✅جستاري در فرهنگ و تمدن اسلامي..........✍5⃣
🔴 #عناصر_تشکيل_دهنده_فرهنگ_و_تمدن
عوامل مختلف و متعددي در به وجود آمدن و شکل گيري فرهنگ و تمدن تأثيرگذار مي باشند، از جمله مهمترين عواملي که در اين زمينه نقش اساسي دارند عبارتند از:
1. آنچه در مرحله اول موجب آماده شدن زمينه رشد و شکوفايي مي شود وجود امنيت، #آرامش_و_کاهش_اضطرابها است.(1)
2. دومين عنصر تشکيل دهنده فرهنگ و تمدن، #تعاون_و_همکاري_گروهي با هدف مشخص(2) در واقع نوعي همبستگي است که ابن خلدون از آن به عصبيت تعبير مي نمايد(3) و مي توان آن را نوعي غرور و همبستگي ملي دانست.
3. عامل بعدي در شکل گيري اين روند رو به رشد، #اخلاق است که سبب جلوگيري از سقوط مي شود.(4)
4. عامل #دين در ايجاد فرهنگ و تمدن نقش بسيار مهمي دارد.(5) در رابطه با عامل سوم و چهارم مقام معظم رهبري در رابطه با فرهنگ فرمودهاند: منظور ما از فرهنگ، عقايد و اخلاق است. برخلاف ما كه وقتي در محاوراتمان واژه فرهنگ را مي گوييم، بيشتر آداب و رسوم و زبان فارسي و اين حرفها به ذهنمان ميآيد و وقتي ده درصد بودجه كشور را براي فرهنگ مي گذارند متاسفانه صرف همينها ميشود. بنابراين فرهنگ باورها و ارزشهاست و مسائل ديگر جنبه فرعي و ثانوي دارد. شكل خانهسازي يا برخي آداب و رسوم، ماهيت فرهنگ را عوض نمي كند. فرهنگ جامعه هنگامي تعيير مي كند كه باورهايش درباره هستي و انسان و ارزشهاي حاكم بر زندگي تغيير كند. اصول دين و فروع دين هم بيشتر به باورها و ارزشها مربوط است. باورها را بيشتر در اصول و ارزشها را بيشتر در فروع دين مطرح مي كنيم. پس حقيقتاً جايي كه اسلام در زندگي اجتماعي مردم اثر مي گذارد، در بعد فرهنگي است و به وسيله فرهنگ، با تمدن ارتباط پيدا مي كند. به همين خاطر مسائل فرهنگي و تمدن با هم آميخته است، حتي يك پديده از جهتي مربوط به تمدن و از جهتي مربوط به فرهنگ است. اگر شكل ظاهري و جهات محسوس آن را حساب كنيم، بعد تمدني است و اگر جهات معنايي آن را در نظر بگيريم، آن بار معنايي كه در بردارد و حكايت از باور يا ارزش خاصي مي كند، آن با فرهنگ جامعه ارتباط دارد.(6)
5. اصل تسامح و تحمل افکار و انديشه هاي مختلف
6. حفظ وحدت و يکپارچگي و عدم انفکاک که موجب اعتلاي بيشتر مي گردد.
7. دو عامل رفاه نسبي و فشار اقتصادي و اجتماعي نيز در اين روند از جايگاه برجستهاي برخوردارند. (7)
#ادامه_دارد...
—-------------------------------------------------------------------------------------------------
پینوشتها:
1- نقش پيامبران در تمدن انسان ، ص 21 و نيز پويايي فرهنگ و تمدن اسلام و ايران ، علي اکبر ولايتي ، تهران ، مرکز اسناد و خدمات پژوهشي ، ج چهارم ، 1384 ، ج 1، ص 33 .
2- تاريخ تمدن ، ج 1 ، ص 66
3- عبدالرحمن اين خلدون ، مقدمه ، ترجمه محمد پروين گنابادي ، تهران ، بنگاه ترجمه و نشر کتاب ،1366 ، ج 1، ص 301 و نيز مجموعه مقالات اولين کنفرانس بين المللي فرهنگ و تمدن اسلامي ، ص 190
4- پويايي فرهنگ و تمدن اسلام و ايران، ص 33 - 34 و نيز مجموعه مقالات اولين کنفرانس بين المللي فرهنگ و تمدن اسلامي، ص 190 و نيز تاريخ تمدن، همان، ص 1.
5- همان ، ص 34
6- نشريه هفته نامه پرتو، سال نهم، شماره 408.
7- همان، ص 44 و نيز ر . ک : فرهنگ و تمدن اسلامي، قم، معارف، 1384شمسي، ص 20 و نيز تاريخ تمدن همان ص 1 . و نيز مجموعه مقالات اولين کنفرانس بين المللي فرهنگ و تمدن اسلامي ، ص 190 .
@tamadone_novine_islami
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
🔴 #عناصر_تشکيل_دهنده_فرهنگ_و_تمدن
عوامل مختلف و متعددي در به وجود آمدن و شکل گيري فرهنگ و تمدن تأثيرگذار مي باشند، از جمله مهمترين عواملي که در اين زمينه نقش اساسي دارند عبارتند از:
1. آنچه در مرحله اول موجب آماده شدن زمينه رشد و شکوفايي مي شود وجود امنيت، #آرامش_و_کاهش_اضطرابها است.(1)
2. دومين عنصر تشکيل دهنده فرهنگ و تمدن، #تعاون_و_همکاري_گروهي با هدف مشخص(2) در واقع نوعي همبستگي است که ابن خلدون از آن به عصبيت تعبير مي نمايد(3) و مي توان آن را نوعي غرور و همبستگي ملي دانست.
3. عامل بعدي در شکل گيري اين روند رو به رشد، #اخلاق است که سبب جلوگيري از سقوط مي شود.(4)
4. عامل #دين در ايجاد فرهنگ و تمدن نقش بسيار مهمي دارد.(5) در رابطه با عامل سوم و چهارم مقام معظم رهبري در رابطه با فرهنگ فرمودهاند: منظور ما از فرهنگ، عقايد و اخلاق است. برخلاف ما كه وقتي در محاوراتمان واژه فرهنگ را مي گوييم، بيشتر آداب و رسوم و زبان فارسي و اين حرفها به ذهنمان ميآيد و وقتي ده درصد بودجه كشور را براي فرهنگ مي گذارند متاسفانه صرف همينها ميشود. بنابراين فرهنگ باورها و ارزشهاست و مسائل ديگر جنبه فرعي و ثانوي دارد. شكل خانهسازي يا برخي آداب و رسوم، ماهيت فرهنگ را عوض نمي كند. فرهنگ جامعه هنگامي تعيير مي كند كه باورهايش درباره هستي و انسان و ارزشهاي حاكم بر زندگي تغيير كند. اصول دين و فروع دين هم بيشتر به باورها و ارزشها مربوط است. باورها را بيشتر در اصول و ارزشها را بيشتر در فروع دين مطرح مي كنيم. پس حقيقتاً جايي كه اسلام در زندگي اجتماعي مردم اثر مي گذارد، در بعد فرهنگي است و به وسيله فرهنگ، با تمدن ارتباط پيدا مي كند. به همين خاطر مسائل فرهنگي و تمدن با هم آميخته است، حتي يك پديده از جهتي مربوط به تمدن و از جهتي مربوط به فرهنگ است. اگر شكل ظاهري و جهات محسوس آن را حساب كنيم، بعد تمدني است و اگر جهات معنايي آن را در نظر بگيريم، آن بار معنايي كه در بردارد و حكايت از باور يا ارزش خاصي مي كند، آن با فرهنگ جامعه ارتباط دارد.(6)
5. اصل تسامح و تحمل افکار و انديشه هاي مختلف
6. حفظ وحدت و يکپارچگي و عدم انفکاک که موجب اعتلاي بيشتر مي گردد.
7. دو عامل رفاه نسبي و فشار اقتصادي و اجتماعي نيز در اين روند از جايگاه برجستهاي برخوردارند. (7)
#ادامه_دارد...
—-------------------------------------------------------------------------------------------------
پینوشتها:
1- نقش پيامبران در تمدن انسان ، ص 21 و نيز پويايي فرهنگ و تمدن اسلام و ايران ، علي اکبر ولايتي ، تهران ، مرکز اسناد و خدمات پژوهشي ، ج چهارم ، 1384 ، ج 1، ص 33 .
2- تاريخ تمدن ، ج 1 ، ص 66
3- عبدالرحمن اين خلدون ، مقدمه ، ترجمه محمد پروين گنابادي ، تهران ، بنگاه ترجمه و نشر کتاب ،1366 ، ج 1، ص 301 و نيز مجموعه مقالات اولين کنفرانس بين المللي فرهنگ و تمدن اسلامي ، ص 190
4- پويايي فرهنگ و تمدن اسلام و ايران، ص 33 - 34 و نيز مجموعه مقالات اولين کنفرانس بين المللي فرهنگ و تمدن اسلامي، ص 190 و نيز تاريخ تمدن، همان، ص 1.
5- همان ، ص 34
6- نشريه هفته نامه پرتو، سال نهم، شماره 408.
7- همان، ص 44 و نيز ر . ک : فرهنگ و تمدن اسلامي، قم، معارف، 1384شمسي، ص 20 و نيز تاريخ تمدن همان ص 1 . و نيز مجموعه مقالات اولين کنفرانس بين المللي فرهنگ و تمدن اسلامي ، ص 190 .
@tamadone_novine_islami
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
💢نظر اندیشمندان اسلامی در خصوص نحوه وجود تمدن (#بخش_اول)
⭕️جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی(104)
🔻فصل سوم/فاصله جامعهسازی تا تمدنزایی
#پاورقی
#تمدن_اسلامی
#جستارهای_نظری
🔸نحوه وجود تمدن
به نظر میرسد که جامعه، تا وقتی که تبدیل به یک #تمدن منسجم نشده باشد، هیچ وجودی غیر از وجود افراد ندارد. جامعهای که بخشی از مراحل #تمدنزایی را طی کرده باشد، به تدریج وجودی مستقل به دست میآورد. در حقیقت، وجود مستقل از آن تمدن است، نه جامعه! البته این تعابیر که: «در مرتبه بالاتری از وجود انسانها، وجودی اجتماعی تشکیل شده که ترکیب روحها در آن محقق شده» و در نگرش تشکیک وجودی: «انسانها در وجودی فراتر از افراد به وجودهای اجتماعی پیوند میخورنده» به تعبیر آیتالله #مصباح_یزدی، به عبارتهای شعری بیشتر شبیه است تا علوم عقلی.
🔸بهنظر میرسد که آنچه وجود دارد، تمدن است و #جامعه، به خودی خود وجودی مستقل ندارد. جامعه متشکل از افرادی است که با انگیزه خاص و هدفی مشخص گرد هم آمدهاند و به #همیاری و #تعاون در زندگی مشغول میباشند. هرچند وجود یک تمدن، لزوماً در درون جامعه و روابط اجتماعی رخ میدهد، اما هر جامعهای منجر به تمدنزایی نخواهد شد.
🔸بنابراین، اتفاق جدیدی در عرصه اجتماعی رخ میدهد و سیاستگذاری مشخصی از سوی #دولت_سیاسی انجام میشود تا جامعه به مرحله #تمدنزایی برسد. هنگامی که فرهنگ یک جامعه به غنا و تعالی رسید و پشتوانه بزرگی از مقبولیت اجتماعی را به همراه داشت، سیاستگذاران جامعه را به سوی عینی کردن مؤلفههای فرهنگی و تبلور اندیشههای در واقعیت زندگی اجتماعی میکشاند و نظام جدیدی از روابط سیاسی و اقتصادی را در صورت و قالبی هماهنگ با آرمانهای فرهنگی آن جامعه ایجاد میکنند. بنابراین، وجود جامعه با وجود تمدن میتواند متفاوت باشد.
#ادامه_دارد...
🔹#منبع:
متولی امامی، سیدمحمدحسین؛
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی،
قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 113 و 114.
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
⭕️جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی(104)
🔻فصل سوم/فاصله جامعهسازی تا تمدنزایی
#پاورقی
#تمدن_اسلامی
#جستارهای_نظری
🔸نحوه وجود تمدن
به نظر میرسد که جامعه، تا وقتی که تبدیل به یک #تمدن منسجم نشده باشد، هیچ وجودی غیر از وجود افراد ندارد. جامعهای که بخشی از مراحل #تمدنزایی را طی کرده باشد، به تدریج وجودی مستقل به دست میآورد. در حقیقت، وجود مستقل از آن تمدن است، نه جامعه! البته این تعابیر که: «در مرتبه بالاتری از وجود انسانها، وجودی اجتماعی تشکیل شده که ترکیب روحها در آن محقق شده» و در نگرش تشکیک وجودی: «انسانها در وجودی فراتر از افراد به وجودهای اجتماعی پیوند میخورنده» به تعبیر آیتالله #مصباح_یزدی، به عبارتهای شعری بیشتر شبیه است تا علوم عقلی.
🔸بهنظر میرسد که آنچه وجود دارد، تمدن است و #جامعه، به خودی خود وجودی مستقل ندارد. جامعه متشکل از افرادی است که با انگیزه خاص و هدفی مشخص گرد هم آمدهاند و به #همیاری و #تعاون در زندگی مشغول میباشند. هرچند وجود یک تمدن، لزوماً در درون جامعه و روابط اجتماعی رخ میدهد، اما هر جامعهای منجر به تمدنزایی نخواهد شد.
🔸بنابراین، اتفاق جدیدی در عرصه اجتماعی رخ میدهد و سیاستگذاری مشخصی از سوی #دولت_سیاسی انجام میشود تا جامعه به مرحله #تمدنزایی برسد. هنگامی که فرهنگ یک جامعه به غنا و تعالی رسید و پشتوانه بزرگی از مقبولیت اجتماعی را به همراه داشت، سیاستگذاران جامعه را به سوی عینی کردن مؤلفههای فرهنگی و تبلور اندیشههای در واقعیت زندگی اجتماعی میکشاند و نظام جدیدی از روابط سیاسی و اقتصادی را در صورت و قالبی هماهنگ با آرمانهای فرهنگی آن جامعه ایجاد میکنند. بنابراین، وجود جامعه با وجود تمدن میتواند متفاوت باشد.
#ادامه_دارد...
🔹#منبع:
متولی امامی، سیدمحمدحسین؛
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی،
قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 113 و 114.
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr