پریستار
Photo
حق مهاجرت و حق درمان
✍🏽 بهنام داراییزاده
🔵 «نظام نابرابر تعرفهگذاری #خدمات_درمانی» در #ایران، محصول مستقیم اجرای سیاستهای اشتباهی است که در تمامی سه دهه گذشته از سوی دولتهای مختلف #جمهوری_اسلامی پیگیری و اجرا شده است.
این «#نابرابری_ساختاری»، در کنار «نبود #امنیت_شغلی» و «ماهیت سخت و دشوار حرفهی پرستاری»، به نارضایتیهای دامنهدارِ عموم #پرستاران، به ویژه «#پرستاران_شرکتی» منجر شده است.
موج مهاجرتی گستردهی پرستاران و سایر کادرهای درمان، پیامد مستقیم تداوم چنین وضعیتی است. بر اساس برآوردهای انجام شده؛ تنها در استان #تهران، ماهانه ۵۰۰ #پرستار، خواهان ترک #شغل و حرفه خود میشود.
پنهان نمیتوان کرد که شرایط دشوار ناشی از همهگیری #ویروس_کرونا نیز وضعیت را در تمامی بیمارستانها و #مراکز_درمانی کشور بدتر کرده است.
برای مثال، گزارشهای پرشماری در دست هست که نشان میدهد در بسیاری از بیمارستان و مراکز درمانی، به دلیل کمبود شدید نیرو، پرستاران را مجبور میکنند که بر خلاف قانون «ارتقای بهرهوری کارکنان بالینی #نظام_سلامت» در شیفتهای طولای کار کنند یا «#اضافهکاری_اجباری» انجام دهند.
با این حال، واقعیت این است که نارضایتی پرستاران و میل به مهاجرت در میان آنها، حتی به کشورهای منطقه، دلایل ساختاری و مشخصتری دارد.
شریفی مقدم، دبیرکل «#خانه_پرستار»، اخیرا در گفتوگو با روزنامه «همشهری» گفته است که «آمار #مهاجرت_پرستاران احتمالا نسبت به گذشته، ۲۰۰ تا ۳۰۰ درصد افزایش داشته است و این به خاطر جذابیت کشورهای مرجع و تسهیل و تسریع در فعالیت پرستاران مهاجر است و در کشور ما هم شرایط بد است و پرستاران امنیت شغلی ندارند.»
نارضایتی ساختاری، ترک شغل و مهاجرت معنادار پرستاران، در حالی مایه نگرانی شده است که نظام خدمات درمانی ایران، به شدت نیازمند افزایش شمار پرستاران، به ویژه در شهرهای کوچک و مناطق محروم، است.
بر اساس استانداردهای جهانی، به ازای هر هزار نفر جمعیت، دستکم به پنج پرستار نیاز هست؛ در حالی که این نسبت در ایران، حتی به ۱ پرستار نیز نمیرسد؛ به گفته مقامهای #بهداشتی ایران، در برخی از مناطق کشور، به طور متوسط هر پرستار مسئول رسیدگی به ۲۵ تخت و بیمار بستری شده است!
#نظام_خدمات_درمانی در ایران، در حالی نیازمند استخدام چند هزار پرستار تازه است که به گفته دبیرکل «خانه پرستار»، تنها در ظرف همین یک سال گذشته، دوهزار پرستار شغل خود را ترک کردهاند!
دسترسی به خدمات درمانی و پرستاری مناسب حق همه بیماران است. از طرفی دیگر، تمامی کادرهای درمان نیز حق دارند که در یک «شرایط منصفانه» کار کنند. «امنیت شغلی» داشته باشند یا برای رفاه و شرایط بهتر، مهاجرت کنند.
«مهاجرت»، «انتخاب محل زندگی» یا «تغییر شغل»، حق اساسی تمامی شهروندان است و دولتها وظیفه دارند که این حق را به رسمیت بشناسد. اما علاوه بر شناسایی این حق، دولتها وظایف دیگری هم بر عهده دارند:
دولتها موظف هستند که به تعهدات داخلی و بینالمللی خود در زمینه تامین حقوق «اقتصادی-اجتماعی» پایبند باشد و یک «نظام سلامت» کارآمد و «غیرتجارتی» ایجاد کنند. امری که مستلزم بودجهگذاری درست، تامین اعتبار، آموزش نیروی متخصص، شفافیت و البته نظارتهای مردمی و دموکراتیک است.
@pareestar
✍🏽 بهنام داراییزاده
🔵 «نظام نابرابر تعرفهگذاری #خدمات_درمانی» در #ایران، محصول مستقیم اجرای سیاستهای اشتباهی است که در تمامی سه دهه گذشته از سوی دولتهای مختلف #جمهوری_اسلامی پیگیری و اجرا شده است.
این «#نابرابری_ساختاری»، در کنار «نبود #امنیت_شغلی» و «ماهیت سخت و دشوار حرفهی پرستاری»، به نارضایتیهای دامنهدارِ عموم #پرستاران، به ویژه «#پرستاران_شرکتی» منجر شده است.
موج مهاجرتی گستردهی پرستاران و سایر کادرهای درمان، پیامد مستقیم تداوم چنین وضعیتی است. بر اساس برآوردهای انجام شده؛ تنها در استان #تهران، ماهانه ۵۰۰ #پرستار، خواهان ترک #شغل و حرفه خود میشود.
پنهان نمیتوان کرد که شرایط دشوار ناشی از همهگیری #ویروس_کرونا نیز وضعیت را در تمامی بیمارستانها و #مراکز_درمانی کشور بدتر کرده است.
برای مثال، گزارشهای پرشماری در دست هست که نشان میدهد در بسیاری از بیمارستان و مراکز درمانی، به دلیل کمبود شدید نیرو، پرستاران را مجبور میکنند که بر خلاف قانون «ارتقای بهرهوری کارکنان بالینی #نظام_سلامت» در شیفتهای طولای کار کنند یا «#اضافهکاری_اجباری» انجام دهند.
با این حال، واقعیت این است که نارضایتی پرستاران و میل به مهاجرت در میان آنها، حتی به کشورهای منطقه، دلایل ساختاری و مشخصتری دارد.
شریفی مقدم، دبیرکل «#خانه_پرستار»، اخیرا در گفتوگو با روزنامه «همشهری» گفته است که «آمار #مهاجرت_پرستاران احتمالا نسبت به گذشته، ۲۰۰ تا ۳۰۰ درصد افزایش داشته است و این به خاطر جذابیت کشورهای مرجع و تسهیل و تسریع در فعالیت پرستاران مهاجر است و در کشور ما هم شرایط بد است و پرستاران امنیت شغلی ندارند.»
نارضایتی ساختاری، ترک شغل و مهاجرت معنادار پرستاران، در حالی مایه نگرانی شده است که نظام خدمات درمانی ایران، به شدت نیازمند افزایش شمار پرستاران، به ویژه در شهرهای کوچک و مناطق محروم، است.
بر اساس استانداردهای جهانی، به ازای هر هزار نفر جمعیت، دستکم به پنج پرستار نیاز هست؛ در حالی که این نسبت در ایران، حتی به ۱ پرستار نیز نمیرسد؛ به گفته مقامهای #بهداشتی ایران، در برخی از مناطق کشور، به طور متوسط هر پرستار مسئول رسیدگی به ۲۵ تخت و بیمار بستری شده است!
#نظام_خدمات_درمانی در ایران، در حالی نیازمند استخدام چند هزار پرستار تازه است که به گفته دبیرکل «خانه پرستار»، تنها در ظرف همین یک سال گذشته، دوهزار پرستار شغل خود را ترک کردهاند!
دسترسی به خدمات درمانی و پرستاری مناسب حق همه بیماران است. از طرفی دیگر، تمامی کادرهای درمان نیز حق دارند که در یک «شرایط منصفانه» کار کنند. «امنیت شغلی» داشته باشند یا برای رفاه و شرایط بهتر، مهاجرت کنند.
«مهاجرت»، «انتخاب محل زندگی» یا «تغییر شغل»، حق اساسی تمامی شهروندان است و دولتها وظیفه دارند که این حق را به رسمیت بشناسد. اما علاوه بر شناسایی این حق، دولتها وظایف دیگری هم بر عهده دارند:
دولتها موظف هستند که به تعهدات داخلی و بینالمللی خود در زمینه تامین حقوق «اقتصادی-اجتماعی» پایبند باشد و یک «نظام سلامت» کارآمد و «غیرتجارتی» ایجاد کنند. امری که مستلزم بودجهگذاری درست، تامین اعتبار، آموزش نیروی متخصص، شفافیت و البته نظارتهای مردمی و دموکراتیک است.
@pareestar
پریستار
Photo
نظام «#بهداشت و #خدمات_درمانی» در #ایران «نابرابر» است. این #نابرابری هم «ساختاری» است. به این معنا که سیاستها و برنامهریزیهای دولتی در ایجاد، تداوم و تشدید وضعیت حاضر نقش داشته است.
🔵 پیشتر، به ریشههای این «نابرابری ساختاری» و پیامدهای آن در «#نظام_سلامت_ایران» اشاره شد. برای مثال، به اختلاف فاحش و کممانندی که میان حقوق و درآمدهای #جامعه_پزشکی با سایر کادرهای درمان، از جمله #پرستاران، وجود دارد اشاره کردیم؛ حال به یک سویه دیگر موضوع میپردازیم؛
نابرابریها #اقتصادیِ کادرهای درمان «چندلایه» هستند. یعنی در میان خود جامعه پرستاران هم «نابرابریهای اقتصادی» یا «تبعیضهای حقوقی» پرشماری وجود دارد. در این جا نیز نقش سیاستهای دولتی برجسته است. در ادامه، به دو نمونهی مشخص که نتیجهی آشکار سیاستهای ناکارآمد دولتی است اشاره میشود:
واقعیت این است که استانداردها و قوانین حمایتی #نظام_پرستاری در ایران، «سلیقهای» اجرا میشوند. به این معنا که هیئترئیسه بیمارستانها، سهامداران اصلی یا مدیران مراکز درمانی، این قدر توانِ مالی و «نفوذ» دارند که خودشان برای خودشان تصمیم میگیرند که آیا قوانین و مقرراتی که #وزارت_بهداشت به آنها ابلاغ کرده است را اجرا کنند یا خیر!
مسئله اصلی این است که هیچ سازوکار نظارتی معناداری از سوی دولت، برای اجرای استانداردها یا مقرراتی حمایتی در مراکز درمانی وجود ندارد.
برای مثال، گزارشهای پرشماری در دست هست که نشان میدهد مدیران بسیاری از بیمارستانهای خصوصی، برای سالها، از اجرای #قانون موسوم به «#ارﺗﻘﺎء_ﺑﻬﺮهوری» طفره رفتهاند؛ بدون این که دولت یا نهادهای نظارتی بتوانند برای اجرای این قانون، مقررات مشابه یا ایفای حقوق پرستاران کار خاصی انجام دهند.
به موارد دیگری نیز میتوان اشاره کرد؛ برای مثال، تفاوت فاحشی که میان پایه #حقوق_پرستاران «طرحی» و «شرکتی» با پرستاران شاغل در بیمارستانهای #دانشگاه_علوم_پزشکی وجود دارد؛ چنین وضعیتی نتیجه مستقیم اجرای سیاستهای دولتی موسوم به «#تعدیل_ساختاری» و خصوصیسازی نظام سلامت است.
مجموعه سیاستهایی که باعث شده است به دلیل نبود بودجه و منابع کافی، اعتبار لازم برای جذب و #استخدام_رسمی_پرستاران، در یک شرایط به نسبت عادلانه، وجود نداشته باشد.
در چنین وضعیتی، در حالی که جامعه و نظام سلامت کشور به شدت نیازمند افزایش شمار کادر درمان است؛ شرایط منصفانه و «#امنیت_شغلی» وجود ندارد. در نتیجه، بخش بزرگی از جامعه پرستاری ایران مجبور است که تن به قراردادهای کوتاهمدت، تغییر شغل یا حقوق و دستمزدهای تبعیضآمیز بدهد.
@pareestar
🔵 پیشتر، به ریشههای این «نابرابری ساختاری» و پیامدهای آن در «#نظام_سلامت_ایران» اشاره شد. برای مثال، به اختلاف فاحش و کممانندی که میان حقوق و درآمدهای #جامعه_پزشکی با سایر کادرهای درمان، از جمله #پرستاران، وجود دارد اشاره کردیم؛ حال به یک سویه دیگر موضوع میپردازیم؛
نابرابریها #اقتصادیِ کادرهای درمان «چندلایه» هستند. یعنی در میان خود جامعه پرستاران هم «نابرابریهای اقتصادی» یا «تبعیضهای حقوقی» پرشماری وجود دارد. در این جا نیز نقش سیاستهای دولتی برجسته است. در ادامه، به دو نمونهی مشخص که نتیجهی آشکار سیاستهای ناکارآمد دولتی است اشاره میشود:
واقعیت این است که استانداردها و قوانین حمایتی #نظام_پرستاری در ایران، «سلیقهای» اجرا میشوند. به این معنا که هیئترئیسه بیمارستانها، سهامداران اصلی یا مدیران مراکز درمانی، این قدر توانِ مالی و «نفوذ» دارند که خودشان برای خودشان تصمیم میگیرند که آیا قوانین و مقرراتی که #وزارت_بهداشت به آنها ابلاغ کرده است را اجرا کنند یا خیر!
مسئله اصلی این است که هیچ سازوکار نظارتی معناداری از سوی دولت، برای اجرای استانداردها یا مقرراتی حمایتی در مراکز درمانی وجود ندارد.
برای مثال، گزارشهای پرشماری در دست هست که نشان میدهد مدیران بسیاری از بیمارستانهای خصوصی، برای سالها، از اجرای #قانون موسوم به «#ارﺗﻘﺎء_ﺑﻬﺮهوری» طفره رفتهاند؛ بدون این که دولت یا نهادهای نظارتی بتوانند برای اجرای این قانون، مقررات مشابه یا ایفای حقوق پرستاران کار خاصی انجام دهند.
به موارد دیگری نیز میتوان اشاره کرد؛ برای مثال، تفاوت فاحشی که میان پایه #حقوق_پرستاران «طرحی» و «شرکتی» با پرستاران شاغل در بیمارستانهای #دانشگاه_علوم_پزشکی وجود دارد؛ چنین وضعیتی نتیجه مستقیم اجرای سیاستهای دولتی موسوم به «#تعدیل_ساختاری» و خصوصیسازی نظام سلامت است.
مجموعه سیاستهایی که باعث شده است به دلیل نبود بودجه و منابع کافی، اعتبار لازم برای جذب و #استخدام_رسمی_پرستاران، در یک شرایط به نسبت عادلانه، وجود نداشته باشد.
در چنین وضعیتی، در حالی که جامعه و نظام سلامت کشور به شدت نیازمند افزایش شمار کادر درمان است؛ شرایط منصفانه و «#امنیت_شغلی» وجود ندارد. در نتیجه، بخش بزرگی از جامعه پرستاری ایران مجبور است که تن به قراردادهای کوتاهمدت، تغییر شغل یا حقوق و دستمزدهای تبعیضآمیز بدهد.
@pareestar
پریستار
Photo
نقش صداوسیما در بازتاب زندگی پرستاران
منفعل، منفی و واژگونه
✍🏽هیئت تحریریه
🔵 پرستاران در #ایران با هزار و یک مشکل کوچک و بزرگ دست به گریبان هستند؛ از حقوق پایین و معوقه گرفته تا #نابرابری_دستمزد با #پزشکان؛ از ناامنی شغلی گرفته تا محیط سمی کار؛ از وعدههای محقق نشده تا رسانهای به نام #صدا_و_سیما که به جای بازتاب واقعیتها درباره مشکلات #پرستاران بیشتر به دنبال سکوت است یا صدای مسئولان را منعکس میکند و در بهترین حالت به دنبال ارائه تفسیرهای عاشقانه از زندگی پرستاران است.
برای اثبات این ادعا درباره عملکرد صدا و سیما کافیست سری به وبسایتهای وابسته به این رسانه بزنیم. برای مثال #باشگاه_خبرنگاران به عمده چیزی که میپردازد #کمبود_پرستار در کشور است اما هیچگاه به طور جدی به این موضوع نپرداخته که چه مشکلات ساختاری و مدیریتی باعث شده که زندگی همین تعداد پرستار موجود در کشور تا این حد تلخ و دستخوش مشکلات ریز و درشت باشد.
البته باشگاه خبرنگاران تریبون خوبی برای مسئولانی است که از رفع کمبودها «به زودی» میگویند.
به سایت خبرگزاری صدا و سیما هم که سر بزنید بیشتر با تعدادی خبر رسمی درباره پرستاران روبرو میشوید از این قبیل که چند هزار پرستار دوز یادآوری #واکسن_کرونا دریافت کردهاند یا با خبر خدمترسانی پرستاران داوطلب در فلان #مراسم_مذهبی روبرو میشوید.
جالبتر اینکه صدا و سیما در بخش تولید سریال هم تصویری غیرواقعی از زندگی پرستاران ارائه میدهد که با واقعیتهای زندگی پرستاران فرسنگها فاصله دارد.
مثلا پنج سال پیش با کپی برداری از سریال استرالیایی معروف «پرستاران»، سریالی از شبکه یک صداوسیما به همین نام پخش شد که به اعتراف #علیرضا_افخمی نویسنده و کارگردان آن به مشکلات پرستاران نپرداخته بود با این توجیه که: «اگر این شغل را خیلی سخت نشان میدادم ممکن بود در حکم تبلیغ منفی برای پرستاری باشد و خیلیها از آن رویگردان شوند.»
همین آقای افخمی در عین حال اعتراف کرده بود با «بندبازی» سعی کرده این پیام را به خورد مخاطبان بدهد که پرستاری کار سختی است و کسی که آن را انتخاب میکند باید «عاشق» باشد احتمالا به زعم آقای افخمی و مسئولان، آدم عاشق هم با مشکلات میسوزد و میسازد.
به هرحال صدا و سیما در زندگی امروز پرستاران نقش منفعل، منفی و واژگونه دارد و به همین دلیل خیلی نباید تعجب کرد که صدای پرستاران بیش از آنکه در این #رسانه رسمی شنیده شود، در شبکههای اجتماعی و… پخش میشود.
@pareestar
منفعل، منفی و واژگونه
✍🏽هیئت تحریریه
🔵 پرستاران در #ایران با هزار و یک مشکل کوچک و بزرگ دست به گریبان هستند؛ از حقوق پایین و معوقه گرفته تا #نابرابری_دستمزد با #پزشکان؛ از ناامنی شغلی گرفته تا محیط سمی کار؛ از وعدههای محقق نشده تا رسانهای به نام #صدا_و_سیما که به جای بازتاب واقعیتها درباره مشکلات #پرستاران بیشتر به دنبال سکوت است یا صدای مسئولان را منعکس میکند و در بهترین حالت به دنبال ارائه تفسیرهای عاشقانه از زندگی پرستاران است.
برای اثبات این ادعا درباره عملکرد صدا و سیما کافیست سری به وبسایتهای وابسته به این رسانه بزنیم. برای مثال #باشگاه_خبرنگاران به عمده چیزی که میپردازد #کمبود_پرستار در کشور است اما هیچگاه به طور جدی به این موضوع نپرداخته که چه مشکلات ساختاری و مدیریتی باعث شده که زندگی همین تعداد پرستار موجود در کشور تا این حد تلخ و دستخوش مشکلات ریز و درشت باشد.
البته باشگاه خبرنگاران تریبون خوبی برای مسئولانی است که از رفع کمبودها «به زودی» میگویند.
به سایت خبرگزاری صدا و سیما هم که سر بزنید بیشتر با تعدادی خبر رسمی درباره پرستاران روبرو میشوید از این قبیل که چند هزار پرستار دوز یادآوری #واکسن_کرونا دریافت کردهاند یا با خبر خدمترسانی پرستاران داوطلب در فلان #مراسم_مذهبی روبرو میشوید.
جالبتر اینکه صدا و سیما در بخش تولید سریال هم تصویری غیرواقعی از زندگی پرستاران ارائه میدهد که با واقعیتهای زندگی پرستاران فرسنگها فاصله دارد.
مثلا پنج سال پیش با کپی برداری از سریال استرالیایی معروف «پرستاران»، سریالی از شبکه یک صداوسیما به همین نام پخش شد که به اعتراف #علیرضا_افخمی نویسنده و کارگردان آن به مشکلات پرستاران نپرداخته بود با این توجیه که: «اگر این شغل را خیلی سخت نشان میدادم ممکن بود در حکم تبلیغ منفی برای پرستاری باشد و خیلیها از آن رویگردان شوند.»
همین آقای افخمی در عین حال اعتراف کرده بود با «بندبازی» سعی کرده این پیام را به خورد مخاطبان بدهد که پرستاری کار سختی است و کسی که آن را انتخاب میکند باید «عاشق» باشد احتمالا به زعم آقای افخمی و مسئولان، آدم عاشق هم با مشکلات میسوزد و میسازد.
به هرحال صدا و سیما در زندگی امروز پرستاران نقش منفعل، منفی و واژگونه دارد و به همین دلیل خیلی نباید تعجب کرد که صدای پرستاران بیش از آنکه در این #رسانه رسمی شنیده شود، در شبکههای اجتماعی و… پخش میشود.
@pareestar
پریستار
Photo
وزارت بهداشت در صدر حقوقبگیران نجومی!
چه کسانی این حقوقها را به جیب میزنند؟
طبق گزارش مجلس شورای اسلامی #وزارت_بهداشت همراه با #وزارت_نفت در صدر پرداختهای غیرمتعارف و نجومی به کارکنان خودش قرار داد. این در حالی است که این روزها بسیاری از #پرستاران به دلیل حقوق پایین و نابرابری دستمزد با گروههایی مانند #پزشکان یا به فکر #مهاجرت هستند یا در حال خروج از شغل پرستاری.
به گزارش #پریستار، به تازگی مالک شریعی نیاسر، رئیس هیئت تحقیق و تفحص از حقوقهای نجومی گفته وزارت خانههای بهداشت و نفت و برخی از بانکها بیشترین پرداختهای غیرمتعارف و نجومی را داشتهاند.
نام وزارت بهداشت در حالی به عنوان یکی از دو وزارتخانه نجومی بگیر مطرح شده که در همین وزارتخانه تعرفهگذاری ناعادلانه #خدمات_پرستاران انجام شده و هیچ گوش شنوایی نبوده تا اعتراضهای چند سال گذشته و به ویژه چند ماه اخیر پرستاران به نابرابری دستمزد با پزشکان را بشنود.
شریعنی نیاسر اعتراف تلخ دیگری را هم تحویل جامعه پرستاری کشور داده و گفته: «ما به همه پرداختهایی که از محل بودجه عمومی به هر نحوی پرداخت میشود ورود کردیم و یکی از نتایجی که به آن دست پیدا کردیم، اینکه متاسفانه چون پرداختها بر اساس کد ملی و شناسه یکتا نیست، کمتر از سی درصد پرداختها از #بودجه عمومی قابلیت رصد دارد و این یکی از آسیبهایی است که در قوانین باید اصلاح شود.»
جالبتر اینکه این نماینده مجلس شورای اسلامی گفته وزارت نفت مصوبهای از شورای امنیت ملی برای افزایش سقف پرداختی به کارکنان عملیاتی گرفته بود اما احتمالا وزارت بهداشت همین مصوبه را هم ندارد و تنها به زور و #لابی توانسته حقوق گروههای شغلی مطلوب خودش را بالا ببرد و به سطح نجومی برساند.
همین گزارش به تنهایی نشان دهنده حقانیت #اعتراضهای_پرستاران کشور به #نابرابری_دستمزدها در وزارت بهداشت است. در حالی که یک پرستار برای هر ساعت #اضافه_کاری آن هم از نوع اجباری بین ۱۶ تا ۲۵ هزار تومان دریافت میکند یا دستمزد یک پرستار به طور ماهانه تنها به ده یا دوازده میلیون تومان میرسد؛ این پرسش مطرح میشود که دستمزدهای نجومی در وزارت بهداشت را به چه کسانی به جیب میزنند؟
@pareestar
چه کسانی این حقوقها را به جیب میزنند؟
طبق گزارش مجلس شورای اسلامی #وزارت_بهداشت همراه با #وزارت_نفت در صدر پرداختهای غیرمتعارف و نجومی به کارکنان خودش قرار داد. این در حالی است که این روزها بسیاری از #پرستاران به دلیل حقوق پایین و نابرابری دستمزد با گروههایی مانند #پزشکان یا به فکر #مهاجرت هستند یا در حال خروج از شغل پرستاری.
به گزارش #پریستار، به تازگی مالک شریعی نیاسر، رئیس هیئت تحقیق و تفحص از حقوقهای نجومی گفته وزارت خانههای بهداشت و نفت و برخی از بانکها بیشترین پرداختهای غیرمتعارف و نجومی را داشتهاند.
نام وزارت بهداشت در حالی به عنوان یکی از دو وزارتخانه نجومی بگیر مطرح شده که در همین وزارتخانه تعرفهگذاری ناعادلانه #خدمات_پرستاران انجام شده و هیچ گوش شنوایی نبوده تا اعتراضهای چند سال گذشته و به ویژه چند ماه اخیر پرستاران به نابرابری دستمزد با پزشکان را بشنود.
شریعنی نیاسر اعتراف تلخ دیگری را هم تحویل جامعه پرستاری کشور داده و گفته: «ما به همه پرداختهایی که از محل بودجه عمومی به هر نحوی پرداخت میشود ورود کردیم و یکی از نتایجی که به آن دست پیدا کردیم، اینکه متاسفانه چون پرداختها بر اساس کد ملی و شناسه یکتا نیست، کمتر از سی درصد پرداختها از #بودجه عمومی قابلیت رصد دارد و این یکی از آسیبهایی است که در قوانین باید اصلاح شود.»
جالبتر اینکه این نماینده مجلس شورای اسلامی گفته وزارت نفت مصوبهای از شورای امنیت ملی برای افزایش سقف پرداختی به کارکنان عملیاتی گرفته بود اما احتمالا وزارت بهداشت همین مصوبه را هم ندارد و تنها به زور و #لابی توانسته حقوق گروههای شغلی مطلوب خودش را بالا ببرد و به سطح نجومی برساند.
همین گزارش به تنهایی نشان دهنده حقانیت #اعتراضهای_پرستاران کشور به #نابرابری_دستمزدها در وزارت بهداشت است. در حالی که یک پرستار برای هر ساعت #اضافه_کاری آن هم از نوع اجباری بین ۱۶ تا ۲۵ هزار تومان دریافت میکند یا دستمزد یک پرستار به طور ماهانه تنها به ده یا دوازده میلیون تومان میرسد؛ این پرسش مطرح میشود که دستمزدهای نجومی در وزارت بهداشت را به چه کسانی به جیب میزنند؟
@pareestar