این زمان مؤثر نیست، در برابر هجوم تبلیغات غیرمذهبی و ضد مذهبی و مجهز به آخرین وسائل ارتباطی و آموزشی و تبلیغی و شیوههای هنری و فنی و علمی جدید نمیتواند مقاومت کند و از اسلام دفاع اثربخشی کند، باید #فیلم را، #تلویزیون را، #تئأتر را، #رادیو را در خدمت بیان جدید #مذهب آورد..."
خوشحال میشوی از اینهمه روشنبینی و هوشیاری و احساس زمان و نیاز زمان و قدرت نقد تحلیل اجتماعی و پیشنهاد میکنی که: "اشکالی ندارد ما حاضریم هر کاری از دستمان برآید در این راه انجام دهیم." بلافاصله: "بله، ولی هنوز زود است، فعلاً مصلحت نیست، مصلحت نیست ، مصلحت نیست ، مصلحت نیست...
آری، حقیقت نیست اما مصلحت است، حقیقت است اما مصلحت نیست. و این است شعار «تشیع مصلحت»...
"تشیع مصلحت"، نابود کننده "تشیع حقیقت" است، همچنانکه در #تاریخ اسلام، "اسلام حقیقت"، قربانی "اسلام مصلحت" شد، که آغاز نبرد میان مصلحت و حقیقت در سقیفه بود، و مصلحت پیروز شد و از همانجا، همچنان ادامه دارد و همچون دو خطی که از یک نقطه آغاز میشود و با زاویه یک درجهای از هم دور میشوند و هر چه میگذرد فاصله بیشتر میشود و بیشتر تا فاصله حقیقت و مصلحت، میشود فاصله #ظلم و #عدل، #امامت و #استبداد، جمود و #اجتهاد، ذلت و عزت...، یعنی گذشته و حال...
این است که برای گریز از تمامی مسئولیتهای شیعه بودن (مذهب مسئولیت) راه حلهایی ساختهاند و میسازند، تا خوابشان نیاشوبد. من که تمام عمر شاهد قربانی شدن و پایمال شدن حقیقتها، بوسیله انسانهای مصلحت پرست بودهام، در مورد "مصلحت" عقده پیدا کردهام و اعتقاد یافتهام که:
هیچ چیز غیر از حقیقت، مصلحت نیست
✅ @Shariati_Group
📚معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۹ / تشیع علوی و تشیع صفوی
"تشیع مصلحت"، #تشیع_صفوی است و در برابرش #تشیع_علوی که "تشیع حقیقت" است. همیشه #مصلحت، روپوش دروغین زیبایی بوده است، تا دشمنان"حقیقت"، #حقیقت را در درونش مدفون کنند. و همیشه "مصلحت" تیغ شرعی بوده است تا حقیقت را رو به #قبله ذبح کنند. که مصلحت همیشه مونتاژ #دین و #دنیا بوده است.
...آنچه گفتی حقیقت است، راست میگویی، خوب تحلیل کردی و نظریهات "کاملا نظریه #اسلام است" اما! ...مصلحت نیست.
این منطق کیست؟ این مصلحتاندیش و منطقش، دشمن و مخالف #علی است، و با همین ابزار و ضربه است که علی، خانهنشین میشود و هنوز هم همین "مصلحت نیست"ها را چون سدی در برابر همهی جنبشها و کوششها میبینیم.
میگوید: "فلان #کتاب پر از روایت مجعول است، افکار را خراب میکند، ضررش از هر کتاب ردیهای برای عقاید #مردم این زمان بیشتر است..." میپرسیم: "پس بفرمایید تا مردم بدانند و با خواندنش منحرف نشوند، جوانان نخوانند تا با خواندنش به اسلام بدبین نشوند!" بله ، ولی ... خوب ... مصلحت نیست!
میگوید: "سینهزنی و قمهزنی و تیغزنی و جریدهکشی و نعشبندی و این حرکات با اسلام سازگار نیست، لخت شدن مردها در انظار، آسیب زدن به بدن، شرعاً جایز نیست"، میگوییم: "پس اعلام بفرمایید تا نکنند، مخالفان اسلام و تشیع نبینند، شما خودتان درستش کنید تا دیگران جور دیگری جمعش نکنند..." مىفرماید: "بله، ولی... مصلحت نیست"
اعتراف میکند که: "این جور وعظ و تبلیغ دیگر برای این زمان مؤثر نیست، در برابر هجوم تبلیغات غیرمذهبی و ضد مذهبی و مجهز به آخرین وسائل ارتباطی و آموزشی و تبلیغی و شیوههای هنری و فنی و علمی جدید نمیتواند مقاومت کند و از اسلام دفاع اثربخشی کند، باید #فیلم را، #تلویزیون را، #تئأتر را، #رادیو را در خدمت بیان جدید #مذهب آورد..."
خوشحال میشوی از اینهمه روشنبینی و هوشیاری و احساس زمان و نیاز زمان و قدرت نقد تحلیل اجتماعی و پیشنهاد میکنی که: "اشکالی ندارد ما حاضریم هر کاری از دستمان برآید در این راه انجام دهیم." بلافاصله: "بله، ولی هنوز زود است، فعلاً مصلحت نیست، مصلحت نیست ، مصلحت نیست ، مصلحت نیست...
آری، حقیقت نیست اما مصلحت است، حقیقت است اما مصلحت نیست. و این است شعار «تشیع مصلحت»...
"تشیع مصلحت"، نابود کننده "تشیع حقیقت" است، همچنانکه در #تاریخ اسلام، "اسلام حقیقت"، قربانی "اسلام مصلحت" شد، که آغاز نبرد میان مصلحت و حقیقت در سقیفه بود، و مصلحت پیروز شد و از همانجا، همچنان ادامه دارد و همچون دو خطی که از یک نقطه آغاز میشود و با زاویه یک درجهای از هم دور میشوند و هر چه میگذرد فاصله بیشتر میشود و بیشتر تا فاصله حقیقت و مصلحت، میشود فاصله #ظلم و #عدل، #امامت و #استبداد، جمود و #اجتهاد، ذلت و عزت...، یعنی گذشته و حال...
این است که برای گریز از تمامی مسئولیتهای شیعه بودن (مذهب مسئولیت) راه حلهایی ساختهاند و میسازند، تا خوابشان نیاشوبد. من که تمام عمر شاهد قربانی شدن و پایمال شدن حقیقتها، بوسیله انسانهای مصلحت پرست بودهام، در مورد "مصلحت" عقده پیدا کردهام و اعتقاد یافتهام که:
هیچ چیز غیر از حقیقت، مصلحت نیست
✅ @Shariati_Group
📚معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۹ / تشیع علوی و تشیع صفوی
Telegram
.