به‌سوی تمدن نوین اسلامی
333 subscribers
972 photos
122 videos
38 files
1.91K links
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
Download Telegram
https://telegram.me/tamadone_novine_islami


🔻#آشنایی_با_اندیشه‌های_تمدنی
🔻#مهندسی_تمدن_اسلامی
🔻#اندیشه‌ی_تمدنی

⭕️مهندسی تمدن اسلامی از منظر علامه سیدمنیرالدین حسینی‌الهاشمی

🔸در اندیشه‌ی تمدنی #سیدمنیرالدین_حسینی‌الهاشمی، تمدن بستر‌ساز #ارتباط انسان با جامعه و طبیعت است و لازمه این ارتباط آن است که تمدن هم در نحوه تاثیر انسان و جامعه بر طبیعت و هم در نحوه تاثیر طبیعت بر انسان و جامعه حضور دارد. البته مناسبات و ابعاد حیات اجتماعی آن‌گاه وصف تمدنی پیدا می‌کنند که به پذیرش اجتماعی رسیده و به تعبیری نهادینه شده باشند.

🔸#اسلامی‌بودن تمدن به معنای جریان روشمند دین در تمامی حوزه‌های حیات تمدنی ـ اجتماعی بشر می‌باشد. #نظام_مفاهیم (مفاهیم #بنیادی، #راهبردی و #کاربردی)، ساختارهای اجتماعی (که بر اساس آن کلیه ارتباطات انسانی شکل می‌گیرد)، محصولات تمدنی (که بر اساس آن جریان نیاز و ارضاء مدیریت می‌شود) #زیرساخت اساسی یک تمدن می‌باشد که بر اساس آن #اخلاق_اجتماعی و #سبک_زندگی شکل می‌گیرد. #تمدن_مادی غرب اگر چه توانسته است مبتنی بر مبانی و اهداف خود #شرح_صدر پیدا کند و تمام لوازم تمدنی خود را شکل دهد ولی به دلیل جهتگیریِ مادیِ آن تمدنی رو به افول است و از علائم #افول_تمدنی غرب ، عدم تحقق اهداف تمدنی آن وحتی تحقق ضد این اهداف می‌باشد.

🔸بر اساس #اندیشه‌ی_تمدنی سیدمنیرالدین، جهت #تحقق تمدن اسلامی می‌بایست هم به #شبکه_علوم و هم به #ساختارها و هم #محصولات، مبتنی بر #مبانی، #آموزه‌ها و #اهداف اسلام ناب دست پیدا کرد. بر این اساس در شبکه علوم اسلامی که #محور اساسی و #هسته تمدن اسلامی است دستیابی به #سه_لایه از حوزه معارف و دانش‌های راهبردی و کاربردی ضرورت دارد که در هماهنگی کامل و در یک نظام فکری منسجم می‌بایست #زیر_ساخت نظری تمدن اسلامی را تمام کنند. این #سه_لایه_معارف عبارتند از: فقه سرپرستی، علوم اسلامی کاربردی، مدل های اسلامی اداره.

🔹#متن_کامل_مطلب را در لینک زیر بخوانید:↙️
http://isaq.ir/vdcbuwb0prhba.iur.html

—----------------------------------—

@behruzfakhr
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم

🔻#اندیشه‌های_تمدنی

⭕️آشنایی با اندیشه‌ی تمدنی #سید‌منیرالدین_حسینی‌الهاشمی

🔸در اندیشه‌ی تمدنی سیدمنیرالدین حسینی‌الهاشمی، #تمدن بستر‌ساز ارتباط انسان با جامعه و طبیعت است و لازمه این ارتباط آن است که تمدن هم در نحوه تاثیر #انسان و #جامعه بر #طبیعت و هم در نحوه تاثیر طبیعت بر انسان و جامعه حضور دارد. البته مناسبات و ابعاد حیات اجتماعی آن‌گاه #وصف_تمدنی پیدا می‌کنند که به #پذیرش_اجتماعی رسیده و به تعبیری نهادینه شده باشند.

🔸اسلامی ‌بودن تمدن به معنای جریان روشمند دین در تمامی حوزه‌های حیات تمدنی ـ اجتماعی بشر می‌باشد. #نظام_مفاهیم (مفاهیم بنیادی، راهبردی و کاربردی)، #ساختارهای_اجتماعی (که بر اساس آن کلیه ارتباطات انسانی شکل می‌گیرد)، #محصولات_تمدنی (که بر اساس آن جریان نیاز و ارضاء مدیریت می‌شود) زیرساخت اساسی یک تمدن می‌باشد که بر اساس آن #اخلاق_اجتماعی و #سبک_زندگی شکل می‌گیرد. تمدن مادی غرب اگر چه توانسته است مبتنی بر مبانی و اهداف خود شرح صدر پیدا کند و تمام لوازم تمدنی خود را شکل دهد ولی به علت جهت‌گیری مادی آن تمدن، رو به افول است و از علائم افول تمدنی غرب ، عدم تحقق اهداف تمدنی آن و حتی تحقق ضد این اهداف می‌باشد.

🔸بر اساس اندیشه تمدنی سیدمنیرالدین، جهت تحقق #تمدن_اسلامی می‌بایست هم به #شبکه_علوم و هم به #ساختارها و هم #محصولات، مبتنی بر مبانی، آموزه‌ها و اهداف اسلام ناب دست پیدا کرد. بر این اساس در شبکه علوم اسلامی که محور اساسی و هسته تمدن اسلامی است دستیابی به سه لایه از حوزه معارف و دانش‌های #راهبردی و #کاربردی ضرورت دارد که در هماهنگی کامل و در یک نظام فکری منسجم می‌بایست زیر ساخت نظری #تمدن_اسلامی را تمام کنند. این سه لایه معارف عبارتند از: #فقه_سرپرستی، #علوم_اسلامی_کاربردی، #مدل‌های_اسلامی_اداره‌ی_جامعه.

🔹#حجت‌الاسلام_دکتر_مصطفی_جمالی/ عضو هئیت علمی فرهنگستان علوم اسلامی قم

ا—----------------------------------—ا

@behruzfakhr
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
https://telegram.me/tamadone_novine_islami

💠بسمِ‌الله‌ِ‌الرَّحمن‌الرَّحیم💠

🔻#یادداشت_منتخب
🔻#اندیشه‌های_تمدنی
🔻#فلسفه_و_تمدن‌سازی
🔻#محمدرضا_خاکی_قرامکی

⭕️تمدن حاصل حضور #نظام_اراده‌ها در #نظام_تمثلات است

🔸محمدرضا خاکی قراملکی پژوهشگر گروه فلسفه فرهنگستان علوم اسلامی معتقد است: #تمدن در واقع حاصل حضور نظام اراده‌ها در نظام تمثلات ماست که همان نظام سنجشی ماست بعد از آن نظام سنجشی نیز نظام تصرفی رخ خواهد داد.

🔸محمدرضا خاکی قراملکی در یادداشتی با عنوان «#فلسفه_شدن» آورده است: مرحوم استاد سید منیرالدین حسینی الهاشمی براساس دغدغه دین مدارانه‌ای که داشت به دنبال تحقق دین حداکثری در عرصه اجتماعی و تمدنی بوده است.

🔸آقاي خاکی معتقد است: نقطه ثقل فلسفه شدن، #فلسفه_تناسبات اراده است. تحلیل استاد حسینی این بود که #فلسفه‌های_مدرن، روابط انسان و جهان را تبیین کرده‌اند و این نسبت خاص بین انسان و محیط جهانی به تولید تکنولوژی منجر شده و تکنولوژی نیز ارزش‌ها را ساخته، از این روست که توسط دنیای غرب، #جبر_تکنولوژیک بوجود آمده است. لذا مسئله را باید از #تنظیم_روابط بین انسانها شروع کرد؛ یعنی اول باید #اخلاق بر تکنولوژی حاکم شود؛ باید اخلاق در روابط بین انسان‌ها تنظیم شود.

🔸اگر فلسفه توانست تناسبات بین اراده‌ها را حل کند آن‌گاه بر علوم تجربی نیز حاکم می‌شود. و از طریق علوم تجربی به علوم انسانی حاکم شود. لذا به نظر می‌رسد فلسفه شدن استاد حسینی، به تعبیری معادلات و تناسبات ریاضی و کمّی حاکم بر اراده هاست. #معادلات_فلسفه نظام ولایت وقتی می‌خواهد در یک فرایندی تنازل پیدا کند به معادلات کاربردی تبدیل می‌شود و سپس به برنامه‌ریزی اسلامی تبدیل می‌شود، لذا اینجاست که مسئله نسبت با وحی مطرح می‌شود.

🔸آقاي خاکی ادامه می‌دهند: برای اینکه #فرآیند نظام اراده‌ها بخواهد به تجسد اجتماعی و عینی برسد، لاجرم باید فرآیندی را طی کند؛ یعنی خود نظام اراده‌ها تا تبدیل به یک دستگاه #سنجشی و #مفهومی نشود، منجر به تصرف نمی‌شود. #تمدن در واقع حاصل حضور نظام اراده‌ها در نظام تمثلات ماست که همان نظام سنجشی است و بعد از آن نظام سنجشی نیز نظام تصرفی رخ خواهد داد.

🔸استاد سيد منيرالدين حسینی معتقد بود که #حقیقت_دینی باید به تمدن منتهی شود. تفسیرش از دین هم فراتر از تفسیرهای موجود بوده، نگاهش به دین، جنس و فصلی و از نوع انتزاعی نبود. وقتی دین را مورد تفسیر قرار می‌داد، می‌گفت: دین تناسبات حاکم بر جریان #ولایت و #تولی است. یعنی اولاً دین تناسبات است و ثانیا دین یک جریان است. جریان دین وقتی می‌خواهد مورد فهم قرار بگیرد، باید تکامل پذیر باشد. یعنی فهم از دین اگر تکامل پذیر نباشد، نمی‌تواند با وضعیت موجود هم آوردی داشته باشد. پس فهم من از وحی دچار تغییر و تکامل است.

🔹نقل از کانال #مطالعات_تمدن_اسلامی (متا)
https://t.me/matanevesht

ا—--------------------------—ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami

@behruzfakhr
💠بسمِ‌الله‌ِ‌الرَّحمن‌الرَّحیم💠

🔻#علوم_انسانی_غربی
🔻#اسلامی‌سازی_علوم
🔻#اخلاق_و_علوم_انسانی
🔻#حجت‌الاسلام_دکتر_محمدرسول_ایمانی

⭕️جای خالی اخلاق در علوم انسانی غربی

🔸از آنجا که #تمدن_اسلامی با تمدن کنونی غربی در شناخت حقیقت جهان و انسان تفاوت‌های عمیق و بنیادینی دارد، لذا لازم است عزمی جدی در فرهیختگان علمی و فرهنگی ما ایجاد شود که به جای ترجمه علوم انسانی غربی، به بازخوانی آنها بر اساس مبانی دینی و اسلامی‌مان بپردازند، البته برخی از دگراندیشان با این رویکرد مشکل جدی دارند و ماهیت تمام علوم و از جمله علوم انسانی را نسبت به هر دین و مذهبی ختثی می‌دانند، اما نظر به تفاوت فاحش علوم انسانی با علوم تجربی و ابتنای آنها بر مبانی هستی‌شناسانه و انسان‌شناسانه ضرورت انجام چنین امری روشن است، البته در اینجا نکته‌ای را نباید از نظر دور داشت که آیا ما اخلاق را یک علم روبنایی می‌دانیم یا یک علم پایه.

🔸علم ریاضی و شاخه‌های مختلف مهندسی را در نظر بگیرد؛ یکی پایه است و دیگری از این علم، در روشها و تکنیک‌های خود کمک می‌گیرد. به نظر می‌رسد رابطه اخلاق با دیگر شاخه‌های علوم انسانی نیز این‌گونه باشد. چراکه ارزشی دانستن برخی افعال و رفتارها پیش فرض و اصلی موضوعی در شاخه‌های مختلف علوم انسانی است. به طور مثال ارزش یا ضد ارزش بودن #مصرف‌گرایی می‌تواند نقش تعیین کننده‌ای در تعیین شاخصه‌هایی باشد در علم اقتصاد، [که] برای رشد اقتصادی معرّفی می‌شود. لذا شاید بتوان گفت که #اسلامی_سازی اخلاق غربی نه ممکن است و نه ضرورتی دارد؛ چرا که ما #اخلاق_اسلامی را در اختیار داریم ولی باید از آن برای اسلامی کردن شاخه‌های مختلف علوم انسانی بهره گیریم. چراکه برخی از مبانی این علوم مبانی ارزش شناختی است.

ا—--------------------------—ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami
⭕️نقش علوم عقلی در تمدن‌سازی اسلامی(4)
گزیده‌ی مباحث افتتاحیه شعبه مجمع عالی حکمت مشهد

🔻#نقش_علوم_عقلی
🔻#تمدن‌سازی__اسلامی
🔻#مجمع_عالی_حکمت_مشهد

سخنان دکتر سید عباس صالحی(بخش چهارم):

🔸تعریف علوم عقلی(2)
#علوم_عقلی معنایی أخص نیز دارد که بحث‌های خودش را داریم. اگر این بحث‌ها بخواهد با معناهای تمدن‌سازی‌اش نزدیک‌تر شود باید منقح‌تر شود. اما اگر بخواهیم از تعریفش بگذریم قدر متیقن‌هایی در حوزه‌ی علوم عقلی مطرح است که بعد از حوزه‌ی علوم عقلی بالمعنی‌ الاعم هنوز به عنوان علوم عقلی مطرح است. دانش‌های ناظر به بحت‌های هستی‌شناسانه - وارد تعریف‌ها نمی‌شویم چون ممکن است تعریف‌ها بحت‌های خودش را پیدا کند از مصداق‌ها صحبت می‌کنیم-، #الهیات_عقلی، انسانشناسی فلسفی - عقلی، معرفتشناسی، منطق و روش‌شناسی عقلی، فلسفه‌های علوم و چند مصداق دیگر. در حوزه‌ی حکمت عملی هم دانش‌هایی از حکمت عملی که به روش‌های عقلی پایبند هستند یا صبغه‌ی اصلی‌شان هنوز روش عقلی است؛ مثل دانش اخلاق که هنوز یکی از صبغه‌های اصلی و جدی‌اش، دانش #اخلاق_عقلی است. برخی از شاخه‌های حکمت عملی به نحوی با روش‌های دیگر تفهم و فهم درگیر شدند و آنها غلبه پیدا کردند و یا حداقل رقیب روش‌های عقلی شدند. اما در بین دانش‌های #حکمت_عملی، هنوز در دانش اخلاق، روش‌های عقلی و شیوه‌هایی که نمی‌توان با متراژهای تجربی سنجید، حضور دارد و قابل توجه است.
#ادامه_دارد...

ا—--------------------------—ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami
⭕️حرکت فرهنگی امام سجاد علیه‌السلام با تربیت و آزادسازی بردگان و موالی

🔻#مطلب_ویژه
🔻#تربیت_و_آزادسازی_بردگان
🔻#حرکت_فرهنگی_امام_سجاد(ع)

https://telegram.me/tamadone_novine_islami

🔸خلیفه دوم چون به خلافت دست یافت عرب را بر غیر عرب و برخی قبایل را بر دیگران برگزید. و این، به طور تدریج یک شکاف طبقاتی به وجود آورد، چنان که در زمان بنی امیه «موالی»; یعنی مسلمانان ایرانی تبار سرزمین‌های عربی نمی‌توانستند به هیچ کار آبرومندی مشغول شوند. آنان حق نداشتند سلاح بسازند و بر اسب سوار شوند. در جنگ، آنان را در شمار سواران راه نمی‌دادند و از غنایم جنگ نیز بهره‌ای نداشتند و گمان می‌کردند که آنها برای خدمت کردن به عرب آفریده شده‌اند‌. حتی در همان دوران #امام_سجاد علیه‌السلام، «ابراهیم بن هشام بن ابراهیم » حاکم مدینه، یکی از موالی را به خاطر ازدواج با زنی از عرب، دویست ضربه شلاق زد و سپس سر و ریش و ابروی او را تراشید و طلاق زن را نیز گرفت.

🔸در چنین دورانی، امام سجاد علیه‌السلام به احیای سنت از دست رفته #پیغمبر صلی الله علیه و آله پرداخت. ایشان با پشت پازدن بر همه رسومات بنی‌امیه - که در همه جا به صورت سنت‌های پایدار در آمده بود - #فرهنگ_اسلام را از ورطه نابودی نجات بخشید. امام سجاد علیه السلام با موالی رفتاری ویژه داشت. این رفتار با بردگان نیز در نهایت دقت و بر اساس رافت و مهرورزی پایه‌ریزی شده بود. این رفتار امام علیه‌السلام در تربیت #جامعه_اسلامی نقشی چشمگیر داشته است. روش آن حضرت چنین بود که هر سال بردگان و کنیزان بسیاری می‌خرید، به خانه می‌برد; اما بیش از یک سال نگه نمی‌داشت و به بهانه های گوناگون، آنان را آزاد می‌کرد.

🔸از آنجا که امام علیه السلام [بخاط محدودیت‌های سیاسی که #بنی‌امیه ایجاد می‌کرد] نمی‌توانست به تاسیس مکتب و تربیت علنی بپردازد، این راه را بهترین روش می‌شمرد. ایشان بردگان خود را فرزند می‌نامید و آنان را با تعبیر «یا بنی» صدا می‌زد. امام علیه‌السلام با این برخورد می‌فهماند که نزد وی، مسلمان آزاد و برده برابر است. وی هیچ گاه بردگان خود را تنبیه نمی‌کرد، بلکه خطاهای آنها را می‌نوشت و در آخر ماه مبارک رمضان همه را در یک جا گرد می‌آورد و خطاهای هر یک را برایش می‌خواند و از وی بر ترک آن اقرار می‌گرفت . از آنان درخواست می‌کرد همان گونه که او آنها را بخشیده است، آنان نیز برای امام علیه‌السلام از پروردگار طلب بخشش نمایند. سپس حضرت به آنان جایزه می‌داد و همه را در راه خدا آزاد می‌کرد. وی با این روش به آنها «#اخلاق_اسلامی» می‌آموخت . امام علاوه بر اینها، وسایل لازم را برای یک زندگی مستقل و آبرومندانه به ایشان می‌بخشید. حضرت این عمل را سنت #رسول_خدا صلی الله علیه و آله می‌شمرد و با این روش آنان را دانش می‌آموخت; رفتار و فرهنگ اسلامی تعلیم می‌داد و از ارزش و شخصیت انسانی بهره‌مند می‌نمود . سیره امام سجاد علیه‌السلام چنین بود که در اعیاد، به ویژه عید فطر، بیست برده و کنیز تربیت شده در راه خدا، آزاد می‌کرد.

🔸بدین گونه، عمل امام علیه‌السلام یک مکتب انسان‌ساز بود و پایه مهمی برای گسترش #اسلام_ناب به شمار می‌رفت. امام سجاد علیه‌السلام این رفتار را در تمام ایام، در طول سال تکرار می‌نمود، چنان که بردگان نیز از آن آگاه بودند و بدین جهت، هنگام خرید مشتریان، خود را در معرض دید آن حضرت قرار می‌دادند و تا ایشان را نمی‌دیدند خویشتن را از نگاه دیگران پنهان می‌داشتند .

🔸با توجه با اینکه بردگان از سرزمین‌های دور آورده می‌شدند، معلوم می‌شود که روش امام سجاد علیهالسلام و برخورد ایشان با زیردستان، به ویژه بردگان، در نواحی دیگر نیز معروف بوده است .


🔹#متن_کامل این مطلب را در لینک زیر بخوانید:
http://yon.ir/U8wH5

ا—--------------------------—ا
آیا جامعه وجودی عینی و حقیقی دارد؟

جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی(98)
فصل سوم/فاصله جامعه‌سازی تا تمدن‌زایی

#پاورقی
#تمدن_اسلامی‌
#جستارهای_نظری

🔸۲- ۱) #اصالت_جامعه
عده‌ای از علمای اسلامی معتقدند جامعه وجودی #عینی و #حقیقی دارد و اعتباری نیست. از جمله این افراد، خواجه نصیرالدین طوسی است. البته قبل از ورود به بحث، این نکته را عرض کنم که قبل از دوران معاصر که مبحث اصالت فرد و جامعه، از منظری #جامعه_شناختی رواج یابد، این مباحث دغدغه ذهنی علمای اسلامی نبوده و از این روی، وقتی ما از بزرگانی مثل #خواجه_نصیرالدین_طوسی شاهد می‌آوریم، فهم ما از کتب و عبارات ایشان است، نه اینکه این بزرگان در مقام یک بحث جامعه شناختی، به بحث اصالت فرد و جامعه پرداخته باشند.

🔸می‌توان گفت که خواجه نصیرالدین طوسی در کتاب «#اخلاق_ناصری» معتقد به اصالت جمع و وجود تمدن و وجود جامعه است. او میگوید: «به حکم آن که هر مرکبی را حکمی و قانونی، خاصیتی و آثاری و هیأتی بود که که بدان متخصص و منفرد باشد و اجزای او را با او در آن مشارکت نبود، اجتماع اشخاص انسانی را نیز از روی تألّف و ترکّب، حکمی و هیأتی و خاصیتی بود. برخلاف آنچه که در هرشخص از اشخاص موجود بود.» می‌گوید انسان‌ها یک ترکیبی دارند و یک وجودی دارند که غیر از من و شما و ایشان است و اسمش جامعه است. وجود اثر مستقل و خواصی غیر از آثار تک تک افراد، نشان از وجود جامعه دارد. مثلا در یک #انقلاب_اجتماعی، نمی‌توان این حرکت را به یک شخص نسبت داد. جامعه این خیزش جمعی را انجام داده است.

🔸خواجه نصیر می‌گوید جامعه مَرکب حقیقی است و مثل #ترکیب_ارگانیک عمل می‌کند. مثلاً بدن که دارای اعضای مختلفی است مثل چشم گوش، دست، دهان و...، جامعه هم اعضایی دارد که همگی در تناسب با هم، همزیستی دارند. در یک نظام ارگانیک، همه اعضا به هم پیوسته‌اند. اگر یکی از آنها از کارافتد، دیگران نیز تحت تأثیر قرار می‌گیرند. پس در نگاه خواجه نصیرالدین طوسی، وجود جامعه امری مورد قبول است. یک وجود ترکیبی که اعضای آن به صورت ارگانیک، کار می‌کند.
#ادامه_دارد...

🔹#منبع:
متولی امامی، سیدمحمد‌حسین؛
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی،
قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 106 و 107.

ا—--------------------------—ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami
⭕️محیط زیست، "شهروندی بوم شناختی" و هوش معنوی

#مقاله
#هوش_معنوی
#شهروندی_بوم_شناختی
#محیط_زیست_و_تمدن‌سازی

🔸مسئوولیت و وظیفه مراقبت از محیط زیست به معنای تعهدات و مسئوولیت‌های #شهروندان است. این وظیفه از نظر شیوه‌های انتخاب #سبک_زندگی فردی و جمعی دارای پیامدهایی است. لذا چنین دیدگاهی است که ما را به بازاندیشی در شیوه‌های نگریستن به روابط انسان با طبیعت وادار می‌کند، به‌ویژه مسائل #بوم_شناختی، که چشم‌اندازهای چالش‌انگیزی را در برابر جامعه‌شناسان می‌گشاید. تفکر بوم شناختی در پی آن است که، چگونه در جوامع مختلف، رابطه میان روستا و شهر، جامعه و طبیعت، و انسان‌ها با حیوانات شکل گرفته‌اند...

🔸"شهروندی بوم شناختی" از لحاظ سنت نظری در دوره سوم #مطالعات_شهروندی –دوره مابعد جهانشهری– واقع شده است که یکی از ویژگی‌های این دوره توجه به #ارزش‌های_اعتقادی و اخلاقی می‌باشد. از طرف دیگر، با توجه به اینکه هوش معنوی بر #ویژگی‌های_اخلاقی و اعتقادی افراد استوار است، این امر می‌تواند هوش معنوی را با شهروندی بوم شناختی مرتبط کند. با عنایت به مولفه‌های شهروندی بوم شناختی، هوش معنوی و ابعاد آن می‌تواند در شکل‌دهی #رفتارهای_شهروندیِ بوم شناختی موثر باشد. #هوش_معنوی داشتن رفتاری خردمندانه توأم با حس همدردی است، به گونه‌ای که فرد بتواند آرامش درون و بیرونش را با وجود شرایط و پیرامونش به خوبی حفظ کند. در شهروندی بوم شناختی، بُعد #اخلاق_زیست_محیطی به عنوان یکی از مهمترین ابعاد قلمداد می‌شود. در این رویکرد، ارتباط هوش معنوی با شهروندی بوم شناختی مورد بررسی قرار می‌گیرد.

🔸در ارتباط با اهمیت این رویکرد می‌توان بیان کرد که، نوع رفتار و کنش با محیط زیست، اهمیت اساسی در زندگی انسان‌ها دارد زیرا، #محیط_زیست طبیعی پایه زندگی انسان است و #حفظ_زندگی انسان مستلزم حفظ محیط زیست است. از طرف دیگر، رفتارها و کنش‌های افراد و شهروندان می‌توانند تاثیر دوگانه‌ای بر محیط اطراف انسان داشته باشند. از یک سو، رفتارها و فعالیت‌های شهروندان در ارتباط با محیط پیرامون آنها می‌تواند موجب وارد آمدن لطمات و آسیب‌های جدی بر محیط زیست باشد. کما اینکه، اکثر اندیشمندان نابسامانی‌ها و برهم خوردن #تعادل زیست محیطی را در نتیجه رفتارهای نابخردانه انسان می‌دانند که مسائل و مشکلاتی نظیر؛ آلودگی های جوی، اتلاف منابعی چون آب، انتشار گازهای گلخانه‌ای و ... را به بار آورده است. از سوی دیگر، رفتارها و کنش‌های شهروندان می‌تواند مبتنی بر #نگاه_اکولوژیک نسبت به محیط پیرامون بوده و به طور بهینه از منابع طبیعی استفاده شود. در این راستا، #هوش_معنوی عاملی است که می‌تواند در نگاه اکولوژیک انسان نسبت به جهان هستی موثر باشد. #مفهوم هوش معنوی بر نقش، اهمیت و جایگاه #عنصر_معنویت در ابعاد مختلف زندگی فردی و اجتماعی انسان تاکید می‌نماید که مدت‌ها به دلیل حاکمیت تفکر علمی و رفتارگرایانه و نیز تسلط مادی‌گرایی در زندگی بشر مورد غفلت بوده است.

🔹متن کامل این مقاله در لینک زیر:
http://jas.ui.ac.ir/article_21715.html

ا-------------------------------------------ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami
⭕️تأسیس تمدن مهم، اما تداوم آن مهم‌تر است

حجت‌الاسلام دکتر رسول جعفریان

🔸برخی از دوستان ما که خود را تئوریسین #تمدن_نوین_اسلامی می‌دانند، از تحقق طلیعه‌های آن #تمدن سخن می‌گویند. خواستم عرض کنم، تغییر و تحول در جامعه برای رسیدن به نقطه اوج عزت، قوانین خاص خود را دارد که اگر رعایت نشود، به جای اوج عزت، در حضیض ذلت فرو خواهد رفت.

🔸صد البته، اگر شناخت درست از مسیر باشد، اگر ابزار و وسیله درست برای انتقال و حرکت در این مسیر انتخاب شود، اگر #اخلاق و #رفتار لازم برای طی مسیر وجود داشته باشد، اگر #هدف مشخص و معین باشد، اگر مشارکت همه نیروها و امکانات باشد، و اگر خرابکاری در بین نشود، نه ما بلکه اقوام دیگر هم اگر چنین کنند، به #تمدن می‌رسند. طی راه پر از سنگلاخ و مشکل که برابر #جامعه_انسانی است، مردان نیرومند، فهمیده و دانشمندی را می‌طلبد که #واقع‌گرا باشند، قدرت‌طلبی نکنند، و نیروها و سرمایه‌های مادی و معنوی یک ملت را به باد ندهند.

🔸گاهی همه اینها هست، اما پس از مدتی، مثل گاو نه من شیرده، کسی می‌آید و لگدی می‌زند و تمام ظرف شیر را وارونه می‌کند. کم نبوده و نیستند انقلابات و جنبش‌هایی که اساس وضع آنها برای رسیدن به نقطه ایده‌آل بود، زحمت زیادی کشیده شد، اما در مسیر، گرفتار دشواری شدند و به آمال و آرزوهای یک ملت که رسیدن به یک زندگی انسانی و آرام و #فلاح و #رستگاری یعنی همان تمدن بود، نرسیدند.

🔸خواستم عرض کنم، #طلیعه_تمدن، مهم نیست، مهم ادامه آن راه است که وقتی این طلیعه آمد، و اساس شکل گرفت، راه باید درست طی شود. یکی از اساسی‌ترین اصول، وجود یک #منطق_نیرومندِ فکری است که بتواند نقطه مشترک همه اقوامی باشد که در یک مجموعه سیاسی با هم زندگی می‌کنند. اگر تمدنی در فکر استفاده از نیروی همسایگان هم هست، باید منطقی را دنبال کند که هم‌پوشانی لازم را برای همراه ساختن آنان هم داشته باشد. البته که باید #قدرت و #استقامت و #قدرت-دفاعی لازم را هم برای دفاع از دستاوردهای خود داشته باشد.

🔸در این میان، دو چیز بیش از همه مهم است، #اول تفکر درست و #دوم سیاست صحیح. اصل همان #تفکر است. اگر اندیشه استواری باشد، و #سیاست درستی در پیش گرفته شود، میانه راه هم خطایی رخ ندهد، می‌توان امیدی برای رسیدن به نقطه‌ای مطلوب را داشت. سیاست بر محور #تفکر معنا و مفهوم پیدا می‌کند. در ایران، نادرشاه یکی از نیرومندترین چهره‌های سیاسی و نظامی بود، اما از #تفکر و #اندیشه تهی بود، به عکس صفویه که مسیر مشخصی در #تفکر داشتند و نزدیک دو قرن و نیم دوام آوردند، اما روزی که از درون، این #تفکر، از هم پاشید، آنها هم از میان رفتند.

🔸این #تفکر را خطرات زیادی تهدید می‌کند. این که اساس آن استوار باشد، منطقی و معقول باشد، گرفتار #خرافه‌گرایی و #بیهوده‌خواهی نشود، ابزار دست مُشتی سیاستمدار برای رسیدن به مطامع‌ِشان نباشد، طیف‌هایی از جامعه که طرفدار افراط‌گری و ایجاد نفرت در جامعه و تفرقه میان مردم هستند، اندیشه‌های خاص خود را حاکم نکنند، و خیلی از مسائل دیگر در حفظ سلامت #تفکر و تأثیر‌گذاری آن اهمیت دارد. هر لحظه باید مراقب آن بود و در ارتباط با آن فریب نخورد.

🔸توهم داشتن #تفکر و #اندیشه، مشکل مهمی است، کسانی اندیشه‌هایی را با اهداف انحرافی رواج می‌دهند، عده‌ای را جذب خواسته‌های باطل خود می‌کنند، و با استفاده از اهرم‌ها و قدرتی که در اختیار دارند، آن را وجه غالب #تفکر مقبول جامعه نشان می‌دهند، و عاقبت همه چیز را بر باد می‌دهند.
داشتن یک #تفکر سالم، به داشتن #متفکران سالم است، به تعهد یک حکومت در استفاده از اندیشمندان فکور است. به داشتن روش فکری و تربیتی اصیل و استوار است، به پرهیز از روش‌های خشونت‌گرا و افکار واپس‌زده و ارتجاعی است. به دور کردن #خرافات از جامعه و اندیشه‌های حاکم بر اذهان مردم آن است.

🔸مورد اخیر، یعنی #خرافات، شاید یکی از مهم‌ترین مسائل باشد. همین چند روز دیدیم کسی که گفته شد، چندین بار در سیمای جمهوری اسلامی به عنوان دانشمند و نخبه معرفی شده، مدعی امام زمانی شد. این نمونه‌ها که اندک هم نیستند، نشان از رواج افکاری در زیر پوست جامعه دارد که زمینه آنها را فراهم می‌کند و گاه شاهدیم که یک خطا، مانند آنچه به اسم بابیه و بهائیه در میانه قرن سیزدهم رخ داد، سیلی را به راه می‌اندازد و بخش مهمی از توان جامعه را به هدر می‌دهد.

#ادامه_مطلب... 👇
⭕️تأسیس تمدن مهم، اما تداوم آن مهم‌تر است #ادامه‌_مطلب_بالا👆

🔸منصفانه بگوییم ،وقتی نگاهی به جامعه ایران در سه چهار قرن اخیر می‌اندازیم، سیر صعودی رواج خرافات را شاهدیم. به نظرم، این روند، هیچ‌گاه و حتی پس از #انقلاب متوقف نشده، بلکه از جهاتی شدت یافته است. باید پرسید، چه عاملی سبب شده است تا ما نتوانیم دامن #تفکر انسانی و اسلامی خود را از خرافات بپیراییم؟ آیا #تفکر درست و اصیلی داریم؟ آیا راه درست را می‌شناسیم؟ آیا ابزاری که برای رفتن این راه انتخاب کرده‌ایم، ابزار معقول و درستی است؟

🔸خیلی ساده است، #دین که بخش مهمی از #تفکر جامعه ماست و باید ما را راهنمایی کند، گاه در دستان عده‌ای ابزاری برای رسیدن به اهداف نادرست می‌شود، به طوری که کسی نمی‌تواند #دین را از دست آنان نجات دهد. امر غریبی نیست که از امام علی علیه السلام بشنویم که در یک دوره، #دین اسیر در دست اشرار بوده که از آن برای دنیا خواهی استفاده کرده‌اند؛ (فَإِنَّ هَذَا الدِّینَ قَدْ کَانَ أَسِیراً فِی أَیْدِی الْأَشْرَارِ یُعْمَلُ فِیهِ بِالْهَوَى وَ تُطْلَبُ بِهِ الدُّنْیَا.) این #دین، اگر به این روز بیفتد، نمی‌تواند ما را به فلاح که #تمدن مادی و معنوی مطلوب است، برساند.

🔸در یک جامعه‌ای که #تفکر_اصیل وجود ندارد، آگاهی مردمان چندان بالا نیست، همچنان میلیون‌ها نفر بی‌سواد هستند، بسیاری‌شان در عمرشان یک #کتاب نمی‌خوانند، و... کسانی هم خواهند بود که از #دین، ابزاری برای رسیدن به اهداف‌شان استفاده کنند. استفاده از خرافات یکی از اموری است که به راحتی می‌تواند آنها را سوار بر گُرده مردم کند، و آن وقت است که مسیر گم می‌شود، و رسیدن به آن اهداف، محال.

🔸به نظر می‌رسد رسیدن به #تمدن نیاز به سروصدا ندارد، رسیدن به #تمدن، نیازمند #تفکر_سالم، رفتار درست و قانونمند، و #رعایت_اصول اخلاقی و قانونی و حقوقی است. اگر کسی #تمدن می‌خواهد، باید نظام حقوقی خود را اصلاح کند و در اجرای آن تبعیض روا ندارد. اگر کسی #تمدن می‌خواهد، باید باور به اشتراک گذاشتن همه افکار و اندیشه‌ها در کنار هم داشته باشد. اگر کسی #تمدن می‌خواهد، باید بکوشد که در سه اصل #علم و #قانون و #اخلاق، جدیّت بخرج بدهد. اینها و مشابه اینهاست که در عمل می‌تواند ما را به تمدن برساند.

🔸ما خوشحال خواهیم شد که عده‌ای باور به این #طلیعه داشته باشند، اما خواهش‌مان از آنها این است که بدانند در #تمدن، تأسیس مهم است، اما مهم‌تر فکر کردن برای #تداوم آن است.

🔹نقل از کانال رسول جعفریان
@jafarian1964

ا----------------------ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
💢طاها عبدالرحمان* و نظریۀ تأسیس مدرنیته اسلامی!

🔸هادی بیگی مترجم کتاب "کنش دینی و نوسازی عقل" در مقدمۀ این کتاب می‌نویسد:
((عبدالرحمان برای #مدرنیته روحی قائل می‌شود و کاربست‌های تاریخی این روح را با هم متفاوت می‌داند. روح مدرنیته شامل اصولی است که «نوآوری» از نمونه‌های بسیار مهمِ آن به شمار می‌رود. مدرنیته‌ای که بدون نوآوری و با تحمیل بیرونی پدید آید تقلیدی است. این نوع مدرنیته واقعیت فضای فعلی در بسیاری از کشورهای اسلامی است که در حال وارد کردن مدرنیته به کشورهای خود بدون ملاحظه اصل نوآوری‌اند. #روح_مدرنیته در تملک هیچ امتی نیست، بلکه همه امت‌ها و ملت‌ها در هر زمانی، در این روح، حقوقی مساوی دارند و کسی حق انحصار آن را ندارد.

🔸آنچه در اوضاع کنونی در جهان بشریت مشاهده می‌شود تطبیق و کاربست غربی این روح است که از چند قرن پیش آغاز شده و تاکنون نیز ادامه داشته است. کاربست غربی مدرنیته به لحاظ اصول ناقصی که پی‌گرفته، سبب تحقق نمودی از آن شده که از جهات مختلفی ناقص است. به همین سبب نیز ظلم‌های متعددی را برانسان و طبیعت تحمیل ساخته است. حتی سیر تحولات به گونه‌ای رقم خورده است که شعارهای اولیه‌ای که بانیان این کاربست مطرح کرده بودند به نتایجی معکوس انجامیده است. این موضوعی است که خود اندیشمندان غربی نیز به آن اذعان میکنند.

🔸آزادی، عدالت، رفاه و ... که در آغاز این دوره تاریخی مطرح می‌شد، آنگونه که مدنظر بود تحقق نیافت و آنچه بر سر زبان اندیشمندان غربی رایج است و بیان می‌شود سخن از عبور از این پدیده تاریخی است. در این وضعیت، عبدالرحمان به تأسیس مدرنیته‌ای می‌اندیشد که هم بتواند جوامع اسلامی را از بحران تقلید نجات بخشد و هم نقایص و ضعف‌های مدرنیته فعلی را نداشته باشد که عموماً ریشه در قطع ارتباط با #عالم_غیب و #اخلاق_دینی و #معانی_متعالی دارد.))

🔹#پی‌نوشت:
*طاها عبدالرّحمان اندیشمند مسلمان مغربی است، که رویکردی فلسفی به مسائل جهان اسلام دارد. برای آشنایی بیشتر با آراء و نظرات او می‌توانید به کتاب "کنش دینی و نوسازی عقل" از انتشارات ترجمان و همچنین به فصلنامه علوم انسانی اسلامی صدرا (شماره ۲۲) مراجعه نمایید.

🔻کلیدواژه‌ها:
#طاها_عبدالرحمان #هادی_بیگی #مدرنیته #مدرنیته_اسلامی #کنش_دینی_و_نوسازی_عقل

ا—--------------------------—ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami
💢 فرآیند تحقق تمدن اسلامی از منظر حضرت آیت‌اللّه خامنه‌ای

#مقاله_منتخب
#فرزاد__جهان‌بین
#مسعود_معینی‌پور
yon.ir/P9UjG

🔸از منظر آیت‌الله خامنه‌ای به‌مثابه یک متفکر و اندیشمند اسلامی، هدف نهایی انقلاب اسلامی رسیدن به #تمدن_اسلامی در زنجیره‌ای منطقی و مستمر است که بر چهار رکن #دین، #عقلانیت، #علم و #اخلاق بنا شده‌است و برای تحقق آن بایستی #پنج_مرحله؛ انقلاب اسلامی، نظام اسلامی، دولت اسلامی، جامعه اسلامی و تمدن اسلامی در مسیر تمدن‌سازی پشت سر گذاشته شوند. پس از وقوع انقلاب اسلامی و تشکیل نظام اسلامی (جمهوری اسلامی) که ارکان، عناصر و ابعاد آن در قانون اساسی متجلی است و البته هنوز به طور کامل تحقق پیدا نکرده است، عبور از سه گام دیگر در زنجیره تمدن‌سازی فرآیندی پیچیده است.

🔸بررسی بیانات ایشان نشان می‌دهد که برای تحقق این سه مرحله از زنجیره #تمدن_نوین_اسلامی، پیمودن چهار گام لازم است که عبارتند از: #تولید_نظریه توسط حوزه علمیه؛ #تولید_علم توسط دانشگاه؛ #کاربست در سطح خرد توسط گروه‌های خودجوش نخبگانی و #گفتمان‌سازی که نهایتاً به تطبیق دولت و چارچوب‌های آن با چارچوب‌های دینی می‌انجامد؛ تفوق گفتمانی که منجر به ریل‌گذاری و تعیین مسیر حرکت می‌شود. با شکل‌گیری #جامعه_اسلامی اسوه، زمینه برای الگوگیری و آغاز تمدن اسلامی که تجلی کامل آن در عصر ظهور خواهد بود فراهم می‌گردد. مسئله اصلی این مقاله تببین نظر حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در باب لوازم پیشینی تحقق دولت، جامعه و تمدن اسلامی است.

🔹متن کامل مقاله ↙️