«پرستاری» در زمره «مشاغل سخت و زیانآور» است؟ امتیازش چیست؟
در ایران هم مانند بسیاری دیگر از کشورهای جهان، «#پرستاری» در شمار «#مشاغل_سخت و زیانآور»
به حساب میآید. مشاغلی که بنا به ماهیت یا شرایط ويژه کاری، به اشکال مختلف «سلامت جسمی و روانی» فرد را به خطر میاندازند و با «#فرسودگی_شغلی» #نیروی_کار همراه است.
شیفتهای کاری طولانی، بیخوابیهای مکرر، ساعتهای نامنظمِ استراحت، قرار گرفتن در معرض مواد شیمیایی، مسمومیتها یا آلودهگیهای مختلف بیولوژیکی (ویروسها، باکتریها، قارچها و…) نگرانی از انتقال #بیماری به نزدیکان و اعضای خانواده، (به ویژه در میانه بیماریهای همهگیر) شرایط کاری پُراسترس، مواجهه مستقیم با #مرگ و درد و رنج #بیماران، پرخاشگریهای بیمار یا همراهان و…
شرایط دشوار کاری پرستاران موجب شده است که در کشورهای مختلف جهان «تسهیلاتِ حمایتی» مشخصی پرستاران و سایر کادرهای درمان در نظر گرفته شود. در نظر گرفتن این #تسهیلات یا امتیازهای دولتی، معمولا با دو هدف صورت میگیرد: نخست #دولتها و #فعالان_کارگری تلاش میکنند تا شرایط کاری برای پرستاران و سایر کادرهای درمان تحملپذیر کنند و دوم این که «#نظام_سلامت» جامعه را کارا و #توانمند نگاه دارند.
واقعیت این است که بدون در نظر گرفتن شرایط کاری پرستاران و تامین حقوق آنها، تامین «#حق_بهداشت و سلامت» شهروندان، به مثابه یکی از مصادیق اصلی «#حقوق_بشر»، میسر نخواهد بود.
در ایران هم، دستکم «بر روی کاغذ»، پرستاران به اعتبار این که شغلشان در فهرست «مشاغل سخت و زیانآور» قرار دارد؛ باید از دو مزیت یا حمایت مشخص قانونی برخوردار باشند. نخست این که برابر موازین قانونی، موعد بازنشستگی پرستاران کوتاهتر در نظر گرفته شده است؛ به این معنا که پرستاران با ۲۰ سال خدمت یا پرداخت ۲۰ سال «#حق_بیمه» باید بتوانند بازنشست شوند و دیگر این که در طول سال، پرستاران باید بتوانند از دو ماه #مرخصی_سالانه برخوردار باشند.
پنهان نمیتوان کرد که هیچ یک از این دو امتیاز فوق، به طور نظاممند فراهم نشده است. به این معنا که کمتر پرستاری را میتوان در ایران نشان داد که از دو ماه مرخصی سالانه برخورد باشد یا توانسته باشد بدون پیگیریهای حقوقی-اداری زمانبر و طاقتفرسا، با پرداخت ۲۰ سال حق بیمه، بازنشست شده باشد.
@pareestar
در ایران هم مانند بسیاری دیگر از کشورهای جهان، «#پرستاری» در شمار «#مشاغل_سخت و زیانآور»
به حساب میآید. مشاغلی که بنا به ماهیت یا شرایط ويژه کاری، به اشکال مختلف «سلامت جسمی و روانی» فرد را به خطر میاندازند و با «#فرسودگی_شغلی» #نیروی_کار همراه است.
شیفتهای کاری طولانی، بیخوابیهای مکرر، ساعتهای نامنظمِ استراحت، قرار گرفتن در معرض مواد شیمیایی، مسمومیتها یا آلودهگیهای مختلف بیولوژیکی (ویروسها، باکتریها، قارچها و…) نگرانی از انتقال #بیماری به نزدیکان و اعضای خانواده، (به ویژه در میانه بیماریهای همهگیر) شرایط کاری پُراسترس، مواجهه مستقیم با #مرگ و درد و رنج #بیماران، پرخاشگریهای بیمار یا همراهان و…
شرایط دشوار کاری پرستاران موجب شده است که در کشورهای مختلف جهان «تسهیلاتِ حمایتی» مشخصی پرستاران و سایر کادرهای درمان در نظر گرفته شود. در نظر گرفتن این #تسهیلات یا امتیازهای دولتی، معمولا با دو هدف صورت میگیرد: نخست #دولتها و #فعالان_کارگری تلاش میکنند تا شرایط کاری برای پرستاران و سایر کادرهای درمان تحملپذیر کنند و دوم این که «#نظام_سلامت» جامعه را کارا و #توانمند نگاه دارند.
واقعیت این است که بدون در نظر گرفتن شرایط کاری پرستاران و تامین حقوق آنها، تامین «#حق_بهداشت و سلامت» شهروندان، به مثابه یکی از مصادیق اصلی «#حقوق_بشر»، میسر نخواهد بود.
در ایران هم، دستکم «بر روی کاغذ»، پرستاران به اعتبار این که شغلشان در فهرست «مشاغل سخت و زیانآور» قرار دارد؛ باید از دو مزیت یا حمایت مشخص قانونی برخوردار باشند. نخست این که برابر موازین قانونی، موعد بازنشستگی پرستاران کوتاهتر در نظر گرفته شده است؛ به این معنا که پرستاران با ۲۰ سال خدمت یا پرداخت ۲۰ سال «#حق_بیمه» باید بتوانند بازنشست شوند و دیگر این که در طول سال، پرستاران باید بتوانند از دو ماه #مرخصی_سالانه برخوردار باشند.
پنهان نمیتوان کرد که هیچ یک از این دو امتیاز فوق، به طور نظاممند فراهم نشده است. به این معنا که کمتر پرستاری را میتوان در ایران نشان داد که از دو ماه مرخصی سالانه برخورد باشد یا توانسته باشد بدون پیگیریهای حقوقی-اداری زمانبر و طاقتفرسا، با پرداخت ۲۰ سال حق بیمه، بازنشست شده باشد.
@pareestar
پریستار
Photo
بازنشستگی پرستاران، یک وضعیت مبهم
✍🏽 بهنام داراییزاده
🔵 بر اساس تعاریف و موازین حقوقی، به طور مشخص «#قانون_تامین_اجتماعی» و «#قانون_ارتقای_بهرهوری»، حرفهی #پرستاری در زمره «#مشاغل_سخت و زیانآور» طبقهبندی میشود.
بر پایه #قانون مشاغل سخت، آن دسته از مشمولان «#قانون_کار» که شغلشان در فهرست مشاغل «سخت و زیانآور» جای گرفته است؛ با ۲۰ سال #سابقه_کار یا پرداخت ۲۰ سال «حق بیمه» میتوانند از ۱۰ سال بخشودگی مقرر در قانون استفاده کنند و درخواست #بازنشستگی دهند.
با این همه، چند موضوع و مسئله عینی وجود دارد؛ نخست این که مقرراتی که در بالا اشاره شد تنها شامل آن دسته از پرستاران یا کادرهای درمان میشود که مشمول «قانون کار» هستند. بنابراین «عمومیت» ندارد و نمیتوان آن را به عموم پرستاران تعمیم دارد.
دوم این که گزارشهای پرشماری در دست هست که نشان میدهد این مقررات حمایتی، در عمل اجرا نمیشود. به این معنا که رویه مشخص و قابل اعتمادی در میان نیست و در بسیاری از مواقع، تقاضای بازنشستگی افراد به خواست مدیران وقت یا تصمیمگیران اصلی #مراکز_درمانی وابسته است.
بر همین اساس است که یا متقاضی بازنشستگی، یا از پیگیری خواسته خود صرفنظر میکند یا مجبور میشود که خواستهی خود را از طریق #مراجع_قضایی پیگیری کند که خودش زمانبر است، قابل پیشبینی نیست و هزینهها و گرفتاریهای خود را دارد.
سومین مسئله این است که «سازمان تامین اجتماعی»، مابهالتفاوت سهم بیمه کارفرما را از #متقاضیان_بازنشستگی مطالبه میکند. به این معنا که هرچند پرستاراران، به واسطهی انجام کار سخت و طاقتفرسای خود، حق دارند که زودتر بازنشسته شوند؛ اما مجبور هستند که «#حق_بیمه» کارفرمای خود را برای مدت ۵ تا ۱۰ سال باقیمانده پرداخت کنند. رقمی که خودش ممکن است به چند صد میلیون تومان برسد!
واقعیت امر این است که مقررات بازنشستگی پرستاران و سایر کادرهای درمان آشفته است؛ یکسان نیست و از یک نظام واحد اداری پیروی نمیکند.
بر همین اساسا، شرایط مرتبط با بازنشستگی یا «حق بیمه» پرستاران شاغل در مراکز وابسته به #دانشگاههای_علوم__پزشکی با پرستارانی که مشمول «قانون کار» نمیشوند نیز متفاوت اعمال میشود.
هرچند سازمان «امور استخدامی کشور»، حرفه پرستاری را در زمره مشاغل «سخت و زیانآور» در نظر گرفته است؛ اما در عمل، پرستارانی که در مراکز دولتی یا در مراکز وابسته به دانشگاههای علوم پزشکی #ایران کار میکنند؛ در پایان ۲۰سال فعالیت، بازنشسته نمیشوند. واقعیت این است که اغلب مدیران و مسئولان بیمارستانها و مراکز دولتی این مدت فوق را قبول ندارند و پنج سال اضافه میکنند.
به نظر میرسد که وجود قوانین و مقررات متفاوت، نبود نظارت کافی و رویههای قضایی که پیشبینیپذیر نیستند؛ موجب شده است که اکثر پرستاران در خصوص آینده و «شرایط بازنشستگی» خود در یک وضعیت سردرگمی به سر ببرند. امری که به کاهش «#رضایت_شغلی» و در نهایت ناکارآمدی بیشتر «#نظام_سلامت» میانجامد.
@pareestar
✍🏽 بهنام داراییزاده
🔵 بر اساس تعاریف و موازین حقوقی، به طور مشخص «#قانون_تامین_اجتماعی» و «#قانون_ارتقای_بهرهوری»، حرفهی #پرستاری در زمره «#مشاغل_سخت و زیانآور» طبقهبندی میشود.
بر پایه #قانون مشاغل سخت، آن دسته از مشمولان «#قانون_کار» که شغلشان در فهرست مشاغل «سخت و زیانآور» جای گرفته است؛ با ۲۰ سال #سابقه_کار یا پرداخت ۲۰ سال «حق بیمه» میتوانند از ۱۰ سال بخشودگی مقرر در قانون استفاده کنند و درخواست #بازنشستگی دهند.
با این همه، چند موضوع و مسئله عینی وجود دارد؛ نخست این که مقرراتی که در بالا اشاره شد تنها شامل آن دسته از پرستاران یا کادرهای درمان میشود که مشمول «قانون کار» هستند. بنابراین «عمومیت» ندارد و نمیتوان آن را به عموم پرستاران تعمیم دارد.
دوم این که گزارشهای پرشماری در دست هست که نشان میدهد این مقررات حمایتی، در عمل اجرا نمیشود. به این معنا که رویه مشخص و قابل اعتمادی در میان نیست و در بسیاری از مواقع، تقاضای بازنشستگی افراد به خواست مدیران وقت یا تصمیمگیران اصلی #مراکز_درمانی وابسته است.
بر همین اساس است که یا متقاضی بازنشستگی، یا از پیگیری خواسته خود صرفنظر میکند یا مجبور میشود که خواستهی خود را از طریق #مراجع_قضایی پیگیری کند که خودش زمانبر است، قابل پیشبینی نیست و هزینهها و گرفتاریهای خود را دارد.
سومین مسئله این است که «سازمان تامین اجتماعی»، مابهالتفاوت سهم بیمه کارفرما را از #متقاضیان_بازنشستگی مطالبه میکند. به این معنا که هرچند پرستاراران، به واسطهی انجام کار سخت و طاقتفرسای خود، حق دارند که زودتر بازنشسته شوند؛ اما مجبور هستند که «#حق_بیمه» کارفرمای خود را برای مدت ۵ تا ۱۰ سال باقیمانده پرداخت کنند. رقمی که خودش ممکن است به چند صد میلیون تومان برسد!
واقعیت امر این است که مقررات بازنشستگی پرستاران و سایر کادرهای درمان آشفته است؛ یکسان نیست و از یک نظام واحد اداری پیروی نمیکند.
بر همین اساسا، شرایط مرتبط با بازنشستگی یا «حق بیمه» پرستاران شاغل در مراکز وابسته به #دانشگاههای_علوم__پزشکی با پرستارانی که مشمول «قانون کار» نمیشوند نیز متفاوت اعمال میشود.
هرچند سازمان «امور استخدامی کشور»، حرفه پرستاری را در زمره مشاغل «سخت و زیانآور» در نظر گرفته است؛ اما در عمل، پرستارانی که در مراکز دولتی یا در مراکز وابسته به دانشگاههای علوم پزشکی #ایران کار میکنند؛ در پایان ۲۰سال فعالیت، بازنشسته نمیشوند. واقعیت این است که اغلب مدیران و مسئولان بیمارستانها و مراکز دولتی این مدت فوق را قبول ندارند و پنج سال اضافه میکنند.
به نظر میرسد که وجود قوانین و مقررات متفاوت، نبود نظارت کافی و رویههای قضایی که پیشبینیپذیر نیستند؛ موجب شده است که اکثر پرستاران در خصوص آینده و «شرایط بازنشستگی» خود در یک وضعیت سردرگمی به سر ببرند. امری که به کاهش «#رضایت_شغلی» و در نهایت ناکارآمدی بیشتر «#نظام_سلامت» میانجامد.
@pareestar
پریستار
Photo
حق مهاجرت و حق درمان
✍🏽 بهنام داراییزاده
🔵 «نظام نابرابر تعرفهگذاری #خدمات_درمانی» در #ایران، محصول مستقیم اجرای سیاستهای اشتباهی است که در تمامی سه دهه گذشته از سوی دولتهای مختلف #جمهوری_اسلامی پیگیری و اجرا شده است.
این «#نابرابری_ساختاری»، در کنار «نبود #امنیت_شغلی» و «ماهیت سخت و دشوار حرفهی پرستاری»، به نارضایتیهای دامنهدارِ عموم #پرستاران، به ویژه «#پرستاران_شرکتی» منجر شده است.
موج مهاجرتی گستردهی پرستاران و سایر کادرهای درمان، پیامد مستقیم تداوم چنین وضعیتی است. بر اساس برآوردهای انجام شده؛ تنها در استان #تهران، ماهانه ۵۰۰ #پرستار، خواهان ترک #شغل و حرفه خود میشود.
پنهان نمیتوان کرد که شرایط دشوار ناشی از همهگیری #ویروس_کرونا نیز وضعیت را در تمامی بیمارستانها و #مراکز_درمانی کشور بدتر کرده است.
برای مثال، گزارشهای پرشماری در دست هست که نشان میدهد در بسیاری از بیمارستان و مراکز درمانی، به دلیل کمبود شدید نیرو، پرستاران را مجبور میکنند که بر خلاف قانون «ارتقای بهرهوری کارکنان بالینی #نظام_سلامت» در شیفتهای طولای کار کنند یا «#اضافهکاری_اجباری» انجام دهند.
با این حال، واقعیت این است که نارضایتی پرستاران و میل به مهاجرت در میان آنها، حتی به کشورهای منطقه، دلایل ساختاری و مشخصتری دارد.
شریفی مقدم، دبیرکل «#خانه_پرستار»، اخیرا در گفتوگو با روزنامه «همشهری» گفته است که «آمار #مهاجرت_پرستاران احتمالا نسبت به گذشته، ۲۰۰ تا ۳۰۰ درصد افزایش داشته است و این به خاطر جذابیت کشورهای مرجع و تسهیل و تسریع در فعالیت پرستاران مهاجر است و در کشور ما هم شرایط بد است و پرستاران امنیت شغلی ندارند.»
نارضایتی ساختاری، ترک شغل و مهاجرت معنادار پرستاران، در حالی مایه نگرانی شده است که نظام خدمات درمانی ایران، به شدت نیازمند افزایش شمار پرستاران، به ویژه در شهرهای کوچک و مناطق محروم، است.
بر اساس استانداردهای جهانی، به ازای هر هزار نفر جمعیت، دستکم به پنج پرستار نیاز هست؛ در حالی که این نسبت در ایران، حتی به ۱ پرستار نیز نمیرسد؛ به گفته مقامهای #بهداشتی ایران، در برخی از مناطق کشور، به طور متوسط هر پرستار مسئول رسیدگی به ۲۵ تخت و بیمار بستری شده است!
#نظام_خدمات_درمانی در ایران، در حالی نیازمند استخدام چند هزار پرستار تازه است که به گفته دبیرکل «خانه پرستار»، تنها در ظرف همین یک سال گذشته، دوهزار پرستار شغل خود را ترک کردهاند!
دسترسی به خدمات درمانی و پرستاری مناسب حق همه بیماران است. از طرفی دیگر، تمامی کادرهای درمان نیز حق دارند که در یک «شرایط منصفانه» کار کنند. «امنیت شغلی» داشته باشند یا برای رفاه و شرایط بهتر، مهاجرت کنند.
«مهاجرت»، «انتخاب محل زندگی» یا «تغییر شغل»، حق اساسی تمامی شهروندان است و دولتها وظیفه دارند که این حق را به رسمیت بشناسد. اما علاوه بر شناسایی این حق، دولتها وظایف دیگری هم بر عهده دارند:
دولتها موظف هستند که به تعهدات داخلی و بینالمللی خود در زمینه تامین حقوق «اقتصادی-اجتماعی» پایبند باشد و یک «نظام سلامت» کارآمد و «غیرتجارتی» ایجاد کنند. امری که مستلزم بودجهگذاری درست، تامین اعتبار، آموزش نیروی متخصص، شفافیت و البته نظارتهای مردمی و دموکراتیک است.
@pareestar
✍🏽 بهنام داراییزاده
🔵 «نظام نابرابر تعرفهگذاری #خدمات_درمانی» در #ایران، محصول مستقیم اجرای سیاستهای اشتباهی است که در تمامی سه دهه گذشته از سوی دولتهای مختلف #جمهوری_اسلامی پیگیری و اجرا شده است.
این «#نابرابری_ساختاری»، در کنار «نبود #امنیت_شغلی» و «ماهیت سخت و دشوار حرفهی پرستاری»، به نارضایتیهای دامنهدارِ عموم #پرستاران، به ویژه «#پرستاران_شرکتی» منجر شده است.
موج مهاجرتی گستردهی پرستاران و سایر کادرهای درمان، پیامد مستقیم تداوم چنین وضعیتی است. بر اساس برآوردهای انجام شده؛ تنها در استان #تهران، ماهانه ۵۰۰ #پرستار، خواهان ترک #شغل و حرفه خود میشود.
پنهان نمیتوان کرد که شرایط دشوار ناشی از همهگیری #ویروس_کرونا نیز وضعیت را در تمامی بیمارستانها و #مراکز_درمانی کشور بدتر کرده است.
برای مثال، گزارشهای پرشماری در دست هست که نشان میدهد در بسیاری از بیمارستان و مراکز درمانی، به دلیل کمبود شدید نیرو، پرستاران را مجبور میکنند که بر خلاف قانون «ارتقای بهرهوری کارکنان بالینی #نظام_سلامت» در شیفتهای طولای کار کنند یا «#اضافهکاری_اجباری» انجام دهند.
با این حال، واقعیت این است که نارضایتی پرستاران و میل به مهاجرت در میان آنها، حتی به کشورهای منطقه، دلایل ساختاری و مشخصتری دارد.
شریفی مقدم، دبیرکل «#خانه_پرستار»، اخیرا در گفتوگو با روزنامه «همشهری» گفته است که «آمار #مهاجرت_پرستاران احتمالا نسبت به گذشته، ۲۰۰ تا ۳۰۰ درصد افزایش داشته است و این به خاطر جذابیت کشورهای مرجع و تسهیل و تسریع در فعالیت پرستاران مهاجر است و در کشور ما هم شرایط بد است و پرستاران امنیت شغلی ندارند.»
نارضایتی ساختاری، ترک شغل و مهاجرت معنادار پرستاران، در حالی مایه نگرانی شده است که نظام خدمات درمانی ایران، به شدت نیازمند افزایش شمار پرستاران، به ویژه در شهرهای کوچک و مناطق محروم، است.
بر اساس استانداردهای جهانی، به ازای هر هزار نفر جمعیت، دستکم به پنج پرستار نیاز هست؛ در حالی که این نسبت در ایران، حتی به ۱ پرستار نیز نمیرسد؛ به گفته مقامهای #بهداشتی ایران، در برخی از مناطق کشور، به طور متوسط هر پرستار مسئول رسیدگی به ۲۵ تخت و بیمار بستری شده است!
#نظام_خدمات_درمانی در ایران، در حالی نیازمند استخدام چند هزار پرستار تازه است که به گفته دبیرکل «خانه پرستار»، تنها در ظرف همین یک سال گذشته، دوهزار پرستار شغل خود را ترک کردهاند!
دسترسی به خدمات درمانی و پرستاری مناسب حق همه بیماران است. از طرفی دیگر، تمامی کادرهای درمان نیز حق دارند که در یک «شرایط منصفانه» کار کنند. «امنیت شغلی» داشته باشند یا برای رفاه و شرایط بهتر، مهاجرت کنند.
«مهاجرت»، «انتخاب محل زندگی» یا «تغییر شغل»، حق اساسی تمامی شهروندان است و دولتها وظیفه دارند که این حق را به رسمیت بشناسد. اما علاوه بر شناسایی این حق، دولتها وظایف دیگری هم بر عهده دارند:
دولتها موظف هستند که به تعهدات داخلی و بینالمللی خود در زمینه تامین حقوق «اقتصادی-اجتماعی» پایبند باشد و یک «نظام سلامت» کارآمد و «غیرتجارتی» ایجاد کنند. امری که مستلزم بودجهگذاری درست، تامین اعتبار، آموزش نیروی متخصص، شفافیت و البته نظارتهای مردمی و دموکراتیک است.
@pareestar
پریستار
Photo
نظام «#بهداشت و #خدمات_درمانی» در #ایران «نابرابر» است. این #نابرابری هم «ساختاری» است. به این معنا که سیاستها و برنامهریزیهای دولتی در ایجاد، تداوم و تشدید وضعیت حاضر نقش داشته است.
🔵 پیشتر، به ریشههای این «نابرابری ساختاری» و پیامدهای آن در «#نظام_سلامت_ایران» اشاره شد. برای مثال، به اختلاف فاحش و کممانندی که میان حقوق و درآمدهای #جامعه_پزشکی با سایر کادرهای درمان، از جمله #پرستاران، وجود دارد اشاره کردیم؛ حال به یک سویه دیگر موضوع میپردازیم؛
نابرابریها #اقتصادیِ کادرهای درمان «چندلایه» هستند. یعنی در میان خود جامعه پرستاران هم «نابرابریهای اقتصادی» یا «تبعیضهای حقوقی» پرشماری وجود دارد. در این جا نیز نقش سیاستهای دولتی برجسته است. در ادامه، به دو نمونهی مشخص که نتیجهی آشکار سیاستهای ناکارآمد دولتی است اشاره میشود:
واقعیت این است که استانداردها و قوانین حمایتی #نظام_پرستاری در ایران، «سلیقهای» اجرا میشوند. به این معنا که هیئترئیسه بیمارستانها، سهامداران اصلی یا مدیران مراکز درمانی، این قدر توانِ مالی و «نفوذ» دارند که خودشان برای خودشان تصمیم میگیرند که آیا قوانین و مقرراتی که #وزارت_بهداشت به آنها ابلاغ کرده است را اجرا کنند یا خیر!
مسئله اصلی این است که هیچ سازوکار نظارتی معناداری از سوی دولت، برای اجرای استانداردها یا مقرراتی حمایتی در مراکز درمانی وجود ندارد.
برای مثال، گزارشهای پرشماری در دست هست که نشان میدهد مدیران بسیاری از بیمارستانهای خصوصی، برای سالها، از اجرای #قانون موسوم به «#ارﺗﻘﺎء_ﺑﻬﺮهوری» طفره رفتهاند؛ بدون این که دولت یا نهادهای نظارتی بتوانند برای اجرای این قانون، مقررات مشابه یا ایفای حقوق پرستاران کار خاصی انجام دهند.
به موارد دیگری نیز میتوان اشاره کرد؛ برای مثال، تفاوت فاحشی که میان پایه #حقوق_پرستاران «طرحی» و «شرکتی» با پرستاران شاغل در بیمارستانهای #دانشگاه_علوم_پزشکی وجود دارد؛ چنین وضعیتی نتیجه مستقیم اجرای سیاستهای دولتی موسوم به «#تعدیل_ساختاری» و خصوصیسازی نظام سلامت است.
مجموعه سیاستهایی که باعث شده است به دلیل نبود بودجه و منابع کافی، اعتبار لازم برای جذب و #استخدام_رسمی_پرستاران، در یک شرایط به نسبت عادلانه، وجود نداشته باشد.
در چنین وضعیتی، در حالی که جامعه و نظام سلامت کشور به شدت نیازمند افزایش شمار کادر درمان است؛ شرایط منصفانه و «#امنیت_شغلی» وجود ندارد. در نتیجه، بخش بزرگی از جامعه پرستاری ایران مجبور است که تن به قراردادهای کوتاهمدت، تغییر شغل یا حقوق و دستمزدهای تبعیضآمیز بدهد.
@pareestar
🔵 پیشتر، به ریشههای این «نابرابری ساختاری» و پیامدهای آن در «#نظام_سلامت_ایران» اشاره شد. برای مثال، به اختلاف فاحش و کممانندی که میان حقوق و درآمدهای #جامعه_پزشکی با سایر کادرهای درمان، از جمله #پرستاران، وجود دارد اشاره کردیم؛ حال به یک سویه دیگر موضوع میپردازیم؛
نابرابریها #اقتصادیِ کادرهای درمان «چندلایه» هستند. یعنی در میان خود جامعه پرستاران هم «نابرابریهای اقتصادی» یا «تبعیضهای حقوقی» پرشماری وجود دارد. در این جا نیز نقش سیاستهای دولتی برجسته است. در ادامه، به دو نمونهی مشخص که نتیجهی آشکار سیاستهای ناکارآمد دولتی است اشاره میشود:
واقعیت این است که استانداردها و قوانین حمایتی #نظام_پرستاری در ایران، «سلیقهای» اجرا میشوند. به این معنا که هیئترئیسه بیمارستانها، سهامداران اصلی یا مدیران مراکز درمانی، این قدر توانِ مالی و «نفوذ» دارند که خودشان برای خودشان تصمیم میگیرند که آیا قوانین و مقرراتی که #وزارت_بهداشت به آنها ابلاغ کرده است را اجرا کنند یا خیر!
مسئله اصلی این است که هیچ سازوکار نظارتی معناداری از سوی دولت، برای اجرای استانداردها یا مقرراتی حمایتی در مراکز درمانی وجود ندارد.
برای مثال، گزارشهای پرشماری در دست هست که نشان میدهد مدیران بسیاری از بیمارستانهای خصوصی، برای سالها، از اجرای #قانون موسوم به «#ارﺗﻘﺎء_ﺑﻬﺮهوری» طفره رفتهاند؛ بدون این که دولت یا نهادهای نظارتی بتوانند برای اجرای این قانون، مقررات مشابه یا ایفای حقوق پرستاران کار خاصی انجام دهند.
به موارد دیگری نیز میتوان اشاره کرد؛ برای مثال، تفاوت فاحشی که میان پایه #حقوق_پرستاران «طرحی» و «شرکتی» با پرستاران شاغل در بیمارستانهای #دانشگاه_علوم_پزشکی وجود دارد؛ چنین وضعیتی نتیجه مستقیم اجرای سیاستهای دولتی موسوم به «#تعدیل_ساختاری» و خصوصیسازی نظام سلامت است.
مجموعه سیاستهایی که باعث شده است به دلیل نبود بودجه و منابع کافی، اعتبار لازم برای جذب و #استخدام_رسمی_پرستاران، در یک شرایط به نسبت عادلانه، وجود نداشته باشد.
در چنین وضعیتی، در حالی که جامعه و نظام سلامت کشور به شدت نیازمند افزایش شمار کادر درمان است؛ شرایط منصفانه و «#امنیت_شغلی» وجود ندارد. در نتیجه، بخش بزرگی از جامعه پرستاری ایران مجبور است که تن به قراردادهای کوتاهمدت، تغییر شغل یا حقوق و دستمزدهای تبعیضآمیز بدهد.
@pareestar
پریستار
Photo
منابع خبری پریستار تایید کردند:
کاسبی ۶ تا ۹ میلیاردی سازمان نظام پرستاری از گواهی گود استندینگ پرستاران
#سازمان_نظام_پرستاری در یک اقدام عجیب هزینه صدور گواهی گود استندینگ برای #پرستاران را به مبلغ ۵ میلیون تومان افزایش داده است.
منابع خبری #پریستار تایید کردند که این سازمان به ظاهر صنفی اما حکومتی در حالی این اقدام را انجام داده است که هزینه صدور گواهی مشابه برای #پزشکان ۳۰۰ هزار تومان است.
در واقع سازمان نظام پرستاری که رئیس آن #محمد_میرزابیگی است، از هر فرصتی برای شعار دادن و گرفتن عکس یادگاری با پرستاران استفاده میکند، اما در سه سال گذشته مبلغ صدور گود استندینگ برای پرستاران را از ۲۰۰ هزار تومان به ۵ میلیوم تومان رسیده اند.
اگر حساب و کتاب خود میرزابیگی درباره مهاجرت ماهیانه ۱۰۰ تا ۱۵۰ پرستار درست باشد، سازمان نظام پرستاری هر ماه بابت صدور این تعداد گواهی گود #استندینگ برای پرستاران متقاضی بین ۵۰۰ تا ۷۵۰ میلیون تومان و در یکسال مبلغی بین ۶ تا۹ میلیارد تومان از جیب پرستاران کاسبی میکند.
#احمد_نجاتیان مدیر سابق بین الملل سازمان نظام پرستاری کشور با کنایه به کاسبی آشکار سازمان نظام پرستاری نوشته است: «شاید به همین دلیل است که این سازمان در دوره پنجم هیچ گونه فعالیت مهمی در جهت کاهش مهاجرت پرستاران انجام نداده است. #مهاجرت_پرستاران از کشور هر چند به کشور و #نظام_سلامت آسیب میرساند، اما برای سازمان نظام پرستاری محل درآمد و ارتزاق شده است.
البته سکوت شورای عالی نظام پرستاری کشور هم در این میان دیگر جای تعجب ندارد! این شورای ۳۰ نفره که نمایندگانی از #مجلس و #قوه_قضاییه هم در آن حضور دارند، حاضر نیستند به خاطر این قبیل عملکردها از میرزابیگی سوالی کنند.
گفتنی است که نارضایتی پرستاران از شرایط کارشان در #ایران سالهاست که بدتر میشود. بیشتر آنها از حقوق پایین و نبود امنیت خسته شدهاند و وضعیت سیاسی، اقتصادی و سیاسی ایران هم تاثیر خودش را بر تمایل این قشر برای مهاجرت گذاشته است. تا جایی که مدتی قبل احمدرضا یزدان نیک عضو هیئت مدیره و عضو شورای عالی نظام پرستاری کشور گفته بود که: «نیروهای خوب #پرستاری ما یکی یکی در حال خروج از کشور هستند.»
@pareestar
کاسبی ۶ تا ۹ میلیاردی سازمان نظام پرستاری از گواهی گود استندینگ پرستاران
#سازمان_نظام_پرستاری در یک اقدام عجیب هزینه صدور گواهی گود استندینگ برای #پرستاران را به مبلغ ۵ میلیون تومان افزایش داده است.
منابع خبری #پریستار تایید کردند که این سازمان به ظاهر صنفی اما حکومتی در حالی این اقدام را انجام داده است که هزینه صدور گواهی مشابه برای #پزشکان ۳۰۰ هزار تومان است.
در واقع سازمان نظام پرستاری که رئیس آن #محمد_میرزابیگی است، از هر فرصتی برای شعار دادن و گرفتن عکس یادگاری با پرستاران استفاده میکند، اما در سه سال گذشته مبلغ صدور گود استندینگ برای پرستاران را از ۲۰۰ هزار تومان به ۵ میلیوم تومان رسیده اند.
اگر حساب و کتاب خود میرزابیگی درباره مهاجرت ماهیانه ۱۰۰ تا ۱۵۰ پرستار درست باشد، سازمان نظام پرستاری هر ماه بابت صدور این تعداد گواهی گود #استندینگ برای پرستاران متقاضی بین ۵۰۰ تا ۷۵۰ میلیون تومان و در یکسال مبلغی بین ۶ تا۹ میلیارد تومان از جیب پرستاران کاسبی میکند.
#احمد_نجاتیان مدیر سابق بین الملل سازمان نظام پرستاری کشور با کنایه به کاسبی آشکار سازمان نظام پرستاری نوشته است: «شاید به همین دلیل است که این سازمان در دوره پنجم هیچ گونه فعالیت مهمی در جهت کاهش مهاجرت پرستاران انجام نداده است. #مهاجرت_پرستاران از کشور هر چند به کشور و #نظام_سلامت آسیب میرساند، اما برای سازمان نظام پرستاری محل درآمد و ارتزاق شده است.
البته سکوت شورای عالی نظام پرستاری کشور هم در این میان دیگر جای تعجب ندارد! این شورای ۳۰ نفره که نمایندگانی از #مجلس و #قوه_قضاییه هم در آن حضور دارند، حاضر نیستند به خاطر این قبیل عملکردها از میرزابیگی سوالی کنند.
گفتنی است که نارضایتی پرستاران از شرایط کارشان در #ایران سالهاست که بدتر میشود. بیشتر آنها از حقوق پایین و نبود امنیت خسته شدهاند و وضعیت سیاسی، اقتصادی و سیاسی ایران هم تاثیر خودش را بر تمایل این قشر برای مهاجرت گذاشته است. تا جایی که مدتی قبل احمدرضا یزدان نیک عضو هیئت مدیره و عضو شورای عالی نظام پرستاری کشور گفته بود که: «نیروهای خوب #پرستاری ما یکی یکی در حال خروج از کشور هستند.»
@pareestar
پریستار
Photo
مصائب بهیار بودن در ایران
از #شیفتهای طولانی تا شبکارهایی بدون اضافه پرداخت و…
چند وقتی است که از #بهیاران عزیز کشورمان پیامهایی دریافت میکنیم که چرا از شرایط نابسامان کار ما پستی منتشر نمیکنید. این پست پاسخی به این پیامها و ادای دین به بهیارانی است که نقش مهم آنها در #نظام سلامت کشور معمولا نادیده گرفته میشود.
اغلب مواقع هنگامیکه از #کادر_درمان و سلامت صحبت میشود، #پزشکان و #پرستاران به ذهن خطور میکنند و کمتر کسی به گروه بزرگ و زحمت کش بهیاران اشاره میکند. گروهی که بخش قابل توجهی از بار خدمترسانی به بیماران و مراجعین به نظام بهداشت و سلامت را بردوش دارند. دستمزد کم، شیفتهای طولانی و انجام کارهای سنگین بخشی از مشکلاتی است که بهیاران در #ایران با آن دست و پنجه نرم میکنند.
بهیاران عمدتاً به صورت #قراردادی در بیمارستانها و #مراکز_درمانی کار میکنند و برخلاف پزشکان و پرستاران، #حق_بیمه و سایر مزایایی مانند پرداخت اضافی برای کار اضافه و شب کاری ندارند. بسیاری از بهیاران به دلیل حقوق اندک، در زمانهای غیراداری به کارهای جایگزینی همچون مسافرکشی، دلیوری غذا و یا خیاطی در خانه مشغول هستند.
شیفتهای طولانی یکی از مشکلات دیگری است که بهیاران با آن روبرو هستند. برخی از آنها مجبور به کار کردن در شیفتهای دوازدهساعته و گاه حتی بیشتر نیز هستند. ایستادنهای طولانی، جابه جایی مداوم بیماران، در معرض انواع تشعشعات و موارد دارویی و شیمیایی قرار داشتن، در کنار ساعات کاری طولانی به طور جدی سلامت فیزیکی و روانی آنها را مورد تهدید قرار میدهد. خستگی شدید، کاهش تمرکز، کاهش سطح انرژی و افسردگی از جمله این مشکلات فیزیکی و روانی است.
بهیاران در بیمارستانها شرح وظایف مشخصی ندارند، از این رو در دورههای مختلف کارهای جدیدی به آنها محول میشود. به طور مثال در دوران #کرونا آنها مجبور بودند کارهای همراهان بیماران را نیز برعهده بگیرند. بسیاری از بهیاران از این که به آنها به چشم نیروی خدماتی نگاه میشود گلایه دارند. طرف قرارداد بهیاران اغلب شرکتهای خصوصی هستند و بیمارستان و مراکز درمانی هیچ مسئولیتی در قبال بهیاران که به طور قراردادی مشغول به کار هستند، ندارند.
اگر به عنوان بهیار در مراکز بهداشت و سلامت در ایران کار میکنید، لطفا برای ما از سختیها و مشکلات کاریتان بنویسید. پریستار خود را موظف میداند تا رسانهای برای بخشها و گروههایی از کادر درمان باشد که صدای کمتری دارند و به مشکلات و مصائب کاری آنها کمتر پرداخته شده است.
@pareestar
از #شیفتهای طولانی تا شبکارهایی بدون اضافه پرداخت و…
چند وقتی است که از #بهیاران عزیز کشورمان پیامهایی دریافت میکنیم که چرا از شرایط نابسامان کار ما پستی منتشر نمیکنید. این پست پاسخی به این پیامها و ادای دین به بهیارانی است که نقش مهم آنها در #نظام سلامت کشور معمولا نادیده گرفته میشود.
اغلب مواقع هنگامیکه از #کادر_درمان و سلامت صحبت میشود، #پزشکان و #پرستاران به ذهن خطور میکنند و کمتر کسی به گروه بزرگ و زحمت کش بهیاران اشاره میکند. گروهی که بخش قابل توجهی از بار خدمترسانی به بیماران و مراجعین به نظام بهداشت و سلامت را بردوش دارند. دستمزد کم، شیفتهای طولانی و انجام کارهای سنگین بخشی از مشکلاتی است که بهیاران در #ایران با آن دست و پنجه نرم میکنند.
بهیاران عمدتاً به صورت #قراردادی در بیمارستانها و #مراکز_درمانی کار میکنند و برخلاف پزشکان و پرستاران، #حق_بیمه و سایر مزایایی مانند پرداخت اضافی برای کار اضافه و شب کاری ندارند. بسیاری از بهیاران به دلیل حقوق اندک، در زمانهای غیراداری به کارهای جایگزینی همچون مسافرکشی، دلیوری غذا و یا خیاطی در خانه مشغول هستند.
شیفتهای طولانی یکی از مشکلات دیگری است که بهیاران با آن روبرو هستند. برخی از آنها مجبور به کار کردن در شیفتهای دوازدهساعته و گاه حتی بیشتر نیز هستند. ایستادنهای طولانی، جابه جایی مداوم بیماران، در معرض انواع تشعشعات و موارد دارویی و شیمیایی قرار داشتن، در کنار ساعات کاری طولانی به طور جدی سلامت فیزیکی و روانی آنها را مورد تهدید قرار میدهد. خستگی شدید، کاهش تمرکز، کاهش سطح انرژی و افسردگی از جمله این مشکلات فیزیکی و روانی است.
بهیاران در بیمارستانها شرح وظایف مشخصی ندارند، از این رو در دورههای مختلف کارهای جدیدی به آنها محول میشود. به طور مثال در دوران #کرونا آنها مجبور بودند کارهای همراهان بیماران را نیز برعهده بگیرند. بسیاری از بهیاران از این که به آنها به چشم نیروی خدماتی نگاه میشود گلایه دارند. طرف قرارداد بهیاران اغلب شرکتهای خصوصی هستند و بیمارستان و مراکز درمانی هیچ مسئولیتی در قبال بهیاران که به طور قراردادی مشغول به کار هستند، ندارند.
اگر به عنوان بهیار در مراکز بهداشت و سلامت در ایران کار میکنید، لطفا برای ما از سختیها و مشکلات کاریتان بنویسید. پریستار خود را موظف میداند تا رسانهای برای بخشها و گروههایی از کادر درمان باشد که صدای کمتری دارند و به مشکلات و مصائب کاری آنها کمتر پرداخته شده است.
@pareestar