یک پرستار شرکتی در مصاحبه با پریستار؛
«خصوصیسازیها، زندگیمان را نابود کرده است.»
#خصوصیسازی ها در #نظام_پرستاری ایران از اوایل دهه هشتاد شمسی کلید خورد. با سر کار آمدن دولت یازدهم شتاب بیشتری به خود گرفت و اکنون در شروع قرن جدید، بیش از ۵۰ درصد از کارکنان #وزارت_بهداشت شرکتی و قراردادی شدهاند. بخش عمده نیروهای شرکتی بیمارستانها و مراکز درمانی را #پرستاران، بهیاران و #کمک_بهیاران تشکیل میدهند که این روزها و در زیر فشار اقتصادی و گرانی مضاعف با نگرانیهای زیادی از جمله، تمدید مجدد قرارداد، پرداخت به موقع دستمزد و یا حتی چانهزنی برای تمدید دفترچههای بیمه خود رو به رو هستند.
آیسا، یک #پرستار شاغل در یکی از بیمارستانهای تبریز است که سال ۱۳۹۶ از دانشگاه آزاد تبریز در رشته پرستاری فارغالتحصیل میشود. آیسا اوایل سال ۱۳۹۹ و با شروع پیک اول کرونا در ایران به صورت قراردادی و ۸۹ روزه به #استخدام یکی از #بیمارستانهای_خصوصی تبریز در میآید. او در گفتگو با پریستار در مورد مشکلات «فاجعهبار» #پرستاران_شرکتی میگوید: « باور کنید #بردگی مطلق است. من با ۴ میلیون و خوردهای چگونه قرار است زنده بمانم. من نمیگویم با ۴ میلیون تومان میشود زندگی کرد، فقط میشود با این پول به سختی و با فلاکت زیاد زنده ماند.»
آیسا میگوید مادرش #پرستار_بازنشسته است و به خاطر او این شغل را برگزیده است. او در ادامه میگوید: « مادر من ۳۰ سال در بیمارستان کودکان تبریز کار کرد و به صورت رسمی استخدام شده بود. نمیگویم قبلا هم وضعیت خوب بود اما حداقلش این بود که مادر من مدام ترس این را نداشت که کارش را از دست بدهد.» او در مورد وضعیت تمدید قرارداد پرستاران شرکتی به پریستار میگوید: « خود شرکتها به ما میگویند که معلوم نیست برای سه ماه آینده با شما قراردادمان را تمدید کنیم. البته حتی اگر آنها هم این حرف «اعصاب خُردکن» را نزنند، ما که میدانیم فقط برای ۸۹ روز از ما بهرهکشی میکنند. در اوج دوران #کرونا کمبود پرستار در بیمارستانهای #تبریز مشهود بود و در همان مدت کوتاه شرکتهای مختلف #پیمانکاری در استخدام نیروی انسانی مثل قارچ رویید و سر و کلهشان پیدا شد. الان طوری شده که من به راستی تعدادشان را نمیتوانم بشمارم.»
آیسا در پایان گفتگویش به پریستار میگوید: « خصوصیسازیها زندگیمان را نابود کرده است. این فقط شامل ما پرستاران شرکتی نمیشود. در همین بیمارستانی که من کار میکنم وضعیت فاجعهبارتر از ما پرستاران شرکتی وجود دارد. مثلا همین کمک بهیارها کمتر از ۳ میلیون تومان در ماه دریافتی دارند و کسی هم صدایشان را نه منعکس میکند و نه میشنود.»
دستمزد دریافتی یک پرستار شرکتی بر اساس «بخشنامه افزایش حقوق کارکنان و پرستاران شرکتی در سال ۱۴۰۰» حداقل مبلغ ۵۶.۹۹۰.۰۰۰ ریال است. با توجه به خط فقر ۱۰ میلیون تا ۱۲میلیونی این روزها در ایران، #دستمزد دریافتی پرستاران شرکتی، حداقل پنج میلیون تومان زیر خط فقر است. پرستاران شرکتی مشمول حقوق و مزایای «#قانون_کار» نمیشوند و از آن #محروم هستند. مزیایی نظیر پول غذا، پاداشها، سنوات و هزینههای ایاب و ذهاب.
@pareestar
«خصوصیسازیها، زندگیمان را نابود کرده است.»
#خصوصیسازی ها در #نظام_پرستاری ایران از اوایل دهه هشتاد شمسی کلید خورد. با سر کار آمدن دولت یازدهم شتاب بیشتری به خود گرفت و اکنون در شروع قرن جدید، بیش از ۵۰ درصد از کارکنان #وزارت_بهداشت شرکتی و قراردادی شدهاند. بخش عمده نیروهای شرکتی بیمارستانها و مراکز درمانی را #پرستاران، بهیاران و #کمک_بهیاران تشکیل میدهند که این روزها و در زیر فشار اقتصادی و گرانی مضاعف با نگرانیهای زیادی از جمله، تمدید مجدد قرارداد، پرداخت به موقع دستمزد و یا حتی چانهزنی برای تمدید دفترچههای بیمه خود رو به رو هستند.
آیسا، یک #پرستار شاغل در یکی از بیمارستانهای تبریز است که سال ۱۳۹۶ از دانشگاه آزاد تبریز در رشته پرستاری فارغالتحصیل میشود. آیسا اوایل سال ۱۳۹۹ و با شروع پیک اول کرونا در ایران به صورت قراردادی و ۸۹ روزه به #استخدام یکی از #بیمارستانهای_خصوصی تبریز در میآید. او در گفتگو با پریستار در مورد مشکلات «فاجعهبار» #پرستاران_شرکتی میگوید: « باور کنید #بردگی مطلق است. من با ۴ میلیون و خوردهای چگونه قرار است زنده بمانم. من نمیگویم با ۴ میلیون تومان میشود زندگی کرد، فقط میشود با این پول به سختی و با فلاکت زیاد زنده ماند.»
آیسا میگوید مادرش #پرستار_بازنشسته است و به خاطر او این شغل را برگزیده است. او در ادامه میگوید: « مادر من ۳۰ سال در بیمارستان کودکان تبریز کار کرد و به صورت رسمی استخدام شده بود. نمیگویم قبلا هم وضعیت خوب بود اما حداقلش این بود که مادر من مدام ترس این را نداشت که کارش را از دست بدهد.» او در مورد وضعیت تمدید قرارداد پرستاران شرکتی به پریستار میگوید: « خود شرکتها به ما میگویند که معلوم نیست برای سه ماه آینده با شما قراردادمان را تمدید کنیم. البته حتی اگر آنها هم این حرف «اعصاب خُردکن» را نزنند، ما که میدانیم فقط برای ۸۹ روز از ما بهرهکشی میکنند. در اوج دوران #کرونا کمبود پرستار در بیمارستانهای #تبریز مشهود بود و در همان مدت کوتاه شرکتهای مختلف #پیمانکاری در استخدام نیروی انسانی مثل قارچ رویید و سر و کلهشان پیدا شد. الان طوری شده که من به راستی تعدادشان را نمیتوانم بشمارم.»
آیسا در پایان گفتگویش به پریستار میگوید: « خصوصیسازیها زندگیمان را نابود کرده است. این فقط شامل ما پرستاران شرکتی نمیشود. در همین بیمارستانی که من کار میکنم وضعیت فاجعهبارتر از ما پرستاران شرکتی وجود دارد. مثلا همین کمک بهیارها کمتر از ۳ میلیون تومان در ماه دریافتی دارند و کسی هم صدایشان را نه منعکس میکند و نه میشنود.»
دستمزد دریافتی یک پرستار شرکتی بر اساس «بخشنامه افزایش حقوق کارکنان و پرستاران شرکتی در سال ۱۴۰۰» حداقل مبلغ ۵۶.۹۹۰.۰۰۰ ریال است. با توجه به خط فقر ۱۰ میلیون تا ۱۲میلیونی این روزها در ایران، #دستمزد دریافتی پرستاران شرکتی، حداقل پنج میلیون تومان زیر خط فقر است. پرستاران شرکتی مشمول حقوق و مزایای «#قانون_کار» نمیشوند و از آن #محروم هستند. مزیایی نظیر پول غذا، پاداشها، سنوات و هزینههای ایاب و ذهاب.
@pareestar
پریستار
Photo
حق مهاجرت و حق درمان
✍🏽 بهنام داراییزاده
🔵 «نظام نابرابر تعرفهگذاری #خدمات_درمانی» در #ایران، محصول مستقیم اجرای سیاستهای اشتباهی است که در تمامی سه دهه گذشته از سوی دولتهای مختلف #جمهوری_اسلامی پیگیری و اجرا شده است.
این «#نابرابری_ساختاری»، در کنار «نبود #امنیت_شغلی» و «ماهیت سخت و دشوار حرفهی پرستاری»، به نارضایتیهای دامنهدارِ عموم #پرستاران، به ویژه «#پرستاران_شرکتی» منجر شده است.
موج مهاجرتی گستردهی پرستاران و سایر کادرهای درمان، پیامد مستقیم تداوم چنین وضعیتی است. بر اساس برآوردهای انجام شده؛ تنها در استان #تهران، ماهانه ۵۰۰ #پرستار، خواهان ترک #شغل و حرفه خود میشود.
پنهان نمیتوان کرد که شرایط دشوار ناشی از همهگیری #ویروس_کرونا نیز وضعیت را در تمامی بیمارستانها و #مراکز_درمانی کشور بدتر کرده است.
برای مثال، گزارشهای پرشماری در دست هست که نشان میدهد در بسیاری از بیمارستان و مراکز درمانی، به دلیل کمبود شدید نیرو، پرستاران را مجبور میکنند که بر خلاف قانون «ارتقای بهرهوری کارکنان بالینی #نظام_سلامت» در شیفتهای طولای کار کنند یا «#اضافهکاری_اجباری» انجام دهند.
با این حال، واقعیت این است که نارضایتی پرستاران و میل به مهاجرت در میان آنها، حتی به کشورهای منطقه، دلایل ساختاری و مشخصتری دارد.
شریفی مقدم، دبیرکل «#خانه_پرستار»، اخیرا در گفتوگو با روزنامه «همشهری» گفته است که «آمار #مهاجرت_پرستاران احتمالا نسبت به گذشته، ۲۰۰ تا ۳۰۰ درصد افزایش داشته است و این به خاطر جذابیت کشورهای مرجع و تسهیل و تسریع در فعالیت پرستاران مهاجر است و در کشور ما هم شرایط بد است و پرستاران امنیت شغلی ندارند.»
نارضایتی ساختاری، ترک شغل و مهاجرت معنادار پرستاران، در حالی مایه نگرانی شده است که نظام خدمات درمانی ایران، به شدت نیازمند افزایش شمار پرستاران، به ویژه در شهرهای کوچک و مناطق محروم، است.
بر اساس استانداردهای جهانی، به ازای هر هزار نفر جمعیت، دستکم به پنج پرستار نیاز هست؛ در حالی که این نسبت در ایران، حتی به ۱ پرستار نیز نمیرسد؛ به گفته مقامهای #بهداشتی ایران، در برخی از مناطق کشور، به طور متوسط هر پرستار مسئول رسیدگی به ۲۵ تخت و بیمار بستری شده است!
#نظام_خدمات_درمانی در ایران، در حالی نیازمند استخدام چند هزار پرستار تازه است که به گفته دبیرکل «خانه پرستار»، تنها در ظرف همین یک سال گذشته، دوهزار پرستار شغل خود را ترک کردهاند!
دسترسی به خدمات درمانی و پرستاری مناسب حق همه بیماران است. از طرفی دیگر، تمامی کادرهای درمان نیز حق دارند که در یک «شرایط منصفانه» کار کنند. «امنیت شغلی» داشته باشند یا برای رفاه و شرایط بهتر، مهاجرت کنند.
«مهاجرت»، «انتخاب محل زندگی» یا «تغییر شغل»، حق اساسی تمامی شهروندان است و دولتها وظیفه دارند که این حق را به رسمیت بشناسد. اما علاوه بر شناسایی این حق، دولتها وظایف دیگری هم بر عهده دارند:
دولتها موظف هستند که به تعهدات داخلی و بینالمللی خود در زمینه تامین حقوق «اقتصادی-اجتماعی» پایبند باشد و یک «نظام سلامت» کارآمد و «غیرتجارتی» ایجاد کنند. امری که مستلزم بودجهگذاری درست، تامین اعتبار، آموزش نیروی متخصص، شفافیت و البته نظارتهای مردمی و دموکراتیک است.
@pareestar
✍🏽 بهنام داراییزاده
🔵 «نظام نابرابر تعرفهگذاری #خدمات_درمانی» در #ایران، محصول مستقیم اجرای سیاستهای اشتباهی است که در تمامی سه دهه گذشته از سوی دولتهای مختلف #جمهوری_اسلامی پیگیری و اجرا شده است.
این «#نابرابری_ساختاری»، در کنار «نبود #امنیت_شغلی» و «ماهیت سخت و دشوار حرفهی پرستاری»، به نارضایتیهای دامنهدارِ عموم #پرستاران، به ویژه «#پرستاران_شرکتی» منجر شده است.
موج مهاجرتی گستردهی پرستاران و سایر کادرهای درمان، پیامد مستقیم تداوم چنین وضعیتی است. بر اساس برآوردهای انجام شده؛ تنها در استان #تهران، ماهانه ۵۰۰ #پرستار، خواهان ترک #شغل و حرفه خود میشود.
پنهان نمیتوان کرد که شرایط دشوار ناشی از همهگیری #ویروس_کرونا نیز وضعیت را در تمامی بیمارستانها و #مراکز_درمانی کشور بدتر کرده است.
برای مثال، گزارشهای پرشماری در دست هست که نشان میدهد در بسیاری از بیمارستان و مراکز درمانی، به دلیل کمبود شدید نیرو، پرستاران را مجبور میکنند که بر خلاف قانون «ارتقای بهرهوری کارکنان بالینی #نظام_سلامت» در شیفتهای طولای کار کنند یا «#اضافهکاری_اجباری» انجام دهند.
با این حال، واقعیت این است که نارضایتی پرستاران و میل به مهاجرت در میان آنها، حتی به کشورهای منطقه، دلایل ساختاری و مشخصتری دارد.
شریفی مقدم، دبیرکل «#خانه_پرستار»، اخیرا در گفتوگو با روزنامه «همشهری» گفته است که «آمار #مهاجرت_پرستاران احتمالا نسبت به گذشته، ۲۰۰ تا ۳۰۰ درصد افزایش داشته است و این به خاطر جذابیت کشورهای مرجع و تسهیل و تسریع در فعالیت پرستاران مهاجر است و در کشور ما هم شرایط بد است و پرستاران امنیت شغلی ندارند.»
نارضایتی ساختاری، ترک شغل و مهاجرت معنادار پرستاران، در حالی مایه نگرانی شده است که نظام خدمات درمانی ایران، به شدت نیازمند افزایش شمار پرستاران، به ویژه در شهرهای کوچک و مناطق محروم، است.
بر اساس استانداردهای جهانی، به ازای هر هزار نفر جمعیت، دستکم به پنج پرستار نیاز هست؛ در حالی که این نسبت در ایران، حتی به ۱ پرستار نیز نمیرسد؛ به گفته مقامهای #بهداشتی ایران، در برخی از مناطق کشور، به طور متوسط هر پرستار مسئول رسیدگی به ۲۵ تخت و بیمار بستری شده است!
#نظام_خدمات_درمانی در ایران، در حالی نیازمند استخدام چند هزار پرستار تازه است که به گفته دبیرکل «خانه پرستار»، تنها در ظرف همین یک سال گذشته، دوهزار پرستار شغل خود را ترک کردهاند!
دسترسی به خدمات درمانی و پرستاری مناسب حق همه بیماران است. از طرفی دیگر، تمامی کادرهای درمان نیز حق دارند که در یک «شرایط منصفانه» کار کنند. «امنیت شغلی» داشته باشند یا برای رفاه و شرایط بهتر، مهاجرت کنند.
«مهاجرت»، «انتخاب محل زندگی» یا «تغییر شغل»، حق اساسی تمامی شهروندان است و دولتها وظیفه دارند که این حق را به رسمیت بشناسد. اما علاوه بر شناسایی این حق، دولتها وظایف دیگری هم بر عهده دارند:
دولتها موظف هستند که به تعهدات داخلی و بینالمللی خود در زمینه تامین حقوق «اقتصادی-اجتماعی» پایبند باشد و یک «نظام سلامت» کارآمد و «غیرتجارتی» ایجاد کنند. امری که مستلزم بودجهگذاری درست، تامین اعتبار، آموزش نیروی متخصص، شفافیت و البته نظارتهای مردمی و دموکراتیک است.
@pareestar