نقدآگین
📺 صنعت تخم مرغ و سنجش خطراتش برای سلامت 🎙دکتر #مایکل_گرگر 🍂 اکنون که با توجه به صعود قيمتها به بركت حکومت بهشتفروش اسلامی، بحث تخم مرغ بالا گرفته، ارائهٔ ۸ دقیقهای دکتر گرگر از مکالمات «صنعت تخم مرغ» و «دپارتمان کشاورزی دولت آمریکا» خالی از لطف نیست؛…
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📺 آیا اخلاق بر ستون خدایان ادیان استوار است؟
#ویلیام_لین_کریگ و #شلی_کیگان
@tanidegi
✍️امان از ذهنی که محاسبهٔ چنان سود بانکی بیپایانی برای اعمال ناچیزش از سر وحشتی بیمارگون از مرگ (تجلیگاه عمق نادانستگی و تناهیت من بر هر فرد) را، اخلاق و معنویت میفهمد، و باور دارد اگر ما میراییم و آن خدایان متعدد و متخاصم ادیان که تراشیدیم، نیستند، پس «باید/ و میتوان» گرگ همسایه شد؛
و ذهنی که باور دارد، باور به خدا، باور به چیزی واضح و روشنگر است، و نه صرفا کورسوی امیدی به هستی، و تصدیق نادانی وسیع و محدودیت ذاتی دانش خود.
«امید به هستی»، در زبان کارمند تبلیغات مسیحیت و اسلام و...، بسرعت به تصدیق خدای تاریخی-موروثی قبیلهاش تقلیل مییابد و هزاران خدای دیگر را به سرعت چشم بر هم زدن، نادیده انگاشته و دستگاه عظیمی از متافیزیک غیرقابل اثبات را مبنای اخلاقورزی (بخوان معاملهٔ تاجرانه و بزدلانهاش با یک تصویر برساختهٔ تاریخی بشر) میشناساند (ادامه).
🗄پست مرتبط
📺صنعت تخم مرغ
📕آیا حسین بن علی بر حق بود؟
📕ای کانت، بیاموز از قرآن اخلاق الله را!
#گفتگو #ترجمه #فلسفیدن #نقد_ادیان
➖➖➖
🌾@Nagdagin
#ویلیام_لین_کریگ و #شلی_کیگان
@tanidegi
✍️امان از ذهنی که محاسبهٔ چنان سود بانکی بیپایانی برای اعمال ناچیزش از سر وحشتی بیمارگون از مرگ (تجلیگاه عمق نادانستگی و تناهیت من بر هر فرد) را، اخلاق و معنویت میفهمد، و باور دارد اگر ما میراییم و آن خدایان متعدد و متخاصم ادیان که تراشیدیم، نیستند، پس «باید/ و میتوان» گرگ همسایه شد؛
و ذهنی که باور دارد، باور به خدا، باور به چیزی واضح و روشنگر است، و نه صرفا کورسوی امیدی به هستی، و تصدیق نادانی وسیع و محدودیت ذاتی دانش خود.
«امید به هستی»، در زبان کارمند تبلیغات مسیحیت و اسلام و...، بسرعت به تصدیق خدای تاریخی-موروثی قبیلهاش تقلیل مییابد و هزاران خدای دیگر را به سرعت چشم بر هم زدن، نادیده انگاشته و دستگاه عظیمی از متافیزیک غیرقابل اثبات را مبنای اخلاقورزی (بخوان معاملهٔ تاجرانه و بزدلانهاش با یک تصویر برساختهٔ تاریخی بشر) میشناساند (ادامه).
🗄پست مرتبط
📺صنعت تخم مرغ
📕آیا حسین بن علی بر حق بود؟
📕ای کانت، بیاموز از قرآن اخلاق الله را!
#گفتگو #ترجمه #فلسفیدن #نقد_ادیان
➖➖➖
🌾@Nagdagin
📕پیرامون «آیا اخلاق بر ستون خدایان ادیان استوار است؟»
(۲/۲)
... و نوعی از تصوری که انسان و سایر حیوانات چون دلفینها میتوانند خود را جای همنوع و یا موجود زندهٔ دیگری که میتوانند بدو کمک کنند، بگذارند؛ و همین شهود و پایبندی به آن در گونهها در طی صدها میلیون سال آشکار شده و باقی مانده و به بقای جمعی گونهها (ولو گونههای غیر اجتماعیتر) کمک کرده و کدگذاری درونی شده، و گونهای که ضداخلاق را را در بلندمدت دنبال کرده، دیر یا زود با بحران انقراض، یا رنجها و فشارهای زیستی غیرلازم متعدد دچار شده و میشود.
یعنی شهود اخلاقی، شهودیست که در نهایت، به سعادت من که گرهخورده در سعادت جامعه است، میانجامد. هیچ سعادت شخصی حداقلی، با لگد زدن به سعادت جامعه در طولانی مدت وجود ندارد؛ مگر اینکه فرد به برخی بیماریهای روانی-مغزی و تربیتهای ایدئولوژیک، یا همان ویروسهای ضد حیات جمعی (رهبانیت، تفکرات فرقهای که بهشت خود را در رنج رساندن به دیگر فرق و باورهای جامعه بداند و...) مبتلا شده باشد.
همچنین میشد پرسشهایی مبتنی بر تورات و انجیل که مورد باور طرف مسیحی است کرد که چگونه چنین خدای دهشتناک ضداخلاقی میتواند مبنای اخلاق باشد؟
در مورد مشکلی نداشتن با خوردن حیوانات و سلاخی کردنشان، در حالی که امکانات جایگزن و سالمتر و اخلاقیتر وجود دارد، چگونه یک مسیحی میتواند بسادگی و بدون عذاب وجدان چنین کند و خود را اخلاقی نیز بداند؟ آیا اگر فقط یک جمله در کتب مقدسش، با نگرشی نزدیک به مانویت و بودیسم بیان میشد، کل دستگاه اخلاقیاش منقلب نمیشد؟ چنین دستگاه اخلاقی نقل محور و براستی سستی، آیا دستگاه اخلاقی انسان خردمند است؟! یا گونهای که هنوز در میان چند هزاره قبل، به عنوان عصر طلایی و منبع صدور فهم اخلاق و نااخلاق، منجمد مانده و عقلانیت و اخلاقش دچار انقلابی اساسی نشده است؟
همچنین در بخشی از مناظره، ویلیام کریگ میگوید:
«اخلاقورزی ما (یعنی با اخلاق و قواعدی مسیحی حیوانات را دزدیدن و زندانی کردن در زندانهای کوچک و دور از طبیعت، و دزدیدن تخمها و شیری که برای فرزندانشان است، و سپس سلاخی کردن جمعیشان جهت پوستشان و کشتنشان جهت گوشت خوشمزهشان (بدون در نظر گرفتن بیاهمیتی چنین خوشمزگی مشمئزکنندهای در مقیاس کیهانی(!))، مبتنی بر این است که حیوانات خودشان «عامل اخلاقی» نیستند، چون میدانیم که موجوداتی خردمند و عقلانی نیستند».
که آشکارا دید اسطورهای و غیر دقیق او از اخلاق و خردمندی انسان و حیوانات را نشان میدهد؛ چرا که او تصور میکند اخلاقورزی و سنجش خطرات و فواید آتی امور با مغز انسانها، امری به ذاته متفاوت از اخلاقورزی و سنجشگری خطرات و فواید امور با مغز سایر گونههای زیستی و بستگان ژنتیکی ما است؛ ما «روح خدا» را داریم که در ما دمیده و «ما را به صورت خودش آفریده» و خدا تمام گونههای حیوانی باغش را به اسم ما آدمها (تنها جانشین و هدف اصلی خلقت صدها میلیاردها کهکشان) سند زده تا مراقبتشان کنیم(!) (بخوان: بخوریم و بدریم و استثمار کنیم و سلاخیکنیم و زندانی کنیم و به باغ وحش ببریم و...)؛ و نه اینکه ما، طی فرآیندی بس طولانی و اعدادی بزرگ از تاریخ، و بسیار آرام و تدریجی، به بطور طیفی، به قدرت بیشتر ارتباطی-نمادین (زبان)، و امکانات بیشتری از همان خردمندی و اخلاق و قدرت خیال و تصور اولیه و طبیعی حاکم بر گونههای دیگر حیات نائل آمده باشیم.
به همینخاطر که ذات خود را جدا از سایر گونههای حیات میبیند، و نوعی از انسانمرکزی کتب مقدس در ناخودآگاه ذهنش است، به خود اجازه میدهد که هر برخورد دهشتناکی را با موجودات اخلاقی با سطح ارتباط نمادین پایینتر مجاز بداند.
اگر آدم فضاییهایی باشند که سطح ارتباط نمادین و قدرت تجزیه تحلیل بالاتر و سریعتری از آدمیان داشتهباشند، و به منطق «آدمفضاییمرکزی» مبتنی بر کتب مقدسشان آلوده شدهباشند، احتمالن ویلیام کریگ را برای پوست و گوشتش سلاخی کنند و بکشند، یا او را به باغ وحش حیوانات زمینی در سیارهٔ خود ببردند تا مایهٔ تفریح فرزندانشان شود؛ یا زندانیاش کنند تا از ثمرات کارش بهرهای رایگان ببرند، و داروهای جدید خود را روی بدن او آزمایش کنند؛ چرا که او را دارای «روح خدایی» نمیدانند؛ بلکه یک گونهٔ حیوانی ذاتا متفاوت از خود میبینند. همین نگاه منحط و بیمارگون و سست، بردهداری سیاهان را در جهان مسیحیت برای قرون متمادی تئوریزه و توجیه دینی و اخلاقی میکرد. دینِ مدعی بزرگترین نوع عشق و ایثارگری برای سعادت بشر، بدل به خونریزترین دین تاریخ بشر شد (تازه با وجود اینکه به تکنولوژی احکام جهاد قرآن و سنت نبوی مجهز نبود)، و بردهداری و حمله به کشورهای آفریقایی برای دزدیدن انسانهای آزاد سیاه را توجیه میکرد.
📽 مناظرهٔ کامل (انگلیسی، بدون زیرنویس) را میتوانید اینجا یا اینجا ببینید.
➖➖➖
📻 پادكست
🌾@Naqdagin
(۲/۲)
... و نوعی از تصوری که انسان و سایر حیوانات چون دلفینها میتوانند خود را جای همنوع و یا موجود زندهٔ دیگری که میتوانند بدو کمک کنند، بگذارند؛ و همین شهود و پایبندی به آن در گونهها در طی صدها میلیون سال آشکار شده و باقی مانده و به بقای جمعی گونهها (ولو گونههای غیر اجتماعیتر) کمک کرده و کدگذاری درونی شده، و گونهای که ضداخلاق را را در بلندمدت دنبال کرده، دیر یا زود با بحران انقراض، یا رنجها و فشارهای زیستی غیرلازم متعدد دچار شده و میشود.
یعنی شهود اخلاقی، شهودیست که در نهایت، به سعادت من که گرهخورده در سعادت جامعه است، میانجامد. هیچ سعادت شخصی حداقلی، با لگد زدن به سعادت جامعه در طولانی مدت وجود ندارد؛ مگر اینکه فرد به برخی بیماریهای روانی-مغزی و تربیتهای ایدئولوژیک، یا همان ویروسهای ضد حیات جمعی (رهبانیت، تفکرات فرقهای که بهشت خود را در رنج رساندن به دیگر فرق و باورهای جامعه بداند و...) مبتلا شده باشد.
همچنین میشد پرسشهایی مبتنی بر تورات و انجیل که مورد باور طرف مسیحی است کرد که چگونه چنین خدای دهشتناک ضداخلاقی میتواند مبنای اخلاق باشد؟
در مورد مشکلی نداشتن با خوردن حیوانات و سلاخی کردنشان، در حالی که امکانات جایگزن و سالمتر و اخلاقیتر وجود دارد، چگونه یک مسیحی میتواند بسادگی و بدون عذاب وجدان چنین کند و خود را اخلاقی نیز بداند؟ آیا اگر فقط یک جمله در کتب مقدسش، با نگرشی نزدیک به مانویت و بودیسم بیان میشد، کل دستگاه اخلاقیاش منقلب نمیشد؟ چنین دستگاه اخلاقی نقل محور و براستی سستی، آیا دستگاه اخلاقی انسان خردمند است؟! یا گونهای که هنوز در میان چند هزاره قبل، به عنوان عصر طلایی و منبع صدور فهم اخلاق و نااخلاق، منجمد مانده و عقلانیت و اخلاقش دچار انقلابی اساسی نشده است؟
همچنین در بخشی از مناظره، ویلیام کریگ میگوید:
«اخلاقورزی ما (یعنی با اخلاق و قواعدی مسیحی حیوانات را دزدیدن و زندانی کردن در زندانهای کوچک و دور از طبیعت، و دزدیدن تخمها و شیری که برای فرزندانشان است، و سپس سلاخی کردن جمعیشان جهت پوستشان و کشتنشان جهت گوشت خوشمزهشان (بدون در نظر گرفتن بیاهمیتی چنین خوشمزگی مشمئزکنندهای در مقیاس کیهانی(!))، مبتنی بر این است که حیوانات خودشان «عامل اخلاقی» نیستند، چون میدانیم که موجوداتی خردمند و عقلانی نیستند».
که آشکارا دید اسطورهای و غیر دقیق او از اخلاق و خردمندی انسان و حیوانات را نشان میدهد؛ چرا که او تصور میکند اخلاقورزی و سنجش خطرات و فواید آتی امور با مغز انسانها، امری به ذاته متفاوت از اخلاقورزی و سنجشگری خطرات و فواید امور با مغز سایر گونههای زیستی و بستگان ژنتیکی ما است؛ ما «روح خدا» را داریم که در ما دمیده و «ما را به صورت خودش آفریده» و خدا تمام گونههای حیوانی باغش را به اسم ما آدمها (تنها جانشین و هدف اصلی خلقت صدها میلیاردها کهکشان) سند زده تا مراقبتشان کنیم(!) (بخوان: بخوریم و بدریم و استثمار کنیم و سلاخیکنیم و زندانی کنیم و به باغ وحش ببریم و...)؛ و نه اینکه ما، طی فرآیندی بس طولانی و اعدادی بزرگ از تاریخ، و بسیار آرام و تدریجی، به بطور طیفی، به قدرت بیشتر ارتباطی-نمادین (زبان)، و امکانات بیشتری از همان خردمندی و اخلاق و قدرت خیال و تصور اولیه و طبیعی حاکم بر گونههای دیگر حیات نائل آمده باشیم.
به همینخاطر که ذات خود را جدا از سایر گونههای حیات میبیند، و نوعی از انسانمرکزی کتب مقدس در ناخودآگاه ذهنش است، به خود اجازه میدهد که هر برخورد دهشتناکی را با موجودات اخلاقی با سطح ارتباط نمادین پایینتر مجاز بداند.
اگر آدم فضاییهایی باشند که سطح ارتباط نمادین و قدرت تجزیه تحلیل بالاتر و سریعتری از آدمیان داشتهباشند، و به منطق «آدمفضاییمرکزی» مبتنی بر کتب مقدسشان آلوده شدهباشند، احتمالن ویلیام کریگ را برای پوست و گوشتش سلاخی کنند و بکشند، یا او را به باغ وحش حیوانات زمینی در سیارهٔ خود ببردند تا مایهٔ تفریح فرزندانشان شود؛ یا زندانیاش کنند تا از ثمرات کارش بهرهای رایگان ببرند، و داروهای جدید خود را روی بدن او آزمایش کنند؛ چرا که او را دارای «روح خدایی» نمیدانند؛ بلکه یک گونهٔ حیوانی ذاتا متفاوت از خود میبینند. همین نگاه منحط و بیمارگون و سست، بردهداری سیاهان را در جهان مسیحیت برای قرون متمادی تئوریزه و توجیه دینی و اخلاقی میکرد. دینِ مدعی بزرگترین نوع عشق و ایثارگری برای سعادت بشر، بدل به خونریزترین دین تاریخ بشر شد (تازه با وجود اینکه به تکنولوژی احکام جهاد قرآن و سنت نبوی مجهز نبود)، و بردهداری و حمله به کشورهای آفریقایی برای دزدیدن انسانهای آزاد سیاه را توجیه میکرد.
📽 مناظرهٔ کامل (انگلیسی، بدون زیرنویس) را میتوانید اینجا یا اینجا ببینید.
➖➖➖
📻 پادكست
🌾@Naqdagin
Telegram
نقدآگین
#ببینید
📺 آیا اخلاق بر ستون خدایان ادیان استوار است؟
#ویلیام_لین_کریگ و #شلی_کیگان
@tanidegi
✍️امان از ذهنی که محاسبهٔ چنان سود بانکی بیپایانی برای اعمال ناچیزش از سر وحشتی بیمارگون از مرگ (تجلیگاه عمق نادانستگی و تناهیت من بر هر فرد) را، اخلاق و معنویت…
📺 آیا اخلاق بر ستون خدایان ادیان استوار است؟
#ویلیام_لین_کریگ و #شلی_کیگان
@tanidegi
✍️امان از ذهنی که محاسبهٔ چنان سود بانکی بیپایانی برای اعمال ناچیزش از سر وحشتی بیمارگون از مرگ (تجلیگاه عمق نادانستگی و تناهیت من بر هر فرد) را، اخلاق و معنویت…
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📺 معنا، اخلاق و خدا
🎙#کیث_پارسونز و #ویلیام_لین_کریگ
🍂 اینکه در نهایت همه میمیریم، انتخابهامان را معنادارتر میکند، نه بیمعنا. فقط کافیست تصور کنیم که آنچه متون یهودی، پس از آشنایی خاخامها با متون زرتشتی، بدان مجهز شدند (باوری گنگ به حیاتی پسامرگ)، همینجا قابل تجربه بود؛ یعنی انسان به موجودی نامیرا بدل میشد، آنگاه آیا خلق معنا امری دشوارتر نمیشد؟ برخلاف آنچه رایج است که میگویند، مرگ زندگی را معنادار میکند، چنین باوری را دقیق نمیدانم؛ چرا که ذهن انسان ماهیتی ذاتن «معناساز، قصهگو و روایتگر» دارد و میرایی، صرفن خلق معنا را «سهلتر» میکند؛ بسیاری از معانیای که ما در حیاتمان خلق میکنیم، در مواجهه با خطر قطعی و همیشه پیش روی مرگ است.
🍂 از سوی دیگر، مذاهب از اتفاق، معنایی اصیل، عمیق و اخلاقی به ما نمیدهند؛ براستی در جهنم و شکنجه و رنج ابدی چه معنایی نهفته، جز کینه، حسد و خشم حاد سازندگان این ایده، یا آنان که این ایده برای فروش بدانها برساخته شده؟ و در لذت ممتد بی رنج و چالش و پایان، چه معنایی نهفتهاست؟ معنا را به جهانی دیگر حوالت دادن، مکر فاجعهسازیست.
#نقد_ادیان
➖➖➖
🌾 @Naqdagin | @tanidegi
🎙#کیث_پارسونز و #ویلیام_لین_کریگ
🍂 اینکه در نهایت همه میمیریم، انتخابهامان را معنادارتر میکند، نه بیمعنا. فقط کافیست تصور کنیم که آنچه متون یهودی، پس از آشنایی خاخامها با متون زرتشتی، بدان مجهز شدند (باوری گنگ به حیاتی پسامرگ)، همینجا قابل تجربه بود؛ یعنی انسان به موجودی نامیرا بدل میشد، آنگاه آیا خلق معنا امری دشوارتر نمیشد؟ برخلاف آنچه رایج است که میگویند، مرگ زندگی را معنادار میکند، چنین باوری را دقیق نمیدانم؛ چرا که ذهن انسان ماهیتی ذاتن «معناساز، قصهگو و روایتگر» دارد و میرایی، صرفن خلق معنا را «سهلتر» میکند؛ بسیاری از معانیای که ما در حیاتمان خلق میکنیم، در مواجهه با خطر قطعی و همیشه پیش روی مرگ است.
🍂 از سوی دیگر، مذاهب از اتفاق، معنایی اصیل، عمیق و اخلاقی به ما نمیدهند؛ براستی در جهنم و شکنجه و رنج ابدی چه معنایی نهفته، جز کینه، حسد و خشم حاد سازندگان این ایده، یا آنان که این ایده برای فروش بدانها برساخته شده؟ و در لذت ممتد بی رنج و چالش و پایان، چه معنایی نهفتهاست؟ معنا را به جهانی دیگر حوالت دادن، مکر فاجعهسازیست.
#نقد_ادیان
➖➖➖
🌾 @Naqdagin | @tanidegi
📻علم و دین: پنج پرسش (+)
— قسمت ۴) مصاحبه با #ویلیام_لین_کریگ
🖌#ترجمه: #تقی_کیمیایی_اسدی
🗄 پست مرتبط
📓علم و دین: پنج پرسش
📻 علم و دین: پنج پرسش: یکم - دوم - سوم
📺 معنا، اخلاق و خدا
📺 آیا اخلاق بر ستون خدایان ادیان استوار است؟
➖➖➖
🌾 @Naqdagin
— قسمت ۴) مصاحبه با #ویلیام_لین_کریگ
🖌#ترجمه: #تقی_کیمیایی_اسدی
🗄 پست مرتبط
📓علم و دین: پنج پرسش
📻 علم و دین: پنج پرسش: یکم - دوم - سوم
📺 معنا، اخلاق و خدا
📺 آیا اخلاق بر ستون خدایان ادیان استوار است؟
➖➖➖
🌾 @Naqdagin
علم و دین: پنج پرسش ۴
@Naqdagin
🎧علم و دین: پنج پرسش (+)
— قسمت ۴) مصاحبه با #ویلیام_لین_کریگ
🖌#ترجمه: #تقی_کیمیایی_اسدی
#کتاب_صوتی
#نقد_ادیان #فلسفیدن
➖➖➖
🌾 @Naqdagin
— قسمت ۴) مصاحبه با #ویلیام_لین_کریگ
🖌#ترجمه: #تقی_کیمیایی_اسدی
#کتاب_صوتی
#نقد_ادیان #فلسفیدن
➖➖➖
🌾 @Naqdagin