گروه شریعتی
573 subscribers
1.67K photos
557 videos
66 files
1.56K links
به نام خداوند حقیقت، زیبایی و خیر

🌐 نشـانی ما در فیس بوک:
Facebook.com/shariati.group

📩 تماس با ما:
Shariati.group@Gmail.com
Download Telegram
💠 اسلام‌شناسیِ شریعتی

▫️۲۹ خرداد، چهل و سومین سالگرد دکتر #علی _شریعتی است. او را جهانی‌ترین متفکر معاصر #ایران نامیده‌اند که در قرن بیستم، اندیشه‌هایش و آثارش مرزهای جغرافیایی ایران و جهان #اسلام را درنوردید و در عرصه‌ی جهانی به عنوان اندیشمندی بی بدیل -بیرون از سنت فکری اروپایی/آمریکایی-مطرح شد.

▫️در این ۴۳ سال بحث‌های مهمی درباره اندیشه‌های #شریعتی مطرح شده است ولی هر چه دقیق‌تر نگاه به صورت‌بندی‌های موجود در باب افکار شریعتی می‌اندازیم به نکته جالبی می‌رسیم و آن "معاصرت مداوم" شریعتی است و توگویی او کماکان "قدرت دیالوگ" با اکنونیان و اینجائیان را دارد و این توفیق اندکی در حوزه فکر و اندیشه نیست.

▫️نکته جالب توجه دیگر در باب شریعتی این است که نسل جدیدی در حوزه‌ی علوم اجتماعی و انسانی و #فلسفه انتقادی در بیرون از ایران در آسیا و اروپا و آفریقا و آمریکا پا به عرصه‌ی آکادمی گذاشته‌اند که در اندیشه‌های شریعتی امکان طرح نوین ایده‌های #عدالت و #معنویت و #عقلانیت و #آزادی را می‌یابند و اینان تلاشی دوباره در بازسازی گفتمان شریعتی به عنوان الگوی آلترناتیو آغاز کرده‌اند که در سال‌های پیش روی ثمره این جنبش نوین آشکار خواهد شد.

▫️یکی از بحث‌هایی که اکنون و فردای ایران و جهان اسلام را درگیر خود کرده است موضوع "اسلام" به مثابه یک #دین و نظام معنایی و #جهانبینی و مدل حکمرانی است. اولین پرسشی که در اینجا مطرح می‌گردد این است که "اسلام" چیست؟‌

▫️برای درک چیستی و صورت و محتوای اسلام ما نیازمند شناخت از پدیده‌ای به نام دین در جهان انسانی هستیم و سپس یک نوع از این پدیدار به نام "اسلام" که بخشی از موجودیتی عام به عنوان دین است. شریعتی درس‌گفتارهای خویش در باب دین و اسلام را ذیل موضوع "شناخت اسلام" مطرح کرد و در مجموعه آثارش با عنوان "اسلام‌شناسی" به چاپ رسیده است.

▫️بسیاری از منتقدین شریعتی بر این باورند که تاریخ مصرف "اسلام‌شناسی" #مشهد و #تهران گذشته است و صرفاً می‌توان در باب این آثار بحث تاریخی در حوزه‌ی "تاریخ اندیشه‌ها" کرد ولی این رویکرد غافل از این مهم است که در این چهار دهه، پس از مرگ شریعتی- جهان اسلام و حتی جهان به نوعی، درگیر این پرسش است که «دین چیست» و نسبت دین و جامعه چیست و چگونه خوانشی از دینی مانند اسلام می‌تواند در عین اینکه وحدت انسانی را تکریم می‌کند و تنوع آن را تخریب نخواهد کرد، به عدالت (نه آنکه آن را تقلیل به عدل الهی در آخرت بدهد) و آزادی (نه اینکه آن را محدود به طبقه‌ی خاص و حاکمان در نسبت با محکومان کند)، توجه بنیادین دارد، نیاز جدی دارد.

▫️کدامین صورت‌بندی از اسلام می‌تواند هم در عرصه‌ی جهانی و همراه با #روشنفکران جهانی و هم در عرصه‌ی اسلامی و همراه با روشنفکران جهان اسلام و هم در عرصه‌ی ایرانی و همراه با روشنفکران و اندیشمندان دردآگاه ایرانی به دیالوگ بنشیند؟‌

▫️دقیقاً در این بزنگاه است که پس از ۵۰ سال ما می‌بینیم که طرحی که شریعتی از خوانش توام با «شناخت از اسلام» مطرح کرده است، امری متعلق به "گذشته" نیست؛ بل چالشی پیش روی ما و برای "آینده" است.

▫️البته این بدین معنا نیست که ما اسلام‌شناسی شریعتی را نعل به نعل در ۱۴۰۰ تکرار کنیم بل باز-گشت ما به شریعتی بدین معناست که «دین» بدون «شناخت» در جامعه فاجعه آفرین است و برای عبور از فاجعه‌ای که جهان اسلام را به نام دین گرفته است، چاره‌ای جز شناختِ اسلام نیست.

▫️اما این شناخت چگونه ممکن است؟‌
با کدامین روش؟ از کدامین منظر؟‌ با اتکاء به کدامین مرجع و منابع فکری؟‌
اینجاست که باز-گشت به گفتمان شریعتی می‌تواند ما را یاری کند تا صورت‌بندی نوینی از الهیات اجتماعی برسازیم و از این اتم‌های منفرد و منفعل یک جامعه انسانی بسازیم تا به صورت انفرادی به دنبال تسکین دردهای خویش نباشند، بل به این #خودآگاهی برسند که راه #فلاح خویش از راه #اصلاح جامعه می‌گذرد.

▫️باز هم در آخر سالگرد #شهادت شریعتی در ۲۹ خرداد را به عنوان فرصتی تاریخی برای طرح ایده‌ها و ایده آل‌های انسانی برای احیای جامعه و ارزش‌های والا و متعالی یادآور می‌شوم و برای #دکتر_علی_شریعتی علو درجات از رفیق اعلی مسئلت دارم.

@Shariati_Group

دکتر #سیدجواد_میری
۲۳ خرداد ۱۳۹۹
🔷 چهار ویژگی سوسیالیسم از نظر شریعتی


🔸۱- توحیدی - دقیق‌ترین صفتی که می‌توان با الهام از آرای #شریعتی برای #سوسیالیسم او برگزید، صفت «توحیدی» است. از دیدگاه او فقط جهان‌نگری توحیدی با سوسیالیسم سازگاریِ تام دارد، و دیگر جهان‌نگری‌ها، به‌ویژه جهان‌نگری مادی_ دیالکتیکی مطلقاّ فاقد این سازگاری‌اند. #توحید در جهان هستی، توحید در جهان اجتماعی را توجیه می‌کند.

🔹صفت سوسیالیسمِ شریعتی توحیدی است، نه معنوی، نه اخلاقی و نه حتی عرفانی... زیرا توحید، #معنویت و #اخلاق و #عرفان را به تنهایی در خود دارد و به‌ویژه پشتوانه فلسفی_ اعتقادی قدرتمندی برای تحقق توحید اجتماعی است که در هیچ‌ یک از این سه مفهوم به تنهایی چنین پشتوانه‌ای وجود ندارد.

🔸۲- برآمده از #قرآن و #سنت. گاه سوسیالیسم و #دین در اندیشه‌ی او به‌گونه‌ای تحلیل می‌شود که گویی این دو، دو جزیره‌ای جدا و مستقل از یکدیگرند و فقط با راهی یا پلی باریک به هم متصل می‌شوند، و البته گاهی هم متصل نمی‌شوند. در حالی‌که سوسیالیسم و دین (سوسیالیسم و دینی که او باور داشت) در اندیشه‌ی او درهم‌آمیخته‌ و تفکیک‌ ناپذیرند. سوسیالیسم او ریشه در قرآن(قسط) و سنت #پیامبر (میثاق مدینه) دارد و اساساً با #ادبیات و گفتمان دینی توجیه، تفسیر و تبیین می‌شود. او معتقد است پیامبران ابراهیمی، همگی مبشران و مبارزان راستین راه #عدالت و #آزادی در همه‌ی ساحت‌ها بوده‌اند. بنابراین تا آن‌جا که بحث از سوسیالیسم شریعتی در میان است، نمی‌توان سوسیالیسم او را جدا از گفتمان دینی تحلیل کرد و در نهایت این دو را به‌طور مکانیکی به هم متصل نمود.

🔹۳- مقید به #دموکراسی. از نظر #علی_شریعتی دو مفهوم سوسیالیسم ( #برابری) و دموکراسی( #شورا) همچون عدالت ( #قسط) و آزادی( #فلاح) درهم‌ تنیده‌اند به گونه‌ای که نمی‌توان تقدم و تأخر ارزشی و وجودی برایشان قائل شد. او سوسیالیسم و دموکراسی را مقید به یکدیگر می‌داند و معتقد است تحقق راستین یکی بدون دیگری ممکن نیست. تز «عرفان، برابری و آزادی» هم بیانگر این پیوستگی است. بنابراین می‌توان گفت شریعتی به #سوسیالیسم_دموکراتیک_توحیدی معتقد است که در آن هر سه مفهوم مکمل یکدیگرند. #تاریخ نشان داده که تحقق جداگانه هر یک از این سه مفهوم می‌تواند به فاجعه بینجامد. حکومت‌های به‌ظاهر سوسیالیستیِ #استالین و #مائو (انسان قالبی) ، نظام‌های دموکراتیک #سرمایه‌داری غربی (انسان قلابی) و حکومت‌های بنیاد‌گرای داعشی و طالبانی (انسان قالبی و هم قلابی) از مصادیق آن به‌شمار می‌روند...

🔸۴- فلسفه‌ی زندگی . زمانی که چرایی و چگونگی و هدفِ زندگی، سوسیالیسم یا برابری شود، آرمان دین _ که پیامبران برای آن قیام کردند_ تحقق خواهد یافت. البته چنین وضعیتی بسیار آرمانی است! و در دورترین چشم‌انـداز تاریخی قرار دارد. اما برای این‌که "جهت‌گیری سوسیالیستی" #فلسفه و هدف زندگی شود، لازم است برابری از طریق جِـد و جهـد فراوان در بیرون از #انسان علیه تثلیث #زر و #زور و #تزویر و هم در درون انسان علیه ترس و نفع و جهل به‌تدریج پیش رود. در مبارزه‌ی درونی برای ریشه‌کن کردن این سه مانع بزرگ درونی، تحقق سوسیالیسم #ایمان می‌تواند نقشی اساسی ایفا کند. ایمان، که چشم گشودن به گوهر قدسی درون آدمی است و اتصال او را با #امر_قدسی برقرار می‌کند، در سرزدن "انسان خودآگاه سوسیالیستی" استعداد فراوانی دارد، زیرا ایمان که شریعتی در پاره‌ای موارد از آن به #عرفان تعبیر می‌کند_ "جان برابری‌خواه" می‌سازد تا آدمی را در مسیر تحقق سوسیالیسم به‌مثابه "فلسفـه زندگـی" یاری رساند.

#امیر_رضایی

@Shariati_Group
🆔 @Shariati40
📌 جستاری در ایضاح مفهوم "روشنفکر انقلابی"!

دقت نظر وافی می‌طلبد تا نکته‌ی حائز اهمیتی که در عنوان این جستار آمده است، با سلاح عوام اندیشیِ فهم ناشده به مسلخ نرود؛ رسالت #روشنفکر_انقلابی گفتگوی هم زمان با روشنفکران و انقلابیون هست و این عین #عشق به میهن است؛ گفتمان "وفاق" در مقابل هر گروهی که وی را به چوب "نفاق" می‌راند؛ خواهد ایستاد و از منطق خویش دفاع خواهد کرد، منطق گفتمان وفاق گفتگو محوریست.
#روشنفکر در تعریف #شریعتی به کسی اطلاق می‌شود که از عنصر #خودآگاهی برخوردار است و از آن برای گشودن راه برای تداوم حیات اجتماعی بهره می‌جوید. اگر به همین تعریف روشنفکری ماخوذ از بوطیقای شریعتی بیشتر بیاندیشیم پاره‌ای سوء تفاهمات برخاسته از ترکیب روشنفکر انقلابی خود به خود از میان خواهد رفت و تناقضاتی که متوجه آن هست، بی‌وجه خواهد شد. روشنفکر انقلابی در شرایط انسداد جامعه به دنبال گشایش است، طرح افکنی "گفتگو" به عنوان راه #فلاح جامعه، با تسلط به زبان این هر دو قوم؛ یعنی روشنفکران و انقلابیون...

🔗 مطالعه متن کامل

دکتر محمدحسین علایی (جامعه شناس)

@Shariati_Group
✴️ آیا صدای اهل تفکر شنیده می‌شود؟!

🔅قسمی #نیهیلیسم هست که کمتر از آن صحبت شده است، نیهیلیسمی که پای اهالی #فلسفه و #فرهنگ را می‌گیرد؛ که از آن به "نیهیلیسم بسیط" می‌توان تعبیر کرد؛ در مقابل نیهیلیسم مرکب!

🔅کسانی که در دل یک فرهنگ، عمر خویش را مصروف فلسفه‌ورزی و پژوهش‌های فرهنگی کرده‌اند، وقتی در نهایت نتوانسته‌اند به واقع منشأ اثر باشند، در دل انواع تباهی‌ها ابدا بعید نیست که دچار نوعی نیهیلیسم شوند.

🔅نیهیلیسم یک پدیده‌ی فراگیر هست که سرتاسر جهان ما را در نوردیده است، اما آن هنگام که اهالی تفکری که خود همین مفاهیم را به جامعه می‌شناسانند، با همین سلاحِ کشنده از پای درآیند، جای تأسف بیشتری دارد.

🔅بگذارید بی‌مقدمه، تعریفی اجمالی از "اهل تفکر" ارائه دهم. مراد نگارنده از این مفهوم، عبارت است از فئه‌ی قلیلی که سوالات بنیادین خویش را به واسطه‌ی رجوع به منابع اندیشگی و با توسل به متفکران هم روزگار خویش تا سر حد امکان پیگیری کرده و می‌کنند، حال محتمل است گذرشان به #آکادمی افتاده باشد، یا نه؛ هم آنان که با #کتاب انس دارند، پای درس اساتید تلمذ کرده‌اند، از #شعور متعارف تبعیت نمی‌کنند، زندگی را نااندیشیده گذاشته و نمی‌گذرند، در طبیعت ثانویه‌ی خویش بیتوته کرده‌اند، با خود خلوت دارند و صاحب #وقت تفکرند، تا آنجا که ممکن است...
با #سنت تاریخی خویش قهر نکرده‌اند و می‌کوشند تا آن را در افق معاصرت فهم کنند، نه اینکه از موضع #عقل مدرن منکر آنها شوند، به جهان جدید گشوده‌اند، از فلسفه و #هنر بهره‌ها دارند، #شعر را می‌فهمند، راه خویش را از توده‌های منتشر جدا کرده‌اند، به مصرف‌گرایی و وراجی روی خوش نشان نمی‌دهند، از ادا و اطوار روشنفکری بیزارند چندانکه از ظاهرگرایان و قشری‌اندیشان، و از ایدئولوژی‌های مسلط دوران و جامعه در فاصله‌ی معناداری می‌ایستند و در کل از راهی نمی‌روند که روندگان آن زیاد است...

🔅نگارنده معتقد است چنین فئه‌ی قلیلی در #ایران امروز دچار «غربت» مضاعفی هستند؛
▫️اولاً هم دلسوز #دولت و هم خیرخواه #ملت هستند، اما در میان هیچ کدام مخاطب خویش را نمی‌یابند، و به دنبال نفع شخصی نیستند.
▫️ثانیا، درد توسعه‌نیافتگی تاریخی را فهم کرده‌اند و به صورت دو جانبه از سمت افراطیون #سنت‌گرا و #نوگرا رانده می‌شوند.
▫️ثالثا نمی‌توانند به تندروی‌ها و تعصبات غیراصیل رضایت دهند،
▫️و رابعاً دچارند به #تفکر و تعقل، حتی به نحو ناخواسته‌ای دچارند، یعنی نمی‌توانند در این شرایط خطیر فرار را بر قرار ترجیح دهند. اینکه معتقدم به نحو مضاعفی غریب‌اند چون با روزمرگی صرف در زیست-جهان جدید هم بیگانه‌اند...

🔅سخن آخر اینکه در اثبات مدعای خویش می‌توانم سه گروه را مورد خطاب قرار دهم که آیا به اهل تفکر روزگار خویش وقعی می‌نهند، دولت، ملت و روشنفکران!

🔅لابد خواهند گفت که این تمنا از حیطه‌ی این هر سه گروه بیرون است. بله، بیرون است، اما چرا باید دولتی که با بحران‌های ریز و درشت سر و کار دارد سراغ اهل تفکر را نگیرد، ملتی که به لحاظ تاریخی در عقب‌ماندگی بسر می‌برد عزمیتی به سمت اهل تفکر خویش نداشته باشد، و روشنفکری که شوربختانه با همان منطق نخ نمای پیشین از زمین و زمان گله دارد چرا نباید یک سوزن هم به خود بزند و به سمت اهل تفکر روی گردان شود؟!

🔅در واقع مسیری که کشور سخت بدان نیازمند است، رسیدن به #خودآگاهی تاریخی و دریافتن این نکته‌ی خطیر از سوی همه‌ی نیروها و جریانات است که امروز باید دست بر روی اشتراکات بگذاریم، خواه از جرگه‌ی روشنفکران، متفکران یا کارگزاران و سیاست گذاران باشیم، خواه از نیروهای گفتمان #انقلاب؛ این همان دغدغه‌ی خطیر "گفتمان وفاق" برای عبور از بحران‌های ریز و درشت‌مان در این شرایط دشوار تاریخی و فائق آمدن بر #توسعه نیافتگی در بستر این رویکردهای #خشونت پرهیز است که شاه بیت همه‌ی مدافعانش، دعوت به اجتناب از دامن زدن به انواع شکاف‌هاست؛

🔅سخت نیست قدری از رویکردهای ایدئولوژیک خویش فاصله بگیریم تا پیام این جستار را وجدان کنیم، می‌توانیم در مقام روشنفکر با اهل تفکر همدلانه‌تر مواجهه پیدا کنیم تا خود را از امکانات و سرمایه‌های محدود خویش برای #صلاح و #فلاح کشور محروم نسازیم!

@Shariati_Group

دکتر #محمدحسن_علایی
(جامعه شناس و مولف کتاب گفتمان وفاق)
🔅″... به روشنی محسوس است که #اسلام دارد تولدی دوباره می‌یابد. عوامل این #بعثت اسلامیِ وجدان‌ها که عمق و دامنه‌ی بسیاری گرفته است متعدد است و اینجا جای طرح و تفسیرش نیست، اما، فکر می‌کنم موثرترین عامل، به بن‌بست رسیدن روشنفکران این عصر است و شکست #علم و ناتوانی ایدئولوژی‌ها و به ویژه، آشکار شدن نارسایی‌ها و کژی‌های #سوسیالیسم و مارکسیستی و سوسیال دموکراسی غربی است که امیدهای بزرگی در میان همه‌ی #انسان دوستان و #عدالت خواهان و جویندگان راه نجات نهایی #مردم برانگیخته بود و در نهایت به استالینیسم و مائوئیسم منجر شده یا رژیم‌هایی چون رژیم اشمیت و گی موله و کالاهان!

🔅و علم هم که به جای آن‌که جانشین شایسته‌تری برای #مذهب شود، که ادعا می‌کرد، سر از بمب اتم درآورد و غلام #سرمایه‌داری و زور و در نتیجه، از انسان جدید، بدبختی غنی و وحشی‌ای متمدن ساخت و #آزادی و #دموکراسی هم میدان بازی شد برای ترکتازی بی‌مهار #پول و #شهوت و غارت آزاد مردم و لجن مال کردن همه‌ی ارزش‌های انسانی...

🔅تمامیِ این تجربه‌های تلخ زمینه را برای «طلوع دوباره‌ی #ایمان» مساعد کرده است و انسان که هیچ‌گاه نمی‌تواند دغدغه‌ی «حقیقت‌یابی، حق‌طلبی و آرزوی فلاح» را در وجدان خویش بمیراند، در کوچه‌های علم، #ایدئولوژی، دموکراسی، آزادی فردی (#لیبرالیسم)، اصالت انسان (#اومانیسم بی‌ #خدا)، سوسیالیسم دولتی، #کمونیسم مادی (#مارکسیسم)، اصالت #اقتصاد (#اکونومیسم) و مصرف‌پرستی و #رفاه، به عنوان هدف انسان و فلسفه‌ی زندگی در #فرهنگ و نظام بورژوایی و بالاخره تکیه مطلق و صرف بر «تکنولوژی و پیشرفت» یعنی #تمدن و #آرمان نظام‌های معاصر… به بن‌بست رسید و با آن همه امید ایمان و شور اشتیاقی که در انتخاب این رهگذرهای خوش‌‌ آغاز بدانجام داشت، و هر کدام را به امید حقیقت و کمال و نجات، با پشت کردن به #خدا و از دست نهادن ایمان پیش گرفت و با #عشق و شتاب و فداکاری بسیار پیمود، سرش به سختی به دیوار مقابل خورد و یا از برهوت پریشانی و پوچی و ضلالت مطلق سر درآورد و #سوسیالیسم او را به #استبداد چند بعدی و دموکراسی به حاکمیت سرمایه و آزادی به بردگی پول و شهوت و حتی علم او را به انسلاخ از همه‌ی کرامت‌های انسانی و ارزش‌های متعالی وجودی و سلطه‌‌ی غول‌آسای #تکنولوژی بی‌رحم و قتال افکند...

🔅و طبیعی است که اندیشه‌ای بیدار و روح‌های آزاد و وجدان‌های سلیم و طاهر که هنوز مسخ نشده‌اند و انگیزه‌های اصیل #فطرت آدمی را در عمق وجود نوعی خویش نگاه داشته‌اند و آتش قدسی #حق و #حقیقت و #کمال و #فلاح در کانون دلشان خاموش و خاکستر نشده است، به خدا بازگردند و قندیل مقدسی را که در آن زینت عشق می‌سوزد و از منشور بلورینش خدا می‌تابد و هستی را و این شبستان #طبیعت را و اعماق پر گوهر فطرت و درون انسان را گرمی و روشنایی عشق و #آگاهی و #خودآگاهی می‌دهد و به همه چیز معنی می‌بخشد، دوباره در اندیشه و #روح و زندگی خویش بر افروزند و در تلاش آن باشند که این مشکلات حقیقت را بر سقف شبستان این عصر بیاویزند و این مصباح هدایت را فرا راه این نسل دارند و آینده را از پوچی و تباهی انسان و تمدن و فرهنگ و زندگی و علم و #هنر و کار انسان نجات دهند ...″

@Shariati_Group

📚 معلم علے‌شریعتے
آخرین نامه به پدر استاد #محمدتقی_شریعتی