در خبرها آمده: مولوی عبدالحمید، امامجمعه اهل سنت زاهدان در نامهای به رئیس قوه قضاییه با اشاره به وضعیت بیماری #نرگس_محمدی در زندان زنجان خواهان اعطای «مرخصی استعلاجی» به این کنشگر مدنی شد.
✓ هنوز از #روحانیت_شیعه و ائمه جمعه آن، کسی جرأت نکرده چنین مطالبهای طرح کند!
✍ وحید هروآبادی
✅ @Shariati_Group
✓ هنوز از #روحانیت_شیعه و ائمه جمعه آن، کسی جرأت نکرده چنین مطالبهای طرح کند!
✍ وحید هروآبادی
✅ @Shariati_Group
⚜ طنزِ حافظ
چه طنزی بالاتر از این که کسی با عالیترین اسلوب بیانِ هنری خویش این چنین تناقضی را تصویر کند:
فقیه مدرسه دی مست بود و فتوی داد
که مِی حرام ولی بِهْ ز مالِ اوقاف است
کوشش #حافظ برای تصویرِ هنری اجتماعِ نقیضین در ساخت جامعه و نشان دادن این که یکی از دو سوی این تناقض را عنصری از عناصر #مذهب تشکیل میدهد، بازگشتن به جنبهٔ سیاسی شعر اوست. شعرِ حافظ، در تاریخِ ادبیاتِ #ایران، از سیاسیترین شعرهاست. حتماً خوانندگان مقام شعر را در حدّ منظومات #سیاسی بعضی گویندگان قدیم و جدید پایین نخواهند آورد.
اما چرا این شعر سیاسی، طنز خویش را همواره به عنصری از عناصر مذهب گره میزند؟
زیرا حکومت عصر، قدرتِ خویش را به مذهب و عناصر اعتقادی مردم گره زده است و در عمل بیش از حکومتهای دیگر از زبان مذهب و از نیروی اعتقاد مردم میخواهد به نفعِ خویش استفاده کند. این یک واقعیت انکارناپذیر است که حاکمیت، در طول #تاریخِ ایران، همواره حاکمیت مذهبی بوده است: «الملک و الدّین توأمان» از گفتههای عصر ساسانیست.
همواره حکومتها متکی به #روحانیت بودهاند؛ حتی لامذهبترین حکّام، باز برای ادامهٔ قدرت خویش، به گونهای، به مذهب و روحانیت باج میدادهاند.
تصوّر من بر آن است که عصرِ حافظ، به ویژه روزگار امیر مبارزالدّین، یکی از نمونههای برجستهٔ این ویژگی در تاریخ است:
اوج بهرهوری حاکمیت از نیروی «تعصب مذهبی» برای ایجاد فشار و سرکوب نیروهای مخالف.
طبیعی است که در چنین شرایط تاریخی طنز شاعر که ناظر بر تناقضهای داخل نظام اجتماعی و سیاسی و ساختار حکومت است، متوجه اهرمِ قدرتِ عصر، که همانا مذهب است، میشود.
✍ #محمدرضا_شفیعیکدکنی
📚 این کیمیای هستی (دربارهٔ حافظ)، جلد ۱، ص ۱۹۱–۱۹۰، تهران: ۱۳۹۶
✅ @Shariati_Group
چه طنزی بالاتر از این که کسی با عالیترین اسلوب بیانِ هنری خویش این چنین تناقضی را تصویر کند:
فقیه مدرسه دی مست بود و فتوی داد
که مِی حرام ولی بِهْ ز مالِ اوقاف است
کوشش #حافظ برای تصویرِ هنری اجتماعِ نقیضین در ساخت جامعه و نشان دادن این که یکی از دو سوی این تناقض را عنصری از عناصر #مذهب تشکیل میدهد، بازگشتن به جنبهٔ سیاسی شعر اوست. شعرِ حافظ، در تاریخِ ادبیاتِ #ایران، از سیاسیترین شعرهاست. حتماً خوانندگان مقام شعر را در حدّ منظومات #سیاسی بعضی گویندگان قدیم و جدید پایین نخواهند آورد.
اما چرا این شعر سیاسی، طنز خویش را همواره به عنصری از عناصر مذهب گره میزند؟
زیرا حکومت عصر، قدرتِ خویش را به مذهب و عناصر اعتقادی مردم گره زده است و در عمل بیش از حکومتهای دیگر از زبان مذهب و از نیروی اعتقاد مردم میخواهد به نفعِ خویش استفاده کند. این یک واقعیت انکارناپذیر است که حاکمیت، در طول #تاریخِ ایران، همواره حاکمیت مذهبی بوده است: «الملک و الدّین توأمان» از گفتههای عصر ساسانیست.
همواره حکومتها متکی به #روحانیت بودهاند؛ حتی لامذهبترین حکّام، باز برای ادامهٔ قدرت خویش، به گونهای، به مذهب و روحانیت باج میدادهاند.
تصوّر من بر آن است که عصرِ حافظ، به ویژه روزگار امیر مبارزالدّین، یکی از نمونههای برجستهٔ این ویژگی در تاریخ است:
اوج بهرهوری حاکمیت از نیروی «تعصب مذهبی» برای ایجاد فشار و سرکوب نیروهای مخالف.
طبیعی است که در چنین شرایط تاریخی طنز شاعر که ناظر بر تناقضهای داخل نظام اجتماعی و سیاسی و ساختار حکومت است، متوجه اهرمِ قدرتِ عصر، که همانا مذهب است، میشود.
✍ #محمدرضا_شفیعیکدکنی
📚 این کیمیای هستی (دربارهٔ حافظ)، جلد ۱، ص ۱۹۱–۱۹۰، تهران: ۱۳۹۶
✅ @Shariati_Group
Forwarded from آزاد | Azad
چرا اغلب روحانیون و روشنفکران با دکتر #علی_شریعتی مخالف بودند؟ آیا اندیشه شریعتی گرهگشای جامعه امروز ماست؟
#شریعتی #مطهری #سید_محمدحسین_تهرانی #عبدالکریمی #سروش #ملکیان #محدثی #روحانیت #اسلام_منهای_روحانیت #روشنفکری_دینی #پروتستانیسم_اسلامی
🆔 @AzadFekriSchool
#شریعتی #مطهری #سید_محمدحسین_تهرانی #عبدالکریمی #سروش #ملکیان #محدثی #روحانیت #اسلام_منهای_روحانیت #روشنفکری_دینی #پروتستانیسم_اسلامی
🆔 @AzadFekriSchool
🔴 نگاهی به یک کتاب
اندیشه نامه و راهنامه علامه محمدرضا حکیمی
کتاب «راه خورشیدی» نوشته استاد #محمد_اسفندیاری، اندیشه نامه و راه نامه استاد #محمدرضا_حکیمی است که در آن به تفسیرِ آرا وی میپردازد.
این کتاب در چندین بخش تا حد ممکن به شناخت جوانب اندیشه و عمل ایشان پرداخته و ضمنأ سوالات و ابهاماتی را از متن آثار و تحلیل اندیشه ایشان باز کرده است. وی با تفحص در آثار او خلاصهای از دغدغهها و عقايد و مضامين آثار ایشان را بيان داشته كه برخی از آنها عبارت اند از: دعوت به شناخت #تشیع، #مکتب_تفکیک، #عدالت، #انقلاب ، #روحانیت و مرجعیت و ...
او در مقدمه کتاب درباره شخصیت بی بدیل علامه محمدرضا حکیمی اینگونه مینویسد:
"شناخت کسی که مانند هیچکس نیست، دشوار است و بالطبع و بالتبع، نوشتن در باره او. کسی که «وجود مکرر» دیگران نیست و نه به گذشتگان میماند و نه به همروزگاران، هم دیریاب است و هم نابختیار. چه، با قالبها و کلیشهها و پیمانههای موجود نمیتوان او را شناساند و ضرابخانه #فرهنگ و ادب برای او واژه و اصطلاحی نزده است. وی را به هر طبقه و صنف که منسوب کنیم، با آن متفاوت است و به هر کس که تشبیه کنیم، از او ممتاز. و آنچه این دشواری را دو چندان میکند، این است که او هیچگاه حدیث نفس نکرده و از خویش سخن نگفته و خود را نمایانده و در سایه - روشن میزیَد."
این کتاب به علاقمندان و منتقدان علامه حکیمی موکدا توصیه میشود. چراکه لازمه هر نقد و تعریف و تحلیل از یک شخصیت، شناخت آن شخصیت است و کتاب راه خورشیدی به خوبی و درستی به ابعاد شخصیت و آرا ایشان پرداخته است.
✅ @Shariati_Group
🆔 @ostadhakimi
اندیشه نامه و راهنامه علامه محمدرضا حکیمی
کتاب «راه خورشیدی» نوشته استاد #محمد_اسفندیاری، اندیشه نامه و راه نامه استاد #محمدرضا_حکیمی است که در آن به تفسیرِ آرا وی میپردازد.
این کتاب در چندین بخش تا حد ممکن به شناخت جوانب اندیشه و عمل ایشان پرداخته و ضمنأ سوالات و ابهاماتی را از متن آثار و تحلیل اندیشه ایشان باز کرده است. وی با تفحص در آثار او خلاصهای از دغدغهها و عقايد و مضامين آثار ایشان را بيان داشته كه برخی از آنها عبارت اند از: دعوت به شناخت #تشیع، #مکتب_تفکیک، #عدالت، #انقلاب ، #روحانیت و مرجعیت و ...
او در مقدمه کتاب درباره شخصیت بی بدیل علامه محمدرضا حکیمی اینگونه مینویسد:
"شناخت کسی که مانند هیچکس نیست، دشوار است و بالطبع و بالتبع، نوشتن در باره او. کسی که «وجود مکرر» دیگران نیست و نه به گذشتگان میماند و نه به همروزگاران، هم دیریاب است و هم نابختیار. چه، با قالبها و کلیشهها و پیمانههای موجود نمیتوان او را شناساند و ضرابخانه #فرهنگ و ادب برای او واژه و اصطلاحی نزده است. وی را به هر طبقه و صنف که منسوب کنیم، با آن متفاوت است و به هر کس که تشبیه کنیم، از او ممتاز. و آنچه این دشواری را دو چندان میکند، این است که او هیچگاه حدیث نفس نکرده و از خویش سخن نگفته و خود را نمایانده و در سایه - روشن میزیَد."
این کتاب به علاقمندان و منتقدان علامه حکیمی موکدا توصیه میشود. چراکه لازمه هر نقد و تعریف و تحلیل از یک شخصیت، شناخت آن شخصیت است و کتاب راه خورشیدی به خوبی و درستی به ابعاد شخصیت و آرا ایشان پرداخته است.
✅ @Shariati_Group
🆔 @ostadhakimi
Telegram
.
🔷 در نقد روس پرستی و آمریکا پرستی
♦جنگ را باید بدون هیچ پیش شرطی محکوم کرد. این مشکلی است که #روس پرستها و #آمریکا پرستها دارند. یکی بر کشتار مردم #اوکراین چشم میبندد و دیگری چنان از وقوع جنگ در قرن بیست و یکم تعجب میکند که گویی کشتار کودکان یمنی و تداوم اشغال اراضی #فلسطین را نمیبیند..!
عینک #ایدئولوژی است که باعث میشود بین کودک سوری و یمنی فرق گذاشته شود. یا درباره فلسطین رگ غیرت پاره شود اما گویی ظلمی به نام تبعیض سیستماتیک علیه آیغورهای #چین وجود ندارد. عینک روس پرستی و آمریکاپرستی فقط قسمتی از واقعیت را میبیند، در نتیجه گاهی در مقام مدافع جنگ ظاهر میشود و گاهی در مقام منتقد جنگ.
♦روس پرستی و آمریکاپرستی دو بازنمایی از عدم تعادل از "ایرانی بودن" است. یکی به خاطر توهین نابجای سفیر چین و تحقیر رئیس دولت در #مسکو رگ گردن پاره میکند اما #کودتای سیا CIA و MIX #لندن علیه دولت #مصدق را توجیه میکند. دیگری مخالف صدردرصد کودتاست اما هنوز دلبسته برآمدن استالینی دیگر در نزدیکی مرزهای کشور است. این دو گونه نگاه به جهان از عدم تعادل در رنجند و در طول #تاریخ به #ایران زخم زدهاند. حالا که #پوتین نقض حاکمیت ملی یک کشور کرده عدهای آشکارا و پنهان خوشحالند. چرا..؟
♦چون مسأله اینها نه #ایران که #ناتو است. برایشان هم فرقی ندارد روزی خرس بیدار شده روسی هوس فتح مجدد بخشی دیگر از کشور کند همچنانکه وقتی مصدق امتیاز شیلات شمال را تمدید نکرد بر او شوریدند و در جریان ملی شدن صنعت #نفت از اعطای امتیاز نفت شمال به #شوروی دفاع کردند.
♦️این تفکر روس پرستی در حاکمیت فعلی رسوخ یافته. زبان وزیر خارجهاش در محکومیت نقض حاکمیت ملی یک کشور الکن است. نقطه مقابل آنها وادادگان به آمریکاست. کرمیت #روزولت در #کودتای_۳۲ پولی که خرج کرد بسیار کمتر از بودجه مصوب بود چون قیمت #دربار و #روحانیت مرتجع و اوباش بی مخ خیلی ارزان بود...
♦درحالی که اوکراین زیر توپ و بمب و چکمه روس در حال له شدن است، در محکومیت #جنگ نباید تردید کرد، اما این رخداد پیام دیگری هم دارد که یک #ملت باید قدرت کافی برای دفاع از خود داشته باشد. روس پرستی و آمریکا پرستی؛ روس ستیزی و آمریکا ستیزی؛ همه مانع از افزایش قدرت ملی هستند. بخصوص اینکه در کانتکست #دیکتاتوری زیست کنیم که به جای #مردم به باتوم تکیه میکند. بر سر شهروندش میزند اما تحقیر پوتینی را میپذیرد. "ایران مدنی" در جنگل بینالملل پیش از همه باید بر قدرت شهروندان مستقل و منتقد با روحیه توسعهگرا تکیه کند که مسالهشان نه کاخ سفید یا کرملین؛ نه ناتو یا اتحاد با شرق، که توسعهی ایران باشد.
محافظت از جهان ایرانی، در جنگل بینالملل...
✍️ #مجتبی_نجفی
✅ @Shariati_Group
♦جنگ را باید بدون هیچ پیش شرطی محکوم کرد. این مشکلی است که #روس پرستها و #آمریکا پرستها دارند. یکی بر کشتار مردم #اوکراین چشم میبندد و دیگری چنان از وقوع جنگ در قرن بیست و یکم تعجب میکند که گویی کشتار کودکان یمنی و تداوم اشغال اراضی #فلسطین را نمیبیند..!
عینک #ایدئولوژی است که باعث میشود بین کودک سوری و یمنی فرق گذاشته شود. یا درباره فلسطین رگ غیرت پاره شود اما گویی ظلمی به نام تبعیض سیستماتیک علیه آیغورهای #چین وجود ندارد. عینک روس پرستی و آمریکاپرستی فقط قسمتی از واقعیت را میبیند، در نتیجه گاهی در مقام مدافع جنگ ظاهر میشود و گاهی در مقام منتقد جنگ.
♦روس پرستی و آمریکاپرستی دو بازنمایی از عدم تعادل از "ایرانی بودن" است. یکی به خاطر توهین نابجای سفیر چین و تحقیر رئیس دولت در #مسکو رگ گردن پاره میکند اما #کودتای سیا CIA و MIX #لندن علیه دولت #مصدق را توجیه میکند. دیگری مخالف صدردرصد کودتاست اما هنوز دلبسته برآمدن استالینی دیگر در نزدیکی مرزهای کشور است. این دو گونه نگاه به جهان از عدم تعادل در رنجند و در طول #تاریخ به #ایران زخم زدهاند. حالا که #پوتین نقض حاکمیت ملی یک کشور کرده عدهای آشکارا و پنهان خوشحالند. چرا..؟
♦چون مسأله اینها نه #ایران که #ناتو است. برایشان هم فرقی ندارد روزی خرس بیدار شده روسی هوس فتح مجدد بخشی دیگر از کشور کند همچنانکه وقتی مصدق امتیاز شیلات شمال را تمدید نکرد بر او شوریدند و در جریان ملی شدن صنعت #نفت از اعطای امتیاز نفت شمال به #شوروی دفاع کردند.
♦️این تفکر روس پرستی در حاکمیت فعلی رسوخ یافته. زبان وزیر خارجهاش در محکومیت نقض حاکمیت ملی یک کشور الکن است. نقطه مقابل آنها وادادگان به آمریکاست. کرمیت #روزولت در #کودتای_۳۲ پولی که خرج کرد بسیار کمتر از بودجه مصوب بود چون قیمت #دربار و #روحانیت مرتجع و اوباش بی مخ خیلی ارزان بود...
♦درحالی که اوکراین زیر توپ و بمب و چکمه روس در حال له شدن است، در محکومیت #جنگ نباید تردید کرد، اما این رخداد پیام دیگری هم دارد که یک #ملت باید قدرت کافی برای دفاع از خود داشته باشد. روس پرستی و آمریکا پرستی؛ روس ستیزی و آمریکا ستیزی؛ همه مانع از افزایش قدرت ملی هستند. بخصوص اینکه در کانتکست #دیکتاتوری زیست کنیم که به جای #مردم به باتوم تکیه میکند. بر سر شهروندش میزند اما تحقیر پوتینی را میپذیرد. "ایران مدنی" در جنگل بینالملل پیش از همه باید بر قدرت شهروندان مستقل و منتقد با روحیه توسعهگرا تکیه کند که مسالهشان نه کاخ سفید یا کرملین؛ نه ناتو یا اتحاد با شرق، که توسعهی ایران باشد.
محافظت از جهان ایرانی، در جنگل بینالملل...
✍️ #مجتبی_نجفی
✅ @Shariati_Group
🔰 چرا اختلافهای فرهنگی به دوقطبیهای سیـاسی میانجامد؟
🔅#دوقطبی به معنی تعارض یا پدید آمدن تشتت در افکار عمومی است؛ یعنی زمانی در جامعه دوقطبی به وجود میآید که یک گروه سیاسی یا اجتماعی درباره مسالهای به زیر گروههای مخالف تقسیم میشود. البته دوقطبی بیشتر در حوزه سیاسی اتفاق میافتد که همان تعارضها و تضادهای سیاسی است، اما عوارض و پیامدهای آن در #فرهنگ و #اجتماع قابل مشاهده است. به هرترتیب اصطلاح دوقطبی در جامعه ما به امروز و فردا مربوط نمیشود و واژهای تاریخی محسوب میشود؛ یعنی در دورههای گذشته هم ما شاهد آن بودهایم. برای نمونه در دوره #پهلوی، دوقطبی #انقلاب و #استکبار به وجود آمد و در سالهای بعد هم ما در حوزههای مختلف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی بارها و بارها شاهد این امر بودهایم که دوقطبی #اعتدال و #افراط، دوقطبی موافقان و مخالفان #برجام، دوقطبی #حجاب و بیحجابی و... از نمونههای بارز آن بودهاند.
🔅میتوان دوقطبی شدن را یکی از مهمترین مسایل اکنون جامعهی ایرانی دانست که برخی این دوقطبی را ناشی از تنوع گفتمانی، شماری دیگر نشأت گرفته از #جامعهشناسی مردم و عدهای برگرفته از عوام فریبی میدانند.
🔅آغاز مواجهه انسان ایرانی با تغییر و تحولات تمدنی جدید را به صورت عینی، باید از دوره #قاجار دانست که #تمدن غرب در ابعاد سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی در جامعه ایرانی تاثیرگذار شد. دکتر #سیدجواد_میری جامعهشناس در گفتوگو با ایرنا معتقد است که این امر از دوران #صفویه آغاز و در اواسط دوران #ناصرالدین #شاه قاجار به اوج خودش میرسد و باعث شکافهای عظیم و سترگی در نهادهای مهم تاریخی جامعه #ایران میشود.
🔅یکی حوزه #قدرت که با عنوان #سلطنت صورتبندی میشد، دیگری نهاد #دین که با عنوان نهاد #روحانیت #شیعه و حوزههای علمیه قابل مشاهده بود و دیگری هم نهاد خانواده بود؛ یعنی نهادی که به جامعهی ایران انسجام درونی میداد. مواجهه جامعه ایرانی با تغییر و تحولات تقریباً تاریخی، آرام و کُند بود، اما در اواسط دوران ناصری شدت گرفت و باعث شد تا شکل، شمایل، جایگاه و نقش این سه عنصر مهم تغییر یابد و زیربنای این سه نهاد هم که مناسبات اقتصادی بود هر کدام به گونهای از زمینه توزیع و اقتصادی ارتزاق میکردند و موجبات رشد، توسعه، استحکام و مقاومت خودشان را در طول #تاریخ داشتند.
🔅اما مواجهه انسان ایرانی با این تغییر و تحولات جدید این آرایش را دستخوش تحولات بنیادین کرد. از درون این مساله، یک اتفاق و یک پرسش مطرح میشود که مقصود ما از «ایران و ایرانیت» چیست؟
🔅یک پاسخ میگوید که ایرانیت یا اساساً #جهانبینی که مفهوم ایرانی را دوام داده باید در دوران باستان جستجو کرد. اینها جریانی هرچند کوچک و اقلیت در جامعه ایران تشکیل میدهند و به عنوان باستان گرایان شناخته میشوند که بعد از انقلاب هم به صورت نوباستان گرایان خودشان را بازسازی کردند(روایتهای متفاوت از #ایرانشهر). البته تندروی آنها سبب شد که همواره با انتقادهایی هم مواجه شوند تا آنجا که #یوسف_اباذری استاد دانشگاه تهران با تأکید بر اندیشه #جواد_طباطبایی، ایرانشهری و باستانگرایی رایج را تفکراتی اقتدارگرا و تداوم جریان ایرانپرستی بعد از مشروطیت دانست که نمود سیاسی آن احزاب سومکا و پانایرانیست بود. روایات باستانگرایانهای که به اعتقاد اباذری به تعاملات فرهنگی میان ایران و دیگر کشورها و نیروهای قومی و منطقهای در طول تاریخ بیاعتناست.
🔅مواجهه دیگر اما این رویکرد دوران بعد از ورود #اسلام به ایران و مشخصاً از تأسیس صفویه را نقطه آغاز میداند و دین اسلام را سرچشمه و چارچوب کلان روایت مفهوم ایرانی، جهانبینی، ارزشها و شیوه زندگی روزمره را منبع و مرجع فهم از ایرانیت قلمداد میکند و اساساً وقتی میخواهد بگوید ایران، ایران را در درون مفهوم امر دینی میگنجاند.
🔅همچنین یک جریان دیگری در ایران شکل میگیرد که آن هم جریان #تجدد است. این جریان اساساً ارزشها، جهانبینی، خوب، بد و... را #غرب میداند و آن را معیار #انسان ایرانی قرار میدهد؛ البته این گفتمانها فقط بحث های نظری نیست و وقتی این گفتمانها را صورتبندی میکنیم، عقبه آنها را در آرایش اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و حتی نوع ارزشها، صحبت کردنها، لباس پوشیدنها و ... دیده میشود؛ یعنی به گونهای امر اجتماعی خودش را در هستی اجتماعی جامعه ایرانی بازسازی و یارگیری میکند.
🔅جامعهی ایران پیش از آنکه دوقطبی باشد، محلی برای چالشهای میان این سه کلان گفتمان است که یکی امر جمعی را ذیل تجدد، دیگری در چارچوب دین و سومی ذیل امر باستانی تعریف میکند و اینها بعضاً هم باهم ائتلافهایی پیدا کردهاند.
✅ @Shariati_Group
🔗 مطالعه متن کامل این گفتگو
🔅#دوقطبی به معنی تعارض یا پدید آمدن تشتت در افکار عمومی است؛ یعنی زمانی در جامعه دوقطبی به وجود میآید که یک گروه سیاسی یا اجتماعی درباره مسالهای به زیر گروههای مخالف تقسیم میشود. البته دوقطبی بیشتر در حوزه سیاسی اتفاق میافتد که همان تعارضها و تضادهای سیاسی است، اما عوارض و پیامدهای آن در #فرهنگ و #اجتماع قابل مشاهده است. به هرترتیب اصطلاح دوقطبی در جامعه ما به امروز و فردا مربوط نمیشود و واژهای تاریخی محسوب میشود؛ یعنی در دورههای گذشته هم ما شاهد آن بودهایم. برای نمونه در دوره #پهلوی، دوقطبی #انقلاب و #استکبار به وجود آمد و در سالهای بعد هم ما در حوزههای مختلف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی بارها و بارها شاهد این امر بودهایم که دوقطبی #اعتدال و #افراط، دوقطبی موافقان و مخالفان #برجام، دوقطبی #حجاب و بیحجابی و... از نمونههای بارز آن بودهاند.
🔅میتوان دوقطبی شدن را یکی از مهمترین مسایل اکنون جامعهی ایرانی دانست که برخی این دوقطبی را ناشی از تنوع گفتمانی، شماری دیگر نشأت گرفته از #جامعهشناسی مردم و عدهای برگرفته از عوام فریبی میدانند.
🔅آغاز مواجهه انسان ایرانی با تغییر و تحولات تمدنی جدید را به صورت عینی، باید از دوره #قاجار دانست که #تمدن غرب در ابعاد سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی در جامعه ایرانی تاثیرگذار شد. دکتر #سیدجواد_میری جامعهشناس در گفتوگو با ایرنا معتقد است که این امر از دوران #صفویه آغاز و در اواسط دوران #ناصرالدین #شاه قاجار به اوج خودش میرسد و باعث شکافهای عظیم و سترگی در نهادهای مهم تاریخی جامعه #ایران میشود.
🔅یکی حوزه #قدرت که با عنوان #سلطنت صورتبندی میشد، دیگری نهاد #دین که با عنوان نهاد #روحانیت #شیعه و حوزههای علمیه قابل مشاهده بود و دیگری هم نهاد خانواده بود؛ یعنی نهادی که به جامعهی ایران انسجام درونی میداد. مواجهه جامعه ایرانی با تغییر و تحولات تقریباً تاریخی، آرام و کُند بود، اما در اواسط دوران ناصری شدت گرفت و باعث شد تا شکل، شمایل، جایگاه و نقش این سه عنصر مهم تغییر یابد و زیربنای این سه نهاد هم که مناسبات اقتصادی بود هر کدام به گونهای از زمینه توزیع و اقتصادی ارتزاق میکردند و موجبات رشد، توسعه، استحکام و مقاومت خودشان را در طول #تاریخ داشتند.
🔅اما مواجهه انسان ایرانی با این تغییر و تحولات جدید این آرایش را دستخوش تحولات بنیادین کرد. از درون این مساله، یک اتفاق و یک پرسش مطرح میشود که مقصود ما از «ایران و ایرانیت» چیست؟
🔅یک پاسخ میگوید که ایرانیت یا اساساً #جهانبینی که مفهوم ایرانی را دوام داده باید در دوران باستان جستجو کرد. اینها جریانی هرچند کوچک و اقلیت در جامعه ایران تشکیل میدهند و به عنوان باستان گرایان شناخته میشوند که بعد از انقلاب هم به صورت نوباستان گرایان خودشان را بازسازی کردند(روایتهای متفاوت از #ایرانشهر). البته تندروی آنها سبب شد که همواره با انتقادهایی هم مواجه شوند تا آنجا که #یوسف_اباذری استاد دانشگاه تهران با تأکید بر اندیشه #جواد_طباطبایی، ایرانشهری و باستانگرایی رایج را تفکراتی اقتدارگرا و تداوم جریان ایرانپرستی بعد از مشروطیت دانست که نمود سیاسی آن احزاب سومکا و پانایرانیست بود. روایات باستانگرایانهای که به اعتقاد اباذری به تعاملات فرهنگی میان ایران و دیگر کشورها و نیروهای قومی و منطقهای در طول تاریخ بیاعتناست.
🔅مواجهه دیگر اما این رویکرد دوران بعد از ورود #اسلام به ایران و مشخصاً از تأسیس صفویه را نقطه آغاز میداند و دین اسلام را سرچشمه و چارچوب کلان روایت مفهوم ایرانی، جهانبینی، ارزشها و شیوه زندگی روزمره را منبع و مرجع فهم از ایرانیت قلمداد میکند و اساساً وقتی میخواهد بگوید ایران، ایران را در درون مفهوم امر دینی میگنجاند.
🔅همچنین یک جریان دیگری در ایران شکل میگیرد که آن هم جریان #تجدد است. این جریان اساساً ارزشها، جهانبینی، خوب، بد و... را #غرب میداند و آن را معیار #انسان ایرانی قرار میدهد؛ البته این گفتمانها فقط بحث های نظری نیست و وقتی این گفتمانها را صورتبندی میکنیم، عقبه آنها را در آرایش اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و حتی نوع ارزشها، صحبت کردنها، لباس پوشیدنها و ... دیده میشود؛ یعنی به گونهای امر اجتماعی خودش را در هستی اجتماعی جامعه ایرانی بازسازی و یارگیری میکند.
🔅جامعهی ایران پیش از آنکه دوقطبی باشد، محلی برای چالشهای میان این سه کلان گفتمان است که یکی امر جمعی را ذیل تجدد، دیگری در چارچوب دین و سومی ذیل امر باستانی تعریف میکند و اینها بعضاً هم باهم ائتلافهایی پیدا کردهاند.
✅ @Shariati_Group
🔗 مطالعه متن کامل این گفتگو
Telegram
.
🔆 انقلاب اسلامی، و لزوم ابداع «مکتب فکری نوین» تراز انقلابی
″... متأسفانه آثار #نهضت سلفی نه در زمینه سیاسی، که بیدارگری فکری و بسیج و تحریک تودهها علیه #استعمار و در مسیر #انقلاب اجتماعی و مترقی باشد، و نیز آثار اصلاح فکری و تکان و تپش اعتقادی و رشد ذهنی و خودآگاهی ایدئولوژیک و عقلیگری و علمی شدن بینش مذهبی، هیچ کدام در #ایران دامنه نیافت، هرچند در خارج از ایران سیر تحول و تکامل خویش را به طور مستمر طی کرد؛ و این بود که آنچه باید در اواخر قرن نوزدهم میداشتیم و بدان میرسیدیم، بیش از نیم قرن به تعویق افتاد؛ یعنی پس از #جنگ بینالملل دوم یا بعد از شهریور ۲۰ آغاز کردیم.
هرچند هیچگاه جامعه #شیعه و حوزه #روحانیت شیعه از تکان و از جنبش و از حرکتهای انقلابی خالی نبوده است، اما نه به عنوان یک جریان عمیق و دامنهداری که در مسیر حرکت فکری متن حوزه باشد، بلکه به عنوان #قیام، اعتراض و ظهور روحهای انقلابی و شخصیتهای پارسا، آگاه و دلیری که به خاطر وفادار ماندن به ارزشهای انسانی و پاسداری از حرمت و عزت #اسلام و مسلمین، گاهبهگاه در برابر #استبداد، فساد و توطئههای استعماری قیام میکردهاند، و از اینگونه است قیامهایی که از زمان میرزای شیرازی تا اکنون، آیتالله خمینی، شاهد آن بودهایم.
اما چنانکه میدانیم، کار شخصیتهایی چون #سید_جمال، #میرزای_شیرازی، #طباطبائی، #بهبهانی، #ثقهالاسلام، #مدرس، #میرزاکوچکخان، #خیابانی و امروز #طالقانی و حتی آیتالله #خمینی- که مرجع بزرگ عصر ما هستند- نماینده #روح حاکم بر #حوزه نیست و این است که آنان در حرکت و دعوت خویش در میان توده و روشنفکران و نسل جوان یاران بیشتری مییابند تا در داخل حوزه و از میان همقطاران خویش؛ و چه بسا که این قیامها موقعیت روحانی آنان را تضعیف میکند، و سرنوشت آیتالله #نائینی که به دفاع از #مشروطه برخاست و شانس مرجعیتش را فدای آن کرد، نمونهاش!
این شخصیتها در طول این صد سال گرچه درخشانترین چهرههای برجسته روحانیت شیعه به شمار میآیند و قدرت و اثرگذاری کارشان را از #ایمان مذهبی و مقام روحانی خویش میگیرند، و اساساً قیامشان، حتی در تحریم ضداستعماری تنباکو و یا در مبارزات ضداستبدادی مشروطه، یک قیام اسلامی و بر اساس مسئولیت دینیشان استوار بوده است، در عین حال، با همهی عمق و عظمت و تأثیری که گاه کارشان پیدا میکرده، و نهضتی را که آغاز میکردهاند یک «نهضت دینی» به شمار میرفته است، هرگز با یک #جهانبینی نوین اسلامی و اصلاح فکری و مکتب خاص ایدئولوژیک همراه نبوده است تا آنان را از دیگر مکتبهای فکری رایج ممتاز سازد، و غالباً نموداری از هوشیاری سیاسی رهبر و دلیری و ایمان و تقوای او بوده، نه نمایندهی یک #مکتب_فکری_نوین
این است که ما نهضتهای سیاسیِ اسلامی بسیار داریم، اما نهضت فکری جدیدی نداشتهایم، بطوریکه حتی در مشروطه که یک انقلاب عمیق اجتماعی همراه با فرهنگ، فکر و ادبیات انقلابی و سیاسی و اجتماعی خاص خویش است، با اینکه بنیانگذاران و رهبران بزرگ آن، روحانیون برجسته و وعاظ انقلابی و مترقی بزرگی چون ثقهالاسلام و ملکالمتکلمین بودهاند، میبینیم روح و بینش مشروطه بیش از آنچه تحت تأثیر جهانبینی سیاسی و ایدئولوژیک اسلام یا شیعه باشد، تحت تأثیر فرهنگ انقلاب کبیر فرانسه است و این است که میبینیم تنها کار علمی که عالم شیعی در مشروطه میکند، کتاب «تنزیه المله و تنبیه الامه» نائینی است که آن هم تنها و تنها توجیه فقهی مشروطه فرنگی است، و گرنه نقش اساسی رهبران روحانی ما در مشروطه تکیه بر اصول کلی اخلاقی و انسانی از قبیل #عدالت، #آزادی، #برابری، #قانون و محکومیت ظلم، جور و استبداد بوده است، و نقش اساسی اسلام، «استخدام ایمان مذهبی در مسیر انقلاب» است و نه ارائهی یک فلسفه سیاسی و فرهنگ انقلابیای که از متن #ایدئولوژی اسلام یا #مکتب_تشیع برخاسته باشد...″
✅ @Shariati_Group
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه اثار ۲۷ / تولد دوباره اسلام در نگاهی سریع بر فراز یک قرن
″... متأسفانه آثار #نهضت سلفی نه در زمینه سیاسی، که بیدارگری فکری و بسیج و تحریک تودهها علیه #استعمار و در مسیر #انقلاب اجتماعی و مترقی باشد، و نیز آثار اصلاح فکری و تکان و تپش اعتقادی و رشد ذهنی و خودآگاهی ایدئولوژیک و عقلیگری و علمی شدن بینش مذهبی، هیچ کدام در #ایران دامنه نیافت، هرچند در خارج از ایران سیر تحول و تکامل خویش را به طور مستمر طی کرد؛ و این بود که آنچه باید در اواخر قرن نوزدهم میداشتیم و بدان میرسیدیم، بیش از نیم قرن به تعویق افتاد؛ یعنی پس از #جنگ بینالملل دوم یا بعد از شهریور ۲۰ آغاز کردیم.
هرچند هیچگاه جامعه #شیعه و حوزه #روحانیت شیعه از تکان و از جنبش و از حرکتهای انقلابی خالی نبوده است، اما نه به عنوان یک جریان عمیق و دامنهداری که در مسیر حرکت فکری متن حوزه باشد، بلکه به عنوان #قیام، اعتراض و ظهور روحهای انقلابی و شخصیتهای پارسا، آگاه و دلیری که به خاطر وفادار ماندن به ارزشهای انسانی و پاسداری از حرمت و عزت #اسلام و مسلمین، گاهبهگاه در برابر #استبداد، فساد و توطئههای استعماری قیام میکردهاند، و از اینگونه است قیامهایی که از زمان میرزای شیرازی تا اکنون، آیتالله خمینی، شاهد آن بودهایم.
اما چنانکه میدانیم، کار شخصیتهایی چون #سید_جمال، #میرزای_شیرازی، #طباطبائی، #بهبهانی، #ثقهالاسلام، #مدرس، #میرزاکوچکخان، #خیابانی و امروز #طالقانی و حتی آیتالله #خمینی- که مرجع بزرگ عصر ما هستند- نماینده #روح حاکم بر #حوزه نیست و این است که آنان در حرکت و دعوت خویش در میان توده و روشنفکران و نسل جوان یاران بیشتری مییابند تا در داخل حوزه و از میان همقطاران خویش؛ و چه بسا که این قیامها موقعیت روحانی آنان را تضعیف میکند، و سرنوشت آیتالله #نائینی که به دفاع از #مشروطه برخاست و شانس مرجعیتش را فدای آن کرد، نمونهاش!
این شخصیتها در طول این صد سال گرچه درخشانترین چهرههای برجسته روحانیت شیعه به شمار میآیند و قدرت و اثرگذاری کارشان را از #ایمان مذهبی و مقام روحانی خویش میگیرند، و اساساً قیامشان، حتی در تحریم ضداستعماری تنباکو و یا در مبارزات ضداستبدادی مشروطه، یک قیام اسلامی و بر اساس مسئولیت دینیشان استوار بوده است، در عین حال، با همهی عمق و عظمت و تأثیری که گاه کارشان پیدا میکرده، و نهضتی را که آغاز میکردهاند یک «نهضت دینی» به شمار میرفته است، هرگز با یک #جهانبینی نوین اسلامی و اصلاح فکری و مکتب خاص ایدئولوژیک همراه نبوده است تا آنان را از دیگر مکتبهای فکری رایج ممتاز سازد، و غالباً نموداری از هوشیاری سیاسی رهبر و دلیری و ایمان و تقوای او بوده، نه نمایندهی یک #مکتب_فکری_نوین
این است که ما نهضتهای سیاسیِ اسلامی بسیار داریم، اما نهضت فکری جدیدی نداشتهایم، بطوریکه حتی در مشروطه که یک انقلاب عمیق اجتماعی همراه با فرهنگ، فکر و ادبیات انقلابی و سیاسی و اجتماعی خاص خویش است، با اینکه بنیانگذاران و رهبران بزرگ آن، روحانیون برجسته و وعاظ انقلابی و مترقی بزرگی چون ثقهالاسلام و ملکالمتکلمین بودهاند، میبینیم روح و بینش مشروطه بیش از آنچه تحت تأثیر جهانبینی سیاسی و ایدئولوژیک اسلام یا شیعه باشد، تحت تأثیر فرهنگ انقلاب کبیر فرانسه است و این است که میبینیم تنها کار علمی که عالم شیعی در مشروطه میکند، کتاب «تنزیه المله و تنبیه الامه» نائینی است که آن هم تنها و تنها توجیه فقهی مشروطه فرنگی است، و گرنه نقش اساسی رهبران روحانی ما در مشروطه تکیه بر اصول کلی اخلاقی و انسانی از قبیل #عدالت، #آزادی، #برابری، #قانون و محکومیت ظلم، جور و استبداد بوده است، و نقش اساسی اسلام، «استخدام ایمان مذهبی در مسیر انقلاب» است و نه ارائهی یک فلسفه سیاسی و فرهنگ انقلابیای که از متن #ایدئولوژی اسلام یا #مکتب_تشیع برخاسته باشد...″
✅ @Shariati_Group
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه اثار ۲۷ / تولد دوباره اسلام در نگاهی سریع بر فراز یک قرن
Telegram
.
⭕️ شأن پیشساخته برای روحانیت درست نکنید
🔅دکتر #شریعتی بهعنوان یک #شیعه دغدغهمند زمانی با درد فریاد میزد که ما در #اسلام و #تشیع_علوی، مفهومی بنام #روحانیت و تقدس روحانی نداریم؛ این پدیده تازه است و برآمده از سنت فرنگی و اشرافیت دستگاه انحرافی کلیسای روم و واتیکان #پاپ است...
جان مایه کلام او را نفهمیدند و بواسطهی بغض ورزیدن و حفظ دکانداری و متولیگری امر دینی، برآشفتند و به او تاختند و تکفیرش کردند...
🔅از سویی دیگر، و توسط اقشاری دیگر، او را متهم و محکوم کردند که چرا امر دینی را از ساحت شخصی و اعتقادات فردی، به عرصه عمومی کشاندهای و دین را بهعنوان اندیشهی راهنما و روش زیست اجتماعی - سیاسی به میدان عمل کشاندهای...!
🔅حال امروز با پدیدهی روحانیون سکولار مسلک و به تعبیر امروزیناش، «مذهبیهای صورتی» مواجه هستیم که دستاندرکار و همپیمان همان مدافعان اشرافیت مذهبی سابق و طبقه #سکولار و غربگرای جامعه شدهاند و همچون دو لبه قیچی، یکی با نام و پشت نقاب #مذهب، و دیگری با شعار عبور از مذهب و نفی ارزشهای «اسلام اجتماعی» در تلاش برای زدودن روح اساسیِ اسلام نبوی و تشیع علوی در جامعهی ایرانی هستند...
🔅اما امروز، همان دو گروه اجتماعی منتقد و عمدتاً مخالف شریعتی، رخ عیان نمودند و دستهایشان رو شده و کارنامه عملکرد و میزان صدق و کذب ادعاهایشان یکی پس از دیگری مصرح گشته؛ هر دو در یک چیز باهم متفق و همدست هستند. زدودن امر دینی و نابود سازی اصل مفهوم اسلام متعهد و مسئول، یکی با سلاح اندلسیزاسیون و سکولاریزه ساختن ذهن و روح و سبک زیست و تفکر جامعه. و دیگری با تهیسازی دین، از قیود اساسی و بنیادین آن همچون مفهوم حقطلبی، ظلمستیزی، عدالت خواهی، جهاد و شهادت، امر به معروف و نهی از منکر، مهدویت و نظایر آن... با سلاح اسلام حداقلی و ترویج گفتمان اسلام به مثابه سنت یا فرهنگ. یکی با تیکه بر مذهب حداقلی و فقه منجمد و بدعتگرایی فلسفی و سنتی، و دیگری با تکیه بر #مدرنیسم حداکثری و عرفیگرایی عوامپسندانه مغروق در گفتمان زیستجهان غربی و ژستهای شبه روشنفکری...
🔅دکتر شریعتی در م.آ ۲۰، چه باید کرد؟ صفحه ۱۱۹ میگوید: ″... من، روحانیت را با علمای اسلامی یکی نمیگیرم، بلکه متضاد میبینم. در اسلام، ما دستگاهی، طبقهای یا تیپی به نام روحانیت نداریم. این اصطلاح خیلی تازه است و مصداق آن هم نوظهور. در اسلام ما «عالم» داریم در برابر غیر عالم، نه روحانی در برابر جسمانی» .
▫️و یا در جایی دیگر میگوید:
″... آقا روحانی است. یعنی مصرفش چیست؟ متفکر اسلامی است؟ نـه.
عالم اسلامی است؟ نه.
سخنران اسلامی است؟ نه.
نویسنده یا مترجم اسلامی است؟ نه.
پس چیست؟ ایشان یکپارچه نور است! ، مقدس است. شخصیت دینی است. آبروی #دین است...″ (م.آ.۹- ص۱۹۳)
🔅اخیرأ سخنان جناب حجتالاسلام #قنبریان را که در بحث #فلسفه_تاریخ خود به این موضوع اشارتی کردند را میشنیدم، که به درستی میگفت: جلوی "دینبازها" و #سکولاریزم گرایشی را بگیرید | شأن پیشساخته برای روحانیت درست نکنید...
🔅شاید گذاری به مدت نیم قرن لازم بود تا عمق حکمیِ افکار و اندیشههای امثال شریعتی بیش از پیش مشخص شود. آن هم نه در عرصه حرف و سخن، که در عمل و کاملآ مستند...
✅ @Shariati_Group
🔗 کلیپ ضمیمه را مشاهده بفرمایید و برای قضاوت بهتر صوت کامل سخنان ایشان را اینجا بشنوید.
✍ #مبانی_شناخت_جهتگیری / ع.م
🔅دکتر #شریعتی بهعنوان یک #شیعه دغدغهمند زمانی با درد فریاد میزد که ما در #اسلام و #تشیع_علوی، مفهومی بنام #روحانیت و تقدس روحانی نداریم؛ این پدیده تازه است و برآمده از سنت فرنگی و اشرافیت دستگاه انحرافی کلیسای روم و واتیکان #پاپ است...
جان مایه کلام او را نفهمیدند و بواسطهی بغض ورزیدن و حفظ دکانداری و متولیگری امر دینی، برآشفتند و به او تاختند و تکفیرش کردند...
🔅از سویی دیگر، و توسط اقشاری دیگر، او را متهم و محکوم کردند که چرا امر دینی را از ساحت شخصی و اعتقادات فردی، به عرصه عمومی کشاندهای و دین را بهعنوان اندیشهی راهنما و روش زیست اجتماعی - سیاسی به میدان عمل کشاندهای...!
🔅حال امروز با پدیدهی روحانیون سکولار مسلک و به تعبیر امروزیناش، «مذهبیهای صورتی» مواجه هستیم که دستاندرکار و همپیمان همان مدافعان اشرافیت مذهبی سابق و طبقه #سکولار و غربگرای جامعه شدهاند و همچون دو لبه قیچی، یکی با نام و پشت نقاب #مذهب، و دیگری با شعار عبور از مذهب و نفی ارزشهای «اسلام اجتماعی» در تلاش برای زدودن روح اساسیِ اسلام نبوی و تشیع علوی در جامعهی ایرانی هستند...
🔅اما امروز، همان دو گروه اجتماعی منتقد و عمدتاً مخالف شریعتی، رخ عیان نمودند و دستهایشان رو شده و کارنامه عملکرد و میزان صدق و کذب ادعاهایشان یکی پس از دیگری مصرح گشته؛ هر دو در یک چیز باهم متفق و همدست هستند. زدودن امر دینی و نابود سازی اصل مفهوم اسلام متعهد و مسئول، یکی با سلاح اندلسیزاسیون و سکولاریزه ساختن ذهن و روح و سبک زیست و تفکر جامعه. و دیگری با تهیسازی دین، از قیود اساسی و بنیادین آن همچون مفهوم حقطلبی، ظلمستیزی، عدالت خواهی، جهاد و شهادت، امر به معروف و نهی از منکر، مهدویت و نظایر آن... با سلاح اسلام حداقلی و ترویج گفتمان اسلام به مثابه سنت یا فرهنگ. یکی با تیکه بر مذهب حداقلی و فقه منجمد و بدعتگرایی فلسفی و سنتی، و دیگری با تکیه بر #مدرنیسم حداکثری و عرفیگرایی عوامپسندانه مغروق در گفتمان زیستجهان غربی و ژستهای شبه روشنفکری...
🔅دکتر شریعتی در م.آ ۲۰، چه باید کرد؟ صفحه ۱۱۹ میگوید: ″... من، روحانیت را با علمای اسلامی یکی نمیگیرم، بلکه متضاد میبینم. در اسلام، ما دستگاهی، طبقهای یا تیپی به نام روحانیت نداریم. این اصطلاح خیلی تازه است و مصداق آن هم نوظهور. در اسلام ما «عالم» داریم در برابر غیر عالم، نه روحانی در برابر جسمانی» .
▫️و یا در جایی دیگر میگوید:
″... آقا روحانی است. یعنی مصرفش چیست؟ متفکر اسلامی است؟ نـه.
عالم اسلامی است؟ نه.
سخنران اسلامی است؟ نه.
نویسنده یا مترجم اسلامی است؟ نه.
پس چیست؟ ایشان یکپارچه نور است! ، مقدس است. شخصیت دینی است. آبروی #دین است...″ (م.آ.۹- ص۱۹۳)
🔅اخیرأ سخنان جناب حجتالاسلام #قنبریان را که در بحث #فلسفه_تاریخ خود به این موضوع اشارتی کردند را میشنیدم، که به درستی میگفت: جلوی "دینبازها" و #سکولاریزم گرایشی را بگیرید | شأن پیشساخته برای روحانیت درست نکنید...
🔅شاید گذاری به مدت نیم قرن لازم بود تا عمق حکمیِ افکار و اندیشههای امثال شریعتی بیش از پیش مشخص شود. آن هم نه در عرصه حرف و سخن، که در عمل و کاملآ مستند...
✅ @Shariati_Group
🔗 کلیپ ضمیمه را مشاهده بفرمایید و برای قضاوت بهتر صوت کامل سخنان ایشان را اینجا بشنوید.
✍ #مبانی_شناخت_جهتگیری / ع.م
Telegram
.