به‌سوی تمدن نوین اسلامی
325 subscribers
972 photos
122 videos
38 files
1.91K links
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
Download Telegram
⭕️نظری در خصوص امتناع علم دینی و علوم انسانی اسلامی

#تضارب_آراء
#امتناع_علم_دینی
#دکتر_رضا_داوری_اردکانی

🔻پاسخ دکتر رضا داوری اردکانی به دبیرخانه هم‌اندیشی اسلامی در واکنش به دعوت ایشان برای شرکت در نشست "علم دینی و علوم انسانی اسلامی"

🔸دبیرخانه محترم هم اندیشی اسلامی، باسلام و درود؛
از دعوتی که فرموده اید، تشکر می کنم. متأسفانه من توفیق شرکت در نشست علم دینی و علوم انسانی اسلامی ندارم. کسی را هم نمی توانم به عنوان نماینده معرفی کنم. این بحث چنانکه توجه دارید سی سال است که به نتیجه نرسیده است و به نظر نمی رسد که در آینده نیز به نتیجه‌ای برسد. وقتی #مطلب_سیاسی با #مسئله_علمی خلط می‌شود، هر چه بکوشند به نتیجه نمی‌رسند.

🔸علم ماهیتی متفاوت با دین دارد و به این جهت آن را به صفت دینی نمی‌توان متصف کرد. به عبارت دیگر وصف دینی نمی‌تواند صفت ذاتی علم باشد. البته وجود #علوم_دینی محرز است و این علوم در همه جا و بخصوص در کشور ما جایگاه ممتاز دارند اما آنها علومی هستند که مسائلشان #مسائل_دینی است. علوم فقه و اصول فقه و حدیث و تفسیر و کلام و حتی فلسفه اسلامی در زمره علوم اسلامیند.

🔸علم‌های دیگر هر یک مسائل خاص خود دارند و با روش خاص به تحقیق و پژوهش در مسائل می‌پردازند و ملاک درستی و نادرستی‌شان رعایت روش است. هیچ علمی را با ملاک بیرون از آن نمی‌توان سنجید. چنانکه حکم در باب فقه و حدیث با ملاک و میزان متدولوژی #علم_جدید اعتبار و وجهی ندارد. البته دین و دینداران می‌توانند نسبت به مسائل همه علوم و بخصوص علوم معروف به علوم انسانی و اجتماعی نظر انتقادی داشته باشند و پس از مطالعه و آشنایی کافی که البته به آسانی حاصل نمی‌شود، در مباحث آن علوم چون و چرا کنند اما این چون و چرا در نقد علم است نه اینکه علمِ تازه باشد.

🔸ما هنوز به این مرحله نرسیده‌ایم. توجه داشته باشید که #علم_اجتماعی علم نظم جامعه مدرن است. در سی‌صد سال اخیر در غرب علوم اقتصاد و تاریخ و حقوق و جامعه شناسی و مردم شناسی و ... به وجود آمده و تحقیقات عظیمی در مسائل آن علوم صورت گرفته است که بی‌اطلاع وسیع و دقیق از آنها و بدون نقد و تحقیق نمی‌توان درباره آنها حکم کرد و مثلاً تصمیم گرفت که علم دیگری جانشین آنها شود. علم اجتماعی جدید با #نظم_تجدد تناسب دارد. ما اگر نظم دیگری جز نظم تجدد در نظر داریم و به چگونگی قوام و به راه تحقق آن می‌اندیشیم و برای رسیدن به آن می‌کوشیم شاید در راه علمی متناسب با نظم تازه قرار بگیریم.

🔸در این مورد هم توجه داشته باشیم که #علم و #جامعه با هم قوام می‌یابند. جامعه کنونی ما جامعه توسعه نیافته است. این جامعه همه نیازهای جامعه مدرن را دارد، بی‌آنکه از توانایی‌های آن برخوردار باشد. اگر می‌توانستیم خود را از این #وابستگی نجات دهیم و راه رسیدن به جامعه‌ای را بیابیم که در آن #روح_دینی یعنی اعتقاد به توحید و عالم غیب و معاد حاکم باشد و مردمانش از سُودای مصرف آخرین تکنولوژی‌های ساخته جهان توسعه یافته آزاد باشند و با همدلی و هماهنگی برای معاش توأم با اخلاق بکوشند، شاید افقی پیش رویمان گشوده می‌شد.

🔸توجه داشته باشیم که علم یک طرح مهندسی #ساختنی نیست، #یافتنی است. من حرف دیگری ندارم و چیز دیگری نمی‌توانم بگویم، جز اینکه خوبست که اگر می‌توانیم به جای بحث درباره علوم اجتماعی اسلامی، در باب شرایط امکان تجدید #عهد_دینی و بنای یک #جامعه_اسلامی بیندیشیم و در این راه به لطف پروردگار علیم امیدوار باشیم.
...رضا داوری اردکانی

🔹نقل از کانال علوم انسانی
@humansciences

ا—--------------------------—ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami
⭕️درس‌گفتارهای فلسفه تمدن نوین اسلامی(3)
🔻نقطه مقابل تمدن چیست؟

#پاورقی_2
#درس‌گفتارها
#فلسفه_تمدن_نوین_اسلامی
#حجت‌الاسلام_دکتر_رضا_غلامی

🔸نقطه مقابل تمدن
معمولاً، اکثر تمدن‌شناسان، نقطه مقابل تمدن را «#بربریت» معرفی می‌کنند و حتی از شرایط فقدان تمدن، برداشت ارزشی دارند؛ یعنی تمدن را خوب، و نبود آن را بد توصیف می‍کنند. اما من معتقدم که #تمدن، پیامد شکل‌گیری جامعه غير بدوی و پویا است و ظهور و بروز آن در قالب مُدن یا شهرها اتفاق می‌افتد؛ با این وصف، بهتر است اول، نقطه مقابل تمدن را جامعه بدوی و ساكن بدانیم و نه بربریت؛ ثانية، از زدن برچسب ارزشی به آن خودداری کنیم.

🔸تفاوت #جامعه_بدوی و ساکن با بربریت به معنای رایج، در این است که جامعه بدوی برای خود نظم و قواعدی دارد و اساساً عمده جوامع، حتی یک جامعه بسیار کوچک، مثلاً در حد یک خانواده نیز بدون نظم و قاعده قابل تصور نیست، حتی اگر این نظم و قاعده، جامع، منظم و پیشرفته نباشد اما بربریت به معنای توحش یا وحشیگری، بر حسب ظاهر، تصور یک جامعه بی‌قاعده و بی‌نظم است که در مناسبات انسانی اعضای آن جامعه، بسیاری از فضایل انسانی بی‌معنا و مفقود است؛ حال باید گفت، بر فرض وجود چنین جامعه‌ای در مقام عینیت، نه تنها بربریت با جامعه بدوی یکسان نیست، فاقد بخش عمده آن ارزش‌هایی است که می‌تواند در جامعه بدوی وجود داشته باشد؛ از طرف دیگر، هر جامعه بدوی، برخلاف بربریت، به صرف اینکه بدوی و ساکن است، مطلقاً بد نیست، یا به صرف اینکه متمدن است، مطلقاً خوب نیست.

🔸ما باید برای مطلقاً بد یا مطلقاً خوب معرفی کردن جوامع، به دنبال شاخص‌هایی باشیم که قضاوت‌های ارزشی را معنادار و موجه کند. البته از نظر من تمدن، مولد یا بسترساز شکل‌گیری #ارزش‌های_جدید است؛ ارزش‌هایی که مولود #جوامع_مدنی پیشرفته است و در جامعه بدوی و ساکن مجال ظهور پیدا نمی‌کند؛ از این جهت، جامعه متمدن بر جامعه غیر متمدن مرجح است اما نقطه مقابل تمدن هرچند واجد این ارزش‌ها نیست، فی نفسه ضد ارزش هم نیست.
#ادامه_دارد...

🔹منبع:
کتابِ "فلسفه تمدن نوین اسلامی"
درس‌گفتارهایی از حجت‌الاسلام دکتر رضا غلامی
صفحه 20 و 21.

ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
آیا جامعه وجودی عینی و حقیقی دارد؟

جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی(98)
فصل سوم/فاصله جامعه‌سازی تا تمدن‌زایی

#پاورقی
#تمدن_اسلامی‌
#جستارهای_نظری

🔸۲- ۱) #اصالت_جامعه
عده‌ای از علمای اسلامی معتقدند جامعه وجودی #عینی و #حقیقی دارد و اعتباری نیست. از جمله این افراد، خواجه نصیرالدین طوسی است. البته قبل از ورود به بحث، این نکته را عرض کنم که قبل از دوران معاصر که مبحث اصالت فرد و جامعه، از منظری #جامعه_شناختی رواج یابد، این مباحث دغدغه ذهنی علمای اسلامی نبوده و از این روی، وقتی ما از بزرگانی مثل #خواجه_نصیرالدین_طوسی شاهد می‌آوریم، فهم ما از کتب و عبارات ایشان است، نه اینکه این بزرگان در مقام یک بحث جامعه شناختی، به بحث اصالت فرد و جامعه پرداخته باشند.

🔸می‌توان گفت که خواجه نصیرالدین طوسی در کتاب «#اخلاق_ناصری» معتقد به اصالت جمع و وجود تمدن و وجود جامعه است. او میگوید: «به حکم آن که هر مرکبی را حکمی و قانونی، خاصیتی و آثاری و هیأتی بود که که بدان متخصص و منفرد باشد و اجزای او را با او در آن مشارکت نبود، اجتماع اشخاص انسانی را نیز از روی تألّف و ترکّب، حکمی و هیأتی و خاصیتی بود. برخلاف آنچه که در هرشخص از اشخاص موجود بود.» می‌گوید انسان‌ها یک ترکیبی دارند و یک وجودی دارند که غیر از من و شما و ایشان است و اسمش جامعه است. وجود اثر مستقل و خواصی غیر از آثار تک تک افراد، نشان از وجود جامعه دارد. مثلا در یک #انقلاب_اجتماعی، نمی‌توان این حرکت را به یک شخص نسبت داد. جامعه این خیزش جمعی را انجام داده است.

🔸خواجه نصیر می‌گوید جامعه مَرکب حقیقی است و مثل #ترکیب_ارگانیک عمل می‌کند. مثلاً بدن که دارای اعضای مختلفی است مثل چشم گوش، دست، دهان و...، جامعه هم اعضایی دارد که همگی در تناسب با هم، همزیستی دارند. در یک نظام ارگانیک، همه اعضا به هم پیوسته‌اند. اگر یکی از آنها از کارافتد، دیگران نیز تحت تأثیر قرار می‌گیرند. پس در نگاه خواجه نصیرالدین طوسی، وجود جامعه امری مورد قبول است. یک وجود ترکیبی که اعضای آن به صورت ارگانیک، کار می‌کند.
#ادامه_دارد...

🔹#منبع:
متولی امامی، سیدمحمد‌حسین؛
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی،
قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 106 و 107.

ا—--------------------------—ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami
⭕️درس‌گفتارهای فلسفه تمدن نوین اسلامی(5)
🔻انسان و گرایش به حيات مدنی(2)

#پاورقی_2
#درس‌گفتارها
#فلسفه_تمدن_نوین_اسلامی
#حجت‌الاسلام_دکتر_رضا_غلامی

🔸انسان و گرایش به حيات مدنی(2)
از طرف دیگر، #مدنیت در تعالیم اسلامی حتماً بر زندگی غیر مدنی و ابتدایی مرجح است؛ علت اصلی آن نیز به زمینه‌های مساعد برای رشد و کمال انسان در جوامع مدنی باز می‌گردد. در #جامعه_بدوی و ساکن، انسان می‌تواند گناه نکند و به واجبات الهی عمل کند اما رشد و کمال او بسیار محدود است؛ برعکس، در #جوامع_مدنی، زمینه برای ظهور حداکثری ظرفیت‌ها و استعدادهای انسانی فراهم می‌شود؛ علاوه بر این، پیچیدگی زندگی اجتماعی، انسان دیندار را دائما در معرض آزمون‌های بزرگتر و سخت‌تر قرار می‌دهد و همین امر موجب می‌شود تا رشد انسان در این جوامع، حتی در #امور_معنوی به مراتب از رشد انسان در جوامع بدوی بیشتر باشد. همچنین، قواعد و نظم حاکم بر جوامع مدنی، نسبت به جوامع بدوی به مراتب جامع تر، دقیق تر و پیشرفته تر است و بهتر می‌تواند به روان شدن روابط اجتماعی و شکل‌گیری سطح بالایی از مشارکت اجتماعی کمک کند.
#ادامه_دارد...

منبع:
کتابِ "فلسفه تمدن نوین اسلامی"
درس‌گفتارهایی از حجت‌الاسلام دکتر رضا غلامی
صفحه 22.

ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
⭕️فلسفه نوصدرایی و تمدن‌سازی نوین اسلامی
...حجت‌الاسلام دکتر رضا غلامی

#متن_منتخب
#فلسفه_نوصدرایی
#تمدن‌سازی_نوین_اسلامی
#حجت‌الاسلام_دکتر_رضا_غلامی

🔸1- #تمدن نمی‌تواند بدون برداشت عمیق و درست از #هستی و #انسان، و مناسبات انسان و هستی، به خلق یک نظم اجتماعی تازه رو بیاورد؛ ازاین‌رو، هر تمدنی، ضعیف یا قوی، مثبت با منفی، یک پشتوانه فکری و یک فلسفه دارد و تمدن نوین اسلامی نیز از این قاعده مستثنی نیست؛ به بیان دیگر، تمدن‌ها، آینه تفکری هستند که در درون آن زیست می‌کنند و یا به آن تکیه زده‌اند. البته این آینه در مقام عمل، همچون یک منشور، این تفکر را به‌صورت متکثر نشان می‌دهد، چراکه نه‌تنها برداشت همه از این #فلسفه یکسان نیست، این فلسفه در هر پدیده‌ای به شکل متفاوت ظهور و بروز دارد.

🔸2- #تمدن_نوین_اسلامی به‌دلیل بهره‌مندی از پسوند اسلامی و متعلَّق آن که انسان است، باید نسبتش را با حقایق اسلامی چه در عالم شهود و چه در عالم غیب و سیر از مبدأ به معاد و از همه مهم‌تر، جوهر انسان، به‌روشنی مشخص کند و ساختمان خود را بر روی محکمات اندیشه‌ای ناشی از این نسبت‌سنجی‌ها بنا کند؛ و #فلسفه_اسلامی خاصه فلسفه نوصدرایی از ظرفیت لازم برای ایجاد پی‌ساخت‌های ساختمان رفیع تمدن نوین اسلامی بهره‌مند است.

🔸3- علی الاصول، تمدن نوین اسلامی به دنبال تقلید از تمدن‌های دیگر و قراردادن انسان در همه مسیر و غایت فعلیِ تمدن‌های بشری نیست؛ ازاین‌رو، طبیعی است به دنبال ترسیم #حیات_معقولِ اسلامی و همچنین، چگونگی تحقق آن در این عالم باشد که طبعاً این کار بدون تکیه‌زدن به یک فلسفه قوی نظیر #فلسفه_نوصدرایی که همسویی آن با وحی تاحدّ زیادی محرز است، ممکن نیست، هرچند سایر علوم همچون فقه نیز در این مسیر دارای نقش مشخصی هستند.

🔸4- مواجهه تمدن نوین اسلامی با #تمدن‌های_رقیب و به‌چالش‌کشیدن آنها به‌طور طبیعی با هجمه‌های فکری متقابل و سنگینِ فکری به تمدن نوین اسلامی همراه خواهد بود و اگر تمدن نوین اسلامی از یک قدرت فکری‌ـ‌فلسفی قوی با قلمرویی باز مانند فلسفه نوصدرایی بهره‌مند نباشد، براثر این هجمه‌ها متلاشی خواهد شد.

🔸5- به جز هجمه‌های فکریِ بیرونی به تمدن نوین اسلامی، ورود ناخالصی‌ها به تمدن نوین اسلامی و سوق‌دادن این تمدن به آنچه می‌توان از آن به انحرافات و کج‌روی‌ها و یا تحجرمآبی‌های لطمه‌زننده تعبیر کرد، مستلزم استوار‌کردن یک فلسفه قوی و درعین‌حال آزاد و مستقل، در #جامعه_اسلامی است و بنابر آنچه گذشت، فلسفه نوصدرایی می‌تواند چنین نقشی را ایفا کند و جالب است که برخی از مخالفت‌ها با گسترش فلسفه اسلامی نیز به‌خاطر همین سختگیری‌های فلسفه و جمع‌کردن بساط #بدعت‌ها و تفسیر به رأی‌های کاسب‌کارانه‌ای است که در ساحت دینداری مشاهده می‌شود.

🔺بنابر آنچه عرض کردم، ما برای ورود در مسیر شکل‌گیری تمدن نوین اسلامی به یک #فلسفه_قوی، زنده، و همسو با #وحی نیاز مبرم داریم و این فلسفه لااقل تا به امروز #فلسفه_نوصدرایی است؛ هر چند نباید این نکته را ازنظر دور داشت که شکل‌گیری و تکامل تمدن نوین اسلامی به سهم خود در رشد و شکوفایی فلسفه نوصدرایی و حتی ایجاد زمینه لازم برای خلق یک فلسفه با بنیان‌های قوی‌تر، اثرگذار است؛ بنابراین، خدمت فلسفه و #تمدن_نوین_اسلامی را باید خدمتی متقابل قلمداد کرد.

https://telegram.me/tamadone_novine_islami

ا---------------------------------------------ا

🔻لینک کانالِ «به‌سوی تمدن نوین اسلامی» در پیام‌رسان‌های #ایتا و #سروش:

1- ایتا↙️
https://eitaa.com/tamadone_novine_islami
2- سروش↙️
http://sapp.ir/tamadone_novine_islami
بررسی آراء برخی اندیشمندان اسلامی و غربی در خصوص اصالت فرد و جامعه

⭕️جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی(103)
🔻فصل سوم/فاصله جامعه‌سازی تا تمدن‌زایی

#پاورقی
#تمدن_اسلامی‌
#جستارهای_نظری

🔸#دکتر_پارسانیا، به تبع #شهید_مطهری، وجود جامعه را ترکیبی می‌داند و با کمک #مبانی_صدرایی، این وجود مستقل را توضیح می‌دهد. آقای پارسانیا، با مسلم گرفتن تشکیک وجود، حرکت جوهری و اتحاد عقل، عاقل و معقول، بحث وجود #جامعه را توضیح می‌دهد. وی بر این باورست که سیر رشد انسان از ماده تا تجرد، به سیر به وجود اجتماعی و تمدنی منتهی میشود و در نتیجه ، فرد وجودی اجتماعی پیدا کرده که مطابق مبنای اتحاد عاقل و معقول، با صورت عقلانی جامعه متحد می‌گردد. او معتقد است که این افراد با فرهنگ اجتماعی متحد گردیده‌اند و یک وجود اجتماعی جدیدی رخ میدهد.

🔸#اصالت_فرد
فارابی که به معلم ثانی مشهور است، معتقد به اصالت فرد است. می‌گوید جامعه مجموعه‌ای از افراد است که صرفاً با هم همکاری می‌کنند. انسان حیوان أنسی و مدنی است اما وجود دیگری به نام وجود اجتماعی ندارد. در میان غربی‌ها هم #روسو، #هابز و #ماکس_وبر معتقد به اصالت فرد می‌باشند.

🔸#اخوان_الصفا هم بر این باورند که جامعه وجودی غیر از افراد ندارند. آنها معتقدند «افراد برای رسیدن به اهداف‌شان گرد هم می‌آیند گویا این افراد، یک پیکره واحدند.» اما در واقع، حقیقتی غیر از افراد وجود ندارد.

🔸دانشمند اسلامی دیگری که بر اصالت فرد تأکید دارد، ابوحامد #محمد_غزالی هم معتقد است افراد اصیلند، جامعه وجود ندارد. همچنین شهید آیت‌الله سید #محمدباقر_صدر هم براین باور است که فرد اصیل است و مقوله‌ای به نام جامعه نداریم. شهید صدر می گوید:«برای ماشایسته نیست مانند برخی از دانشمندان و فلاسفه اروپایی جامعه را دارای وجود مستقل بدانیم. جامعه ورای حسن و تقی و رضا هیچ اصالتی ندارد.»

🔸[شهید صدر] بحث مفصلی طرح می‌کند که برخلاف نظر #علامه_طباطبایی و #شهید_مطهری، اصالت فرد را اثبات نموده و بر وجود اعتباری جامعه تأکید دارد. ایشان وحدتی را که به اعتقادات، عواطف، افعال و انفعالات مشترک افراد هر جامعه نسبت داده می‌شود را وحدت مفهومی و ماهوی می‌داند، نه وحدت شخصی؛ حال آنکه آن چه با وجود حقیقی مساوی است و دال بر آن تواند بود، وحدت شخصی است، نه وحدت مفهومی.
#ادامه_دارد...

🔹#منبع:
متولی امامی، سیدمحمد‌حسین؛
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی،
قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 111 و 112.

https://telegram.me/tamadone_novine_islami

ا---------------------------------------------ا

🔻لینک کانالِ «به‌سوی تمدن نوین اسلامی» در پیام‌رسان‌های #ایتا و #سروش:

1- ایتا↙️
https://eitaa.com/tamadone_novine_islami
2- سروش↙️
http://sapp.ir/tamadone_novine_islami
به‌سوی تمدن نوین اسلامی
📚 #کتابی_برای_ترجمه 🔻 #عنوان: "آب و مناسک: ظهور و سقوط حاکمان کلاسیک مایا" 🔻 #نویسنده: لیزا لوسرو 🔻 #سال_نشر 2006 میلادی 🌱
⭕️بررسی بحران آب و فروپاشی تمدن‌ها نیاز به مطالعه تطبیقی دارد

#معرفی_کتاب
#مطالعه_تطبیقی
#بحران_آب_و_تمدن‌ها

🔻معرفی کتابِ «آب و مناسک: ظهور و سقوط حاکمان کلاسیک مایا»

🔸یکی از مهمترین مسائل تاریخ اجتماعی، فهم رابطه میان #جوامع_انسانی و #منابع_طبیعی آنهاست. پیدایش، تحول و حتی افول تمدن‌ها، عمیقاً متاثر نوع مواجهِ آنها با منابع طبیعی‌شان است. مساله وابستگی به منابع طبیعی و آثار آن بر یک جامعه، به اشکال مختلف قابل بررسی است. منابع طبیعی به خودی خود، نمی‌توانند تمدنی را بسازند و یا نابود کنند. آنچه که اهمیت دارد آنست که یک تمدن به مثابه سازمانی اجتماعی از گروه‌های انسانی، چگونه نظام اجتماعی، نهادها و فرهنگ خودش را بر شیوه‌هایی از استخراج، تولید و بازتولید منابع مادی دردسترسش بنا می‌کند. به عبارت دیگر، هر تمدنی بیانگر یک نظام فکری و احساسی در باب منابع (مادی و غیر مادی) پیرامون خودش و مکانیسم‌ها و تکنولوژی‌هایی برای استخراج و بهره‌ور‌ی آن منابع است. بر این اساس، هر فرهنگی یک فرهنگ منابع است، فرهنگی برای شناخت، بهره‌وری و استفاده از منابع انسانی و غیر انسانی است. این مساله عموماً در حیطه رابطه میان تمدن‌ها و منابع یا موقعیت طبیعی آنها قابل طرح است.

🔸عموماً در ایران، مساله #تمدن_کاریزی [قنات] به عنوان نوع خاصی از بیان پروبلماتیک رابطه آب و تمدن بیان شده است. این مساله اگر منجر به جبرگرایی جغرافیایی و ماتریالیسم خام تاریخی نشود، می‌تواند رابطه معنادار مهمی را در #تمدن_ایرانی و ربطش با منابع طبیعی نشان دهد. اما نکته اصلی آنست که این مساله لزوماً در حوزه خاورمیانه و مناطق بیابانی آن نیست. بلکه در سایر نقاط جهان هم مساله رابطه و تاثیر #آب و #تمدن قابل بررسی است. شاید بسط این ایده که #تمدن و #جامعه_ایرانی ربط معناداری با مساله آب دارد و ارائه مطالعات تطبیقی در این عرصه که نشان بدهند چگونه برهم خوردن این رابطه تعادل میان جامعه و منابع آب، نه تنها #بحران‌ساز که در بسیاری موارد یک تمدن را نابود کرده و از بین برده، بتواند تلنگری به ذهن خمار ایرانی در مواجهه با بحران آب باشد. یکی از منابع قابل توجه در این زمینه که می‌تواند دانش تطبیقی خوبی در مورد تمدن‌ها و منابع آب به ما بدهد، کتابِ «لیزا لوسرو» با عنوان "آب و مناسک: ظهور و سقوط حاکمان کلاسیک مایا" که در سال 2006 منتشر شده است، می‌باشد.

🔸#لیزا_لوسرو دراین کتاب ایده اصلی‌اش در حیطه #تمدن‌های_مایا آن است که میان آنها، میزان اتکا به آب و میزان منابع آب که در اختیار حُکام هست، تاثیر مستقیمی بر گستره و نقوذ #قدرت_سیاسی آنها دارد. در مناطق مختلف مایاها، کاخ‌ها و بناهای بزرگی که ساخته شده‌اند، دراصل حوزه‌های رقابتی‌ای بوده‌اند که مردم را در فصول خشک حول یک مرکز قدرت جمع می‌کردند. مناسبت‌های جمعی و سیاسی که مایاها داشتند، به تدریج متأثر از کمبود فصلی آب در جنگل‌های پیرامون آن منطقه شد. #مساله_آب نه تنها اسکان مردم بلکه نحوه کشاورزی آنها را نیز تحت تاثیر قرار داد. به تدریج مایاها، از نواحی ساحلی و رودخانه‌ای به نواحی مرکزی‌تر رفتند، جایی که زمین‌های بیشتری برای کشاورزی بود، اما آب‌های سطحی به اندازه کافی وجود نداشت. به تدریج مراکز قدرتی در این نواحی جدید سکونت و کشاورزی شکل می‌گیرد و معماری‌های سیاسی برای صاحبان قدرت برپا شده و آیین‌های سیاسی و مذهبی در آنها برگزار می‌شدند. این تحول در حدود هزار سال قبل از میلاد رخ داده بود. اما خشکی‌های چهار الی پنج ماهه‌ای که در آن مناطق بود، دشواری‌هایی را بوجود آورد. به تدریج تکنولوژی آب انبارهایی برای گردآوری و ذخیره‌سازی آب برای ایام کم آبی ابدع شد و رواج یافت. با افزایش جمعیت تحت سلطه هر حاکم، این تکنولوژی پیچیده‌تر و وسیع‌تر می‌شد تا توان رفع نیازهای جمعیت بیشتری را داشته باشد. صاحبان آب و منابع آن، توانستند قدرت بیشتری را بواسطه مساله توزیع و ذخیره‌سازی آب بدست آورند.

🔸ترجمه و نشر این کتاب در ایران می‌تواند شناخت تطبیقی در خصوص #مسائل_آب و #فرازوفرود_تمدن‌ها را برای مطالعه علاقه‌مندان به این موضوع فراهم کند.

🔹عنوان انگلیسی کتاب:
Lucero, J. Lisa (2006) Water and Ritual: The Rise and Fall of Classic Maya Rulers; University of Texas Press

ا-------------------------------------------ا

🔻کانالِ «به‌سوی تمدن نوین اسلامی» را در پیام‌رسان‌های زیر دنبال کنید:

#ایتا↙️
https://eitaa.com/tamadone_novine_islami

#بله↙️
http://ble.im/tamadone_novine_islami

#سروش↙️
http://sapp.ir/tamadone_novine_islami

#تلگرام↙️
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
⭕️تأسیس تمدن مهم، اما تداوم آن مهم‌تر است

حجت‌الاسلام دکتر رسول جعفریان

🔸برخی از دوستان ما که خود را تئوریسین #تمدن_نوین_اسلامی می‌دانند، از تحقق طلیعه‌های آن #تمدن سخن می‌گویند. خواستم عرض کنم، تغییر و تحول در جامعه برای رسیدن به نقطه اوج عزت، قوانین خاص خود را دارد که اگر رعایت نشود، به جای اوج عزت، در حضیض ذلت فرو خواهد رفت.

🔸صد البته، اگر شناخت درست از مسیر باشد، اگر ابزار و وسیله درست برای انتقال و حرکت در این مسیر انتخاب شود، اگر #اخلاق و #رفتار لازم برای طی مسیر وجود داشته باشد، اگر #هدف مشخص و معین باشد، اگر مشارکت همه نیروها و امکانات باشد، و اگر خرابکاری در بین نشود، نه ما بلکه اقوام دیگر هم اگر چنین کنند، به #تمدن می‌رسند. طی راه پر از سنگلاخ و مشکل که برابر #جامعه_انسانی است، مردان نیرومند، فهمیده و دانشمندی را می‌طلبد که #واقع‌گرا باشند، قدرت‌طلبی نکنند، و نیروها و سرمایه‌های مادی و معنوی یک ملت را به باد ندهند.

🔸گاهی همه اینها هست، اما پس از مدتی، مثل گاو نه من شیرده، کسی می‌آید و لگدی می‌زند و تمام ظرف شیر را وارونه می‌کند. کم نبوده و نیستند انقلابات و جنبش‌هایی که اساس وضع آنها برای رسیدن به نقطه ایده‌آل بود، زحمت زیادی کشیده شد، اما در مسیر، گرفتار دشواری شدند و به آمال و آرزوهای یک ملت که رسیدن به یک زندگی انسانی و آرام و #فلاح و #رستگاری یعنی همان تمدن بود، نرسیدند.

🔸خواستم عرض کنم، #طلیعه_تمدن، مهم نیست، مهم ادامه آن راه است که وقتی این طلیعه آمد، و اساس شکل گرفت، راه باید درست طی شود. یکی از اساسی‌ترین اصول، وجود یک #منطق_نیرومندِ فکری است که بتواند نقطه مشترک همه اقوامی باشد که در یک مجموعه سیاسی با هم زندگی می‌کنند. اگر تمدنی در فکر استفاده از نیروی همسایگان هم هست، باید منطقی را دنبال کند که هم‌پوشانی لازم را برای همراه ساختن آنان هم داشته باشد. البته که باید #قدرت و #استقامت و #قدرت-دفاعی لازم را هم برای دفاع از دستاوردهای خود داشته باشد.

🔸در این میان، دو چیز بیش از همه مهم است، #اول تفکر درست و #دوم سیاست صحیح. اصل همان #تفکر است. اگر اندیشه استواری باشد، و #سیاست درستی در پیش گرفته شود، میانه راه هم خطایی رخ ندهد، می‌توان امیدی برای رسیدن به نقطه‌ای مطلوب را داشت. سیاست بر محور #تفکر معنا و مفهوم پیدا می‌کند. در ایران، نادرشاه یکی از نیرومندترین چهره‌های سیاسی و نظامی بود، اما از #تفکر و #اندیشه تهی بود، به عکس صفویه که مسیر مشخصی در #تفکر داشتند و نزدیک دو قرن و نیم دوام آوردند، اما روزی که از درون، این #تفکر، از هم پاشید، آنها هم از میان رفتند.

🔸این #تفکر را خطرات زیادی تهدید می‌کند. این که اساس آن استوار باشد، منطقی و معقول باشد، گرفتار #خرافه‌گرایی و #بیهوده‌خواهی نشود، ابزار دست مُشتی سیاستمدار برای رسیدن به مطامع‌ِشان نباشد، طیف‌هایی از جامعه که طرفدار افراط‌گری و ایجاد نفرت در جامعه و تفرقه میان مردم هستند، اندیشه‌های خاص خود را حاکم نکنند، و خیلی از مسائل دیگر در حفظ سلامت #تفکر و تأثیر‌گذاری آن اهمیت دارد. هر لحظه باید مراقب آن بود و در ارتباط با آن فریب نخورد.

🔸توهم داشتن #تفکر و #اندیشه، مشکل مهمی است، کسانی اندیشه‌هایی را با اهداف انحرافی رواج می‌دهند، عده‌ای را جذب خواسته‌های باطل خود می‌کنند، و با استفاده از اهرم‌ها و قدرتی که در اختیار دارند، آن را وجه غالب #تفکر مقبول جامعه نشان می‌دهند، و عاقبت همه چیز را بر باد می‌دهند.
داشتن یک #تفکر سالم، به داشتن #متفکران سالم است، به تعهد یک حکومت در استفاده از اندیشمندان فکور است. به داشتن روش فکری و تربیتی اصیل و استوار است، به پرهیز از روش‌های خشونت‌گرا و افکار واپس‌زده و ارتجاعی است. به دور کردن #خرافات از جامعه و اندیشه‌های حاکم بر اذهان مردم آن است.

🔸مورد اخیر، یعنی #خرافات، شاید یکی از مهم‌ترین مسائل باشد. همین چند روز دیدیم کسی که گفته شد، چندین بار در سیمای جمهوری اسلامی به عنوان دانشمند و نخبه معرفی شده، مدعی امام زمانی شد. این نمونه‌ها که اندک هم نیستند، نشان از رواج افکاری در زیر پوست جامعه دارد که زمینه آنها را فراهم می‌کند و گاه شاهدیم که یک خطا، مانند آنچه به اسم بابیه و بهائیه در میانه قرن سیزدهم رخ داد، سیلی را به راه می‌اندازد و بخش مهمی از توان جامعه را به هدر می‌دهد.

#ادامه_مطلب... 👇
💢نظر اندیشمندان اسلامی در خصوص نحوه وجود تمدن (#بخش_اول)

⭕️جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی(104)
🔻فصل سوم/فاصله جامعه‌سازی تا تمدن‌زایی

#پاورقی
#تمدن_اسلامی‌
#جستارهای_نظری

🔸نحوه وجود تمدن
به نظر می‌رسد که جامعه، تا وقتی که تبدیل به یک #تمدن منسجم نشده باشد، هیچ وجودی غیر از وجود افراد ندارد. جامعه‌ای که بخشی از مراحل #تمدن‌زایی را طی کرده باشد، به تدریج وجودی مستقل به دست می‌آورد. در حقیقت، وجود مستقل از آن تمدن است، نه جامعه! البته این تعابیر که: «در مرتبه بالاتری از وجود انسان‌ها، وجودی اجتماعی تشکیل شده که ترکیب روح‌ها در آن محقق شده» و در نگرش تشکیک وجودی: «انسان‌ها در وجودی فراتر از افراد به وجودهای اجتماعی پیوند می‌خورنده» به تعبیر آیت‌الله #مصباح_یزدی، به عبارت‌های شعری بیشتر شبیه است تا علوم عقلی.

🔸به‌نظر می‌رسد که آن‌چه وجود دارد، تمدن است و #جامعه، به خودی خود وجودی مستقل ندارد. جامعه متشکل از افرادی است که با انگیزه خاص و هدفی مشخص گرد هم آمده‌اند و به #هم‌یاری و #تعاون در زندگی مشغول می‌باشند. هرچند وجود یک تمدن، لزوماً در درون جامعه و روابط اجتماعی رخ می‌دهد، اما هر جامعه‌ای منجر به تمدن‌زایی نخواهد شد.

🔸بنابراین، اتفاق جدیدی در عرصه اجتماعی رخ می‌دهد و سیاست‌گذاری مشخصی از سوی #دولت_سیاسی انجام می‌شود تا جامعه به مرحله #تمدن‌زایی برسد. هنگامی که فرهنگ یک جامعه به غنا و تعالی رسید و پشتوانه بزرگی از مقبولیت اجتماعی را به همراه داشت، سیاستگذاران جامعه را به سوی عینی کردن مؤلفه‌های فرهنگی و تبلور اندیشه‌های در واقعیت زندگی اجتماعی می‌کشاند و نظام جدیدی از روابط سیاسی و اقتصادی را در صورت و قالبی هماهنگ با آرمان‌های فرهنگی آن جامعه ایجاد می‌کنند. بنابراین، وجود جامعه با وجود تمدن می‌تواند متفاوت باشد.
#ادامه_دارد...

🔹#منبع:
متولی امامی، سیدمحمد‌حسین؛
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی،
قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 113 و 114.

ا—--------------------------—ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami
به‌سوی تمدن نوین اسلامی
💢درس‌گفتارهای فلسفه تمدن نوین اسلامی(10) تعریفی برای تمدن و عناصر اصلی این تعریف #درس‌گفتارها #گزیده‌ی_کتاب #فلسفه_تمدن_نوین_اسلامی #حجت‌الاسلام_دکتر_رضا_غلامی 🔻تعریف تمدن تا اینجا روشن شد که #تمدن یک مفهوم ساده نیست و تعریف کردن آن کار بسیار دشواری است…
💢درس‌گفتارهای فلسفه تمدن نوین اسلامی(11)

ضرورت، تمایزات، تعریف و مراحل تمدن نوین اسلامی

#درس‌گفتارها
#گزیده‌ی_کتاب
#فلسفه_تمدن_نوین_اسلامی
#حجت‌الاسلام_دکتر_رضا_غلامی

⭕️اسلام و گرایش به تمدن‌سازی

🔸در این جلسه، ابتدا به دنبال پاسخ به این سؤال اساسی هستیم که آیا اساساً اسلام گرایشی به #تمدن‌سازی دارد؟ و آیا مسلمانان موظف به گام برداشتن در مسیر خلق تمدنی بزرگ، اثرگذار و فراگیر هستند یا خیر، تمدن‌سازی متعلق به میدان دنیاگرایی و این جهانی شدن است؟ حتی در اینجا دیدگاه‌هایی وجود دارد که معتقد است، تمدن‌سازی #جامعه_اسلامی را از مسیر اصلی خود که رشد و تعالی معنوی است دور می‌کند و آنچه با عنوان تمدن‌سازی مطرح است، بیش از همه، از علایق جوامع طاغوتی است!
از آنجا که من در درس گفتارهای #اسلام و #پیشرفت به میزان کفایت وارد این بحث شده‌ام، قصد ندارم در اینجا بحث تفصیلی داشته باشم و علاقه‌مندان را به همان درس گفتارها ارجاع می‌دهم اما لازم می‌دانم چند نکته کلیدی را در این زمینه ذکر کنم.

🔸#اول: استفاده از دنیا و نعمات فراوان آن که لاجرم از مسیر #آبادسازی_دنیا می‌گذرد جزء وظایف انسان مسلمان است و آنچه به عنوان دنیاگرایی یا دنیازدگی مطرح است، هیچ نسبتی با استفاده صحیح از نعمات دنیوی ندارد بلکه منظور، اصالت دادن به دنیا، نفی یا غفلت از معاد و دنیاپرستی است. #قرآن_مجید در سوره هود آیه ۶۱ می‌فرماید: «هُوَ أَنْشَأَکُمْ مِنَ الأَرْضِ وَ اسْتَعْمَرَکُمْ فیها فَاسْتَغْفِرُوهُ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ إِنَّ رَبِّی قَریبٌ مُجیبٌ». یعنی او است که شما را از زمین آفرید و آبادی آن را به شما واگذاشت! از او آمرزش طلبید، سپس به سوی او بازگردید که پروردگارم (به بندگان خود نزدیک و اجابت کننده خواسته‌های آنها) است»!

🔸#دوم: ما در آیات و روایات، هیچ‌گاه با تقبیح نفسِ #جوامع_مدنی عظيم و قدرتمند روبه‌رو نیستیم بلکه آنچه مورد نقد قرار گرفته است، درون مایه و جهت‌گیری‌های مشرکانه و شیطانی بعضی جوامع و تمدن‌های بزرگ مانند هود، ثمود، عاد، لوط و فرعون است. حتی در مقابل، شاهد توصیف یکی از عظیم‌ترین تمدن‌های بشری در دوران نبوت حضرت سلیمان نبی(ع) و همچنین، حضرت یوسف پیامبر(ع) به عنوان عزیز مصر هستیم که نه تنها در این توصیفات دستیابی به قدرت مادی تنبیح نشده است، از نصرت‌های الهی برای شکل‌گیری چنین قدرت‌هایی نیز پرده‌برداری شده‌است؛ بنابراین، اگر کسی تمدن را یک پديدۀ طاغوتی و ضد اسلامی پندارد، طبعاً باید قادر باشد تا توجیه درخوری از تمدن‌های عظیم عصر سلیمان نبی(ع) یا یوسف پیامبر(ع) ارائه کند.

🔸#سوم: تعالیم اسلامی دائماً بر روی عناصری چون قانون (شریعت)، نظم، حکومت، آبادانی، فقرزدایی و امثال اینها تأکید دارد و تمدن چیزی جز تجميع نظام‌مند این عناصر و تأمین لوازم و اقتضائات آنها مانند اخلاق، عدالت، آزادی، پیشرفت و غیره نیست؛ از این رو، نه تنها نمی‌توان گفت اسلام با تمدن‌سازی مخالف است، شواهد فراوانی در زمینه سوق‌دهی مسلمانان به سمت تمدن‌سازی وجود دارد.
#ادامه_دارد...

🔹منبع:
کتابِ "فلسفه تمدن نوین اسلامی"
درس‌گفتارهایی از حجت‌الاسلام دکتر رضا غلامی
صفحه 36 - 37.

ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
به‌سوی تمدن نوین اسلامی
💢جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی (112) ⭕️فصل سوم/فاصله جامعه‌سازی تا تمدن‌زایی 🔻جایگاه اراده آدمی در زایش‌های تمدنی (5) #پاورقی #تمدن_اسلامی‌ #جستارهای_نظری 🔸۲- ۲) مارکسیسم نگرش دوم نگرش جریان‌های مارکسیستی است که از مارکس و انگلس شروع شد. #فروید، #مارکوزه…
💢جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی (113)

⭕️فصل سوم/فاصله جامعه‌سازی تا تمدن‌زایی

🔻جایگاه اراده آدمی در زایش‌های تمدنی (6)

#پاورقی
#تمدن_اسلامی‌
#جستارهای_نظری

🔸۳- ۲) رویکرد انسجام گرایانه
ساختارگرایی در سده اخیر، مقبولیت فراوانی در میان مجامع علمی جهان پیدا کرده. ساختارگرایی در مقابل مبنا گرایی، حقیقت علم را در ریشه‌های فرهنگی و گرایش‌های مختلف انسانی بازگردانیده و مبنای ثابت و پایداری برای علوم قایل نیست. این دیدگاه که در مبانی فلسفی خود، به تفسیرگرایی در علم بازگشت دارد، بر سر سفره فلسفه پدیدارشناسانه می‌نشیند و در تفکر «وبر» وبعدها «مرتن»، تبدیل به یک آموزه اجتماعی می‌گردد. این نگرش در فلسفه علم، به رشد انباشتی علوم اشکال وارد کرده و پارادایم های علمی را مطرح می‌کند. دوره‌های رشد علمی، متناسب با مبانی و اهداف جدید علمی شکل می‌گیرد و از این روی، علم رشد خطی ندارد و بسته به هر فرهنگی، متفاوت می‌شود. علومی که در دوران ایران باستان، مصر باستان و حتی اصفهان صفویه در دست دانشمندان بود، [با توجه به این دیگاه] ذاتاً با علم کنونی متفاوت است و میراثی برای علم امروزین محسوب نمی‌شود. بنابراین، علم تک نسخه‌ای نبوده و هدف تحقیق علمی هم کشف قوانین نیست. قواعد علمی، متناسب با پیش فرض‌ها، تخیّلات واهداف دانشمند، تولید شده و جامعه و طبیعت، در برابر فهم‌های متنوع، منفعل است. این دیدگاه میان علوم اجتماعی و علوم طبیعی تفاوت قایل شد و علوم طبیعی را در فرآیند معنابخشی انسان تحلیل می‌کند. در این نگرش، انسان به کنش‌های خویش معنا می‌دهد و از طریق همین معانی و قواعد، زندگی خویش را ترسیم می‌کند. پس بی‌شک جامعه قانون ثابتی ندارد و وابستگی عمیقی به وضعیت فرهنگی و قراردادهای اجتماعی خواهد داشت. در [این] دیدگاه تفسیری، نه تنها علوم انسانی که علوم طبیعی هم ناشی از معنادهی و معنابخشی انسان است. در واقع انسان است که طبیعت، #جامعه و #تمدن را بر حسب التفات و توجه خویش می سازد. امری خارج از آگاهی آدمیان وجود ندارد و همه علوم در فرآیند معنابخشی انسان محقق می‌شود.
#ادامه_دارد...

🔹#منبع:
متولی امامی، سیدمحمد‌حسین؛
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی،
قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 122 و 123.

ا—--------------------------—ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami
به‌سوی تمدن نوین اسلامی
💢جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی (114) ⭕️فصل سوم/فاصله جامعه‌سازی تا تمدن‌زایی 🔻جایگاه اراده آدمی در زایش‌های تمدنی (7) #پاورقی #تمدن_اسلامی‌ #جستارهای_نظری 🔸تفسیرگرایی دوشاخه شد که یک شاخه آن، رویکردهای فردگرایانه به خود گرفت و روان‌شناسی را توسعه بخشید.…
💢جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی (115)

⭕️فصل سوم/فاصله جامعه‌سازی تا تمدن‌زایی

🔻جایگاه اراده آدمی در زایش‌های تمدنی (8)

#پاورقی
#تمدن_اسلامی‌
#جستارهای_نظری

🔸۴- ۲) جریان اراده‌ها در تاریخ
بی‌شک #جامعه و #فرهنگ مقدم بر وجود انسان است و محدودیت‌هایی را نسبت به اراده انسان ایجاد می‌کند. انسان به سختی می‌تواند خارج از ساختارهای رسمی آموزشی و نظام علم در جامعه، رشد علمی کند. حتی زندگی روزمره آدمی، محدود به بایسته‌های اجتماعی است. آیا کسی امروزه می‌تواند از غذای سالم[، طیّب] و طبیعی استفاده کند؟ آیا کسی امروزه می‌تواند برتغذیه خویش مدیریت کامل نماید؟ خير! زیرا که اساساً زنجیره تولید غذا، امروزه به دست دولت‌ها و سازمانها افتاده و انسان در این چرخه، مجبور به اطاعت‌پذیری است. با این همه ما معتقد نیستیم که انسان، مانند لیوانی است که جامعه او را پر می‌کند. یا مانند اسفنجی که داخل آب می‌افتد، تمامی وجود انسان را جامعه بگیرد. #دترمینیسم_تاریخی و جبرگرایی مورد قبول نیست.

🔸در مورد وضعیت #تاریخی و #تمدنی، آیا ما مسلوب‌الاراده هستیم یا فقط تحت فشار ساختارها؟ بی‌شک در #نگرش_دینی و تجربه فردی می‌بینیم که انسان در زندگی مسلوب‌الاراده تلقی نمی‌شود. لذا روز قیامت هم شیطان به جهنمیان می‌گوید من از شما سلب اراده نکردم، من تسلطی بر شما نداشتم و فقط شما را تشویق به حرام کردم. در ادبیات قرآنی و تعالیم اسلامی، انسان موجودی است که می‌تواند جامعه را هدایت کند. انبیای الهی و اولیای خدا، سعی در اصلاح جامعه کرده‌اند و حتی وجوب امر به معروف و نهی از منکر، براساس کنترل و هدایت اجتماعی توسط آحاد مردم مشروعیت پیدا کرده است. #فلسفه_بعثت نیز در همین راستا قابل تبیین است و جریان اراده‌های فردی و جمعی در ماهیّت حرکت اجتماعی مهم ارزیابی می‌شوند. درست است که برخی از انسان‌ها، در جریان حرکت اجتماعی، رها و بی‌اراده هستند، اما برخی از انسان‌ها، تاریخ را متحول می‌کنند و توان اثرگذاری در زندگی اجتماعی دارند.
#ادامه_دارد...

🔹#منبع:
متولی امامی، سیدمحمد‌حسین؛
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی،
قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 124 و 125.

ا—-------------------------------—ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami
به‌سوی تمدن نوین اسلامی
💢جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی (115) ⭕️فصل سوم/فاصله جامعه‌سازی تا تمدن‌زایی 🔻جایگاه اراده آدمی در زایش‌های تمدنی (8) #پاورقی #تمدن_اسلامی‌ #جستارهای_نظری 🔸۴- ۲) جریان اراده‌ها در تاریخ بی‌شک #جامعه و #فرهنگ مقدم بر وجود انسان است و محدودیت‌هایی را…
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی (116)
فصل سوم/فاصله جامعه‌سازی تا تمدن‌زایی

جایگاه اراده آدمی در زایش‌های تمدنی (9)

#پاورقی
#تمدن_اسلامی‌
#جستارهای_نظری

🔸به نظر می‌رسد که اراده انسان مطابق تعالیم دینی متأثر از دو جانب است. یکی از جانب وضعیت فرهنگی و تمدنی حاکم بر زندگی و دیگری از جانب نظام ولایت حاکم بر اراده انسانی. انسان‌ها در هر شرایط فرهنگی و تمدنی که زندگی کنند، تحت تأثیر جبر اجتماعی و محدودیت‌های جمعی قرار می‌گیرند. تمدن‌ها، خنثی و بی اثر نیستند. انسان در درون تمدن‌ها محصور و مورد فشار است. در تمدن مادی، امکان‌های دین‌داری کمتر است و شرایط گناه بیشتر، یعنی برای مؤمنین، زیستن در جامعه غربی، مانند حرکت در سربالایی است. برعکس، تحقق #جامعه_دینی و #تمدن_اسلامی، زیست مؤمنین را آسان می‌کند و امکان‌های گناه را به حداقل می‌رساند. پس نمی‌توان گفت که انسان، در جامعه به آزادی تصرف می‌کند و مختار ما يشاء است. از این جهت، می‌توان گفت که انسان موجودی تاریخ‌مند است. در دل تاریخ‌ زاده می‌شود و به قول هیدگر، به تاریخ خاصی پرتاب شده که دیگران آن را بنا کرده‌اند. انسان موجودی تاریخی است که پیش داشت‌های نظری و باورهای فرهنگی، بستر حرکت او را آفریده و امکان‌های تاریخی، محدوده عملش را مشخص می‌کنند.

🔸در سوی دیگر، اراده انسانی در طول تاریخ هم آزاد نبوده و در مسیر مشخصی به شکوفایی خواهد رسید. تاریخ #حق و #باطل که معلول ارادۀ اولیای الهی و شیطانی است، دو جبهه بزرگ تاریخی را در برابر یک دیگر ایجاد کرده است که اراده‌های خرد انسانی در این دو جهت کلان به جریان می‌افتد. در نگرش شیعی، یک ارادۀ بالاصالة داریم که اراده خداوند است. همۀ اراده‌های انسانی، باقی به اراده الهی است و هیچ کس خارج از قلمرو ولایت تکوینی خداوند قرار ندارد. فاعل بالتبع، همین جهان طبیعت و مادی است که به تبع تصرف فاعل‌های تصرفی، تغییر می‌کند. فاعل تصرفی در جهان تصرف کرده و زیست عالم را متفاوت کرده است. این فاعل‌ها فقط محدود به انسان نیستند و حتی اجنه و جنود شيطان نیز در جهان تصرف می‌کنند. لكن همه این فاعل‌های تصرفی، از فاعل بالاتر از خود پیروی کرده و در واقع تحت تدبیر آنها در حرکت‌اند. نسبت فاعل تصرفی وفاعل تبعی، نسبت تسخیر است و این تسخیر غیر از تصرفی است که علوم غربی در جهان انجام می‌دهند. در نگرش اسلامی، خلقت نظام احسن است و نقصی در آن نیست تا با ابزارسازی و مهار طبیعت ، نظام هستی کامل شود. از این روی، تسخیر به جهت تکامل جهان صورت نمی‌گیرد و جهت رشد وغیّ دارد. غرب می‌خواهد طبیعت را تغییر دهد. فلاسفه بزرگی مثل دکارت در غرب تصريح می‌کنند که پیش از این، رسالت دانشمندان ، تفسیر و تبیین عالم بود، اما امروز رسالت اصلی، تغییر هستی و جهان طبیعت است.
#ادامه_دارد...

🔹#منبع:
متولی امامی، سیدمحمد‌حسین؛
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی،
قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 125 و 126.

ا—-------------------------------—ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami
💢انقلاب اسلامی و نظریه عدم وابستگی به شرق و غرب، احیاگر ظرفیّتِ تمدن‌سازی نوین اسلامی

#انقلاب_اسلامی
#نه_شرقی_نه_غربی
#تمدن‌سازی_نوین_اسلامی

🔸انقلاب اسلامى با بیان نظریه «نه شرقى، نه غربى» توانست ابَر نظمى جمعى مبتنى بر برابرى دولت ها و حاکمیت ها و تحقق حقوق الهى و انسانى ملت ها در نظام بین‏‌الملل را رقم زند و با احیاى ظرفیت‌‏ها و امکانات فراموش شده ملت هاى غیر متعهد و نفى انفعال و مرعوبیت در برابر استکبار، درصدد قطع ریشه‌‏هاى وابستگى ملت ها به قدرت هاى بزرگ و درافکندن طرحی نو برآید. هدف نهایی انقلاب اسلامی رسیدن به تمدن اسلامی در زنجیره ای منطقی و مستمر است که بر چهار رکن #دین، #عقلانیت، #علم‌واخلاق بنا شده است.

🔸این زنجیره از حلقه #انقلاب_اسلامی آغاز شده و پس از شکل گیری #نظام_اسلامی وارد مرحله #دولت_اسلامی می گردد؛ و پس از دولت اسلامی، #جامعه_اسلامی اسوه تحقق می یابد و این برق که در این گوشه از جهان درخشیدن گرفته بسان تمام تمدن‌ها در بستری طبیعی در #جهان_اسلام و نیز در جهان بشریت تلألو می‌یابد و فصلی نو در حیات بشر رقم می‌زند. پس از وقوع انقلاب اسلامی و تشکیل نظام اسلامی که ارکان، عناصر و ابعاد آن در قانون اساسی به طور اجمال بیان شده و البته هنوز به طور کامل و تفصیلی تحقق پیدا نکرده است ، عبور از سه گام دیگر در زنجیره #تمدن‌سازی فرآیندی پیچیده است.

🔸بر این اساس، تامل و تعمق در این مفاهیم و مراحل، و تلاش برای #گفتمان‌سازی به منظور ایجاد نهضت نرم افزاری و تولید فکر و علم به شکل طبیعی در این مجرا، امری ضروری و حیاتی است و کانالِ "به‌سوی تمدن نوین اسلامی" نیز تلاش کوچکی است برای حرکت در مسیرِ تحقق این هدف و منظور.

ا-------------------------------ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami
💢نظریات سید قطب در باره نقد تمدن غربی، لزوم تأسیس تمدن اسلامی و تأثیر و انعکاس آن در ایران(1)

حجت‌الاسلام‌دکتر‌رسول‌جعفریان

#سید_قطب_و_نقد_تمدن_غرب

🔸طرح مباحث #تمدن_اسلامی و غرب در میان ما ایرانیان، امری ابداعی و بی‌سابقه در سایر کشورها نبود. #مصر به عنوان کشوری با مرکزیت دینی الازهر، همواره درگیر این مباحث بود و این به پیش از زمانی که مباحث یاد شده در ایران طرح شد، باز می‌گشت. در واقع، این مباحث در مصر، به نوعی مقدم و جنبه الگویی و پیشگامی برای ما داشت. اکنون به سابقه قدیم این مباحث در حوالی مشروطه و حتی سه چهار دهه بعد از آن کاری نداریم. تاکید در اینجا بیشتر بر مقطع میان سالهای 1340 تا 1357 است که تفکر تازه‌ای در میان مصری‌ها و همین طور پاکستانی‌ها و در رأس آنها #ابوالاعلی_مودودی (م 1979) شکل می‌گیرد. این تفکر در اوج خود توسط #سید_قطب که سال 1966 توسط جمال عبدالناصر اعدام شد، تبیین و ارائه گردید و پس از ترجمه آثار وی به فارسی، در میان اندیشمندان ایرانی هم رواج یافت.

🔸یکی از این آثار کتاب ادعانامه علیه #تمدن_غرب و دورنمای رسالت اسلام بود که سال 1349 ش توسط #آیت‌الله_خامنه‌ای ترجمه شد و مقدمه‌ای هم توسط ایشان بر آن در باب این که صنعت خوب است اما تمدن غرب معنویت ندارد و اینجا هم همه چیز تقلیدی و تصنعی شده، نوشته شد. نمونه دیگر کتاب «اسلام و تمدن غرب» از ابوالاعلی مودودی بود که آقای آیت‌الله ابراهیم امینی آن را ترجمه کرد.

🔸بحث‌های سید قطب، بحث فلسفی نبود، و بیشتر از زاویه #عدالت_اجتماعی و متاثر از نگره‌های انقلابی بود. به عبارت دیگر، حمله وی به تمدن غربی، بیش از همه با ترکیبی از #نگاه_انقلابی و بر اساس شریعت اسلامی به ویژه نوعی #نگره_قرآنی در برخورد با طاغوت تبیین می‌شد. به علاوه، نوعی تأکید بر ساختن تمدن اسلامی در قالب #جامعه_اسلامی، آن هم بر پایه شریعت مطرح گردید. در مصر، ده‌ها سال در دفاع از #شریعت_اسلامی برابر غرب، کار شده بود که نمونه‌ای از آن، #تفسیر_المنار بود، و حالا وقت درو کردن محصول آن تلاش‌ها بود. اینجا بود که سید قطب با ارائه تفسیری از تمدن غربی به عنوان کانون و منجلاب فساد، کوشید تا از تمدن اسلامی در برابر غرب دفاع کند.
#ادامه_دارد...

ا—--------------------------—ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami
💢چرا حاکمیت آینده‌ی جهان، حاکمیت تمدن اسلامی است؟

#گزیده‌ی_کتاب
#تمدن‌زایی_شیعه
#استاد_اصغر_طاهرزاده

🔸این‌ها باید خوب تجزیه و تحلیل شود که چرا حاکمیت آینده‌ی جهان، حاکمیت #تمدن_اسلامی است. این که شما گاهی تعجب می‌کنید: چرا بعضی‌ها در مقابل فراز و نشیب‌های #انقلاب_اسلامی هیچ خسته نمی‌شوند و یأسی به خود راه نمی‌دهند! همینطور ساده نیست، متوجه اصولی شده‌اند که مطابق آن اصول به ثمر رسیدن #اهداف این انقلاب را حتمی می‌دانند و هر قدمی که در راستای انقلاب اسلامی بردارند، آن را قدمی پایدار می‌شناسند. این که بعضی‌ها خسته می‌شوند، برای این است که نمی‌دانند، تمدن اسلامی یعنی چه، و چرا #حکومت_اسلامی حتماً می‌ماند؟ و چرا حتماً به #تمدن_نوین_اسلامی ختم می‌شود؟ و چرا حتماً جهان را تحت تأثیر خود قرار می‌دهد؟ علت این‌ها را نمی‌دانند و لذا خسته می‌شوند.

🔸موضوع ظهور تمدن اسلامی، مثل #اصول_طبیعی این عالم است: قانون ارشمیدس اگر صد سال بعد هم ثابت شده بود، بالاخره ثابت می‌شد. این‌ها چیزی نیست که با هوس ما آمده باشد و با هوس ما برود، این ها قواعد و #سنن_عالم است. شما قواعد ریاضی عالم را با قواعد عقلی و فلسفی مقایسه کنید؛ #قواعد_عقلی و فلسفی خیلی محکم‌تر است. مثلاً اگر این دیوار قائمه باشد بیشترین نیرو را تحمل می‌کند، و اگر یک مقدار کاج باشد بالاخره باز کمی نیرو تحمل می‌کند. یعنی یک مقدار خلاف قوانین ریاضی هم می‌شود زندگی کرد، ولی شما خلاف عقل‌تان نمی‌توانید زندگی کنید.

🔸#جامعه به میزانی که از قواعد عقلی منحرف شود، به نتیجه‌ای که باید برسد، نمی‌رسد. اما یک دیوار اگر هم کمی کج باشد، به نتیجه‌ای که ما برای آن در نظر گرفته‌ایم مثل نگه داشتن سقف دست می‌یابیم. پایدارماندن #تمدن‌ها قضیه‌شان به شکل دیگری است، چون تمدن‌ها شکل می‌گیرند تا ابعاد همه جانبه‌ی انسان‌ها را جواب دهند و اگر از این کار باز بمانند، فلسفه‌ی وجودی‌شان را از دست می‌دهند، به همین جهت #لیبرال_دموکراسی با آن همه شور و توان اولیه، امروزه یک تئوری شکست خورده است، چون در جوابگویی به بسیاری از ابعاد انسان‌ها معطل مانده و تنها آنچه که در جوابگویی همه‌ی ابعاد بشر در صحنه است، #اسلام_شیعی است.

🔹#منبع:
کتاب تمدن‌زایی شیعه، ص 57 و 58؛
تالیف استاد اصغر طاهرزاده.

ا—--------------------------—ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami
💢 فرآیند تحقق تمدن اسلامی از منظر حضرت آیت‌اللّه خامنه‌ای

#مقاله_منتخب
#فرزاد__جهان‌بین
#مسعود_معینی‌پور
yon.ir/P9UjG

🔸از منظر آیت‌الله خامنه‌ای به‌مثابه یک متفکر و اندیشمند اسلامی، هدف نهایی انقلاب اسلامی رسیدن به #تمدن_اسلامی در زنجیره‌ای منطقی و مستمر است که بر چهار رکن #دین، #عقلانیت، #علم و #اخلاق بنا شده‌است و برای تحقق آن بایستی #پنج_مرحله؛ انقلاب اسلامی، نظام اسلامی، دولت اسلامی، جامعه اسلامی و تمدن اسلامی در مسیر تمدن‌سازی پشت سر گذاشته شوند. پس از وقوع انقلاب اسلامی و تشکیل نظام اسلامی (جمهوری اسلامی) که ارکان، عناصر و ابعاد آن در قانون اساسی متجلی است و البته هنوز به طور کامل تحقق پیدا نکرده است، عبور از سه گام دیگر در زنجیره تمدن‌سازی فرآیندی پیچیده است.

🔸بررسی بیانات ایشان نشان می‌دهد که برای تحقق این سه مرحله از زنجیره #تمدن_نوین_اسلامی، پیمودن چهار گام لازم است که عبارتند از: #تولید_نظریه توسط حوزه علمیه؛ #تولید_علم توسط دانشگاه؛ #کاربست در سطح خرد توسط گروه‌های خودجوش نخبگانی و #گفتمان‌سازی که نهایتاً به تطبیق دولت و چارچوب‌های آن با چارچوب‌های دینی می‌انجامد؛ تفوق گفتمانی که منجر به ریل‌گذاری و تعیین مسیر حرکت می‌شود. با شکل‌گیری #جامعه_اسلامی اسوه، زمینه برای الگوگیری و آغاز تمدن اسلامی که تجلی کامل آن در عصر ظهور خواهد بود فراهم می‌گردد. مسئله اصلی این مقاله تببین نظر حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در باب لوازم پیشینی تحقق دولت، جامعه و تمدن اسلامی است.

🔹متن کامل مقاله ↙️
💢 غدیر عامل ایجاد #تمدن_علوی برای جلوگیری از انحراف در #تمدن_نبوی بود

#دکتر_اصغر_منتظرالقائم*

🔸برای ایجاد #تمدن مولفه‌های گوناگونی مانند وحدت اُمت، ایجاد دولت، همبستگی، قضاوت و … نیاز است. پیامبر(ص) برای ادامه دولت و اداره دین اسلام و حفظ دین از تحریف، امام علی(ع) را برای اداره حکومت تعیین می‌کند؛ شخصی که عالِم‌ترین شخص روزگار خود است.

🔸#امام_علی(ع) این توانایی را داشت تا علوم گوناگون را در اختیار تمدن بگذارد لذا وقتی گفته می‌شود #غدیر_خم ظرفیت‌های تمدنی را داراست یعنی امام معصومی که از آیین اسلام بیش از دیگران باخبر است و در کنار پیامبر(ص) با همه رموز دین آشنا شده است، رهبری دین اسلام را به عهده دارد. پس امام می‌تواند از دین در صحنه عمل استفاده کند و فرامین و مقررات دین را پیاده کند تا از بازگشت دین به دوران قبل از جاهلیت جلوگیری کند.

🔸#جامعه_عرب جامعه‌ای قبیله‌ای بود و آماده برای رجعت به دوران قبل از اسلام را داشت. شیوخ قبایل را اداره می‌کردند و رهبری قبایل به دست آنها بود. شیخ هر قبیله عصبیت و خونخواهی و غنیمت را دنبال می‌کرد لذا عقل قبیله‌ای قبایل و شیوخ به دنبال رجعت طلبی از اسلام بود. اما با وجود امام معصوم و عالِم، دین می‌توانست در مسیر درست قرار بگیرد تا همه مسائل دین را در جای خود پیاده کند.

🔸#غدیر عامل ایجاد تمدن علوی برای جلوگیری از به وجود آمدن انحراف در تمدن نبوی بود. بعد از رحلت پیامبر(ص) قبایل به دنبال رجعت به دوران جاهلیت بودند و در حدود پنج سالی که امام مدیریت جامعه را به عهده گرفت، تمدن علوی را پایه‌گذاری کرد. تمدن نبوی از طریق وصی به تمدن علوی تبدیل شد.

🔻پی‌نوشت:
*دکتر اصغر منتظرالقائم استاد دانشگاه اصفهان هستند.

ا—--------------------------—ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami