کانال نو اندیشی دینی کیان
🚨 شهید مقاومت،سید حسن نصرالله خطاب به رژیم صهیونیستی: کمی بخندید، خیلی گریه خواهید کرد، چون نمی دانستید از کدام خطوط قرمز عبور کرده اید. امروز دشمن باید در انتظار خشم شرافتمندانه ما بماند اسرائیل افتخار می کند که ما طی چند ساعت، هنیه را در تهران ترور کردیم…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴وزیر دارایی رژیم صهیونیستی با چشمان گریان: کشتههایمان سر به فلک کشیده!
از ترومای سربازان اسرائیلی تا ترومای کودکان فلسطینی
آزاده ثبوت
کانون زنان ایرانی
در روزهای گذشته تعدادی از رسانه ها به «تروماهای سربازان اسرائیلی» پس از بازگشت شان از غزه پرداخته اند. سی ان ان درباره این موضوع به تفصیل نوشته و گزارش داده یک سرباز اسرائیلی که صد و هشتاد و شش روز در نسل کشی غزه مشارکت داشته و راننده بولدزر بوده، خود کشی کرده است. خانواده اش گفته اند «او از حملات عصبی، تعریق، بی خوابی و انزوای اجتماعی رنج می برده است.» سرباز دیگری که راننده همراه او در بولدزر بوده است می گوید که «شبها به سختی میخوابد، صدای انفجار در سرش میپیچد و دیگر نمیتواند گوشت بخورد، زیرا او را به یاد صحنههای وحشتناکی میاندازد که از بولدوزر خود در غزه دیده است.»
او به هنگام اشاره به اجساد از عنوان «گوشت» استفاده می کند و به سیانان می گوید: «وقتی در بیرون گوشت زیاد و خون میبینید... وقتی غذا میخورید واقعاً روی شما تأثیر میگذارد.»
رسانه هایی از قبیل سی ان ان که در تمام این یک سال جاده صاف کن نسل کشی در غزه بوده اند و کوچکترین اشاره ای به تروماهای مردم غزه نداشته اند حالا درباره اینکه سربازان رژیم استعماری از غذا خوردن افتاده اند و نمی توانند شب ها بخوابند گزارش می دهند. این که رسانه ها بیش از نگرانی برای جان فلسطینی های زنده زنده دفن شده، نگران ترومای سربازان سوار بر بولدزرها و مجریان نسل کشی هستند ریشه در همان نژاد پرستی نهادینه شده ای دارد که در تمام این سال ها، امنیت یک جمعیت اشغالگر را همیشه در اولویت بر آزادی یک جمعیت اشغال شده دانسته است.
در جایی از گزارش بچور، روانشناس ارتش اسرائیل، می گوید که یکی از راه هایی که ارتش به سربازان آسیب دیده کمک می کند تا زندگی خود را از سر بگیرند، تلاش برای «عادی کردن» آنچه که از سر گذرانده اند است. او می گوید"این وضعیت برای انسان عادی نیست" و وقتی سربازان با علائم اضطراب پس از سانحه از میدان جنگ باز می گردند، می پرسند: "چگونه پس از آنچه دیدم به خانه برگردم؟ چگونه می توانم بعد از آنچه دیدم با بچه هایم ارتباط برقرار کنم؟
روانشناس به سیانان می گوید: «ما سعی میکنیم آن اتفاق ها را برایشان عادی کنیم و به آنها کمک کنیم ارزشهای خود را به یاد بیاورند و اینکه چرا به غزه رفتند.»
به سوال های سربازان دقت کنید : "چگونه پس از آنچه دیدم به خانه برگردم؟ چگونه می توانم بعد از آنچه دیدم با بچه هایم ارتباط برقرار کنم؟
این که چگونه از فعل «دیدم» به جای «انجام دادم » استفاده می کنند. سربازی که راننده بولدزر بوده است و صدها انسان زنده و کشته شده را زیر گرفته، وانمود می کند نقشی در انجام جنایت ها نداشته است. روایت روانشناس ارتش و تلاش او برای عادی سازی و طبیعی جلوه دادن امری که خودش به غیر طبیعی بودن آن اذعان دارد از این هم هولناک تر است. در گفتمان های استعماری و بشردوستانه بین المللی که انسان استعمارگر و تحت استعمار را به «نظامی» و «غیر نظامی» تقسیم می کند، این روانشناس با نقش نظام مندش در عادی سازی جنایات ارتش اشغالگر یک
روزنامه تایمز اسرائیل در سال ۲۰۲۱ گزارش داده بود که خودکشی (و نه کشته شدن در میدان جنگ) عامل اصلی مرگ در میان سربازان اسرائیلی است. گزارش دیگری که در سال ۲۰۱۹ نوشته شده است نشان می دهد از هر ۱۲ سرباز صهیونیستی که درگیری شدید را تجربه می کنند، یک نفر علائم اختلال پس از سانحه را گزارش می کند، اما به رسمیت نشناختن مشکلات سلامت روان باعث شده است که بسیاری از پرسنل سابق پس از ترک ارتش هیچ خدمات درمانی دریافت نکنند. در این گزارش عضوی از کادر درمان ارتش می گوید: «من هنوز ۱۹ سالم نشد که به اولین نفر شلیک کردم. من کم کم دیوانه شدم، وسایل را می سوزاندم، مادرم را کتک می زدم. از خواب بیدار می شدم در حالی که تمام تختم از ادرار پر شده بود...»
ادوارد سعید دهه ها پیش گفته بود انسان تحت استعمار با مبارزه اش برای آزادی نه تنها خود را که انسان استعمار گر را هم آزاد می کند. هم نظر با او پائولو فریره فیلسوف و نظریه پرداز انتقادی می گوید: «استعمارگر، که خود به دلیل انسانیت زدایی از دیگران، غیرانسانی شده است، قادر به رهبری این مبارزه نیست. این انسان ستمدیده است که با مبارزه اش برای رهایی هم خود را و هم ستمگر را آزاد می کند.» امروز مبارزه فلسطینی ها یک پروژه باز انسانی سازی است. مبارزه ای که اساس آن بازسازی رابطه میان مستعمره و استعمارگر است و یک رهایی جمعی را نوید می بخشد.
@MostafaTajzadeh
آزاده ثبوت
کانون زنان ایرانی
در روزهای گذشته تعدادی از رسانه ها به «تروماهای سربازان اسرائیلی» پس از بازگشت شان از غزه پرداخته اند. سی ان ان درباره این موضوع به تفصیل نوشته و گزارش داده یک سرباز اسرائیلی که صد و هشتاد و شش روز در نسل کشی غزه مشارکت داشته و راننده بولدزر بوده، خود کشی کرده است. خانواده اش گفته اند «او از حملات عصبی، تعریق، بی خوابی و انزوای اجتماعی رنج می برده است.» سرباز دیگری که راننده همراه او در بولدزر بوده است می گوید که «شبها به سختی میخوابد، صدای انفجار در سرش میپیچد و دیگر نمیتواند گوشت بخورد، زیرا او را به یاد صحنههای وحشتناکی میاندازد که از بولدوزر خود در غزه دیده است.»
او به هنگام اشاره به اجساد از عنوان «گوشت» استفاده می کند و به سیانان می گوید: «وقتی در بیرون گوشت زیاد و خون میبینید... وقتی غذا میخورید واقعاً روی شما تأثیر میگذارد.»
رسانه هایی از قبیل سی ان ان که در تمام این یک سال جاده صاف کن نسل کشی در غزه بوده اند و کوچکترین اشاره ای به تروماهای مردم غزه نداشته اند حالا درباره اینکه سربازان رژیم استعماری از غذا خوردن افتاده اند و نمی توانند شب ها بخوابند گزارش می دهند. این که رسانه ها بیش از نگرانی برای جان فلسطینی های زنده زنده دفن شده، نگران ترومای سربازان سوار بر بولدزرها و مجریان نسل کشی هستند ریشه در همان نژاد پرستی نهادینه شده ای دارد که در تمام این سال ها، امنیت یک جمعیت اشغالگر را همیشه در اولویت بر آزادی یک جمعیت اشغال شده دانسته است.
در جایی از گزارش بچور، روانشناس ارتش اسرائیل، می گوید که یکی از راه هایی که ارتش به سربازان آسیب دیده کمک می کند تا زندگی خود را از سر بگیرند، تلاش برای «عادی کردن» آنچه که از سر گذرانده اند است. او می گوید"این وضعیت برای انسان عادی نیست" و وقتی سربازان با علائم اضطراب پس از سانحه از میدان جنگ باز می گردند، می پرسند: "چگونه پس از آنچه دیدم به خانه برگردم؟ چگونه می توانم بعد از آنچه دیدم با بچه هایم ارتباط برقرار کنم؟
روانشناس به سیانان می گوید: «ما سعی میکنیم آن اتفاق ها را برایشان عادی کنیم و به آنها کمک کنیم ارزشهای خود را به یاد بیاورند و اینکه چرا به غزه رفتند.»
به سوال های سربازان دقت کنید : "چگونه پس از آنچه دیدم به خانه برگردم؟ چگونه می توانم بعد از آنچه دیدم با بچه هایم ارتباط برقرار کنم؟
این که چگونه از فعل «دیدم» به جای «انجام دادم » استفاده می کنند. سربازی که راننده بولدزر بوده است و صدها انسان زنده و کشته شده را زیر گرفته، وانمود می کند نقشی در انجام جنایت ها نداشته است. روایت روانشناس ارتش و تلاش او برای عادی سازی و طبیعی جلوه دادن امری که خودش به غیر طبیعی بودن آن اذعان دارد از این هم هولناک تر است. در گفتمان های استعماری و بشردوستانه بین المللی که انسان استعمارگر و تحت استعمار را به «نظامی» و «غیر نظامی» تقسیم می کند، این روانشناس با نقش نظام مندش در عادی سازی جنایات ارتش اشغالگر یک
شهروند غیر نظامی
محسوب می شود. روزنامه تایمز اسرائیل در سال ۲۰۲۱ گزارش داده بود که خودکشی (و نه کشته شدن در میدان جنگ) عامل اصلی مرگ در میان سربازان اسرائیلی است. گزارش دیگری که در سال ۲۰۱۹ نوشته شده است نشان می دهد از هر ۱۲ سرباز صهیونیستی که درگیری شدید را تجربه می کنند، یک نفر علائم اختلال پس از سانحه را گزارش می کند، اما به رسمیت نشناختن مشکلات سلامت روان باعث شده است که بسیاری از پرسنل سابق پس از ترک ارتش هیچ خدمات درمانی دریافت نکنند. در این گزارش عضوی از کادر درمان ارتش می گوید: «من هنوز ۱۹ سالم نشد که به اولین نفر شلیک کردم. من کم کم دیوانه شدم، وسایل را می سوزاندم، مادرم را کتک می زدم. از خواب بیدار می شدم در حالی که تمام تختم از ادرار پر شده بود...»
ادوارد سعید دهه ها پیش گفته بود انسان تحت استعمار با مبارزه اش برای آزادی نه تنها خود را که انسان استعمار گر را هم آزاد می کند. هم نظر با او پائولو فریره فیلسوف و نظریه پرداز انتقادی می گوید: «استعمارگر، که خود به دلیل انسانیت زدایی از دیگران، غیرانسانی شده است، قادر به رهبری این مبارزه نیست. این انسان ستمدیده است که با مبارزه اش برای رهایی هم خود را و هم ستمگر را آزاد می کند.» امروز مبارزه فلسطینی ها یک پروژه باز انسانی سازی است. مبارزه ای که اساس آن بازسازی رابطه میان مستعمره و استعمارگر است و یک رهایی جمعی را نوید می بخشد.
@MostafaTajzadeh
.
▫️من باید عزیز بماند
"تو" برایم عزیزی، امّا "من" برایم عزیزتر است. این را از سرِ خودخواهی نمیگویم. وقتی تو نبودی، من بود. اگر روزی تو نباشی، من همچنان هست. تو آدمِ اصلی زندگی من هستی. امّا من، همه زندگیِ من است. میدانی اگر بخواهم با تو باشم امّا من را از دست بدهم، دوست داشتنم دیگر به کار هیچکداممان نمیآید؟ میدانی اگر من محو شود، در تنگنا بماند یا عزیز نباشد، دیگر خونی در رگهای رابطهمان باقی نمیماند؟ میدانی این منِ ناکامل با همه عیب و نقصهایش، همه چیزی است که من دارم؟ حتی اگر بخواهی اصلاحم کنی، من را از من میگیری. اگر بگویی کاش اینطور نبودی، من را با من غریبه میکنی. از تو میخواهم من را از من نگیری، از خودم میخواهم من را فدایت نکند.
میگویی خودخواهی است. میگویم نه، بهای دوست داشتن از درون مردن، بلعیده شدن یا محو شدن نیست. بله، خودی که دنیایش را به دیگری نگشوده باشد، خودی که دیگری را نبیند، خودی که بگیرد بیآنکه بدهد، خودی که دنیا را تنها از چشمان خودش ببیند، خودی که منِ تو را نبیند و برایش عزیز نباشد، خواستنش میشود همان خودخواهی ناخوشایندی که تو میگویی. خواستنِ آن خود، یعنی عاشق نبودن و ادای عشق را در آوردن، خواستن آن خود یعنی در رابطه نبودن و از رابطه نفع بردن. امّا خودی که عشق را میشناسند و تو را از تو نمیگیرد، خواستنش زندگی است و نه خودخواهی.
بگذاریم آن من، جدای از تو با همه خوبیها، بدیها و نیازهایش زنده بماند. تنها آن زمان است که "ما" یعنی زندهتر بودن.
@TheWorldasISee
▫️من باید عزیز بماند
"تو" برایم عزیزی، امّا "من" برایم عزیزتر است. این را از سرِ خودخواهی نمیگویم. وقتی تو نبودی، من بود. اگر روزی تو نباشی، من همچنان هست. تو آدمِ اصلی زندگی من هستی. امّا من، همه زندگیِ من است. میدانی اگر بخواهم با تو باشم امّا من را از دست بدهم، دوست داشتنم دیگر به کار هیچکداممان نمیآید؟ میدانی اگر من محو شود، در تنگنا بماند یا عزیز نباشد، دیگر خونی در رگهای رابطهمان باقی نمیماند؟ میدانی این منِ ناکامل با همه عیب و نقصهایش، همه چیزی است که من دارم؟ حتی اگر بخواهی اصلاحم کنی، من را از من میگیری. اگر بگویی کاش اینطور نبودی، من را با من غریبه میکنی. از تو میخواهم من را از من نگیری، از خودم میخواهم من را فدایت نکند.
میگویی خودخواهی است. میگویم نه، بهای دوست داشتن از درون مردن، بلعیده شدن یا محو شدن نیست. بله، خودی که دنیایش را به دیگری نگشوده باشد، خودی که دیگری را نبیند، خودی که بگیرد بیآنکه بدهد، خودی که دنیا را تنها از چشمان خودش ببیند، خودی که منِ تو را نبیند و برایش عزیز نباشد، خواستنش میشود همان خودخواهی ناخوشایندی که تو میگویی. خواستنِ آن خود، یعنی عاشق نبودن و ادای عشق را در آوردن، خواستن آن خود یعنی در رابطه نبودن و از رابطه نفع بردن. امّا خودی که عشق را میشناسند و تو را از تو نمیگیرد، خواستنش زندگی است و نه خودخواهی.
بگذاریم آن من، جدای از تو با همه خوبیها، بدیها و نیازهایش زنده بماند. تنها آن زمان است که "ما" یعنی زندهتر بودن.
@TheWorldasISee
Forwarded from بنیاد فرهنگی مهندس مهدی بازرگان
🔶 نگاهی به کتاب «دموكراسی يا حقيقت» نوشته علی میرسپاسی
✍️ الهه اسدپور
🔷 کانال تلگرامی بنیاد فرهنگی مهندس بازرگان در ادامه معرفی کتابها و مقالاتی که به شناخت بهتر استبداد و دموکراسی کمک میکنند، در این مطلب به معرفی کتاب «دموكراسی يا حقيقت»، نوشته علی میرسپاسی و منتشر شده از سوی انتشارات طرح نو میپردازد.
📌 علی ميرسپاسی استاد جامعه شناسی و رئيس مركز مطالعات ايرانشناسی دانشگاه نيويورك، در کتاب «دموكراسی يا حقيقت» محوريت مطالعات خود را مدرينته و دموكراسی در ايران قرار داده است. او در این کتاب به روشنی به دنبال پاسخ و راهحلی برای گذار ايران به دموكراسی و رسيدن به «جامعهای نيك» است.
📌 مباحث مطرح شده در كتاب «دموكراسی يا حقيقت» را میتوان در سه كلمه حياتی و اصلی خلاصه كرد و گام به گام به آنها پرداخت. سه كلمهای كه مثلثی راهنما و روشن برای روشنفكری ايران محسوب میگردد: تاريخ، فرهنگ و تسامح. او پيش از هر چيزی هشداری عملگرايانه در باب «شناخت فرهنگ» را مطرح میكند. به راستی چگونه میتوان به شناخت درست و تا حدودی كامل از فرهنگ موطن خود رسيد؟
📌علی ميرسپاسی معتقد است برای شناخت بهتر فرهنگ خود، بايد از آن فاصله بگيريم. از دريچه چشم ديگران به آن نگاه كنيم و با نزديكی به فرهنگ غيرخودی، به شناخت فرهنگ دست يابيم. در روند شناخت هر فرهنگی، بايد اين مهم را در نظر داشته باشيم كه اساس فرهنگ با ايستايی و غيرقابل تغيير بودن در تضاد است. او معتقد است همانلحظهای كه برای فرهنگ خود، هويت و اصالتی غيرقابل تغيير و بدون تعامل در نظر گرفتهايم، اولين سنگ را جلوی تحقق دموكراسی انداختهايم. از اين رو نيك است فرهنگ ايران را گاهی از دريچه چشم ديگران ببينيم و بشناسيم و آن را پديدهای دائما در حال تغيير و تحول بدانيم، تا بتوانيم با برطرف كردن كاستیها، مسير نيل به دموكراسی را هموار سازيم.
📌جامعه ايرانی در راه دشوار رسيدن به آزادی و دموكراسی، مخاطرات و موانع فراوانی را پيش روی خود میبيند كه يكی از شاخصترين و مهمترين آنها از ديد نگارنده كتاب، اسلام سياسی است. ميرسپاسی معتقد است همانجایی كه دين در آغوش قدرت قرار میگيرد، به ابزاری برای صاحبان قدرت فراهم میشود. ابزاری كه اصل مهم دموكراسی را در تمامی ابعاد و سطوح از بين میبرد چرا كه گفتمان دينی(علی الخصوص اديان تاثير پذيرفته از آئين ميترائيسم) بر اساس معيار خير و شر تنظيم گشته است و اولين اثر چنين گفتمانی، قطب بندی جامعه به «ما» و «ديگری» میباشد.
📌مايی كه نماد خير هستيم و در مركز جهان هستی و ديگری كه نماد شيطان است و چكيده هرگونه دنائت و پستی. پيامد اين قطب بندی زيانبار، حذف اكثريت و تمركز قدرت در دستان اقليتی مسلط میباشد. به راستی راه حل چنين معضل دهشتناكی چيست؟
📌به عقیده علی ميرسپاسی، تفكيك دو حوزه خصوصی و عمومی، مهمترين مرحله در رسيدن به جامعهای نيك و دموكراتيك است. اساسا عرصه عمومی فضايی آزاد و سالم است كه شهروندان به صورت برابر در آن به گفتوگو و تصميم گيری در خصوص سرنوشت سياسی جامعهشان میپردازند و تضمين كننده سلامت اين عرصه، نهادهای مدنی و دموكراتيك میباشند. نهادهایی كه صدای بیقدرتان را به گوش سنگين حاكميت میرسانند.
📌همين شهروندان آزاد و برابر، در حوزه زيست خصوصی خود، میتوانند به اموری مانند دين، الهيات و شعائر مذهبی بپردازند، چرا كه به طور كلی دين، اخلاق و احساسات اموری مربوط به حوزه خصوصی هستند. در همان نقطهای كه گروهی به دنبال تحميل (به زعم خود) حقيقتی مطلق به حوزه عمومی جامعه هستند، دموكراسی و آزاد میميرند و استبداد زاده میشود.
📌سخن از حقيقتی مطلق، پوشيده در هالهای به نام دين و سنت، آغاز استبداد خواهد بود. بنابراين به عقيده نگارنده كتاب دموكراسی يا حقيقت، تفكيك دو حوزه عمومی و خصوصی حياتیتر از تفكيك قوا در يك نظام سياسی میباشد و شهروندان جامعه بايد آگاه باشند كه در حوزه عمومی حقوق و وظايفی دارند. اين آگاهی خود به مثابه برافروختن چراغی است كه راه دشوار آزادی را روشن ميسازد.
📌علی ميرسپاسی يكی از وظايف افراد به خصوص روشنفكران و متفكران ايرانی را اشاعه و گسترش تفكر انتقادی میداند. وظيفهای كه در شعلههای «پيچ حساس كنونی» فراموش شده است و از اين رو نبود تفكر انتقادی معضلی فراگير در جامعه ايرانی گشته است. نويسنده معتقد است تا زمانی كه افراد در مقابل هر ايده و انديشه، حتی درستترين آنها، سكوت میكنند و پرسشگری و انتقاد را كنار میگذارند، زدودن سايه سياه استبداد شدنی نخواهد بود.چرا كه عدم وجود تفكر انتقادی میتواند موجب پذيرش و تسلط هر انديشهای بر جامعه گردد و فضای ارزشمند گفتوگو ميان گفتمانها را از بين ببرد.
https://B2n.ir/z31567
@Bonyadbazargan
✍️ الهه اسدپور
🔷 کانال تلگرامی بنیاد فرهنگی مهندس بازرگان در ادامه معرفی کتابها و مقالاتی که به شناخت بهتر استبداد و دموکراسی کمک میکنند، در این مطلب به معرفی کتاب «دموكراسی يا حقيقت»، نوشته علی میرسپاسی و منتشر شده از سوی انتشارات طرح نو میپردازد.
📌 علی ميرسپاسی استاد جامعه شناسی و رئيس مركز مطالعات ايرانشناسی دانشگاه نيويورك، در کتاب «دموكراسی يا حقيقت» محوريت مطالعات خود را مدرينته و دموكراسی در ايران قرار داده است. او در این کتاب به روشنی به دنبال پاسخ و راهحلی برای گذار ايران به دموكراسی و رسيدن به «جامعهای نيك» است.
📌 مباحث مطرح شده در كتاب «دموكراسی يا حقيقت» را میتوان در سه كلمه حياتی و اصلی خلاصه كرد و گام به گام به آنها پرداخت. سه كلمهای كه مثلثی راهنما و روشن برای روشنفكری ايران محسوب میگردد: تاريخ، فرهنگ و تسامح. او پيش از هر چيزی هشداری عملگرايانه در باب «شناخت فرهنگ» را مطرح میكند. به راستی چگونه میتوان به شناخت درست و تا حدودی كامل از فرهنگ موطن خود رسيد؟
📌علی ميرسپاسی معتقد است برای شناخت بهتر فرهنگ خود، بايد از آن فاصله بگيريم. از دريچه چشم ديگران به آن نگاه كنيم و با نزديكی به فرهنگ غيرخودی، به شناخت فرهنگ دست يابيم. در روند شناخت هر فرهنگی، بايد اين مهم را در نظر داشته باشيم كه اساس فرهنگ با ايستايی و غيرقابل تغيير بودن در تضاد است. او معتقد است همانلحظهای كه برای فرهنگ خود، هويت و اصالتی غيرقابل تغيير و بدون تعامل در نظر گرفتهايم، اولين سنگ را جلوی تحقق دموكراسی انداختهايم. از اين رو نيك است فرهنگ ايران را گاهی از دريچه چشم ديگران ببينيم و بشناسيم و آن را پديدهای دائما در حال تغيير و تحول بدانيم، تا بتوانيم با برطرف كردن كاستیها، مسير نيل به دموكراسی را هموار سازيم.
📌جامعه ايرانی در راه دشوار رسيدن به آزادی و دموكراسی، مخاطرات و موانع فراوانی را پيش روی خود میبيند كه يكی از شاخصترين و مهمترين آنها از ديد نگارنده كتاب، اسلام سياسی است. ميرسپاسی معتقد است همانجایی كه دين در آغوش قدرت قرار میگيرد، به ابزاری برای صاحبان قدرت فراهم میشود. ابزاری كه اصل مهم دموكراسی را در تمامی ابعاد و سطوح از بين میبرد چرا كه گفتمان دينی(علی الخصوص اديان تاثير پذيرفته از آئين ميترائيسم) بر اساس معيار خير و شر تنظيم گشته است و اولين اثر چنين گفتمانی، قطب بندی جامعه به «ما» و «ديگری» میباشد.
📌مايی كه نماد خير هستيم و در مركز جهان هستی و ديگری كه نماد شيطان است و چكيده هرگونه دنائت و پستی. پيامد اين قطب بندی زيانبار، حذف اكثريت و تمركز قدرت در دستان اقليتی مسلط میباشد. به راستی راه حل چنين معضل دهشتناكی چيست؟
📌به عقیده علی ميرسپاسی، تفكيك دو حوزه خصوصی و عمومی، مهمترين مرحله در رسيدن به جامعهای نيك و دموكراتيك است. اساسا عرصه عمومی فضايی آزاد و سالم است كه شهروندان به صورت برابر در آن به گفتوگو و تصميم گيری در خصوص سرنوشت سياسی جامعهشان میپردازند و تضمين كننده سلامت اين عرصه، نهادهای مدنی و دموكراتيك میباشند. نهادهایی كه صدای بیقدرتان را به گوش سنگين حاكميت میرسانند.
📌همين شهروندان آزاد و برابر، در حوزه زيست خصوصی خود، میتوانند به اموری مانند دين، الهيات و شعائر مذهبی بپردازند، چرا كه به طور كلی دين، اخلاق و احساسات اموری مربوط به حوزه خصوصی هستند. در همان نقطهای كه گروهی به دنبال تحميل (به زعم خود) حقيقتی مطلق به حوزه عمومی جامعه هستند، دموكراسی و آزاد میميرند و استبداد زاده میشود.
📌سخن از حقيقتی مطلق، پوشيده در هالهای به نام دين و سنت، آغاز استبداد خواهد بود. بنابراين به عقيده نگارنده كتاب دموكراسی يا حقيقت، تفكيك دو حوزه عمومی و خصوصی حياتیتر از تفكيك قوا در يك نظام سياسی میباشد و شهروندان جامعه بايد آگاه باشند كه در حوزه عمومی حقوق و وظايفی دارند. اين آگاهی خود به مثابه برافروختن چراغی است كه راه دشوار آزادی را روشن ميسازد.
📌علی ميرسپاسی يكی از وظايف افراد به خصوص روشنفكران و متفكران ايرانی را اشاعه و گسترش تفكر انتقادی میداند. وظيفهای كه در شعلههای «پيچ حساس كنونی» فراموش شده است و از اين رو نبود تفكر انتقادی معضلی فراگير در جامعه ايرانی گشته است. نويسنده معتقد است تا زمانی كه افراد در مقابل هر ايده و انديشه، حتی درستترين آنها، سكوت میكنند و پرسشگری و انتقاد را كنار میگذارند، زدودن سايه سياه استبداد شدنی نخواهد بود.چرا كه عدم وجود تفكر انتقادی میتواند موجب پذيرش و تسلط هر انديشهای بر جامعه گردد و فضای ارزشمند گفتوگو ميان گفتمانها را از بين ببرد.
https://B2n.ir/z31567
@Bonyadbazargan
Telegraph
متن کامل
🔶 نگاهی به کتاب «دموكراسی يا حقيقت» نوشته علی میرسپاسی ✍️ الهه اسدپور 🔷 کانال تلگرامی بنیاد فرهنگی مهندس بازرگان در ادامه معرفی کتابها و مقالاتی که به شناخت بهتر استبداد و دموکراسی کمک میکنند، در این مطلب به معرفی کتاب «دموكراسی يا حقيقت»، نوشته علی میرسپاسی…
IAIE دکتر فنایی 25-07-1403
انجمن اسلامی مهندسین
📚 نشست نقد کتاب :
📗 دین و اخلاقِ محیط زیست؛ از تعارض تا اجماع هم پوش
🎙گزارش کامل صوتی:
💠 سخنران:
🔻دکتر ابوالقاسم فنایی (نویسنده کتاب)
💠 ناقدین :
🔻دکتر سید علیرضا بهشتی
🔻دکتر سید علی محمودی
▫️۲۵ مهرماه ۱۴۰۳
🔸 انجمن اسلامی مهندسین
🆔@Drmahmoudi7
📗 دین و اخلاقِ محیط زیست؛ از تعارض تا اجماع هم پوش
🎙گزارش کامل صوتی:
💠 سخنران:
🔻دکتر ابوالقاسم فنایی (نویسنده کتاب)
💠 ناقدین :
🔻دکتر سید علیرضا بهشتی
🔻دکتر سید علی محمودی
▫️۲۵ مهرماه ۱۴۰۳
🔸 انجمن اسلامی مهندسین
🆔@Drmahmoudi7
Forwarded from اتچ بات
🔴 «اخلاق محیط زیست»، شالودۀ «اجماع همپوشِ» شهروندان در جامعههای متکثر
📗 نقد کتاب دین و اخلاق محیط زیست، از تعارض تا اجماع همپوش
✍️ نوشتۀ ابوالقاسم فنایی و سجاد بهروزی
🎤 سخنرانی سید علی محمودی
💢 محورهای اصلی:
✅ جان رالز بر بنیان آزادی و برابری براین نظر است که در جامعههای دموکراتیک، دکترینهای مختلف اعم از دینی و غیردینی وجود دارند. این جامعههای متکثر با وجود اختلاف نظرها میتوانند در عین تفاوت آراء با پذیرش اجماع همپوش برپایۀ «عقلانیت» به صورت «معقول» حول محورهای خِرد همگانی، وحدت جمعی و ثبات سیاسی با یکدیگر به توافق و همبستگی برسند.
✅ در این کتاب آمده است که «اخلاق محیط زیست فرادینی» و «اخلاق محیطزیست دینی» از نظر عقلانیت نظری و عملی، «معقول» اند و دیدگاهی مشترک دارند. اختلاف این دو آن است که اولی «خودبنیاد» است، یعنی به هیچ نظریۀ جامعی متکی نیست، و دومی میتواند از رهگذر بازنگری در برخی از آموزههای ادیان زندۀ جهان، با هنجارهای فرادینی سازگار شود. در نتیجه، بدین سان باورمندان به این دو رویکرد اخلاقی میتوانند به اجماع همپوش برسند.
✅ به نظر من، اگر اجماع همپوش رالز مبنای نظری این کتاب باشد، التزام به آن در گرو این دوگزاره است:
1⃣ در جامعۀ دموکراتیک شهروندان، اعم از دینباور و دینناباور، میتوانند آزادانه از میان دکترینها و مکتبهای گوناگون دست به انتخاب بزنند.
2⃣ آنچه این شهروندان را به اجماع همپویش میرساند، «اخلاق محیط زیست» است، نه این که از طریق بازنگری در برخی آموزههای دینی، با دینناباوران در احترام به محیط زیست سازگار شوند.
سید علی محمودی در فضای مجازی:
وبسایت | تلگرام | فیسبوک
🆔@Drmahmoudi7
📗 نقد کتاب دین و اخلاق محیط زیست، از تعارض تا اجماع همپوش
✍️ نوشتۀ ابوالقاسم فنایی و سجاد بهروزی
🎤 سخنرانی سید علی محمودی
💢 محورهای اصلی:
✅ جان رالز بر بنیان آزادی و برابری براین نظر است که در جامعههای دموکراتیک، دکترینهای مختلف اعم از دینی و غیردینی وجود دارند. این جامعههای متکثر با وجود اختلاف نظرها میتوانند در عین تفاوت آراء با پذیرش اجماع همپوش برپایۀ «عقلانیت» به صورت «معقول» حول محورهای خِرد همگانی، وحدت جمعی و ثبات سیاسی با یکدیگر به توافق و همبستگی برسند.
✅ در این کتاب آمده است که «اخلاق محیط زیست فرادینی» و «اخلاق محیطزیست دینی» از نظر عقلانیت نظری و عملی، «معقول» اند و دیدگاهی مشترک دارند. اختلاف این دو آن است که اولی «خودبنیاد» است، یعنی به هیچ نظریۀ جامعی متکی نیست، و دومی میتواند از رهگذر بازنگری در برخی از آموزههای ادیان زندۀ جهان، با هنجارهای فرادینی سازگار شود. در نتیجه، بدین سان باورمندان به این دو رویکرد اخلاقی میتوانند به اجماع همپوش برسند.
✅ به نظر من، اگر اجماع همپوش رالز مبنای نظری این کتاب باشد، التزام به آن در گرو این دوگزاره است:
1⃣ در جامعۀ دموکراتیک شهروندان، اعم از دینباور و دینناباور، میتوانند آزادانه از میان دکترینها و مکتبهای گوناگون دست به انتخاب بزنند.
2⃣ آنچه این شهروندان را به اجماع همپویش میرساند، «اخلاق محیط زیست» است، نه این که از طریق بازنگری در برخی آموزههای دینی، با دینناباوران در احترام به محیط زیست سازگار شوند.
سید علی محمودی در فضای مجازی:
وبسایت | تلگرام | فیسبوک
🆔@Drmahmoudi7
Telegram
attach 📎
سخنی با جناب آقای اراکی عضو جامعه مدرسین و مجلس خبرگان
جناب آقای اراکی دو مطلب زیر را در رابطه با موضع مجمع مدرسین و محققین در باره راه حل دو دولتی بیان کردهاند:
جناب حضرت آیت الله شیخ محسن اراکی دام ظلّه
اخیراً خبری در مورد مرکزی به نام «مجمع محققان و مدرسان حوزه» در قم شنیدهایم. با توجه به اینکه حضرتعالی از اعضای جامعۀ مدرسین حوزه و هیئت رئیسۀ این جامعه هستید، از شما تقاضا داریم رابطۀ این مرکز با حوزۀ علمیۀ قم را توضیح دهید.
پاسخ آیت الله اراکی به استفتاء
بسم الله الرحمن الرحیم
این مرکز و گروه هیچ ارتباطی با جامعۀ مدرسین و حوزۀ علمیه ندارد. اعضای آن به عنوان اساتید یا مدرسان شناخته شده نیستند و اهداف و دستگاهى که پشت آن قرار دارد، مشخص نیست. از خداوند سبحان میخواهیم که حوزههای علمیۀ مقدس ما را از شر منحرفان و عمّال صهیونیستها و مستکبران حفظ نماید.
محسن اراکی
****
آیت الله اراکی در نشست خبری:
هر کس ادعا کند که دولتی به نام اسرائیل میتواند وجود داشته باشد، با حکم صریح اسلام و عقل مخالفت کرده است
عضو هیئت رئیسه جامعه مدرسین حوزه علمیه قم گفت:
هر کسی که امروز ادعا کند که دولتی به نام اسرائیل میتواند وجود داشته باشد، با حکم صریح اسلام و عقل مخالفت کرده است. حال اگر چنین کسی اهل علم باشد و سخن او به عنوان سخن دین تلقی شود، بدعت گذار به شمار میرود، چرا که عمل او مصداق «إدخال ما لیسَ فِی الدّین فِی الدّین» است.
روابط عمومی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم
یکم ؛ این سخن شما درست است که مجمع مدرسین هیچ ربطی به جامعه مدرسین ندارد و اینجانب که عضوی از مجمع مدرسین هستم گفتهام و میگویم که جامعه مدرسین را به هیچ وجه قبول ندارم و از رفتار کلی این تشکل برائت میجویم.
اما اینکه گفتهاید مجمع مدرسین هیچ ارتباطی با حوزه ندارد معنایش این است که حوزه علمیه مساوی با جامعه مدرسین است. این اوج خودخواهی و تفرعن است که البته از اعضای آن تشکل بسیار زیاد دیدهام. بزرگترین لطمه به روحانیت و حوزه مساوی دانستن آن با یک تشکل سیاسی دارای اندیشهها و اعمال قابل نقد است.
دوم ؛ ایشان اعضای مجمع مدرسین را منحرف شمرده است.
آقای اراکی اندیشههای خود و تشکل خود را معیار درستی و حقانیت میداند و هر تفکری با آن نسازد منحرف به حساب میآورد. این " خودحقپنداری" همان تفرعن است که در شماره قبل بیان شد. ایشان میگوید هرکس مثل من نمیاندیشد منحرف است و این همان " انا الحق" و " انا ربکم الاعلی" است.
سوم ؛ ایشان اعضای مجمع مدرسین را عمال صهیونیستها و مستکبران شمرده است. مهمتر از اینکه از خود دفاع کنم این است که ایشان چگونه تشخیص داد که من عمال ....هستم با اینکه مخفی کرده بودم! این را از این جهت میگویم که عضو مجلس خبرگان و جامعه مدرسین قاعدتا یک جو تقوا و عدالت دارد که به دیگران تهمت نزند! پس حتما از طریق غیبی میداند و اگر این را کشف کنم به او ایمان میآورم.
چهارم ؛ به هرحال مجمع مدرسین بازگشت به مرزهای ۱۹۴۸ تعیین شده توسط سازمان ملل و تشکیل دو کشور را راه حل اتمام جنگ خانمانسوز موجود میداند. اینکه چگونه آقای اراکی این راه حل را مخالفت با حکم صریح اسلام و عقل میداند و آن را یک بدعت میشمارد هرگز روشن نیست. ایشان نگفته که این باور با کدام آیه یا روایت یا کدام حکم عقل ناسازگار است؟!
پنجم؛ ایشان جایگاه علمی اعضای مجمع مدرسین را زیر سوال برده است. اینجانب از خود دفاعی نمیکنم و نباید بکنم. اما به ایشان میگویم لطفا تواضع بفرمایید و در باره همین مسئله و ادعایی که کردهاید با اینجانب در یک مناظره شرکت کنید .
ششم؛ شما در باره ولایت فقیه ادعا کردهاید که :
"اگر امام و پیغمبر و حتی العیاذ بالله خدایی نبود، بازهم نظام سیاسی ولایت فقیه، نظام سیاسی عقلانی و عقلایی بود"
اینجانب میگویم، همانطور که اکثریت قاطع فقیهان سنتی گفتهاند، ولایت فقیه هیچ دلیل عقلی و نقلی ندارد. اینجانب اضافه میکنم که دلیل عقلی و نقلی بر ضد آن دارم. لطفا باز هم تواضع بفرمایید و در اینباره در یک مناظره با اینجانب شرکت کرده حقانیت خود و انحراف و بیسوادی اینجانب را اثبات نمایید.
هفتم؛ اینجانب احکام بسیار زیادی از فقه مشهوری را ناسازگار با قرآن و عقل و غیر اسلامی میدانم. همینطور اعتقادات رایج را قرآنی-برهانی نمیدانم و قطعا در این دو جهت با اعضای جامعه مدرسین اختلاف دارم. شما عضو هیات مدیره این تشکل هستید. لطفا در تشکل خود افرادی را برای مناظره با اینجانب در دو زمینه فوق معرفی بفرمایید. این امر باعث میشود که انحراف و ناآگاهی اينجانب روشن شود و جلو گمراهی مردم گرفته شود.
@soleimanisaa
جناب آقای اراکی دو مطلب زیر را در رابطه با موضع مجمع مدرسین و محققین در باره راه حل دو دولتی بیان کردهاند:
جناب حضرت آیت الله شیخ محسن اراکی دام ظلّه
اخیراً خبری در مورد مرکزی به نام «مجمع محققان و مدرسان حوزه» در قم شنیدهایم. با توجه به اینکه حضرتعالی از اعضای جامعۀ مدرسین حوزه و هیئت رئیسۀ این جامعه هستید، از شما تقاضا داریم رابطۀ این مرکز با حوزۀ علمیۀ قم را توضیح دهید.
پاسخ آیت الله اراکی به استفتاء
بسم الله الرحمن الرحیم
این مرکز و گروه هیچ ارتباطی با جامعۀ مدرسین و حوزۀ علمیه ندارد. اعضای آن به عنوان اساتید یا مدرسان شناخته شده نیستند و اهداف و دستگاهى که پشت آن قرار دارد، مشخص نیست. از خداوند سبحان میخواهیم که حوزههای علمیۀ مقدس ما را از شر منحرفان و عمّال صهیونیستها و مستکبران حفظ نماید.
محسن اراکی
****
آیت الله اراکی در نشست خبری:
هر کس ادعا کند که دولتی به نام اسرائیل میتواند وجود داشته باشد، با حکم صریح اسلام و عقل مخالفت کرده است
عضو هیئت رئیسه جامعه مدرسین حوزه علمیه قم گفت:
هر کسی که امروز ادعا کند که دولتی به نام اسرائیل میتواند وجود داشته باشد، با حکم صریح اسلام و عقل مخالفت کرده است. حال اگر چنین کسی اهل علم باشد و سخن او به عنوان سخن دین تلقی شود، بدعت گذار به شمار میرود، چرا که عمل او مصداق «إدخال ما لیسَ فِی الدّین فِی الدّین» است.
روابط عمومی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم
یکم ؛ این سخن شما درست است که مجمع مدرسین هیچ ربطی به جامعه مدرسین ندارد و اینجانب که عضوی از مجمع مدرسین هستم گفتهام و میگویم که جامعه مدرسین را به هیچ وجه قبول ندارم و از رفتار کلی این تشکل برائت میجویم.
اما اینکه گفتهاید مجمع مدرسین هیچ ارتباطی با حوزه ندارد معنایش این است که حوزه علمیه مساوی با جامعه مدرسین است. این اوج خودخواهی و تفرعن است که البته از اعضای آن تشکل بسیار زیاد دیدهام. بزرگترین لطمه به روحانیت و حوزه مساوی دانستن آن با یک تشکل سیاسی دارای اندیشهها و اعمال قابل نقد است.
دوم ؛ ایشان اعضای مجمع مدرسین را منحرف شمرده است.
آقای اراکی اندیشههای خود و تشکل خود را معیار درستی و حقانیت میداند و هر تفکری با آن نسازد منحرف به حساب میآورد. این " خودحقپنداری" همان تفرعن است که در شماره قبل بیان شد. ایشان میگوید هرکس مثل من نمیاندیشد منحرف است و این همان " انا الحق" و " انا ربکم الاعلی" است.
سوم ؛ ایشان اعضای مجمع مدرسین را عمال صهیونیستها و مستکبران شمرده است. مهمتر از اینکه از خود دفاع کنم این است که ایشان چگونه تشخیص داد که من عمال ....هستم با اینکه مخفی کرده بودم! این را از این جهت میگویم که عضو مجلس خبرگان و جامعه مدرسین قاعدتا یک جو تقوا و عدالت دارد که به دیگران تهمت نزند! پس حتما از طریق غیبی میداند و اگر این را کشف کنم به او ایمان میآورم.
چهارم ؛ به هرحال مجمع مدرسین بازگشت به مرزهای ۱۹۴۸ تعیین شده توسط سازمان ملل و تشکیل دو کشور را راه حل اتمام جنگ خانمانسوز موجود میداند. اینکه چگونه آقای اراکی این راه حل را مخالفت با حکم صریح اسلام و عقل میداند و آن را یک بدعت میشمارد هرگز روشن نیست. ایشان نگفته که این باور با کدام آیه یا روایت یا کدام حکم عقل ناسازگار است؟!
پنجم؛ ایشان جایگاه علمی اعضای مجمع مدرسین را زیر سوال برده است. اینجانب از خود دفاعی نمیکنم و نباید بکنم. اما به ایشان میگویم لطفا تواضع بفرمایید و در باره همین مسئله و ادعایی که کردهاید با اینجانب در یک مناظره شرکت کنید .
ششم؛ شما در باره ولایت فقیه ادعا کردهاید که :
"اگر امام و پیغمبر و حتی العیاذ بالله خدایی نبود، بازهم نظام سیاسی ولایت فقیه، نظام سیاسی عقلانی و عقلایی بود"
اینجانب میگویم، همانطور که اکثریت قاطع فقیهان سنتی گفتهاند، ولایت فقیه هیچ دلیل عقلی و نقلی ندارد. اینجانب اضافه میکنم که دلیل عقلی و نقلی بر ضد آن دارم. لطفا باز هم تواضع بفرمایید و در اینباره در یک مناظره با اینجانب شرکت کرده حقانیت خود و انحراف و بیسوادی اینجانب را اثبات نمایید.
هفتم؛ اینجانب احکام بسیار زیادی از فقه مشهوری را ناسازگار با قرآن و عقل و غیر اسلامی میدانم. همینطور اعتقادات رایج را قرآنی-برهانی نمیدانم و قطعا در این دو جهت با اعضای جامعه مدرسین اختلاف دارم. شما عضو هیات مدیره این تشکل هستید. لطفا در تشکل خود افرادی را برای مناظره با اینجانب در دو زمینه فوق معرفی بفرمایید. این امر باعث میشود که انحراف و ناآگاهی اينجانب روشن شود و جلو گمراهی مردم گرفته شود.
@soleimanisaa
Forwarded from خرمگس
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
هالووین فقط چیزی که غرب توسط سگ هارش در غزه رقم زده است، بقیه مسخره بازی و لودگی ست.
غربیها تا قرنها میتوانند به این تصاویر بنگرند و نیازی به مترسکبازی و شکلک درآوردن احساس نکند.
غرب میتواند تا قرنها بدون نقاب و روتوش، تصویر تمدن جدید خود را در غزه نگاه کند.
@kharmagaas
غربیها تا قرنها میتوانند به این تصاویر بنگرند و نیازی به مترسکبازی و شکلک درآوردن احساس نکند.
غرب میتواند تا قرنها بدون نقاب و روتوش، تصویر تمدن جدید خود را در غزه نگاه کند.
@kharmagaas
🎯 از پشیمانی چه حاصل؟
— پشیمانی به ما اجازه میدهد تا دوباره متولد شویم
🔴 همۀ ما شبهایی را در خاطر داریم که روی تخت، خواب به چشمانمان نمیآمده و در همان حالی که انتظار میکشیدهایم تا خدایان خواب بر ما فرود آیند، ناگهان شیطانی شرور آرام آرام از کنجی تاریک، بیرون خزیده و مثل بختک روی سینهمان نشسته: شیطانِ خاطرههای تلخ گذشته. خاطراتی که در آنها دست به کاری شرمآور زدهایم یا رفتاری ناپسند از خودمان نشان دادهایم که فکر کردن به آن، از پس ماهها و سالها، هنوز حالمان را بد میکند. در این مواقع است که «پشیمانی» در خالصترین حالت خود سراغمان میآید.
🔴 مادری را فرض کنید که به یاد میآورد وقتی بچهاش کوچک بوده، به خاطر مسئلهای بیاهمیت بهسختی تنبیهاش کرده. یا کارمندی که بیدلیل همکارش را رنجانده. احساس پشیمانی، حتی وقتی به طور غیرعمد به دیگران آسیب زده باشیم، سراغمان میآید.
🔴 برخی میگویند احساس ندامت برای مسائلی که دیگر نمیتوانیم برایشان کاری بکنیم، بیهوده است. فیلسوف قرن هفدهم، باروخ اسپینوزا، عقیده داشت که پشیمانی و ندامت عناصر مستیآور زیانباری هستند که فهم ما را بر هم میزنند: ما بر اثر شتابزدگی دچار خطا میشویم و بر اثر شتابزدگی خود را دربارۀ خطاهایمان سرزنش میکنیم. نیچه با این دیدگاه موافق بود، و پشیمانی را چنین توصیف میکرد: «افزودن دومین حماقت به حماقت نخست». در عصر ما که خودیاری در اوج است نیز این دیدگاه در قالب شعار «خودت را ببخش» فراوان شنیده میشود.
🔴 اما بخششِ خود توهمی بیش نیست. تنها کسانی که میتوانند ما را ببخشند، آنهایی هستند که در رابطه با آنها مرتکب خطا شدهایم. ایوان کارامازوف، در رمان سترگ داستایوفسکی، استدلال میکند که حتی خدا نیز حق ندارد کسی را ببخشد که کودکان را شکنجه کرده و کشته است. چون خدا آن کسی نیست که شکنجه شده است.
🔴 من حق ندارم که کسی را که از شما زورگیری کرده ببخشم، و میتوانم خودم را هم بهدلیل فریب فردی دیگر ببخشم. این بهمعنای تأیید شکنجۀ بیپایان خودمان یا احساس گناه نامعقول نیست. اگر وحشیانه خودمان را قضاوت کنیم، ایمانمان به خود و تواناییمان برای اصلاح رفتار را از دست میدهیم. میتوانیم بیاموزیم که گذشتهها را به گذشته بسپاریم، اما قبل از آنکه آنها را به گذشته بسپاریم، باید اجازه دهیم تا پشیمانی وجودمان را در بر بگیرد. شاید توصیۀ کتابهای مقدس بهترین باشد: توبه کن، طلب بخشایش نما، همراه با عزمی صادقانه برای تغییر رفتارت.
🔴 البته میتوان از احساس پشیمانی هم سوءاستفاده کرد. داستایوفسکی که صاحبنظری بزرگ در باب گناه و پشیمانی است، تردید دارد که بتوانیم بدون خودستایی یا احساس قدرت، به کار بدی اعتراف کنیم. بااینحال، پشیمانی خیلی وقتها احساسی انسانی و لازم است تا بتوانیم رابطۀ خودمان با خودمان را اصلاح کنیم.
🔴 کیرکگارد میگوید وقتی نیایش میکنید، خدا را تغییر نمیدهید، خودتان را تغییر میدهید. شاید قصۀ پشیمانی هم چنین باشد. من نمیتوانم کارهای گذشتهام را تغییر دهم یا پاک کنم، اما شاید با عمل پشیمانی، هویت خودم را دگرگون میکنم. هنری دیوید ثورو توصیه میکند: «از پشیمانیهایتان بیشترین بهره را ببرید؛ هرگز افسوس خود را پنهان نکنید، بلکه از آن مراقبت کنید و آن را بپرورانید تا آنکه از گیرایی کامل و مجزایی برخوردار شود. پشیمانیِ عمیق، از نو زیستن است». از نو زیستن، زایشی دوباره از نظر اخلاقی است.
📌 آنچه خواندید مروری کوتاه است بر مطلب «از پشیمانی چه حاصل؟». این مطلب در تاریخ ۲۹ شهریور ۱۳۹۶ در وبسایت ترجمان نیز بارگذاری شده است. این مطلب نوشتۀ گوردون مارینو است و علی برزگر آن را ترجمه کرده است. برای خواندن نسخۀ کامل این مطلب و دیگر مطالب ترجمان، به وبسایت ترجمان سر بزنید.
📌 ادامۀ مطلب را در لینک زیر بخوانید:
B2n.ir/e08848
— پشیمانی به ما اجازه میدهد تا دوباره متولد شویم
🔴 همۀ ما شبهایی را در خاطر داریم که روی تخت، خواب به چشمانمان نمیآمده و در همان حالی که انتظار میکشیدهایم تا خدایان خواب بر ما فرود آیند، ناگهان شیطانی شرور آرام آرام از کنجی تاریک، بیرون خزیده و مثل بختک روی سینهمان نشسته: شیطانِ خاطرههای تلخ گذشته. خاطراتی که در آنها دست به کاری شرمآور زدهایم یا رفتاری ناپسند از خودمان نشان دادهایم که فکر کردن به آن، از پس ماهها و سالها، هنوز حالمان را بد میکند. در این مواقع است که «پشیمانی» در خالصترین حالت خود سراغمان میآید.
🔴 مادری را فرض کنید که به یاد میآورد وقتی بچهاش کوچک بوده، به خاطر مسئلهای بیاهمیت بهسختی تنبیهاش کرده. یا کارمندی که بیدلیل همکارش را رنجانده. احساس پشیمانی، حتی وقتی به طور غیرعمد به دیگران آسیب زده باشیم، سراغمان میآید.
🔴 برخی میگویند احساس ندامت برای مسائلی که دیگر نمیتوانیم برایشان کاری بکنیم، بیهوده است. فیلسوف قرن هفدهم، باروخ اسپینوزا، عقیده داشت که پشیمانی و ندامت عناصر مستیآور زیانباری هستند که فهم ما را بر هم میزنند: ما بر اثر شتابزدگی دچار خطا میشویم و بر اثر شتابزدگی خود را دربارۀ خطاهایمان سرزنش میکنیم. نیچه با این دیدگاه موافق بود، و پشیمانی را چنین توصیف میکرد: «افزودن دومین حماقت به حماقت نخست». در عصر ما که خودیاری در اوج است نیز این دیدگاه در قالب شعار «خودت را ببخش» فراوان شنیده میشود.
🔴 اما بخششِ خود توهمی بیش نیست. تنها کسانی که میتوانند ما را ببخشند، آنهایی هستند که در رابطه با آنها مرتکب خطا شدهایم. ایوان کارامازوف، در رمان سترگ داستایوفسکی، استدلال میکند که حتی خدا نیز حق ندارد کسی را ببخشد که کودکان را شکنجه کرده و کشته است. چون خدا آن کسی نیست که شکنجه شده است.
🔴 من حق ندارم که کسی را که از شما زورگیری کرده ببخشم، و میتوانم خودم را هم بهدلیل فریب فردی دیگر ببخشم. این بهمعنای تأیید شکنجۀ بیپایان خودمان یا احساس گناه نامعقول نیست. اگر وحشیانه خودمان را قضاوت کنیم، ایمانمان به خود و تواناییمان برای اصلاح رفتار را از دست میدهیم. میتوانیم بیاموزیم که گذشتهها را به گذشته بسپاریم، اما قبل از آنکه آنها را به گذشته بسپاریم، باید اجازه دهیم تا پشیمانی وجودمان را در بر بگیرد. شاید توصیۀ کتابهای مقدس بهترین باشد: توبه کن، طلب بخشایش نما، همراه با عزمی صادقانه برای تغییر رفتارت.
🔴 البته میتوان از احساس پشیمانی هم سوءاستفاده کرد. داستایوفسکی که صاحبنظری بزرگ در باب گناه و پشیمانی است، تردید دارد که بتوانیم بدون خودستایی یا احساس قدرت، به کار بدی اعتراف کنیم. بااینحال، پشیمانی خیلی وقتها احساسی انسانی و لازم است تا بتوانیم رابطۀ خودمان با خودمان را اصلاح کنیم.
🔴 کیرکگارد میگوید وقتی نیایش میکنید، خدا را تغییر نمیدهید، خودتان را تغییر میدهید. شاید قصۀ پشیمانی هم چنین باشد. من نمیتوانم کارهای گذشتهام را تغییر دهم یا پاک کنم، اما شاید با عمل پشیمانی، هویت خودم را دگرگون میکنم. هنری دیوید ثورو توصیه میکند: «از پشیمانیهایتان بیشترین بهره را ببرید؛ هرگز افسوس خود را پنهان نکنید، بلکه از آن مراقبت کنید و آن را بپرورانید تا آنکه از گیرایی کامل و مجزایی برخوردار شود. پشیمانیِ عمیق، از نو زیستن است». از نو زیستن، زایشی دوباره از نظر اخلاقی است.
📌 آنچه خواندید مروری کوتاه است بر مطلب «از پشیمانی چه حاصل؟». این مطلب در تاریخ ۲۹ شهریور ۱۳۹۶ در وبسایت ترجمان نیز بارگذاری شده است. این مطلب نوشتۀ گوردون مارینو است و علی برزگر آن را ترجمه کرده است. برای خواندن نسخۀ کامل این مطلب و دیگر مطالب ترجمان، به وبسایت ترجمان سر بزنید.
📌 ادامۀ مطلب را در لینک زیر بخوانید:
B2n.ir/e08848
ترجمان
از پشیمانی چه حاصل؟
گوردون مارینو، نیویورک تایمز — چند هفتۀ پیش، در فلوریدا کنار استخر نشسته بودم، کنار من یک بازنشستۀ مهربان بود که توی آب گرم استخر ایستاده بود و لبخندی دوستانه بر لب داشت. شروع به گفتوگو کردیم، اول دربارۀ شهر زادگاهش، پیتسبورگ، و بسیاری از ورزشکاران بزرگی…
📌جوابیه نماینده رسمی حماس به اظهارات اخیر گروهک موسوم به مجمع محققین
📖بعد از انتشار بیانیه بدعتآمیز گروهک موسوم به مجمع محققین، موجی از اعتراضات و واکنشها توسط فضلا و بزرگان حوزه به راه افتاد.
♦️اخیرا یکی از اعضای این مجمع در دفاع از این بیانیه کذایی مدعی شده بود که این طرح مورد تایید رهبران حماس قرار گرفته است.
♦️موسسه گفتگوی دینی وحدت با هدف صحتسنجی این ادعا، در نامهای خطاب به نماینده رسمی جنبش مقاومت اسلامی فلسطین(حماس) در ایران، موضع رسمی این جنبش نسبت به این طرح منسوخ را استفسار نمود که جوابیه نماینده حماس در ایران را به این شبهه افکنی بخوانید:
🔆بسم الله الرحمن الرحیم
برادر فاضل شیخ حمید غریب رضا زید عزّه
مدیر موسسه گفتگوی دینی وحدت
♦️در پاسخ به پرسش ارزشمند جنابعالی و سوالی که درباره دیدگاه جنبش حماس نسبت «به راه حل دو دولت » مطرح کردید، با توفیق الهی نکات زیر را بیان میکنم:
♦️بنده نسبت به چنین اشتباه و طرح چنین شبههای به شدت متاسف هستم و باید بگویم طرح این مساله، مسوولیت ما را در روشنگری نسبت به حقایق سنگینتر میکند و چه بسا تاکید رهبر انقلاب حضرت آیت الله سید علی خامنهای حفظه الله بر ضرورت این روشنگری و نامگذاری آن به «جهاد تبیین» از این باب باشد.
♦️موضع اصولی جنبش مقاومت اسلامی درباره راه حل سیاسی مساله فلسطین بر دو پایه اساسی بنا نهاده شده است:
۱. نگاهی ریشه دار در مبانی اسلامی به مساله فلسطین:
بر اساس این دیدگاه، فلسطین سرزمینی است که وقف اسلامی به شمار میآید و هیچ مسلمانی حق ندارد در انجام وظیفه خود نسبت به این میراث اسلامی کوتاهی کند تا جایی که باید گفت: مسوولیت حمایت و دفاع از این سرزمین مقدس تنها به عهده ملت فلسطین نیست بلکه تمامی جهان اسلام این وظیفه را به دوش دارد. بنابراین هر گونه کوتاه آمدن از ذره ای از خاک فلسطین خیانت به خدا و رسول الله است.
فلسطین قبله نخست مسلمانان را در خود جا داده و به همین جهت هم بر تمامی امّت اسلامی واجب است این سرزمین را نجات دهند.
هر چند ملت فلسطین نوک پیکان این پروژه جهادی است و در خط نخست مبارزه قرار دارد ولی این واقعیت، وظیفه سنگین دفاع از سرزمین مقدس فلسطین را از دوش سایر مسلمانان برنخواهد داشت.
۲.از نقطه نظر منافع سیاسی:
ما علاوه بر اینکه حق وجود اسرائیل، در سرزمین فلسطین را به رسمیت نمیشناسیم، معتقدیم سرزمین تاریخی فلسطین از نظر جغرافیایی در شرق از رود اردن تا دریای مدیترانه در غرب و در شمال از رأس الناقوره تا ام الرشراش در جنوب امتداد دارد. مساحت فلسطین ۲۷ هزار و نه کیلومتر مربع است. تمامی این مساحت کشور فلسطین است و رژیم صهیونیستی که اسرائیل نامیده شده است، کمترین حقی در ذرهای از این خاک ندارد.
دیدگاه انسانی و سیاسی ما که مبتنی بر مبانی اسلامی، انسانی و ملّی است به اجماع ملی حول برنامهای سیاسی معتقد است. دیدگاه جنبش حماس عبارت است از:
♦️« پذیرش دولت فلسطینی با داشتن حق حاکمیت بر کرانه باختری و باریکه غزه به پایتختی قدس شرف، و حفظ حق بازگشت پناهندگان فلسطینی به مناطقی که از آن بیرون رانده شدهاند، «بدون به رسمیت شناسی آنچه اسرائیل نامیده شده» و اینکه در چارچوب اجماع ملی محقق بشود».
♦️البته فارغ از مسائل ذکر شده، مانع اصلی همه راههای پیشنهادی، طرف اسرائیلی است که چند ماه پیش نیز قانون مخالفت با راهحل دو دولتی را تصویب کرد و به قوانین، قطعنامهها و نهادهای مرجع بین المللی هیچ وقعی نمینهد.
♦️هنگامی که میبینیم دشمن بیش از ۷۵ سال است که در سرزمین فلسطین، نسل کشی میکند، دیگر جای هیچ راه حلی حتی سخن گفتن از راه حل سیاسی، باقی نگذاشته و اساسا هم زمینی برای تشکیل کشور فلسطین باقی نمانده است و به همین دلیل هم طوفان اقصی به راه افتاد. طوفانی که به اذن الهی، طومار دشمن صهیونیستی را در هم خواهد پیچید و دولت فلسطینی آزاد را در تمامی خاک فلسطین برپاخواهد کرد».
‘إِنَّهُمْ يَرَوْنَهُ بَعِيدًا ‘وَنَرَاهُ قَرِيبًا [سورة المعارج].
همانا که آنان تحقق این وعده الهی را بعید و دور میدانند و ما آن را نزدیک میبینیم.
دکتر خالد قدومی
نماینده جنبش حماس
ایران
٢٨ أكتوبر
#عصراندیشه
📖بعد از انتشار بیانیه بدعتآمیز گروهک موسوم به مجمع محققین، موجی از اعتراضات و واکنشها توسط فضلا و بزرگان حوزه به راه افتاد.
♦️اخیرا یکی از اعضای این مجمع در دفاع از این بیانیه کذایی مدعی شده بود که این طرح مورد تایید رهبران حماس قرار گرفته است.
♦️موسسه گفتگوی دینی وحدت با هدف صحتسنجی این ادعا، در نامهای خطاب به نماینده رسمی جنبش مقاومت اسلامی فلسطین(حماس) در ایران، موضع رسمی این جنبش نسبت به این طرح منسوخ را استفسار نمود که جوابیه نماینده حماس در ایران را به این شبهه افکنی بخوانید:
🔆بسم الله الرحمن الرحیم
برادر فاضل شیخ حمید غریب رضا زید عزّه
مدیر موسسه گفتگوی دینی وحدت
♦️در پاسخ به پرسش ارزشمند جنابعالی و سوالی که درباره دیدگاه جنبش حماس نسبت «به راه حل دو دولت » مطرح کردید، با توفیق الهی نکات زیر را بیان میکنم:
♦️بنده نسبت به چنین اشتباه و طرح چنین شبههای به شدت متاسف هستم و باید بگویم طرح این مساله، مسوولیت ما را در روشنگری نسبت به حقایق سنگینتر میکند و چه بسا تاکید رهبر انقلاب حضرت آیت الله سید علی خامنهای حفظه الله بر ضرورت این روشنگری و نامگذاری آن به «جهاد تبیین» از این باب باشد.
♦️موضع اصولی جنبش مقاومت اسلامی درباره راه حل سیاسی مساله فلسطین بر دو پایه اساسی بنا نهاده شده است:
۱. نگاهی ریشه دار در مبانی اسلامی به مساله فلسطین:
بر اساس این دیدگاه، فلسطین سرزمینی است که وقف اسلامی به شمار میآید و هیچ مسلمانی حق ندارد در انجام وظیفه خود نسبت به این میراث اسلامی کوتاهی کند تا جایی که باید گفت: مسوولیت حمایت و دفاع از این سرزمین مقدس تنها به عهده ملت فلسطین نیست بلکه تمامی جهان اسلام این وظیفه را به دوش دارد. بنابراین هر گونه کوتاه آمدن از ذره ای از خاک فلسطین خیانت به خدا و رسول الله است.
فلسطین قبله نخست مسلمانان را در خود جا داده و به همین جهت هم بر تمامی امّت اسلامی واجب است این سرزمین را نجات دهند.
هر چند ملت فلسطین نوک پیکان این پروژه جهادی است و در خط نخست مبارزه قرار دارد ولی این واقعیت، وظیفه سنگین دفاع از سرزمین مقدس فلسطین را از دوش سایر مسلمانان برنخواهد داشت.
۲.از نقطه نظر منافع سیاسی:
ما علاوه بر اینکه حق وجود اسرائیل، در سرزمین فلسطین را به رسمیت نمیشناسیم، معتقدیم سرزمین تاریخی فلسطین از نظر جغرافیایی در شرق از رود اردن تا دریای مدیترانه در غرب و در شمال از رأس الناقوره تا ام الرشراش در جنوب امتداد دارد. مساحت فلسطین ۲۷ هزار و نه کیلومتر مربع است. تمامی این مساحت کشور فلسطین است و رژیم صهیونیستی که اسرائیل نامیده شده است، کمترین حقی در ذرهای از این خاک ندارد.
دیدگاه انسانی و سیاسی ما که مبتنی بر مبانی اسلامی، انسانی و ملّی است به اجماع ملی حول برنامهای سیاسی معتقد است. دیدگاه جنبش حماس عبارت است از:
♦️« پذیرش دولت فلسطینی با داشتن حق حاکمیت بر کرانه باختری و باریکه غزه به پایتختی قدس شرف، و حفظ حق بازگشت پناهندگان فلسطینی به مناطقی که از آن بیرون رانده شدهاند، «بدون به رسمیت شناسی آنچه اسرائیل نامیده شده» و اینکه در چارچوب اجماع ملی محقق بشود».
♦️البته فارغ از مسائل ذکر شده، مانع اصلی همه راههای پیشنهادی، طرف اسرائیلی است که چند ماه پیش نیز قانون مخالفت با راهحل دو دولتی را تصویب کرد و به قوانین، قطعنامهها و نهادهای مرجع بین المللی هیچ وقعی نمینهد.
♦️هنگامی که میبینیم دشمن بیش از ۷۵ سال است که در سرزمین فلسطین، نسل کشی میکند، دیگر جای هیچ راه حلی حتی سخن گفتن از راه حل سیاسی، باقی نگذاشته و اساسا هم زمینی برای تشکیل کشور فلسطین باقی نمانده است و به همین دلیل هم طوفان اقصی به راه افتاد. طوفانی که به اذن الهی، طومار دشمن صهیونیستی را در هم خواهد پیچید و دولت فلسطینی آزاد را در تمامی خاک فلسطین برپاخواهد کرد».
‘إِنَّهُمْ يَرَوْنَهُ بَعِيدًا ‘وَنَرَاهُ قَرِيبًا [سورة المعارج].
همانا که آنان تحقق این وعده الهی را بعید و دور میدانند و ما آن را نزدیک میبینیم.
دکتر خالد قدومی
نماینده جنبش حماس
ایران
٢٨ أكتوبر
#عصراندیشه
Forwarded from دین عقلانی | جعفر نکونام
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔺 جنجال مالک هاآرتص و بازنمایی ریشه بحران!
آموس شوكين مالک «هاآرتص» قدیمیترین روزنامه اسرائیلی این هفته در نشستی در لندن سخنانی بیسابقه بیان داشت که در اسرائیل جنجال به پا کرد. وی نیروهای فلسطینی را «مبارزان آزادی» و اسرائیل را نظامی آپارتاید نامید و از جهان خواست آن را تحریم کنند.
پس از آن، برخی وزارتخانهها ارتباط با روزنامه را قطع و آن را از آگهیهای دولتی محروم کردند.
در یک سال اخیر چهرههای معروفی در جهان مخالف و منتقد اسرائیل شدهاند؛ اما چنین انتقادی از یک روزنامهنگار کهنهکار و مالک مشهورترین روزنامه اسرائیلی واجد دلالت و تاثیر دیگری است.
اسرائیل پس از حمله هفتم اکتبر در مواجهه با پیامدهای استراتژیک آن، جنگ «وجودی» را کلید زد، اما آنچه دنیا عملا در یک سال اخیر دیده، نه جنگی متعارف، بلکه به گفته فرانچسکا آلبانزه، گزارشگر ویژه سازمان ملل یک نسلکشی و جنایت علیه بشریت است.
فعلا جهان به علت مناسبات پیچیده قدرت ناشی از الزامات هژمونی آمریکا (ابرحامی اسرائیل) عاجز از توقف این جنگ است، اما نباید تبعات درازمدت و جبران ناپذیر این خشونت افسارگسیخته برای اسرائیل در ذهنیت جهانیان را از نظر دور داشت که به مرور زمان خود را نشان خواهد داد.
اگر همین سطح محدود معذوریت اخلاقی و انسانی، امروز اسپانیا و فرانسه را وادار به ممانعت از مشارکت اسرائیل در نمایشگاههای نظامی و برخی کشورهای دیگر را ناچار به توقف صادرات سلاح میکند، در آینده بعید نیست که دامنه آن چنان گسترش یابد که اصل روابط با اسرائیل به ناهنجاری غیر اخلاقی در روابط بینالملل تبدیل شود.
آنچه اکنون ذهن افکار عمومی جهان به ویژه در غرب را بیشتر به خود مشغول کرده نه «جنگ وجودی» اسرائیل، بلکه سرنوشت و وجود یک ملت تحت اشغال است. این تغییر تدریجی در نگاه جهانیان صرفا مولود رفتار اسرائیل و این نسلکشی نیست، بلکه محصول استقامت مردم غزه در این یک سال و چنگ زدن آنها به سرزمین خود علی رغم انبوه کشتار و ویرانی نیز هست.
قبلا هم گفتهام، همه مردم غزه طرفدار و عضو حماس نیستند و این باریکه جامعهای متکثر با جریانهای مختلف و عقبه اجتماعی متفاوتی دارد و تعداد منتقدان یا مخالفان حماس در غزه کم نیستند.
اما وقتی طرف مقابل، «دشمنی اشغالگر و بیرحم» است، همین استقامت جبهه داخلی غزه چتری حمایتی برای حماس جهت تداوم نبرد فراهم کرده است و در غیر این صورت، توان ادامه این جنگ نابرابر برای دو سه ماه را هم نداشت.
ادامه این ثبات در این جنگ و بعد از آن ضامن تداوم این مشغله ذهنی جهانی و تحولی است که علیه اسرائیل و به نفع فلسطینیها در حال رخ دادن است.
بحرانی که اسرائیل در آینده با آن مواجه خواهد شد، عمیقتر از بحران کنونی بعد از هفتم اکتبر پارسال تاکنون است که در آن طولانیترین جنگ تاریخ آن علیه یک باریکه بسیار کوچک رقم خورده، اما تاکنون نتوانسته است آن را با یک پیروزی راهبردی با حذف دشمن یا تغییر رفتار آن پایان بخشد.
حتی پس از 13 ماه، بیش از نیمی از شهرکنشینهای پیرامون غزه طبق نظرسنجی اخیر شبکه 12 اسرائیل گفتهاند به بازگشت به شهرکها فکر نمیکنند.
روی دیگر تعمیق این نگرانی تشدید بحران جمعیتی است که اسرائیل در مقابل جمعیت رو به رشد فلسطینیها با آن مواجه است و کاهش مهاجرت و احتمال افزایش مهاجرت معکوس میتواند آن را در آینده وارد مرحله خطرناکی کند.
مژگان نووی روزنامهنگار منصف اسرائیلی چند روز پیش در گفتگو با بی بی سی فارسی گفت که بیشتر از قبل به این باور رسیده که اسرائیل در این جنگ اشتباه کرده است و «هدفهای بسیار مبهمی» را تعریف کرد که قابل تحقق نیست و هدف نابودی حماس را «یک شعار» خواند. نووی میگوید تا موقعی که اشغال و سرکوب ادامه دارد، مقاومت فلسطینیها نیز ادامه خواهد داشت.
آمی آیالون رئیس سابق سازمان امنیت شاباک اخیرا در این باره گفته است: «مصیبت ما این است که به آنها (فلسطینیها) به عنوان افراد نگاه میکنیم .... فلسطینیهای امروز، و نه فقط حماس، همه حاضرند بجنگند و کشته شوند نه برای غذا. آنها هر کدام به شیوه خود در مورد پایان اشغال و استقلال سخن میگویند.»
ایالون میافزاید که «۱۶۷ کشور دنیا آنها را ملت میداند به جز ما» و وقتی افقی سیاسی وجود ندارد، فلسطینیها قیام میکنند.
در واقع، برونداد نبود چنین افقی و فراموشی آزار دهنده مناقشه برای فلسطینیها هفتم اکتبر بود.
ریشه مشکل در اشغالگری و ندیدن یک ملت است که باعث شد اسرائیل پس از ۸ دهه به نقطه اول یعنی «جنگ وجودی» برگردد.
زیو ژابوتینسکی نظریهپرداز مورد علاقه نتانیاهو در مقاله «دیوار آهنین» در سال ۱۹۲۳ گفته بود که «ما زمین آنها را گرفتیم و آنها با ما خواهند جنگید.»
باراک نخست وزیر اسبق اسرائیل هم قبلا در پاسخ به سوالی که اگر فلسطینی بود، چکار میکرد، گفته بود که عضو حماس میشد.
#صابر_گل_عنبری
@Sgolanbari
آموس شوكين مالک «هاآرتص» قدیمیترین روزنامه اسرائیلی این هفته در نشستی در لندن سخنانی بیسابقه بیان داشت که در اسرائیل جنجال به پا کرد. وی نیروهای فلسطینی را «مبارزان آزادی» و اسرائیل را نظامی آپارتاید نامید و از جهان خواست آن را تحریم کنند.
پس از آن، برخی وزارتخانهها ارتباط با روزنامه را قطع و آن را از آگهیهای دولتی محروم کردند.
در یک سال اخیر چهرههای معروفی در جهان مخالف و منتقد اسرائیل شدهاند؛ اما چنین انتقادی از یک روزنامهنگار کهنهکار و مالک مشهورترین روزنامه اسرائیلی واجد دلالت و تاثیر دیگری است.
اسرائیل پس از حمله هفتم اکتبر در مواجهه با پیامدهای استراتژیک آن، جنگ «وجودی» را کلید زد، اما آنچه دنیا عملا در یک سال اخیر دیده، نه جنگی متعارف، بلکه به گفته فرانچسکا آلبانزه، گزارشگر ویژه سازمان ملل یک نسلکشی و جنایت علیه بشریت است.
فعلا جهان به علت مناسبات پیچیده قدرت ناشی از الزامات هژمونی آمریکا (ابرحامی اسرائیل) عاجز از توقف این جنگ است، اما نباید تبعات درازمدت و جبران ناپذیر این خشونت افسارگسیخته برای اسرائیل در ذهنیت جهانیان را از نظر دور داشت که به مرور زمان خود را نشان خواهد داد.
اگر همین سطح محدود معذوریت اخلاقی و انسانی، امروز اسپانیا و فرانسه را وادار به ممانعت از مشارکت اسرائیل در نمایشگاههای نظامی و برخی کشورهای دیگر را ناچار به توقف صادرات سلاح میکند، در آینده بعید نیست که دامنه آن چنان گسترش یابد که اصل روابط با اسرائیل به ناهنجاری غیر اخلاقی در روابط بینالملل تبدیل شود.
آنچه اکنون ذهن افکار عمومی جهان به ویژه در غرب را بیشتر به خود مشغول کرده نه «جنگ وجودی» اسرائیل، بلکه سرنوشت و وجود یک ملت تحت اشغال است. این تغییر تدریجی در نگاه جهانیان صرفا مولود رفتار اسرائیل و این نسلکشی نیست، بلکه محصول استقامت مردم غزه در این یک سال و چنگ زدن آنها به سرزمین خود علی رغم انبوه کشتار و ویرانی نیز هست.
قبلا هم گفتهام، همه مردم غزه طرفدار و عضو حماس نیستند و این باریکه جامعهای متکثر با جریانهای مختلف و عقبه اجتماعی متفاوتی دارد و تعداد منتقدان یا مخالفان حماس در غزه کم نیستند.
اما وقتی طرف مقابل، «دشمنی اشغالگر و بیرحم» است، همین استقامت جبهه داخلی غزه چتری حمایتی برای حماس جهت تداوم نبرد فراهم کرده است و در غیر این صورت، توان ادامه این جنگ نابرابر برای دو سه ماه را هم نداشت.
ادامه این ثبات در این جنگ و بعد از آن ضامن تداوم این مشغله ذهنی جهانی و تحولی است که علیه اسرائیل و به نفع فلسطینیها در حال رخ دادن است.
بحرانی که اسرائیل در آینده با آن مواجه خواهد شد، عمیقتر از بحران کنونی بعد از هفتم اکتبر پارسال تاکنون است که در آن طولانیترین جنگ تاریخ آن علیه یک باریکه بسیار کوچک رقم خورده، اما تاکنون نتوانسته است آن را با یک پیروزی راهبردی با حذف دشمن یا تغییر رفتار آن پایان بخشد.
حتی پس از 13 ماه، بیش از نیمی از شهرکنشینهای پیرامون غزه طبق نظرسنجی اخیر شبکه 12 اسرائیل گفتهاند به بازگشت به شهرکها فکر نمیکنند.
روی دیگر تعمیق این نگرانی تشدید بحران جمعیتی است که اسرائیل در مقابل جمعیت رو به رشد فلسطینیها با آن مواجه است و کاهش مهاجرت و احتمال افزایش مهاجرت معکوس میتواند آن را در آینده وارد مرحله خطرناکی کند.
مژگان نووی روزنامهنگار منصف اسرائیلی چند روز پیش در گفتگو با بی بی سی فارسی گفت که بیشتر از قبل به این باور رسیده که اسرائیل در این جنگ اشتباه کرده است و «هدفهای بسیار مبهمی» را تعریف کرد که قابل تحقق نیست و هدف نابودی حماس را «یک شعار» خواند. نووی میگوید تا موقعی که اشغال و سرکوب ادامه دارد، مقاومت فلسطینیها نیز ادامه خواهد داشت.
آمی آیالون رئیس سابق سازمان امنیت شاباک اخیرا در این باره گفته است: «مصیبت ما این است که به آنها (فلسطینیها) به عنوان افراد نگاه میکنیم .... فلسطینیهای امروز، و نه فقط حماس، همه حاضرند بجنگند و کشته شوند نه برای غذا. آنها هر کدام به شیوه خود در مورد پایان اشغال و استقلال سخن میگویند.»
ایالون میافزاید که «۱۶۷ کشور دنیا آنها را ملت میداند به جز ما» و وقتی افقی سیاسی وجود ندارد، فلسطینیها قیام میکنند.
در واقع، برونداد نبود چنین افقی و فراموشی آزار دهنده مناقشه برای فلسطینیها هفتم اکتبر بود.
ریشه مشکل در اشغالگری و ندیدن یک ملت است که باعث شد اسرائیل پس از ۸ دهه به نقطه اول یعنی «جنگ وجودی» برگردد.
زیو ژابوتینسکی نظریهپرداز مورد علاقه نتانیاهو در مقاله «دیوار آهنین» در سال ۱۹۲۳ گفته بود که «ما زمین آنها را گرفتیم و آنها با ما خواهند جنگید.»
باراک نخست وزیر اسبق اسرائیل هم قبلا در پاسخ به سوالی که اگر فلسطینی بود، چکار میکرد، گفته بود که عضو حماس میشد.
#صابر_گل_عنبری
@Sgolanbari
کانال نو اندیشی دینی کیان
سخنی با جناب آقای اراکی عضو جامعه مدرسین و مجلس خبرگان جناب آقای اراکی دو مطلب زیر را در رابطه با موضع مجمع مدرسین و محققین در باره راه حل دو دولتی بیان کردهاند: جناب حضرت آیت الله شیخ محسن اراکی دام ظلّه اخیراً خبری در مورد مرکزی به نام «مجمع محققان و…
❇️ آشنایی اجمالی با مبانی فکری و دینشناختی دکتر عبدالرّحیم سلیمانی اردستانی
〽️ منبع اصلی و اوّلیه در شناخت دین، عقل است، نه کتاب و سنّت!
〽️ حقوق بشرِ برخاسته از عقل مشترک بشری به عنوان پیامبر باطنی، از حقوق بشرِ برخاسته از فقه سنّتیِ روایتمحور برتر است!
1️⃣ دکتر عبدالرّحیم سلیمانی اردستانی یکی از معدود عالمان حوزوی و دانشگاهی است که وی را به معنای واقعی کلمه می توان یک متفکّر نواندیش دینی با افکاری متفاوت، جدید و بعضاً ساختارشکن در شمار آورد.
اردستانی با دانش فقه و فقیهان سنّتی میانه خوبی نداشته، روش دینشناسی آنها را نپذیرفته و از منتقدان جدّی فقیهان و متکلّمان سنّتی محسوب می شود.
ایشان بر خلاف دینشناسان سنّتی که کرامت و احترام انسان ها را تنها به شرط پذیرش دین اسلام و مذهب تشیّع به رسمیّت می شناسند، به نظریه کرامت ذاتی انسان ها قائل بوده و احترام و حقوق انسان ها را به صِرف اینکه انسان اند و فارغ از هر دین و مذهب و آیینی که دارند، پاس می دارد.
2️⃣ قرائت وی از دین، قرائتی است مبتنی بر محوریّت عقل و فطرت، و فرع بودن آیات و روایات، و نه نفی آن ها.
استاد سلیمانی، عقل مشترک بشری و مستقل از شرع را به عنوان پیامبر باطنی، بر پیامبر بیرونی و ظواهر آیات و روایات و فهم عالمان از متون دینی مقدّم دانسته، و هر فهم و قرائتی از دین و مذهب را تنها در صورتی که با احکام عقل خودبنیاد مشترک بشری و هنجارهای اخلاقی در تعارض نباشد، می پذیرد؛ در غیر این صورت آن ها را نقد و ردّ نموده و انتسابشان به دین را از اساس انکار می کند.
3️⃣ وی سال ها است از روش دینشناسی مشهور - که از سه ضلع روایت، کلام و فقه سنّتی قوام یافته - فاصله گرفته و به قرائتی متفاوت و جدید از دین دست یافته است؛ قرائتی که از یک سو پایههای آن را آزادی، به رسمیّت شناختن تعدّد قرائت ها از دین، گفتگو، اخلاق و یک در کلمه نگرش انسانی به دین تشکیل می دهد، و از سوی دیگر، خشونت ورزی به بهانه تفاوت عقیده و دین و مذهب، انحصارگرایی، تقلید و سرسپردگی به عالمان دین، تفکّر اخباری و روایتمحور و به حاشیه بردن عقل در شناخت دین، در آن جایی ندارد.
4️⃣ بر خلاف دیدگاه مشهور متکلمین و فقهای سنّتی که از همان ابتدا تا کنون تنها در صورت فقدان آیه و روایت و اجماع، سراغ عقل می روند و بدینسان، بر نقش فرعی، حاشیه ای و کالعدمِ آن تأکید و تصریح می کنند،
➖ "وأما المبتلى بالحوادث الواقعة، فيجب عليه الرجوع إلى العلماء من فقهاء الشيعة، ليعلم من طريقهم احكام الشريعة المستودعة عندهم؛ و مع عدم المرجع للأحكام، أو عدم النصّ في مقام الحكم المبتلى به، فالمرجع في ذلك هو حكم العقل [بعد فقد النصّ!]" (📚 شیخ مفید، الرسالة الأولی فی الغیبة، ص ۶)،
اما استاد سلیمانی، نقش اصلی و اوّلیه در شناخت و تبیین دین را برای عقل و فطرت قائل است، و جایگاه عقل را مقدّم بر کتاب و سنّت می داند و نه مؤخّر از آنها.
مراد از عقل در این موضع و نقش تعیینکننده آن، عقل مشترکِ منبعیِ مستقل از شرع است که حکمش فی نفسه حجّت و معتبر است، و نه عقل ابزاریِ مستفاد از شرع که همگان با هر گرایشی ناچار به استعمال آن هستند.
دکتر سلیمانی بر خلاف دیدگاه مشهور (اعم از اخباری و اصولی) که با تعطیل عقل منبعی و مستقل از شرع در استنباط احکام، در دام عقلانیت اشعری در جامهی شیعیِ آن گرفتار آمده، با به رسمیت شناختن عقل خودبنیادِ پیشادینی بعنوان منبع معتبر تشخیص حسن و قبح افعال و سپس حجیت حکم آن از نظر دینی، به عقلانیت فطری - که حاکم بر عقلانیت قرآنی و عقلانیت روایی - می باشد روی آورده است.
5️⃣ آشنایی با قرائت نواندیشانه وی از دین اسلام و مکتب تشیّع، تصویر و چهره ای زیبا، آزادیمحور، عقلانی، اخلاقی و کثرت گرا از دین را برای مخاطبان پدید می آورد.
6️⃣ آقای سلیمانی علاوه بر علوم اسلامی، در عرصه ادیان نیز متخصّص و صاحبنظر بوده و آثار فراوانی را در زمینه یهودیت، مسیحیت، کتاب مقدّس و غیره، تألیف و ترجمه نموده است.
7️⃣ ایشان عمیقاً به اعلامیه جهانی حقوق بشر باور داشته و از معدود عالمان حوزویِ ایرانی است که به دفاع جدّی از این منشور پرداخته است.
وی طی ۱۶ جلسه دیدگاه خود درباره حقوق بشر را به نحو جامع و تفصیلی تبیین نموده، و طی این سلسله مباحث، ضمن تبیین و دفاع از اعلامیه جهانی حقوق بشر، دیدگاه برخی از عالمان برجسته حوزوی درباره حقوق بشر را - که برخاسته از نگرش روایی، فقهی، کلامی و ایدئولوژیک آن هاست - ، نقد و ردّ نموده است.
〽️ منبع اصلی و اوّلیه در شناخت دین، عقل است، نه کتاب و سنّت!
〽️ حقوق بشرِ برخاسته از عقل مشترک بشری به عنوان پیامبر باطنی، از حقوق بشرِ برخاسته از فقه سنّتیِ روایتمحور برتر است!
1️⃣ دکتر عبدالرّحیم سلیمانی اردستانی یکی از معدود عالمان حوزوی و دانشگاهی است که وی را به معنای واقعی کلمه می توان یک متفکّر نواندیش دینی با افکاری متفاوت، جدید و بعضاً ساختارشکن در شمار آورد.
اردستانی با دانش فقه و فقیهان سنّتی میانه خوبی نداشته، روش دینشناسی آنها را نپذیرفته و از منتقدان جدّی فقیهان و متکلّمان سنّتی محسوب می شود.
ایشان بر خلاف دینشناسان سنّتی که کرامت و احترام انسان ها را تنها به شرط پذیرش دین اسلام و مذهب تشیّع به رسمیّت می شناسند، به نظریه کرامت ذاتی انسان ها قائل بوده و احترام و حقوق انسان ها را به صِرف اینکه انسان اند و فارغ از هر دین و مذهب و آیینی که دارند، پاس می دارد.
2️⃣ قرائت وی از دین، قرائتی است مبتنی بر محوریّت عقل و فطرت، و فرع بودن آیات و روایات، و نه نفی آن ها.
استاد سلیمانی، عقل مشترک بشری و مستقل از شرع را به عنوان پیامبر باطنی، بر پیامبر بیرونی و ظواهر آیات و روایات و فهم عالمان از متون دینی مقدّم دانسته، و هر فهم و قرائتی از دین و مذهب را تنها در صورتی که با احکام عقل خودبنیاد مشترک بشری و هنجارهای اخلاقی در تعارض نباشد، می پذیرد؛ در غیر این صورت آن ها را نقد و ردّ نموده و انتسابشان به دین را از اساس انکار می کند.
3️⃣ وی سال ها است از روش دینشناسی مشهور - که از سه ضلع روایت، کلام و فقه سنّتی قوام یافته - فاصله گرفته و به قرائتی متفاوت و جدید از دین دست یافته است؛ قرائتی که از یک سو پایههای آن را آزادی، به رسمیّت شناختن تعدّد قرائت ها از دین، گفتگو، اخلاق و یک در کلمه نگرش انسانی به دین تشکیل می دهد، و از سوی دیگر، خشونت ورزی به بهانه تفاوت عقیده و دین و مذهب، انحصارگرایی، تقلید و سرسپردگی به عالمان دین، تفکّر اخباری و روایتمحور و به حاشیه بردن عقل در شناخت دین، در آن جایی ندارد.
4️⃣ بر خلاف دیدگاه مشهور متکلمین و فقهای سنّتی که از همان ابتدا تا کنون تنها در صورت فقدان آیه و روایت و اجماع، سراغ عقل می روند و بدینسان، بر نقش فرعی، حاشیه ای و کالعدمِ آن تأکید و تصریح می کنند،
➖ "وأما المبتلى بالحوادث الواقعة، فيجب عليه الرجوع إلى العلماء من فقهاء الشيعة، ليعلم من طريقهم احكام الشريعة المستودعة عندهم؛ و مع عدم المرجع للأحكام، أو عدم النصّ في مقام الحكم المبتلى به، فالمرجع في ذلك هو حكم العقل [بعد فقد النصّ!]" (📚 شیخ مفید، الرسالة الأولی فی الغیبة، ص ۶)،
اما استاد سلیمانی، نقش اصلی و اوّلیه در شناخت و تبیین دین را برای عقل و فطرت قائل است، و جایگاه عقل را مقدّم بر کتاب و سنّت می داند و نه مؤخّر از آنها.
مراد از عقل در این موضع و نقش تعیینکننده آن، عقل مشترکِ منبعیِ مستقل از شرع است که حکمش فی نفسه حجّت و معتبر است، و نه عقل ابزاریِ مستفاد از شرع که همگان با هر گرایشی ناچار به استعمال آن هستند.
دکتر سلیمانی بر خلاف دیدگاه مشهور (اعم از اخباری و اصولی) که با تعطیل عقل منبعی و مستقل از شرع در استنباط احکام، در دام عقلانیت اشعری در جامهی شیعیِ آن گرفتار آمده، با به رسمیت شناختن عقل خودبنیادِ پیشادینی بعنوان منبع معتبر تشخیص حسن و قبح افعال و سپس حجیت حکم آن از نظر دینی، به عقلانیت فطری - که حاکم بر عقلانیت قرآنی و عقلانیت روایی - می باشد روی آورده است.
5️⃣ آشنایی با قرائت نواندیشانه وی از دین اسلام و مکتب تشیّع، تصویر و چهره ای زیبا، آزادیمحور، عقلانی، اخلاقی و کثرت گرا از دین را برای مخاطبان پدید می آورد.
6️⃣ آقای سلیمانی علاوه بر علوم اسلامی، در عرصه ادیان نیز متخصّص و صاحبنظر بوده و آثار فراوانی را در زمینه یهودیت، مسیحیت، کتاب مقدّس و غیره، تألیف و ترجمه نموده است.
7️⃣ ایشان عمیقاً به اعلامیه جهانی حقوق بشر باور داشته و از معدود عالمان حوزویِ ایرانی است که به دفاع جدّی از این منشور پرداخته است.
وی طی ۱۶ جلسه دیدگاه خود درباره حقوق بشر را به نحو جامع و تفصیلی تبیین نموده، و طی این سلسله مباحث، ضمن تبیین و دفاع از اعلامیه جهانی حقوق بشر، دیدگاه برخی از عالمان برجسته حوزوی درباره حقوق بشر را - که برخاسته از نگرش روایی، فقهی، کلامی و ایدئولوژیک آن هاست - ، نقد و ردّ نموده است.
کانال نو اندیشی دینی کیان
سخنی با جناب آقای اراکی عضو جامعه مدرسین و مجلس خبرگان جناب آقای اراکی دو مطلب زیر را در رابطه با موضع مجمع مدرسین و محققین در باره راه حل دو دولتی بیان کردهاند: جناب حضرت آیت الله شیخ محسن اراکی دام ظلّه اخیراً خبری در مورد مرکزی به نام «مجمع محققان و…
8️⃣ در همین راستا، علاوه بر باور به "انگاره تقدّم عقل بر نقل" که مهمترین مبنای دینشناسی ایشان است، "نظریه خودفرمانروایی انسان" که حاکمیت و استقلال عقل انسان را پاس داشته، و در مقابلِ انگارهی مشهورِ تقلید و تعطیل عقل از سوی دینشناسان سنّتی قرار میگیرد، قابل توجّه است. استاد سلیمانی کتاب مهم و کم نظیری را هم با همین عنوان تألیف نموده است.
9️⃣ متأسفانه اخیراً وی را تنها به دلیل استقلال اندیشه اش در حوزه معرفت دینی و اندیشه سیاسی، از جایگاه هیأت علمی دانشگاه مفید قم، به نحوی ظالمانه و ناجوانمردانه عزل و اخراج نموده اند!
وی برای حفظ استقلال اندیشه خود و پیشبرد پروژه روشنگری دینی و فرهنگی خویش و خدمت به مردم از این راه، هزینه های فراوانی پرداخته و رنج های جانکاهی را متحمّل شده است.
🔟 حمایت از یکچنین عالمان نواندیشی که پیامآور آزادی، صلح، گفتگو و قرائت انسانی و فطری از دین می باشند، ضروری است، تا از یک سو، شناختی عمیق تر و انسانی تر از دین اسلام حاصل شود، و از سوی دیگر برخی عالمان سنّتی و روایتمحور که برای تعدّد فهم ها و قرائت ها از دین هیچ ارزشی قائل نبوده و خشونتورزی و دیگریستیزیِ دینی را با سوء استفاده از قدرت سیاسی نهادینه نموده اند، در خاموش نمودن ندا و پیام این عالمان دینی وارسته و آزاداندیش به مردم، ناکام بمانند!
9️⃣ متأسفانه اخیراً وی را تنها به دلیل استقلال اندیشه اش در حوزه معرفت دینی و اندیشه سیاسی، از جایگاه هیأت علمی دانشگاه مفید قم، به نحوی ظالمانه و ناجوانمردانه عزل و اخراج نموده اند!
وی برای حفظ استقلال اندیشه خود و پیشبرد پروژه روشنگری دینی و فرهنگی خویش و خدمت به مردم از این راه، هزینه های فراوانی پرداخته و رنج های جانکاهی را متحمّل شده است.
🔟 حمایت از یکچنین عالمان نواندیشی که پیامآور آزادی، صلح، گفتگو و قرائت انسانی و فطری از دین می باشند، ضروری است، تا از یک سو، شناختی عمیق تر و انسانی تر از دین اسلام حاصل شود، و از سوی دیگر برخی عالمان سنّتی و روایتمحور که برای تعدّد فهم ها و قرائت ها از دین هیچ ارزشی قائل نبوده و خشونتورزی و دیگریستیزیِ دینی را با سوء استفاده از قدرت سیاسی نهادینه نموده اند، در خاموش نمودن ندا و پیام این عالمان دینی وارسته و آزاداندیش به مردم، ناکام بمانند!
🖋 یادداشت راهبرد: #وفاق در #قم
▪️درباره راهبرد #مسعود_پزشکیان که پس از انتصاب معاون و استانداران #اهل_سنت به دیدار #مراجع شیعه رفت
👈 #محمد_جواد_روح
✍ یک روز پس از قطعی شدن انتصاب نخستین معاون اهلسنت که همزمان با انتصاب یک استاندار اهلسنت دیگر اینبار برای سیستانوبلوچستان در دولت مسعود پزشکیان بود، رئیسجمهور راهی قم شد تا با مراجع تقلید شیعه دیدار کند.
✍ مراجع تقلیدی که پزشکیان با آنان دیدار کرد، از فقهایی هستند که عموماً گرایشهای سنتی مذهب شیعه را نمایندگی میکنند
✍ ازاینرو، چنین دیداری پس از آن انتصابات که با استقبال علمای اهلسنت ازجمله #مولوی_عبدالحمید مواجه شده بود، نماد و نشانهای بارز از شکلی از سیاستورزی است که پزشکیان آن را تحتعنوان #وفاق_ملی در پیش گرفته است.
✍ اگر در گرایش «خالصساز»، دولت نقش ماشین و حتی لوکوموتیو حذف و به حاشیه راندن نیروهای مختلف سیاسی-اجتماعی را برعهده دارد؛ در گرایش و گفتمان مبتنی بر «وفاق»، دولت نقشی در جهت آشتی نیروهای مختلف سیاسی-اجتماعی را برعهده میگیرد و میکوشد از مجموعه ظرفیتها و فرصتهایی که نیروهای متفاوت و بعضاً مخالف در اختیار دارند، بهره گیرد و از این طریق، چرخ اداره مملکت را بگرداند.
✍ بدیهی است اتخاذ و پیشبرد چنین سیاستی، دشوار است؛ چراکه دولت در اینجا ناگزیر است خود را به طیف متنوعی از نیروها متعهد بداند که خواستها و مطالباتی متفاوت دارند و چهرههای متعارضی را نماینده خود میدانند و حضور آنان را در دولت میپسندند.
🔅متن کامل یادداشت را در لینک زیر بخوانید:
https://mjrahbord.blogfa.com/post/150
▪️درباره راهبرد #مسعود_پزشکیان که پس از انتصاب معاون و استانداران #اهل_سنت به دیدار #مراجع شیعه رفت
👈 #محمد_جواد_روح
✍ یک روز پس از قطعی شدن انتصاب نخستین معاون اهلسنت که همزمان با انتصاب یک استاندار اهلسنت دیگر اینبار برای سیستانوبلوچستان در دولت مسعود پزشکیان بود، رئیسجمهور راهی قم شد تا با مراجع تقلید شیعه دیدار کند.
✍ مراجع تقلیدی که پزشکیان با آنان دیدار کرد، از فقهایی هستند که عموماً گرایشهای سنتی مذهب شیعه را نمایندگی میکنند
✍ ازاینرو، چنین دیداری پس از آن انتصابات که با استقبال علمای اهلسنت ازجمله #مولوی_عبدالحمید مواجه شده بود، نماد و نشانهای بارز از شکلی از سیاستورزی است که پزشکیان آن را تحتعنوان #وفاق_ملی در پیش گرفته است.
✍ اگر در گرایش «خالصساز»، دولت نقش ماشین و حتی لوکوموتیو حذف و به حاشیه راندن نیروهای مختلف سیاسی-اجتماعی را برعهده دارد؛ در گرایش و گفتمان مبتنی بر «وفاق»، دولت نقشی در جهت آشتی نیروهای مختلف سیاسی-اجتماعی را برعهده میگیرد و میکوشد از مجموعه ظرفیتها و فرصتهایی که نیروهای متفاوت و بعضاً مخالف در اختیار دارند، بهره گیرد و از این طریق، چرخ اداره مملکت را بگرداند.
✍ بدیهی است اتخاذ و پیشبرد چنین سیاستی، دشوار است؛ چراکه دولت در اینجا ناگزیر است خود را به طیف متنوعی از نیروها متعهد بداند که خواستها و مطالباتی متفاوت دارند و چهرههای متعارضی را نماینده خود میدانند و حضور آنان را در دولت میپسندند.
🔅متن کامل یادداشت را در لینک زیر بخوانید:
https://mjrahbord.blogfa.com/post/150
راهبرد (متون طولانی کانال راهبرد)
وفاق در قم
درباره راهبرد پزشکیان که پس از انتصاب معاون و استانداران اهلسنت به دیدار مراجع شیعه رفت محمدجواد روح| یادداشت منتشرشده در شماره ۶۳۸ روزنامه هممیهن| شنبه
انتشار شماره جدید مجله جامعه شناسی ایران شماره 4 سال 1402
▪️تشکلهای دانشجویی بهمثابهی «اجتماع بازی»تفسیر سازوکارهای ایجاد تمایز در تشکلهای دانشجوییِ دانشگاه تهران/ رضا صمیم
▪️فروپاشی ساختارها و ظهور کاریزمای ملی (مقایسۀ تطبیقی انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی)/ مجید فولادیان، حمیدرضا جلاییپور
▪️آرایش جدید بدن مجرمان در آستانهی مشروطیت نشانهشناسی تصاویر زندانیان و اعدامیان دورهی ناصری تا انقلاب مشروطه/ ساجده عرفانی، آرش حیدری
▪️اسارت عاملیت: تحلیل روایت زندگی روزمرۀ دوران تحریم در اصفهان/ عرفان ترابی اصفهانی، احسان آقابابایی
▪️تحلیل کیفی مصرف مشروبات الکلی و ماریجوانا بین دختران شهر یاسوج/ آرمان حیدری، عاطفه مدبرنژاد
▪️مطالعۀ کیفی چالشهای پاسخگویی سازمانهای مردمنهاد (سمنها) در برابر ذینفعان بیرونی/ شهناز اصلانی، رضا همتی، کرم حبیبپور گتابی
لینک مجله روی سایت
http://www.jsi-isa.ir/issue_49256_50506.html
@iran_sociology
#انجمن_جامعه_شناسی_ایران
▪️تشکلهای دانشجویی بهمثابهی «اجتماع بازی»تفسیر سازوکارهای ایجاد تمایز در تشکلهای دانشجوییِ دانشگاه تهران/ رضا صمیم
▪️فروپاشی ساختارها و ظهور کاریزمای ملی (مقایسۀ تطبیقی انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی)/ مجید فولادیان، حمیدرضا جلاییپور
▪️آرایش جدید بدن مجرمان در آستانهی مشروطیت نشانهشناسی تصاویر زندانیان و اعدامیان دورهی ناصری تا انقلاب مشروطه/ ساجده عرفانی، آرش حیدری
▪️اسارت عاملیت: تحلیل روایت زندگی روزمرۀ دوران تحریم در اصفهان/ عرفان ترابی اصفهانی، احسان آقابابایی
▪️تحلیل کیفی مصرف مشروبات الکلی و ماریجوانا بین دختران شهر یاسوج/ آرمان حیدری، عاطفه مدبرنژاد
▪️مطالعۀ کیفی چالشهای پاسخگویی سازمانهای مردمنهاد (سمنها) در برابر ذینفعان بیرونی/ شهناز اصلانی، رضا همتی، کرم حبیبپور گتابی
لینک مجله روی سایت
http://www.jsi-isa.ir/issue_49256_50506.html
@iran_sociology
#انجمن_جامعه_شناسی_ایران
Audio
📻پادکست پرگار: فلسفه موسیقی
🔻فلسفه در مورد موسیقی چه میگوید؟ زبان موسیقی زبانی مفهومی نیست با این حال موسیقی درونیترین حالات بشر را بیان یا خلق میکند. چطور؟
میهمانها:
حسین حدیثی، آهنگساز و مدرس نظریه موسیقی
سجاد سپهری، آهنگساز و پژوهشگر آموزشی
لینک یوتوب:
https://bbc.in/4hzT2hl
@BBCPersian
🔻فلسفه در مورد موسیقی چه میگوید؟ زبان موسیقی زبانی مفهومی نیست با این حال موسیقی درونیترین حالات بشر را بیان یا خلق میکند. چطور؟
میهمانها:
حسین حدیثی، آهنگساز و مدرس نظریه موسیقی
سجاد سپهری، آهنگساز و پژوهشگر آموزشی
لینک یوتوب:
https://bbc.in/4hzT2hl
@BBCPersian
Forwarded from آزاد | Azad
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 شریعت و عقلانیت ۱: گستره فقه
🔶 مناظره عبدالکریم سروش و ابوالقاسم علیدوست - قسمت اول
🔻عبدالکریم سروش: فقه ما بریده از اخلاق است. قرنها بهصرف وجود روایت، فتوا میدادند و گمان میکردند عدالت در آن گنجانده شده، اما دیگر نمیتوان به انسان مدرن گفت که اسلام خوب است، چون احکام رهن و اجارهاش از قوانین آمریکا برتر است. بنابراین چرا باید بهدنبال گسترش دادن چنین فقهی بود؟ گستره شریعت نه از راه مراجعه به دین، بلکه براساس انتظار انسان از دین مشخص میشود.
🔻ابوالقاسم علیدوست: اگر گمان شود که مطلبی از دین با اخلاق ناسازگار است، یا آن گزاره اخلاقی نیست و یا دین درباره آن چنین حکمی نداده است. منظور از بسط و گسترش فقه، شیمی اسلامی و... نیست. احکام رهن و اجاره نیز لزوما برای دعوت به اسلام نوشته نشدهاند. در کنار انتظار انسان از دین، انتظار خالق از مخلوق نیز مهم است. انتظار مسلمانان از دین را آیات و روایاتی که بیانگر اهداف دین هستند، مشخص میکنند.
🎞 فیلم این گفتگو در یوتوب آزاد:
https://youtu.be/WOY5S41gg0s
🎞 فیلم این گفتگو در پلتفرم آزاد:
https://azad.im/table/140
✅ حمایت «ارزی» و «ریالی» از آزاد
🆔@AzadSocial
🔶 مناظره عبدالکریم سروش و ابوالقاسم علیدوست - قسمت اول
🔻عبدالکریم سروش: فقه ما بریده از اخلاق است. قرنها بهصرف وجود روایت، فتوا میدادند و گمان میکردند عدالت در آن گنجانده شده، اما دیگر نمیتوان به انسان مدرن گفت که اسلام خوب است، چون احکام رهن و اجارهاش از قوانین آمریکا برتر است. بنابراین چرا باید بهدنبال گسترش دادن چنین فقهی بود؟ گستره شریعت نه از راه مراجعه به دین، بلکه براساس انتظار انسان از دین مشخص میشود.
🔻ابوالقاسم علیدوست: اگر گمان شود که مطلبی از دین با اخلاق ناسازگار است، یا آن گزاره اخلاقی نیست و یا دین درباره آن چنین حکمی نداده است. منظور از بسط و گسترش فقه، شیمی اسلامی و... نیست. احکام رهن و اجاره نیز لزوما برای دعوت به اسلام نوشته نشدهاند. در کنار انتظار انسان از دین، انتظار خالق از مخلوق نیز مهم است. انتظار مسلمانان از دین را آیات و روایاتی که بیانگر اهداف دین هستند، مشخص میکنند.
🎞 فیلم این گفتگو در یوتوب آزاد:
https://youtu.be/WOY5S41gg0s
🎞 فیلم این گفتگو در پلتفرم آزاد:
https://azad.im/table/140
✅ حمایت «ارزی» و «ریالی» از آزاد
🆔@AzadSocial
⚡️ما در وسط تاریخ قدسی خداوند قرار داریم.
⚡️رویارویی آخرالزمانی ایران با اسرائیل براساس فلسفه الهیاتی اجتنابناپذیر است.
✔️احمد رهدار در گفتگو با ایکنا🔻
🔹رویارویی جبهه مقاومت با اسرائیل رویارویی فراتر از دعواهای سیاسی است و به لایه فلسفه سیاسی و الهیات سیاسی و تاریخی برمیگردد و به همین دلیل نتایج آن هم بسیار بزرگ است؛ اینکه مقام معظم رهبری از جنگ برای بقا سخن گفتند به همین دلیل است و بر اساس مبانی قرآنی هم این رویارویی، اجتناب ناپذیر است یعنی حق و باطل تا آخر نمیتوانند با هم کنار بیایند زیرا تضاد آنان تضاد ذاتی است؛ هم آرزو و رؤیای حق، از بینبردن باطل است و هم رؤیا و آرزوی باطل، از بینبردن و محو کامل حق است لذا باید از تعارف بیرون بیاییم.
🔹به نظر بنده هانتینگتون در کتاب «برخورد تمدنها» صادقانه گفت ما به سمت رویارویی پایانتاریخی در حال حرکت هستیم و در این رویارویی به تعبیر ایشان نماینده تفکر غرب، آمریکا، نماینده تفکر کنفسیوس و شرق، چین و تفکر نماینده اسلام، ایران شیعی است. ایران به نمایندگی از تفکر اسلامی با تمدنی با محوریت آمریکا در حال جنگ است و اسرائیل، سربازی است که به خاکریز و خط مقدم فرستاده شده. در تحلیل آنان حزبالله و غزه خاکریز ایران است لذا اگر از تعارف دست برداریم ماجرا رنگ و بوی دیگری دارد و بسیط و ساده نیست.
🔹بنابراین به نظر بنده از جهت فلسفه تاریخی و نصوص دینی این رویارویی آخرالزمانی قابل پیشبینی و قابل توجیه است؛ البته میتوانیم این تحلیل تاریخی کلان را به جامعهشناسی سیاسی بکشانیم و در سطح پایینتر یعنی درون جناحی و سیاسی مصطلح تحلیل کنیم و بگوییم اگر فلان شخص رئیس جمهور بود وضعیت متفاوت بود و یا اگر اصلاحاتیها باشند یک طور و اگر اصولگراها باشند طور دیگری است؛ این زاویه فقط جزئیات بحث و مواجهه را تغییر میدهد یا اینکه زمان را عقب و جلو میکند ولی آن سطح کلی و اصل ماجرا را نمیتواند تغییر دهد.
🔹ما در وسط تاریخ قدسی خداوند قرار داریم و به عنوان نماینده جبهه حق در حال کنش هستیم و باید از این کنشگری خودمان استقبال کنیم و با باور الهیاتی و باور به صدق وعده نصرت خدا وارد این میدان شویم. الان هم در میدان لبنان و در این وضعیت خاص که حزبالله در راس خود، سیدحس نصرالله، دبیر کل مجاهد و فرماندهان میانی و فرماندهان میدانی خود را در ماجرای پیجرها از دست داده است مهمترین منبعی که ارتزاق روحی میکند همین تفکرات الهیاتی و باورهای دینی است.
🔹ما انتخاب کردهایم که انسان و مسلمان باشیم و منطق انسانی و اسلامی میگوید یاور مظلوم و دشمن ظالم باشیم و اسرائیل واقعا مصداق بارز ظالم است و حتی با فرض نظام حقوقی موجود در دنیای کنونی هم اسرائیل ظالم است یعنی اگر زمانی طبق منطق دینی و اسلامی، اسرائیل ظالم بود الان طبق قوانین بینالمللی و انسانی هم در تمام دنیا افرادی هستند که ظالمبودن و جنایتکاربودن او را قبول دارند. اسرائیل اندیشه سبوعیت و حیوانی دارد.
@namehayehawzavi
⚡️رویارویی آخرالزمانی ایران با اسرائیل براساس فلسفه الهیاتی اجتنابناپذیر است.
✔️احمد رهدار در گفتگو با ایکنا🔻
🔹رویارویی جبهه مقاومت با اسرائیل رویارویی فراتر از دعواهای سیاسی است و به لایه فلسفه سیاسی و الهیات سیاسی و تاریخی برمیگردد و به همین دلیل نتایج آن هم بسیار بزرگ است؛ اینکه مقام معظم رهبری از جنگ برای بقا سخن گفتند به همین دلیل است و بر اساس مبانی قرآنی هم این رویارویی، اجتناب ناپذیر است یعنی حق و باطل تا آخر نمیتوانند با هم کنار بیایند زیرا تضاد آنان تضاد ذاتی است؛ هم آرزو و رؤیای حق، از بینبردن باطل است و هم رؤیا و آرزوی باطل، از بینبردن و محو کامل حق است لذا باید از تعارف بیرون بیاییم.
🔹به نظر بنده هانتینگتون در کتاب «برخورد تمدنها» صادقانه گفت ما به سمت رویارویی پایانتاریخی در حال حرکت هستیم و در این رویارویی به تعبیر ایشان نماینده تفکر غرب، آمریکا، نماینده تفکر کنفسیوس و شرق، چین و تفکر نماینده اسلام، ایران شیعی است. ایران به نمایندگی از تفکر اسلامی با تمدنی با محوریت آمریکا در حال جنگ است و اسرائیل، سربازی است که به خاکریز و خط مقدم فرستاده شده. در تحلیل آنان حزبالله و غزه خاکریز ایران است لذا اگر از تعارف دست برداریم ماجرا رنگ و بوی دیگری دارد و بسیط و ساده نیست.
🔹بنابراین به نظر بنده از جهت فلسفه تاریخی و نصوص دینی این رویارویی آخرالزمانی قابل پیشبینی و قابل توجیه است؛ البته میتوانیم این تحلیل تاریخی کلان را به جامعهشناسی سیاسی بکشانیم و در سطح پایینتر یعنی درون جناحی و سیاسی مصطلح تحلیل کنیم و بگوییم اگر فلان شخص رئیس جمهور بود وضعیت متفاوت بود و یا اگر اصلاحاتیها باشند یک طور و اگر اصولگراها باشند طور دیگری است؛ این زاویه فقط جزئیات بحث و مواجهه را تغییر میدهد یا اینکه زمان را عقب و جلو میکند ولی آن سطح کلی و اصل ماجرا را نمیتواند تغییر دهد.
🔹ما در وسط تاریخ قدسی خداوند قرار داریم و به عنوان نماینده جبهه حق در حال کنش هستیم و باید از این کنشگری خودمان استقبال کنیم و با باور الهیاتی و باور به صدق وعده نصرت خدا وارد این میدان شویم. الان هم در میدان لبنان و در این وضعیت خاص که حزبالله در راس خود، سیدحس نصرالله، دبیر کل مجاهد و فرماندهان میانی و فرماندهان میدانی خود را در ماجرای پیجرها از دست داده است مهمترین منبعی که ارتزاق روحی میکند همین تفکرات الهیاتی و باورهای دینی است.
🔹ما انتخاب کردهایم که انسان و مسلمان باشیم و منطق انسانی و اسلامی میگوید یاور مظلوم و دشمن ظالم باشیم و اسرائیل واقعا مصداق بارز ظالم است و حتی با فرض نظام حقوقی موجود در دنیای کنونی هم اسرائیل ظالم است یعنی اگر زمانی طبق منطق دینی و اسلامی، اسرائیل ظالم بود الان طبق قوانین بینالمللی و انسانی هم در تمام دنیا افرادی هستند که ظالمبودن و جنایتکاربودن او را قبول دارند. اسرائیل اندیشه سبوعیت و حیوانی دارد.
@namehayehawzavi