گروه شریعتی
573 subscribers
1.67K photos
557 videos
66 files
1.56K links
به نام خداوند حقیقت، زیبایی و خیر

🌐 نشـانی ما در فیس بوک:
Facebook.com/shariati.group

📩 تماس با ما:
Shariati.group@Gmail.com
Download Telegram
‍ ‍‍ 🔷🔸چه باید کرد؟

( بخش اول)

🖋 احسان شریعتی

📌پیش درآمدی بر ترجمه «جه باید کرد» دکتر شریعتی به زبان عربی(در دست انتشار)


🔸«به کجا تکیه کنیم؟»، «از کجا آغاز کنیم؟»، «چه باید کرد؟»؛ مراد شریعتی از طرح این پرسش‌ها ترسیم خط‌‌مشی حرکت نوزایی-رنسانس- تمدنی به‌شکل کلی و بويژه، پروژهٔ کار آیندهٔ نقادی‌ عقیدتی و نوپیرایی-رفرماسیون- در «فرهنگ دینی» بود.

🔹چه «باید» کرد، در اصل، پرسش کلان «اخلاقی» عصر جدید است که بر مسئولیت و ضرورت کنش‌گری «روشنگران» تأکید دارد (چنان‌که در اواخر سدهٔ هجده در اثر بزرگ کانت، «سنجش خرد عملی»). چنین پرسشی در آستانهٔ هر دوران انقلابی و فرارسیدن یک گسست و رخداد بزرگ تاریخی مطرح می‌شود (برای نمونه، در پایان سدهٔ نوزدهم در روسیهٔ تزاری، در اثر تأثیرگذار چرنیشفسکی به همین نام).

🔸«روشنفکر» در نگاه شریعتی، همچون ادامه‌دهندهٔ راه «پیامبران» در عصر مُدرن، تعریف می‌شود. تعریفی که هرچند به‌ظاهر «ایدئالیستی» می‌نماید (ژولین بندا در کتاب «خیانت علما»)، اما به‌واقع، «رئالیستی» است («روشنفکر ارگانیک» در نزد گرامشی)، زیرا پیامبر را نه تافتهٔ جدابافته‌ای از مردم، بل‌که برخاسته از متن قشر محروم و در پیوند اندام‌وار و متناسب با «خودانگیختگی» آن طبقه معرفی می‌کند. رسالت روشنفکر رهایی‌بخشی به نیابت از مردم نیست، بل‌که انتقال بینایی به آنها برای توان‌یابی در راهبری خود یا یافتن هادیانی از میان خویش است.

🔹وظیفهٔ اخلاقی این «روشنفکر-نبی» در پیش گرفتن نوعی خطمشی آگاهی‌بخش است. نوعی از آگاهیِ رهایی‌بخش. نوعی از آگاهی که تنها آگاهی برای آگاهی یا علم برای تبیین علل نیست، بل‌که منتقد وضع موجود و هدایت‌گر به‌سمت رهایی از انقیاد زیر سلطه‌های سه‌گانهٔ استبداد و استثمار و استحمار است؛ همان تثلیث «زر و زور و تزویر» که در قاموس شریعتی به تعابیر و معادل‌های گوناگون بیان می‌شود.

🔸از سوی دیگر، در نگرش شریعتی و آناکاوی او از میانِ عناصر سازندهٔ فرهنگ، مانند زبان و هنر و دین و شیوهٔ تولید (و سطح فن‌آوری)، و تاریخ، نقش دین به‌لحاظ تأثیرگذاری مستقیم بر خلق-و-خو و رفتار عملی مردمان، مرکزی‌ و تعیین‌کننده‌‌تر است. این نقش می‌تواند موجب «امتناع»، ایستایی و انسداد تغییر-و-تحول و یا محرّک و مشوّق پویش انسانی به‌سوی رهایی باشد. از این‌رو، «نقد دین» پیش‌شرط هر نقادی دیگر از جنس اجتماعی و سیاسی است. «نقد» در اینجا به‌معنای تفکیک سره از ناسره و صحیح از سقیم و سیال از متصلب است.

🔹از این‌رو، الزام عقلانی و تکلیف اعتقادی روشنفکر در جامعه‌ای که دین در آن زنده‌ترین عنصر فرهنگی است، آغاز نوعی نوپیرایش‌گری یا اصلاح‌گری انتقادی دینی است. اعتراض‌گری‌-پروتستانتیسم- نوعی از مذهب علیه نوع دیگری از مذهب. مذهب اعتراض در برابر مذهب توجیه سلطه و نظم حاکم.
پیش‌نیازِ رهایی مسلمانان از سیطرهٔ «استعمار» کهنه و نو، «استبداد» سیاسی و سنتی، «استثمار» فئودالی و بورژوایی، نجات «اسلام» است از زندان استحمار کهنه یا ارتجاع دینی. این آرزوی نجات ناشی از دردی ذهن‌محور و تلاشی کلامی و انتزاعی نیست. اسلام در اینجا «نمادی» است اسیر تفسیری انحصاری در روایتی سنت‌گرا و یا بنیادگرایانه. و شریعتی در تداوم راه بنیان‌گذاران راه رنسانس تمدنی و رفرماسیون دینی در جهان اسلام، سیدجمال‌ و اقبال، به نوبهٔ خود و طرح کلامی عقلانی-انتقادی و رهایی‌بخش خود را در کیفیت مکتبی برتر درمی‌افکند.

🔸مبارزهٔ اصلی روشنفکر مسئول در سطح جهانی، آزادسازی «آزادی» از سلطهٔ امپریالیستی-کاپیتالیستی، آزادسازی «عدالت» از سیطرهٔ جزمی کمونیسم دولتی، و آزادی «معنویت» از انحصار متولیان رسمی ادیان و مذاهب («نجات خدا از قبرستان آخوندیسم») است.

#روشنفکری
#جامعه
#چه_باید_کرد
#مقدمه
#احسان_شریعتی

@Dr_ehsanshariati
🔷🔸در ضرورتِ «روشنگریِ دین‌پیرا»

🖋احسان شریعتی

📌مقاله منتشر شده در مجله ایران فردا که بخش هایی از آن به شرح زیر می باشد:

🔸ضرورت‌های تاریخی و منطقیِ جنبشِ فکری‌ای را که می‌بایست با توجه به کارکردش در فرهنگ و جامعه، بیشتر «روشنفکری دین‌پیرا» خواند (تا «دینی»)، کدام اند؟

🔹 «ضرورت» یعنی آنچه که نمی‌تواند نباشد، ممکن نیست نباشد، محتمل و متناقض نیست، مانند علّت یا دلیلِ وجودی یک چیزِ موجود؛ خواه چونان ضرورتِ منطقی در قیاس و نسبت میانِ‌ قضایا، و خواه همچون نسبتِ میان اهداف و وسایلِ نیلِ به آن‌ها. ضرورتِ تاریخی، برخاسته از متنِ هستی و ادوارِ زمانی است و نه محصولِ ذهنِ متفکران و اراده‌ی روشنفکران؛ و بل‌که عکسِ آن صادق است: نفسِ پیدایش پدیده، پروژه، و گرایشِ «روشنفکریِ دین‌پیرا» نشانگرِ ضرورت یک دوران و مرحله‌ای از زندگی ومرگِ یک دین یا ایدئولوژی است. به‌عبارت دیگر، رُشد و زوال، تصلّب و پویشِ تمدن‌ها و فرهنگ‌ها، ادیان و ایدئولوژی‌ها در تاریخ، خود را به‌شکل ضرورت یک دوران و یک رُخدادِ بزرگ، اعم از اصلاح یا انقلاب، پیوستگی یا «گسستِ معرفت‌شناختی» نشان می‌دهد؛ و به‌تعبیرِ هگلی: «تاریخِ جهان‌شمول نوعی پیشرفت در آگاهی از آزادی است؛ این پیشرفت را می‌بایست در آنچه از آن یک «ضرورت» می‌سازد، بازشنایم» ؛

🔸 علل و عوامل مادی و معنوی که ضرورتِ تحولات دورانی و تاریخی را می‌سازند درهم تنیده عمل می‌کنند. برای نمونه، وقوع بیماری همه‌گیر طاعون سیاه در قرن ۱۴ اروپا (مشابه بحران کنونی کرونا)، را از موجبات برآمدن رنسانس و رفرماسیون می‌دانند:
آشکارشدنِ ورشکستگی ساختاری و نحوه‌ی مدیریت این بحران، از عجز در توجیه کلامی این شرّ گرفته تا پیآمدهای اجتماعی که موجب مهاجرت به شهرها و رشد بورژوازی شد، و..، در تحول بزرگ فکری دوره‌ی بعد که موجب نوعی بازگشت به خویش و بازخوانی متون کلاسیک و برگرداندن متون مقدس در دوران اومانیسم شد و نوزایی سنت ملی و ازسرگیری تجربه نبوی و ترجمه و تفسیر و تأویل دوبارهی منابع دینی و..، ابعاد چندگانه‌ی «ضرورت»های چندساحتی تاریخی را نشان میدهد. مجموعه‌ی بحران‌های حیاتی‌ای که در سرمشق‌های فکری و صورت‌بندی معرفتی موجود و مسلط هر دوره خلل ایجاد می‌کند، در آشکارسازی ضرورت «اجتهاد» مؤثر اند و سازنده‌ی زمینه ذهنی احساس نیاز به رهایی و طرح مقتضیات اصلاح دینی توسط روشنفکرانِ پیرایش‌گر ؛

🔹 نقد یا سنجش دین به‌تعبیرِ مارکس، «پیش‌شرط هر نقدی» است و بر نقد سیاست و اقتصاد تقدم دارد. زیرا دین قلب هر فرهنگ و بازبه‌قول هگل دین همان «جایی است که در آن یک ملت تعریف خود از آنچه حقیقت می‌داند راعرضه می‌دارد.» در یک دوره‌ی بحرانی از تاریخِ یک دین، سنجش و پیرایشِ آن برای تطبیق با مرحله یا دوره‌ی جدید پیش‌نیازی حیاتی و شرطِ بقای آن فرهنگ، دین، یا عقیده می‌شود؛ و حتی اگر، برای نمونه به باورِ پراگماتیست‌ها، خود فرهنگ عاملِ سازنده‌ی اصلی و مستقیم نباشد، تغییروتحول‌خواهیِ فرهنگی نماد یا عارضه‌ی نشانگر ضرورت اجتماعی در یک دوره‌ است. و برای نمونه، در برابر حاکمیت دینی و همزمان با برآمدن «بنیادگرایی اسلامیستی» رسالت و مسئولیتِ بدیل‌سازی توسط روشنفکران مسلمان ایرانی صدچندان می‌شود ؛

🔸 پیش از ورود تجدد و مکاتب جدید مغرب‌زمین به شرق و به جنوب، اسلام در تاریخ ایران و سرزمین‌های مسلمان حیات فرهنگی زنده و پویایی داشته و در هر دوره و بحران، بحث «احیاء و تجددِ» دینی پیش می‌آمده، حضور و نقش‌آفرینیِ جنبش‌های ملی (شعوبی) و منطقه‌ای (از سامانیان تا سربداران و تا صفویه)، انشعاباتِ مذهبی، و تلاطمِ معنوی، فلسفی، فکری (تصوف، اشراق، تأله، شیخیه، بابیه، و..)، گواهِ زنده بودن چراغِ اندیشه و چالش‌های فکری نیرومند است. با ورود تجدد و نهادهایش و ایدئولوژی‌های مُدرن به این سرزمین‌ها، تعارض و تعامل فکری با «دیگری»، بیش از پیش و صد چندان فعال می‌شود و با تأثیرپذیری از روش‌های شناختِ علمی-تجربی و فن‌آورانه، مسئله‌ی قیاس و تطبیق با شرایط نوین بدل به ضرورتی با کیفیتی دیگر و برتر می‌شود ؛

🔹از این‌رو، حتی در صورت افولِ جاذبه‌ی ایدئولوژی‌ها، روشنگری دین‌پیرا به معارضه‌جویی خود ادامه می‌دهد. و خلاصه، در شرایطی که با تضعیف حضور و پویش سایر ایدئولوژی‌ها و گرایش‌های عمده فلسفی (مانند مارکسیسم در گذشته و نئولیبرالیسم و پست‌مدرنیسم در حال‌حاضر که البته به چالش گرفته شده‌اند)، نواندیشی ملی‌ومذهبی همچنان در صحنه مانده و از زمان انقلاب تا کنون در اکثر ماجراهای فکری-سیاسی جامعه درگیر و مطرح بوده است؛



🖇لینک کامل مقاله در وبسایت احسان شریعتی 👇


http://ehsanshariati.org/PostView?Action=Post&ID=37



#مقاله
#مجله_ایران_فردا
#روشنفکری
#ملی_مذهبی
@Dr_ehsanshariati
″… جامعه #روشنفکریِ حال حاضر از دُرون پوک است، نسلی ژله‌ای که تنها توزیع می‌کند نه تولید، متحّول نمی‌کند بلکه منتظر تحّول است. تحّول اگر "بجوشد" و بخواهد بالا بیاید کسی نمی‌تواند صدايش را خفه كند. حال در درون جوششی نیست. سماوری "غُل غُل" نمی‌کند. جنّمى، جدّیتی، تفکّری، ایده‌ای، تمرکزی، آغازی و در نهایت "دستاورد کیفی ای" که از غُل خوردن شرایط "شیرابه ای" بدست آید وجود ندارد.
دوران دوران بی دستاوردی است و نیروها خودشان را در ویترین روزگار جای داده‌اند و در تيپيكِ نوستالژيک خودشان غرق شده‌اند و از مردم هم فرسنگ‌ها فاصله گرفته‌اند. در حقيقت اين جامعه، جامعه‌ای خرده خاكِ شيرى است و متشكل از پرگارى است كه خودِ فرد مدارش است و جالب است كه به تعداد افراد هم پروژهِ فردى تعريف شده است...″

📚 سخنرانى شادروان #هدى_صابر از سلسله نشست‌هاى«باب بگشا» #حسینیه_ارشاد ١٣٨٧

@Shariati_Group
گروه شریعتی
🔰 چالش #اسلام و قدرت (۱۰) اظهارات شنیدنی و تأمل برانگیز دکتر #کدیور در جلسه‌ی دهم نقد نظریات دکتر #سروش 📌 از قیاسش خنده آمد خلق را ..! 🔹در ادعای «پیامبر اقتدارگرا»، #قرآن «تالیف محمد» با مثنوی و دیوان شمس، سروده‌های حضرت #مولانا مقایسه شده، برای اصلاح نقیصه…
🔰 چالش #اسلام و قدرت (۱۱)
اظهارات شنیدنی و تأمل برانگیز دکتر #کدیور در جلسه‌ی دهم نقد نظریات دکتر #سروش

🔹منطق #مولانا در مورد جهنم و عذاب یا غم و حزن در فراق جان جانان با منطق #قرآن کریم فرقی ندارد.

🔸قرآن کتاب مرجع مولاناست نه برعکس
معنای اعلام «کتب مرجع» در ادعای مذکور:
مسلمانان باید مثنوی معنوی و دیوان شمس مولانا جلال‌الدین محمد بلخی را مرجع باورهای اعتقادی، موازین اخلاقی و تکالیف فقهی خود بکنند، و به جای تلاوت خوف‌نامه که ناقص است، به مثنوی خوانی، و به جای ادعیه و اذکار قرآنی و نبوی به قرائت طرب نامه دیوان شمس در مجالس سماع صوفیانه مشغول شوند!

🔹به معنای دیگر، در این صورت دیگر محمد(ص) که تجربه‌اش خوفی است، نمی‌تواند «اسوه» محسوب شود و باید به سیره عشقی حضرت مولانا به عنوان اسوه اقتدا کرد...

🔸نگاه مولانا به پیامبر به نگاه قرآن بسیار نزدیک است: پیامبر رحمت. هدف جنگ‌های پیامبر در مثنوی کسب #قدرت و نیل به غلبه نیست، یعنی نفی صریح اقتدارگرایی!

🔹مشکل لاینحل ادعای پیامبر اقتدارگرا این است که این ادعا با #اسلام در زمان ما قابل جمع نیست.

🔸منطق روشنفکر دینی به روایت مدعی محترم کاملا نامفهوم است. صداقت و اخلاق علمی اقتضا می‌کند که بین این ادعا و عنوان #روشنفکری_دینی یکی انتخاب شود.


📄 مطالعه متن کامل PDF

🎥 مشاهده فایل تصویری

🎙 شنیدن فایل صوتی

👥 پرسش و پاسخ

@Shariati_Group
.
Forwarded from آزاد | Azad
چرا اغلب روحانیون و روشنفکران با دکتر #علی_شریعتی مخالف بودند؟ آیا اندیشه شریعتی گره‌گشای جامعه امروز ماست؟

#شریعتی #مطهری #سید_محمدحسین_تهرانی #عبدالکریمی #سروش #ملکیان #محدثی #روحانیت #اسلام_منهای_روحانیت #روشنفکری_دینی #پروتستانیسم_اسلامی

🆔 @AzadFekriSchool
گروه شریعتی
🔰 چالش #اسلام و قدرت (۱۴) اظهارات شنیدنی و تأمل برانگیز دکتر #کدیور در جلسه‌ی چهاردهم نقد نظریات دکتر #سروش آبِ شوری نیست درمانِ عطش! 🔹سروش متقدم را تقدیر می‌کنم، اما منتقد رادیکال و منصف سروش متأخر هستم. 🔸سروش متقدم به عنوان پژوهشگر #فلسفه و #عرفان و…
🔰 چالش #اسلام و قدرت (۱۵)
اظهارات شنیدنی و تأمل برانگیز دکتر #کدیور در جلسه‌ی پانزدهم نقد نظریات دکتر #سروش

نقد سروش متأخر (روشنفکر دینی)

🔹سروش متقدم به عنوان «پژوهشگر فلسفه و عرفان» و نواندیش دینی، سرگرم «اصلاح معرفت دینی» در مستوای #ایران، کارنامه‌ای پربار و قابل تقدیر دارد. مراد از سروش متأخر اما، روشنفکر دینیِ مؤلف کتاب‌های پنجگانه اخیر که دلمشغولی اصلی او «اصلاح دین» است نه اصلاح معرفت دینی.

🔸از آنجا که مقدمات ادعای #پیامبر اقتدارگرا در چهار گام قبلی فراهم آمده است، آخرین جلسه‌ی این بحث به نقد اجمالی چهار کتاب مذکور و برخی نکات باقیمانده اختصاص دارد، با پاسخ به پرسش‌هایی از این دست:

📌- به چه دلیلی دلمشغولی سروش «اصلاح معرفت دینی» نیست، و «اصلاح اصل دین» است؟ تفاوتشان در چیست؟

📌- وقتی چیزی به #اسلام نسبت داده می‌شود، اصولاً ضابطه‌ای برای درست بودن چنین نسبتی در دست هست؟ این «ضابطه» چیست؟ فرق #علم و #جهل در امر #دین چیست؟

📌- آیا در منظومه‌ی فکری سروش متأخر چیزی به نام خطا در فهم، اشتباه تفسیر در نسبت به اسلام پیش بینی شده است؟

📌- آیا برای نسبت دادن چیزی به اسلام یا ارائه تفسیری از آن اصولاً نیازی به «دانش دینی» هست یا نه؟

📌- دانش‌های دینی چه فرقی با دانش‌های عرفی دارند، که در اولی برخلاف دومی نیازی به تخصص و ضابطه نیست؟

📌- آیا دعاوی پنجگانه سروش متأخر به نظر خود وی «ابطال ناپذیر» و کلیدی است که با آن قفل همه معارف دینی گشوده می‌شود؟

📌- «قلب اسلام» و تقرب به اسلام واقعی یعنی چه؟

📌- مقصد #روشنفکری_دینی به سبک سروش کجاست؟

و ...

📄 مطالعه متن کامل PDF

🎥 مشاهده فایل تصویری

🎙 شنیدن فایل صوتی

👥 پرسش و پاسخ


@Shariati_Group
.
🔷 غیاب روشنفکران کم سعادتی جامعه است

📌صد سال روشنفکری ایرانی در گفتگو #احسان_شریعتی با روزنامه اعتماد

🔹روشنفکران به طور خاص کسانی هستند که از کار سنتی فرهنگی خود خارج می‌شوند و در جامعه مداخله می‌کنند و با اینکه به‌شکل تخصصی و حرفه‌ای سیاستمدار یا اقتصاددان نیستند، اما در جهت‌گیری اجتماع و اقتصاد موضع می‌گیرند. روشنفکران از جمله در #تاریخ ایران کسانی هستند که «ایده»های نو و اندیشه‌های تازه برای جامعه می‌آورند. اما تفاوت #روشنفکر با #متفکر و #فیلسوف این است که به نقد #قدرت («گفتن #حقیقت به قدرت») می‌پردازد یا قدرت به او می پردازد!

🔸تاریخ روشنفکری در #ایران را نیز باید «دورانی» دید: یک دوره آغازین داریم که «منورالفکران» هستند و به تنویر افکار می‌پردازند و ایده‌های نو می‌آورند. پارادایم حاکم شیفتگی نسبت به تجدد است. سرخوردگی ناسیونالیستی نسبت به قدرت‌هایی خارجی، به علاوه ورود اندیشه‌ی سوسیالیستی و مقاومت فرهنگی مشروعه‌خواهان، زمینه‌های دوره یاس و سرخوردگی نسبت به غرب و تجدد، را فراهم آورد. پس از تا به امروز که امیدواریم به نوعی رویکرد نقادانه و تفکیکی و تعادل نسبت هویت ملی و فرهنگی و به تجدد و غرب از دیگر سو رسیده باشیم.

🔹تجربه‌های تلخ گذشته باعث غلبه‌ی نوعی نگرش منفی نسبت به امر تشکل و تحزب شده و موجب گردیده که جامعه ایران از تشکل نایافتگی صنفی و سیاسی رنج ببرد.

🔸نقادی جنبش روشنفکری به این معنا نیست که روشنفکران تصمیم‌ گیرنده بودند، آنچنان که مخالفین روشنفکران در بین اقشار حاکم می‌گویند که روشنفکران بودند که جامعه را منحرف کردند و آنچه بر سر ما آمده، تقصیر ایشان بود!

🔹در شناخت #فرهنگ خودی ضعیف بودند. نشانه‌ی این ضعف را در ترجمه می‌توان دید... همچنین روشنفکران در دوره‌های انسداد سیاسی تمایل داشتند که در خود بخزند و زبانی زرگری (ژارگون) بین روشنفکران در حلقه‌های بسته فکری رایج شود.

🔸حتی اگر روشنفکران ناقد سلیقه عام هستند و با عوام گرایی و پوپولیسم و عوام فریبی یا دماگوژی مخالف، وظیفه دارند که با جامعه گفتگو کنند تا برای جامعه امکان مفاهمه را فراهم کنند و افق‌های جدیدی را برای آن بگشایند.

🔹در عرصه روشنفکری نیازمند روشنفکرانی هستیم که هم محلی(local) و هم جهانی(global) هستند... پس همچنان به ضرورت روشنفکر به معنای #متفکر_متعهد باور دارم. زیرا این روشنفکران هستند که بازتولید معنا می‌کنند و چشم انداز می‌سازند و هویت تاریخی را حفظ و منتقل می‌کنند و برای جامعه نوآوری و دگربودگی پدید می‌آورند. بنابراین ما به روشنفکر به این معنا نیاز داریم.

#سنت
#مدرنیته
#اندیشه
#روشنفکری

@Shariati_Group
@Dr_ehsanshariati

📌مطالعه کامل متن این مصاحبه به وبسایت احسان شریعتی مراجعه فرمایید
⭕️ پس از سال‌ها توقف؛
«حسینیه ارشاد» دوباره به صحنه فرهنگ بازگشت...

🔅به گزارش خبرنگار نقد اندیشه، #حسینیه_ارشاد یکی از مهم‌ترین کانون‌های روشنفکری اسلامی در #تاریخ_معاصر ایران که در سال‌های گذشته فعالیت‌های فرهنگی آن متوقف شده بود، از دیروز با برگزاری نشست «آسمان همین حوالی» دوباره به صحنه فکر و #فرهنگ بازگشت.

🔅در این مراسم که سیده حورا صدر، دختر امام #موسی‌_صدر، علیرضا زرین، مدیر حسینه ارشاد، مهدی طالقانی، فرزند آیت‌الله #طالقانی، دکتر محمدرضا زائری، مدیر انتشارات خیمه، دکتر رسول رسولی‌پور، استاد دانشگاه خوارزمی، دکتر علی جعفر‌آبادی، مدیر موسسه امام موسی صدر، #پیام_فضلی‌نژاد، مدیرمسئول مجله نقد اندیشه، دکتر محمد سعید سعیدیان و… حضور داشتند، بخش‌هایی از سخنرانی دکتر #علی_شریعتی پخش شد.

🔅دکتر محمدرضا زائری، استاد دانشگاه و مدیر انتشارات خیمه، در افتتاحیه این نشست با تشکر از مدیریت حسینیه ارشاد برای برگزاری این مراسم گفت: «این نشست برای پاسداشت #نیایش و کتاب شریف صحیفه سجادیه است. مجالست و گفتگو و دیدارهای برادران ایمانی، سبب حفظ مکتب اهل بیت و احیا امر ایشان خواهد شد. امام صادق(ع) فرمودند به ديدار هم برويد كه در اين ديد و بازديدها، دلهايتان زنده می‌شود.»

🔅در این مراسم از کتاب «همه چیز رو‌به‌راه است؛ ممنونم» اثر شهاد زمانی که ترجمه‌ای آزاد و برداشتی تازه از صحیفه سجادیه به شمار می‌رود، رونمایی شد و مولف آن گفت: «ایده بازنویسیِ بخش‌هایی از چند دعای صحیفه سجادیه برای مخاطب جوان و نوجوان، که به هر دلیلی نمی‌تواند با متون کهن دینی ارتباط برقرار کند را با آقای زائری مطرح کردم. این دعاها می‌توانست برای این مخاطب الهام‌بخش باشد، به زندگی‌‌شان معنا ببخشد، نیازهای روحی و خلأهای روانیِ‌شان را مرتفع سازد و حتی راه‌حلی برای مشکلات روزمره‌‌شان نشان دهد. اتفاقاً صحیفه سجادیه هم، درست در دوره‌ای املا شده که جامعه حوادث تکان‌دهنده #کربلا و حرّه را از سر گذرانده بود و سرنوشت خود را در برابر انواع و اقسام رنج‌ها و دردهایی که متحمّل می‌شد، محتوم می‌دید. آنجا بود که آموزگار بزرگ نیایش، امام سجاد، با درک موقعیت انسانِ آن روزگار، فطرت غبار گرفته او را نشانه گرفت و امید را به جامعه تزریق کرد.»

🔅این کتاب روایتی از نیایش‌های صحیفه سجادیه است که با تصویرگری محمدرضا دوست‌محمدی توسط نشر خیمه منتشر شده است.

📸 مشاهده آلبوم عکس در اینستگرام

@Shariati_Group
🆔 @naghdeandisheh
⭕️ سنت راه‌پیمایی ایدئولوژیک اربعین و فرصت احیای «مکتب نجات‌بخش شیعه» در عصر نهیلیسم

🔅فرصتی است که از دست می‌رود؛ یک نسل وسط بین نسل آینده و گذشته وجود دارد، [که] همه امید ما و سرمایه‌ی ما همین است، همین گروهی که هنوز در جستجوی #مذهب خودشان هستند، هنوز دغدغه شناختن مذهب خودشان را دارند و هنوز دوست دارند که #علی را، چهره راستین علی را بشناسند، مذهب علی را بشناسند و راهش را و مکتبش را بشناسند؛ اما آن‌چنان که بر آن ها عرضه می‌شود، برایشان قابل قبول نیست.

🔅این نسل متوسط، واسطه میان نسل گذشته و آینده، فرهنگ مذهبیِ ما و #فرهنگ استعماری آینده، و [واسطه میان] نسلی است که به هر حال پیوسته به یک #روح مذهبی بوده و نسل گسسته‌ای که پوک و پوچ پرورده خواهد شد و فردا وجود دارد؛ [اما] این نسل همیشه نیست، این گروه همیشه نخواهد بود.

🔅این را به شما عرض کنم که ده سال دیگر، پانزده سال دیگر، بیست سال دیگر، اگر حسینیه‌های ارشادی در این مملکت وجود داشته باشد و «بگذارند که وجود داشته باشد» و بهترین برنامه‌ها را هم برای جوانان و تحصیلکرده‌ها و دانشجویان و نسل دانشگاهی بر اساس مذهب داشته باشد، دیگر مثل امروز این چنین ازدحام نخواهد شد، این چنین استقبال نخواهد شد، و این چنین نخواهد بود که هزاران دانشجو، هفت هشت ساعت در بدترین شرایط به یک مجمع دینی بیایند و به حرف مذهب گوش بدهند. اگر نجنبیم و اگر کاری نکنیم، دیگر دغدغه مذهبی در درونش نخواهد بود.

🔅عده‌ای که هیچ وقت به اینجور محیط ها و به اینجور مجالس نمی‌آیند و اساساً مستمع عادی این مسائل نیستند، سرشان در زندگی فردی خودشان، یا در مسائل شغلی یا علمی یا صنفی گرم است و گاه به گاه، سال به سال چنین شبهایی می‌آیند؛ این‌ها هستند که باید این پیام را در چنین وقت‌ها و حالات و شرابط بیشتر از همیشه بشنوند، این پیام را از طرف یک #روحانی، یک #عالم، یک #استاد یا یک #مرجع نشنوید، از قول یک #معلم بشنوید که مسیر را با تمام وجودش حس می‌کند و می‌بیند که دارد از دست می‌رود و می‌بیند که بیشتر از یک نسل دیگر فرصت نیست برای اینکه کاری بکنیم. اگر به علی، به مکتب او، به مذهب، به #اسلام و به آنچه که مجموعه‌ی مقدسات ما و اعتقادات ما را تشکیل می‌دهد، واقعاً معتقدیم و واقعاً #عشق می‌ورزیم و #ایمان داریم، باید با شدت و با سرعت و با ایثار و با آمادگی فداکاری و تحمل و صبر و تلاش، دست به دست هم بدهیم تا کاری بکنیم. با این بدببینی ها، شایعه سازی ها، دروغ پردازی ها، و حلقوم‌های شوم و بدآموز - که به نام #دین یا بنام #علم یا به نام #روشنفکری یا به نام ضد دین و یا به نام #تمدن [تبلیغ می‌کنند] - تکه تکه مان می‌کنند، میانمان فاصله می‌اندازند، همدردها و همراه‌ها و هم سرنوشت‌ها را از هم جدا می‌کنند و کسانی را که باید در کنار هم باشند، رو در روی هم قرارشان می‌دهند تا یک مشت و یک گروه اندکی را که در این دنیا وجود دارد و می‌تواند برای سرنوشت خودش و برای این #مکتب و این مذهب کاری بکند، به شکل مجموعه‌ای پراکنده، مضمحل، رو به متلاشی شدن و در حال درگیری دائمی داخلی، که بهترین فرصت‌ها را در حال فحش دادن به هم، دشنام دادن به هم، به روی هم پریدن و همدیگر را مسخ کردن، تفسیق کردن، تکفیر کردن [هستند]، در بیاورند تا اینکه این فرصت از دست برود، تا اینکه کسانی که باید رو در روی #دشمن بایستند، رو در روی همدیگر بایستند و می‌بینیم که متأسفانه دارند موفق می‌شوند....

🔅یکی از بزرگترین دردهای علی این است که «ارزش‌های» او - که در سطح زمان و زمین نمی‌گنجد - باید به دست ماها بیفتد، ماها متولیش باشیم و ماها مسئول شناختنش، مسئول عمل کردنش، مسئول پیروی کردنش و مسئول آگاه کردن بشریت به این مکتب نجات بخش باشیم.

@Shariati_Group

📚 معلم علے‌شریعتے
مجموعه آثار ۲۶/ پیروان علی و رنج‌هایشان