گروه شریعتی
562 subscribers
1.66K photos
554 videos
66 files
1.56K links
به نام خداوند حقیقت، زیبایی و خیر

🌐 نشـانی ما در فیس بوک:
Facebook.com/shariati.group

📩 تماس با ما:
Shariati.group@Gmail.com
Download Telegram
💠 #مبعث رسول «آگاهی و خودسازی»، گرامی باد!


«... فاطمه کار کن، که فردا، من هیچ کاری برایت نمی‌توانم کرد.
 
می‌بینید چه فاصله‌ای میان این #اسلام با اسلامی که می‌گوید: یک قطره اشک بر #حسین(ع) آتش دوزخ را خاموش می‌کند، گناهان را اگر از کف دریاها و ریگ بیابان‌ها و ستارگان آسمان‌ها بیشتر باشد می‌آمرزد و دوستی علی ذات گناهان فردا را در آخرت تبدیل به ثواب می‌کند! (کلاه سر کسانی رفته که در این دنیا گناه نمی‌کنند یا کم می‌کنند. چون چیزی ندارند که به ثواب تبدیل جنسیت یابد!) و مضحک‌تر از آن این گفته وحشتناک خداوند! است که: دوستدار علی در بهشت است ولو مرا عصیان کند و دشمن علی در دوزخ ولو مرا اطاعت نماید.
 
در آن جا دو تا دستگاه حساب و کتاب و عقاب -  دستگاه خدا و دستگاه علی -  وجود نداشته است، #علی و خدا اختلاف حساب نداشته‌اند. قضیه سخت جدی بوده است. حتی پیغمبر، فاطمه‌اش را از این که در برابر عدالت حاکم بر هستی و در برابر حاکم جهان، بتواند یاری کند و از بی‌راهه نجاتش دهد مأیوس می‌کند.

#فاطمه باید خودش فاطمه شود؛ دختر محمد بودن آن جا به کارش نمی‌آید. اینجا می‌تواند به کارش آید و آن هم برای فاطمه شدن و اگر نشد باخته است. و شفاعت یعنی این، نه تقلب در امتحان، پارتی‌بازی و قوم و خویش پایی و باند بازی در محاسبه‌ی حق و عدل خدا و دست بردن در نامه اعمال و وارد کردن اطرافیان از دیوار یا درهای مخفی بهشت..!
 
و فاطمه این را می‌داند. پیغمبر، هم به او آموخته است و هم به همه؛ این گونه شفاعت که اساس حساب‌ها و کتاب‌ها و مسئولیت‌هایی را که مذاهب برای استقرار آن آمده‌اند به هم می‌ریزد، سنت بت‌پرستی جاهلی است؛ آن‌ها بت‌ها را شفعاءنا عندالله می‌شمردند، جنایت می‌کردند و هزاران کثافت کاری و آنگاه شیری یا شتری به پیشگاه لات و عزی و دیگر بت‌های بزرگ یا کوچک‌شان نذر می‌کردند و آن گاه با کلمات تملق‌آمیز و التماس و زاری و ابراز احساسات و دوستی و اخلاص خود، از او شفاعت می‌طلبیدند.

من نه تنها شفاعت #پیامبر را قبول دارم، بلکه شفاعت امام را و معصوم را نیز و حتی شفاعت صالحان و مجاهدان بزرگ را و... چه می‌گویم؟ حتی معتقدم که زیارت خاک و تربت حسین نیز گنهکار را می‌بخشد و این بدان گونه است که در روح و اندیشه انسانی که به این نمونه‌های بزرگ انسانیت و ایمان می‌اندیشد اثری تغییردهنده و انقلابی می‌گذارد، انسان را دگرگون می‌کند، ضعف‌ها و ترس‌ها و پلیدگرایی‌ها و بت‌پرستی و شخصیت‌پرستی‌ها و بردگی زر و زور را در او می‌کشد، از این سرچشمه‌های معرفت و اعتقاد و فضیلت‌های انسانی و کانون‌های بخشنده روح جهاد و ثبات و اخلاص و شکوه معنویت الهام می‌گیرد و به او ارزش‌های نو می‌بخشد و ارزش‌های انسانی را در او قوت می‌دهد و بیماری‌های اراده و غریزه و عادت را که عوامل گناه و بدی‌اند در عمق وجدان او می‌میراند و او را انسان بزرگ می‌سازد و طبیعی است و منطقی که لغزش‌های گذشته‌اش متعلق به گذشته می‌شود و اویی که در گذشته بود و اکنون نیست و دیگر نخواهد بود...
 
حر، قهرمان کربلا، به #شفاعت حسین، از دوزخ غلامان خانه‌زاد و جنایتکار دستگاه ستم و پلیدی نجات یافت و با چند گام، خود را به بلند‌ترین قله قهرمانان حریت و حقیقت و انسانیت رسانید.
 
و فاطمه، به شفاعت محمد فاطمه شد، که شفاعت در اسلام عامل کسب شایستگی نجات است، نه وسیله «نجات ناشایسته»،
این فرد است که باید شفاعت را از شفیع بگیرد و سرنوشت خود را بدان عوض کند. یعنی سرشتش را چنان تغییر دهد که شایسته تغییر سرنوشتش باشد. آری فرد آن را از شفیع می‌گیرد. شفیع آن را به فرد نمی‌دهد؛

هیچ عنصر آلوده و بی‌ارزشی، با هیچ فوت و فنی از صراط نمی‌گذرد، مگر پیش از آن، در این جهان زندگی و تلاش و کار و خدمت و خیانت، فن عبور از آن را آموخته باشد و شفیع یکی از این «آموزگاران» است نه یک «پارتی» ...»

📚 معلم علی‌شریعتی
مجموعه آثار ۲۱ / فاطمه، فاطمه است

t.me/Shariati_Group
⭕️ من جامع معقول و منقول نيستم!

یکی از پررنگ‌ترین و پرتکرارترین انتقادات و گاه، اتهاماتی که به دکتر #شریعتی وارد می‌دانند، بحث ورود او به مسائل و مباحث عمیق اسلامی و تحلیل و تفسیر او از این مبانی چند ساحتی است؛ هرچند که هر متفکر و صاحب نظری بنا بر مطالعات، تحقیق و پژوهش خود می‌تواند پیرامون هر موضوعی که لازم می‌داند، اظهارنظر و روشنگری نماید و این یک امر پیچیده و تازه‌ای نیست؛ اما شریعتی معتقد بود که در مسائل مهم و حساسی نظیر #دین و #تاریخ و فلسفه‌ی ادیان، باید با تخصص و اشراف و آگاهی وارد شد و او نیز جدای از سبقه دینی و معرفتیِ خاندان و خانواده خود، بصورت مجزا و البته میان رشته‌ای، به مطالعه، تحقیق و بررسی دقیق این علوم پرداخت.
اما همواره دو گروه از منتقدان و گاه، مخالفان فکری او بودند که خواه عالمانه و عامدانه و یا بشکلی مقلد گونه و ناآگاهانه، او را متهم به عدم دانش و بینش کافی برای ورود به این حوزه‌ی پرمخاطره می‌کردند!

جدای از گروه‌های معاند و مخالفان گفتمان دینی و مذهبی و یا نواندیشان شبه سکولار که از اساس با نفس تفکر دینی مشکل ساختاری و بنیادی دارند، اما این متولیان رسمی #مذهب و بسیاری از اقشار به اصطلاح معمم بودند و هستند که حتی تا به امروز، همچنان شریعتی را متهم به عدم دانش کافی برای بیان و تحلیل اسلامی می‌کنند، حال آنکه خود دکتر شریعتی، هیچگاه نه مدعی این مسئله بود و نه خود را عالم دینی! [به تعبیری که خود شریعتی از مفهوم مذکور ارایه کرده است] معرفی می‌نمود؛ هرچند با گذر زمان و آشکار شدن دست مغرضان و حاسدان، و اثبات بسیاری از نظریات و رویکردهای اسلام شناسانه‌ی شریعتی مبتنی بر روش‌مندی جامعه‌شناسانه، و اشرافی که او در امر تاریخ و جامعه‌شناسی داشت، بخوبی روشن ساخت که بسیاری از این اتهامات و تنگ‌نظری‌ها، تا چه حد بی‌اساس، غیرعلمی و بغض آلود بوده است و جایگاه و پایگاه اندیشه شریعتی نزد مردم، بی‌نیاز از حمایت دولت و تأیید حاکمیت اسلامی، توانسته است مرزهای گسترده قلب‌های مردم و خردمندان و دانشوران عرصه علم و تحقیق و تفکر را فتح کند.
(برگرفته از مقاله در امتداد شریعتی - ع.م)


″... من جامع معقول و منقول نيستم و فقط در يک رشته‌ی خاص چيزی بلدم و همه‌ی مسائل را از همان وجهه‌‌، كه وجهه اجتماعی و #جامعه_شناسی است‌‌، مطرح می‌كنم و وجوه ديگر مسأله را متخصصين و كسانی كه در اين رشته‌ها كار كرده‌اند و آگاهی دارند بايد طرح كنند. بنابراين، اين را بايد يادآوری كنم كه آنچه می‌گويم، تمام آنچه دراين باب بايد گفته شود نيست، بلكه آن چيزی است كه من می‌توانم در اين باب بگويم و اين يادآوری برای همه‌ی مسائلی كه در #اسلام مطرح می‌كنم صادق است و اين بدیهی است؛ ولی بسياری از مؤمنينی كه به مسائل علمی و تحقيقی آشنايی ندارند، اين نكته را متوجه نيستند، بخصوص كه در مسائل دينی، هنوز اصل تخصص برای همه روشن نيست، گرچه تخصص در فرهنگ قديم اسلامیِ ما وجود داشته است و فقيه، محدث، متكلم، فيلسوف، مورخ، عالم اخلاقیات، ادبيات، عرفان، معارف الهی و... و حتی رشته‌های ديگری كه امروز از حوزه علوم اسلامی خارج شده است، از قبيل طب، از يكديگر جدا بوده‌اند، ولی امروز همه فقيه‌اند (جز افراد استثنایی) ولی متأسفانه با اينكه عالم روحانیِ ما غالباً متخصص رشته‌ خاص فقه است، مردم عادت كرده‌اند كه مسائل گوناگون اسلامی را‌‌ در هر موضوعی و رشته‌ای و از هر بعدی از زبان وی بشنوند. ولی چون اسلام‌‌ برخلاف مذاهب ديگر، مثل مسيحيت‌‌، در همه‌ی زمينه‌های زندگیِ فردی و اجتماعی، معنوی و مادی دخالت می‌كند و نظر دارد، و از طرفی فقه به معنی اصطلاحی امروز يک رشته‌ی خاصی از علوم اسلامی است، طبعاً بسیاری از مسائل اسلامی و يا ابعاد بسياری از یک مسأله اسلامی اساساً مطرح نمی‌شود و مجهول می‌ماند و یا اگر هم مطرح شود در محدوده فقهی و یا سطحی و مجمل بيان می‌شود و اين است كه امروز بخش عظيمی از حقايق قرآن كه مربوط به انسان شناسی، فلسفه‌ی #تاريخ و جامعه شناسی و علوم طبيعی است و قسمت اعظم عناصر تشكيل دهنده‌ی مكتب اسلام كه جنبه اقتصادی، روانشناسی، اخلاقی، فلسفی، سياسی دارد يا تاريک مانده است، يا بد و كج و بی اثر در ذهن‌ها عنوان شده است.

مثلاً عقايدی چون #توحيد، #معاد، #عدالت، #امامت، #شفاعت، اجتهاد، عبادت، سنت، وصايت، تقوی، يا احكامی چون #حج، زكات، جهاد، #تقيه، #تقليد، امر به معروف، نهی از منكر و... مسائلی است كه غير از جنبه‌های فقهی يا روايی آن، جنبه‌های جامعه شناسی، اقتصادی، سياسی، اخلاقی، انسان شناسی، فكری و عملی بسيار عميق و قوی دارد كه تنها به اين دليل كه مسائلی مذهبی‌اند، مردم از مقام روحانی كه فقيه است، توقع دارند كه از همه جهت بياموزند. درصورتی كه بايد در اين مسائل هم تخصص‌‌، به معنی وسيع و علمی و امروزی به وجود آيد.″

📚 معلم علے‌شریعتے
مجموعه آثار ۱۹/ #انتظار، مذهب اعتراض

@Shariati_Group
″... تمامی تشیع بر این دو اصل استوار است:
۱- عدل
۲- امامت

این همان نیست که تو در مکتب‌های دیگر می‌جویی؟ و همان نیست که برای جامعه‌ی خویش و برای بشریت آرزو می‌کنی؟

#شیعه بر همین دو پایه استوار است، اما چه کنم که این دو اصل را از معنی خودش انداختند، یعنی اسم آن را حفظ کردند و رسمش را نفی!!!

اگر فریبکاران که این دو را، بی معنی و بی اثر کردند، بجای اینکه معنی این دو را برداشتند، اصلأ لفظ آن را بر می‌داشتند و بجایش اصطلاح دیگری، مثل تقیه و عبادت و ریاضت و غیره را می‌گذاشتند، من می‌توانستم امروز خطاب به روشنفکران و خطاب به توده نیز فریاد بزنم که: نه! اصول شیعه این‌ها نیست، #عدل است و #امامت است!
اما بدبختی ما این است که، این دو لفظ را گذاشتند، اما، معنی آن را #مسخ کردند، طوری که نه عدالتش به درد #عدالت می‌خورد و نه امامتش بدرد امامت؛ امامتش نصیب شاه عباس می‌شود و عدالتش بهره "ظلمه"! و آنچه پس از هزار سال #جهاد و #شکنجه و #عشق و پایداری و گذراندن قرن‌های سیاه #خلافت عرب و #سلطنت مغول، دستگیر توده محروم شیعه شد، #ظلم خان بود و جور خاقان، این بار در لباس "محبت مولا علی"!
همه چیز را مسخ کرده‌اند، ظاهرش را نگه داشته‌اند و معنی و #روح و جهتش را عوض کرده‌اند و در جهت حفظ مصالح و منافع طبقاتی و سیاسی و اقتصادی خودشان تغییر داده‌اند. اصطلاحات مذهبی را که هر کدام ظرفی هستند که یک فکر و یک عقیده را در خود دارند، از محتوی خالی کرده‌اند، پوک و پوچ و بی مغز و بی روح ساخته‌اند! و کاش خالی و بی مغز می‌کردند، نه به جای آن از مواد تخدیر کننده‌ی خرافی و ضد اسلامی و ضد شیعی پر کردند!

#توحید را، #قرآن را، #نیایش را، #حج را، #شفاعت را، #قضا و #قدر را، #توسل را، #انتظار #موعود را، و همه را بصورت الفاظی در آورده‌اند مبهم، خالی و یا مسخ شده و تخدیر کننده و حتی درست ضد آنچه معنی دارد! و درست در عکس جهتی که نشان می‌دهد ...″


@Shariati_Group

📚 معلم علے‌شریعتے
مجموعه آثار ۲۲/ مذهب علیه مذهب