Forwarded from احسان شريعتی Ehsan Shariati
🔷🔸نه به وضعیت نکبتبار، «آری» به زندگی
🖋احسان شریعتی
📌بخش هایی از مطلب منتشر شده در مجله کرگدن که به شرح زیر می باشد:
🔸در آزمون هرروزینی که از آنِ ماست، شورش همان نقشی را بازی میکند که اصل میاندیشم (گوژیتو) در نظام اندیشه: میشورم (همچون میاندیشم) نخستین بداهت است. اما این بدیهی فرد را از تنهایی درمیآورد. این بداهت سخن واضحی است که نخستین ارزش را بر مبنای همهٔ انسانها بنا مینهد. من برمیشورم، پس ما هستیم.
🔹... روشنفکر تمام حقیقت چند بُعدی را میگوید و حرفش در همهٔ ساحات اعتبار دارد. از آنجا که روشنفکر حقیقت عام و جهانروا(و نه جهانشمول) را مطرح میکند، در اساس نمیتواند محاسبهگری حقیر سیاسیکارانه را مدنظر قرار دهد. برای نمونه، نمیتواند میان اردوگاههای کار اجباری آلمان نازی و گولاگهای شوروی و بازداشتگاههای گوانتانامو و ابوغریب یا کهریزک، تمایزی قائل شود ...
#روشنفکر
#زندگی
#مقاله
#مجله_کرگدن
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
🖇 برای مطالعه کامل متن به آدرس زیر و یا گزینه instant view مراجعه کنید
http://telegra.ph/نه-به-وضعیت-نکبتبار-آری-به-زندگی-01-30
🖋احسان شریعتی
📌بخش هایی از مطلب منتشر شده در مجله کرگدن که به شرح زیر می باشد:
🔸در آزمون هرروزینی که از آنِ ماست، شورش همان نقشی را بازی میکند که اصل میاندیشم (گوژیتو) در نظام اندیشه: میشورم (همچون میاندیشم) نخستین بداهت است. اما این بدیهی فرد را از تنهایی درمیآورد. این بداهت سخن واضحی است که نخستین ارزش را بر مبنای همهٔ انسانها بنا مینهد. من برمیشورم، پس ما هستیم.
🔹... روشنفکر تمام حقیقت چند بُعدی را میگوید و حرفش در همهٔ ساحات اعتبار دارد. از آنجا که روشنفکر حقیقت عام و جهانروا(و نه جهانشمول) را مطرح میکند، در اساس نمیتواند محاسبهگری حقیر سیاسیکارانه را مدنظر قرار دهد. برای نمونه، نمیتواند میان اردوگاههای کار اجباری آلمان نازی و گولاگهای شوروی و بازداشتگاههای گوانتانامو و ابوغریب یا کهریزک، تمایزی قائل شود ...
#روشنفکر
#زندگی
#مقاله
#مجله_کرگدن
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
🖇 برای مطالعه کامل متن به آدرس زیر و یا گزینه instant view مراجعه کنید
http://telegra.ph/نه-به-وضعیت-نکبتبار-آری-به-زندگی-01-30
Telegraph
نه به وضعیت نکبتبار، «آری» به زندگی
احسان شریعتی ماهیت افکار کامو چه بود؟ آن دیدگاه متمایزی که از آن حرف میزنیم، چیست؟ دیدگاهی که نمیتوان آنرا به یک نحله یا طرز تفکر محدود ساخت اندیشه و آثار آلبر کامو بهظاهر در ایران درست فهمیده و فهمانده نشده است، چنان که گاه از نظرات طعنهآمیز برخی از…
🔴 کدام زندگی را انتخاب میکنیم؟
🔅زندگی هر انسانی در جامعههای بشری بر دوگونه است: زندگیای خودخواهانه و حیوانوار و زندگیای غیرخواهانه و انسانوار یا به تعبیری دیگر: زندگیای قطرهای و زندگیای دریایی.
🔅در #زندگی_قطرهای روح #انسان و احساسات و افکار او مانند قطرهای کوچک و محدود است که تنها خود را میبیند و خود را میخواهد و کسانی و چیزهایی را که به خود او مربوطند، نه دیگران را. این انسان حقیر همین که خودش و فرزندانش سیر شدند، خانه و مسکن داشتند، از آسیب سرما و گرما رهیدند، در امان و آسایش بودند و از امکانات رفاهی و بهداشتی و تحصیلی و امثال آن برخوردار گشتند، دیگر به هیچ کس دیگر و انسان دیگر و خانوادهی دیگری کار ندارند؛ بر سر دیگران هرچه آمد آمد. این زندگی، زندگی حیوانی و حیوانوار است و این خصلت، خصلت جانور است که تنها خود و خوراک و خانهی خود و بچههای خود را میخواهد و مییابد و بسی این زندگی به هیچ روی زندگیای افقی نیست و مناسب روح انسان و شأن انسانیت نیست تا چه رسد به #اسلام و مسلمانی..!
🔅اما در #زندگی_دریایی ، انسان بزرگ میشود میگسترد، از محدودهی بسیار کوچک وجود قطرهای خویش رها میشود و به اقیانوس کبیر انسان و جامعه (بلکه انسان و جامعهها) میپیوندد، خود را عضوی از اعضای پیکر جامعه و جامعه را فصای گستردهی خویش میداند، درد همه را چونان درد خود حس میکند. آسایش همه را آسایش خود میشمارد:
✅- اگر کسی گرسنه بماند، چنان است که او گرسنه مانده است،
✅- اگر کسی برهنه بماند، چنان است که او برهنه مانده است،
✅- اگر کسی بیخانه باشد، چنان است که او بیخانه است،
✅- اگر بیماری بی دوا و درمان بماند، چنان است که او بی دوا و درمان مانده است،
✅- اگر زن و فرزند کسی به دلیل فقر و حرمان در معرض انواع خطرها باشند، چنان است که زن و فرزند او در معرض انواع خطرها هستند،
✅- اگر طفل خردسال دیگران بیمار گردد و رنج ببرد، چنان است که طفل خردسال او بیمار گشته است و رنج میبرد،
✅- اگر دیگران از رفاه و بهداشت و تعلیم و تربیت محروم باشند، چنان است که او و فرزندان او محرومند،
✅- اگر بر کسانی دیگر ستم رود، چنان است که بر او ستم رفته است،
✅- اگر انسانهای دیگر تحقیر شوند، چنان است که او تحقیر شده است
و ...
🔅این زندگی، زندگیای «انسانی و اسلامی» است. تعلیم اسلامی (قرآنی و حدیثی) اینگونه زیستن و انسان بودن مورد تأکید بسیار قرار گرفته و ملاک ارزشها خوانده شده است.
✍ علامه #محمدرضا_حکیمی
✅ @Shariati_Group
🆔 @ostadhakimi
🔅زندگی هر انسانی در جامعههای بشری بر دوگونه است: زندگیای خودخواهانه و حیوانوار و زندگیای غیرخواهانه و انسانوار یا به تعبیری دیگر: زندگیای قطرهای و زندگیای دریایی.
🔅در #زندگی_قطرهای روح #انسان و احساسات و افکار او مانند قطرهای کوچک و محدود است که تنها خود را میبیند و خود را میخواهد و کسانی و چیزهایی را که به خود او مربوطند، نه دیگران را. این انسان حقیر همین که خودش و فرزندانش سیر شدند، خانه و مسکن داشتند، از آسیب سرما و گرما رهیدند، در امان و آسایش بودند و از امکانات رفاهی و بهداشتی و تحصیلی و امثال آن برخوردار گشتند، دیگر به هیچ کس دیگر و انسان دیگر و خانوادهی دیگری کار ندارند؛ بر سر دیگران هرچه آمد آمد. این زندگی، زندگی حیوانی و حیوانوار است و این خصلت، خصلت جانور است که تنها خود و خوراک و خانهی خود و بچههای خود را میخواهد و مییابد و بسی این زندگی به هیچ روی زندگیای افقی نیست و مناسب روح انسان و شأن انسانیت نیست تا چه رسد به #اسلام و مسلمانی..!
🔅اما در #زندگی_دریایی ، انسان بزرگ میشود میگسترد، از محدودهی بسیار کوچک وجود قطرهای خویش رها میشود و به اقیانوس کبیر انسان و جامعه (بلکه انسان و جامعهها) میپیوندد، خود را عضوی از اعضای پیکر جامعه و جامعه را فصای گستردهی خویش میداند، درد همه را چونان درد خود حس میکند. آسایش همه را آسایش خود میشمارد:
✅- اگر کسی گرسنه بماند، چنان است که او گرسنه مانده است،
✅- اگر کسی برهنه بماند، چنان است که او برهنه مانده است،
✅- اگر کسی بیخانه باشد، چنان است که او بیخانه است،
✅- اگر بیماری بی دوا و درمان بماند، چنان است که او بی دوا و درمان مانده است،
✅- اگر زن و فرزند کسی به دلیل فقر و حرمان در معرض انواع خطرها باشند، چنان است که زن و فرزند او در معرض انواع خطرها هستند،
✅- اگر طفل خردسال دیگران بیمار گردد و رنج ببرد، چنان است که طفل خردسال او بیمار گشته است و رنج میبرد،
✅- اگر دیگران از رفاه و بهداشت و تعلیم و تربیت محروم باشند، چنان است که او و فرزندان او محرومند،
✅- اگر بر کسانی دیگر ستم رود، چنان است که بر او ستم رفته است،
✅- اگر انسانهای دیگر تحقیر شوند، چنان است که او تحقیر شده است
و ...
🔅این زندگی، زندگیای «انسانی و اسلامی» است. تعلیم اسلامی (قرآنی و حدیثی) اینگونه زیستن و انسان بودن مورد تأکید بسیار قرار گرفته و ملاک ارزشها خوانده شده است.
✍ علامه #محمدرضا_حکیمی
✅ @Shariati_Group
🆔 @ostadhakimi
Telegram
.
″... میخواهم به هم درس خودم، همکار خودم، استاد خودم، به هنرمندان و روشنفکران، معتقدان به ایدئولوژیهای مختلف، خوانندگان ترجمههای بسیار بزرگ و شاهکارهای #فلسفه، #اومانیسم، #دموکراسی، آزادیخواهی، طرفداران #عدالت و آنهایی که مسئولیت #آزادی و نجات بشریت را حس میکنند و در طبقهی من هستند و #دین ندارند، و دین را عامل انحطاط توده میدانند، بگویم:
اسلام این جور نیست، من فقط یک عقیده علمی و مسئولیت انسانی است که رابطهام را با دین حفظ کرده واِلا، از دین نه ارتزاق میکنم، نه حیثیت میگیرم و نه موقعیت اجتماعی، بلکه به خاطر عقاید مذهبیام به همهی اینها صدمه هم میخورد، ولی من به عنوان یک #حقیقت (نه مصلحت شغلی و اجتماعی و اقتصادی) معتقد شدهام، و مثل تو هم روشنفکرام، به آن هدفها و شعارهای تو هم معتقدم، من هم دنبال این هستم که تبعیض و #ظلم را ریشه کن بکنیم، آزادی #انسان را تأمین بکنیم، دنبال مذهبی هستم که #فقر را و تضاد طبقاتی را براندازد، به دنبال مذهبی هستم که به انسانها در همین دنیا نجات و آزادی دهد، و دنبال مسئولیتی هستم که در همین جهان #زندگی و #فرهنگ و #کمال برای همه فراهم آورد، و دنبال مذهبی هستم که ترازوی عدالت را در جامعه امروز، پیش از مرگ بر پا دارد، و برای همین هم هست که مسلمانم، و برای همین هم هست که #شیعه ام.
یکی از دانشجویان من با لحن گوشه داری گفت: #مذهب تشیعی را که تو اینجوری توجیه میکنی، واقعاً یک مذهب مترقی و انقلابی است؟ یا نه، به مصلحت آنرا این چنین توجیه میکنی؟ گفتم: چه مصلحتی...؟
آنچه مرا به مذهب و #تشیع میکشد یک حقیقت «عقلی و انسانی» است، نه مصلحتی اجتماعی و شخصی...!
من، نه به عنوان یک شیعه موروثی و متعصب مذهبی، که بعنوان یک انتلکتوئل مسئول و متعهد اجتماعی، روشنفکری مثل تو و با احساسات انسانی و آرزوهای مترقی ضد ارتجاعی و ضد طبقاتی که تو داری، معتقد شدهام و از راه تحقیق علمی و تاریخی و با شناخت مکتب #اسلام و #تاریخ اسلام و آشنایی با ادیان گذشته و ایدئولوژیهای جدید، به این واقعیت عینی رسیدهام که تشیع، از نظر اعتقادی، مترقیترین تلقی از "مکتب اسلام" و، از نظر #اجتماعی و #سیاسی، مترقیترین #نهضت و مردمیترین جناح در "تاریخ اسلام" بوده است.″
✅ @Shariati_Group
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۲۲/ مذهب علیه مذهب
اسلام این جور نیست، من فقط یک عقیده علمی و مسئولیت انسانی است که رابطهام را با دین حفظ کرده واِلا، از دین نه ارتزاق میکنم، نه حیثیت میگیرم و نه موقعیت اجتماعی، بلکه به خاطر عقاید مذهبیام به همهی اینها صدمه هم میخورد، ولی من به عنوان یک #حقیقت (نه مصلحت شغلی و اجتماعی و اقتصادی) معتقد شدهام، و مثل تو هم روشنفکرام، به آن هدفها و شعارهای تو هم معتقدم، من هم دنبال این هستم که تبعیض و #ظلم را ریشه کن بکنیم، آزادی #انسان را تأمین بکنیم، دنبال مذهبی هستم که #فقر را و تضاد طبقاتی را براندازد، به دنبال مذهبی هستم که به انسانها در همین دنیا نجات و آزادی دهد، و دنبال مسئولیتی هستم که در همین جهان #زندگی و #فرهنگ و #کمال برای همه فراهم آورد، و دنبال مذهبی هستم که ترازوی عدالت را در جامعه امروز، پیش از مرگ بر پا دارد، و برای همین هم هست که مسلمانم، و برای همین هم هست که #شیعه ام.
یکی از دانشجویان من با لحن گوشه داری گفت: #مذهب تشیعی را که تو اینجوری توجیه میکنی، واقعاً یک مذهب مترقی و انقلابی است؟ یا نه، به مصلحت آنرا این چنین توجیه میکنی؟ گفتم: چه مصلحتی...؟
آنچه مرا به مذهب و #تشیع میکشد یک حقیقت «عقلی و انسانی» است، نه مصلحتی اجتماعی و شخصی...!
من، نه به عنوان یک شیعه موروثی و متعصب مذهبی، که بعنوان یک انتلکتوئل مسئول و متعهد اجتماعی، روشنفکری مثل تو و با احساسات انسانی و آرزوهای مترقی ضد ارتجاعی و ضد طبقاتی که تو داری، معتقد شدهام و از راه تحقیق علمی و تاریخی و با شناخت مکتب #اسلام و #تاریخ اسلام و آشنایی با ادیان گذشته و ایدئولوژیهای جدید، به این واقعیت عینی رسیدهام که تشیع، از نظر اعتقادی، مترقیترین تلقی از "مکتب اسلام" و، از نظر #اجتماعی و #سیاسی، مترقیترین #نهضت و مردمیترین جناح در "تاریخ اسلام" بوده است.″
✅ @Shariati_Group
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۲۲/ مذهب علیه مذهب
Telegram
.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔅عمده بحثهای تحلیلی و کارشناسی از پس سالها، #شریعتی را به عنوان یک جامعهشناس، ایدئولوگ، سخنران، مصلح دینی و اجتماعی و... معرفی میکنند و او را زیر عناوینی اینچنین مورد ارزیابی قرار میدهند. واضح است هیچکدام این عناوین، به راستی گویای حس الهامبخشی که «معلم» #علی_شریعتی در سالهای آخر دهه ۴۰ و ابتدای دهه ۵۰ برای جامعه جوان #ایران داشت، نیستند. شریعتی انگار برای نسل قبل از ما که سالهای #انقلاب و #جنگ را دیدند و حتی نسل نوجوی مذهبی پس از انقلاب، تصویری از جمع میان گرایش به مذهب با اشتیاق برای #ادبیات، #هنر و #زندگی بود و به این تصویر شمایلی تازه و جذاب بخشیده بود. گویا حالا بعد از چند دهه کاملترین تصویر از شریعتی برای امروز همین جذابیت و زیبایی در بیان و جستوجوگری بیمهابا و رستگاری در این جستوجوست...
📌صوتی که میشنوید بخشی است از مجموعه سخنرانی «پدر، مادر، ما متهمیم» که شهید علی شریعتی در آبان ۱۳۵۰ در #حسینیه_ارشاد ایراد نموده است.
✅ @Shariati_Group
📌صوتی که میشنوید بخشی است از مجموعه سخنرانی «پدر، مادر، ما متهمیم» که شهید علی شریعتی در آبان ۱۳۵۰ در #حسینیه_ارشاد ایراد نموده است.
✅ @Shariati_Group
⭕️ زندگی همچون مطالبه
📌 بر سر #زندگی و معانی مختلف آن در خیابانهای شهر صفآرایی شده است. بر سر گونههای مختلف زیستن. شاید هیچوقت تاکنون «زندگی» اینچنین بر صدر مطالبات ننشسته باشد، بوده است. لحظات آغازین #انقلاب هم درباره زندگی و تعاریف مختلف آن شعارهایی شنیده میشد. مثلا اینکه «زندگی یعنی: کار، مسکن، آزادی» و یا اینکه «زندگی، #عقیده است و #جهاد» و همین معانی نسلی را به زندانها و به خیابانها کشاند. اما همیشه یک تبصره داشت: «یعنی»...چه کسی گمان میکرد چهل سال بعد، چهار نسل بعد بر سر این «بدیهی»-زندگی- خود را مجبور به مردن ببیند؟ بر سر «چگونه زیستن» شده بود بمیریم و یا بمیرانیم، اما مردن برای زندگی کردن خیر.
📌 همهی قوانین ما تابع همین چگونه زیستن بوده و بر همین اساس ریخته شده است. چهلوچند سال پیش، چگونگیاش یک بار تعیین شده و شده است قالب و چهار نسل است که بر تن نسلها میشود. به نام اکثریت باشد و یا به نام ارزشهای لایزال. امروز هم بر سر مشروعیت اکثریت بحث است، هم صحبت از حق مسلم اقلیت است و هم در قطعیت قرائتها از ارزشهای لایزال تردید افتاده است. اما قوانین، کور و کر اند. قالبِ تنگ است که خفقان میآورد و به یک بار میبینی که فریادها برخاسته است. این قوانین هستند که از شهروند شورشی میسازند و از متولیِ قانون سرکوبگر. در اتاقهای خیابان وزرا باشد و یا بر سر کوی و برزن. این اولین بار نیست که #قانون خاصیت «چتر بودگی» خود را از دست میدهد و بدل به سپر و سلاح میشود و به صفآرایی میانجامد و برای مجری قانون نیز امکانات فراهم میآورد: خشم، تعرض، اعمال سلیقههای شخصی و...
📌 این بار نوع دیگری از جوانی با شعار زندگی به فتح پیادهروها آمده است. با دستان خالی و دلی پر. حضور پررنگ دختران بیدلیل نیست. زندگی معلوم شده است امر پیشپا افتاده و بدیهیای نیست. آبستن غیر مترقبه، ابداعات بیپایان و وعدههای امید است. زندگی ارجاع مدام به یک دیروز دروغین نیست (...«روحت شاد»های نوستالژیک) سرسپردگی به اکثریتهای مشروعیتبخش پیشینی نیست؛ دست به دست شدن میان دوگانههای سیاسی و فرهنگی مسلط نیست. (#اصلاحطلب - #اصولگرا /#سنت - #مدنیته و..) شاید از همین رو است که همگی را سورپریز کرده است. میترساند و به شوق میآورد. منبع انرژی است. با این همه ما مجبور به تعریف زندگی هستیم. وقتی از زندگی سخن میگوییم از چه چیز سخن میگوییم؟ #شریعتی در روزهای یایانی زندگیاش نوشته بود که در خواب این تعریف را از زندگی داده است:
«زندگی یعنی: #نان، #آزادی، #فرهنگ، #ایمان، دوست داشتن» (م.آ. ۱ -با مخاطبهای آشنا)
📌 سوال این است؟ چرا ما مجبوریم هر بار برای پیش برد هر یک از این مطالبات انقلاب کنیم؟ تقصیر قانون آنها است و یا بیقانونی ما؟
✅ @Shariati_Group
✍ دکتر #سوسن_شریعتی
📌 بر سر #زندگی و معانی مختلف آن در خیابانهای شهر صفآرایی شده است. بر سر گونههای مختلف زیستن. شاید هیچوقت تاکنون «زندگی» اینچنین بر صدر مطالبات ننشسته باشد، بوده است. لحظات آغازین #انقلاب هم درباره زندگی و تعاریف مختلف آن شعارهایی شنیده میشد. مثلا اینکه «زندگی یعنی: کار، مسکن، آزادی» و یا اینکه «زندگی، #عقیده است و #جهاد» و همین معانی نسلی را به زندانها و به خیابانها کشاند. اما همیشه یک تبصره داشت: «یعنی»...چه کسی گمان میکرد چهل سال بعد، چهار نسل بعد بر سر این «بدیهی»-زندگی- خود را مجبور به مردن ببیند؟ بر سر «چگونه زیستن» شده بود بمیریم و یا بمیرانیم، اما مردن برای زندگی کردن خیر.
📌 همهی قوانین ما تابع همین چگونه زیستن بوده و بر همین اساس ریخته شده است. چهلوچند سال پیش، چگونگیاش یک بار تعیین شده و شده است قالب و چهار نسل است که بر تن نسلها میشود. به نام اکثریت باشد و یا به نام ارزشهای لایزال. امروز هم بر سر مشروعیت اکثریت بحث است، هم صحبت از حق مسلم اقلیت است و هم در قطعیت قرائتها از ارزشهای لایزال تردید افتاده است. اما قوانین، کور و کر اند. قالبِ تنگ است که خفقان میآورد و به یک بار میبینی که فریادها برخاسته است. این قوانین هستند که از شهروند شورشی میسازند و از متولیِ قانون سرکوبگر. در اتاقهای خیابان وزرا باشد و یا بر سر کوی و برزن. این اولین بار نیست که #قانون خاصیت «چتر بودگی» خود را از دست میدهد و بدل به سپر و سلاح میشود و به صفآرایی میانجامد و برای مجری قانون نیز امکانات فراهم میآورد: خشم، تعرض، اعمال سلیقههای شخصی و...
📌 این بار نوع دیگری از جوانی با شعار زندگی به فتح پیادهروها آمده است. با دستان خالی و دلی پر. حضور پررنگ دختران بیدلیل نیست. زندگی معلوم شده است امر پیشپا افتاده و بدیهیای نیست. آبستن غیر مترقبه، ابداعات بیپایان و وعدههای امید است. زندگی ارجاع مدام به یک دیروز دروغین نیست (...«روحت شاد»های نوستالژیک) سرسپردگی به اکثریتهای مشروعیتبخش پیشینی نیست؛ دست به دست شدن میان دوگانههای سیاسی و فرهنگی مسلط نیست. (#اصلاحطلب - #اصولگرا /#سنت - #مدنیته و..) شاید از همین رو است که همگی را سورپریز کرده است. میترساند و به شوق میآورد. منبع انرژی است. با این همه ما مجبور به تعریف زندگی هستیم. وقتی از زندگی سخن میگوییم از چه چیز سخن میگوییم؟ #شریعتی در روزهای یایانی زندگیاش نوشته بود که در خواب این تعریف را از زندگی داده است:
«زندگی یعنی: #نان، #آزادی، #فرهنگ، #ایمان، دوست داشتن» (م.آ. ۱ -با مخاطبهای آشنا)
📌 سوال این است؟ چرا ما مجبوریم هر بار برای پیش برد هر یک از این مطالبات انقلاب کنیم؟ تقصیر قانون آنها است و یا بیقانونی ما؟
✅ @Shariati_Group
✍ دکتر #سوسن_شریعتی
″...اما امروز جامعه اروپايی، به همان ميزان که توانسته است مظاهری از #تمدن خودش را وارد جامعههای غير اروپایی بکند و کالاها و ابزارها و توليد #مدرن و جديد خودش را در اين جامعهها به مصرف برساند، به همان ميزان توانسته است يک نوع طرز تفکر فلسفی و يک نوع عقايد و سليقهها و رفتارهای خاص جامعهی خودش را وارد اين جامعهها بکند، جامعههایی که هرگز متناسب با آن رفتارها، آن طرز تفکرها، سليقهها و پسندها نيست. به قول عليون ديوپ، که يکی از متفکران بزرگ سياهپوست است: بدين صورت، جامعههایی به وجود آمده، در خارج از تمدن #اروپا - مثل جامعههای ما - ، جامعههایی موزاييکی!
جامعهی موزاييکی يعنی چه؟ مثل موزاييک. موزاييک را میبينيم که صدها سنگريزه رنگين دارد، به رنگها و شکلهای گوناگون، که همه در قالبی پرس شدهاند؛ اما چه شکلی را به وجود آورهاند؟ هيچ شکلی. اين تکه موزاييک رنگهای مختلف دارد، ذرات مختلف با شکلهای مختلف دارد، اما هيچ شکلی را به وجود نياورده است. براي چه؟ اين تمدنها هم تمدنهای موزاييکی هستند؛ يعنی تمدنهایی که (در آنها) مقداری مصالح از قديم مانده، و يک مقدار هم مصالح بیشکل و بیرويه از اروپا وارد آن شده، و بعد يک قالب موزاييکی به نام «جامعه نيمه متجدد» شده است. «موزاييک» به اين خاطر است که، ما برای ساختن تمدنی در جامعه خودمان، آنچه را که در تمدن اروپا به کار رفته است، ما خود «انتخاب» نکردهايم، برای آنکه ما نمیدانستيم تمدن چيست و چه شکلی دارد؟ شکل آن را هم آنها دادند.
بنابراين ما بدون اينکه بدانيم که در اين جامعه چه چيز را بايد بسازيم، و بدون اينکه قبلاً تصميمی داشته باشيم که جامعه خودمان را با طرز تفکر خودمان، به چه شکلی بايد در بياوريم، تا براساس نقشهای که قبلاً در دست داريم، مصالحی را از خود يا ديگران بگيريم و در آن ساختمان بکار ببريم - بدون آن طرح - ، مصالح مختلف را از اطراف روی هم ريختيم، مصالحی که هم بومی است هم اروپایی، هم از گذشته است، هم از حال، اما همينطور روی هم ريخته، بیشکل و بیقواره، (به طوریکه) جامعهای با طرز تفکری متشتت، بیشکل و بیهدف درست شده است. اين جامعهها، جامعههای غير اروپایی هستند که توانستهاند در مدت يک قرن يا يک قرن و نيم، مصالحی را به نام «تمدن» از اروپا بگيرند.
اين تمدن موزاييکی در کشورهای غير اروپایی و يا به تعبير من، جامعههای «شتر گاو پلنگی»، که شکل خاص و هدف خاص ندارد و معلوم نيست که اين چگونه جامعهای است، و #مردم و متفکران آن نمیتوانند بفهمند که برای چه دارند #زندگی میکنند و هدف و آيندهشان و عقيدهشان چيست، چرا پديد آمد؟ ...″
✅ @Shariati_Group
📚معلم علےشریعتے / مجموعه آثار ۳۱ / سخنرانی تمدن و تجدد
جامعهی موزاييکی يعنی چه؟ مثل موزاييک. موزاييک را میبينيم که صدها سنگريزه رنگين دارد، به رنگها و شکلهای گوناگون، که همه در قالبی پرس شدهاند؛ اما چه شکلی را به وجود آورهاند؟ هيچ شکلی. اين تکه موزاييک رنگهای مختلف دارد، ذرات مختلف با شکلهای مختلف دارد، اما هيچ شکلی را به وجود نياورده است. براي چه؟ اين تمدنها هم تمدنهای موزاييکی هستند؛ يعنی تمدنهایی که (در آنها) مقداری مصالح از قديم مانده، و يک مقدار هم مصالح بیشکل و بیرويه از اروپا وارد آن شده، و بعد يک قالب موزاييکی به نام «جامعه نيمه متجدد» شده است. «موزاييک» به اين خاطر است که، ما برای ساختن تمدنی در جامعه خودمان، آنچه را که در تمدن اروپا به کار رفته است، ما خود «انتخاب» نکردهايم، برای آنکه ما نمیدانستيم تمدن چيست و چه شکلی دارد؟ شکل آن را هم آنها دادند.
بنابراين ما بدون اينکه بدانيم که در اين جامعه چه چيز را بايد بسازيم، و بدون اينکه قبلاً تصميمی داشته باشيم که جامعه خودمان را با طرز تفکر خودمان، به چه شکلی بايد در بياوريم، تا براساس نقشهای که قبلاً در دست داريم، مصالحی را از خود يا ديگران بگيريم و در آن ساختمان بکار ببريم - بدون آن طرح - ، مصالح مختلف را از اطراف روی هم ريختيم، مصالحی که هم بومی است هم اروپایی، هم از گذشته است، هم از حال، اما همينطور روی هم ريخته، بیشکل و بیقواره، (به طوریکه) جامعهای با طرز تفکری متشتت، بیشکل و بیهدف درست شده است. اين جامعهها، جامعههای غير اروپایی هستند که توانستهاند در مدت يک قرن يا يک قرن و نيم، مصالحی را به نام «تمدن» از اروپا بگيرند.
اين تمدن موزاييکی در کشورهای غير اروپایی و يا به تعبير من، جامعههای «شتر گاو پلنگی»، که شکل خاص و هدف خاص ندارد و معلوم نيست که اين چگونه جامعهای است، و #مردم و متفکران آن نمیتوانند بفهمند که برای چه دارند #زندگی میکنند و هدف و آيندهشان و عقيدهشان چيست، چرا پديد آمد؟ ...″
✅ @Shariati_Group
📚معلم علےشریعتے / مجموعه آثار ۳۱ / سخنرانی تمدن و تجدد
Telegram
.
🔴 «شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هائل»
و تو ای چراغ راه، ای کشتی رهایی، ای خونی که از آن نقطهی صحرا، جاودان میطپی، و میجوشی، و در بستر زمـان جاری هستی، و بر همهی نسلها میگذری، و هر زمین حاصلخیزی را سیراب #خون میکنی، و هر ″بذر شایسته″ را، در زیر خاک، میشکافی و میشکوفایی، و هر نهال تشنهای را به برگ و بار حیات و خرمی مینشانی...
🚩 ای آموزگار بزرگ شهادت!
برقی از آن نور را بر این شبستان سیاه و نومید ما بیفکن، قطرهای از آن خون را در بستر خشکیده و نیم مرده ما جاری ساز، و تفی از آتش آن صحرای آتشخیز را به این زمستان سرد و فسردهی ما ببخش.
ای که "مرگ سرخ" را برگزیدی تا عاشقانت را از "مرگ سیاه" برهانی، تا با قطره خونت، ملتی را حیات بخشی و تاریخی را به طپش آری، و کالبد مرده و فسردهی عصری را گرم کنی، و بدان جوشش و خروش #زندگی و #عشق و #امید دهی!
#ایمان ما ، #ملت ما ، #تاریخ فردای ما ، کالبد زمان ما "به خـون تو محتاج است"
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۸ / نیایش
✅ @Shariati_Group
و تو ای چراغ راه، ای کشتی رهایی، ای خونی که از آن نقطهی صحرا، جاودان میطپی، و میجوشی، و در بستر زمـان جاری هستی، و بر همهی نسلها میگذری، و هر زمین حاصلخیزی را سیراب #خون میکنی، و هر ″بذر شایسته″ را، در زیر خاک، میشکافی و میشکوفایی، و هر نهال تشنهای را به برگ و بار حیات و خرمی مینشانی...
🚩 ای آموزگار بزرگ شهادت!
برقی از آن نور را بر این شبستان سیاه و نومید ما بیفکن، قطرهای از آن خون را در بستر خشکیده و نیم مرده ما جاری ساز، و تفی از آتش آن صحرای آتشخیز را به این زمستان سرد و فسردهی ما ببخش.
ای که "مرگ سرخ" را برگزیدی تا عاشقانت را از "مرگ سیاه" برهانی، تا با قطره خونت، ملتی را حیات بخشی و تاریخی را به طپش آری، و کالبد مرده و فسردهی عصری را گرم کنی، و بدان جوشش و خروش #زندگی و #عشق و #امید دهی!
#ایمان ما ، #ملت ما ، #تاریخ فردای ما ، کالبد زمان ما "به خـون تو محتاج است"
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۸ / نیایش
✅ @Shariati_Group
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 مذهب، مسئولیت، آزادی
عمده بحثهای تحلیلی و کارشناسی از پس سالها، #شریعتی را به عنوان یک جامعهشناس، سخنران، مصلح اجتماعی و... معرفی میکنند و او را زیر عناوینی اینچنین مورد ارزیابی قرار میدهند. واضح است هیچکدام این عناوین، به راستی گویای حس الهامبخشی که «دکتر» #علی_شریعتی در سالهای آخر دههی ۴۰ و ابتدای دههی ۵۰ برای جامعهی جوان #ایران داشت، نیستند. شریعتی انگار برای نسل قبل از ما که سالهای #انقلاب و #جنگ را دیدند و حتی نسل نوجوی مذهبی پس از انقلاب، تصویری از جمع میان گرایش به #مذهب با اشتیاق برای #ادبیات، #هنر و #زندگی بود و به این تصویر شمایلی تازه و جذاب بخشیده بود. گویا حالا بعد از چند دهه کاملترین تصویر از شریعتی برای امروز همین جذابیت و زیبایی در بیان و جستوجوگری بیمهابا و رستگاری در این جستوجوست.
🎙صوتی که در این ویدئو میشنوید، بخشی است از مجموعه سخنرانی «پدر، مادر، ما متهمیم» که شهید علی شریعتی در آبان ۱۳۵۰ در #حسینیه_ارشاد ایراد نموده است.
✅ @Shariati_Group
عمده بحثهای تحلیلی و کارشناسی از پس سالها، #شریعتی را به عنوان یک جامعهشناس، سخنران، مصلح اجتماعی و... معرفی میکنند و او را زیر عناوینی اینچنین مورد ارزیابی قرار میدهند. واضح است هیچکدام این عناوین، به راستی گویای حس الهامبخشی که «دکتر» #علی_شریعتی در سالهای آخر دههی ۴۰ و ابتدای دههی ۵۰ برای جامعهی جوان #ایران داشت، نیستند. شریعتی انگار برای نسل قبل از ما که سالهای #انقلاب و #جنگ را دیدند و حتی نسل نوجوی مذهبی پس از انقلاب، تصویری از جمع میان گرایش به #مذهب با اشتیاق برای #ادبیات، #هنر و #زندگی بود و به این تصویر شمایلی تازه و جذاب بخشیده بود. گویا حالا بعد از چند دهه کاملترین تصویر از شریعتی برای امروز همین جذابیت و زیبایی در بیان و جستوجوگری بیمهابا و رستگاری در این جستوجوست.
🎙صوتی که در این ویدئو میشنوید، بخشی است از مجموعه سخنرانی «پدر، مادر، ما متهمیم» که شهید علی شریعتی در آبان ۱۳۵۰ در #حسینیه_ارشاد ایراد نموده است.
✅ @Shariati_Group