کانال نو اندیشی دینی کیان
5.11K subscribers
4.18K photos
824 videos
1.64K files
6.53K links
با رویکرد نواندیشی دینی hesamtaha53@yahoo.com
Download Telegram
Forwarded from مصطفى دلشاد تهرانى
#کلاس

⭕️فایل صوتی کلاس: #رخساره_خورشید

سيرهٔ امام على(ع) در نهج‌البلاغه

جلسه چهاردهم: ٣١ فروردين ٩٤

موضوع: عرصه‌هاى اعتدال و ميانه‌روی، عرصه اجتماعی-سیاسی


مدرس: مصطفى دلشاد تهرانى

مكان: مجتمع آموزشى رشد

#فايل_صوتى #اعتدال #ميانه_روى #اجتماعى #سياسى #مدرسه_رشد

📍كانال مصطفى دلشاد تهرانى

@delshadtehrani

⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️
Forwarded from مصطفى دلشاد تهرانى
#کلاس

⭕️فایل صوتی کلاس: #رخساره_خورشید

سيرهٔ امام على(ع) در نهج‌البلاغه

جلسه پانزدهم: ۱۴اردیبهشت ٩٤



موضوع: عرصه‌هاى اعتدال و ميانه‌روی، عرصه اقتصادی


مدرس: مصطفى دلشاد تهرانى

مكان: مجتمع آموزشى رشد

#فايل_صوتى #اعتدال #ميانه_روى #اقتصادى #مدرسه_رشد

📍كانال مصطفى دلشاد تهرانى

@delshadtehrani

⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️
Forwarded from مصطفى دلشاد تهرانى
#کلاس

⭕️فایل صوتی کلاس: #رخساره_خورشید

سيرهٔ امام على(ع) در نهج‌البلاغه

جلسه هجدهم: ٢٥ خرداد ٩٤

موضوع: عرصه‌ پارسايى

مدرس: مصطفى دلشاد تهرانى

مكان: مجتمع آموزشى رشد


#فايل_صوتى #اعتدال #پارسايى #زهد #مدرسه_رشد


📍كانال مصطفى دلشاد تهرانى

@delshadtehrani
Forwarded from مصطفى دلشاد تهرانى
#کلاس

⭕️فایل صوتی کلاس: #رخساره_خورشید

سيرهٔ امام على(ع) در نهج‌البلاغه

جلسه نوزدهم: ٥ مرداد ٩٤

موضوع: اصل پارسايى،
عرصه فردى

مدرس: مصطفى دلشاد تهرانى

مكان: مجتمع آموزشى رشد


#فايل_صوتى #اعتدال #پارسايى #زهد #مدرسه_رشد


📍كانال مصطفى دلشاد تهرانى

@delshadtehrani
#نکته_ها

⭕️هندسۀ کلام در نهج البلاغه

نهج‌البلاغه از نظر هندسۀ کلام، کتابی بی‌مانند است. مراد از هندسۀ کلام، این است که هر بند مستقلّ در این متن، از اتقان، اعتدال، موزونی، پیوند منطقی و جهت‌داری در یک زمینه بهره‌مند است و ساختار و بافتاری بدیع در نظمی مهندسی شده پیشِ روی خواننده و تأمّل‌کننده می‌گذارد؛ همچون خانه‌ای استوار و زیبا که هرچیز آن در بهترین مکان، جای گرفته و مناسب‌ترین صورت را یافته است؛ چه سخنانی که بالبداهه و ارتجالی گفته شده و چه بخشنامه‌ها و آیین نامه‌هایی که حاصل اندیشه‌ها و تجربه‌های طولانی است که امام (ع) انشا کرده و نوشته است! جرج جرداق مسیحی دراین باره می‌نویسد:

«اندیشه‌های تازه همچنان در نهج‌البلاغه از نهاد فکرتهای والای امام می‌زاید و انسان در برابر مجموعه‌ای بی‌پایان قرار می‌گیرد، ولی نه مطالبی که روی هم نباشته باشد، بلکه سخنانی پیوندیافته و مرتّب که در مراتبی والا پیش می‌روند و در هر گام، هماهنگ هم اند؛ و هرگز جدایی و فرقی بین نوشته‌های علی و گفته‌های ارتجالی بلیغش نیست.»

برای نمونه، بند زیر در نظر گرفته شود و به اتقان، اعتدال، موزونی، پیوند منطقی و جهت‌داری در یک زمینه، و نیز ساختار و بافتار کلام دقّت شود:

«أَوَّلُ الدِّینِ مَعْرِفَتُهُ، وَ كَمَالُ مَعْرِفَتِهِ التَّصْدِیقُ بِهِ، وَ كَمَالُ الْتَصْدیقِ بِهِ تَوْحِیدُهُ، وَ كَمَالُ تَوْحِیدِهِ الْإِخْلاصُ لَهُ، وَ كَمالُ الإِخْلاصِ لَهُ نَفْىُ الصِّفاتِ عَنْهُ، لِشَهادَۀِ كُلِّ صِفَۀٍ اَنَّهَا غَیْرُ الْمَوْصوفِ، وَ شَهَادَۀُ كُلِّ مَوْصوفٍ اَنَّهُ غَیْرُ الصِّفَةِ؛ فَمَنْ وَصَفَ اَللّهَ ـ سُبْحانَهُ‌ـ‌ فَقَدْ قَرَنَهُ، وَ مَنْ قَرَنَهُ فَقَدْ ثَنّاهُ وَ مَنْ ثَنّاهُ فَقَدْ جَزَّأَهُ، وَ مَنْ جَزَّأَهُ فَقَدْ جَهِلَهُ، وَ مَنْ أَشارَ اِلَیْهِ فَقَدْ حَدَّهُ، وَ مَنْ حَدَّهُ فَقَدْ عَدَّهُ، وَ مَنْ قالَ فِیمَ؟ فَقَدْ ضَمَّنَهُ، وَ مَنْ قالَ عَلامَ؟ فَقَدْ أَحْلَی مِنْهُ»؛
(نخستین شالوده و پایۀ دین، معرفت اوست، و کمال معرفتش، تصدیق به اوست، و کمال تصدیق به او، شهادت بر یگانگی و توحید اوست؛ و کمال توحیدش، اخلاص [در نیّت و عمل] برای اوست، و کمال اخلاص، نفی کردن صفات از اوست. بنابراین، هرکسی خداوند را به صفتی متّصف کند، او را با چیزی مقارن کرده است، و چون چیزی را قرین او گرداند، او را دو حقیقت دانسته است؛ و چون او را دو حقیقت دانست، قابل تجزیه‌اش گردانیده است، و چون قابل تجزیه‌اش به شمار آورد، به حقیقتش جاهل شده است؛ و چون به او اشاره کرد، البتّه او را محدود کرده است، و چون محدودش کرد، به یقین او را شماره کرده است؛ و کسی که گوید: «در چیست؟» او را در ضمن چیزی قرار داده، و کسی که گوید: «بر چیست؟» محلّی را از او تهی کرده است).
نهج البلاغه ، خطبۀ ۱

#نکته_ها #نهج‌البلاغه #امیر‌مؤمنان #فصاحت #بلاغت #اعتدال #موزونی

📍کانال مصطفی دلشاد تهرانی
Forwarded from اصلاح دینی
💠 «انسانِ غیر مسلمان» در فتاوای یوسف #صانعی (با تلخیص)
سید ضیاء #مرتضوی

● همه ی انسانها، به دلیل #انسان بودن و در ذات خود، دارای #حرمت و #کرامت اند و از ارزش و #حقوق انسانی برخوردارند.

● هیچ کسی نمیتواند اعتقادات خویش را مجوّز تعرّض به حقوق دیگران و تصرّف در شئون مادی، معنوی، فردی یا اجتماعی آنان بشمارد.

● استثناها نیز، که پیآمد عوامل عارضی و بیرونی است، ویژه ی دسته ای خاص نیست و اعتقادات در آن نقشی ندارد.

◀️ به عنوان نمونه، همان گونه که #غیبت کردن و بدگویی نسبت [به] #شیعه جایز نیست، درباره ی دیگران، مسلمان و #غیر_مسلمان، نیز جایز نیست و اگر در مواردی جایز باشد، درباره ی همه است.

◀️ در ثبوت #حد #قذف نیز میان شخص قذف شده ی مسلمان و غیر مسلمان فرق نیست.

از نظر ایشان،

◀️ #قصاص، و
◀️ #دیه ی کامل، و حتّی
◀️ وجوب #کفاره به دلیل ارتکاب #قتل

نیز اختصاص به قتل مسلمان ندارد و شامل غیر مسلمان نیز میشود، هرچند کافر حربی، امّا «معاهَد»، باشد.

● و معاهَد بودن، بر پایه ی پذیرش و پیوستن به معاهَدات عمومی بین المللی نیز تحقّق پیدا میکند.

◀️ چنان که صرف اعتقادات، هرچند از نگاه اسلامی نادرست باشد، نمیتواند مایه ی #نجاست شخص شود و از این رو، غیر مسلمانان نیز، همه، اعمّ از #اهل_کتاب (خداشناس) و غیر اهل کتاب (خداناشناس)، از نظر شرعی پاک هستند.

◀️ همین ملاک درباره ی #ازدواج نیز جاری است.

البته حساب دسته ی سوم، که «کافران مُعانِد» هستند، جداست.

● «#تقوا»... که ملاک عامّی... برای ارزشگذاری میان انسانها است، را نباید تنها در چارچوب پایبندی به آموزه های اسلامی، یا حتّی توحیدی و ادیان آسمانی، معنا و تفسیر کرد.

ایشان حتّی

◀️ #وقف، و
◀️ #وصیت به نفع غیر مسلمان،
*⃣ هرچند، به عنوان مثال، برای تعمیر کلیسا و کنیسه باشد،

را جایز و درست میشمارند.

◀️ چنان که یکی از موارد جواز #تیمم را استفاده ی آب #وضو در رفع تشنگی #کافر، هرچند #حربی، میدانند.

● پس از پذیرش تفکیک کلّی میان «انسان قاصر»، با هر اعتقادی که باشد، و «کافر مقصّر»، قصور آدمیان در شناخت دین یا مذهب حقّ، مایه ی سلب حقوق انسانی و عمومی، که برخاسته از حرمت و کرامت انسانی آنان است، نمیشود.

● کافر، کسی است که، دانسته، #حق را نادیده میگیرد و پنهان میسازد.

● چنین نیست که هر کسی #مسلمان نبود، کافر است؛ بلکه در صنف سومی قرار میگیرد که حضرت آیت الله صانعی از آن به «غیر مسلمان» نام میبرند.

و از همین منظر است که ایشان در مسائلی مانند:

◀️ حرمت #نبش_قبر،
◀️ دادن #زکات_فطره،
◀️ #ذبح شرعی،
◀️ #ولایت بر #فرزند،
◀️ #ارث،
◀️ کفایت و عدم کفایت آزادی #برده ی نامسلمان

● و حتّی #تکلیف کفّار به احکام شرعی (فروع دین)؛

میان این دو دسته فرق میگذارند؛ و نه [میان] مسلمان و غیر مسلمان، یا کافر اهل کتاب و غیر اهل کتاب.

● استاد معظّم، حتّی «#کافر_حربی» را کسانی میدانند که با مسلمانان به دلیل مسلمان بودن آنان در حال #جنگ هستند و نه هر جنگی.

◀️ چنان که ایشان تحقّق #ارتداد را به صرف #شک یا برگشت اعتقادی شخص نمیدانند؛ بلکه در نگاه ایشان کسی #مرتد است و احکام آن بر وی جاری میشود که ارتداد او در واقع به بی احترامی و #هتک و #تکذیب پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) و متّهم ساختن مسلمانان برگردد یا #اهانت به مقدّسات جامعه ی اسلامی، مانند -نعوذ بالله- سوزاندن قرآن کریم، باشد.

◀️ ایشان در برشماری شرایط #شاهد نیز صرف #وثاقت و #اعتدال را کافی دیده و «#ایمان» و حتّی «#اسلام» را نیز شرط ندانسته اند.

● دستاورد هیچ اجتهادی نمیتواند ناسازگار با حکم قطعی عقلی باشد.

● مخالفت با بنا و ارتکاز عقلاء نیز در صورتی ممکن است که دلیلی کاملاً استوار، که از نظر صدور و دلالت، تاب مقابله با آن را داشته باشد، در دست باشد.

◀️ ایشان... شرط #شیعه بودن #قاضی را محدود به داوری میان شیعیان کرده و در استدلال بر عدم وجود این شرط در #قضاوت میان دیگران، افزون بر لزوم رعایت عدالت و ایجاد #امنیت میان آنان، ملازمه ی عقلایی، و بلکه عقلی، را شاهد آن شمرده اند.

◀️ ایشان حتّی، با توجّه به مجموع ادلّه ی باب #قضاء، جواز قضاوت میان شیعیان توسّط قاضی غیر شیعی و حتّی غیر مسلمان را، که مورد اطمینان است و سایر شرایط را داراست، حرفی گزاف و بیوجه ندانسته اند.

#عدالت، یک اصل حاکم و یک ارزش فراگیر و جهانی است و اعتقادات و #جنسیت و #قومیت دخالتی در آن ندارد و نمیتواند آن را مقیّد و محدود سازد.

● این است که اگر در نگاه فقیه، مفاد یک دلیل، به صورت عمومی یا در بخشی از مدلول خود، در تعارض قطعی با اصل #عدل باشد، آن فقیه نمیتواند با نادیده گرفتن این اصل حاکم، بر پایه ی آن دلیل، فتوا دهد.

◀️ چنان که ایشان، از جمله بر پایه ی همین اصل، #تکریم بیشتر مسلمان نسبت به غیر مسلمان، توسّط قاضی را، که فقهاء مجاز دانسته اند، نادرست و حرام میشمارد.