گروه شریعتی
573 subscribers
1.67K photos
557 videos
66 files
1.56K links
به نام خداوند حقیقت، زیبایی و خیر

🌐 نشـانی ما در فیس بوک:
Facebook.com/shariati.group

📩 تماس با ما:
Shariati.group@Gmail.com
Download Telegram
🔷🔸نوشریعتی ، به چه معنا؟

❇️ نشست ماهنامه «ایران فردا» با احسان شریعتی، و همچنین با حضور محمود عمرانی، سعید مدنی، سعید درودی، محمد رضایی، حامد سحابی، و ابوطالب آدینه‌وند

🌱پیرامون چشم‌انداز «نوشریعتی»

🔸معنای «سمپوزیوم» این بود که نخست پژوهشگرانی با پیشینه¬ی تعلق‌خاطر به افق فکری شریعتی، اختلاف‌‌نظرات‌شان را با یکدیگر به بحث بگذارند، تا جامعه بفهمد که سخن از چه کسی است؟ و در چه سطح و عمقی؟ تا در مرحله بعد بتوانند وارد گفتگو با منتقدان و دگراندیشان شوند.

🔸منظور شریعتی در ارزیابی «دوران» اجتماعی و نه تقویمی (خروج از سده‌های میانه و ورود به عصر رنسانس)، دوران بلندمدت است، اما ما از تفاوت‌های کوتاه‌مدت «دوران شریعتی» (دهه‌ی پنجاه هجری‌شمسی) با دوران خود(دهه نود)، در سطح ایران و منطقه و جهان اسلام(برآمدن بنیادگرایی‌ها)، و در جهان (اندیشه جهانی: پساپُست‌مدرن و پسانولیبرال) سخن می‌گوییم.

🔹«میراث» شریعتی (و آخرین نظریه‌ها) چیست؟ «آزادی، برابری، عرفان»؛ اسلام¬شناسی فلسفی(هستی-انسانشناختی؛ توحید (الهیاتِ سلبی وجودی-اجتماعی، انتقادی-رهایی‌بخش)؛ «نقادی‌گری ایدئولوژیک سنّت»، و آزادیخواه‌ی و عدالت‌طلبی رادیکال؛

🔹سوءبرداشت‌هایی که پیرامون میراث فکری شریعتی ایجاد شده حول سه محور بوده: یکی سوءتفاهم در مفهوم (نقد) «ایدئولوژیک» دین¬، دیگر برداشت «هویت»گرایانهٔ دینی-قومی از دعوت «بازگشت به خویش»، و سوم، تفسیر غیردموکراتیک از تز «امت-امامت» (دموکراسی متعهد و مهتدی).

🔸چشم‌انداز «نوشریعتی» با درافکندن طرح نو-بازآفرینی یا «ابداع خویشتن»، به پرسش کدام «بازگشت» (در برابر «برگشت»های بنیادگرایانه) و کدامین خویشتن؟ (در برابر انواع «خود»محوری فرهنگ و تمدنی در برابر «دیگری»ها)، پاسخ می‌گوید.

🔸این چشم‌انداز با بازخوانی فلسفی (هستی¬گرایانه) «میراث» شریعتی به‌سوی نوعی زیست‌بوم‌شناسی ژرفایی (اکولوژی عمیق) می‌گرود و سبک زندکی تازه‌ای، متناسب جغرافیای سیاسی سرزمین ایران را در طرح توسعهٔ خویش تبلیغ می‌کند.

🔹محور بعد «آزادسازیِ آزادی» (دموکراسی ازراه‌رسنده) است: از آزادی‌های سیاسی و حقوق بشر-و-شهروند گرفته تا آزادگی معنوی-فلاح.
•محور بعد، بُعد عدالت و ‌برابری است و تشریح نسبت آن با راه رشد و طرح «توسعه» خودويژهٔ ما؛ بازتعریفی از بینش اقتصادی سوسیال-دموکراتیک شریعتی در برابر انواع سوسیالیسم دولتی از سویی، و در قیاس با انواع سوسیالیسم شورائی و تعاونی و خودگردان و..، از دیگرسو. و بالاخره، خطمشی نوشریعتی «اصلاح انقلابی» است. اصلاح‌گری «رفرماتور»ی که برای ما یک تحول‌طلبی بنیادی است، نه رفرمیسمی سازشکار از بالا؛ و نه انقلابیگری رولوسیونیستی و خشونت‌آمیز از پایین؛ بلکه راه سومی است که از یک انقلاب فرهنگیِ معنوی وجودی در سطح فردی و جمعی می¬گذرد.

🔹نقد ما از نواندیشان دینی پس از انقلاب، این‌است که خود را در تداوم پروژه‌ی رنسانس-رفُرماسیون دینی (مسیر سیدجمال-اقبال)، تعریف نکردند. متدولوژی ما اما، همان روشی است که پرتستان‌ها تعقیب می‌کردند و آن بازخوانی تجربه‌ی نبوی است، با بازگشت و بازخوانی «متن»، به همان گونه‌ که به‌قول اقبال، گویی بار دیگر قرآن باید بر ما وحی شود!

#نوشریعتی
#دوران
#سمپوزیوم
#بنیادگرایی
#نولیبرالیسم
#پسامدرن
#نقد_ایدئولوژیک_سنت_دینی
#نواندیشی_نوزایی_دین‌پیرایی
#سوسیال_دمکراسی_معنوی
#دموکراسی_‌در_راه‌
#سوسیالیسم_شورایی
#ابداع_خویشتن
#الهیات_سلبی
#پروژه_آگاهی_بخشی
#اصلاح_انقلابی
#ماهنامه_ایران_فردا
#احسان_شریعتی

@Dr_ehsanshariati


📌 برای خواندن کامل متن به آدرس زیر و یا گزینه instant view مراجعه کنید.

https://telegra.ph/نوشریعتی-به-چه-معنا-01-14
🔳 به یاد دکتر رئیس دانا که نابهنگام رفت

این روزها کارمان سوگواری برای رفتن عزیزان دور و نزیک شده است. هر روز خبر وفات بزرگی در رسانه‌ها منتشر می‌شود، اما آنچه انتظارش نبود خبر رحلت دکتر فریبزر رئیس دانا بود.
خداوند روان او را غرق آرامش گرداند. مردی بود پرشور و صریح و عدالت‌خواه، با کلامی رسا و قدرتمند.
او عدالت را در #سوسیالیسم می‌جست و با افتخار خود را از معتقدان به میراث تئوریک مارکس معرفی می‌کرد. در این باره البته اهل سازش نبود اما برای بحث و گفتگو ذهنی باز و آماده داشت.
در دوران ریاست جمهوری سیدمحمد خاتمی، دوستیِ مشتاق سیاست، متولی دعوت از تنی چند از اهل قلم و نظر شده بود تا در رستورانی دور هم بنشینند و ضمن صرف ناهار یا شامی، در بارۀ اوضاع کشور بحث و گفتگو کنند.
دکتر رئیس دانا و من پای ثابت این نشست بودیم و از همانجا آشنا و دوست شدیم. او نظراتش را به صورتی تئوریک و با دیدی اجتماعی و معطوف به وضعیت طبقات محروم مطرح می‌کرد و همیشه چیزی برای آموختن در کلام پرطنین و قدرتمندش وجود داشت.
متفکری گرم و صمیمی و سازش‌ناپذیر بود. در میزگردی که به اتفاق دکتر علیرضا رجایی و زنده‌یاد دکتر رئیس دانا در دانشکدۀ حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران برگزار کردیم، او از اظهار مهر و محبت به من و علیرضا چیزی کم نگذاشت و ما را همچون فرزندان خود معرفی کرد.
یکی - دو سال بعد که او را در جایی دیدم، آن مهر و محبت دیگر در نگاهش هویدا نبود. حتی به گونه‌ای با خشم در من نگریست. احتمال دادم علتش باید صحبت‌های من علیه مارکسیسم در یک سخنرانی بوده باشد، چرا که او در این مورد اهل سازش نمی‌نمود. با این حال، با او کاملاً گرم گرفتم که بلافاصله سگرمه‌اش باز و تبسم مطبوعی بر چهره‌اش نمایان شد.
در دورانی هم که در بند ۳۵۰ زندان اوین حبس بود، من در آنجا حضور نداشتم، اما گویا بین زندانیان سیاسی که به نحله‌های مختلف فکری تعلق خاطر داشتند، گلایه‌مندی‌هایی پیش آمده بود که شاید روزی شرح بیطرفانۀ آنها از سوی کسانی که تجربۀ بی‌واسطه از آن ماجرا دارند، برای نسل‌های جوان‌تر بدون درس نباشد.
در هر صورت، دکتر رئیس دانا انسانی بسیار دلسوز بخصوص نسبت به طبقات زحمتکش جامعه بود، طبعاً من با بخشی از راه‌حل‌های او برای کمک به این طبقات میانه‌ای نداشتم، اما هرگز صداقت و دلسوزی و شور و مهربانی او فراموش‌مان نخواهد شد.
خداوند او را آرامش ابدی بخشد و به خانواده و دوستان و همفکرانش در این شرایط دشوار، شکیبایی و اجر عنایت کند.

#احمد_زیدآبادی

#فریبرز_رئیس_دانا
#علیرضا_رجایی
#زندان_اوین

@Shariati_Group
🆔 @ahmadzeidabad
"... من،
اگر با این فرهنگ پیوند نمی‌داشتم،
اگر رازِ شرق و روحِ شرق،
در جانم،
تپش نداشت،
و اگر #اسلام را نمی‌شناختم،
اگر تشیع،
در خونِ من،
گرمای #عشق را جاری نکرده بود،
و انسانی بودم، بیگانه و بریده،
از همه‌ی این سرچشمه‌ها،
کسی چون دیگران در غرب،
در آمریکای لاتین،
بی‌شک،
آرزوهایم این بود:
" #سوسیالیسم، #اگزیستانسیالیسم، و #عشق ".
" #عدالت، انسانیت، و پرستش".
هیچ کدام را،
به تنهائی،
انتخاب نمی‌کردم.
زیرا،
از این سه،
از هیچ کدام نمی‌توانستم چشم پوشید.
آرزو می‌داشتم که،
هر سه را با هم می‌داشتم..."


📚 معلم علی‌شریعتی
مجموعه آثار ۲۵ / انسان بی‌خود / ص ۳۵۵

@Shariati_Group
"... دعوتِ به #سوسیالیسم، دعوتِ به #آزادیِ انسان، از بندِ افزون‌طلبی و... عاطل گذاشتنِ همه‌ی احساس‌های انسانی و استعدادهای خدایی و... است. اما، هرگز در آستانه‌ی چنین دعوتی، و در لحظه‌ی انتخابِ چنین جبهه‌ای، نمی‌توانم فراموش کنم که، انسان، همه این نیست، گرچه، راهِ "انسان شدن"، تنها از این طریق می‌گذرد... و هرگز نمی‌توانم باور کنم که، این، پایانِ راه است.

انسان‌ها، هنگامی که، در زندگی در یک اجتماع، روابطِ خویش را بر بنیادِ #عدالت تنظیم کردند، نخستین سوال، که سوالِ سرنوشتِ اوست، پیش می‌آید، بیش از همه وقت، و عمیق‌تر و جدی‌تر از هر جامعه و نظامی، که، "زندگیِ عادلانه، آری، اما، زندگی کردن برای چه؟"، زیرا، عدالت و برابری و برخورداریِ هر کس، از برکاتِ زندگیِ این جهانی، همه، "مایه"های زندگی کردن است، اما، ساده لوحانه است، و تحقیرِ آدمی، اگر، آنچه را که مایه‌ی زندگی است، "فلسفه"ی زندگی تلقی کنیم.

"چگونه زیستن"، آری، سوسیالیزم به ما پاسخ می‌دهد. اما، "چرا" زیستن؟ این سوالی است که، #انسان، با آن آغاز می‌شود...

خلاصه کردنِ انسان، در برخورداریِ درست از زندگی‌ اقتصادی، خلاصه کردنِ " انسان" است. نوعی "استضعافِ معنوی‌ِ آدمی" است، و نوعی رها کردنِ آدمی‌ِ پس از سوسیالیسم، در پوچی، بیهودگی، بیگانگی، جمودی، سردی، بی‌هدفی، بی‌ایمانی، و خوب زیستن بی‌آنکه بدانیم زیستن برای چه ؟!... "

@Shariati_Group

📚 معلم علی‌شریعتی
مجموعه آثار ۲۵ / انسان بی‌خود / ص ۳۵۷
آراء #علی_شریعتی و والتر بنیامین، هر دو تاثیر پذیرفته از سنت ادیان ابراهیمی و همچنین #سوسیالیسم مدرن اند؛ هر دو از #مارکسیسم علمی مسلط دوره‌ی #استالین فاصله گرفتند و تلاش کردند رابطه‌ی #فرهنگ و #اقتصاد را موضوع مطالعه‌ی انتقادی قرار دهند؛ هر دو به کارکردهای انتقادی #موعودگرایی توجه کردند و "الهیات" ادیان ابراهیمی را جدی گرفتند و از سنت‌های عرفانی این ادیان بهره بردند؛ یکی از سنت یهودی و دیگری از سنت شیعی.

در برنامه‌ای با عنوان "مدرنیته عرفانی: خوانش والتربنیامین از خلال علی شریعتی" که به همت موسسه مطالعات پارسی روشن برگزار می‌شود، بهروز قمری تبریزی، استاد دانشگاه پرینستون، به خوانش آراء این دو متفکر خواهد پرداخت.

@Shariati_Group
🔷 چهار ویژگی سوسیالیسم از نظر شریعتی


🔸۱- توحیدی - دقیق‌ترین صفتی که می‌توان با الهام از آرای #شریعتی برای #سوسیالیسم او برگزید، صفت «توحیدی» است. از دیدگاه او فقط جهان‌نگری توحیدی با سوسیالیسم سازگاریِ تام دارد، و دیگر جهان‌نگری‌ها، به‌ویژه جهان‌نگری مادی_ دیالکتیکی مطلقاّ فاقد این سازگاری‌اند. #توحید در جهان هستی، توحید در جهان اجتماعی را توجیه می‌کند.

🔹صفت سوسیالیسمِ شریعتی توحیدی است، نه معنوی، نه اخلاقی و نه حتی عرفانی... زیرا توحید، #معنویت و #اخلاق و #عرفان را به تنهایی در خود دارد و به‌ویژه پشتوانه فلسفی_ اعتقادی قدرتمندی برای تحقق توحید اجتماعی است که در هیچ‌ یک از این سه مفهوم به تنهایی چنین پشتوانه‌ای وجود ندارد.

🔸۲- برآمده از #قرآن و #سنت. گاه سوسیالیسم و #دین در اندیشه‌ی او به‌گونه‌ای تحلیل می‌شود که گویی این دو، دو جزیره‌ای جدا و مستقل از یکدیگرند و فقط با راهی یا پلی باریک به هم متصل می‌شوند، و البته گاهی هم متصل نمی‌شوند. در حالی‌که سوسیالیسم و دین (سوسیالیسم و دینی که او باور داشت) در اندیشه‌ی او درهم‌آمیخته‌ و تفکیک‌ ناپذیرند. سوسیالیسم او ریشه در قرآن(قسط) و سنت #پیامبر (میثاق مدینه) دارد و اساساً با #ادبیات و گفتمان دینی توجیه، تفسیر و تبیین می‌شود. او معتقد است پیامبران ابراهیمی، همگی مبشران و مبارزان راستین راه #عدالت و #آزادی در همه‌ی ساحت‌ها بوده‌اند. بنابراین تا آن‌جا که بحث از سوسیالیسم شریعتی در میان است، نمی‌توان سوسیالیسم او را جدا از گفتمان دینی تحلیل کرد و در نهایت این دو را به‌طور مکانیکی به هم متصل نمود.

🔹۳- مقید به #دموکراسی. از نظر #علی_شریعتی دو مفهوم سوسیالیسم ( #برابری) و دموکراسی( #شورا) همچون عدالت ( #قسط) و آزادی( #فلاح) درهم‌ تنیده‌اند به گونه‌ای که نمی‌توان تقدم و تأخر ارزشی و وجودی برایشان قائل شد. او سوسیالیسم و دموکراسی را مقید به یکدیگر می‌داند و معتقد است تحقق راستین یکی بدون دیگری ممکن نیست. تز «عرفان، برابری و آزادی» هم بیانگر این پیوستگی است. بنابراین می‌توان گفت شریعتی به #سوسیالیسم_دموکراتیک_توحیدی معتقد است که در آن هر سه مفهوم مکمل یکدیگرند. #تاریخ نشان داده که تحقق جداگانه هر یک از این سه مفهوم می‌تواند به فاجعه بینجامد. حکومت‌های به‌ظاهر سوسیالیستیِ #استالین و #مائو (انسان قالبی) ، نظام‌های دموکراتیک #سرمایه‌داری غربی (انسان قلابی) و حکومت‌های بنیاد‌گرای داعشی و طالبانی (انسان قالبی و هم قلابی) از مصادیق آن به‌شمار می‌روند...

🔸۴- فلسفه‌ی زندگی . زمانی که چرایی و چگونگی و هدفِ زندگی، سوسیالیسم یا برابری شود، آرمان دین _ که پیامبران برای آن قیام کردند_ تحقق خواهد یافت. البته چنین وضعیتی بسیار آرمانی است! و در دورترین چشم‌انـداز تاریخی قرار دارد. اما برای این‌که "جهت‌گیری سوسیالیستی" #فلسفه و هدف زندگی شود، لازم است برابری از طریق جِـد و جهـد فراوان در بیرون از #انسان علیه تثلیث #زر و #زور و #تزویر و هم در درون انسان علیه ترس و نفع و جهل به‌تدریج پیش رود. در مبارزه‌ی درونی برای ریشه‌کن کردن این سه مانع بزرگ درونی، تحقق سوسیالیسم #ایمان می‌تواند نقشی اساسی ایفا کند. ایمان، که چشم گشودن به گوهر قدسی درون آدمی است و اتصال او را با #امر_قدسی برقرار می‌کند، در سرزدن "انسان خودآگاه سوسیالیستی" استعداد فراوانی دارد، زیرا ایمان که شریعتی در پاره‌ای موارد از آن به #عرفان تعبیر می‌کند_ "جان برابری‌خواه" می‌سازد تا آدمی را در مسیر تحقق سوسیالیسم به‌مثابه "فلسفـه زندگـی" یاری رساند.

#امیر_رضایی

@Shariati_Group
🆔 @Shariati40
🟠 چند پرسش اساسی، در قالب تدوین یک استراتژی هدفمند تاریخی

🔸چرا در طول ۴۳ سال گذشته شما در میان تمامی شعارهای #شریعتی، به صورت محوری تنها بر شعار «آگاهی، آزادی و برابری» تکیه کرده‌اید؟

🔸چرا شما تنها شعار استراتژیک مشترک جامعه‌سازانه اقبال و شریعتی را در چارچوب شعار «آگاهی، آزادی و برابری» شریعتی تعریف می‌نمائید؟

🔸چرا در نگاه شما استراتژی آگاهی‌بخش اقبال و شریعتی تنها در کادر شعار «آگاهی، آزادی و برابری» قابل تعریف می‌باشد؟

🔸چرا استراتژی حرکت ضد استثماری، ضد استبدادی و ضد استحماری اقبال و شریعتی تنها در بستر شعار «آگاهی، آزادی و برابری» قابل تبیین و تعریف می‌باشد؟

🔸چرا از نظر شما شعار «آگاهی، آزادی و برابری» وجه ایجابی شعار نفی «زر، زور و تزویر» #علی_شریعتی می‌باشد؟

🔸چرا شعار «آگاهی، آزادی و برابری» (که شریعتی برای اولین در کنفرانس سه جلسه‌ای «قاسطن، مارقین و ناکثین» در آبان‌ماه ۵۱ قبل از بستن #حسینیه_ارشاد توسط #ساواک رژیم کودتائی و مستبد #پهلوی مطرح کرد) از نظر شما بر شعار «عرفان، آزادی و برابری» شریعتی ارجحیت و برتری دارد؟

🔸چرا از نظر شما شعار «آگاهی، آزادی و برابری» همان شعار «مساوات، مسئولیت مشترک و آزادی» است که محمد #اقبال (در کتاب گران‌سنگ بازسازی فکر دینی در #اسلام فصل ششم – اصل حرکت در ساختمان اسلام – ص ۱۷۷ – سطر سوم) مطرح می‌کند؟

🔸چرا شریعتی توانست در چارچوب استراتژی آگاهی‌بخش خودش با شعار «آگاهی، آزادی و برابری» حرکت #سیاسی اجتماعی خودش را در جامعه بزرگ #ایران توده‌ای کند؟

🔸چرا شعار «آگاهی، آزادی و برابری» تنها شعاری است که در مبارزه رهائی‌بخش امروز جامعه بزرگ ایران می‌تواند بسترساز پیوند جبهه بزرگ آزادی‌خواهانه اقشار میانی با جبهه عظیم اردوگاه بزرگ کار و زحمت ایرانیان بشود؟

🔸چرا شعار «آگاهی، آزادی و برابری» نمایش دهنده اصالت آگاهی به جای اصالت سیاسی و اصالت اقتصادی در حر کت جنبش پیشگامان مستضعفین ایران می‌باشد؟

🔸چرا شعار «آگاهی، آزادی و برابری» معرف اصالت جامعه‌محوری (به جای طبقه‌محوری و یا حزب‌محوری و یا قدرت‌محوری) در رویکرد تطبیقی جنبش پیشگامان مستضعفین ایران می‌باشد؟

🔸چرا شعار «آگاهی، آزادی و برابری» تنها شعاری است که می‌تواند نشان دهد که آگاهی در گفتمان جنبش، یک آگاهی مجرد و انتزاعی و ذهنی و روشنفکرانه نیست؟

🔸چرا تنها با تکیه استراتژیک در عرصه عمل و نظر بر شعار «#آگاهی، #آزادی و #برابری» است که می‌توانیم ثابت کنیم که دستیابی به #دموکراسی سه مؤلفه‌ای و یا #سوسیالیسم سه مؤلفه‌ای (که به عنوان مانیفست و برنامه درازمدت و حداکثری می‌باشند) تنها توسط دموکراتیک کردن جامعه بر پایه‌ی #تحول_فرهنگی دموکراتیک تکوین یافته از پائین (نه دموکراتیک کردن #دولت و نه نخبگان و نه #حزب) حاصل می‌شود؟

@Shariati_Group

🔗 پاسخ به این‌ها و ده‌ها پرسش ساختاری دیگر را در سلسله مقالات تدوین شده توسط سایت جنبش پیشگامان مستضعفین ایران، دنبال نمایید
″... یکی از پیشبینی‌های مترقی فرقه شیعی این است که "حوادث مستحدثه" را که در هر زمانی روی می‌دهد و طبیعتاً در قوانین فقهی پیشین حکمش و راه‌حلش نیامده است، باید علمای محقق #مجتهد رسیدگی کنند و براساس موازین علمی و اجتهادی و شناخت عملی و علمی که از #اسلام دارند، آن را طرح و حل کنند و پاسخش را بیابند. این اصل نشان می‌دهد که چگونه اسلام مسأله‌ی زمان و حرکت و عامل تغییر و تحول و نوآوری را در طی ادوار تاریخی یيش‌بینی کرده است و آگاهان و اسلام‌شناسان را در برابر آن «مسئول» دانسته است. حوادث مستحدثه، به طور کلی همه‌ی رویدادهای فرهنگی، فکری، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و انسانی است، مسائلی از قبیل #استعمار کهنه و نو، ماشین، #آلیناسیون #انسان جدید، #بوروکراسی، #تکنوکراسی، #فاشیسم، #دموکراسی، #مشروطیت، #فیلم، #تلویزیون، #سوسیالیسم، #کاپیتالیسم، #صهیونیسم، مسأله #فلسطین، #ناسیونالیسم در جامعه اسلامی، هیپی‌ايسم، #عصیان نسل جوان، عقب ماندگی، رابطه‌ی شرق و غرب، #غرب_زدگی تکنولوژی و ماشینیسم، هجوم فرهنگی، فرهنگ زداییِ روشنفکران، بورژوازی دلال، #ماتریالیسم، بحران #مذهب، تزلزل مبانی اخلاقی و گسیختگی سنتی، گسستگی تاریخی، #تمدن، #تجدد، #آزادی زنان، جنسیت (سکسوالیته)، تبرئه #یهود به وسیله #پاپ از اتهام قتل #مسیح پس از دو هزار سال! گرسنگی، #استثمار طبقاتی جدید، دگرگونی روابط طبقاتی، #انقلاب اقتصادی، #ادبیات و #هنر نـو، ایدئولوژی‌های نیرومند و ایمان‌زای امروز... همه حوادث مستحدثه‌ای هستند که جامعه‌ی اسلامی، در ابعاد گوناگونش با آن‌ها درگیر یا در تماس است و بر #عالم آگاه و مسئول اسلامی است که با #حق اجتهاد و #فتوی و تحقیق آزادی که دارد، این مسائل را با بینش اسلامی و بر اساس مبانی علمی این مکتب طرح کند، و برای مبارزه با آن‌ها، #انتخاب، اقتباس، نفی، تأیید، تحلیل و شناخت آن‌ها، راه‌حل نشان دهد، نظر بدهد، #مردم را آموزش فکری دهد و متعهد کند و «رهبریِ اجتماعی» مردم را بر عهده گیرد...″


@Shariati_Group
📚 معلم علے‌شریعتے
مجموعه آثار ۷ / مسئولیت شیعه بودن
فقر فلسفه اقتصاد

🔹اقتصاددان ها می‌گویند چه اقتصادی خوب است، یا سیاستمداران؟

💡پاسخ درست؛ هر دو اظهارنظر می‌کنند، اما هر کدام به گونه‌ای! و در زمانی خاص!

🔻#مارکس در سال ۱۸۴۷ کتاب #فقر فلسفه را در پاسخ به کتاب #فلسفه فقر پرودون نوشت تا اندیشه‌های #سوسیالیسم تخیلی او را نقد کند.
♦️نه از زمان مارکس بلکه از زمان #آدام_اسمیت همه می‌دانستند که #اقتصاد دانشی سیاسی است و به همین خاطر اسمش را اقتصاد سیاسی Political Economy می‌گذاشتند.
🔹بعدها اقتصاددانان به تبعیت از علوم طبیعی خواستند اقتصاد را دانش محض عاری از ارزش داوری تبدیل کنند، و تبدیل به #علم اقتصاد Economics شد، اقتصاددانان اخلاق را کنار گذاشتند تا ارزش داوری نکنند، ولی نتوانستند ارزش داوری و توصیه سیاستی را کنار بگذارند؛ چون اقتصاددانی که ارزش داوری را تجویز نکند، مانند پزشکی است که برایتان نسخه نپیچد!
🔻اقتصاد، سیاسی است هم چون ارزش داوری سیاستی می‌کند و هم چون نسخه سیاستی می‌پیچید، و سیاستمداران این نسخه‌ها را تصویب و اجرا می‌کنند، این است معنای اقتصاد سیاسی! و متأسفانه در کشور ما سیاستمداران فکر می‌کنند آنها نسخه سیاستی می‌پیچند، در حالی که اقتصاددانان #نئولیبرال از قبل نسخه سیاستی آنها را پیچیده‌اند!
این یک دو امدادی است که هرکدام چوب را در مرحله بعدی به دیگری می‌دهد...

@Shariati_Group

✍️ دکتر محمدجواد توکلی
🔅″... به روشنی محسوس است که #اسلام دارد تولدی دوباره می‌یابد. عوامل این #بعثت اسلامیِ وجدان‌ها که عمق و دامنه‌ی بسیاری گرفته است متعدد است و اینجا جای طرح و تفسیرش نیست، اما، فکر می‌کنم موثرترین عامل، به بن‌بست رسیدن روشنفکران این عصر است و شکست #علم و ناتوانی ایدئولوژی‌ها و به ویژه، آشکار شدن نارسایی‌ها و کژی‌های #سوسیالیسم و مارکسیستی و سوسیال دموکراسی غربی است که امیدهای بزرگی در میان همه‌ی #انسان دوستان و #عدالت خواهان و جویندگان راه نجات نهایی #مردم برانگیخته بود و در نهایت به استالینیسم و مائوئیسم منجر شده یا رژیم‌هایی چون رژیم اشمیت و گی موله و کالاهان!

🔅و علم هم که به جای آن‌که جانشین شایسته‌تری برای #مذهب شود، که ادعا می‌کرد، سر از بمب اتم درآورد و غلام #سرمایه‌داری و زور و در نتیجه، از انسان جدید، بدبختی غنی و وحشی‌ای متمدن ساخت و #آزادی و #دموکراسی هم میدان بازی شد برای ترکتازی بی‌مهار #پول و #شهوت و غارت آزاد مردم و لجن مال کردن همه‌ی ارزش‌های انسانی...

🔅تمامیِ این تجربه‌های تلخ زمینه را برای «طلوع دوباره‌ی #ایمان» مساعد کرده است و انسان که هیچ‌گاه نمی‌تواند دغدغه‌ی «حقیقت‌یابی، حق‌طلبی و آرزوی فلاح» را در وجدان خویش بمیراند، در کوچه‌های علم، #ایدئولوژی، دموکراسی، آزادی فردی (#لیبرالیسم)، اصالت انسان (#اومانیسم بی‌ #خداسوسیالیسم دولتی، #کمونیسم مادی (#مارکسیسم)، اصالت #اقتصاد (#اکونومیسم) و مصرف‌پرستی و #رفاه، به عنوان هدف انسان و فلسفه‌ی زندگی در #فرهنگ و نظام بورژوایی و بالاخره تکیه مطلق و صرف بر «تکنولوژی و پیشرفت» یعنی #تمدن و #آرمان نظام‌های معاصر… به بن‌بست رسید و با آن همه امید ایمان و شور اشتیاقی که در انتخاب این رهگذرهای خوش‌‌ آغاز بدانجام داشت، و هر کدام را به امید حقیقت و کمال و نجات، با پشت کردن به #خدا و از دست نهادن ایمان پیش گرفت و با #عشق و شتاب و فداکاری بسیار پیمود، سرش به سختی به دیوار مقابل خورد و یا از برهوت پریشانی و پوچی و ضلالت مطلق سر درآورد و #سوسیالیسم او را به #استبداد چند بعدی و دموکراسی به حاکمیت سرمایه و آزادی به بردگی پول و شهوت و حتی علم او را به انسلاخ از همه‌ی کرامت‌های انسانی و ارزش‌های متعالی وجودی و سلطه‌‌ی غول‌آسای #تکنولوژی بی‌رحم و قتال افکند...

🔅و طبیعی است که اندیشه‌ای بیدار و روح‌های آزاد و وجدان‌های سلیم و طاهر که هنوز مسخ نشده‌اند و انگیزه‌های اصیل #فطرت آدمی را در عمق وجود نوعی خویش نگاه داشته‌اند و آتش قدسی #حق و #حقیقت و #کمال و #فلاح در کانون دلشان خاموش و خاکستر نشده است، به خدا بازگردند و قندیل مقدسی را که در آن زینت عشق می‌سوزد و از منشور بلورینش خدا می‌تابد و هستی را و این شبستان #طبیعت را و اعماق پر گوهر فطرت و درون انسان را گرمی و روشنایی عشق و #آگاهی و #خودآگاهی می‌دهد و به همه چیز معنی می‌بخشد، دوباره در اندیشه و #روح و زندگی خویش بر افروزند و در تلاش آن باشند که این مشکلات حقیقت را بر سقف شبستان این عصر بیاویزند و این مصباح هدایت را فرا راه این نسل دارند و آینده را از پوچی و تباهی انسان و تمدن و فرهنگ و زندگی و علم و #هنر و کار انسان نجات دهند ...″

@Shariati_Group

📚 معلم علے‌شریعتے
آخرین نامه به پدر استاد #محمدتقی_شریعتی