نقدآگین
9.25K subscribers
2.42K photos
1.47K videos
63 files
4.06K links
«حقیقت، خواستار نقد است؛ نه مدح»
— بررسی پدیدارهای فرهنگی با رویکردی انتقادی

🔗 نقدآگين در پلتفرم‌ها:
t.me/Naqdagin/6435
⚡️⚡️توضیح ضروری:
t.me/Naqdagin/6155
Download Telegram
📕کدام اسلام اصیل؟

(سخنی با آقای
امیرحسین ترکاشوند)

✍️#علیرضاموثق


#یادداشت
#نقد_اسلام #نقد_قرآن
#طباطبایی #امیرحسین_ترکاشوند



🌾@Naqdagin
📕کدام اسلام اصیل؟

(سخنی با آقای
#امیرحسین_ترکاشوند)

✍️#علیرضاموثق

t.me/Naqdagin/131

پیش از این به ملخ‌خوریِ تعبدیِ آخوند محمد حسین #طباطبایی (اینجا) اشاره کرده‌ام (البته ملخ خوردن اشکالی ندارد؛ بلکه چون سفیهان به نحو تعبدی و برده‌صفتانه چنین کردن اشکال دارد) و نیز به قصه‌ی نقل شده توسط آخوند طباطبایی پرداخته‌ام (اینجا)؛ به قصه‌ای که مستند به یک رؤیاست و وفقِ شواهد و اوضاع و احوالِ حاکم بر قضیه، ظاهراً آخوند طباطبایی معتقد است مسلمانانِ سنی مذهب، به خاطر اینکه شیعه‌ی علی بن ابی طالب نیستند، شب اول قبر توسط فرشتگان با گرز آتشین شکنجه و مجازات می‌شوند و مآلاً این پرسش را مطرح کرده‌ام که به چه مجوزی چنین اشخاصی فیلسوف و علامه و استاد و متفکر نامیده می‌شوند؟ چرا مفاهیمِ محترم را مبتذل می‌کنید؟ آیا این موجودات مصداق پیکان‌وانتی نیستند که یک عمر کتاب حمل کرده‌اند؟ این چه نوع شرف و شعور و وجدان و قدرتِ تفکری ست که در اواخر قرن بیستم، تصورش از «خداوند و اخلاق و فضیلت و عدالت و معنویت و حقیقت و انسانیت» به اینجا می‌رسد؟

◾️اینک آقای ترکاشوند مستندات دیگری برای احراز سطح شعور آخوند طباطبایی ارائه کرده‌است که البته بر اهل نظر پوشیده‌نبود. اینکه نامسلمانان، مشتی حیوان بیش نیستند و باید وفق آموزه‌های قرآن، تمام جهان و بلاد کفر را اِشغال کرد و کاخ سفید را به حسینیه و زینبیه بدل ساخت (اینجا و اینجا).

منتها نکته‌ی مهم و قابل انتقاد این است که آقای ترکاشوند در این میان چنان سخن می‌گوید که گویا اسلام اصیل چیز دیگری ست و آخوند طباطبایی از آن عدول کرده‌است(!) خیر! این سخن یا خطاست و یا دروغ و ماله‌کشی ست (اگر از روی علم و عمد باشد).

اسلام دقیقاً همین داعش است و همین است که آخوند طباطبایی می‌گوید. کافران مثل سگ نجس هستند و باید با مثلث سرکوب (یا جزیه و باج سبیل یا شمشیر و مرگ یا اسلام و خراج به خلیفه)، تحقیر و منکوب شوند و در انتها نیز مثل سگ در جهنمی آشویتسی شکنجه می‌شوند. مرتد، ولو اگر انسانی عالم و مؤمن به تصوری از خدا و اخلاقی باشد، تا ابد به جهنم می‌رود و تمام اعمال نیکش ضایع می‌شود و حقوق کافران با مسلمانان برابر نیست و...

اسلام اساساً یک ایدئولوژیِ تمامیت‌خواه و سلطه‌گر و انحصار‌طلب و دچار احساس حقیقت‌یافتگی و استغناء و برتری و برگزیدگی برای بسط قدرت است و الله به وضوح، یک سلطان مستبد و توتالیتر و مذکر است و در این خصوص مفصل استدلال کرده‌ام و شواهد درون‌متنیش را آورده‌ام.

اسلام برخاسته از یک کانتکستِ قبیله‌ای و بدوی و اسطوره‌ای و خرافی و ماقبلِ مدرن است و مشحون است از عرفیات و تاریخیات و اقتضائات محیطی و فرهنگی و بشری و خطاناک. اسلام تکوین یافته در محیطی است که در آن، برده‌داری و سنت ثار و مردسالاری و دیگری‌ستیزی و مرتدکشی و تکفیر با عقل و عدل زمانه تعارض نداشته‌است.

در زیست‌جهانِ محمد بن عبدالله توقع لیبرال‌دموکراسی و صدور اعلامیه‌ی حقوق بشر نمی‌توان داشت. اسلامِ اصیلتان همین است که طی ۱۴۰۰ سال توسط متخصصین اسلام بیان شده‌ و تحقق تاریخی یافته‌است و اکنون در داعش می‌بینیم و مستند است به شواهد درون‌متنی در قرآن و سنت نبوی.

گناه آخوند طباطبایی چیست؟ این است که واقعیات اسلام را نشان داده‌است؟ اسلام هیچگاه در وهله‌ی نخست و به شکل اصیل، دغدغه‌ی ایمان و معنویت و اخلاق نداشته و تمام وجودش، اراده‌ی قدرت است (فقه و اخلاقش نیز قبیله‌ای و دیگری‌ستیز است و جهان‌شمول نیست و تبعیضِ ساختاری دارد؛ یعنی برای مثال غیبت و تهمت نسبت به کفار و دیگری‌ها حکمش فرق دارد). مگر در عصر سنت در کل جهان، چند ملحد و ماتریالیست وجود داشته‌اند تا محمد بن عبدالله بخواهد مؤمنشان کند؟ بت‌پرست‌ها نیز بر خلافِ دروغ رایج، سنگ و چوب نمی‌پرستیدند و بت‌ها نماد نیروهای ماورائی بوده‌اند.

۸ آذر ۱۳۹۹



🌾@Naqdagin
📕جزیه و ماجرای ارادهٔ قدرت و سرکوب در اسلام

✍️#علیرضاموثق

۱۴٠٠/۱/۳
#یادداشت
#نقد_اسلام #جزیه #نقد_قرآن #دیگری_ستیزی
#امیرحسین_ترکاشوند



نقدآگین
را دنبال کنید:
📽 یوتیوب
📸 اینستاگرام
🌾@Naqdagin
📕جزیه و ماجرای ارادهٔ قدرت و سرکوب در اسلام

✍️#علیرضاموثق

1️⃣ آقای ترکاشوند به بهانهٔ دیدار پاپ با آیت الله سیستانی، مطلبی منتشر کرده‌است که هنوز کامل نشده‌است. منتها به دلالت همین قسمت نخست از نوشتار مذکور، مدعای آقای ترکاشوند این است که فقها در خصوص جزیه گرفتن از اهل کتاب (از جمله از مسیحیان) ۱۴٠٠ سال قرآن را به نحو اشتباه فهمیده و تفسیر کرده‌اند (اینجا).

آقای ترکاشوند در ابتدای سخن خود به نحو ضمنی مدعی می‌شود که قرآن، همهٔ ادیان را دعوت کرده‌است تا در ذیل «ایمان به الله و توحید و نفی شرک» متحد شوند؛ اما در این خصوص لازم به ذکر است که در قرآن «ارادهٔ قدرت و سرکوب و سلطه»، به نحو زیرکانه‌ای در پسِ پشتِ دعوت به اتحاد و توحید پنهان شده‌است و برای آشکار شدنش، می‌بایست به جمیع آیات قرآن و به مهندسیِ آموزه‌ها و احکامش توجه کرد.

قرآن ابتدا خیلی شیک و خوشگل، به اطاعت از الله و سرباز زدن از هر اربابی جز او دعوت می‌کند؛ اما وقتی از قرآن می‌پرسیم که لوازمِ «اطاعت از الله و توحید و نفی شرک» چیست؟ می‌گوید: «تصدیقِ مدعیات من و تسلیمِ محضِ ظاهری و باطنی شدن نسبت به اوامر و نواهی من که سخن الله و دینی کامل هستم». قرآن و سنت نبوی که طبق قرآن، از منابع اسلام است، می‌گوید: «در دین اکراه وجود ندارد (چون در عمل نمی‌توان باطن انسان‌ها را تسخیر کرد و آنها در نهایت، ریا می‌کنند و محدودیت عملی وجود دارد)، اما وقتی آخرین رسول الله، حقیقت را ابلاغ کرد (حال، ادلهٔ اثبات دعاویِ آخرین رسول الله چیست؟ بماند)، فرد نامسلمان باید تاوانِ عدم تصدیقِ حقیقت را، هم در این دنیا بدهد و هم در آن دنیا».

طبق اسلام، فرد نامسلمان در این دنیا نجس است و حقوق برابر با انسانِ مسلمان ندارد. اگر ریا کند و در ظاهر، ابراز مسلمانی کند و خفه شود، از امتیازاتِ حقوقی و دنیوی مربوط به مسلمانان برخوردار می‌شود؛ لکن در آن دنیا، الله پوستش را می‌کند. از طرف دیگر اگر در این دنیا، بر نامسلمان بودنِ خود اصرار کند، صرف‌نظر از شکنجه‌های هیتلری در جهنم، در این دنیا نیز رسول الله و یا مریدان الله پوستش را می‌کنند. البته نکتهٔ اساسی در این است که الله (یعنی سلطان مستبد و توتالیتر و مذکر اسلام در آسمان)، هیچ وقت منافع مادیِ هستهٔ سختِ قدرت و جانشین الله در حکومت زمینی را فراموش نمی‌کند؛ لذا نامسلمانان اگر اسلام را نپذیرفتند؛ یا شمشیر و مرگ، و یا جزیه و باج سبیل به خلیفه. اگر هم اسلام را پذیرفتند، باز خراج و مالیات به خلیفه نباید فراموش شود. ضمن اینکه مخالفت با الله، در همهٔ سطوح، آثار برابر ندارد. آنچه برای الله بسیار اهمیت دارد، انکار یا عدم تصدیقِ ارکان سلطنتِ اوست؛ یعنی همان امری که برای تمام سلاطین مهم است. الله با غلامان و بردگان دربارش شبیه به مرتدان و نامسلمانان برخورد نمی‌کند. شخص مرتد ولو اگر انسانی اخلاقی باشد، تا ابد در جهنم شکنجه می‌شود. انسان نامسلمان، اگر هم در این دنیا با پرداخت جزیه و تحمل تحقیر و تبعیض، جان خود را نجات دهد و حقوق نابرابر با مسلمانان را بپذیرد، اما در نهایت، پس از مرگ باید در جهنم بسوزد.

هستهٔ مرکزیِ اسلام، بسط قدرت و سرکوب است و اصناف مکانیزم‌های دنیوی و اخروی را برای نیل به این منظور، تمهید کرده‌است. دغدغهٔ اسلام اگر ایمان به خداوند و اخلاق و عمل صالح بود، نیازی به باج سبیل گرفتن از مؤمنانِ نامسلمان (خصوصاً آنان که در ذیلِ حکومتی دیگر بودند) نبود و نیازی نبود تا بستر کشور گشایی و غارتِ «دیگر اقوام و مذاهب» را به نام خدا و با توسل به خدا فراهم کند، و می‌توانست تا تحت عناوینی که با اعتقاداتِ مذهبیِ اشخاص گره نخورد، از کسانی که در ذیل حکومت اسلامی زندگی می‌کنند، مالیات بگیرد.

2️⃣ فرض کنیم که آقای ترکاشوند درست بگوید و فقها و متخصصین اسلام، ۱۴٠٠ سال، قرآن را اشتباه فهمیده‌اند و درست در قرن ۲۱ و پس از بسطِ مدرنیسم و حقوق بشر و ارزش‌های لیبرالی، تازه برخی متوجه شده‌اند که مراد و منظور اصلی قرآن چیست. منتها مناقشهٔ بعدی این است که صرف‌نظر از مغالطه بودن تحدی و صرف‌نظر از خرافات و اباطیلی که در قرآن رسوخ کرده و صرفنظر از خساراتِ ناشی از بسط تعبد و جزم و جمود و جهل مقدس، قرآن ادعای مبین و کامل بودن دارد و تحدی کرده‌ و نیز قرن‌ها با استناد به احکام و آموزه‌های قرآن، در حق جان و مال انسان‌ها ظلم‌های عظیمی شده‌است؛ اما تازه پس از ۱۴٠٠ سال برخی نوادر چون جناب ترکاشوند، کشف کرده‌اند که از اهل کتاب نباید جزیه گرفت (بماند که تکلیف بودایی‌ها و لامذهب‌ها چه می‌شود؟ و استثناء کردن اهل کتاب، چطور به نحو اساسی، غدهٔ سرطانیِ نظام تبعیض و سرکوب در اسلام را درمان می‌کند؟). حال، اگر این مدعای آقای ترکاشوند صحیح باشد، کتابی که چنین پتانسیلی برای سوء تفاهم و تولید ظلم دارد، چرا نباید به عنوان کتابی پر ریسک طرد شود؟

۱۴۰۰/۱/۳


نقدآگین
را دنبال کنید:
🌾@Naqdagin
بستهٔ روزه
@Naqdagin
#بازاندیشی #روزه

🎧 بستۀ روزه

🎙
#امیرحسین_ترکاشوند

🍂 در عهد ظهور پیامبر گرامی و در زمان نزول قرآن، بخش عمده‌ای از مردم دچار "بحران غذا/خوراک" بودند و به معنای واقعی کلمه، نیازمند نان شب. این واقعیت تلخ را در آیات متعددی از قرآن می‌توان سراغ گرفت.

🍂 متعهدان و دغدغه‌مندان جامعه از پا ننشستند و از باب همدردی، هر ماه از سال ۳ روز را روزه‌داری می‌کردند تا دردِ گرسنگان و بحران‌زدگان را بچشند.

🍂 قرآن ضمن تأیید این برنامۀ انسانی، بر کارکردِ آن افزود و شرکت‌کنندگان در این برنامه را مخیّر کرد تا: یا ماهی ۳ روز همانند گرسنگان طعم بحرانِ خوراک را بچشند و یا ۳ روز غذا در اختیار همنوعان نیازمند قرار دهند.

🍂 قرآن در هنگام بیان طرح ارتقائیِ خود، استثنائاً در خصوصِ نوبت ماه رمضان، آن تخییر را برداشت و به پاسداشت سالگرد نزول قرآن در آن ماه، خواهانِ لزوم روزه‌داری در آن شد.

🍂 بنابراین برنامۀ روزه در قرآن از یک نگرانی اجتماعی سرچشمه می‌گیرد که با معنویتِ نزول قرآن در رمضان گره می‌خورَد.

🍂 پس روزۀ قرآن ۳۶ روز در سال است که از آن میان ۳۳ روزش "واجب تخییری" بوده و ۳ روز در ماه رمضان "واجب تعیینی" است.




🌾@Naqdagin
آیات روزه
@Naqdagin
#بازاندیشی #روزه

🎧 بازخوانی آیات روزه

🎙
#امیرحسین_ترکاشوند

🍂 ابلاغ روزه و اشاره به پیشینه و هدف

🍂 ایام روزه‌داری: ماهی ۳ روز (در سال ۳۶ روز)

🍂 جایگزینِ روزه: اِطعام درماندگان

🍂 بحران غذا راز جایگزین‌پذیری روزه
(بنابراین هر ماه: یا ۳ روز روزه یا تامین ۳ روز غذای مسکین)

🍂 دو ویژگیِ رمضان در برنامۀ ابلاغی ماهی ۳ روز روزه:
۱) سه روز سهمیۀ رمضان، به پاسداشتِ نزول قرآن در آن ماه، عیناً و بدون جایگزین روزه گرفته شود
۲) روزه‌های قضای ماه‌های پیش، در این ماه تسویه و تکمیل شود

🍂 تعریف روزه و طول ساعتِ آن.



🌾@Naqdagin
#زنان #حکومت_اسلامی

📘موی مادر شاهچراغ

✍️#امیرحسین_ترکاشوند

🍂 تمام مادرانِ فرزندان امام موسی کاظم جزو کنیزان وی بودند و معاف از پوشیدن روسری! اما شما نزدیک به ۴۴ سال زنان ایران را با توهمِ بی‌حیایی و بی‌عفتی، ملزم به پوشیدن روسری کرده بودید!

🍂 با وجود آن معافیت! چرا از آنان (ولو کنیز امام باشند) با احترام یاد می‌کنید؟ مگر نباید اگر دست‌تان به آنان می‌رسید، کشان کشان به داخل ون‌های منحوس‌تان پرت‌شان می‌کردید!

🍂 به تار موهای‌شان که لای انگشتان‌تان باقی مانده بنگرید! موی مادر شاهچراغ است.

(گفتنی است همۀ ۳۷ فرزند امام کاظم از کنیزانش زاده شدند)

وكان لأبی‌الحسن موسى سبعةٌ و ثلاثون ولداً ذكراً و أنثى منهم:
علي بن موسى الرضا و ابراهيم و العباس و القاسم لأمهات أَولادٍ.
و إسماعيل و جعفر و هارون و الحسين لأمّ ولدٍ.
و "أَحمد" و محمد و حمزة لأمّ ولدٍ.
و عبدالله و إسحاق و عبيدالله و زيد و الحسن و الفضل و سليمان لأمّهات أَولادٍ.
و فاطمة الكبرى و فاطمة الصغرى و رقیة و حكیمة و أم‌أبیها و رقیة الصغرى و كلثم و أم‌جعفرٍ و لُبابة و زينب و خدیجة و علیة و آمنة و حَسنة و بریهة و عائشة و أمّ‌سلمة و میمونةُ و أم‌كلثوم لأمّهات أَولادٍ
(ارشاد شیخ‌مفید ج ۲ ص ۲۴۴)



🌾 بازنگری
🌾 نقدآگین
#فهرست هشتگ‌های نقدآگین

✍️هر یک از این هشتگ‌ها، یک صفحه از صفحات ویژه نقدآگین‌ هستند که علاقه‌مندان به هر دسته موضوعی، بسادگی می‌توانند با دنبال کردن آن هشتگ، راحت‌تر به محتوای مطلوب خود دسترسی پیدا کنند👇

۱- #نقد_اسلام، با مطالبی از #حجت‌الله_نیکویی، #علیرضاموثق، #محمد_رضوانی #ایمان_سلیمانی، #اسکپتیک و...

۲. #نقد_قرآن، با مطالبی از #حجت‌الله_نیکویی، #علیرضاموثق، #ایمان_سلیمانی و...

۳. #بازاندیشی: نگاه تجدیدنظرطلبانه در دین یا تاریخ‌نگاری سنتی، با مطالبی از #زهیر_میرکریمی، #مدی، #محسن_بنائی، #آرمین_لنگرودی، #امین_قضایی، #احمد_قبانچی، #دن_گیبسون، #امیرحسین_ترکاشوند، #محمدعلی_امیرمعزی

۴. #روشنفکری_دینی: طرح مباحث نواندیشان مسلمان یا به‌اصطلاح روشنفکران دینی برای فهم بهتر قرائت‌های مدرن از اسلام و نقد و بررسی عقلانی‌تر اسلام، با مطالبی از #عبدالکریم_سروش، #سروش_دباغ، #آرش_نراقی و...

۵. #نقد_روشنفکران: نقد روشنفکران و نواندیشان (اعم از مسلمان و دیندار یا غیر آن)، با مطالبی از #علیرضاموثق و #حجت‌الله_نیکویی و..

۶- #نقد_ادیان، با مطالبی از #محمد_رضوانی، #مدی، #ریچارد_داوکینز و..

۷- #اسطوره‌شناسی: نگاهی همدلانه با اسطوره‌ها جهت فهم بهتر انسان، تاریخ و جامعه ایرانی، با مطالبی از #مدی، #راتین_مهراسپند و #شروین_وکیلی و...

۸. #ایران

۹. #حکومت_اسلامی، با مطالبی از #رضا_زمان، #علیرضاموثق، #محمد_رضوانی و...

۱۰. #استمرارطالبان: پیرامون ابزارهای فریب و سرکوب نرم حکومت داعشی

۱۱. #روشیعه: پیرامون سلطه‌گری و نفوذ روسیه (و چین و دیگر قدرت‌ها) در منطقهٔ میان‌رودان، خصوصن روی (حکومت) شیعه

۱۲. #نقد_شیعه، با مطالبی از #کمال_حیدری، #محمد_رضوانی و...

۱۳. #آخوندیسم

۱۴. #زنان: بررسی مسائل حوزه زنان، با تأکید بیشتر بر جامعه ایران و مشکلاتی که اسلام و حکومت اسلامی برای آنها افزوده، با مطالبی از: #علیرضاموثق و...

۱۵. #نقد_فرهنگ

۱۶. #اپوزیشنقد: نقد و بررسی به‌اصطلاح اپوزیسون و عوامل درجا زدن یا انحطاط آن و گاردهای خطای کوچک و بزرگش

۱۷. #نقد_چپ با تأکید بیشتر بر #چپ_ایرانی

۱۸. #نقد_رسانه

۱۹. #مغلطجات: آموزش مغالطه‌های رایچ و یا طرح مثال‌هایی از مغالطات

۲۰. #تفکر_انتقادی

۲۱. #فلسفیدن: مباحث مربوط به اندیشه و فلسفه

۲۲. #چیستا: مباحث علمی، اعم از آنکه به دین و فلسفه مرتبط باشد یا نباشد.

۲۳. #درسگفتار، با مطالبی از #امین_بزرگیان، #علینجات_غلامی، #حجت‌الله_نیکویی، #محمد_رضوانی و...

۲۴. #خیالپرسه: ادبیات، اعم از ادبیات داستانی یا مباحث نظری پیرامون نویسندگان/شاعران
#صادق_هدایت #فردوسی #شاهنامه #حافظ #خیام و...

۲۵. #شعرانه

۲۶. #نقد_ادبی: نقد ادبی آثار، اعم از کتب به‌اصطلاح مقدس (چون قرآن) و آثار ادبی معاصر یا کلاسیک ایران/جهان

۲۷. #تئاتر

۲۸. #پرفورمنس‌آرت

۲۹. #بزمگه: رقص‌ و شادی‌های تنانه

۳۰. #بوقت_آواز

۳۱. #نوا

۳۲. #نگار_نو: تکثیر تصاویر زیبا، جالب یا تابوشکنانه

۳۳. #گزیده‌فیلم

۳۴. #نقد_فیلم

۳۵. #گزیده‌سخن

۳۶. #پادکستکش: جستجویی برای شکار از دنیای پادکست‌ها و بازنشر و معرفی آنها

۳۷. #پادکست_نقدآگین: پادکست اختصاصی نقدآگین که متون ارزشمند و برگزیده انتقادی را با کمک همیاران گوینده‌ای از میان مخاطبان، بازخوانی می‌کنیم.

۳۸. #مصاحبه و #گفتگو

۳۹. #مستند

۴۰. #کتاب: کتابخانه نقدآگین

۴۱. #نقد_کتاب: نقد یا معرفی یک کتاب ارزشمند

۴۲. اشارات و تنبیهات (هشتگ نیست و می‌توان با سرچ در کانال یافتش و دنبال کرد): یادداشت‌هایی مختصر پیرامون موضوعات مختلف

۴۳. #نقدخند: لبخندی برای رهایی موقت

۴۴. #تجربه_زیسته

۴۵. #زیست‌روان: بررسی مباحث مربوط به روان و زندگی، با مطالبی از #محمدرضا_ابراهیمی و...

۴۶. #خورنقد: بررسی عادات غذایی از منظر علمی و اخلاقی، با مطالبی از #مایکل_گرگر و...

۴۷. #حیوان‌دوستی: کوششی برای تجدیدنظر در رابطهٔ وحشیانه و غیرصمیمی ما با دیگر فرزندان مام زمین

۴۸. #آینه_تاریخ: بررسی حوادث مهم تاریخی

۴۹. #در_چنین_روزی: گزارشی فشرده از برخی حوادث تاریخ ایران و جهان در هر روز تقویم

۵۰. #ویدیو_تحلیل: نقد و بررسی جزئی‌تر برخی کلیپ‌ها

۵۱. #گزارش

۵۲. #ترجمه

۵۳. #فهرست‌: گردآوری مطالب در موضوعی خاص
🗄فهرست پادکست نقدآگین
🗄
فهرست پرونده‌های روی میز

۵۴. #خبر_نقدآگین: اطلاع‌رسانی از امور مهم چنل

۵۵. #اختصاصی_نقدآگین: کتاب‌ها،‌ ترجمه‌ها و مصاحبه‌های اختصاصی کانال، با مطالبی از #فریدون_فرخ، #بابک_ایرانی، #عبدالله، #بابک و...

📓مرگ مسمای اسلام و بقای نامش؛ پیرامون امتناع اسلام در جهان جدید (مناظرات علیرضا موثق)
🎙مصاحبه با دکتر محسن بنائی (جلسه ۱: قسمت ۱ | قسمت ۲؛ جلسه ۲: قسمت ۱| قسمت ۲)

۵۶. #خلاصه‌کلیپ (طرح آتی نقدآگین): ارائه‌ خلاصه‌ای از کلیپ‌های ارزنده جهان تا آخرین محتوای روز انتقادی را بشکل اجمالی درمیان گذاریم.
❗️صورتحسابِ جریمه‌های لایحه عفاف و حجاب برای عائلۀ امام هفتم

✍️ #امیرحسین_ترکاشوند

🍂 اگر لایحه موسوم به عفاف و حجابِ حکومت دینی‌مان در حیات امام هفتم‌مان موسی کاظم اجرایی می‌شد، در این صورت، قبض جریمه‌ای که از سوی دولت برای آن امام (به عنوان رئیس خانواده) صادر می‌شد، چقدر بود؟

🍂 برای پاسخ باید ابتدا شمار زنان آن خانه (به تفکیکِ کنیزان [خدمتکارِ سرخونه] و زنان آزاد) را استخراج کرد. برای این کار می‌دانیم که وی، دارای ۵۰۰ نفر عائله بوده که تخمیناً می‌توان نیمی از آنان یعنی ۲۵۰ نفرشان را زن دانست که ترکیب جمعیتیِ این ۲۵۰ نفر به شرح زیر است:

گروه ۱. دختران وی که شمارشان بر پایه گزارش شیخ مفید در ارشاد، ۱۸ نفر بود [البته گزارشات دیگری نیز هست از جمله: ۲۳ نفر (گزارش یعقوبی) یا ۳۷ نفر (گزارش المجدی)].

گروه۲. کنیزانِ نکاحی وی که شمارشان چندان معلوم نیست ولی شاید بتوان از فحوای گزارش ارشاد، عدد ۳۲ نفر را مد نظر قرار داد. گفتنی است امام هفتم همسری از زنان آزاد نداشت و تمام فرزندان وی حاصل نکاح با کنیزانش بود.

گروه۳. کنیزان غیر نکاحی که می‌توان آنان را حدود ۲۰۰ نفر برآورد کرد (با کسر نفرات بالا از مجموع زنانِ آن خانه).

🍂 و اما رسمِ سه گروه بالا در استفاده از روسری چنین بود:
- دخترانِ امام روسری می‌پوشیدند (فعلا به علت روسری پوشیدن و نپوشیدن کاری نداریم) و بنابراین مشمول جریمه نمی‌شوند؛
- کنیزان نکاحیِ امام تا پیش از بچه‌دار شدن روسری نمی‌پوشیدند ولی پس از این‌که بچه به دنیا می‌آوردند (اُمّ ولد) از آن تاریخ به بعد اجازه داشتند هنگام بیرون رفتن از خانه روسری سر کنند (البته واجب و حتی مستحب نبود بلکه فقط جایز می‌شد برای‌شان). بنابراین تا پیش از مادر شدن، بارها مشمول جریمه قرار می‌گرفتند و اگر پس از بچه‌دار شدن، باز روسری نمی‌بستند همچنان مشمول جریمه می‌شدند؛
- سایر کنیزان امام که وارد نکاح با امام نشده بودند، روسری بر سر نمی‌نهادند و همگی مشمول جریمه بودند.

🍂 بنابراین از ۲۵۰ زنی که در خانه امام موسی کاظم بودند ۲۰۰ تا ۲۳۲ نفرشان مشمول جریمه‌های پیش‌بینی شده برای کشف حجاب در لایحه عفاف و حجاب بودند و تازه بابت تکرار آن، مشمول قبض جریمه‌های سنگین‌تر بعدی می‌شدند.

🍂 گفتنی‌ست آنان علاوه بر جریمه به خاطر کشف حجاب (نداشتن چادر یا مقنعه یا روسری یا شال)، همچنین مشمول جریمه بابت بدپوششی نیز می‌شدند؛ زیرا با وجودی که در این لایحه، پیدا بودن ساعد و گردن جرم تلقی نشده، ولی از آن‌جا که پیدا بودن ساق پا همچنان جزو بدپوششی شمرده شده و برایش جریمه تعریف شده و چون کنیزان علاوه بر ساعد، تقیدی به پوشش ساق نیز نداشتند، بنابراین جریمهِ بدپوششی نیز برای تمام آن ۲۳۲ نفر اِعمال می‌گردید.

جریمۀ میلیاردی برای هفته اول
🍂 اگر زنانِ آن خانواده حتی فقط یکبار در هفته از خانه بیرون می‌رفتند (که طبیعتا خیلی بیش از آن بود) در این صورت، برای کشف حجاب‌شان (تازه بر پایه حداقل جریمه‌ی نقدی درجه شش) به پرداخت یک میلیارد و سیصد و نود و دو میلیون تومان جریمه (۱۳۹۲=۲۳۲×۶) و بابت بدپوششیِ احتمالی به پرداخت (حداکثر جریمه نقدی درجه شش) پنج میلیارد و پانصد و شصت و هشت میلیون تومان جریمه (۵۵۶۸=۲۳۲×۲۴) که روی‌هم‌رفته، نزدیک هفت میلیارد تومان (۶۹۶۰=۵۵۶۸+۱۳۹۲) جریمه در هفته اول می‌شود ملزم می‌شدند و در صورت تکرار به جریمه‌های سنگین‌تری می‌انجامید.

🍂 یادآوری می‌شود که جریمهِ مفروض برای حضرت آدم، نه فقط به‌خاطر کشف حجاب همسرش حوا و بدپوششی هر دوی‌شان صادر می‌شد، بلکه برای‌شان به جرم نیمه‌برهنگی نیز نه فقط قبض جریمه صادر می‌شد، بلکه حکم جلب‌شان نیز صادر می‌گردید.

چرا فقدان سرپوش و پیدا بودنِ بعضی مواضع را زود به بی‌عفتی ربط می‌دهیم!؟ (مگر عائله امام کاظم، زبانم‌لال فاقد عفت بودند!؟ آنان اهل نیایش و جزو پاکان و بهترین زنان بودند)

چرا حساسیت‌ها به آن فقدان را به عادی نبودن زندگی‌مان، به عادت نکردن چشمان‌مان، به پرهیزهای سنگینِ بلاوجهِ چشمی، به عقب‌بودن از زمانه‌ی متحول و... ربط ندهیم؟ چرا وسواس‌ها و پرهیزهای خود را به کل جامعه‌ای که سال‌هاست تغییر کرده و در کنار هم سرگرمِ زندگی عادی‌اند، دیکته می‌کنیم؟

🍂 جوان‌ها که از طرف آن‌ها دغدغه داریم، خودشان اعتراضی ندارند و همراه زمانه‌اند و آرام‌آرام درحال تمرین حریم‌شناسی‌اند. به‌جای چنین دیکته‌های نابجایی باید تلاش کارشناسی کرد تا ظرفیت و تقوای جامعه را بالا برد و حریم‌ها را آموزش داد و البته پوششی حداقلی و مقبول عقلای قوم و متعهدان جامعه (و نه فقط فقه‌محوران) را رسمیت داد و با خطاهای جزئیِ پس از آن و اندک‌موارد حاد به گونه‌ای مناسب و اثربخش برخورد کرد.

🍂 اگر بخش‌هایی از یادداشت و مقایسه‌هایش را نپسندیدید، پیشاپیش پوزش می‌خواهم. هدف، حساسیت‌زدایی‌ از امور غیرشرعی بود.


#بازاندیشی #زنان #حکومت_اسلامی



🌾 نقدآگین | بازنگری
این جمله از کیست؟ (۱/۱۲)

✍️#امیرحسین_ترکاشوند

جملۀ: «بشر غیر از اسلام همان حیواناتی هستند که روی زمین می‌چرخند و فساد می‌کنند» از کیست؟

الف- علامه طباطبایی صاحب تفسیر المیزان
ب- احمد جنّتی فقیه شورای نگهبان
پ- هیچکدام
ت- هر دو

🍂 ما مردم عوام، به هیچ روی باورمان نشده و نمی‌شود که پاسخ، گزینۀ الف باشد و نمی‌پذیریم علامۀ طباطبایی چنین سخنی گفته باشد، ولی بی‌هیچ مقاومتی، صدور آن از فقیه احمد جنتی و امثال او را محتمل می‌دانیم؛ اما با صد افسوس و اندوه جانسوز به آگاهی می‌رساند که آن جمله را هر دویِ آن‌ها گفته‌اند!!

🍂 و یعنی از جنتی تا علامه که طیف وسیع و متنوعی از علمای دینی را دربرمی‌گیرد، موضعی واحد و ضدانسانی علیه غیرمسلمانان دارند. این دقیقاً همان چیزی‌ست که باید تغییر کند.

🍂 خوشبختانه در منابع اصیل دینی به وفور اسناد مهمی برای کنار گذاردن این موضعِ سنتی و روی آوردن به موضعی برابر و انسانی وجود دارد (قابل حدس است که اگر علامه طباطبایی اینک زنده بود، از این رأیش فاصله می‌گرفت و در مبنای تکریم، تصحیحات جدی اِعمال می‌کرد چنانکه برخی از شاگردانش به این تصحیح گرایش پیدا کردند).

🔶ریشۀ مشکل کجاست؟
🍂 ما دچار مشکل اخلاقی هستیم؛ مشکل به «اخلاقِ آپارتایدی» ما برمی‌گردد؛ زیرا مطابق تفسیر سنتی (والبته نادرست و غیر اصیل) از دین، ما مسلمانان خود را تافتۀ جدا بافتۀ خدا می‌شماریم؛ ارزشی برای مطلق انسان قائل نبوده و مبنای تکریم و شرط بهره‌مندی انسان از حقوق برابر شهروندی را به «پذیرش اسلام»، رعایت تقیّدات اسلامی و تن‌دادن به منصب ولایت منوط می‌کنیم.

🍂 نگاه تبعیض‌آلود بر ذهن و روان و افکار و رفتارمان سایه افکنده تا جایی که علمای مسلمان، حقّ انحصاری زعامت بشر تا پایان جهان را برخی به آحاد قبیلۀ قریش (اهل سنت) و برخی به آل علی (ما شیعیان) سپرده‌اند.

🍂 اگر این احکام و پندارها را نتوان تبعیض نامید پس ما را آگاه کنید و تبعیض، نژادپرستی و ناسیونالیسم افراطی را برای‌مان بازتعریف کنید!

پرسش جدی و اساسی که امروز فقیه باید در خلوت خود به آن بیندیشد و به آن بپردازد و بی‌هیچ تعارفی پاسخ دهد، این است که:
آیا مسلمان نبودن جرم است؟
آیا نامسلمانیِ کشورها مستوجب دندان تیز کردنِ ما برای به انقیادِ خود درآوردنِ آن‌هاست؟
آیا ما باید به چند میلیارد جمعیت غیر مسلمانِ جهان به چشم اُشتر و حیوان بنگریم؟

دومین مشکل- حجیت فعل و انفعالات مردم عصر و مصر پیامبر برای تعمیم:
🍂 علما، جهان امروز را همچنان بر اساس انتخاب‌ها و فعل‌وانفعالات مردمی که چهارده قرن پیش، در گوشه‌ای از زمین، هنگام بعثت پیامبرمان زندگی می‌کردند، به دو قطب اسلام و کفر تقسیم می‌کنند. تا زمانی که ما مسلمانان، نافع و نامسلمانان، متضرر از تصمیم و فعل‌وانفعالات آن قبایل معدود، در واکنشِ مثبت و منفی‌شان، به دعوت پیامبر به شمار آییم و انتخاب‌های آن‌ها به کل بشریت تعمیم یابد، نباید انتظار گشایش پایدار داشت.

⬛️ اسناد
فقیه احمد جنتی: بشر غیر از اسلام همان حیواناتی هستند که روی زمین می‌چرخند و فساد می‌کنند:
Tabnak.ir/fa/news/781823

توجه- پس از بیان سخن فوق از سوی جنتی، هیچیک از علمای سنتی نسبت به آن موضع منفی نگرفت. ضمنا قلم از ترجمۀ عبارت علامه که در زیر می‌آورم، شرم دارد.

علامه طباطبایی: «والإسلام لما وضع بنية المجتمع -المجتمع الديني- على أساس التوحيد وحكومة الدين الإسلامي ألغى جزئية كل مستنكف عن التوحيد وحكومة الدين من المجتمع الإنساني إلا مع ذمة أو عهد فكان الخارج عن الدين وحكومته وعهده خارجا عن المجتمع الإنساني لا يعامل معه إلا معاملة غير الإنسان الذي للإنسان أن يحرمه عن أي نعمة يتمتع بها الإنسان في حياته ، ويدفعه بتطهير الأرض من رجس استكباره وإفساده فهو مسلوب الحرمة عن نفسه وعمله ونتائج أي مسعى من مساعيه ، فللجيش الإسلامي أن يتخذ أسرى ويستعبد عند الغلبة.
ما هو السبيل إلى الاستعباد في الإسلام؟ يتأهب المسلمون على من يلونهم من الكفار فيتمون عليهم الحجة ويدعونهم إلى كلمة الحق بالحكمة والموعظة والمجادلة بالتي هي أحسن فإن أجابوا فإخوان في الدين لهم ما للمسلمين وعليهم ما عليهم وإن أبوا إلا الرد فإن كانوا أهل كتاب وقبلوا الجزية تركوا وهم على ذمتهم، وإن أخذوا عهدا كانوا أهل كتاب أم لا وفي بعهدهم، وإن لم يكن شيء من ذلك أوذنوا على سواء وقوتلوا. يقتل منهم من شهر سيفا ودخل المعركة ولا يقتل منهم من ألقى السلم، ولا يقتل منهم المستضعفون من الرجال والنساء والولدان، ولا يبيتون ولا يغتالون، ولا يقطع عنهم الماء، ولا يعذبون ولا يمثل بهم فيقاتلون حتى لا تكون فتنة ويكون الدين لله فإن انتهوا فلا عدوان إلا على الظالمين. فإذا غلبوهم ووضعت الحرب أوزارها فما تسلط عليه المسلمون من نفوسهم وأموالهم فهو لهم» (المیزان ج ۶ ص ۳۴۶ شرح آیات ۱۲۰-۱۱۶ مائده):
lib.eshia.ir/12016/6/346


#آخوندیسم


🌾 @Naqdagin | @baznegari
📘این جمله از کیست؟ (۲/۱۲)

✍️#امیرحسین_ترکاشوند

🍂 یادداشت این جمله از کیست؟ که منتشر شد، موجی از بُهت ، پرسش و نقد و بررسی را به وجود آورد. علت این مسئله، علاقۀ زایدالوصف به ایشان و تفسیر اوست که من نیز با آنان در این تعلق خاطر شریکم، اما نباید این علاقه‌ها (و کلاً حب و بغض‌ها) مانع دیدنِ حقیقت شود.

🍂 حقیقت این است که با وجود تمایزات و برجستگی‌های فراوان علامه طباطبایی، اما متأسفانه آراء وی دربارۀ غیرمسلمانان، هیچ تفاوت محسوسی با احکام دیگری‌ستیز قدما (فقهای سنتی) ندارد.

🍂 ناباوری و بُهت ما از علامه، به خاطر زاویه داشتن این رأی او با مشرب فلسفی و عرفانی که از وی سراغ داریم می‌باشد، ولی نباید غافل از این بود که معمولاً وقتی همین علمای منحصر به فرد، سراغ «احکام فقهی» می‌روند، انگار با اقتضائات عقلی، فلسفی، عرفانی و انسانی خداحافظی می‌کنند و عیناً همان احکامِ بعضاً تند و فاقد توجیه را با توجیهات عقلی تکرار می‌کنند.

🍂 در پُست پیشین، یک سند ناامیدکننده از رأی وی آوردم، ولی از آن بدتر، صراحت لهجۀ وی همچون قدمای فقه سنتی در نادیده گرفتنِ «حقّ حیاتِ» انسان (در این‌جا مرادم غیر مسلمان‌ها) است که مطابق این سند جدید، حیات آنان را فقط به شرط «اسلام آوردن» یا به شرط «تحت حکومت اسلامی زیستنِ موحدان‌شان» روا می‌داند و در غیر اینصورت نه:

«... والذي يعتبره الإسلام في ثبوت الحق هو دين التوحيد من الإسلام أو الذمة فمن لا إسلام له ولا ذمة ، فلا حق له من الحيوة وهو الذي ينطبق على الناموس الفطري الذي سمعت أنه المعتبر إجمالاً عند المجتمع الإنساني» (المیزان ج۳ ص۲۶۲)

🍂 و شگفتی مضاعف اینکه این حکم تبعیض‌آمیز را بلافاصله پس از استدلال مفصل در تقبیح «رفتار تبعیض‌آمیز یهود» بیان کرد! در خصوص سند بالا فقط به متن علامه توجه شود و نه افزوده‌های ترجمۀ المیزان ج۳ ص۴۱۴.

🍂 و از این دو سند شگفت‌انگیزتر این است که برای توجیه و جا انداختن مسئله (و این پرسش مقدر که آیا این تندی و خشونت، انسانی و حق است یا نه؟)، ابتدا «انسانیت و حقّ انسانی» و «دشمن حیات و انسانیت نبودن» را به «توحید و اسلام‌آوری» تفسیر می‌کند، سپس با خیالی آسوده، آنان را به جُرم «گردن‌کشی در برابر انسانیت و حقّ انسانی» و به جرم «دشمن حیات و انسانیت بودن»، مستحقّ نابودی می‌داند و با این استدلال، لشکرکشی به سمت غیرمسلمانان را جهادی دفاعی، برای دفاع از حقّ فطری انسان‌ها و مقابله با دشمنان بشریت و حیات معرفی می‌کند:

«وجملة الامر أن القرآن يذكر أن الاسلام ودين التوحيد مبني على أساس الفطرة وهو القيم على إصلاح الانسانية في حيوتها ... فإقامته والتحفظ عليه أهم حقوق الانسانية المشروعة ... فسمى الجهاد والقتال الذي يدعى له المؤمنون محييا لهم ، ومعناه أن القتال سواء كان بعنوان الدفاع عن المسلمين أو عن بيضة الاسلام أو كان قتالا ابتدائيا كل ذلك بالحقيقة دفاع عن حق الانسانية في حياتها ففي الشرك بالله سبحانه هلاك الانسانية وموت الفطرة ، وفي القتال وهو دفاع عن حقها إعادة لحياتها وإحيائها بعد الموت. ومن هناك يستشعر الفطن اللبيب : إنه ينبغي أن يكون للاسلام حكم دفاعي في تطهير الارض من لوث مطلق الشرك وإخلاص الايمان لله سبحانه وتعالى فان هذا القتال الذى تذكره الآيات المذكورة إنما هو لاماتة الشرك الظاهر من الوثنية ، أو لاعلاء كلمة الحق على كلمة اهل الكتاب بحملهم على اعطاء الجزية ... وذلك أن القرآن يبين أن الاسلام مبني على قضاء الفطرة الانسانية التي لا ينبغي أن يرتاب أن كمال الانسان في حياته هو ما قضت به وحكمت ودعت إليه ، وهي تقضى بأن التوحيد هو الاساس الذي يجب بناء القوانين الفردية والاجتماعية عليه ، وأن الدفاع عن هذا الاصل بنشره بين الناس وحفظه من الهلاك والفساد حق مشروع للانسانية يجب استيفائه بأى وسيلة ممكنة ، وقد روعي في ذلك طريق الاعتدال ، فبدأ بالدعوة المجردة والصبر على الاذى في جنب الله ، ثم الدفاع عن بيضة الاسلام ونفوس المسلمين وأعراضهم وأموالهم ، ثم القتال الابتدائي الذي هو دفاع عن حق الانسانية وكلمة التوحيد... وأما ما ذكروه من استلزامه الاكراه عند الغلبة فلا ضير فيه بعد توقف إحياء الانسانية على تحميل الحق المشروع على عدة من الافراد بعد البيان واقامة الحجة البالغة عليهم ، وهذه طريقة دائرة بين الملل والدول فان المتمرد المتخلف عن القوانين المدنية يدعى إلى تبعيتها ثم يحمل عليه بأي وسيلة أمكنت ولو انجر إلى القتال حتى يطيع وينقاد طوعا أو كرها. على ان الكره انما يعيش ويدوم في طبقة واحدة من النسل ، ثم التعليم والتربية الدينيان يصلحان الطبقات الآتية بإنشائها على الدين الفطري وكلمة التوحيد طوعا» [المیزان ج۲ ص ۶۸-۶۵ (ترجمۀ المیزان ج۲ ص ۱۰۰-۹۶)].

🍂 برای نقد قرآنیِ این برداشت علامه (در جهاد ابتدایی) به کتاب جهاد در اسلام صالحی نجف‌آبادی (ص ۶۰-۵۶) مراجعه شود.


#آخوندیسم #نقد_اسلام



🌾 @Naqdagin | @baznegari
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
📘راه طی شده در «ازدواج با نزدیکان»
— پیرامونِ بسطِ مصادیقِ «محارم»

✍🏻#امیرحسین_ترکاشوند

🍂 گویند «عقد دخترعمو پسرعمو را در آسمان بسته‌اند». با این مَثَل، به ازدواج امام علی با حضرت فاطمه اشاره دارند (هر چند، نسبت آن دو دقیقاً دخترعمو پسرعمو نبود، بلکه حضرت فاطمه، نوۀ عموی علی بود).

🍂 امروزه، با توجه به توصیه‌های پزشکی، به این نوع ازدواج‌ها (ازدواج‌های فامیلیِ نزدیک)، چندان «اعتبار آسمانی» قائل نبوده و خواهانِ احتیاط‌اند و حتی برخی عرف‌های شهری، در خصوص موردِ آن دو بزرگوار، چندان روی خوش ندارد و آن را نمی‌پسندد؛ زیرا آن دو (ع) علاوه بر نسبت نزدیک، از کودکی با هم در یک خانه و اتاق زندگی می‌کردند؛ و این بدان علت بود که گویند، حضرت محمد، برای همیاری به عمویش ابوطالب، از همان اوان خردسالیِ علی، وی را از عمو گرفت و در خانۀ خود بزرگ کرد. امروزه، در شهرها، از چنین وصلتی به‌خاطر نگاه خواهری و برادری به یکدیگر، پرهیز می‌شود، ولی البته، همچنان در روستاها و برخی مناطق، اِبایی از این وصلت، با وجودی که با هم در یک جا زندگی کرده باشند، ندارند و حتی آن را در اولویت می‌دانند.

🍂 خوشبختانه ازدواج علی و فاطمه نه تنها به عوارض ازدواج‌های فامیلی دچار نشد بلکه ستارگانِ ما شیعیان (و بلکه عموم مسلمانان) حسن، حسین و زینب از آن وصلت زاده شدند.

نگاه خواهری و برادریِ رشدیافتگانِ یک خانواده
🍂 این نگاه مربوط به برخی جوامع و شهرها و دوران معاصر است که منجر به عدم ازدواج میانِ دو فردی که در یک خانواده بزرگ شده‌اند (و به‌ویژه که مثلا دخترعمو و پسرعمو هم باشند) می‌شود؛ وگرنه چنان‌چه تاریخ را ورق بزنیم و به هزاره‌های پیش رویم، با شگفتی خواهیم خواند که حتی حضرت ابراهیم با خواهرش!! ساره (که پدرشان یکی بود) ازدواج کرد، و اسحاقِ نبی از آن وصلت متولد و سپس یعقوب و آنگاه بنی‌اسرائیل پدید آمد، و یا عمران با عمه‌اش ازدواج کرد و حضرت موسی حاصل آن ازدواج شد و یا ...؛ پس نباید نگاه لطیف و عواطفیِ امروزِ شهری‌ها را مبنای ارزیابی گذشتگان قرار داد و باید پذیرفت که بشر، ایستگاه به ایستگاه، مدارج را طی کرده و می‌کند چنان‌که در ایستگاه اسلام، قرآن خطِ ممنوعیت بر ازدواج با کسانی که محارم خوانده شدند، کشید و به تعبیری ازدواج حضرت ابراهیم و سارا و نیز ازدواج پدر و مادرِ حضرت موسی را از آن پس به بعد، غیر شرعی شمرد.

سوره نساء آیه ۲۳: حُرّمت علیکم أمهاتکم و بناتکم و أخواتکم و عمّاتکم و خالاتکم و بنات الأخ و بنات الأخت و أمهاتکم اللاتی أرضعنکم و أخواتکم من الرضاعة و أمهات نسائکم و ربائبکم اللاتی فی حجورکم من نسائکم اللاتی دخلتم بهنّ فإن لم تکونوا دخلتم بهنّ فلا جناح علیکم و حلائل أبنائکم الذین من أصلابکم و أن تجمعوا بین الأختین ⬅️إِلّا ما قد سَلَف➡️ إِنّ الله کان غفوراً رحیماً


#بازاندیشی


🌾 @Naqdagin