#نوروز سرافراز در نبردهاست.
پس از حملهی اسکندر گجستک به ایرانزمین و به آتش کشیدن #تخت_جمشید جانشینان اسکندر دهها سال بر تمام امور ایران چیره شدند و در آخر پای سفرهی #هفت_سین ایرانیها نشستند.
در بهاری دیگر ایرانیها در جنگ نهاوند و قادسیه در تازش مسلمانان تازی و در کنار شعلههای مداین نوروز را پاس داشتند.
و #نوروزی دیگر در #بخار #نیشاپور #ری و... در میانهی یورش مغول و در چالدران و روبروی لشگر عثمانی.
ایرانیها نوروز را بپا داشتند در #گنجه و #قفقاز در نبردهای نافرجام با #روسیهی تزاری و در #تنگستان و در برابر تفنگداران #انگلیسی.
ایرانیها در سالهای تاریک جنگ جهانی دوم، دستهای #لهستانیهایی که به ایران پناه آورده بودند را گرفتند و رقصیدند و نوروز را جشن گرفتند.
ایرانیها بهاری دیگر سفرههای هفت سینشان را در #اندیمشک و #خرمشهر #و... چیدند. زیر باران آتش و روی سبزههای مینگذاری شده حافظ خواندند.
ایرانیها نوروز را در تنگناها و روزهای تاریک میهن زنده نگه داشتند، و از پس نبردهای نابرابر و استبداد سربلند بیرون آمدند.
در داستان #بیژن و #منیژه آمده است وقتی میخواهند #بیژن را پیدا کنند #کیخسرو صبر میکند تا نوروز فرا برسد و سپس به جام جهاننما بنگرد چه آنکه جام گیتی نما در فروردین رازها را میگشاید. این یعنی نوروز هنگامهی سعادت و نیکبختی است و چهبسا از همینروست که فصل نوروز را بِه آر(بهار)، یعنی آورندهی بهترینها نامیدهاند.
در #نوروز است که #داریوش بار عام میپذیرد، از مصر و مدیترانه و پنجاب و هند.از اشنونا و بابل و یونان و تراکیه و اسپارتا.
#نوروز امسال را نیز در برابر این همه تاریکی دوام میآوریم و به بزم مینشینیم تا آواز برآریم که ما فرزندان همان #ایرانیها هستیم.
#نوروز برای ما ایرانیها تنها یک جشن ملی نیست.
#نوروز کهن برای ما هویتی تاریخی است.
چیزی که ما را به اصل خویش پیوند میدهد.
شخصیت تاریخی و مرام و آیین زیستن ما با نوروز توضیح داده میشود و به بار ترانهگی و نو شدن مینشیند.
#نوروز، شکارگاه یلان بزرگ ایران است به شکار یکی اهریمن.
آری ما همانهایی هستیم که از پس آن همه نبرد سربلند بیرون آمدهایم.
ما از قبیلهی #سیاوش هستیم. از تبار #بابک و #ماهک مازیاریم.
#نوروز تنها راه گذر ما از این تاریکی و برهوت است.
#نوروز، نیاکان ما را نجات داد و رهایی بخشید.
ما نیز به یاری #نوروز دستهای یکدیگر را بگیریم و ایران را از این نبرد عبور دهیم.
که به قول #هما_میرافشار:
بند بند ما همه از خاک توست
تار و پود ما ز خاک پاک توست.
نوروز فرخنده باد.☘️
✍️ #سعید_نفری
@persianzoroastrians🔥🍀
پس از حملهی اسکندر گجستک به ایرانزمین و به آتش کشیدن #تخت_جمشید جانشینان اسکندر دهها سال بر تمام امور ایران چیره شدند و در آخر پای سفرهی #هفت_سین ایرانیها نشستند.
در بهاری دیگر ایرانیها در جنگ نهاوند و قادسیه در تازش مسلمانان تازی و در کنار شعلههای مداین نوروز را پاس داشتند.
و #نوروزی دیگر در #بخار #نیشاپور #ری و... در میانهی یورش مغول و در چالدران و روبروی لشگر عثمانی.
ایرانیها نوروز را بپا داشتند در #گنجه و #قفقاز در نبردهای نافرجام با #روسیهی تزاری و در #تنگستان و در برابر تفنگداران #انگلیسی.
ایرانیها در سالهای تاریک جنگ جهانی دوم، دستهای #لهستانیهایی که به ایران پناه آورده بودند را گرفتند و رقصیدند و نوروز را جشن گرفتند.
ایرانیها بهاری دیگر سفرههای هفت سینشان را در #اندیمشک و #خرمشهر #و... چیدند. زیر باران آتش و روی سبزههای مینگذاری شده حافظ خواندند.
ایرانیها نوروز را در تنگناها و روزهای تاریک میهن زنده نگه داشتند، و از پس نبردهای نابرابر و استبداد سربلند بیرون آمدند.
در داستان #بیژن و #منیژه آمده است وقتی میخواهند #بیژن را پیدا کنند #کیخسرو صبر میکند تا نوروز فرا برسد و سپس به جام جهاننما بنگرد چه آنکه جام گیتی نما در فروردین رازها را میگشاید. این یعنی نوروز هنگامهی سعادت و نیکبختی است و چهبسا از همینروست که فصل نوروز را بِه آر(بهار)، یعنی آورندهی بهترینها نامیدهاند.
در #نوروز است که #داریوش بار عام میپذیرد، از مصر و مدیترانه و پنجاب و هند.از اشنونا و بابل و یونان و تراکیه و اسپارتا.
#نوروز امسال را نیز در برابر این همه تاریکی دوام میآوریم و به بزم مینشینیم تا آواز برآریم که ما فرزندان همان #ایرانیها هستیم.
#نوروز برای ما ایرانیها تنها یک جشن ملی نیست.
#نوروز کهن برای ما هویتی تاریخی است.
چیزی که ما را به اصل خویش پیوند میدهد.
شخصیت تاریخی و مرام و آیین زیستن ما با نوروز توضیح داده میشود و به بار ترانهگی و نو شدن مینشیند.
#نوروز، شکارگاه یلان بزرگ ایران است به شکار یکی اهریمن.
آری ما همانهایی هستیم که از پس آن همه نبرد سربلند بیرون آمدهایم.
ما از قبیلهی #سیاوش هستیم. از تبار #بابک و #ماهک مازیاریم.
#نوروز تنها راه گذر ما از این تاریکی و برهوت است.
#نوروز، نیاکان ما را نجات داد و رهایی بخشید.
ما نیز به یاری #نوروز دستهای یکدیگر را بگیریم و ایران را از این نبرد عبور دهیم.
که به قول #هما_میرافشار:
بند بند ما همه از خاک توست
تار و پود ما ز خاک پاک توست.
نوروز فرخنده باد.☘️
✍️ #سعید_نفری
@persianzoroastrians🔥🍀
#جشنهای_فروردین_ماه:
یکم فروردین ماه تا داوزدهم فروردین ماه، جشن باستانی #نوروز.
ششم فروردین، خرداد روز:
روز #امید روز #اسپیدا_نوشت (آثارالباقیه، فصل نهم). یا روز نوروز بزرگ(این نام جدیدتر است). این روز از روزهای خجسته ایرانیان، همراه با شادی و آبپاشی و آغاز سال نو در سالنامه سُغدی و خوارزمیست. در متن پهلوی «ماهِ فروردین، روزِ خرداد» رویدادهای بسیاری به این روز منسوب شده است. همچون: پیدایی #کیومرس و #هوشنگ، روییدن مشی و مشیانه، تیراندازی #آرش شیواتیر، چیرگی #سام_نریمان بر اژدهاک، پیدایی دوباره #شاه_کیخسرو(از جاودانان در باورهای ایرانی) و همپُرسگی زرتشت با اهورامزدا. نام «روز امید» برای انتظار پیدایی دوباره #کیخسرو و دیگر جاودانان و نجاتبخشان(سوشیانتها)، به این روز داده شده است. زرتشتیان ایران شاید از اینرو که این روز، روز آغاز پیامداری #زرتشت و همپرسگی او با #اهورامزدا است. این روز(ششم فروردینماه) زادروز #اشوزرتشت اسپنتمان میباشد.
نام اسپیدا نوشت، هم از آیین نامهنویسی در این روز گرفته شده که آگاهی بیشتری از آن در دست نیست. گمان میرود با پیامهای شادباش نوروزی در پیوند باشد.
سیزدهم فروردین، تیر روز:
جشن سیزدهبهدر، نخستین تیرروز سال و آغاز کشاورزی در سال نو. آیین نخستین روز کشتوکار با گردآمدن در زمین کشتزار و آرزوی بارش باران و فرارسیدن سالی خوب و خرم.در سیستان در این روز به ستایش نیایشگاه بسیار کهن و پر رمز و راز خواجه غلتان در بالای کوه خواجه و در میانه دریاچه هامون میروند.(آخرین روز سال).
هفدهم فروردین، سروش روز:
هنگام جشن سروشگان در ستایش «سْـرَئوشَـه/ سروش»، ایزد پیامآور خداوند و نگاهبان بیداری و روز گرامیداشت #خروس بویژه #خروس_سپید که از گرامیترین جانوران در نزد ایرانیان به شمار میرود و به سبب بانگ بامدادی، نماد سروش دانسته میشده است.
نوزدهم فروردین، فروردین روز:
جشن «فروردینگان»، جشن گرامیداشت فُـروهر/ فَروَهَر درگذشتگان.
@persianzoroastrians🔥🍀
یکم فروردین ماه تا داوزدهم فروردین ماه، جشن باستانی #نوروز.
ششم فروردین، خرداد روز:
روز #امید روز #اسپیدا_نوشت (آثارالباقیه، فصل نهم). یا روز نوروز بزرگ(این نام جدیدتر است). این روز از روزهای خجسته ایرانیان، همراه با شادی و آبپاشی و آغاز سال نو در سالنامه سُغدی و خوارزمیست. در متن پهلوی «ماهِ فروردین، روزِ خرداد» رویدادهای بسیاری به این روز منسوب شده است. همچون: پیدایی #کیومرس و #هوشنگ، روییدن مشی و مشیانه، تیراندازی #آرش شیواتیر، چیرگی #سام_نریمان بر اژدهاک، پیدایی دوباره #شاه_کیخسرو(از جاودانان در باورهای ایرانی) و همپُرسگی زرتشت با اهورامزدا. نام «روز امید» برای انتظار پیدایی دوباره #کیخسرو و دیگر جاودانان و نجاتبخشان(سوشیانتها)، به این روز داده شده است. زرتشتیان ایران شاید از اینرو که این روز، روز آغاز پیامداری #زرتشت و همپرسگی او با #اهورامزدا است. این روز(ششم فروردینماه) زادروز #اشوزرتشت اسپنتمان میباشد.
نام اسپیدا نوشت، هم از آیین نامهنویسی در این روز گرفته شده که آگاهی بیشتری از آن در دست نیست. گمان میرود با پیامهای شادباش نوروزی در پیوند باشد.
سیزدهم فروردین، تیر روز:
جشن سیزدهبهدر، نخستین تیرروز سال و آغاز کشاورزی در سال نو. آیین نخستین روز کشتوکار با گردآمدن در زمین کشتزار و آرزوی بارش باران و فرارسیدن سالی خوب و خرم.در سیستان در این روز به ستایش نیایشگاه بسیار کهن و پر رمز و راز خواجه غلتان در بالای کوه خواجه و در میانه دریاچه هامون میروند.(آخرین روز سال).
هفدهم فروردین، سروش روز:
هنگام جشن سروشگان در ستایش «سْـرَئوشَـه/ سروش»، ایزد پیامآور خداوند و نگاهبان بیداری و روز گرامیداشت #خروس بویژه #خروس_سپید که از گرامیترین جانوران در نزد ایرانیان به شمار میرود و به سبب بانگ بامدادی، نماد سروش دانسته میشده است.
نوزدهم فروردین، فروردین روز:
جشن «فروردینگان»، جشن گرامیداشت فُـروهر/ فَروَهَر درگذشتگان.
@persianzoroastrians🔥🍀
ﺧﺎﻃﺮﻩﺍﯼ ﺍﺯ ﯾﮏ ﺧﻠﺒﺎﻥ ﺯﺭﺗﺸﺘﯽ ﻧﯿﺮﻭﯼ ﻫﻮﺍﯾﯽ ﺍﺭﺗﺶ شاهنشاهی ایران #کیخسرو_آزادگانیان
ﺍﯾﻦ ﺧﺎﻃﺮﻩ ﺍﺯ ﺯﺑﺎﻥ ﺳﺮﺗﯿﭗ ﺧﻠﺒﺎﻥ ﻣﻬﺪﯼ ﭘﺎﮎﺑﻨﯿﺎﻥ ﻭ ﯾﺎﺩﮔﻮﯾﻪﺍﯼ ﺩﺭﺑﺎﺭهﯼ ﺳﺮهنگ ﺧﻠﺒﺎﻥ شادروان #ﮐﯿﺨﺴﺮﻭ_ﺁﺯﺍﺩﮔﺎﻧﯿﺎﻥ ﺍست.
ﺩﺭ ﺑﺮﻫﻪﺍﯼ پیش ﺍﺯ انقلاب۵۷ ﭘﺮﻭﺍﺯﻩﺍی ﺑﺎ c130 ﺑﻪ ﮐﺸﻮﺭ ﺍﺭﺩﻥ ﺍﻧﺠﺎﻡ میدﺍﺩﯾﻢ. ﻣﺎ ﺩﺭ ﺩﺳﺘﻪ ﭘﺮﻭﺍﺯﯼ ﺷﺶ ﻓﺮﻭﻧﺪﯼ ﺑﻪ ﺭﻫﺒﺮﯼ ﺟﻨﺎﺏ ﺳﺮهنگ
#ﮐﯿﺨﺴﺮﻭ_ﺩﺍﺭﺍﺏ_ﺁﺯﺍﺩﮔﺎﻧﯿﺎﻥ ﮐﻪ ﺍﺯ همرﺯﻣﺎﻥ ﺯﺭﺗﺸﺘﯽ ﻭ ﺟﺰﻭ ﺧﻠﺒﺎﻧﺎﻥ ﻗﺪﯾﻤﯽ، ﺑﺎ ﺗﺠﺮﺑﻪ ﻭ ﺑﺎ ﺳﻮﺍﺩ ﻧﯿﺮﻭﯼ ﻫﻮﺍﯾﯽ ﺑﻮﺩ ﻭ ﮐﺴﻮﺕ ﺍﺳﺘﺎﺩﯼ ﺑﻪ ﮔﺮﺩﻥ ﻣﺎ ﺩﺍﺷﺖ، ﺷﺮﮐﺖ ﮐﺮﺩیم.
ﺩﺭ نخستین بامداد ﺣﻀﻮﺭ ﻣﺎ ﺩﺭ ﻓﺮﻭﺩﮔﺎﻩ ﺍﻣﺎﻥ ﻧﻮﺑﺖ ﺍﺭﺍیه ﮔﺰﺍﺭﺵ ﺍﻓﺴﺮ ﺁﺏﻭﻫﻮﺍ ﺷﺪ. ﺍﻓﺴﺮ اردنی ﺑﺎ ﺯﺑﺎﻥ ﺍﻧﮕﻠﯿﺴﯽ آغاز کرد و ﺑﻪ ﺗﻮﺿﯿﺢ ﻭﺿﻌﯿﺖ ﺁﺏﻭﻫﻮﺍ ﺩﺭ ﺍﺭﺩﻥ، ﻣﺴﯿﺮ راه، ﺧﻠﯿﺞ پارس ﻭ سرانجام ﮐﺸﻮﺭ ﻋﻤﺎﻥ پرداخت و همینگونه که ﺑﺎ ﭼﻮﺏ ﺭﻭﯼ ﻧﻘﺸﻪ ﺟﻠﻮ میرﻓﺖ ﺭﺳﯿﺪ ﺑﻪ ﻣﻨﻄﻘﻪ #ﺧﻠﯿﺞ_پارﺱ. ﺑﻪ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﮐﻪ ﺭﺳﯿﺪ، ﮔﻔﺖ: ﻭﺿﻌﯿﺖ ﺁﺏﻭﻫﻮﺍﯼ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺧﻠﯿﺞ ﻉﺭﺏﯼ، ﺑﺮ ﺯﺑﺎﻥ ﺍﯾﻦ ﻓﺮﺩ ﺟﺎﺭﯼ ﺷﺪ. در همین وخت بود که ﺟﻨﺎﺏ #کیخسرو_ﺁﺯﺍﺩﮔﺎﻧﯿﺎﻥ ﭼﻨﺎﻥ ﺑﺎ ﮐﻒ ﺩﺳﺖ خود بر ﺭﻭﯼ ﻣﯿﺰ ﺍﺗﺎﻕ ﺗﻮﺟﯿﻪ ﮐﻮﺑﯿﺪ ﮐﻪ ﺍﻭﻝ ﺻﺒﺤﯽ ﺑﺮﻕ ﺍﺯ کلهی ﻫﻤﻪ ﭘﺮﯾﺪ.
ﺍﻓﺴﺮ ﺁﺏﻭﻫﻮﺍ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﮐﻪ ﺑﺒﯿﻨﺪ ﭼﻪ رخ داده است. در این هنگام ﺟﻨﺎﺏ سرهنگ #کیخسرو_ﺁﺯﺍﺩﮔﺎﻧﯿﺎﻥ ﺧﯿﻠﯽ ﺁﺭﺍﻡ ﻭ ﺑﺎ ﻭﻗﺎﺭ ﺑﺎ ﺁﻥ ﺻﺪﺍﯼ ﻣﺮﺩﺍﻧﻪﺍﺵ ﮔﻔﺖ: persian gulf, not arabian gulf
(خلیج پارس نه خلیج عربی)
ﺍﻓﺴﺮ ﺁﺏﻭﻫﻮﺍ ﺑﺪﻭﻥ ﻫﯿﭻ ﻣﮑﺜﯽ ﮔﻔﺖ: yes (آری)
به هر روی ﻣﺎ ﭘﺮﻭﺍﺯ ﺁن رﻭﺯ ﺭﺍ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﺍﺩیم ﻭ ﺑﺎﺯﮔﺸﺘﯿﻢ.
ﻓﺮﺩا بامداد ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺩﺭ ﺳﺎﻟﻦ ﺗﻮﺟﯿﻪ بودیم که همان ﺍﻓﺴﺮ ﺁﺏﻭﻫﻮﺍ ﻭﺿﻌﯿﺖ ﺟﻮﯼ ﺭﺍ میبایست گزارش ﮐﻨﺪ. ﻭﯼ ﺑﺮ ﺍﺳﺎﺱ ﺭﻭﺍﻝ ﺩﯾﺮﻭﺯ دوباره آغاز ﺑﻪ گزارش دادن آبوهوا نمود. ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ او ﺑﻪ ﻣﻨﻄﻘﻪ #ﺧﻠﯿﺞ_پارس ﺭﺳﯿﺪ ﺩﺭ ﮐﻤﺎﻝ شگفتی، ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﻫﻤﺎﻥ واژه ﻣﺴﺨﺮﻩ ﺭﺍ ﺗﮑﺮﺍﺭ ﮐﺮﺩ.
ﻫﻤﻪی ما سرهنگ #کیخسرو_ﺁﺯﺍﺩﮔﺎﻧﯿﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﯽﺷﻨﺎﺧﺘﯿﻢ ﻭ میدﺍﻧﺴﺘﯿﻢ ﺑﺮ ﺳﺮ ﻧﺎﻡ و خاک ایران ﺑﺎ ﮐﺴﯽ ﺷﻮﺧﯽ ﻧﺪﺍﺭﺩ. ﻫﻤﯿﻦ ﮐﻪ ﺍﻓﺴﺮ ﻋﺮﺏ ﺁﺏﻭﻫﻮﺍ دوباره ﺍﯾﻦ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺍﺣﻤﻘﺎﻧﻪ ﺭﺍ تکرار کرد. ﭼﺸﻤﺎﻥ ﻫﻤﻪی ﻣﺎ ﺑﻪ سوی ﺭﻫﺒﺮ ﺩﺳﺘﻪ ﭼﺮﺧﯿﺪ. ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽﮐﻪ ﺍﻓﺴﺮ ﺍﺭﺩﻧﯽ ﭘﺸﺖ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺑﺎﻓﺘﻦ ﺍﺭﺍﺟﯿﻒ ﺧﻮﺩ بود، ﺳﺮهنگ #کیخسرو_ﺁﺯﺍﺩﮔﺎﻧﯿﺎﻥ ﺑﺎ ﻫﻤﺎﻥ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﻫﻤﯿﺸﮕﯽ ﺍﺯ ﺟﺎﯾﺶ ﺑﻠﻨﺪ ﺷﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺳﺮﺍﻍ ﺍﻓﺴﺮ ﺍﺭﺩﻧﯽ ﺭﻓﺖ. در آن هنگام ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﻣﺎ ﯾﮏ هشدار ﺟﺪﯼ ﻭ ﻣﺤﮑﻢ ﺑﻮﺩ.
ﺍﻣﺎ ﺟﻨﺎﺏ ﺳﺮهنگ ﻓﺮﻣﺎﻧﺪﻩ ﺑﻠﻨﺪﻗﺪ ﻭ ﺗﻨﻮﻣﻨﺪ ﺩﺳﺘﻪ ﭘﺮﻭﺍﺯ ایرانی ما ﺑﺎ ﺩﺳﺘﺎﻥ ﭘﻬﻦ ﻭ ﺑﺰﺭگاش ﺑﻪ ﭘﺸﺖ آن عرب ﺍﺭﺩﻧﯽ ﺯﺩ و ﺍﺯ ﭘﺸﺖ ﯾﻘﻪﺍﺵ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﮐﺸﺎﻥﮐﺸﺎﻥ ﺑﻪ سوی ﺩﺭﺏ ﺑﺮﺩ. ﺳﭙﺲ ﺑﺎ ﭘﻮﺗﯿﻦ ﺩﺭﺏ اتاق ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺑﺎ پسگردنی و ﺍﺭﺩنگی ﺍﻓﺴﺮ ﺍﺭﺩﻧﯽ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺳﺎﻟﻦ ﺗﻮﺟﯿﻪ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ.
باری، ﺁﻧﺠﺎ ﺍﺭﺷﺪﺗﺮﯾﻦ فرﻣﺎﻥ ﺟﻨﺎﺏ سرهنگ ﺑﻮﺩ و ﻫﯿﭻ ﻣﻘﺎﻡ ﯾﺎ ﻣﺴﺌﻮﻟﯽ ﺣﻀﻮﺭ ﻧﺪﺍﺷﺖ ﮐﻪ ﺍﯾﺸﺎﻥ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺷﺎﻣﺪ و خوشخدمتی این کار ﺭﺍ ﺑﮑﻨﺪ.
ﺍﯾﻦ ﻭﺍﮐﻨﺶ یکه و بیمانند او تنها ﯾﮏ ﻋﻠﺖ ﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﺁﻧﻬﻢ ﺍﯾﻦ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻭﯼ ﺍﺯ ژرفای ﻭﺟﻮﺩﺵ به ﺍﯾﺮﺍﻥزمین، ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ﺍﯾﺮﺍﻥ و به مردم ایران ﺍﯾﻤﺎﻥ ﻭ باور ﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﻋﺸﻖ ﻣﯽﻭﺭﺯﯾﺪ. همینگونه به نیروهای مسلح ایران.
(زنده یاد #کیخسرو_آزادگانیان در آن هنگام سرگرد بودند)
🌹🕯🌹🕯🌹🕯🌹🕯🌹🕯🌹🕯🌹
بر روان و فروهر پاک کیخسرو درود باد
🌹🕯🌹🕯🌹🕯🌹🕯🌹🕯🌹🕯🌹
روانشان شاد. یاد و نامشان گرامی باد
🌹🕯🌹🕯🌹🕯🌹🕯🌹🕯🌹🕯🌹
@persianzoroastrians🔥
ﺍﯾﻦ ﺧﺎﻃﺮﻩ ﺍﺯ ﺯﺑﺎﻥ ﺳﺮﺗﯿﭗ ﺧﻠﺒﺎﻥ ﻣﻬﺪﯼ ﭘﺎﮎﺑﻨﯿﺎﻥ ﻭ ﯾﺎﺩﮔﻮﯾﻪﺍﯼ ﺩﺭﺑﺎﺭهﯼ ﺳﺮهنگ ﺧﻠﺒﺎﻥ شادروان #ﮐﯿﺨﺴﺮﻭ_ﺁﺯﺍﺩﮔﺎﻧﯿﺎﻥ ﺍست.
ﺩﺭ ﺑﺮﻫﻪﺍﯼ پیش ﺍﺯ انقلاب۵۷ ﭘﺮﻭﺍﺯﻩﺍی ﺑﺎ c130 ﺑﻪ ﮐﺸﻮﺭ ﺍﺭﺩﻥ ﺍﻧﺠﺎﻡ میدﺍﺩﯾﻢ. ﻣﺎ ﺩﺭ ﺩﺳﺘﻪ ﭘﺮﻭﺍﺯﯼ ﺷﺶ ﻓﺮﻭﻧﺪﯼ ﺑﻪ ﺭﻫﺒﺮﯼ ﺟﻨﺎﺏ ﺳﺮهنگ
#ﮐﯿﺨﺴﺮﻭ_ﺩﺍﺭﺍﺏ_ﺁﺯﺍﺩﮔﺎﻧﯿﺎﻥ ﮐﻪ ﺍﺯ همرﺯﻣﺎﻥ ﺯﺭﺗﺸﺘﯽ ﻭ ﺟﺰﻭ ﺧﻠﺒﺎﻧﺎﻥ ﻗﺪﯾﻤﯽ، ﺑﺎ ﺗﺠﺮﺑﻪ ﻭ ﺑﺎ ﺳﻮﺍﺩ ﻧﯿﺮﻭﯼ ﻫﻮﺍﯾﯽ ﺑﻮﺩ ﻭ ﮐﺴﻮﺕ ﺍﺳﺘﺎﺩﯼ ﺑﻪ ﮔﺮﺩﻥ ﻣﺎ ﺩﺍﺷﺖ، ﺷﺮﮐﺖ ﮐﺮﺩیم.
ﺩﺭ نخستین بامداد ﺣﻀﻮﺭ ﻣﺎ ﺩﺭ ﻓﺮﻭﺩﮔﺎﻩ ﺍﻣﺎﻥ ﻧﻮﺑﺖ ﺍﺭﺍیه ﮔﺰﺍﺭﺵ ﺍﻓﺴﺮ ﺁﺏﻭﻫﻮﺍ ﺷﺪ. ﺍﻓﺴﺮ اردنی ﺑﺎ ﺯﺑﺎﻥ ﺍﻧﮕﻠﯿﺴﯽ آغاز کرد و ﺑﻪ ﺗﻮﺿﯿﺢ ﻭﺿﻌﯿﺖ ﺁﺏﻭﻫﻮﺍ ﺩﺭ ﺍﺭﺩﻥ، ﻣﺴﯿﺮ راه، ﺧﻠﯿﺞ پارس ﻭ سرانجام ﮐﺸﻮﺭ ﻋﻤﺎﻥ پرداخت و همینگونه که ﺑﺎ ﭼﻮﺏ ﺭﻭﯼ ﻧﻘﺸﻪ ﺟﻠﻮ میرﻓﺖ ﺭﺳﯿﺪ ﺑﻪ ﻣﻨﻄﻘﻪ #ﺧﻠﯿﺞ_پارﺱ. ﺑﻪ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﮐﻪ ﺭﺳﯿﺪ، ﮔﻔﺖ: ﻭﺿﻌﯿﺖ ﺁﺏﻭﻫﻮﺍﯼ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺧﻠﯿﺞ ﻉﺭﺏﯼ، ﺑﺮ ﺯﺑﺎﻥ ﺍﯾﻦ ﻓﺮﺩ ﺟﺎﺭﯼ ﺷﺪ. در همین وخت بود که ﺟﻨﺎﺏ #کیخسرو_ﺁﺯﺍﺩﮔﺎﻧﯿﺎﻥ ﭼﻨﺎﻥ ﺑﺎ ﮐﻒ ﺩﺳﺖ خود بر ﺭﻭﯼ ﻣﯿﺰ ﺍﺗﺎﻕ ﺗﻮﺟﯿﻪ ﮐﻮﺑﯿﺪ ﮐﻪ ﺍﻭﻝ ﺻﺒﺤﯽ ﺑﺮﻕ ﺍﺯ کلهی ﻫﻤﻪ ﭘﺮﯾﺪ.
ﺍﻓﺴﺮ ﺁﺏﻭﻫﻮﺍ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﮐﻪ ﺑﺒﯿﻨﺪ ﭼﻪ رخ داده است. در این هنگام ﺟﻨﺎﺏ سرهنگ #کیخسرو_ﺁﺯﺍﺩﮔﺎﻧﯿﺎﻥ ﺧﯿﻠﯽ ﺁﺭﺍﻡ ﻭ ﺑﺎ ﻭﻗﺎﺭ ﺑﺎ ﺁﻥ ﺻﺪﺍﯼ ﻣﺮﺩﺍﻧﻪﺍﺵ ﮔﻔﺖ: persian gulf, not arabian gulf
(خلیج پارس نه خلیج عربی)
ﺍﻓﺴﺮ ﺁﺏﻭﻫﻮﺍ ﺑﺪﻭﻥ ﻫﯿﭻ ﻣﮑﺜﯽ ﮔﻔﺖ: yes (آری)
به هر روی ﻣﺎ ﭘﺮﻭﺍﺯ ﺁن رﻭﺯ ﺭﺍ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﺍﺩیم ﻭ ﺑﺎﺯﮔﺸﺘﯿﻢ.
ﻓﺮﺩا بامداد ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺩﺭ ﺳﺎﻟﻦ ﺗﻮﺟﯿﻪ بودیم که همان ﺍﻓﺴﺮ ﺁﺏﻭﻫﻮﺍ ﻭﺿﻌﯿﺖ ﺟﻮﯼ ﺭﺍ میبایست گزارش ﮐﻨﺪ. ﻭﯼ ﺑﺮ ﺍﺳﺎﺱ ﺭﻭﺍﻝ ﺩﯾﺮﻭﺯ دوباره آغاز ﺑﻪ گزارش دادن آبوهوا نمود. ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ او ﺑﻪ ﻣﻨﻄﻘﻪ #ﺧﻠﯿﺞ_پارس ﺭﺳﯿﺪ ﺩﺭ ﮐﻤﺎﻝ شگفتی، ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﻫﻤﺎﻥ واژه ﻣﺴﺨﺮﻩ ﺭﺍ ﺗﮑﺮﺍﺭ ﮐﺮﺩ.
ﻫﻤﻪی ما سرهنگ #کیخسرو_ﺁﺯﺍﺩﮔﺎﻧﯿﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﯽﺷﻨﺎﺧﺘﯿﻢ ﻭ میدﺍﻧﺴﺘﯿﻢ ﺑﺮ ﺳﺮ ﻧﺎﻡ و خاک ایران ﺑﺎ ﮐﺴﯽ ﺷﻮﺧﯽ ﻧﺪﺍﺭﺩ. ﻫﻤﯿﻦ ﮐﻪ ﺍﻓﺴﺮ ﻋﺮﺏ ﺁﺏﻭﻫﻮﺍ دوباره ﺍﯾﻦ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺍﺣﻤﻘﺎﻧﻪ ﺭﺍ تکرار کرد. ﭼﺸﻤﺎﻥ ﻫﻤﻪی ﻣﺎ ﺑﻪ سوی ﺭﻫﺒﺮ ﺩﺳﺘﻪ ﭼﺮﺧﯿﺪ. ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽﮐﻪ ﺍﻓﺴﺮ ﺍﺭﺩﻧﯽ ﭘﺸﺖ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺑﺎﻓﺘﻦ ﺍﺭﺍﺟﯿﻒ ﺧﻮﺩ بود، ﺳﺮهنگ #کیخسرو_ﺁﺯﺍﺩﮔﺎﻧﯿﺎﻥ ﺑﺎ ﻫﻤﺎﻥ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﻫﻤﯿﺸﮕﯽ ﺍﺯ ﺟﺎﯾﺶ ﺑﻠﻨﺪ ﺷﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺳﺮﺍﻍ ﺍﻓﺴﺮ ﺍﺭﺩﻧﯽ ﺭﻓﺖ. در آن هنگام ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﻣﺎ ﯾﮏ هشدار ﺟﺪﯼ ﻭ ﻣﺤﮑﻢ ﺑﻮﺩ.
ﺍﻣﺎ ﺟﻨﺎﺏ ﺳﺮهنگ ﻓﺮﻣﺎﻧﺪﻩ ﺑﻠﻨﺪﻗﺪ ﻭ ﺗﻨﻮﻣﻨﺪ ﺩﺳﺘﻪ ﭘﺮﻭﺍﺯ ایرانی ما ﺑﺎ ﺩﺳﺘﺎﻥ ﭘﻬﻦ ﻭ ﺑﺰﺭگاش ﺑﻪ ﭘﺸﺖ آن عرب ﺍﺭﺩﻧﯽ ﺯﺩ و ﺍﺯ ﭘﺸﺖ ﯾﻘﻪﺍﺵ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﮐﺸﺎﻥﮐﺸﺎﻥ ﺑﻪ سوی ﺩﺭﺏ ﺑﺮﺩ. ﺳﭙﺲ ﺑﺎ ﭘﻮﺗﯿﻦ ﺩﺭﺏ اتاق ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺑﺎ پسگردنی و ﺍﺭﺩنگی ﺍﻓﺴﺮ ﺍﺭﺩﻧﯽ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺳﺎﻟﻦ ﺗﻮﺟﯿﻪ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ.
باری، ﺁﻧﺠﺎ ﺍﺭﺷﺪﺗﺮﯾﻦ فرﻣﺎﻥ ﺟﻨﺎﺏ سرهنگ ﺑﻮﺩ و ﻫﯿﭻ ﻣﻘﺎﻡ ﯾﺎ ﻣﺴﺌﻮﻟﯽ ﺣﻀﻮﺭ ﻧﺪﺍﺷﺖ ﮐﻪ ﺍﯾﺸﺎﻥ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺷﺎﻣﺪ و خوشخدمتی این کار ﺭﺍ ﺑﮑﻨﺪ.
ﺍﯾﻦ ﻭﺍﮐﻨﺶ یکه و بیمانند او تنها ﯾﮏ ﻋﻠﺖ ﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﺁﻧﻬﻢ ﺍﯾﻦ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻭﯼ ﺍﺯ ژرفای ﻭﺟﻮﺩﺵ به ﺍﯾﺮﺍﻥزمین، ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ﺍﯾﺮﺍﻥ و به مردم ایران ﺍﯾﻤﺎﻥ ﻭ باور ﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﻋﺸﻖ ﻣﯽﻭﺭﺯﯾﺪ. همینگونه به نیروهای مسلح ایران.
(زنده یاد #کیخسرو_آزادگانیان در آن هنگام سرگرد بودند)
🌹🕯🌹🕯🌹🕯🌹🕯🌹🕯🌹🕯🌹
بر روان و فروهر پاک کیخسرو درود باد
🌹🕯🌹🕯🌹🕯🌹🕯🌹🕯🌹🕯🌹
روانشان شاد. یاد و نامشان گرامی باد
🌹🕯🌹🕯🌹🕯🌹🕯🌹🕯🌹🕯🌹
@persianzoroastrians🔥
جشنهای ماهانه ایرانیمان
#جشن_شهریورگان🌻
جشن شهریورگان جشن نیکوکاری، جشن رادمنشی و آفرینش زمین:
نرمک نرمک میرویم تا از گرمای پر شور تابستانی دوری بگیریم و خنکای پاییزی را با جان و دل، پذیرا باشیم. کشاورزان بیشتر شهرهای ایران با رسیدن شهریورگان در پوست خود نمیگنجند. هنگام گردآوری فرآوردههاست. اینک آنها دستاورد کشتهی خویش را به سر پنجهی گاوآهن درو میکنند و دلی بهر گردآوری بازده و خرمن میتپانند و دلی از برای کشتهی پاییزه در آخر شهریور. از اینروست که سدههاست شهریورگان برای ایرانیها بسی بایستهی جشن و شادمانی بودهاست.
شهریورگان از آن دسته جشنهای دوازدگانه سال در ایران باستان بودهاست. این جشن در گاهشماری ایرانی برابر است با روز چهارم شهریورماه.
واژه شهریور برگرفته از "خشَترَه وَئیریَه" اوستایی، به معنی شهر و شهریاری شایسته و نیرومند است. خشتره به معنی کاری است که بر پیرامون اندیشه نیک بچرخد که به زبان سادهتر همان کردار نیک است. کردار نیک همگامی با هستی است.
امروزه گل ریحان را ویژه شهریور مینامند.
در همانسان شهریور نام یکی از امشاسپندان است که نماد پادشاهی آسمانی و نیروی خدایی بوده و همیشه خواهان فر و بزرگی و نیرومندی برای مردمان است. این امشاسپند در جهان گیتایی، نگهبان ایوخشست یا توپال(:فلزات) و سیم و زر، دستگیری از بینوایان و فرشتهی جوانمردی است.
ایرانیان باستان در این روز پس از نیایش اهورامزدا و نیکوکاری و دادن خوراک به تهیدستان و نیازمندان، نزد پادشاه میرفتند و این جشن را شادباش میگفتهاند. سپس فلزهای کهنه را از انبارها بیرون آورده و نو میکردند و پس از آن به شادی و پایکوبی میپرداختند.
امروزه نیز در شهرهای کویری و گرم چون یزد و کرمان که بیشتر سال گرم است، شهریورگان بمانند یک نوروز دیگر را دارد. از اینروی چونان نوروز، خانوادههای ایرانی و همانا بیشتر زرتشتیها که آیین ایرانی را همچنان و بهگونه درست بجای میآورند به خانه تکانی میپردازند، ظرفهای فلزی را پاک و درخشان میکنند و دل و جان را چونان ظرفهای کهن مسی و رویین و برنزین را پرداخت و زدایش میدهند و آیینه وار آمادهی پذیرایی از زیبایی و رنگارنگی پاییز میشوند.
در گزشتههای دور، برای سال دو بخش تابستان بزرگ و زمستان بزرگ داشتهایم. بهار و پاییز هم دو واژهی پس از آنهاست که شاید بیش از ۳هزار سال درازا ندارند. تابستان، در زبان پهلوی نیز تاپیستان یا گرماستان بوده و در زبان اوستایی #هامین از ریشهی هَمَhama که آن نیز گرما باشد و هنوز در زبان بلوچی آن را هامین مینامند
چنانچه در زبان کردیِ اورامی هامِن و با اندک دیگرگونی در زبان کردیِ سورانی هاوین خوانده میشود.
جشن شهریورگان در متون قدیمی:
به نوشتهی ابوریحان بیرونی در رویهی٢٢١ برگردان نامهی آثارالباقیه جشن شهریورگان را آذر جشن یا جشن آتش نیز میخواندهاند. جشنهای آتش که امروز برجای مانده دربرگیرنده جشن سده و جشن سوری نیز میشدهاست. آشکار نیست که چرا به شهریورگان جشن آتش میگویند هرآینه شاید بتوان پاسخ این پرسش را بربنیاد شاهنامهی فردوسی داد.
بگمان نگارنده، شاهنامه در کنار اوستا(کهنترین نوشتار دینی جهان) بنیادیترین و ارزشمندترین آثار در زمینهی شناخت تاریخ ایران باستان هستند. آثاری که پشوانه آنها را امروزه کندوکاریهای باستان شناسی به اثبات میرساند که در این نوشتار مجال آوردن آنها نیست و ما را از نسکهاهای نه چندان راست و درستی چون تاریخ هرودوت و آنچه رویدادنویسان اروپایی نگاشتهاند بینیاز میکند.
در داستان #هوشنگ_شاه پیشدادی دومین پادشاه استورهای ایرانزمین پس از #گیومرس(گئومرتا، روان و جانِ میرا نخستین آدم آمدهاست):
هوشنگ نخستین مَرتوی(:انسان) روی زمین بود که با دانش خود آهن را از دل سنگ بیرون آورد و با شناختن آهن پیشهی آهنگری بنیاد نهاد و بدان تبر و اره و تیشه ساخته گشت. پس از آن با ساختن جویها بر سر دریاها، آنها را به دشتها کشاند و کشاورزی را سبب شد. با پیدایش کشاورزی زندگی کوچی و ایلی به یکجانشینی و "شهرنشینی" دگرگون شد:
نخستین یکی گوهر آمد به چنگ
به آتش ز آهن جدا کرد سنگ
سـرِ مایه کرد آهـنِ آبـگون
کزآن سنگ خارا کشیدش برون.
در شاهنامه این کارنامهی ارزشمند گفتار و کردار نیاکان، دو جا از شهریور نام برده شدهاست یکی آنجا که #رستم به نزد #کیخسرو میرود و آغاز به بزرگداشت و ارجمند شمردن شاه میکند:
چو هرمزد بادت بدین جایگاه
چو بهمن نگهـبان فرخ کلاه
همه ساله، اردیبهشت هُژیر
نگهبان تو با هُش و رای پیر
چو شهریورت باد پیروزگر
به نام بـزرگی و فر و هـنر.
و دیگر یادکرد از شهریور، به ماجرای رفتن بهرام گور به نخجیرگاه(شکارگاه) و کشتن شیران برمیگردد که برپایه شاهنامه روزی بود که ابرشهریور برآمد و همهجا پر از سیاهی شد:
همی بود تا ابرِ شهریوری
برآمد جهان شد پر از لشگری.
👇ادامهاش👇
#جشن_شهریورگان🌻
جشن شهریورگان جشن نیکوکاری، جشن رادمنشی و آفرینش زمین:
نرمک نرمک میرویم تا از گرمای پر شور تابستانی دوری بگیریم و خنکای پاییزی را با جان و دل، پذیرا باشیم. کشاورزان بیشتر شهرهای ایران با رسیدن شهریورگان در پوست خود نمیگنجند. هنگام گردآوری فرآوردههاست. اینک آنها دستاورد کشتهی خویش را به سر پنجهی گاوآهن درو میکنند و دلی بهر گردآوری بازده و خرمن میتپانند و دلی از برای کشتهی پاییزه در آخر شهریور. از اینروست که سدههاست شهریورگان برای ایرانیها بسی بایستهی جشن و شادمانی بودهاست.
شهریورگان از آن دسته جشنهای دوازدگانه سال در ایران باستان بودهاست. این جشن در گاهشماری ایرانی برابر است با روز چهارم شهریورماه.
واژه شهریور برگرفته از "خشَترَه وَئیریَه" اوستایی، به معنی شهر و شهریاری شایسته و نیرومند است. خشتره به معنی کاری است که بر پیرامون اندیشه نیک بچرخد که به زبان سادهتر همان کردار نیک است. کردار نیک همگامی با هستی است.
امروزه گل ریحان را ویژه شهریور مینامند.
در همانسان شهریور نام یکی از امشاسپندان است که نماد پادشاهی آسمانی و نیروی خدایی بوده و همیشه خواهان فر و بزرگی و نیرومندی برای مردمان است. این امشاسپند در جهان گیتایی، نگهبان ایوخشست یا توپال(:فلزات) و سیم و زر، دستگیری از بینوایان و فرشتهی جوانمردی است.
ایرانیان باستان در این روز پس از نیایش اهورامزدا و نیکوکاری و دادن خوراک به تهیدستان و نیازمندان، نزد پادشاه میرفتند و این جشن را شادباش میگفتهاند. سپس فلزهای کهنه را از انبارها بیرون آورده و نو میکردند و پس از آن به شادی و پایکوبی میپرداختند.
امروزه نیز در شهرهای کویری و گرم چون یزد و کرمان که بیشتر سال گرم است، شهریورگان بمانند یک نوروز دیگر را دارد. از اینروی چونان نوروز، خانوادههای ایرانی و همانا بیشتر زرتشتیها که آیین ایرانی را همچنان و بهگونه درست بجای میآورند به خانه تکانی میپردازند، ظرفهای فلزی را پاک و درخشان میکنند و دل و جان را چونان ظرفهای کهن مسی و رویین و برنزین را پرداخت و زدایش میدهند و آیینه وار آمادهی پذیرایی از زیبایی و رنگارنگی پاییز میشوند.
در گزشتههای دور، برای سال دو بخش تابستان بزرگ و زمستان بزرگ داشتهایم. بهار و پاییز هم دو واژهی پس از آنهاست که شاید بیش از ۳هزار سال درازا ندارند. تابستان، در زبان پهلوی نیز تاپیستان یا گرماستان بوده و در زبان اوستایی #هامین از ریشهی هَمَhama که آن نیز گرما باشد و هنوز در زبان بلوچی آن را هامین مینامند
چنانچه در زبان کردیِ اورامی هامِن و با اندک دیگرگونی در زبان کردیِ سورانی هاوین خوانده میشود.
جشن شهریورگان در متون قدیمی:
به نوشتهی ابوریحان بیرونی در رویهی٢٢١ برگردان نامهی آثارالباقیه جشن شهریورگان را آذر جشن یا جشن آتش نیز میخواندهاند. جشنهای آتش که امروز برجای مانده دربرگیرنده جشن سده و جشن سوری نیز میشدهاست. آشکار نیست که چرا به شهریورگان جشن آتش میگویند هرآینه شاید بتوان پاسخ این پرسش را بربنیاد شاهنامهی فردوسی داد.
بگمان نگارنده، شاهنامه در کنار اوستا(کهنترین نوشتار دینی جهان) بنیادیترین و ارزشمندترین آثار در زمینهی شناخت تاریخ ایران باستان هستند. آثاری که پشوانه آنها را امروزه کندوکاریهای باستان شناسی به اثبات میرساند که در این نوشتار مجال آوردن آنها نیست و ما را از نسکهاهای نه چندان راست و درستی چون تاریخ هرودوت و آنچه رویدادنویسان اروپایی نگاشتهاند بینیاز میکند.
در داستان #هوشنگ_شاه پیشدادی دومین پادشاه استورهای ایرانزمین پس از #گیومرس(گئومرتا، روان و جانِ میرا نخستین آدم آمدهاست):
هوشنگ نخستین مَرتوی(:انسان) روی زمین بود که با دانش خود آهن را از دل سنگ بیرون آورد و با شناختن آهن پیشهی آهنگری بنیاد نهاد و بدان تبر و اره و تیشه ساخته گشت. پس از آن با ساختن جویها بر سر دریاها، آنها را به دشتها کشاند و کشاورزی را سبب شد. با پیدایش کشاورزی زندگی کوچی و ایلی به یکجانشینی و "شهرنشینی" دگرگون شد:
نخستین یکی گوهر آمد به چنگ
به آتش ز آهن جدا کرد سنگ
سـرِ مایه کرد آهـنِ آبـگون
کزآن سنگ خارا کشیدش برون.
در شاهنامه این کارنامهی ارزشمند گفتار و کردار نیاکان، دو جا از شهریور نام برده شدهاست یکی آنجا که #رستم به نزد #کیخسرو میرود و آغاز به بزرگداشت و ارجمند شمردن شاه میکند:
چو هرمزد بادت بدین جایگاه
چو بهمن نگهـبان فرخ کلاه
همه ساله، اردیبهشت هُژیر
نگهبان تو با هُش و رای پیر
چو شهریورت باد پیروزگر
به نام بـزرگی و فر و هـنر.
و دیگر یادکرد از شهریور، به ماجرای رفتن بهرام گور به نخجیرگاه(شکارگاه) و کشتن شیران برمیگردد که برپایه شاهنامه روزی بود که ابرشهریور برآمد و همهجا پر از سیاهی شد:
همی بود تا ابرِ شهریوری
برآمد جهان شد پر از لشگری.
👇ادامهاش👇
در غم کشتگان مباش که ما
مِیگساران این گلستانیم.
#کیخسرو به ایران میرسد. در میانه جنگهای بزرگ او با #افراسیاب یکبار #ایرانیان شکستی سخت میبینند و کار به پرتگاهی باریک میکشد. در جنگ هماون سپاه از دست رفته و زود است که تورانیان پیروز شوند. همه ناامیدانه در انتظار #رستم هستند که روان روشن #توس سپهدار سپاه، #سیاوش را به خواب میبیند. آب است و شمع. در خواب آب نشان روشنایی است پس نور در نور است. تخت #سیاوش از آب تباه کننده خشکی افراسیابی برمیآید. در پریشانی #سیاوش سر میرسد و به #توس میگوید در غم کشتگان مباش که ما مِیگساران این گلستانیم.
شما دل قوی دارید و پایداری کنید که پیروزید.
#ایرانیان میمانند تا #رستم میرسد و کارها دیگرگون میشود.
✍ #شاهرخ_مسکوب
نویسنده ، پژوهشگر، شاهنامهپژوه و ترازبان(:مترجم).
📚بنمایه:
نسک سوگ سیاوش (در مرگ و رستاخیز)
@shahnamehpajohan
@persianzoroastrians🔥
مِیگساران این گلستانیم.
#کیخسرو به ایران میرسد. در میانه جنگهای بزرگ او با #افراسیاب یکبار #ایرانیان شکستی سخت میبینند و کار به پرتگاهی باریک میکشد. در جنگ هماون سپاه از دست رفته و زود است که تورانیان پیروز شوند. همه ناامیدانه در انتظار #رستم هستند که روان روشن #توس سپهدار سپاه، #سیاوش را به خواب میبیند. آب است و شمع. در خواب آب نشان روشنایی است پس نور در نور است. تخت #سیاوش از آب تباه کننده خشکی افراسیابی برمیآید. در پریشانی #سیاوش سر میرسد و به #توس میگوید در غم کشتگان مباش که ما مِیگساران این گلستانیم.
شما دل قوی دارید و پایداری کنید که پیروزید.
#ایرانیان میمانند تا #رستم میرسد و کارها دیگرگون میشود.
✍ #شاهرخ_مسکوب
نویسنده ، پژوهشگر، شاهنامهپژوه و ترازبان(:مترجم).
📚بنمایه:
نسک سوگ سیاوش (در مرگ و رستاخیز)
@shahnamehpajohan
@persianzoroastrians🔥
🔥آتش در #گاتها:
در گاتاها کموبیش ۸بار از آتش نام برده شدهاست. آن نور و روشنایی خرد است. (هاتهای۳-۴و۶-۱۲)
و نور روشناییبخش (۱۹-۴و۹-۱۶) و گرما (۴-۸) که به آدمهای هم خوب و هم بد کمک میکند تا شادی را دریابند. آتش کمک میکند تا در جستجوی راستی و درستی بر آن تمرکز اندیشهای کرد (۹-۸) و اندیشه را روشن میگرداند تا ابزار جلوگیری از خطر فراهم شود.(۷-۱۱).
آتش گامهایی نماد خرد افزایندهی اهورایی است در انسانها و روشنگر ذهن در کار اندیشهی ژرف است.
در اینجا دو نیایش کوتاه، یکی از هفت هات (هپتنگ هاییتیHaptang Haiti و دیگری از آتش نیایش اوستایی آورده میشود که نشانگر نقش نمادین آتش بوده و همچنین بازتابی از آن همبودین هستند که زرتشتیان خواهان آن میباشند:
در پیرامون این آتش، پیش از هر چیز ای اهورامزدا ما پیش تو میآییم از راه افزایندهترین مینویی با روشنی، گرما و نیرو (نمادین شده بوسیلهی آتش). آنرا میستاییم زیرا که تو آنرا دارای ستایش کردهای. آتش، تو از آن اهورای دانا هستی. تو نماد افزایندهترین مینویی او هستی و این از شایستهترین نامهای توست. برای همین ای نور مزدای دانا، ما گرد تو میآییم.
به من ارزانی کن ای آتش، ای پرتو اهورامزدا آسایش آسان، پناه آسان، زندگی آسان، آسایش فراوان، پناه فراوان، زندگی فراوان، فرزانگی، افزونی، شیوایی زبان، هوشیاری روان،
پس از آن خرد بزرگ و نیک و بیزیان پس از آن دلیری و مردانگی، استواری، هوشیاری، بیداری فرزندان برومند و رسا و کاردان، کشور دار و انجمنآرا، بالیده، نیک کردار، آزادیبخش و جوانمرد که خانه مرا و ده مرا و شهر مرا و کشور مرا آباد سازند و سازمان برادری کشورها و همبستگی جهانی را فروغ و روشنایی بخشند.
.
سخنی کوتاه درباره #آتشکده و آتشکدهها🔥:
نگهداری آتش و ایجاد آتشگاه و جایگاه نگهداری آتش یک سنت آریایی است و پیش از اشوزرتشت نیز رایج بودهاست.
آتشگاههای #تهمورس، #فریدون، #تور، #آذرگشسپ و #کیخسرو از آن دسته از آتشگاهها بهشمار میآیند. این آتشگاهها در آغاز جایگاه نگاهداری آتش برای برآوردن نیازها بودهاند و امروز نیز اجاق خانوادگی در میان پارهای از مردم و گروههای قومی رایج است که بازماندهی باورهای مردمی دورهی باستانی بهشمار میرود.
بنابر نوشتههایی کهن مانند هفت هات میدانیم که از جایگاه آتش به مانند یک نیایشگاه همگانی یاد گردیده است. نقشهای بازمانده بر ماندگارهای کهن از زمان مادها و هخامنشیان افرادی را نشان میدهد که به شیوهی گاتهایی و با دستهای برافراشته در برابر آتش ایستادهاند.
نقشهای موجود در پاسارگاد و نقش رستم نیز چنین فرتوری را به دیده میگزارند.
آنگونه که پیداست ساختمانسازی پیرامون جایگاههای آتش و ساخت معابد از بابلیها و ایلامیها به زرتشتیان پارسی و مادی به ارمغان رسیدهاست.
در ایران باستان، آتشکدهها نه تنها جای نیایش، وانگه دادگاه و درمانگاه و چهبسا دبستان و آموزشگاه هم بهشمار میرفتند. چه در اینجا به نوآموزان درسهای دینی یاد میدادند و همان یاد دادنها بود که خوی راستی و درستی و دلیری را به آنها میآموخت.
موبد در این مکان به دادرسی میپرداخت و بیماران روحی نیز مداوا میشدند. افزونبر اینها، آتشکدهها مجهز به کتابخانه بزرگ نیز بودند و همچنین خزانه مالیات و جایگاه نیکوکاری و نیز جایی برای ورزش و سواری و مسابقهها بود. بهزبان دیگر همادگاهی بود که نیایشگاه را نیز دربر میگرفت.
ویرانههای بازمانده از آتشکدههای پیش از اسلام در سرتاسر ایرانزمین از عراق امروزی تا کوههای پامیر و فرای آن پراکنده هستند.
نسکهای تاریخی نوشته شده از سوی جهانگردان از آتشکدههایی سخن میگویند که آتش آنها بگونه معجزهآسایی بدون آنکه بر آنها چوب گزاشته شود میسوزند.
آنها در سرزمینهایی بودهاند که نفتخیز میباشند از خوزستان امروزی در ایران گرفته تا آذربایجان شمالی(جمهوری آذربایجان امروزی). این آتشها بوسیلهی گاز طبیعی روشن بودهاند. آتشکدهی واقع در باکو، امروزه بدست آذربایجانیها بازسازی شده و آتش آن با بهرهگیری از گاز درونزمینی روشن میباشد.
جالب آن است بدانیم که ساختمان گنبدی شکل مسجدها از دیدگاه هنر ساختمانسازی ادامهای است از معماری آتشکدهها و به هیچ روی از معماری عربی برنخاسته است. 👇ادامهاش👇
در گاتاها کموبیش ۸بار از آتش نام برده شدهاست. آن نور و روشنایی خرد است. (هاتهای۳-۴و۶-۱۲)
و نور روشناییبخش (۱۹-۴و۹-۱۶) و گرما (۴-۸) که به آدمهای هم خوب و هم بد کمک میکند تا شادی را دریابند. آتش کمک میکند تا در جستجوی راستی و درستی بر آن تمرکز اندیشهای کرد (۹-۸) و اندیشه را روشن میگرداند تا ابزار جلوگیری از خطر فراهم شود.(۷-۱۱).
آتش گامهایی نماد خرد افزایندهی اهورایی است در انسانها و روشنگر ذهن در کار اندیشهی ژرف است.
در اینجا دو نیایش کوتاه، یکی از هفت هات (هپتنگ هاییتیHaptang Haiti و دیگری از آتش نیایش اوستایی آورده میشود که نشانگر نقش نمادین آتش بوده و همچنین بازتابی از آن همبودین هستند که زرتشتیان خواهان آن میباشند:
در پیرامون این آتش، پیش از هر چیز ای اهورامزدا ما پیش تو میآییم از راه افزایندهترین مینویی با روشنی، گرما و نیرو (نمادین شده بوسیلهی آتش). آنرا میستاییم زیرا که تو آنرا دارای ستایش کردهای. آتش، تو از آن اهورای دانا هستی. تو نماد افزایندهترین مینویی او هستی و این از شایستهترین نامهای توست. برای همین ای نور مزدای دانا، ما گرد تو میآییم.
به من ارزانی کن ای آتش، ای پرتو اهورامزدا آسایش آسان، پناه آسان، زندگی آسان، آسایش فراوان، پناه فراوان، زندگی فراوان، فرزانگی، افزونی، شیوایی زبان، هوشیاری روان،
پس از آن خرد بزرگ و نیک و بیزیان پس از آن دلیری و مردانگی، استواری، هوشیاری، بیداری فرزندان برومند و رسا و کاردان، کشور دار و انجمنآرا، بالیده، نیک کردار، آزادیبخش و جوانمرد که خانه مرا و ده مرا و شهر مرا و کشور مرا آباد سازند و سازمان برادری کشورها و همبستگی جهانی را فروغ و روشنایی بخشند.
.
سخنی کوتاه درباره #آتشکده و آتشکدهها🔥:
نگهداری آتش و ایجاد آتشگاه و جایگاه نگهداری آتش یک سنت آریایی است و پیش از اشوزرتشت نیز رایج بودهاست.
آتشگاههای #تهمورس، #فریدون، #تور، #آذرگشسپ و #کیخسرو از آن دسته از آتشگاهها بهشمار میآیند. این آتشگاهها در آغاز جایگاه نگاهداری آتش برای برآوردن نیازها بودهاند و امروز نیز اجاق خانوادگی در میان پارهای از مردم و گروههای قومی رایج است که بازماندهی باورهای مردمی دورهی باستانی بهشمار میرود.
بنابر نوشتههایی کهن مانند هفت هات میدانیم که از جایگاه آتش به مانند یک نیایشگاه همگانی یاد گردیده است. نقشهای بازمانده بر ماندگارهای کهن از زمان مادها و هخامنشیان افرادی را نشان میدهد که به شیوهی گاتهایی و با دستهای برافراشته در برابر آتش ایستادهاند.
نقشهای موجود در پاسارگاد و نقش رستم نیز چنین فرتوری را به دیده میگزارند.
آنگونه که پیداست ساختمانسازی پیرامون جایگاههای آتش و ساخت معابد از بابلیها و ایلامیها به زرتشتیان پارسی و مادی به ارمغان رسیدهاست.
در ایران باستان، آتشکدهها نه تنها جای نیایش، وانگه دادگاه و درمانگاه و چهبسا دبستان و آموزشگاه هم بهشمار میرفتند. چه در اینجا به نوآموزان درسهای دینی یاد میدادند و همان یاد دادنها بود که خوی راستی و درستی و دلیری را به آنها میآموخت.
موبد در این مکان به دادرسی میپرداخت و بیماران روحی نیز مداوا میشدند. افزونبر اینها، آتشکدهها مجهز به کتابخانه بزرگ نیز بودند و همچنین خزانه مالیات و جایگاه نیکوکاری و نیز جایی برای ورزش و سواری و مسابقهها بود. بهزبان دیگر همادگاهی بود که نیایشگاه را نیز دربر میگرفت.
ویرانههای بازمانده از آتشکدههای پیش از اسلام در سرتاسر ایرانزمین از عراق امروزی تا کوههای پامیر و فرای آن پراکنده هستند.
نسکهای تاریخی نوشته شده از سوی جهانگردان از آتشکدههایی سخن میگویند که آتش آنها بگونه معجزهآسایی بدون آنکه بر آنها چوب گزاشته شود میسوزند.
آنها در سرزمینهایی بودهاند که نفتخیز میباشند از خوزستان امروزی در ایران گرفته تا آذربایجان شمالی(جمهوری آذربایجان امروزی). این آتشها بوسیلهی گاز طبیعی روشن بودهاند. آتشکدهی واقع در باکو، امروزه بدست آذربایجانیها بازسازی شده و آتش آن با بهرهگیری از گاز درونزمینی روشن میباشد.
جالب آن است بدانیم که ساختمان گنبدی شکل مسجدها از دیدگاه هنر ساختمانسازی ادامهای است از معماری آتشکدهها و به هیچ روی از معماری عربی برنخاسته است. 👇ادامهاش👇
امروز سهشنبه یکم فروردین ماه، روز اورمزد به سال ۳۷۶۱ مزديسنى است.
☘️امروز نوروز است💚
☘️امروز نخستین روز بهار است🤍
🍀امروز نخستین روز سال نو هست❤️
در این ماه فرخنده :👇
۶ فروردینماه جشن زادروز #اشوزرتشت را پیشرو داریم.
۱۲ فروردینماه نیز روز #زاستار(:طبیعت) را گرامی میداریم.
۱۳ فروردینماه جشن #سیزدهبدر را در زاستار بهسر میبریم.
۱۹ فروردینماه هم جشن #فروردینگان را برگزار میکنیم.
.
.
ز جمشید و آن روز نو یاد باد
به ایران دل مردمان شاد باد.
همه ساله بخت تو پیروز باد
همه روزگار تو نوروز باد.
.
.
🍀فروردین ماه:
ششم فروردین، خرداد روز:
روز #امید روز #اسپیدا_نوشت (آثارالباقیه، فصل نهم). یا روز نوروز بزرگ(این نام جدیدتر است). این روز از روزهای خجسته ایرانیان، همراه با شادی و آبپاشی و آغاز سال نو در سالنامه سُغدی و خوارزمیست. در متن پهلوی «ماهِ فروردین، روزِ خرداد» رویدادهای بسیاری به این روز منسوب شده است. همچون: پیدایی #کیومرس و #هوشنگ، روییدن مشی و مشیانه، تیراندازی #آرش شیواتیر، چیرگی #سام_نریمان بر اژدهاک، پیدایی دوباره #شاه_کیخسرو(از جاودانان در باورهای ایرانی) و همپُرسگی زرتشت با اهورامزدا. نام «روز امید» برای انتظار پیدایی دوباره #کیخسرو و دیگر جاودانان و نجاتبخشان(سوشیانتها)، به این روز داده شده است. زرتشتیان ایران شاید از اینرو که این روز، روز آغاز پیامداری #زرتشت و همپرسگی او با #اهورامزدا است. این روز(ششم فروردینماه) زادروز #اشوزرتشت اسپنتمان میباشد.
نام اسپیدا نوشت، هم از آیین نامهنویسی در این روز گرفته شده که آگاهی بیشتری از آن در دست نیست. گمان میرود با پیامهای شادباش نوروزی در پیوند باشد.
دهم فروردین، آبان روز:
جشن آبانگاه، نخستین آبانروز سال و به نوشته برهان قاطع(جلد۱برگ۳) انجام جشنی به همین نام، همراه با آبپاشی و انتظار بارش باران.
سیزدهم فروردین، تیر روز:
جشن سیزدهبهدر، نخستین تیرروز سال و آغاز کشاورزی در سال نو. آیین نخستین روز کشتوکار با گردآمدن در زمین کشتزار و آرزوی بارش باران و فرارسیدن سالی خوب و خرم.در سیستان در این روز به ستایش نیایشگاه بسیار کهن و پر رمز و راز خواجه غلتان در بالای کوه خواجه و در میانه دریاچه هامون میروند.(آخرین روز سال).
هفدهم فروردین، سروش روز:
هنگام جشن سروشگان در ستایش «سْـرَئوشَـه/ سروش»، ایزد پیامآور خداوند و نگاهبان بیداری و روز گرامیداشت #خروس بویژه #خروس_سپید که از گرامیترین جانوران در نزد ایرانیان به شمار میرود و به سبب بانگ بامدادی، نماد سروش دانسته میشده است.
نوزدهم فروردین، فروردین روز:
جشن «فروردینگان»، جشن گرامیداشت فُـروهر/ فَروَهَر درگذشتگان.
🍀 #نوروز_شاد_باش💚
☘️ #سال_نو_شاد_باد🤍
🍀#بهاران_خجسته_باد❤️
@persianzoroastrians🔥☘️
☘️امروز نوروز است💚
☘️امروز نخستین روز بهار است🤍
🍀امروز نخستین روز سال نو هست❤️
در این ماه فرخنده :👇
۶ فروردینماه جشن زادروز #اشوزرتشت را پیشرو داریم.
۱۲ فروردینماه نیز روز #زاستار(:طبیعت) را گرامی میداریم.
۱۳ فروردینماه جشن #سیزدهبدر را در زاستار بهسر میبریم.
۱۹ فروردینماه هم جشن #فروردینگان را برگزار میکنیم.
.
.
ز جمشید و آن روز نو یاد باد
به ایران دل مردمان شاد باد.
همه ساله بخت تو پیروز باد
همه روزگار تو نوروز باد.
.
.
🍀فروردین ماه:
ششم فروردین، خرداد روز:
روز #امید روز #اسپیدا_نوشت (آثارالباقیه، فصل نهم). یا روز نوروز بزرگ(این نام جدیدتر است). این روز از روزهای خجسته ایرانیان، همراه با شادی و آبپاشی و آغاز سال نو در سالنامه سُغدی و خوارزمیست. در متن پهلوی «ماهِ فروردین، روزِ خرداد» رویدادهای بسیاری به این روز منسوب شده است. همچون: پیدایی #کیومرس و #هوشنگ، روییدن مشی و مشیانه، تیراندازی #آرش شیواتیر، چیرگی #سام_نریمان بر اژدهاک، پیدایی دوباره #شاه_کیخسرو(از جاودانان در باورهای ایرانی) و همپُرسگی زرتشت با اهورامزدا. نام «روز امید» برای انتظار پیدایی دوباره #کیخسرو و دیگر جاودانان و نجاتبخشان(سوشیانتها)، به این روز داده شده است. زرتشتیان ایران شاید از اینرو که این روز، روز آغاز پیامداری #زرتشت و همپرسگی او با #اهورامزدا است. این روز(ششم فروردینماه) زادروز #اشوزرتشت اسپنتمان میباشد.
نام اسپیدا نوشت، هم از آیین نامهنویسی در این روز گرفته شده که آگاهی بیشتری از آن در دست نیست. گمان میرود با پیامهای شادباش نوروزی در پیوند باشد.
دهم فروردین، آبان روز:
جشن آبانگاه، نخستین آبانروز سال و به نوشته برهان قاطع(جلد۱برگ۳) انجام جشنی به همین نام، همراه با آبپاشی و انتظار بارش باران.
سیزدهم فروردین، تیر روز:
جشن سیزدهبهدر، نخستین تیرروز سال و آغاز کشاورزی در سال نو. آیین نخستین روز کشتوکار با گردآمدن در زمین کشتزار و آرزوی بارش باران و فرارسیدن سالی خوب و خرم.در سیستان در این روز به ستایش نیایشگاه بسیار کهن و پر رمز و راز خواجه غلتان در بالای کوه خواجه و در میانه دریاچه هامون میروند.(آخرین روز سال).
هفدهم فروردین، سروش روز:
هنگام جشن سروشگان در ستایش «سْـرَئوشَـه/ سروش»، ایزد پیامآور خداوند و نگاهبان بیداری و روز گرامیداشت #خروس بویژه #خروس_سپید که از گرامیترین جانوران در نزد ایرانیان به شمار میرود و به سبب بانگ بامدادی، نماد سروش دانسته میشده است.
نوزدهم فروردین، فروردین روز:
جشن «فروردینگان»، جشن گرامیداشت فُـروهر/ فَروَهَر درگذشتگان.
🍀 #نوروز_شاد_باش💚
☘️ #سال_نو_شاد_باد🤍
🍀#بهاران_خجسته_باد❤️
@persianzoroastrians🔥☘️
#جشنهای_فروردین_ماه:
یکم فروردین ماه تا داوزدهم فروردین ماه، جشن باستانی #نوروز.
ششم فروردین، خرداد روز:
روز #امید روز #اسپیدا_نوشت (آثارالباقیه، فصل نهم). یا روز نوروز بزرگ(این نام جدیدتر است). این روز از روزهای خجسته ایرانیان، همراه با شادی و آبپاشی و آغاز سال نو در سالنامه سُغدی و خوارزمیست. در متن پهلوی «ماهِ فروردین، روزِ خرداد» رویدادهای بسیاری به این روز منسوب شده است. همچون: پیدایی #کیومرس و #هوشنگ، روییدن مشی و مشیانه، تیراندازی #آرش شیواتیر، چیرگی #سام_نریمان بر اژدهاک، پیدایی دوباره #شاه_کیخسرو(از جاودانان در باورهای ایرانی) و همپُرسگی زرتشت با اهورامزدا. نام «روز امید» برای انتظار پیدایی دوباره #کیخسرو و دیگر جاودانان و نجاتبخشان(سوشیانتها)، به این روز داده شده است. زرتشتیان ایران شاید از اینرو که این روز، روز آغاز پیامداری #زرتشت و همپرسگی او با #اهورامزدا است. این روز(ششم فروردینماه) زادروز #اشوزرتشت اسپنتمان میباشد.
نام اسپیدا نوشت، هم از آیین نامهنویسی در این روز گرفته شده که آگاهی بیشتری از آن در دست نیست. گمان میرود با پیامهای شادباش نوروزی در پیوند باشد.
سیزدهم فروردین، تیر روز:
جشن سیزدهبهدر، نخستین تیرروز سال و آغاز کشاورزی در سال نو. آیین نخستین روز کشتوکار با گردآمدن در زمین کشتزار و آرزوی بارش باران و فرارسیدن سالی خوب و خرم.در سیستان در این روز به ستایش نیایشگاه بسیار کهن و پر رمز و راز خواجه غلتان در بالای کوه خواجه و در میانه دریاچه هامون میروند.(آخرین روز سال).
هفدهم فروردین، سروش روز:
هنگام جشن سروشگان در ستایش «سْـرَئوشَـه/ سروش»، ایزد پیامآور خداوند و نگاهبان بیداری و روز گرامیداشت #خروس بویژه #خروس_سپید که از گرامیترین جانوران در نزد ایرانیان به شمار میرود و به سبب بانگ بامدادی، نماد سروش دانسته میشده است.
نوزدهم فروردین، فروردین روز:
جشن «فروردینگان»، جشن گرامیداشت فُـروهر/ فَروَهَر درگذشتگان.
(✍️بهی)
#ایــرانـیـان_زرتـشــتــی🔥🍀
@Persianzoroastrians🔥🍀
یکم فروردین ماه تا داوزدهم فروردین ماه، جشن باستانی #نوروز.
ششم فروردین، خرداد روز:
روز #امید روز #اسپیدا_نوشت (آثارالباقیه، فصل نهم). یا روز نوروز بزرگ(این نام جدیدتر است). این روز از روزهای خجسته ایرانیان، همراه با شادی و آبپاشی و آغاز سال نو در سالنامه سُغدی و خوارزمیست. در متن پهلوی «ماهِ فروردین، روزِ خرداد» رویدادهای بسیاری به این روز منسوب شده است. همچون: پیدایی #کیومرس و #هوشنگ، روییدن مشی و مشیانه، تیراندازی #آرش شیواتیر، چیرگی #سام_نریمان بر اژدهاک، پیدایی دوباره #شاه_کیخسرو(از جاودانان در باورهای ایرانی) و همپُرسگی زرتشت با اهورامزدا. نام «روز امید» برای انتظار پیدایی دوباره #کیخسرو و دیگر جاودانان و نجاتبخشان(سوشیانتها)، به این روز داده شده است. زرتشتیان ایران شاید از اینرو که این روز، روز آغاز پیامداری #زرتشت و همپرسگی او با #اهورامزدا است. این روز(ششم فروردینماه) زادروز #اشوزرتشت اسپنتمان میباشد.
نام اسپیدا نوشت، هم از آیین نامهنویسی در این روز گرفته شده که آگاهی بیشتری از آن در دست نیست. گمان میرود با پیامهای شادباش نوروزی در پیوند باشد.
سیزدهم فروردین، تیر روز:
جشن سیزدهبهدر، نخستین تیرروز سال و آغاز کشاورزی در سال نو. آیین نخستین روز کشتوکار با گردآمدن در زمین کشتزار و آرزوی بارش باران و فرارسیدن سالی خوب و خرم.در سیستان در این روز به ستایش نیایشگاه بسیار کهن و پر رمز و راز خواجه غلتان در بالای کوه خواجه و در میانه دریاچه هامون میروند.(آخرین روز سال).
هفدهم فروردین، سروش روز:
هنگام جشن سروشگان در ستایش «سْـرَئوشَـه/ سروش»، ایزد پیامآور خداوند و نگاهبان بیداری و روز گرامیداشت #خروس بویژه #خروس_سپید که از گرامیترین جانوران در نزد ایرانیان به شمار میرود و به سبب بانگ بامدادی، نماد سروش دانسته میشده است.
نوزدهم فروردین، فروردین روز:
جشن «فروردینگان»، جشن گرامیداشت فُـروهر/ فَروَهَر درگذشتگان.
(✍️بهی)
#ایــرانـیـان_زرتـشــتــی🔥🍀
@Persianzoroastrians🔥🍀
Forwarded from ایرانیان زرتشتی
ای سرافرازی که هستی، سرفَرازی را سَزا
سوزم و سازد نوایَت، سوز و سازم را نوا
از تو میگیرد همیشه کشور ایران توان
وز تو می یابد هماره افسر ایران بها
در جهانِ دانش و دین، دانشومَندِ گُزین
در جهان فر و فرهنگ، خسرو فرمانروا
تا بسر شد روز روشن، از سپاه شام تار
تا ز چرخ کژ رو بر میهن، پدید آمد بلا
زنده کردی تو دوباره، مردگان بیشمار
موبَد و گُرد و دبیر و پهلوان و پادشاه
تیغ افکندی چو رستم، رزم آوردی چو گیو
زآن دلیریها نمودی، پشت گردون را دو تا
دست یازیدی به خامه، داد دادی در سخن
آفریدون وَش برآوَردی دمار از اژدها
ای خدایا چون تو را شاید پرستیدن چُنین
کردههایت مینُماید، گفتههایم را گَوا
جان به تن پیوسته دارم تا دَرو مهرت بُود
چون ز مهر تو جدا گردد ز تن گردد جدا
✍ #کیخسرو_پشوتن
۲۵ اردیبهشت ماه
#روز_بزرگداشت_فردوسی_شادباد
@persianzoroastrians 🔥
سوزم و سازد نوایَت، سوز و سازم را نوا
از تو میگیرد همیشه کشور ایران توان
وز تو می یابد هماره افسر ایران بها
در جهانِ دانش و دین، دانشومَندِ گُزین
در جهان فر و فرهنگ، خسرو فرمانروا
تا بسر شد روز روشن، از سپاه شام تار
تا ز چرخ کژ رو بر میهن، پدید آمد بلا
زنده کردی تو دوباره، مردگان بیشمار
موبَد و گُرد و دبیر و پهلوان و پادشاه
تیغ افکندی چو رستم، رزم آوردی چو گیو
زآن دلیریها نمودی، پشت گردون را دو تا
دست یازیدی به خامه، داد دادی در سخن
آفریدون وَش برآوَردی دمار از اژدها
ای خدایا چون تو را شاید پرستیدن چُنین
کردههایت مینُماید، گفتههایم را گَوا
جان به تن پیوسته دارم تا دَرو مهرت بُود
چون ز مهر تو جدا گردد ز تن گردد جدا
✍ #کیخسرو_پشوتن
۲۵ اردیبهشت ماه
#روز_بزرگداشت_فردوسی_شادباد
@persianzoroastrians 🔥
جشنهای ماهانه ایرانیمان
#جشن_شهریورگان🌻
جشن شهریورگان جشن نیکوکاری، جشن رادمنشی و آفرینش زمین:
نرمک نرمک میرویم تا از گرمای پر شور تابستانی دوری بگیریم و خنکای پاییزی را با جان و دل، پذیرا باشیم. کشاورزان بیشتر شهرهای ایران با رسیدن شهریورگان در پوست خود نمیگنجند. هنگام گردآوری فرآوردههاست. اینک آنها دستاورد کشتهی خویش را به سر پنجهی گاوآهن درو میکنند و دلی بهر گردآوری بازده و خرمن میتپانند و دلی از برای کشتهی پاییزه در آخر شهریور. از اینروست که سدههاست شهریورگان برای ایرانیها بسی بایستهی جشن و شادمانی بودهاست.
شهریورگان از آن دسته جشنهای دوازدگانه سال در ایران باستان بودهاست. این جشن در گاهشماری ایرانی برابر است با روز چهارم شهریورماه.
واژه شهریور برگرفته از "خشَترَه وَئیریَه" اوستایی، به معنی شهر و شهریاری شایسته و نیرومند است. خشتره به معنی کاری است که بر پیرامون اندیشه نیک بچرخد که به زبان سادهتر همان کردار نیک است. کردار نیک همگامی با هستی است.
امروزه گل ریحان را ویژه شهریور مینامند.
در همانسان شهریور نام یکی از امشاسپندان است که نماد پادشاهی آسمانی و نیروی خدایی بوده و همیشه خواهان فر و بزرگی و نیرومندی برای مردمان است. این امشاسپند در جهان گیتایی، نگهبان ایوخشست یا توپال(:فلزات) و سیم و زر، دستگیری از بینوایان و فرشتهی جوانمردی است.
ایرانیان باستان در این روز پس از نیایش اهورامزدا و نیکوکاری و دادن خوراک به تهیدستان و نیازمندان، نزد پادشاه میرفتند و این جشن را شادباش میگفتهاند. سپس فلزهای کهنه را از انبارها بیرون آورده و نو میکردند و پس از آن به شادی و پایکوبی میپرداختند.
امروزه نیز در شهرهای کویری و گرم چون یزد و کرمان که بیشتر سال گرم است، شهریورگان بمانند یک نوروز دیگر را دارد. از اینروی چونان نوروز، خانوادههای ایرانی و همانا بیشتر زرتشتیها که آیین ایرانی را همچنان و بهگونه درست بجای میآورند به خانه تکانی میپردازند، ظرفهای فلزی را پاک و درخشان میکنند و دل و جان را چونان ظرفهای کهن مسی و رویین و برنزین را پرداخت و زدایش میدهند و آیینه وار آمادهی پذیرایی از زیبایی و رنگارنگی پاییز میشوند.
در گزشتههای دور، برای سال دو بخش تابستان بزرگ و زمستان بزرگ داشتهایم. بهار و پاییز هم دو واژهی پس از آنهاست که شاید بیش از ۳هزار سال درازا ندارند. تابستان، در زبان پهلوی نیز تاپیستان یا گرماستان بوده و در زبان اوستایی #هامین از ریشهی هَمَhama که آن نیز گرما باشد و هنوز در زبان بلوچی آن را هامین مینامند
چنانچه در زبان کردیِ اورامی هامِن و با اندک دیگرگونی در زبان کردیِ سورانی هاوین خوانده میشود.
جشن شهریورگان در متون قدیمی:
به نوشتهی ابوریحان بیرونی در رویهی٢٢١ برگردان نامهی آثارالباقیه جشن شهریورگان را آذر جشن یا جشن آتش نیز میخواندهاند. جشنهای آتش که امروز برجای مانده دربرگیرنده جشن سده و جشن سوری نیز میشدهاست. آشکار نیست که چرا به شهریورگان جشن آتش میگویند هرآینه شاید بتوان پاسخ این پرسش را بربنیاد شاهنامهی فردوسی داد.
بگمان نگارنده، شاهنامه در کنار اوستا(کهنترین نوشتار دینی جهان) بنیادیترین و ارزشمندترین آثار در زمینهی شناخت تاریخ ایران باستان هستند. آثاری که پشوانه آنها را امروزه کندوکاریهای باستان شناسی به اثبات میرساند که در این نوشتار مجال آوردن آنها نیست و ما را از نسکهاهای نه چندان راست و درستی چون تاریخ هرودوت و آنچه رویدادنویسان اروپایی نگاشتهاند بینیاز میکند.
در داستان #هوشنگ_شاه پیشدادی دومین پادشاه استورهای ایرانزمین پس از #گیومرس(گئومرتا، روان و جانِ میرا نخستین آدم آمدهاست):
هوشنگ نخستین مَرتوی(:انسان) روی زمین بود که با دانش خود آهن را از دل سنگ بیرون آورد و با شناختن آهن پیشهی آهنگری بنیاد نهاد و بدان تبر و اره و تیشه ساخته گشت. پس از آن با ساختن جویها بر سر دریاها، آنها را به دشتها کشاند و کشاورزی را سبب شد. با پیدایش کشاورزی زندگی کوچی و ایلی به یکجانشینی و "شهرنشینی" دگرگون شد:
نخستین یکی گوهر آمد به چنگ
به آتش ز آهن جدا کرد سنگ
سـرِ مایه کرد آهـنِ آبـگون
کزآن سنگ خارا کشیدش برون.
در شاهنامه این کارنامهی ارزشمند گفتار و کردار نیاکان، دو جا از شهریور نام برده شدهاست یکی آنجا که #رستم به نزد #کیخسرو میرود و آغاز به بزرگداشت و ارجمند شمردن شاه میکند:
چو هرمزد بادت بدین جایگاه
چو بهمن نگهـبان فرخ کلاه
همه ساله، اردیبهشت هُژیر
نگهبان تو با هُش و رای پیر
چو شهریورت باد پیروزگر
به نام بـزرگی و فر و هـنر.
و دیگر یادکرد از شهریور، به ماجرای رفتن بهرام گور به نخجیرگاه(شکارگاه) و کشتن شیران برمیگردد که برپایه شاهنامه روزی بود که ابرشهریور برآمد و همهجا پر از سیاهی شد:
همی بود تا ابرِ شهریوری
برآمد جهان شد پر از لشگری.
👇ادامهاش👇
#جشن_شهریورگان🌻
جشن شهریورگان جشن نیکوکاری، جشن رادمنشی و آفرینش زمین:
نرمک نرمک میرویم تا از گرمای پر شور تابستانی دوری بگیریم و خنکای پاییزی را با جان و دل، پذیرا باشیم. کشاورزان بیشتر شهرهای ایران با رسیدن شهریورگان در پوست خود نمیگنجند. هنگام گردآوری فرآوردههاست. اینک آنها دستاورد کشتهی خویش را به سر پنجهی گاوآهن درو میکنند و دلی بهر گردآوری بازده و خرمن میتپانند و دلی از برای کشتهی پاییزه در آخر شهریور. از اینروست که سدههاست شهریورگان برای ایرانیها بسی بایستهی جشن و شادمانی بودهاست.
شهریورگان از آن دسته جشنهای دوازدگانه سال در ایران باستان بودهاست. این جشن در گاهشماری ایرانی برابر است با روز چهارم شهریورماه.
واژه شهریور برگرفته از "خشَترَه وَئیریَه" اوستایی، به معنی شهر و شهریاری شایسته و نیرومند است. خشتره به معنی کاری است که بر پیرامون اندیشه نیک بچرخد که به زبان سادهتر همان کردار نیک است. کردار نیک همگامی با هستی است.
امروزه گل ریحان را ویژه شهریور مینامند.
در همانسان شهریور نام یکی از امشاسپندان است که نماد پادشاهی آسمانی و نیروی خدایی بوده و همیشه خواهان فر و بزرگی و نیرومندی برای مردمان است. این امشاسپند در جهان گیتایی، نگهبان ایوخشست یا توپال(:فلزات) و سیم و زر، دستگیری از بینوایان و فرشتهی جوانمردی است.
ایرانیان باستان در این روز پس از نیایش اهورامزدا و نیکوکاری و دادن خوراک به تهیدستان و نیازمندان، نزد پادشاه میرفتند و این جشن را شادباش میگفتهاند. سپس فلزهای کهنه را از انبارها بیرون آورده و نو میکردند و پس از آن به شادی و پایکوبی میپرداختند.
امروزه نیز در شهرهای کویری و گرم چون یزد و کرمان که بیشتر سال گرم است، شهریورگان بمانند یک نوروز دیگر را دارد. از اینروی چونان نوروز، خانوادههای ایرانی و همانا بیشتر زرتشتیها که آیین ایرانی را همچنان و بهگونه درست بجای میآورند به خانه تکانی میپردازند، ظرفهای فلزی را پاک و درخشان میکنند و دل و جان را چونان ظرفهای کهن مسی و رویین و برنزین را پرداخت و زدایش میدهند و آیینه وار آمادهی پذیرایی از زیبایی و رنگارنگی پاییز میشوند.
در گزشتههای دور، برای سال دو بخش تابستان بزرگ و زمستان بزرگ داشتهایم. بهار و پاییز هم دو واژهی پس از آنهاست که شاید بیش از ۳هزار سال درازا ندارند. تابستان، در زبان پهلوی نیز تاپیستان یا گرماستان بوده و در زبان اوستایی #هامین از ریشهی هَمَhama که آن نیز گرما باشد و هنوز در زبان بلوچی آن را هامین مینامند
چنانچه در زبان کردیِ اورامی هامِن و با اندک دیگرگونی در زبان کردیِ سورانی هاوین خوانده میشود.
جشن شهریورگان در متون قدیمی:
به نوشتهی ابوریحان بیرونی در رویهی٢٢١ برگردان نامهی آثارالباقیه جشن شهریورگان را آذر جشن یا جشن آتش نیز میخواندهاند. جشنهای آتش که امروز برجای مانده دربرگیرنده جشن سده و جشن سوری نیز میشدهاست. آشکار نیست که چرا به شهریورگان جشن آتش میگویند هرآینه شاید بتوان پاسخ این پرسش را بربنیاد شاهنامهی فردوسی داد.
بگمان نگارنده، شاهنامه در کنار اوستا(کهنترین نوشتار دینی جهان) بنیادیترین و ارزشمندترین آثار در زمینهی شناخت تاریخ ایران باستان هستند. آثاری که پشوانه آنها را امروزه کندوکاریهای باستان شناسی به اثبات میرساند که در این نوشتار مجال آوردن آنها نیست و ما را از نسکهاهای نه چندان راست و درستی چون تاریخ هرودوت و آنچه رویدادنویسان اروپایی نگاشتهاند بینیاز میکند.
در داستان #هوشنگ_شاه پیشدادی دومین پادشاه استورهای ایرانزمین پس از #گیومرس(گئومرتا، روان و جانِ میرا نخستین آدم آمدهاست):
هوشنگ نخستین مَرتوی(:انسان) روی زمین بود که با دانش خود آهن را از دل سنگ بیرون آورد و با شناختن آهن پیشهی آهنگری بنیاد نهاد و بدان تبر و اره و تیشه ساخته گشت. پس از آن با ساختن جویها بر سر دریاها، آنها را به دشتها کشاند و کشاورزی را سبب شد. با پیدایش کشاورزی زندگی کوچی و ایلی به یکجانشینی و "شهرنشینی" دگرگون شد:
نخستین یکی گوهر آمد به چنگ
به آتش ز آهن جدا کرد سنگ
سـرِ مایه کرد آهـنِ آبـگون
کزآن سنگ خارا کشیدش برون.
در شاهنامه این کارنامهی ارزشمند گفتار و کردار نیاکان، دو جا از شهریور نام برده شدهاست یکی آنجا که #رستم به نزد #کیخسرو میرود و آغاز به بزرگداشت و ارجمند شمردن شاه میکند:
چو هرمزد بادت بدین جایگاه
چو بهمن نگهـبان فرخ کلاه
همه ساله، اردیبهشت هُژیر
نگهبان تو با هُش و رای پیر
چو شهریورت باد پیروزگر
به نام بـزرگی و فر و هـنر.
و دیگر یادکرد از شهریور، به ماجرای رفتن بهرام گور به نخجیرگاه(شکارگاه) و کشتن شیران برمیگردد که برپایه شاهنامه روزی بود که ابرشهریور برآمد و همهجا پر از سیاهی شد:
همی بود تا ابرِ شهریوری
برآمد جهان شد پر از لشگری.
👇ادامهاش👇
درود.
برای هممیهنانی که پرسیدهاند نسک(:کتاب) گاتهای #اشوزرتشت و دیگر نسکهای درباره آیین نیک نیاکان ایرانیمان و همینگونه سالنامه و گاهشمار(:تقویم) ایرانیمان(زرتشتی) را چگونه و از کجا فراهم نماییم، ما آدرس و نشانیشان را برای شما در اینجا میگذاریم تا بتوانید تماس بگیرید و فراهم نمایید:
✅ انتشارات فروهر:
تهران خیابان انقلاب، اول خیابان کاخ جنوبی، پلاک۶ تلفن۶۶۴۶۲۷۰۴-۰۲۱
✅ فروشگاه راستی:
تهران پایینتر از خیابان کریمخان زند، ابتدای پل حافظ شمالی، نبش کوچه ولدی شماره ۵۲۴ تلفن ۸۸۹۳۸۸۱۲-۰۲۱
✅ کتابسرای فروهر:
یزد خیابان کاشانی، جنب آتشکده، روبروی سینما ایران، تلفن۳۶۲۹۰۸۸۶-۰۳۵
✅ کتابفروشی آدریان:
کرمان، خیابان زریسف. خیابان برزو آمیغی- آتشکده کرمان.
و اینکه شما میتوانید
✅ همهی سخنان #اشوزرتشت را در این وبلاگ نیز بخوانید👇
https://iranianzorosatrians.blogsky.com/1399/03/25/post-246/%d8%b3%d8%ae%d9%86%d8%a7%d9%86-%d8%b2%d8%b1%d8%aa%d8%b4%d8%aa
❇️ اکنون برگردان نسک(:کتاب) گاتهای اشوزرتشت:👇
📗 #گاتها برگردان روانشاد موبد #فیروز_آذرگشسپ.
📗 #گاتها برگردان روانشاد دکتر #آبتین_ساسانفر.
📗 #گاتها برگردان روانشاد موبد #رستم_شهزادی.
📗 #گاتها برگردان #خسرو_خزاعی(پردیس).
📗 #گاتها نغمههای ایران باستان، #کورش_نیکنام.
.
حال معرفی چند نسک(:کتاب) درباره آیین زرتشتی👇
📘 زرتشت و مزدیسنان
✍️نوشته: موبد #کورش_نیکنام
📙 زرتشت و آموزههای او
✍️نوشته: روانشاد موبد #رستم_شهزادی
http://www.dinebehi.com/dl/dl/pdf/another2/zartosht_va_amoozesh_haye_oo.pdf
📒 دیدی نو از دینی کهن
✍️نوشته: دکتر #فرهنگ_مهر:
http://californiazoroastriancenter.org/Professor_Mehr/viewer2.htm
📕 بدانیم و سربلند باشیم
✍️نوشته: دکتر #منوچهر_منوچهرپور
http://www.dinebehi.com/dl/dl/pdf/another2/Bedanim_Va_Sarboland_Bashim.pdf
📔 فروغ مزدیسنی
✍️نوشته: زندهیاد ارباب #کیخسرو_شاهرخ
http://www.dinebehi.com/dl/dl/pdf/another2/forooghe_mazdeyasni.rar
📓 سیری در آموزشهای گاتها
✍️نوشته: روانشاد موبد #رستم_شهزادی
http://www.dinebehi.com/dl/dl/pdf/another2/Seyri_dar_Amoozesh_Gatha_Shahzadi.pdf
📖 شناخت زرتشت
✍️نوشته: دکتر حسین وحیدی
http://www.dinebehi.com/dl/dl/pdf/another2/Shenakhte_Zartosht.pdf
📚مراسم آیینی و آداب زرتشتیان:
✍️نوشته: روانشاد موبد #اردشیر_آذرگشسپ
http://www.dinebehi.com/dl/dl/pdf/another2/maraseme_mazhabi_va_adabe_zartoshtian.pdf
📗 نگاهی به دین زرتشتی
✍️به کوشش: انجمن موبدان تهران
http://www.dinebehi.com/dl/dl/pdf/another2/Negaah_Be_Dine_Ashu_Zartosht.pdf
📘 پیام پاک زرتشت
✍️نوشته: موبد #کامران_جمشیدی
http://www.aavesta.blogfa.com/post/27/%d8%af%d8%a7%d9%86%d9%84%d9%88%d8%af-%da%a9%d8%aa%d8%a7%d8%a8-%d9%be%db%8c%d8%a7%d9%85-%d9%be%d8%a7%da%a9-%d8%b2%d8%b1%d8%aa%d8%b4%d8%aa
📙 مزدا خدا نیست بنیان آفرینش است
✍️نوشته: #کیخسرو_کشاورز.
نويسنده در اين كتاب كوشيده است تا با استفاده و تفسير گفتههای اشوزرتشت در گاتها، نشان دهد كه مزدا جوهر هستى است و نسبت دادن ويژگیهای آن به خدا يا خدايان دروغين كارى است كه میتواند زرتشت را از مقام والاى انديشمندانهاش فرو كشد و او را به حد «مردى حقه باز» فرو كاهد.
https://books.google.de/books/about/%D9%85%D8%B2%D8%AF%D8%A7_%D8%AE%D8%AF%D8%A7_%D9%86%D9%8A%D8%B3%D8%AA_%D8%A8%D9%86%D9%8A%D8%A7%D9%86_%D8%A2%D9%81.html?id=bq2ChhVM_VsC&redir_esc=y
https://shop.ketab.com/book-detail.aspx?item=2798&title=%D9%85%D8%B2%D8%AF%D8%A7%20%D8%AE%D8%AF%D8%A7%20%D9%86%D9%8A%D8%B3%D8%AA%D8%8C%20%D8%A8%D9%86%D9%8A%D8%A7%D9%86%20%D8%A2%D9%81%D8%B1%D9%8A%D9%86%D8%B4%20%D8%A7%D8%B3%D8%AA&author=%DA%A9%D8%B4%D8%A7%D9%88%D8%B1%D8%B2%D8%8C%20%DA%A9%D9%8A%D8%AE%D8%B3%D8%B1%D9%88
♻️ اینک نشانی چند تارنما(:وبسایت)👇
🟩 تارنمای موبد کورش نیکنام
http://www.kniknam.com/Fa/Effort
بخش پرسش و پاسخ درباره دین زرتشتی در تارنمای موبد کورش نیکنام👇
http://www.kniknam.com/faq
🟩 تارنمای موبد کامران جمشیدی
http://mobedjamshidi.com/
🟩 تارنمای انجمن موبدان
http://www.anjomanemobedan.com/
🟩 تارنمای دکتر خسرو پردیس
http://www.gatha.org/index.php
🟩 تارنمای برساد
https://www.berasad.com/?p=115299
🟩 تارنمای همازور
http://hamazoor.ir/persian/
🟩 تارنمای ارشتاد
https://arshtad.wordpress.com/
🟩 تارنمای امرداد
http://www.amordadnews.com/
با ی،
✳️ این هم چند نسک(:کتاب) و تارنما برای شما هم میهنان ایرانیمان که میخواهید درباره باور و آیین نیک نیاکان ایرانی خود(آیین زرتشتی) بدانند در اینجا گنجاندیم و گذاشتیم.
برای هممیهنانی که پرسیدهاند نسک(:کتاب) گاتهای #اشوزرتشت و دیگر نسکهای درباره آیین نیک نیاکان ایرانیمان و همینگونه سالنامه و گاهشمار(:تقویم) ایرانیمان(زرتشتی) را چگونه و از کجا فراهم نماییم، ما آدرس و نشانیشان را برای شما در اینجا میگذاریم تا بتوانید تماس بگیرید و فراهم نمایید:
✅ انتشارات فروهر:
تهران خیابان انقلاب، اول خیابان کاخ جنوبی، پلاک۶ تلفن۶۶۴۶۲۷۰۴-۰۲۱
✅ فروشگاه راستی:
تهران پایینتر از خیابان کریمخان زند، ابتدای پل حافظ شمالی، نبش کوچه ولدی شماره ۵۲۴ تلفن ۸۸۹۳۸۸۱۲-۰۲۱
✅ کتابسرای فروهر:
یزد خیابان کاشانی، جنب آتشکده، روبروی سینما ایران، تلفن۳۶۲۹۰۸۸۶-۰۳۵
✅ کتابفروشی آدریان:
کرمان، خیابان زریسف. خیابان برزو آمیغی- آتشکده کرمان.
و اینکه شما میتوانید
✅ همهی سخنان #اشوزرتشت را در این وبلاگ نیز بخوانید👇
https://iranianzorosatrians.blogsky.com/1399/03/25/post-246/%d8%b3%d8%ae%d9%86%d8%a7%d9%86-%d8%b2%d8%b1%d8%aa%d8%b4%d8%aa
❇️ اکنون برگردان نسک(:کتاب) گاتهای اشوزرتشت:👇
📗 #گاتها برگردان روانشاد موبد #فیروز_آذرگشسپ.
📗 #گاتها برگردان روانشاد دکتر #آبتین_ساسانفر.
📗 #گاتها برگردان روانشاد موبد #رستم_شهزادی.
📗 #گاتها برگردان #خسرو_خزاعی(پردیس).
📗 #گاتها نغمههای ایران باستان، #کورش_نیکنام.
.
حال معرفی چند نسک(:کتاب) درباره آیین زرتشتی👇
📘 زرتشت و مزدیسنان
✍️نوشته: موبد #کورش_نیکنام
📙 زرتشت و آموزههای او
✍️نوشته: روانشاد موبد #رستم_شهزادی
http://www.dinebehi.com/dl/dl/pdf/another2/zartosht_va_amoozesh_haye_oo.pdf
📒 دیدی نو از دینی کهن
✍️نوشته: دکتر #فرهنگ_مهر:
http://californiazoroastriancenter.org/Professor_Mehr/viewer2.htm
📕 بدانیم و سربلند باشیم
✍️نوشته: دکتر #منوچهر_منوچهرپور
http://www.dinebehi.com/dl/dl/pdf/another2/Bedanim_Va_Sarboland_Bashim.pdf
📔 فروغ مزدیسنی
✍️نوشته: زندهیاد ارباب #کیخسرو_شاهرخ
http://www.dinebehi.com/dl/dl/pdf/another2/forooghe_mazdeyasni.rar
📓 سیری در آموزشهای گاتها
✍️نوشته: روانشاد موبد #رستم_شهزادی
http://www.dinebehi.com/dl/dl/pdf/another2/Seyri_dar_Amoozesh_Gatha_Shahzadi.pdf
📖 شناخت زرتشت
✍️نوشته: دکتر حسین وحیدی
http://www.dinebehi.com/dl/dl/pdf/another2/Shenakhte_Zartosht.pdf
📚مراسم آیینی و آداب زرتشتیان:
✍️نوشته: روانشاد موبد #اردشیر_آذرگشسپ
http://www.dinebehi.com/dl/dl/pdf/another2/maraseme_mazhabi_va_adabe_zartoshtian.pdf
📗 نگاهی به دین زرتشتی
✍️به کوشش: انجمن موبدان تهران
http://www.dinebehi.com/dl/dl/pdf/another2/Negaah_Be_Dine_Ashu_Zartosht.pdf
📘 پیام پاک زرتشت
✍️نوشته: موبد #کامران_جمشیدی
http://www.aavesta.blogfa.com/post/27/%d8%af%d8%a7%d9%86%d9%84%d9%88%d8%af-%da%a9%d8%aa%d8%a7%d8%a8-%d9%be%db%8c%d8%a7%d9%85-%d9%be%d8%a7%da%a9-%d8%b2%d8%b1%d8%aa%d8%b4%d8%aa
📙 مزدا خدا نیست بنیان آفرینش است
✍️نوشته: #کیخسرو_کشاورز.
نويسنده در اين كتاب كوشيده است تا با استفاده و تفسير گفتههای اشوزرتشت در گاتها، نشان دهد كه مزدا جوهر هستى است و نسبت دادن ويژگیهای آن به خدا يا خدايان دروغين كارى است كه میتواند زرتشت را از مقام والاى انديشمندانهاش فرو كشد و او را به حد «مردى حقه باز» فرو كاهد.
https://books.google.de/books/about/%D9%85%D8%B2%D8%AF%D8%A7_%D8%AE%D8%AF%D8%A7_%D9%86%D9%8A%D8%B3%D8%AA_%D8%A8%D9%86%D9%8A%D8%A7%D9%86_%D8%A2%D9%81.html?id=bq2ChhVM_VsC&redir_esc=y
https://shop.ketab.com/book-detail.aspx?item=2798&title=%D9%85%D8%B2%D8%AF%D8%A7%20%D8%AE%D8%AF%D8%A7%20%D9%86%D9%8A%D8%B3%D8%AA%D8%8C%20%D8%A8%D9%86%D9%8A%D8%A7%D9%86%20%D8%A2%D9%81%D8%B1%D9%8A%D9%86%D8%B4%20%D8%A7%D8%B3%D8%AA&author=%DA%A9%D8%B4%D8%A7%D9%88%D8%B1%D8%B2%D8%8C%20%DA%A9%D9%8A%D8%AE%D8%B3%D8%B1%D9%88
♻️ اینک نشانی چند تارنما(:وبسایت)👇
🟩 تارنمای موبد کورش نیکنام
http://www.kniknam.com/Fa/Effort
بخش پرسش و پاسخ درباره دین زرتشتی در تارنمای موبد کورش نیکنام👇
http://www.kniknam.com/faq
🟩 تارنمای موبد کامران جمشیدی
http://mobedjamshidi.com/
🟩 تارنمای انجمن موبدان
http://www.anjomanemobedan.com/
🟩 تارنمای دکتر خسرو پردیس
http://www.gatha.org/index.php
🟩 تارنمای برساد
https://www.berasad.com/?p=115299
🟩 تارنمای همازور
http://hamazoor.ir/persian/
🟩 تارنمای ارشتاد
https://arshtad.wordpress.com/
🟩 تارنمای امرداد
http://www.amordadnews.com/
با ی،
✳️ این هم چند نسک(:کتاب) و تارنما برای شما هم میهنان ایرانیمان که میخواهید درباره باور و آیین نیک نیاکان ایرانی خود(آیین زرتشتی) بدانند در اینجا گنجاندیم و گذاشتیم.
بلاگ اسکای - سرویس رایگان وبلاگ فارسی
سخنان زرتشت
همهی سخنان اشوزرتشت در نسک(:کتاب) گاتها. بخش اهنودگاتا سروده یکم: اینک پیش از هر چیز با دستهای برافراشته در نیایش تو را ارج گزاشته و خواستار کامل خوشبختیام. ای دانش بیکران(ای مزدا) نیکیافزای مینویی، بشود در پرتو راه راستینی سراسر از اندیشه نیک و خرد…
🔥آتش در #گاتها📗:
در گاتاها کموبیش ۸بار از آتش نام برده شدهاست. آن نور و روشنایی خرد است. (هاتهای۳-۴و۶-۱۲)
و نور روشناییبخش (۱۹-۴و۹-۱۶) و گرما (۴-۸) که به آدمهای هم خوب و هم بد کمک میکند تا شادی را دریابند. آتش کمک میکند تا در جستجوی راستی و درستی بر آن تمرکز اندیشهای کرد (۹-۸) و اندیشه را روشن میگرداند تا ابزار جلوگیری از خطر فراهم شود.(۷-۱۱).
آتش گامهایی نماد خرد افزایندهی اهورایی است در انسانها و روشنگر ذهن در کار اندیشهی ژرف است.
در اینجا دو نیایش کوتاه، یکی از هفت هات (هپتنگ هاییتیHaptang Haiti و دیگری از آتش نیایش اوستایی آورده میشود که نشانگر نقش نمادین آتش بوده و همچنین بازتابی از آن همبودین هستند که زرتشتیان خواهان آن میباشند:
در پیرامون این آتش، پیش از هر چیز ای اهورامزدا ما پیش تو میآییم از راه افزایندهترین مینویی با روشنی، گرما و نیرو (نمادین شده بوسیلهی آتش). آنرا میستاییم زیرا که تو آنرا دارای ستایش کردهای. آتش، تو از آن اهورای دانا هستی. تو نماد افزایندهترین مینویی او هستی و این از شایستهترین نامهای توست. برای همین ای نور مزدای دانا، ما گرد تو میآییم.
به من ارزانی کن ای آتش، ای پرتو اهورامزدا آسایش آسان، پناه آسان، زندگی آسان، آسایش فراوان، پناه فراوان، زندگی فراوان، فرزانگی، افزونی، شیوایی زبان، هوشیاری روان،
پس از آن خرد بزرگ و نیک و بیزیان پس از آن دلیری و مردانگی، استواری، هوشیاری، بیداری فرزندان برومند و رسا و کاردان، کشور دار و انجمنآرا، بالیده، نیک کردار، آزادیبخش و جوانمرد که خانه مرا و ده مرا و شهر مرا و کشور مرا آباد سازند و سازمان برادری کشورها و همبستگی جهانی را فروغ و روشنایی بخشند.
.
❇️ سخنی کوتاه درباره #آتشکده و آتشکدهها🔥:
نگهداری آتش و ایجاد آتشگاه و جایگاه نگهداری آتش یک سنت آریایی است و پیش از اشوزرتشت نیز رایج بودهاست.
آتشگاههای #تهمورس، #فریدون، #تور، #آذرگشسپ و #کیخسرو از آن دسته از آتشگاهها بهشمار میآیند. این آتشگاهها در آغاز جایگاه نگاهداری آتش برای برآوردن نیازها بودهاند و امروز نیز اجاق خانوادگی در میان پارهای از مردم و گروههای قومی رایج است که بازماندهی باورهای مردمی دورهی باستانی بهشمار میرود.
بنابر نوشتههایی کهن مانند هفت هات میدانیم که از جایگاه آتش به مانند یک نیایشگاه همگانی یاد گردیده است. نقشهای بازمانده بر ماندگارهای کهن از زمان مادها و هخامنشیان افرادی را نشان میدهد که به شیوهی گاتهایی و با دستهای برافراشته در برابر آتش ایستادهاند.
نقشهای موجود در پاسارگاد و نقش رستم نیز چنین فرتوری را به دیده میگزارند.
آنگونه که پیداست ساختمانسازی پیرامون جایگاههای آتش و ساخت معابد از بابلیها و ایلامیها به زرتشتیان پارسی و مادی به ارمغان رسیدهاست.
در ایران باستان، آتشکدهها نه تنها جای نیایش، وانگه دادگاه و درمانگاه و چهبسا دبستان و آموزشگاه هم بهشمار میرفتند. چه در اینجا به نوآموزان درسهای دینی یاد میدادند و همان یاد دادنها بود که خوی راستی و درستی و دلیری را به آنها میآموخت.
موبد در این مکان به دادرسی میپرداخت و بیماران روحی نیز مداوا میشدند. افزونبر اینها، آتشکدهها مجهز به کتابخانه بزرگ نیز بودند و همچنین خزانه مالیات و جایگاه نیکوکاری و نیز جایی برای ورزش و سواری و مسابقهها بود. بهزبان دیگر همادگاهی بود که نیایشگاه را نیز دربر میگرفت.
ویرانههای بازمانده از آتشکدههای پیش از اسلام در سرتاسر ایرانزمین از عراق امروزی تا کوههای پامیر و فرای آن پراکنده هستند.
نسکهای تاریخی نوشته شده از سوی جهانگردان از آتشکدههایی سخن میگویند که آتش آنها بگونه معجزهآسایی بدون آنکه بر آنها چوب گزاشته شود میسوزند.
آنها در سرزمینهایی بودهاند که نفتخیز میباشند از خوزستان امروزی در ایران گرفته تا آذربایجان شمالی(جمهوری آذربایجان امروزی). این آتشها بوسیلهی گاز طبیعی روشن بودهاند. آتشکدهی واقع در باکو، امروزه بدست آذربایجانیها بازسازی شده و آتش آن با بهرهگیری از گاز درونزمینی روشن میباشد.
جالب آن است بدانیم که ساختمان گنبدی شکل مسجدها از دیدگاه هنر ساختمانسازی ادامهای است از معماری آتشکدهها و به هیچ روی از معماری عربی برنخاسته است. 👇ادامهاش👇
در گاتاها کموبیش ۸بار از آتش نام برده شدهاست. آن نور و روشنایی خرد است. (هاتهای۳-۴و۶-۱۲)
و نور روشناییبخش (۱۹-۴و۹-۱۶) و گرما (۴-۸) که به آدمهای هم خوب و هم بد کمک میکند تا شادی را دریابند. آتش کمک میکند تا در جستجوی راستی و درستی بر آن تمرکز اندیشهای کرد (۹-۸) و اندیشه را روشن میگرداند تا ابزار جلوگیری از خطر فراهم شود.(۷-۱۱).
آتش گامهایی نماد خرد افزایندهی اهورایی است در انسانها و روشنگر ذهن در کار اندیشهی ژرف است.
در اینجا دو نیایش کوتاه، یکی از هفت هات (هپتنگ هاییتیHaptang Haiti و دیگری از آتش نیایش اوستایی آورده میشود که نشانگر نقش نمادین آتش بوده و همچنین بازتابی از آن همبودین هستند که زرتشتیان خواهان آن میباشند:
در پیرامون این آتش، پیش از هر چیز ای اهورامزدا ما پیش تو میآییم از راه افزایندهترین مینویی با روشنی، گرما و نیرو (نمادین شده بوسیلهی آتش). آنرا میستاییم زیرا که تو آنرا دارای ستایش کردهای. آتش، تو از آن اهورای دانا هستی. تو نماد افزایندهترین مینویی او هستی و این از شایستهترین نامهای توست. برای همین ای نور مزدای دانا، ما گرد تو میآییم.
به من ارزانی کن ای آتش، ای پرتو اهورامزدا آسایش آسان، پناه آسان، زندگی آسان، آسایش فراوان، پناه فراوان، زندگی فراوان، فرزانگی، افزونی، شیوایی زبان، هوشیاری روان،
پس از آن خرد بزرگ و نیک و بیزیان پس از آن دلیری و مردانگی، استواری، هوشیاری، بیداری فرزندان برومند و رسا و کاردان، کشور دار و انجمنآرا، بالیده، نیک کردار، آزادیبخش و جوانمرد که خانه مرا و ده مرا و شهر مرا و کشور مرا آباد سازند و سازمان برادری کشورها و همبستگی جهانی را فروغ و روشنایی بخشند.
.
❇️ سخنی کوتاه درباره #آتشکده و آتشکدهها🔥:
نگهداری آتش و ایجاد آتشگاه و جایگاه نگهداری آتش یک سنت آریایی است و پیش از اشوزرتشت نیز رایج بودهاست.
آتشگاههای #تهمورس، #فریدون، #تور، #آذرگشسپ و #کیخسرو از آن دسته از آتشگاهها بهشمار میآیند. این آتشگاهها در آغاز جایگاه نگاهداری آتش برای برآوردن نیازها بودهاند و امروز نیز اجاق خانوادگی در میان پارهای از مردم و گروههای قومی رایج است که بازماندهی باورهای مردمی دورهی باستانی بهشمار میرود.
بنابر نوشتههایی کهن مانند هفت هات میدانیم که از جایگاه آتش به مانند یک نیایشگاه همگانی یاد گردیده است. نقشهای بازمانده بر ماندگارهای کهن از زمان مادها و هخامنشیان افرادی را نشان میدهد که به شیوهی گاتهایی و با دستهای برافراشته در برابر آتش ایستادهاند.
نقشهای موجود در پاسارگاد و نقش رستم نیز چنین فرتوری را به دیده میگزارند.
آنگونه که پیداست ساختمانسازی پیرامون جایگاههای آتش و ساخت معابد از بابلیها و ایلامیها به زرتشتیان پارسی و مادی به ارمغان رسیدهاست.
در ایران باستان، آتشکدهها نه تنها جای نیایش، وانگه دادگاه و درمانگاه و چهبسا دبستان و آموزشگاه هم بهشمار میرفتند. چه در اینجا به نوآموزان درسهای دینی یاد میدادند و همان یاد دادنها بود که خوی راستی و درستی و دلیری را به آنها میآموخت.
موبد در این مکان به دادرسی میپرداخت و بیماران روحی نیز مداوا میشدند. افزونبر اینها، آتشکدهها مجهز به کتابخانه بزرگ نیز بودند و همچنین خزانه مالیات و جایگاه نیکوکاری و نیز جایی برای ورزش و سواری و مسابقهها بود. بهزبان دیگر همادگاهی بود که نیایشگاه را نیز دربر میگرفت.
ویرانههای بازمانده از آتشکدههای پیش از اسلام در سرتاسر ایرانزمین از عراق امروزی تا کوههای پامیر و فرای آن پراکنده هستند.
نسکهای تاریخی نوشته شده از سوی جهانگردان از آتشکدههایی سخن میگویند که آتش آنها بگونه معجزهآسایی بدون آنکه بر آنها چوب گزاشته شود میسوزند.
آنها در سرزمینهایی بودهاند که نفتخیز میباشند از خوزستان امروزی در ایران گرفته تا آذربایجان شمالی(جمهوری آذربایجان امروزی). این آتشها بوسیلهی گاز طبیعی روشن بودهاند. آتشکدهی واقع در باکو، امروزه بدست آذربایجانیها بازسازی شده و آتش آن با بهرهگیری از گاز درونزمینی روشن میباشد.
جالب آن است بدانیم که ساختمان گنبدی شکل مسجدها از دیدگاه هنر ساختمانسازی ادامهای است از معماری آتشکدهها و به هیچ روی از معماری عربی برنخاسته است. 👇ادامهاش👇
#نوروز سرافراز در نبردهاست.
پس از حملهی اسکندر گجستک به ایرانزمین و به آتش کشیدن #تخت_جمشید جانشینان اسکندر دهها سال بر تمام امور ایران چیره شدند و در آخر پای سفرهی #هفت_سین ایرانیها نشستند.
در بهاری دیگر ایرانیها در جنگ نهاوند و قادسیه در تازش مسلمانان تازی و در کنار شعلههای مداین نوروز را پاس داشتند.
و #نوروزی دیگر در #بخار #نیشاپور #ری و... در میانهی یورش مغول و در چالدران و روبروی لشگر عثمانی.
ایرانیها نوروز را بپا داشتند در #گنجه و #قفقاز در نبردهای نافرجام با #روسیهی تزاری و در #تنگستان و در برابر تفنگداران #انگلیسی.
ایرانیها در سالهای تاریک جنگ جهانی دوم، دستهای #لهستانیهایی که به ایران پناه آورده بودند را گرفتند و رقصیدند و نوروز را جشن گرفتند.
ایرانیها بهاری دیگر سفرههای هفت سینشان را در #اندیمشک و #خرمشهر #و... چیدند. زیر باران آتش و روی سبزههای مینگذاری شده حافظ خواندند.
ایرانیها نوروز را در تنگناها و روزهای تاریک میهن زنده نگه داشتند، و از پس نبردهای نابرابر و استبداد سربلند بیرون آمدند.
در داستان #بیژن و #منیژه آمده است وقتی میخواهند #بیژن را پیدا کنند #کیخسرو صبر میکند تا نوروز فرا برسد و سپس به جام جهاننما بنگرد چه آنکه جام گیتی نما در فروردین رازها را میگشاید. این یعنی نوروز هنگامهی سعادت و نیکبختی است و چهبسا از همینروست که فصل نوروز را بِه آر(بهار)، یعنی آورندهی بهترینها نامیدهاند.
در #نوروز است که #داریوش بار عام میپذیرد، از مصر و مدیترانه و پنجاب و هند.از اشنونا و بابل و یونان و تراکیه و اسپارتا.
#نوروز امسال را نیز در برابر این همه تاریکی دوام میآوریم و به بزم مینشینیم تا آواز برآریم که ما فرزندان همان #ایرانیها هستیم.
#نوروز برای ما ایرانیها تنها یک جشن ملی نیست.
#نوروز کهن برای ما هویتی تاریخی است.
چیزی که ما را به اصل خویش پیوند میدهد.
شخصیت تاریخی و مرام و آیین زیستن ما با نوروز توضیح داده میشود و به بار ترانهگی و نو شدن مینشیند.
#نوروز، شکارگاه یلان بزرگ ایران است به شکار یکی اهریمن.
آری ما همانهایی هستیم که از پس آن همه نبرد سربلند بیرون آمدهایم.
ما از قبیلهی #سیاوش هستیم. از تبار #بابک و #ماهک مازیاریم.
#نوروز تنها راه گذر ما از این تاریکی و برهوت است.
#نوروز، نیاکان ما را نجات داد و رهایی بخشید.
ما نیز به یاری #نوروز دستهای یکدیگر را بگیریم و ایران را از این نبرد عبور دهیم.
که به قول #هما_میرافشار:
بند بند ما همه از خاک توست
تار و پود ما ز خاک پاک توست.
نوروز فرخنده باد.☘️
✍️ #سعید_نفری
@persianzoroastrians🔥🍀
پس از حملهی اسکندر گجستک به ایرانزمین و به آتش کشیدن #تخت_جمشید جانشینان اسکندر دهها سال بر تمام امور ایران چیره شدند و در آخر پای سفرهی #هفت_سین ایرانیها نشستند.
در بهاری دیگر ایرانیها در جنگ نهاوند و قادسیه در تازش مسلمانان تازی و در کنار شعلههای مداین نوروز را پاس داشتند.
و #نوروزی دیگر در #بخار #نیشاپور #ری و... در میانهی یورش مغول و در چالدران و روبروی لشگر عثمانی.
ایرانیها نوروز را بپا داشتند در #گنجه و #قفقاز در نبردهای نافرجام با #روسیهی تزاری و در #تنگستان و در برابر تفنگداران #انگلیسی.
ایرانیها در سالهای تاریک جنگ جهانی دوم، دستهای #لهستانیهایی که به ایران پناه آورده بودند را گرفتند و رقصیدند و نوروز را جشن گرفتند.
ایرانیها بهاری دیگر سفرههای هفت سینشان را در #اندیمشک و #خرمشهر #و... چیدند. زیر باران آتش و روی سبزههای مینگذاری شده حافظ خواندند.
ایرانیها نوروز را در تنگناها و روزهای تاریک میهن زنده نگه داشتند، و از پس نبردهای نابرابر و استبداد سربلند بیرون آمدند.
در داستان #بیژن و #منیژه آمده است وقتی میخواهند #بیژن را پیدا کنند #کیخسرو صبر میکند تا نوروز فرا برسد و سپس به جام جهاننما بنگرد چه آنکه جام گیتی نما در فروردین رازها را میگشاید. این یعنی نوروز هنگامهی سعادت و نیکبختی است و چهبسا از همینروست که فصل نوروز را بِه آر(بهار)، یعنی آورندهی بهترینها نامیدهاند.
در #نوروز است که #داریوش بار عام میپذیرد، از مصر و مدیترانه و پنجاب و هند.از اشنونا و بابل و یونان و تراکیه و اسپارتا.
#نوروز امسال را نیز در برابر این همه تاریکی دوام میآوریم و به بزم مینشینیم تا آواز برآریم که ما فرزندان همان #ایرانیها هستیم.
#نوروز برای ما ایرانیها تنها یک جشن ملی نیست.
#نوروز کهن برای ما هویتی تاریخی است.
چیزی که ما را به اصل خویش پیوند میدهد.
شخصیت تاریخی و مرام و آیین زیستن ما با نوروز توضیح داده میشود و به بار ترانهگی و نو شدن مینشیند.
#نوروز، شکارگاه یلان بزرگ ایران است به شکار یکی اهریمن.
آری ما همانهایی هستیم که از پس آن همه نبرد سربلند بیرون آمدهایم.
ما از قبیلهی #سیاوش هستیم. از تبار #بابک و #ماهک مازیاریم.
#نوروز تنها راه گذر ما از این تاریکی و برهوت است.
#نوروز، نیاکان ما را نجات داد و رهایی بخشید.
ما نیز به یاری #نوروز دستهای یکدیگر را بگیریم و ایران را از این نبرد عبور دهیم.
که به قول #هما_میرافشار:
بند بند ما همه از خاک توست
تار و پود ما ز خاک پاک توست.
نوروز فرخنده باد.☘️
✍️ #سعید_نفری
@persianzoroastrians🔥🍀
امروز چهارشنبه، یکم فروردین، روز #اورمزد میباشد.
☘️امروز #نوروز پیروز است💚
☘️امروز نخستین روز #بهار است🤍
🍀امروز نخستین روز #سال_نو هست❤️
در این ماه زیبای فرخنده:👇
۶ فروردینماه جشن زادروز #اشوزرتشت را پیشرو داریم.
۱۲ فروردینماه نیز روز #زاستار(:طبیعت) را گرامی میداریم.
۱۳ فروردینماه جشن #سیزدهبدر را در زاستار بهسر میبریم.
۱۹ فروردینماه هم جشن #فروردینگان را برگزار میکنیم.
.
.
ز جمشید و آن روز نو یاد باد
به ایران دل مردمان شاد باد.
همه ساله بخت تو پیروز باد
همه روزگار تو نوروز باد.
.
.
🍀فروردینماه با جشنهایش:
✅ ششم فروردین، خرداد روز:
زادروز #اشو_زرتشت🎂
روز #امید روز #اسپیدا_نوشت (آثارالباقیه، فصل نهم). یا روز نوروز بزرگ(این نام جدیدتر است). این روز از روزهای خجسته ایرانیان، همراه با شادی و آبپاشی و آغاز سال نو در سالنامه سُغدی و خوارزمیست. در متن پهلوی «ماهِ فروردین، روزِ خرداد» رویدادهای بسیاری به این روز منسوب شده است. همچون: پیدایی #کیومرس و #هوشنگ، روییدن مشی و مشیانه، تیراندازی #آرش شیواتیر، چیرگی #سام_نریمان بر اژدهاک، پیدایی دوباره #شاه_کیخسرو(از جاودانان در باورهای ایرانی) و همپُرسگی زرتشت با اهورامزدا. نام «روز امید» برای انتظار پیدایی دوباره #کیخسرو و دیگر جاودانان و نجاتبخشان(سوشیانتها)، به این روز داده شده است. زرتشتیان ایران شاید از اینرو که این روز، روز آغاز پیامداری #زرتشت و همپرسگی او با #اهورامزدا است. این روز(ششم فروردینماه) زادروز #اشوزرتشت اسپنتمان میباشد.
نام اسپیدا نوشت، هم از آیین نامهنویسی در این روز گرفته شده که آگاهی بیشتری از آن در دست نیست. گمان میرود با پیامهای شادباش نوروزی در پیوند باشد.
✅ دهم فروردین، آبان روز:
جشن آبانگاه، نخستین آبانروز سال و به نوشته برهان قاطع(جلد۱برگ۳) انجام جشنی به همین نام، همراه با آبپاشی و انتظار بارش باران.
✅ سیزدهم فروردین، تیر روز:
جشن سیزدهبهدر، نخستین تیرروز سال و آغاز کشاورزی در سال نو. آیین نخستین روز کشتوکار با گردآمدن در زمین کشتزار و آرزوی بارش باران و فرارسیدن سالی خوب و خرم.در سیستان در این روز به ستایش نیایشگاه بسیار کهن و پر رمز و راز خواجه غلتان در بالای کوه خواجه و در میانه دریاچه هامون میروند.(آخرین روز سال).
✅ هفدهم فروردین، سروش روز:
هنگام جشن سروشگان در ستایش «سْـرَئوشَـه/ سروش»، ایزد پیامآور خداوند و نگاهبان بیداری و روز گرامیداشت #خروس بویژه #خروس_سپید که از گرامیترین جانوران در نزد ایرانیان به شمار میرود و به سبب بانگ بامدادی، نماد سروش دانسته میشده است.
✅ نوزدهم فروردین، فروردین روز:
جشن «فروردینگان»، جشن گرامیداشت فُـروهر/ فَروَهَر درگذشتگان.
🍀 #نوروز_شاد_باش💚
☘️ #سال_نو_شاد_باد🤍
🍀#بهاران_خجسته_باد❤️
@persianzoroastrians🔥☘️
☘️امروز #نوروز پیروز است💚
☘️امروز نخستین روز #بهار است🤍
🍀امروز نخستین روز #سال_نو هست❤️
در این ماه زیبای فرخنده:👇
۶ فروردینماه جشن زادروز #اشوزرتشت را پیشرو داریم.
۱۲ فروردینماه نیز روز #زاستار(:طبیعت) را گرامی میداریم.
۱۳ فروردینماه جشن #سیزدهبدر را در زاستار بهسر میبریم.
۱۹ فروردینماه هم جشن #فروردینگان را برگزار میکنیم.
.
.
ز جمشید و آن روز نو یاد باد
به ایران دل مردمان شاد باد.
همه ساله بخت تو پیروز باد
همه روزگار تو نوروز باد.
.
.
🍀فروردینماه با جشنهایش:
✅ ششم فروردین، خرداد روز:
زادروز #اشو_زرتشت🎂
روز #امید روز #اسپیدا_نوشت (آثارالباقیه، فصل نهم). یا روز نوروز بزرگ(این نام جدیدتر است). این روز از روزهای خجسته ایرانیان، همراه با شادی و آبپاشی و آغاز سال نو در سالنامه سُغدی و خوارزمیست. در متن پهلوی «ماهِ فروردین، روزِ خرداد» رویدادهای بسیاری به این روز منسوب شده است. همچون: پیدایی #کیومرس و #هوشنگ، روییدن مشی و مشیانه، تیراندازی #آرش شیواتیر، چیرگی #سام_نریمان بر اژدهاک، پیدایی دوباره #شاه_کیخسرو(از جاودانان در باورهای ایرانی) و همپُرسگی زرتشت با اهورامزدا. نام «روز امید» برای انتظار پیدایی دوباره #کیخسرو و دیگر جاودانان و نجاتبخشان(سوشیانتها)، به این روز داده شده است. زرتشتیان ایران شاید از اینرو که این روز، روز آغاز پیامداری #زرتشت و همپرسگی او با #اهورامزدا است. این روز(ششم فروردینماه) زادروز #اشوزرتشت اسپنتمان میباشد.
نام اسپیدا نوشت، هم از آیین نامهنویسی در این روز گرفته شده که آگاهی بیشتری از آن در دست نیست. گمان میرود با پیامهای شادباش نوروزی در پیوند باشد.
✅ دهم فروردین، آبان روز:
جشن آبانگاه، نخستین آبانروز سال و به نوشته برهان قاطع(جلد۱برگ۳) انجام جشنی به همین نام، همراه با آبپاشی و انتظار بارش باران.
✅ سیزدهم فروردین، تیر روز:
جشن سیزدهبهدر، نخستین تیرروز سال و آغاز کشاورزی در سال نو. آیین نخستین روز کشتوکار با گردآمدن در زمین کشتزار و آرزوی بارش باران و فرارسیدن سالی خوب و خرم.در سیستان در این روز به ستایش نیایشگاه بسیار کهن و پر رمز و راز خواجه غلتان در بالای کوه خواجه و در میانه دریاچه هامون میروند.(آخرین روز سال).
✅ هفدهم فروردین، سروش روز:
هنگام جشن سروشگان در ستایش «سْـرَئوشَـه/ سروش»، ایزد پیامآور خداوند و نگاهبان بیداری و روز گرامیداشت #خروس بویژه #خروس_سپید که از گرامیترین جانوران در نزد ایرانیان به شمار میرود و به سبب بانگ بامدادی، نماد سروش دانسته میشده است.
✅ نوزدهم فروردین، فروردین روز:
جشن «فروردینگان»، جشن گرامیداشت فُـروهر/ فَروَهَر درگذشتگان.
🍀 #نوروز_شاد_باش💚
☘️ #سال_نو_شاد_باد🤍
🍀#بهاران_خجسته_باد❤️
@persianzoroastrians🔥☘️
✅ #جشنهای_فروردین_ماه:
✳️ یکم فروردین ماه تا داوزدهم فروردین ماه، جشن باستانی #نوروز.
✳️ ششم فروردین، خرداد روز:
#زادروز_اشوزتشت.
روز #امید روز #اسپیدا_نوشت (آثارالباقیه، فصل نهم). یا روز نوروز بزرگ(این نام جدیدتر است). این روز از روزهای خجسته ایرانیان، همراه با شادی و آبپاشی و آغاز سال نو در سالنامه سُغدی و خوارزمیست. در متن پهلوی «ماهِ فروردین، روزِ خرداد» رویدادهای بسیاری به این روز منسوب شده است. همچون: پیدایی #کیومرس و #هوشنگ، روییدن مشی و مشیانه، تیراندازی #آرش شیواتیر، چیرگی #سام_نریمان بر اژدهاک، پیدایی دوباره #شاه_کیخسرو(از جاودانان در باورهای ایرانی) و همپُرسگی زرتشت با اهورامزدا. نام «روز امید» برای انتظار پیدایی دوباره #کیخسرو و دیگر جاودانان و نجاتبخشان(سوشیانتها)، به این روز داده شده است. زرتشتیان ایران شاید از اینرو که این روز، روز آغاز پیامداری #زرتشت و همپرسگی او با #اهورامزدا است. این روز(ششم فروردینماه) زادروز #اشوزرتشت اسپنتمان میباشد.
نام اسپیدا نوشت، هم از آیین نامهنویسی در این روز گرفته شده که آگاهی بیشتری از آن در دست نیست. گمان میرود با پیامهای شادباش نوروزی در پیوند باشد.
✳️ سیزدهم فروردین، تیر روز:
جشن سیزدهبهدر، نخستین تیرروز سال و آغاز کشاورزی در سال نو. آیین نخستین روز کشتوکار با گردآمدن در زمین کشتزار و آرزوی بارش باران و فرارسیدن سالی خوب و خرم.در سیستان در این روز به ستایش نیایشگاه بسیار کهن و پر رمز و راز خواجه غلتان در بالای کوه خواجه و در میانه دریاچه هامون میروند.(آخرین روز سال).
✳️ هفدهم فروردین، سروش روز:
هنگام جشن سروشگان در ستایش «سْـرَئوشَـه/ سروش»، ایزد پیامآور خداوند و نگاهبان بیداری و روز گرامیداشت #خروس بویژه #خروس_سپید که از گرامیترین جانوران در نزد ایرانیان به شمار میرود و به سبب بانگ بامدادی، نماد سروش دانسته میشده است.
✳️ نوزدهم فروردین، فروردین روز:
جشن «فروردینگان»، جشن گرامیداشت فُـروهر/ فَروَهَر درگذشتگان.
(✍️بهی)
@Persianzoroastrians🔥🍀
✳️ یکم فروردین ماه تا داوزدهم فروردین ماه، جشن باستانی #نوروز.
✳️ ششم فروردین، خرداد روز:
#زادروز_اشوزتشت.
روز #امید روز #اسپیدا_نوشت (آثارالباقیه، فصل نهم). یا روز نوروز بزرگ(این نام جدیدتر است). این روز از روزهای خجسته ایرانیان، همراه با شادی و آبپاشی و آغاز سال نو در سالنامه سُغدی و خوارزمیست. در متن پهلوی «ماهِ فروردین، روزِ خرداد» رویدادهای بسیاری به این روز منسوب شده است. همچون: پیدایی #کیومرس و #هوشنگ، روییدن مشی و مشیانه، تیراندازی #آرش شیواتیر، چیرگی #سام_نریمان بر اژدهاک، پیدایی دوباره #شاه_کیخسرو(از جاودانان در باورهای ایرانی) و همپُرسگی زرتشت با اهورامزدا. نام «روز امید» برای انتظار پیدایی دوباره #کیخسرو و دیگر جاودانان و نجاتبخشان(سوشیانتها)، به این روز داده شده است. زرتشتیان ایران شاید از اینرو که این روز، روز آغاز پیامداری #زرتشت و همپرسگی او با #اهورامزدا است. این روز(ششم فروردینماه) زادروز #اشوزرتشت اسپنتمان میباشد.
نام اسپیدا نوشت، هم از آیین نامهنویسی در این روز گرفته شده که آگاهی بیشتری از آن در دست نیست. گمان میرود با پیامهای شادباش نوروزی در پیوند باشد.
✳️ سیزدهم فروردین، تیر روز:
جشن سیزدهبهدر، نخستین تیرروز سال و آغاز کشاورزی در سال نو. آیین نخستین روز کشتوکار با گردآمدن در زمین کشتزار و آرزوی بارش باران و فرارسیدن سالی خوب و خرم.در سیستان در این روز به ستایش نیایشگاه بسیار کهن و پر رمز و راز خواجه غلتان در بالای کوه خواجه و در میانه دریاچه هامون میروند.(آخرین روز سال).
✳️ هفدهم فروردین، سروش روز:
هنگام جشن سروشگان در ستایش «سْـرَئوشَـه/ سروش»، ایزد پیامآور خداوند و نگاهبان بیداری و روز گرامیداشت #خروس بویژه #خروس_سپید که از گرامیترین جانوران در نزد ایرانیان به شمار میرود و به سبب بانگ بامدادی، نماد سروش دانسته میشده است.
✳️ نوزدهم فروردین، فروردین روز:
جشن «فروردینگان»، جشن گرامیداشت فُـروهر/ فَروَهَر درگذشتگان.
(✍️بهی)
@Persianzoroastrians🔥🍀
ای سرافرازی که هستی، سرفَرازی را سَزا
سوزم و سازد نوایَت، سوز و سازم را نوا
از تو میگیرد همیشه کشور ایران توان
وز تو می یابد هماره افسر ایران بها
در جهانِ دانش و دین، دانشومَندِ گُزین
در جهان فر و فرهنگ، خسرو فرمانروا
تا بسر شد روز روشن، از سپاه شام تار
تا ز چرخ کژ رو بر میهن، پدید آمد بلا
زنده کردی تو دوباره، مردگان بیشمار
موبَد و گُرد و دبیر و پهلوان و پادشاه
تیغ افکندی چو رستم، رزم آوردی چو گیو
زآن دلیریها نمودی، پشت گردون را دو تا
دست یازیدی به خامه، داد دادی در سخن
آفریدون وَش برآوَردی دمار از اژدها
ای خدایا چون تو را شاید پرستیدن چُنین
کردههایت مینُماید، گفتههایم را گَوا
جان به تن پیوسته دارم تا دَرو مهرت بُود
چون ز مهر تو جدا گردد ز تن گردد جدا
✍ #کیخسرو_پشوتن
۲۵ اردیبهشت ماه
#روز_بزرگداشت_فردوسی_شادباد
@persianzoroastrians 🔥
سوزم و سازد نوایَت، سوز و سازم را نوا
از تو میگیرد همیشه کشور ایران توان
وز تو می یابد هماره افسر ایران بها
در جهانِ دانش و دین، دانشومَندِ گُزین
در جهان فر و فرهنگ، خسرو فرمانروا
تا بسر شد روز روشن، از سپاه شام تار
تا ز چرخ کژ رو بر میهن، پدید آمد بلا
زنده کردی تو دوباره، مردگان بیشمار
موبَد و گُرد و دبیر و پهلوان و پادشاه
تیغ افکندی چو رستم، رزم آوردی چو گیو
زآن دلیریها نمودی، پشت گردون را دو تا
دست یازیدی به خامه، داد دادی در سخن
آفریدون وَش برآوَردی دمار از اژدها
ای خدایا چون تو را شاید پرستیدن چُنین
کردههایت مینُماید، گفتههایم را گَوا
جان به تن پیوسته دارم تا دَرو مهرت بُود
چون ز مهر تو جدا گردد ز تن گردد جدا
✍ #کیخسرو_پشوتن
۲۵ اردیبهشت ماه
#روز_بزرگداشت_فردوسی_شادباد
@persianzoroastrians 🔥
✅ فلسفه #جشن_تيرگان
تيرگان يکی از جشنهای ايرانیست که در روز تير از ماه تير برگزار میشود.
اين روز برابر است با سيزدهم تير در گاهشمار ايران باستان که هر ماه آن دارای ۳۰روز بوده و با دهم تير در گاهشمار خورشیدی برابر شده است.
جشن تيرگان آیین آبريزان نیز نامیده میشود. جشنی شاداب از ستايش آب است.
در استورهها و افسانهها پيدايش اين جشن را به پيروزی آب بر خشکسالی در زندگی نسبت میدهند.
در یشتها و استورههای ایرانی آمده که «تيشتر» ستاره باران برای آبياری زمين و گياهان به دريای فراخکرت رفت تا آب برگيرد و به آسمان ببرد و به سان(:شکل) باران بر زمين بباراند. ولی در ميان راه «اَپوش»، ديو خشکسالی، سد راهش میشود تا نگذارد آب به زمين برساند. سه شبانه روز ميان اين دو جنگ درمیگيرد که سرانجام «تيشتر» شکست میخورد. تيشتر، بار ديگر به دريای فراخکرت میرود و پس از برداشتن آب دوباره با آپوش درگير میشود ولی در اين نبرد تيشتر پيروز میشود و آب را به آسمان میبرد و زندگی و سرسبزی و شادابی را به جهان برمیگرداند.
داستان ديگری که به تيرگان پيوند داده میشود داستان آرش کمانگير استوره ملی ايرانيان است. در #شاهنامه فردوسی آمده است که #فريدون دارای سه پسر به نامهای #ايرج، #سلم، و #تور بوده است. او در پايان زندگی، سرزمين گسترده خود را ميان فرزندانش بخش کرد. بهگونهای که، سرزمين ايران را به ايرج، روم را به سلم، و توران را به تور بخشيد. سلم و برادر بزرگش تور، بر برادر کوچکتر خود رشک(حسد) میبرند و ايرج را با نيرنگ میکشند تا شايد سرزمين ايران را بدست آورند. ولی #فريدون پس از مرگ فرزندش ايران را به #منوچهر نوه ايرج بخشيد.
جنگی که ميان منوچهر پادشاه ايران و #افراسياب فرمانروای توران در میگيرد، سالها به درازا میکشد.
منوچهر که از سوی افراسياب در مازندران به تنگنا افتاد پس از چند روز پايداری سرانجام نمايندگانی برای سازش نزد افراسياب فرستاد. پس از گفتگوها برآن شدند که برای گزينش مرز ايران و توران از سپاه ايران تيراندازی برگزيده شود تا با انداختن تير از مازندران به سوی خورآسان، هر جا که تير فرود آيد آنجا مرز ايران و توران گردد.
آرش پهلوان استورهای سپاه ايران که در تيراندازی پر آوازه بود، برای اينکار برگزيده شد و برای انداختن تير از کوه البرز بالا رفت.
آرش میدانست که پهنای کشور ايران به نيروی بازو و پرش تير او بسته است و بايد همه جان و توان خود را در اين راه بگزارد. آرش از بلندای کوه دماوند زره کمان را کشيد و تير را چنان پرتاب کرد که پيکر بیجان وی بر زمين افتاد. تير پرتاب شده از بامداد تا نيمروز در آسمان در پرواز بود و از کوهها و دشتها گذشت تا سرانجام در کنار رود آمودريا(جيحون) بر تنه ی درخت گردويی بزرگ نشست و آنجا مرز ايران و توران گرديد. به همين روی آرش را آرش کمانگير میگويند و اين رويداد بزرگ هر ساله در تيرگان پاس داشته میشود.
از ویژگیهای جشن تیرگان آیینهایی است که نیاکان ما از دیرباز برپا داشتهاند.
یکی از آنها آیین آبریزان است.
این جشن در کنار آبها، همراه با تراداد(:سنتها) وابسته با آب و آب پاشی و آرزوی بارش باران در سال پیشرو همراه بوده و همچون دیگر جشنهایی که با آب در پیوند هستند، با نام عمومی آبریزگان یا آبپاشان یاد شده است.
در آیین آبریزان جوانان و کوچکترها بیشتر به شادی می پردازند و هرگونه که میسر باشد با پاشیدن اندکی آب بر یکدیگر از خُنکی آب برخوردار میشوند.
«ابوریحان بیرونی» و «گردیزی» در زینالاخبار ناپدید شدن یکی از جاودانان ایرانی #کیخسرو را نیز در این روز و پس از شستشوی خود در آب چشمه دانستهاند.
یکی دیگر از آیینهای این جشن فالکوزه است که زرتشتیان به آن(چکُ دولَه) میگویند.
پیش از جشن تیرگان دوشیزهای را برمیگزینند و کوزهی سفالی سبز رنگ دهان گشادی به او میدهند که دوله نام دارد. او این ظرف را از آب پاکیزه پر میکند و یک دستمال سبز ابریشمی را بر روی دهانهی آن میاندازد آنگاه «دوله» را نزد همهی کسانی که میبرد که آرزویی در دل دارند و میخواهند در مراسم «چک دولَه» شرکت کنند و آنها جسم کوچکی مانند انگشتری، گوشواره، سنجاق سر، سکه یا مانند اینها در آب دوله میاندازند. سپس دختر دوله را به زیر درختی همیشه سبز چون سرو یا مورد میبرد و در آنجا میگذارد. در روز جشن تیرگان و پس از مراسم آبریزان، همهی کسانی که در دوله جسمی انداختهاند و نیت و آرزویی داشتنهاند در جایی گردهم میآیند و دوشیزه دوله را از زیر درخت به میان جمع میآورد.
👇ادامهاش👇
تيرگان يکی از جشنهای ايرانیست که در روز تير از ماه تير برگزار میشود.
اين روز برابر است با سيزدهم تير در گاهشمار ايران باستان که هر ماه آن دارای ۳۰روز بوده و با دهم تير در گاهشمار خورشیدی برابر شده است.
جشن تيرگان آیین آبريزان نیز نامیده میشود. جشنی شاداب از ستايش آب است.
در استورهها و افسانهها پيدايش اين جشن را به پيروزی آب بر خشکسالی در زندگی نسبت میدهند.
در یشتها و استورههای ایرانی آمده که «تيشتر» ستاره باران برای آبياری زمين و گياهان به دريای فراخکرت رفت تا آب برگيرد و به آسمان ببرد و به سان(:شکل) باران بر زمين بباراند. ولی در ميان راه «اَپوش»، ديو خشکسالی، سد راهش میشود تا نگذارد آب به زمين برساند. سه شبانه روز ميان اين دو جنگ درمیگيرد که سرانجام «تيشتر» شکست میخورد. تيشتر، بار ديگر به دريای فراخکرت میرود و پس از برداشتن آب دوباره با آپوش درگير میشود ولی در اين نبرد تيشتر پيروز میشود و آب را به آسمان میبرد و زندگی و سرسبزی و شادابی را به جهان برمیگرداند.
داستان ديگری که به تيرگان پيوند داده میشود داستان آرش کمانگير استوره ملی ايرانيان است. در #شاهنامه فردوسی آمده است که #فريدون دارای سه پسر به نامهای #ايرج، #سلم، و #تور بوده است. او در پايان زندگی، سرزمين گسترده خود را ميان فرزندانش بخش کرد. بهگونهای که، سرزمين ايران را به ايرج، روم را به سلم، و توران را به تور بخشيد. سلم و برادر بزرگش تور، بر برادر کوچکتر خود رشک(حسد) میبرند و ايرج را با نيرنگ میکشند تا شايد سرزمين ايران را بدست آورند. ولی #فريدون پس از مرگ فرزندش ايران را به #منوچهر نوه ايرج بخشيد.
جنگی که ميان منوچهر پادشاه ايران و #افراسياب فرمانروای توران در میگيرد، سالها به درازا میکشد.
منوچهر که از سوی افراسياب در مازندران به تنگنا افتاد پس از چند روز پايداری سرانجام نمايندگانی برای سازش نزد افراسياب فرستاد. پس از گفتگوها برآن شدند که برای گزينش مرز ايران و توران از سپاه ايران تيراندازی برگزيده شود تا با انداختن تير از مازندران به سوی خورآسان، هر جا که تير فرود آيد آنجا مرز ايران و توران گردد.
آرش پهلوان استورهای سپاه ايران که در تيراندازی پر آوازه بود، برای اينکار برگزيده شد و برای انداختن تير از کوه البرز بالا رفت.
آرش میدانست که پهنای کشور ايران به نيروی بازو و پرش تير او بسته است و بايد همه جان و توان خود را در اين راه بگزارد. آرش از بلندای کوه دماوند زره کمان را کشيد و تير را چنان پرتاب کرد که پيکر بیجان وی بر زمين افتاد. تير پرتاب شده از بامداد تا نيمروز در آسمان در پرواز بود و از کوهها و دشتها گذشت تا سرانجام در کنار رود آمودريا(جيحون) بر تنه ی درخت گردويی بزرگ نشست و آنجا مرز ايران و توران گرديد. به همين روی آرش را آرش کمانگير میگويند و اين رويداد بزرگ هر ساله در تيرگان پاس داشته میشود.
از ویژگیهای جشن تیرگان آیینهایی است که نیاکان ما از دیرباز برپا داشتهاند.
یکی از آنها آیین آبریزان است.
این جشن در کنار آبها، همراه با تراداد(:سنتها) وابسته با آب و آب پاشی و آرزوی بارش باران در سال پیشرو همراه بوده و همچون دیگر جشنهایی که با آب در پیوند هستند، با نام عمومی آبریزگان یا آبپاشان یاد شده است.
در آیین آبریزان جوانان و کوچکترها بیشتر به شادی می پردازند و هرگونه که میسر باشد با پاشیدن اندکی آب بر یکدیگر از خُنکی آب برخوردار میشوند.
«ابوریحان بیرونی» و «گردیزی» در زینالاخبار ناپدید شدن یکی از جاودانان ایرانی #کیخسرو را نیز در این روز و پس از شستشوی خود در آب چشمه دانستهاند.
یکی دیگر از آیینهای این جشن فالکوزه است که زرتشتیان به آن(چکُ دولَه) میگویند.
پیش از جشن تیرگان دوشیزهای را برمیگزینند و کوزهی سفالی سبز رنگ دهان گشادی به او میدهند که دوله نام دارد. او این ظرف را از آب پاکیزه پر میکند و یک دستمال سبز ابریشمی را بر روی دهانهی آن میاندازد آنگاه «دوله» را نزد همهی کسانی که میبرد که آرزویی در دل دارند و میخواهند در مراسم «چک دولَه» شرکت کنند و آنها جسم کوچکی مانند انگشتری، گوشواره، سنجاق سر، سکه یا مانند اینها در آب دوله میاندازند. سپس دختر دوله را به زیر درختی همیشه سبز چون سرو یا مورد میبرد و در آنجا میگذارد. در روز جشن تیرگان و پس از مراسم آبریزان، همهی کسانی که در دوله جسمی انداختهاند و نیت و آرزویی داشتنهاند در جایی گردهم میآیند و دوشیزه دوله را از زیر درخت به میان جمع میآورد.
👇ادامهاش👇