گروه شریعتی
573 subscribers
1.67K photos
557 videos
66 files
1.56K links
به نام خداوند حقیقت، زیبایی و خیر

🌐 نشـانی ما در فیس بوک:
Facebook.com/shariati.group

📩 تماس با ما:
Shariati.group@Gmail.com
Download Telegram
Forwarded from Saeid Rezadoost
▫️ #شریعتی برای من در استعاره‌ی #کاریز که مورد علاقه‌ی خودش نیز بود، متجلّی‌ست. آبی جاری زیرِ زمین. منبعی برای روزهای مبادا. او آسمانی‌ست سرشار از #ایمان، #امید و #عشق.

🗓 ۲۹ خرداد ۱۳۹۷
سعید رضادوست
‍ ‍‍ 🔷🔸«یادآوری امید»

🖋احسان شریعتی


🔹نقد منظم سیاهی‌ها و تباهی‌ها، نقطه‌ ضعف‌ها، جنبه‌های منفی، سایه‌های «پندارها، گفتارها، و کردار»های رسمی و مسلط بر کشور، و یا رفتارهای عمومی و سبک‌زیست «غیررسمی» اما رایج و روزمرهٔ هموطنان و همشهریان محترم، گاه ممکن است در مجموع، تصویری سراسر سیاه از جامعهٔ ما بر پردهٔ چشم‌ها، بويژه در نظر بیگانگان، ترسیم سازد (همان «سیاه‌نمایی» در لسان مسئولان)، و این تصور را در ذهن‌ها بیآفریند که وضع موجود (و نظم حاکم) چنان «اصلاح‌ناپذیر» بوده یا شده است که برای تغییر-و-تحول ساختاری و اساسی آینده، گویی دیگر کورسوی «امید»ی باقی نمانده و خلاصه، «مزاج دهر» آن‌قدر به‌قول «شاعر»، تبه شده که «ز تندباد حوادث نمی‌توان دیدن، در این چمن که گلی بوده است یا سمنی»!
این‌ست که برای رفع هرگونه سؤ تفاهمی باید به‌روشنی و به‌صراحت بیان کرد اگر براستی چنین می‌بود، دیگر چرا می‌بایست در میهن‌مان می‌ماندیم و «جلای وطن» نمی‌کردیم؟ که، باز به‌قول شاعر بزرگ دیگرمان سعدی، «نتوان مُرد به‌سختی که من این جا زادم!»
اگر در ایران می‌مانیم و به‌خلاف سخن سعدی، حتی با سختی در اینجا می‌میریم، از آن‌روست که دوستی میهن و هم‌میهن برای ما نه فقط یک حق طبیعی و یک وظیفهٔ شهروندی، که آموزه و آزمونِ جهان‌بینی و ایمان ماست.

🔸ایمان در این نگرش، گرویدن به سرزمینی «امن» است، در گریز از وحشت مواجهه با عظمت جهان. نوعی از ترس‌آگاهی که اگر به‌تعبیر عمیق‌تر‌ فلسفی، در رویارویی با معمای «هستی»، شکل «حیرت» به‌خود بگیرد، «اندیشه» از آن برمی‌خیزد، و در رویارویی با «حقیقت هستی» (یا «ساحتِ قدسی» و یزدانی)، تبدیل به «خشیت» می‌شود: آن نوع هراسِ هستی‌برافکن از حضور غایب «دیگری» مطلق، که تنها تصور «نیستی» می‌تواند صفت «ثبوتی» بارز و رسانندهٔ معنای آن باشد. ایمان «خروجی» چنین برهوت خوف‌ناکی میان مطلق هستی (و نیستی) مطلق است، به‌سوی پناه‌گاه یا «قرارگاه»ی، تا ذات «بی‌قرار» انسان را مأمنی باشد. البته این یک تفسیر ممکن یا روایت خاص از مبنای فلسفی امر ملی و میهنی است که به‌هیچ‌وجه راه را بر سایر تفاسیر نمی‌بندد. تفسیرهای دیگر نیز می‌توانند با بیانی متفاوت و مُلهم از زبان‌های دینی یا عقیده‌های عیردینی، فلسفی و طبیعی دیگر، این حسّ ملی-میهنی را تبیین کنند. نگرش و گروش تراز توحیدی اما، به‌گونه‌ای ویژه، به ما می‌آموزد که سرزمین مادری یا پدری خود را چگونه دوست بداریم، به‌پاس همهٔ ارزش‌هایی که مردمی در درازنای تاریخ با هم‌زیستی خود آفریده اند و در «فرهنگ» (زبان، هنر، دین، سبک زیست و تولید و...) یا تمدن آن «ملت» تبلور یافته اند. در واقع، ما «ایدهٔ» ایران را دوست می‌داریم به‌خاطر همهٔ ابعاد معنویِ مردمی که در تجربهٔ تاریخی مشترک آن‌را با هم زیسته‌اند، تلاش و مبارزه کرده‌اند و به‌تدریج روح، سبک، یا ذائقهٔ ویژه‌ای را پرورده‌اند. ایدهٔ ایران از دیرباز «وحدتی از تنوع» بوده است در چارچوبی فراگیرتر از «مرزها»ی کنونی و قالب‌های خاک-و-خونی، و معیارهای قوم‌محورانه ملی یا فرقه‌گرایانهٔ مذهبی. آن‌ رشتهٔ تسبیحی که همهٔ این دانه‌ها را به ‌یکدیگر متصل می‌کند، منافع و «مصالح» مشترک مردمانی است که در این سرزمین، به‌معنای عام «منطقه» یا خطهٔ جغرافیایی با هم زیسته و می‌زیند، و گذشته و سنت و میراث فرهنگی مشترک و متنوعی داشته و دارند.

🔹برغم تمامی سیاهی‌ها و کاستی‌ها، و مظاهر منفی اوضاع و نظامات مسلط تاکنونی که در مبارزهٔ منظم و نقد دایمی آنیم، از بی‌احترامی و بی‌مبالاتی نسبت به سرنوشت بوم‌زیست گرفته تا عدم مراعات و مروت نسبت به حقوق و حرمت هم‌نوعان و هم‌وطنان، و در اوج نومیدی‌های ناشی از رفع توهمات گذشته، و در سیاه‌ترین نقطهٔ ظلمت شب، هنوز نور امیدی سوسو می‌زند که شعاعش ناگهان پردهٔ سیاهی‌ها و تباهی‌ها را به آتش می‌کشد.

🔸این امید به زیبایی‌ها، تلاش‌ها، فداکاری‌ها، و همهٔ ارزش‌های فرازنده و برازندهٔ فرهنگ ایران‌زمین، از شعر و ادب و اندیشه و ایمان گرفته تا سنت اخلاقی و همت جوان‌مردی و صفا و وفا و خلوصی که در آثار و میراث نسل‌ها و عصرهای گذشته و حال، سراغ داریم، ما را بر آن می‌دارد که همچنان در این سرزمین و در میان این مردم، در پیکار با خواری‌ها و نامردمی‌ها، بمانیم، و به‌سختی یا به‌آسانی، بمیریم!

#آینده
#امید
#ایران
#مهین_دوستی
#مهاجرت
#یادداشت
#احسان_شریعتی

@Dr_ehsanshariati
🔷🔸"از اميد تا مسئوليت"

🖋احسان شریعتی

🔸تلاش و رشادت شبانه‌روزی پزشکان و پرستاران ایران‌زمین، از تبار پورسیناها، رازی‌ها و..، که با همّتی بلند و به بهای ایثار جان، به مبارزه با آفت همه‌گیر و مرگ‌آفرین برخاسته‌اند، فراتر از آفرین‌گویی و تحسین، این درس اخلاقی را به ما می‌آموزد که:
اگر دفاع از زندگی در برابر مرگ، دفاع از سلامت و تن‌درستی و آسودگی در برابر «دردِ» جسم و بدن (آپونیا)، و سرانجام دفاع از آرامش در برابر «تشویش» جان و روان (آتاراکسی)، برترین وظیفهٔ اخلاقی آدمی است، انجام این وظیفه نوعی نبرد است؛ نوعی مبارزه و کُنش‌گری بر پایهٔ دانش تجربی و کارشناسی.

🔹جنگ با بلایای طبیعی و ابتلاهای اجتماعی در اینجا، نه تنها انگیزهٔ قوی و نیروی مثبت می‌خواهد، که توفیق و پیروزی این جنگ به‌میزان «شناسایی» درست و علمی حریف است. چراکه «بر طبیعت نمی‌توان فرمان راند مگر با تبعیت از او»(فرانسیس بیکن). و درست در هم‌اینجاست که دشمن دانا برای انسان از دوست نادان مفیدتر است، که به‌گفتهٔ فردوسی: «چو دانا تو را دشمن جان بود / به از دوست‌مردی که نادان بود!» وانگهی، در این آزمون، افزون بر کاردانی، تنها نیروها، انرژی‌ها‌ یا کارمایه‌های مثبت مانند شفافیّت و «راستی» به کار نبرد می‌آیند و ارزش‌های منفی مانند هراس، سراسیمگی، افسردگی، سیاه‌نمایی، تصفیه‌حساب (سیاسی)، و..، بر فراز همهٔ دروغ‌گویی‌ها، بدبینی‌ها، عبث پنداری‌ها، و هیچ‌انگاری‌ها، ..، گناه کبیرهٔ «نومیدی» نابخشودنی است.

🔸ابن سینا، بزرگترین «حکیم-طبیب» جهان اسلام و ایران، زمانی ‌گفته بود: «...می‌بایست بدانیم که یکی از بهترین و مؤثرترین راه‌های درمان عبارت است از تقویت نیروهای ذهنی و روانی بیمار، تشویق او برای مبارزه، با آفریدن جوّی خوشآیند پیرامون وی و در ارتباط قراردادن اوست با کسانی که دوست می‌دارد...» (کتاب «قانون در طب»). در سالروز یادمان واپسین حکیم بزرگ ایران، ‌ملاهادی سبزواری (۸ اسفند)، می بایست بر ضرورت بازگشت به همان روحیهٔ و رویکرد «عقلانی-انتقادی» نخست در سنت ایران و تمدن اسلام تآکید ورزید و این بار، عقلانیت انتقادی را با نگاه نوین علمی-تجربی در بازتعریف نسبت میان طبیعت و انسان، و در سطح و ساحت اجتماعی-سیاسی به کار بست.
رویارویی با مخاطرات ملی، همچون همین سرایت ویروس به سرزمین ما و گسترش همه‌گیر آن که زیست و موجودیت مردم ما را تهدید می‌کند، نیازمند عزمی ملی و انسانی برای پیشبرد نبرد و پیروزی زندگی است. هدف نه فرمانروایی بر طبیعت است و نه مقهور او شدن، نزاع بر سر بقای انسان در جوار طبیعت «وحشی»، زیرا ناشناخته، است. نبرد با تهدیدهای طبیعت همان گسترش دانش طبّ است که همچون اخلاق بیشتر پیشبینی و «پیشگیری» را می‌آموزد تا درمان قطعی را. زیرا «اخلاق نیز همچون طبّ، در آن‌چه برای پیشگیری دردها انجام می‌دهد بسیار اطمینان‌بخش‌تر است تا در تلاشی که برای درمان آن‌ها می‌ورزد.» (از نامه دالامبر به ژ.-ژ. روسو)
اخلاق «مسئولیت» فردا، تداوم‌بخش و تکمیل کننده اصل «امید» دیروز است. امید پیشین ما نباید جای خود را به نومیدی بسپرد، بلکه می‌بایست پاسخ‌گوی نسل‌ و عصر آینده باشد که در نبرد زمین و آسمان، زندگی و مرگ، و در برابر رنج و اضطراب زندگان چه کردیم و چگونه زیستیم؟ طبع طبیعت و ذات زندگی همین نبرد شاد و لذت‌بخشی است که نزد درمان‌گران رزمندهٔ میهن‌ بازمی‌یابیم. علامه اقبال زمانی می‌سرود: گر فطرت اضدادخيز لذت پيکار می‌بخشد ..، پیکر هستی اما، ز آثار خودی است..، سازد از خود پیکر اغیار را، تا فزاید لذت پیکار را ... پس دست مریزاد...

#یادداشت
#همبستگی_ملی
#امید
#احسان_شریعتی

@Dr_ehsanshariati
🔷🔸تحویل سال و امید تحول

🖋احسان شریعتی

🔸با تبریک به مسیحیان و جهانیان (جهانی که تقویم مسیحی-لاتینی را به‌رسمیت می‌شناسد و به‌تعبیر دریدا، «جهانی‌لاتینی‌شده»-موندیالاتینیزه- است).

🔹جهان، سال نو مسیحی-جهانی را با دو امید آغاز می‌کند: نخست، مهار پاندمی کرونا با واکسیناسیون سراسری، و دیگر پایان عصر استثنایی و غیرعادی ترامپی.
شیوع جهانگیر بیماری ویروس تاجدار، با بجای گذاردن تاکنونی میلیون‌ها قربانی در جهان شاید این باشد که بشریت در سال نو بیش از پیش بازبینی نسبت خود با طبیعت را در دستور کار قرار دهد و سبکی دیگر از تعامل با زیست‌جهان را ازسرگیرد.

🔸امید دیگر، پایان دوران سلطه‌گری ترامپی بر جهان است؛ هرچند در همین چند هفته‌ی باقی‌مانده نیز خطر برافروختن جنگی دیگر هنوز ممکن است. عصری که مشخصه‌ی آن برآمدن نوع جدیدی از اقتدارگرایی ناسیونال-پوپولیستی توسط افراطی‌ترین جناح راست ملی-مذهبی در امریکا و غرب، ریشخند آرمان‌های مدرنیته و ایدئولوژی غالب لیبرالیسم، از جمله دعوی حاکمیت خرد و آزادی و احترام به حقوق بشر-و-شهروند، بويژه حقوق اقلیت‌ها در داخل و حقوق سایر ملت‌ها در خارج، با پایمال همه‌ی میثاق‌ها و قراردادهای بین‌المللی نمودار شد. شکست انتخاباتی این گرایش باردیگر امید مهار این بیماری سرمایه‌داری متاخر را توسط دموکراسی سیاسی در دل مردم این کشورها زنده کرد.

🔹در ایران ما اما چه خبر از سال نو در جهان؟ هیچ! گویی برای صداوسیمای «ملی» کشور، ما در جهان دیگری می‌زییم. جهانی موازی و منزوی و تافته‌ی جدابافته‌ای سرخوش از رؤیای برپایی مجدد نوعی امپراطوری «نوصفوی»! و برغم یک‌چنین ناهم‌زمانی نامتجانسی با زمان جهانی چگونه میتوان در صورت قرار گرفتن در معرض تعرض و قربانی شدن، انتظار همبستگی منطقه‌ای و بین‌المللی داشت؟

🔸در امر مهار بیماری همه‌گیر و واکسیناسیون هنوز در اول راهیم و همچنان بیمناک از بازگشت امواج و جهش‌های پیاپی ویروس منحوس. و در سپهر سیاسی نیز، از پی انتخابات مقنّنه‌ی سال گذشته‌ که با مشارکت اقلیت بدنه‌ی انتخاباتی به مجلسی تک صداتر و تنها نماینده‌ی بخشی از پایگاه اجتماعی حاکمیت رسیدیم، اینک سخن از انتخاباتی در میان است که وعده‌ی برآمدن نظامیان را می‌دهد و یا روایتی دیگر از همان نوع اصول‌گرایی عوام‌گرای آزموده‌ی پیشین را در صداوسیمای رسمی. از بحران‌های تودرتوی اقتصادی-اجتماعی، سیاسی-دیپلماتیک و بویژه نتایج فرهنگی دهشتناک این بحران‌های مهیب معیشتی خبری، گفتگویی با منتقدان، طرحی برای برون‌رفت اصلاحی و ساختاری، در میان نیست.
نتیجه این‌که، از پشت پرده و از آن‌چه قرار است بر سرمان بیآید، بی‌خبریم..!
در اتوبوس بودم پیرمرد خوش‌ذوقی با ذکر بامزه‌ی مثال‌ها می‌گفت نمیدانم چه خبر است که این گوجه‌فرنگی‌ها را چهار برابر قیمت سابق خریده‌ام، اما در مملکتی که مسئولانش هم می‌گویند که از طریق رسانه‌ها از اخبار مطلع می‌شوند، جای تعجب ندارد!
و اما آنچه در هم‌اینجا و هم‌اکنون مایه‌ی امیدواری مردم ماست، اینست که پیشرفت آگاهی‌ و تجربه‌ی متراکم جامعه‌ی مدنی ایران به درجه‌ای رسیده است که بتواند در سال نو و در جهانی مساعدتر برای ازسرگیری بازسازی میهن، در برابر همه‌ی موانع و مشکلات ساختاری از درون مقاومت کند. هم در برابر پاندمی ویروس تاجدار، برغم همه‌ی جهش‌ها و دگردیسی های پیاپی‌اش، و هم در برابر معادل‌های میهنی‌ ترامپیسم.
واقعی یا واهی بودن این امید به آینده‌ای انسانی‌تر در سال نو، بستگی دارد از سویی به میزانِ خودشناسی (هویت‌یابی و تکیه بر امکانات خود)، و از دیگر سو، قدرت تطبیق خویش با هستی، زیست‌جهان، و همزیستی با جهانیان و بويژه همسایگان در منطقه، در برابر و برغم تمامی قدرت‌های مسلط.

#سال_نو_میلادی
#کرونا
#بحران
#امید
#واکسیناسیون

@Dr_ehsanshariati

📌متن در وبسایت احسان شریعتی

http://ehsanshariati.org/PostView?Action=Post&ID=1071
🔷🔸 در آستانِ سده‌ی نو

🖋احسان شریعتی

🔸‌ پیش‌بینی سرنوشت ایران در قرن آینده در گرو بازنگری مسیری است که در سده‌ی گذشته پیموده‌ایم:
در آغاز سده‌ی پیش، با افول جنبش مشروطه و برآمدنِ تجددگرایی آمرانه طی دو دهه‌ی نخست، مسیری را شروع و طی نیم قرن پیمودیم که سرانجام به واکنش بنیادگرایی سنتی نیم قرن بعد انجامید. در این دو حرکت دو «سرمشق» متناقض در دو جهت خودنمایی می‌کرد:
-شیفتگی نخست نسبت به تجدد غربی که بدون شناخت مبانی فلسفی و محرک‌های تاریخی به‌دنبال تقلید و تشبیه صوری و تحقق ظواهر آن بودیم،
-و در فاز بلند بعدی که با سرخوردگی از خلف‌وعده‌ها یا خیانت‌های قدرت‌های استعماری نسبت به دعاوی خود، به نفی کلیّت غرب و تجدد پرداختیم، باز بدون نقد و واسازی روندها و سویه‌های متباین آن مجموعه.

🔹 هر چند در هر دو حال با نوعی تلفیق ناموفق سنت و تجدد مواجه بودیم: خواه آن‌گاه که تجدد را با آمریت یا سنت دیرین استبداد شرقی آمیختیم و خواه آن‌گاه که سنت خلافت و ولایت را با دموکراسی و جمهوری و پارلمان مُدرن. ناموفق از آنرو که هر نیمه از این ترکیب با پاره‌ی دیگر در تناقض بود و مانع رشد و انکشاف کامل هدف اعلام‌شده می‌گشت.

🔸‌ اگر بخواهیم قرن پانزده ما نیز قرن رنسانس (نوزایی) و رفرماسیون (نوپیرایی) فرهنگِ ملی و دینی ایران و جهان اسلام باشد، می‌بایست به‌جای سرمشق‌های سنت‌گروی و بنیادگرایی‌های باستانی اعم از ملی و مذهبی، و نیز تجددگرایی‌های غیرانتقادی، بی‌ریشه یا شالوده‌شکن، "راه سوم" یا همان چشم‌انداز ازسرگیری و بازسازی هویت در گفتگوی انتقادی با خود و دیگری را در پیش گیریم.
«سنت» یا فرادهش فرهنگی-تمدنی تاریخی ملی و منطقه‌ای، و «کتاب» همچون منبع اصلی همه‌ی آموزه‌های اعتقادی دینی می‌بایست یک‌باردیگر در پرتو آخرین دستاوردهای «علم و زمان»(انقلاب علمی یا گسست معرفت‌شناختی، و جهش های حقوقی-سیاسی و اجتماعی-اقتصادی عصر مدرن و اولترامُدرن) آنچنان بازخوانی و بازسازی شود که کژتابی‌های دوگانه‌ساز سرمشق‌های پیشین در وحدتی عالی‌تر «رفع» گردند و از این پس به‌سمت راه توسعه‌ای دیگر گام برداریم که مردم‌سالاری و جمهوری تحقق‌بخش عدالت و آزادی و حقوق بشر و شهروند، و شیوه‌ی زیست و تولیدی سالم و سعادتمند و متناسب با مقتضیات اقلیمی و عُرف و فرادهش فرهنگی، محصول و منتجه‌ی باورهای دینی و ملی ما، همچون پشتیبانان اخلاقی-معنوی و نه موانع و سد راه این آرمان ها باشند.

🔹 در زمینه‌ی سیاست خارجی نیز، در سده‌ی گذشته اصل «موازنه‌ی منفی» و «نه شرقی، نه غربی»، برغم همرایی ملی و اجماع رسمی بر سر آن، تحقق کامل نیافت. و نیک می‌دانیم که بدیلِ خروج از سلطه و سیطره‌ی سرمایه‌ی غرب تمایل به نظام‌های استبدادی و توتالیتر از نوع روسی و چینی نیست. و هرچند شرق سیاسی سابق آرمان عدالت را کنار گذارده است، به انواعی از سرمایه‌داری دولتی شبه نولیبرال در عرصه‌ی اقتصادی روی آورده اند که تفاوتش با سرمایه‌داری و لیبرالیسم کلاسیک در بی‌اعتنایی به حقوق و آزادی‌های فردی است و عدم رعایت اقلیت‌ها و ..، و سکوت و سازش در برابر ضدانسانی‌ترین نظام‌های سرکوب‌گر و نسل‌کشی همچون نظامیان میانمار و ...

🔸‌ در سده‌ی آینده، «امید»های گذشته به تحقق آرمان‌های آزادی و عدالت، پیشرفت و تعالی، می‌بایست با درس‌گیری از علل و عوامل شکست‌ها و ناکامی‌های نهضت‌ها و جنبش‌های قرن گذشته، تبدیل به اصل و روحیه‌ی «مسئولیت»پذیری گردد. ...

و این‌بار و از این پس و به این "امید"، آغازی دیگر را در سال نو آرزو می‌کنیم ...

***

#قرن_پانرده
#تجدد_آمرانه
#بنیادگرایی_سنتی
#راه_سوم
#رنسانس_رفرماسیون
#موازنه‌_منفی
#امید_مسئولیت
#یادداشت
#احسان_شریعتی

@Dr_ehsanshariati
🔴 «شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هائل»

و تو ای چراغ راه، ای کشتی رهایی، ای خونی که از آن نقطه‌ی صحرا، جاودان می‌طپی، و می‌جوشی، و در بستر زمـان جاری هستی، و بر همه‌ی نسل‌ها می‌گذری، و هر زمین حاصلخیزی را سیراب #خون می‌کنی، و هر ″بذر شایسته″ را، در زیر خاک، می‌شکافی و می‌شکوفایی، و هر نهال تشنه‌ای را به برگ و بار حیات و خرمی می‌نشانی...

🚩 ای آموزگار بزرگ شهادت!
برقی از آن نور را بر این شبستان سیاه و نومید ما بیفکن، قطره‌ای از آن خون را در بستر خشکیده و نیم مرده ما جاری ساز، و تفی از آتش آن صحرای آتش‌خیز را به این زمستان سرد و فسرده‌ی ما ببخش.

ای که "مرگ سرخ" را برگزیدی تا عاشقانت را از "مرگ سیاه" برهانی، تا با قطره خونت، ملتی را حیات بخشی و تاریخی را به طپش آری، و کالبد مرده و فسرده‌ی عصری را گرم کنی، و بدان جوشش و خروش #زندگی و #عشق و #امید دهی!

#ایمان ما ، #ملت ما ، #تاریخ فردای ما ، کالبد زمان ما "به خـون تو محتاج است"

📚 معلم علے‌شریعتے
مجموعه آثار ۸ / نیایش
 
@Shariati_Group