کانال نو اندیشی دینی کیان
5.11K subscribers
4.18K photos
824 videos
1.64K files
6.53K links
با رویکرد نواندیشی دینی hesamtaha53@yahoo.com
Download Telegram
Forwarded from سخنرانی‌ها
🔊 #صوتی
#برنامه #پرگار
موضوع : #کرامت #انسان
آیا انسان اشراف مخلوقات است
اساتید
دکتر #دباغ : پژوهشگر فلسفه و دین
کلانتری : پژوهشگر فلسفه
هرندی : نویسنده
.
🆔 @sokhanranihaa
🆑کانال سخنرانی ها 👇👇👇
#نکته_ها

⭕️ اهمیت پاسداشت کرامت و حرمت ذاتی همۀ انسان ها

هرگونه كه انسان تلقى شود، همان‌گونه با او رفتار مى‌شود. اگر انسان موجودى باكرامت و بامنزلت و با حرمت ذاتى ديده شود روابط و مناسبات اجتماعى با نوع انسان، كرامت‌مدار و حرمت‌محور مى‌شود، و اگر اين مبنا ناديده گرفته شود و يا انكار گردد و يا به تبعيض آلوده شود روابط و مناسبات اجتماعى غيرانسانى مى‌گردد. تقسيم‌بندى‌هاى ناروا در ميان انسان‌ها و تبعيض‌هاى گوناگون و حرمت‌شكنى‌ها از همين نگرش سرچشمه مى‌گيرد.

( وَ لَقَد کَرَّمنا بَنِی آدَمَ ) اسراء / ۷۰
ما به نوع بشر ( بنی آدم ) کرامت بخشیده ایم .

خداوندى كه به نوع انسان كرامت بخشيده و همه آدميان را داراى حرمت و منزلت انسانى معرفى كرده، نگاه فرعونى و روابط و مناسبات فرعونى را نقطه مقابل آن برشمرده تا تفرعن تاريخى و روابط اجتماعى برخاسته از ديدگاه فرعونى شناخته شود.

( فَاستَخَفَّ قَومَهُ فَأَطاعُوهُ إِنَّهُم کانُوا قَومًا فاسِقِینَ ) زخرف / ۵۴

او ( فرعون ) قومش را استخفاف كرد، پس اطاعتش كردند كه آنان مردمانى فاسق بودند.


فرعون سمبل تقسيم‌بندى‌هاى ناروا در ميان انسان‌ها و تبعيض‌گرايى و حرمت‌شكنى و تعدى است. فرعون نمونه اعلاى تبعيض ميان آدميان و تحقير مردمان است كه بقاى نظام فرعونى و مناسبات سلطه، و روابط استثمارى و استحمارى جز بر مبناى تهى كردن انسان‌ها ميسّر نمى‌شود. انسان بى‌هويت است كه بدين روابط و مناسبات تن مى‌دهد و به تعبير قرآن كريم اين نيست مگر به سبب «فسق» انسان. انسانى كه به بى‌كرامتى تن مى‌سپارد و منزلت انسانى خود را ناديده مى‌گيرد و حرمت خويش پاس نمى‌دارد؛ انسانى كه پذيراى خوارى و بى‌حرمتى مى‌شود، انسانى كه به اهانت و حقارت تن مى‌دهد، ابتدا بايد فاسق شده باشد، بايد از محتواى الهى و انسانى خود عدول كرده باشد تا پذيراى استخفاف گردد. سيره همه جبّاران و گردن‌كشان، و راه و رسم همه حكومت‌هاى فاسد و خودكامه ـ در جهت تعدى و خودكامگى، و زورگويى و غارتگرى ـ بى‌كرامت كردن مردمان و شكستن حرمت آنان بوده است. بقاى تفرعن در بستر بى‌منزلتى انسان‌هاست. ادامه خودكامگى جز در زمينه بى‌كرامتى ميسّر نيست. از اين‌روست كه جبّاران و خودكامگان و ستمگران از كرامت داشتن نوع انسان و قائل بودن به حرمت همه مردمان وحشت دارند و در همه تاريخ تلاش كرده‌اند تا اين فهم كه نوع انسان ـ بدون در نظر گرفتن هر شأنى ـ با كرامت و داراى حرمت است ترويج نشود. البته اگر انسان‌ها از حقيقت الهى ـ انسانى خود دور شده باشند تن به چنين روابط تباهى نمى‌دهند. و جالب آن است كه قرآن كريم علّت پذيرش استخفاف و ادامه تفرعن فرعونان را فاسق بودن مردمان معرفى كرده است.

اگر انسان‌ها فاسق نبودند و از اطاعت حق و فرمان عقل بيرون نشده بودند و خود را از محتواى الهى ـ انسانى خويش تهى نساخته بودند، تسليم هيچ فرعونى نمى‌شدند. آنان به دست خويش كرامت خود را لگدمال كردند، و يا پذيراى لگدمال شدن حرمت خويش گشتند، آن‌گاه تسليم استخفاف فرعونى شدند؛ و پيامبران الهى آمده‌اند تا اين روابط ستمگرانه و مناسبات تباه‌سازنده را دگرگون سازند. آمده‌اند تا اعلام كنند همه انسان‌ها ـ فارغ از هر شأنى ـ داراى كرامت و منزلت و حرمت ذاتى‌اند و هيچ‌كس حق ندارد آن‌چه را خداوند به نوع انسان بخشيده است برهم زند.

#نکته_ها #کرامت_انسانی #حرمت_ذاتی #پاسداشت #مناسبات_اجتماعی

📍کانال مصطفی دلشاد تهرانی
Forwarded from اصلاح دینی
💠 «انسانِ غیر مسلمان» در فتاوای یوسف #صانعی (با تلخیص)
سید ضیاء #مرتضوی

● همه ی انسانها، به دلیل #انسان بودن و در ذات خود، دارای #حرمت و #کرامت اند و از ارزش و #حقوق انسانی برخوردارند.

● هیچ کسی نمیتواند اعتقادات خویش را مجوّز تعرّض به حقوق دیگران و تصرّف در شئون مادی، معنوی، فردی یا اجتماعی آنان بشمارد.

● استثناها نیز، که پیآمد عوامل عارضی و بیرونی است، ویژه ی دسته ای خاص نیست و اعتقادات در آن نقشی ندارد.

◀️ به عنوان نمونه، همان گونه که #غیبت کردن و بدگویی نسبت [به] #شیعه جایز نیست، درباره ی دیگران، مسلمان و #غیر_مسلمان، نیز جایز نیست و اگر در مواردی جایز باشد، درباره ی همه است.

◀️ در ثبوت #حد #قذف نیز میان شخص قذف شده ی مسلمان و غیر مسلمان فرق نیست.

از نظر ایشان،

◀️ #قصاص، و
◀️ #دیه ی کامل، و حتّی
◀️ وجوب #کفاره به دلیل ارتکاب #قتل

نیز اختصاص به قتل مسلمان ندارد و شامل غیر مسلمان نیز میشود، هرچند کافر حربی، امّا «معاهَد»، باشد.

● و معاهَد بودن، بر پایه ی پذیرش و پیوستن به معاهَدات عمومی بین المللی نیز تحقّق پیدا میکند.

◀️ چنان که صرف اعتقادات، هرچند از نگاه اسلامی نادرست باشد، نمیتواند مایه ی #نجاست شخص شود و از این رو، غیر مسلمانان نیز، همه، اعمّ از #اهل_کتاب (خداشناس) و غیر اهل کتاب (خداناشناس)، از نظر شرعی پاک هستند.

◀️ همین ملاک درباره ی #ازدواج نیز جاری است.

البته حساب دسته ی سوم، که «کافران مُعانِد» هستند، جداست.

● «#تقوا»... که ملاک عامّی... برای ارزشگذاری میان انسانها است، را نباید تنها در چارچوب پایبندی به آموزه های اسلامی، یا حتّی توحیدی و ادیان آسمانی، معنا و تفسیر کرد.

ایشان حتّی

◀️ #وقف، و
◀️ #وصیت به نفع غیر مسلمان،
*⃣ هرچند، به عنوان مثال، برای تعمیر کلیسا و کنیسه باشد،

را جایز و درست میشمارند.

◀️ چنان که یکی از موارد جواز #تیمم را استفاده ی آب #وضو در رفع تشنگی #کافر، هرچند #حربی، میدانند.

● پس از پذیرش تفکیک کلّی میان «انسان قاصر»، با هر اعتقادی که باشد، و «کافر مقصّر»، قصور آدمیان در شناخت دین یا مذهب حقّ، مایه ی سلب حقوق انسانی و عمومی، که برخاسته از حرمت و کرامت انسانی آنان است، نمیشود.

● کافر، کسی است که، دانسته، #حق را نادیده میگیرد و پنهان میسازد.

● چنین نیست که هر کسی #مسلمان نبود، کافر است؛ بلکه در صنف سومی قرار میگیرد که حضرت آیت الله صانعی از آن به «غیر مسلمان» نام میبرند.

و از همین منظر است که ایشان در مسائلی مانند:

◀️ حرمت #نبش_قبر،
◀️ دادن #زکات_فطره،
◀️ #ذبح شرعی،
◀️ #ولایت بر #فرزند،
◀️ #ارث،
◀️ کفایت و عدم کفایت آزادی #برده ی نامسلمان

● و حتّی #تکلیف کفّار به احکام شرعی (فروع دین)؛

میان این دو دسته فرق میگذارند؛ و نه [میان] مسلمان و غیر مسلمان، یا کافر اهل کتاب و غیر اهل کتاب.

● استاد معظّم، حتّی «#کافر_حربی» را کسانی میدانند که با مسلمانان به دلیل مسلمان بودن آنان در حال #جنگ هستند و نه هر جنگی.

◀️ چنان که ایشان تحقّق #ارتداد را به صرف #شک یا برگشت اعتقادی شخص نمیدانند؛ بلکه در نگاه ایشان کسی #مرتد است و احکام آن بر وی جاری میشود که ارتداد او در واقع به بی احترامی و #هتک و #تکذیب پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) و متّهم ساختن مسلمانان برگردد یا #اهانت به مقدّسات جامعه ی اسلامی، مانند -نعوذ بالله- سوزاندن قرآن کریم، باشد.

◀️ ایشان در برشماری شرایط #شاهد نیز صرف #وثاقت و #اعتدال را کافی دیده و «#ایمان» و حتّی «#اسلام» را نیز شرط ندانسته اند.

● دستاورد هیچ اجتهادی نمیتواند ناسازگار با حکم قطعی عقلی باشد.

● مخالفت با بنا و ارتکاز عقلاء نیز در صورتی ممکن است که دلیلی کاملاً استوار، که از نظر صدور و دلالت، تاب مقابله با آن را داشته باشد، در دست باشد.

◀️ ایشان... شرط #شیعه بودن #قاضی را محدود به داوری میان شیعیان کرده و در استدلال بر عدم وجود این شرط در #قضاوت میان دیگران، افزون بر لزوم رعایت عدالت و ایجاد #امنیت میان آنان، ملازمه ی عقلایی، و بلکه عقلی، را شاهد آن شمرده اند.

◀️ ایشان حتّی، با توجّه به مجموع ادلّه ی باب #قضاء، جواز قضاوت میان شیعیان توسّط قاضی غیر شیعی و حتّی غیر مسلمان را، که مورد اطمینان است و سایر شرایط را داراست، حرفی گزاف و بیوجه ندانسته اند.

#عدالت، یک اصل حاکم و یک ارزش فراگیر و جهانی است و اعتقادات و #جنسیت و #قومیت دخالتی در آن ندارد و نمیتواند آن را مقیّد و محدود سازد.

● این است که اگر در نگاه فقیه، مفاد یک دلیل، به صورت عمومی یا در بخشی از مدلول خود، در تعارض قطعی با اصل #عدل باشد، آن فقیه نمیتواند با نادیده گرفتن این اصل حاکم، بر پایه ی آن دلیل، فتوا دهد.

◀️ چنان که ایشان، از جمله بر پایه ی همین اصل، #تکریم بیشتر مسلمان نسبت به غیر مسلمان، توسّط قاضی را، که فقهاء مجاز دانسته اند، نادرست و حرام میشمارد.
Forwarded from اصلاح دینی
💠 ارتباط متقابل #مال و #انسان - ۲
محمدرضا #حکیمی

بنا بر این، نمیتوان درباره ی این امر مهم اسلامی، که سرنوشت #اسلام و مسلمانی به آن بستگی دارد، بیتفاوت بود. و نمیتوان نشست و دید که قدرت جامعه سازی اسلامی، که مقصد اصلی #دین است، اینگونه ناتوان جلوه کند و کم و کم نفی شود.

هنگامی که نگریستیم که حضور «غنای وافر» در جامعه موجب از بین رفتن «#عدل» است -که به طور حتم هست- باید آن را از بین برد؛ وگرنه دین از بین میرود.

دین خدا با عدل باقی میماند، نه با #ظلم...

... بقاء و حیات احکام دین و عمل به آن احکام در میان مردم، فقط و فقط در گرو وجود #عدالت اقتصادی و اجتماعی است.

دین با عدالت زنده است؛ نه با ظلم و #تبعیض و بیعدالتی، و سستگیری مبارزه با #فقر فقیران و محرومیت محرومان، و با سکوت در برابر مستکبران اقتصادی و زالوصفتان جبار، و تحمل آنان در کنار مسجد و الله اکبر.

آری، معنای «العدل حياة الاحکام»، این است که «عدم العدل موت الاحکام». و چنین است و این، واقعیتی است تجربه شده.

۵. غنای تکاثری (فراوان داشتن و فراوان خواستن). این مرحله از #غنا نیز واجب الدفع فوری است و از نظر اسلام، به نص آیات و اخبار، قابل قبول نیست و آثار مترتب بر آن، دین و جامعه و #اخلاق و #انسانیت و همه ی ارزشها را نابود میکند و، در واقع، به خاکستر بدل میسازد...

آری، این پدیده نیز، مانند #مسکنت، مضر به انسانیت انسان و دین و #فضیلت و همه ی ارزشهاست. این دو پدیده (غنای تکاثری و مسکنت) در نهایت درجه ی افراط و تفریط قرار دارند و هر دو، ویرانگر بنیاد #عقل و دین و #حق و فضیلتند و نابودکننده ی #کرامت و شخصیت انسانی، و هر دو باید به فوریت از بین بروند.

⛔️ غنای تکاثری ذاتاً ضد تعهد و دینداری و التزام به #تکلیف است (أَلهاكُمُ التَّكاثُرُ [تکاثر: ۱]) و غده ای سرطانی است در پیکر #اقتصاد اجتماعی، و منشأ اصلی و نیرومند «#استكبار» است در همه ی سطوح اجتماعی و جهانی. این جهنم سوزان و فساد كبير، باید فوری متلاشی و مضمحل گردد و دریایی از اقدام بر سر شعله های سوزاننده و خاکسترکننده ی آن فروبارد. باید با دخالت #حاکمیت اسلامی، آن #اموال به مواضع اصلی و صاحبان واقعی خود بازگردد و، به اصطلاح، #مصادره شود. چون این گونه غنا، و حتی غنای وافر نیز، بنا بر مدلول صریح احادیث اسلامی، از حلال و طرق مشروع گرد نمیآید. نظر اسلام، مسلم است. تجربه نیز عدم حلیت این گونه اموال را ثابت کرده است.

از سوی دیگر، اسلام، «تعریف مال» را به دست داده است. آن را مایه ی #قوام اجتماع میداند و در حدیثی از امام محمد باقر (علیه السلام) آمده است که درهم و دینار (مال)، وسیله ی سامان یافتن امور جامعه است. و در کنار این تعاليم قرآنی و حدیثی، در حدیث معروف «جنود عقل و جهل» (که از امام صادق -علیه السلام- روایت شده است در کتاب «کافی» و هم از امام موسی کاظم -علیه السلام- در کتاب «تحف العقول»)، #تکاثر و #مکاثره، ضد قوام معرفی شده است؛ از لشكر ویرانگر #جهل و عقبماندگی.

از کنار هم نهادن این تعالیم سازنده به دست میآید که مال تکاثری، در نظر اسلام، اصلاً مالیت ندارد.

امروز جهان #سرمایه_داری، خود نیز از ضربه های مهلک تکاثر رنج میبرد و در جهنمی سوزان، که خود افروخته است، میسوزد و برای چاره ی آن، #مالیات های سنگین بر ارث و امثال آن وضع میکند؛ لیکن دین الهی اسلام، از چهارده سده پیش، علاج فاجعه را در نفی آن دانسته، حضور «غنای تکاثری» را در جامعه نپذیرفته است.

🕊 @eslaah_dini
‌‌#احادیث و #گزارشات_معراج_جسمانی_دروغ_محضند

🔸بخشی از گفتارهای
مرحوم #سید_مرتضی_جزایری
#سال_۱۳۷۷

آنچه می شنویم:

💐 اینکه #پیامبر بصورت #جسمانی از زمین به آسمان و عرش الهی رفته و پیامبران دیگر را دیده و سخن گفته اند و چیزهایی را دیده است و ... همه #دروغند و غیرقابل پذیرش عقلانی – چرا که مگر خداوند جایی هست و جایی نیست؟ و پیامبر باید به آسمان می رفت تا با او ملاقات کند؟
و متاسفانه بسیاری از همین احادیث پایه باورهای#کلامی سنی و شیعه شده است مبنی بر معاد جسمانی و رویت جسمانی خدا و ...

💐 در #قرآن اعتباری به #مدعیان اهل #ریاضت و #کرامت و مکاشفه نیست ( قصه گوساله سامری، بلعم باعورا و ... شاهد همین مدعاست)

💐 در #قرآن معتقد است که اینگونه افراد، از همان #راهی که پیامبران رفته اند، می روند و #چشمشان بر چیزهایی باز شده و یا #توانهایی پیدا می کنند ولی خواست #نفسانی آنهاست که آنها را به این راه کشانده و لذا ارتفاع روحانی پیدا نکرده و در همان #تعلقات زمینی می مانند.

💐 بخاطر همین بود که #پیامبر در رسالت خود، هرگز #معجزه ای بجز دعوت قرآنیش نداشت.

تلخیص: محمد صالحی
مدت: ۱۲ دقیقه