ایرانیان زرتشتی
1.67K subscribers
3.99K photos
1.5K videos
23 files
1.29K links
مزدا اهورا
که دانش بیکران هستی‌مند است
بنیاد آفرینش است‌.
اهورامزدا هیچ فرمان و احکامی برای مردم ندارد.

فیسبوک
https://www.facebook.com/IranianZartoshti
اینستاگرام
https://www.instagram.com/persianzoroastrians
Download Telegram
بخشی از نام‌های زیبای ایرانی در این چکامه:

باغبان‌ها به روی گل‌هاشان
نام‌های زیبا و قشنگ بگزارند
نامی از جنس آفتاب و بهار
نام خوش آب و رنگ بگرارند
تا شبت را #سپيده گل بزند
نام #مهتاب و #ژاله را بنويس
شور #شهناز تا #دلارام است
#نسترن را و #لاله را بنويس
عشق #هنگامه می‌كند برپا
با #نگار و #نگين و #ركسانا
با #هما و #شراره و #نوشين
با #پريسا و #هستی و #مينا
با #پريا و #مهری و #مينو
#مهرناز و #مهستی و #مهشيد
با #دل‌افروز و #نازنين و #بهار
باز #نوش‌آفرين شود #خورشيد
مانده طرحی قشنگ در يادم
روی دستان آب، #نيلوفر
بيشتر از #شكوفه بنويسيم
از #زری، از #فرشته، از #زيور
#روشنک را به #پرنيان بسپار
تا به دريا به #آرزو برسی
نام #آزاده را #رها بنويس
تا به گل‌ها به عطر و بو برسی
#ارغوان و #ستايش و #مهناز
#شهرزاد و #بهاره و #مهسا
نام #رودابه خوب و خوش آواست
همچو لبخند يار خوش سيما
#ماهرخسار و #ماهرخ زيباست
نام‌هایی قشنگ و پر شورند
#شهربانو و #مهرنوش و #پری
همچو #فيروزه‌ نشابورند
همچنان مانده است در يادم
#شاهرخ، #پارسا و #گوهرشاد
#مهربانو به #نازگل ميگفت
نام #ايران ما گرامی باد
بنويسيد #هومن و #فرشيد
يا #كيان و #كيارش و #نيما
#آرمين، #آريا، #سروش، #ارژنگ
#مهرزاد و #بهزاد و #آروین #سپهر
#داريوش اين گل هخامنشی
#شهريار بزرگ #ايران است
#باربد، #برديا، #نكیسا، حال
نوبت #آرمان و #اشكان است
#مانی و #ماهيار با #مزدک
از گذرگاه جاده می‌آيند
شاه #انوشيروان و #شروين
با #آبتين هم پياده می‌آيند
روی گل‌دختران آبادی
بگزاريد نام بارانی
چون #فروغ #فرانک #پوران
نام‌هایی هميشه #ايرانی
نام #سودابه و #كتايون را
نام #آذر و #ماندانا و #سيمين
#شهرناز و #انوشه و #سيندخت
#ياسمين و #نسرين و #تن‌ناز
غصه دارد هنوز #تهمينه
داغ #سهراب در دلش جاری‌ست
با #فرنگيس و #فریده آشنا باشیم
ياد آنان نشان بيداریست
تا به ياد #منيژه می‌افتم
#بيژن آزاد می‌شود از چاه
نام #جمشيد و #ايرج و #هوشنگ
می‌شود با #بهار و گل همراه
شاه #تهمورس و #سيامک و #سام
رنگ و بوی گل میهن دارند
#گيو و #بهرام و #آرش و #مهران
ريشه در كشوری كهن دارند
ياد #فرهاد و بيستون باشيد
بلكه #شيرين شود روان شما
با #كيومرس جان قدم بزنيد
گل كند باز ، باغ جان شما
به #منوچهرِ عشق، دل بدهيم
نام او هم‌رديف #باران است
#سورنا را به ياد بسپاريم
آبرودار خاک ايران است
نام #كورش ز يادمان نرود
با #خشايار هم عنان باشيم
با #فرامرز و #اردشير و #قباد
زير چتری از آسمان باشيم
بايد از #مازيار بنويسيم
از #فريدون و #بهمن و #سامان
از #فريبرز و #بابک و #شاپور
از #رهام و #سيامک و #ساسان
#آریوبرزن این شهید وطن
قهرمان همیشه‌ی #ایران
#رستم و #یزدگرد و #فیروزان
نامشان سربلند و جاویدان
بنویسید #کاوه را با شوق
نام #شایان و نام #آرش را
نام #افشین و #بابک و #خسرو
نگرارید جا نام #سیاوش را
پارسی این زبان ایرانی
افتخار و نماد اتحادمان باشد
نام این سرزمین جاویدان
تا همیشه به یادمان باشد.
(✍️سراینده ...)

ایرانی هستیم پس نام‌های زیبای ایرانی بر فرزندان ایرانی خود برمی‌گزینیم.


@Persianzoroastrians 🔥
#جشن_مهرگان پس از #جشن_نوروز بزرگ‌ترین جشن ملی ایرانیان:

سالیان درازی است که ماه مهر برای ما تداعی کننده زنگ مدرسه و صدای خش‌خش برگ‌های پاییزی‌ست. اما اگر کوله بار تاریخی‌مان را برداریم و به زمان‌های دورتر سفر کنیم، آنگاه مهر بوی دیگری دارد، بوی جشن و شادی. حال و هوایی مانند نیمه دوم اسفندماه که به هم می‌گوییم: «بوی نوروز می آید». در آن سال‌های دور، این هنگام از سال بوی جشن مهرگان می‌آمد که پس از نوروز دومین جشن بزرگ ایرانیان بود. تردیدی نیست که پیشینه برگزاری جشن مهرگان با پرستش ایزد مهر ارتباط یکراست دارد. برای ایرانیانی که در روزگار پیش و پس از زرتشت بزرگ، دروغ و بدعهدی را از گناهان نابخشودنی می‌دانستند، جایگاه ایزدی که نگهبان پیمان و دوستی و دشمن دروغ بود، آنقدر والا و ارزشمند می‌شد که نباید لحظه‌ای از یاد او غافل می‌ماندند.
از اینرو یکی از مهمترین و کهن‌ترین بخش‌های اوستا با نام مهریشت که قدیمی‌ترین یشت این مجموعه است به ستایش این ایزد باستانی اختصاص پیدا کرد.
در ایران باستان بگونه کلی سال، دارای دو فصل تابستان و زمستان بود که جشن نوروز، هنگام فرا رسیدن تابستان و مهرگان در آغاز زمستان برگزار می‌شد. یعنی باید گفت این دو جشن قرینه و همپای یکدیگر بودند. در زمان ساسانیان این باور رواج یافته بود که خداوند یاقوت را در نوروز و زبرجد را در روز مهرگان آفریده است. این باور می‌خواهد تاکید کند بر این که مهرگان با نوروز قابل قیاس است.
مهرگان از یک دیدگاه دیگر نیز با نوروز قابل مقایسه است و آن، وجود اعتدال کیهانی در هر دوی آنهاست. در مهر نیز مانند نوروز اندازه شب و روز برابر می‌شود و همین موضوع سبب شده تا بسیاری از مورخان نظریه پرداز بشوند ویژه این ماه را به ایزد مهر، که ایزد داوری و دادگستری است، در همین نکته علمی دانشی بدانند. در گاهشماری آن دوره هر روز از سی روز ماه به نام یکی از ایزدان یا امشاسپندان نامیده می‌شد که این اسامی برای نام‌گزاری ۱۲ماه سال نیز به کار میرفت. از اینرو در هر ماه روزی وجود داشت که با نام آن ماه هم‌نام می‌شد و ایرانیان آن روز را بزرگ داشته و جشن می‌گرفتند و بدین ترتیب برای برپایی جشن مهرگان، روز مهر که شانزدهمین روز ماه بود در ماه مهر برگزیده شد.
نامیدن شانزدهمین روز ماه به نام مهر، به تعبیری، برای آن است که نظارت نیمه دوم ماه بر عهده او ایزد مهر گذاشته می‌شد. همانگونه که نام مهر بر هفتمین ماه سال نیز حاکی از این است که نظارت بر نیمه دوم سال هم از وظایف اوست. برگزاری جشن مهرگان تا شش روز پس از شانزدهم ادامه داشت که روز آخر، مهرگان ویژه بود. یعنی مربوط می‌شد به بزرگان کشوری و آیینی.
به گفته کتزیاس، مورخ و پزشک یونانیِ دربار هخامنشی، پادشاهان در این روز لباس‌های ارغوانی گرانبهایی می‌پوشیدند و همراه با مردم و نوازندگان و خنیاگران به شادی و باده گساری می‌پرداختند.
به گفته بسیاری از مورخان زمان برگزاری این جشن در دوره هخامنشی، نخستین مهرماه بوده که آن نیز تا شش روز بعد ادامه داشته است. اگرچه زمان برگزاری مهرگان در گاهشماری‌های محلی و در میان برخی اقوام در زمان‌های دیگری از سال برگزار می‌شده اما در بیشتر جاهای ایران، از دوره ساسانی به بعد در همان مهرروز از مهرماه به برپایی این جشن می‌پرداختند.
آنچه که آشکار است مهرگان یکی از جشن‌های در پیوند با شیوه زندگی مردم آن زمان بوده که بیشتر به کشاورزی کارگماری داشتند و پایان تابستان یعنی زمانی که کارهای اساسی کشاورزان تمام می‌شد، بهترین زمان برای شادی و پایکوبی بوده است.
در مهرگان از موسیقی خاصی استفاده می‌شده که متاسفانه امروز اطلاع دقیقی از چگونگی آن در دست نیست اما در کتاب‌های موسیقی قدیمی مانند موسیقی بزرگ اثر ابونصر فارابی هنگامی از مقامهای موسیقی نام برده میشود به مقام یازدهم با نام مهرگان اشاره می‌شود.
همچنین لحن بیست و یکم از سی لحن موسیقی که در منظومه خسرو و شیرین آمده، «لحن مهرگانی» است که از سوی نظامی گنجوی مطرح شده است.
یکی دیگر از دلایل ارج نهادن به مهرگان آن بود که در باور ایرانیان فریدون به یاری کاوه آهنگر در روز مهرگان بر ضحاک ستمگر پیروز شد و بر تخت پادشاهی نشست.
در تاریخ تبری آمده: «فریدون سر بیوراسب(ضحاک) را با گرز سرخمیده‌ای بکوفت، پس او را به کوه دماوند برد و دست و بازویش را محکم ببست و به چاه افکند و فرمان داد که روز مهرماه مهر روز را جشن بگیرند و این همان جشن مهرگان است».
برای زرتشتیان روزگار ما نیز مهرگان جایگاه ویژه‌ای دارد و هرسال در این روز که حالا مطابق با سالنامه جلالی برابر با دهم مهرماه می‌شود، جشنی برپا کرده و مهرگان را گرامی می‌دارند.

برداشت‌ از:
📗مراسم آیینی و آداب زرتشتیان👈 موبد #اردشیر_آذرگشسب.
📘از نوروز تا نوروز👈 #کورش_نیکنام.
📕تاریخ اساتیری ایران👈 #ژاله_آموزگار.
📒آیین مهر👈 هاشم رضی.

@Persianzoroastrians 🔥
#جشن_مهرگان پس از #جشن_نوروز بزرگ‌ترین جشن ملی ایرانیان:

سالیان درازی است که ماه مهر برای ما تداعی کننده زنگ مدرسه و صدای خش‌خش برگ‌های پاییزی‌ست. اما اگر کوله بار تاریخی‌مان را برداریم و به زمان‌های دورتر سفر کنیم، آنگاه مهر بوی دیگری دارد، بوی جشن و شادی. حال و هوایی مانند نیمه دوم اسفندماه که به هم می‌گوییم: «بوی نوروز می آید». در آن سال‌های دور، این هنگام از سال بوی جشن مهرگان می‌آمد که پس از نوروز دومین جشن بزرگ ایرانیان بود. تردیدی نیست که پیشینه برگزاری جشن مهرگان با پرستش ایزد مهر ارتباط یکراست دارد. برای ایرانیانی که در روزگار پیش و پس از زرتشت بزرگ، دروغ و بدعهدی را از گناهان نابخشودنی می‌دانستند، جایگاه ایزدی که نگهبان پیمان و دوستی و دشمن دروغ بود، آنقدر والا و ارزشمند می‌شد که نباید لحظه‌ای از یاد او غافل می‌ماندند.
از اینرو یکی از مهمترین و کهن‌ترین بخش‌های اوستا با نام مهریشت که قدیمی‌ترین یشت این مجموعه است به ستایش این ایزد باستانی اختصاص پیدا کرد.
در ایران باستان بگونه کلی سال، دارای دو فصل تابستان و زمستان بود که جشن نوروز، هنگام فرا رسیدن تابستان و مهرگان در آغاز زمستان برگزار می‌شد. یعنی باید گفت این دو جشن قرینه و همپای یکدیگر بودند. در زمان ساسانیان این باور رواج یافته بود که خداوند یاقوت را در نوروز و زبرجد را در روز مهرگان آفریده است. این باور می‌خواهد تاکید کند بر این که مهرگان با نوروز قابل قیاس است.
مهرگان از یک دیدگاه دیگر نیز با نوروز قابل مقایسه است و آن، وجود اعتدال کیهانی در هر دوی آنهاست. در مهر نیز مانند نوروز اندازه شب و روز برابر می‌شود و همین موضوع سبب شده تا بسیاری از مورخان نظریه پرداز بشوند ویژه این ماه را به ایزد مهر، که ایزد داوری و دادگستری است، در همین نکته علمی دانشی بدانند. در گاهشماری آن دوره هر روز از سی روز ماه به نام یکی از ایزدان یا امشاسپندان نامیده می‌شد که این اسامی برای نام‌گزاری ۱۲ماه سال نیز به کار میرفت. از اینرو در هر ماه روزی وجود داشت که با نام آن ماه هم‌نام می‌شد و ایرانیان آن روز را بزرگ داشته و جشن می‌گرفتند و بدین ترتیب برای برپایی جشن مهرگان، روز مهر که شانزدهمین روز ماه بود در ماه مهر برگزیده شد.
نامیدن شانزدهمین روز ماه به نام مهر، به تعبیری، برای آن است که نظارت نیمه دوم ماه بر عهده او ایزد مهر گذاشته می‌شد. همانگونه که نام مهر بر هفتمین ماه سال نیز حاکی از این است که نظارت بر نیمه دوم سال هم از وظایف اوست. برگزاری جشن مهرگان تا شش روز پس از شانزدهم ادامه داشت که روز آخر، مهرگان ویژه بود. یعنی مربوط می‌شد به بزرگان کشوری و آیینی.
به گفته کتزیاس، مورخ و پزشک یونانیِ دربار هخامنشی، پادشاهان در این روز لباس‌های ارغوانی گرانبهایی می‌پوشیدند و همراه با مردم و نوازندگان و خنیاگران به شادی و باده گساری می‌پرداختند.
به گفته بسیاری از مورخان زمان برگزاری این جشن در دوره هخامنشی، نخستین مهرماه بوده که آن نیز تا شش روز بعد ادامه داشته است. اگرچه زمان برگزاری مهرگان در گاهشماری‌های محلی و در میان برخی اقوام در زمان‌های دیگری از سال برگزار می‌شده اما در بیشتر جاهای ایران، از دوره ساسانی به بعد در همان مهرروز از مهرماه به برپایی این جشن می‌پرداختند.
آنچه که آشکار است مهرگان یکی از جشن‌های در پیوند با شیوه زندگی مردم آن زمان بوده که بیشتر به کشاورزی کارگماری داشتند و پایان تابستان یعنی زمانی که کارهای اساسی کشاورزان تمام می‌شد، بهترین زمان برای شادی و پایکوبی بوده است.
در مهرگان از موسیقی خاصی استفاده می‌شده که متاسفانه امروز اطلاع دقیقی از چگونگی آن در دست نیست اما در کتاب‌های موسیقی قدیمی مانند موسیقی بزرگ اثر ابونصر فارابی هنگامی از مقامهای موسیقی نام برده میشود به مقام یازدهم با نام مهرگان اشاره می‌شود.
همچنین لحن بیست و یکم از سی لحن موسیقی که در منظومه خسرو و شیرین آمده، «لحن مهرگانی» است که از سوی نظامی گنجوی مطرح شده است.
یکی دیگر از دلایل ارج نهادن به مهرگان آن بود که در باور ایرانیان فریدون به یاری کاوه آهنگر در روز مهرگان بر ضحاک ستمگر پیروز شد و بر تخت پادشاهی نشست.
در تاریخ تبری آمده: «فریدون سر بیوراسب(ضحاک) را با گرز سرخمیده‌ای بکوفت، پس او را به کوه دماوند برد و دست و بازویش را محکم ببست و به چاه افکند و فرمان داد که روز مهرماه مهر روز را جشن بگیرند و این همان جشن مهرگان است».
برای زرتشتیان روزگار ما نیز مهرگان جایگاه ویژه‌ای دارد و هرسال در این روز که حالا مطابق با سالنامه جلالی برابر با دهم مهرماه می‌شود، جشنی برپا کرده و مهرگان را گرامی می‌دارند.

برداشت‌ از:
📗مراسم آیینی و آداب زرتشتیان👈 موبد #اردشیر_آذرگشسب.

📘از نوروز تا نوروز👈 #کورش_نیکنام.

📕تاریخ اساتیری ایران👈 #ژاله_آموزگار.

📒آیین مهر👈 #رضی.

@Persianzoroastrians 🔥
ایرانیان زرتشتی
ز گیتی برآمد سراسر خروش به آذربد این جشن روز سروش. #فردوسی_توسی( #شاهنامه) آشنایی با جشن‌های ایرانی و این‌ بار #جشن_سروش‌گان🐓 #سروش یکی از ایزدان بزرگ و باستانی ایرانیان، نگهبان سامان‌مندی(:نظم) و نگهبان پیمان‌ها بود. #جشن_سروش‌گان یا جشن "هفده‌روز"…
ز گیتی برآمد سراسر خروش
به آذربد این جشن روز سروش.
#فرودسی_توسی ( #شاهنامه)


آشنایی با جشن‌های ایرانی‌مان
#جشن_سروش‌گان🐓

#سروش یکی از ایزدان بزرگ و باستانی ایرانیان، نگهبان سامان‌مندی(:نظم) و نگهبان پیمان‌ها بود. #جشن_سروش‌گان یا جشن "هفده‌روز" در سروش‌روز از فروردین‌ماه، برابر با هفدهم فروردین در ایران برگزار می‌شد.

سروش از ریشه "سرُو" است که در اوستا "سِرااوشا" به معنی فرمانبرداری و در پارسی میانه مانوی "سرُوشُو" به معنی "شنیدن" آمده است.
بر پایه‌ی باورهای کهن، بویژه در باورهای زرتشتی، سروش ایزدی، نخستین کسی است که نیایش را به مردم آموخت. او پیش از سر زدن آفتاب بانگ زده و مردم را برای نیایش پروردگار فرا می‌خواند. درباره‌ی آیین جشن سروشگان تنها این را می‌دانیم که ایرانیان در این روز به نیایشگاه‌ها می‌رفتند.

بر پایه‌ی افسانه‌های ایرانی، ایزد سروش بر بلندای البرز کاخی دارد با یک‌هزار ستون که به خودی خود روشن و ستاره‌نشان است. گردونه‌ی او را در آسمان، چهار اسب نر درخشان و تیزرو با سم‌های زرین می‌رانند. هیچ جانداری نمی‌تواند از او پیشی بگیرد و بدین‌گونه است که او دشمنان خود را در هر کجا که باشند، دستگیر می‌کند.
سروش همیشه بیدار است و از آفریدگان مزدا پاسبانی می‌کند و برای این کار هر روز و هر شب، سه بار به دور زمین می‌گردد.
نماد مادی سروش #خروس است که با بانگ بامدادی خود مردم را بیدار می‌کند. از این‌رو خروس بویژه خروس سپیدرنگ، ارزش والایی برای ایرانیان داشت.

سروش دارای ویژگی‌هایی چون بازوی پرتوان، چالاکی و شهریاری بر جهان است. او دارای جنگ‌افزار سخت و ابزار مینوی است. ابزار مینویی پیکری آمیخته با سخنان سپند(:مقدس)، اندیشه‌ی والا، خوش‌سخنی، نگهبانی آفریدگان، پاسبانی سرار گیتی و پناه دادن به بینوایان است.
سروش نخستین ایزدی است که زبان به ستایش خداوند گشود.
ایزد سروش بر آن است تا نیروهای اهریمنی چون خشم، مستی، بوشاسپ یا خواب و تنبلی و بویژه دروغ را از میان ببرد.
سروش نابودکننده‌ی دیو آز و خشم است و به همراه مهر و رشن (دو ایزد باستانی ایرانیان)، کردار مردم را سنجیده و به نیکوکاران پاداش و به بدکاران سزا می‌دهد. او پیک اهورامزدا و فرمانروای خورآسان تا خوربران(شرق تا غرب) جهان است.

در شاهنامه‌ی فردوسی توسی، سروش نخستین باشنده‌ی(:موجود) فرازمینی در جهان است. در داستان‌های شاهنامه، او بر #کیومرس، #فریدون، #سام، #گودرز و #خسروپرویز نمایان می‏شود و آنها را از بدخواهی‌ها آگاه کرده و یاری‌شان می‌کند.

در سروده‌های #حافظ_شیرازی نیز سروش همان روح‌القدس است.
چه گویمت که به میخانه دوش مست و خراب
سروش عالم غیبم چه مژده‌ها داده است.

✍️ #پریسا_اماموردیلو

📚 برگرفته از:
۱- فرهنگ نام‌های شاهنامه، #رستگار_فسایی.
۲- بندهش #مهرداد_بهار.
۳- جشن‌ها و آیین‌های ایرانی با تکیه بر استوره و مردم‌شناسی، حسام‌الدین مهدوی.
۴- راهنمای زمان جشن‌ها و گردهمایی‌های ملی، رضا مرادی‌غیاث‌آبادی.
۵- تاریخ اساتیری ایران ،#ژاله_آموزگار.

#جشن‌های_ایرانی
#سروش #سروش‌گان
#خروس #سپید
#فروردین #فروردین‌گان

(📄پیج سینا آریابان)
@persianzoroastrians🔥
#جشن_مهرگان پس از #جشن_نوروز بزرگ‌ترین جشن ملی ایرانیان:

سالیان درازی است که ماه مهر برای ما تداعی کننده زنگ مدرسه و صدای خش‌خش برگ‌های پاییزی‌ست. اما اگر کوله بار تاریخی‌مان را برداریم و به زمان‌های دورتر سفر کنیم، آنگاه مهر بوی دیگری دارد، بوی جشن و شادی. حال و هوایی مانند نیمه دوم اسفندماه که به هم می‌گوییم: «بوی نوروز می آید». در آن سال‌های دور، این هنگام از سال بوی جشن مهرگان می‌آمد که پس از نوروز دومین جشن بزرگ ایرانیان بود. تردیدی نیست که پیشینه برگزاری جشن مهرگان با پرستش ایزد مهر ارتباط یکراست دارد. برای ایرانیانی که در روزگار پیش و پس از زرتشت بزرگ، دروغ و بدعهدی را از گناهان نابخشودنی می‌دانستند، جایگاه ایزدی که نگهبان پیمان و دوستی و دشمن دروغ بود، آنقدر والا و ارزشمند می‌شد که نباید لحظه‌ای از یاد او غافل می‌ماندند.
از اینرو یکی از مهمترین و کهن‌ترین بخش‌های اوستا با نام مهریشت که قدیمی‌ترین یشت این مجموعه است به ستایش این ایزد باستانی اختصاص پیدا کرد.
در ایران باستان بگونه کلی سال، دارای دو فصل تابستان و زمستان بود که جشن نوروز، هنگام فرا رسیدن تابستان و مهرگان در آغاز زمستان برگزار می‌شد. یعنی باید گفت این دو جشن قرینه و همپای یکدیگر بودند. در زمان ساسانیان این باور رواج یافته بود که خداوند یاقوت را در نوروز و زبرجد را در روز مهرگان آفریده است. این باور می‌خواهد تاکید کند بر این که مهرگان با نوروز قابل قیاس است.
مهرگان از یک دیدگاه دیگر نیز با نوروز قابل مقایسه است و آن، وجود اعتدال کیهانی در هر دوی آنهاست. در مهر نیز مانند نوروز اندازه شب و روز برابر می‌شود و همین موضوع سبب شده تا بسیاری از مورخان نظریه پرداز بشوند ویژه این ماه را به ایزد مهر، که ایزد داوری و دادگستری است، در همین نکته علمی دانشی بدانند. در گاهشماری آن دوره هر روز از سی روز ماه به نام یکی از ایزدان یا امشاسپندان نامیده می‌شد که این اسامی برای نام‌گزاری ۱۲ماه سال نیز به کار میرفت. از اینرو در هر ماه روزی وجود داشت که با نام آن ماه هم‌نام می‌شد و ایرانیان آن روز را بزرگ داشته و جشن می‌گرفتند و بدین ترتیب برای برپایی جشن مهرگان، روز مهر که شانزدهمین روز ماه بود در ماه مهر برگزیده شد.
نامیدن شانزدهمین روز ماه به نام مهر، به تعبیری، برای آن است که نظارت نیمه دوم ماه بر عهده او ایزد مهر گذاشته می‌شد. همانگونه که نام مهر بر هفتمین ماه سال نیز حاکی از این است که نظارت بر نیمه دوم سال هم از وظایف اوست. برگزاری جشن مهرگان تا شش روز پس از شانزدهم ادامه داشت که روز آخر، مهرگان ویژه بود. یعنی مربوط می‌شد به بزرگان کشوری و آیینی.
به گفته کتزیاس، مورخ و پزشک یونانیِ دربار هخامنشی، پادشاهان در این روز لباس‌های ارغوانی گرانبهایی می‌پوشیدند و همراه با مردم و نوازندگان و خنیاگران به شادی و باده گساری می‌پرداختند.
به گفته بسیاری از مورخان زمان برگزاری این جشن در دوره هخامنشی، نخستین مهرماه بوده که آن نیز تا شش روز بعد ادامه داشته است. اگرچه زمان برگزاری مهرگان در گاهشماری‌های محلی و در میان برخی اقوام در زمان‌های دیگری از سال برگزار می‌شده اما در بیشتر جاهای ایران، از دوره ساسانی به بعد در همان مهرروز از مهرماه به برپایی این جشن می‌پرداختند.
آنچه که آشکار است مهرگان یکی از جشن‌های در پیوند با شیوه زندگی مردم آن زمان بوده که بیشتر به کشاورزی کارگماری داشتند و پایان تابستان یعنی زمانی که کارهای اساسی کشاورزان تمام می‌شد، بهترین زمان برای شادی و پایکوبی بوده است.
در مهرگان از موسیقی خاصی استفاده می‌شده که متاسفانه امروز اطلاع دقیقی از چگونگی آن در دست نیست اما در کتاب‌های موسیقی قدیمی مانند موسیقی بزرگ اثر ابونصر فارابی هنگامی از مقامهای موسیقی نام برده میشود به مقام یازدهم با نام مهرگان اشاره می‌شود.
همچنین لحن بیست و یکم از سی لحن موسیقی که در منظومه خسرو و شیرین آمده، «لحن مهرگانی» است که از سوی نظامی گنجوی مطرح شده است.
یکی دیگر از دلایل ارج نهادن به مهرگان آن بود که در باور ایرانیان فریدون به یاری کاوه آهنگر در روز مهرگان بر ضحاک ستمگر پیروز شد و بر تخت پادشاهی نشست.
در تاریخ تبری آمده: «فریدون سر بیوراسب(ضحاک) را با گرز سرخمیده‌ای بکوفت، پس او را به کوه دماوند برد و دست و بازویش را محکم ببست و به چاه افکند و فرمان داد که روز مهرماه مهر روز را جشن بگیرند و این همان جشن مهرگان است».
برای زرتشتیان روزگار ما نیز مهرگان جایگاه ویژه‌ای دارد و هرسال در این روز که حالا مطابق با سالنامه جلالی برابر با دهم مهرماه می‌شود، جشنی برپا کرده و مهرگان را گرامی می‌دارند.

برداشت‌ از:
📗مراسم آیینی و آداب زرتشتیان👈 موبد #اردشیر_آذرگشسب.

📘از نوروز تا نوروز👈 #کورش_نیکنام.

📕تاریخ اساتیری ایران👈 #ژاله_آموزگار.

📒آیین مهر👈 #رضی.
ز گیتی برآمد سراسر خروش
به آذربد این جشن روز سروش.
✍️ #فرودسی_توسی ( #شاهنامه)


آشنایی با جشن‌های ایرانی‌مان
#جشن_سروش‌گان🐓

#سروش یکی از ایزدان بزرگ و باستانی ایرانیان، نگهبان سامان‌مندی(:نظم) و نگهبان پیمان‌ها بود. #جشن_سروش‌گان یا جشن "هفده‌روز" در سروش‌روز از فروردین‌ماه، برابر با هفدهم فروردین در ایران برگزار می‌شد.

سروش از ریشه "سرُو" است که در اوستا "سِرااوشا" به معنی فرمانبرداری و در پارسی میانه مانوی "سرُوشُو" به معنی "شنیدن" آمده است.
بر پایه‌ی باورهای کهن، بویژه در باورهای زرتشتی، سروش ایزدی، نخستین کسی است که نیایش را به مردم آموخت. او پیش از سر زدن آفتاب بانگ زده و مردم را برای نیایش پروردگار فرا می‌خواند. درباره‌ی آیین جشن سروشگان تنها این را می‌دانیم که ایرانیان در این روز به نیایشگاه‌ها می‌رفتند.

بر پایه‌ی افسانه‌های ایرانی، ایزد سروش بر بلندای البرز کاخی دارد با یک‌هزار ستون که به خودی خود روشن و ستاره‌نشان است. گردونه‌ی او را در آسمان، چهار اسب نر درخشان و تیزرو با سم‌های زرین می‌رانند. هیچ جانداری نمی‌تواند از او پیشی بگیرد و بدین‌گونه است که او دشمنان خود را در هر کجا که باشند، دستگیر می‌کند.
سروش همیشه بیدار است و از آفریدگان مزدا پاسبانی می‌کند و برای این کار هر روز و هر شب، سه بار به دور زمین می‌گردد.
نماد مادی سروش #خروس است که با بانگ بامدادی خود مردم را بیدار می‌کند. از این‌رو خروس بویژه خروس سپیدرنگ، ارزش والایی برای ایرانیان داشت.

سروش دارای ویژگی‌هایی چون بازوی پرتوان، چالاکی و شهریاری بر جهان است. او دارای جنگ‌افزار سخت و ابزار مینوی است. ابزار مینویی پیکری آمیخته با سخنان سپند(:مقدس)، اندیشه‌ی والا، خوش‌سخنی، نگهبانی آفریدگان، پاسبانی سرار گیتی و پناه دادن به بینوایان است.
سروش نخستین ایزدی است که زبان به ستایش خداوند گشود.
ایزد سروش بر آن است تا نیروهای اهریمنی چون خشم، مستی، بوشاسپ یا خواب و تنبلی و بویژه دروغ را از میان ببرد.
سروش نابودکننده‌ی دیو آز و خشم است و به همراه مهر و رشن (دو ایزد باستانی ایرانیان)، کردار مردم را سنجیده و به نیکوکاران پاداش و به بدکاران سزا می‌دهد. او پیک اهورامزدا و فرمانروای خورآسان تا خوربران(شرق تا غرب) جهان است.

در شاهنامه‌ی فردوسی توسی، سروش نخستین باشنده‌ی(:موجود) فرازمینی در جهان است. در داستان‌های شاهنامه، او بر #کیومرس، #فریدون، #سام، #گودرز و #خسروپرویز نمایان می‏شود و آنها را از بدخواهی‌ها آگاه کرده و یاری‌شان می‌کند.

در سروده‌های #حافظ_شیرازی نیز سروش همان روح‌القدس است.
چه گویمت که به میخانه دوش مست و خراب
سروش عالم غیبم چه مژده‌ها داده است.

✍️ #پریسا_اماموردیلو

📚 برگرفته از:
۱- فرهنگ نام‌های شاهنامه، #رستگار_فسایی.
۲- بندهش #مهرداد_بهار.
۳- جشن‌ها و آیین‌های ایرانی با تکیه بر استوره و مردم‌شناسی، حسام‌الدین مهدوی.
۴- راهنمای زمان جشن‌ها و گردهمایی‌های ملی، رضا مرادی‌غیاث‌آبادی.
۵- تاریخ اساتیری ایران ،#ژاله_آموزگار.

#جشن‌های_ایرانی
#سروش #سروش‌گان
#خروس #سپید
#فروردین #فروردین‌گان

(برداشت از سینا آریابان)
@persianzoroastrians🔥
#جشن_مهرگان پس از #جشن_نوروز بزرگ‌ترین جشن ملی ایرانیان:

سالیان درازی است که ماه مهر برای ما تداعی کننده زنگ مدرسه و صدای خش‌خش برگ‌های پاییزی‌ست. اما اگر کوله بار تاریخی‌مان را برداریم و به زمان‌های دورتر سفر کنیم، آنگاه مهر بوی دیگری دارد، بوی جشن و شادی. حال و هوایی مانند نیمه دوم اسفندماه که به هم می‌گوییم: «بوی نوروز می آید». در آن سال‌های دور، این هنگام از سال بوی جشن مهرگان می‌آمد که پس از نوروز دومین جشن بزرگ ایرانیان بود. تردیدی نیست که پیشینه برگزاری جشن مهرگان با پرستش ایزد مهر ارتباط یکراست دارد. برای ایرانیانی که در روزگار پیش و پس از زرتشت بزرگ، دروغ و بدعهدی را از گناهان نابخشودنی می‌دانستند، جایگاه ایزدی که نگهبان پیمان و دوستی و دشمن دروغ بود، آنقدر والا و ارزشمند می‌شد که نباید لحظه‌ای از یاد او غافل می‌ماندند.
از اینرو یکی از مهمترین و کهن‌ترین بخش‌های اوستا با نام مهریشت که قدیمی‌ترین یشت این مجموعه است به ستایش این ایزد باستانی اختصاص پیدا کرد.
در ایران باستان بگونه کلی سال، دارای دو فصل تابستان و زمستان بود که جشن نوروز، هنگام فرا رسیدن تابستان و مهرگان در آغاز زمستان برگزار می‌شد. یعنی باید گفت این دو جشن قرینه و همپای یکدیگر بودند. در زمان ساسانیان این باور رواج یافته بود که خداوند یاقوت را در نوروز و زبرجد را در روز مهرگان آفریده است. این باور می‌خواهد تاکید کند بر این که مهرگان با نوروز قابل قیاس است.
مهرگان از یک دیدگاه دیگر نیز با نوروز قابل مقایسه است و آن، وجود اعتدال کیهانی در هر دوی آنهاست. در مهر نیز مانند نوروز اندازه شب و روز برابر می‌شود و همین موضوع سبب شده تا بسیاری از مورخان نظریه پرداز بشوند ویژه این ماه را به ایزد مهر، که ایزد داوری و دادگستری است، در همین نکته علمی دانشی بدانند. در گاهشماری آن دوره هر روز از سی روز ماه به نام یکی از ایزدان یا امشاسپندان نامیده می‌شد که این اسامی برای نام‌گزاری ۱۲ماه سال نیز به کار میرفت. از اینرو در هر ماه روزی وجود داشت که با نام آن ماه هم‌نام می‌شد و ایرانیان آن روز را بزرگ داشته و جشن می‌گرفتند و بدین ترتیب برای برپایی جشن مهرگان، روز مهر که شانزدهمین روز ماه بود در ماه مهر برگزیده شد.
نامیدن شانزدهمین روز ماه به نام مهر، به تعبیری، برای آن است که نظارت نیمه دوم ماه بر عهده او ایزد مهر گذاشته می‌شد. همانگونه که نام مهر بر هفتمین ماه سال نیز حاکی از این است که نظارت بر نیمه دوم سال هم از وظایف اوست. برگزاری جشن مهرگان تا شش روز پس از شانزدهم ادامه داشت که روز آخر، مهرگان ویژه بود. یعنی مربوط می‌شد به بزرگان کشوری و آیینی.
به گفته کتزیاس، مورخ و پزشک یونانیِ دربار هخامنشی، پادشاهان در این روز لباس‌های ارغوانی گرانبهایی می‌پوشیدند و همراه با مردم و نوازندگان و خنیاگران به شادی و باده گساری می‌پرداختند.
به گفته بسیاری از مورخان زمان برگزاری این جشن در دوره هخامنشی، نخستین مهرماه بوده که آن نیز تا شش روز بعد ادامه داشته است. اگرچه زمان برگزاری مهرگان در گاهشماری‌های محلی و در میان برخی اقوام در زمان‌های دیگری از سال برگزار می‌شده اما در بیشتر جاهای ایران، از دوره ساسانی به بعد در همان مهرروز از مهرماه به برپایی این جشن می‌پرداختند.
آنچه که آشکار است مهرگان یکی از جشن‌های در پیوند با شیوه زندگی مردم آن زمان بوده که بیشتر به کشاورزی کارگماری داشتند و پایان تابستان یعنی زمانی که کارهای اساسی کشاورزان تمام می‌شد، بهترین زمان برای شادی و پایکوبی بوده است.
در مهرگان از موسیقی خاصی استفاده می‌شده که متاسفانه امروز اطلاع دقیقی از چگونگی آن در دست نیست اما در کتاب‌های موسیقی قدیمی مانند موسیقی بزرگ اثر ابونصر فارابی هنگامی از مقامهای موسیقی نام برده میشود به مقام یازدهم با نام مهرگان اشاره می‌شود.
همچنین لحن بیست و یکم از سی لحن موسیقی که در منظومه خسرو و شیرین آمده، «لحن مهرگانی» است که از سوی نظامی گنجوی مطرح شده است.
یکی دیگر از دلایل ارج نهادن به مهرگان آن بود که در باور ایرانیان فریدون به یاری کاوه آهنگر در روز مهرگان بر ضحاک ستمگر پیروز شد و بر تخت پادشاهی نشست.
در تاریخ تبری آمده: «فریدون سر بیوراسب(ضحاک) را با گرز سرخمیده‌ای بکوفت، پس او را به کوه دماوند برد و دست و بازویش را محکم ببست و به چاه افکند و فرمان داد که روز مهرماه مهر روز را جشن بگیرند و این همان جشن مهرگان است».
برای زرتشتیان روزگار ما نیز مهرگان جایگاه ویژه‌ای دارد و هر سال در این روز که حالا مطابق با سالنامه جلالی برابر با دهم مهرماه می‌شود، جشنی برپا کرده و مهرگان را گرامی می‌داریم.

بنمایه:
📗مراسم آیینی و آداب زرتشتیان👈موبد #اردشیر_آذرگشسب

📘از نوروز تا نوروز👈 #کورش_نیکنام

📕تاریخ اساتیری ایران👈 #ژاله_آموزگار

📒آیین مهر👈 #رضی
@Persianzoroastrians🔥
بخوانید بخشی از نام‌های زیبای ایرانی را در این چکامه زیبا:

باغبان‌ها به روی گل‌هاشان
نام‌های زیبا و قشنگ بگزارند
نامی از جنس #آفتاب و #بهار
نام خوش آب و رنگ بگرارند
تا شبت را #سپيده گل بزند
نام #مهتاب و #ژاله را بنويس
شور #شهناز تا #دلارام است
#نسترن را و #لاله را بنويس
عشق #هنگامه می‌كند برپا
با #نگار و #نگين و #ركسانا
با #هما و #شراره و #نوشين
با #پريسا و #هستی و #مينا
با #پريا و #مهری و #مينو
#مهرناز و #مهرشاد و #مهشيد
با #دل‌افروز و #نازنين و #بهار
باز #نوش‌آفرين شود #خورشيد
مانده طرحی قشنگ در يادم
روی دستان آب، #نيلوفر
بيشتر از #شكوفه بنويسيم
از #زری، از #فرشته، از #زيور
#روشنک را به #پرنيان بسپار
تا به #دريا به #آرزو برسی
نام #آزاده را #رها بنويس
تا به گل‌ها به عطر و بو برسی
#ارغوان و #ستايش و #مهناز
#شهرزاد و #بهاره و #مهسا
نام #رودابه خوب و خوش‌آواست
همچو لبخند يار خوش‌سيما
#ماهرخسار و #ماهرخ زيباست
نام‌هایی قشنگ و پر شورند
#شهربانو و #مهرنوش و #پری
همچو #فيروزه‌ نشابورند
همچنان مانده است در يادم
#شاهرخ، #پارسا و #گوهرشاد
#مهربانو به #نازگل می‌گفت
نام #ايران ما گرامی باد
بنويسيد #هومن و #فرشيد
يا #كيان و #كيارش و #نيما
#آرمين #آريا #سروش #ارژنگ
#مهرزاد #بهزاد و #بهمن یا #سپهر
#داريوش اين گل هخامنشی
#شهريار بزرگ #ايران است
#باربد، #برديا، #نكیسا، حال
نوبت #آرمان و #اشكان است
#مانی و #ماهيار با #مزدک
از گذرگاه جاده می‌آيند
شاه #انوشيروان و #شروين
با #آبتين هم پياده می‌آيند
روی گل‌دختران آبادی
بگزاريد نام #بارانی
چون #فروغ و #فرانک و #پوران
نام‌هایی هميشه #ايرانی
نام #سودابه و #كتايون را
نام #آذر #سیمین و #ماندانا
#شهرناز #انوشه و #سيندخت
#ياسمين و #نسرين و #تن‌ناز
غصه دارد هنوز #تهمينه
داغ #سهراب در دلش جاری‌ست
با #فرنگيس و #فریده آشنا باشیم
ياد آنان نشان بيداری‌ست
تا به ياد #منيژه می‌افتم
#بيژن آزاد می‌شود از چاه
نام #جمشيد و #ايرج و #هوشنگ
می‌شود با #بهار و گل همراه
شاه #تهمورس #سيامک و #سام
رنگ و بوی گل میهن دارند
#گيو #بهرام #آرش و #مهران
ريشه در كشوری كهن دارند
ياد #فرهاد و بيستون باشيد
بلكه #شيرين شود روان شما
با #كيومرس جان قدم بزنيد
گل كند باز ، باغ جان شما
به #منوچهرِ عشق، دل بدهيم
نام او هم‌رديف #باران است
#سورنا را به ياد بسپاريم
آبرودار خاک #ايران است
نام #كوروش ز يادمان نرود
با #خشايار هم عنان باشيم
با #فرامرز و #اردشير و #قباد
زير چتری از آسمان باشيم
بايد از #مازيار بنويسيم
از #فريدون و #تورج و #سامان
از #فريبرز و #بابک و #شاپور
از #رهام و #سيامک و #ساسان
#آریوبرزن این شهید وطن
قهرمان همیشه‌ی #ایران
#رستم و #یزدگرد و #فیروزان
نام‌شان سربلند و جاویدان
بنویسید #کاوه را با شوق
نام #شایان و نام #شاهین را
نام #افشین #بابک و #خسرو
نگرارید جا نام #سیاوش را
پارسی این زبان ایرانی
افتخار و نماد اتحادمان باشد
نام این سرزمین جاویدان
تا همیشه به یادمان باشد.
(✍️سراینده ناشناس )

ما ایرانی هستیم پس نام‌های زیبای ایرانی را بر فرزندان ایرانی خویش برمی‌گزینیم.
نه نام‌های زشت تازیان تازشگر وحشی مسلمان را که به کشورمان ایران حمله کردند و ستم‌ها، غارت‌ها، ویرانی‌ها، تجاوزها و جنایت‌ها کردند.

به امید آگاهی و دانایی و خردمندی بخش دیگری از ایرانیان.

@Persianzoroastrians🔥
ایرانیان زرتشتی
ز گیتی برآمد سراسر خروش به آذربد این جشن روز سروش. #فردوسی_توسی( #شاهنامه) آشنایی با جشن‌های ایرانی و این‌ بار #جشن_سروش‌گان🐓 #سروش یکی از ایزدان بزرگ و باستانی ایرانیان، نگهبان سامان‌مندی(:نظم) و نگهبان پیمان‌ها بود. #جشن_سروش‌گان یا جشن "هفده‌روز"…
.
ز گیتی برآمد سراسر خروش
به آذربد این جشن روز سروش.
#فرودسی_توسی ( #شاهنامه)
.
(با پوزش از اینکه این جشن سالانه سرزمین‌مان را دیر گزاشتم. از نوروز در سر داشتم که یادم نرود اما افسوسمندانه امسال سر وخت یادم رفت.
چنانچه هم‌اینک این پست را گزاشتم باز خواستم به شناساندن جشن‌های نیک و شاد ایرانی‌مان بپردازم).
🐓
آشنایی با جشن‌های ایرانی‌مان
#جشن_سروش‌گان🐓

#سروش یکی از ایزدان بزرگ و باستانی ایرانیان، نگهبان سامان‌مندی(:نظم) و نگهبان پیمان‌ها بود. #جشن_سروش‌گان یا جشن "هفده‌روز" در سروش‌روز از فروردین‌ماه، برابر با هفدهم فروردین در ایران برگزار می‌شد.

سروش از ریشه "سرُو" است که در اوستا "سِرااوشا" به معنی فرمانبرداری و در پارسی میانه مانوی "سرُوشُو" به معنی "شنیدن" آمده است.
بر پایه‌ی باورهای کهن، بویژه در باورهای زرتشتی، سروش ایزدی، نخستین کسی است که نیایش را به مردم آموخت. او پیش از سر زدن آفتاب بانگ زده و مردم را برای نیایش پروردگار فرا می‌خواند. درباره‌ی آیین جشن سروشگان تنها این را می‌دانیم که ایرانیان در این روز به نیایشگاه‌ها می‌رفتند.

بر پایه‌ی افسانه‌های ایرانی، ایزد سروش بر بلندای البرز کاخی دارد با یک‌هزار ستون که به خودی خود روشن و ستاره‌نشان است. گردونه‌ی او را در آسمان، چهار اسب نر درخشان و تیزرو با سم‌های زرین می‌رانند. هیچ جانداری نمی‌تواند از او پیشی بگیرد و بدین‌گونه است که او دشمنان خود را در هر کجا که باشند، دستگیر می‌کند.
سروش همیشه بیدار است و از آفریدگان مزدا پاسبانی می‌کند و برای این کار هر روز و هر شب، سه بار به دور زمین می‌گردد.
نماد مادی سروش #خروس است که با بانگ بامدادی خود مردم را بیدار می‌کند. از این‌رو خروس بویژه خروس سپیدرنگ، ارزش والایی برای ایرانیان داشت.

سروش دارای ویژگی‌هایی چون بازوی پرتوان، چالاکی و شهریاری بر جهان است. او دارای جنگ‌افزار سخت و ابزار مینوی است. ابزار مینویی پیکری آمیخته با سخنان سپند(:مقدس)، اندیشه‌ی والا، خوش‌سخنی، نگهبانی آفریدگان، پاسبانی سرار گیتی و پناه دادن به بینوایان است.
سروش نخستین ایزدی است که زبان به ستایش خداوند گشود.
ایزد سروش بر آن است تا نیروهای اهریمنی چون خشم، مستی، بوشاسپ یا خواب و تنبلی و بویژه دروغ را از میان ببرد.
سروش نابودکننده‌ی دیو آز و خشم است و به همراه مهر و رشن (دو ایزد باستانی ایرانیان)، کردار مردم را سنجیده و به نیکوکاران پاداش و به بدکاران سزا می‌دهد. او پیک اهورامزدا و فرمانروای خورآسان تا خوربران(شرق تا غرب) جهان است.

در شاهنامه‌ی فردوسی توسی، سروش نخستین باشنده‌ی(:موجود) فرازمینی در جهان است. در داستان‌های شاهنامه، او بر #کیومرس، #فریدون، #سام، #گودرز و #خسروپرویز نمایان می‏شود و آنها را از بدخواهی‌ها آگاه کرده و یاری‌شان می‌کند.

در سروده‌های #حافظ_شیرازی نیز سروش همان روح‌القدس است.
چه گویمت که به میخانه دوش مست و خراب
سروش عالم غیبم چه مژده‌ها داده است.

✍️ #پریسا_اماموردیلو

📚 برگرفته از:
۱- فرهنگ نام‌های شاهنامه، #رستگار_فسایی.
۲- بندهش #مهرداد_بهار.
۳- جشن‌ها و آیین‌های ایرانی با تکیه بر استوره و مردم‌شناسی، حسام‌الدین مهدوی.
۴- راهنمای زمان جشن‌ها و گردهمایی‌های ملی، رضا مرادی‌غیاث‌آبادی.
۵- تاریخ اساتیری ایران ،#ژاله_آموزگار.

#جشن‌های_ایرانی
#سروش #سروش‌گان
#خروس #سپید
#فروردین #فروردین‌گان

(📄پیج سینا آریابان)
@persianzoroastrians🔥
#جشن_مهرگان پس از #جشن_نوروز بزرگ‌ترین جشن ملی ایرانیان:

سالیان درازی است که ماه مهر برای ما تداعی کننده زنگ مدرسه و صدای خش‌خش برگ‌های پاییزی‌ست. اما اگر کوله بار تاریخی‌مان را برداریم و به زمان‌های دورتر سفر کنیم، آنگاه مهر بوی دیگری دارد، بوی جشن و شادی. حال و هوایی مانند نیمه دوم اسفندماه که به هم می‌گوییم: «بوی نوروز می آید». در آن سال‌های دور، این هنگام از سال بوی جشن مهرگان می‌آمد که پس از نوروز دومین جشن بزرگ ایرانیان بود. تردیدی نیست که پیشینه برگزاری جشن مهرگان با پرستش ایزد مهر ارتباط یکراست دارد. برای ایرانیانی که در روزگار پیش و پس از زرتشت بزرگ، دروغ و بدعهدی را از گناهان نابخشودنی می‌دانستند، جایگاه ایزدی که نگهبان پیمان و دوستی و دشمن دروغ بود، آنقدر والا و ارزشمند می‌شد که نباید لحظه‌ای از یاد او غافل می‌ماندند.
از اینرو یکی از مهمترین و کهن‌ترین بخش‌های اوستا با نام مهریشت که قدیمی‌ترین یشت این مجموعه است به ستایش این ایزد باستانی اختصاص پیدا کرد.
در ایران باستان بگونه کلی سال، دارای دو فصل تابستان و زمستان بود که جشن نوروز، هنگام فرا رسیدن تابستان و مهرگان در آغاز زمستان برگزار می‌شد. یعنی باید گفت این دو جشن قرینه و همپای یکدیگر بودند. در زمان ساسانیان این باور رواج یافته بود که خداوند یاقوت را در نوروز و زبرجد را در روز مهرگان آفریده است. این باور می‌خواهد تاکید کند بر این که مهرگان با نوروز قابل قیاس است.
مهرگان از یک دیدگاه دیگر نیز با نوروز قابل مقایسه است و آن، وجود اعتدال کیهانی در هر دوی آنهاست. در مهر نیز مانند نوروز اندازه شب و روز برابر می‌شود و همین موضوع سبب شده تا بسیاری از مورخان نظریه پرداز بشوند ویژه این ماه را به ایزد مهر، که ایزد داوری و دادگستری است، در همین نکته علمی دانشی بدانند. در گاهشماری آن دوره هر روز از سی روز ماه به نام یکی از ایزدان یا امشاسپندان نامیده می‌شد که این اسامی برای نام‌گزاری ۱۲ماه سال نیز به کار میرفت. از اینرو در هر ماه روزی وجود داشت که با نام آن ماه هم‌نام می‌شد و ایرانیان آن روز را بزرگ داشته و جشن می‌گرفتند و بدین ترتیب برای برپایی جشن مهرگان، روز مهر که شانزدهمین روز ماه بود در ماه مهر برگزیده شد.
نامیدن شانزدهمین روز ماه به نام مهر، به تعبیری، برای آن است که نظارت نیمه دوم ماه بر عهده او ایزد مهر گذاشته می‌شد. همانگونه که نام مهر بر هفتمین ماه سال نیز حاکی از این است که نظارت بر نیمه دوم سال هم از وظایف اوست. برگزاری جشن مهرگان تا شش روز پس از شانزدهم ادامه داشت که روز آخر، مهرگان ویژه بود. یعنی مربوط می‌شد به بزرگان کشوری و آیینی.
به گفته کتزیاس، مورخ و پزشک یونانیِ دربار هخامنشی، پادشاهان در این روز لباس‌های ارغوانی گرانبهایی می‌پوشیدند و همراه با مردم و نوازندگان و خنیاگران به شادی و باده گساری می‌پرداختند.
به گفته بسیاری از مورخان زمان برگزاری این جشن در دوره هخامنشی، نخستین مهرماه بوده که آن نیز تا شش روز بعد ادامه داشته است. اگرچه زمان برگزاری مهرگان در گاهشماری‌های محلی و در میان برخی اقوام در زمان‌های دیگری از سال برگزار می‌شده اما در بیشتر جاهای ایران، از دوره ساسانی به بعد در همان مهرروز از مهرماه به برپایی این جشن می‌پرداختند.
آنچه که آشکار است مهرگان یکی از جشن‌های در پیوند با شیوه زندگی مردم آن زمان بوده که بیشتر به کشاورزی کارگماری داشتند و پایان تابستان یعنی زمانی که کارهای اساسی کشاورزان تمام می‌شد، بهترین زمان برای شادی و پایکوبی بوده است.
در مهرگان از موسیقی خاصی استفاده می‌شده که متاسفانه امروز اطلاع دقیقی از چگونگی آن در دست نیست اما در کتاب‌های موسیقی قدیمی مانند موسیقی بزرگ اثر ابونصر فارابی هنگامی از مقامهای موسیقی نام برده میشود به مقام یازدهم با نام مهرگان اشاره می‌شود.
همچنین لحن بیست و یکم از سی لحن موسیقی که در منظومه خسرو و شیرین آمده، «لحن مهرگانی» است که از سوی نظامی گنجوی مطرح شده است.
یکی دیگر از دلایل ارج نهادن به مهرگان آن بود که در باور ایرانیان فریدون به یاری کاوه آهنگر در روز مهرگان بر ضحاک ستمگر پیروز شد و بر تخت پادشاهی نشست.
در تاریخ تبری آمده: «فریدون سر بیوراسب(ضحاک) را با گرز سرخمیده‌ای بکوفت، پس او را به کوه دماوند برد و دست و بازویش را محکم ببست و به چاه افکند و فرمان داد که روز مهرماه مهر روز را جشن بگیرند و این همان جشن مهرگان است».
برای زرتشتیان روزگار ما نیز مهرگان جایگاه ویژه‌ای دارد و هر سال در این روز که حالا مطابق با سالنامه جلالی برابر با دهم مهرماه می‌شود، جشنی برپا کرده و مهرگان را گرامی می‌داریم.

بنمایه:
📗مراسم آیینی و آداب زرتشتیان👈موبد #اردشیر_آذرگشسب

📘از نوروز تا نوروز👈 #کورش_نیکنام

📕تاریخ اساتیری ایران👈 #ژاله_آموزگار

📒آیین مهر👈 #رضی
@Persianzoroastrians🔥