به‌سوی تمدن نوین اسلامی
338 subscribers
972 photos
122 videos
38 files
1.91K links
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
Download Telegram
قابل توجه علاقه‌مندان به مباحث نظری تمدن‌سازی نوین اسلامی؛

از امروز ۱۵ اسفند ۹۶ متن کتابِ «فلسفه تمدن نوین اسلامی»، درس‌گفتارهایی از حجت‌الاسلام دکتر رضا غلامی به صورت پاورقی در این کانال منتشر می‌گردد.

اولین شماره این پاورقی که شامل پیشگفتار کتاب می‌باشد در زیر تقدیم می‌شود. لازم به توضیح است که متن شماره‌های بعدی بسیار کوتاه‌تر از این متن خواهد بود:
ا👇👇👇ا


⭕️درس‌گفتارهای فلسفه تمدن نوین اسلامی(1)

#پاورقی_2
#درس‌گفتارها
#فلسفه_تمدن_نوین_اسلامی
#حجت‌الاسلام_دکتر_رضا_غلامی

پیشگفتار
#تمدن_نوین_اسلامی یکی از مباحث روز و بسیار جدی است که طی سال‌های اخیر ذهن بسیاری از اندیشمندان را به خود مشغول ساخته است. البته در این بین هستند کسانی که با انکار ظرفیت‌های منحصربفرد اسلام ناب برای تمدن‌سازی و یا متعارض دانستن #تمدن‌سازی با اهداف اسلام، خود و دیگران را از ورود به این ساحت محروم می‌کنند ولیكن این بحث از چنان منطق قوی‌ای برخوردار است که بتواند ضمن دفاع از خویش، نظر مخاطبان فرهیخته و عمق‌بین را به خود معطوف نماید. سال ۱۳۹۴ بود که ایده برگزاری #هفته_علمی تمدن نوین اسلامی به ذهن اینجانب رسید و از همفکرانم درخواست نمودم تا با طراحی و تأسیس هفته تمدن نوین اسلامی، فرصت بحث و گفتگوی اندیشمندان حوزه و دانشگاه در این میدان را فراهم کنند. به نظر می‌رسید شعارزدگی و ارائه سخنان ناپخته آفت بحث تمدن نوین اسلامی است و حتی می‌تواند این بحث مهم را تا سال‌های طولانی از متن محافل علمی دور کند. در پاسخ به درخواست حقیر، در دو سال پی‌در‌پی هفته علمی تمدن نوین اسلامی برگزار شد و بیش از ۱۵۰مقاله علمی اعم از خوب و متوسط منتشر گردید لکن هر چه جلوتر رفتیم، خلأ وجود یک تفکر منسجم و روشن در این زمینه که بتواند به بحث‌های مرتبط با تمدن نوین اسلامی جهت بدهد بیشتر هویدا شد. ابتداً به دنبال تقاضا از یک از دوستان حوزوی یا دانشگاهی برای تدوین یک اثر بنیادی در این زمینه بودم لكن تصور کردم اگر خودم این کتاب را تدوین کنم به دلیل سابقه مطالعاتی در این عرصه، زمینه شکل‌گیری تفکر مورد نظر سریع‌تر فراهم خواهد شد. با این وجود، به دلیل ضیق وقت تصمیم گرفتم به جای تألیف کتاب، ده جلسه #درس‌گفتار برگزار نمایم و حاصل این درسگفتارها را منتشر کنم. بر همین اساس طرحی را تهیه کردم و پس از مشورت با برخی اساتید، درسگفتارها در محل «خانه اندیشمندان علوم انسانی» به صورت هفتگی در بهار و تابستان سال ۱۳۹۶ و با حضور شماری از دانش‌پژوهان علاقمند برگزار شد. کار به نحوی ترتیب داده‌شد تا در پایان هر جلسه به جای پیاده‌سازی نوار و غیره، شخصاً مباحث را تدوین نمایم تا دقت‌های لازم در آن اعمال شود و همین اتفاق هم افتاد. در واقع، با اینکه این مجموعه محصول ده جلسه درس‌گفتار است لکن بر اساس یادداشت‌های من برای هر درس‌گفتار، و البته با حفظ ادبیات مشافهه‌ای بازنویسی شده است. به هر حال، کار نهایی و پس از ویرایش یکی از عزیزان ویراستار آماده چاپ شد. به نظر می‌رسد این کتاب با اینکه فقط یک #مقدمه است و جای خالی اثر مورد نظر را کاملا پر نکرده است لکن با #شفاف‌سازی بحث تمدن نوین اسلامی و صورت‌دهی علمی به آن، باب تأملات بنیادی در این عرصه را باز کرده است بطوریکه از بطن این کتاب ده‌ها مسئله و موضوع مطالعاتی قابل استخراج می‌باشد. آنچه مسلم است، امروز موانع فراوانی در برابر شکل‌گیری تمدن نوین اسلامی قرار دارد اما به برکت #انقلاب_اسلامی، امکان قرار گرفتن در مسیر تمدن نوین اسلامی فراهم شده است. با این حال باید دقت نمود که ورود در این مسیر کاری است بس دشوار و پیچیده که در شرایط عادی مقدمات آن مهیا نمی‌شود. در اینجا لازم می‌دانم او از جناب آقای #دکتر_فرزاد_جهان‌بین که بنده را در برگزاری درسگفتارها ترغیب کردند؛ ثانيا، از مدیریت محترم «خانه اندیشمندان علوم انسانی که با استقبال از برگزاری این درسگفتارها و فراهم‌سازی امکانات لازم، در ارائه این مباحث همکاری نمودند؛ ثالثاً، از دانش‌پژوهان محترمی که ضمن شرکت در جلسات و طرح پرسش‌های گوناگون، امكان غنی‌سازی مباحث را فراهم کردند؛ و رابعاً از جناب آقای صحراکارها ویراستار محترم و جناب آقای یوسف بهرُخ به خاطر آماده‌سازی این کتاب تشکر نمایم. همچنین جا دارد از مدیر محترم انتشارات وزین سوره مهر که زحمت انتشار این کتاب را فراهم کردند سپاسگزاری نمایم.

وآخر دعوانا ان‌الحمدلله رب العالمين
رضا غلامی تهران، هشتم آبان ماه ۱۳۹۶
#ادامه_دارد...

🔹منبع:
کتابِ "فلسفه تمدن نوین اسلامی"
درس‌گفتارهایی از حجت‌الاسلام دکتر رضا غلامی
صفحه 15 تا 17.

ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
⭕️درس‌گفتارهای فلسفه تمدن نوین اسلامی(2)
🔻مفهوم و مؤلفه اصلی تمدن

#پاورقی_2
#درس‌گفتارها
#فلسفه_تمدن_نوین_اسلامی
#حجت‌الاسلام_دکتر_رضا_غلامی

🔻#جلسه_اول:
مفهوم و مؤلفه اصلی تمدن
مورخ ۹۶/۴/۲۰. تهران، خانه اندیشمندان علوم انسانی

🌱«بسم الله الرحمن الرحيم، الحمدلله رب العالمين، الصلاة والسلام على رسول‌الله وعلى آله الطيبين الطاهرين، و لعنة‌الله على أعدانهم أجمعين».🌱

🔸همان طور که می‌دانید، موضوع بحث ما در این درسگفتارها، فلسفه تمدن نوین اسلامی است؛ در واقع، این بحث در قلمرو فلسفه‌های مضاف ارائه می‌شود. فلسفه‌های مضاف دو قسم‌اند: مضاف به علوم و مضاف به موضوعات، مسائل یا امور. اگر #تمدن_نوین_اسلامی را یک علم در نظر بگیریم، از #فلسفه_مضاف به علوم صحبت می کنیم اما در این بحث، به تمدن نوین اسلامی به مثابه یک پدیده نگاه می کنیم که هدفش بررسی کلان و برون نگرانه تمدن و اصول، مؤلف‌ها، مختصات، و قواعد حاکم بر آن و همچنین نسبت آن با علوم و امور دیگر است.

🔸تأملی در مفهوم تمدن
در ابتدا وارد #مفهوم_تمدن شده و تا حدودی این هوم را مورد واکاوی فرار میدهیم تا در گام بعد، زمینه برای تعریف تمدن نوین اسلامی فراهم شود. ان افرادی مانند هانتیگتون در کتاب برخورد. توان ها، یا لوسین فور، مورخ فرانسوی، بسط واژه تمدن را محصول اندیشه ورزی اندیشمندان فرانسوی در قرن هجدهم میلادی می دانند و معتقدند که پیش از این، واژه تمدن را در منابع علمی پیدا نکرده‌اند؛ با این حال، من بدون آنکه قصد قضاوت قطعی در باره این ادعا را داشته باشم، در همین حد عرض می‌کنم که #واژه_تمدن، چه در زبان یونانی و چه در زبان عربی، از واژه شهر یا مدینه زاییده شده و شانه به شانه در شهرها گسترش یافته است. هرچند اگر برای واژه تمدن یک #روح_مدرن قائل باشیم و بگوییم اساساً تمدن به معنای مصطلح، متعلق به عصر مدرن است، باید بپذیریم که واژه تمدن به معنای مدرن خود، از همان اواخر قرن هفده و شروع قرن هجده میلادی مطرح شده است؛ با این حال، بنا نیست که به سمت تقسیم‌بندی واژه تمدن به قبل از #مدرنیته، و بعد از آن رو بیاوریم؛ از این رو، ترجیح می دهم برخلاف میل متفکران غربی، این واژه را مستقل از این نوع تقسیم بندی ها بررسی کنم.
#ادامه_دارد...

🔹منبع:
کتابِ "فلسفه تمدن نوین اسلامی"
درس‌گفتارهایی از حجت‌الاسلام دکتر رضا غلامی
صفحه 19 تا 20.

ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
⭕️درس‌گفتارهای فلسفه تمدن نوین اسلامی(3)
🔻نقطه مقابل تمدن چیست؟

#پاورقی_2
#درس‌گفتارها
#فلسفه_تمدن_نوین_اسلامی
#حجت‌الاسلام_دکتر_رضا_غلامی

🔸نقطه مقابل تمدن
معمولاً، اکثر تمدن‌شناسان، نقطه مقابل تمدن را «#بربریت» معرفی می‌کنند و حتی از شرایط فقدان تمدن، برداشت ارزشی دارند؛ یعنی تمدن را خوب، و نبود آن را بد توصیف می‍کنند. اما من معتقدم که #تمدن، پیامد شکل‌گیری جامعه غير بدوی و پویا است و ظهور و بروز آن در قالب مُدن یا شهرها اتفاق می‌افتد؛ با این وصف، بهتر است اول، نقطه مقابل تمدن را جامعه بدوی و ساكن بدانیم و نه بربریت؛ ثانية، از زدن برچسب ارزشی به آن خودداری کنیم.

🔸تفاوت #جامعه_بدوی و ساکن با بربریت به معنای رایج، در این است که جامعه بدوی برای خود نظم و قواعدی دارد و اساساً عمده جوامع، حتی یک جامعه بسیار کوچک، مثلاً در حد یک خانواده نیز بدون نظم و قاعده قابل تصور نیست، حتی اگر این نظم و قاعده، جامع، منظم و پیشرفته نباشد اما بربریت به معنای توحش یا وحشیگری، بر حسب ظاهر، تصور یک جامعه بی‌قاعده و بی‌نظم است که در مناسبات انسانی اعضای آن جامعه، بسیاری از فضایل انسانی بی‌معنا و مفقود است؛ حال باید گفت، بر فرض وجود چنین جامعه‌ای در مقام عینیت، نه تنها بربریت با جامعه بدوی یکسان نیست، فاقد بخش عمده آن ارزش‌هایی است که می‌تواند در جامعه بدوی وجود داشته باشد؛ از طرف دیگر، هر جامعه بدوی، برخلاف بربریت، به صرف اینکه بدوی و ساکن است، مطلقاً بد نیست، یا به صرف اینکه متمدن است، مطلقاً خوب نیست.

🔸ما باید برای مطلقاً بد یا مطلقاً خوب معرفی کردن جوامع، به دنبال شاخص‌هایی باشیم که قضاوت‌های ارزشی را معنادار و موجه کند. البته از نظر من تمدن، مولد یا بسترساز شکل‌گیری #ارزش‌های_جدید است؛ ارزش‌هایی که مولود #جوامع_مدنی پیشرفته است و در جامعه بدوی و ساکن مجال ظهور پیدا نمی‌کند؛ از این جهت، جامعه متمدن بر جامعه غیر متمدن مرجح است اما نقطه مقابل تمدن هرچند واجد این ارزش‌ها نیست، فی نفسه ضد ارزش هم نیست.
#ادامه_دارد...

🔹منبع:
کتابِ "فلسفه تمدن نوین اسلامی"
درس‌گفتارهایی از حجت‌الاسلام دکتر رضا غلامی
صفحه 20 و 21.

ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
⭕️درس‌گفتارهای فلسفه تمدن نوین اسلامی(4)
🔻انسان و گرایش به حيات مدنی

#پاورقی_2
#درس‌گفتارها
#فلسفه_تمدن_نوین_اسلامی
#حجت‌الاسلام_دکتر_رضا_غلامی

🔸انسان و گرایش به حيات مدنی
همچنین، باید در نظر داشت که انسان یا مدنی بالطبع است یا بر حسب نیازها و ضرورت‌ها مدنی بالاضطرار است و این میل ذاتی یا عرضی به #مدنیت، معمولاً به تشکیل جوامع بدوی و ساکن محصور نمی‌شود. با این وصف، انسان دائماً به #زندگی_مدنی گرایش دارد و همین گرایش اقتضا می‌کند تا هنر و توان خود را در زمینه خلق #جوامع_متمدن نشان دهد و طبیعی است که این هنرنمایی، ارزش‌های تازه‌ای را در زندگی فردی و اجتماعی او خلق کند که نظیر آن‌ها در جوامع بدوی و ساکن یافت نشود.
#ادامه_دارد...

🔹منبع:
کتابِ "فلسفه تمدن نوین اسلامی"
درس‌گفتارهایی از حجت‌الاسلام دکتر رضا غلامی
صفحه 20 و 21.

ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
⭕️درس‌گفتارهای فلسفه تمدن نوین اسلامی(5)
🔻انسان و گرایش به حيات مدنی(2)

#پاورقی_2
#درس‌گفتارها
#فلسفه_تمدن_نوین_اسلامی
#حجت‌الاسلام_دکتر_رضا_غلامی

🔸انسان و گرایش به حيات مدنی(2)
از طرف دیگر، #مدنیت در تعالیم اسلامی حتماً بر زندگی غیر مدنی و ابتدایی مرجح است؛ علت اصلی آن نیز به زمینه‌های مساعد برای رشد و کمال انسان در جوامع مدنی باز می‌گردد. در #جامعه_بدوی و ساکن، انسان می‌تواند گناه نکند و به واجبات الهی عمل کند اما رشد و کمال او بسیار محدود است؛ برعکس، در #جوامع_مدنی، زمینه برای ظهور حداکثری ظرفیت‌ها و استعدادهای انسانی فراهم می‌شود؛ علاوه بر این، پیچیدگی زندگی اجتماعی، انسان دیندار را دائما در معرض آزمون‌های بزرگتر و سخت‌تر قرار می‌دهد و همین امر موجب می‌شود تا رشد انسان در این جوامع، حتی در #امور_معنوی به مراتب از رشد انسان در جوامع بدوی بیشتر باشد. همچنین، قواعد و نظم حاکم بر جوامع مدنی، نسبت به جوامع بدوی به مراتب جامع تر، دقیق تر و پیشرفته تر است و بهتر می‌تواند به روان شدن روابط اجتماعی و شکل‌گیری سطح بالایی از مشارکت اجتماعی کمک کند.
#ادامه_دارد...

منبع:
کتابِ "فلسفه تمدن نوین اسلامی"
درس‌گفتارهایی از حجت‌الاسلام دکتر رضا غلامی
صفحه 22.

ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
⭕️تمدن‌های برجسته و دو عنصر کلیدی اثرگذاری و فراگیری
🔻درس‌گفتارهای فلسفه تمدن نوین اسلامی(6)

#درس‌گفتارها
#گزیده‌ی_کتاب
#فلسفه_تمدن_نوین_اسلامی
#حجت‌الاسلام_دکتر_رضا_غلامی

🔸هر تمدنی لزوماً برجسته، #اثرگذار و #فراگیر نیست؛ به‌بیان دیگر، ممکن است بتوان در طول تاریخ خیلی از جوامع را صاحب تمدن برشمرد اما این تمدن‌ها از برجستگی و آثار فراگیر بهره‌مند نباشند. در حقیقت، خیلی از تمدن شناسان، #قانون، #نظم و #حکومت را سه مؤلفه اصلی تمدن معرفی می کنند اما واضح است که برجسته و اثرگذار شدن و به تبع آن، ماندگاری یک #تمدن، به عنصر یا مؤلفه ای فراتر از این سه مؤلفه نیاز دارد که ما تلاش می کنیم درباره آن بحث و بررسی کنیم.

🔸بعضی‌ها این عنصر را درجات عالی #شهرنشینی و #سازماندهی_اجتماعی معرفی می‌کنند؛ به بیان دیگر، معتقدند تمدنی برجسته، اثرگذار و فراگیر است که نظم اجتماعی پیچیده‌تر، دقیق‌تر و کارآمدتری داشته‌باشد و این #نظم_اجتماعی، در درجات عالی شهرنشینی خود را نشان دهد. به نظر می‌رسد تأكيد بر روی #نظم_پیچیده، تأکید بجایی است؛ در واقع، یکی از نشانه‌های تمدن، توانایی جامعه برای ایجاد «نظمِ کارآمد» در پیچیده‌ترین عرصه‌ها است. اما محصور کردن این نظم در امور مادی و یا جلوه‌گر کردن آن صرفاً در شهرنشینی (در هر سطحی)، نمی‌تواند سعادت بخش تلقی شود.
#ادامه_دارد...

🔹منبع:
کتابِ "فلسفه تمدن نوین اسلامی"
درس‌گفتارهایی از حجت‌الاسلام دکتر رضا غلامی
صفحه 24 و 25.
https://telegram.me/tamadone_novine_islami

ا---------------------------------------------ا

🔻لینک کانالِ «به‌سوی تمدن نوین اسلامی» در پیام‌رسان‌های #ایتا و #سروش:

1- ایتا↙️
https://eitaa.com/tamadone_novine_islami
2- سروش↙️
http://sapp.ir/tamadone_novine_islami
به‌سوی تمدن نوین اسلامی
💢فلسفه تمدن نوین اسلامی «درس‌گفتارهایی از حجت‌الاسلام دکتر رضا غلامی» https://media.mehrnews.com/d/2018/01/13/3/2687606.jpg 🔸تا کنون 5 شماره از سلسله مباحث فلسفه تمدن نوین اسلامی در این کانال ارائه شده است. ان‌شاءالله در نظر داریم ادامۀ این مباحث را از امشب…
💢درس‌گفتارهای فلسفه تمدن نوین اسلامی(6)

🔻اثرگذاری و فراگیری دو عنصر کلیدی در خصوص تمدن‌های برجسته (1)

#درس‌گفتارها
#گزیده‌ی_کتاب
#فلسفه_تمدن_نوین_اسلامی
#حجت‌الاسلام_دکتر_رضا_غلامی


🔸نکته دیگر اینکه، هر تمدنی لزوماً برجسته، اثرگذار و فراگیر نیست؛ به‌بیان دیگر، ممکن است بتوان در طول تاریخ خیلی از جوامع را صاحب تمدن برشمرد اما این تمدن‌ها از برجستگی و آثار فراگیر بهره‌مند نباشند. در حقیقت، خیلی از تمدن شناسان، قانون، نظم و حکومت را سه مؤلفه اصلی تمدن معرفی می کنند اما واضح است که برجسته و اثرگذار شدن و به تبع آن، ماندگاری یک تمدن، به عنصر یا مؤلفه ای فراتر از این سه مؤلفه نیاز دارد که ما تلاش می کنیم درباره آن بحث و بررسی کنیم.

🔸بعضی‌ها این عنصر را درجات عالی شهرنشینی و سازماندهی اجتماعی معرفی می‌کنند؛ به بیان دیگر، معتقدند تمدنی برجسته، اثرگذار و فراگیر است که نظم اجتماعی پیچیده‌تر، دقیق‌تر و کارآمدتری داشته‌باشد و این نظم اجتماعی، در درجات عالی شهرنشینی خود را نشان دهد. به نظر می‌رسد تأكيد بر روی نظم پیچیده، تأکید بجایی است؛ در واقع، یکی از نشانه‌های تمدن، توانایی جامعه برای ایجاد «نظمِ کارآمد» در پیچیده‌ترین عرصه‌ها است. اما محصور کردن این نظم در امور مادی و یا جلوه‌گر کردن آن صرفاً در شهرنشینی (در هر سطحی)، نمی‌تواند سعادت بخش تلقی شود.

🔸برخی دیگر مانند جان استوارت میل، این عنصر را ترقی و پیشرفت توصیف می‌کنند. البته از نظر او، این ترقی و پیشرفت، خود محتاج یک مؤلفه دیگر است و آن، سازوکاری است که بتواند بین اعضای جامعه صلح و دوستی برقرار کند چراکه بدون وجود صلح، همکاری اتفاق نمی‌افتد و بدون همکاری، ترقی و پیشرفت حاصل نمی‌شود. البته ما اصل این حرف را قبول داریم اما سؤال این است که چه چیزی می‌تواند مولد صلح پایدار باشد؟ چه چیزی می‌تواند منشأ همکاری‌های حقیقی باشد؟ آیا قرارداد اجتماعی یا اصالت سود و نفع، قدرت ایجاد صلح پایدار با همکاری حقیقی میان اعضای جامعه را دارد یا خیر؟ به نظر می‌رسد که اینها، یعنی قرارداد اجتماعی و رویکردهای منفعت گرایانه که نمی‌توانند خارج از چهارچوب نسبیّت معنا شوند، قادر به برقراری صلح و دوستی پایدار و یا همکاری های حقیقی نیستند؛ از این رو، بشر به عنصری نیاز دارد که بتواند از جایگاه یک امر متعالی و فرابشری، زمینه‌های شکل‌گیری صلح و همکاری را مهیا کند، این عنصر دین است که در جلسات بعدی به طور مفصل به آن خواهیم پرداخت.
#ادامه_دارد...

🔹منبع:
کتابِ "فلسفه تمدن نوین اسلامی"
درس‌گفتارهایی از حجت‌الاسلام دکتر رضا غلامی
صفحه 26 - 24.

ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
به‌سوی تمدن نوین اسلامی
💢درس‌گفتارهای فلسفه تمدن نوین اسلامی(6) 🔻اثرگذاری و فراگیری دو عنصر کلیدی در خصوص تمدن‌های برجسته (1) #درس‌گفتارها #گزیده‌ی_کتاب #فلسفه_تمدن_نوین_اسلامی #حجت‌الاسلام_دکتر_رضا_غلامی 🔸نکته دیگر اینکه، هر تمدنی لزوماً برجسته، اثرگذار و فراگیر نیست؛ به‌بیان…
💢درس‌گفتارهای فلسفه تمدن نوین اسلامی(7)

🔻اثرگذاری و فراگیری دو عنصر کلیدی در خصوص تمدن‌های برجسته (2)

#درس‌گفتارها
#گزیده‌ی_کتاب
#فلسفه_تمدن_نوین_اسلامی
#حجت‌الاسلام_دکتر_رضا_غلامی


🔸از طرفی، بعضی دیگر مانند هابز، مؤلفه اصلی در شکل‌گیری تمدن‌های برجسته، اثرگذار و فراگیر را توسعه سیاسی و سبک زندگی معرفی می‌کنند که البته طبعاً منظور، توسعه سیاسی و سبک زندگی مدرن و غربی است. با این دیدگاه، جوامع متمدن به جوامعی اطلاق می‌شود که نُرم‌های غربی را به صورت یکپارچه پذیرفته باشند؛ در این منظر، هر جامعه‌ای غیر از این جوامع، متمدن محسوب نمی‌شوند حتی اگر به برخی اصول مانند مردم‌سالاری پایبند باشند؛ از طرف دیگر، باید دید توسعه سیاسی یا سبک زندگی بدون سایر مناسبات اجتماعی چقدر در #تمدن‌سازی با توفیق روبه‌رو خواهند بود؟ چیزی که امروز در جوامع غربی با عنوان سطحی شدن اندیشه و فرهنگ و یا خالی شدن اقتصاد از فرهنگ قابل بحث و بررسی است.

🔸برخی نیز مانند دورکیم و مارس موس، این عنصر را محیط اخلاقی معرفی می‌کنند که سازنده یک کل واحد باشد. با این‌حال، مشخص نیست عنصر اخلاقی در شرایطی که با نسبیّت گره خورده و فاقد تکیه‌گاه محکمی چون عقل فطری است، چگونه می‌تواند یک کل واحد را تشکیل دهد و این كل واحد تا کجا از خود صیانت خواهد کرد؟

🔸افراد دیگری مانند آنتونی پاکدن این مؤلفه را بروز آزادانه استعدادها یا همان تحقق آزادی توصیف می‌کنند. به یقین آزادی در شکل‌گیری #تمدن نقش منحصر به فردی دارد اما واقعیت‌ها نشان میدهد آزادی بدون اخلاق و عدالت نمی‌تواند دوام و بقای خود را تضمین کرده و منجر به ظهور اَنواعی از استبداد و خودکامگی نشود؛ از این رو، خیلی مهم است تا با قبول اصالت عدالت، مدلی از آزادی ارائه شود که با اخلاق و عدالت قابل جمع باشد. آنچه مسلم است، مدل‌هایی که امروزه با اهتمام نظریه‌پردازانی نظیر جان رالز به منظور مواجهه با چالش بی‌عدالتی در غرب ظاهراً درپی پیوند آزادی و عدالت ارائه شده است نتوانسته توفیقی در این جهت داشته باشد و همچنان اخلاق و عدالت را قربانی آزادی می‌کند.

🔸همچنین، افرادی مانند گالینگوود بر روی #حقوق_مدنی تأکید دارند؛ حقوقی که از نظر او، بدون تهدید، اجبار فیزیکی و حتى اجبار اخلاقی، اعضای جامعه را به سمت قانع کردن هم در رقابت آزادانه سوق دهد. چه بسا منظور گالینگوود از حقوق مدنی، همان قرارداد اجتماعی باشد که مبتنی بر منافع سیال اعضای جامعه شکل می‌گیرد؛ در واقع او می‌خواهد بگوید که مؤلفه کلیدی، رقابت آزادانه است اما رقابت آزادانه بدون حقوق مدنی با این مختصات، منتفی است. حال باید پرسید که این حقوق با تکیه‌گاه ضعیف و جوهر سیالی که دارد چگونه تضمین کننده رقابت آزادانه خواهد بود.

🔸در هر حال، به نظر می‌رسد اگر عنصر اصلی برجسته، اثرگذار و فراگیرشدن یک تمدن را ترقی و پیشرفت بدانیم، به بیراهه نرفته‌ایم؛ در واقع عامل اصلی حیات و پویایی یک جامعه و به‌حرکت در آوردن آن به سمت مقصد، پیشرفت است اما بحث بر سر این است که اولاً، منظور از ترقی و پیشرفت چیست؟ و ثانياً، این پیشرفت چه لوازمی دارد؟ شاید بتوان مفاهیمی مانند امنیت، صلح، همکاری، آزادی، اخلاق و حتی عدالت را ذیل پیشرفت و با عنوان لوازم این پیشرفت بررسی کرد.
#ادامه_دارد...

🔹منبع:
کتابِ "فلسفه تمدن نوین اسلامی"
درس‌گفتارهایی از حجت‌الاسلام دکتر رضا غلامی
صفحه 26 و 27.

ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
به‌سوی تمدن نوین اسلامی
💢درس‌گفتارهای فلسفه تمدن نوین اسلامی(7) 🔻اثرگذاری و فراگیری دو عنصر کلیدی در خصوص تمدن‌های برجسته (2) #درس‌گفتارها #گزیده‌ی_کتاب #فلسفه_تمدن_نوین_اسلامی #حجت‌الاسلام_دکتر_رضا_غلامی 🔸از طرفی، بعضی دیگر مانند هابز، مؤلفه اصلی در شکل‌گیری تمدن‌های برجسته،…
💢درس‌گفتارهای فلسفه تمدن نوین اسلامی(8)

🔻اشکال تلقى فاکت از تمدن و نگاهی به رویکرد ضد تمدنی در غرب

#درس‌گفتارها
#گزیده‌ی_کتاب
#فلسفه_تمدن_نوین_اسلامی
#حجت‌الاسلام_دکتر_رضا_غلامی


🔸اشکال تلقى فاکت از تمدن
بحث دیگر مهم، تلقى «#فاکت» از تمدن است که در کلام امثال #فرانسوا_گیزو قابل مشاهده است. گیزو تأکید می‌کند که «تمدن، فاکتی است همچون دیگر فاکت‌ها». دقت فرمایید، وقتی تمدن را فاکت در نظر گرفتیم، عملاً وجه متافیزیکی و الهی آن را منتفی دانسته‌ایم. در این صورت، حتی در بعد فیزیکی هم تا می‌توانیم تمدن را در ساحت فنی توسعه می‌دهیم تا امکان اندازه‌گیری و پیش‌بینی تمدن را از دست ندهیم؛ از این‌رو، در این تلقی از تمدن، فکر و فرهنگ در حاشیه است و اگر هم حضور داشته باشد، فرم بر محتوا غلبه دارد.

🔸نگاهی به رویکرد ضد تمدنی در غرب
شاید از همین نقطه بتوانیم به بحث‌های #ضد_تمدنی در خود غرب هم توجه کنیم، بحث‌هایی که به ویژه در نگاه روشنفکران آلمانی از اوایل قرن نوزده میلادی بروز و ظهور پیدا کرده است؛ در واقع، مبدأ رویکردهای ضد تمدنی را عمدتاً باید در نقد تلقی صرف مادی انگارانه از تمدن جست‌وجو کرد و چه بسا بحث #هگل در تبیین رابطه فرهنگ و تمدن و مترادف دانستن فرهنگ و تمدن، ریشه در همین نقدها داشته باشد. حتی #فروید تعبیری دارد که می گوید: «من از جدا کردن فرهنگ و تمدن بیزارم».

🔸از دیگر کسانی که در این زمینه اظهارنظر صریح دارند، #توماس_مان است که در زمان دریافت جایزه نوبل ادبی در سال ۱۹۲۹ میلادی می گوید: «فرهنگ مساوی معنویت است، اما تمدن یعنی ماشین وارگی». برای #نیچه، تمدن چیزی نیست جز تحمیل نظم، سرکوب و تقلیل فرد انسانی. نیچه در جایی می‌گوید: «نقاط اوج فرهنگ و تمدن از هم فاصله دارد؛ نباید در گرداب تضادی که بین فرهنگ و تمدن برپا است، گمراه شد. شکوهمندترین بزنگاه‌های فرهنگ. اگر از نظر اخلاقی بگوییم . در زمانه‌های فساد بوده است نه آن دوره‌های مکرری که در آن انسان‌ها داوطلبانه یا به زور، چون حیوانات رام می‌شوند و اصطلاحاً به آن تمدن می‌گویند. این دوران، برای بلندترین روح‌ها و سخت‌ترین جان‌ها تحمل ناپذیر است. تمدن در مجموع، خواهان چیزی است متفاوت از آنچه فرهنگ می‌پرود؛ چه بسا عکس آن است».
#ادامه_دارد...

🔹منبع:
کتابِ "فلسفه تمدن نوین اسلامی"
درس‌گفتارهایی از حجت‌الاسلام دکتر رضا غلامی
صفحه 28 و 29.

ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
به‌سوی تمدن نوین اسلامی
💢درس‌گفتارهای فلسفه تمدن نوین اسلامی(8) 🔻اشکال تلقى فاکت از تمدن و نگاهی به رویکرد ضد تمدنی در غرب #درس‌گفتارها #گزیده‌ی_کتاب #فلسفه_تمدن_نوین_اسلامی #حجت‌الاسلام_دکتر_رضا_غلامی 🔸اشکال تلقى فاکت از تمدن بحث دیگر مهم، تلقى «#فاکت» از تمدن است که در کلام…
💢درس‌گفتارهای فلسفه تمدن نوین اسلامی(9)

🔻فهم نادرست نیچه از فرهنگ و نسبت آن با تمدن

#درس‌گفتارها
#گزیده‌ی_کتاب
#فلسفه_تمدن_نوین_اسلامی
#حجت‌الاسلام_دکتر_رضا_غلامی

🔸فهم نادرست نیچه از فرهنگ و نسبت آن با تمدن
البته من نقدهای جدی روی این حرف‌ها دارم اما هدف از خواندن این مطلب برای شما این بود که اجمالاً بدانید جریان ضد‌تمدنی در خود غرب چه می‌گوید. در سخنِ #نیچه، روی چند چیز تکیه شده است: اول، بر روی فردگرایی و اینکه هیچ چیز نباید آن را تحت‌الشعاع قرار دهد؛ ثانياً، بر روی نقش و سهم هنر، ادبیات، نقاشی، شعر و اندیشه‌های فلسفی که جنبه‌های انسانی بشر را بروز و ظهور می‌بخشد. واقعیت این است که #فردگرایی به قیمت قربانی کردن جامعه برای تأمین آزادی‌ها و منافع اقلیتی که به دلیل بهره‌مندی از ثروت، خود را طبقه برتر در جامعه محسوب می‌کنند هیچ توجیهی ندارد. در نقطه مقابل، #جامعه‌گرایی به مفهوم حذف شدن فرد انسانی و هضم کامل آن در جامعه نیز حتماً با آنچه آزادی و عدالت اقتضا می‌کند، منافات دارد؛ از این رو، در نگاه اسلام، فرد و جامعه هر دو محترم‌اند و هر دو به وسیله عدالت به هم می‌رسند. از طرف دیگر، گرچه هنر، ادبیات و اندیشه‌های فلسفی می‌تواند زمینه بروز و ظهور جلوه‌های خاص انسانی را فراهم کند، همین هنر، ادبیات و اندیشه‌های فلسفی می‌تواند در مادی‌ترین شکل ممکن، انسان را از عمق و حقیقت وجودش غافل کرده و به یک حیوان انسان‌نما تقلیل دهد؛ بنابراین، این گونه نیست که فرهنگ به معنای آنچه امثالِ نیچه آن را توصیف می‌کنند، بتواند ذیل جهان‌بینی‌های الحادی خود را از آنچه آنها آن را #مادی‌زدگی یا #ماشین‌وارگی می‌خوانند، خلاص کند بلکه می‌تواند به جاده صاف‌کن و تسهیل‌گر پروژه‌های بزرگ مادی‌گرا مبدل شود.

🔸با این وجود، نقد اساسی من به حرف نیچه درباره فرهنگ به آنجا برمی‌گردد که او شکوهمندترین بزنگاه‌های فرهنگ را در زمانه‌های فساد معرفی می‌کند. معلوم نیست نیچه این انحصار را از کجا آورده‌است؟ آیا تاریخ این را تأیید می‌کند؟ در نقطه مقابل سخن نیچه، تاریخ مملوّ از شکوهمندترین بزنگاه‌های فرهنگ است که در شرایط فقدان فساد شکل گرفته و قهرمانان این بزنگاه‌ها، نه تنها خود از هرگونه آلودگی و فساد مبرّا هستند از شرایط پاک وسالم جامعه در جهت رشد خود بهره‌ها برده‌اند؛ از این رو، نه تنها انحصار قابل قبول نیست، بی‌تفاوتی در برابر مفاسد اجتماعی نیز موجه نیست. با این حال، باید گفت اصولاً ابتلائات و آزمون‌های بزرگ و پیچیده در دنیا، که یک طرف آن شیطان و دعوت‌های شیطانی قرار دارد، از راه‌های کلیدی برای رشد و تعالی انسان محسوب می‌شود. ضمناً این مطلب را نیز متذکر می‌شوم که ما #فرهنگ را (با تعریف حقیقی‌اش) با #تمدن (به معنای درستش) قابل جمع می‌دانیم و این گونه نیست که پذیرش تمدن را لزوماً به منزله کنار گذاشتن فرهنگ تلقی کنیم که بحث آن مفصل است. با این حال، آنچه مسلم است، بحث #هویت_فردی و سرنوشت آن در تمدن بحث مهمی است که باید در جای خود به آن پرداخت؛ در واقع، در بسیاری از تمدن‌ها، هویت‌های فردی قربانی همگرایی می‌شود و این خود در تضعیف فرهنگ و اندیشه مؤثر است.
#ادامه_دارد...

🔹منبع:
کتابِ "فلسفه تمدن نوین اسلامی"
درس‌گفتارهایی از حجت‌الاسلام دکتر رضا غلامی
صفحه 29 و 30.

ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
به‌سوی تمدن نوین اسلامی
💢درس‌گفتارهای فلسفه تمدن نوین اسلامی(9) 🔻فهم نادرست نیچه از فرهنگ و نسبت آن با تمدن #درس‌گفتارها #گزیده‌ی_کتاب #فلسفه_تمدن_نوین_اسلامی #حجت‌الاسلام_دکتر_رضا_غلامی 🔸فهم نادرست نیچه از فرهنگ و نسبت آن با تمدن البته من نقدهای جدی روی این حرف‌ها دارم اما هدف…
💢درس‌گفتارهای فلسفه تمدن نوین اسلامی(10)

تعریفی برای تمدن و عناصر اصلی این تعریف

#درس‌گفتارها
#گزیده‌ی_کتاب
#فلسفه_تمدن_نوین_اسلامی
#حجت‌الاسلام_دکتر_رضا_غلامی

🔻تعریف تمدن
تا اینجا روشن شد که #تمدن یک مفهوم ساده نیست و تعریف کردن آن کار بسیار دشواری است و شاید به دلیل همین امر باشد که تا الآن ده‌ها تعریف از تمدن ارائه شده است که بین بخش مهمی از آنها وجه اشتراک جدی دیده نمی‌شود؛ ازاین‌رو، برای من هم سخت است که بتوانم تعریفی جامع و مانع از تمدن ارائه کنم. با این حال، از سر اجبار و برای جلورفتن بحث، تعریفی را ارائه می‌کنم. به‌نظر می‌رسد تمدن عبارت است از ظهور و بروز فرایندی پیشرفت‌های هدفمند و نظام‌مند در یک یا چند جامعه، بر اساس طرز تفکری روشن، که شکل معنادار و منضبط به خود گرفته و جامعه را به مقصد مورد نظر می‌رساند.

🔸همان طور که ملاحظه می‌کنید، در این تعریف بر روی چند عنصر تأكيد شده است:
#اول: بر روی بروز و ظهور که من از آن به اصل «عینیّت‌یافتگی» تعبیر می‌کنم. اصل عینیّت‌یافتگی یعنی اینکه تمدن صرفاً یک فکر یا ایده نیست بلکه تمدن به تحقق عینی یک فکر و یا ایده اطلاق می‌شود. هر قدر هم که یک تفکر یا ایده قوی باشد، تا زمانی که در مقام عینیّت محقق نشود به آن تمدن گفته نمی‌شود.
#دوم: بر روی فرایندی بودن تمدن تأکید شده است. #فرایندی_بودن تمدن در مقابل پروژه‌ای بودن آن است. این صحیح نیست که کسی تصور کند تمدن یک امر پروژه‌ای است؛ یعنی کسی یا جریانی می‌تواند بر اساس یک پروژه، خالق یک تمدن باشد. خیر، تمدن محصول یک روند طبیعی است که البته پروژه‌ها می‌توانند در سرعت بخشیدن یا تقویت آن نقش‌آفرین باشند اما نمی‌توان گفت ساخت یک تمدن امری کاملا مدیریت‌پذیر است. هزاران عامل ریزودرشت وجود دارد که اساساً از نگاه‌ها مخفی است چه رسد به اینکه قابل مدیریت باشد.
#سوم: بر روی پیشرفت‌های هدفمند و نظام‌مند تأکید شده‌است؛ همان‌طور که اشاره‌شد، از نظر من تفاوت اصلی جامعه بدوی و ساکن با جامعه مدنی در همین تحرک و پویابودن جامعه است که از آن در اینجا به پیشرفت تعبیر می‌کنیم، آن هم پیشرفت هدفمند و نظام‌مند که بتواند در سطح جامعه و حتی در سطحی بالاتر، یعنی در یک منطقه بزرگ و حتی کل جهان، تحوّل‌آفرین باشد.
#چهارم: بر روی ابتنای آن بر تفکری روشن تأكید روشن شده است. هیچ تمدنی را نمی‌توان پیدا کرد که خالی از تفکر و فاقد عقبه اندیشه‌ای باشد. البته تفکّرات از جهان‌بینی‌های گوناگون زاییده می‌شوند و همین امر می‌تواند آنها را به اقسام مختلف تقسیم کند. ما در این تعریف اصل تفکر را مدنظر قرار داده‌ایم و طبعاً درباره درون‌مایه این تفکر، صحبت خواهیم کرد.
#پنجم: تأکید بر روی معناداری و انضباط میان حلقه‌های گوناگون پیشرفت یک جامعه است که اگر نباشد، تمدنی خلق نمی‌شود. شاید بتوان از این معناداری، به روح واحد حاکم بر کالبدهای یک جامعه نیز تعبیر کرد.
#ششم: تأكيد بر روی مقصد است؛ در واقع، تمدن نمی‌تواند بی مقصد باشد، هر پیشرفتی هم دارای مقصد است و البته این مقصد، رابطه تنگاتنگی با طرز تفکر حاکم بر تمدن دارد.

🔸به نظر می‌رسد، در هر قسمت از تاریخ که تمدن پرآوازه و اثرگذاری را پیدا می‌کنیم، این تعریف تقریباً بر آن قابل صدق است. البته انطباق این تعریف بر یک تمدن، به منزله زوال ناپذیری آن تمدن نیست؛ چراکه ما در این تعریف وارد محتوا و درون‌مایه تمدن نشدیم. ضمناً همان‌طور که ملاحظه می‌کنید، این تعریف، در قبال فرهنگ بی‌نظر نیست. در حقیقت، ما در آنجایی که روی طرز تفکر روشن تأکید می‌کنیم، فرهنگ را چه به عنوان علت محدثه و چه به عنوان علت مُبقیه، لازمه شکل‌گیری یک تمدن به حساب می‌آوریم اما اینکه این فرهنگ چیست و باید چه رتبه و منزلت یا چه مؤلفه‌هایی داشته‌باشد، بحث دیگری است که باید در جای خود به آن پرداخت.

«والسلام عليكم ورحمة الله وبركاته»
پایان درس‌گفتار اول.
#ادامه_دارد...

🔹منبع:
کتابِ "فلسفه تمدن نوین اسلامی"
درس‌گفتارهایی از حجت‌الاسلام دکتر رضا غلامی
صفحه 33 - 31.

ا—--------------------------—ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami
به‌سوی تمدن نوین اسلامی
💢درس‌گفتارهای فلسفه تمدن نوین اسلامی(10) تعریفی برای تمدن و عناصر اصلی این تعریف #درس‌گفتارها #گزیده‌ی_کتاب #فلسفه_تمدن_نوین_اسلامی #حجت‌الاسلام_دکتر_رضا_غلامی 🔻تعریف تمدن تا اینجا روشن شد که #تمدن یک مفهوم ساده نیست و تعریف کردن آن کار بسیار دشواری است…
💢درس‌گفتارهای فلسفه تمدن نوین اسلامی(11)

ضرورت، تمایزات، تعریف و مراحل تمدن نوین اسلامی

#درس‌گفتارها
#گزیده‌ی_کتاب
#فلسفه_تمدن_نوین_اسلامی
#حجت‌الاسلام_دکتر_رضا_غلامی

⭕️اسلام و گرایش به تمدن‌سازی

🔸در این جلسه، ابتدا به دنبال پاسخ به این سؤال اساسی هستیم که آیا اساساً اسلام گرایشی به #تمدن‌سازی دارد؟ و آیا مسلمانان موظف به گام برداشتن در مسیر خلق تمدنی بزرگ، اثرگذار و فراگیر هستند یا خیر، تمدن‌سازی متعلق به میدان دنیاگرایی و این جهانی شدن است؟ حتی در اینجا دیدگاه‌هایی وجود دارد که معتقد است، تمدن‌سازی #جامعه_اسلامی را از مسیر اصلی خود که رشد و تعالی معنوی است دور می‌کند و آنچه با عنوان تمدن‌سازی مطرح است، بیش از همه، از علایق جوامع طاغوتی است!
از آنجا که من در درس گفتارهای #اسلام و #پیشرفت به میزان کفایت وارد این بحث شده‌ام، قصد ندارم در اینجا بحث تفصیلی داشته باشم و علاقه‌مندان را به همان درس گفتارها ارجاع می‌دهم اما لازم می‌دانم چند نکته کلیدی را در این زمینه ذکر کنم.

🔸#اول: استفاده از دنیا و نعمات فراوان آن که لاجرم از مسیر #آبادسازی_دنیا می‌گذرد جزء وظایف انسان مسلمان است و آنچه به عنوان دنیاگرایی یا دنیازدگی مطرح است، هیچ نسبتی با استفاده صحیح از نعمات دنیوی ندارد بلکه منظور، اصالت دادن به دنیا، نفی یا غفلت از معاد و دنیاپرستی است. #قرآن_مجید در سوره هود آیه ۶۱ می‌فرماید: «هُوَ أَنْشَأَکُمْ مِنَ الأَرْضِ وَ اسْتَعْمَرَکُمْ فیها فَاسْتَغْفِرُوهُ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ إِنَّ رَبِّی قَریبٌ مُجیبٌ». یعنی او است که شما را از زمین آفرید و آبادی آن را به شما واگذاشت! از او آمرزش طلبید، سپس به سوی او بازگردید که پروردگارم (به بندگان خود نزدیک و اجابت کننده خواسته‌های آنها) است»!

🔸#دوم: ما در آیات و روایات، هیچ‌گاه با تقبیح نفسِ #جوامع_مدنی عظيم و قدرتمند روبه‌رو نیستیم بلکه آنچه مورد نقد قرار گرفته است، درون مایه و جهت‌گیری‌های مشرکانه و شیطانی بعضی جوامع و تمدن‌های بزرگ مانند هود، ثمود، عاد، لوط و فرعون است. حتی در مقابل، شاهد توصیف یکی از عظیم‌ترین تمدن‌های بشری در دوران نبوت حضرت سلیمان نبی(ع) و همچنین، حضرت یوسف پیامبر(ع) به عنوان عزیز مصر هستیم که نه تنها در این توصیفات دستیابی به قدرت مادی تنبیح نشده است، از نصرت‌های الهی برای شکل‌گیری چنین قدرت‌هایی نیز پرده‌برداری شده‌است؛ بنابراین، اگر کسی تمدن را یک پديدۀ طاغوتی و ضد اسلامی پندارد، طبعاً باید قادر باشد تا توجیه درخوری از تمدن‌های عظیم عصر سلیمان نبی(ع) یا یوسف پیامبر(ع) ارائه کند.

🔸#سوم: تعالیم اسلامی دائماً بر روی عناصری چون قانون (شریعت)، نظم، حکومت، آبادانی، فقرزدایی و امثال اینها تأکید دارد و تمدن چیزی جز تجميع نظام‌مند این عناصر و تأمین لوازم و اقتضائات آنها مانند اخلاق، عدالت، آزادی، پیشرفت و غیره نیست؛ از این رو، نه تنها نمی‌توان گفت اسلام با تمدن‌سازی مخالف است، شواهد فراوانی در زمینه سوق‌دهی مسلمانان به سمت تمدن‌سازی وجود دارد.
#ادامه_دارد...

🔹منبع:
کتابِ "فلسفه تمدن نوین اسلامی"
درس‌گفتارهایی از حجت‌الاسلام دکتر رضا غلامی
صفحه 36 - 37.

ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
به‌سوی تمدن نوین اسلامی
💢 ما ایرانیان کجای مدرنیته ایستاده‌ایم* محمد میلانی #مدرنیته_ما #یادداشت_منتخب 🔸#مدرنیته چیست؟ #مدرنیسم کدام است؟ امر مدرن یعنی چه؟ دنیای مدرن کجاست؟ در دنیای مدرن چه اتفاقاتی می‌افتد؟ براین مبنا به چه امری سنت می‌گویند؟ آیا ما مدرن هستیم؟ آیا توهم مدرنیته…
💢 ما ایرانیان کجای مدرنیته ایستاده‌ایم* (بخش دوم)

✍️ محمد میلانی

#یادداشت_منتخب
#درسگفتارها_درباب_مدرنیت_ما

🔸یک توهم ماندگار
غرب مدرنی که تا مدت‌ها فقط از طریق زیارت رفتگان به بلاد‌ها و سرزمین‌های مختلفش، برای دیگر ایرانی‌ها معنا و مفهوم و جلوه #ناکجاآبادی داشت، بنا نبود که تا ابد به همان صورت بماند. در ذات این مدرنیت، پویایی بس عجیبی بود که به خودش و هر غربی اجازه می‌داد تا سراز هرکجای این کره خاکی درآورد. از چین و برزیل گرفته تا هند و آفریقای جنوبی. بعضی‌ها مسحور #تکنیک‌مداری و زرق و برقش شدند و درمانده از درکش، به مستعمره تبدیل شدند، بعضی‌ها که ساختارهای فرهنگی و تمدنی منسجمی نداشتند، غارت شدند و سهم‌شان از مدرنیته رو به رشد، جز بردگی و به اسارت رفتن چیز دیگری نبود. مدرنیته اینچنین بود که از هر دری وارد منافذ این کره خاکی می‌شد. یا با ماشین‌ها و لوکومتیوهای بخارش، یا ابزار و صنعت بی‌مثالش و یا #میسیونرهای مذهبی زیرک وآینده نگرش. از این سوی نیز، یا تحولات و اقدامات کر سیاسی و اجتماعی، جوامع و ملت‌ها را متحول می‌کرد و یا سنت‌زدگان بی‌تحرک را وادار به خشم و دورویی به دلیل نافهمی از اصالت وجودی تحولات و ماهیت جهانی که هردم تحول می‌یافت می‌کرد. دست آخر آنکه تحولات #صنعت‌مدار ابزاریش چنان انگشت حیرت در دهان اهل فن به طور مداوم و دایم می‌نشاندکه گویی همه چیز غرب است و آفتاب عالم تاب از آن سوی این جهان طلوع می‌کند. به این استناد یکی از پرسش‌های بنیادینی که در هردوره‌ می‌توانستی در مواجه با دوره پیشینت می‌توانستی طرح کنی، این بود که اگر مدرنیته را نمی پذیرفتی به کجا می‌خواستی بروی؟ یا آنکه به کدام ابزار می‌توانستی متوسل شوی تا بدلش را بیافرینی؟ مگر می‌شد؟

🔸دنیا تا این مقدار نیز که از مدرنیته درک عایدش شده به همین دلایل و توجه به کنه این پزسش‌های بنیادین بود که مدرنیته را فهمید. اما مشکل اساسی و بنیادین در همین فهم است. همین فهمی که داستان مدرنیت ما یا هر ملت دیگری در آن، هزاران حرف ناگفته دارد. در این تقابل است که درست یا به غلط، صحیح یا به خطا، تناقض‌ها پشت سرهم نمود عینی پیدا می‌کردند. تجربه هر ملت و قومی نیز کاملا متفاوت از بقیه بود. هیچ دو جامعه‌ای را در دنیای خاکی نمی‌توانید بیابید که درک‌ و فهم کنونی و گذشته‌شان از مدرنیته عیناً و شباهت تام به هم داشته باشند.

🔸مدرنیت ماهم رنگ و بویی جز این نداشت. از یک سوی سنت‌های ایرانی و از سوی دیگر اسلام به عنوان مفهومی فرهنگ‌ساز مواجه را با مدرنیته را اگر سختتر نمی‌کرد؛ از سرعت حضورش در بنیان زندگی روزمره ما به نحو چشمگیری می‌کاست. واقعیت این بوده و هست که عواملی اینچنینی ترسی بسیار بزرگ در دل بسیاری از روشنفکران ما از مدرنیته به ودیعه گذارده است. چرا به ودیعه؟

🔸چون در هردوره‌ای و بنا به هرعلتی ما با مدرنیته موضع داشته و خواهیم داشت. اصلی که تحت هیچ شرایطی چه در سده‌های گذشته و چه امروزی نمی‌توان منکرش شد. مدرنیته یا مفهوم است که در این صورت توان تحلیلش منجر به نارسایی‌های بسیار ناموزونی در تحلیل و تفسیرش شده است یا عینیتی آرام و مأوا گرفته در اجتماع ایرانی است که باز به نوبه خود جز تناقضاتی ناموزون هیچ چیز دیگری به عنوان یک #اصل_فلسفی یا زمینه‌ای تام در راستای #شناخت_شناسی و #معرفت_شناسی ایرانی نیافزوده است. مدرنیته‌ای که #مدرنیت ما یا همان دستگاه شناخت ما از مدرنیته را چنان دامنه‌های گسترده‌ای از تضارب آراء و افکار و همچنین #جهانشناسی و معرفت‌شناسی دچار کرده که گاهی اوقات آدمی به شک وادار می‌شود که مدرنیته به ما رسیده، مفهومی مبتنی بر اصل توهمی، زاییده ذهن من و تو است یا همان دستگاه مستقل و بس سترگی است که غرب دیروز و امروز را معنا داده است. ما با چنین مدرنیته‌ای مواجه بوده و هستیم.
#ادامه_دارد...

🔹نقل از کانالِ عقل افسرده
@aghleafsordeh
🔻پی‌نوشت:
*عنوان اصلی یادداشت "در باب درسگفتار مدرنیته ما" می‌باشد.

ا-------------------------------------ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami
به‌سوی تمدن نوین اسلامی
💢 ما ایرانیان کجای مدرنیته ایستاده‌ایم* (بخش دوم) ✍️ محمد میلانی #یادداشت_منتخب #درسگفتارها_درباب_مدرنیت_ما 🔸یک توهم ماندگار …
💢 ما ایرانیان کجای مدرنیته ایستاده‌ایم* (بخش سوم)

محمد میلانی

#یادداشت_منتخب
#درسگفتارها_درباب_مدرنیت_ما

🔸اشتباه تاریخی
از این قرنی که در آن هستیم، وقتی پا به عقب‌ می‌گذاریم، شناخت ما از مدرنیته اگر چه بی‌محتوا نیست اما نوع آن، به اندازه حجم مواجهات ما در قرنی که درآن هستیم، به هیچ عنوان پرمحتواتر نیست. اما هنوز شاخصه‌ها و ارجحیت شناخت از برای غربی‌هاست و هنوز آنها هستند که مشغول شناختن همه جانبه از ما هستند. از فعالیت‌های #گوبینو، متفکر و #شرق_شناس برجسته گرفته تا #تأملات جهانگردان و تاجران غربی؛ از کودتای 28 مرداد گرفته تا این حجم تفاخر تعفن‌آمیز تحصیل #آقازاده‌ها در غرب، همه نشان از سنگینی کفه ترازو به آن سمت است. اما یک تفاوت اساسی در این نوع شناخت وجود دارد و آن شناختی است که می‌خواهد سیطره حضور خود را هم پایدار نگه دارد و هم بر کیفیت آن به نحو مطلوب و مستحکم مهر تأیید بزند. از قضا اینچنین نیز شد.

🔸تنها زمانی نیازهای جدی به داشتن آنچه که غرب داشت در ما به یک ضرورت بدل شد که نیازمند تشکیلات نظامی پیشرفته آنها بودیم و بعدها شکل و ساختاری علم و دانش آنها بود که درست همپای افسون‌زدگی #شاهان_قاجار، در توجه #امیرکبیر به کیفیت و بهره جویی‌های علمی نوین، تبدیل به یک ضرورت جدی شد. دارالفنون اگرچه نمونه مثالی موَجّه در این خصوص است، اما نباید فراموش کرد که #غربزدگی تمام عیار برخی از شاهزادگان و وابستگان دربار به #فرنگ و جاذبه‌هایش به اندازه تأمل برخی از #منورالفکران همان دوره‌ها می‌تواند پراهمیت باشد. اکنون که در این مقطع زمانی تحلیل‌گر اوضاع و شرایط آن روزهای ایران هستیم، خوب می‌فهمیم که هنوز مدرنیت غربی برای ما سوژه یا نمود است. شکلی ملموس از چیستی و نحوه زندگی است. درک عیان از غرب چنان در این ایام به عنوان بت ذهنی ما ایرانی‌ها شکل گرفت که اثراتش تا به همین امروز و آینده شناخت ما از غرب مستدام خواهد بود.

🔸اما همین مسئله نیز عیان است. یعنی به معنای واقعی کلمه هم در بحران هویت ما تأثیر داشت، هم به بنیان‌های شناخت فلسفی و اجتماعی ما ورود کرد و هم تشعشعاتش زندگی امروزی ما را مورد نوازش قرار داد و صد البته که جهان‌بینی ما را نیز به نحو دیگری تغییر داد. این #بت_ذهنی که این‌گونه عیان از آن می‌گویم مقوله غیرقابل فهم یا فرضیه‌ای ثقیل و دیرفهم نیست. به معنای بسیار ساده که باب درک همگان باشد، شناخت صوری ما از غرب است. یعنی ما غرب را هیچگاه مفهوم ندیده‌ایم. غرب برای ما به تعبیری دیدار از یک خیابان بوده و نه کوچه پس کوچه‌ها، کیفیت معماری ساختمان‌ها و نحوه تردد خودروها در آن خیابان. یعنی غرب از برای ما یا بحران بوده است، یا معضل بوده است، یا کعبه آمال و یا رقیب و حریفی که به زوال و واژگون شدنش در گوشه‌ای نشسته و می‌اندیشیم و یا شاید دست به دعا برداشته‌ایم.

🔸هیچ بزنگاه تاریخی را نمی‌توانید بیابید که #غرب به معنای واقعی کلمه غرب‌شناسی بوده باشد. به آن معنا که آنها #مستشرق داشته و دارند ما به هیچ عنوان #مستغرب نداریم و هر دردمند اهل فکری نیز که خواست به این همت گمارد،‌ به او انگ غربزدگی و کافر و .... چسباندند و طرف ناگزیر جانب سکوت را اختیار کرد. در صورتیکه در هیچکدام از دانشگاه‌های ما نه تنها رشته غرب‌شناسی نمی‌بینید بلکه استادی نیز دراین قاعده و قاموس را نمی‌توانید ببینید.

🔸امرور شاید بسیاری از #روشنفکران و اندیشمندانی که بخشی از مطالعات و آثار خودشان را معطوف به این مهم کرده‌اند به کلی منکر این قول باشند و هرکدام به نحوی و نوعی سعی کنند که خود را بری از این جریان تاریخی نشان بدهند، اما واقعیت دقیقا همین را می‌گوید. ما هرکدام به نوبه خود بخشی از جریان شناخت نادرست #غرب_مدرن بوده‌ایم. غربی که هنوز هم برای ما صورت ظاهر است. فرمی که #ابژه است و نه #سوژه. دست برقضا شناخت این سوژه ریشه در شناخت صحیح ابژه داشته و دارد. پس می‌توان به جرأت البته با کمی اغماض گفت که روش‌شناسی ما در شناخت #مدرن_غربی بالجمله یا طریق ناصواب بوده و یا حرکتی ابتر بوده که تاریخ معاصرِ #شناخت_شناسی ما گواه بر آن است.
#ادامه_دارد...

🔹نقل از کانالِ عقل افسرده
@aghleafsordeh
🔻پی‌نوشت:
*عنوان اصلی یادداشت "در باب درسگفتار مدرنیته ما" می‌باشد.

ا------------------------------ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami