اقتصاد و نفت
2.05K subscribers
1.81K photos
11 videos
260 files
286 links
رامین فروزنده
متخصص استراتژی و سرمایه‌گذاری در صنعت انرژی


ایمیل:
raaminf@gmail.com


لینکدین:
ir.linkedin.com/in/ramin-forouzandeh


وب‌سایت:
raminf.com
Download Telegram
تحریم و مساله کیفیت نفت ایران - 6


وقتی جریمه بزرگی برای واردات نفت ایران مطرح باشد، موضوع نحوه تطابق با تحریم برای واردکنندگانی که به نظام تحریم‌ها پایبند هستند اهمیت می‌یابد. برخلاف تصور عمومی، اگرچه میعانات گازی و نفت برای میادین و حتی مخازن مختلف تفاوت دارند، نوع نفت ایران آن قدر متفاوت از بقیه رقبا نیست که جایگزینی ایران غیرممکن باشد.


اگر به سراغ نفت خام برویم، بسیاری از کشورهای منطقه (که از قضا در اوپک نیز با ایران همسو نیستند) و همچنین کشورهای متعددی خارج از منطقه می‌توانند کیفیتی مشابه ایران ارائه دهند. لذا جایگزینی بخش عمده نفت ایران برای بازار ممکن است.


اما در میعانات گازی قدری اوضاع تفاوت دارد. از سویی ایران به دلیل تولید میعانات گازی همراه با گاز پارس جنوبی با محدودیت ذخیره‌سازی روبه‌رو است که بخشی از آن به صورت محدود و موقت با راه‌اندازی پالایشگاه ستاره خلیج فارس می‌تواند مدیریت شود. اما کره جنوبی به راحتی نمی‌تواند میعانات گازی ایران را جایگزین کند. ایران نیز عمده میعانات گازی خود را در ماه‌های اخیر به همین کشور صادر کرده است. باوجود این به نظر می‌رسد کره‌جنوبی به دلیل پایبندی کامل به نظام تحریم‌ها، واردات از ایران را متوقف کند و در نتیجه ایران باید به دنبال راه‌حلی برای میعانات گازی تولیدی باشد.


علاوه بر کیفیت، حجم نیز اهمیت دارد. جایگزینی یک میلیون بشکه میعانات گازی یا نفت سبک ایران به مراتب دشوارتر از جایگزینی 100هزار بشکه است؛ به ویژه اگر روابط تجاری بلندمدت با کشور واردکننده برقرار باشد. لذا بار دیگر به سوالی قدیمی بازمی‌گردیم: آیا اگر تولید نفت ایران به جای 4 میلیون بشکه در روز، 8 م‌ب‌د‌ر یا بیشتر بود، امکان تحریم ایران وجود داشت؟


لطفاً این چند اسلاید مرتبط را دنبال کنید:
t.me/EconomicsandOil/2990
t.me/EconomicsandOil/2991
t.me/EconomicsandOil/2992
t.me/EconomicsandOil/2993
t.me/EconomicsandOil/2994


⭕️ @EconomicsandOil

#Note #Iran #Sanction #OilQuality #Condensate
چشم‌انداز صادرات نفت ایران پس از تحریم


هفته گذشته در "تجارت فردا" به تحریم نفت ایران و چشم‌انداز صادرات نفت پرداختم. براساس تحلیلی که آنجا ارائه شد، انتظار صادرات ۲۰۰ الی ۴۰۰هزار بشکه در روز می‌رود.


متن کامل مطلب را می‌توانید اینجا بخوانید:
http://www.tejaratefarda.com/fa/tiny/news-30637


⭕️ @EconomicsandOil

#Note #Sanction #Iran #OilExport #TEF
چین، آمریکا و تحریم نفت ایران


جنگ تجاری چین و آمریکا تاثیرات نامتقارنی بر تحریم نفت ایران دارد. نخست اینکه در صورت شکست کامل مذاکرات، رشد اقتصادی چین و جهان تحت‌تاثیر قرار می‌گیرد و متعاقباً اثر آن را بر قیمت بازارهای کالایی و از جمله نفت خواهیم دید که اثر آن بر سهولت تحریم ایران (از جنبه توجه به قیمت بنزین برای خانوارهای آمریکایی) مثبت خواهد بود.


از سوی دیگر اگرچه ایران بازیگری حاشیه‌ای (با کمتر از 5 درصد سهم) در میان صادرکنندگان نفت به چین است، چین مهم‌ترین بازار صادرات نفت ایران به ویژه در تحریم است. لذا باتوجه به اهمیت موضوع تحریم ایران برای آمریکا، تداوم موقت واردات از ایران می‌تواند ابزاری خوب برای چانه‌زنی چین باشد و در نتیجه لااقل فعلاً صادرات نفت ایران می‌تواند ادامه یابد.


در صورت دستیابی به توافق تجاری، به نظر می‌رسد صادرات نفت ایران به چین به شکلی مضاعف تحت‌تاثیر قرار گیرد و این کشور منافع رابطه با آمریکا را به ایران ترجیح دهد. لذا صفر شدن صادرات نفت ایران به چین را می‌توان سیگنالی در ارتباط با موضوع مذاکرات تجاری نیز دانست.


از سوی دیگر به هر حال ایران یک مقصد صادراتی کالاهای چین محسوب می‌شود. طبیعتاً باید حدی از صادرات نفت و میعانات گازی به چین ادامه یابد تا ارز مورد نیاز برای واردات از این کشور تامین شود؛ چراکه صادرات محصولات پتروشیمی کافی به نظر نمی‌رسد.


به صفر رساندن واردات نفت از ایران برای آینده روابط چین با ایران مطلوب نخواهد بود؛ چراکه به هر حال براساس تحلیل غالب، تحریم‌ها نمی‌توانند برای چند سال با همین شدت ادامه یابند و نهایتاً تحولی روی خواهد داد. لذا چین برای چنین روزی باید حدی از روابط را باقی بگذارد. همچنین کنار گذاشتن کامل ایران از مبادی وارداتی (مشابه ژاپن و کره‌جنوبی) با رفتاری که از چین سراغ داریم، همخوانی ندارد.


رویترز خبر داده که CNPC و Sinopec از واردات نفت ایران طی ماه می خودداری می‌کنند:
www.reuters.com/article/us-china-iran-oil/sinopec-cnpc-skip-iran-oil-purchases-for-may-to-avoid-u-s-sanctions-idUSKCN1SG0ER


⭕️ @EconomicsandOil

#Note #Sanction #Iran #OilExport #China #US
ظاهراً و براساس چند منبع (از جمله این اظهارنظر SVB Energy منتشره در بلومبرگ) واردات رسمی نفت از ایران طی ماه می به صفر رسیده است.


⭕️ @EconomicsandOil

#SVBEnergy #Sanction #Iran #OilExport
مناقصات اکتشافی ابوظبی در مرز ایران


سال گذشته مناقصات اکتشافی ابوظبی برای شش بلوک برگزار شد که پنج مورد به نتیجه رسید و نتایج آن در جدول زیر نقشه قابل مشاهده هستند. اکنون مناقصه دیگری برای پنج بلوک اکتشافی آغاز شده است.


آنطور که نقشه نشان می‌دهد، دو بلوک در مناقصه جدید و یکی از بلوک‌های مناقصه سال قبل در مرز ایران (میادین سیری و سلمان) قرار دارند.


مدل‌های امتیازی (که در ایران به کار نمی‌روند)، ادنوک (شرکت نفت ابوظبی) را قادر ساخته حتی برای اکتشاف در میادین غیرمتعارف فراساحل به جذب سرمایه بپردازد.


اطلاعات بیشتر:
t.me/EconomicsandOil/2970


⭕️ @EconomicsandOil

#Map #MEES #ADNOC #Bid #Exploration #UAE #Iran
چارچوب تحلیل تاثیر تحریم‌های نفتی


برای تحلیل تاثیر تحریم‌های نفتی، معمولاً فاصله صادرات نفت و میعانات گازی در شرایط عادی و تحریمی محاسبه و ضربدر دوره زمانی می‌شود. مثلاً گفته می‌شود اگر تحریم نباشد، صادرات نفت و میعانات گازی ایران 2.5 میلیون بشکه در روز است که اختلاف این رقم با 1 میلیون بشکه در روز، تاثیر تحریم‌ها بوده است. این محاسبه، تنها بخشی از تاثیر تحریم‌ها را نشان می‌دهد.


1️⃣ کاهش در تحقق ظرفیت صادرات: یعنی چقدر می‌توانیم صادر کنیم و در نتیجه محدودیت‌های تحریم، چقدر صادر می‌کنیم.


2️⃣ کاهش در ظرفیت تولید (و طبیعتاً صادرات): یعنی چقدر از توان تولید و صادرات ما طی دوران تحریم از بین رفته است. مثلاً در فراساحل ایران، ظرفیت تولید نفت ایران قبل و بعد از تحریم قبلی (اوایل دهه 90) افت چندصدهزاربشکه‌ای داشت. شاید همین موضوع برای نفت ایران در بسیاری میادین خشکی نیز امسال تکرار شود.


3️⃣ عدم تحقق برنامه‌های رشد ظرفیت تولید: یعنی چقدر از فرصت‌های رشد تولید و توسعه (به عنوان مثال میادین آزادگان، یادآوران، فاز 11 پارس جنوبی، کیش، چنگوله و بسیاری میادین دیگر) در نتیجه تحریم «فعلاً» محقق نشده است. قبلاً گفتیم که اگر ایران بخواهد مثل روسیه یا آمریکا متناسب با ذخایر خود از میادین تولید کند، باید تولید خود را چند برابر افزایش دهد.


4️⃣ فرصت‌های ناممکن: این بخش از تاثیر تحریم یعنی چقدر از فرصت‌ها برای همیشه از دست رفته یا کاهش یافته‌اند؛ مثلاً با لحاظ پیک تقاضای نفت (و در نتیجه از دست رفتن تقاضای بالقوه نفت برای بخشی از ذخایر)، جایگزینی رقباء منطقه‌ای و جهانی در بازارها (مثلاً در بازار LNG)، افزایش ریسک و در نتیجه هزینه سرمایه‌گذاری در ایران و موارد دیگر.


خوب است درنظر داشته باشیم که شاید سهم مورد 3 یا 4 در برآیند تاثیر تحریم‌های نفتی، بیش از مورد 1 باشد.


⭕️ @EconomicsandOil

#Note #Sanction #Iran
چارچوب تحلیل تاثیر تحریم‌های نفتی - بخش ۲


این نمودار قیمت نفت ایران را در مقایسه با نفت‌های رقیب نشان می‌دهد. به افزایش فاصله توجه کنید. این افزایش فاصله یعنی نفت ارزان‌تر فروخته شده تا برای مشتریان جذاب‌تر شود. این به جز هزینه‌های متعدد دیگری است که بر فروش نفت تحمیل می‌شود؛ مثلاً در زمینه حمل‌ونقل.


این نمودار نشان می‌دهد تحلیل تاثیر تحریم فقط منحصر به کاهش مقدار صادرات نفت نیست، بلکه قیمت نفت را نیز باید لحاظ کرد و البته موارد دیگر. برای توضیح بیشتر اینجا را بخوانید:
t.me/EconomicsandOil/3035


⭕️ @EconomicsandOil

#Sanction #Iran #OilPrice
سه مثال از رقابت نفتی آمریکا و ایران


این سال‌ها جدی‌ترین رقیب نفتی ایران و هر کشور صادرکننده دیگر، آمریکا بوده و صادرات نفت این کشور در محدوده میلیونی قرار گرفته و از قضا بخش عمده آن روانه بازارهای مهم آسیا یعنی هند و چین (البته تا پیش از جنگ تجاری) شده است. اگرچه این کشور در مقایسه با عربستان و بسیاری دیگر در تجارت جهانی نفت نقش مهمی ندارد، در نتیجه انقلاب شیل و رشد بی‌نظیر تولید بازار را شدیداً متحول کرده است.


در گاز نیز وضعیت به همان شکل و بلکه نامطلوب‌تر است. آمریکا وارد باشگاه صادرکنندگان گاز شده و انتظار می‌رود ظرفیت صادرات ال‌ان‌جی آن به چندده‌میلیون تن برسد و در کنار قطر یک بازیگر مهم لقب بگیرد. این در حالی است که ایران باوجود برخورداری از بزرگ‌ترین (و به روایتی دومین ذخایر بزرگ) گاز جهان، تنها دو قرارداد نسبتاً مهم با ترکیه و عراق دارد. در ایران اساساً اجماعی درباره لزوم صادرات گاز وجود ندارد و با تعابیری از قبیل غیراقتصادی بودن ال‌ان‌جی، ارزان‌فروشی گاز به کشورهای همسایه و لزوم تزریق گاز به جای صادرات آن، اصل این موضوع محل تردید قرار گرفته است.


در ال‌پی‌جی باوجود رشد قابل‌توجه ظرفیت تولید در نتیجه به مدار آمدن فازهای پارس جنوبی، آمریکا به مدد انقلاب شیل بازیگر اصلی تجارت شده و اکنون حدود یک‌سوم کل تجارت ال‌پی‌جی جهان در اختیار این کشور است. عمده ال‌پی‌جی آمریکا به بازار مهم آسیا و اقیانوسیه می‌رود و در شرایط تحریم فعلی، انتظار می‌رود این کشور بتواند جای ایران را پر کند.


سوال مهم اینکه برای حضور موفق ایران در این رقابت بزرگ، چه نکاتی را باید مد نظر قرار داد؟ اینجا به سه نکته اشاره می‌شود:
1️⃣ قراردادهای جذاب مشارکت در تولید و امتیازی با مفاد مالی رقابت‌پذیر برای توسعه حداکثری میادین شرط لازم هستند. بهره‌مندی از سرمایه، دانش و تجربه شرکت‌های تراز اول دنیا (در کنار بهره‌گیری از شرکت‌های داخلی) باید هدف اصلی قراردادهای نفتی باشد که با رژیم‌های خدماتی و مفاد مالی موجود امکان آن تاکنون (آنگونه که باید) میسر نشده است. تجربه امارات، عمان و کردستان عراق در این خصوص پیش روی ماست.


2️⃣ بازارهای صادراتی به اندازه توسعه زنجیره ارزش نفت و گاز اهمیت دارند و نباید یکی را به خاطر دیگری زیر سوال برد. آمریکا باوجود بهره‌مندی از بالاترین سطح تکنولوژی، بخش زیادی از گاز را به صورت ال‌ان‌جی (و نه محصولات پتروشیمی) صادر می‌کند و صادرکننده بزرگ ال‌پی‌جی نیز به شمار می‌رود. قرار دادن «تزریق» یا «توسعه پتروشیمی» در مقابل «صادرات» گاز یا قرار دادن «ال‌ان‌جی» در مقابل «خط‌لوله» با آنچه که در عمل از بزرگ‌ترین تولیدکنندگان و صادرکنندگان نفت و گاز جهان می‌بینیم تناسبی ندارد.


3️⃣ راه مقابله با تحریم‌های نفتی، از دو نکته فوق می‌گذرد؛ یعنی ابتدا توسعه حداکثری منابع نفت و گاز (با مشارکت بازیگران داخلی و خارجی و به ویژه غول‌های نفتی) و سپس نقش‌آفرینی در بازارهای صادراتی. صنعت نفت آمریکا بهره‌مند اصلی تحریم‌هاست و متاسفانه سهم ایران در نفت دنیا آن قدر نیست که به سادگی بتواند این صحنه را تغییر دهد. نقش‌آفرینی بر مبنای دو اصل فوق می‌تواند ظرف چند سال پتانسیل‌های نفت ایران را شکوفا و ایران را به وضعیت مورد انتظار (در تناسب با ذخایر موجود) برساند.


⭕️ @EconomicsandOil

#Note #Sanction #Iran #LPG #US #Shale
نکاتی از گزارش جدید اوپک درباره نفت ایران


چند روز قبل یکی از مهم‌ترین گزارش‌های مرجع نفت یعنی Annual Statistical Bulletin توسط اوپک منتشر شد. چند نکته آن در ادامه می‌آید:


1️⃣ تولید نفت عراق 4.4 میلیون بشکه در روز و ایران 3.5 م‌ب‌در؛ که حتی اگر ظرفیت حدود 4میلیونی ایران را درنظر بگیریم یعنی عراق به صورتی پایدار در تولید و صادرات نفت از ایران پیشی گرفته است.


2️⃣ تخمین صادرات بیش از 60میلیارد دلاری نفت ایران در سال 2018؛ که بیشترین رقم طی پنج سال اخیر است.


3️⃣ تعداد دستگاه‌های فعال حفاری ایران 157 عدد ذکر شده که فاصله زیادی با اطلاعات ما و مراجع دیگر از بازار حفاری ایران دارد و به نظر می‌رسد این رقم عرضه کل دستگاه‌هاست و نه دستگاه‌های «فعال».


4️⃣ تعداد چاه‌های تکمیل شده ایران 195 حلقه گزارش شده؛ که در تایید افت فعالیت‌های بالادستی نفت ایران و در تناقض با آمار دستگاه‌های فعال حفاری (منتشره در گزارش اوپک) است. تعداد چاه‌های تکمیل‌شده در سال‌های اوج بیش از 300 حلقه بود.


5️⃣ عبور تولید تجمعی نفت ایران (از ابتدای کشف نفت تاکنون) از 75میلیارد بشکه که تقریباً نصف عربستان است.


6️⃣ ایران در جایگاه نهم صادرکنندگان (ناخالص) نفت دنیا قرار گرفته است؛ یعنی پایین‌تر از عربستان، روسیه، عراق، کانادا، امارات، کویت، آمریکا و نیجریه. ریشه تحریم‌پذیری نفت ایران همین سهم نسبتاً پایین در بازارهای صادراتی (در مقایسه با حجم ذخایر) است.


7️⃣ ثبت میانگین 67.97 دلاری نفت سنگین و 69.1 دلاری نفت سبک ایران در سال 2018


8️⃣ تولید 248میلیارد مترمکعبی گاز در سال 2018 و رسیدن گاز تجمعی تولیدی کشور به مرز 3.65 تریلیون متر مکعب. (این ارقام گاز Marketed است، یعنی کل گاز تولیدی منهای گاز فلر، تزریقی و shrinkage.)


⭕️ @EconomicsandOil

#OPEC #ASB #Iran #Gas #OilExport #Iraq
Sanction.pdf
1.3 MB
این مطلب منتشره در نشریه انجمن صنفی مهندسین پلیمر و شیمی، سه استراتژی مواجهه با تحریم نفت ایران را مقایسه کرده است:

1️⃣ استراتژی منفعلانه
2️⃣ استراتژی فعالانه
3️⃣ استراتژی پیش‌دستانه

درباره استراتژی سوم:
«اما چگونه و با چه مختصاتی می‌توان از یک رویکرد پیش‌دستانه گفت؟ رویکرد پیش‌دستانه مبانی روشنی دارد: کشورها به اندازه سهم‌شان از تولید و صادرات نفت در بازار می‌توانند نقش‌آفرینی کنند، بدون تعریف یک قرارداد برد – برد نمی‌توان روابط بلندمدت استراتژیک ایجاد کرد، تحریم‌های نفتی به شیوه توسعه و اداره صنعت نفت وابسته هستند و مواردی از این دست. چنین مبانی به ظاهر روشنی در عمل هیچ گاه مورد اجماع نبوده‌اند. به عنوان مثال در بسیاری موارد تصور می‌شده نفت ایران به دلیل کیفیت خاص آن «تحریم‌ناپذیر» است، درحالی که میزان نفت تولیدی اهمیت بیشتری دارد. یا در زمینه قراردادهای نفتی، هنوز قراردادهای مشارکت در تولید و مدل‌های امتیازی (که به حضور بلندمدت و از لحاظ اقتصادی سودآور شرکت‌های خارجی بیانجامند) مورد استفاده قرار نمی‌گیرند.»


⭕️ @EconomicsandOil

#Note #Sanction #Iran
فروش نفت ایران: ممکن‌ها و ناممکن‌ها


در شرایط تحریم، موضوع «دور زدن تحریم‌ها» مورد توجه قرار می‌گیرد. سوال اینکه چنین کاری چگونه و در چه مقیاسی ممکن است؟


شرکت‌ها در خرید نفت ایران باید معادله‌ای را حل کنند که در یک سمت آن ریسک کشف تخلف از تحریم‌هاست و در سمت دیگر، منافع حاصل از خرید نفت ایران. می‌دانیم که نفت یک بازار جهانی با قیمت‌های متصل به هم دارد. اکنون نیز در شرایطی هستیم که بازار با کمبود جدی مواجه نیست. لذا در شرایط عادی خرید نفت ایران سود خاصی ندارد و به طور میانگین زیان پالایشگاه‌ها از تغییر خوراک در مقایسه با اثرات تحریم‌های مالی آمریکا بالا نیست.


چطور می‌توان چنان منافعی را برای خریداران ایجاد کرد؟ با انواع تخفیف و پذیرفتن هزینه‌های حمل و بیمه و تاخیر در دریافت پول و ... . کاری که هم‌اکنون هم انجام می‌شود. اگر فرض کنیم دولت‌ها و شرکت‌های خریدار به صورت علنی با آمریکا مقابله نمی‌کنند، همه آن تخفیف‌ها و امثالهم باید به قدری باشد که خریداران چشم خود را به روی نفت ایرانی ببندند. برای یک پالایشگاه چندده سنت یا چند دلار رقم قابل‌توجهی است، اما کدام خریدار حاضر است چند دلار برای چند ماه را به ریسک تحریم آمریکا ترجیح دهد؟ احتمالاً تعدادی اندک.


به لحاظ فنی چنان فروشی نمی‌تواند در مقیاس بالا صورت گیرد. شاید یک یا چند محموله را بتوان به عنوان نفت کشوری دیگر به فروش رساند، ولی وقت ارقام به حجم بالایی (مثلاً نیم میلیون بشکه در روز یا بیشتر) می‌رسند کار به صورت نمایی سخت می‌شود. چون این ارقام بُعد می‌گیرند و مثلاً نمی‌توان روزی یک میلیون بشکه نفت را تحت عنوان نفت کشورهای دیگر فروخت.


اما سوال اینکه راه مواجهه با تحریم‌های نفتی چیست؟ اینجا پاسخ داده‌ایم:
t.me/EconomicsandOil/3075


⭕️ @EconomicsandOil

#Note #Sanction #Iran
صادرات نفت ایران امسال چقدر خواهد بود؟


در قانون بودجه امسال 153هزار میلیارد تومان منابع صادرات نفت و فرآورده‌های نفتی پیش‌بینی شده است. آن گونه که در زمان مطرح شدن لایحه بودجه گفته شد، مبنای این رقم صادرات نفت حدود 1.5 میلیونی است؛ یعنی فرض تداوم صادرات به بازارهای آسیایی. اما در اردیبهشت و در نتیجه عدم تمدید معافیت‌ها، شرایط تغییر کرد و اکنون عمده صادرات ایران (که شدیداً کاهش یافته) به چین صورت می‌گیرد. اما صادرات نفت ایران امسال چقدر خواهد بود؟


پلاتس صادرات نفت ایران را در ماه ژوئن حدود 450هزار بشکه در روز اعلام کرده است. براساس آمار کپلر، میانگین صادرات دوماهه اخیر نفت ایران به چین رقمی در حدود 250هزار بشکه در روز نشان می‌دهد. می‌دانیم که عمده صادرات ایران به چین است و شاید محموله‌های اندکی به مقاصد متفرقه برود. لذا با فرض تداوم وضعیت فعلی، صادرات نفت خام و میعانات گازی ایران (با لحاظ صادرات بالای یک میلیونی در ماه فروردین) امسال بتواند در حدود 400هزار بشکه در روز باشد؛ با لحاظ یک بازه مثبت و منفی پنجاه هزار‌بشکه‌ای.


اینجا قبلاً نوشته شده که امسال صادرات نفت ایران دو سناریوی اصلی 200هزار و 400هزار بشکه در روز دارد:
t.me/EconomicsandOil/2996


براساس گزارش‌های روزهای اخیر، ظاهراً دولت قصد دارد مبنای بودجه امسال را بر صادرات 300هزار بشکه‌ای قرار دهد که پیش‌بینی قابل تحققی به نظر می‌رسد. خوشبختانه بر خلاف نفت، فرآورده‌های نفتی و محصولات پتروشیمی در مجموع وضعیت صادرات نسبتاً خوبی دارند. باوجوداین، افت شدید صادرات نفت احتمالاً ظرف چند ماه آینده در تعادل بازارهایی مثل ارز نمایان خواهد شد.


⭕️ @EconomicsandOil

#Note #Sanction #Iran #OilExport #TEF #KPLER #Platts
دفاع از تولید حداقل هشت‌میلیونی نفت در ایران


این هفته و در پنجمین کنگره نفت و نیرو، پنلی درباره امکان تولید هشت میلیونی نفت برگزار شد که شرحش اینجاست:
www.shana.ir/news/294150


نگارنده قریب به یک سال پیش اشاره داشته که براساس یک محاسبه سرانگشتی، امکان تولید حداقل هشت‌میلیونی از مخازن ایران وجود دارد:
t.me/EconomicsandOil/2924

آن گزاره حاصل ارائه‌ای بود که در سومین کنگره اکتشاف و تولید صورت گرفت:
t.me/EconomicsandOil/2921


این واقعیت باتوجه به حجم ذخایر نفت ایران و لحاظ نُرم‌های جهانی بدیهی است؛ اما معمولاً تایید اولیه آن به بررسی‌های آتی (که چند دهه است صورت نگرفته!) احاله می‌شود. اصولاً هر کاری در عالم نیازمند بررسی است؛ ولی بررسی‌های دقیق نافی آن نخواهد بود که در یک بررسی اولیه و حساب سرانگشتی متوجه شویم چه حجم عظیمی پتانسیل مغفول در میادین نفتی ایران وجود دارد و چندده سال عقبیم. سوال: چرا در چارچوب پارادایم حاکم بر نفت ایران، تولید هشت‌میلیونی معمولاً انکار می‌شود؟


ظاهراً پاسخ را باید در همان پارادایم جست. در پارادایم حاکم، عدم حضور شرکت‌های تراز اول دنیا در مدیریت مخازن و عدم بکارگیری مدل‌های جذاب امتیازی و مشارکت در تولید اهمیت ویژه‌ای دارند. از سوی دیگر پذیرش وجود یک پتانسیل «افزایش تولید حداقل چهارمیلیونی»، هیچ نتیجه‌ای نخواهد داشت جز اینکه باید به سراغ مدل‌های جذاب رفت و چند دهه تکرار روش‌های ناکارامد (شامل انحصار شرکت ملی نفت ایران، عدم بهره‌گیری از توان شرکت‌های خارجی در مدیریت بلندمدت مخازن و ...) را کنار نهاد. این چیزی نیست جز تغییر پارادایم و البته که تغییر پارادایم آسان نیست.

پتانسیل‌های مغفول نفت ایران سه دسته هستند:
1️⃣ مخازن کشف یا ارزیابی نشده (منابع متعارف و حتی غیرمتعارف مثل شیل)
2️⃣ مخازن کشف‌شده و توسعه نیافته (بیش از ۱۰۰ مخزن نفتی در ایران توسعه نیافته‌اند)
3️⃣ مخازن و میادین کمترتوسعه یافته (مثلاً میدان آب‌تیمور که پروپوزال افزایش تولید آن از ۵۰ هزار بشکه در روز به ارقام چندبرابری از ۱۵۰ تا ۴۵۰هزار بشکه در روز وجود دارد؛ همین طور میادین غرب کارون که به سادگی امکان تولید یک میلیون بشکه در روز را دارند.)


تجربه صنعت نفت آمریکا که از منابع شیل روزانه بیش از هفت میلیون بشکه نفت و هفتاد میلیارد فوت مکعب گاز تولید می‌کند، نشان می‌دهد در یک رژیم قراردادی خوب می‌توان چه میزان تولید اضافی بدون نیاز به منابع صندوق توسعه ملی و ... آن هم از مخازن غیرمتعارف ایجاد کرد. این ارقام طی بازه‌ای ده‌ساله حاصل شده‌اند. یعنی طی یک دهه معادل دو برابر ظرفیت تولید نفت ایران و بیش از سه برابر ظرفیت تولید گاز ایران (معادل 70 فاز پارس جنوبی!) از میادین و مخازنی بسیار دشوارتر از ایران به ظرفیت تولید آمریکا اضافه شده؛ آن هم بدون دخالت دولت، با محوریت بخش خصوصی و بدون آنکه کلمات غیرعلمی و بی‌پایه‌ای مثل «تولید صیانتی» و امثال آن سد راه توسعه شوند. البته که شاید فعلاً نظام قراردادی آمریکا را نتوان در ایران پیاده کرد، اما می‌توان متوجه شد که در دنیای امروز نفت تولید هشت‌میلیونی مخازن ایران رقمی بسیاری پیش‌پاافتاده است.


بهترین راه برای تشخیص توان تولید مخازن ایران، قرار دادن آنها در معرض ارزیابی و رقابت همه شرکت‌ها (نه انحصار شرکت ملی نفت ایران) و تحت رژیم قراردادی است که بهترین پیشنهاد را به همراه آورد؛ یعنی امتیازی و مشارکت در تولید (و نه رژیم خدماتی). طی چند دهه اخیر چنین هیچ گاه چنین شرایطی وجود نداشته و در نتیجه تولید ایران در محدوده چهار میلیون بشکه در روز در جا زده است. این موضوع را قبلاً به صورتی جامع توضیح داده‌ایم:
t.me/EconomicsandOil/3149


با تولید حداقل هشت‌میلیونی نفت (ان‌شاءالله در شرایط پساتحریم)، تحریم‌پذیری اقتصاد ایران مرتفع شده، حجم عظیمی سرمایه‌گذاری به کشور آمده و اشتغالی پایدار به وجود خواهد آمد که لازمه آن اصلاح نظام قراردادی و ارائه کلیه میادین ایران به سرمایه‌گذاران خارجی است. به یاد داریم که طی دوران IPC اجازه داده نشد بسیاری از میادین تولیدی کشور در معرض بررسی قرار گیرد که اگر اینگونه بود، می‌دیدیم که ایران آبستن ده‌ها «آب‌تیمور» است. خروجی پارادایم حاکم بر نفت ایران «آب‌تیمور» است و عجیب نیست در چنین پارادایمی امکان تولید هشت‌میلیونی انکار شود.


⭕️ @EconomicsandOil

#Iran #AbTeymour #Field #IPEC
مساله Private Equity در اکتشاف و تولید
(و امکان‌پذیری شکل‌دهی Private Equity نفت در ایران)


بنگاه‌های Private Equity در شکل متعارف از تعدادی سرمایه‌گذار شخصی و نهادی تشکیل می‌شوند که پس از دریافت پول و تملیک شرکت‌ها و بهبود وضعیت درآمدی آنها، اقدام به خروج از روش‌هایی مثل فروش به سرمایه‌گذاران استراتژیک و IPO می‌کنند. بخش اکتشاف و تولید نفت به شکل متعارف در اکثر نقاط دنیا مورد توجه Private Equityها نبوده و آنچه در آمریکا یا دریای شمال می‌بینیم، در آن عمومیت نداشته که عمدتاً به نظام قراردادی و محیط کسب‌وکار مربوط می‌شود.


بررسی نمونه‌های موجود Private Equity در بالادستی نفت نشان می‌دهد آنها الزاماً رویه متعارف را پیگیری نمی‌کنند که احتمالاً این موضوع مختص نفت نیست و بسیاری صنایع دیگر را نیز دربرمی‌گیرد. به عنوان مثال استراتژی خروج الزاماً روی میز آنها قرار ندارد، بلکه با خرید دارایی در قیمت‌های مناسب (کاری که درباره دارایی‌های تولیدی (Brownfield) به ویژه در انگلستان و نروژ رونق دارد) و مدیریت آن، به دریافت عواید می‌پردازند. البته خرید دارایی‌ها از غول‌های نفتی و امثالهم می‌تواند به نوعی منطق افزایش بهره‌وری را دربر داشته باشد؛ چراکه الزاماً غول‌های نفتی در مدیریت دارایی‌های متعدد و کوچک و قدیمی بهینه عمل نمی‌کنند.


یک بررسی وودمکنزی نشان می‌دهد که حدود 30 تا 40 درصد تولید نفت انگلستان توسط PEها صورت می‌گیرد و میانگین IRR هدف شرکت‌های PE منطقه دریای شمال 20 درصد بوده است. انتظار می‌رود در ابتدای دهه آتی بسیاری از PEهای فعال در این منطقه وارد دوران بهبود وضعیت جریان نقدی شوند و آماده خروج (در صورت تمایل) باشند.


چه چیز باعث رونق حضور PEها در نفت می‌شود؟ این عوامل مهم‌اند ولی تجمیع همه آنها ضروری نیست:
1️⃣ رژیم قراردادی مترقی
2️⃣ وجود بازار Liquid برای خرید و فروش
3️⃣ در دسترس بودن دارایی‌های تولیدی
4️⃣ قیمت‌های پایین نفت و فشار بر فروشندگان غیربهره‌ور
5️⃣ فشار بر شرکت‌های سهامی عام از سوی سرمایه‌گذاران ESG و امثالهم


باوجود فراهم نبودن اکثریت قریب به اتفاق موارد فوق در نفت ایران، امکان تشکیل یک PE در ایران با اتکاء به دارایی‌های ارزی نه چندان بالا (در حدود چندده‌میلیون دلار) وجود دارد. مهم‌ترین زمینه آنکه باتوجه به وجود حدود 4 میلیون بشکه در روز دارایی تولیدی که چند دهه سرمایه‌گذاری کافی در حفظ و نگهداشت اغلب آنها صورت نگرفته است، کوچک‌ترین سرمایه‌گذاری به شکل متعارف بازده قابل‌توجهی خواهد داشت. جریان نقدی این بازده می‌تواند مبنای تامین مالی مراحل بعدی باشد. حتی با قراردادهای IPC (مشروط به جذابیت مالی و اصلاحات اندک مفاد قرارداد) می‌توان به چنین هدفی دست پیدا کرد.


⭕️ @EconomicsandOil

#Note #PE #Iran #NorthSea #ESG #Legal #Woodmac
عصر کمیابی و عصر فراوانی


در دهه 1970 میلادی اگر صادرکننده‌ای نفتش را صادر نمی‌کرد، این تهدیدی «بزرگ» برای واردکنندگان بود؛ چنان که در جنگ اعراب و اسرائیل دیدیم. این یعنی «عصر کمیابی».


در دهه 2010 اگر صادرکننده‌ای نفتش را صادر نکند (همچون ایران که به دلیل تحریم اینگونه شد)، تهدید به مراتب کمتری برای واردکنندگان وجود دارد؛ و ای بسا همزمانی با رشد تولید دیگران (مثل آمریکا و عراق) به معنای از دست رفتن بازارش باشد. این یعنی «عصر فراوانی».


نمودار بالا از پلاتس نشان می‌دهد در دهه اخیر آمریکا سهم بازارش را افزایش داده و عربستان (و شاید تا حدی عراق و یکی دو عضو دیگر) از معدود کشورهای عضو اوپک بوده‌اند که سهم بازارشان را حفظ کرده‌اند.


سوالی که پاسخش تنها نیازمند عقل سلیم (Common Sense) است: در دوران فراوانی، پنهان کردن ذخایر زیر زمین برای روز مبادا و عدم تولید حداکثری و سپردن بازار به رقبا چه توجیهی دارد؟


⭕️ @EconomicsandOil

#Platts #US #Shale #Paradigm #KSA #Iran
Audio
پادکست «جمعه با نفت» - ۱۱


ایران و صنعت LNG


⭕️ @EconomicsandOil

#Podcast #LNG #Iran #Gas
20.05-Oil-TEF.pdf
179.5 KB
نکولِ نفت
افول جایگاه نفت ایران در جهان و ریشه‌های آن


منتشره در هفته‌نامه اقتصادی «تجارت فردا»


دهه طلایی نفت ایران به لحاظ تولید و البته جهش قیمت، 1970 میلادی بود. طی سال‌های 1970 تا 1979 میانگین تولید 5.3 میلیون بشکه در روز بود و رکورد تولید بیش از شش میلیون بشکه در روز به ثبت رسید.


ظرفیت تولید نفت خام کشور طی چند دهه اخیر در محدوده چهارمیلیونی درجا زده و تنها توسعه عظیم و قابل‌توجه در پارس جنوبی و غرب کارون رقم خورده است. در عمل، تولید نفت ایران پایین‌تر از کشورهایی مثل عراق، کویت و امارات متحده عربی قرار گرفته و ایران به یک بازیگر حاشیه‌ای در اوپک و بازار نفت تبدیل شده که هرازگاهی با لغو تحریم‌ها وارد بازار می‌شود.


ایران تا حدی در توسعه منابع ناکام بوده که با آمارهای فعلی برای حدود یک قرن می‌توان با ظرفیت موجود به تولید نفت پرداخت، در حالی که میانگین این رقم برای دنیا حدود 50 سال است. این یعنی بخش زیادی از منابع کشور در معرض متروک شدن قرار دارند.


⭕️ @EconomicsandOil

#TEF #Note #Paradigm #Iran
مرکز پژوهش های مجلس.pdf
1.5 MB
فرازهایی از وضعیت اقتصادی کشور که توسط آقای محمد قاسمی سرپرست مرکز در صحن علنی مجلس گزارش شد.

متوسط رشد اقتصادي كشور از سال ۱۳۹۱ تا ۱۳۹۸
نزديك به صفر درصد؛

انباشت سرمايه منفی در بخش نفت و گاز، صنعت، معدن، ساختمان و ارتباطات از سال ۱۳۹۱ به بعد؛

از نظر تورم ایران پس از ونزوئلا، زیمباوه و آرژانتین در رتبه چهارم جهانی (میانگین نرخ تورم جهانی در سال ۲۰۱۸ معادل ۲.۴ درصد بوده است)؛

در صورت تحقق رشد اقتصادی ۸ درصدي از سال ۱۳۹۹ به بعد (به دلیل انباشت سرمایه منفی و ساختار اقتصادی تقریبا غیرممکن است!!)، همچنان حداقل ۶ سال برای بازگشت به سطح درآمد سرانه سال ۱۳۹۰ زمان نياز است.

ضریب جینی به میزان ۴۰.۹ واحد در سال ۹۷ و افزایش قابل توجه نابرابری و شکاف اجتماعی؛

خط فقر بالای ۴.۵ میلیون تومانی برای خانوارهای چهارنفره ساکن تهران و ۲ میلیون تومانی متوسط کشوری؛

رتبه ایران در زمینه حقوق مالکیت ۱۰۳ از ۱۲۹ بر اساس گزارش سال ۲۰۱۹؛

مجموع بدهی‌های دولت و شرکتهای دولتی تا پایان شهریور ۹۸ به میزان ۱۰۲۵ هزار میلیارد تومان؛

🔴 @OilandGasEconomics

#RC #Report #Majlis #Iran #Economics
آمارهای جدید اوپک و چند نکته مهم درباره ایران


گزارش جدید آماری اوپک منتشر شده که در آن می‌توان خلاصه‌ای از مهم‌ترین آمارهای نفت سال 2019 را دید. متاسفانه آمارهای مربوط به ایران از وضعیت مناسبی حکایت نمی‌کنند. چند نکته مهم درباره ایران را به نقل از گزارش مذکور اینجا می‌آورم:


بازیگر درجه سوم اوپک
عربستان با تولید 9.8میلیونی در رتبه اول اوپک ایستاده است. عراق و امارات با تولید 4.6 میلیونی و 3میلیونی در جایگاه دوم قرار دارند. کویت تولید 2.7میلیونی داشته و ایران با تولید کمتر از 2.4 میلیونی عملاً یک بازیگر درجه سوم در اوپک محسوب می‌شود. در مقیاس جهانی هم البته با لحاظ آمریکا و روسیه که تولیدی نزدیک به عربستان دارند، و لحاظ تولیدکنندگان دیگر، ایران یک بازیگر حاشیه‌ای است.


بی‌اثری در صادرات
تحریم‌ها ایران را در صادرات بیشتر تحت‌تاثیر قرار داده است. آمارهای اوپک از صادرات 650هزاربشکه‌ای سال قبل کشور حکایت دارند درحالی که صادرات عربستان 7 میلیون، عراق 4 میلیون، امارات 2.4 میلیون، کویت و نیجریه حدود 2 میلیون، آنگولا 1.3 میلیون و حتی لیبی 1 میلیون بشکه در روز بوده است. بد نیست بدانیم ایران بعد از عربستان بزرگ‌ترین ذخایر ارزان و آسان نفت جهان را در اختیار دارد! با این صادرات ایران کشوری بی‌اثر در بازار جهانی نفت محسوب می‌شود.


افسانه خام‌فروشی
اگرچه در حوزه‌های متعددی از صنعت نفت و گاز کشور عدم توجه به سودآوری و خلق ارزش افزوده وجود دارد، اصل موضوع خام‌فروشی یک افسانه به نظر می‌رسد. چراکه باوجود چنان وضعیت نامساعدی در تولید و صادرات نفت‌خام، ایران در تولید فرآورده‌های نفتی از ظرفیت 1.7میلیونی برخوردار بوده است. ظرفیت عربستان 2.6 و امارات 1 میلیون اعلام می‌شود. شاید برخی مدعی شوند این وضعیت مربوط به شرایط تحریم می‌شود و در حالت عادی ایران نسبت به تولید نفت‌خام ظرفیت پالایشگاهی کمی دارد. با مرور این مطالب می‌توان متوجه شد چنان نیست:
افسانه خام‌فروشی؟
افسانه خام‌فروشی؟ (بخش دوم)
نگاه استراتژیک به ساخت پالایشگاه


شکست در صادرات گاز
حتی در صادرات گاز نیز (باوجود حجم بالای تولید کشور) ایران موفقیتی کسب نکرده و جز صادرات به ترکیه و اخیراً عراق، موفقیتی نصیب کشور نشد. بد نیست بدانیم صادرات امارات 9.3 میلیارد مترمکعب (که البته در مقابل آن واردات بیشتری وجود دارد)، نیجریه 36، لیبی 9.1، الجزایر 42.5 و ایران تنها 8.8 میلیارد مترمکعب بوده است. با لحاظ قراردادهای ترکمنستان، ترکیه و کرسنت ایران عملکردی پرحاشیه و مملو از دعوای حقوقی در صادرات گاز داشته است. اکنون نیز اندک فرصت‌های صادرات یعنی بکارگیری قراردادهای جذاب در پارس جنوبی برای خلق مشارکت با مصرف‌کنندگان اصلی، صادرات به امارات (کرسنت) و همچنین سال‌های طلایی ال‌ان‌جی از دست رفته‌اند.


هزینه هر سال تحریم در حوزه صادرات نفت با قیمت نفت 50 دلاری و فرض افت حداقل 1.7میلیونی صادرات، بیش از 30 میلیارد دلار است. اگر تنها نصف فرصت ازدست‌رفته تولید 8میلیونی نفت کشور را به تحریم و عدم حضور شرکت‌های بین‌المللی نسبت دهیم، این رقم به حدود 100 میلیارد دلار در سال می‌رسد. بد نیست بدانیم با چشم‌انداز پیک تقاضای نفت، بخش زیادی از این رقم هرگز جبران نخواهد شد.


⭕️ اقتصادونفت


#OPEC #ASB #Iran #Refinery #Sanction
تحریم‌ها و آینده صادرات نفت


در سرمقاله امروز دنیای اقتصاد به آینده صادرات نفت ایران با لحاظ آینده تحریم‌ها و موضوع توافق با چین پرداخته شده است.


توافق نفتی با چین بدون یک توافق جامع‌تر این کشور با آمریکا و متحدانش چندان ممکن به نظر نمی‌رسد. این موضوع که آیا چین می‌تواند به چنان توافقی با آمریکا دست یابد نیز دور از ذهن است؛ چراکه لااقل براساس کلیات منتشرشده تاکنون، اگرچه امتیازات ارائه‌شده به چین برای ایران شاید بسیار بزرگ به نظر بیاید اما برای چین به همان نسبت اهمیت ندارد و در نتیجه نمی‌توان انتظار داشت (به‌ویژه در بستر جنگ تجاری) که چین برای آن دست به یک معامله دیگر بزند.


نیاز چین به واردات منابع هیدروکربنی طیف وسیعی از نفت خام، گاز (به شکل LNG و خط‌لوله)، میعانات گازی، LPG و انبوه محصولات شیمیایی از قبیل متانول، پلیمرها و امثالهم را دربرمی‌گیرد. از قضا در بسیاری از آنها مثل LNG، LPG، محصولات شیمیایی و... آمریکا در زمره بزرگ‌ترین بازیگران است و ایران یک بازیگر متوسط یا حاشیه‌ای. مبادله‌ای که عمدتا نفت در آن حائز اهمیت ویژه است (چراکه بقیه محصولات اساسا تاثیر بسیار کمتری از تحریم پذیرفته‌اند) نمی‌تواند جذابیتی برای چنان هزینه‌ای از سوی چین داشته باشد؛ به‌ویژه در دنیای فراوانی نفت.


تصویر ایران‌محور از بازار نفت و نیاز دنیا متعلق به دهه ۱۹۷۰ میلادی بوده و اکنون فاقد موضوعیت است. گزاره‌های مطرح‌شده درباره تخفیفی اندک در فروش نفت و موارد دیگر با لحاظ درهم‌تنیدگی اقتصادی و مالی چین با اقتصاد جهان و به‌ویژه آمریکا نمی‌تواند کمکی به تغییر این نتیجه‌گیری کند.


گمانه دیگر برای منطق توافق می‌تواند این باشد که ایران (برای کنترل و محدودسازی توسط یک برادر بزرگ، مشابه مدل کره‌شمالی) در مدار چین قرار گیرد و مخاطرات مورد ادعا از منظر تاثیر تحرکات منطقه‌ای بر امنیت انرژی (امنیت زیرساخت‌های برخی همسایگان، تداوم جریان از مسیر تنگه هرمز و ...) نیز از این طریق کنترل شود. برخلاف منطق قبلی، این مبنا می‌تواند مورد پذیرش آمریکا و هم‌پیمانان نیز قرار گیرد. اما آیا واقعا می‌توان باوجود تفاوت‌های اساسی نظام اجتماعی و حکمرانی موجود پذیرفت که ایران به چنان چارچوبی تن دهد؟ پاسخ نگارنده به این سوال منفی است.


متن کامل مطلب را اینجا بخوانید:

https://www.donya-e-eqtesad.com/fa/tiny/news-3694875


⭕️ EconomicsandOil


#Note #DEN #Iran #China #US #Sanction