ایرانیان زرتشتی
1.67K subscribers
3.99K photos
1.5K videos
23 files
1.29K links
مزدا اهورا
که دانش بیکران هستی‌مند است
بنیاد آفرینش است‌.
اهورامزدا هیچ فرمان و احکامی برای مردم ندارد.

فیسبوک
https://www.facebook.com/IranianZartoshti
اینستاگرام
https://www.instagram.com/persianzoroastrians
Download Telegram
حماسه­­ نامه­‌های ایرانی پس از شاهنامه فردوسی:

۵۰سال پس از آ­نکه فردوسی بزرگ چشم از جهان فرو بست مردی ديگر از شهر توس از آشوب‌ها و آشفتگی‌های خراسان به آذربايجان كوچ كرد و آثار ادبی خود را كه يكی از آنها #گرشاسب­پ‌نامه است دور از ديار و زادگاه خود پديد آورد. او كه از يورش‌های پی‌درپی تركان سلجوقی به آذربايجان گريخته بود #اسدی_توسی نام داشت.
اسدی نخستين سخنوری است كه پس از فردوسی اثری حماسی پديد آورده است. از آن پس شمار كسانی‌كه به پيروی از شاهنامه، حماسه­ نامه­ سرودند، سده به سده رو به افزونی نهاد و تا به روزگار قاجار و سده‌ی سيزدهم مهی ادامه يافت. آخرين آنها را بايد شهنشاه­نامه‌ی محمودخان ملک‌شعرا سخنور دربار فتحعليشاه قاجار دانست. كتاب او پیروی ديگری از شاهنامه‌ی فردوسی است هرآینه درباره‌ی زمانی ميان شاهنامه تا شهنشاه­نامه، حماسه­‌نامه‌های ديگری آفريده شد كه هر كدام جز سايه­‌ای كم­رنگ از اثر جاودانه‌ی فردوسی نيستند مانند: #كورش­‌_نامه و #بهمن­‌_نامه هر دو از سده­‌ی پنجم. بانو #گشسپ‌_نامه، #فرامرز_نامه و #شهريار_نامه هر سه از سده­‌ی ششم. #برزو_نامه در سده‌­ی هفتم. #سام_­نامه و #جهانگير­_نامه در سده­‌ی هشتم.
نكته اينجاست كه هيچ كدام از اين حماسه­‌نامه‌ها، از ديد ادبی و ارزش سخنوری و هنر داستان‌­پردازی به پای شاهكار فردوسی نمی‌رسند و در برابر كاخ بلند شاهنامه‌ی او رنگ و رو و جلوه­ای ندارند. ناگزير اين پرسش پيش می­‌آيد كه پس ارزش چنين حماسه­‌نامه‌های دست دومی در چيست؟
اين پرسش را با دكتر مجيد سرمدی، استاد زبان و ادبيات پارسی دانشگاه در ميان می‌گزاريم و پاسخ اینگونه است:
ارزش حماسه‌­نامه‌های پس از شاهنامه را از چند گونه مي‌توان بررسی كرد. برای نمونه از ديد ادبی و نگاهبانی از زبان پارسی. گويندگان منظومه­‌های حماسی، داستا­ن‌هايی را سروده‌اند و در ميان مردم پراكنده‌اند كه به نگهداری تركيبات و زبانزدهای پارسی كمک كرده است. بیگمان ارزش ادبی آنها در اين هم است كه توانسته­‌اند واژه‌هايی را جايگزين واژه‌های ديگر کنند يک نمونه‌اش بر جای ماندن واژه‌­ی #خرد است كه يادگاری است از گسترش اينگونه داستان‌های حماسی. پس نخستين ارزش آنها در گسترش و نگاهداشت زبان پارسی، چه بسا در بيرون از مرزهای ايران است.
ارزش ديگر آن دست كتا­ب‌ها در درون­مايه‌ی آنهاست. پس از پديد آمدن رويدادهای سهمگين تاريخی، مردم ما نياز به خود باوری ملی داشتند تا دشواری‌ها را پشت سر بگذارند. ­می‌دانيم كه خويشكاری چکامه‌سرایان جز اين نيست كه سخنی بگويند كه در د­ل‌ها اثر كند. به سخن ديگر، هنر چکامه نشان دادن و نماياندن است، نه آفرينش و پديد آوردن. همين است كه شعر را جهانی مجازی دانسته­‌اند كه با گره خوردن و يكی شدن زبان و خيال­‌پردازی آفريده می‌شود. مردم می‌توانند درون اين جهان ساخته‌ ­شده بروند و آرزوها و دردها و خواسته‌های خود را ببينند و حتا همزاد پنداری كنند. سروده‌­های حماسی چنين تاثير و كنشی داشتند.
آيا حماسه ­نامه‌های پس از فردوسی، همانند شاهنامه‌ی او حس حماسی دارند؟
پاسخ: منش و روش سرايندگان آن حماسه­ نامه­‌ها سازگار با شعر حماسی نبود. همين است كه بيشتر منظومه‌های آنها سست و ساختگی از كار درآمده است. اين را هم بگويم كه من از حس حماسی كه شما به آن اشاره می‌­كنيد شكوه و سهمگينی را در نظر م­ی‌گيرم. در روزگار فردوسی آن حس، پيكره‌ای حماسی و استور­ه‌ای داشت و در روزگاران ديگر چهارچوب حماسه‌های عرفانی به خود گرفت همانند «منطق­الطير» عطار و «مثنوی» مولانا.
زمانی كه اين كتا­ب‌ها را می‌خوانيم حس حماسی به خود می‌گيريم تا بدان اندازه­ای هم اثر گذارند كه گويی مارش نظامی می‌شنويم. اين حس حماسی حتا در روزگار صفويه هم كه مردم خوی و سرشت خمودان‌ه­ای داشتند و همه چيز مينياتوری شده بود و شعر هم يک­سره خيال‌­بافی‌های دور و دراز بود، به تمامی از ميان نرفت اما شكل و پيكره­ای دينی گرفت.
بايد در نظر داشت كه ادبيات ابزار دگرگونی است. همه­‌ی نمودهای دگرگونی رفتار مردم را در ادبيات می‌توان ديد از همين روست كه می‌گويند ادبيات آينه­‌ی مردم است. حس حماسی هم برترين و چيره­‌ترين حس انسانی است چون اين حس به آدمی نيرو و توانايی می‌دهد.👇
ایرانیان زرتشتی
درختان در شاهنامه: #درخت_سرو: درخت سرو در شاهنامه نمودی برجسته دارد. سرو نماد و رمز جاودانگی و نامیرایی است و در میان درختان از ارزش اساتیری بیشتری برخوردار است. سویه‌ای مینویی و سپنت نیز دارد و نماد آزادگی و راستی و دادگستری نیز هست. سرو را «درخت ایران»…
خسروانی درختان شاهنامه.
درخت و نمادهای آن در شاهنامه فردوسی:

در جهان شاهنامه و اندیشه‌ی فردوسی، درخت جایگاهی بلند و نمادین دارد و سرشار از راز و رمزهاست. تا بدانجا که نام ۵۷۰ درخت سرافراز را در شاهنامه می‌توان یافت.
درخت در شاهنامه نماد پایداری و ایستادگی و سربلندی است. افزون بر آنکه رمز بالندگی و پیشرفت نیز هست. در فرهنگ ایرانی، درخت پدیده‌ای خجسته و سپند و اهورایی است.
آنچه در اینجا به آن اشاره می‌شود بر پایه‌ی پژوهش گسترده‌ای است که دکتر #مهدخت_پورخالقی درباره‌ی «درخت شاهنامه» انجام داده است.

آیین‌هایی که با درخت پیوند دارند:
در شاهنامه شمار فراوانی از آیین‌ها را می‌توان یافت که پیوندی نمادین با درختان دارند. یک نمونه‌ی آن، آیین درخت‌کاری به پاس برآورده شدن آرزوها و خواسته‌هاست.
هنگامی‌که #اسفندیار راهی جنگ با ارجاسب تورانی است، از خداوند جان و خرد(اهورامزدا) می‌خواهد که او را در این نبرد یاری کند تا او به نشانه‌ی سپاسگزاری، درخت بنشاند و #آتشکده برپا کند و ده هزار چاه آب بسازد:
«به گیتی صد آتشکده نو کنم
جهان از ستمکاره بی خو کنم.
کنم چاه آب اندرو ده هزار
نشانم درخت از بر کوهسار».

یک نمونه‌ی دیگر آیین‌های درختی شاهنامه، نهادن تخت شهریاران ایران در زیر درختان است. بزم‌ها و جشن‌های شاهنامه نیز در زیر درختان پُر برگ و بار و در باغ‌ها برگزار می‌شده است. در آنجا بود که تخت شاهی را در زیر انبوه‌ترین درخت می‌نهادند:
«درختی زدند از بر گاه شاه
کجا سایه گسترد بر تاج و گاه
بیامد نشست او به زرینه تخت
به سر برش ریزنده مشک از درخت».

چنین آیینی از آن‌رو بود که درخت، نماد سر سبزی و شادکامی و سرخوشی دانسته می‌شد.
آیین خاکسپاری مردگان در زیر درخت نیز در شاهنامه نمونه دارد. پیکر #رستم را در باغ به خاک می‌سپارند و بر روی آن دخمه‌ای بلند می‌سازند. اسفندیار نیز آرزو می‌کند که ای کاش می‌توانست پیکر بی‌جان برادرش #فرشیدورد را در جایی به خاک بسپارد که درخت سر برآورده باشد. در جهان شاهنامه، گاه بر درختان بارور و میوه‌دار نیز خراج می‌نهادند که خود آیینی دیگر بود.

برخی از درختان شاهنامه:
#درخت_سرو:
درخت سرو در شاهنامه نمودی برجسته دارد. سرو نماد و رمز جاودانگی و نامیرایی است و در میان درختان از ارزش اساتیری بیشتری برخوردار است. سویه‌ای مینویی و سپنت نیز دارد و نماد آزادگی و راستی و دادگستری نیز هست.
سرو را «درخت ایران» نامیده‌اند. هنگامی‌که #گشتاسب_کیانی دین بهی می‌پذیرد، درخت سروی را که #اشوزرتشت از سرای روشنایی آورده بود، در برابر آتشکده‌ی مهربرزین کاشمر می‌کارد و بر آن سرو بلند می‌نویسد که: گشتاسب دین بهی را پذیرفت:
«نخست آذر مهر برزین نهاد
به کشمر نگر تا چه آیین نهاد.
یکی سرو آزاده بود از بهشت
به پیش در آذر آن را بکشت.
نبشتی بر آن زاد سرو سهی
که پذرفت گشتاسب دین بهی.
گوا کرد مر سرو آزاد را
چنین گستراند خرد داد را».

#درخت_نارون:
تابوت جهان پهلوان شاهنامه، رستم، از درخت نارون ساخته شده است.
#درخت_ساج:
در شاهنامه، از این درخت نیز کرسی و تخت و تابوت می‌سازند. ساختن مهره‌های شطرنج نیز از چوب درخت ساج است.

#درخت_ترنج:
در شاهنامه درخت ترنج و میوه‌ی آن نماد پیروزی و شکوه و غرور و سربلندی است و به نشانه‌ی پیروزی، میوه‌ی آن را در دست می‌گیرند. در یکی از داستان‌ها، داستان #رستم و #اسفندیار رستم، ترنج بدست بر کرسی زر می‌نشیند:
« بیامد بر آن کرسی زر نشست
پُر از خشم و بویا ترنجی بدست».

#درخت_سخنگو:
درختی نمادین در شاهنامه است که اسکندر با آن سخن می‌گوید و درخت سخنگو، آینده‌ی او را پیشگویی می‌کند. درخت سخنگوی شاهنامه، دو بُن دارد و نرینه و مادینه است. سخن گفتن درخت، ریشه در اندیشه‌ی جاندار پنداری مردمان باستان دارد. آنها درخت را همانند انسان دارای شعور و فهم می‌دانستند و موجودی زنده گمان می‌بردند. پس در نگاه آنان سخن گفتن یک درخت، چندان شگفت‌آور نبود. این جاندار پنداری(آنیمیسم) در دیگر عناصر زاستار(:طبیعت) نیز در دیده می‌شود. چنینان باستان نیز باور داشتند که درخت سرو، سخن می‌گوید.

دیگر درختان شاهنامه:
در شاهنامه به درختان فراوان دیگری اشاره شده است. همانند: #سنوبر، #زیتون، #توت، #سنجد، #عناب، #آبنوس، #خدنگ، #گز، #بید، #سیب، #خرما، #شمشاد، #نارون، #چنار، #سندل، #بادام و بسیارانی دیگر.

#سوزاندن_درختان:
نمونه‌هایی از سوزاندن درختان در شاهنامه دیده می‌شود که سرانجامی تخ و ناگوار در پی دارد. #فرامرز به کین‌خواهی #رستم، چناری را که شغاد، کشنده‌ی رستم در درون آن پناه گرفته بود، آتش می‌زند:
به کردار کوه آتشی برفروخت
شغاد و چنار و زمین را بسوخت.👇
اما #فرامرز، سرانجام، بدست #بهمن به دارآویخته می‌شود و زندگیش پایانی ناگوار می‌یابد. #فریدون نیز در سوگواری فرزندش #ایرج، درختان سرو را می‌سوزاند:
گلستانش برکند و سروان بسوخت
به یکبارگی چشم شادی بدوخت.

#فریدون نیز بینایی چشمانش را از دست می‌دهد.
✍️ #پويان_پشوتنی

@Persianzoroastrians 🔥🌲🌳🌴

اینستاگرام
https://www.instagram.com/persian_zoroastrians
تلگرام
https://telegram.me/persianzoroastrians
فیسبوک
https://www.facebook.com/Ir
وبلاگ
http://iranianzorosatrians.blogsky.com/
بخشی از نام‌های زیبای ایرانی در این چکامه:

باغبان‌ها به روی گل‌هاشان
نام‌های زیبا و قشنگ بگزارند
نامی از جنس آفتاب و بهار
نام خوش آب و رنگ بگرارند
تا شبت را #سپيده گل بزند
نام #مهتاب و #ژاله را بنويس
شور #شهناز تا #دلارام است
#نسترن را و #لاله را بنويس
عشق #هنگامه می‌كند برپا
با #نگار و #نگين و #ركسانا
با #هما و #شراره و #نوشين
با #پريسا و #هستی و #مينا
با #پريا و #مهری و #مينو
#مهرناز و #مهستی و #مهشيد
با #دل‌افروز و #نازنين و #بهار
باز #نوش‌آفرين شود #خورشيد
مانده طرحی قشنگ در يادم
روی دستان آب، #نيلوفر
بيشتر از #شكوفه بنويسيم
از #زری، از #فرشته، از #زيور
#روشنک را به #پرنيان بسپار
تا به دريا به #آرزو برسی
نام #آزاده را #رها بنويس
تا به گل‌ها به عطر و بو برسی
#ارغوان و #ستايش و #مهناز
#شهرزاد و #بهاره و #مهسا
نام #رودابه خوب و خوش آواست
همچو لبخند يار خوش سيما
#ماهرخسار و #ماهرخ زيباست
نام‌هایی قشنگ و پر شورند
#شهربانو و #مهرنوش و #پری
همچو #فيروزه‌ نشابورند
همچنان مانده است در يادم
#شاهرخ، #پارسا و #گوهرشاد
#مهربانو به #نازگل ميگفت
نام #ايران ما گرامی باد
بنويسيد #هومن و #فرشيد
يا #كيان و #كيارش و #نيما
#آرمين، #آريا، #سروش، #ارژنگ
#مهرزاد و #بهزاد و #آروین #سپهر
#داريوش اين گل هخامنشی
#شهريار بزرگ #ايران است
#باربد، #برديا، #نكیسا، حال
نوبت #آرمان و #اشكان است
#مانی و #ماهيار با #مزدک
از گذرگاه جاده می‌آيند
شاه #انوشيروان و #شروين
با #آبتين هم پياده می‌آيند
روی گل‌دختران آبادی
بگزاريد نام بارانی
چون #فروغ #فرانک #پوران
نام‌هایی هميشه #ايرانی
نام #سودابه و #كتايون را
نام #آذر و #ماندانا و #سيمين
#شهرناز و #انوشه و #سيندخت
#ياسمين و #نسرين و #تن‌ناز
غصه دارد هنوز #تهمينه
داغ #سهراب در دلش جاری‌ست
با #فرنگيس و #فریده آشنا باشیم
ياد آنان نشان بيداریست
تا به ياد #منيژه می‌افتم
#بيژن آزاد می‌شود از چاه
نام #جمشيد و #ايرج و #هوشنگ
می‌شود با #بهار و گل همراه
شاه #تهمورس و #سيامک و #سام
رنگ و بوی گل میهن دارند
#گيو و #بهرام و #آرش و #مهران
ريشه در كشوری كهن دارند
ياد #فرهاد و بيستون باشيد
بلكه #شيرين شود روان شما
با #كيومرس جان قدم بزنيد
گل كند باز ، باغ جان شما
به #منوچهرِ عشق، دل بدهيم
نام او هم‌رديف #باران است
#سورنا را به ياد بسپاريم
آبرودار خاک ايران است
نام #كورش ز يادمان نرود
با #خشايار هم عنان باشيم
با #فرامرز و #اردشير و #قباد
زير چتری از آسمان باشيم
بايد از #مازيار بنويسيم
از #فريدون و #بهمن و #سامان
از #فريبرز و #بابک و #شاپور
از #رهام و #سيامک و #ساسان
#آریوبرزن این شهید وطن
قهرمان همیشه‌ی #ایران
#رستم و #یزدگرد و #فیروزان
نامشان سربلند و جاویدان
بنویسید #کاوه را با شوق
نام #شایان و نام #آرش را
نام #افشین و #بابک و #خسرو
نگرارید جا نام #سیاوش را
پارسی این زبان ایرانی
افتخار و نماد اتحادمان باشد
نام این سرزمین جاویدان
تا همیشه به یادمان باشد.
(✍️سراینده ...)

ایرانی هستیم پس نام‌های زیبای ایرانی بر فرزندان ایرانی خود برمی‌گزینیم.


@Persianzoroastrians 🔥
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
افسوسمندانه بانو #رامش درگذشت🕯🌹
صدا مخملی زیبای ایران در غربت خاموش شد🌹🕯

#رامش آخرین آلبوم خود را با #داریوش و #فرامرز_اصلانی به نام رومی (معشوق همین‌جاست) را به بازار ارایه داد.
هیچ خواننده خانمی همچون #رامش در سبک‌های گوناگون ترانه نخوانده‌ است. او از نخستین بانوانی بود که به جاز و راک روی خوش نشان داد. این در حالی بود که او موسیقی سنتی ایرانی را خوب می‌دانست.
رامش درباره کناره‌گیری اش از خوانندگی گفته بود: «نخواندن من ابتدا اعتراض بود به صدای قدغن زنان در ایران، صدای قدغن خوانندگان زن در سرزمینم، که حتا اجازه خواندن و فریاد درون خود را به گوش‌ها رساندن هم نداشتند. بعد کم‌کم این اعتراض یک عادت شد و با من سال‌ها ماند. حالا به نخواندن عادت دارم، ولی اگر روزی دوباره به ایران بازگشتیم، از ته دل برای همه مردم می‌خوانم».

روانشان شاد🕯یادشان گرامی باد🌹
#رامش 🌻
#آذر_تهرانی🌻
#رودخونه‌ها👍
@Persianzoroastrians🔥
#به_نام_خداوند_رنگین‌کمان
خداوند :
#کیان🌹 #کیوان🌹 #کامران🌹
#مهسا🌹 #مونا🌹 #میترا🌹 #ماهک🌹
#مهرشاد🌹 #مهرداد🌹 #مهرزاد🌹
#پارمیس🌹 #پارمیدا🌹 #پریسا🌹
#پویا🌹 #پوریا🌹 #پیمان🌹
#سپیده🌹 #ستاره🌹 #سارینا🌹
#سامان🌹 #ساسان🌹 #سالار🌹
#فریبا🌹 #مبینا🌹 #مهتاب🌹
#فرهاد🌹 #فرشاد🌹 #فرشید🌹
#آرنیکا🌹 #آرمیتا🌹 #آیناز🌹
#آرش🌹 #آرمان🌹 #آرتین🌹
#اسرا🌹 #ارغوان🌹 #اختر🌹
#اشکان🌹 #افشین🌹 #ایرج🌹
#شیرین🌹 #شراره🌹 #شلیر🌹
#شهریار🌹 #شهنام🌹 #شاهو🌹
#نیکا🌹 #نیکتا🌹 #نیوشا 🌹
#نیما🌹 #نوید🌹 #نادر🌹
#بیتا🌹 #بهناز🌹 #بهار🌹
#بهنام🌹 #بهرام🌹 #برهان🌹
#هستی🌹 #هدیه🌹 #هاجر🌹
#همایون🌹 #هوشنگ🌹 #هیوا🌹
#مهناز🌹 #مینا🌹 #مینو🌹
#مهرگان🌹 #مهران🌹 #مهراب🌹
#شبنم🌹 #شهلا🌹 #شادی🌹
#شاهین🌹 #شاهرخ🌹 #شهرام🌹
#پریسا🌹 #پروانه🌹 #پرستو🌹
#پژمان🌹 #پدرام🌹 #پرویز🌹
#مژگان🌹 #مریم🌹 #مهدیس🌹
#منوچهر🌹 #مازیار🌹 #میلاد🌹
#نگین🌹 #نگار🌹 #نازنین🌹
#آروین🌹 #آرین🌹 #آرمین🌹
#ناهید🌹 #نسرین🌹 #نسیم🌹
#خدانور🌹 #خسرو🌹 #خشایار🌹
#ندا🌹 #نیکتا🌹 #نادیا🌹
#بهمن🌹 #بهزاد🌹 #بهروز🌹
#فرشته🌹 #فرزانه🌹 #غزاله🌹
#فردین🌹 #فرزین🌹 #فرزاد🌹
#ویدا🌹 #روشنا🌹 #دیانا🌹
#فرامرز🌹 #فرخ🌹 #فریبرز🌹
#حدیث🌹 #حنانه🌹 #حنا🌹
#فریدون🌹 #فرجاد🌹 #فواد🌹
#ترانه🌹 #ترنم🌹 #تناز🌹
#رستم🌹 #رامین🌹 #روزبه🌹
#سپهر🌹 #سهراب🌹 #سیاوش🌹
#آرشام🌹 #آریا🌹 #آزاد🌹
#سیروس🌹 #سیامک🌹 #سینا🌹
#دانش🌹 #داریوش🌹 #دیاکو🌹
#کیانوش🌹 #کاووس🌹 #کنعان🌹
#جمشید🌹 #جاوید🌹 #جهانبخت🌹
#کاوه🌹 #کورش🌹 #کامبیز🌹
#اردلان🌹 #ارشیا🌹 #امیر🌹
#زاگرس🌹 #زانیار🌹 #زکریا🌹
#کومار🌹 #کامیار🌹 #کاروان🌹
...🌹 ...🌹 ...🌹 ...🌹 ...🌹

آری اینها تنها بخش بسیار اندکی از جانباختگان ایرانی‌ست که بدست رژیم ستمگر، غارتگر، ویرانگر، تبهکار و جنایتکار اسلامی تازی کشته شده‌اند😡👹
از جنبش دانشجویی تیر ماه تا رستاخیز ملی امسال.

باری،
رنسانس و رستاخیز ایرانیان برای واژگونی و سرنگونی و فروپاشی و نابودی #حکومت_جنایتکار_اسلامی، #نظام_فاسد_اسلامی، #رژیم_غارتگر_اسلامی، #سیستم_ویرانگر_اسلامی و #جمهوری_ننگین_اسلامی به شیوه‌های گوناگون در ایران‌زمین کهن پر گهرمان در حال انجام است👍

و اینکه ایران‌زمین کهن پرگهر اهورایی‌مان فرزندان راستین خود را برای آزادی، دموکراسی، برابری، دادگری و آبادانی فرامی‌خواند. برخیزیم و بکوشیم و بدست آوریم، هرگونه که میدانیم و توانایی‌اش را داریم

#اتحاد_رمز_پیروزی‌ست💚
#همبستگی_اقوام_ایرانی🤍
#یکپارچگی_ایران_زمین❤️

#رستاخیز_ایرانیان💚
#رنسانس_ایرانیان 🤍
#خردمندی_ایرانیان❤️

#نافرمانی‌های_مدنی💚
#اعتصاب‌های_سراسری🤍
#راهپیمایی‌های_همگانی❤️

#تباهی_نظام_فاسد_اسلامی👹
#فروپاسی_رژیم_غارتگر_اسلامی👹
#نابودی_جمهوری_ننگین_اسلامی👹
#واژگونی_سیستم_ویرانگر_اسلامی👹
#سرنگونی_حکومت_جنایتکار_اسلامی👹

@persianzoroastrians🔥✍️
بخوانید بخشی از نام‌های زیبای ایرانی را در این چکامه زیبا:

باغبان‌ها به روی گل‌هاشان
نام‌های زیبا و قشنگ بگزارند
نامی از جنس #آفتاب و #بهار
نام خوش آب و رنگ بگرارند
تا شبت را #سپيده گل بزند
نام #مهتاب و #ژاله را بنويس
شور #شهناز تا #دلارام است
#نسترن را و #لاله را بنويس
عشق #هنگامه می‌كند برپا
با #نگار و #نگين و #ركسانا
با #هما و #شراره و #نوشين
با #پريسا و #هستی و #مينا
با #پريا و #مهری و #مينو
#مهرناز و #مهرشاد و #مهشيد
با #دل‌افروز و #نازنين و #بهار
باز #نوش‌آفرين شود #خورشيد
مانده طرحی قشنگ در يادم
روی دستان آب، #نيلوفر
بيشتر از #شكوفه بنويسيم
از #زری، از #فرشته، از #زيور
#روشنک را به #پرنيان بسپار
تا به #دريا به #آرزو برسی
نام #آزاده را #رها بنويس
تا به گل‌ها به عطر و بو برسی
#ارغوان و #ستايش و #مهناز
#شهرزاد و #بهاره و #مهسا
نام #رودابه خوب و خوش‌آواست
همچو لبخند يار خوش‌سيما
#ماهرخسار و #ماهرخ زيباست
نام‌هایی قشنگ و پر شورند
#شهربانو و #مهرنوش و #پری
همچو #فيروزه‌ نشابورند
همچنان مانده است در يادم
#شاهرخ، #پارسا و #گوهرشاد
#مهربانو به #نازگل می‌گفت
نام #ايران ما گرامی باد
بنويسيد #هومن و #فرشيد
يا #كيان و #كيارش و #نيما
#آرمين #آريا #سروش #ارژنگ
#مهرزاد #بهزاد و #بهمن یا #سپهر
#داريوش اين گل هخامنشی
#شهريار بزرگ #ايران است
#باربد، #برديا، #نكیسا، حال
نوبت #آرمان و #اشكان است
#مانی و #ماهيار با #مزدک
از گذرگاه جاده می‌آيند
شاه #انوشيروان و #شروين
با #آبتين هم پياده می‌آيند
روی گل‌دختران آبادی
بگزاريد نام #بارانی
چون #فروغ و #فرانک و #پوران
نام‌هایی هميشه #ايرانی
نام #سودابه و #كتايون را
نام #آذر #سیمین و #ماندانا
#شهرناز #انوشه و #سيندخت
#ياسمين و #نسرين و #تن‌ناز
غصه دارد هنوز #تهمينه
داغ #سهراب در دلش جاری‌ست
با #فرنگيس و #فریده آشنا باشیم
ياد آنان نشان بيداری‌ست
تا به ياد #منيژه می‌افتم
#بيژن آزاد می‌شود از چاه
نام #جمشيد و #ايرج و #هوشنگ
می‌شود با #بهار و گل همراه
شاه #تهمورس #سيامک و #سام
رنگ و بوی گل میهن دارند
#گيو #بهرام #آرش و #مهران
ريشه در كشوری كهن دارند
ياد #فرهاد و بيستون باشيد
بلكه #شيرين شود روان شما
با #كيومرس جان قدم بزنيد
گل كند باز ، باغ جان شما
به #منوچهرِ عشق، دل بدهيم
نام او هم‌رديف #باران است
#سورنا را به ياد بسپاريم
آبرودار خاک #ايران است
نام #كوروش ز يادمان نرود
با #خشايار هم عنان باشيم
با #فرامرز و #اردشير و #قباد
زير چتری از آسمان باشيم
بايد از #مازيار بنويسيم
از #فريدون و #تورج و #سامان
از #فريبرز و #بابک و #شاپور
از #رهام و #سيامک و #ساسان
#آریوبرزن این شهید وطن
قهرمان همیشه‌ی #ایران
#رستم و #یزدگرد و #فیروزان
نام‌شان سربلند و جاویدان
بنویسید #کاوه را با شوق
نام #شایان و نام #شاهین را
نام #افشین #بابک و #خسرو
نگرارید جا نام #سیاوش را
پارسی این زبان ایرانی
افتخار و نماد اتحادمان باشد
نام این سرزمین جاویدان
تا همیشه به یادمان باشد.
(✍️سراینده ناشناس )

ما ایرانی هستیم پس نام‌های زیبای ایرانی را بر فرزندان ایرانی خویش برمی‌گزینیم.
نه نام‌های زشت تازیان تازشگر وحشی مسلمان را که به کشورمان ایران حمله کردند و ستم‌ها، غارت‌ها، ویرانی‌ها، تجاوزها و جنایت‌ها کردند.

به امید آگاهی و دانایی و خردمندی بخش دیگری از ایرانیان.

@Persianzoroastrians🔥
((اگر یه روز بری سفر))

#فرامرز به #شاهرخ در #نوروز پیوست.

افسوسمندانه
آقای
#فرامرز_اصلانی درگذشت🌹🕯🌹

روانشان شاد باد 🔥🕯🔥
یاد و نام‌شان گرامی باد🌹🕯🌹
این هنرمند ارزنده ایران‌زمین💚
رهایی‌جو و مبارزه آزادی‌خواه🤍
میهن دوست و ایران پرست❤️

و اینکه،
به یاد گل‌های پر پر میهن🌹🕯️🌹
به یاد گل‌های پژمرده غربت🌹🕯️🌹

به امید آزادی سرزمین نازنین‌مان ایران‌زمین کهن پرگهر اهورایی‌مان از چنگال اهریمنان تازی(اسلامی)

@Persianzoroastrians🔥
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎸🎤زنده یاد #فرامرز_اصلانی🔥🕯️🔥


#هرگز_نخواب_کوروش

دارا جهان ندارد، سارا زبان ندارد

بابا ستاره‌ای در هفت آسمان ندارد

کارون ز چشمه خشکید، البرز لب فرو بست

حتا دل دااوند، آتش فشان ندارد

دیو سیاه دربند، آسان رهید و بگریخت

رستم در این هیاهو، گرز گران ندارد

روز وداع خورشید، زاینده رود خشکید

زیرا دل سپاهان، نقش جهان ندارد

بر نام پارس دریا، نامی دگر نهادند

گویی که آرش ما، تیر و کمان ندارد

دریای مازنی‌ها، بر کام دیگران شد

نادر، ز خاک برخیز، میهن جوان ندارد

دارا کجای کاری، دزدان سرزمینت

بر بیستون نویسند، دارا جهان ندارد

آییم به دادخواهی، فریادمان بلند است

اما چه سود، اینجا نوشیروان ندارد

سرخ و سپید و سبز است این بیرق کیانی

اما صد آه و افسوس، شیر ژیان ندارد

کو آن حکیم توسی، شهنامه‌ای سراید

شاید که شاعر ما دیگر بیان ندارد

هرگز نخواب کوروش، ای مهر آریایی

بی نام تو، وطن نیز نام و نشان ندارد.

زنده یاد
#سیمین_بهبهانی

@Persianzoroastrians🔥
تندیس نفیس #بزکوهی مربوط به هزاره دوم پیش از میلاد در ایران‌زمین کهن پرگهر اهورایی‌مان💚🤍❤️.

این تندیس زیبا که شاهکاری از زر و نقره بدست هنرمندان ایرانی است در باختر ایران‌زمین کشف شده است، و نه تنها به دلیل مواد بکار رفته، بلکه به دلیل طراحی پیچیده‌اش که نشان دهنده باروری و ثروت در فرهنگ ایرانی‌ست حایز اهمیت است.

هنر دقیق برج جدی نشان دهنده سطح بالای متالورژی و هنر ایرانی‌ست.
این اثر زیبا که هم‌اینک در بنیاد موزه مستضعفین نگهداری می‌شود، بخشی از مجموعه‌ای از بیش از 1.2 میلیون شی است که طی ۴۰سال گذشته از قاچاقچیان پس گرفته و مصادره شده است.
و اینکه مجموعه موزه از نظر ثروت و ارزش تاریخی حتا از موزه ایران باستان در تهران پیشی می‌گیرد.

✍️ #فرامرز_کیانی

@Persianzoroastrians🔥