📺 ضرورتِ شجاعت در بیان آزادانۀ افکار
— اشارتی به سرکوبِ شدیدِ علامه سید محمدحسین طباطبایی در حوزه
🎙آیتالله #کمال_حیدری
🖌 زبان کلیپ: عربی و بدون زیرنویس | خلاصهکلیپ: #عبدالله و #بهرام_بسطامی
🍂 عزیزانم! نکتۀ مهمی را در ساحت نظر و عمل به شما گوشزد میکنم. هر وقت در خود تواناییِ واقعی و حرفی درخور برای طرح و عرضه یافتید، خود را مقابل بزرگان عرضه کنید و از هیچ امری نترسید؛ از هیچ چیز نترسید. حتی اگر در زمان شما، چهار پنج نفر علیهتان فتوایی صادر کردند، ذرهای نترسید، ذرهای! عزیزانم! تاریخ بیشک حقّ شما را ادا خواهد کرد! مطمئن باشید عزیزانم و تاریخ مشخص میکند چه کسی در یادها خواهد ماند. در زمان خودتان، با شما بیرحمی خواهند کرد، اما نهایتا یک سده بعد، ورق خواهد برگشت و حقایق آشکار خواهد شد. نمونهاش علی بن ابیطالب که ۷۰-۸۰ سال بر منابرِ بنیامیه لعنت میشد، ولی در حال حاضر، کسی که بر مسلک بنیامیه است هم علی را بیشتر از بنیامیه قبول دارد. این یک اصل است؛ پس هرگز نترسید.
🍂 مثالِ دیگر از این اصل، سرنوشت ملاصدراست، یا سید محمدحسین طباطبایی که همعصر همۀ ماست. آقای بروجردی بنا به مصالحی باور داشت که فلسفه نباید تدریس شود که در اول کتاب «اصول تفسیر» خود، ماجرایش را نوشتهام، و بسیار به من ایراد گرفتند و حمله کردند بابت حرفم، درحالیکه بینی و بین الله، من باور دارم آقای بروجردی، مردی بزرگ بود و فقط در این مورد خاص با مشی او مخالفم؛ آقای طباطبایی نیز با بروجردی در این زمینه مخالف بود. به همین خاطر گفتهبود «تو به تکلیفت عمل میکنی و من نیز به تکلیف خود عمل میکنم». طباطبایی در جواب آیتالله بروجردی پیام دادهبود که «اگر تمامِ درها به روی من بستهشود، در خیابانها مینشینم و فلسفه درس میدهم؛ اما چرا شما که با من میجنگید و دشمنی میکنید، ممر معاشِ طلبههایم را نیز وارد این نزاع کردهاید؟». چرا که شهریۀ شاگردانش را نیز قطع کردهبودند. به بروجردی میگوید، «این دیگر چه کاریست؟ با من میخواهید بجنگید، چرا معیشتِ این افراد محتاج و مسکین و ضعیف را قطع میکنید؟». این رفتارهای سرکوبگرایانه، رفتار جدیدی نیست.
🍂 شیخ مصباح بارها این خاطره را بیان میکرد که کل قم را میگشتند تا خانهای برای اجاره برای آقای طباطبایی پیدا کنند، و تا میفهمیدند که فلسفه درس میدهد، به او خانه اجاره نمیدادند، چون معتقد بودند خانهشان با این کار (تدریس فلسفه) نجس میشود!
🍂 و آقای طباطبایی در آخر عمرش در خانه/اتاقی ۲۰ متری زندگی میکرد که نصفش برای خانوادهاش بود و نصفش محل درس و با پردهای میانشان مرز کشیدهبود. حالا کسانی که مقابلش ایستادند چقدر در تاریخ اثرگذار بودند و اکنون یادی از آنها باقی ماندهاست و او در چه جایگاهیست؟ در خانهای نیست که میراث طباطبایی موجود نباشد و همه به تفسیر المیزان او رجوع میکنند و ۹۰۰ مقاله و کتاب در مورد طباطبایی تا به امروز نوشته شدهاست؛ درحالیکه دهها نفری که مقابل او ایستادند و با او مخالفت کردند، قبرشان نیز مشخص نیست که کجاست!
🍂 یکی از مراجع بزرگ و مشهور به من گفته که «صبر پیشه کن! نه به پشتت نگاه کن، نه به راست و نه چپ. به جلو نگاه کن و به پیش برو! و وقتی خدا بندهای را نعمتی میبخشد، حتما او را با بلایا میآزماید». من مدعی نیستم که هر چه میگویم درست است و هر چه دیگران میگویند، خطاست؛ بلکه افکار نوییست که طرحافکنی کردهام.
#آخوندیسم #تفکر_انتقادی
#ترجمه #اختصاصی_نقدآگین
➖➖➖
🌾 @Naqdagin
— اشارتی به سرکوبِ شدیدِ علامه سید محمدحسین طباطبایی در حوزه
🎙آیتالله #کمال_حیدری
🖌 زبان کلیپ: عربی و بدون زیرنویس | خلاصهکلیپ: #عبدالله و #بهرام_بسطامی
🍂 عزیزانم! نکتۀ مهمی را در ساحت نظر و عمل به شما گوشزد میکنم. هر وقت در خود تواناییِ واقعی و حرفی درخور برای طرح و عرضه یافتید، خود را مقابل بزرگان عرضه کنید و از هیچ امری نترسید؛ از هیچ چیز نترسید. حتی اگر در زمان شما، چهار پنج نفر علیهتان فتوایی صادر کردند، ذرهای نترسید، ذرهای! عزیزانم! تاریخ بیشک حقّ شما را ادا خواهد کرد! مطمئن باشید عزیزانم و تاریخ مشخص میکند چه کسی در یادها خواهد ماند. در زمان خودتان، با شما بیرحمی خواهند کرد، اما نهایتا یک سده بعد، ورق خواهد برگشت و حقایق آشکار خواهد شد. نمونهاش علی بن ابیطالب که ۷۰-۸۰ سال بر منابرِ بنیامیه لعنت میشد، ولی در حال حاضر، کسی که بر مسلک بنیامیه است هم علی را بیشتر از بنیامیه قبول دارد. این یک اصل است؛ پس هرگز نترسید.
🍂 مثالِ دیگر از این اصل، سرنوشت ملاصدراست، یا سید محمدحسین طباطبایی که همعصر همۀ ماست. آقای بروجردی بنا به مصالحی باور داشت که فلسفه نباید تدریس شود که در اول کتاب «اصول تفسیر» خود، ماجرایش را نوشتهام، و بسیار به من ایراد گرفتند و حمله کردند بابت حرفم، درحالیکه بینی و بین الله، من باور دارم آقای بروجردی، مردی بزرگ بود و فقط در این مورد خاص با مشی او مخالفم؛ آقای طباطبایی نیز با بروجردی در این زمینه مخالف بود. به همین خاطر گفتهبود «تو به تکلیفت عمل میکنی و من نیز به تکلیف خود عمل میکنم». طباطبایی در جواب آیتالله بروجردی پیام دادهبود که «اگر تمامِ درها به روی من بستهشود، در خیابانها مینشینم و فلسفه درس میدهم؛ اما چرا شما که با من میجنگید و دشمنی میکنید، ممر معاشِ طلبههایم را نیز وارد این نزاع کردهاید؟». چرا که شهریۀ شاگردانش را نیز قطع کردهبودند. به بروجردی میگوید، «این دیگر چه کاریست؟ با من میخواهید بجنگید، چرا معیشتِ این افراد محتاج و مسکین و ضعیف را قطع میکنید؟». این رفتارهای سرکوبگرایانه، رفتار جدیدی نیست.
🍂 شیخ مصباح بارها این خاطره را بیان میکرد که کل قم را میگشتند تا خانهای برای اجاره برای آقای طباطبایی پیدا کنند، و تا میفهمیدند که فلسفه درس میدهد، به او خانه اجاره نمیدادند، چون معتقد بودند خانهشان با این کار (تدریس فلسفه) نجس میشود!
🍂 و آقای طباطبایی در آخر عمرش در خانه/اتاقی ۲۰ متری زندگی میکرد که نصفش برای خانوادهاش بود و نصفش محل درس و با پردهای میانشان مرز کشیدهبود. حالا کسانی که مقابلش ایستادند چقدر در تاریخ اثرگذار بودند و اکنون یادی از آنها باقی ماندهاست و او در چه جایگاهیست؟ در خانهای نیست که میراث طباطبایی موجود نباشد و همه به تفسیر المیزان او رجوع میکنند و ۹۰۰ مقاله و کتاب در مورد طباطبایی تا به امروز نوشته شدهاست؛ درحالیکه دهها نفری که مقابل او ایستادند و با او مخالفت کردند، قبرشان نیز مشخص نیست که کجاست!
🍂 یکی از مراجع بزرگ و مشهور به من گفته که «صبر پیشه کن! نه به پشتت نگاه کن، نه به راست و نه چپ. به جلو نگاه کن و به پیش برو! و وقتی خدا بندهای را نعمتی میبخشد، حتما او را با بلایا میآزماید». من مدعی نیستم که هر چه میگویم درست است و هر چه دیگران میگویند، خطاست؛ بلکه افکار نوییست که طرحافکنی کردهام.
#آخوندیسم #تفکر_انتقادی
#ترجمه #اختصاصی_نقدآگین
➖➖➖
🌾 @Naqdagin
Telegram
نقدآگین
📺 ضرورتِ شجاعت در بیان آزادانۀ افکار
— اشارتی به سرکوبِ شدیدِ علامه سید محمدحسین طباطبایی در حوزه
🖌 زبان کلیپ: عربی و بدون زیرنویس | مطالعهی خلاصهکلیپ (اینجا)
🎓 متن به نقل از کانال عربیِ «علامه کمال حیدری» (دوستداران)
🍂 در سالروز ولادت علامه سید محمدحسین طباطبایی، صاحب تفسیر المیزان، قصد داریم با بازنشر این کلیپ، مظلومیت یکی از مراجع شیعه، جناب سید #کمال_حیدری را تبیین کنیم.
🍂 سه سال و نیم است که علامه حیدری، توسط ولی فقیه، در منزل خود زندانیست و دفاتر و سایتهای رسمی وی را بسته و ایشان را از رسانهها و شبکههای اجتماعی منع کردهاند. ایشان را از انجام دروس و فعالیتهای علمی و فکری بازداشتهاند و مدارک و پاسپورتش را گرفتهاند و مانع از سفر کردن ایشان شدهاند. مراجع (از جمله سیستانی این مرجعِ خاموش)، مسئول قتل علامه حیدری به لحاظ روحی و فکری هستند.
🍂 اما این مراجع، با همراهیِ حکومت ولایت فقیه، گمان میکنند که با محاصرۀ فکری و زندانی کردنِ حیدری، میتوانند اندیشهای را که او پایهگذاری کردهاست، از بین ببرند. محصولات و نظریات فکری و علمی حیدری، در مؤسسات علمی باقی خواهد ماند؛ همچنان که اندیشۀ بزرگترین علما و محققین، با وجود مرگِ آنها در قرنها پیش، مانند شیخ طوسی و شیخ مفید و علامه حلی و مجلسی و سید حسین طباطبایی، تاکنون باقی ماندهاست. اندیشه و تولید علمی آنهاست که باعث شد نامشان تا امروز، در عرصۀ علمی باقی بماند و نامشان تا قیامت باقی خواهد ماند. همینطور، علامه حیدری که خروجی علمی و فکری بسیار بالایی دارد، که نزدیک به ۱۰ هزار سخنرانی و بیش از ۲۰۰ جلد کتاب در معارف مختلف دینی را شامل میشود، اما این مراجع چطور؟! به میراث آنها نگاه کنید؛ چیز قابل توجه و قابل ذکری در دستشان نخواهید دید!
🍂 پس نام علامه حیدری در محافل علمی باقی خواهد ماند، همانطور که نام علامه طباطبایی تاکنون هست. در دهۀ هفتاد میلادی، مراجع تقلید آن زمان، حبس خانگی را بر علامه طباطبایی تحمیل کردند و ایشان را از تدریس در حوزه منع کردند و به جنگ با وی برخواستند و رزق و روزی او و معیشت و مستمری شاگردانش را قطع کردند، اما ببینید امروزه شیعیان، به اندیشه و تفسیر المیزان او افتخار میکنند و مراجع مخالف او، به زبالهدان تاریخ پیوستند، و هیچکس حتی آنها را بهیاد نمیآورد؛ همین امر نیز در مورد حیدری و مراجع شیعه کنونی صدق میکند.
🍂 قابل ذکر است که آقای حیدری، چندین بار خواستارِ بازگشت به عراق شدهاند، اما مراجع مانع شدهاند و متأسفانه دولت عراق، در این زمینه هیچ حرکتی نکرد و کاملاً سکوت اختیار کرد. کدام کشور در جهان وجود دارد که یکی از شهروندانش، توسط کشور دیگری زندانی شود و هیچ کاری نکند!! چه زمانی دولت و وزارت خارجۀ عراق برای نجات او از زندان دخالت میکنند؟ چه زمانی عقلا و صاحبنظران برای وساطت و حل این موضوع دخالت میکنند؟
🖌 #ترجمه #اختصاصی_نقدآگین: #عبدالله
#آخوندیسم #حکومت_اسلامی
➖➖➖
🌾 @Naqdagin
— اشارتی به سرکوبِ شدیدِ علامه سید محمدحسین طباطبایی در حوزه
🖌 زبان کلیپ: عربی و بدون زیرنویس | مطالعهی خلاصهکلیپ (اینجا)
🎓 متن به نقل از کانال عربیِ «علامه کمال حیدری» (دوستداران)
🍂 در سالروز ولادت علامه سید محمدحسین طباطبایی، صاحب تفسیر المیزان، قصد داریم با بازنشر این کلیپ، مظلومیت یکی از مراجع شیعه، جناب سید #کمال_حیدری را تبیین کنیم.
🍂 سه سال و نیم است که علامه حیدری، توسط ولی فقیه، در منزل خود زندانیست و دفاتر و سایتهای رسمی وی را بسته و ایشان را از رسانهها و شبکههای اجتماعی منع کردهاند. ایشان را از انجام دروس و فعالیتهای علمی و فکری بازداشتهاند و مدارک و پاسپورتش را گرفتهاند و مانع از سفر کردن ایشان شدهاند. مراجع (از جمله سیستانی این مرجعِ خاموش)، مسئول قتل علامه حیدری به لحاظ روحی و فکری هستند.
🍂 اما این مراجع، با همراهیِ حکومت ولایت فقیه، گمان میکنند که با محاصرۀ فکری و زندانی کردنِ حیدری، میتوانند اندیشهای را که او پایهگذاری کردهاست، از بین ببرند. محصولات و نظریات فکری و علمی حیدری، در مؤسسات علمی باقی خواهد ماند؛ همچنان که اندیشۀ بزرگترین علما و محققین، با وجود مرگِ آنها در قرنها پیش، مانند شیخ طوسی و شیخ مفید و علامه حلی و مجلسی و سید حسین طباطبایی، تاکنون باقی ماندهاست. اندیشه و تولید علمی آنهاست که باعث شد نامشان تا امروز، در عرصۀ علمی باقی بماند و نامشان تا قیامت باقی خواهد ماند. همینطور، علامه حیدری که خروجی علمی و فکری بسیار بالایی دارد، که نزدیک به ۱۰ هزار سخنرانی و بیش از ۲۰۰ جلد کتاب در معارف مختلف دینی را شامل میشود، اما این مراجع چطور؟! به میراث آنها نگاه کنید؛ چیز قابل توجه و قابل ذکری در دستشان نخواهید دید!
🍂 پس نام علامه حیدری در محافل علمی باقی خواهد ماند، همانطور که نام علامه طباطبایی تاکنون هست. در دهۀ هفتاد میلادی، مراجع تقلید آن زمان، حبس خانگی را بر علامه طباطبایی تحمیل کردند و ایشان را از تدریس در حوزه منع کردند و به جنگ با وی برخواستند و رزق و روزی او و معیشت و مستمری شاگردانش را قطع کردند، اما ببینید امروزه شیعیان، به اندیشه و تفسیر المیزان او افتخار میکنند و مراجع مخالف او، به زبالهدان تاریخ پیوستند، و هیچکس حتی آنها را بهیاد نمیآورد؛ همین امر نیز در مورد حیدری و مراجع شیعه کنونی صدق میکند.
🍂 قابل ذکر است که آقای حیدری، چندین بار خواستارِ بازگشت به عراق شدهاند، اما مراجع مانع شدهاند و متأسفانه دولت عراق، در این زمینه هیچ حرکتی نکرد و کاملاً سکوت اختیار کرد. کدام کشور در جهان وجود دارد که یکی از شهروندانش، توسط کشور دیگری زندانی شود و هیچ کاری نکند!! چه زمانی دولت و وزارت خارجۀ عراق برای نجات او از زندان دخالت میکنند؟ چه زمانی عقلا و صاحبنظران برای وساطت و حل این موضوع دخالت میکنند؟
🖌 #ترجمه #اختصاصی_نقدآگین: #عبدالله
#آخوندیسم #حکومت_اسلامی
➖➖➖
🌾 @Naqdagin
Telegram
نقدآگین
📻علم و دین: پنج پرسش (+)
— قسمت ۴) مصاحبه با #ویلیام_لین_کریگ
🖌#ترجمه: #تقی_کیمیایی_اسدی
🗄 پست مرتبط
📓علم و دین: پنج پرسش
📻 علم و دین: پنج پرسش: یکم - دوم - سوم
📺 معنا، اخلاق و خدا
📺 آیا اخلاق بر ستون خدایان ادیان استوار است؟
➖➖➖
🌾 @Naqdagin
— قسمت ۴) مصاحبه با #ویلیام_لین_کریگ
🖌#ترجمه: #تقی_کیمیایی_اسدی
🗄 پست مرتبط
📓علم و دین: پنج پرسش
📻 علم و دین: پنج پرسش: یکم - دوم - سوم
📺 معنا، اخلاق و خدا
📺 آیا اخلاق بر ستون خدایان ادیان استوار است؟
➖➖➖
🌾 @Naqdagin
علم و دین: پنج پرسش ۴
@Naqdagin
🎧علم و دین: پنج پرسش (+)
— قسمت ۴) مصاحبه با #ویلیام_لین_کریگ
🖌#ترجمه: #تقی_کیمیایی_اسدی
#کتاب_صوتی
#نقد_ادیان #فلسفیدن
➖➖➖
🌾 @Naqdagin
— قسمت ۴) مصاحبه با #ویلیام_لین_کریگ
🖌#ترجمه: #تقی_کیمیایی_اسدی
#کتاب_صوتی
#نقد_ادیان #فلسفیدن
➖➖➖
🌾 @Naqdagin
نقدآگین
⛽️🚐 قبول داری هیچ ارزونی بیدلیل نیست؟ 🔻من هم موافق گران شدن بنزین هستم اگر: ۱- واردات خودرو بصورت «کاملا آزادانه» انجام شود؛ ۲- واردات خودرو «بدون تعرفه» انجام شود. ⛽️میانگین مصرف خودروهای داخلی در هر ۱۰۰کیلومتر ۹.۳ لیتره، ولی برای برند تویوتا ۴.۸لیتره…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📘چرایی ازدیادِ پدیدۀ شوگر ددی و شوگر مامی
🍂 شعارها و حرفهای رویافروشها را دور بریزید؛ باید قبول کنیم که اگر ما خانواده پولداری نداشته باشیم، احتمال این که پولدار شویم، بسیار کم است. هر چند که نسل گذشتۀ ما خود را «نسل سوخته و اسطورۀ قناعت و پول جمع کردن» میدانند و فرزندان خود را متوقع و تنپرور، ولی این نسل خوششانسترین نسل بودند؛ چرا که نسلی بودند که در کل زندگیشان، جفتشش آوردند؛ در دورانی وارد بازار کار شدند که در عین درآمد بالا، تورم بسیار پایینتر از الان بود. این نسل تمام منابع را جمع کردند، هر چقدر سهام، طلا، دلار و ملک ارزان بود، خریدند و قدرت را به دست گرفتند. به آمارها نگاه کنید: سال ۸۵ وقتی کمکم بازنشسته میشدند، حداقل حقوق کارگر ۱۸۳ هزار تومان بود، یعنی معادل ۷ ربع سکه که به پول فعلی، حدود ۷۰ میلیون تومان میشود. الان قدرت خرید کمتر از یک دهم شدهاست.
🍂 همچنین آنها زمانی که بازنشسته شدند، با پول سنوات میتوانستند خیلی کارها کنند؛ مثلا ماشین خارجی بخرند و یا سفر بروند. حقوق و درآمد خوب در کنار شرایط اقتصادی باثباتتر، فاصلۀ ثروتشان را با نسل بعد از خود بیشتر کرد و اینگونه بود که تنش بین دو نسل بیشتر شد، نسلی که خودش را اسطورۀ قناعت و تلاش میداند و دائما فرزندانش را نصیحت میکند که ما خواستیم و توانستیم، پس شما هم تنبلی نکنید و راه ما را تکرار کنید!
🍂 نسل ما نسل استارتاپها بود، چیزی که نسل قبل ما هیچ درکی از آن نداشتند و دائما ما را نصیحت کردند که از رویا بیرون بیایید و این کارها برایتان نان و آب نمیشود؛ بهدنبال کار با حقوق ثابت و بیمه باشید تا بدبخت نشوید! مدل ثروتآفرینی هم در نسل گذشته بسیار راحتتر از وضعیتِ فعلی بودهاست.
🍂 واقعیت این است که نسل جدید، نهتنها تنبل نیستند، بلکه خیلی پرکارتر و پرتلاشتر از نسل قبل خود هستند، مخصوصا دخترها و زنان! در گذشته یک نفر کار میکرد، خرج کل خانه را میداد، ماشین و خانه میخرید و برای روز مبادا پس انداز هم میکرد، زن هم کارهای خانه را انجام میداد. ولی الان علاوه بر اینکه زن و شوهر هر دو، تمام وقت کار میکنند، همه کارهایی که نسل قبل میکردند (تمیزکاری و پختوپز و...) را نیز انجام میدهند و نکته جالب اینجاست که آخر ماه هم چیزی برایشان باقی نمیماند.
🍂 نسل فعلی خیلی باسوادتر از نسل قبل شدهاست، نسل گذشته نیازی به تحصیلات نداشت و با همان دیپلم و سیکل، بازار کار خوب برایش مهیا بود و نیازی نبود درس بخواند. اینها وقتی دردناک میشود که بدانیم ۵۰ درصد کارهای دنیا را نسل فعلی انجام میدهد، ولی فقط ده درصد ثروت را در اختیار دارد.
🍂 نسل قبلیِ عزیز! از توهم بیرون بیایید، شما «نسل سوخته» نیستید. شما تحصیلات و تلاشی بهمیزانِ نسل فعلی نداشتید، فقط «خوششانس» بودید! حتی دوران جنگ و انقلاب را هم بهانه نکنید، چرا که آمارها نشان میدهد شرایط اقتصادی دهه ۹۰، از دوران جنگ هم بدتر بود. پس بهجای اسطورهسازی از خود و تاسف خوردن برای بچههایتان، فقط کمی آنها را درک کنید.
🍂 همین تفکر و توهمی که نسل قبل از خودش دارد که ما اسطورۀ تلاش کردن و قناعت و پول جمعکردن بودیم، باعث شده که آنها به «بدبختپرستی» رو بیاورند؛ یعنی برای سایر افراد جامعه که وضع خوبی ندارند، دلسوزی و کمک میکنند، ولی معتقدند فرزندان خودشان باید سختی بکشند تا مستقل شوند!
🍂 در این شرایط اقتصادی دردناک، وقتی نسل جدید میبیند که علیرغم تلاش و تحصیل و...، منابع در اختیار نسل قبل است و هرچقدر هم تلاش کند، امکان ندارد که بتواند سطح زندگی معادل نسل قبلی داشتهباشد، یا باید صبر کند تا روزی شاید میراث نسل قبل به او برسد، یا اینکه راه میانبر را انتخاب کند و سراغ ثروتمندان کهنسال برود و با آنها وارد رابطه شود! بله همین عامل باعث شده که امروز در جامعه، شاهد پدیدههای شوگر ددی و شوگر مامی باشیم!
🔺نکتۀ جالب اینجاست که نسل متوهم و متوقع قبل، علاوه بر مصادرۀ منابع مالی، حالا دارند با این ثروت و اندوخته، روابط را هم از نسل فعلی میگیرند!
#حکومت_اسلامی #اقتصاد
➖➖➖
🌾 @Naqdagin | @excellentmanagers
🍂 شعارها و حرفهای رویافروشها را دور بریزید؛ باید قبول کنیم که اگر ما خانواده پولداری نداشته باشیم، احتمال این که پولدار شویم، بسیار کم است. هر چند که نسل گذشتۀ ما خود را «نسل سوخته و اسطورۀ قناعت و پول جمع کردن» میدانند و فرزندان خود را متوقع و تنپرور، ولی این نسل خوششانسترین نسل بودند؛ چرا که نسلی بودند که در کل زندگیشان، جفتشش آوردند؛ در دورانی وارد بازار کار شدند که در عین درآمد بالا، تورم بسیار پایینتر از الان بود. این نسل تمام منابع را جمع کردند، هر چقدر سهام، طلا، دلار و ملک ارزان بود، خریدند و قدرت را به دست گرفتند. به آمارها نگاه کنید: سال ۸۵ وقتی کمکم بازنشسته میشدند، حداقل حقوق کارگر ۱۸۳ هزار تومان بود، یعنی معادل ۷ ربع سکه که به پول فعلی، حدود ۷۰ میلیون تومان میشود. الان قدرت خرید کمتر از یک دهم شدهاست.
🍂 همچنین آنها زمانی که بازنشسته شدند، با پول سنوات میتوانستند خیلی کارها کنند؛ مثلا ماشین خارجی بخرند و یا سفر بروند. حقوق و درآمد خوب در کنار شرایط اقتصادی باثباتتر، فاصلۀ ثروتشان را با نسل بعد از خود بیشتر کرد و اینگونه بود که تنش بین دو نسل بیشتر شد، نسلی که خودش را اسطورۀ قناعت و تلاش میداند و دائما فرزندانش را نصیحت میکند که ما خواستیم و توانستیم، پس شما هم تنبلی نکنید و راه ما را تکرار کنید!
🍂 نسل ما نسل استارتاپها بود، چیزی که نسل قبل ما هیچ درکی از آن نداشتند و دائما ما را نصیحت کردند که از رویا بیرون بیایید و این کارها برایتان نان و آب نمیشود؛ بهدنبال کار با حقوق ثابت و بیمه باشید تا بدبخت نشوید! مدل ثروتآفرینی هم در نسل گذشته بسیار راحتتر از وضعیتِ فعلی بودهاست.
🍂 واقعیت این است که نسل جدید، نهتنها تنبل نیستند، بلکه خیلی پرکارتر و پرتلاشتر از نسل قبل خود هستند، مخصوصا دخترها و زنان! در گذشته یک نفر کار میکرد، خرج کل خانه را میداد، ماشین و خانه میخرید و برای روز مبادا پس انداز هم میکرد، زن هم کارهای خانه را انجام میداد. ولی الان علاوه بر اینکه زن و شوهر هر دو، تمام وقت کار میکنند، همه کارهایی که نسل قبل میکردند (تمیزکاری و پختوپز و...) را نیز انجام میدهند و نکته جالب اینجاست که آخر ماه هم چیزی برایشان باقی نمیماند.
🍂 نسل فعلی خیلی باسوادتر از نسل قبل شدهاست، نسل گذشته نیازی به تحصیلات نداشت و با همان دیپلم و سیکل، بازار کار خوب برایش مهیا بود و نیازی نبود درس بخواند. اینها وقتی دردناک میشود که بدانیم ۵۰ درصد کارهای دنیا را نسل فعلی انجام میدهد، ولی فقط ده درصد ثروت را در اختیار دارد.
🍂 نسل قبلیِ عزیز! از توهم بیرون بیایید، شما «نسل سوخته» نیستید. شما تحصیلات و تلاشی بهمیزانِ نسل فعلی نداشتید، فقط «خوششانس» بودید! حتی دوران جنگ و انقلاب را هم بهانه نکنید، چرا که آمارها نشان میدهد شرایط اقتصادی دهه ۹۰، از دوران جنگ هم بدتر بود. پس بهجای اسطورهسازی از خود و تاسف خوردن برای بچههایتان، فقط کمی آنها را درک کنید.
🍂 همین تفکر و توهمی که نسل قبل از خودش دارد که ما اسطورۀ تلاش کردن و قناعت و پول جمعکردن بودیم، باعث شده که آنها به «بدبختپرستی» رو بیاورند؛ یعنی برای سایر افراد جامعه که وضع خوبی ندارند، دلسوزی و کمک میکنند، ولی معتقدند فرزندان خودشان باید سختی بکشند تا مستقل شوند!
🍂 در این شرایط اقتصادی دردناک، وقتی نسل جدید میبیند که علیرغم تلاش و تحصیل و...، منابع در اختیار نسل قبل است و هرچقدر هم تلاش کند، امکان ندارد که بتواند سطح زندگی معادل نسل قبلی داشتهباشد، یا باید صبر کند تا روزی شاید میراث نسل قبل به او برسد، یا اینکه راه میانبر را انتخاب کند و سراغ ثروتمندان کهنسال برود و با آنها وارد رابطه شود! بله همین عامل باعث شده که امروز در جامعه، شاهد پدیدههای شوگر ددی و شوگر مامی باشیم!
🔺نکتۀ جالب اینجاست که نسل متوهم و متوقع قبل، علاوه بر مصادرۀ منابع مالی، حالا دارند با این ثروت و اندوخته، روابط را هم از نسل فعلی میگیرند!
#حکومت_اسلامی #اقتصاد
➖➖➖
🌾 @Naqdagin | @excellentmanagers
Telegram
نقدآگین
👳🏿♂️بودجۀ نهاد تحت ریاست آیتالله «ک.ص.(اُز)گل» برابر با دستمزد ماهانۀ «۲۴ هزار کارگر» است!
🍂 به گزارش پایگاه دادههای باز ایران، بودجۀ سالانه این ستاد، به ریاست آیتالله «ک.ص.»، معادل حداقل دستمزد ماهانۀ ۲۴هزار کارگر است!
🍂 در این تحقیق آمده که در بودجۀ سال ۱۴۰۲، مبلغ ۱۲۷ میلیارد تومان از منابع عمومی، به ستاد امر به معروف و نهی از منکر اختصاص داده شدهاست. این در حالیست که حداقل دستمزد پایۀ تعیین شده برای کارگران در سال گذشته ۵ میلیون و ۳۰۸ هزار تومان بودهاست.
🍂 بررسیهای این پایگاه نشان می دهد که در فاصلۀ سالهای ۱۳۹۶ تا ۱۴۰۲، نزدیک به ۳۶۰ میلیارد تومان از منابع عمومی بودجۀ کشور در اختیار ستاد احیای امر به معروف و نهی از منکر قرار گرفتهاست. بودجهای که ارزش آن به قیمت روز و با در نظر گرفتن تورم فراتر از ۸۰۰ میلیارد تومان میرود.
#حکومت_اسلامی #اقتصاد
➖➖➖
🌾 @Naqdagin
🍂 به گزارش پایگاه دادههای باز ایران، بودجۀ سالانه این ستاد، به ریاست آیتالله «ک.ص.»، معادل حداقل دستمزد ماهانۀ ۲۴هزار کارگر است!
🍂 در این تحقیق آمده که در بودجۀ سال ۱۴۰۲، مبلغ ۱۲۷ میلیارد تومان از منابع عمومی، به ستاد امر به معروف و نهی از منکر اختصاص داده شدهاست. این در حالیست که حداقل دستمزد پایۀ تعیین شده برای کارگران در سال گذشته ۵ میلیون و ۳۰۸ هزار تومان بودهاست.
🍂 بررسیهای این پایگاه نشان می دهد که در فاصلۀ سالهای ۱۳۹۶ تا ۱۴۰۲، نزدیک به ۳۶۰ میلیارد تومان از منابع عمومی بودجۀ کشور در اختیار ستاد احیای امر به معروف و نهی از منکر قرار گرفتهاست. بودجهای که ارزش آن به قیمت روز و با در نظر گرفتن تورم فراتر از ۸۰۰ میلیارد تومان میرود.
#حکومت_اسلامی #اقتصاد
➖➖➖
🌾 @Naqdagin
نقدآگین
📘از سرکوب میل تا توحش در رمان «مرگ در ونیز» — توحش در ما همانسان کمین کردهاست که ببری در بیشۀ خیزران (۲/۲) ✍🏻 دکتر #قربان_عباسی 🍂 مسئله همین است که آنچه ما نیاز داریم، «گریز از آن جرقه» نیست، یا «فرار از مهلکۀ غریزه»، بلکه مکانیسمِ «مهار تخیل» است، همان…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📺 دربارۀ پدیدۀ شوگر ددی - شوگر مامی
🎙دکتر #آزیتا_ساعیان
🍂 بدلیل اوضاع بحرانی اقتصادی - اجتماعی در ایران، ازدواجهای نامتعارف رشد چشمگیری داشتهاست. این پدیده در غرب سابقۀ طولانی دارد که بنوعی «داد و ستد مالی/عاطفی» بین دو فرد یعنی «ددی و بیبی» یا همان بابا و بچه معروف است، اما در ایران در قالب ازدواج خودنمائی میکند و فرم خاصی به خود گرفتهاست.
🍂 بر اساس تجربیات درمانی که با این زوجها داشتم، ظاهر ارتباط در ایران همان داد و ستد است. زن در جستجوی پایگاه قوی اقتصادی و با تمایل به رفاه فوری، به ازدواج مرد مسنی در میآید که بشدت نیاز به توجه و محبت دارد.
🍂 یافتههای بالینی با این زوجها، وجود دو تعارض قوی ناخودآگاه را تایید میکند. در این زنان، تعارض دردناک بین تصویر «پدر واقعی» و «پدر ایدهآل» بارز است و در این پیرمردان، تعارض بین «ماندن» و «مردن» بوضوح دیده میشود. در نتیجه، آن زنان در فرآیند حل این تعارض، تصویر «پدر ایدهآل» را جایگزین «پدر آسیبزنندۀ» واقعی میکنند و این پیرمردان نیز با ازدواج، به «انکار مرگ» و «کاهش دلهرۀ» خود میپردازند.
✍🏻 دکتر #محمدرضا_ابراهیمی
#زیستروان #نقد_فرهنگ
➖➖➖
🌾 @Naqdagin
🎙دکتر #آزیتا_ساعیان
🍂 بدلیل اوضاع بحرانی اقتصادی - اجتماعی در ایران، ازدواجهای نامتعارف رشد چشمگیری داشتهاست. این پدیده در غرب سابقۀ طولانی دارد که بنوعی «داد و ستد مالی/عاطفی» بین دو فرد یعنی «ددی و بیبی» یا همان بابا و بچه معروف است، اما در ایران در قالب ازدواج خودنمائی میکند و فرم خاصی به خود گرفتهاست.
🍂 بر اساس تجربیات درمانی که با این زوجها داشتم، ظاهر ارتباط در ایران همان داد و ستد است. زن در جستجوی پایگاه قوی اقتصادی و با تمایل به رفاه فوری، به ازدواج مرد مسنی در میآید که بشدت نیاز به توجه و محبت دارد.
🍂 یافتههای بالینی با این زوجها، وجود دو تعارض قوی ناخودآگاه را تایید میکند. در این زنان، تعارض دردناک بین تصویر «پدر واقعی» و «پدر ایدهآل» بارز است و در این پیرمردان، تعارض بین «ماندن» و «مردن» بوضوح دیده میشود. در نتیجه، آن زنان در فرآیند حل این تعارض، تصویر «پدر ایدهآل» را جایگزین «پدر آسیبزنندۀ» واقعی میکنند و این پیرمردان نیز با ازدواج، به «انکار مرگ» و «کاهش دلهرۀ» خود میپردازند.
✍🏻 دکتر #محمدرضا_ابراهیمی
#زیستروان #نقد_فرهنگ
➖➖➖
🌾 @Naqdagin
نقدآگین
📺 قربانیپنداری (+) 🍂 شرایط مادی، لطمات مادی و قابل اندازهگیری همانند نقض حقوق طبیعی هر انسان و هر شهروندی میتوانند به درستی اشخاص را در موقعیت قربانی قرار دهند. با این وجود، ذهن ما انسانها همواره در معرض تعمیمها، قضاوتها و پیشفرضهایی قرار دارد که…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📘روسپیگری و پول
— بازاندیشی مفاهیم فرهنگی
✍🏻 #سپاس_ریوندی
🗄 پست مرتبط
📻 تمرین جامعهشناسی با گئورگ زیمل (۱۴ جلسه)
#فلسفیدن #نقد_فرهنگ
➖➖➖
🌾 @Naqdagin | @Azarborzinmehr
— بازاندیشی مفاهیم فرهنگی
✍🏻 #سپاس_ریوندی
🗄 پست مرتبط
📻 تمرین جامعهشناسی با گئورگ زیمل (۱۴ جلسه)
#فلسفیدن #نقد_فرهنگ
➖➖➖
🌾 @Naqdagin | @Azarborzinmehr
📘روسپیگری و پول
✍🏻 #سپاس_ریوندی
🍂 وقتی میخواهید برای کسی هدیه بگیرید که او را نمیشناسید، اغلب با مشکل مشخصی مواجه میشوید: هدیه قرار است گیرنده را خوشحال کند و اگر شناختی از آن فرد و درونیات وی نداشته باشیم، پیدا کردن آن چیز دشوار میشود. سکۀ طلا، اسکناس در پاکت و کارت اعتباری، ۳ شکل از اقرارند که من نمیدانم چه «چیز» تو را خوشحال میکند (طرفه اینکه خود آنها نیز در فرآیندِ انتزاعِ مدام، از شکلِ «چیزِ» مشخص خارج و بشکلی ریاضی-عددی درمیآیند: اعتبار در کارت انتزاعاً نمادیست از اسکناسها، اسکناسها خودشان کاغذپارههاییاند که فقط وقتی ارزش دارند که نمادِ طلای پشتوانۀ آن در بانک باشند، و حتی خود آن سکۀ طلا نیز قراردادیست؛ در آمریکای پیش از کلمب، سرخپوستان برای طلا ارزشی قائل نبودند).
🍂 ارزش «طلا/اسکناس/اعتبار» قراردادیست برای خلاص کردن ما از مبادلۀ کالابهکالا و پرسیدن مدام اینکه «ارزش یک کالا در قبال کالای دیگر چیست؟». پس هدیه دادنِ پول در مجموع، بمعنای اقرار دومی هم هست: نمیخواهم با این مساله که خوشحالیِ تو از مسیر چه «چیز» بدست میآید، سر و کله بزنم!
🍂 این مقدمه، ما را به مسالۀ دومی میرساند: دوگانۀ واقعی دربارۀ «هدیه» این نیست که «ارزش مادی» آن کم است یا زیاد؟ در پسِ علاقه به هدایای گرانقیمت، شائبۀ مادیگرایی رذیلانه هست و در پسِ علاقه به هدایای ارزانقیمت، شائبۀ نوعی تظاهر به معنویت. دوگانۀ واقعی که گئورگ زیمل، با نبوغ حیرتانگیز خود، آن را بسادگی کشف کردهاست، به همان مسالۀ بالا مربوط میشود: شخصی یا غیرشخصی بودن هدیه.
🍂 پیش از زیمل، کانت دوگانۀ «قیمت بازار» و «قیمت عاطفی» را مطرح کردهبود. همۀ ما «چیز»هایی در اطراف خود داریم که از نظر بازار «خنزر پنزر» محسوب میشوند؛ چیزهایی که کسی آنها را بچیزی نمیخرد، ولی برای ما ارزشمندند. چرا؟ زیمل این دوگانه را ژرفتر تبیین میکند: در پسِ «قیمت عاطفیِ» هر چیز، معمولا «تاریخ، خاطره، یا نوعی رابطۀ شخصی» وجود دارد که «قابل محاسبه» نیست، لذا بازار که تنها بر مبنای محاسبه کار میکند، آن را به درون خود راه نمیدهد.
🍂 پول چیزیست مانند شمارۀ ملی: «عددی در میان اعداد دیگر»، اما چیزی که کسی از سر «محبت و شناخت» به ما هدیه میدهد، همچون «نام» است؛ آن هم «نامی که تنها او ما را به آن میخواند». یک اسکناسِ هزار تومانی، با اسکناس هزار تومانی دیگر فرقی ندارد، ولی نامهای که به دستخط عزیزی رسیده، چیزی منحصربفرد در خود دارد. پول «انتزاعی و جایگزینپذیر» است؛ چیزها ملموس و چه بسا یگانهاند.
🍂 به همین دلیل است که پول، «مشخصۀ اصلی روسپیگری»ست؛ رابطهای که «تا حد نهایت، غیرشخصی شده» است: من، تو را نمیشناختم؛ هیچ تعلقی به تو ندارم؛ چیزی از تو نمیدانم، نمیخواهم هم که بدانم؛ برایم با دیگری فرقی نداری؛ پولت را بگیر و برو! به تعبیر فصیحِ زیمل، پول، این پدیدۀ انتزاعیِ غیرملموس غیرشخصیِ مطلقا ریاضی، بهترین واسطه برای رابطهای نظیر روسپیگریست؛ زیرا آن نیز از هر جنبۀ شخصی و انسانیِ ملموس، تهی شدهاست. اما درست به همین دلیل، در پسِ مبادلۀ پولی (در هر جا «به جز تجارت» که جایش است)، چیزی «زننده و انزجارانگیز» هست. بدلیل زشتیِ انزجارانگیز رابطۀ پولیست که اسکناس را -وقتی با آن خرید نمیکنند- در پاکت میگذارند تا دیدهنشود! و به همین نمط، در تمام بروزات فساد، کوشش میشود رابطۀ پولی انکار، یا در لفافِ دیگری پنهان شود. ترجیح بر این است که «رشوه»، «هدیه» نامیدهشود و بجای پول، «چیز»ی باشد؛ گویی موجب آن، رابطهای شخصی و ملموس بینِ دو انسان است.
🍂 اکنون ژرفتر بشویم:
پس نهایتا مسالۀ «پولِ انتزاعی»، یا «شیء ملموس» نیست؛ مساله «نوع رابطه» است. اگر پولی بدهید که هزینههای درمان عزیزی تامین شود، پول «معنای شخصی» دارد: سلامت تو برای من مهم است. متقابلا، «چیز»هایی هستند که تنها «زرورق و لفاف»اند، برای اینکه بهنظر نرسد رابطۀ بین دو نفر، «رابطۀ پولی» و لذا «روسپیگری»ست: این «چیز»ها غیرشخصی هستند، به نیازهای آن فردِ بخصوص و شناخت هدیهدهنده از او ربطی ندارند.
🍂 جامعۀ روسپیگران و روسپیبازان، نمیتواند وارد «روابط شخصیِ پیچیده» شود که در آن، هر کس بر اثرِ «شناخت و محبت دیگری» هدیه میگیرد. این نوع روسپیگری، برای آنکه خود را پنهان کند، ناچار است چند «چیزِ» معدود را قرارداد و جایگزینِ پاکت پول کند که مشتری پیشاپیش بداند باید بخرد و بدهد تا به چیزی که میخواهد برسد. این چیزها، باید مشخص باشند و زود به ذهن مشتری برسند؛ ابتذال بیحد آنها هم از همین ناشی میشود.
🍂 اکنون به اطرافتان بنگرید. در جامعۀ امروز ایران، چند «چیزِ» مشخص نمادِ این نوع رابطه است که هدیه میگیرند و به گرفتنش تفاخر میکنند. آن «چیز»ها هم «پول» هستند و آن روابط غیرشخصی، غیرانسانیاند، و لذا «روسپیگری».
➖➖➖
🌾 @Naqdagin
✍🏻 #سپاس_ریوندی
🍂 وقتی میخواهید برای کسی هدیه بگیرید که او را نمیشناسید، اغلب با مشکل مشخصی مواجه میشوید: هدیه قرار است گیرنده را خوشحال کند و اگر شناختی از آن فرد و درونیات وی نداشته باشیم، پیدا کردن آن چیز دشوار میشود. سکۀ طلا، اسکناس در پاکت و کارت اعتباری، ۳ شکل از اقرارند که من نمیدانم چه «چیز» تو را خوشحال میکند (طرفه اینکه خود آنها نیز در فرآیندِ انتزاعِ مدام، از شکلِ «چیزِ» مشخص خارج و بشکلی ریاضی-عددی درمیآیند: اعتبار در کارت انتزاعاً نمادیست از اسکناسها، اسکناسها خودشان کاغذپارههاییاند که فقط وقتی ارزش دارند که نمادِ طلای پشتوانۀ آن در بانک باشند، و حتی خود آن سکۀ طلا نیز قراردادیست؛ در آمریکای پیش از کلمب، سرخپوستان برای طلا ارزشی قائل نبودند).
🍂 ارزش «طلا/اسکناس/اعتبار» قراردادیست برای خلاص کردن ما از مبادلۀ کالابهکالا و پرسیدن مدام اینکه «ارزش یک کالا در قبال کالای دیگر چیست؟». پس هدیه دادنِ پول در مجموع، بمعنای اقرار دومی هم هست: نمیخواهم با این مساله که خوشحالیِ تو از مسیر چه «چیز» بدست میآید، سر و کله بزنم!
🍂 این مقدمه، ما را به مسالۀ دومی میرساند: دوگانۀ واقعی دربارۀ «هدیه» این نیست که «ارزش مادی» آن کم است یا زیاد؟ در پسِ علاقه به هدایای گرانقیمت، شائبۀ مادیگرایی رذیلانه هست و در پسِ علاقه به هدایای ارزانقیمت، شائبۀ نوعی تظاهر به معنویت. دوگانۀ واقعی که گئورگ زیمل، با نبوغ حیرتانگیز خود، آن را بسادگی کشف کردهاست، به همان مسالۀ بالا مربوط میشود: شخصی یا غیرشخصی بودن هدیه.
🍂 پیش از زیمل، کانت دوگانۀ «قیمت بازار» و «قیمت عاطفی» را مطرح کردهبود. همۀ ما «چیز»هایی در اطراف خود داریم که از نظر بازار «خنزر پنزر» محسوب میشوند؛ چیزهایی که کسی آنها را بچیزی نمیخرد، ولی برای ما ارزشمندند. چرا؟ زیمل این دوگانه را ژرفتر تبیین میکند: در پسِ «قیمت عاطفیِ» هر چیز، معمولا «تاریخ، خاطره، یا نوعی رابطۀ شخصی» وجود دارد که «قابل محاسبه» نیست، لذا بازار که تنها بر مبنای محاسبه کار میکند، آن را به درون خود راه نمیدهد.
🍂 پول چیزیست مانند شمارۀ ملی: «عددی در میان اعداد دیگر»، اما چیزی که کسی از سر «محبت و شناخت» به ما هدیه میدهد، همچون «نام» است؛ آن هم «نامی که تنها او ما را به آن میخواند». یک اسکناسِ هزار تومانی، با اسکناس هزار تومانی دیگر فرقی ندارد، ولی نامهای که به دستخط عزیزی رسیده، چیزی منحصربفرد در خود دارد. پول «انتزاعی و جایگزینپذیر» است؛ چیزها ملموس و چه بسا یگانهاند.
🍂 به همین دلیل است که پول، «مشخصۀ اصلی روسپیگری»ست؛ رابطهای که «تا حد نهایت، غیرشخصی شده» است: من، تو را نمیشناختم؛ هیچ تعلقی به تو ندارم؛ چیزی از تو نمیدانم، نمیخواهم هم که بدانم؛ برایم با دیگری فرقی نداری؛ پولت را بگیر و برو! به تعبیر فصیحِ زیمل، پول، این پدیدۀ انتزاعیِ غیرملموس غیرشخصیِ مطلقا ریاضی، بهترین واسطه برای رابطهای نظیر روسپیگریست؛ زیرا آن نیز از هر جنبۀ شخصی و انسانیِ ملموس، تهی شدهاست. اما درست به همین دلیل، در پسِ مبادلۀ پولی (در هر جا «به جز تجارت» که جایش است)، چیزی «زننده و انزجارانگیز» هست. بدلیل زشتیِ انزجارانگیز رابطۀ پولیست که اسکناس را -وقتی با آن خرید نمیکنند- در پاکت میگذارند تا دیدهنشود! و به همین نمط، در تمام بروزات فساد، کوشش میشود رابطۀ پولی انکار، یا در لفافِ دیگری پنهان شود. ترجیح بر این است که «رشوه»، «هدیه» نامیدهشود و بجای پول، «چیز»ی باشد؛ گویی موجب آن، رابطهای شخصی و ملموس بینِ دو انسان است.
🍂 اکنون ژرفتر بشویم:
پس نهایتا مسالۀ «پولِ انتزاعی»، یا «شیء ملموس» نیست؛ مساله «نوع رابطه» است. اگر پولی بدهید که هزینههای درمان عزیزی تامین شود، پول «معنای شخصی» دارد: سلامت تو برای من مهم است. متقابلا، «چیز»هایی هستند که تنها «زرورق و لفاف»اند، برای اینکه بهنظر نرسد رابطۀ بین دو نفر، «رابطۀ پولی» و لذا «روسپیگری»ست: این «چیز»ها غیرشخصی هستند، به نیازهای آن فردِ بخصوص و شناخت هدیهدهنده از او ربطی ندارند.
🍂 جامعۀ روسپیگران و روسپیبازان، نمیتواند وارد «روابط شخصیِ پیچیده» شود که در آن، هر کس بر اثرِ «شناخت و محبت دیگری» هدیه میگیرد. این نوع روسپیگری، برای آنکه خود را پنهان کند، ناچار است چند «چیزِ» معدود را قرارداد و جایگزینِ پاکت پول کند که مشتری پیشاپیش بداند باید بخرد و بدهد تا به چیزی که میخواهد برسد. این چیزها، باید مشخص باشند و زود به ذهن مشتری برسند؛ ابتذال بیحد آنها هم از همین ناشی میشود.
🍂 اکنون به اطرافتان بنگرید. در جامعۀ امروز ایران، چند «چیزِ» مشخص نمادِ این نوع رابطه است که هدیه میگیرند و به گرفتنش تفاخر میکنند. آن «چیز»ها هم «پول» هستند و آن روابط غیرشخصی، غیرانسانیاند، و لذا «روسپیگری».
➖➖➖
🌾 @Naqdagin
Telegram
نقدآگین
📘کنیزهای قرن بیست و یکم
— نگاهی به «زنستیزی» آشکار در ذیلِ #حکومت_اسلامی
🍂 تقریبا در هر محله و خیابان و در صفحات مجازی بیشمار، رد و سراغی از تنفروشان قانونی و غیر قانونی دیده میشود. تحت عنوان «صیغه و تعیین مهریه» که در واقع، همان «دستمزد خدمات جنسی»ست که کلاه شرعی بر عمل خود میگذارند. کجای شرع گفتهاست که یک زن بدون نگه داشتن عده، میتواند با چند نفر در یک هفته و ماه همخوابه شود؟
🍂 روال اینگونه است که مشتری از طریق کانال موسسه تماس میگیرد و ابتدا از او خواسته میشود مبلغی تحت عنوان هزینه معرفی به حسابی ریختهشود، آنگاه عکس چند زن برایش ارسال میشود که یکی را انتخاب کند، آنگاه با تماس فرد با زن مطلوبش، قرار پرداخت مهریه(!) گذاشتهشده و بقیه ماجرا!
🍂 بهلحاظ روانکاوی تاریخی، تبدیل زنان به «کنیز» و فروش آنان در «بازار بردهفروشان» را در ذهنم تداعی میکند. اگرچه، کنیز متعلق به «یک نفر» است، اما این کنیزان «هزار صاحب» هستند و صرفا «کالای یکبار مصرف جنسی»، و تباهی زندگی آنان امری حتمیست و آینده هولناکی در انتظار آنها.
✍🏻 دکتر #محمدرضا_ابراهیمی
#زیستروان #زنان
➖➖➖
🌾 @Naqdagin | @DrEbrahime
— نگاهی به «زنستیزی» آشکار در ذیلِ #حکومت_اسلامی
🍂 تقریبا در هر محله و خیابان و در صفحات مجازی بیشمار، رد و سراغی از تنفروشان قانونی و غیر قانونی دیده میشود. تحت عنوان «صیغه و تعیین مهریه» که در واقع، همان «دستمزد خدمات جنسی»ست که کلاه شرعی بر عمل خود میگذارند. کجای شرع گفتهاست که یک زن بدون نگه داشتن عده، میتواند با چند نفر در یک هفته و ماه همخوابه شود؟
🍂 روال اینگونه است که مشتری از طریق کانال موسسه تماس میگیرد و ابتدا از او خواسته میشود مبلغی تحت عنوان هزینه معرفی به حسابی ریختهشود، آنگاه عکس چند زن برایش ارسال میشود که یکی را انتخاب کند، آنگاه با تماس فرد با زن مطلوبش، قرار پرداخت مهریه(!) گذاشتهشده و بقیه ماجرا!
🍂 بهلحاظ روانکاوی تاریخی، تبدیل زنان به «کنیز» و فروش آنان در «بازار بردهفروشان» را در ذهنم تداعی میکند. اگرچه، کنیز متعلق به «یک نفر» است، اما این کنیزان «هزار صاحب» هستند و صرفا «کالای یکبار مصرف جنسی»، و تباهی زندگی آنان امری حتمیست و آینده هولناکی در انتظار آنها.
✍🏻 دکتر #محمدرضا_ابراهیمی
#زیستروان #زنان
➖➖➖
🌾 @Naqdagin | @DrEbrahime