#نكته_ها
⭕️حكومت على (ع)، حكومت تكريم انسانها
حكومت امام على (ع) حكومتِ #حرمت نهادن به انسان و پاسداشتن كرامت مردمان بود؛ و از اينرو حكومت آن حضرت، حكومتى شاخص و معيارى براى سنجش حكومتهاست.
اميرمؤمنان على (ع) چنان بر حفظ حرمت و كرامت انسانها در رفتار سياسى و روابط و مناسبات حكومتى تأكيد داشت كه به هيچوجه اجازه نمىداد رفتار و روابط و مناسباتى خلاف حرمت و كرامت انسانها ظهور يابد، و در صورت ظهور چنين چيزى بلافاصله آن را مىزدود. نصر بن مزاحم مِنْقَرى روايت كرده است كه پس از بازگشت امام على (ع) از پيكار صفّين به كوفه، چون حضرت بر تيرهاى از قبيلهى هَمْدان مىگذشت، حَرْب بن شُرَحْبيل شَبامى از خانهى خود به سوى امام على (ع) آمد و به گفتوگو دربارهى كشته شدگان و نحوهى عزادارى زنان آن تيره پرداختند، وَ حَرْب همچنان كه على (ع) #سواره مىرفت، #پياده در ركابش راه مىسپرد. پس امام على (ع) به او فرمود: (وقعة صفّین، ص ٥٣٢-٥٣٢)
«اِرْجِعْ، فَإِنَّ مَشْيَ مِثْلِکَ مَعَ مِثْلِي فِتْنَةٌ لِلْوَالِي، وَ مَذَلَّةٌ لِلْمُؤْمِنِ.»
نهجالبلاغه، حکمت ۳۲۲
باز گرد كه پيادهرفتن چون تويى با چون منى، موجب فريفتهشدن والى و سبب خوارى مؤمن است.
امام على (ع) هر چه را كه باعث زيرپا گذاشتهشدن حرمت و كرامت مردمان بود، نفى نمود كه ترك آنچه موجب ذلّت و سبب نفى كرامت انسانهاست واجب است.
📕حكومت امام على(ع)، حكومت موفق تاريخ، مصطفی دلشاد تهرانی، انتشارات دريا، زمستان ۸۲، ص۱۲۲-۱۲۳
#تكريم #حكومت #كرامت
📍كانال مصطفى دلشاد تهرانى
@delshadtehraniه
⭕️حكومت على (ع)، حكومت تكريم انسانها
حكومت امام على (ع) حكومتِ #حرمت نهادن به انسان و پاسداشتن كرامت مردمان بود؛ و از اينرو حكومت آن حضرت، حكومتى شاخص و معيارى براى سنجش حكومتهاست.
اميرمؤمنان على (ع) چنان بر حفظ حرمت و كرامت انسانها در رفتار سياسى و روابط و مناسبات حكومتى تأكيد داشت كه به هيچوجه اجازه نمىداد رفتار و روابط و مناسباتى خلاف حرمت و كرامت انسانها ظهور يابد، و در صورت ظهور چنين چيزى بلافاصله آن را مىزدود. نصر بن مزاحم مِنْقَرى روايت كرده است كه پس از بازگشت امام على (ع) از پيكار صفّين به كوفه، چون حضرت بر تيرهاى از قبيلهى هَمْدان مىگذشت، حَرْب بن شُرَحْبيل شَبامى از خانهى خود به سوى امام على (ع) آمد و به گفتوگو دربارهى كشته شدگان و نحوهى عزادارى زنان آن تيره پرداختند، وَ حَرْب همچنان كه على (ع) #سواره مىرفت، #پياده در ركابش راه مىسپرد. پس امام على (ع) به او فرمود: (وقعة صفّین، ص ٥٣٢-٥٣٢)
«اِرْجِعْ، فَإِنَّ مَشْيَ مِثْلِکَ مَعَ مِثْلِي فِتْنَةٌ لِلْوَالِي، وَ مَذَلَّةٌ لِلْمُؤْمِنِ.»
نهجالبلاغه، حکمت ۳۲۲
باز گرد كه پيادهرفتن چون تويى با چون منى، موجب فريفتهشدن والى و سبب خوارى مؤمن است.
امام على (ع) هر چه را كه باعث زيرپا گذاشتهشدن حرمت و كرامت مردمان بود، نفى نمود كه ترك آنچه موجب ذلّت و سبب نفى كرامت انسانهاست واجب است.
📕حكومت امام على(ع)، حكومت موفق تاريخ، مصطفی دلشاد تهرانی، انتشارات دريا، زمستان ۸۲، ص۱۲۲-۱۲۳
#تكريم #حكومت #كرامت
📍كانال مصطفى دلشاد تهرانى
@delshadtehraniه
#نکته_ها
⭕️ اهمیت پاسداشت کرامت و حرمت ذاتی همۀ انسان ها
هرگونه كه انسان تلقى شود، همانگونه با او رفتار مىشود. اگر انسان موجودى باكرامت و بامنزلت و با حرمت ذاتى ديده شود روابط و مناسبات اجتماعى با نوع انسان، كرامتمدار و حرمتمحور مىشود، و اگر اين مبنا ناديده گرفته شود و يا انكار گردد و يا به تبعيض آلوده شود روابط و مناسبات اجتماعى غيرانسانى مىگردد. تقسيمبندىهاى ناروا در ميان انسانها و تبعيضهاى گوناگون و حرمتشكنىها از همين نگرش سرچشمه مىگيرد.
( وَ لَقَد کَرَّمنا بَنِی آدَمَ ) اسراء / ۷۰
ما به نوع بشر ( بنی آدم ) کرامت بخشیده ایم .
خداوندى كه به نوع انسان كرامت بخشيده و همه آدميان را داراى حرمت و منزلت انسانى معرفى كرده، نگاه فرعونى و روابط و مناسبات فرعونى را نقطه مقابل آن برشمرده تا تفرعن تاريخى و روابط اجتماعى برخاسته از ديدگاه فرعونى شناخته شود.
( فَاستَخَفَّ قَومَهُ فَأَطاعُوهُ إِنَّهُم کانُوا قَومًا فاسِقِینَ ) زخرف / ۵۴
او ( فرعون ) قومش را استخفاف كرد، پس اطاعتش كردند كه آنان مردمانى فاسق بودند.
فرعون سمبل تقسيمبندىهاى ناروا در ميان انسانها و تبعيضگرايى و حرمتشكنى و تعدى است. فرعون نمونه اعلاى تبعيض ميان آدميان و تحقير مردمان است كه بقاى نظام فرعونى و مناسبات سلطه، و روابط استثمارى و استحمارى جز بر مبناى تهى كردن انسانها ميسّر نمىشود. انسان بىهويت است كه بدين روابط و مناسبات تن مىدهد و به تعبير قرآن كريم اين نيست مگر به سبب «فسق» انسان. انسانى كه به بىكرامتى تن مىسپارد و منزلت انسانى خود را ناديده مىگيرد و حرمت خويش پاس نمىدارد؛ انسانى كه پذيراى خوارى و بىحرمتى مىشود، انسانى كه به اهانت و حقارت تن مىدهد، ابتدا بايد فاسق شده باشد، بايد از محتواى الهى و انسانى خود عدول كرده باشد تا پذيراى استخفاف گردد. سيره همه جبّاران و گردنكشان، و راه و رسم همه حكومتهاى فاسد و خودكامه ـ در جهت تعدى و خودكامگى، و زورگويى و غارتگرى ـ بىكرامت كردن مردمان و شكستن حرمت آنان بوده است. بقاى تفرعن در بستر بىمنزلتى انسانهاست. ادامه خودكامگى جز در زمينه بىكرامتى ميسّر نيست. از اينروست كه جبّاران و خودكامگان و ستمگران از كرامت داشتن نوع انسان و قائل بودن به حرمت همه مردمان وحشت دارند و در همه تاريخ تلاش كردهاند تا اين فهم كه نوع انسان ـ بدون در نظر گرفتن هر شأنى ـ با كرامت و داراى حرمت است ترويج نشود. البته اگر انسانها از حقيقت الهى ـ انسانى خود دور شده باشند تن به چنين روابط تباهى نمىدهند. و جالب آن است كه قرآن كريم علّت پذيرش استخفاف و ادامه تفرعن فرعونان را فاسق بودن مردمان معرفى كرده است.
اگر انسانها فاسق نبودند و از اطاعت حق و فرمان عقل بيرون نشده بودند و خود را از محتواى الهى ـ انسانى خويش تهى نساخته بودند، تسليم هيچ فرعونى نمىشدند. آنان به دست خويش كرامت خود را لگدمال كردند، و يا پذيراى لگدمال شدن حرمت خويش گشتند، آنگاه تسليم استخفاف فرعونى شدند؛ و پيامبران الهى آمدهاند تا اين روابط ستمگرانه و مناسبات تباهسازنده را دگرگون سازند. آمدهاند تا اعلام كنند همه انسانها ـ فارغ از هر شأنى ـ داراى كرامت و منزلت و حرمت ذاتىاند و هيچكس حق ندارد آنچه را خداوند به نوع انسان بخشيده است برهم زند.
#نکته_ها #کرامت_انسانی #حرمت_ذاتی #پاسداشت #مناسبات_اجتماعی
📍کانال مصطفی دلشاد تهرانی
⭕️ اهمیت پاسداشت کرامت و حرمت ذاتی همۀ انسان ها
هرگونه كه انسان تلقى شود، همانگونه با او رفتار مىشود. اگر انسان موجودى باكرامت و بامنزلت و با حرمت ذاتى ديده شود روابط و مناسبات اجتماعى با نوع انسان، كرامتمدار و حرمتمحور مىشود، و اگر اين مبنا ناديده گرفته شود و يا انكار گردد و يا به تبعيض آلوده شود روابط و مناسبات اجتماعى غيرانسانى مىگردد. تقسيمبندىهاى ناروا در ميان انسانها و تبعيضهاى گوناگون و حرمتشكنىها از همين نگرش سرچشمه مىگيرد.
( وَ لَقَد کَرَّمنا بَنِی آدَمَ ) اسراء / ۷۰
ما به نوع بشر ( بنی آدم ) کرامت بخشیده ایم .
خداوندى كه به نوع انسان كرامت بخشيده و همه آدميان را داراى حرمت و منزلت انسانى معرفى كرده، نگاه فرعونى و روابط و مناسبات فرعونى را نقطه مقابل آن برشمرده تا تفرعن تاريخى و روابط اجتماعى برخاسته از ديدگاه فرعونى شناخته شود.
( فَاستَخَفَّ قَومَهُ فَأَطاعُوهُ إِنَّهُم کانُوا قَومًا فاسِقِینَ ) زخرف / ۵۴
او ( فرعون ) قومش را استخفاف كرد، پس اطاعتش كردند كه آنان مردمانى فاسق بودند.
فرعون سمبل تقسيمبندىهاى ناروا در ميان انسانها و تبعيضگرايى و حرمتشكنى و تعدى است. فرعون نمونه اعلاى تبعيض ميان آدميان و تحقير مردمان است كه بقاى نظام فرعونى و مناسبات سلطه، و روابط استثمارى و استحمارى جز بر مبناى تهى كردن انسانها ميسّر نمىشود. انسان بىهويت است كه بدين روابط و مناسبات تن مىدهد و به تعبير قرآن كريم اين نيست مگر به سبب «فسق» انسان. انسانى كه به بىكرامتى تن مىسپارد و منزلت انسانى خود را ناديده مىگيرد و حرمت خويش پاس نمىدارد؛ انسانى كه پذيراى خوارى و بىحرمتى مىشود، انسانى كه به اهانت و حقارت تن مىدهد، ابتدا بايد فاسق شده باشد، بايد از محتواى الهى و انسانى خود عدول كرده باشد تا پذيراى استخفاف گردد. سيره همه جبّاران و گردنكشان، و راه و رسم همه حكومتهاى فاسد و خودكامه ـ در جهت تعدى و خودكامگى، و زورگويى و غارتگرى ـ بىكرامت كردن مردمان و شكستن حرمت آنان بوده است. بقاى تفرعن در بستر بىمنزلتى انسانهاست. ادامه خودكامگى جز در زمينه بىكرامتى ميسّر نيست. از اينروست كه جبّاران و خودكامگان و ستمگران از كرامت داشتن نوع انسان و قائل بودن به حرمت همه مردمان وحشت دارند و در همه تاريخ تلاش كردهاند تا اين فهم كه نوع انسان ـ بدون در نظر گرفتن هر شأنى ـ با كرامت و داراى حرمت است ترويج نشود. البته اگر انسانها از حقيقت الهى ـ انسانى خود دور شده باشند تن به چنين روابط تباهى نمىدهند. و جالب آن است كه قرآن كريم علّت پذيرش استخفاف و ادامه تفرعن فرعونان را فاسق بودن مردمان معرفى كرده است.
اگر انسانها فاسق نبودند و از اطاعت حق و فرمان عقل بيرون نشده بودند و خود را از محتواى الهى ـ انسانى خويش تهى نساخته بودند، تسليم هيچ فرعونى نمىشدند. آنان به دست خويش كرامت خود را لگدمال كردند، و يا پذيراى لگدمال شدن حرمت خويش گشتند، آنگاه تسليم استخفاف فرعونى شدند؛ و پيامبران الهى آمدهاند تا اين روابط ستمگرانه و مناسبات تباهسازنده را دگرگون سازند. آمدهاند تا اعلام كنند همه انسانها ـ فارغ از هر شأنى ـ داراى كرامت و منزلت و حرمت ذاتىاند و هيچكس حق ندارد آنچه را خداوند به نوع انسان بخشيده است برهم زند.
#نکته_ها #کرامت_انسانی #حرمت_ذاتی #پاسداشت #مناسبات_اجتماعی
📍کانال مصطفی دلشاد تهرانی
Forwarded from اصلاح دینی
💠 «انسانِ غیر مسلمان» در فتاوای یوسف #صانعی (با تلخیص)
✍ سید ضیاء #مرتضوی
● همه ی انسانها، به دلیل #انسان بودن و در ذات خود، دارای #حرمت و #کرامت اند و از ارزش و #حقوق انسانی برخوردارند.
● هیچ کسی نمیتواند اعتقادات خویش را مجوّز تعرّض به حقوق دیگران و تصرّف در شئون مادی، معنوی، فردی یا اجتماعی آنان بشمارد.
● استثناها نیز، که پیآمد عوامل عارضی و بیرونی است، ویژه ی دسته ای خاص نیست و اعتقادات در آن نقشی ندارد.
◀️ به عنوان نمونه، همان گونه که #غیبت کردن و بدگویی نسبت [به] #شیعه جایز نیست، درباره ی دیگران، مسلمان و #غیر_مسلمان، نیز جایز نیست و اگر در مواردی جایز باشد، درباره ی همه است.
◀️ در ثبوت #حد #قذف نیز میان شخص قذف شده ی مسلمان و غیر مسلمان فرق نیست.
از نظر ایشان،
◀️ #قصاص، و
◀️ #دیه ی کامل، و حتّی
◀️ وجوب #کفاره به دلیل ارتکاب #قتل
نیز اختصاص به قتل مسلمان ندارد و شامل غیر مسلمان نیز میشود، هرچند کافر حربی، امّا «معاهَد»، باشد.
● و معاهَد بودن، بر پایه ی پذیرش و پیوستن به معاهَدات عمومی بین المللی نیز تحقّق پیدا میکند.
◀️ چنان که صرف اعتقادات، هرچند از نگاه اسلامی نادرست باشد، نمیتواند مایه ی #نجاست شخص شود و از این رو، غیر مسلمانان نیز، همه، اعمّ از #اهل_کتاب (خداشناس) و غیر اهل کتاب (خداناشناس)، از نظر شرعی پاک هستند.
◀️ همین ملاک درباره ی #ازدواج نیز جاری است.
❌ البته حساب دسته ی سوم، که «کافران مُعانِد» هستند، جداست.
● «#تقوا»... که ملاک عامّی... برای ارزشگذاری میان انسانها است، را نباید تنها در چارچوب پایبندی به آموزه های اسلامی، یا حتّی توحیدی و ادیان آسمانی، معنا و تفسیر کرد.
ایشان حتّی
◀️ #وقف، و
◀️ #وصیت به نفع غیر مسلمان،
*⃣ هرچند، به عنوان مثال، برای تعمیر کلیسا و کنیسه باشد،
را جایز و درست میشمارند.
◀️ چنان که یکی از موارد جواز #تیمم را استفاده ی آب #وضو در رفع تشنگی #کافر، هرچند #حربی، میدانند.
● پس از پذیرش تفکیک کلّی میان «انسان قاصر»، با هر اعتقادی که باشد، و «کافر مقصّر»، قصور آدمیان در شناخت دین یا مذهب حقّ، مایه ی سلب حقوق انسانی و عمومی، که برخاسته از حرمت و کرامت انسانی آنان است، نمیشود.
● کافر، کسی است که، دانسته، #حق را نادیده میگیرد و پنهان میسازد.
● چنین نیست که هر کسی #مسلمان نبود، کافر است؛ بلکه در صنف سومی قرار میگیرد که حضرت آیت الله صانعی از آن به «غیر مسلمان» نام میبرند.
و از همین منظر است که ایشان در مسائلی مانند:
◀️ حرمت #نبش_قبر،
◀️ دادن #زکات_فطره،
◀️ #ذبح شرعی،
◀️ #ولایت بر #فرزند،
◀️ #ارث،
◀️ کفایت و عدم کفایت آزادی #برده ی نامسلمان
● و حتّی #تکلیف کفّار به احکام شرعی (فروع دین)؛
میان این دو دسته فرق میگذارند؛ و نه [میان] مسلمان و غیر مسلمان، یا کافر اهل کتاب و غیر اهل کتاب.
● استاد معظّم، حتّی «#کافر_حربی» را کسانی میدانند که با مسلمانان به دلیل مسلمان بودن آنان در حال #جنگ هستند و نه هر جنگی.
◀️ چنان که ایشان تحقّق #ارتداد را به صرف #شک یا برگشت اعتقادی شخص نمیدانند؛ بلکه در نگاه ایشان کسی #مرتد است و احکام آن بر وی جاری میشود که ارتداد او در واقع به بی احترامی و #هتک و #تکذیب پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) و متّهم ساختن مسلمانان برگردد یا #اهانت به مقدّسات جامعه ی اسلامی، مانند -نعوذ بالله- سوزاندن قرآن کریم، باشد.
◀️ ایشان در برشماری شرایط #شاهد نیز صرف #وثاقت و #اعتدال را کافی دیده و «#ایمان» و حتّی «#اسلام» را نیز شرط ندانسته اند.
● دستاورد هیچ اجتهادی نمیتواند ناسازگار با حکم قطعی عقلی باشد.
● مخالفت با بنا و ارتکاز عقلاء نیز در صورتی ممکن است که دلیلی کاملاً استوار، که از نظر صدور و دلالت، تاب مقابله با آن را داشته باشد، در دست باشد.
◀️ ایشان... شرط #شیعه بودن #قاضی را محدود به داوری میان شیعیان کرده و در استدلال بر عدم وجود این شرط در #قضاوت میان دیگران، افزون بر لزوم رعایت عدالت و ایجاد #امنیت میان آنان، ملازمه ی عقلایی، و بلکه عقلی، را شاهد آن شمرده اند.
◀️ ایشان حتّی، با توجّه به مجموع ادلّه ی باب #قضاء، جواز قضاوت میان شیعیان توسّط قاضی غیر شیعی و حتّی غیر مسلمان را، که مورد اطمینان است و سایر شرایط را داراست، حرفی گزاف و بیوجه ندانسته اند.
● #عدالت، یک اصل حاکم و یک ارزش فراگیر و جهانی است و اعتقادات و #جنسیت و #قومیت دخالتی در آن ندارد و نمیتواند آن را مقیّد و محدود سازد.
● این است که اگر در نگاه فقیه، مفاد یک دلیل، به صورت عمومی یا در بخشی از مدلول خود، در تعارض قطعی با اصل #عدل باشد، آن فقیه نمیتواند با نادیده گرفتن این اصل حاکم، بر پایه ی آن دلیل، فتوا دهد.
◀️ چنان که ایشان، از جمله بر پایه ی همین اصل، #تکریم بیشتر مسلمان نسبت به غیر مسلمان، توسّط قاضی را، که فقهاء مجاز دانسته اند، نادرست و حرام میشمارد.
✍ سید ضیاء #مرتضوی
● همه ی انسانها، به دلیل #انسان بودن و در ذات خود، دارای #حرمت و #کرامت اند و از ارزش و #حقوق انسانی برخوردارند.
● هیچ کسی نمیتواند اعتقادات خویش را مجوّز تعرّض به حقوق دیگران و تصرّف در شئون مادی، معنوی، فردی یا اجتماعی آنان بشمارد.
● استثناها نیز، که پیآمد عوامل عارضی و بیرونی است، ویژه ی دسته ای خاص نیست و اعتقادات در آن نقشی ندارد.
◀️ به عنوان نمونه، همان گونه که #غیبت کردن و بدگویی نسبت [به] #شیعه جایز نیست، درباره ی دیگران، مسلمان و #غیر_مسلمان، نیز جایز نیست و اگر در مواردی جایز باشد، درباره ی همه است.
◀️ در ثبوت #حد #قذف نیز میان شخص قذف شده ی مسلمان و غیر مسلمان فرق نیست.
از نظر ایشان،
◀️ #قصاص، و
◀️ #دیه ی کامل، و حتّی
◀️ وجوب #کفاره به دلیل ارتکاب #قتل
نیز اختصاص به قتل مسلمان ندارد و شامل غیر مسلمان نیز میشود، هرچند کافر حربی، امّا «معاهَد»، باشد.
● و معاهَد بودن، بر پایه ی پذیرش و پیوستن به معاهَدات عمومی بین المللی نیز تحقّق پیدا میکند.
◀️ چنان که صرف اعتقادات، هرچند از نگاه اسلامی نادرست باشد، نمیتواند مایه ی #نجاست شخص شود و از این رو، غیر مسلمانان نیز، همه، اعمّ از #اهل_کتاب (خداشناس) و غیر اهل کتاب (خداناشناس)، از نظر شرعی پاک هستند.
◀️ همین ملاک درباره ی #ازدواج نیز جاری است.
❌ البته حساب دسته ی سوم، که «کافران مُعانِد» هستند، جداست.
● «#تقوا»... که ملاک عامّی... برای ارزشگذاری میان انسانها است، را نباید تنها در چارچوب پایبندی به آموزه های اسلامی، یا حتّی توحیدی و ادیان آسمانی، معنا و تفسیر کرد.
ایشان حتّی
◀️ #وقف، و
◀️ #وصیت به نفع غیر مسلمان،
*⃣ هرچند، به عنوان مثال، برای تعمیر کلیسا و کنیسه باشد،
را جایز و درست میشمارند.
◀️ چنان که یکی از موارد جواز #تیمم را استفاده ی آب #وضو در رفع تشنگی #کافر، هرچند #حربی، میدانند.
● پس از پذیرش تفکیک کلّی میان «انسان قاصر»، با هر اعتقادی که باشد، و «کافر مقصّر»، قصور آدمیان در شناخت دین یا مذهب حقّ، مایه ی سلب حقوق انسانی و عمومی، که برخاسته از حرمت و کرامت انسانی آنان است، نمیشود.
● کافر، کسی است که، دانسته، #حق را نادیده میگیرد و پنهان میسازد.
● چنین نیست که هر کسی #مسلمان نبود، کافر است؛ بلکه در صنف سومی قرار میگیرد که حضرت آیت الله صانعی از آن به «غیر مسلمان» نام میبرند.
و از همین منظر است که ایشان در مسائلی مانند:
◀️ حرمت #نبش_قبر،
◀️ دادن #زکات_فطره،
◀️ #ذبح شرعی،
◀️ #ولایت بر #فرزند،
◀️ #ارث،
◀️ کفایت و عدم کفایت آزادی #برده ی نامسلمان
● و حتّی #تکلیف کفّار به احکام شرعی (فروع دین)؛
میان این دو دسته فرق میگذارند؛ و نه [میان] مسلمان و غیر مسلمان، یا کافر اهل کتاب و غیر اهل کتاب.
● استاد معظّم، حتّی «#کافر_حربی» را کسانی میدانند که با مسلمانان به دلیل مسلمان بودن آنان در حال #جنگ هستند و نه هر جنگی.
◀️ چنان که ایشان تحقّق #ارتداد را به صرف #شک یا برگشت اعتقادی شخص نمیدانند؛ بلکه در نگاه ایشان کسی #مرتد است و احکام آن بر وی جاری میشود که ارتداد او در واقع به بی احترامی و #هتک و #تکذیب پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) و متّهم ساختن مسلمانان برگردد یا #اهانت به مقدّسات جامعه ی اسلامی، مانند -نعوذ بالله- سوزاندن قرآن کریم، باشد.
◀️ ایشان در برشماری شرایط #شاهد نیز صرف #وثاقت و #اعتدال را کافی دیده و «#ایمان» و حتّی «#اسلام» را نیز شرط ندانسته اند.
● دستاورد هیچ اجتهادی نمیتواند ناسازگار با حکم قطعی عقلی باشد.
● مخالفت با بنا و ارتکاز عقلاء نیز در صورتی ممکن است که دلیلی کاملاً استوار، که از نظر صدور و دلالت، تاب مقابله با آن را داشته باشد، در دست باشد.
◀️ ایشان... شرط #شیعه بودن #قاضی را محدود به داوری میان شیعیان کرده و در استدلال بر عدم وجود این شرط در #قضاوت میان دیگران، افزون بر لزوم رعایت عدالت و ایجاد #امنیت میان آنان، ملازمه ی عقلایی، و بلکه عقلی، را شاهد آن شمرده اند.
◀️ ایشان حتّی، با توجّه به مجموع ادلّه ی باب #قضاء، جواز قضاوت میان شیعیان توسّط قاضی غیر شیعی و حتّی غیر مسلمان را، که مورد اطمینان است و سایر شرایط را داراست، حرفی گزاف و بیوجه ندانسته اند.
● #عدالت، یک اصل حاکم و یک ارزش فراگیر و جهانی است و اعتقادات و #جنسیت و #قومیت دخالتی در آن ندارد و نمیتواند آن را مقیّد و محدود سازد.
● این است که اگر در نگاه فقیه، مفاد یک دلیل، به صورت عمومی یا در بخشی از مدلول خود، در تعارض قطعی با اصل #عدل باشد، آن فقیه نمیتواند با نادیده گرفتن این اصل حاکم، بر پایه ی آن دلیل، فتوا دهد.
◀️ چنان که ایشان، از جمله بر پایه ی همین اصل، #تکریم بیشتر مسلمان نسبت به غیر مسلمان، توسّط قاضی را، که فقهاء مجاز دانسته اند، نادرست و حرام میشمارد.
Telegram
اصلاح دینی
💠 برخی از مبانی فقهی یوسف #صانعی
✍️ سیّد ضیاء #مرتضوی
۱. حرمت و #کرامت ذاتی #انسان
۲. تباین میان #کافر و #غیرمسلمان
۳. عدم دخالت #جنسیت در جایگاه انسانی و حقوق اساسی و اجتماعی
۴. حاکمیّت آموزههای عقلی و عُقَلائی
۵. حاکمیّت و گسترهی #عدالت
۶. حاکمیّت گستردهی…
✍️ سیّد ضیاء #مرتضوی
۱. حرمت و #کرامت ذاتی #انسان
۲. تباین میان #کافر و #غیرمسلمان
۳. عدم دخالت #جنسیت در جایگاه انسانی و حقوق اساسی و اجتماعی
۴. حاکمیّت آموزههای عقلی و عُقَلائی
۵. حاکمیّت و گسترهی #عدالت
۶. حاکمیّت گستردهی…
Forwarded from اصلاح دینی
مساوات_مسلمان_و_غیرمسلمان_در_قصاص_و_دیه.pdf
289.3 KB
⚫️ #مساوات #مسلمان و #غیر_مسلمان در #قصاص و #دیه
⚫️ مرحوم يوسف #صانعی
⚫️ جان و مال همهی ملل و انسانها در تمام ممالک، محترم است.
⚫️ #كافر و هر غيرمسلمانى كه معاندِ دينیِ #محارب نباشد، جانشان و بدنشان، همانند مالشان، محترم است و ديه و قصاص آنان مساوى با مسلمانان است و حكم مذكور، مستند به عموم و اطلاق ادلّهی قصاص است.
⚫️ ملاک در قصاص، #حرمت دم است؛ نه #مليت و عقيده.
⚫️ saanei.xyz
⚫️ @saanei_office
⚫️ @eslaah_dini
⚫️ مرحوم يوسف #صانعی
⚫️ جان و مال همهی ملل و انسانها در تمام ممالک، محترم است.
⚫️ #كافر و هر غيرمسلمانى كه معاندِ دينیِ #محارب نباشد، جانشان و بدنشان، همانند مالشان، محترم است و ديه و قصاص آنان مساوى با مسلمانان است و حكم مذكور، مستند به عموم و اطلاق ادلّهی قصاص است.
⚫️ ملاک در قصاص، #حرمت دم است؛ نه #مليت و عقيده.
⚫️ saanei.xyz
⚫️ @saanei_office
⚫️ @eslaah_dini