🎧شوخطبعی هراسیِ اسلام
— استهزاگریِ مخالفان توسطِ خدای ادیان سامی
🎙دکتر #محمود_فرجامی، با حضور و سخنان دکتر میردامادی و دکتر #سروش_دباغ و دکتر #عبدالکریم_سروش و..
🗄پست مرتبط:
📕ای کانت، ز قرآن بیاموز اخلاق را!
➖➖➖
🌾@Naqdagin
— استهزاگریِ مخالفان توسطِ خدای ادیان سامی
🎙دکتر #محمود_فرجامی، با حضور و سخنان دکتر میردامادی و دکتر #سروش_دباغ و دکتر #عبدالکریم_سروش و..
🗄پست مرتبط:
📕ای کانت، ز قرآن بیاموز اخلاق را!
➖➖➖
🌾@Naqdagin
شوخطبعی هراسی اسلام
دکتر محمود فرجامی
#نقد_قرآن #نقد_اسلام #بازاندیشی
🎧شوخطبعی هراسیِ اسلام
— استهزاگریِ مخالفان توسطِ خدای ادیان سامی
🎙دکتر #محمود_فرجامی، با حضور و سخنان دکتر میردامادی و دکتر #سروش_دباغ و دکتر #عبدالکریم_سروش و..
➖➖➖
🌾@Naqdagin
🎧شوخطبعی هراسیِ اسلام
— استهزاگریِ مخالفان توسطِ خدای ادیان سامی
🎙دکتر #محمود_فرجامی، با حضور و سخنان دکتر میردامادی و دکتر #سروش_دباغ و دکتر #عبدالکریم_سروش و..
➖➖➖
🌾@Naqdagin
نقدآگین
دکتر محمود فرجامی – شوخطبعی هراسی اسلام
#نقد_قرآن #نقد_روشنفکران
📘ای کانت، ز قرآن بیاموز اخلاق را!
— نقش مؤلفان الله و قرآن در انحطاط اخلاقی جوامع مسلمان
(۱/۲)
✍️#بهرام_بسطامی
- «همیشه طوری رفتار کن که انسان برایت هیچوقت ابزار نباشد، بلکه به خودی خود همیشه برایت هدف باشد؛ چه خودت، چه دیگری» (ایمانوئل کانت).
- «فقط بر اساس قاعدهای عمل کن که بتوانی در عین حال بخواهی که یک قانون همگانی شود» (همو).
- «در به کار بردن خرد خویش دلیری ورز!» (کانت به نقل از هوراس).
📻مدیای مرتبط:
شوخطبعی هراسیِ اسلام (استهزاگریِ مخالفان توسطِ خدای ادیان سامی)
#نقد_قرآن #نقد_روشنفکران #سروش_دباغ
➖➖➖
🌾@Naqdagin
📘ای کانت، ز قرآن بیاموز اخلاق را!
— نقش مؤلفان الله و قرآن در انحطاط اخلاقی جوامع مسلمان
(۱/۲)
✍️#بهرام_بسطامی
- «همیشه طوری رفتار کن که انسان برایت هیچوقت ابزار نباشد، بلکه به خودی خود همیشه برایت هدف باشد؛ چه خودت، چه دیگری» (ایمانوئل کانت).
- «فقط بر اساس قاعدهای عمل کن که بتوانی در عین حال بخواهی که یک قانون همگانی شود» (همو).
- «در به کار بردن خرد خویش دلیری ورز!» (کانت به نقل از هوراس).
📻مدیای مرتبط:
شوخطبعی هراسیِ اسلام (استهزاگریِ مخالفان توسطِ خدای ادیان سامی)
#نقد_قرآن #نقد_روشنفکران #سروش_دباغ
➖➖➖
🌾@Naqdagin
📘«قرائت جدید از اسلام» یا «دینسازیِ جدید»؟
(مناقشهای با نسبت آرای دکتر شریعتی و اسلام)
✍️#علیرضاموثق
در خصوص موضوعِ مورد اشاره در سخنان دکتر حسن محدثی که تحت عنوان «دین و زیست این جهانی: مقایسهٔ انتقادیِ آرای نیچه و شریعتی» (اینجا) منتشر شدهاست، نکات و ملاحظاتی به نظرم میرسد که به اختصار بیان میکنم:
1️⃣ابتدا میبایست مراد ما از لفظ «دین» روشن شود. آیا مراد ما از به کار بردن لفظ دین، نوعی معنویتِ فرامذهبی یا تجربیات باطنی و صورتبندی گزارهای و تفسیر آن تجربیات در ذهن و زبانِ انسان مدرن، و سازگار با عقلانیت و عدالت در جهان جدید است؟ و یا مراد ما متون مقدس و مرجع و یا تفسیرهاییست که در حد ممکن و مقدور، بیشترین قرابت و التزام و تعهد را به آموزهها و احکام آن متون دارند؟
2️⃣دکتر عبدالکریم سروش اخیراً مفهوم «پیامبر» را به «پیامساز» تعبیر کردهاست (البته خدا عالم است که این تعبیر چه نسبتی با مفهوم «پیامبر» در کانتکست قرآن و سنت نبوی دارد). دکتر حسن محدثی نیز اخیراً مفهوم «علممالی» را در سیاق «گوشمالی و ماستمالی و امثالهم» و در راستای وصفِ اسلامشناسیِ افرادی چون مهندس بازرگان برساختهاست که خلاقانه و نیکو و کاربردیست. حال، به نظرم دکتر عبدالکریم سروش و دکتر علی شریعتی و امثال این عزیزان را میتوان همچون محمد بن عبدالله «دینساز» نامید. منتها صرفنظر از قوت و ضعفِ محتوایی و یا آثار و کارکردهای مثبت و منفیِ نظراتِ متفکرینِ مذکور، مناقشه این است که نام فرآوردهٔ آنها هر چه هست، منطقاً نمیتواند اسلام باشد؛ زیرا با قرآن و سنت نبوی، اختلافات کهکشانی دارد و به عبارت دیگر، وجوه شباهت در دریای وجوه افتراق، گم میشود. شبیه به اینکه ما تمام مؤلفهها و آموزههای اساسی در مکتب کمونیسم را به نفع لیبرالیسم تغییر دهیم و سپس به فرآوردهٔ خود بگوییم: «کمونیسم» یا «قرائتی لیبرالیستی از کمونیسم».
3️⃣همانطور که پیش از این به دکتر سروش دباغ گفتهام: «مسلمام من گر از این شیوه تو ایمان داری». باری! اگر رسم مسلمانی این است که دکتر سروش میگوید، من نیز مسلمان هستم؛ منتها با این توضیح که تصورم از خدا، انسان، معاد، روح، بهشت، جهنم، جهان، کیهان، اخلاق، عدالت، عقلانیت، سیاست، حکومت، علم، آزادی، عمل صالح، شهادت، جهاد، تقوی، حجت و امثالهم، با تلقی قرآن و سنت نبوی از این مقولات و مفاهیم تضاد (بلکه تناقض) دارد و نیز نماز و روزه و حج و حجاب اسلامی را عرضی و عرفی و تاریخی و سیاقمند می دانم. با این وصف، آیا اشکالی دارد که من نیز مرز «اسلام» و «نا اسلام» را خلط کنم و خودم را مسلمان بنامم؟ بلی! به نظرم این امر هم عقلاً و هم اخلاقاً (اگر عالمانه و عامدانه باشد) محل ایراد است. صرفنظر از مناقشه در هستی تاریخی محمد بن عبدالله و یا نبوت و یا وثاقت تاریخی قرآن، حسب فرض، آن بندهٔ خدا از خدا و انسان و جامعه و جهان و نسبتشان با یکدیگر، فهم و تفسیری داشته که نام فرآوردهاش اسلام است. در مقابل، ما اگر دین و معنویت دیگری را میپسندیم که با آموزهها و احکامِ قابل فهم در اسلام، اختلافات اساسی دارد، موجه نیست تا با ایجاد هرج و مرج در هرمنوتیک، آن را «قرائتی از اسلام» بنامیم.
4️⃣به نظرم اولاً) دکتر علی شریعتی یک نوع «دین جدید» برساخت که نسبتش با اسلام، از وجوه مختلف (خداشناسی، انسانشناسی، جهانشناسی، معرفتشناسی، اخلاقشناسی و...) به نحو جدی قابل مناقشه است؛ ثانیاً) منقح و دقیق و روشن نشدنِ مراد و مدلولِ مد نظر ما از مقولاتی چون دین و یا اسلام، صرفاً در سطح اختلافِ نظرهای تئوریک در بین روشنفکران و متفکران باقی نمیماند و مآلاً از مجرای فرهنگ و زبان، از جمله آثار مخربِ سیاسی و اجتماعی و اقتصادی نیز تولید میکند. برای مثال، رئیس جمهور جدید در نظام ولایت مطلقهٔ فقیه، اخیراً خود را از مدافعین حقوق بشر نامیدهاست؛ بدون آنکه توجه کند، مقولهٔ حقوق بشر در ذهن و جهان و زبانِ انسان جدید با اسلام، تضاد غیر قابل رفع دارد و وفق قرآن و سنت نبوی، کافران نجس هستند و حقوق برابر با مسلمانان ندارند و یا مرتدان مهدور الدم و جهنمی هستند و قس علی هذا.
#نقد_روشنفکران #عبدالکریم_سروش #علی_شریعتی #سروش_دباغ #حسن_محدثی
➖➖➖
🌾@Naqdagin
(مناقشهای با نسبت آرای دکتر شریعتی و اسلام)
✍️#علیرضاموثق
در خصوص موضوعِ مورد اشاره در سخنان دکتر حسن محدثی که تحت عنوان «دین و زیست این جهانی: مقایسهٔ انتقادیِ آرای نیچه و شریعتی» (اینجا) منتشر شدهاست، نکات و ملاحظاتی به نظرم میرسد که به اختصار بیان میکنم:
1️⃣ابتدا میبایست مراد ما از لفظ «دین» روشن شود. آیا مراد ما از به کار بردن لفظ دین، نوعی معنویتِ فرامذهبی یا تجربیات باطنی و صورتبندی گزارهای و تفسیر آن تجربیات در ذهن و زبانِ انسان مدرن، و سازگار با عقلانیت و عدالت در جهان جدید است؟ و یا مراد ما متون مقدس و مرجع و یا تفسیرهاییست که در حد ممکن و مقدور، بیشترین قرابت و التزام و تعهد را به آموزهها و احکام آن متون دارند؟
2️⃣دکتر عبدالکریم سروش اخیراً مفهوم «پیامبر» را به «پیامساز» تعبیر کردهاست (البته خدا عالم است که این تعبیر چه نسبتی با مفهوم «پیامبر» در کانتکست قرآن و سنت نبوی دارد). دکتر حسن محدثی نیز اخیراً مفهوم «علممالی» را در سیاق «گوشمالی و ماستمالی و امثالهم» و در راستای وصفِ اسلامشناسیِ افرادی چون مهندس بازرگان برساختهاست که خلاقانه و نیکو و کاربردیست. حال، به نظرم دکتر عبدالکریم سروش و دکتر علی شریعتی و امثال این عزیزان را میتوان همچون محمد بن عبدالله «دینساز» نامید. منتها صرفنظر از قوت و ضعفِ محتوایی و یا آثار و کارکردهای مثبت و منفیِ نظراتِ متفکرینِ مذکور، مناقشه این است که نام فرآوردهٔ آنها هر چه هست، منطقاً نمیتواند اسلام باشد؛ زیرا با قرآن و سنت نبوی، اختلافات کهکشانی دارد و به عبارت دیگر، وجوه شباهت در دریای وجوه افتراق، گم میشود. شبیه به اینکه ما تمام مؤلفهها و آموزههای اساسی در مکتب کمونیسم را به نفع لیبرالیسم تغییر دهیم و سپس به فرآوردهٔ خود بگوییم: «کمونیسم» یا «قرائتی لیبرالیستی از کمونیسم».
3️⃣همانطور که پیش از این به دکتر سروش دباغ گفتهام: «مسلمام من گر از این شیوه تو ایمان داری». باری! اگر رسم مسلمانی این است که دکتر سروش میگوید، من نیز مسلمان هستم؛ منتها با این توضیح که تصورم از خدا، انسان، معاد، روح، بهشت، جهنم، جهان، کیهان، اخلاق، عدالت، عقلانیت، سیاست، حکومت، علم، آزادی، عمل صالح، شهادت، جهاد، تقوی، حجت و امثالهم، با تلقی قرآن و سنت نبوی از این مقولات و مفاهیم تضاد (بلکه تناقض) دارد و نیز نماز و روزه و حج و حجاب اسلامی را عرضی و عرفی و تاریخی و سیاقمند می دانم. با این وصف، آیا اشکالی دارد که من نیز مرز «اسلام» و «نا اسلام» را خلط کنم و خودم را مسلمان بنامم؟ بلی! به نظرم این امر هم عقلاً و هم اخلاقاً (اگر عالمانه و عامدانه باشد) محل ایراد است. صرفنظر از مناقشه در هستی تاریخی محمد بن عبدالله و یا نبوت و یا وثاقت تاریخی قرآن، حسب فرض، آن بندهٔ خدا از خدا و انسان و جامعه و جهان و نسبتشان با یکدیگر، فهم و تفسیری داشته که نام فرآوردهاش اسلام است. در مقابل، ما اگر دین و معنویت دیگری را میپسندیم که با آموزهها و احکامِ قابل فهم در اسلام، اختلافات اساسی دارد، موجه نیست تا با ایجاد هرج و مرج در هرمنوتیک، آن را «قرائتی از اسلام» بنامیم.
4️⃣به نظرم اولاً) دکتر علی شریعتی یک نوع «دین جدید» برساخت که نسبتش با اسلام، از وجوه مختلف (خداشناسی، انسانشناسی، جهانشناسی، معرفتشناسی، اخلاقشناسی و...) به نحو جدی قابل مناقشه است؛ ثانیاً) منقح و دقیق و روشن نشدنِ مراد و مدلولِ مد نظر ما از مقولاتی چون دین و یا اسلام، صرفاً در سطح اختلافِ نظرهای تئوریک در بین روشنفکران و متفکران باقی نمیماند و مآلاً از مجرای فرهنگ و زبان، از جمله آثار مخربِ سیاسی و اجتماعی و اقتصادی نیز تولید میکند. برای مثال، رئیس جمهور جدید در نظام ولایت مطلقهٔ فقیه، اخیراً خود را از مدافعین حقوق بشر نامیدهاست؛ بدون آنکه توجه کند، مقولهٔ حقوق بشر در ذهن و جهان و زبانِ انسان جدید با اسلام، تضاد غیر قابل رفع دارد و وفق قرآن و سنت نبوی، کافران نجس هستند و حقوق برابر با مسلمانان ندارند و یا مرتدان مهدور الدم و جهنمی هستند و قس علی هذا.
#نقد_روشنفکران #عبدالکریم_سروش #علی_شریعتی #سروش_دباغ #حسن_محدثی
➖➖➖
🌾@Naqdagin
Telegram
نقدآگین
📘«قرائت جدید از اسلام» یا «دینسازیِ جدید»؟
(مناقشهای با نسبت آرای دکتر شریعتی و اسلام)
✍️#علیرضاموثق
🗄پست مرتبط:
🎧جنایت یا عُرف؟ دو علی و یک ایران در دادگاه (بخش یکم، بخش دوم، بخش سوم)
🎧نسبت علی شریعتی و جورج سورل
🎧توضیح و تبیینِ شش مغالطه در گفتار…
(مناقشهای با نسبت آرای دکتر شریعتی و اسلام)
✍️#علیرضاموثق
🗄پست مرتبط:
🎧جنایت یا عُرف؟ دو علی و یک ایران در دادگاه (بخش یکم، بخش دوم، بخش سوم)
🎧نسبت علی شریعتی و جورج سورل
🎧توضیح و تبیینِ شش مغالطه در گفتار…
📗اشارات و تنبیهات (۱۱)
✍️#علیرضاموثق
دکتر بیژن عبدالکریمی، در جلسهٔ پنجم از مناظراتی طولانی (اینجا)، تا جایی که متوجه شدم، هر چه کوشید تا دکتر سروش دباغ به یک پرسش مشخص پاسخ دهد، نتیجهای نداشت. دکتر عبدالکریمی حتی ناچار شد سخنش را بدین شکل ساده کند:
«اگر کسی با عقلانیت مدرن به سراغ قرآن برود، آن را نه تنها مقدس نمیبیند، بلکه یکسری خزعبلات میبیند»،
اما باز چندان سودمند واقع نشد.
آنچنان که نگارنده صورتبندی میکند، در قرآن، تمام گزارهها، اعم از گزارههای ناظر به «هست و نیست» (خداشناسی و جن و هفت آسمان و...)، «خوب و بد» و نیز «حق و تکلیف»، حسب مورد یا جاهلانه است و یا ظالمانه و یا اگر چیزکی مثل ممدوح دیدن احسان به والدین در آن یافت میشود، امروزه عقل و وجدان یک چوپان عامی و بیسواد، بدون نیاز به قرآن تصدیقش میکند.
آنچه دکتر دباغ راجع به سالک مدرن میگوید نیز ربطی به قرآن و سنت نبوی ندارد. خدای اسپینوزا و سهراب سپهری چه ربطی به خدای متشخص و انسانوار قرآن دارد؟ (+ + + +)
ابراهیم (بر فرضِ هستیِ تاریخی+) که پدر معنوی داعش است (+) نیز سمبل خردستیزی و اخلاقسوزی و بردهصفتی و تعبد و اطلاعت و داعشیگری میباشد؛ کسیست که عقل و وجدان اخلاقیاش را به حکم ارباب زیر پا گذاشت و شک نکرد که شاید دچار هذیان دیداری و شنیداری شدهاست. با این توضیح خواستم با عقلانیت مدرن به سراغ اسلام رفتن را نمودی دهم.
از طرف دیگر، دکتر عبدالکریمی مدعیست که میکوشد و یا میتوان از عقلانیت و ارزشهای جهان مدرن فرارَوی کرد و در حد وسع با متن قرآن همافق شد. منتها پرسش من این است که صرفنظر از وثاقت تاریخی و هستی تاریخی محمد بن عبدالله (+ + + + + +) و حیث تاریخی قرآن و «ارادهٔ قدرت (+) و اسطورهها و خرافات» مندرج در متن، از این جهت که قرآن اشاره به نوعی از خداوند کردهاست، به چه درد انسان مدرن میخورد؟ ما با عقل و امکاناتِ وجودیِ خودمان نیز در روند پرسشگری از هستی و تجربیات معنوی میتوانیم به مقولهٔ خداوند بپردازیم و یا از متون بهداشتیتری استفاده کنیم؛ از متونی که تحققشان در جهان جدید، به داعشیانی که با عشق، خودشان را در راه اجرای احکام الله و قتل کفار نجس منفجر میکنند ختم نشود. اگر در معرفتشناسی، روزنهای برای تماس با امر قدسی یا حتی شناخت او یافتیم، باز معلوم نیست نیاز به قرآن چه وجهی دارد؟
#نقد_روشنفکران #سروش_دباغ #بیژن_عبدالکریمی
#نقد_قرآن #بازاندیشی #اناره
➖➖➖
🌾@Naqdagin
✍️#علیرضاموثق
دکتر بیژن عبدالکریمی، در جلسهٔ پنجم از مناظراتی طولانی (اینجا)، تا جایی که متوجه شدم، هر چه کوشید تا دکتر سروش دباغ به یک پرسش مشخص پاسخ دهد، نتیجهای نداشت. دکتر عبدالکریمی حتی ناچار شد سخنش را بدین شکل ساده کند:
«اگر کسی با عقلانیت مدرن به سراغ قرآن برود، آن را نه تنها مقدس نمیبیند، بلکه یکسری خزعبلات میبیند»،
اما باز چندان سودمند واقع نشد.
آنچنان که نگارنده صورتبندی میکند، در قرآن، تمام گزارهها، اعم از گزارههای ناظر به «هست و نیست» (خداشناسی و جن و هفت آسمان و...)، «خوب و بد» و نیز «حق و تکلیف»، حسب مورد یا جاهلانه است و یا ظالمانه و یا اگر چیزکی مثل ممدوح دیدن احسان به والدین در آن یافت میشود، امروزه عقل و وجدان یک چوپان عامی و بیسواد، بدون نیاز به قرآن تصدیقش میکند.
آنچه دکتر دباغ راجع به سالک مدرن میگوید نیز ربطی به قرآن و سنت نبوی ندارد. خدای اسپینوزا و سهراب سپهری چه ربطی به خدای متشخص و انسانوار قرآن دارد؟ (+ + + +)
ابراهیم (بر فرضِ هستیِ تاریخی+) که پدر معنوی داعش است (+) نیز سمبل خردستیزی و اخلاقسوزی و بردهصفتی و تعبد و اطلاعت و داعشیگری میباشد؛ کسیست که عقل و وجدان اخلاقیاش را به حکم ارباب زیر پا گذاشت و شک نکرد که شاید دچار هذیان دیداری و شنیداری شدهاست. با این توضیح خواستم با عقلانیت مدرن به سراغ اسلام رفتن را نمودی دهم.
از طرف دیگر، دکتر عبدالکریمی مدعیست که میکوشد و یا میتوان از عقلانیت و ارزشهای جهان مدرن فرارَوی کرد و در حد وسع با متن قرآن همافق شد. منتها پرسش من این است که صرفنظر از وثاقت تاریخی و هستی تاریخی محمد بن عبدالله (+ + + + + +) و حیث تاریخی قرآن و «ارادهٔ قدرت (+) و اسطورهها و خرافات» مندرج در متن، از این جهت که قرآن اشاره به نوعی از خداوند کردهاست، به چه درد انسان مدرن میخورد؟ ما با عقل و امکاناتِ وجودیِ خودمان نیز در روند پرسشگری از هستی و تجربیات معنوی میتوانیم به مقولهٔ خداوند بپردازیم و یا از متون بهداشتیتری استفاده کنیم؛ از متونی که تحققشان در جهان جدید، به داعشیانی که با عشق، خودشان را در راه اجرای احکام الله و قتل کفار نجس منفجر میکنند ختم نشود. اگر در معرفتشناسی، روزنهای برای تماس با امر قدسی یا حتی شناخت او یافتیم، باز معلوم نیست نیاز به قرآن چه وجهی دارد؟
#نقد_روشنفکران #سروش_دباغ #بیژن_عبدالکریمی
#نقد_قرآن #بازاندیشی #اناره
➖➖➖
🌾@Naqdagin
Telegram
بیژن عبدالکریمی
🔊فایل صوتی
مناظره فلسفی
دکتر بیژن عبدالکریمی و دکتر سروش دباغ
سلسله گفتگو ها پیرامون نقد و بررسی اندیشه عبدالکریم سروش(جلسه پنجم)
عبدالکریم سروش و تفکر تاریخی
پنجشنبه ۵ آذر ۱۴۰۰
کلاب پرسمان در کلاب هاوس
.
🆔 @sokhanranihaa
🆑کانال سخنرانی ها
🌹
مناظره فلسفی
دکتر بیژن عبدالکریمی و دکتر سروش دباغ
سلسله گفتگو ها پیرامون نقد و بررسی اندیشه عبدالکریم سروش(جلسه پنجم)
عبدالکریم سروش و تفکر تاریخی
پنجشنبه ۵ آذر ۱۴۰۰
کلاب پرسمان در کلاب هاوس
.
🆔 @sokhanranihaa
🆑کانال سخنرانی ها
🌹
📗اشارات و تنبیهات (۱۴)
#ویدیو_تحلیل
✍️#علیرضاموثق
الف) سخنان کوتاه دکتر دباغ پیرامون توهین به پیامبر اسلام را بشنوید. بررسی روایی یا نارواییِ اخلاقی یا جرمانگاری حقوقی فعل «توهین به پیامبر اسلام»، مقولهای متفاوت است از بررسی علل روانشناختی و جامعهشناختیِ توهین به مقدسات. به نظرم سخنان مغالطهآمیز آقای دباغ و اتخاذ «استاندارد دوگانه» (بنگرید: اینجا) و نپذیرفتن مذموم بودن توهینهای قرآن، در شرایط مشخصی که تجربه میکنیم، از اسباب مهمیست که فعل توهین به پیامبر اسلام را تکثیر میکند. شخصاً چند مورد را مشاهده کردهام که با دیدن این ویدیو، به اسلام و پیامبرش توهین کردند (همهٔ انسانها توانایی لازم برای اعتراض کردن در قالب انتقاد مدلل را ندارند).
برخی از سخنان روشنفکران دینی ولو از ابتدا خلاف واقع و مغالطهآمیز بود، اما نظر به تعداد باورمندان به اسلام، در دههٔ ۶۰ و ۷۰، کارکردهای مثبت روانشناختی و جامعهشناختی بیشتری داشت (برای مثال، جهت آماده کردن مذهبیها و کاهش رنج روانشناختی و تنشهویتیشان برای گذر از اسلام)، اما اینک، در بخش وسیعی از جامعه (نه البته همگان)، سخنان خلاف واقع و مغالطهآمیز روشنفکران دینی، کارکردهایی منفی چون افزایش خشم و نفرت از اسلام و مسلمانان دارد. به همان قیاس که وقتی فرزند ما ظلمی به کسی میکند و خسارت و رنج زیادی برایاش تولید مینماید، اگر در مقابل مظلوم شروع کنیم به حمایت صریح یا ضمنیِ مغالطهآمیز از فرزندمان، در عموم انسانها، خشم و نفرت تولید میکنیم یا این هیجانات را تشدید مینماییم. در مانحنفیه قصد دارم تا روشنفکران دینی را توجه دهم به سهم و نقش خودشان در افزایش توهین به اسلام و پیامبرش (فعلاً در این مجال، از سهم و نقش خود قرآن و سنت نبوی در این زمینه میگذرم).
ب) آقای #سروش_دباغ در مناظره با آقای کلانتری به لزوم رعایت تناسب مجازات با جرم راجع به توهین اشاره میکند و از طرف دیگر، به مجازات قتل برای سابالنبی انتقاد میکند. منتها وقتی دکتر عبدالکریم سروش، بهعنوان یکی از روشنفکران دینی، محمد بن عبدالله را «گلی در کویر» مینامد، به تقویت خودشیفتگی مذهبی در بین مسلمانان کمک میکند و تعیین مجازات عادلانه برای توهین به پیامبر اسلام را با چالش مواجه مینماید (البته در فرضی که برای توهینِ لفظی در مصداق شخصیتهای تاریخی و مرده، جرمانگاری توجیه حقوقی شود). وقتی محمد، گلی در کویر دیدهشود، چطور مسلمانان به لحاظ روانشناختی آماده خواهند شد تا تن به مجازات یکسان (برای مثال جزای نقدی) میان توهین به یک انسان زنده و معمولی با پیامبر اسلام دهند؟
ج) وضعیت و انفعال هیجانی ما در مقابل توهین، بستگی به رشد فرهنگی، وجودی و شخصیتیمان دارد. اگر به یک انسان فرهیخته و لیبرال، گفته شود: «کانت و پوپر، احمق و زنباره بودهاند» یا «دو بعلاوهٔ دو میشود هشت» یا «تمام فلاسفهٔ لیبرال، پفیوز و تمام مبادی لیبرالیسم، خرافه است»، چه واکنشی نشان میدهد؟ آیا احساس رنجش میکند؟ اگر احساس رنجش کرد، در صدد رشد وجودی خود بر میآید و یا صغری و کبری میچیند برای مذمت سخن متکلم مذکور؟
به نظرم در جهان جدید به تبع انقلاب تکنولوژیک در حوزۀ ارتباطات و با بسط عقلانیت و فردیت و نظر به ایجاد خودآگاهی نسبت به فجایعی که ادیان تاریخی خلق کردهاند، به همان دلیل که کشیدن کاریکاتور از استالین را نمیشود بخاطر رنجش پیروان او منع حقوقی و نیز مذمت اخلاقی کرد، در مورد شخصیتهای دینی نیز نمیشود چنین کرد؛ خاصه دینی که کافران را در کنار مدفوع، نجس میداند، و قتل انسان مرتد را مجاز میشمارد، و در متن مقدسش از فحش حرامزاده و بوزینه علیه دگراندیشان استفاده میکند.
د) این موضوع که روشنفکران دینی، مجازات قتل مرتد را باور ندارند و فحشهای مندرج در قرآن خطاب به کافران را منعندی و ناموجه به نفع محمد بن عبدالله تفسیر میکنند، ربطی به اسلام محمدی (قرآن و سنت نبوی) ندارد. علل «یخرجون من دین الله افواجا» را نمیشود صرفاً به مشکلات معیشتی و فقه تقلیل داد (با وجود آنکه قرآن حدود ۵٠٠ آیهٔ فقهی دارد)، بلکه بیشتر ناشی از فهمیست که از واقعیات و ویژگیهای اسلام به دست آمدهاست.
با این وصف، به جای مذمت اخلاقیِ ناموجهِ نقد اسلام در قالب طنز، بهتر است به دنبال افزایش سلامت روان و قوت فرهنگی مسلمانان باشیم. همچنین از منظر مصلحتاندیشی، روشن است که وقتی در بین قومی عقبمانده چون طالبان و داعش هستیم، بهتر است برای حفظ جانمان، به خرافات و اباطیل دینشان نپردازیم؛ والا رنجش یک عده انسان نیمه وحشی، ملاک اخلاقی برای داوری راجع به فعل گفتاری ما نیست؛ عنوان «انسان نیمه وحشی»، دقیقاً توصیف آنهاست؛ نه بیانی با سوء نیت و صرفاً به قصد آزار. به همان قیاس که اگر انسانهایی آدمخوار در جنگلهای آمازون یافت شوند، وحشی نامیده میشوند.
#نقد_روشنفکران #نقد_اسلام
➖➖➖
🌾@Naqdagin
#ویدیو_تحلیل
✍️#علیرضاموثق
الف) سخنان کوتاه دکتر دباغ پیرامون توهین به پیامبر اسلام را بشنوید. بررسی روایی یا نارواییِ اخلاقی یا جرمانگاری حقوقی فعل «توهین به پیامبر اسلام»، مقولهای متفاوت است از بررسی علل روانشناختی و جامعهشناختیِ توهین به مقدسات. به نظرم سخنان مغالطهآمیز آقای دباغ و اتخاذ «استاندارد دوگانه» (بنگرید: اینجا) و نپذیرفتن مذموم بودن توهینهای قرآن، در شرایط مشخصی که تجربه میکنیم، از اسباب مهمیست که فعل توهین به پیامبر اسلام را تکثیر میکند. شخصاً چند مورد را مشاهده کردهام که با دیدن این ویدیو، به اسلام و پیامبرش توهین کردند (همهٔ انسانها توانایی لازم برای اعتراض کردن در قالب انتقاد مدلل را ندارند).
برخی از سخنان روشنفکران دینی ولو از ابتدا خلاف واقع و مغالطهآمیز بود، اما نظر به تعداد باورمندان به اسلام، در دههٔ ۶۰ و ۷۰، کارکردهای مثبت روانشناختی و جامعهشناختی بیشتری داشت (برای مثال، جهت آماده کردن مذهبیها و کاهش رنج روانشناختی و تنشهویتیشان برای گذر از اسلام)، اما اینک، در بخش وسیعی از جامعه (نه البته همگان)، سخنان خلاف واقع و مغالطهآمیز روشنفکران دینی، کارکردهایی منفی چون افزایش خشم و نفرت از اسلام و مسلمانان دارد. به همان قیاس که وقتی فرزند ما ظلمی به کسی میکند و خسارت و رنج زیادی برایاش تولید مینماید، اگر در مقابل مظلوم شروع کنیم به حمایت صریح یا ضمنیِ مغالطهآمیز از فرزندمان، در عموم انسانها، خشم و نفرت تولید میکنیم یا این هیجانات را تشدید مینماییم. در مانحنفیه قصد دارم تا روشنفکران دینی را توجه دهم به سهم و نقش خودشان در افزایش توهین به اسلام و پیامبرش (فعلاً در این مجال، از سهم و نقش خود قرآن و سنت نبوی در این زمینه میگذرم).
ب) آقای #سروش_دباغ در مناظره با آقای کلانتری به لزوم رعایت تناسب مجازات با جرم راجع به توهین اشاره میکند و از طرف دیگر، به مجازات قتل برای سابالنبی انتقاد میکند. منتها وقتی دکتر عبدالکریم سروش، بهعنوان یکی از روشنفکران دینی، محمد بن عبدالله را «گلی در کویر» مینامد، به تقویت خودشیفتگی مذهبی در بین مسلمانان کمک میکند و تعیین مجازات عادلانه برای توهین به پیامبر اسلام را با چالش مواجه مینماید (البته در فرضی که برای توهینِ لفظی در مصداق شخصیتهای تاریخی و مرده، جرمانگاری توجیه حقوقی شود). وقتی محمد، گلی در کویر دیدهشود، چطور مسلمانان به لحاظ روانشناختی آماده خواهند شد تا تن به مجازات یکسان (برای مثال جزای نقدی) میان توهین به یک انسان زنده و معمولی با پیامبر اسلام دهند؟
ج) وضعیت و انفعال هیجانی ما در مقابل توهین، بستگی به رشد فرهنگی، وجودی و شخصیتیمان دارد. اگر به یک انسان فرهیخته و لیبرال، گفته شود: «کانت و پوپر، احمق و زنباره بودهاند» یا «دو بعلاوهٔ دو میشود هشت» یا «تمام فلاسفهٔ لیبرال، پفیوز و تمام مبادی لیبرالیسم، خرافه است»، چه واکنشی نشان میدهد؟ آیا احساس رنجش میکند؟ اگر احساس رنجش کرد، در صدد رشد وجودی خود بر میآید و یا صغری و کبری میچیند برای مذمت سخن متکلم مذکور؟
به نظرم در جهان جدید به تبع انقلاب تکنولوژیک در حوزۀ ارتباطات و با بسط عقلانیت و فردیت و نظر به ایجاد خودآگاهی نسبت به فجایعی که ادیان تاریخی خلق کردهاند، به همان دلیل که کشیدن کاریکاتور از استالین را نمیشود بخاطر رنجش پیروان او منع حقوقی و نیز مذمت اخلاقی کرد، در مورد شخصیتهای دینی نیز نمیشود چنین کرد؛ خاصه دینی که کافران را در کنار مدفوع، نجس میداند، و قتل انسان مرتد را مجاز میشمارد، و در متن مقدسش از فحش حرامزاده و بوزینه علیه دگراندیشان استفاده میکند.
د) این موضوع که روشنفکران دینی، مجازات قتل مرتد را باور ندارند و فحشهای مندرج در قرآن خطاب به کافران را منعندی و ناموجه به نفع محمد بن عبدالله تفسیر میکنند، ربطی به اسلام محمدی (قرآن و سنت نبوی) ندارد. علل «یخرجون من دین الله افواجا» را نمیشود صرفاً به مشکلات معیشتی و فقه تقلیل داد (با وجود آنکه قرآن حدود ۵٠٠ آیهٔ فقهی دارد)، بلکه بیشتر ناشی از فهمیست که از واقعیات و ویژگیهای اسلام به دست آمدهاست.
با این وصف، به جای مذمت اخلاقیِ ناموجهِ نقد اسلام در قالب طنز، بهتر است به دنبال افزایش سلامت روان و قوت فرهنگی مسلمانان باشیم. همچنین از منظر مصلحتاندیشی، روشن است که وقتی در بین قومی عقبمانده چون طالبان و داعش هستیم، بهتر است برای حفظ جانمان، به خرافات و اباطیل دینشان نپردازیم؛ والا رنجش یک عده انسان نیمه وحشی، ملاک اخلاقی برای داوری راجع به فعل گفتاری ما نیست؛ عنوان «انسان نیمه وحشی»، دقیقاً توصیف آنهاست؛ نه بیانی با سوء نیت و صرفاً به قصد آزار. به همان قیاس که اگر انسانهایی آدمخوار در جنگلهای آمازون یافت شوند، وحشی نامیده میشوند.
#نقد_روشنفکران #نقد_اسلام
➖➖➖
🌾@Naqdagin
Telegram
نقدآگین
📗اشارات و تنبیهات (۱۴)
#ویدیو_تحلیل
✍️#علیرضاموثق
الف) سخنان کوتاه دکتر سروش دباغ در خصوصِ موضوعِ توهین به پیامبر اسلام را لطفاً بشنوید. بررسیِ روایی یا نارواییِ اخلاقی یا جرمانگاری حقوقیِ فعل «توهین به پیامبر اسلام»، مقولهای متفاوت است از بررسیِ علل…
#ویدیو_تحلیل
✍️#علیرضاموثق
الف) سخنان کوتاه دکتر سروش دباغ در خصوصِ موضوعِ توهین به پیامبر اسلام را لطفاً بشنوید. بررسیِ روایی یا نارواییِ اخلاقی یا جرمانگاری حقوقیِ فعل «توهین به پیامبر اسلام»، مقولهای متفاوت است از بررسیِ علل…
نقدآگین
#کتاب #اختصاصی_نقدآگین 📓مرگ مُسمّای اسلام و بقای نامش — پیرامون امتناع اسلام در جهان جدید جلد اول: مناظراتِ #علیرضاموثق تقدیم به احمد کسروی -اولین شهید راه عقلانیت و معنویت در ایران معاصر- 📍چاپ الکترونیکی #دوم: مرداد ماه ۱۴۰۰ 📍در ویراست #دوم، یکی از…
انسان خردمند چه نیازی به دین دارد؟
@Naqdagin
🎧 انسان خردمند چه نیازی به دین دارد؟
🎙 دکتر #محسن_بنائی، دکتر #سروش_دباغ، #آرمین_لنگرودی و فرج سرکوهی
🌐 سایت کندوکاو: مقالات دکتر محسن بنائی، آرمین لنگرودی و دیگر پژوهشگران تاریخ انتقادی
#نقد_ادیان
🗄 پستهای مرتبط
➖➖➖
🌾@Naqdagin
🎙 دکتر #محسن_بنائی، دکتر #سروش_دباغ، #آرمین_لنگرودی و فرج سرکوهی
🌐 سایت کندوکاو: مقالات دکتر محسن بنائی، آرمین لنگرودی و دیگر پژوهشگران تاریخ انتقادی
#نقد_ادیان
🗄 پستهای مرتبط
➖➖➖
🌾@Naqdagin
خاکریز حجاب
@Naqdagin
#آینه_تاریخ #زنان
🎧 خاکریز حجاب! (۲) (+)
— روایتی از نظرات سیاستگذاران اصلی اول انقلاب
🍂 #صدیقه_وسمقی: «از خمینی در پاریس راجع به پوشش زنها گفت، زنها آزادند. بنده خودم اگر میدانستم اینها قرار است حجاب را اجباری کنند و این توهینها را به زنها بکنند، به جمهوری اسلامی رای نمیدادم. به این قانون اساسی رای نمیدادم. قرار نبود اینجوری بشود».
🍂این ادعا از سوی بسیاری از جمله #سروش_دباغ تکرار میشود که حجاب با وجود اینکه این روزها نماد شده و به ادعای برخی، شکل یک خاکریز پیدا کرده، در گفتمان اولیه انقلاب جایگاهی نداشته؛ جالب اینکه در مذاکرات شورای انقلاب در اسفند ۵۷ نیز این مطلب، از سوی افرادی مثل بنیصدر و بازرگان تکرار میشود، اما به اعتقاد برخی ناظران، نشانههای این مطلب در زمان خمینی پاریس قابل رویت بود.
🍂 آیا در ابتدای انقلاب بین سیاستگذاران مطرح، دوگانه «حجاب اجباری-حجاب اختیاری» جایگاهی داشته است یا مساله محل اختلاف، نحوه اجرای احکام اسلامی بوده؟ آیا واقعن طالقانی با حجاب اجباری مخالفت کرده و خمینی نیز با او موافقت کرده بود؟
➖➖➖
🌾 نقدآگین
🎧 خاکریز حجاب! (۲) (+)
— روایتی از نظرات سیاستگذاران اصلی اول انقلاب
🍂 #صدیقه_وسمقی: «از خمینی در پاریس راجع به پوشش زنها گفت، زنها آزادند. بنده خودم اگر میدانستم اینها قرار است حجاب را اجباری کنند و این توهینها را به زنها بکنند، به جمهوری اسلامی رای نمیدادم. به این قانون اساسی رای نمیدادم. قرار نبود اینجوری بشود».
🍂این ادعا از سوی بسیاری از جمله #سروش_دباغ تکرار میشود که حجاب با وجود اینکه این روزها نماد شده و به ادعای برخی، شکل یک خاکریز پیدا کرده، در گفتمان اولیه انقلاب جایگاهی نداشته؛ جالب اینکه در مذاکرات شورای انقلاب در اسفند ۵۷ نیز این مطلب، از سوی افرادی مثل بنیصدر و بازرگان تکرار میشود، اما به اعتقاد برخی ناظران، نشانههای این مطلب در زمان خمینی پاریس قابل رویت بود.
🍂 آیا در ابتدای انقلاب بین سیاستگذاران مطرح، دوگانه «حجاب اجباری-حجاب اختیاری» جایگاهی داشته است یا مساله محل اختلاف، نحوه اجرای احکام اسلامی بوده؟ آیا واقعن طالقانی با حجاب اجباری مخالفت کرده و خمینی نیز با او موافقت کرده بود؟
➖➖➖
🌾 نقدآگین
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🕊 برای «نیکا»ها
برای همه مبارزان شجاع راه آزادی
دریغا که در بهار آزادی
جای شهدا خالی....
با قتل نیکا، برای هر که درنگ و تاملی داشت؛ دیگر حق از باطل جدا گشت.
🕊 امروز هر که به قدر توان خود، با اعتراض یا اعتصاب و مبارزه مدنی، دِین خود را به وطنش ایفا و با پیوستن به اتحاد هموطنان کرد و لر و ترک و بلوچ و گیلکی و مازنی و فارس و عرب و .... ، این مرحله دشوار گذر را سهل تر و کم هزینه تر نماید، فردای آزادی حلاوت آن را خواهد چشید.
#برای_آزادی
#زن_زندگی_آزادی
#مهسا_امینی
#نیکا_شاکرمی
#اعتراضات_سراسری
#اعتصابات_سراسری
✍️دکتر #سروش_دباغ
➖➖➖
🌾 نقدآگین
برای همه مبارزان شجاع راه آزادی
دریغا که در بهار آزادی
جای شهدا خالی....
با قتل نیکا، برای هر که درنگ و تاملی داشت؛ دیگر حق از باطل جدا گشت.
🕊 امروز هر که به قدر توان خود، با اعتراض یا اعتصاب و مبارزه مدنی، دِین خود را به وطنش ایفا و با پیوستن به اتحاد هموطنان کرد و لر و ترک و بلوچ و گیلکی و مازنی و فارس و عرب و .... ، این مرحله دشوار گذر را سهل تر و کم هزینه تر نماید، فردای آزادی حلاوت آن را خواهد چشید.
#برای_آزادی
#زن_زندگی_آزادی
#مهسا_امینی
#نیکا_شاکرمی
#اعتراضات_سراسری
#اعتصابات_سراسری
✍️دکتر #سروش_دباغ
➖➖➖
🌾 نقدآگین
خدای انسانوار و خدای نخبگان؟
@Naqdagin
🎧 خدای انسانوار و خدای نخبگان
— برنامه #پرگار بیبیسی
🎙#سروش_دباغ و #حسن_یوسفی_اشکوری
#روشنفکری_دینی #هستیکاوی #نقد_ادیان
➖➖➖
🌾@Naqdagin
— برنامه #پرگار بیبیسی
🎙#سروش_دباغ و #حسن_یوسفی_اشکوری
#روشنفکری_دینی #هستیکاوی #نقد_ادیان
➖➖➖
🌾@Naqdagin
#فهرست هشتگهای نقدآگین
✍️هر یک از این هشتگها، یک صفحه از صفحات ویژه نقدآگین هستند که علاقهمندان به هر دسته موضوعی، بسادگی میتوانند با دنبال کردن آن هشتگ، راحتتر به محتوای مطلوب خود دسترسی پیدا کنند👇
۱- #نقد_اسلام، با مطالبی از #حجتالله_نیکویی، #علیرضاموثق، #محمد_رضوانی #ایمان_سلیمانی، #اسکپتیک و...
۲. #نقد_قرآن، با مطالبی از #حجتالله_نیکویی، #علیرضاموثق، #ایمان_سلیمانی و...
۳. #بازاندیشی: نگاه تجدیدنظرطلبانه در دین یا تاریخنگاری سنتی، با مطالبی از #زهیر_میرکریمی، #مدی، #محسن_بنائی، #آرمین_لنگرودی، #امین_قضایی، #احمد_قبانچی، #دن_گیبسون، #امیرحسین_ترکاشوند، #محمدعلی_امیرمعزی
۴. #روشنفکری_دینی: طرح مباحث نواندیشان مسلمان یا بهاصطلاح روشنفکران دینی برای فهم بهتر قرائتهای مدرن از اسلام و نقد و بررسی عقلانیتر اسلام، با مطالبی از #عبدالکریم_سروش، #سروش_دباغ، #آرش_نراقی و...
۵. #نقد_روشنفکران: نقد روشنفکران و نواندیشان (اعم از مسلمان و دیندار یا غیر آن)، با مطالبی از #علیرضاموثق و #حجتالله_نیکویی و..
۶- #نقد_ادیان، با مطالبی از #محمد_رضوانی، #مدی، #ریچارد_داوکینز و..
۷- #اسطورهشناسی: نگاهی همدلانه با اسطورهها جهت فهم بهتر انسان، تاریخ و جامعه ایرانی، با مطالبی از #مدی، #راتین_مهراسپند و #شروین_وکیلی و...
۸. #ایران
۹. #حکومت_اسلامی، با مطالبی از #رضا_زمان، #علیرضاموثق، #محمد_رضوانی و...
۱۰. #استمرارطالبان: پیرامون ابزارهای فریب و سرکوب نرم حکومت داعشی
۱۱. #روشیعه: پیرامون سلطهگری و نفوذ روسیه (و چین و دیگر قدرتها) در منطقهٔ میانرودان، خصوصن روی (حکومت) شیعه
۱۲. #نقد_شیعه، با مطالبی از #کمال_حیدری، #محمد_رضوانی و...
۱۳. #آخوندیسم
۱۴. #زنان: بررسی مسائل حوزه زنان، با تأکید بیشتر بر جامعه ایران و مشکلاتی که اسلام و حکومت اسلامی برای آنها افزوده، با مطالبی از: #علیرضاموثق و...
۱۵. #نقد_فرهنگ
۱۶. #اپوزیشنقد: نقد و بررسی بهاصطلاح اپوزیسون و عوامل درجا زدن یا انحطاط آن و گاردهای خطای کوچک و بزرگش
۱۷. #نقد_چپ با تأکید بیشتر بر #چپ_ایرانی
۱۸. #نقد_رسانه
۱۹. #مغلطجات: آموزش مغالطههای رایچ و یا طرح مثالهایی از مغالطات
۲۰. #تفکر_انتقادی
۲۱. #فلسفیدن: مباحث مربوط به اندیشه و فلسفه
۲۲. #چیستا: مباحث علمی، اعم از آنکه به دین و فلسفه مرتبط باشد یا نباشد.
۲۳. #درسگفتار، با مطالبی از #امین_بزرگیان، #علینجات_غلامی، #حجتالله_نیکویی، #محمد_رضوانی و...
۲۴. #خیالپرسه: ادبیات، اعم از ادبیات داستانی یا مباحث نظری پیرامون نویسندگان/شاعران
#صادق_هدایت #فردوسی #شاهنامه #حافظ #خیام و...
۲۵. #شعرانه
۲۶. #نقد_ادبی: نقد ادبی آثار، اعم از کتب بهاصطلاح مقدس (چون قرآن) و آثار ادبی معاصر یا کلاسیک ایران/جهان
۲۷. #تئاتر
۲۸. #پرفورمنسآرت
۲۹. #بزمگه: رقص و شادیهای تنانه
۳۰. #بوقت_آواز
۳۱. #نوا
۳۲. #نگار_نو: تکثیر تصاویر زیبا، جالب یا تابوشکنانه
۳۳. #گزیدهفیلم
۳۴. #نقد_فیلم
۳۵. #گزیدهسخن
۳۶. #پادکستکش: جستجویی برای شکار از دنیای پادکستها و بازنشر و معرفی آنها
۳۷. #پادکست_نقدآگین: پادکست اختصاصی نقدآگین که متون ارزشمند و برگزیده انتقادی را با کمک همیاران گویندهای از میان مخاطبان، بازخوانی میکنیم.
۳۸. #مصاحبه و #گفتگو
۳۹. #مستند
۴۰. #کتاب: کتابخانه نقدآگین
۴۱. #نقد_کتاب: نقد یا معرفی یک کتاب ارزشمند
۴۲. اشارات و تنبیهات (هشتگ نیست و میتوان با سرچ در کانال یافتش و دنبال کرد): یادداشتهایی مختصر پیرامون موضوعات مختلف
۴۳. #نقدخند: لبخندی برای رهایی موقت
۴۴. #تجربه_زیسته
۴۵. #زیستروان: بررسی مباحث مربوط به روان و زندگی، با مطالبی از #محمدرضا_ابراهیمی و...
۴۶. #خورنقد: بررسی عادات غذایی از منظر علمی و اخلاقی، با مطالبی از #مایکل_گرگر و...
۴۷. #حیواندوستی: کوششی برای تجدیدنظر در رابطهٔ وحشیانه و غیرصمیمی ما با دیگر فرزندان مام زمین
۴۸. #آینه_تاریخ: بررسی حوادث مهم تاریخی
۴۹. #در_چنین_روزی: گزارشی فشرده از برخی حوادث تاریخ ایران و جهان در هر روز تقویم
۵۰. #ویدیو_تحلیل: نقد و بررسی جزئیتر برخی کلیپها
۵۱. #گزارش
۵۲. #ترجمه
۵۳. #فهرست: گردآوری مطالب در موضوعی خاص
🗄فهرست پادکست نقدآگین
🗄فهرست پروندههای روی میز
۵۴. #خبر_نقدآگین: اطلاعرسانی از امور مهم چنل
۵۵. #اختصاصی_نقدآگین: کتابها، ترجمهها و مصاحبههای اختصاصی کانال، با مطالبی از #فریدون_فرخ، #بابک_ایرانی، #عبدالله، #بابک و...
📓مرگ مسمای اسلام و بقای نامش؛ پیرامون امتناع اسلام در جهان جدید (مناظرات علیرضا موثق)
🎙مصاحبه با دکتر محسن بنائی (جلسه ۱: قسمت ۱ | قسمت ۲؛ جلسه ۲: قسمت ۱| قسمت ۲)
۵۶. #خلاصهکلیپ (طرح آتی نقدآگین): ارائه خلاصهای از کلیپهای ارزنده جهان تا آخرین محتوای روز انتقادی را بشکل اجمالی درمیان گذاریم.
✍️هر یک از این هشتگها، یک صفحه از صفحات ویژه نقدآگین هستند که علاقهمندان به هر دسته موضوعی، بسادگی میتوانند با دنبال کردن آن هشتگ، راحتتر به محتوای مطلوب خود دسترسی پیدا کنند👇
۱- #نقد_اسلام، با مطالبی از #حجتالله_نیکویی، #علیرضاموثق، #محمد_رضوانی #ایمان_سلیمانی، #اسکپتیک و...
۲. #نقد_قرآن، با مطالبی از #حجتالله_نیکویی، #علیرضاموثق، #ایمان_سلیمانی و...
۳. #بازاندیشی: نگاه تجدیدنظرطلبانه در دین یا تاریخنگاری سنتی، با مطالبی از #زهیر_میرکریمی، #مدی، #محسن_بنائی، #آرمین_لنگرودی، #امین_قضایی، #احمد_قبانچی، #دن_گیبسون، #امیرحسین_ترکاشوند، #محمدعلی_امیرمعزی
۴. #روشنفکری_دینی: طرح مباحث نواندیشان مسلمان یا بهاصطلاح روشنفکران دینی برای فهم بهتر قرائتهای مدرن از اسلام و نقد و بررسی عقلانیتر اسلام، با مطالبی از #عبدالکریم_سروش، #سروش_دباغ، #آرش_نراقی و...
۵. #نقد_روشنفکران: نقد روشنفکران و نواندیشان (اعم از مسلمان و دیندار یا غیر آن)، با مطالبی از #علیرضاموثق و #حجتالله_نیکویی و..
۶- #نقد_ادیان، با مطالبی از #محمد_رضوانی، #مدی، #ریچارد_داوکینز و..
۷- #اسطورهشناسی: نگاهی همدلانه با اسطورهها جهت فهم بهتر انسان، تاریخ و جامعه ایرانی، با مطالبی از #مدی، #راتین_مهراسپند و #شروین_وکیلی و...
۸. #ایران
۹. #حکومت_اسلامی، با مطالبی از #رضا_زمان، #علیرضاموثق، #محمد_رضوانی و...
۱۰. #استمرارطالبان: پیرامون ابزارهای فریب و سرکوب نرم حکومت داعشی
۱۱. #روشیعه: پیرامون سلطهگری و نفوذ روسیه (و چین و دیگر قدرتها) در منطقهٔ میانرودان، خصوصن روی (حکومت) شیعه
۱۲. #نقد_شیعه، با مطالبی از #کمال_حیدری، #محمد_رضوانی و...
۱۳. #آخوندیسم
۱۴. #زنان: بررسی مسائل حوزه زنان، با تأکید بیشتر بر جامعه ایران و مشکلاتی که اسلام و حکومت اسلامی برای آنها افزوده، با مطالبی از: #علیرضاموثق و...
۱۵. #نقد_فرهنگ
۱۶. #اپوزیشنقد: نقد و بررسی بهاصطلاح اپوزیسون و عوامل درجا زدن یا انحطاط آن و گاردهای خطای کوچک و بزرگش
۱۷. #نقد_چپ با تأکید بیشتر بر #چپ_ایرانی
۱۸. #نقد_رسانه
۱۹. #مغلطجات: آموزش مغالطههای رایچ و یا طرح مثالهایی از مغالطات
۲۰. #تفکر_انتقادی
۲۱. #فلسفیدن: مباحث مربوط به اندیشه و فلسفه
۲۲. #چیستا: مباحث علمی، اعم از آنکه به دین و فلسفه مرتبط باشد یا نباشد.
۲۳. #درسگفتار، با مطالبی از #امین_بزرگیان، #علینجات_غلامی، #حجتالله_نیکویی، #محمد_رضوانی و...
۲۴. #خیالپرسه: ادبیات، اعم از ادبیات داستانی یا مباحث نظری پیرامون نویسندگان/شاعران
#صادق_هدایت #فردوسی #شاهنامه #حافظ #خیام و...
۲۵. #شعرانه
۲۶. #نقد_ادبی: نقد ادبی آثار، اعم از کتب بهاصطلاح مقدس (چون قرآن) و آثار ادبی معاصر یا کلاسیک ایران/جهان
۲۷. #تئاتر
۲۸. #پرفورمنسآرت
۲۹. #بزمگه: رقص و شادیهای تنانه
۳۰. #بوقت_آواز
۳۱. #نوا
۳۲. #نگار_نو: تکثیر تصاویر زیبا، جالب یا تابوشکنانه
۳۳. #گزیدهفیلم
۳۴. #نقد_فیلم
۳۵. #گزیدهسخن
۳۶. #پادکستکش: جستجویی برای شکار از دنیای پادکستها و بازنشر و معرفی آنها
۳۷. #پادکست_نقدآگین: پادکست اختصاصی نقدآگین که متون ارزشمند و برگزیده انتقادی را با کمک همیاران گویندهای از میان مخاطبان، بازخوانی میکنیم.
۳۸. #مصاحبه و #گفتگو
۳۹. #مستند
۴۰. #کتاب: کتابخانه نقدآگین
۴۱. #نقد_کتاب: نقد یا معرفی یک کتاب ارزشمند
۴۲. اشارات و تنبیهات (هشتگ نیست و میتوان با سرچ در کانال یافتش و دنبال کرد): یادداشتهایی مختصر پیرامون موضوعات مختلف
۴۳. #نقدخند: لبخندی برای رهایی موقت
۴۴. #تجربه_زیسته
۴۵. #زیستروان: بررسی مباحث مربوط به روان و زندگی، با مطالبی از #محمدرضا_ابراهیمی و...
۴۶. #خورنقد: بررسی عادات غذایی از منظر علمی و اخلاقی، با مطالبی از #مایکل_گرگر و...
۴۷. #حیواندوستی: کوششی برای تجدیدنظر در رابطهٔ وحشیانه و غیرصمیمی ما با دیگر فرزندان مام زمین
۴۸. #آینه_تاریخ: بررسی حوادث مهم تاریخی
۴۹. #در_چنین_روزی: گزارشی فشرده از برخی حوادث تاریخ ایران و جهان در هر روز تقویم
۵۰. #ویدیو_تحلیل: نقد و بررسی جزئیتر برخی کلیپها
۵۱. #گزارش
۵۲. #ترجمه
۵۳. #فهرست: گردآوری مطالب در موضوعی خاص
🗄فهرست پادکست نقدآگین
🗄فهرست پروندههای روی میز
۵۴. #خبر_نقدآگین: اطلاعرسانی از امور مهم چنل
۵۵. #اختصاصی_نقدآگین: کتابها، ترجمهها و مصاحبههای اختصاصی کانال، با مطالبی از #فریدون_فرخ، #بابک_ایرانی، #عبدالله، #بابک و...
📓مرگ مسمای اسلام و بقای نامش؛ پیرامون امتناع اسلام در جهان جدید (مناظرات علیرضا موثق)
🎙مصاحبه با دکتر محسن بنائی (جلسه ۱: قسمت ۱ | قسمت ۲؛ جلسه ۲: قسمت ۱| قسمت ۲)
۵۶. #خلاصهکلیپ (طرح آتی نقدآگین): ارائه خلاصهای از کلیپهای ارزنده جهان تا آخرین محتوای روز انتقادی را بشکل اجمالی درمیان گذاریم.
Telegram
نقدآگین
#فهرست #پادکست_نقدآگین
📻 در آخرین روز سال، سپاسگزاریم از تمامی گویندگان بزرگواری که متون برگزیدهٔ کانال نقدآگین را با همت و هنرشان بدل به پادکستهای ارزشمندی کردند تا مخاطبان از این مجرا نیز بتوانند مواجههٔ تفکر «استدلالی-انتقادی» با وجوه مختلف پدیدارهای…
📻 در آخرین روز سال، سپاسگزاریم از تمامی گویندگان بزرگواری که متون برگزیدهٔ کانال نقدآگین را با همت و هنرشان بدل به پادکستهای ارزشمندی کردند تا مخاطبان از این مجرا نیز بتوانند مواجههٔ تفکر «استدلالی-انتقادی» با وجوه مختلف پدیدارهای…
⬛️ «نبوت» در پرتو تصوراتِ مختلف از امرِ متعالی
👥 گفتوگوی دکتر #سروش_دباغ و استاد #حجتالله_نیکویی
📆 پنجشنبه اول تیرماه ۱۴۰۲
⏰ ساعت ۲۱
🔗 این برنامه در فضای اسکای روم برگزار میشود:
http://www.skyroom.online/ch/joreah_journal/joreah
#خبر_نقدآگین
➖➖➖
🌾 @Naqdagin | @joreah_journal
👥 گفتوگوی دکتر #سروش_دباغ و استاد #حجتالله_نیکویی
📆 پنجشنبه اول تیرماه ۱۴۰۲
⏰ ساعت ۲۱
🔗 این برنامه در فضای اسکای روم برگزار میشود:
http://www.skyroom.online/ch/joreah_journal/joreah
#خبر_نقدآگین
➖➖➖
🌾 @Naqdagin | @joreah_journal
📗پاسخ به ایراد گتیه به تقریر سروش دباغ
✍️#علیرضاموثق
🍂 در معرفتشناسی، گزاره نوعی از جمله تلقی میشود که پرسشی یا دستوری نیست، بلکه اخباریست و به قصد ابراز آگاهی از چیزی بیان میشود. معرفت را نیز «باور صادق موجه» میدانند. به عبارت دیگر در این تعریف، سه شرط برای معرفت ذکر شدهاست:
اول) باور به گزاره وجود داشته باشد، یعنی نوعی رابطهٔ خاص و حالت ذهنی غیر از ابراز خشم و آرزو نسبت به متعلق آن.
دوم) گزاره صادق باشد، یعنی مطابق با واقع باشد (در تئوری مطابقت با واقع در نظریات مطروحه راجع به صدق).
سوم) گزاره موجه باشد، یعنی توسط استدلال معتبر و سالم و استدلالی که صورت و مفاد آن صحیح باشد، مستند گشته و توجیه و مدلل شده باشد.
🍂 دکتر #سروش_دباغ در جلسهٔ دوم از درسگفتار خویش راجع به موضوع «معرفتشناسی و تفکر انتقادی»، به نقل از یکی از فلاسفهٔ غربی (ادموند گتیه) ایرادی را به تعریف فوق از معرفت، با طرح یک مثال و آزمون ذهنی وارد میکند. دکتر دباغ ایراد مذکور را در قالب زیر صورتبندی مینماید:
🍂 خانوادهای چهار نفره شامل پدر و مادر و دو فرزند به نام آرمان و کامران را فرض کنید. پدر به آرمان پول میدهد که ماشینی برای خودش بخرد، ولی آرمان ماشین نمیخرد و پول را به دوستش قرض میدهد و به خاطر ناراحت نشدن پدر و مصلحتاندیشی، به پدرش میگوید که خریدهاست و لذا دروغ میگوید. در همان زمان، کامران ماشینی میخرد و به مادرش میگوید که به پدر خانواده نگوید تا سورپرایز شود. یکی از همسایهها ماشین را جلوی منزل خانواده میبیند و به پدر تبریک میگوید. پدر نیز در پاسخ میگوید: «ممنون. میدانم که یکی از اعضای خانوادهام، ماشین خریدهاست». پدر گمان میکند که آرمان بابت پولی که گرفته، ماشین خریدهاست، اما نمیداند که آرمان ماشین نخریده، بلکه پسر دیگرش ماشین خریدهاست.
🍂 در اینجا ادعا شده که گزارهٔ فوق، معرفت است؛ زیرا هم شرط باور را دارد و هم شرط صدق را به خاطر خرید ماشین توسط کامران (نه آرمان که به پدرش دروغ گفتهاست) و هم شرط توجیه را به استناد اخبار آرمان، اما شهود عقلی ما میگوید که گزارهٔ مدنظر، معرفت نیست و کاذب است.
🍂 منتها به نظرم ایراد ادموند گتیه وارد نیست؛ زیرا:
اولاً) موقعیت و مقام سخن پدر خانواده، ناظر به خرید ماشین توسط آرمان است و نه کامران و در واقع، مرادش این است که «میدانم یکی از اعضای خانوادهام به نام آرمان، ماشین خریدهاست» و لذا گزاره کاذب است.
ثانیاً) شرط توجیه را نیز ندارد. پدر خانواده به استناد ادعای آرمان، خرید ماشین را تصدیق کردهاست و آرمان دلیلی مثل سند رسمی خرید ماشین یا شاهد به پدرش معرفی نکردهاست.
پینوشت:
متن فوق قبل از اطلاعم از نقدهای وارده به ایراد ادموند گتیه نوشته شد. در نقدهای وارده به ادموند گتیه که در جلسهٔ سوم درسگفتار دکتر دباغ به آنها اشاره میشود به استدلال نخستم اشاره نشدهاست. استدلال دومی که مطرح کردم نیز به نظرم متفاوت است. در نقد ایراد گتیه گفتهاند توجیه باید نقض ناپذیر باشد، لکن استدلال من این است که پدر خانواده اساساً توجیهی نیاورده تا نقض شود، بلکه به ادعای پسرش اکتفا کردهاست. اظهارات پسرش، ادعاست و نه «استدلال و استناد به منابع حجیت و معرفت».
#فلسفیدن
➖➖➖
🌾 @Naqdagin
✍️#علیرضاموثق
🍂 در معرفتشناسی، گزاره نوعی از جمله تلقی میشود که پرسشی یا دستوری نیست، بلکه اخباریست و به قصد ابراز آگاهی از چیزی بیان میشود. معرفت را نیز «باور صادق موجه» میدانند. به عبارت دیگر در این تعریف، سه شرط برای معرفت ذکر شدهاست:
اول) باور به گزاره وجود داشته باشد، یعنی نوعی رابطهٔ خاص و حالت ذهنی غیر از ابراز خشم و آرزو نسبت به متعلق آن.
دوم) گزاره صادق باشد، یعنی مطابق با واقع باشد (در تئوری مطابقت با واقع در نظریات مطروحه راجع به صدق).
سوم) گزاره موجه باشد، یعنی توسط استدلال معتبر و سالم و استدلالی که صورت و مفاد آن صحیح باشد، مستند گشته و توجیه و مدلل شده باشد.
🍂 دکتر #سروش_دباغ در جلسهٔ دوم از درسگفتار خویش راجع به موضوع «معرفتشناسی و تفکر انتقادی»، به نقل از یکی از فلاسفهٔ غربی (ادموند گتیه) ایرادی را به تعریف فوق از معرفت، با طرح یک مثال و آزمون ذهنی وارد میکند. دکتر دباغ ایراد مذکور را در قالب زیر صورتبندی مینماید:
🍂 خانوادهای چهار نفره شامل پدر و مادر و دو فرزند به نام آرمان و کامران را فرض کنید. پدر به آرمان پول میدهد که ماشینی برای خودش بخرد، ولی آرمان ماشین نمیخرد و پول را به دوستش قرض میدهد و به خاطر ناراحت نشدن پدر و مصلحتاندیشی، به پدرش میگوید که خریدهاست و لذا دروغ میگوید. در همان زمان، کامران ماشینی میخرد و به مادرش میگوید که به پدر خانواده نگوید تا سورپرایز شود. یکی از همسایهها ماشین را جلوی منزل خانواده میبیند و به پدر تبریک میگوید. پدر نیز در پاسخ میگوید: «ممنون. میدانم که یکی از اعضای خانوادهام، ماشین خریدهاست». پدر گمان میکند که آرمان بابت پولی که گرفته، ماشین خریدهاست، اما نمیداند که آرمان ماشین نخریده، بلکه پسر دیگرش ماشین خریدهاست.
🍂 در اینجا ادعا شده که گزارهٔ فوق، معرفت است؛ زیرا هم شرط باور را دارد و هم شرط صدق را به خاطر خرید ماشین توسط کامران (نه آرمان که به پدرش دروغ گفتهاست) و هم شرط توجیه را به استناد اخبار آرمان، اما شهود عقلی ما میگوید که گزارهٔ مدنظر، معرفت نیست و کاذب است.
🍂 منتها به نظرم ایراد ادموند گتیه وارد نیست؛ زیرا:
اولاً) موقعیت و مقام سخن پدر خانواده، ناظر به خرید ماشین توسط آرمان است و نه کامران و در واقع، مرادش این است که «میدانم یکی از اعضای خانوادهام به نام آرمان، ماشین خریدهاست» و لذا گزاره کاذب است.
ثانیاً) شرط توجیه را نیز ندارد. پدر خانواده به استناد ادعای آرمان، خرید ماشین را تصدیق کردهاست و آرمان دلیلی مثل سند رسمی خرید ماشین یا شاهد به پدرش معرفی نکردهاست.
پینوشت:
متن فوق قبل از اطلاعم از نقدهای وارده به ایراد ادموند گتیه نوشته شد. در نقدهای وارده به ادموند گتیه که در جلسهٔ سوم درسگفتار دکتر دباغ به آنها اشاره میشود به استدلال نخستم اشاره نشدهاست. استدلال دومی که مطرح کردم نیز به نظرم متفاوت است. در نقد ایراد گتیه گفتهاند توجیه باید نقض ناپذیر باشد، لکن استدلال من این است که پدر خانواده اساساً توجیهی نیاورده تا نقض شود، بلکه به ادعای پسرش اکتفا کردهاست. اظهارات پسرش، ادعاست و نه «استدلال و استناد به منابع حجیت و معرفت».
#فلسفیدن
➖➖➖
🌾 @Naqdagin
📗سروش دباغ و استاندارد دوگانه
✍️#علیرضاموثق
🍂 قرآن از فحشهایی مثل «حرامزاده و سگ و الاغ و شتر و حیوان» نسبت به مخالفان خود استفاده میکند. مشرکان را «نجس» مینامد و در فقه اسلامی، قرنها کافران و اهل کتاب نجس قلمداد شدهاند.
🍂 قرآن، انسان مرتد، ولو دانشمند و مؤمن و اخلاقی را تا ابد به جهنم حواله میدهد و تمام اعمال نیکش را ضایع مینماید (بقره: ۲۱۷). قرآن منکران آیات قرآن را جهنمی میداند و پوست و گوشتشان توسط الله در جهنم سوزانده میشود و در چرخهای ابدی، پوست و گوشتی جدید جهت سوزانده شدن بر استخوانهایشان رویانده میشود (نساء: ۵۶).
🍂 اسلام البته از توهین لفظی فراتر میرود و در عمل، قتل مرتد یا قتل و غارت و به بردگی گرفتن اهل کتاب و کافران غیرحربی، یعنی حتی مؤمنان اخلاقی در ادیان دیگر را مجاز میداند (توبه: ۵ و ۲۹).
🍂 اما افرادی چون دکتر #سروش_دباغ، با استاندارد دوگانه، اسلام را نقد اخلاقی نمیکنند، بلکه صرفاً توهین به پیامبر اسلام را به خاطر جریحهدار شدنِ عواطف مسلمانان نقد اخلاقی مینمایند.
🍂 من در نظریهٔ «سمپتوم پیامبری» به حکم استقرای تجربی و نیز استنتاج بهترین تبیین، دیدن فرشته و احساس نبوت را نوعی «اختلال مغزی-روانی» و توهم تلقی کردهام. صرفنظر از اختلالاتی چون «ذهن دو جایگاهی، صرع لوب گیجگاهی، هذیان دیداری-شنیداری و اسکیزوفرن»، حتی نوعی بیماری ناشناخته متصور است و اختلال مغزی-روانی نیز ضروزتاً به معنای دیوانهٔ زنجیرهای بودن نیست که هیچگونه قابلیت عقلی و عملی و اخلاقی نداشتهباشد [ر.ک. «خانواده جیمز جویس و اسکیزوفرنی»].
🍂 دکتر دباغ در جلسهٔ دهم از درسگفتار خویش با موضوع «معرفتشناسی و تفکر انتقادی»، اشاره میکند که یکی از مراجعینش اظهار داشته که در عالم رؤیا، قرائتی بینظیر از قرآن به او الهام شدهاست که نباید منتشر شود و در همان عالم رؤیا، گفته شدهاست که این تجربهٔ معنوی باید با دکتر دباغ در میان گذاشته شود.
🍂 دکتر دباغ شخص موصوف را دچار توهم و بیماری میداند و حتی اشاره میکند که همسر فردِ واجد تجربهٔ «رؤیاهای رسولانه»، او را نزد روانپزشک بردهاست، لکن خود آن فرد ادعا میکند که همسرش به همراه روانپزشک، علیهش تبانی کردهاند.
🍂 در اینجا نیز دکتر دباغ «استاندارد دوگانه» دارد. دکتر دباغ با همان ملاک که این مراجعش را دچار اختلال مغزی-روانی و توهم میداند، منطقاً باید پیامبران را نیز دچار اختلال مغزی-روانی و توهم بداند؛ خاصه اینکه در مورد محمد بن عبدالله، نقل است که هنگام وحی، در گوشش «صدای جرس» میپیچیدهاست و دچار تعریق و لرز میشدهاست [ر.ک. وحی یا صرع؟]. وفق قرآن، برخی از مخاطبان محمد نیز مثل همسر شخصِ مراجعهکننده به دکتر دباغ، فهمیده بودند که محمد دچار نوعی اختلال مغزی-روانی است. متن قرآن نیز پریشان است و از ذهن منسجم در ماتن حکایت نمیکند.
#نقد_روشنفکران #نقد_اسلام
➖➖➖
🌾 @Naqdagin
✍️#علیرضاموثق
🍂 قرآن از فحشهایی مثل «حرامزاده و سگ و الاغ و شتر و حیوان» نسبت به مخالفان خود استفاده میکند. مشرکان را «نجس» مینامد و در فقه اسلامی، قرنها کافران و اهل کتاب نجس قلمداد شدهاند.
🍂 قرآن، انسان مرتد، ولو دانشمند و مؤمن و اخلاقی را تا ابد به جهنم حواله میدهد و تمام اعمال نیکش را ضایع مینماید (بقره: ۲۱۷). قرآن منکران آیات قرآن را جهنمی میداند و پوست و گوشتشان توسط الله در جهنم سوزانده میشود و در چرخهای ابدی، پوست و گوشتی جدید جهت سوزانده شدن بر استخوانهایشان رویانده میشود (نساء: ۵۶).
🍂 اسلام البته از توهین لفظی فراتر میرود و در عمل، قتل مرتد یا قتل و غارت و به بردگی گرفتن اهل کتاب و کافران غیرحربی، یعنی حتی مؤمنان اخلاقی در ادیان دیگر را مجاز میداند (توبه: ۵ و ۲۹).
🍂 اما افرادی چون دکتر #سروش_دباغ، با استاندارد دوگانه، اسلام را نقد اخلاقی نمیکنند، بلکه صرفاً توهین به پیامبر اسلام را به خاطر جریحهدار شدنِ عواطف مسلمانان نقد اخلاقی مینمایند.
🍂 من در نظریهٔ «سمپتوم پیامبری» به حکم استقرای تجربی و نیز استنتاج بهترین تبیین، دیدن فرشته و احساس نبوت را نوعی «اختلال مغزی-روانی» و توهم تلقی کردهام. صرفنظر از اختلالاتی چون «ذهن دو جایگاهی، صرع لوب گیجگاهی، هذیان دیداری-شنیداری و اسکیزوفرن»، حتی نوعی بیماری ناشناخته متصور است و اختلال مغزی-روانی نیز ضروزتاً به معنای دیوانهٔ زنجیرهای بودن نیست که هیچگونه قابلیت عقلی و عملی و اخلاقی نداشتهباشد [ر.ک. «خانواده جیمز جویس و اسکیزوفرنی»].
🍂 دکتر دباغ در جلسهٔ دهم از درسگفتار خویش با موضوع «معرفتشناسی و تفکر انتقادی»، اشاره میکند که یکی از مراجعینش اظهار داشته که در عالم رؤیا، قرائتی بینظیر از قرآن به او الهام شدهاست که نباید منتشر شود و در همان عالم رؤیا، گفته شدهاست که این تجربهٔ معنوی باید با دکتر دباغ در میان گذاشته شود.
🍂 دکتر دباغ شخص موصوف را دچار توهم و بیماری میداند و حتی اشاره میکند که همسر فردِ واجد تجربهٔ «رؤیاهای رسولانه»، او را نزد روانپزشک بردهاست، لکن خود آن فرد ادعا میکند که همسرش به همراه روانپزشک، علیهش تبانی کردهاند.
🍂 در اینجا نیز دکتر دباغ «استاندارد دوگانه» دارد. دکتر دباغ با همان ملاک که این مراجعش را دچار اختلال مغزی-روانی و توهم میداند، منطقاً باید پیامبران را نیز دچار اختلال مغزی-روانی و توهم بداند؛ خاصه اینکه در مورد محمد بن عبدالله، نقل است که هنگام وحی، در گوشش «صدای جرس» میپیچیدهاست و دچار تعریق و لرز میشدهاست [ر.ک. وحی یا صرع؟]. وفق قرآن، برخی از مخاطبان محمد نیز مثل همسر شخصِ مراجعهکننده به دکتر دباغ، فهمیده بودند که محمد دچار نوعی اختلال مغزی-روانی است. متن قرآن نیز پریشان است و از ذهن منسجم در ماتن حکایت نمیکند.
#نقد_روشنفکران #نقد_اسلام
➖➖➖
🌾 @Naqdagin
Telegram
نقدآگین
📗سروش دباغ و استاندارد دوگانه
✍️#علیرضاموثق
🗄پست مرتبط
📕عبدالکریم سروش و مخالفت با استفاده از حق آزادی بیان در غرب
📕نقد سخنان سروش دباغ پیرامون آزادی بیان
📕بیژن عبدالکریمی و استاندارد دوگانه
📕خرافهٔ مضاعف (استاندارد دوگانه محقق داماد و عبدالکریم سروش)…
✍️#علیرضاموثق
🗄پست مرتبط
📕عبدالکریم سروش و مخالفت با استفاده از حق آزادی بیان در غرب
📕نقد سخنان سروش دباغ پیرامون آزادی بیان
📕بیژن عبدالکریمی و استاندارد دوگانه
📕خرافهٔ مضاعف (استاندارد دوگانه محقق داماد و عبدالکریم سروش)…
📘هامون در برابر فاشیسم مذهبی
✍🏻 #رضا_زمان
🍂 «هامون»، شاهکار داریوش مهرجویی، در زمان خودش، فاشیسم مذهبی را خشمگین کرد و حرصِ فاشیستها را درآورد. «هامون» انسانِ مُعاصرِ مضطرّ و پریشانی است که در میانهٔ مدرنیته و سُنت سیر میکند؛ روشنفکری شکاک از طبقهٔ متوسّط شهری که زندگیِ اینجایی و دنیایی دارد؛ عاشقِ زمینی که عشقِ الهی و ایمانِ دینی را به پرسش میگیرد؛ سالکِ مُدرنی*ست که معنویت و حقیقت را جستوجو میکند، اما نه دیانتِ رسمی و کلاسیک راضیاش میکند و نه به فیزیکالیسمِ مادهباورِ تکنولوژیک تن میدهد.
🍂 «هامون» پژوهندهٔ پرسشگر که با عقلِ زمینی در منابع متکثر به دنبال پاسخ است، از مذهب بریده و بیاعتقاد، اما در طلب ایمان و معجزه است. در هامون مدرنیت او، روشنفکری او، شکاکیت او، پرسشگری او و زمینی بودن او برای فاشیسم مذهبی، شکنجهآور بود.
🍂 در آن روزگار، مرتضی آوینی، به یک تعبیر، نماینده و وکیلِ فاشیسم مذهبی در هنر و سینمای ایران بود. الحق که دانش خوبی در سینما و هنر هم داشت. آوینی نقدی تند و گزنده بر «هامون» نوشت. مؤلف را به استهزاء گرفت و اثر را تحقیر کرد. فیلم را از اساس نهیلیستی دید و از فرای «هامون» به روشنفکری تاخت. در این تاخت و تاز، «هامون» اجنبی بود، غربزده بود، نادان و التقاطی، بیایمان و بیخدا، و البته سطحی بود. آوینی تمام این امراض را برای مهرجویی هم صادق میدانست.
🍂 اما لُبّ لباب نقد آوینی به «هامون» در این بود: غربپسندی. «هامون» به دنبال «کپسولِ عرفان» است؛ کپسولی که در دست مُرادش (علی عابدینی) است که او نیز عارفِ «قارچ مسلک» است! غرب به دنبالِ «کوچه معنویتیست که به یک هیچآبادِ بیضرر و بیخطر» ختم میشود؛ یعنی یک معنویت سبک، پوچ و بیآزار که در غرب هضم میشود.
🍂 «هامون» که در خطّ فرهنگِ جهانیِ غرب است، همین کوچهٔ هیچآباد را نشان میدهد؛ عرفان و معنویتِ هامون، برای غرب و غربیها پسندیده است، زود-هضم است، بیخطر است، منفعل است. این عرفان، با غرب جمع میشود، با مدرنیته آشتی میکند، اما با دین نه.
🍂 علی عابدینی، الگوی عرفانی در فیلم، همان عارفی است که خوشآیند «تاراجگرانِ ازرق چشمِ موطلایی» است. «هامون» معنا و عرفان را در چارچوب مدرنیته و حدود روشنفکری و قلمروی غرب میخواهد و این است که «غربپسند» و «غربزده» است.
🍂 اما عرفانِ فاشیسمِ مذهبی، در برابر غرب و مدرنیسم «عرفانِ ستیهنده» است، «شمشیر به دست» است، نافی و مبارز است. نه فقط در غرب هضم نمیشود، بل هماوردِ غرب در میدانِ نبردِ تمدنیست؛ عرفانِ واحدی که فقط با شریعتِ ناب جمع میشود؛ نه غربزده و غربپسند، که سراسر غربستیز است؛ با «اسلامِ آمریکایی» سر سازش ندارد؛ عرفانِ اسلامِ محمّدی است.
🍂 هامون نه فقط نمیتواند به آغوش این عرفان درآید، بلکه به سبب روشنفکر بودنش، توان ادراک این عرفان را هم ندارد. عرفانِ راستین، برای آوینی، قبل از پرسش و شک، ایمان میآورد. ابراهیم سر اسماعیل را بُرید، چون ایمان داشت؛ پس، آنکه از ابراهیم میپرسد، باید نخست ایمان بیاورد. وقتی ایمان به خدا آمد، دیگر جایی برای پرسش و شک نمیماند. آری، عرفانِ آوینی، یعنی عرفانِ فاشیسمِ مذهبی، همان عرفانِ خمینی است که در ولایت فقیه ظهور کرد. عرفانِ ستیزهگر با غرب، شمشیر به دست، نافی و مبارز. عرفانِ خمینی، اصلاً عرفانِ هامون را برنمیتابد، عرفانِ عابدینی را تحمل نمیکند.
* سالک مُدرن را از #سروش_دباغ وام گرفتهام.
#نقد_فیلم #نقد_روشنفکران
➖➖➖
🌾 @Naqdagin | @shahrvand_sabz
✍🏻 #رضا_زمان
🍂 «هامون»، شاهکار داریوش مهرجویی، در زمان خودش، فاشیسم مذهبی را خشمگین کرد و حرصِ فاشیستها را درآورد. «هامون» انسانِ مُعاصرِ مضطرّ و پریشانی است که در میانهٔ مدرنیته و سُنت سیر میکند؛ روشنفکری شکاک از طبقهٔ متوسّط شهری که زندگیِ اینجایی و دنیایی دارد؛ عاشقِ زمینی که عشقِ الهی و ایمانِ دینی را به پرسش میگیرد؛ سالکِ مُدرنی*ست که معنویت و حقیقت را جستوجو میکند، اما نه دیانتِ رسمی و کلاسیک راضیاش میکند و نه به فیزیکالیسمِ مادهباورِ تکنولوژیک تن میدهد.
🍂 «هامون» پژوهندهٔ پرسشگر که با عقلِ زمینی در منابع متکثر به دنبال پاسخ است، از مذهب بریده و بیاعتقاد، اما در طلب ایمان و معجزه است. در هامون مدرنیت او، روشنفکری او، شکاکیت او، پرسشگری او و زمینی بودن او برای فاشیسم مذهبی، شکنجهآور بود.
🍂 در آن روزگار، مرتضی آوینی، به یک تعبیر، نماینده و وکیلِ فاشیسم مذهبی در هنر و سینمای ایران بود. الحق که دانش خوبی در سینما و هنر هم داشت. آوینی نقدی تند و گزنده بر «هامون» نوشت. مؤلف را به استهزاء گرفت و اثر را تحقیر کرد. فیلم را از اساس نهیلیستی دید و از فرای «هامون» به روشنفکری تاخت. در این تاخت و تاز، «هامون» اجنبی بود، غربزده بود، نادان و التقاطی، بیایمان و بیخدا، و البته سطحی بود. آوینی تمام این امراض را برای مهرجویی هم صادق میدانست.
🍂 اما لُبّ لباب نقد آوینی به «هامون» در این بود: غربپسندی. «هامون» به دنبال «کپسولِ عرفان» است؛ کپسولی که در دست مُرادش (علی عابدینی) است که او نیز عارفِ «قارچ مسلک» است! غرب به دنبالِ «کوچه معنویتیست که به یک هیچآبادِ بیضرر و بیخطر» ختم میشود؛ یعنی یک معنویت سبک، پوچ و بیآزار که در غرب هضم میشود.
🍂 «هامون» که در خطّ فرهنگِ جهانیِ غرب است، همین کوچهٔ هیچآباد را نشان میدهد؛ عرفان و معنویتِ هامون، برای غرب و غربیها پسندیده است، زود-هضم است، بیخطر است، منفعل است. این عرفان، با غرب جمع میشود، با مدرنیته آشتی میکند، اما با دین نه.
🍂 علی عابدینی، الگوی عرفانی در فیلم، همان عارفی است که خوشآیند «تاراجگرانِ ازرق چشمِ موطلایی» است. «هامون» معنا و عرفان را در چارچوب مدرنیته و حدود روشنفکری و قلمروی غرب میخواهد و این است که «غربپسند» و «غربزده» است.
🍂 اما عرفانِ فاشیسمِ مذهبی، در برابر غرب و مدرنیسم «عرفانِ ستیهنده» است، «شمشیر به دست» است، نافی و مبارز است. نه فقط در غرب هضم نمیشود، بل هماوردِ غرب در میدانِ نبردِ تمدنیست؛ عرفانِ واحدی که فقط با شریعتِ ناب جمع میشود؛ نه غربزده و غربپسند، که سراسر غربستیز است؛ با «اسلامِ آمریکایی» سر سازش ندارد؛ عرفانِ اسلامِ محمّدی است.
🍂 هامون نه فقط نمیتواند به آغوش این عرفان درآید، بلکه به سبب روشنفکر بودنش، توان ادراک این عرفان را هم ندارد. عرفانِ راستین، برای آوینی، قبل از پرسش و شک، ایمان میآورد. ابراهیم سر اسماعیل را بُرید، چون ایمان داشت؛ پس، آنکه از ابراهیم میپرسد، باید نخست ایمان بیاورد. وقتی ایمان به خدا آمد، دیگر جایی برای پرسش و شک نمیماند. آری، عرفانِ آوینی، یعنی عرفانِ فاشیسمِ مذهبی، همان عرفانِ خمینی است که در ولایت فقیه ظهور کرد. عرفانِ ستیزهگر با غرب، شمشیر به دست، نافی و مبارز. عرفانِ خمینی، اصلاً عرفانِ هامون را برنمیتابد، عرفانِ عابدینی را تحمل نمیکند.
* سالک مُدرن را از #سروش_دباغ وام گرفتهام.
#نقد_فیلم #نقد_روشنفکران
➖➖➖
🌾 @Naqdagin | @shahrvand_sabz
گفتگو پیرامون «آتئیسم»
🍂 در تقویم سالانۀ ایالات متحدۀ امریکا، ۲۳ماه مارچ، «روز آتئیست» نامیده شده، برای «احترام به حق انتخاب خداناباوران».
🎙با حضور
#سروش_دباغ (اسلامشناس و رواندرمانگر)،
#محسن_بنائی/مزدک بامدادان (تاریخپژوه)،
#امین_قضایی (پژوهشگر علوم جتماعی)،
محمد ماشینچیان (تحلیلگر مسائل ایران)
📅 تاریخ: امشب، چهارشنبه ۲۷ مارچ ۲۰۲۴ / ۸ فروردین۱۴۰۳
⏰ ساعت: ساعت۲۱ (به وقت ایران)
🔗 مکان: کلابهاوس توانا
#خبر_نقدآگین
➖➖➖
🌾 @Naqdagin
🍂 در تقویم سالانۀ ایالات متحدۀ امریکا، ۲۳ماه مارچ، «روز آتئیست» نامیده شده، برای «احترام به حق انتخاب خداناباوران».
🎙با حضور
#سروش_دباغ (اسلامشناس و رواندرمانگر)،
#محسن_بنائی/مزدک بامدادان (تاریخپژوه)،
#امین_قضایی (پژوهشگر علوم جتماعی)،
محمد ماشینچیان (تحلیلگر مسائل ایران)
📅 تاریخ: امشب، چهارشنبه ۲۷ مارچ ۲۰۲۴ / ۸ فروردین۱۴۰۳
⏰ ساعت: ساعت۲۱ (به وقت ایران)
🔗 مکان: کلابهاوس توانا
#خبر_نقدآگین
➖➖➖
🌾 @Naqdagin
پیرامون خداناباوری
@Naqdagin
🎧 گفتگو پیرامون «خداناباوری»
🎙با حضور
#محسن_بنائی/مزدک بامدادان (تاریخپژوه)،
#امین_قضایی (پژوهشگر علوم جتماعی)،
#سروش_دباغ (اسلامشناس و رواندرمانگر)،
محمد ماشینچیان (تحلیلگر مسائل ایران)
#فلسفیدن #نقد_ادیان
➖➖➖
🌾 @Naqdagin
🎙با حضور
#محسن_بنائی/مزدک بامدادان (تاریخپژوه)،
#امین_قضایی (پژوهشگر علوم جتماعی)،
#سروش_دباغ (اسلامشناس و رواندرمانگر)،
محمد ماشینچیان (تحلیلگر مسائل ایران)
#فلسفیدن #نقد_ادیان
➖➖➖
🌾 @Naqdagin
خرافات و حکومت اسلامی
@Naqdagin
🎧خرافات و حکومت اسلامی
🎙گفتگو با دکتر #سروش_دباغ، #محمدجواد_اکبرین و #مهدی_خلجی
🍂 یک هفته بعد از سقوط مشکوک هلیکوپتر ابراهیم رئیسی، مقامات #حکومت_اسلامی بهجای پاسخگویی به سئوالات جدی طرح شده در اذهان و رسیدگی علنی به افراد و عواملِ دخیل در این امر، به بازیِ کرامتتراشی و معجزهسازی توسل جستهاند.
🍂 آیتالله مروی ادعا کرد که ابراهیم رئیسی با حضرت علی رابطه داشته و امام اول شیعیان برایش پیغام فرستادهاست. مهدی دونده (فرماندار نیشابور) هم پای امام زمان را به میان کشید و ادعا کرد فردی که با امام زمان مرتبط است، در شبِ سانحۀ سقوط بالگرد حامل رئیسی و همراهانش، امام غائب را دیدهاست که در مسیر سقوط بالگرد با «استرس و اضطراب» در رفتوآمد است! ولی نهایتا گفتهاست که قرار نیست کارمان را با معجزه پیش ببریم. این مقام ارشد دولت سیزدهم در نیشابور، ابراز داشت: مصلحت کشور ما و آیتاله رییسی در شهادت بود!
#آخوندیسم
➖➖➖
🌾 @Naqdagin
🎙گفتگو با دکتر #سروش_دباغ، #محمدجواد_اکبرین و #مهدی_خلجی
🍂 یک هفته بعد از سقوط مشکوک هلیکوپتر ابراهیم رئیسی، مقامات #حکومت_اسلامی بهجای پاسخگویی به سئوالات جدی طرح شده در اذهان و رسیدگی علنی به افراد و عواملِ دخیل در این امر، به بازیِ کرامتتراشی و معجزهسازی توسل جستهاند.
🍂 آیتالله مروی ادعا کرد که ابراهیم رئیسی با حضرت علی رابطه داشته و امام اول شیعیان برایش پیغام فرستادهاست. مهدی دونده (فرماندار نیشابور) هم پای امام زمان را به میان کشید و ادعا کرد فردی که با امام زمان مرتبط است، در شبِ سانحۀ سقوط بالگرد حامل رئیسی و همراهانش، امام غائب را دیدهاست که در مسیر سقوط بالگرد با «استرس و اضطراب» در رفتوآمد است! ولی نهایتا گفتهاست که قرار نیست کارمان را با معجزه پیش ببریم. این مقام ارشد دولت سیزدهم در نیشابور، ابراز داشت: مصلحت کشور ما و آیتاله رییسی در شهادت بود!
#آخوندیسم
➖➖➖
🌾 @Naqdagin