نقدآگین
9.24K subscribers
2.42K photos
1.47K videos
63 files
4.05K links
«حقیقت، خواستار نقد است؛ نه مدح»
— بررسی پدیدارهای فرهنگی با رویکردی انتقادی

🔗 نقدآگين در پلتفرم‌ها:
t.me/Naqdagin/6435
⚡️⚡️توضیح ضروری:
t.me/Naqdagin/6155
Download Telegram
📘«فتنه» یعنی «اضطهاد» (Persecution)
(۲/۲)
✍️#عدنان_فلاحی

🍂 دلیل این سختگیریِ عاقلانه روشن است؛ چون این متجاوزان‌اند که عده‌ای را «به‌صرف داشتن عقیده‌ی متمایز و دگراندیشی»، از خانه و کاشانه‌ی خود «آواره» کرده‌اند؛ وگرنه این اقلیتِ باورمند، هیچ‌گاه مرتکب (اعتداء) و (قتل) نمی‌شوند و حتی از جنگ مشروع تحمیلی نیز «کراهت» دارند: «کتب علیکم القتال وهو کره لکم» (البقرة ۲۱۶). البته هرگاه این متجاوزان دست از تجاوز بردارند (فإن انتهوا) دگراندیشان نیز اهل جنگ نیستند، بلکه این جنگ تحمیلی فقط تا وقتی ادامه دارد که آنها به خاطر داشتن عقیده و باور متمایزشان، آواره (اخراج) و مقتول نشوند (حتی لاتکون فتنة).

🍂 بنابراین «فتنة» به‌معنای «رنج و اذیت آزار، اعم از اخراج و قتل است که به جرم داشتن عقیده بر آدمیان تحمیل می‌شود و جنگ مشروع و عادلانه تا انتهای این اضطهاد ادامه می‌یابد»؛ «ویکون الدین لله» یعنی تا موقعی که فقط خداوند بتواند در مورد دین و باور افراد، داوری کرده و قضاوت عقیدتی و دینی به (یوم الدین) موکول شود؛ یعنی دین (قضاوت و إحکام درباره‌ی باورهای الهیاتی)، فقط و فقط از آنِ خدا ـ و نه افراد و مؤسسات کهنوتی ـ گردد: «قُلِ اللَّهُمَّ فَاطِرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ عَالِمَ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ أَنْتَ تَحْكُمُ بَيْنَ عِبَادِكَ فِي مَا كَانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ»(الزمر،۴۶).

🍂 سایر آیات حتی از این هم روشن‌تر، معنای فتنه را بیان می‌کنند: «قُلْ قِتَالٌ فِيهِ كَبِيرٌ وَ صَدٌّ عَن سَبِيلِ اللّهِ وَ كُفْرٌ بِهِ وَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَ إِخْرَاجُ أَهْلِهِ مِنْهُ أَكْبَرُ عِندَ اللّهِ وَ الْفِتْنَةُ أَكْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ» (البقرة ۲۱۷). فتنه حتی از قتل هم بدتر است؛ فتنه یعنی: «جنگ‌افروزی در ماه‌های حرام» و نتیجتا، «کفر به حرمت الهی این ماه‌ها و منع عقیدتی» (صدّ عن سبیل الله) و «اخراج افراد صلح‌طلب» (اخراج اهله).

🍂 شیخ محمد عبده (مفتی دیار مصر) هم در تفسیر این آیات می نویسد: «وَ الْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ أَيْ: إِنَّ فِتْنَتَهُمْ إِيَّاكُمْ فِي الْحَرَمِ عَنْ دِينِكُمْ بِالْإِيذَاءِ وَ التَّعْذِيبِ، وَ الْإِخْرَاجِ مِنَ الْوَطَنِ، وَ الْمُصَادَرَةِ فِي الْمَالِ، أَشَدُّ قُبْحًا مِنَ الْقَتْلِ; إِذْ لَا بَلَاءَ عَلَى الْإِنْسَانِ أَشَدُّ مِنْ إِيذَائِهِ وَ اضْطِهَادِهِ وَ تَعْذِيبِهِ عَلَى اعْتِقَادِهِ الَّذِي تَمَكَّنَ مِنْ عَقْلِهِ وَنَفْسِهِ"(تفسیر المنار، ۲ /۱۶۹ ـ الهیئة المصریة العامة للکتاب).

🍂 عبده در مورد «یکون الدین لله» می‌نویسد: "أَيْ حَتَّى لَا تَكُونَ لَهُمْ قُوَّةٌ يَفْتِنُونَكُمْ بِهَا وَ يُؤْذُونَكُمْ; لِأَجْلِ الدِّينِ، وَ يَمْنَعُونَكُمْ مِنْ إِظْهَارِهِ أَوِ الدَّعْوَةِ إِلَيْهِ (وَيَكُونَ الدِّينُ لِلَّهِ) وَ فِي آيَةِ سُورَةِ الْأَنْفَالِ: (وَيَكُونَ الدِّينُ كُلُّهُ لِلَّهِ) أَيْ: يَكُونُ دِينُ كُلِّ شَخْصٍ خَالِصًا لِلَّهِ لَا أَثَرَ لِخَشْيَةِ غَيْرِهِ فِيهِ، فَلَا يُفْتَنُ لِصَدِّهِ عَنْهُ وَ لَا يُؤْذَى فِيهِ"(همان، ۲/۱۷۰).

پ) تحلیل روایی
بخاری نقل می‌کند که در جریان قیام عبدالله بن زبیر علیه امویان، افرادی نزد عبدالله بن عمر بن الخطاب آمدند و از او خواستند که به قیام ابن زبیر بپیوندد. گفتگوی این افراد با عبدالله بن عمر جالب و خواندنی‌ست و نهایتاً به تفسیر ابن عمر از معنای «فتنه» منجر می‌شود:

«آن دو نفر به ابن عمر گفتند:... تو پسر عمر و صحابه پیامبر (ص) هستی. چه چیز مانع قیام تو می‌شود؟ ابن عمر گفت: اینکه خداوند خون برادرم را بر من حرام کرده، مانع است. آن دو نفر گفتند: مگر خداوند نگفته «وقاتلوهم حتى لا تكون فتنة»؟ ابن عمر پاسخ داد: ما تا محو فتنه جنگیدیم و دین از آن خدا شد، اما شما می‌جنگید که فتنه تداوم داشته باشد و دین از آن غیر خدا گردد».

ابن عمر در شکل دیگری از این روایت بخاری می‌گوید:
«ما زمان پیامبر (ص) که اسلام قلیل بود می‌جنگیدیم. در آن زمان ما دچار فتنه در دین بودیم: یعنی یا شخص را می‌کشتند و یا شکنجه و عذابش می‌دادند. تا اینکه اسلام فزونی گرفت و خبری از فتنه نماند» (صحیح البخاری، کتاب التفسیر، بَابُ قَوْلِهِ: «وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لاَ تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ لِلَّهِ فَإِنِ انْتَهَوْا فَلاَ عُدْوَانَ إِلَّا عَلَى الظَّالِمِينَ»، شش، ۴۵۱۳،۴۵۱۳).

🍂 روشن است که در دوران ابن زبیر، اثری از «شرک» نبود، اما ابن‌عمر می‌گوید غایت این جنگ‌های داخلی، «برقراری فتنه» است؛ بنابراین فتنه نمی‌تواند به‌معنای «شرک» باشد، بلکه مراد وی از فتنه، «تعذیب‌ها و اضطهادهای عقیدتی‌ای‌ست که در نتایج این جنگهای سیاسی، بر افراد تحمیل خواهد شد». نتیجتاً صحابی برجسته‌ای چون عبدالله بن عمر هم «فتنه» را در همان معنای دقیق لغوی‌اش تفسیر کرده و به‌نظر می‌رسد که بخاری هم آن را امضا کرده‌است.



🌾 @Naqdagin
📘جزیه «غرامت» است، و نه مالیات

✍️#ابوالفضل_ارجمند

🍂 در دین اجبار نیست: لا إکراه فی الدین. خدا نخواسته است که همه‌ی مردم زمین ایمان بیاورند و پیامبر هم نمی‌تواند مردم را به اجبار مؤمن کند: ولو شاء ربک لآمن من فی الأرض کلهم جمیعا، أفأنت تکره الناس حتی یکونوا مؤمنین؟ با این حال، آیاتی در قرآن وجود دارد که از آنها مجوز اجبار و تحمیل و خشونت در دین برداشت می‌شود. این آیات را در چند گفتار از این مجموعه تحلیل می‌کنیم و نادرستی برداشتهای ظاهری از آنها را نشان می‌دهیم.

🍂 در گفتار حاضر به تحلیل آیه‌ی ۲۹ سوره‌ی توبه می‌پردازیم، آیه‌ای که مؤمنان را به جنگ با گروهی از اهل کتاب فرا می‌خواند که ایمان ندارند و حرام خدا را رعایت نمی‌کنند: «قاتلوا الذین لا یؤمنون بالله ولا بالیوم الآخر ولا یحرمون ما حرم الله ورسوله ولا یدینون دین الحق من الذین أوتوا الکتاب حتی یعطوا الجزیه عن ید وهم صاغرون».

🍂 در آغاز آیه گفته شده‌است با کسانی از اهل کتاب که به خدا و آخرت ایمان ندارند بجنگید، اما آیا اهل کتاب به خدا و آخرت ایمان نداشتند؟ پاسخ به این پرسش یکی از کلیدهای تحلیل آیه است.

🍂 یهودیان و مسیحیان خود را فرزندان و دوستان خدا می‌دانستند، پس واضح است که به خدا ایمان داشتند: «وقالت الیهود والنصاری نحن أبناء الله وأحباؤه». یهودیان و مسیحیان مدعی بودند که غیر از آنان کسی وارد بهشت نمی‌شود، پس واضح است که به آخرت هم ایمان داشتند: «وقالوا لن یدخل الجنه إلا من کان هودا أو نصاری». ایمان یهودیان و مسیحیان امروزی به خدا و آخرت هم که معلوم است.

🍂 اعراب حجاز خود را پیروان پیامبرانی چون ابراهیم و موسی و عیسی می‌دانستند و به خدا و آخرت ایمان داشتند، درست همانگونه که فرقه‌های موسوم به اسلامی هم امروزه با همه‌ی اختلافاتشان، خود را پیروان محمد می‌دانند و به خدا و آخرت ایمان دارند. همچنان که در گفتار قبل گفتیم، یکی از انگیزه‌های شرک مشرکان این بود که شفیعانشان در روز قیامت نزد خدا شفاعتشان کنند، پس مشرکان به خدا و آخرت ایمان داشتند. چرا قرآن به پیروان پیامبران قبل از محمد که به خدا و آخرت ایمان داشتند می‌گوید اینان به خدا و آخرت ایمان ندارند؟

🍂 پاسخی ساده به این معما را با دقت در اصطلاحات زبان خودمان می‌توانیم پیدا کنیم. ما در میان خودمان، یعنی در میان مردمی که رسما مسلمان نامیده می‌شوند، کی می‌گوییم کسی به خدا و آخرت ایمان ندارد؟ وقتی او به راحتی و به کرات مرتکب گناه و ظلم و تعدی به دیگران می‌شود و به‌اصطلاح از خدا و آخرت نمی‌ترسد. وقتی ما به کسی می‌گوییم «خدانشناس» یا «ازخدابیخبر»، منظور ما این نیست که او از نظر فلسفی، با مفهومی به نام خدا آشنا نیست یا وجود خدا را انکار می‌کند، بلکه معمولا منظور ما این است که اعمال غیراخلاقی او با دینداری و مسلمانی همخوان نیست.

🍂 صداقت در ایمان با عمل صالح اثبات می‌شود. یزید و سپاه او در ظاهر مسلمان بودند، اما حسین در کربلا آنان را فاقد دین خواند و گفت: «إن لم یکن لکم دین ولا یخافون المعاد، فکونو أحرارا فی دنیاکم. اگر دین ندارید و از معاد نمی‌ترسید، در دنیا آزاده باشید». مخاطبان حسین چه کسانی بودند؟ کسانی که به یگانگی خدا و پیامبری محمد اقرار می‌کردند و نماز می‌گزاردند و روزه می‌گرفتند و به آخرت هم معتقد بودند، اما از دیدگاه حسین دین نداشتند، چون به ظلم و جنایتی بزرگ دست زدند.

🍂 اهل تورات و اهل انجیل همان قدر به خدا و آخرت ایمان دارند که اهل قرآن. این سخن قرآن که اهل کتاب به خدا و آخرت ایمان ندارند تنها می‌تواند به این معنی باشد که آنان ظلم می‌کردند و از خدا و آخرت نمی‌ترسیدند، یعنی بر خلاف ظاهر آیه، مؤمنان با اهل کتاب نه به علت عقایدشان که به علت ظلمشان می‌جنگیدند.

🍂 بخش بعدی آیه‌ی ۲۹ می‌گوید اهل کتاب آنچه را که خدا و پیامبر حرام کرده‌اند، حرام نمی‌کنند. آیا این کار اهل کتاب مجوز اخلاقی برای جنگیدن با آنان است؟ بستگی به این دارد که اهل کتاب چه حرامی را حلال می‌کردند. مصداق روشن فعل حرام در سوره‌ی توبه، شکستن حرمت جنگ در ماههای حرام است که در این صورت ناقضان این قانون آغازگر جنگ هم هستند. طبیعی است که باید با جنگ‌افروزان جنگید و از آنان غرامت گرفت.

🌐 مطالعهٔ متن کامل
زمان تقریبی مطالعه: ۱۴ دقیقه
🔖 ۲۷۴۰ کلمه


#بازاندیشی #روشنفکری_دینی #نقد_قرآن



🌾 @Naqdagin
📘عزت‌المیلاء؛ زنِ خواننده‌ی مسلمان
— زنِ آوازخوانی که در قرن نخستِ اسلام می‌زیست

✍️#محمد_موسوی‌_عقیقی

🍂 در تاریخ پُر فراز و نشیب اسلام، به خصوص در دوران حکومت عباسیان، زنان زیادی وجود داشتند که به آوازخوانی می‌پرداختند. بسیاری از این زنان مسلمان بودند یا حتّی به مذهب یا منشِ شیعیان گرایشِ بیشتری داشتند. در آن زمان نه زنان از سمتِ قضات شهر محکوم می‌شدند و نه امامان شیعی مقابلِ آنان می‌ایستادند. یکی از این موارد، عزت المیلاء است.

🍂 عزت المیلاء، زنِ مسلمانی بود که در سال ۱۱۵ هجری قمری درگذشت. جاحظ – ادیبِ عرب – می‌گوید که المیلاء یکی از قدیمی‌ترین غناخوان‌های حجاز و باسوادترین زنانِ مدینه است. «أنصار»، لقبی است برای گروه بزرگی از مسلمانان که در زمان حیاتِ محمد بن عبدالله(ص) با او هم پیمان شدند و بعد از قتلِ خلیفۀ سوّم عثمان بن عفان، از حامیانِ خلافت علی بن أبی طالب(ع) گردیدند.

🍂 خیرالدّین زرکلی – تاریخ نگار سوری – نوشته‌است که المیلاء از حامیان و وفاداران به ایده‌های انصار بود. نقل شده که او دامنِ خود را به دو پاهایش می‌پیچید و خود را شبیه مردان می‌کرد تا بتواند به راحتی شراب بنوشد. البته این را هم گفته‌اند که المیلاء آن اندازه اهتمام به آیین‌های اسلامی داشت که هیچگاه دینِ خود را به گناه آلوده نکرد.

🍂 المیلاء هم خود مجلس برپا می‌کرد و هم شاگردان زیادی را پرورش داد که یکی از آنان إبن‌سریج از بزرگ‌ترین خوانندگان عربِ صدر اسلام است. مورخان این زن را به زیباییِ صورت و اندام یاد کرده‌اند که صدایش بزرگ‌ترین سلاحِ او بوده است. دربارۀ المیلاء گفته‌اند که صدای بسیار زیبا و رَسایی داشت به طوری که زیبایی صدای‌اش مردان را شوکه می‌کرد و به دلنشینی آلاتِ موسیقی را می‌نواخت.

🍂 عزت المیلاء با سکینه دختر حسین بن علی هم دوره بود. ابن جوزی در کتاب المنتظم نقل می‌کند که شاعران بسیاری اشعار خود را به سکینه می‌داده‌اند تا او آن‌ها را داوری و بررسی کند.

🍂 ابوالفرج اصفهانی در کتاب الآغانی تصریح کرده که سکینه یکی از شاعران و غزل سرایان مشهور زمان خود بوده به طوری که مردم دور سکینه جمع می‌شدند تا او برای‌شان آواز بخواند. روابط این دو مسالمت آمیز بود. در کتاب‌های تاریخ، مورخانی که خود چه بسا از فقیهان بوده‌اند، علیهِ آوازخوانی المیلاء یا سکینه سخنی نگفته‌اند.

🍂 جالب است بدانید در آن دوران، آنگونه که شوقی ضیف نقل کرده، آنقدر آوازخوانان محفل‌شان گرم و بزم‌شان پُر هیاهو بوده که تمامی اقشار مردم – حتّی فقیهان – به این مجالس روی خوش نشان می‌داده‌اند.

این را هم خوب است که بدانید!
🍂 عبدالله برادرزادۀ علی بن أبی طالب و همسر زینب (دختر علی) است. مورخان زیادی نوشته‌اند که او از آوازخوانان حمایت‌های گسترده‌ای داشته است.

🍂 من تا به حال ندیده‌ام مورخان و فقیهان مسلمان (چه شیعه و چه سایر مذاهب) علیه او سخنی به ذمّ و قدح باز کنند. اندازه‌ای که من به صورت کوتاه کتاب‌ها را بررسی کرده‌ام، المیلاء شخصاً دخترانِ کنیزی که خوش صدا بودند را می‌خرید و آنان را در بزم‌ها، به آوازخواندن دعوت می‌کرد.

🍂 مطابق گزارش عبدالله بن جعفر، المیلاء کنیزی را به چهار هزار درهم خرید و او را به بزم آورد. زمانی که کنیز به آوازخواندن مشغول شد، مردی از زیبایی صدای او شوکه و سپس بیهوش شد. البته گفته شده که کنیز را عبدالله بن جعفر خریده بود و به نزد المیلاء آورد تا بزمی را تدارک ببیند.

🍂 مورخانی نقل کرده‌اند که گاه می‌شد جمیله – از زنان آوازخوانانِ مسلمان و مشهور قرنِ نخست اسلام – با عبدالله بن جعفر بزم‌های دو نفره داشتند و جمیله با احترام تمام به مقام و خاندان او، برای عبدالله آواز می‌خواند. همین نوع گزارش را معاصرانی دربارۀ المیلاء و عبدالله بن جعفر داشته‌اند.

______________________________
استفاده شده از این کتاب‌ها:
نهايه الارب في فنون الادب؛ مسالك الابصار في ممالك الامصار؛ التذكرة الحمدونية؛ العقد المفصل؛ ربيع الأبرار و نصوص الأخبار؛ تزيين الاسواق في اخبار العشاق؛ قصه الادب في الحجاز؛ المرقصات والمطربات؛ الاغانی؛ المختار من كتاب اللهو والملاهي.


🗄 پست مرتبط
📺 تمجید عبدالباسط از بانو اُمّ کُلثوم به‌مثابه «کوکب شرق و غرب»
📕«گیتار آسمان» یا سرنوشت زنانِ قاری قرآن در مصر
📕 «خوش‌آمدِ نفس» یا «شهوت»؟

#بازاندیشی #روشنفکری_دینی #زنان



🌾 @Naqdagin | @fekr_rak
ماهیت قرآن چیست؟ ج۱
@Naqdagin
🎧 ماهیت قرآن چیست؟ (جلسه اول)

🎙گفتگوی استاد #حجت‌الله_نیکویی و جناب علی طبیعت‌پور


#نقد_قرآن #نقد_اسلام #روشنفکری_دینی



🌾 @Naqdagin | UTOPIA
ماهیت قرآن چیست؟ ج۲
@Naqdagin
🎧 ماهیت قرآن چیست؟ (جلسه دوم)

🎙گفتگوی استاد #حجت‌الله_نیکویی و جناب علی طبیعت‌پور


#نقد_قرآن #نقد_اسلام #روشنفکری_دینی



🌾 @Naqdagin | UTOPIA
📘جرأتِ آزاد شدن
— در ستایشِ #صدیقه_وسمقی

✍🏻#رضا_زمان

🍂 بانو صدیقه وسمقی، نواندیش و روشنفکر دینی، در اعتراض به اجبار دینی و در حمایت از آزادیِ زنان، با دلواپسی در وضع و حال آرمیتا گراوند، حجابِ رسمیِ شرع از سر برداشت و موی سر خویش از روسری و چارقد بیرون کشید.

🍂 او نه فقط به اجبار حجاب، که به حجابِ رسمی، نه گفت. این کُنش و عملی بس بزرگ و سترگ بود در جنبشِ اصلاحِ دینی. آنچه در حرکت بانو وسمقی می‌توان دید، بصیرت در نظر و شجاعت در عمل است؛ جرأتِ دانستن و شجاعتِ آزاد شدن، جسارتِ بیرون جهیدن از انقیاد و تعبد، اما این حرکت، پی‌آمدِ اجتماعی هم دارد: روزنه‌ای نو در روشنفکری دینی و شاید، عزیمتِ جدید در نواندیشیِ دینیِ زنانه-فمینیستی. و البته ترجمانِ نواندیشانهٔ «زن‌، زندگی‌، آزادی» در فرهنگ و اندیشهٔ دینی و جامعه و اجتماعِ مذهبی.

🍂 حرکتِ بانو صدیقه وسمقی، در برداشتنِ حجاب رسمی از سر، بسیار بجا و بهنگام بود. در روزهای پُر اضطراب و پریشان که آرمیتا گراوند، دختر ایران و خواهر ما، پس از آزار و اذیت حجاب‌بانان، در بیمارستان در جنگ میان زندگی و مرگ است و برای بودن و ماندن مبارزه می‌کند، و روزهایی که تمرکز بر اخبار جنگ و خونریزی است و جامعه افسرده و ساکت به تماشای کُمای آرمیتا نشسته‌است، صدیقه وسمقی آدرس درست را نشان ما داد. آنچنان که به حقّ و حقیقت گفت «دیندارانِ مقیّد به وجدان و اخلاق و انسانیّت و عدالت» باید بیش از همه به شرارت و جنونِ دینیِ حکومت اعتراض کنند. متدینِ آزاد و آزادی‌خواه، بیش از همه باید در برابر سیاستِ دینی بایستد و با مقاومت و ایستادگی، از جان و زندگیِ دخترکانِ ایران، از مهسا تا آرمیتا، حفاظت و صیانت کنند.

🍂 درود بر او، بر شجاعت او، بر جرأت و جسارتِ او و همهٔ زنانِ حق‌مدار ایرانی. و با دعا و آروزی سلامتی و بازگشتِ آرمیتا گراوند.


🗄پست مرتبط
📺 قیام زنان علیه بردگی
📻 جرأت اندیشیدنِ یک «شیر زن»
📻 هشدار به روحانیت
📻 معضلی به نام «نهاد پیامبری»
📕چند پرسش از علی خامنه‌ای درباره حرام شرعی-سیاسی خواندن بی‌حجابی

#زنان #روشنفکری_دینی



🌾 @Naqdagin | @shahrvand_sabz
📘یهودیان و مسیحیان چگونه از خشونت‌های بایبل گذر کردند؟
خشونت در ادیان و راه‌های گذار از آن (۲)

✍🏻#اکبر_گنجی

🍂 در بخش اول این مقاله گزارشی از خشونت‌های کتاب مقدس (Bible) ارائه شد. اینک در بخش دوم و پایانی، نشان می‌دهیم که یهودیان و مسیحیان به چه روش‌هایی این خشونت‌ها را کنار گذاشتند و مسلمان‌ها هم می‌توانند به همان روش ها- یا روش‌هایی دیگر- این نوع خشونت‌ها را کنار بگذارند.

🍂 یهودیت و مسیحیت و اسلام همانی نیستند که موسی، عیسی و محمد آوردند. این سه دین در طول تاریخ توسط پیروانشان برساخته شده‌اند و نمی‌توانند نسخه برابر اصل باشند. به هر مکان/کشوری که وارد شده اند، رنگ و بوی فرهنگ آن مردم را به خود گرفته‌اند. به تعبیر دیگر، رشد معرفتی و تکنولوژیک بشریت، موجب تغییر فهم و تفسیر مؤمنان از متن مقدسشان شده است.

🍂 فرایند مدرنیزاسیون، در تعاملی دو سویه با دین، هم یهودیت و مسیحت را تغییر داد، هم- به تعبیر ماکس وبر در کتاب اخلاق پروتستانی و روح سرمایه داری– از آن تأثیر پذیرفت.

🍂 یکی از مدعیات ناپذیرفتنی این است که جهان ماقبل مدرن، جهان تک منبعی دین بود. هیچ عرصه بیرون دینی وجود نداشت. صدق و کذب مدعای تماماً دینی بودن دوران ماقبل مدرن موضوع این نوشتار نیست. اما با آغاز عصر جدید، رقیبان جدی از راه رسیدند و عرصه‌های مستقل از دین تشکیل شد و ادیان از قلمروهای گوناگون عقب نشستند.

🍂 جامعه شناسانی چون کارل مارکس، ماکس وبر و امیل دورکهایم، دوران مدرن را دوران فرایند گسترده تفکیک (differentiation) به شمار آورده‌اند. طی فرایند تفکیک، دین از سیاست، اقتصاد، فرهنگ (که خود زاده تفکیک است) و حتی “سنت” (که اختراع مدرنیته و تفکیک قدیم و جدید است) متمایز می‌شود. سازمان دین، از دیگر سازمان‌ها جدا می‌شود.

🍂 در این دوران، ایده‌هایی چون دموکراسی، حقوق بشر، آزادی، پلورالیسم، رواداری، فمینیسم، سکولاریسم، و…برساخته شد، و سپس گسترش و مشروعیت یافت. دین هم خود را با این ایده‌ها و نهادهایی که از نظر بشر جدید اخلاقاً موجه اند، روبرو دیده و مؤمنان مجبور به بازخوانی متن مقدس خود شده‌اند. در چنین سیاقی خوانش‌های جدید از متون مقدس دینی شکل گرفت:

یکم- نقد تاریخی تورات و انجیل
دوم- تعارض علم و دین
سوم- متون مقدس دینی کتاب تاریخ نیستند
چهارم- باطن گرایی عرفانی در برابر ظاهر گرایی شریعتمدار
پنجم- متون مقدس دینی کتاب حقوقی نیستند

🌐 مطالعۀ متن کامل در مشاهدۀ فوری
زمان مطالعه: ۲۱ دقیقه
🔖 ۴۰۶۶ واژه


#نقد_ادیان #روشنفکری_دینی


🌾 @Naqdagin | @UtopiaDialogue
📘غرب و اسلام میانه
— پیرامون بن‌بست اروپا در مواجهه با مهاجران مسلمان

✍🏻 #آرمین_لنگرودی

🌐 مطالعۀ متن کامل
زمان مطالعه: ۱۲ دقیقه
🔖 ۲۳۰۰ واژه

#نقد_اسلام #روشنفکری_دینی #نقد_روشنفکران



🌾 @Naqdagin
📘پدیده‌ای به‌نام «غیرت» و «زنای با محارم»
(۲/۲)
✍🏻 #علی‌اکبر_خانجانی

🍂 و اما امروزه، اين پدیده ابعاد بسیار پیچیده و هولناکتری به خود گرفته‌است. در زمانی‌که همۀ اعضای یک خانواده در پای ماهواره‌ها و فضای مجازی و فیلم‌های پورنو با هم محشورند، و کودکان حتی قبل از سن بلوغ، با تلفن‌های تصویری و خصوصی خود، از هر اراده و حرمت و اخلاق و غیرتی ساقط می‌شوند، در چنین شرایطی که بچه‌ها حتی قبل از سن بلوغ جنسی، دارای رابطۀ جنسی هستند و گاه تا ازدواجشان، چندبار سقط جنین می‌کنند، از حقوق بشر هیچ صدایی درنمی‌آید، اما آنگاه که قبل از سن ۱۸ سالگی ازدواج می‌کنند، تحت عنوان دروغینِ «کودک همسری»، حقوق بشر این رسانه‌ها به نعره می‌افتد؛ در حالیکه حقوق بشر با میلیو‌ن‌ها کودک بی‌پدر-و‌-مادر که بسیاری محصول زنای با محارم هستند، کاری ندارد.

🍂 این یک قاعدۀ فرهنگی در سراسر جهان است که آدم دزد و دروغگو، همۀ مردم را همچون خود، دزد و دروغگو می‌داند و فقط خودش را سالم می‌خواند. اگر در جامعه نگاه کنیم، به‌آسانی پی می‌بریم همۀ افرادی که تیغ «غیرت و ناموس» برکشیده و اطرافیان و سایر مردمان را هیز و هرزه و بی‌ناموس می‌خوانند، خود ام‌الفساد جامعۀ خویشند که گهگاهی همچون خانوادۀ خرمدین، برملا می‌شوند.

🍂 کسانی هم که همه را به چشم پایین‌تنه و سکس می‌نگرند و مذهبشان جز اين حکم دیگری ندارد نیز مشمول همین قاعده هستند! و وای بر روحانیون و مبلغین مذهبی که تحت عنوانِ غیرت و دینداری، چنین فکر و فرهنگ شیطانی و بیماری را به جامعه القاء می‌کنند که این بیماران جنسی و شیطان‌صفت، در پناه چنین آموزه‌هایی، دست به هر جرم و جنایتی می‌زنند، تحت عنوان دفاع از غیرت و ناموس.


🍂 امروزه، چنان بی‌غیرتی و بی‌ناموسی دم از غیرت و ناموس می‌زند و چنان ضدمذهب لباس مذهب بر تن کرده‌است که مردم، در اين سرگردانی و مالیخولیا، به اين نتیجه رسیده‌اند که اصلاً بهتر است اصل حقیقت را انکار کنند و مسنلۀ غیرت و عصمت و دین را به فراموشی بسپارند؛ و اين نیهیلیزمی‌ست که درب جهنم را می‌گشاید. وای بر نمازگزاران ریایی! وای بر لامذهبانِ دين‌فروش! و وای بر بی‌غیرتان غیور و چاقوکش! و عجبا که چاقوکشی و قمه‌کشی در کشور ما، ویژۀ همین جماعت زناکار و آدم‌کش است. محققین می‌توانند در این‌باره پژوهش کنند تا به درستیِ ادعای ما برسند.

🍂 امروزه در عصر قیامت آخرالزمان که جامعۀ ما در مرکز آن قرار گرفته‌است، بدون فهم دقیق و عمیق دیالکتیک مذهبِ ضدمذهب و غیرتِ ضدغیرت و عصمتِ ضدعصمت و ارزش‌های ضدارزش٬ هیچ پدیده‌ای بدرستی فهم نخواهد شد. برای کشف و درک اين خرد دیالکتیکی که خرد آخرالزمانی‌ست، رسالۀ «دیالکتیک دیالکتیک» از مجموعه آثار ما را با دقت مطالعه فرمایید.


#نقد_فرهنگ #زیست‌روان #روشنفکری_دینی



🌾 @Naqdagin
🍂 اینها از امراض و فجایع دینی‌ست که می‌خواهد به‌زور سرنیزه، همه را ارشاد و هدایت نماید و به بهشت بفرستد و می‌گوید: «"لا اكراه فی‌الدين" منسوخ شده‌است»، و یا اینکه «خدا هم جبار است».

🍂 خدا جبار است به تو چه مربوط؟ آیا خدا به تو هم گفته که جبار باشی؟ کی و کجا گفته؟ در گوشی؟! مثل خیلی از درگوشی‌های مشهور دیگر؟!

🍂 می‌گویی گفته: «ای رسول بر کافران و منافقان غضب کن!»، مگر تو رسولی؟! تو اصلاً بیا «مسلمان بودن»ت را با نشانه‌های قرآنی ثابت کن، «مؤمن بودن» طلب تو!! آیاتِ «قهر و غضب و قتال »در همه جای قرآن، علناً مخاطبی جز «رسول و مؤمنان» ندارد.

🍂 کدام‌یک از «صدها نشانۀ یک مؤمن» در قرآن، در شما دیده می‌شود که خود را مأمورِ «قهر و غضب و قتال» پنداشته‌ای و در خیابان، قد-و-بالا و چشم-و-ابرو و موهای زنان مردم را دید می‌زنی و تعزیرشان می‌کنی؟!

🍂 مگر به تو نگفته‌اند که آیۀ حجاب یکی مربوط به «زنان پیامبر» است که هیچ‌کدام از زنان ما «زن پیامبر» نیستند، زیرا نبوت «ختم» شده‌است و ما فراموش کرده‌ایم و هر یک، خود را پیامبر فرض نموده‌ایم! و دیگری آیۀ مربوط به «زنان مؤمنه» است که «به زنان مؤمنه بگو که خود را بپوشانند که این بهتر است...».

اولا) مؤمن و زن مؤمنه، در ده‌ها آیۀ قرآن، نشانه‌هائی دارد که با این نشانه‌ها، یک درصد از زنان و مردان مسلمان را هم نمی‌توان مؤمن به حساب آورد؛ همانطور که قرآن می‌فرماید : «نگویید که ما مؤمن هستیم! بگوئید که تازه دعوی اسلام کرده‌ایم و بدانید که اکثر مردم ایمان نمی‌آورند!»، پس اکثریت مردم طبق سنت خدا، «غیرمؤمنان» هستند؛ پس حجاب مشمول حال اینها نمی‌شود؛

دوما) تازه آیۀ حجاب که ذکرش رفت، در مورد «زنان مؤمنه» هم «امری مستحب» است ("بهتر است که...") نه «واجب»؛

سوما) حجاب یکی از «امور عبادی‌»ست و امور عبادی که «تعریز و عقاب و حساب» ندارد! آیا می‌شود کسی را به‌دلیل عاشق نبودن، محاکمه کرد و شلاق زد؟ مؤمن بودن همان عاشق بودن است؛ عشق به حق که در دل می‌درخشد و امر ارادی و تلقینی و مدرسه‌ای و کتابی نیست: «هیچ دلی ایمان نمی‌آورد، الا به اذن خدا» (قرآن کریم)؛ پس ایمان، واقعه‌ای قلبی‌ست، نه ذهنی و فلسفی و تفسیری و فقهی و شرعی.

✍🏻 #علی‌اکبر_خانجانی


#روشنفکری_دینی #زنان #بازاندیشی


🌾 @Naqdagin
📘حامیانِ «حجاب اجباری» طبق اسلام «سگان دوزخ‌»اند
اسلامِ مصری یا اسلامِ «گوشت‌ تلخِ» صفوی؟

✍🏻 #اصغر_زنجانی


#بازاندیشی #روشنفکری_دینی


🌾 @Naqdagin
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📺 جنگِ #حکومت_اسلامی علیه زنان چه نسبتی با اسلام دارد؟

🎙گفتگوی #رضا_علیجانی و دکتر #محسن_بنائی


#زنان #نقد_اسلام #روشنفکری_دینی



🌾 @Naqdagin
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
📘تناقضات عقلانیت و روشنفکری با دینداری
— برشی از مصاحبۀ استاد مصطفی ملکیان

🍂 من همین دورنگری را داشتم که فهمیدم سروکار آقایان به اینجا می‌افتد؛ از اول گفتم، بیاییم حقیقت را بازگو کنیم که ما نمی‌توانیم هم عقلانی باشیم و هم متدین. اما این آقایان که هنوز اصرار دارند روشن‌فکر دینی هستند، این‌طور روشن‌فکر دینی ماندند که از آیات فقهی می‌گذرند، برای بسیاری از آیات قرآن هم که معنای حقیقی قائل نیستند و معنای مجازی برای آن قائلند، بسیاری از آیات قرآن را هم که می‌گویند جزء ذاتیات قرآن نیست و از عرضیات قرآن است و اختصاص دارد به زمانی دون همه‌ی زمان‌های دیگر، مکانی دون همه‌ی مکان‌های دیگر و اوضاع و احوالی غیر از سایر اوضاع و احوال. خب من می‌پرسم دیگر از دین چی باقی ماند؟ بعد به من می‌گویند تو خودت هم که این کار را می‌کنی؟ من هم می‌گویم نه، من هیچ‌وقت این کار را نمی‌کنم، من همیشه گفته‌ام باید نهایت امانت را برای پیام قرآن قائل باشیم.

🍂 نسبت داده‌اند به امام فخر رازی که در خبرش گفته: "ایهاالناس، «محمد تازی» یعنی محمد عرب این‌چنین گفته است، من «محمد رازی» آن‌چنان گفته‌ام"؛ یعنی می‌خواسته بگوید ایهاالناس! اگر سخن محمد تازی را می‌خواهید، او معتقد است «الف، ب است»، اگر سخن محمد رازی را می‌خواهید، او معتقد است «الف، ب نیست». حالا هرکدامتان می‌خواهید، دنبال محمد تازی بروید، و هرکدامتان می‌خواهید، دنبال محمد رازی بروید!

🍂 این به نظر من کمال صداقت را نشان می‌دهد؛ چون آدم نباید سخن حضرت محمد و پیامبر اسلام را تحریف کند، سخن هیچ انسانی را ما حق نداریم تحریف کنیم، چه برسد به سخن فرد بزرگی مثل پیامبر اسلام.

🍂 باید بگویم ایهاالناس! «می‌خواهید التزام به قرآن و پیامبر داشته باشید» الف، ب است؛ اما «به اعتقاد بنده»، الف، ب نیست، حالا خودتان انتخاب کنید من حرفم را با صداقت می‌زنم و سخن پیامبر را تحریف نمی‌کنم. حالا متاع کفر و دین بی‌مشتری نیست؛ هرکسی می‌تواند انتخاب کند که برود سراغ صحبت پیامبر یا صحبت من.

🍂 مسلّم است که من اگر این صحبت را به قاطبه‌ی مسلمانان بگویم، می‌روند سراغ پیامبر خودشان؛ خب بروند! مشکلی نیست؛ آزادی است و ما باید «فکر» را مغتنم بدانیم؛ حالا اگر ۲، ۳ تا، ۵ تا و ۱۰ تا سخن من را پسندیدند، خب بیایند اینجا؛ ولی وقتی آمدند، باید بدانند که از زیر چتر رسول خدا بیرون رفتند و اگر زیر چتر رسول خدا هستند، یقین داشته‌باشند که زیر چتر رسول خدا هستند.

🍂 اینکه من بیایم سخن قرآن و پیامبر اسلام را همه‌ی محتوایش را بیرون بکشم و حرف‌ها و نظریه‌های خودم را قرار بدهم و بعد به مردم بگویم که این همان سخن خداست، این به نظر من، نه به‌لحاظ اخلاق علمی و نه به‌لحاظ علم هرمنوتیک، درست نیست [...]

🌐 مطالعۀ ادامه و متن کامل
زمان مطالعه: ۷ دقیقه
🔖 ۱۳۸۸ واژه


#نقد_روشنفکران #روشنفکری_دینی


🌾 @Naqdagin
📘اهمیتِ خروج از اسلامِ مصطفی ملکیان
— ملکیان هنوز مسلمان است؟ و اهمیت آن چیست؟
(۳/۳)
✍🏻#علیرضاموثق

🍂 اما در انتها لازم به ذکر است، که هیچ اشکالی ندارد یک نامسلمان، در متونِ ملفوظ و یا مکتوبش، به برخی از آموزه ها و گزاره‌های اسلام با همدلی استشهاد کند و یا به برخی اوصاف و یا رفتارهایِ پیشوایانِ دینی در اسلام (برای مثال علی‌ بن‌ ابی‌طالب) احترام بگذارد و آنها را در زمانه و زمینۀ تاریخیِ خودش، عادلانه و عاقلانه و حکیمانه ببیند، اما صرفاً با استناد به چنین مواردی، نمی‌توان آن شخصِ نامسلمان را مسلمان دید.

🍂 همچنین در این نوشتار، نکتۀ اساسیِ مدنظرم، شخص ملکیان و نسبتش با اسلام است، و نه این موضوع که به‌لحاظِ فقهی، باور به خدای نامتشخص با نماز خواندن جمع نمی‌شود و نیز اشاره شد که ملکیان به تصریح می‌گوید «لاادری» است و وجود همان خدای نامتشخص را هم تصدیق نمی‌کند.

🍂 بررسیِ نسبتِ آرایِ بزرگانِ فکری و اخلاقی و هنریِ جامعۀ ما با اسلام، به‌نوعی بررسیِ نسبتِ عقلانیت و عدالت با اسلام و سنتِ ماست. پس، در مبحثی که راجع به مسلمان نبودنِ مصطفی ملکیان مطرح کردم، مهم خودِ ایشان بعنوانِ یک شخصِ حقیقی نیست، بلکه نکتۀ اساسی این است که «ما که هستیم؟ و اسلام چیست؟ و نسبتِ ما با اسلام، کدام است؟»، و یا به عبارتِ دیگر، ما از این مجرا به «خودشناسی» می‌پردازیم و می‌کوشیم تا هویتِ «شتر-شیر-گاو-پلنگیِ» خویش را ارزیابیِ انتقادی کنیم.

🍂 مهم این است تا اگر کسی، افکار و یا شخصیتِ ملکیان را موجه و مطلوب دید، از خودش بپرسد: «آیا اگر من، نظراتِ ملکیان را تصدیق کردم، تضادی با اسلام پیدا نمی‌کنم؟». از خودش بپرسد: «آیا تمامِ فضایلِ اخلاقی و اوصافِ نیکویِ روانشناختیِ ملکیان، محصولِ اسلام و آموزه‌های قرآن است؟» و به همین سیاق، در مورد دیگران، از جمله در مورد دکتر سروش، از خودش پرسش کند.

🍂 این موضوع که هر چه جهل و ظلم و جنایت و خسارت و زشتی در تاریخِ اسلام مندرج است را با آسمان‌-ریسمان‌-به‌هم‌بافتن، به این‌ و‌ آن نسبت دهیم و در مقابل، تنها خوبی‌ها و زیبایی‌ها را ناشی از اسلام ببینیم، نه خردمندانه به نظر می‌رسد و نه منصفانه.

🍂 حقیقتاً هم وجهی کمیک دارد و هم وجهی تراژیک که برخی از مسلمانانِ خودشیفته (که البته در باطن از حقارت رنج می‌برند)، نشسته‌اند و مدام با توهم و تفرعن، هر امرِ خوب و زیبایی که در جهان یافت می‌شود را با چسب و سریشِ مغالطه، به اسلام‌شان می‌چسبانند و در این راستا، حتی به اینشتین نیز رحم نمی‌کنند و از مسلمان نامیدنِ او فراتر می‌روند و به شیعه بودنش فتوا می‌دهند، اما آنگاه که به داعش می‌رسند، چشم‌شان را بر نسبتِ روشنِ داعش با اسلام و قرآن و آموزه‌ها و فقهِ نبوی می‌بندند.

🍂 مسلمانان لازم است تا به اقتفایِ حقیقت‌جویی و عدالت‌خواهی، از این فرهنگِ قبیله‌ای و از این خودشیفتگی‌شان رها شوند و بپذیرند که در جهان، کثیری انسان‌های بزرگ و فرهیخته و اخلاقی و عالم و عادل وجود دارند که فی‌المجموع، در تضاد با اسلام‌شان هستند و در مقابل، اسلام‌شان از عواملِ مهمِ تولیدِ کثیری انسانِ جاهل و ظالم و فرومایه چون داعش بوده‌است.


#نقد_روشنفکران #روشنفکری_دینی


🌾 @Naqdagin