#خیالپرسه #نقد_ادبی
📙رخدادی به نام #رضا_براهنی
✍️#سینا_جهاندیده
🍂 بپذیرند یا نپذیرند، بیتردید دکتر براهنی «پدر نقد ادبی مدرن ایران» است. از او شجاعت، جسارت و شیوهی متفاوت اندیشیدن آموختهام. در حضور او شعر خواندهام اما هرگز در کلاسهای او حضور نداشتهام. با این همه تاثیرش در زندگی من همیشه بوده و خواهد بود. ممکن است با برخی از اندیشههایش موافق نباشم و حتی به شدت نقدش کنم، چرا که حقیقتگویی را نیز از او آموختهام.
🍂 شکل پدیدار شدن دکتر براهنی را در جهان ایرانی یک رخداد میدانم. او هرگز در کلماتش مخفی نشد. در پشت استعارههایش سنگر نگرفت. بارزترین ویژگی او «اعتراف کردن» بود. ویژگی اعتراف کردن، مهمترین ویژگی روشنفکر است که تنها در جلال آل احمد و براهنی پدیدار شد. براهنی هرگز محافظهکار نبود. اگر خودشیفته است این خودشیفتگی نقاب نیست.
🍂 درست است که نقدهای براهنی به قدرت نقدهای منتقدان بزرگ غربی نیست؛ اما یک نکته را نباید فراموش کرد، در مکانی که همه چیز به شکل مسموم کنندهای سیاسی است، نه ادبیات میتواند ادبیات باشد نه نقد. این میراث از انقلاب مشروطه به ما رسیده است. ما متفکرانی چون روسو، دیدرو و ولتر نداشتیم بنابراین این شاعران بودند که به جای آنها حرف میزدند. از این جهت شعر معاصر ایران سرنوشت فاجعهباری پیدا کرد. چون به چیزهایی فکر کرد که کار او نبود. به اعتقاد من ادبیات معاصر ما، هنوز به ادبیات ناب چنانکه حافظ و مولانا در غزلیات خود رسیدند، نرسیده است.
🍂 ادبیات ما بیش از آنکه فضایی برای کشف جهانهای ناپیدا و بنیادین باشد، جهان ستیز و مخالفخوانی است. بارزترین ویژگی«ادبیات مخالفخوان» این است که «دشمن» را بهتر از «خود» میشناسند به همین دلیل هر معنایی که میآفریند برای تحقیر، توصیف و تبیین دشمن است.
🍂 شاملو در شاعری شاید یک نابغه بود اما شعر او آن اندازه که از نشانههای دشمن میگوید از او خبر نمیدهد. او حتی معشوقش را به خاطر دشمن وصف میکرد. به همین دلیل تا زمانی که به دشمن فکر میکنیم به شعر شاملو نیز پناه خواهیم برد.
🍂 براهنی بسیار تلاش کرد که شعر دشمنمدار را خنثی کند اما مگر تخیل تهدید شده میتواند تخیل رها و ژرفانگیز باشد؟ این تخیل تنها برای دیگری نقشه میکشد. تخیل زخمی، نه میتواند خلاقیت براهنی را در شعر باور کند نه از شعر یدالله رویایی لذت میبرد.
➖➖➖
🌾@Naqdagin
📙رخدادی به نام #رضا_براهنی
✍️#سینا_جهاندیده
🍂 بپذیرند یا نپذیرند، بیتردید دکتر براهنی «پدر نقد ادبی مدرن ایران» است. از او شجاعت، جسارت و شیوهی متفاوت اندیشیدن آموختهام. در حضور او شعر خواندهام اما هرگز در کلاسهای او حضور نداشتهام. با این همه تاثیرش در زندگی من همیشه بوده و خواهد بود. ممکن است با برخی از اندیشههایش موافق نباشم و حتی به شدت نقدش کنم، چرا که حقیقتگویی را نیز از او آموختهام.
🍂 شکل پدیدار شدن دکتر براهنی را در جهان ایرانی یک رخداد میدانم. او هرگز در کلماتش مخفی نشد. در پشت استعارههایش سنگر نگرفت. بارزترین ویژگی او «اعتراف کردن» بود. ویژگی اعتراف کردن، مهمترین ویژگی روشنفکر است که تنها در جلال آل احمد و براهنی پدیدار شد. براهنی هرگز محافظهکار نبود. اگر خودشیفته است این خودشیفتگی نقاب نیست.
🍂 درست است که نقدهای براهنی به قدرت نقدهای منتقدان بزرگ غربی نیست؛ اما یک نکته را نباید فراموش کرد، در مکانی که همه چیز به شکل مسموم کنندهای سیاسی است، نه ادبیات میتواند ادبیات باشد نه نقد. این میراث از انقلاب مشروطه به ما رسیده است. ما متفکرانی چون روسو، دیدرو و ولتر نداشتیم بنابراین این شاعران بودند که به جای آنها حرف میزدند. از این جهت شعر معاصر ایران سرنوشت فاجعهباری پیدا کرد. چون به چیزهایی فکر کرد که کار او نبود. به اعتقاد من ادبیات معاصر ما، هنوز به ادبیات ناب چنانکه حافظ و مولانا در غزلیات خود رسیدند، نرسیده است.
🍂 ادبیات ما بیش از آنکه فضایی برای کشف جهانهای ناپیدا و بنیادین باشد، جهان ستیز و مخالفخوانی است. بارزترین ویژگی«ادبیات مخالفخوان» این است که «دشمن» را بهتر از «خود» میشناسند به همین دلیل هر معنایی که میآفریند برای تحقیر، توصیف و تبیین دشمن است.
🍂 شاملو در شاعری شاید یک نابغه بود اما شعر او آن اندازه که از نشانههای دشمن میگوید از او خبر نمیدهد. او حتی معشوقش را به خاطر دشمن وصف میکرد. به همین دلیل تا زمانی که به دشمن فکر میکنیم به شعر شاملو نیز پناه خواهیم برد.
🍂 براهنی بسیار تلاش کرد که شعر دشمنمدار را خنثی کند اما مگر تخیل تهدید شده میتواند تخیل رها و ژرفانگیز باشد؟ این تخیل تنها برای دیگری نقشه میکشد. تخیل زخمی، نه میتواند خلاقیت براهنی را در شعر باور کند نه از شعر یدالله رویایی لذت میبرد.
➖➖➖
🌾@Naqdagin
Telegram
نقدآگین
دربارهی رضا براهنی.pdf
658.5 KB
#نقد_ادبی
📙موعد ارزیابی
— کارنامهٔ ادبی #رضا_براهنی (منتشره در مجلهٔ قلمیاران)
✍️ دکتر #شروین_وکیلی
✅ چهار رده از آفریدههای ادبی براهنی
— در میان زمینههای گوناگونی که رضا براهنی دعوی استادی و چیرهدستی در آن را داشت، داستاننویسی تنها زمینهایست که به راستی استعدادی در آن داشت و ردپایی ماندگار از خود به جا گذاشتهاست.
✅ چهار معیار سیستمی برای ارزیابی و داوری
تعداد صفحات: ۲۲
✂️برشی از مقاله (اینجا)
@sherwin_vakili
➖➖➖
🌾@Naqdagin
📙موعد ارزیابی
— کارنامهٔ ادبی #رضا_براهنی (منتشره در مجلهٔ قلمیاران)
✍️ دکتر #شروین_وکیلی
✅ چهار رده از آفریدههای ادبی براهنی
— در میان زمینههای گوناگونی که رضا براهنی دعوی استادی و چیرهدستی در آن را داشت، داستاننویسی تنها زمینهایست که به راستی استعدادی در آن داشت و ردپایی ماندگار از خود به جا گذاشتهاست.
✅ چهار معیار سیستمی برای ارزیابی و داوری
تعداد صفحات: ۲۲
✂️برشی از مقاله (اینجا)
@sherwin_vakili
➖➖➖
🌾@Naqdagin
#نقد_ادبی #نقد_قرآن #نقد_روشنفکران
📘نقد ادبی و راز برج بابل
✍️#سینا_جهاندیده (+)
🍂 علی شریعتی با زبانی تند و انتقادی میگفت، ایرانیان قرآن را نمیخوانند و قرآن، تنها در عروسیها و عزاداریها به عنوان نشانهای مقدس و تزیینی حضور دارد.
🍂 اما شاید زود بود تا عقل معطوف به روشنگری شریعتی، این را بفهمد که اگر از نشانهٔ مقدس اسطورهزدایی کنند، امر سکولار چون هیولایی سر-در-میآورد و همه چیز را نامقدس اعلام میکند.
🍂 این راز همان راز «برج بابل» است. وقتی از امر رازناک اسطورهزدایی میکنند، انسجام مقدس، «قطعهقطعه، محو و پراکنده» میشود؛ چرا که امر مقدس، انسجام و وحدت را در امر فرا-عقلانی میجوید [یا دقیقتر بگوییم نتیجهٔ عدم حضور عقلانیت، جولان حسهای باصطلاح مقدس در ساحت روانشناختی میگردد].
🍂 عبدالقاهر جرجانی ( ۴۷۱ - ۴۰۰) برای اثبات اعجاز قرآن «نظریهٔ نظم» را در قرن پنجم مطرح کرد. ۸۰۰ سال طول کشید تا نظریهٔ نظم جرجانی با نظریه فرمالیستها و ساختارگرایان غرب ترکیب شود.
🍂 اگر در قرن پنجم نظریهٔ نظم جرجانی برای «اثبات اعجاز قرآن» بود، در قرن بیستم این نظریه در خدمت «متون ادبی» قرار گرفت. در این چرخش و واژگونگی، ما با «مرکز-زدایی متن و زبان مقدس» مواجهیم؛ بنابراین طبیعیست سنتگرایان عرب «حکم ارتداد» نصر حامد ابوزید را امضا کنند و هر چقدر ابوزید بگوید، من مسلمانم، افاقه نکند و به ناچار، به جهان غرب بگریزد.
🍂 چرا که گفتمان نقد ادبی هیچ متنی را مقدس نمیداند. این گفتمان علی رغم ریشههای الهیاتی خود، با اسطورهزدایی از کتابهای مقدس در جهان مدرن، ظاهر شدهاست.
🍂 پیروزی گفتمان نقد ادبی در جهان معاصر، نه تنها «هرمنوتیک متون مقدس» را تبدیل «هرمنوتیک ادبی» کرد، بلکه بهشکل پنهانی اعلام کرد که «تنها متونی مقدساند که بر اساس زیباییشناسی خلق شوند».
🍂 با همین فرض است که شاعران و نویسندگان بزرگ قرنهای گذشته تا حد اسطوره بزرگ می شوند. در واقع بزرگی آثار نیچه و داستایفسکی به این امر نیز بر میگردد.
🍂 بنابراین عجیب نیست که در دههٔ هفتاد شمسی، همانطور که کتاب «قبض و بسط تئوری شریعت» دکتر سروش منتشر میشود، دیوان حافظ به مثابه «رمز کل» یا «حافظهٔ ملت ایران» مطرح شود.
🍂 دکتر شفعی کدکنی در همین دهه، در کتاب «موسیقی شعر»، نظریهٔ نظم جرجانی را نه برای درک متون مقدس، بلکه برای فهم متون ادبی مطرح میکند؛ بنابراین اگر در تعریف عرفان، آن را «درک زیباییشناختی یا جمالشناختی از دین» دانسته، چیزی عجیبی نیست؛ زیرا گفتمان نقد ادبی به مثابه یک گفتمان سکولار، تنها متون ادبی و امر زبانی و فرمال را در مرکز قرار میدهد.
🍂 بندیکت آندرسن در کتاب «جماعتهای تصوری» معتقد است که این گفتمان ملیگرایی بود که از زبانهای مقدس اسطورهزدایی کرد؛ بنابراین نقد ادبی را میتوان، گفتمانی دانست که ارتباط وثیقی با ملیگرایی دارد.
🍂 هر چقدر نقد ادبی ایران رشد کرده، زبان عربی به مثابه زبان بیگانه به حاشیه رفتهاست تا جایی که وزارت آموزش و پرورش ایران، ناچار شدهاست عنوان کتاب زبان عربی دورهٔ متوسطه را از «زبان عربی» به «زبان عربی، زبان قرآن» تغییر دهد؛ زیرا نمیتوانست دانشآموزان ایرانی را که در فضای ملیگرایی نفس کشیدهاند، قانع کند که چرا باید زبان عربی در مدارس ایران تدریس شود، مگر با ارجاع به دین.
🍂 نقد ادبی نه تنها در بسیاری از رشتهها از جمله «روانشناسی، اسطورهشناسی فلسفه و جامعهشناسی» نفوذ کردهاست، بلکه فضای پارادوکسیکالی آفریدهاست تا هر فردی، متنهای مقدس را به مثابه متنهای زیباییشناختی بفهمد.
🍂 از اینرو، تعداد بسیاری از مفسران متون مقدس، به دلیل گرایش به نقد سکولار معطوف به نقد ادبی، بهعنوان «مرتد» از وطن خود رانده شدهاند!
🗄 مرتبط:
📺 اعجاز ادبی قرآن کجاست؟ (یکم | دوم -تحدی شکستخوردهٔ قرآن از اشعار عربی و نهجالبلاغه-)
📺 كمال حيدری از اشتباهات صرف و نحوی قرآن میگوید
📺 «عیسی» و «انجیل» و افشای هویت مؤلفان قرآن
📺 معجزهٔ قرآن؟! آرای کریستف لوکزنبرگ به زبان ساده
📺 ذوالقرنینِ قرآن، کپی نعل به نعل «رمانس اسکندر»
📺 محمد هرگز قرآن را برای مسلمانان تفسیر نکرد!
📻 قرآن در ترازو: عصر| ماعون| کوثر
📻 پدیدارشناسی قرآن؛ معنویت یا ارادهٔ قدرت؟
📕عربی مبین و وحی الله علیم؟! «یوخنان»، «یوحنا»، یا «یحیی»؟
➖➖➖
🌾 نقدآگین
📘نقد ادبی و راز برج بابل
✍️#سینا_جهاندیده (+)
🍂 علی شریعتی با زبانی تند و انتقادی میگفت، ایرانیان قرآن را نمیخوانند و قرآن، تنها در عروسیها و عزاداریها به عنوان نشانهای مقدس و تزیینی حضور دارد.
🍂 اما شاید زود بود تا عقل معطوف به روشنگری شریعتی، این را بفهمد که اگر از نشانهٔ مقدس اسطورهزدایی کنند، امر سکولار چون هیولایی سر-در-میآورد و همه چیز را نامقدس اعلام میکند.
🍂 این راز همان راز «برج بابل» است. وقتی از امر رازناک اسطورهزدایی میکنند، انسجام مقدس، «قطعهقطعه، محو و پراکنده» میشود؛ چرا که امر مقدس، انسجام و وحدت را در امر فرا-عقلانی میجوید [یا دقیقتر بگوییم نتیجهٔ عدم حضور عقلانیت، جولان حسهای باصطلاح مقدس در ساحت روانشناختی میگردد].
🍂 عبدالقاهر جرجانی ( ۴۷۱ - ۴۰۰) برای اثبات اعجاز قرآن «نظریهٔ نظم» را در قرن پنجم مطرح کرد. ۸۰۰ سال طول کشید تا نظریهٔ نظم جرجانی با نظریه فرمالیستها و ساختارگرایان غرب ترکیب شود.
🍂 اگر در قرن پنجم نظریهٔ نظم جرجانی برای «اثبات اعجاز قرآن» بود، در قرن بیستم این نظریه در خدمت «متون ادبی» قرار گرفت. در این چرخش و واژگونگی، ما با «مرکز-زدایی متن و زبان مقدس» مواجهیم؛ بنابراین طبیعیست سنتگرایان عرب «حکم ارتداد» نصر حامد ابوزید را امضا کنند و هر چقدر ابوزید بگوید، من مسلمانم، افاقه نکند و به ناچار، به جهان غرب بگریزد.
🍂 چرا که گفتمان نقد ادبی هیچ متنی را مقدس نمیداند. این گفتمان علی رغم ریشههای الهیاتی خود، با اسطورهزدایی از کتابهای مقدس در جهان مدرن، ظاهر شدهاست.
🍂 پیروزی گفتمان نقد ادبی در جهان معاصر، نه تنها «هرمنوتیک متون مقدس» را تبدیل «هرمنوتیک ادبی» کرد، بلکه بهشکل پنهانی اعلام کرد که «تنها متونی مقدساند که بر اساس زیباییشناسی خلق شوند».
🍂 با همین فرض است که شاعران و نویسندگان بزرگ قرنهای گذشته تا حد اسطوره بزرگ می شوند. در واقع بزرگی آثار نیچه و داستایفسکی به این امر نیز بر میگردد.
🍂 بنابراین عجیب نیست که در دههٔ هفتاد شمسی، همانطور که کتاب «قبض و بسط تئوری شریعت» دکتر سروش منتشر میشود، دیوان حافظ به مثابه «رمز کل» یا «حافظهٔ ملت ایران» مطرح شود.
🍂 دکتر شفعی کدکنی در همین دهه، در کتاب «موسیقی شعر»، نظریهٔ نظم جرجانی را نه برای درک متون مقدس، بلکه برای فهم متون ادبی مطرح میکند؛ بنابراین اگر در تعریف عرفان، آن را «درک زیباییشناختی یا جمالشناختی از دین» دانسته، چیزی عجیبی نیست؛ زیرا گفتمان نقد ادبی به مثابه یک گفتمان سکولار، تنها متون ادبی و امر زبانی و فرمال را در مرکز قرار میدهد.
🍂 بندیکت آندرسن در کتاب «جماعتهای تصوری» معتقد است که این گفتمان ملیگرایی بود که از زبانهای مقدس اسطورهزدایی کرد؛ بنابراین نقد ادبی را میتوان، گفتمانی دانست که ارتباط وثیقی با ملیگرایی دارد.
🍂 هر چقدر نقد ادبی ایران رشد کرده، زبان عربی به مثابه زبان بیگانه به حاشیه رفتهاست تا جایی که وزارت آموزش و پرورش ایران، ناچار شدهاست عنوان کتاب زبان عربی دورهٔ متوسطه را از «زبان عربی» به «زبان عربی، زبان قرآن» تغییر دهد؛ زیرا نمیتوانست دانشآموزان ایرانی را که در فضای ملیگرایی نفس کشیدهاند، قانع کند که چرا باید زبان عربی در مدارس ایران تدریس شود، مگر با ارجاع به دین.
🍂 نقد ادبی نه تنها در بسیاری از رشتهها از جمله «روانشناسی، اسطورهشناسی فلسفه و جامعهشناسی» نفوذ کردهاست، بلکه فضای پارادوکسیکالی آفریدهاست تا هر فردی، متنهای مقدس را به مثابه متنهای زیباییشناختی بفهمد.
🍂 از اینرو، تعداد بسیاری از مفسران متون مقدس، به دلیل گرایش به نقد سکولار معطوف به نقد ادبی، بهعنوان «مرتد» از وطن خود رانده شدهاند!
🗄 مرتبط:
📺 اعجاز ادبی قرآن کجاست؟ (یکم | دوم -تحدی شکستخوردهٔ قرآن از اشعار عربی و نهجالبلاغه-)
📺 كمال حيدری از اشتباهات صرف و نحوی قرآن میگوید
📺 «عیسی» و «انجیل» و افشای هویت مؤلفان قرآن
📺 معجزهٔ قرآن؟! آرای کریستف لوکزنبرگ به زبان ساده
📺 ذوالقرنینِ قرآن، کپی نعل به نعل «رمانس اسکندر»
📺 محمد هرگز قرآن را برای مسلمانان تفسیر نکرد!
📻 قرآن در ترازو: عصر| ماعون| کوثر
📻 پدیدارشناسی قرآن؛ معنویت یا ارادهٔ قدرت؟
📕عربی مبین و وحی الله علیم؟! «یوخنان»، «یوحنا»، یا «یحیی»؟
➖➖➖
🌾 نقدآگین
#خیالپرسه #نقد_ادبی
📙 کارنامهٔ سایه (در شعر، سیاست و اخلاق)
📻 قسمت اول| دکتر امیرحسین ماحوزی و مهندس محمدرضا حائری (نقد ادبی)
📻 قسمت دوم| دکتر #شروین_وکیلی (جامعهشناسی ادبی، اخلاق و سیاست)
🗄 پست مرتبط:
📙رخدادی به نام #رضا_براهنی
📙موعد ارزیابی - کارنامهٔ ادبی #رضا_براهنی (منتشره در مجلهٔ قلمیاران)
📺 شاعر کشته میشود (پیرامون محمد مختاری)
➖➖➖
🌾@Naqdagin
📙 کارنامهٔ سایه (در شعر، سیاست و اخلاق)
📻 قسمت اول| دکتر امیرحسین ماحوزی و مهندس محمدرضا حائری (نقد ادبی)
📻 قسمت دوم| دکتر #شروین_وکیلی (جامعهشناسی ادبی، اخلاق و سیاست)
🗄 پست مرتبط:
📙رخدادی به نام #رضا_براهنی
📙موعد ارزیابی - کارنامهٔ ادبی #رضا_براهنی (منتشره در مجلهٔ قلمیاران)
📺 شاعر کشته میشود (پیرامون محمد مختاری)
➖➖➖
🌾@Naqdagin
کارنامهی سایه ۱
@Naqdagin
#خیالپرسه #نقد_ادبی
🎧کارنامهٔ سایه (در شعر، سیاست و اخلاق)
— قسمت یکم: نقد ادبی
🎙 دکتر امیرحسین ماحوزی و مهندس محمدرضا حائری
🗄 پستهای مرتبط
➖➖➖
🌾@Naqdagin
🎧کارنامهٔ سایه (در شعر، سیاست و اخلاق)
— قسمت یکم: نقد ادبی
🎙 دکتر امیرحسین ماحوزی و مهندس محمدرضا حائری
🗄 پستهای مرتبط
➖➖➖
🌾@Naqdagin
کارنامهی سایه ۲
@Naqdagin
#خیالپرسه #نقد_ادبی
🎧کارنامهٔ سایه (در شعر، سیاست و اخلاق)
— قسمت دوم: جامعهشناسی ادبی، اخلاق و سیاست
🎙 دکتر #شروین_وکیلی
🗄 پستهای مرتبط
➖➖➖
🌾@Naqdagin
🎧کارنامهٔ سایه (در شعر، سیاست و اخلاق)
— قسمت دوم: جامعهشناسی ادبی، اخلاق و سیاست
🎙 دکتر #شروین_وکیلی
🗄 پستهای مرتبط
➖➖➖
🌾@Naqdagin
#فهرست هشتگهای نقدآگین
✍️هر یک از این هشتگها، یک صفحه از صفحات ویژه نقدآگین هستند که علاقهمندان به هر دسته موضوعی، بسادگی میتوانند با دنبال کردن آن هشتگ، راحتتر به محتوای مطلوب خود دسترسی پیدا کنند👇
۱- #نقد_اسلام، با مطالبی از #حجتالله_نیکویی، #علیرضاموثق، #محمد_رضوانی #ایمان_سلیمانی، #اسکپتیک و...
۲. #نقد_قرآن، با مطالبی از #حجتالله_نیکویی، #علیرضاموثق، #ایمان_سلیمانی و...
۳. #بازاندیشی: نگاه تجدیدنظرطلبانه در دین یا تاریخنگاری سنتی، با مطالبی از #زهیر_میرکریمی، #مدی، #محسن_بنائی، #آرمین_لنگرودی، #امین_قضایی، #احمد_قبانچی، #دن_گیبسون، #امیرحسین_ترکاشوند، #محمدعلی_امیرمعزی
۴. #روشنفکری_دینی: طرح مباحث نواندیشان مسلمان یا بهاصطلاح روشنفکران دینی برای فهم بهتر قرائتهای مدرن از اسلام و نقد و بررسی عقلانیتر اسلام، با مطالبی از #عبدالکریم_سروش، #سروش_دباغ، #آرش_نراقی و...
۵. #نقد_روشنفکران: نقد روشنفکران و نواندیشان (اعم از مسلمان و دیندار یا غیر آن)، با مطالبی از #علیرضاموثق و #حجتالله_نیکویی و..
۶- #نقد_ادیان، با مطالبی از #محمد_رضوانی، #مدی، #ریچارد_داوکینز و..
۷- #اسطورهشناسی: نگاهی همدلانه با اسطورهها جهت فهم بهتر انسان، تاریخ و جامعه ایرانی، با مطالبی از #مدی، #راتین_مهراسپند و #شروین_وکیلی و...
۸. #ایران
۹. #حکومت_اسلامی، با مطالبی از #رضا_زمان، #علیرضاموثق، #محمد_رضوانی و...
۱۰. #استمرارطالبان: پیرامون ابزارهای فریب و سرکوب نرم حکومت داعشی
۱۱. #روشیعه: پیرامون سلطهگری و نفوذ روسیه (و چین و دیگر قدرتها) در منطقهٔ میانرودان، خصوصن روی (حکومت) شیعه
۱۲. #نقد_شیعه، با مطالبی از #کمال_حیدری، #محمد_رضوانی و...
۱۳. #آخوندیسم
۱۴. #زنان: بررسی مسائل حوزه زنان، با تأکید بیشتر بر جامعه ایران و مشکلاتی که اسلام و حکومت اسلامی برای آنها افزوده، با مطالبی از: #علیرضاموثق و...
۱۵. #نقد_فرهنگ
۱۶. #اپوزیشنقد: نقد و بررسی بهاصطلاح اپوزیسون و عوامل درجا زدن یا انحطاط آن و گاردهای خطای کوچک و بزرگش
۱۷. #نقد_چپ با تأکید بیشتر بر #چپ_ایرانی
۱۸. #نقد_رسانه
۱۹. #مغلطجات: آموزش مغالطههای رایچ و یا طرح مثالهایی از مغالطات
۲۰. #تفکر_انتقادی
۲۱. #فلسفیدن: مباحث مربوط به اندیشه و فلسفه
۲۲. #چیستا: مباحث علمی، اعم از آنکه به دین و فلسفه مرتبط باشد یا نباشد.
۲۳. #درسگفتار، با مطالبی از #امین_بزرگیان، #علینجات_غلامی، #حجتالله_نیکویی، #محمد_رضوانی و...
۲۴. #خیالپرسه: ادبیات، اعم از ادبیات داستانی یا مباحث نظری پیرامون نویسندگان/شاعران
#صادق_هدایت #فردوسی #شاهنامه #حافظ #خیام و...
۲۵. #شعرانه
۲۶. #نقد_ادبی: نقد ادبی آثار، اعم از کتب بهاصطلاح مقدس (چون قرآن) و آثار ادبی معاصر یا کلاسیک ایران/جهان
۲۷. #تئاتر
۲۸. #پرفورمنسآرت
۲۹. #بزمگه: رقص و شادیهای تنانه
۳۰. #بوقت_آواز
۳۱. #نوا
۳۲. #نگار_نو: تکثیر تصاویر زیبا، جالب یا تابوشکنانه
۳۳. #گزیدهفیلم
۳۴. #نقد_فیلم
۳۵. #گزیدهسخن
۳۶. #پادکستکش: جستجویی برای شکار از دنیای پادکستها و بازنشر و معرفی آنها
۳۷. #پادکست_نقدآگین: پادکست اختصاصی نقدآگین که متون ارزشمند و برگزیده انتقادی را با کمک همیاران گویندهای از میان مخاطبان، بازخوانی میکنیم.
۳۸. #مصاحبه و #گفتگو
۳۹. #مستند
۴۰. #کتاب: کتابخانه نقدآگین
۴۱. #نقد_کتاب: نقد یا معرفی یک کتاب ارزشمند
۴۲. اشارات و تنبیهات (هشتگ نیست و میتوان با سرچ در کانال یافتش و دنبال کرد): یادداشتهایی مختصر پیرامون موضوعات مختلف
۴۳. #نقدخند: لبخندی برای رهایی موقت
۴۴. #تجربه_زیسته
۴۵. #زیستروان: بررسی مباحث مربوط به روان و زندگی، با مطالبی از #محمدرضا_ابراهیمی و...
۴۶. #خورنقد: بررسی عادات غذایی از منظر علمی و اخلاقی، با مطالبی از #مایکل_گرگر و...
۴۷. #حیواندوستی: کوششی برای تجدیدنظر در رابطهٔ وحشیانه و غیرصمیمی ما با دیگر فرزندان مام زمین
۴۸. #آینه_تاریخ: بررسی حوادث مهم تاریخی
۴۹. #در_چنین_روزی: گزارشی فشرده از برخی حوادث تاریخ ایران و جهان در هر روز تقویم
۵۰. #ویدیو_تحلیل: نقد و بررسی جزئیتر برخی کلیپها
۵۱. #گزارش
۵۲. #ترجمه
۵۳. #فهرست: گردآوری مطالب در موضوعی خاص
🗄فهرست پادکست نقدآگین
🗄فهرست پروندههای روی میز
۵۴. #خبر_نقدآگین: اطلاعرسانی از امور مهم چنل
۵۵. #اختصاصی_نقدآگین: کتابها، ترجمهها و مصاحبههای اختصاصی کانال، با مطالبی از #فریدون_فرخ، #بابک_ایرانی، #عبدالله، #بابک و...
📓مرگ مسمای اسلام و بقای نامش؛ پیرامون امتناع اسلام در جهان جدید (مناظرات علیرضا موثق)
🎙مصاحبه با دکتر محسن بنائی (جلسه ۱: قسمت ۱ | قسمت ۲؛ جلسه ۲: قسمت ۱| قسمت ۲)
۵۶. #خلاصهکلیپ (طرح آتی نقدآگین): ارائه خلاصهای از کلیپهای ارزنده جهان تا آخرین محتوای روز انتقادی را بشکل اجمالی درمیان گذاریم.
✍️هر یک از این هشتگها، یک صفحه از صفحات ویژه نقدآگین هستند که علاقهمندان به هر دسته موضوعی، بسادگی میتوانند با دنبال کردن آن هشتگ، راحتتر به محتوای مطلوب خود دسترسی پیدا کنند👇
۱- #نقد_اسلام، با مطالبی از #حجتالله_نیکویی، #علیرضاموثق، #محمد_رضوانی #ایمان_سلیمانی، #اسکپتیک و...
۲. #نقد_قرآن، با مطالبی از #حجتالله_نیکویی، #علیرضاموثق، #ایمان_سلیمانی و...
۳. #بازاندیشی: نگاه تجدیدنظرطلبانه در دین یا تاریخنگاری سنتی، با مطالبی از #زهیر_میرکریمی، #مدی، #محسن_بنائی، #آرمین_لنگرودی، #امین_قضایی، #احمد_قبانچی، #دن_گیبسون، #امیرحسین_ترکاشوند، #محمدعلی_امیرمعزی
۴. #روشنفکری_دینی: طرح مباحث نواندیشان مسلمان یا بهاصطلاح روشنفکران دینی برای فهم بهتر قرائتهای مدرن از اسلام و نقد و بررسی عقلانیتر اسلام، با مطالبی از #عبدالکریم_سروش، #سروش_دباغ، #آرش_نراقی و...
۵. #نقد_روشنفکران: نقد روشنفکران و نواندیشان (اعم از مسلمان و دیندار یا غیر آن)، با مطالبی از #علیرضاموثق و #حجتالله_نیکویی و..
۶- #نقد_ادیان، با مطالبی از #محمد_رضوانی، #مدی، #ریچارد_داوکینز و..
۷- #اسطورهشناسی: نگاهی همدلانه با اسطورهها جهت فهم بهتر انسان، تاریخ و جامعه ایرانی، با مطالبی از #مدی، #راتین_مهراسپند و #شروین_وکیلی و...
۸. #ایران
۹. #حکومت_اسلامی، با مطالبی از #رضا_زمان، #علیرضاموثق، #محمد_رضوانی و...
۱۰. #استمرارطالبان: پیرامون ابزارهای فریب و سرکوب نرم حکومت داعشی
۱۱. #روشیعه: پیرامون سلطهگری و نفوذ روسیه (و چین و دیگر قدرتها) در منطقهٔ میانرودان، خصوصن روی (حکومت) شیعه
۱۲. #نقد_شیعه، با مطالبی از #کمال_حیدری، #محمد_رضوانی و...
۱۳. #آخوندیسم
۱۴. #زنان: بررسی مسائل حوزه زنان، با تأکید بیشتر بر جامعه ایران و مشکلاتی که اسلام و حکومت اسلامی برای آنها افزوده، با مطالبی از: #علیرضاموثق و...
۱۵. #نقد_فرهنگ
۱۶. #اپوزیشنقد: نقد و بررسی بهاصطلاح اپوزیسون و عوامل درجا زدن یا انحطاط آن و گاردهای خطای کوچک و بزرگش
۱۷. #نقد_چپ با تأکید بیشتر بر #چپ_ایرانی
۱۸. #نقد_رسانه
۱۹. #مغلطجات: آموزش مغالطههای رایچ و یا طرح مثالهایی از مغالطات
۲۰. #تفکر_انتقادی
۲۱. #فلسفیدن: مباحث مربوط به اندیشه و فلسفه
۲۲. #چیستا: مباحث علمی، اعم از آنکه به دین و فلسفه مرتبط باشد یا نباشد.
۲۳. #درسگفتار، با مطالبی از #امین_بزرگیان، #علینجات_غلامی، #حجتالله_نیکویی، #محمد_رضوانی و...
۲۴. #خیالپرسه: ادبیات، اعم از ادبیات داستانی یا مباحث نظری پیرامون نویسندگان/شاعران
#صادق_هدایت #فردوسی #شاهنامه #حافظ #خیام و...
۲۵. #شعرانه
۲۶. #نقد_ادبی: نقد ادبی آثار، اعم از کتب بهاصطلاح مقدس (چون قرآن) و آثار ادبی معاصر یا کلاسیک ایران/جهان
۲۷. #تئاتر
۲۸. #پرفورمنسآرت
۲۹. #بزمگه: رقص و شادیهای تنانه
۳۰. #بوقت_آواز
۳۱. #نوا
۳۲. #نگار_نو: تکثیر تصاویر زیبا، جالب یا تابوشکنانه
۳۳. #گزیدهفیلم
۳۴. #نقد_فیلم
۳۵. #گزیدهسخن
۳۶. #پادکستکش: جستجویی برای شکار از دنیای پادکستها و بازنشر و معرفی آنها
۳۷. #پادکست_نقدآگین: پادکست اختصاصی نقدآگین که متون ارزشمند و برگزیده انتقادی را با کمک همیاران گویندهای از میان مخاطبان، بازخوانی میکنیم.
۳۸. #مصاحبه و #گفتگو
۳۹. #مستند
۴۰. #کتاب: کتابخانه نقدآگین
۴۱. #نقد_کتاب: نقد یا معرفی یک کتاب ارزشمند
۴۲. اشارات و تنبیهات (هشتگ نیست و میتوان با سرچ در کانال یافتش و دنبال کرد): یادداشتهایی مختصر پیرامون موضوعات مختلف
۴۳. #نقدخند: لبخندی برای رهایی موقت
۴۴. #تجربه_زیسته
۴۵. #زیستروان: بررسی مباحث مربوط به روان و زندگی، با مطالبی از #محمدرضا_ابراهیمی و...
۴۶. #خورنقد: بررسی عادات غذایی از منظر علمی و اخلاقی، با مطالبی از #مایکل_گرگر و...
۴۷. #حیواندوستی: کوششی برای تجدیدنظر در رابطهٔ وحشیانه و غیرصمیمی ما با دیگر فرزندان مام زمین
۴۸. #آینه_تاریخ: بررسی حوادث مهم تاریخی
۴۹. #در_چنین_روزی: گزارشی فشرده از برخی حوادث تاریخ ایران و جهان در هر روز تقویم
۵۰. #ویدیو_تحلیل: نقد و بررسی جزئیتر برخی کلیپها
۵۱. #گزارش
۵۲. #ترجمه
۵۳. #فهرست: گردآوری مطالب در موضوعی خاص
🗄فهرست پادکست نقدآگین
🗄فهرست پروندههای روی میز
۵۴. #خبر_نقدآگین: اطلاعرسانی از امور مهم چنل
۵۵. #اختصاصی_نقدآگین: کتابها، ترجمهها و مصاحبههای اختصاصی کانال، با مطالبی از #فریدون_فرخ، #بابک_ایرانی، #عبدالله، #بابک و...
📓مرگ مسمای اسلام و بقای نامش؛ پیرامون امتناع اسلام در جهان جدید (مناظرات علیرضا موثق)
🎙مصاحبه با دکتر محسن بنائی (جلسه ۱: قسمت ۱ | قسمت ۲؛ جلسه ۲: قسمت ۱| قسمت ۲)
۵۶. #خلاصهکلیپ (طرح آتی نقدآگین): ارائه خلاصهای از کلیپهای ارزنده جهان تا آخرین محتوای روز انتقادی را بشکل اجمالی درمیان گذاریم.
Telegram
نقدآگین
#فهرست #پادکست_نقدآگین
📻 در آخرین روز سال، سپاسگزاریم از تمامی گویندگان بزرگواری که متون برگزیدهٔ کانال نقدآگین را با همت و هنرشان بدل به پادکستهای ارزشمندی کردند تا مخاطبان از این مجرا نیز بتوانند مواجههٔ تفکر «استدلالی-انتقادی» با وجوه مختلف پدیدارهای…
📻 در آخرین روز سال، سپاسگزاریم از تمامی گویندگان بزرگواری که متون برگزیدهٔ کانال نقدآگین را با همت و هنرشان بدل به پادکستهای ارزشمندی کردند تا مخاطبان از این مجرا نیز بتوانند مواجههٔ تفکر «استدلالی-انتقادی» با وجوه مختلف پدیدارهای…
📘شعر احمدرضا احمدی و وسوسهی یک جادوی ناتمام
✍️#سینا_جهاندیده
🍂 همه #احمدرضا_احمدی را دوست دارند؛ زیرا در شعر او چیزی پنهان است که گفته نشدهاست. این راز را تنها احمدرضا احمدی کشف کردهاست؛ این که در گفتن راز «پرگویی» کنی، اما هرگز آن راز را «افشا» نکنی. به همین دلیل، در شعرهایش معصومیتی پنهان است که سبب میشود تا مخاطبانی بیمخاطب داشته باشد؛ یعنی مخاطبانی که با نخواندن شعر احمدی از شاعریاش دفاع میکنند.
🍂 اولین بار #رضا_براهنی بود که این حس گنگ را در نقد کوبنده و هوشمندانهاش بر شعر احمدرضا احمد با عنوان «مناجات بک جنین» آشکار کرد. نقد براهنی یا یک تصویر استعارهی پیچیده شروع میشود:
«نمیدانم این جنینهای توی الکل را دیدهاید یانه؟ توی شیشهی بزرگ، داخل الکلی که بر آن سکوت مطلق حکم میراند، این جنینها گاهی شبیه مجسمههای چاق بودا هستند و پیشانیهای بلند مخلوط شده با سر دارند، باصورتهای پف کردهی ارغوانی که الکل هالهای از لبخند ژوکوند بر آنها نشانده است. ... جنینها طوری در پشت ویترین قرار گرفتهاند که اگر به آنها دست بزنی، مثل عروسکی که داخل شکمش ساعتی کار گذاشته باشند، ناگهان به صدا در خواهند آمد و سرود ناقصی را زمزمه خواهند کرد: تیک تاک، تیک تاک، انتظار، سکوت، پرسه؛ تیک تاک، تیک تاک، انتظار، هیاهو، خستگی؛ تیک تاک، تیک تاک، درخت، پرنده آسمان؛ تیک تاک، تیک تاک..... و بعد، صدا به سکوت میگراید و تو در بهت فرو میروی که یعنی چه؟ ولی کنجکاوی تو، مجبورت میکند که دوباره به جنین دست بزنی و دوباره ساعت داخل شکم شروع به کار میکند و میفهمی که پس از هر تیک تاک، می کوشد با جملهای یا کلمهای با تو رابطه بر قرار کند» (طلا در مس، جلد دوم، صص ۱۲۵۵-۱۲۵۷).
🍂 براهنی با این استعارهها، پیشگویانه، رازی را دربارهی شعر احمدرضا احمدی برملا کرده بود. او از کنجکاوی و وسوسهی مخاطب در مقابل شعر احمدی زمانی پرده برداشت که هنوز دهها مجموعه شعر احمدرضا احمد چاپ نشده بود و هنوز هم این کنجکاوی وسواسی مخاطبان شعر احمدی فروکش نکردهاست. آیا شعر احمدی از رازی خبر دارد که مخاطب نمیداند؟ براهنی به این نکته نیز به استعاره اشاره کرده است:
«این جنین حرف میزند، ولی بریده بریده میگوید، ناقص میگوید، تکه تکه حرف میزند و نمیتواند به طور کامل رابطه برقرار کند و هر وقت ساعت داخل شکمش ساکت میشود، شنونده راحت میشود و اگر دوباره سر وقت او برود، از سر کنجکاویست و برای این است که گمان میکند، ممکن است که این گنگ خواب دیده، ناگهان با معجزهای مسیحایی، زبان باز کند و رابطهی ناقص خود را تکمیل کند، پل ناقص را تمام کند و در جرگهی حواریون واقعی حقیقت در آید» (همان: ۱۲۵۸).
🍂 شعر احمد رضا احمدی اینگونه یک «جادوی ناتمام» است. مخاطب، در انتظار راز، در پشت شعر او متوقف میشود، نه میتواند از راز دل بکند (چون شعر بهگونهای وانمود میکند که حامل راز بزرگی است) و نه شعر احمدی زبان آن را دارد که حقیقت را بگوید تا خواننده انتظار کُشنده را تحمل نکند. این وضعیت چگونه در شعر احمدی رخ داد؟
🍂 در ایران قواعد سمبولیسم ناب غربی ناقص اجرا شد. سمبولیسم در زبان، حقیقت نابی را جستجو میکرد که هرگز گفته نشده باشد. وقتی این «میراث مبهم مقدس» به ایران آمد راز و رمزش تغییر کرد، چرا که ایران دورهی پهلوی تبدیل به «زندانی سراسری» شده بود، بنابراین «سمبولیسم ایرانی» با «زیباییشناسی زندان» برساخته شد. «شعر موج نو» میخواست از این «قاعدهی سیاسی» بگریزد، چنانکه «شعر حجم»، به نوعی «پدیدارشناسی فرمالیستی» دست یافت، اما شعر احمد رضا احمد بهترین حالت را در فرمی یافت که «ادای راز» داشته باشد، اما هرگز از حقیقت چیزی نگوید؛ به همین دلیل زبان پیامبرانه «سمبولیسم اجتماعی» را رها کرد و معصومیت زبانی را به شکلی درآورد که با ارجاع به زبان روزمره، میخواهد بهمثابهی «کودک - پیامبر» حرف زند.
🍂 بیدلیل نیست که براهنی برای فهم عمیق احمدی، هر چه تلاش کرده چیز جز استعارههای کودکی به ذهنش نرسیدهاست؛ چنانکه گفته است: «شعر احمدی به سنگی میماند که بچهای معصوم و ناقلا، با بیهدفی به طرف شیشی پنجرهای پرتاب کردهاست (همان: ۱۲۵۹). شعر احمدی مثل سوت صمیمانهی پسری هفت-هشتساله از زیر پنجره خانهی دختری پنج شش ساله است (همان : ۱۲۶۰).
🍂 در او فهمی از شعر بود که به همه انتقال پیدا میکرد، بسیاری را تحتتأثیر قرار میداد، اما دربارهی او نمیتوانستند به نتیجهی واحد و منطقی برسند. شاید احمدی خود شعر بود که اینگونه انبوه، مبهم، مهربان و عجیب ظاهر شد و اکنون در بیستم تیر ۱۴۰۲ دیگر بین ما نیست. هیچ شاعری شبیه به احمدرضا احمدی نیست و در آینده هم بعید میدانم رخداد احمدرضا احمدی در ایران تکرار شود.
#نقد_ادبی #خیالپرسه
➖➖➖
🌾@Naqdagin | @tabarshenasi_ketab
✍️#سینا_جهاندیده
🍂 همه #احمدرضا_احمدی را دوست دارند؛ زیرا در شعر او چیزی پنهان است که گفته نشدهاست. این راز را تنها احمدرضا احمدی کشف کردهاست؛ این که در گفتن راز «پرگویی» کنی، اما هرگز آن راز را «افشا» نکنی. به همین دلیل، در شعرهایش معصومیتی پنهان است که سبب میشود تا مخاطبانی بیمخاطب داشته باشد؛ یعنی مخاطبانی که با نخواندن شعر احمدی از شاعریاش دفاع میکنند.
🍂 اولین بار #رضا_براهنی بود که این حس گنگ را در نقد کوبنده و هوشمندانهاش بر شعر احمدرضا احمد با عنوان «مناجات بک جنین» آشکار کرد. نقد براهنی یا یک تصویر استعارهی پیچیده شروع میشود:
«نمیدانم این جنینهای توی الکل را دیدهاید یانه؟ توی شیشهی بزرگ، داخل الکلی که بر آن سکوت مطلق حکم میراند، این جنینها گاهی شبیه مجسمههای چاق بودا هستند و پیشانیهای بلند مخلوط شده با سر دارند، باصورتهای پف کردهی ارغوانی که الکل هالهای از لبخند ژوکوند بر آنها نشانده است. ... جنینها طوری در پشت ویترین قرار گرفتهاند که اگر به آنها دست بزنی، مثل عروسکی که داخل شکمش ساعتی کار گذاشته باشند، ناگهان به صدا در خواهند آمد و سرود ناقصی را زمزمه خواهند کرد: تیک تاک، تیک تاک، انتظار، سکوت، پرسه؛ تیک تاک، تیک تاک، انتظار، هیاهو، خستگی؛ تیک تاک، تیک تاک، درخت، پرنده آسمان؛ تیک تاک، تیک تاک..... و بعد، صدا به سکوت میگراید و تو در بهت فرو میروی که یعنی چه؟ ولی کنجکاوی تو، مجبورت میکند که دوباره به جنین دست بزنی و دوباره ساعت داخل شکم شروع به کار میکند و میفهمی که پس از هر تیک تاک، می کوشد با جملهای یا کلمهای با تو رابطه بر قرار کند» (طلا در مس، جلد دوم، صص ۱۲۵۵-۱۲۵۷).
🍂 براهنی با این استعارهها، پیشگویانه، رازی را دربارهی شعر احمدرضا احمدی برملا کرده بود. او از کنجکاوی و وسوسهی مخاطب در مقابل شعر احمدی زمانی پرده برداشت که هنوز دهها مجموعه شعر احمدرضا احمد چاپ نشده بود و هنوز هم این کنجکاوی وسواسی مخاطبان شعر احمدی فروکش نکردهاست. آیا شعر احمدی از رازی خبر دارد که مخاطب نمیداند؟ براهنی به این نکته نیز به استعاره اشاره کرده است:
«این جنین حرف میزند، ولی بریده بریده میگوید، ناقص میگوید، تکه تکه حرف میزند و نمیتواند به طور کامل رابطه برقرار کند و هر وقت ساعت داخل شکمش ساکت میشود، شنونده راحت میشود و اگر دوباره سر وقت او برود، از سر کنجکاویست و برای این است که گمان میکند، ممکن است که این گنگ خواب دیده، ناگهان با معجزهای مسیحایی، زبان باز کند و رابطهی ناقص خود را تکمیل کند، پل ناقص را تمام کند و در جرگهی حواریون واقعی حقیقت در آید» (همان: ۱۲۵۸).
🍂 شعر احمد رضا احمدی اینگونه یک «جادوی ناتمام» است. مخاطب، در انتظار راز، در پشت شعر او متوقف میشود، نه میتواند از راز دل بکند (چون شعر بهگونهای وانمود میکند که حامل راز بزرگی است) و نه شعر احمدی زبان آن را دارد که حقیقت را بگوید تا خواننده انتظار کُشنده را تحمل نکند. این وضعیت چگونه در شعر احمدی رخ داد؟
🍂 در ایران قواعد سمبولیسم ناب غربی ناقص اجرا شد. سمبولیسم در زبان، حقیقت نابی را جستجو میکرد که هرگز گفته نشده باشد. وقتی این «میراث مبهم مقدس» به ایران آمد راز و رمزش تغییر کرد، چرا که ایران دورهی پهلوی تبدیل به «زندانی سراسری» شده بود، بنابراین «سمبولیسم ایرانی» با «زیباییشناسی زندان» برساخته شد. «شعر موج نو» میخواست از این «قاعدهی سیاسی» بگریزد، چنانکه «شعر حجم»، به نوعی «پدیدارشناسی فرمالیستی» دست یافت، اما شعر احمد رضا احمد بهترین حالت را در فرمی یافت که «ادای راز» داشته باشد، اما هرگز از حقیقت چیزی نگوید؛ به همین دلیل زبان پیامبرانه «سمبولیسم اجتماعی» را رها کرد و معصومیت زبانی را به شکلی درآورد که با ارجاع به زبان روزمره، میخواهد بهمثابهی «کودک - پیامبر» حرف زند.
🍂 بیدلیل نیست که براهنی برای فهم عمیق احمدی، هر چه تلاش کرده چیز جز استعارههای کودکی به ذهنش نرسیدهاست؛ چنانکه گفته است: «شعر احمدی به سنگی میماند که بچهای معصوم و ناقلا، با بیهدفی به طرف شیشی پنجرهای پرتاب کردهاست (همان: ۱۲۵۹). شعر احمدی مثل سوت صمیمانهی پسری هفت-هشتساله از زیر پنجره خانهی دختری پنج شش ساله است (همان : ۱۲۶۰).
🍂 در او فهمی از شعر بود که به همه انتقال پیدا میکرد، بسیاری را تحتتأثیر قرار میداد، اما دربارهی او نمیتوانستند به نتیجهی واحد و منطقی برسند. شاید احمدی خود شعر بود که اینگونه انبوه، مبهم، مهربان و عجیب ظاهر شد و اکنون در بیستم تیر ۱۴۰۲ دیگر بین ما نیست. هیچ شاعری شبیه به احمدرضا احمدی نیست و در آینده هم بعید میدانم رخداد احمدرضا احمدی در ایران تکرار شود.
#نقد_ادبی #خیالپرسه
➖➖➖
🌾@Naqdagin | @tabarshenasi_ketab
Telegram
نقدآگین
یک پنجره برای دیدن
@Naqdagin
🎧 تحلیلِ «یک پنجره برای دیدن»
از کتاب «ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد» #فروغ_فرخزاد
مدرسه ادبیات
#نقد_ادبی #شعرانه
➖➖➖
🌾 @Naqdagin
از کتاب «ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد» #فروغ_فرخزاد
مدرسه ادبیات
#نقد_ادبی #شعرانه
➖➖➖
🌾 @Naqdagin
📙رُمان بهمثابه انتقام از تاریخ و بازسازیِ زندگی
— نگاهی به چهارپارهی «مادران و دخترانِ» #مهشید_امیرشاهی
✍🏻 #مازیار_اخوت
🌐 مطالعۀ متن کامل
⏰ زمان مطالعه: ۲۷ دقیقه
🔖 ۵۴۵۳ واژه
#نقد_ادبی #خیالپرسه
➖➖➖
🌾 @Naqdagin | @baruwiki
— نگاهی به چهارپارهی «مادران و دخترانِ» #مهشید_امیرشاهی
✍🏻 #مازیار_اخوت
🌐 مطالعۀ متن کامل
⏰ زمان مطالعه: ۲۷ دقیقه
🔖 ۵۴۵۳ واژه
#نقد_ادبی #خیالپرسه
➖➖➖
🌾 @Naqdagin | @baruwiki
تحلیل بوف کور
@Naqdagin
🎧 تحلیلِ «رمان بوف کور» (+)
🍂 این اثر، در ردهی آثار ادبیات مدرن قرار میگیره و کاملا سوژه محوره. یعنی برای درک اتفاقات داستان، باید حتما از دریچهی چشم راوی به مسائل بیندیشید. در غیر اینصورت، توان درک این اثر پیچیده را پیدا نخواهید کرد
🍂 روشنفکران ایران، سالها بهتقلید از #صادق_هدایت پرداختند، بیانکه درکی دقیق از جهان فکری صادق هدایت و آثار او -بهخصوص بوفکور- داشتهباشد. از حزب توده تا ملیگرایان، همه روایتهای ایدیولوژیک بسیار مضحکی از او ارائه دادند، در فرهنگ انتلکچوالی ایران هم صادق هدایت، به ژست ِدستهدومی از کافکا بدل گشت که بسیاری از قایم شدن پشت آن، ژست و اجرایش، حس اسنوبیستیِ "اقلیتبودن" را تمنا میکردند، اما کماکان صادق هدایت، بهمثابه رازی حل نشده در تاریخ ادبیات ایران است. کماکان بوف کور او، تصویری وصفناپذیر از وضعیت "انسان ایرانیِ مدرن" است و کماکان طعم تلخ افکارش، بهمذاق بسیاری از خوانندگانش خوش نمیآید.
✍🏻 #الف_هامان
0:32 - صادق هدایت
2:54 - مدرنیسم
5:29 - تفاوت رئالیسم با مدرنیسم
17:22 - تحلیل بوف کور
#نقد_ادبی #خیالپرسه
➖➖➖
🌾 @Naqdagin
🍂 این اثر، در ردهی آثار ادبیات مدرن قرار میگیره و کاملا سوژه محوره. یعنی برای درک اتفاقات داستان، باید حتما از دریچهی چشم راوی به مسائل بیندیشید. در غیر اینصورت، توان درک این اثر پیچیده را پیدا نخواهید کرد
🍂 روشنفکران ایران، سالها بهتقلید از #صادق_هدایت پرداختند، بیانکه درکی دقیق از جهان فکری صادق هدایت و آثار او -بهخصوص بوفکور- داشتهباشد. از حزب توده تا ملیگرایان، همه روایتهای ایدیولوژیک بسیار مضحکی از او ارائه دادند، در فرهنگ انتلکچوالی ایران هم صادق هدایت، به ژست ِدستهدومی از کافکا بدل گشت که بسیاری از قایم شدن پشت آن، ژست و اجرایش، حس اسنوبیستیِ "اقلیتبودن" را تمنا میکردند، اما کماکان صادق هدایت، بهمثابه رازی حل نشده در تاریخ ادبیات ایران است. کماکان بوف کور او، تصویری وصفناپذیر از وضعیت "انسان ایرانیِ مدرن" است و کماکان طعم تلخ افکارش، بهمذاق بسیاری از خوانندگانش خوش نمیآید.
✍🏻 #الف_هامان
0:32 - صادق هدایت
2:54 - مدرنیسم
5:29 - تفاوت رئالیسم با مدرنیسم
17:22 - تحلیل بوف کور
#نقد_ادبی #خیالپرسه
➖➖➖
🌾 @Naqdagin
📗هستیشناسی نفی در خیامیت
(۲/۲)
✍🏻 #سینا_جهاندیده
🔻هر یک از این ویژگیها، هم ساختار زبانی خیامیت را میسازد و هم تکثیر و ابقای آن را ممکن میکند.
🍂 ویژگی «حقیقتگویی» خیامیت، نیاز به شخصیتی داشت که فراتر از تاریخ باشد. این ویژگی، سبب شد تا یک انسان تاریخی، تبدیل به انسانی شود که فراتر از تاریخ عصری، به هیئت یک قهرمان یا ضد قهرمان درآید. از این جهت، شخصیت خیام گفتمانی، «اسطوره و حماسی» است. بزرگ شدن این شخصیت اسطورهای، به این دلیل بود تا بتوان حقیقت و رازهای مگو را از زبانش جاری ساخت. در این شرایط، عمر خیام هم تبدیل به دال شناور میشود، چنانکه گفتمانها بهگونهای با استعارههای زندگی او بازی میکنند و انواع روایتهای افسانهای برساخته میشود. از این رو، روایتهای تاریخی و تخیلی، بهگونهای کنار هم قرار میگیرند تا آن چهرۀ آرمانی و مشروعیتبخش خلق شود.
🍂 ویژگی «گفتگومندی»، اگرچه خیامیت را متناقض جلوه میدهد و شخصیت خیام را پارانویایی باز نمایی میکند، اما این گفتمان را هم از نظر زبانی و هم از نظر تاریخی گسترش میدهد. منظور از اصطلاح حقیقتگویی، این نیست که خیامیت «راز»ی را در اختیار داشتاست؛ خیامیت از این نظر، گفتمانی «ضد راز» و در مقابل گفتنانهاییست که مدعیاند که اسرار آفرینش را میدانند: اسرار ازل را نه دانی و نه من / وین حرف معما نه تو خوانی و نه من»، بلکه منظور این است که خیامیت، میتوانست تناقضات گفتمان مسلط را بهصراحت به زبان آورد. به بیان دیگر، خیامیت با استعارههای رازانگیزِ هر گفتمانی که مدعی راز است، بازی میکند؛ بنابراین، حقیقتگویی در خیامیت، با «صراحت لهجه، ریسک، برهنهگویی، توجه به اسرار مگو و طرح معماهایی که گفتمانهای مسلط میل به آشکار شدن آن ندارند»، رابطه دارد.
🍂 وجود مفاهیمی چون «اسرار ازل، پرده، سوالات هستیشناختی بیجواب و رازناکی جهان» («ره زین شب تاریک نبردند به روز»)، نشان میدهد که این استعارهها، برای خیامیت منشا «بازی» است. در خیامیت، «حقیقتگویی» با «نقیضهسازی» رابطه دقیق دارد. به همین دلیل، گزارهها و استعارههایی در خیامیت آشکار میشود که گزارههای گفتمان رقیب است و خیامیت بخاطر نقیضهسازی، آنها را دوباره واژگونه طرح میکند. حقیقتگویی خیامیت هم «نگاه سلبی» را دامن میزند و هم «گفتگومندی» این گفتمان را تایید میکند.
🍂 حقیقتگویی، نهتنها در گفتمان خیامیت، بلکه در هر گفتمانی که در برابر گفتمان مسلط قرار دارد، قابل شناساییست. از این نظر، خیامیت میتواند بهمثابه یک استعاره باشد؛ زیرا حقیقتگویی با ناخوداگاه بشر رابطه دارد. هیچ یک از پرسشهای گفتمان خیامیت، تازه نیست، از این جهت، خیامیت چه در «استدلال» و چه در «نقیضهسازی»، کودکوار عمل میکند. به تعبیر فرویدی، خیامیت به مثابۀ «نهاد در برابر فراخود» است، اما خیامیت، تنها در جامعهای تبدیل به گفتمان میشود که وجدان جمعی آن جامعه، نسبت به «بازیهای نهاد»، حساس است؛ از این رو، بازی نهاد را منع نمیکند. از سوی دیگر، خیامیت نیز آگاه است که «فراخود»ی وجود دارد که نسبت به «میلها و خواستها» حساس است و خود را «رازناک» نشان میدهد؛ بنابراین حقیقتگویی و پردهدری خیامیت، خود براساس فشارهای گفتنان مسلط شکل گرفتهاست. در واقع، آشکار شدن خیامیت، خود بیانگر این است که گفتمانِ «اخلاقمدار و دینمدار مسلط»، از درون دچار تناقض است و حقیقتگویی خیامیت، با همین تناقضها شکل گرفتهاست.
🍂 پارسیاستس خیامیت، در نقطۀ مواجهشدن با نیستی، با پارسیاستس تصوف تلاقی پیدا میکند؛ به عبارت دیگر، میل خیامیت به تصوف، یا برعکس، میل تصوف به خیامیت، نشأتگرفته از ساختاریست که «عدم و نیستی و نفی»، بخشی از آن را میسازد؛ به همین دلیل، نهیلیسم تصوف نمیتواند به نهیلیسم خیامیت نزدیک شود، آنگونه که این اتفاق، در شعر حافظ میافتد.
#فلسفیدن #نقد_ادبی #خیام
➖➖➖
🌾 @Naqdagin | @tabarshenasi_ketab
(۲/۲)
✍🏻 #سینا_جهاندیده
🔻هر یک از این ویژگیها، هم ساختار زبانی خیامیت را میسازد و هم تکثیر و ابقای آن را ممکن میکند.
🍂 ویژگی «حقیقتگویی» خیامیت، نیاز به شخصیتی داشت که فراتر از تاریخ باشد. این ویژگی، سبب شد تا یک انسان تاریخی، تبدیل به انسانی شود که فراتر از تاریخ عصری، به هیئت یک قهرمان یا ضد قهرمان درآید. از این جهت، شخصیت خیام گفتمانی، «اسطوره و حماسی» است. بزرگ شدن این شخصیت اسطورهای، به این دلیل بود تا بتوان حقیقت و رازهای مگو را از زبانش جاری ساخت. در این شرایط، عمر خیام هم تبدیل به دال شناور میشود، چنانکه گفتمانها بهگونهای با استعارههای زندگی او بازی میکنند و انواع روایتهای افسانهای برساخته میشود. از این رو، روایتهای تاریخی و تخیلی، بهگونهای کنار هم قرار میگیرند تا آن چهرۀ آرمانی و مشروعیتبخش خلق شود.
🍂 ویژگی «گفتگومندی»، اگرچه خیامیت را متناقض جلوه میدهد و شخصیت خیام را پارانویایی باز نمایی میکند، اما این گفتمان را هم از نظر زبانی و هم از نظر تاریخی گسترش میدهد. منظور از اصطلاح حقیقتگویی، این نیست که خیامیت «راز»ی را در اختیار داشتاست؛ خیامیت از این نظر، گفتمانی «ضد راز» و در مقابل گفتنانهاییست که مدعیاند که اسرار آفرینش را میدانند: اسرار ازل را نه دانی و نه من / وین حرف معما نه تو خوانی و نه من»، بلکه منظور این است که خیامیت، میتوانست تناقضات گفتمان مسلط را بهصراحت به زبان آورد. به بیان دیگر، خیامیت با استعارههای رازانگیزِ هر گفتمانی که مدعی راز است، بازی میکند؛ بنابراین، حقیقتگویی در خیامیت، با «صراحت لهجه، ریسک، برهنهگویی، توجه به اسرار مگو و طرح معماهایی که گفتمانهای مسلط میل به آشکار شدن آن ندارند»، رابطه دارد.
🍂 وجود مفاهیمی چون «اسرار ازل، پرده، سوالات هستیشناختی بیجواب و رازناکی جهان» («ره زین شب تاریک نبردند به روز»)، نشان میدهد که این استعارهها، برای خیامیت منشا «بازی» است. در خیامیت، «حقیقتگویی» با «نقیضهسازی» رابطه دقیق دارد. به همین دلیل، گزارهها و استعارههایی در خیامیت آشکار میشود که گزارههای گفتمان رقیب است و خیامیت بخاطر نقیضهسازی، آنها را دوباره واژگونه طرح میکند. حقیقتگویی خیامیت هم «نگاه سلبی» را دامن میزند و هم «گفتگومندی» این گفتمان را تایید میکند.
🍂 حقیقتگویی، نهتنها در گفتمان خیامیت، بلکه در هر گفتمانی که در برابر گفتمان مسلط قرار دارد، قابل شناساییست. از این نظر، خیامیت میتواند بهمثابه یک استعاره باشد؛ زیرا حقیقتگویی با ناخوداگاه بشر رابطه دارد. هیچ یک از پرسشهای گفتمان خیامیت، تازه نیست، از این جهت، خیامیت چه در «استدلال» و چه در «نقیضهسازی»، کودکوار عمل میکند. به تعبیر فرویدی، خیامیت به مثابۀ «نهاد در برابر فراخود» است، اما خیامیت، تنها در جامعهای تبدیل به گفتمان میشود که وجدان جمعی آن جامعه، نسبت به «بازیهای نهاد»، حساس است؛ از این رو، بازی نهاد را منع نمیکند. از سوی دیگر، خیامیت نیز آگاه است که «فراخود»ی وجود دارد که نسبت به «میلها و خواستها» حساس است و خود را «رازناک» نشان میدهد؛ بنابراین حقیقتگویی و پردهدری خیامیت، خود براساس فشارهای گفتنان مسلط شکل گرفتهاست. در واقع، آشکار شدن خیامیت، خود بیانگر این است که گفتمانِ «اخلاقمدار و دینمدار مسلط»، از درون دچار تناقض است و حقیقتگویی خیامیت، با همین تناقضها شکل گرفتهاست.
🍂 پارسیاستس خیامیت، در نقطۀ مواجهشدن با نیستی، با پارسیاستس تصوف تلاقی پیدا میکند؛ به عبارت دیگر، میل خیامیت به تصوف، یا برعکس، میل تصوف به خیامیت، نشأتگرفته از ساختاریست که «عدم و نیستی و نفی»، بخشی از آن را میسازد؛ به همین دلیل، نهیلیسم تصوف نمیتواند به نهیلیسم خیامیت نزدیک شود، آنگونه که این اتفاق، در شعر حافظ میافتد.
#فلسفیدن #نقد_ادبی #خیام
➖➖➖
🌾 @Naqdagin | @tabarshenasi_ketab
Telegram
نقدآگین
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📺 #فردوسی یا مولوی؟
— درآمد (بخش اول): مقایسۀ قهرمانان اساطیری در شاهنامه و مثنوی
🎙دکتر #مرتضی_مردیها
#نقد_ادبی
➖➖➖
🌾 @Naqdagin
— درآمد (بخش اول): مقایسۀ قهرمانان اساطیری در شاهنامه و مثنوی
🎙دکتر #مرتضی_مردیها
#نقد_ادبی
➖➖➖
🌾 @Naqdagin
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📺 #فردوسی یا مولوی؟
— بخش دوم: جمشید و فریدون
🎙دکتر #مرتضی_مردیها
🗄پستهای مرتبط
#نقد_ادبی
➖➖➖
🌾 @Naqdagin
— بخش دوم: جمشید و فریدون
🎙دکتر #مرتضی_مردیها
🗄پستهای مرتبط
#نقد_ادبی
➖➖➖
🌾 @Naqdagin