📣 اندرحکایت بوقچیهای فرصت طلب رسانهای!
📌در میان روشنفکران مخالف #شاه چند نفری هستند که بهطور ویژه مورد کینهی کرّهساواکیهای حامی #سلطنت قرار میگیرند. #غلامحسین_ساعدی یکی از این افراد است و چند سالی است اوباش سلطنتخواه، که شخصیتهای ملی و «تاجبخشِ»شان شعبان بیمخ و حسین رمضانیخی بودهاند، تلاش میکنند اعتبار و جایگاه او را مورد تهاجم قرار دهند.
📌یکی از این اوباش، زردنویس بیمقداری است به نام #مهدی_رستمپور که با گشتن داخل اسناد ساواک آریامهری و نامهی ساعدی به پرویز ثابتی را یافته و با فریاد یافتم یافتم بیرون جهیده است، که جماعت چه نشستهاید، سرشکنجهگر #ساواک، جناب پرویز ثابتی در خاطرات درخشاناش راست گفته است! و نامهی ساعدی به او مؤید این راستگویی است!
📌مهدی رستمپور پیش از خروج از #ایران و «پناهندگی» البته آنقدر مورد اعتماد مسئولان صداوسیمای حکومتی بوده است که به مدت ده سال مجری شبکهی خبر باشد، پنج سال مجری برنامههای زندهی شبکهی جهانی جام جم، گوینده و گزارشگر رادیو ورزش و شبکهی دو و شبکهی سه سیما و در ضمن ورزشینویس یکدوجین روزنامه و نشریه از جمله #کیهان ورزشی. او بعد از پناهندگی به دانمارک همزمان با #جنبش_سبز، در یکی از اولین گفتگوهایش با دویچهولهی آلمان، مطلقن از این صحبت نمیکند که به چه ترتیب آنقدر مورد اعتماد بوده که پنج سال روی آنتن زندهی تلویزیون بماند!
📌وجود جمهوری اسلامی برای کسانی چون مهدی رستمپور فرصتی مغتنم بوده که در «وطن» تا آنجا که میتوانستند و میشده در خدمت دستگاه حکومتی قرار داشته باشند و بعد با یک دنده به دنده شدن در خارج از کشور، ناگهان «سیاسی» و به لطف بودجههای امپریالیستی «پروار» شوند و در قامت «خبرنگار آزاد» و «کارشناس» اظهارفضل هم بکنند! اینها البته به خودی خود اهمیتی ندارد. رسانههای جریان اصلی خارج از کشور پر است از امثال مهدی رستمپور و حتا نمونههای وخیمتر از او...
📌آنچه که اما در مورد رستمپور در رابطه با مزخرفاتی که در مورد ساعدی سرهم کرده اهمیت دارد این است که بدانیم چگونه کسی که با ادعای مخالفت با پخش «اعترافات» از تلویزیون به غرب پناهنده شده، حالا برای پاچهمالی شاهنشاه فقید به «اعترافات اجباری» استناد میکند و منبع او برای این اعترافات اجباری یکی اسناد منتشر شده توسط وزارت اطلاعات جاا است و دیگری دستپخت مشترک سرجلاد ساواکی و مأمور خفیهی حقوقبگیر وزارت اطلاعات به نام عرفان قانعیفرد...
✅ @Shariati_Group
🆔 @adabyate_digar
🔗 مطالعه متن کامل با فشردن گزینه INSTANT VIEW داخل مستطیل
📌در میان روشنفکران مخالف #شاه چند نفری هستند که بهطور ویژه مورد کینهی کرّهساواکیهای حامی #سلطنت قرار میگیرند. #غلامحسین_ساعدی یکی از این افراد است و چند سالی است اوباش سلطنتخواه، که شخصیتهای ملی و «تاجبخشِ»شان شعبان بیمخ و حسین رمضانیخی بودهاند، تلاش میکنند اعتبار و جایگاه او را مورد تهاجم قرار دهند.
📌یکی از این اوباش، زردنویس بیمقداری است به نام #مهدی_رستمپور که با گشتن داخل اسناد ساواک آریامهری و نامهی ساعدی به پرویز ثابتی را یافته و با فریاد یافتم یافتم بیرون جهیده است، که جماعت چه نشستهاید، سرشکنجهگر #ساواک، جناب پرویز ثابتی در خاطرات درخشاناش راست گفته است! و نامهی ساعدی به او مؤید این راستگویی است!
📌مهدی رستمپور پیش از خروج از #ایران و «پناهندگی» البته آنقدر مورد اعتماد مسئولان صداوسیمای حکومتی بوده است که به مدت ده سال مجری شبکهی خبر باشد، پنج سال مجری برنامههای زندهی شبکهی جهانی جام جم، گوینده و گزارشگر رادیو ورزش و شبکهی دو و شبکهی سه سیما و در ضمن ورزشینویس یکدوجین روزنامه و نشریه از جمله #کیهان ورزشی. او بعد از پناهندگی به دانمارک همزمان با #جنبش_سبز، در یکی از اولین گفتگوهایش با دویچهولهی آلمان، مطلقن از این صحبت نمیکند که به چه ترتیب آنقدر مورد اعتماد بوده که پنج سال روی آنتن زندهی تلویزیون بماند!
📌وجود جمهوری اسلامی برای کسانی چون مهدی رستمپور فرصتی مغتنم بوده که در «وطن» تا آنجا که میتوانستند و میشده در خدمت دستگاه حکومتی قرار داشته باشند و بعد با یک دنده به دنده شدن در خارج از کشور، ناگهان «سیاسی» و به لطف بودجههای امپریالیستی «پروار» شوند و در قامت «خبرنگار آزاد» و «کارشناس» اظهارفضل هم بکنند! اینها البته به خودی خود اهمیتی ندارد. رسانههای جریان اصلی خارج از کشور پر است از امثال مهدی رستمپور و حتا نمونههای وخیمتر از او...
📌آنچه که اما در مورد رستمپور در رابطه با مزخرفاتی که در مورد ساعدی سرهم کرده اهمیت دارد این است که بدانیم چگونه کسی که با ادعای مخالفت با پخش «اعترافات» از تلویزیون به غرب پناهنده شده، حالا برای پاچهمالی شاهنشاه فقید به «اعترافات اجباری» استناد میکند و منبع او برای این اعترافات اجباری یکی اسناد منتشر شده توسط وزارت اطلاعات جاا است و دیگری دستپخت مشترک سرجلاد ساواکی و مأمور خفیهی حقوقبگیر وزارت اطلاعات به نام عرفان قانعیفرد...
✅ @Shariati_Group
🆔 @adabyate_digar
🔗 مطالعه متن کامل با فشردن گزینه INSTANT VIEW داخل مستطیل
Telegraph
ساعدی|هژیر پلاسچی
در میان روشنفکران مخالف شاه چند نفری هستند که بهطور ویژه مورد کینهی کرّهساواکیهای حامی سلطنت قرار میگیرند. غلامحسین ساعدی یکی از این افراد است و چند سالی است اوباش سلطنتخواه، که شخصیتهای ملی و «تاجبخش»شان شعبان بیمخ و حسین رمضانیخی بودهاند، تلاش…
📌 این امامزاده شفا نمیدهد!
👥 گفتوگو با دکتر #بیژن_عبدالکریمی
🔅چه وجه اشتراکی بین #قاجار، #پهلوی و حکومت بعد از #انقلاب وجود دارد که #روشنفکر ما و جامعه و #ملت قدرت سیاسی را نمیتواند کنترل کند و تابع اهدافی کند که جریان روشنفکری تعیین میکند؟! به نظر من دلیلش این است که جریان روشنفکری ما منطق بازی را به درستی درک نکرده است و از امامزادهای به اسم امامزادهی سیاسی شفایی را میطلبد که اساساً یک چنین شفایی امکانپذیر نیست.
🔅در نهضت #مشروطه شاهد نزاع سنتگرایان و نوگرایان در صورت نزاع میان مشروعهخواهان و مشروطهخواهان بودیم. در مراحل بعدی #نهضت_ملی ما شکست خورد چون #مصدق در برابر #کاشانی قرار گرفت و نوگرایان در برابر سنتگرایان قرار گرفتند. نظام #سلطنت پهلوی اول و دوم هم کوشید فقط بخش #مدرن جامعه را رهبری کند و بخش سنتی جامعه را ندید و بخش سنتی خودش را با برنامههای توسعهی پهلوی اول و دوم هماهنگ نکرد و چوب لای چرخ حکومت پهلوی گذاشت و در آخر هم این حکومت را سرنگون کرد.
🔅روند تحقق دولت – ملت مدرن در جامعهی ما حتی به کمک انقلاب علیرغم اینکه قدمهای بزرگی برداشت هنوز به نحو کامل محقق نشده.
🔅برخی کلمهی ساختار را میآورند و منظورشان این است که مسئله ساختار سیاسی است، و اگر حکومت عوض شود مسئله حل میشود؛ نه، کلمهء ساختار به هستی اجتماعی مـــا برمیگردد. ساختار اجتماعی ما اجازهی ظهور دولت – ملت مدرن را نمیدهد. در یک چنین ساختاری ما داریم هزینههای زیادی را مصروف میکینم. مسئلهء ما این نیست که چگونه یک حکومت دموکراتیک به وجود بیاوریم – این نه به این معناست که من با #دموکراسی مخالفم، اینکه عوامانه است اگر کسی حرف من را اینطور بفهمد – مسئله این است که در جوامع شبه مدرنی چون #ایران که جامعه فاقد طبقهء متوسط است و جامعه فاقد نظام بازاری است، آنچنان که در غرب ظهور یافت. در جامعهای که فاقد جامعهء مدنی – نه در معنای چند سلبریتی و چند هنرپیشه و چند کارگردان و چند کنشگر مشهور سیاسی و اجتماعی – بلکه جامعهای مدنی به معنای آن جامعهای که واسطهء بین دولت – ملت مدرن با جامعه و خانواده است، در آن معنا، در جوامعی مانند ایران ظهور نیافته است.
✅ @Shariati_Group
🔗 مطالعه متن کامل
👥 گفتوگو با دکتر #بیژن_عبدالکریمی
🔅چه وجه اشتراکی بین #قاجار، #پهلوی و حکومت بعد از #انقلاب وجود دارد که #روشنفکر ما و جامعه و #ملت قدرت سیاسی را نمیتواند کنترل کند و تابع اهدافی کند که جریان روشنفکری تعیین میکند؟! به نظر من دلیلش این است که جریان روشنفکری ما منطق بازی را به درستی درک نکرده است و از امامزادهای به اسم امامزادهی سیاسی شفایی را میطلبد که اساساً یک چنین شفایی امکانپذیر نیست.
🔅در نهضت #مشروطه شاهد نزاع سنتگرایان و نوگرایان در صورت نزاع میان مشروعهخواهان و مشروطهخواهان بودیم. در مراحل بعدی #نهضت_ملی ما شکست خورد چون #مصدق در برابر #کاشانی قرار گرفت و نوگرایان در برابر سنتگرایان قرار گرفتند. نظام #سلطنت پهلوی اول و دوم هم کوشید فقط بخش #مدرن جامعه را رهبری کند و بخش سنتی جامعه را ندید و بخش سنتی خودش را با برنامههای توسعهی پهلوی اول و دوم هماهنگ نکرد و چوب لای چرخ حکومت پهلوی گذاشت و در آخر هم این حکومت را سرنگون کرد.
🔅روند تحقق دولت – ملت مدرن در جامعهی ما حتی به کمک انقلاب علیرغم اینکه قدمهای بزرگی برداشت هنوز به نحو کامل محقق نشده.
🔅برخی کلمهی ساختار را میآورند و منظورشان این است که مسئله ساختار سیاسی است، و اگر حکومت عوض شود مسئله حل میشود؛ نه، کلمهء ساختار به هستی اجتماعی مـــا برمیگردد. ساختار اجتماعی ما اجازهی ظهور دولت – ملت مدرن را نمیدهد. در یک چنین ساختاری ما داریم هزینههای زیادی را مصروف میکینم. مسئلهء ما این نیست که چگونه یک حکومت دموکراتیک به وجود بیاوریم – این نه به این معناست که من با #دموکراسی مخالفم، اینکه عوامانه است اگر کسی حرف من را اینطور بفهمد – مسئله این است که در جوامع شبه مدرنی چون #ایران که جامعه فاقد طبقهء متوسط است و جامعه فاقد نظام بازاری است، آنچنان که در غرب ظهور یافت. در جامعهای که فاقد جامعهء مدنی – نه در معنای چند سلبریتی و چند هنرپیشه و چند کارگردان و چند کنشگر مشهور سیاسی و اجتماعی – بلکه جامعهای مدنی به معنای آن جامعهای که واسطهء بین دولت – ملت مدرن با جامعه و خانواده است، در آن معنا، در جوامعی مانند ایران ظهور نیافته است.
✅ @Shariati_Group
🔗 مطالعه متن کامل
Telegram
.
″... تمامی تشیع بر این دو اصل استوار است:
۱- عدل
۲- امامت
این همان نیست که تو در مکتبهای دیگر میجویی؟ و همان نیست که برای جامعهی خویش و برای بشریت آرزو میکنی؟
#شیعه بر همین دو پایه استوار است، اما چه کنم که این دو اصل را از معنی خودش انداختند، یعنی اسم آن را حفظ کردند و رسمش را نفی!!!
اگر فریبکاران که این دو را، بی معنی و بی اثر کردند، بجای اینکه معنی این دو را برداشتند، اصلأ لفظ آن را بر میداشتند و بجایش اصطلاح دیگری، مثل تقیه و عبادت و ریاضت و غیره را میگذاشتند، من میتوانستم امروز خطاب به روشنفکران و خطاب به توده نیز فریاد بزنم که: نه! اصول شیعه اینها نیست، #عدل است و #امامت است!
اما بدبختی ما این است که، این دو لفظ را گذاشتند، اما، معنی آن را #مسخ کردند، طوری که نه عدالتش به درد #عدالت میخورد و نه امامتش بدرد امامت؛ امامتش نصیب شاه عباس میشود و عدالتش بهره "ظلمه"! و آنچه پس از هزار سال #جهاد و #شکنجه و #عشق و پایداری و گذراندن قرنهای سیاه #خلافت عرب و #سلطنت مغول، دستگیر توده محروم شیعه شد، #ظلم خان بود و جور خاقان، این بار در لباس "محبت مولا علی"!
همه چیز را مسخ کردهاند، ظاهرش را نگه داشتهاند و معنی و #روح و جهتش را عوض کردهاند و در جهت حفظ مصالح و منافع طبقاتی و سیاسی و اقتصادی خودشان تغییر دادهاند. اصطلاحات مذهبی را که هر کدام ظرفی هستند که یک فکر و یک عقیده را در خود دارند، از محتوی خالی کردهاند، پوک و پوچ و بی مغز و بی روح ساختهاند! و کاش خالی و بی مغز میکردند، نه به جای آن از مواد تخدیر کنندهی خرافی و ضد اسلامی و ضد شیعی پر کردند!
#توحید را، #قرآن را، #نیایش را، #حج را، #شفاعت را، #قضا و #قدر را، #توسل را، #انتظار #موعود را، و همه را بصورت الفاظی در آوردهاند مبهم، خالی و یا مسخ شده و تخدیر کننده و حتی درست ضد آنچه معنی دارد! و درست در عکس جهتی که نشان میدهد ...″
✅ @Shariati_Group
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۲۲/ مذهب علیه مذهب
۱- عدل
۲- امامت
این همان نیست که تو در مکتبهای دیگر میجویی؟ و همان نیست که برای جامعهی خویش و برای بشریت آرزو میکنی؟
#شیعه بر همین دو پایه استوار است، اما چه کنم که این دو اصل را از معنی خودش انداختند، یعنی اسم آن را حفظ کردند و رسمش را نفی!!!
اگر فریبکاران که این دو را، بی معنی و بی اثر کردند، بجای اینکه معنی این دو را برداشتند، اصلأ لفظ آن را بر میداشتند و بجایش اصطلاح دیگری، مثل تقیه و عبادت و ریاضت و غیره را میگذاشتند، من میتوانستم امروز خطاب به روشنفکران و خطاب به توده نیز فریاد بزنم که: نه! اصول شیعه اینها نیست، #عدل است و #امامت است!
اما بدبختی ما این است که، این دو لفظ را گذاشتند، اما، معنی آن را #مسخ کردند، طوری که نه عدالتش به درد #عدالت میخورد و نه امامتش بدرد امامت؛ امامتش نصیب شاه عباس میشود و عدالتش بهره "ظلمه"! و آنچه پس از هزار سال #جهاد و #شکنجه و #عشق و پایداری و گذراندن قرنهای سیاه #خلافت عرب و #سلطنت مغول، دستگیر توده محروم شیعه شد، #ظلم خان بود و جور خاقان، این بار در لباس "محبت مولا علی"!
همه چیز را مسخ کردهاند، ظاهرش را نگه داشتهاند و معنی و #روح و جهتش را عوض کردهاند و در جهت حفظ مصالح و منافع طبقاتی و سیاسی و اقتصادی خودشان تغییر دادهاند. اصطلاحات مذهبی را که هر کدام ظرفی هستند که یک فکر و یک عقیده را در خود دارند، از محتوی خالی کردهاند، پوک و پوچ و بی مغز و بی روح ساختهاند! و کاش خالی و بی مغز میکردند، نه به جای آن از مواد تخدیر کنندهی خرافی و ضد اسلامی و ضد شیعی پر کردند!
#توحید را، #قرآن را، #نیایش را، #حج را، #شفاعت را، #قضا و #قدر را، #توسل را، #انتظار #موعود را، و همه را بصورت الفاظی در آوردهاند مبهم، خالی و یا مسخ شده و تخدیر کننده و حتی درست ضد آنچه معنی دارد! و درست در عکس جهتی که نشان میدهد ...″
✅ @Shariati_Group
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۲۲/ مذهب علیه مذهب
Telegram
.
✡ ردپای اتحادیه یهود در ماجرای کشف حجاب رضاخانی و تجدد آمرانه
🔹اگرچه پدیده کشف حجاب در این سرزمین از زمانی کلید خورد که در سال ۱۲۲۷ شمسی، زنی بهنام طاهره یا زرّینتاج معروف به #قرةالعین از نزدیکان #علیمحمد_باب در اجتماع روستای بدشت اقدام به برداشتن حجاب خود کرد و روابط نامشروع زنان با چند مرد را مباح اعلام نمود، اما به دلیل منفور بودن فرقهی یاد شده و اهانتهایی که به #اسلام و احکام و اصول آن کردند، #مردم ایران بیشتر و بیشتر در حفظ حجاب زنان راسخ شدند.
🔹در دوران #قاجار و در مدارس وابسته به کانونهای اروپایی مانند مدارس آلیانس (اتحادیه جهانی اسرائیلیت)، ظاهر شدن زنان و دختران بدون چادر و روسری تحت عنوان #تجدّد، نخستین بارقههای سیستماتیک مقولهی کشف حجاب بود، اما پس از تحکیم حاکمیت رضاخانی در سال ۱۳۱۲ (یعنی ۸۵ سال پس از واقعه بدشت) وقتی #محمدعلی_فروغی یعنی همان فراماسونر بابی ازلی و از عوامل اصلی صعود #رضاخان به #سلطنت، مجدداً رئیس #دولت شد، قضیهٔ کشف #حجاب در #ایران از محورهای این مرحله بود. مرحلهای که در واقع اساس و ماهیت روی کار آوردن رژیم #پهلوی توسط کانونهای صهیونی در تداوم فرقههای #بابیت و #بهاییت را روشن میساخت.
🔹در کابینهٔ جدید #فروغی، مجموعهای از یهودیان مخفی و #فراماسون ها حضور داشتند و آنچه در این میان بیش از هر مورد دیگر هدف تهاجم حلقهٔ ماسونهای فروغی قرار داشت، #فرهنگ و ارزشهای اسلامی و #ملی بود. این ادعا را میتوان از انتخاب فراماسون مرموزی همچون #علیاصغر_حکمت به وزارت معارف دریافت.
🔹برای آشنایی با پیشینهٔ #حکمت بهتر است به خاطرات مئیر عزری، اولین #سفیر رژیم غاصب صهیونیستی در ایران رجوع کنیم. عزری مینویسد:
«تیمسار کیا دیدار مرا با علیاصغر حکمت برنامهریزی کرد. چندی پیش از این دیدار به من گفته بود «او از خود شماست» من بهخوبی به گفتهاش پی نبرده بودم، تا اینکه پس از چندی دانستم خانواده حکمت (به معنی #حاخام)، از یهودیان سرشناس #شیراز بودهاند و بالای ١٢٠سال پیش از سر ناچاری از کیش خویش دست شستهاند. شاید هم خواستهاند با گزینش نام خانوادگی «حکمت» از تنها یادگار خانوادگی پاسداری کنند، چراکه واژهٔ حاخام در زبان #عبری برابر با #خردمند، فرهیخته، دانشور، دانا یا پژوهنده است. حکمت، هرگز گرایشی به گشودن این راز نداشت…»
🔹حکمت بعداً در شورای عالی تشکیلات فراماسونری جعفر #شریف_امامی به نام «حکومت متحده جهانی» حضور جدّی داشت و همراه ماسونهایی همچون سردار فاخر حکمت، دکتر هومن، دکتر علیآبادی، احمد متیندفتری و… براساس آرمانهای یهودی، سناریوی حکومت بلامنازع تشکیلات جهانی #فراماسونری را در ایران و سایر کشورهای دنیا دنبال میکردند.
🔹نخستین اقدام دولت فراماسون فروغی برای بهوجود آوردن #اصلاحات صهیونی در ایران، فرستادن رضاخان به خارج کشور و #ترکیه بود. اسناد موجود حاکی از آن است که رضاخان نیز پس از دیدار از ترکیه تحت تأثیر القائات افرادی همچون فروغی، محمود جم و علیاصغر حکمت، شیفتهٔ اصلاحات استعماری در آن کشور شد و نقشهٔ فراماسونهای فوق را برای عملی ساختن تهاجم #صهیونیسم به فرهنگ ایرانیان تایید کرد.
🔹علیاصغر حکمت در کتاب خاطراتش تحت عنوان «سی خاطره از عصر فرخنده پهلوی» شرح کاملی از ماجرای #کشف_حجاب و تمهیداتی که برای اجرای آن اندیشیده بود، میدهد. حکمت که ۶ سال متمادی بر منصب بسیار حساس وزارت معارف تکیه زده بود، با طرح موضوع در جلسه هیئت وزیران و سپس تشکیل کانون بانوان، پروژهٔ کشف حجاب را کلید زد. وظیفهٔ این کانون، آنچنان که حکمت در خاطراتش ذکر کرده، آمادهسازی #افکار_عمومی برای اجرای طرح کشف حجاب بود.
🔹حکمت در گوشهگوشهٔ خاطراتش، خود را نفر اول در قضیهٔ کشف حجاب معرفی نموده است. حتی مینویسد که روز و مکان جشن ١٧ دی ١٣١۴ برای مراسم علنی کشف حجاب و حضور خاندان سلطنت در این مراسم را وی به رضاخان پیشنهاد داده بود!
🔹البته ماجرای کشف حجاب و تغییر شکل پوشش ملی به لباس و پوشش غربی و دیگر سبک و آیینهای زندگی و رفتاری که با تهاجم فرهنگی غرب به جامعۀ ایرانی تحمیل شد، پیش از اجرایی شدن، یک دوره زمینهسازی ذهنی را پشتسر گذارده بود. این روند از اوایل دوران قاجار با انتشار نشریات و #کتاب توسط عوامل تشکیلات #فراماسونی و رواج تئاتر جدید و شعر و رمان نو و نقاشی مدرن و معماری و لباس و لوازم و ابزار و تجملات زندگی غربی و سپس #دانشگاه و کتابها و #جراید و #سینما و… برای ترویج تجدّد وارداتی، در واقع به سبک زندگی ایرانی اسلامی عامه مردم هجوم برده و اذهان آنها را آماده پذیرش هر طرح و برنامه #استعماری نمودند.
✅ @Shariati_Group
.
🔹اگرچه پدیده کشف حجاب در این سرزمین از زمانی کلید خورد که در سال ۱۲۲۷ شمسی، زنی بهنام طاهره یا زرّینتاج معروف به #قرةالعین از نزدیکان #علیمحمد_باب در اجتماع روستای بدشت اقدام به برداشتن حجاب خود کرد و روابط نامشروع زنان با چند مرد را مباح اعلام نمود، اما به دلیل منفور بودن فرقهی یاد شده و اهانتهایی که به #اسلام و احکام و اصول آن کردند، #مردم ایران بیشتر و بیشتر در حفظ حجاب زنان راسخ شدند.
🔹در دوران #قاجار و در مدارس وابسته به کانونهای اروپایی مانند مدارس آلیانس (اتحادیه جهانی اسرائیلیت)، ظاهر شدن زنان و دختران بدون چادر و روسری تحت عنوان #تجدّد، نخستین بارقههای سیستماتیک مقولهی کشف حجاب بود، اما پس از تحکیم حاکمیت رضاخانی در سال ۱۳۱۲ (یعنی ۸۵ سال پس از واقعه بدشت) وقتی #محمدعلی_فروغی یعنی همان فراماسونر بابی ازلی و از عوامل اصلی صعود #رضاخان به #سلطنت، مجدداً رئیس #دولت شد، قضیهٔ کشف #حجاب در #ایران از محورهای این مرحله بود. مرحلهای که در واقع اساس و ماهیت روی کار آوردن رژیم #پهلوی توسط کانونهای صهیونی در تداوم فرقههای #بابیت و #بهاییت را روشن میساخت.
🔹در کابینهٔ جدید #فروغی، مجموعهای از یهودیان مخفی و #فراماسون ها حضور داشتند و آنچه در این میان بیش از هر مورد دیگر هدف تهاجم حلقهٔ ماسونهای فروغی قرار داشت، #فرهنگ و ارزشهای اسلامی و #ملی بود. این ادعا را میتوان از انتخاب فراماسون مرموزی همچون #علیاصغر_حکمت به وزارت معارف دریافت.
🔹برای آشنایی با پیشینهٔ #حکمت بهتر است به خاطرات مئیر عزری، اولین #سفیر رژیم غاصب صهیونیستی در ایران رجوع کنیم. عزری مینویسد:
«تیمسار کیا دیدار مرا با علیاصغر حکمت برنامهریزی کرد. چندی پیش از این دیدار به من گفته بود «او از خود شماست» من بهخوبی به گفتهاش پی نبرده بودم، تا اینکه پس از چندی دانستم خانواده حکمت (به معنی #حاخام)، از یهودیان سرشناس #شیراز بودهاند و بالای ١٢٠سال پیش از سر ناچاری از کیش خویش دست شستهاند. شاید هم خواستهاند با گزینش نام خانوادگی «حکمت» از تنها یادگار خانوادگی پاسداری کنند، چراکه واژهٔ حاخام در زبان #عبری برابر با #خردمند، فرهیخته، دانشور، دانا یا پژوهنده است. حکمت، هرگز گرایشی به گشودن این راز نداشت…»
🔹حکمت بعداً در شورای عالی تشکیلات فراماسونری جعفر #شریف_امامی به نام «حکومت متحده جهانی» حضور جدّی داشت و همراه ماسونهایی همچون سردار فاخر حکمت، دکتر هومن، دکتر علیآبادی، احمد متیندفتری و… براساس آرمانهای یهودی، سناریوی حکومت بلامنازع تشکیلات جهانی #فراماسونری را در ایران و سایر کشورهای دنیا دنبال میکردند.
🔹نخستین اقدام دولت فراماسون فروغی برای بهوجود آوردن #اصلاحات صهیونی در ایران، فرستادن رضاخان به خارج کشور و #ترکیه بود. اسناد موجود حاکی از آن است که رضاخان نیز پس از دیدار از ترکیه تحت تأثیر القائات افرادی همچون فروغی، محمود جم و علیاصغر حکمت، شیفتهٔ اصلاحات استعماری در آن کشور شد و نقشهٔ فراماسونهای فوق را برای عملی ساختن تهاجم #صهیونیسم به فرهنگ ایرانیان تایید کرد.
🔹علیاصغر حکمت در کتاب خاطراتش تحت عنوان «سی خاطره از عصر فرخنده پهلوی» شرح کاملی از ماجرای #کشف_حجاب و تمهیداتی که برای اجرای آن اندیشیده بود، میدهد. حکمت که ۶ سال متمادی بر منصب بسیار حساس وزارت معارف تکیه زده بود، با طرح موضوع در جلسه هیئت وزیران و سپس تشکیل کانون بانوان، پروژهٔ کشف حجاب را کلید زد. وظیفهٔ این کانون، آنچنان که حکمت در خاطراتش ذکر کرده، آمادهسازی #افکار_عمومی برای اجرای طرح کشف حجاب بود.
🔹حکمت در گوشهگوشهٔ خاطراتش، خود را نفر اول در قضیهٔ کشف حجاب معرفی نموده است. حتی مینویسد که روز و مکان جشن ١٧ دی ١٣١۴ برای مراسم علنی کشف حجاب و حضور خاندان سلطنت در این مراسم را وی به رضاخان پیشنهاد داده بود!
🔹البته ماجرای کشف حجاب و تغییر شکل پوشش ملی به لباس و پوشش غربی و دیگر سبک و آیینهای زندگی و رفتاری که با تهاجم فرهنگی غرب به جامعۀ ایرانی تحمیل شد، پیش از اجرایی شدن، یک دوره زمینهسازی ذهنی را پشتسر گذارده بود. این روند از اوایل دوران قاجار با انتشار نشریات و #کتاب توسط عوامل تشکیلات #فراماسونی و رواج تئاتر جدید و شعر و رمان نو و نقاشی مدرن و معماری و لباس و لوازم و ابزار و تجملات زندگی غربی و سپس #دانشگاه و کتابها و #جراید و #سینما و… برای ترویج تجدّد وارداتی، در واقع به سبک زندگی ایرانی اسلامی عامه مردم هجوم برده و اذهان آنها را آماده پذیرش هر طرح و برنامه #استعماری نمودند.
✅ @Shariati_Group
.
Telegram
.
📌 کارنامه مصدق نشان میدهد که در ایران امکان یک توسعه دموکراتیک ملی و مستقل وجود دارد
♦️معمولاً تمام انقلابها و جنبشهایمان از #مشروطیت به بعد در مرحله اول تا قبل از پیروزی، با نوعی ائتلاف و اتحاد و وحدت همهی نیروها انجام میشده و به پیروزی میرسیده است؛ اما وحدت قبل از پیروزی جای خود را به تفرقه پس از پیروزی میدهد. تجربه آن ۱۴ سال ۱۲۸۵ تا ۱۲۹۹ تجربه بسیار مهمی در این زمینه است.
♦️ما از #انقلاب مشروطه و دولت #مشروطه، نهایتاً سر از یک #دولت استبدادی درمیآوریم که تمام دستاوردهای مشروطه را از بین میبرد؛ ولی آنچه از آن باقی میگذارد و تحقق میبخشد، نوعی مدرنیزاسیون بدون #مدرنیته است. دانشگاه ساخته میشود؛ اما دانشگاهی که در آن #آزادی و حقیقتگویی وجود ندارد. #ارتش #مدرن ساخته میشود؛ اما ارتشی که به یک اراده ملی و یک نیروی دموکراتیک مردمی، متکی نیست که بتواند در روز حادثه در برابر دشمن بایستد؛ بلکه برعکس، به یک نهاد مدرن مجهز در راستای سرکوب #مردم تبدیل میشود. این تناقض دوره #رضا_شاه است. رضاشاه البته این کارها را به قیمت نابودی #روح و جوهره مشروطیت که چیزی جز حکومت #قانون و آزادی نبود، انجام داد.
در واقع هرگاه آزادی یا #رفاه و #عدالت، در مقابل #امنیت قرار میگرفت، اولویت اصلی امنیت میشد. به این معنی که امنیت، اولویت اصلی است.
♦️ما اساساً تاریخ ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی نداشتهایم؛ اما #سلطنت برای اینکه برای خود پشتوانه پیدا کند، مقاطع پراکنده را به هم وصل میکند و ۲۵۰۰ سال تمام عیار مستمر و مدام از نظام شاهنشاهی میسازد و ارائه میدهد. اما آیا همه #تاریخ چنین است؟ در دو، سه قرن اول که #ایران بخشی از امپراتوری بزرگ جهان #اسلام بوده، پس از آن نیز حکومتهای محلی و امارات و امیرنشینانی چون امیر اسماعیل سامانی، یعقوب لیث صفاری و… حضور دارند. در دورههای مختلف نیز امپراتوریهای مغول، ایلخانی، تیموری را میبینیم. در دورههای مشخصی نیز سلطنت ایرانی داریم.
♦️اما حتی بین دو دورهی قاجاریه و صفویه نیز دوره ملوکالطوایفی داریم. نهاد سلطنت حتی در مقتدرترین دورههای #حکومت خود از آن قدرتی برخوردار نیست که به همه جامعه ایران دسترسی داشته باشد و آن استبدادی را که ما تصور و تصویر میکنیم، بر همه سرزمین اعمال کند. در دوران پیشامدرن اساساً چنین امکانی وجود نداشته است.
♦️توسعه رضاشاهی توسعه پایدار نبود. جنبه سختافزاری توسعه بیشتر مطرح بود. توسعه پایدار قطعاً یک توسعه #دموکراتیک با مشارکت همه شهروندان البته متناسب با #فرهنگ ایرانی و اسلامی خواهد بود؛ یعنی ما شهروندانی صاحب حقوق انسانی داشته باشیم و شهروندان باید به حقوق خود آگاهی داشته و پاسدار حقوقشان باشند؛ وگرنه حکومت استبدادی که بخواهد از بالا بر رعیت بدون حقوق حکومت کند، توسعه ناپایداری خواهد داشت. توسعه مفهومی است همهجانبه که جز بامشارکت شهروندان صاحب حقوق ممکن نیست؛ اما ممکن است حکومت استبدادی از بالا با اتکا به درآمد #نفت مستقر شود و بتواند سریعاً راه و کارخانه بسازد. چنین چیزی ممکن است؛ اما اگر مشروعیت و مقبولیت نداشته باشد، دوامی نخواهد داشت.
♦️کره جنوبی پیش از دموکراتیک شدن، حکومت اقتدارگرایی داشت. تحت آن حکومت اقتدارگرا، رشد اقتصادی در خور توجهی نیز پیدا کرد. یک عامل مهم آن این بود که #بوروکراسی سالمی داشت؛ به این دلیل که #فساد ضد توسعه است. برای اینکه فساد نباشد، یا بوروکراسی از بالا باید چنان قوی باشد که راه را بر هرگونه فسادی ببندد یا حکومت دموکراتیکی وجود داشته باشد که در آن رسانههای غیردولتی آزادی داشته باشند تا همه چیز را شفاف کنند؛ درغیر این صورت سیستم استبدادی بشدت در معرض فساد است.
♦️یک نمونه مهم در راستای توسعه پایدار، تجربه دولت ملی دکتر #مصدق است. تجربه مصدق نشان میدهد که در بدترین شرایط محاصره اقتصادی و درحالی که حتی یک قطره نفت هم نمیتوانست بفروشد و قدرت #بریتانیا را نیز در برابر خود میدید، در یک وضعیت فشار اقتصادی، در طول آن دو سال و چند ماه کارنامه درخشانی دارد. این کارنامه نشان میدهد که در ایران امکان یک توسعه دموکراتیک ملی و مستقل وجود دارد.
♦️دولت #محمد_مصدق اولین دولت در تاریخ ایران است که توانست تز اقتصاد بدون نفت را عملی کند. همچنین اولین دولتی بود که تراز بازرگانیاش مثبت شد. درحالی که همواره تاپیش از دولت مصدق، بدهکار بود. در بدترین شرایط اقتصادی از نظر درآمد توانست طرحهایی به سود طبقات زحمتکش، دهقانان و… ارائه دهد. درعین حال دولتی بود که در آن حکومت «قانون» وجود داشت، یک دولت دموکراتیک بود که در اوج محبوبیت و نفوذ و کاریزمایی که دکتر مصدق داشت، یک #حزب و #روزنامه به خاطر مخالفت با مصدق تعطیل نشد...
✅ @Shariati_Group
✍ دکتر #هاشم_آغاجری - شرق
♦️معمولاً تمام انقلابها و جنبشهایمان از #مشروطیت به بعد در مرحله اول تا قبل از پیروزی، با نوعی ائتلاف و اتحاد و وحدت همهی نیروها انجام میشده و به پیروزی میرسیده است؛ اما وحدت قبل از پیروزی جای خود را به تفرقه پس از پیروزی میدهد. تجربه آن ۱۴ سال ۱۲۸۵ تا ۱۲۹۹ تجربه بسیار مهمی در این زمینه است.
♦️ما از #انقلاب مشروطه و دولت #مشروطه، نهایتاً سر از یک #دولت استبدادی درمیآوریم که تمام دستاوردهای مشروطه را از بین میبرد؛ ولی آنچه از آن باقی میگذارد و تحقق میبخشد، نوعی مدرنیزاسیون بدون #مدرنیته است. دانشگاه ساخته میشود؛ اما دانشگاهی که در آن #آزادی و حقیقتگویی وجود ندارد. #ارتش #مدرن ساخته میشود؛ اما ارتشی که به یک اراده ملی و یک نیروی دموکراتیک مردمی، متکی نیست که بتواند در روز حادثه در برابر دشمن بایستد؛ بلکه برعکس، به یک نهاد مدرن مجهز در راستای سرکوب #مردم تبدیل میشود. این تناقض دوره #رضا_شاه است. رضاشاه البته این کارها را به قیمت نابودی #روح و جوهره مشروطیت که چیزی جز حکومت #قانون و آزادی نبود، انجام داد.
در واقع هرگاه آزادی یا #رفاه و #عدالت، در مقابل #امنیت قرار میگرفت، اولویت اصلی امنیت میشد. به این معنی که امنیت، اولویت اصلی است.
♦️ما اساساً تاریخ ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی نداشتهایم؛ اما #سلطنت برای اینکه برای خود پشتوانه پیدا کند، مقاطع پراکنده را به هم وصل میکند و ۲۵۰۰ سال تمام عیار مستمر و مدام از نظام شاهنشاهی میسازد و ارائه میدهد. اما آیا همه #تاریخ چنین است؟ در دو، سه قرن اول که #ایران بخشی از امپراتوری بزرگ جهان #اسلام بوده، پس از آن نیز حکومتهای محلی و امارات و امیرنشینانی چون امیر اسماعیل سامانی، یعقوب لیث صفاری و… حضور دارند. در دورههای مختلف نیز امپراتوریهای مغول، ایلخانی، تیموری را میبینیم. در دورههای مشخصی نیز سلطنت ایرانی داریم.
♦️اما حتی بین دو دورهی قاجاریه و صفویه نیز دوره ملوکالطوایفی داریم. نهاد سلطنت حتی در مقتدرترین دورههای #حکومت خود از آن قدرتی برخوردار نیست که به همه جامعه ایران دسترسی داشته باشد و آن استبدادی را که ما تصور و تصویر میکنیم، بر همه سرزمین اعمال کند. در دوران پیشامدرن اساساً چنین امکانی وجود نداشته است.
♦️توسعه رضاشاهی توسعه پایدار نبود. جنبه سختافزاری توسعه بیشتر مطرح بود. توسعه پایدار قطعاً یک توسعه #دموکراتیک با مشارکت همه شهروندان البته متناسب با #فرهنگ ایرانی و اسلامی خواهد بود؛ یعنی ما شهروندانی صاحب حقوق انسانی داشته باشیم و شهروندان باید به حقوق خود آگاهی داشته و پاسدار حقوقشان باشند؛ وگرنه حکومت استبدادی که بخواهد از بالا بر رعیت بدون حقوق حکومت کند، توسعه ناپایداری خواهد داشت. توسعه مفهومی است همهجانبه که جز بامشارکت شهروندان صاحب حقوق ممکن نیست؛ اما ممکن است حکومت استبدادی از بالا با اتکا به درآمد #نفت مستقر شود و بتواند سریعاً راه و کارخانه بسازد. چنین چیزی ممکن است؛ اما اگر مشروعیت و مقبولیت نداشته باشد، دوامی نخواهد داشت.
♦️کره جنوبی پیش از دموکراتیک شدن، حکومت اقتدارگرایی داشت. تحت آن حکومت اقتدارگرا، رشد اقتصادی در خور توجهی نیز پیدا کرد. یک عامل مهم آن این بود که #بوروکراسی سالمی داشت؛ به این دلیل که #فساد ضد توسعه است. برای اینکه فساد نباشد، یا بوروکراسی از بالا باید چنان قوی باشد که راه را بر هرگونه فسادی ببندد یا حکومت دموکراتیکی وجود داشته باشد که در آن رسانههای غیردولتی آزادی داشته باشند تا همه چیز را شفاف کنند؛ درغیر این صورت سیستم استبدادی بشدت در معرض فساد است.
♦️یک نمونه مهم در راستای توسعه پایدار، تجربه دولت ملی دکتر #مصدق است. تجربه مصدق نشان میدهد که در بدترین شرایط محاصره اقتصادی و درحالی که حتی یک قطره نفت هم نمیتوانست بفروشد و قدرت #بریتانیا را نیز در برابر خود میدید، در یک وضعیت فشار اقتصادی، در طول آن دو سال و چند ماه کارنامه درخشانی دارد. این کارنامه نشان میدهد که در ایران امکان یک توسعه دموکراتیک ملی و مستقل وجود دارد.
♦️دولت #محمد_مصدق اولین دولت در تاریخ ایران است که توانست تز اقتصاد بدون نفت را عملی کند. همچنین اولین دولتی بود که تراز بازرگانیاش مثبت شد. درحالی که همواره تاپیش از دولت مصدق، بدهکار بود. در بدترین شرایط اقتصادی از نظر درآمد توانست طرحهایی به سود طبقات زحمتکش، دهقانان و… ارائه دهد. درعین حال دولتی بود که در آن حکومت «قانون» وجود داشت، یک دولت دموکراتیک بود که در اوج محبوبیت و نفوذ و کاریزمایی که دکتر مصدق داشت، یک #حزب و #روزنامه به خاطر مخالفت با مصدق تعطیل نشد...
✅ @Shariati_Group
✍ دکتر #هاشم_آغاجری - شرق
⭕️ بهمناسبت مرگ ملکهٔ خبیث انگلیس، الیزابت دوم
✡ هویت یهودی خاندان سلطنتی انگلیس
▫️دربار و خاندان سلطنتی #انگلیس اسرار و ناگفتههای زیادی در خود دارد که علاقهای هم به افشای آن ندارد. در این گزارش به یک مورد از این ناشنیدههای هویتی – مذهبی درباره روند یهودی سازی خاندان سلطنتی و تبعات آن اشاره شده است.
▫️هنوز برای بسیاری از #مردم انگلیس این سؤال وجود دارد که چگونه فرزند یک «مهماندار هواپیما» [کارول الیزابت میدلتون] توانست با نوه #ملکه انگلیس ازدواج کند! حقیقتی که علیرغم سکوت و بیتوجهی جریان اصلی رسانهای انگلیس از دید همهی رسانهها پنهان نماند.
▫️تغییر مذهبی و دینی در #سلطنت #مشروطه انگلستان آثار خاصی را بر حوزه داخلی و خارجی این کشور خواهد گذاشت. در فضای داخلی انگلیس، بهجای #پادشاه یا ملکهی #کاتولیک، فردی یهودی #قدرت و نفوذ سنتی را در دست خواهد گرفت که این بهمعنای بسط هرچه بیشتر #نفوذ لابیهای یهودی در این کشور خواهد بود. ضمن اینکه جریان مذهبی مسیحی این کشور نیز رسماً تحت قیمومت یهودیان عمل خواهد کرد؛ چرا که پادشاه و ملکهی آینده یهودی هستند!
▫️این مسئله، تأثیرات خود را بر حوزهی سیاست خارجی این کشور نیز خواهد گذارد. قرابت مذهبی میان انگلیس و رژیم صهیونیستی تعامل این دو رژیم را بیشتر مینماید و نقش حمایتگرانه #لندن از #اسرائیل به میزان قابل توجهی افزایش خواهد یافت.
🔗 مطالعه متن کامل
✅ @Shariati_Group
#یهود #صهیونیسم #روچیلد #الیزابت #دایانا #Rothschild #Goldsmith
✡ هویت یهودی خاندان سلطنتی انگلیس
▫️دربار و خاندان سلطنتی #انگلیس اسرار و ناگفتههای زیادی در خود دارد که علاقهای هم به افشای آن ندارد. در این گزارش به یک مورد از این ناشنیدههای هویتی – مذهبی درباره روند یهودی سازی خاندان سلطنتی و تبعات آن اشاره شده است.
▫️هنوز برای بسیاری از #مردم انگلیس این سؤال وجود دارد که چگونه فرزند یک «مهماندار هواپیما» [کارول الیزابت میدلتون] توانست با نوه #ملکه انگلیس ازدواج کند! حقیقتی که علیرغم سکوت و بیتوجهی جریان اصلی رسانهای انگلیس از دید همهی رسانهها پنهان نماند.
▫️تغییر مذهبی و دینی در #سلطنت #مشروطه انگلستان آثار خاصی را بر حوزه داخلی و خارجی این کشور خواهد گذاشت. در فضای داخلی انگلیس، بهجای #پادشاه یا ملکهی #کاتولیک، فردی یهودی #قدرت و نفوذ سنتی را در دست خواهد گرفت که این بهمعنای بسط هرچه بیشتر #نفوذ لابیهای یهودی در این کشور خواهد بود. ضمن اینکه جریان مذهبی مسیحی این کشور نیز رسماً تحت قیمومت یهودیان عمل خواهد کرد؛ چرا که پادشاه و ملکهی آینده یهودی هستند!
▫️این مسئله، تأثیرات خود را بر حوزهی سیاست خارجی این کشور نیز خواهد گذارد. قرابت مذهبی میان انگلیس و رژیم صهیونیستی تعامل این دو رژیم را بیشتر مینماید و نقش حمایتگرانه #لندن از #اسرائیل به میزان قابل توجهی افزایش خواهد یافت.
🔗 مطالعه متن کامل
✅ @Shariati_Group
#یهود #صهیونیسم #روچیلد #الیزابت #دایانا #Rothschild #Goldsmith
Telegram
.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📽 | جنایت پهلوی و حمایت BBC
اظهارات سلطنت فاطمی، خواهر دکتر فاطمی از نحوه تیرباران و جلوگیری از خاکسپاری پیکر او
🔹۱۹ آبان ۱۳۳۳؛ سالگرد #ترور وزیر خارجهای که جرمش مخالفت با دخالت #انگلیس بود!
«شهید حسین فاطمی» وزیر خارجه دولت دکتر #مصدق به دستور #شاه تیرباران و به شهادت رسید.
🔹#حسین_فاطمی از یاران #محمد_مصدق در دولت اول وی معاون پارلمانی و در دولت دوم وزیر امور خارجه شد. در سال ۱۳۳۱ بهدنبال کشف مدارک جاسوسی از سفارتخانه انگلیس آنجا را تعطیل و کارمندان آن را اخراج کرد و از جدیترین مخالفان #استعمار و دخالت انگلیس در امور #ایران بود.
🔹وی بعد از کودتای #۲۸_مرداد، مجبور به زندگی مخفیانه شد، اما نهایتاً درحالت بیماری دستگیر و بعد از محاکمهای ناعادلانه در دادگاه نظامی، اعدام شد.
🔹بهدلیل اقدامات فاطمی علیه انگلستان و هواداری از قطع ید انگلیس از #نفت ایران، «سام فال» دبیر شرقی سفارت انگلیس در تهران، اعدام بیرحمانه را بهترین راهحل برای فاطمی میدانست!
🔹محمدرضا #پهلوی نیز که از شهید فاطمی بهدلیل مطرح کردن #جمهوری بهجای #سلطنت کینه داشت، با #اعدام وی موافقت کرد.
🥀 یادش جاودان باد...
✅ @Shariati_Group
اظهارات سلطنت فاطمی، خواهر دکتر فاطمی از نحوه تیرباران و جلوگیری از خاکسپاری پیکر او
🔹۱۹ آبان ۱۳۳۳؛ سالگرد #ترور وزیر خارجهای که جرمش مخالفت با دخالت #انگلیس بود!
«شهید حسین فاطمی» وزیر خارجه دولت دکتر #مصدق به دستور #شاه تیرباران و به شهادت رسید.
🔹#حسین_فاطمی از یاران #محمد_مصدق در دولت اول وی معاون پارلمانی و در دولت دوم وزیر امور خارجه شد. در سال ۱۳۳۱ بهدنبال کشف مدارک جاسوسی از سفارتخانه انگلیس آنجا را تعطیل و کارمندان آن را اخراج کرد و از جدیترین مخالفان #استعمار و دخالت انگلیس در امور #ایران بود.
🔹وی بعد از کودتای #۲۸_مرداد، مجبور به زندگی مخفیانه شد، اما نهایتاً درحالت بیماری دستگیر و بعد از محاکمهای ناعادلانه در دادگاه نظامی، اعدام شد.
🔹بهدلیل اقدامات فاطمی علیه انگلستان و هواداری از قطع ید انگلیس از #نفت ایران، «سام فال» دبیر شرقی سفارت انگلیس در تهران، اعدام بیرحمانه را بهترین راهحل برای فاطمی میدانست!
🔹محمدرضا #پهلوی نیز که از شهید فاطمی بهدلیل مطرح کردن #جمهوری بهجای #سلطنت کینه داشت، با #اعدام وی موافقت کرد.
🥀 یادش جاودان باد...
✅ @Shariati_Group
🔰 چرا اختلافهای فرهنگی به دوقطبیهای سیـاسی میانجامد؟
🔅#دوقطبی به معنی تعارض یا پدید آمدن تشتت در افکار عمومی است؛ یعنی زمانی در جامعه دوقطبی به وجود میآید که یک گروه سیاسی یا اجتماعی درباره مسالهای به زیر گروههای مخالف تقسیم میشود. البته دوقطبی بیشتر در حوزه سیاسی اتفاق میافتد که همان تعارضها و تضادهای سیاسی است، اما عوارض و پیامدهای آن در #فرهنگ و #اجتماع قابل مشاهده است. به هرترتیب اصطلاح دوقطبی در جامعه ما به امروز و فردا مربوط نمیشود و واژهای تاریخی محسوب میشود؛ یعنی در دورههای گذشته هم ما شاهد آن بودهایم. برای نمونه در دوره #پهلوی، دوقطبی #انقلاب و #استکبار به وجود آمد و در سالهای بعد هم ما در حوزههای مختلف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی بارها و بارها شاهد این امر بودهایم که دوقطبی #اعتدال و #افراط، دوقطبی موافقان و مخالفان #برجام، دوقطبی #حجاب و بیحجابی و... از نمونههای بارز آن بودهاند.
🔅میتوان دوقطبی شدن را یکی از مهمترین مسایل اکنون جامعهی ایرانی دانست که برخی این دوقطبی را ناشی از تنوع گفتمانی، شماری دیگر نشأت گرفته از #جامعهشناسی مردم و عدهای برگرفته از عوام فریبی میدانند.
🔅آغاز مواجهه انسان ایرانی با تغییر و تحولات تمدنی جدید را به صورت عینی، باید از دوره #قاجار دانست که #تمدن غرب در ابعاد سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی در جامعه ایرانی تاثیرگذار شد. دکتر #سیدجواد_میری جامعهشناس در گفتوگو با ایرنا معتقد است که این امر از دوران #صفویه آغاز و در اواسط دوران #ناصرالدین #شاه قاجار به اوج خودش میرسد و باعث شکافهای عظیم و سترگی در نهادهای مهم تاریخی جامعه #ایران میشود.
🔅یکی حوزه #قدرت که با عنوان #سلطنت صورتبندی میشد، دیگری نهاد #دین که با عنوان نهاد #روحانیت #شیعه و حوزههای علمیه قابل مشاهده بود و دیگری هم نهاد خانواده بود؛ یعنی نهادی که به جامعهی ایران انسجام درونی میداد. مواجهه جامعه ایرانی با تغییر و تحولات تقریباً تاریخی، آرام و کُند بود، اما در اواسط دوران ناصری شدت گرفت و باعث شد تا شکل، شمایل، جایگاه و نقش این سه عنصر مهم تغییر یابد و زیربنای این سه نهاد هم که مناسبات اقتصادی بود هر کدام به گونهای از زمینه توزیع و اقتصادی ارتزاق میکردند و موجبات رشد، توسعه، استحکام و مقاومت خودشان را در طول #تاریخ داشتند.
🔅اما مواجهه انسان ایرانی با این تغییر و تحولات جدید این آرایش را دستخوش تحولات بنیادین کرد. از درون این مساله، یک اتفاق و یک پرسش مطرح میشود که مقصود ما از «ایران و ایرانیت» چیست؟
🔅یک پاسخ میگوید که ایرانیت یا اساساً #جهانبینی که مفهوم ایرانی را دوام داده باید در دوران باستان جستجو کرد. اینها جریانی هرچند کوچک و اقلیت در جامعه ایران تشکیل میدهند و به عنوان باستان گرایان شناخته میشوند که بعد از انقلاب هم به صورت نوباستان گرایان خودشان را بازسازی کردند(روایتهای متفاوت از #ایرانشهر). البته تندروی آنها سبب شد که همواره با انتقادهایی هم مواجه شوند تا آنجا که #یوسف_اباذری استاد دانشگاه تهران با تأکید بر اندیشه #جواد_طباطبایی، ایرانشهری و باستانگرایی رایج را تفکراتی اقتدارگرا و تداوم جریان ایرانپرستی بعد از مشروطیت دانست که نمود سیاسی آن احزاب سومکا و پانایرانیست بود. روایات باستانگرایانهای که به اعتقاد اباذری به تعاملات فرهنگی میان ایران و دیگر کشورها و نیروهای قومی و منطقهای در طول تاریخ بیاعتناست.
🔅مواجهه دیگر اما این رویکرد دوران بعد از ورود #اسلام به ایران و مشخصاً از تأسیس صفویه را نقطه آغاز میداند و دین اسلام را سرچشمه و چارچوب کلان روایت مفهوم ایرانی، جهانبینی، ارزشها و شیوه زندگی روزمره را منبع و مرجع فهم از ایرانیت قلمداد میکند و اساساً وقتی میخواهد بگوید ایران، ایران را در درون مفهوم امر دینی میگنجاند.
🔅همچنین یک جریان دیگری در ایران شکل میگیرد که آن هم جریان #تجدد است. این جریان اساساً ارزشها، جهانبینی، خوب، بد و... را #غرب میداند و آن را معیار #انسان ایرانی قرار میدهد؛ البته این گفتمانها فقط بحث های نظری نیست و وقتی این گفتمانها را صورتبندی میکنیم، عقبه آنها را در آرایش اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و حتی نوع ارزشها، صحبت کردنها، لباس پوشیدنها و ... دیده میشود؛ یعنی به گونهای امر اجتماعی خودش را در هستی اجتماعی جامعه ایرانی بازسازی و یارگیری میکند.
🔅جامعهی ایران پیش از آنکه دوقطبی باشد، محلی برای چالشهای میان این سه کلان گفتمان است که یکی امر جمعی را ذیل تجدد، دیگری در چارچوب دین و سومی ذیل امر باستانی تعریف میکند و اینها بعضاً هم باهم ائتلافهایی پیدا کردهاند.
✅ @Shariati_Group
🔗 مطالعه متن کامل این گفتگو
🔅#دوقطبی به معنی تعارض یا پدید آمدن تشتت در افکار عمومی است؛ یعنی زمانی در جامعه دوقطبی به وجود میآید که یک گروه سیاسی یا اجتماعی درباره مسالهای به زیر گروههای مخالف تقسیم میشود. البته دوقطبی بیشتر در حوزه سیاسی اتفاق میافتد که همان تعارضها و تضادهای سیاسی است، اما عوارض و پیامدهای آن در #فرهنگ و #اجتماع قابل مشاهده است. به هرترتیب اصطلاح دوقطبی در جامعه ما به امروز و فردا مربوط نمیشود و واژهای تاریخی محسوب میشود؛ یعنی در دورههای گذشته هم ما شاهد آن بودهایم. برای نمونه در دوره #پهلوی، دوقطبی #انقلاب و #استکبار به وجود آمد و در سالهای بعد هم ما در حوزههای مختلف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی بارها و بارها شاهد این امر بودهایم که دوقطبی #اعتدال و #افراط، دوقطبی موافقان و مخالفان #برجام، دوقطبی #حجاب و بیحجابی و... از نمونههای بارز آن بودهاند.
🔅میتوان دوقطبی شدن را یکی از مهمترین مسایل اکنون جامعهی ایرانی دانست که برخی این دوقطبی را ناشی از تنوع گفتمانی، شماری دیگر نشأت گرفته از #جامعهشناسی مردم و عدهای برگرفته از عوام فریبی میدانند.
🔅آغاز مواجهه انسان ایرانی با تغییر و تحولات تمدنی جدید را به صورت عینی، باید از دوره #قاجار دانست که #تمدن غرب در ابعاد سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی در جامعه ایرانی تاثیرگذار شد. دکتر #سیدجواد_میری جامعهشناس در گفتوگو با ایرنا معتقد است که این امر از دوران #صفویه آغاز و در اواسط دوران #ناصرالدین #شاه قاجار به اوج خودش میرسد و باعث شکافهای عظیم و سترگی در نهادهای مهم تاریخی جامعه #ایران میشود.
🔅یکی حوزه #قدرت که با عنوان #سلطنت صورتبندی میشد، دیگری نهاد #دین که با عنوان نهاد #روحانیت #شیعه و حوزههای علمیه قابل مشاهده بود و دیگری هم نهاد خانواده بود؛ یعنی نهادی که به جامعهی ایران انسجام درونی میداد. مواجهه جامعه ایرانی با تغییر و تحولات تقریباً تاریخی، آرام و کُند بود، اما در اواسط دوران ناصری شدت گرفت و باعث شد تا شکل، شمایل، جایگاه و نقش این سه عنصر مهم تغییر یابد و زیربنای این سه نهاد هم که مناسبات اقتصادی بود هر کدام به گونهای از زمینه توزیع و اقتصادی ارتزاق میکردند و موجبات رشد، توسعه، استحکام و مقاومت خودشان را در طول #تاریخ داشتند.
🔅اما مواجهه انسان ایرانی با این تغییر و تحولات جدید این آرایش را دستخوش تحولات بنیادین کرد. از درون این مساله، یک اتفاق و یک پرسش مطرح میشود که مقصود ما از «ایران و ایرانیت» چیست؟
🔅یک پاسخ میگوید که ایرانیت یا اساساً #جهانبینی که مفهوم ایرانی را دوام داده باید در دوران باستان جستجو کرد. اینها جریانی هرچند کوچک و اقلیت در جامعه ایران تشکیل میدهند و به عنوان باستان گرایان شناخته میشوند که بعد از انقلاب هم به صورت نوباستان گرایان خودشان را بازسازی کردند(روایتهای متفاوت از #ایرانشهر). البته تندروی آنها سبب شد که همواره با انتقادهایی هم مواجه شوند تا آنجا که #یوسف_اباذری استاد دانشگاه تهران با تأکید بر اندیشه #جواد_طباطبایی، ایرانشهری و باستانگرایی رایج را تفکراتی اقتدارگرا و تداوم جریان ایرانپرستی بعد از مشروطیت دانست که نمود سیاسی آن احزاب سومکا و پانایرانیست بود. روایات باستانگرایانهای که به اعتقاد اباذری به تعاملات فرهنگی میان ایران و دیگر کشورها و نیروهای قومی و منطقهای در طول تاریخ بیاعتناست.
🔅مواجهه دیگر اما این رویکرد دوران بعد از ورود #اسلام به ایران و مشخصاً از تأسیس صفویه را نقطه آغاز میداند و دین اسلام را سرچشمه و چارچوب کلان روایت مفهوم ایرانی، جهانبینی، ارزشها و شیوه زندگی روزمره را منبع و مرجع فهم از ایرانیت قلمداد میکند و اساساً وقتی میخواهد بگوید ایران، ایران را در درون مفهوم امر دینی میگنجاند.
🔅همچنین یک جریان دیگری در ایران شکل میگیرد که آن هم جریان #تجدد است. این جریان اساساً ارزشها، جهانبینی، خوب، بد و... را #غرب میداند و آن را معیار #انسان ایرانی قرار میدهد؛ البته این گفتمانها فقط بحث های نظری نیست و وقتی این گفتمانها را صورتبندی میکنیم، عقبه آنها را در آرایش اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و حتی نوع ارزشها، صحبت کردنها، لباس پوشیدنها و ... دیده میشود؛ یعنی به گونهای امر اجتماعی خودش را در هستی اجتماعی جامعه ایرانی بازسازی و یارگیری میکند.
🔅جامعهی ایران پیش از آنکه دوقطبی باشد، محلی برای چالشهای میان این سه کلان گفتمان است که یکی امر جمعی را ذیل تجدد، دیگری در چارچوب دین و سومی ذیل امر باستانی تعریف میکند و اینها بعضاً هم باهم ائتلافهایی پیدا کردهاند.
✅ @Shariati_Group
🔗 مطالعه متن کامل این گفتگو
Telegram
.
✡️ اردشیر ریپورتر کیست؟
بهمناسبت سوم اسفند - سالروز #کودتای رضاخانی و کاشف اصلی او
📌#فراماسونری در #ایران، مرکزی برای جلب نخبگان و افراد مستعد با گرایشاتی غربگرایانه، پرورش و ارتقاء آنان در هرم سیاسی و فرهنگی کشور در جهت اهداف #استعمار بریتانیا بهشمار میرفت، که در مرکز و در پس پردههای آن دست پنهان اینتلیجنس سرویس #انگلستان در کار بود.
📌در سال ١٣٢٢ق. اردشیر را در زمرهٔ اعضای #انجمن_مخفی تهران، که توسط ملکالمتکلمین و سیدجمالالدین واعظ رهبری و اداره میشد و اعضای آن عمدتاً از ماسونهای ایرانی بودند، مییابیم و بدینترتیب مُحقّیم که نقش مرموز و درجه اول #اردشیر_ریپورتر را در عملیات پس پرده حوادث #مشروطه مورد تأکید مجدد قرار دهیم. در سال ١٣٢۴ق. نیز شاهد تأسیس #لژ_بیداری_ایران هستیم، که اردشیر ریپورتر از اعضای آن بهشمار میرفت و به اعتقاد ما مؤسس واقعی و کارگردان اصلی، ولی در پسپردهٔ، این مجمع ماسونی بود.
📌اردشیر ریپورتر با بهرهگیری از موقعیتی که در محافل اشرافی کسب کرده بود، ارتباطات وسیعی با رجال کشور برقرار ساخته و میکوشید تا آنان را به درجات مختلف، از هواداری فرهنگی #غرب تا مزدوری رسمی اینتلیجنس سرویس، جذب کند.
📌ریپورتر طی دوران فعالیت ۴٠سالهٔ خود در ایران (که از ورود او در سال ١٨٩٣م.، سه سال پیش از قتل ناصرالدینشاه، تا مرگ او در ٢٣ فوریه ١٩٣٣م./ ۴ اسفند ١٣١١ش. در تهران در اوج سلطنت #رضا_شاه ادامه دارد)، علاوه بر میراث سیاسی که در قالب #سلطنت #پهلوی تبلور یافت، شبکهای از عوامل اینتلیجنس سرویس را نیز برجای گذارد که بهمثابه یک اشرافیت اطلاعاتی موقعیت ممتاز خود را در درون یک کاستِ بسته و موروثی محفوظ داشتند و اعقاب آنان نیز در دورهٔ سلطنت محمدرضا #پهلوی اهرمهای اساسی حکومت را بهدست گرفتند.
📌جذب نخبگان بومی و پرورش آنان با روح #فرهنگ غربی از مهمترین اهرمهای سیطره استعمار بر کشورهای #آسیا، #آفریقا و آمریکای لاتین بوده است. در بررسی #تاریخ #نفوذ غرب در ایران، این مکانیسم #سلطه را بهصورت پرورش انبوهی از «رجال سیاسی» و «نخبگان فرهنگی» غربگرا و خودباخته مییابیم؛ کسانی که در مکتب میرزا ملکمخانها و «فراموشخانهٔ» او الفبای #سیاست را آموختند، در «جامع آدمیّت» و «لژ بیداری ایران» نقشی پردسیسه ایفاء کردند و ثمرهٔ کار خود را بهصورت رژیم بیریشهٔ #پهلوی به #تاریخ_معاصر ایران تقدیم داشتند.
📌شش سال پس از ورود اردشیر ریپورتر به ایران، «مدرسهٔ علوم سیاسی» توسط دو #فراماسون سرشناس، میرزا نصراللهخان مشیرالدوله و پسرش میرزا حسنخان مشیرالملک تأسیس شد، که هدف جذب «نخبگان» ایرانی و پرورش آنان با روح #غربزدگی را بهعهده داشت. در زمرهٔ مدرّسین این مدرسه با نام اردشیر ریپورتر، بهعنوان معلم #تاریخ_باستان، در کنار چهرههایی چون #محمدعلی_فروغی و... آشنا میشویم. از درون شاگردان همین مدرسه است که برجستهترین مهرههای #انگلیس و #آمریکا برون آمدند و در رژیم پهلوی به کارگزاران درجهٔ اول سیاسی و فرهنگی کشور بدل شدند.
🔗 مطالعه متن کامل مقاله
✅ @Shariati_Group
✍️ استاد #عبدالله_شهبازی
بهمناسبت سوم اسفند - سالروز #کودتای رضاخانی و کاشف اصلی او
📌#فراماسونری در #ایران، مرکزی برای جلب نخبگان و افراد مستعد با گرایشاتی غربگرایانه، پرورش و ارتقاء آنان در هرم سیاسی و فرهنگی کشور در جهت اهداف #استعمار بریتانیا بهشمار میرفت، که در مرکز و در پس پردههای آن دست پنهان اینتلیجنس سرویس #انگلستان در کار بود.
📌در سال ١٣٢٢ق. اردشیر را در زمرهٔ اعضای #انجمن_مخفی تهران، که توسط ملکالمتکلمین و سیدجمالالدین واعظ رهبری و اداره میشد و اعضای آن عمدتاً از ماسونهای ایرانی بودند، مییابیم و بدینترتیب مُحقّیم که نقش مرموز و درجه اول #اردشیر_ریپورتر را در عملیات پس پرده حوادث #مشروطه مورد تأکید مجدد قرار دهیم. در سال ١٣٢۴ق. نیز شاهد تأسیس #لژ_بیداری_ایران هستیم، که اردشیر ریپورتر از اعضای آن بهشمار میرفت و به اعتقاد ما مؤسس واقعی و کارگردان اصلی، ولی در پسپردهٔ، این مجمع ماسونی بود.
📌اردشیر ریپورتر با بهرهگیری از موقعیتی که در محافل اشرافی کسب کرده بود، ارتباطات وسیعی با رجال کشور برقرار ساخته و میکوشید تا آنان را به درجات مختلف، از هواداری فرهنگی #غرب تا مزدوری رسمی اینتلیجنس سرویس، جذب کند.
📌ریپورتر طی دوران فعالیت ۴٠سالهٔ خود در ایران (که از ورود او در سال ١٨٩٣م.، سه سال پیش از قتل ناصرالدینشاه، تا مرگ او در ٢٣ فوریه ١٩٣٣م./ ۴ اسفند ١٣١١ش. در تهران در اوج سلطنت #رضا_شاه ادامه دارد)، علاوه بر میراث سیاسی که در قالب #سلطنت #پهلوی تبلور یافت، شبکهای از عوامل اینتلیجنس سرویس را نیز برجای گذارد که بهمثابه یک اشرافیت اطلاعاتی موقعیت ممتاز خود را در درون یک کاستِ بسته و موروثی محفوظ داشتند و اعقاب آنان نیز در دورهٔ سلطنت محمدرضا #پهلوی اهرمهای اساسی حکومت را بهدست گرفتند.
📌جذب نخبگان بومی و پرورش آنان با روح #فرهنگ غربی از مهمترین اهرمهای سیطره استعمار بر کشورهای #آسیا، #آفریقا و آمریکای لاتین بوده است. در بررسی #تاریخ #نفوذ غرب در ایران، این مکانیسم #سلطه را بهصورت پرورش انبوهی از «رجال سیاسی» و «نخبگان فرهنگی» غربگرا و خودباخته مییابیم؛ کسانی که در مکتب میرزا ملکمخانها و «فراموشخانهٔ» او الفبای #سیاست را آموختند، در «جامع آدمیّت» و «لژ بیداری ایران» نقشی پردسیسه ایفاء کردند و ثمرهٔ کار خود را بهصورت رژیم بیریشهٔ #پهلوی به #تاریخ_معاصر ایران تقدیم داشتند.
📌شش سال پس از ورود اردشیر ریپورتر به ایران، «مدرسهٔ علوم سیاسی» توسط دو #فراماسون سرشناس، میرزا نصراللهخان مشیرالدوله و پسرش میرزا حسنخان مشیرالملک تأسیس شد، که هدف جذب «نخبگان» ایرانی و پرورش آنان با روح #غربزدگی را بهعهده داشت. در زمرهٔ مدرّسین این مدرسه با نام اردشیر ریپورتر، بهعنوان معلم #تاریخ_باستان، در کنار چهرههایی چون #محمدعلی_فروغی و... آشنا میشویم. از درون شاگردان همین مدرسه است که برجستهترین مهرههای #انگلیس و #آمریکا برون آمدند و در رژیم پهلوی به کارگزاران درجهٔ اول سیاسی و فرهنگی کشور بدل شدند.
🔗 مطالعه متن کامل مقاله
✅ @Shariati_Group
✍️ استاد #عبدالله_شهبازی
Telegram
.