گروه شریعتی
573 subscribers
1.67K photos
557 videos
66 files
1.56K links
به نام خداوند حقیقت، زیبایی و خیر

🌐 نشـانی ما در فیس بوک:
Facebook.com/shariati.group

📩 تماس با ما:
Shariati.group@Gmail.com
Download Telegram
🔰 بیانیه جمعی از فعالان سیاسی- اجتماعی درباره عواقب بحران‌های کنونی و ضرورت آغاز «اصلاحات ساختاری» در آستانه‌ی چهل و یکمین سالگرد انقلاب

🔹 در آستانه‌ی چهل‌ یکمین سالگرد انقلاب ۵۷،‌ جمعی از فعالان سیاسی و اجتماعی٬ طی بیانیه‌ای درباره عواقب بحران‌های کنونی هشدار دادند و بر ضرورت آغاز اصلاحات ساختاری تاکید ورزیدند. بخش‌هایی از این بیانیه به شرح زیر می‌باشد:

🔹 امروز با گذشت چهار دهه از وقوع انقلاب، هنگام ارزیابی کارنامهٔ استقرار نظام برخاسته از #انقلاب فرا رسیده است. به راستی به رغم تمامی فرازو نشیب‌ها و گردش دولت‌ها در چهار دهۀ گذشته، دستاوردهای این نظام کدامند؟
با انقلاب نظام مستقلی در قیاس با #استبداد وابستهٔ گذشته، در صحنهٔ توازن قدرت‌ها در منطقهٔ خاورمیانه، پا به عرصهٔ وجود گذارد که توفیقش را درمقام بدیلی در برابر سیاست‌های نواستعماری، توسعه‌طلبی صهیونیستی و رژیم‌های استبدادی-ارتجاعی در منطقه، باید به‌میزان توانایی‌اش در تحقق آرمان‌های آزادی و عدالت و توسعه سنجید.

🔹 در یک ارزیابی کلان در شرایط کنونی، کشور با بحران‌های بزرگ و چندوجهی، همچون دالانی تو در تو از مشکلات اقتصادی و اجتماعی، سیاسی و حقوقی، روبه‌رو است. سیر رخدادهای دو دههٔ گذشته، و به‌ویژه دو سال گذشته و به‌صورتی حادتر در نیمه دوم سال جاری، وخیم شدن این بحران را، بالأخص در بُعد اقتصادی و معیشتی، نشان می‌دهد. ریشهٔ اصلی بحران‌های اقتصادی و اجتماعی کنونی اما، سیاسی است؛ چنان‌که ریشهٔ بحران سیاسی و حقوقی، در تحلیل نهایی، فرهنگی و اعتقادی است.

🔹 بحران به‌شکل مستقیم بر سلامت و #استقلال قوا به ویژه دستگاه قضا تأثیر گذاشته است. صدور احکام سنگین و بلندمدت باورنکردنی است و به‌طورکلی نظارت، احضار، بازداشت و تعقیب ــ با هدف ارعاب و انفعال ــ دگراندیشان سیاسی، فعالان اجتماعی منتقد، اعم از دانشجویان، معلمان، کارگران و ..، روزنامه‌نگاران مستقل، تلاشگران محیط زیست، مدافعان حقوق زنان و..، که از حد گذشته، امیدی به #عدالت قضایی باقی نگذاشته است. بحران اجتماعی ملازم با بحران اقتصادی برخاسته از شرایط رکود، بیکاری، فقر و فلاکت، در شیوع و گسترش آسیب‌‌هایی چون بزه‌کاری و جنایت، اعتیاد و فحشا و..، بازتاب می‌یابد. و بالاخره، اقتصاد نفتی که همچنان در چهل سال پس از انقلاب ادامه یافت، مانع از شکل‌گیری، رشد و شکوفایی اقتصادی مولد و خودکفا شده است. اکنون نظام حاصل از انقلابی که ادعا داشت فرهنگ و معنویت و صلح و آزادی برای ملت به ارمغان می‌آورد، کارنامه‌ای غیرقابل دفاع دارد و حاصل پروژه چهل سالۀ آن جامعه‌ای بیمار، مضطرب، ناامید و نگران است.

🔹 آشکاراست که راه برون‌رفت از این بحران چندساحتی «اصلاحات ساختاری» در راستای استقرار کامل «حاکمیت قانون‌بنیاد» است.

برقراری عدالت و کفایت و کاهش نابرابری‌ها و ناکارآمدی‌ها نیارمند بازبینی قوانین اساسی با مراجعۀ مجدد به آرای عمومی است. هدف و منظور از این بازبینی، رفع کلیهٔ تبعیضات و امتیازات به ‌نفع یک جناح، قشر و تفکر است؛ نیز، از میان برداشتن امکان اعمال رویه‌های فراقانونی، استثنایی، اختیاری و اقتدارگرایانۀ حکومتی؛ گام نهادن به راهی دیگر و آغاز دورانی نو در اصلاح‌گری اساسی و کنشگری مدنی و تحول‌طلبی بنیادین در جهت احقاق حقوق شهروندی که یکی از مهم‌ترین آنها حق انتخابات آزاد است، حقی که با تداوم «نظارت استصوابی» برای تصفیهٔ نمایندگان غیرخودی به نقض حاکمیت ملی، تعمیق بحران «مشروعیت»، عدم مشارکت مردم و امتناع مردمسالاری ‌انجامیده است. 

🔹 مسئولان و تصمیم‌گیرندگان حاکمیت با مرور تجربۀ انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ باید نیک بدانند که فراخواندن مردم به مشارکت در تعیین سرنوشت ملی خویش نیازمند اعادهٔ اعتماد و افزایش سرمایهٔ اجتماعی است. انقلاب ۵۷ نشان داد بر سر دو راهی انسداد، انفجار و فروپاشی از یک سو و تسلیم شدن به ارادهٔ مردم و حاکمیت قانون از دیگر سو، مسالمت و نرمش در برابر اراده و خواست ملت - پیش از آنکه دیر شود - هزاربار ساده‌تر و شریف‌تر از تداوم سرکوب یا سازش با و تسلیم در برابر قدرت‌های بیگانه است. 

📌 امضا کنندگان:
هاشم آقاجری، هادی احتظاظی، مجید الهامی، قربان بهزادیان‌نژاد، علیرضا بهشتی‌شیرازی، سیدعلیرضا بهشتی، بهزاد حق‌پناه، امیر خرم، محمود دردکشان، خسرو دلیرثانی، علیرضا رجایی، بهمن رضاخانی، حسین رفیعی، رضا رییس‌طوسی، علی ساریخانی، فریدون سحابی، تقی شامخی، احسان شریعتی، فیروزه صابر، كیوان صمیمی، طاهره طالقانی (بسته‌نگار)، علی طهماسبی، مهدی غنی، ابوالفضل قدیانی، نظام‌الدین قهاری، محمدرضا کارخانه‌چین، رحمان کارگشا، فاطمه گوارایی، محمد محمدی‌اردهالی، سعید مدنی، احمد معصومی، لطف‌الله میثمی.

#اصلاحات_ساختاری


@Shariati_Group

📎 برای مطالعه کامل متن به آدرس زیر و یا گزینه instant view مراجعه کنید

https://is.gd/z4aTWt
🔵 «عدم قبول سیاست صبر و انتظار به زیان ملت ایران تمام شد؟»

دکتر #حسین_موسویان رئیس شورای مرکزی جبهه ملی ایران؛ در پاسخ به منتقدان نظریه صبر انتظار #اللهیار_صالح:

🔹 اگر ما از انقلاب سفید شاه انتقاد می‌کنیم؛ سوء‌استفاده‌های مالی و کجروی‌های آنان سخن می‌گوییم، این سبب نشود که بعضی تصور کنند؛ در حال حاضر این بحران‌ها و گرفتاری‌ها وجود ندارد، متأسفانه این گرفتاری‌ها الان به انحای مضاعف وجود دارد. در حال حاضر #فساد گسترده‌تر و عدم رعایت آزادی‌ها زیر پا گذاشتن #استقلال و دیگر کجروی‌ها بیشتر از گذشته شده است.

🔹 به همین دلیل یک عده‌ای #بین_بد_و_بدتر، صحبت از بد قبلی می‌کنند!
این باعث تأسف بسیار است. ملت #ایران بعد از چهل سال این همه ناملایمات را پشت سر گذاشته، هنوز عده‌ای سطحی‌نگر، بیایند و بد قبلی را بگویند، این بد قبلی بهتر و قابل تحمل‌تر است! درحالی‌که #ملت ایران، باید یک نظام ملی، مبتنی بر حاکمیت ملی و استقلال و #آزادی، #عدالت اجتماعی را تأیید و انتخاب کند. این حرکت گزینش بین بد و بدتر باید کنار بگذارد و دنبال خوب و بهتر باشد.

🔹 اشتباه بزرگ انقلاب سفید و عدم رعایت آزادی‌ها، سرکوب معترضان و منتقدان، راهی جز رفتن به سوی #انقلاب، باقی نگذاشت. انقلاب ۵۷ عکس‌العمل ملت ایران نسبت به آن ناروایی‌ها بود. چنانکه سنگ اول انقلاب ۵۷، در #کودتای_۲۸_مرداد ۱۳۳۲ گذاشته شد، از همان زمانی که دولت ملی معتقد به آزادی، استقلال، حاکمیت ملی و عدالت اجتماعی دکتر مصدق با کودتای ننگین سرنگون شد، همان کودتا انگیزه حرکت برای انقلاب ۵۷ شد.

🔹 این حرکت و جنبش در ادامه پیشرفت کرد، مراحلی را طی کرد، در یک مرحله‌ای هم اسلام‌گرایان ورود کردند، در حالی‌که در مرحله نخست مخالفتی نداشتند و حتی نسبت به کودتای ۲۸ مرداد نگاه تأییدآمیز هم داشتند. آنها هم در نیمه راه ورود کردند. متأسفانه در دوره انقلاب به واسطه توقف تشکیلاتی که #جبهه_ملی در میانه دهه چهل داشت، در دوره انقلاب جریان‌های مذهبی دست بالا را داشتند، آزادی‌خواهان و ملّیون عقب ماندند. نتیجه خلأ و اقتدارگرایی جریان‌های مذهبی، همین است که شاهد آن هستیم.

🔹 اللهیار صالح رئیس هیأت اجرایی در سال ۱۳۴۳ با کمال صداقت در شورای مرکزی #جبهه_ملی_ایران، تئوری خود با عنوان «سیاست صبر و انتظار» را مطرح کرد، در آن زمان عده‌ای برآشفتند، مخصوصاً بخشی از دانشجویانی که چپ بودند و دیدگاه وابسته به اردوگاه #کمونیسم داشتند. آنها شروع به تخطئه کردند، ولی پیشنهاد صالح صحیح بود، او پیشنهاد می‌کرد: در حالی که شاه با فشار آمریکایی‌ها تن به اصلاحات داده، از طرفی کارت سفید برای سرکوب، اختناق و خفقان سازمان‌های ملی، در رأس آن جبهه ملی گرفته است. ما باید یک مدتی کار تشکیلاتی خود را انجام دهیم و مخالفت سیاسی و موضع‌گیری سیاسی نکنیم، تا قلابی بودن انقلاب سفید روشن شود و این طولی هم نخواهد کشید. زیرا انقلاب سفید اصالتی ندارد. این اصلاحات، #اصلاحات واقعی نیست؛ اگر ما الان حرکتی انجام بدهیم، نیروهای ملی به شدت سرکوب می‌شوند. به محض شکست اصلاحات، ما می‌توانیم تزهای خود در کنگره جبهه ملی را روی صحنه بیاوریم و در میدان شدت ببخشیم.

🔹 اللهیار صالح به هیچ‌وجه پیشنهاد نکرد جبهه ملی متوقف بشود، او پیشنهاد کرد که #شاه در این شرایطی که مورد حمایت شدید قدرت‌های استعماری است، حال با فشار آنان مدعی آن شده، باید مدتی صبر کنیم [و به تقویت تشکیلاتی خود بپردازیم]، بعد که روشن شد که مفاسد و معایب اصلاحات چه بود، ما در آن زمان به صحنه بیاییم.

🔹 کسانی که الان #سیاست صبر و انتظار را نقد می‌کنند، اینان ارزیابی صحیحی از شرایط آن روز ندارند؛ در آن شرایط یک وقفه کوتاه در کار میدانی جبهه ملی خیلی ضرورت داشت؛ این وقفه کوتاه ممکن بود، شش ماه تا یک سال طول بکشد. ولی در عوض از قلع و قمع سازمان و به هم ریختگی جلوگیری می‌کرد. بهرحال همان مخالفت‌هایی که شروع شد، با این تزی که آقای اللهیار صالح داد سبب شد که عده‌ای که در اقدامی تأمل‌برانگیز، حتی کسانی در جبهه ملی نبودند، نامه‌هایی به شادروان دکتر #مصدق بنویسند و جبهه را تخطئه کنند، و شورای منتخب کنگره‌ی با شکوه جبهه را زیر سؤال ببرند. پس از آن شورای دیگری تشکیل یافت که یکی دو ماه بیشتر دوام نیافت، زیرا دستگاه با سبوعیت تمام از فعالیت شورای جدید جلوگیری کرد.

🔹 بنابراین تحلیل آقای صالح، به واقعیت پیوست که می‌بایست مقداری در زمان محدودی صبر کنیم و اصلاحاتی که شاه شروع کرده، به نتیجه‌ای نخواهد رسید. وقتی عدم نتیجه آن روشن شد ما با قدرت به صحنه می‌آییم. در نهایت فعلاً باید تشکیلات خود را حفظ کنیم. او پیشنهادش نگاه داشتن تشکیلات، آموزش نیروها و بالا بردن سطح آگاهی اعضای جبهه ملی و گسترش تشکیلات بود...

@Shariati_Group
🆔 @NFIfans
🔆 کنکاشی بر نفرت از شریعتی!

🔅 یکی از منتقدان شناخته شده #دین و نواندیشی دینی اخیراً برایم از «پیش‌ داوری‌های دردناک» در مورد دکتر #شریعتی گفت و افزود «کافی است نگاه کنید به کامنت‌های پای مقالات مربوط به شریعتی در فیس‌بوک و جاهای دیگر. این همه جهل آمیخته با نفرت وحشتناک است».

تعبیر ایشان (جهل آمیخته به نفرت) گویی تمام تجربه‌ام در مورد شریعتی در خارج از کشور (البته باز نمی‌خواهم ساده سازی و یکسان سازی کنم) را یکجا صورت‌بندی کرد. فکر کردم مطلبی در همین باره در مقایسه‌ی تجربه داخل و خارج از کشور بنویسم.

🔅 اگر «روندی» به جامعه #ایران بنگریم، تصور می‌کنم از اواخر دوران قاجار جامعه #ایران از یک جامعه‌ی تقریبا یکدست سنتی تبدیل به جامعه‌ای «ناموزون با غلبه وجه سنتی» شد. به گمان من این وضعیت تا اواسط دهه شصت شمسی ادامه پیدا کرد. جامعه ایرانی با پشت سر گذاشتن تجارب مهمی چون #انقلاب #مشروطه و #نهضت_ملی و انقلاب اسلامی وارد مرحله تازه‌ای در این دهه شد: جامعه ناموزون با غلبه وجه مدرن.

🔅 چالش #سنت و #مدرنیته در عمق و با تفاوت‌هایی، چالش اقتدارگرایی و جمهوری خواهی در سیاست، مسئله‌ی محوری این دوران است. در خارج از کشور اما بسیاری از این چالش عبور کرده و دید و سبک زندگی ولو تقلیدی و کم عمق، ولی کم و بیش مدرن را پذیرفته‌اند. به علاوه یک نکته دیگر که فضای سیاسی- روشنفکری تبعیدیان را اینک کسانی ساخته‌اند که مرحله به مرحله مهاجرت کرده‌اند.

🔅 سلطنت‌طلبان، چپ‌ها و مجاهدین
قبل از همه سلطنت طلبان که زخم خورده «انقلاب» هستند (یک انقلاب به گمان آنها شدیداً «مذهبی») راهی تبعید شدند. شریعتی برای بسیار از این‌ها نماد انقلاب و #مذهب است که از هر دو به شدت عصبانی‌اند و نفرت دارند..!

سری بعد عمدتا مجاهدین هستند که کاست بسته‌ای را برای خود تشکیل داده و با دیگر بخش‌های مخالفان همیشه برخورد و تنش داشته‌اند، و طیف گسترده‌ای از چپ‌های #مارکسیست (باز بدون یکدست کردن آنها)، که خود انقلابی بوده‌اند اما اینک رانده شده توسط حکومتی «مذهبی»‌اند، حکومتی که از ابتدا آنها را طرد و حذف و بعد نیز به شدت سرکوب کرده و در دهه شصت یاران بسیاری شان را به خصوص در فاجعه ۶۷ قتل عام نموده است. این دسته از دست مجاهدین نیز ناراحت و عصبانی است و از سوی این جریان «مذهبی» نیز کم دچار ناملایمات و برخوردهای گزنده نشده است (جدا از هر داوری که در رابطه با چالش بین مجاهدین و جناح‌های مختلف چپ داشته باشیم).

🔅 حال نفرت از حکومت «مذهبی» را بر عصبانیت و کینه ناراحتی از یک جریان «مذهبی» دیگر که در خارج از کشور نیز دست از سرآنها بر نمی‌دارد، اضافه کنید. و البته بیفزایید بر آن سابقه دیرینه و رسوب کرده نفرت ضد مذهبی دوران نوجوانی و جوانی را که اگر از خودآگاه رانده شده باشد اما سخت در ناخودآگاه جاخوش کرده است. گرایش ماتریالیستی ضد مذهبی دوران قدیم که تصور می‌کند شریعتی فضای مذهبی زیادی را به ضرر آنها از دستشان گرفته بود؛ بر آن بیفزایید نقدهای گاه تند شریعتی بر #مارکسیسم و نیز روشنفکری چپ در ایران؛ به علاوه ستم دیدگی از یک حکومت مذهبی و آزردگی مضاعف از یک جریان مذهبی حتی در تبعیدگاه که می‌توانست باز شریعتی را نماد و سیبل همه‌ی این زخم‌های قدیم و جدید کند.

🔅اصلاح طلبان
در دهه‌ی اخیر اما دسته جدیدی نیز به هجرت و تبعیدگاه آمدند: رانده شدگان به ستم پس از جنبش سبز. بخش مهمی از این نسل نو و جوان متاثر از اندیشه‌های دوران اصلاحات‌اند. واین جا باز نسبتی برقرار می‌شود بین آنها و شریعتی. این نقطه را شاید باید بیشتر از دو مورد قبلی (سلطنت‌طلبان و چپ‌ها) واکاوید.

اصلاحات (همچون خود انقلاب) برخاسته از برخی تغییرات عینی جامعه ایران بود. در این باره بحث‌های زیادی صورت گرفته است. اما از جنبه اندیشگی و فرهنگی #اصلاحات نیز ریشه‌های فراوانی داشت که به گمان من همه طیف‌های فکری که در آن هنگام در نشریاتی چون ایران فردا و کیان و آدینه و دنیای سخن و سلام و… با جامعه‌ی مخاطب ارتباط داشتند در شکل‌گیری گفتمانش موثر بودند. اما آنهایی که در رأس روند اصلاحات قرار داشتند و از قدرت وامکانات ارتباطی و تبلیغی رسمی و علنی بیشتری برخوردار بودند، اصلاح طلبانی بودند که بیشتر از سلام و کیان و نظایر آنها متأثر بودند. این‌ها عمدتاً خط امامی‌های دهه اول انقلاب بودند...

🔅 دسته‌ی دیگری اما از معبر آراء دکتر سروش تغییرشان را آغاز کرده بودند. تغییری که در خود سروش نیز در حال اتفاق بود. دکتر سروش تجانس بیشتری با آنها داشت. پیشینه مشترک این تجانس را تشدید می‌کرد. برخی نیز ساده وار تفاوت چندانی بین شریعتی و سروش نمی‌دیدند!

#رضا_علیجانی

@Shariati_Group

🔗 مطالعه‌ی ادامه مطلب:
https://www.radiozamaneh.com/349722
Audio
💠 #نو‌اندیشان مسلمان چه می‌گویند؟

برخلاف تصویری که رسانه‌های غربی (و همینطور مخالفان #اسلام) ارائه می‌کنند، مسلمانان یک جامعه یکدست، و بلحاظ باوری و فکری همگون نیستند. هرچند که مسلمانان خداوند، پیامبر و کتاب دینی مشترکی دارند، اما درک واحدی از این مقولات ندارند بطوریکه در عالم واقع، ما “اسلام ها” داریم نه “اسلام”. کثرت بالفعلی که در خوانش فقیهان، متکلمان، فیلسوفان و عارفان از اسلام در طول #تاریخ وجود داشته، بهترین شاهد این مدعاست (هر یک از این نحله‌ها بعضاً سایرین را یا از اسلام بیرون می‌شمارد یا اینکه فهم آنها از اسلام را نادرست ارزیابی می‌کند).
در چند دهه‌ی اخیر، شکاف فکری دیگری در جامعه مسلمانان ایجاد شده، شکافی بین سنت گرایان و نو‌اندیشان. نو‌اندیشان مسلمان عموما معتقدند که درک سننتی رایج از اسلام (که اکثریت مسلمانان هنوز به آن پایبند هستند) با مقتضیات عملی‌ و جهش علمی‌ در جهان مدرن نا سازگار است. از همین رو، مسلمانان ناگزیرند که در فقه، کلام و تفسیر دست به #اصلاحات اساسی‌ بزنند. در این گفتگو، با پیشینه فکری و پاره‌ای از نظریات نو‌اندیشان مسلمان آشنا می‌شویم.

🎙 #حمید_انتظام

@Shariati_Group
🔷🔸بیانیه جمعی از فعالان سیاسی و مدنی
پاسخ به اعتراضات آبان مشت آهنین بود

🔸در غروب جمعه ۲۴ ابان ۱۳۹۸ مردمِ خسته از گرانی، بیکاری، فساد و غارتگریِ منابع عمومی، وقتی شنیدند نظام حکمرانی، بی اعتنا به همه سختی ها که بر مردم تحمیل شده، با افزایش قیمت بنزین، بقا و ادامه زندگیِ سراسر مرارت آنها را دشوارتر از پیش کرده، با اِشغال خیابان‌ها اعتراض خود را به ظلم، ب ی کفایتی، ناکارامدی و فساد فریاد زدند تا شاید که گوشی شنوا شود و دلی بلرزد؛ انحراف‌ها متوقف شود و به نامردمی و جنگ علیه فقرا و تهیدستان خاتمه داده شود. اما پاسخ به این‌همه در آن هفته سیاه آبان مشت آهنین بود. دامنه این سرکوبِ کم سابقه و آتش خشونت سازمان داده شده حاصلی جز ریختن خون گرسنگان بر زمین و بازداشت توده‌های محروم نداشت. با وجود آنکه دامنه خشونت تا آنجا پیش رفت که صدای اعتراض به شدّتِ سرکوب حتی از اندرونی ساختار قدرت بلند شد اما در همان حال و بلافاصله دادگاه‌ها با صدور احکام سنگین علیه بازداشت‌شدگان نشان دادند که کمترین قباحتی برای ایستادن در برابر خواست و اراده گرسنگان قایل نیستند.

🔹اکنون و در یکسالگی آن جنایت‌های فجیع، قدرت‌مداران، سرمست از پیروزی بر پابرهنگان، باز هم به تهدیدها ادامه می‌دهند و با وجود هشدارهای فعّالان سیاسی، اجتماعی، دینی و حقوق بشری، حاضر نیستند قدمی به عقب بردارند تا راه تغییر و تحول جامعه ایران از مسیری خالی از خشونت و تخریب گشوده شود. این خطای مکرر همه قدرتمداران مستبد تاریخ است که تصور می‌کنند با زورِ نامشروع و داغ و درفش می‌توان جامعه سراسر بحران را به آرامش و سکون رساند. تا کی می‌توان تهیدستان، پابرهنگان، جان‌به‌لب‌رسیدگان، حاشیه‌نشین‌ها، جوانان عاصی از بیکاری و زنان شورش‌کننده بر تبعیض را با ایجاد رعب و ترس و وحشت خاموش ساخت؟ در تاریخ ایران و جهان کدام نظامی را سراغ دارید که با سرکوب به بقا و حیات خود تداوم داده باشد؟ و آیا چند صباحی با سرکوب حکمروایی کردن، چه بر سر ایران و توسعه و آبادی و استقلال و تمامیت ارضی خواهد آورد؟ چه کسی تردید دارد که انسجام و یکپارچگی ملی، سرمایه اجتماعی و احساس تعلق به هویت دینی و ملی در زیر پای استبداد و خودکامگی از دست می‌رود و چشم‌انداز آینده را تیره و تار میکند؟ در حالی که تعداد انسان‌های مظلومی که خون شان در آبان بر زمین جاری شد حتی بیش از جمع چهار شورش و اعتراض علیه استبداد پیش از انقلاب (قیام گوهر شاد۱۳۱۴، قیام سی تیر۱۳۳۱، قیام خرداد۱۳۴۲ و تظاهرات ۱۷ شهریور۱۳۵۷ )بود، چگونه تعداد قتل و کشتار در اعتراضات چند روزه آبان را توجیه می‌کنید؟
ما امضاءکنندگان این بیانیه با هشدار نسبت به تداوم سیاست‌ها و شیوه های استیلاجویانه حکمرانی کنونی و با تاکید بر ضرورت شروع تحولات بنیادین، مصرّانه می‌خواهیم تا خشونت‌های ساختاری متوقف، بازداشت‌شدگان اعتراض‌های سال‌های اخیر بویژه دی ماه ۱۳۹۶ و آبان ۱۳۹۸ آزاد و پرونده‌های آنها مختومه و با پذیرش حق دادخواهی برای خانواده های داغدیده، اندکی زخم آنان التیام شود تا راه برای شروع گفت و گوی ملی به منظور اصلاحات ساختاری هموار و از افتادن جامعه ایران در گرداب خشونت جلوگیری شود.

۲۴ آبان ۱۳۹۹

📌هاشم آغاجری- بهمن احمدی امویی- حسن اسدی زید آبادی- پروین اسفندیاری- کمال اطهاری- قربان بهزادیان نژاد- محمود بهشتی لنگرودی- علیرضا بهشتی شیرازی- علیرضا بهشتی- مصطفی تاجزاده- علیرضا جباری- بهزاد حق پناه- امیر خرم- ابراهیم خوش سیرت- معصومه دهقان- صادق ربانی- علیرضا رجایی- بهمن رضاخانی- حسین رفیعی- رضا رییس طوسی- پروانه سلحشوری-سید محمد سیف زاده- احسان شریعتی- گوهر شمیرانی- فیروزه صابر- محمود صدیقی پور- طاهره طالقانی- سیامک طاهری- محسن عمرانی- محمد علی عمویی- احمد فخر عالمی – عزیز قاسم زاده-  ابوالفضل قدیانی- نظام الدین قهاری- محمد رضا کارخانه چین– رحمان کارگشا– فاطمه گوارایی- سیاوش لاهوتی- اسکندرلطفی- فخرالسادات محتشمی پور- محمد محمدی اردهالی- مهدی محمودیان- رضا مسلمی- سعید مدنی- احمد معصومی- عبدالله مومنی- صدیقه وسمقی-  هادی هادیزاده یزدی

#ایران
#آبان
#اعتراضات
#گرسنگان
#خشنونت
#اصلاحات_ساختاری
@Dr_ehsanshariati


🖇http://ehsanshariati.org/PostView?Action=Post&ID=1056
📌 از شاه پرکار تا تمسخر مصدق
نگاهی به سفیدسازی دیکتاتوری


⭕️ چند وقت پیش یکی از روزنامه‌نگاران سابقا #اصلاح_طلب و عضو حزب مشارکت که زمانی در ساخت قدرت برو و بیایی داشت و اکنون در یکی از شبکه‌های برون مرزی مشغول کار شده، از اقامتگاه تابستانی #شاه سابق در سوئیس که مخصوص تعطیلاتش بوده رد شده و از "شاه پرکار" به تعبیر خودش یاد کرد و نوشت این تعطیلات "نوش جانش". حالا این روزنامه نگار به این دلیل برانداز جمهوری اسلامی شده که با مناسبات دیکتاتوری مخالفت دارد. بارها هم بر این موضوع تأکید کرده. اما از یک نوع دیکتاتوری خوشش می‌آید: شاه پر کار. این در حالی است که شاه #مشروطه اگر شاه واقعی باشد، اصلأ نباید کاری کند!
مشکل تاریخی ما اینجاست که شاهان می‌خواهند همه کاری بکنند. شاه مشروطه باید سلطنت می‌کرد، نه حکومت.

⭕️ قصه تلخ اینجاست که روزنامه نگار با سابقه ما یا واقعاً فهمی از مشروطیت ندارد، یا خدای ناکرده خود را به تجاهل زده. حالا چرا در این زمانه تمجید از #دیکتاتور سابق در نفی دیکتاتوری فعلی مد شده؟ دلایلی دارد که از حوصله این متن خارج است، اما مهم‌ترینش در واکنش به #تاریخ نگاری جمهوری اسلامی است که شاهان سابق را یکسره سیاه دانسته در حالی که انصافاً در بسیاری از زمینه‌ها کارنامه جمهوری اسلامی سیاه‌تر است. به اعتقاد من این تمجید ریشه‌دار نیست و پیام مخالفت به جمهوری اسلامی است. اما این تمجید از دیکتاتور سابق از سوی منتقد دیکتاتوری دلایل دیگری می‌تواند داشته باشد. بسیار بعید می‌دانم ایشان که در نظر من روزنامه نگار صاحب تحلیلی است، معنای مشروطیت را نداند و از پرکاری شاهی که از بیت‌المال در اقامتگاه تابستانی سوئیس خورده و برده تمجید کند.

⭕️ مضحک‌تر از این، استوری‌های چند وقت قبل یک تحلیلگر ورزشی بوده که بعد از موج مهاجرت جنبش سبز که بسیاری قهرمان خود خوانده شدند، نامش با مطالب ورزشی که بیشتر جنبه‌ی افشاگری و تا حدود زیادی زرد بودند پرآوازه شد. با مطالب زرد کلی مشتری در اینستاگرام جذب و مثل آشپز-کارشناس‌های شبکه "من و تو" که به ناگاه مفسر #تاریخ شدند! او هم گهگاهی با گزینش اطلاعات غلط، درست و بعضاً دروغ، در حال نه نقد #مصدق که لگدپرانی به این چهره‌ی ملی با زبان تمسخر است. و ِالا مصدق را بسیاری نقد کرده‌اند و مسأله من هم نقد دکتر مصدق نیست. از نشریات دوران #اصلاحات منتقد رادیکال او بوده‌اند. از اسلامگرایان تا گونه‌هایی از لیبرال‌ها و حتی چپ‌ها و دوستان خود مصدق در گذر زمان از مخالفان سرسخت مصدق بوده‌اند؛ گاهی این نقدها درست بوده و گاهی خارج از دایره انصاف. اما این تحلیلگر تازه سیاسی شده، الگوی خود را مجریان شبکه زرد "من و تو " قرار داده.
" من و تو " با کلاس‌های آشپزی مخاطب جمع کرد تا پروژه سفید سازی از دوران دیکتاتوری را در دستور کار قرار دهد. پروژه‌ای هوشمند که هدفش جذب شهروندانی است که یا اطلاعات سیاس عمیقی ندارند، یا وقت دستیابی به این اطلاعات را ندارند. این شخص هم این دستور کار را پیش گرفته و در مناسبت‌های مختلف مصدق را می‌زند. اینها با روش زرد نویسی فالوئر جذب می‌کنند تا القائات سیاسی تاریخی خود را به فرموده یا اختیاری به خورد مخاطبان کم اطلاع بدهند.

⭕️ پیش‌تر نوشته بودم انگیزه ولایی‌ها و سطلنتی‌ها در زدن #مصدق یکسان است: شکستن آینه‌ای که پلیدی‌های دیکتاتوری در دو نظام، از اعدام، حبس و حصر را افشا می‌کند. درباره‌ی هدف اینها بیشتر هم خواهم نوشت چون مسأله نه تاریخی که مسأله‌ی روز است. مساله فریب مردمی است که از حاکمیت مستبد امروز به تنگ آمده و خسته و عصبی شده‌اند. راه رسیدن به #دموکراسی اصیل، از مقابله با «دروغ و شانتاژ» می‌گذرد. با عقلانیت انتقادی می‌توان به جامعه‌ای دموکرات اندیشید، اما با شانتاژ و دروغ هرگز...

#مجتبی_نجفی

@Shariati_Group
📚 كتاب؛ مهجورترین و مظلوم‌ترین کالای ایرانی


۱. در درازای #تاریخ بشر کتاب مهم‌ترین ابزار دانایی بوده و به گمان ما هنوز هم این جایگاه را در اختیار دارد.

۲. فرهنگ عمومی جامعه #ایران عمدتاً شفاهی است. سنتی‌های‌ما پای منبرها بزرگ شده‌اند و #روشنفکران ما نیز بیشتر از آنکه بنویسند، سخن می‌گویند.

۳. کتاب در سبد هزینه خانوار ایرانی جایی ندارد. اقشار محدودی هم که #کتاب در سبد هزینه آنان است، در بحران‌های اقتصادی نخستین چیزی را که حذف می‌کنند، کتاب است.

۴. زمانی عامل کم بودن مطالعه را پایین بودن سطح سواد عامه می‌دانستند؛ در حالیکه امروزه به جرأت می‌توان گفت هزاران تحصیل‌کرده با عناوین لیسانس تا دکتری در سال یک کتاب هم نمی‌خوانند.

۵. فضای مجازی نیز به این وضعیت اسف‌بار مدد رسانده و بسیاری از مردم، با بهره‌مندی مینیاتوری از مطالب، در فضای مجازی، دچار «دانایی کاذب» شده و به مراتب بیشتر از قبل خود را بی‌نیاز از خواندن کتاب می‌بینند.

۶. بی‌تردید می‌توان گفت: با نگاه به تاریخ معاصر ایران، هرگاه سرزندگی سیاسی و اجتماعی در جامعه وجود داشته، تمایل به خرید کتاب و مطبوعات و مطالعه افزون گشته. در همه مقاطع نهضت #مشروطه، سال‌های پس از شهریور ۲۰، دوران نهضت ملی شدن صنعت #نفت، سال‌های اولیه #انقلاب (۵۷ تا ۶۰) و آغاز دوران #اصلاحات (سال‌های ۷۶ تا ۷۹) جایگاه و رشد شمارگان و عناوین کتاب و مطبوعات، مؤید این ادعاست.

۷. اعمال #سانسور در کتاب، یکی از آسیب‌های بزرگ به آن است. آن‌هم در شرایطی که هرکس از کودک و جوان و سالمند، قادر است در فضای مجازی به هر جا که می‌خواهد سرک کشد و به هر عرصه ممنوعه‌ای وارد شود.

۸. #اقتصاد نشر در ایران، اقتصادی نحیف است؛ و در شرایط فاجعه‌بار اقتصادی کنونی، آسیب بسیار دیده و نویسندگان، مترجمان و ناشران را دچار تنگناهای جبران ناپذیر اقتصادی کرده است.

۹. اعمال سانسور در کتاب، با هزینه‌های گزاف از سرمایه ملی کشور، در حقیقت هیاهو برای هیچ است. کالایی با اندک مشتریان ویژه، به‌گونه‌ای که گزافه نیست اگر بگوییم در شهر ۱۰ میلیونی تهران، کتابخوانان واقعی، با دو سه واسطه، یکدیگر را می‌شناسند! نیاز به این همه مراقبت ندارد و نوعی مظلوم کشی است.

۱۰. در عبور از سال‌هایی به درازای بیش از ۴۰ سال، و تشکیل دادگاه‌های مبارزه با منکرات و هزاران هزار پرونده مطرح شده در آن‌ها، اگر راست می‌گویند یک پرونده، تأکید می‌کنم تنها یک پرونده را نشان دهند که جوانی گفته باشد «من بخاطر خواندن فلان کتاب این عمل منکر را انجام دادم!» می‌بینید که این سخن بیشتر به یک طنز شباهت دارد تا واقعیت.

آقایان علما و فقها در مقابل هژمونی پدیده‌های مدرن، ناگزیر به تسلیم شده‌اند و سکوت می‌کنند. اما با یقه گیری از کتاب، در حقیقت گریبان مظلومی بی‌پناه را گرفته‌اند.

محمدجواد مظفر/ مدير انتشارات کویر

@Shariati_Group
🔵 شریعتی، معلم کدام انقلاب؟

🔅در آستانه سالگرد انقلاب #مردم / مروری دوباره بر مقاله دکتر #سوسن_شریعتی در مجله شهروند، مورخ بهمن ۱۳۸۶ تحت عنوان شریعتی، معلم کدام انقلاب؟

معروف است که #شریعتی معلم #انقلاب بود. اما ما در روزگاری به سر می‌بریم که با این هر دو مؤلفه، “معلمی و انقلاب” مشکل پیدا کرده‌ایم..!
نه معلمی چندان اعتباری دارد و نه از انقلاب، - مقصود البته نفس مفهوم انقلاب – دل خوشی هست. معلمی که در بسیاری اوقات با کلیشه پروری، آگاهی‌های کاذب، برانگیختن شور و انهدامِ شعور، دادن دستورالعمل‌هایی برای رستگاری، یکی انگاشته شد (و امروز می‌شنویم ویوا-آکادمیا viva académia) انقلاب هم که مستعد تخریب و خشونتِ انقلابیون سابق یا معتقدند که:
الف- انقلاب خوب بود، اما #اصلاحات بهتر است؛
ب- انقلاب خوب بود اما وای به حالت اگر همچنان به آن فکر کنی.
پ- یا اینکه «رفته‌ایم این راه را نه بهرام است و نه گورش» و از همین رو عطای سیاست را به لقای آن می‌بخشند، چه به قصد کسب آن و چه به منظور در افتادن با آن.

در نتیجه یا باید بشوی #اصلاح‌طلب یا کارگزار سازندگی و یا فعال فرهنگی. در هر سه حال شریعتی با همان خاطره معلمی‌اش در انقلاب می‌ماند روی دستمان!

🔹آیا شریعتی معلمی بود انقلابی؟
در #معلم بودنش که تردیدی نیست. در محتوای تعلیمش می‌شود تا اطلاع ثانوی بحث کرد. لااقل تا زمانی که مواد آموزشی او، بزنگاه‌های زیستی ما باشد: نسبت #سنت و #مدرنیته، نسبت شرق و غرب، نسبت #عقل و #ایمان، نسبت سنت و #مذهب، #ایدئولوژی و #فرهنگ، اینکه پروژه اجتماعی اصلاح دینیِ او همانی بود که بعداً نامش #اسلام_سیاسی شد! و مبنای #دین و #حکومت؟
بازگشت به خویشتن او رقیب بنیادگرایی بود و یا همدست او؟ اینکه #عدالت طلبی او در برابر #دموکراسی خواهی بود؟ چپ بود یا لیبرال؟ چیز دیگری خواست و چیز دیگری شد؟ و…

🔹بیایید لجبازی کنیم و امیدوار بمانیم: شریعتی سال‌ها است که «ما» ی مذهبی را عصبانی می‌کند، «ما» ی اجتماعی را تحریک می‌کند و «ما» ی خلوت نشین را مضطرب و به این معنا «معلم انقلاب» باقی می‌ماند، حتی اگر معلمی و انقلاب امری از مد افتاده باشد..!

#انقلاب_۵۷
@Shariati_Group

🔗 مطالعه متن کامل
ردپای اتحادیه یهود در ماجرای کشف حجاب رضاخانی و تجدد آمرانه

🔹اگرچه پدیده کشف حجاب در این سرزمین از زمانی کلید خورد که در سال ۱۲۲۷ شمسی، زنی به‌نام طاهره یا زرّین‌تاج معروف به #قرةالعین از نزدیکان #علی‌محمد_باب در اجتماع روستای بدشت اقدام به برداشتن حجاب خود کرد و روابط نامشروع زنان با چند مرد را مباح اعلام نمود، اما به دلیل منفور بودن فرقه‌ی یاد شده و اهانت‌هایی که به #اسلام و احکام و اصول آن کردند، #مردم ایران بیشتر و بیشتر در حفظ حجاب زنان راسخ شدند.

🔹در دوران #قاجار و در مدارس وابسته به کانون‌های اروپایی مانند مدارس آلیانس (اتحادیه جهانی اسرائیلیت)، ظاهر شدن زنان و دختران بدون چادر و روسری تحت عنوان #تجدّد، نخستین بارقه‌های سیستماتیک مقوله‌ی کشف حجاب بود، اما پس از تحکیم حاکمیت رضاخانی در سال ۱۳۱۲ (یعنی ۸۵ سال پس از واقعه بدشت) وقتی #محمدعلی_فروغی یعنی همان فراماسونر بابی ازلی و از عوامل اصلی صعود #رضاخان به #سلطنت، مجدداً رئیس‌ #دولت شد، قضیهٔ کشف #حجاب در #ایران از محورهای این مرحله بود. مرحله‌ای که در واقع اساس و ماهیت روی کار آوردن رژیم #پهلوی توسط کانون‌های صهیونی در تداوم فرقه‌های #بابیت و #بهاییت را روشن می‌ساخت.

🔹در کابینهٔ جدید #فروغی، مجموعه‌ای از یهودیان مخفی و #فراماسون‌ ها حضور داشتند و آنچه در این میان بیش از هر مورد دیگر هدف تهاجم حلقهٔ ماسون‌های فروغی قرار داشت، #فرهنگ و ارزش‌های اسلامی و #ملی بود. این ادعا را می‌توان از انتخاب فراماسون مرموزی همچون #علی‌اصغر_حکمت به وزارت معارف دریافت.

🔹برای آشنایی با پیشینهٔ #حکمت بهتر است به خاطرات مئیر عزری، اولین #سفیر رژیم غاصب صهیونیستی در ایران رجوع کنیم. عزری می‌نویسد:
«تیمسار کیا دیدار مرا با علی‌اصغر حکمت برنامه‌ریزی کرد. چندی پیش از این دیدار به من گفته بود «او از خود شماست» من به‌خوبی به گفته‌اش پی نبرده بودم، تا این‌که پس از چندی دانستم خانواده حکمت (به معنی #حاخام)، از یهودیان سرشناس #شیراز بوده‌اند و بالای ١٢٠سال پیش از سر ناچاری از کیش خویش دست شسته‌اند. شاید هم خواسته‌اند با گزینش نام خانوادگی «حکمت» از تنها یادگار خانوادگی پاسداری کنند، چراکه واژهٔ حاخام در زبان #عبری برابر با #خردمند، فرهیخته، دانشور، دانا یا پژوهنده است. حکمت، هرگز گرایشی به گشودن این راز نداشت…»

🔹حکمت بعداً در شورای عالی تشکیلات فراماسونری جعفر #شریف‌_امامی به‌ نام «حکومت متحده جهانی» حضور جدّی داشت و همراه ماسون‌هایی همچون سردار فاخر حکمت، دکتر هومن، دکتر علی‌آبادی، احمد متین‌دفتری و… براساس آرمان‌های یهودی، سناریوی حکومت بلامنازع تشکیلات جهانی #فراماسونری را در ایران و سایر کشورهای دنیا دنبال می‌کردند.

🔹نخستین اقدام دولت فراماسون فروغی برای به‌وجود آوردن #اصلاحات صهیونی در ایران، فرستادن رضاخان به خارج کشور و #ترکیه بود. اسناد موجود حاکی از آن است که رضاخان نیز پس از دیدار از ترکیه تحت تأثیر القائات افرادی همچون فروغی، محمود جم و علی‌اصغر حکمت، شیفتهٔ اصلاحات استعماری در آن کشور شد و نقشهٔ فراماسون‌های فوق را برای عملی ساختن تهاجم #صهیونیسم به فرهنگ ایرانیان تایید کرد.

🔹علی‌اصغر حکمت در کتاب خاطراتش تحت عنوان «سی خاطره از عصر فرخنده پهلوی» شرح کاملی از ماجرای #کشف_حجاب و تمهیداتی که برای اجرای آن اندیشیده بود، می‌دهد. حکمت که ۶ سال متمادی بر منصب بسیار حساس وزارت معارف تکیه زده بود، با طرح موضوع در جلسه هیئت وزیران و سپس تشکیل کانون بانوان، پروژهٔ کشف حجاب را کلید زد. وظیفهٔ این کانون، آن‌چنان که حکمت در خاطراتش ذکر کرده، آماده‌سازی #افکار_عمومی برای اجرای طرح کشف حجاب بود.

🔹حکمت در گوشه‌گوشهٔ خاطراتش، خود را نفر اول در قضیهٔ کشف حجاب معرفی نموده است. حتی می‌نویسد که روز و مکان جشن ١٧ دی ١٣١۴ برای مراسم علنی کشف حجاب و حضور خاندان سلطنت در این مراسم را وی به رضاخان پیشنهاد داده بود!

🔹البته ماجرای کشف حجاب و تغییر شکل پوشش ملی به لباس و پوشش غربی و دیگر سبک و آیین‌های زندگی و رفتاری که با تهاجم فرهنگی غرب به جامعۀ ایرانی تحمیل شد، پیش از اجرایی شدن، یک دوره زمینه‌سازی ذهنی را پشت‌سر گذارده بود. این روند از اوایل دوران قاجار با انتشار نشریات و #کتاب توسط عوامل تشکیلات #فراماسونی و رواج تئاتر جدید و شعر و رمان نو و نقاشی مدرن و معماری و لباس و لوازم و ابزار و تجملات زندگی غربی و سپس #دانشگاه و کتاب‌ها و #جراید و #سینما و… برای ترویج تجدّد وارداتی، در واقع به سبک زندگی ایرانی اسلامی عامه مردم هجوم برده و اذهان آنها را آماده پذیرش هر طرح و برنامه #استعماری نمودند.

@Shariati_Group
.
🔴اصلاحات بدون عدالت؟! هـرگز!

#اصلاحات بدون اجرای #عدالت (و براساس مکتب‌های #اقتصاد #سرمایه‌داری) چیزی است که عاملان نفوذی #استعمار دیکته می‌کنند و‌ خواب و خیالی بیش نیست «الرعیه لایصلحها الا العدل- توده را جز عدالت چیزی #اصلاح نمی‌کند.» و جز بازگشت به عدالت، چیزی ننگ مفاسد جامعه‌های فاسد اقتصادی و اقتصادهای فاسد قارونی را برطرف نمی‌سازد.

📚 علامه #محمدرضا_حکیمی / مرام جاودانه - ص۴۷

@Shariati_Group
🆔 @allamehhakimi
⭕️ «فاطمی» یک سرمایه بود برای ملت ما

🔸وقتی شنید که دکتر #مصدق و یارانش قرار است، بامداد ۲۲ مهر ۱۳۲۸ در دربار #شاه دست به تحصن بزنند، بی‌درنگ در موعد مقرر خود را به آنجا رساند و با آنها همراه شد؛ #حسین_فاطمی را می‌گوییم. او حتی روزنامه‌ای را که خودش صاحب امتیازش بود، در اختیار دکتر مصدق گذاشت، روزنامه «#باختر_امروز» که خیلی زود به ارگان رسمی جبهه ملی تبدیل شد.

🔸انتشار یک سرمقاله از او در ۲۸ آذر ۱۳۲۹، خشم رزم‌آرا (نخست وزیر وقت) را به دنبال داشت و همین موضوع‌ موجبات حبسی سه روزه را برایش مهیا ساخت. از حق که نگذریم، فاطمی قلم شیوا و روانی داشت، و این را دوست و دشمن تأیید می‌کرد. در ادامه به بخشی از سرمقاله جنجالی او نظری می‌افکنیم تا معلوم شود خشم رزم آرا به چه علت بوده است:

«گلوله‌ای که بر قلب ماهر پاشا و نقراشی پاشا نشست، برای اولین بار جواب خیانت و فساد را در کشوری که قرن‌ها در معرض تهاجم کشورهای مختلف استعماری بوده است به مرگ و جزای مسلم و قطعی داد و بعد از آنها هر که آمد دانست با ملتی غیرتمند، منتقم و سرسخت روبروست تا بالاخره ثمره مجاهدت و جانبازی‌های فرزند رشید و فداکار سرزمین فراعنه را امروز ملت #مصر بهره‌برداری می‌کند. تردیدی نیست که اگر هیأت حاکمه #ایران، راه تسلیم و اطاعت و نوکری را تغییر ندهد، #ملت ما همان رویه را در پیش خواهد گرفت که مصری‌ها پیموده و نتیجه گرفته‌اند.»

🔸با اینکه دکتر #فاطمی با کمک و تلاش نمایندگان جبهه ملی سرانجام پس از سه روز، از حبس در یکی از اتاق‌های زیرین کاخ شهربانی خلاص شد، اما نخستین سرمقاله او پس از #آزادی بازهم، رزم آرا را خشمگین کرد. او عنوان این سرمقاله را چنین برگزید: «هنوز ایران آن قبرستانی نیست که شرکت #نفت آرزو می‌کند!»

🔸این دیگر بر کسی پوشیده نیست که حسین فاطمی یکی از مدافعان سرسخت #ملی_شدن_نفت در سراسر کشور بود و حتی به شهادت محمد مصدق، فاطمی نخستین کسی بود که پیشنهاد ملی کردن نفت را مطرح کرد. در ادامه برای اثبات این ادعا، نوشته‌ای کوتاه به قلم دکتر مصدق می‌آید که مؤید همین مسأله است:

«اگر ملی شدن صنعت نفت خدمت بزرگی بوده که به مملکت شده، باید از آن کسی که اول این پیشنهاد را نمود، سپاسگزاری گردد و آن کس #شهید راه وطن، دکتر حسین فاطمی است که روزی در خانه جناب آقای نریمان، پیشنهاد خود را داد که عده‌ای نمایندگان جبهه ملی حاضر در جلسه، آن را به اتفاق آراء تصویب نمودند. رحمت الله علیه که در تمام مدت همکاری با اینجانب حتی یک ترک اولی هم از آن بزرگوار دیده نشد

🔸در اردیبهشت ۱۳۳۰ که مصدق به نخست وزیری رسید، دکتر فاطمی را به سمت معاون سیاسی و پارلمانی خود برگزید و نظر به اینکه به علت ضعف جسمانی و کسالت نمی‌توانست هر هفته خبرهای جاری کشور و تصمیمات دولت را مانند دیگر نخست وزیران به اطلاع شاه برساند، بنابر موافقتی دوجانبه قرار شد دکتر فاطمی گزارش‌های مملکتی و تصمیمات دولت را هفته‌ای یکبار به شاه اطلاع دهد.

🔸در ۲۲ بهمن ۱۳۳۰، دکتر فاطمی در مراسمی که بر سر مزار محمدمسعود در گورستان ظهیرالدوله شمیران برگزار شد، در حالی که مشغول سخنرانی بود، مورد سوءقصد نوجوانی ۱۴ ساله به نام مهدی عبدخدایی قرار گرفت که از فاصله نزدیک گلوله‌ای به شکم او شلیک کرد. عبدخدایی عضو جمعیت #فدائیان_اسلام بود و نظر به اینکه #نواب_صفوی رهبر آن در زندان به سر می‌برد، این #ترور به دستور عبدالحسین واحدی نفر دوم این جمعیت، انجام گرفت.

🔸واحدی گفته بود: «حالا که به دکتر مصدق دسترسی نداریم، معاونش را می‌کشیم!» گلوله یازده نقطه از روده‌های دکتر فاطمی را پاره کرد. و به رغم معالجات او در ایران و آلمان، وی تا پایان عمر کوتاهش از اثرات این ترور وحشیانه در رنج بود.

🔸در انتخابات دور هفدهم قانون‌گذاری که هم زمان با این حادثه برگزار شد، دکتر فاطمی از تهران به نمایندگی #مجلس انتخاب شد ولی به خاطر وضع نامساعد جسمانی، کمتر در جلسات مجلس حاضر می‌شد تا اینکه مصدق، در مهرماه ۱۳۳۱ او را به سمت وزیر امور خارجه تعیین کرد. نخستین اقدام دکتر فاطمی در این سمت، قطع روابط با #انگلستان بود که این کار او دشمنی انگلیسی‌ها را به کینه شاه نسبت به او افزود.

🔸فاطمی در وزارت امور خارجه دست به #اصلاحات اساسی زد. او قصد داشت که ۸۵ نفر از کارمندان آن وزارتخانه را که عموما بیکار و متعلق به خانواده‌های اشراف در قدیم بودند، اخراج و به جای آنها جوانانی تحصیل کرده و میهن پرست را استخدام کند که فرصت نیافت.

@Shariati_Group

🔗 مطالعه متن کامل اینجا
📽 | ایجاد شبهه و دروغی به نام «دوگانه مقاومت و توسعه»

⭕️ تفسیر ادعاهای متناقض نمای فروشندگان تئوری‌های توسعه و اصحاب #اصلاحات در تحمیل پروسه‌های شکست خورده برجامی تا عادی سازی روابط با #صهیونیسم بین‌الملل در گفتگو با طه زینالی

🔹محمود سریع القلم، مشاور #دولت حسن روحانی:
اگر #ایران زیر فشار باشد (گرسنه بماند، انزوا و #تحریم بیشتر شود) چرخش اساسی می‌کند!

🎙شنیدن فایل صوتی

🖥 مشاهده کامل این گفتگو در یوتیوب

@Shariati_Group