AEO 2017.pdf
756.5 KB
گزارش چشمانداز انرژی آمریکا - متن کامل
چشمانداز انرژی آمریکا (8)
تولید و مصرف گاز در سناریوهای مختلف
🔴 منبع: @EconomicsandOil
#EIA #AEO #Energy #US
چشمانداز انرژی آمریکا (8)
تولید و مصرف گاز در سناریوهای مختلف
🔴 منبع: @EconomicsandOil
#EIA #AEO #Energy #US
منشور حقوق شهروندی، چه ارتباطی با سیاستگذاری اقتصادی دارد؟
منتشرشده در شماره 206 «تجارت فردا»
تمامی بندهای منشور حقوق شهروندی، مابهازای اقتصادی نیز دارند؛ از جمله «حق حیات، سلامت و کیفیت زندگی» یا «حق کرامت و برابری انسانی». در عین حال مواردی همچون «حق مالکیت» (سرفصل مادههای 75 و 76) و «حق آزادی بیان و اندیشه» (سرفصل مادههای 25 تا 29) اغلب به عنوان مبانی موضوع، در تفسیر جریان اصلی اندیشه اقتصاد مطرح میشوند؛ چنان که امروزه تصور رشد و توسعه اقتصادی بدون دستیابی به رهیافت روشنی از سوی جامعه به این موضوعها دشوار مینماید.
اما واقعاً این اصول چقدر اهمیت دارند؟ آیا میتوان تصور کرد که بدون هیچ تغییری در به رسمیت شناختن اصول بنیادین، بتوان روشهایی را پیاده کرد و ابزارهایی را به کار گرفت که در بلندمدت رشد پایدار اقتصادی را رقم بزنند؟ برای مثال، آیا میتوان صرفاً با اجرای یکسری طرحهای خصوصیسازی، بدون آنکه مقدمات مورد اشاره را پذیرفت، به پیشرفت و توسعه اقتصادی دست پیدا کرد؟ پاسخ موسی غنینژاد در کتاب «تجددطلبی و توسعه در ایران معاصر» به این سوال میتواند اهمیت موضوع را به شکلی عینیتر روشن کند: «مالکیت صنعتی در ایران از آغاز تاکنون با مالکیت دولتی عجین بوده است. حقوق مالکیت فردی، حلقه مفقوده نظام صنعتی و اقتصادی ماست.» اگرچه کتاب مذکور در نیمه دوم دهه 1370 شمسی و پس از تجربه خصوصیسازی در برنامه اول و دوم توسعه نگاشته شده است؛ به نظر میرسد گزارههای آن تطابق زیادی با وضعیت کشور پس از خصوصیسازی در دهه 1380 شمسی دارد: «سیاستهای خصوصیسازی طی برنامه اول و دوم توسعه، بهرغم نیات خیر مبتکران آن نتایج مورد انتظار و مطلوبی را به دنبال نیاورد. بررسی هرچند اجمالی علل شکست این سیاستها، میتواند برای سیاستگذاریهای آینده مفید باشد. شاید بتوان گفت یکی از مهمترین این علل، غفلت از مساله مهم حقوق مالکیت فردی بوده... تا وقتی که بازار رقابتی سهام و بازار کار رقابتی مدیران، فارغ از هرگونه اعمال نفوذ و دستاندازی دولت و قدرت سیاسی حاکم، به وجود نیامده، هیچ مکانیسم بیرونی و درونی کنترلکننده برای بهبود بهرهوری و کارایی بنگاهها، به خصوص شرکتهای سهامی، قابل تصور نیست... با چنین شدت و وسعت قدرت اقتصادی دولت، حقوق مالکیت فردی و بخش خصوصی، صورتهای بیمحتوایی بیش نیستند. خصوصیسازی در این شرایط به اهداف واقعی آن، که بالا بردن توان تولیدی و بهرهوری بنگاههاست، نمیتواند نائل آید، و عملاً به بازتوزیع اموال عمومی و رانتهای انحصاری به تعدادی از افراد نزدیک به قدرت سیاسی خواهد انجامید.»
متن کامل مطلب:
https://goo.gl/d5Mfi1
🔴 منبع: @EconomicsandOil
#TEF #Note #Economics
منتشرشده در شماره 206 «تجارت فردا»
تمامی بندهای منشور حقوق شهروندی، مابهازای اقتصادی نیز دارند؛ از جمله «حق حیات، سلامت و کیفیت زندگی» یا «حق کرامت و برابری انسانی». در عین حال مواردی همچون «حق مالکیت» (سرفصل مادههای 75 و 76) و «حق آزادی بیان و اندیشه» (سرفصل مادههای 25 تا 29) اغلب به عنوان مبانی موضوع، در تفسیر جریان اصلی اندیشه اقتصاد مطرح میشوند؛ چنان که امروزه تصور رشد و توسعه اقتصادی بدون دستیابی به رهیافت روشنی از سوی جامعه به این موضوعها دشوار مینماید.
اما واقعاً این اصول چقدر اهمیت دارند؟ آیا میتوان تصور کرد که بدون هیچ تغییری در به رسمیت شناختن اصول بنیادین، بتوان روشهایی را پیاده کرد و ابزارهایی را به کار گرفت که در بلندمدت رشد پایدار اقتصادی را رقم بزنند؟ برای مثال، آیا میتوان صرفاً با اجرای یکسری طرحهای خصوصیسازی، بدون آنکه مقدمات مورد اشاره را پذیرفت، به پیشرفت و توسعه اقتصادی دست پیدا کرد؟ پاسخ موسی غنینژاد در کتاب «تجددطلبی و توسعه در ایران معاصر» به این سوال میتواند اهمیت موضوع را به شکلی عینیتر روشن کند: «مالکیت صنعتی در ایران از آغاز تاکنون با مالکیت دولتی عجین بوده است. حقوق مالکیت فردی، حلقه مفقوده نظام صنعتی و اقتصادی ماست.» اگرچه کتاب مذکور در نیمه دوم دهه 1370 شمسی و پس از تجربه خصوصیسازی در برنامه اول و دوم توسعه نگاشته شده است؛ به نظر میرسد گزارههای آن تطابق زیادی با وضعیت کشور پس از خصوصیسازی در دهه 1380 شمسی دارد: «سیاستهای خصوصیسازی طی برنامه اول و دوم توسعه، بهرغم نیات خیر مبتکران آن نتایج مورد انتظار و مطلوبی را به دنبال نیاورد. بررسی هرچند اجمالی علل شکست این سیاستها، میتواند برای سیاستگذاریهای آینده مفید باشد. شاید بتوان گفت یکی از مهمترین این علل، غفلت از مساله مهم حقوق مالکیت فردی بوده... تا وقتی که بازار رقابتی سهام و بازار کار رقابتی مدیران، فارغ از هرگونه اعمال نفوذ و دستاندازی دولت و قدرت سیاسی حاکم، به وجود نیامده، هیچ مکانیسم بیرونی و درونی کنترلکننده برای بهبود بهرهوری و کارایی بنگاهها، به خصوص شرکتهای سهامی، قابل تصور نیست... با چنین شدت و وسعت قدرت اقتصادی دولت، حقوق مالکیت فردی و بخش خصوصی، صورتهای بیمحتوایی بیش نیستند. خصوصیسازی در این شرایط به اهداف واقعی آن، که بالا بردن توان تولیدی و بهرهوری بنگاههاست، نمیتواند نائل آید، و عملاً به بازتوزیع اموال عمومی و رانتهای انحصاری به تعدادی از افراد نزدیک به قدرت سیاسی خواهد انجامید.»
متن کامل مطلب:
https://goo.gl/d5Mfi1
🔴 منبع: @EconomicsandOil
#TEF #Note #Economics
وضعیت اجرای ابعاد اقتصادی منشور حقوق شهروندی چگونه است؟
منتشرشده در هفتهنامه «تجارت فردا»
متن کامل: https://goo.gl/d5Mfi1
🔴 منبع: @EconomicsandOil
#TEF #Note #Economics
منتشرشده در هفتهنامه «تجارت فردا»
متن کامل: https://goo.gl/d5Mfi1
🔴 منبع: @EconomicsandOil
#TEF #Note #Economics
«دنیای اقتصاد» معرفی مختصر و مفیدی از 29 شرکت خارجی تاییدصلاحیتشده برای فعالیت در قالب IPC منتشر کرده است.
متن کامل گزارش: https://goo.gl/pfamYv
🔴 منبع: @EconomicsandOil
#DEN #Company #IPC #Iran
متن کامل گزارش: https://goo.gl/pfamYv
🔴 منبع: @EconomicsandOil
#DEN #Company #IPC #Iran
یک سال از اجرای برجام گذشت
گزارش آرگوس از صادرات نفت ایران، قبل و بعد از آن
🔴 منبع: @EconomicsandOil
#Argus
#IRan #Oil #Export
گزارش آرگوس از صادرات نفت ایران، قبل و بعد از آن
🔴 منبع: @EconomicsandOil
#Argus
#IRan #Oil #Export
آمریکا فروش ذخایر استراتژیک را آغاز میکند
یک مقام دولت آمریکا دیروز اعلام کرد این کشور درصدد است هشت میلیون بشکه نفت سبک و شیرین را از ذخایر استراتژیک برای تحویل در ماه فوریه بفروشد.
اعلام فروش تا حدود یک هفته دیگر صورت خواهد گرفت.
این فروش، شروع روندی است که طی آن تا سال 2026 مجموعاً 200 میلیون بشکه نفت از ذخایر استراتژیک عرضه خواهد شد.
حجم ذخایر استراتژیک آمریکا هماکنون بیش از 695 میلیون بشکه، شامل 266 میلیون بشکه نفت شیرین است.
فروش هشت میلیون بشکه نفت، صرف بخشی از هزینههای مدرنسازی ذخایر استراتژیک و ظرفیت پایانه دریایی خواهد شد.
🔴 منبع: @EconomicsandOil
#Platts
#US #Oil #SPR
یک مقام دولت آمریکا دیروز اعلام کرد این کشور درصدد است هشت میلیون بشکه نفت سبک و شیرین را از ذخایر استراتژیک برای تحویل در ماه فوریه بفروشد.
اعلام فروش تا حدود یک هفته دیگر صورت خواهد گرفت.
این فروش، شروع روندی است که طی آن تا سال 2026 مجموعاً 200 میلیون بشکه نفت از ذخایر استراتژیک عرضه خواهد شد.
حجم ذخایر استراتژیک آمریکا هماکنون بیش از 695 میلیون بشکه، شامل 266 میلیون بشکه نفت شیرین است.
فروش هشت میلیون بشکه نفت، صرف بخشی از هزینههای مدرنسازی ذخایر استراتژیک و ظرفیت پایانه دریایی خواهد شد.
🔴 منبع: @EconomicsandOil
#Platts
#US #Oil #SPR
برنامه سالانه فروش قریب به 200 میلیون بشکه از ذخایر استراتژیک نفت توسط دولت آمریکا
🔴 منبع: @EconomicsandOil
#EIA
#US #Oil #SPR
🔴 منبع: @EconomicsandOil
#EIA
#US #Oil #SPR
روایت وودمکنزی از تاریخ نفت خاورمیانه (1)
طلوع نفت از مسجدسلیمان و آبادان
🔴 منبع: @EconomicsandOil
#woodmac
#Iran #Oil #MiddleEast #SaudiArabia #History
طلوع نفت از مسجدسلیمان و آبادان
🔴 منبع: @EconomicsandOil
#woodmac
#Iran #Oil #MiddleEast #SaudiArabia #History
روایت وودمکنزی از تاریخ نفت خاورمیانه (2)
توسعه گاز در قطر
🔴 منبع: @EconomicsandOil
#woodmac
#Iran #Oil #Gas #MiddleEast #SaudiArabia #History #Qatar
توسعه گاز در قطر
🔴 منبع: @EconomicsandOil
#woodmac
#Iran #Oil #Gas #MiddleEast #SaudiArabia #History #Qatar
روایت وودمکنزی از تاریخ نفت خاورمیانه (3)
حفظ سهم بازار
🔴 منبع: @EconomicsandOil
#woodmac
#Iran #Oil #Gas #MiddleEast #SaudiArabia #History #Qatar #OPEC
حفظ سهم بازار
🔴 منبع: @EconomicsandOil
#woodmac
#Iran #Oil #Gas #MiddleEast #SaudiArabia #History #Qatar #OPEC
Forwarded from هفتهنامه تجارتفردا
اقتصاددانان معتقدند تشییع جنازه آیت الله هاشمی، مصداق یکی از کنش های تقویت کننده سرمایه اجتماعی است.چگونه می توان از این ظرفیت برای حل مشکلات اقتصادی-اجتماعی پيش رو استفاده کرد؟ @tejaratefarda
مدل شرکت «المنصوری» و درسی برای خدماتدهندگان حفاری ایران
1⃣«المنصوری» نیاز به معرفی چندانی ندارد؛ شرکتی متشکل از دو هولدینگ اصلی با بیش از 2500 نفر پرسنل که بیش از نیم قرن قدمت دارد و در حدود 20 کشور دنیا فعال است. المنصوری در سال 2008 ساختار جدید خود را متشکل از دو هولدینگ معرفی کرد:
1. هولدینگ خدمات نفتی (متشکل از 11 کسبوکار)
2. هولدینگ صنایع نفتی (متشکل از 4 کسبوکار)
2⃣ نکته مهم درباره المنصوری این است که شرکت یادشده، در هولدینگ دوم به مشارکت با شرکتهای مطرح برای ساخت مواد شیمیایی، و ارائه خدمات مرتبط با تجهیزات نفتی میپردازد. حتی در هولدینگ اول نیز این شرکت بازاریابی و فروش تجهیزات بیش از 50 برند دنیا را انجام میدهد. این اقدامات، خارج از حوزه کسبوکار اصلی اغلب شرکتهای ارائهدهنده خدمات حفاری هستند.
3⃣ احتمالاً همتایان ایرانی المنصوری، چندان با این اقدام موافق نباشند. آنها ممکن است شان کار مهندسی را بالاتر از تجارت بدانند، یا بگویند در این حوزه فاقد تخصص هستند. برای درک بیشتر این اقدام المنصوری، شرکتی را تصور کنید که یک پروژه 500 میلیون دلاری را در صنعت حفاری به پایان میرساند. این شرکت کمابیش حدود 250 میلیون دلار دانش، ارتباطات، تجربه و اعتبار در زمینه خرید تجهیزات حفاری به دست میآورد و تمامی این موارد را بدون استفاده رها میکند، درحالی که میتواند در تامین تجهیزات برای دیگر پروژهها فعال باشد. این موضوع از ابعاد مختلف قابل تعمیم است.
4⃣ منطقی که باعث میشود بسیاری از خدماتدهندگان دنیا وارد حوزه ساخت مواد شیمیایی، تجارت تجهیزات و ارائه خدمات برای تجهیزات دیگران نشوند، دقیقاً همان منطقی است که باعث میشود المنصوری چنین کاری را کند: سودآوری و مزیت نسبی (Competitive Advantage). اما داستان چیست؟
5⃣ مزیت نسبی بیشتر، به زبان ساده یعنی به ازای مقدار مشخصی منابع اختصاص داده شده به فعالیتی خاص (مثلاً ارائه خدمات)، در مقایسه با فعالیتی دیگر (مثلاً تجارت تجهیزات)، بتوان خدمات بیشتری را ارائه داد. لذا بهتر است به جای آنکه بر چند حوزه تمرکز کنیم، در یک حوزه متخصص شویم.
6⃣ اما با همان فرضیات، حالتی را تصور کنید که در آن سهم بازار یک شرکت و اندازه بازار برای مدتی ثابت است. در این حالت هر اندازه شما بتوانید بیشتر تولید کنید، چون امکان تصاحب سهم بازار دیگران را ندارید، در واقع با ظرفیت خالی بیشتری مواجه میشوید. حال به این واقعیت، افت بازار نفت، به وجود آمدن سقف برای قیمت نفت و نقش برجسته کارفرمای دولتی را در تعیین برنده اصلی مناقصات اضافه کنید که موجب میشود مدیریت ریسک و ایجاد پورتفولیو نیز به آن فرضیات اضافه شود. آیا نباید به دنبال تنوع و ایجاد ضربهگیر (Buffer) بود؟
7⃣ بسیاری از خدماتدهندگان بزرگ حفاری دنیا، مواد شیمیایی مورد استفاده در عملیاتهای سیمانکاری و اسیدکاری را تولید میکنند، تجهیزات سرچاهی و درونچاهی مورد استفاده را میسازند (یا شرکتهای سازنده آنها را میخرند) و در نهایت خدمات تعمیر و نصب را نیز انجام میدهند. لذا این مدل کاملاً پذیرفته شده و مورد استفاده است، منتهی با تفاوتهایی مثل اینکه بسیاری از موارد یادشده جزء Patent آنهاست.
8⃣ خلاصه منطق حضور در فعالیتهایی که جزء Core Business شرکتهای خدمات حفاری نیست:
استفاده از دانش، تجربه و ارتباطات شکلگرفته در حوزه
یکپارچگی به جلو و عقب در زنجیره ارزش صنعت
ایجاد پورتفولیو به منظور مدیریت ریسک
افزایش حضور در بخشهای غیرمحوری بازار رقبا
9⃣ منطق نهایی در انتخاب مدل کسبوکار، سودآوری است و نه صرفاً مدرک تحصیلی اغلب کارکنان شرکت. (به بیان سادهتره، Business Is Business.) لذا در یک مدل خاص میتوان انتظار داشت شرکتهای خدمات حفاری، بخشهایی را با حضور متخصصان همان حوزه (و نه مهندسها یا تکنیسینها) تشکیل دهند که در آنها به دیگر فعالیتهای غیرمرتبط با فعالیت اصلی بپردازند. تولید مواد شیمیایی، ساخت تجهیزات، تجارت تجهیزات و خدمات تعمیر آنها، میتواند مهمترین گزینهها باشد که در کشوری مثل ایران با انرژی و نیروی کار ارزان، و قوانین دولتی حمایتکننده از ساخت داخل، بسیار جذاب خواهد بود.
🔟 این مثال و استدلال من ممکن است محل مناقشه باشد. لذا اگر دوستان نظر متفاوتی دارند، لطفاً من را از آن بهرهمند سازند.
🔴 منبع: @EconomicsandOil
#Note
#OSC #Iran #Almansoori #BusinessModel #Strategy
1⃣«المنصوری» نیاز به معرفی چندانی ندارد؛ شرکتی متشکل از دو هولدینگ اصلی با بیش از 2500 نفر پرسنل که بیش از نیم قرن قدمت دارد و در حدود 20 کشور دنیا فعال است. المنصوری در سال 2008 ساختار جدید خود را متشکل از دو هولدینگ معرفی کرد:
1. هولدینگ خدمات نفتی (متشکل از 11 کسبوکار)
2. هولدینگ صنایع نفتی (متشکل از 4 کسبوکار)
2⃣ نکته مهم درباره المنصوری این است که شرکت یادشده، در هولدینگ دوم به مشارکت با شرکتهای مطرح برای ساخت مواد شیمیایی، و ارائه خدمات مرتبط با تجهیزات نفتی میپردازد. حتی در هولدینگ اول نیز این شرکت بازاریابی و فروش تجهیزات بیش از 50 برند دنیا را انجام میدهد. این اقدامات، خارج از حوزه کسبوکار اصلی اغلب شرکتهای ارائهدهنده خدمات حفاری هستند.
3⃣ احتمالاً همتایان ایرانی المنصوری، چندان با این اقدام موافق نباشند. آنها ممکن است شان کار مهندسی را بالاتر از تجارت بدانند، یا بگویند در این حوزه فاقد تخصص هستند. برای درک بیشتر این اقدام المنصوری، شرکتی را تصور کنید که یک پروژه 500 میلیون دلاری را در صنعت حفاری به پایان میرساند. این شرکت کمابیش حدود 250 میلیون دلار دانش، ارتباطات، تجربه و اعتبار در زمینه خرید تجهیزات حفاری به دست میآورد و تمامی این موارد را بدون استفاده رها میکند، درحالی که میتواند در تامین تجهیزات برای دیگر پروژهها فعال باشد. این موضوع از ابعاد مختلف قابل تعمیم است.
4⃣ منطقی که باعث میشود بسیاری از خدماتدهندگان دنیا وارد حوزه ساخت مواد شیمیایی، تجارت تجهیزات و ارائه خدمات برای تجهیزات دیگران نشوند، دقیقاً همان منطقی است که باعث میشود المنصوری چنین کاری را کند: سودآوری و مزیت نسبی (Competitive Advantage). اما داستان چیست؟
5⃣ مزیت نسبی بیشتر، به زبان ساده یعنی به ازای مقدار مشخصی منابع اختصاص داده شده به فعالیتی خاص (مثلاً ارائه خدمات)، در مقایسه با فعالیتی دیگر (مثلاً تجارت تجهیزات)، بتوان خدمات بیشتری را ارائه داد. لذا بهتر است به جای آنکه بر چند حوزه تمرکز کنیم، در یک حوزه متخصص شویم.
6⃣ اما با همان فرضیات، حالتی را تصور کنید که در آن سهم بازار یک شرکت و اندازه بازار برای مدتی ثابت است. در این حالت هر اندازه شما بتوانید بیشتر تولید کنید، چون امکان تصاحب سهم بازار دیگران را ندارید، در واقع با ظرفیت خالی بیشتری مواجه میشوید. حال به این واقعیت، افت بازار نفت، به وجود آمدن سقف برای قیمت نفت و نقش برجسته کارفرمای دولتی را در تعیین برنده اصلی مناقصات اضافه کنید که موجب میشود مدیریت ریسک و ایجاد پورتفولیو نیز به آن فرضیات اضافه شود. آیا نباید به دنبال تنوع و ایجاد ضربهگیر (Buffer) بود؟
7⃣ بسیاری از خدماتدهندگان بزرگ حفاری دنیا، مواد شیمیایی مورد استفاده در عملیاتهای سیمانکاری و اسیدکاری را تولید میکنند، تجهیزات سرچاهی و درونچاهی مورد استفاده را میسازند (یا شرکتهای سازنده آنها را میخرند) و در نهایت خدمات تعمیر و نصب را نیز انجام میدهند. لذا این مدل کاملاً پذیرفته شده و مورد استفاده است، منتهی با تفاوتهایی مثل اینکه بسیاری از موارد یادشده جزء Patent آنهاست.
8⃣ خلاصه منطق حضور در فعالیتهایی که جزء Core Business شرکتهای خدمات حفاری نیست:
استفاده از دانش، تجربه و ارتباطات شکلگرفته در حوزه
یکپارچگی به جلو و عقب در زنجیره ارزش صنعت
ایجاد پورتفولیو به منظور مدیریت ریسک
افزایش حضور در بخشهای غیرمحوری بازار رقبا
9⃣ منطق نهایی در انتخاب مدل کسبوکار، سودآوری است و نه صرفاً مدرک تحصیلی اغلب کارکنان شرکت. (به بیان سادهتره، Business Is Business.) لذا در یک مدل خاص میتوان انتظار داشت شرکتهای خدمات حفاری، بخشهایی را با حضور متخصصان همان حوزه (و نه مهندسها یا تکنیسینها) تشکیل دهند که در آنها به دیگر فعالیتهای غیرمرتبط با فعالیت اصلی بپردازند. تولید مواد شیمیایی، ساخت تجهیزات، تجارت تجهیزات و خدمات تعمیر آنها، میتواند مهمترین گزینهها باشد که در کشوری مثل ایران با انرژی و نیروی کار ارزان، و قوانین دولتی حمایتکننده از ساخت داخل، بسیار جذاب خواهد بود.
🔟 این مثال و استدلال من ممکن است محل مناقشه باشد. لذا اگر دوستان نظر متفاوتی دارند، لطفاً من را از آن بهرهمند سازند.
🔴 منبع: @EconomicsandOil
#Note
#OSC #Iran #Almansoori #BusinessModel #Strategy
خوشبینی محتاطانه به بخش بالادستی نفت
وودمکنزی در گزارشی چشمانداز بالادستی نفت را در 2017 بررسی کرده و از «خوشبینی محتاطانه» گفته است. سه نکته مهم گزارش عبارت است از:
- رشد سهدرصدی سرمایهگذاری E&P و رسیدن آن به 450 میلیارد دلار، که 40 درصد کمتر از ارقام سال 2014 خواهد بود
- رشد 25درصدی شرکتهای مستقل E&P آمریکا همزمان با کاهش هشت درصدی سرمایهگذاری بازیگران بزرگ
- میانگین هزینهها 20 درصد کاهش یافته است که در سال 2017 بین سه تا هفت درصد دیگر کاهش خواهد یافت.
پ. ن: مجموع موارد یادشده یعنی صنعت امسال هم وضع خوبی نخواهد داشت. با توجه به تابعیت وضعیت صنعت از قیمت نفت، و سقف 60 دلاری آن، به نظر میرسد صنعت در سالهای پیش رو چشمانداز رشد بسیار آرامی را در پیش رو دارد. این رشد بسیار آرام، موجب تداوم روند ادغام و تملک شرکتهای کوچک خواهد شد؛ به ویژه آنهایی که در سالهای اوج 2013 و 2014 اقدام به توسعه سرمایه فیزیکی خود کردند.
🔴 منبع: @EconomicsandOil
#woodmac
#CAPEX #Oil #Upstream
وودمکنزی در گزارشی چشمانداز بالادستی نفت را در 2017 بررسی کرده و از «خوشبینی محتاطانه» گفته است. سه نکته مهم گزارش عبارت است از:
- رشد سهدرصدی سرمایهگذاری E&P و رسیدن آن به 450 میلیارد دلار، که 40 درصد کمتر از ارقام سال 2014 خواهد بود
- رشد 25درصدی شرکتهای مستقل E&P آمریکا همزمان با کاهش هشت درصدی سرمایهگذاری بازیگران بزرگ
- میانگین هزینهها 20 درصد کاهش یافته است که در سال 2017 بین سه تا هفت درصد دیگر کاهش خواهد یافت.
پ. ن: مجموع موارد یادشده یعنی صنعت امسال هم وضع خوبی نخواهد داشت. با توجه به تابعیت وضعیت صنعت از قیمت نفت، و سقف 60 دلاری آن، به نظر میرسد صنعت در سالهای پیش رو چشمانداز رشد بسیار آرامی را در پیش رو دارد. این رشد بسیار آرام، موجب تداوم روند ادغام و تملک شرکتهای کوچک خواهد شد؛ به ویژه آنهایی که در سالهای اوج 2013 و 2014 اقدام به توسعه سرمایه فیزیکی خود کردند.
🔴 منبع: @EconomicsandOil
#woodmac
#CAPEX #Oil #Upstream
جناب آقای حسنتاش، تحلیلگر شناختهشده حوزه نفت و انرژی، مدتی است که کانال خود را در شبکه تلگرام راهاندازی کردند و مطالب تخصصی این حوزه را در آن به اشتراک میگذارند.
https://telegram.me/Hasantash
https://telegram.me/Hasantash
Telegram
Hassantash
Seyed Hassantash Official Channel
hassantash.blog.ir
hassantash.blog.ir