گروه شریعتی
572 subscribers
1.67K photos
555 videos
66 files
1.56K links
به نام خداوند حقیقت، زیبایی و خیر

🌐 نشـانی ما در فیس بوک:
Facebook.com/shariati.group

📩 تماس با ما:
Shariati.group@Gmail.com
Download Telegram
⭕️ بازتعریف «گفتمان دموکراسی» در بستر دو قرائت متفاوت و متضاد از دموکراسی؟ «قرائت لیبرالیستی از دموکراسی؟» یا «قرائت سوسیالیستی از دموکراسی؟»

 
📌 چرا در برابر اصالت فرد و اصالت جامعه، علامه #اقبال و معلم #شریعتی «اصالت فرد را در بستر اصالت جامعه تعریف می‌کنند نه بالعکس؟»

📌 چرا اقبال و شریعتی «آزادی فرد را شرط #آزادی اجتماعی می‌دانند؟»

📌 چرا در رویکرد شریعتی و اقبال «آزادی و دموکراسی فقط در صورتی می‌تواند معنای واقعی داشته باشد که به نحوی مساوی میان تمام اعضای جامعه توزیع شده باشد؟»

📌 چرا اقبال و شریعتی «آزادی و دموکراسی را شرط و بستر تکامل همه‌ی استعدادها و توانائی‌های بالقوه #انسان می‌دانند؟»

📌 چرا #اقبال_لاهوری و #علی_شریعتی شکل‌گیری فردیت آزاد انسانی را تنها در عرصه‌ی ″آزادی و #دموکراسی ″ تعریف می‌کنند؟

🔗 مطالعه‌ی متن کامل این مقاله

@Shariati_Group
🔵 شریعتی، معلم کدام انقلاب؟

🔅در آستانه سالگرد انقلاب #مردم / مروری دوباره بر مقاله دکتر #سوسن_شریعتی در مجله شهروند، مورخ بهمن ۱۳۸۶ تحت عنوان شریعتی، معلم کدام انقلاب؟

معروف است که #شریعتی معلم #انقلاب بود. اما ما در روزگاری به سر می‌بریم که با این هر دو مؤلفه، “معلمی و انقلاب” مشکل پیدا کرده‌ایم..!
نه معلمی چندان اعتباری دارد و نه از انقلاب، - مقصود البته نفس مفهوم انقلاب – دل خوشی هست. معلمی که در بسیاری اوقات با کلیشه پروری، آگاهی‌های کاذب، برانگیختن شور و انهدامِ شعور، دادن دستورالعمل‌هایی برای رستگاری، یکی انگاشته شد (و امروز می‌شنویم ویوا-آکادمیا viva académia) انقلاب هم که مستعد تخریب و خشونتِ انقلابیون سابق یا معتقدند که:
الف- انقلاب خوب بود، اما #اصلاحات بهتر است؛
ب- انقلاب خوب بود اما وای به حالت اگر همچنان به آن فکر کنی.
پ- یا اینکه «رفته‌ایم این راه را نه بهرام است و نه گورش» و از همین رو عطای سیاست را به لقای آن می‌بخشند، چه به قصد کسب آن و چه به منظور در افتادن با آن.

در نتیجه یا باید بشوی #اصلاح‌طلب یا کارگزار سازندگی و یا فعال فرهنگی. در هر سه حال شریعتی با همان خاطره معلمی‌اش در انقلاب می‌ماند روی دستمان!

🔹آیا شریعتی معلمی بود انقلابی؟
در #معلم بودنش که تردیدی نیست. در محتوای تعلیمش می‌شود تا اطلاع ثانوی بحث کرد. لااقل تا زمانی که مواد آموزشی او، بزنگاه‌های زیستی ما باشد: نسبت #سنت و #مدرنیته، نسبت شرق و غرب، نسبت #عقل و #ایمان، نسبت سنت و #مذهب، #ایدئولوژی و #فرهنگ، اینکه پروژه اجتماعی اصلاح دینیِ او همانی بود که بعداً نامش #اسلام_سیاسی شد! و مبنای #دین و #حکومت؟
بازگشت به خویشتن او رقیب بنیادگرایی بود و یا همدست او؟ اینکه #عدالت طلبی او در برابر #دموکراسی خواهی بود؟ چپ بود یا لیبرال؟ چیز دیگری خواست و چیز دیگری شد؟ و…

🔹بیایید لجبازی کنیم و امیدوار بمانیم: شریعتی سال‌ها است که «ما» ی مذهبی را عصبانی می‌کند، «ما» ی اجتماعی را تحریک می‌کند و «ما» ی خلوت نشین را مضطرب و به این معنا «معلم انقلاب» باقی می‌ماند، حتی اگر معلمی و انقلاب امری از مد افتاده باشد..!

#انقلاب_۵۷
@Shariati_Group

🔗 مطالعه متن کامل
″... برای فهم نقش #شریعتی در #انقلاب ایران ما باید تجربه انقلاب را از ‌سویی تبارشناسی و از دیگرسو دوره بندی کنیم تا خوانشی چندصدایی از آن ممکن گردد. البته ارزیابی دست‌آوردهای انقلاب هم –مثبت یا منفی- فقط در پرتو زمانی بلندمدت ممکن است. به یک معنا مرگ انقلاب هنوز اعلام نشده و با تفکیک دوره‌ها تا ۲۲ بهمن و پس از آن‌ را می‌توان جدا کرد، چون «شیفت پارادایمی» صورت گرفته است. جوانان و روشنفکران و طبقات متوسطه شهری در دوره اول #نهضت نقش تعیین‌ کننده داشتند و مخاطب اصلی و پیشقراول محسوب می‌شدند. این طیف خواهان #دموکراسی و #عدالت اجتماعی و رشد و توسعه عمومی بود و عموما زیر تأثیر اندیشه‌های روشنفکران.

همسویی سیاسی با «روحانیت مبارز» هم البته در نهضت عمومی پذیرفته شده بود، بی‌آن‌که معنایش همدلی با تزهای «تئوکراتیک» باشد. در فاز بعدی اما بتدریج روحانیت سنتی هژمونی تام را به‌دست گرفت (برغم ناشناخته بودن اولیه تز ولایی در اسلام فقاهتی). روشنفکران باید با تفکیک دوره‌ها روشن کنند که مردم در آغاز چه می‌خواستند و چه تغییرات بعدی به‌ مرور زمان در این خواسته‌ها و مطالبات و شعارها و گفتمان به‌ وجود آمد. #روشنفکر باید خطوط و مرزها را روشن و تفکیک کند. انقلاب #ایران مبتنی بر گذشته‌ای بوده و آینده‌ای دارد که بی‌تردید نوستالژی گذشته نخواهد بود: به‌سمت یک «جمهوری» به‌معنای متعارف (دموکراسی نمایندگی معطوف به #دموکراسی مشارکتی) می‌رویم: نه یک کلمه بیش و نه یک کلمه پس...″

#انقلاب_۵۷
@Shariati_Group

📚 دکتر #احسان_شریعتی / نشست جایگاه شریعتی در انقلاب ایران / بهمن ۹۷
🟠 علی(ع) و انسان معاصر؛

🔸 سال ۱۹۵۶ انتشار کتاب «الامام علی صوت العداله الانسانیه» از سوی نشری در بیروت، سر و صدای زیادی به پا کرد. جُرج سمعان جُرداق علی(ع) را فراتر از قوم و طائفه به عنوان الگویی برای همۀ جهان می‌دید. #علی و #حقوق_بشر ، علی و #انقلاب #فرانسه بخش‌هایی از سرفصل‌های این کتاب‌اند.

🔸 این کتاب از #جرج_جرداق اولین و آخرین اثر منتشر شده پیرامون امیرالمومنین در جهان #مسیحیت نبود؛ #بول_السلامة، #عبدالمسیح_انطاکی ، #جوزیف_الهاشم و #جورج_شکور از دیگر شعرا و ادبای مسیحی بودند که علی در کانون توجه آن‌ها قرار داشت.

🔸 #نهج‌البلاغه از سوی متفکرین #مذهب تسنن هم مورد توجه قرار گرفته تا آنجا که صبحی صالح، متفکر اهل #سنت نسخه‌ای از نهج‌البلاغه را تصحیح و منتشر کرد و #اقبال_لاهوری شاعر نامدار پاکستانی، بخش زیادی از شعرهای خود را در مدح و ثنای #امام_علی سرود.

🔸 در نگاه اندیشمندی همچون دکتر #علی_شریعتی، علی سرمشقی تمام عیار و نماینده مکتبی معرفی شده است که می‌تواند الگوی #دموکراسی خواهی و حتی حقوق‌بشر برای بشر باشد؛ به باور #شریعتی امام علی آنچنانکه که باید شناخته نشده است زیرا بیشتر به ستایش او پرداخته شده و نه شناخت ابعاد وجودی او...

🔸 سید #موسی_صدر نیز معتقد بود ما امام علی را باعظمت جلوه می‌دهیم سپس او را مانند کالاهای لوکس به نمایش می‌گذاریم. تفسیرهای اخلاق‌محور و رویکردهای مبتنی بر مسائل وجودی در میان #روشنفکران دینی قوت بیشتری گرفته است؛ #مصطفی_ملکیان دعوت #امام از #مردم به تدبر و تعقل در خلقت و هستی و در آیات #قرآن را نقطه محوری #رسالت او می‌داند.

@Shariati_Group

📽 سرمقالۀ هفتۀ بیست و سوم برنامه سوره
🟠 چند پرسش اساسی، در قالب تدوین یک استراتژی هدفمند تاریخی

🔸چرا در طول ۴۳ سال گذشته شما در میان تمامی شعارهای #شریعتی، به صورت محوری تنها بر شعار «آگاهی، آزادی و برابری» تکیه کرده‌اید؟

🔸چرا شما تنها شعار استراتژیک مشترک جامعه‌سازانه اقبال و شریعتی را در چارچوب شعار «آگاهی، آزادی و برابری» شریعتی تعریف می‌نمائید؟

🔸چرا در نگاه شما استراتژی آگاهی‌بخش اقبال و شریعتی تنها در کادر شعار «آگاهی، آزادی و برابری» قابل تعریف می‌باشد؟

🔸چرا استراتژی حرکت ضد استثماری، ضد استبدادی و ضد استحماری اقبال و شریعتی تنها در بستر شعار «آگاهی، آزادی و برابری» قابل تبیین و تعریف می‌باشد؟

🔸چرا از نظر شما شعار «آگاهی، آزادی و برابری» وجه ایجابی شعار نفی «زر، زور و تزویر» #علی_شریعتی می‌باشد؟

🔸چرا شعار «آگاهی، آزادی و برابری» (که شریعتی برای اولین در کنفرانس سه جلسه‌ای «قاسطن، مارقین و ناکثین» در آبان‌ماه ۵۱ قبل از بستن #حسینیه_ارشاد توسط #ساواک رژیم کودتائی و مستبد #پهلوی مطرح کرد) از نظر شما بر شعار «عرفان، آزادی و برابری» شریعتی ارجحیت و برتری دارد؟

🔸چرا از نظر شما شعار «آگاهی، آزادی و برابری» همان شعار «مساوات، مسئولیت مشترک و آزادی» است که محمد #اقبال (در کتاب گران‌سنگ بازسازی فکر دینی در #اسلام فصل ششم – اصل حرکت در ساختمان اسلام – ص ۱۷۷ – سطر سوم) مطرح می‌کند؟

🔸چرا شریعتی توانست در چارچوب استراتژی آگاهی‌بخش خودش با شعار «آگاهی، آزادی و برابری» حرکت #سیاسی اجتماعی خودش را در جامعه بزرگ #ایران توده‌ای کند؟

🔸چرا شعار «آگاهی، آزادی و برابری» تنها شعاری است که در مبارزه رهائی‌بخش امروز جامعه بزرگ ایران می‌تواند بسترساز پیوند جبهه بزرگ آزادی‌خواهانه اقشار میانی با جبهه عظیم اردوگاه بزرگ کار و زحمت ایرانیان بشود؟

🔸چرا شعار «آگاهی، آزادی و برابری» نمایش دهنده اصالت آگاهی به جای اصالت سیاسی و اصالت اقتصادی در حر کت جنبش پیشگامان مستضعفین ایران می‌باشد؟

🔸چرا شعار «آگاهی، آزادی و برابری» معرف اصالت جامعه‌محوری (به جای طبقه‌محوری و یا حزب‌محوری و یا قدرت‌محوری) در رویکرد تطبیقی جنبش پیشگامان مستضعفین ایران می‌باشد؟

🔸چرا شعار «آگاهی، آزادی و برابری» تنها شعاری است که می‌تواند نشان دهد که آگاهی در گفتمان جنبش، یک آگاهی مجرد و انتزاعی و ذهنی و روشنفکرانه نیست؟

🔸چرا تنها با تکیه استراتژیک در عرصه عمل و نظر بر شعار «#آگاهی، #آزادی و #برابری» است که می‌توانیم ثابت کنیم که دستیابی به #دموکراسی سه مؤلفه‌ای و یا #سوسیالیسم سه مؤلفه‌ای (که به عنوان مانیفست و برنامه درازمدت و حداکثری می‌باشند) تنها توسط دموکراتیک کردن جامعه بر پایه‌ی #تحول_فرهنگی دموکراتیک تکوین یافته از پائین (نه دموکراتیک کردن #دولت و نه نخبگان و نه #حزب) حاصل می‌شود؟

@Shariati_Group

🔗 پاسخ به این‌ها و ده‌ها پرسش ساختاری دیگر را در سلسله مقالات تدوین شده توسط سایت جنبش پیشگامان مستضعفین ایران، دنبال نمایید
⭕️ «امت و امامت» از نگاه دکتر شریعتی و بحث تجربه دموکراسی

🔹بحث امت و امامت، نخستین سخنرانی دکتر بوده که در سال ۴۸ در #حسینیه_ارشاد مطرح کرده و همزمان بوده با #کنفرانس_باندونگ ۱۹۵۵ ، که کشورهای غیر متعهد و به اصطلاح رها شده از #استعمار و جنبش غیر متعهد‌ها به رهبری ناصر و تيتو و نهرو و... آمدند و در آنجا بحث‌هایی مطرح شد. دکتر #شریعتی هم متأثر از نتایج آن بحث‌ها بود که برایش این مسئله مطرح شد که چگونه در جوامعی که توسعه نیافتند، می‌توانیم #دموکراسی لیبرال صوری را اجرا کنیم، اگر بخواهد فقط صوری نماند؟ چون همین دموکراسی #لیبرال صوری می‌تواند سلاحی در دست #ارتجاع و #استبداد شود.

🔹مثلاً با تجربه‌ای که زمان دکتر #مصدق در رأی‌گیری #انتخابات مجلس پیش آمد که فئودال‌ها آمدند و دهقان‌ها را بسیج کردند و #رأی سازی کردند، و او شرط با سواد بودن را مطرح کرد. این جا دکتر شریعتی بحثی دارد به نام «رأی-یا-رأس»، و این که چگونه می‌شود در یک جامعه‌ی ناآگاه عقب‌مانده، رأی را به یک رأی آگاهانه‌ی مستقل تبدیل کرد؟

🔹شریعتی می‌خواهد نقش #روشنفکر را برجسته کند: یعنی نشان دهد که با آگاهی‌بخشی می‌توان به این جامعه آموزش داد تا بفهمد حقوق‌اش چیست، وظایفش چیست؟ ولی در اینجا ابهامی که وجود دارد در این تز یا نظریه‌ایست که در آن کشورها به تجربه گذاشته شد، که روشنفکران انقلابی تا اطلاع ثانوی می‌توانند در #قدرت دخالت کنند و آن را در دست بگیرند تا شرایط مساعد برای دموکراسی را بسازند.

🔹یک دموکراسی واقعی، یعنی آگاهی را بالا برند. #مردم آموزش ببینند، مشارکت کنند و به تدریج دموکراسی برقرار شود. این مرحله‌ی گذار قائل شدن، یک ابهام و یک اشکال دارد و آن این است که در خود این آزمون دموکراسی، یعنی تناوب قدرت، همین دور‌ه‌های انتخاباتی است که مردم با نامزدها و برنامه‌ها آشنا می‌شوند و آگاهی بخشیده می‌شود. اگر قدرت خود را در معرض #انتخاب عموم نگذارد و انتخابات دائم برقرار نباشد، اولاً خود قدرت فاسد می‌شود و دوما مردم چگونه باید آگاه شوند؟ مردم باید تمرین #دموکراسی کنند.

🔹این تجربه در کشورهای نامبرده ناموفق بود و بعدها دکتر شریعتی در آثار بعدی خود مانند بازگشت به خویش و سایر آثارش، در این تز و نظر تجدیدنظر می‌کند. یعنی می‌گوید اصلأ روشنفکر نباید در قدرت وارد شود؛ روشنفکر باید فقط زمینه آگاهی‌بخشی را فراهم کند تا از میان مردم، رهبران و قهرمانان و نمایندگانی برخیزند که آگاه شده باشند و بتوانند این دموکراسی را تحقق بخشند. این نظریه‌ی نهایی شریعتی است، و نکته‌ای که از «امت و امامت» باقی می‌ماند که همچنان معتبر است، به نظر من، خود صورت مساله است که اصلأ #فلسفه_سیاسی اسلام و تشیع چیست؟ و این کاری است که شریعتی پس از آراء اهل مدینه فاضله #فارابی و مقدمه #ابن_خلدون مطرح کرده است.

🔹باید گفت که ما متون اندیشه‌ی سیاسی جدی کم داریم. این‌که به شکل ذاتی و مفهومی بیاید و بگوید که هدف #سیاست و جامعه مدنی در #اسلام و #تشیع چیست؟ و با اینکه گفتیم اسلام یک #دین سیاسی است، #تاریخ اسلام، متفکرین بزرگ سیاسی کم دارد و عجیب است. در حالی که مسیحیت با این که دینی است که می‌گوید باید کار قیصر را به قیصر واگذار کرد، یعنی خود را غیرسیاسی می‌داند، بزرگترین متفکرین سیاسی در #تاریخ آن به وجود آمده‌اند، هم در عصر قرون وسطا اندیشمندانی داریم مانند خود آگوستین که «شهر خدا» را نوشته، تا در قرون وسطای متأخر و اندیشمندانی چون پادوا و که «راه مدرن» را بنا نهادند. این‌ها اندیشمندان فلسفه‌ی سیاسی بودند و مفهوم «جامعه مدنی» را به ارمغان آوردند و بعد هم #ماكياول و تئوریسین‌های قرارداد اجتماعی و حق طبیعی. و تا به امروز، که ما مشابه این متفکرین کم داریم.

🔹اما شریعتی با شجاعت آمد و بدون اینکه بترسد که متهم به راست و چپ شود، گفت صورت مسأله این است. قطعاً این خود نوعی فلسفه سیاسی (اسلام و تشیع) است که با فلسفه سیاسی كلاسيك لیبرال غربی (و سوسیال شرقی) متفاوت است. و بویژه در تشیع، این دوره‌ها گذرانده شده و البته اجتهادی که شریعتی کرد و دستاورد بزرگ این کتاب بود، این است که دوره‌ی غیبت که ما در آن بسر می‌بریم، دوره دموکراسی است؛ دوره مردم سالاری که رهبری فرهمند موروثیِ دینی یا عقیدتی که ما در تشیع به آن قائل هستیم، با غیبت خود، دوران #غیبت_کبری و راه رأی و #مردم‌_سالاری را باز می‌کند و نیز در سویهٔ دیگر این‌که علمایی بیایند و آگاهی بخشی کنند تا مردم درست انتخاب کنند...

@Shariati_Group

📚 دکتر #احسان_شریعتی در مصاحبه با روزنامه آرمان / به مناسبت ۳۶مین سالگرد شهادت دکتر #علی_شريعتی - ۲۹ خرداد ۹۳
″... چگونه می‌توان به تکامل معنوی جوهر #انسان، که «عشق و ایمان» بدان فرا می‌خواند اندیشید و چگونه می‌توان به «خداپرستی» که «پرستش ارزش‌های متعالی» است اندیشید، در حالی که نظامی که انسان‌ها در آن زندگی می‌کنند، نظامی است که #پول و #مصرف و انگیزه‌های غریزی و مادی، #بورژوازی، #سرمایه‌داری، #مالکیت فردی و #استثمار طبقاتی بر آن حاکم است، و رابطه‌ها- رابطه‌های انسانی- رابطه‌های جمعی از دَدان است که بر سر مرداری بر روی هم چنگال می‌کشند و اگر هر کدام چشم، پلک، بخوابانند، کلاهشان را می‌برند. نظام بازار و سرمایه‌داری #آزادی که هر کسی از صبح تا شام باید سگ‌دوی کند و از شام تا صبح خواب پول ببیند و اگر نه، از زندگی کردن محروم است. وانگهی آزادی جوهر آدمی چه می‌شود؟ در نظامی که بر تضاد طبقاتی و بر بهره‌کشی و بر انتقال همه ارزش‌های انسانی به #قدرت پول استوار است، چگونه می‌شود از #دموکراسی و آزادی سیاسی و فکری سخن گفت؟ ...″

📚 معلم علے‌شریعتے
مجموعه آثار ۲/ خودسازی انقلابی

@Shariati_Group
″... می‌خواهم به هم‌ درس خودم، همکار خودم، استاد خودم، به هنرمندان و روشنفکران، معتقدان به ایدئولوژی‌های مختلف، خوانندگان ترجمه‌های بسیار بزرگ و شاهکارهای #فلسفه، #اومانیسم، #دموکراسی، آزادی‌خواهی، طرفداران #عدالت و آنهایی که مسئولیت #آزادی و نجات بشریت را حس می‌کنند و در طبقه‌ی من هستند و #دین ندارند، و دین را عامل انحطاط توده می‌دانند، بگویم:
اسلام این جور نیست، من فقط یک عقیده علمی و مسئولیت انسانی است که رابطه‌ام را با دین حفظ کرده واِلا، از دین نه ارتزاق می‌کنم، نه حیثیت می‌گیرم و نه موقعیت اجتماعی، بلکه به خاطر عقاید مذهبی‌ام به همه‌ی این‌ها صدمه هم می‌خورد، ولی من به عنوان یک #حقیقت (نه مصلحت شغلی و اجتماعی و اقتصادی) معتقد شده‌ام، و مثل تو هم روشنفکرام، به آن هدف‌ها و شعارهای تو هم معتقدم، من هم دنبال این هستم که تبعیض و #ظلم را ریشه کن بکنیم، آزادی #انسان را تأمین بکنیم، دنبال مذهبی هستم که #فقر را و تضاد طبقاتی را براندازد، به دنبال مذهبی هستم که به انسان‌ها در همین دنیا نجات و آزادی دهد، و دنبال مسئولیتی هستم که در همین جهان #زندگی و #فرهنگ و #کمال برای همه فراهم آورد، و دنبال مذهبی هستم که ترازوی عدالت را در جامعه امروز، پیش از مرگ بر پا دارد، و برای همین هم هست که مسلمانم، و برای همین هم هست که #شیعه ام.

یکی از دانشجویان من با لحن گوشه داری گفت: #مذهب تشیعی را که تو اینجوری توجیه می‌کنی، واقعاً یک مذهب مترقی و انقلابی است؟ یا نه، به مصلحت آنرا این چنین توجیه می‌کنی؟ گفتم: چه مصلحتی...؟

آنچه مرا به مذهب و #تشیع می‌کشد یک حقیقت «عقلی و انسانی» است، نه مصلحتی اجتماعی و شخصی...!

من، نه به عنوان یک شیعه موروثی و متعصب مذهبی، که بعنوان یک انتلکتوئل مسئول و متعهد اجتماعی، روشنفکری مثل تو و با احساسات انسانی و آرزوهای مترقی ضد ارتجاعی و ضد طبقاتی که تو داری، معتقد شده‌ام و از راه تحقیق علمی و تاریخی و با شناخت مکتب #اسلام و #تاریخ اسلام و آشنایی با ادیان گذشته و ایدئولوژی‌های جدید، به این واقعیت عینی رسیده‌ام که تشیع، از نظر اعتقادی، مترقی‌ترین تلقی از "مکتب اسلام" و، از نظر #اجتماعی و #سیاسی، مترقی‌ترین #نهضت و مردمی‌ترین جناح در "تاریخ اسلام" بوده است.

@Shariati_Group

📚 معلم علے‌شریعتے
مجموعه آثار ۲۲/ مذهب علیه مذهب
⭕️ به مناسبت سالروز درگذشت محمد بسته‌نگار
💡آیا نوگرایی دینی آینده‌ای دارد؟

🔅آنچه در #ایران به نام ملی - مذهبی شهرت یافته است، در واقع ترجمان سیاسی شاخه‌ای از #نوگرایی_دینی یا اسلام روشنفکری است. نوگرایی دینی به عنوان تلاشی برای سازگاری و آشتی فکری و عملی بین دستاوردهای عصر #مدرن و #هویت تاریخی جامعه و نظامِ اخلاقی و معنوی #اسلام، در قرن نوزدهم در بیشتر کشورهای مسلمان‌نشین ظهور کرد و در ایران نیز از میانۀ عصر #قاجار آغاز شد.
نوگرایی دینی البته جریانی یکدست نبود و هر کدام از چهره‌های منادی آن، بر وجوهی خاص از دستاوردهای عصر روشنگری و نحوۀ ربط آنها با سنت‌های اجتماعی و اخلاقیات دینی تأکید می‌کردند و از همین رو خودشان به گرایش‌های گوناگون تقسیم شدند.

🔅داوری منصفانه در مورد میزان توفیق نظری و عملی جریان نوگرایی دینی در تلفیق بین دو رویکردِ استوار بر بنیادهای متفاوت و چه بسا متضاد، در این شرایط سیاسی تب‌دار و ملتهب، مقدور نیست و من هم در این یادداشت آن را دنبال نمی‌کنم. منظورم از این نوشتار گرامی‌داشت یاد و خاطرۀ زنده‌یاد #محمد_بسته‌نگار و اشاره‌ای به کوشش‌های او در این زمینه و ارائۀ چشم‌اندازی از آیندۀ نوگرایی دینی به مناسبت چهارمین سالگرد رحلت اوست.

🔅شادروان بسته‌نگار از چهره‌های فعال و زحمتکش جریان ملی - مذهبی به عنوان شاخۀ سیاسی‌ترِ نوگرایی دینی بود که تمام زندگی خود را وقف ترویج این جریان کرد و به واقع با ایده و مرام ملی - مذهبی می‌زیست؛ زیستی همراه با فعالیت سیاسی، کار فکری، تمهید امکانات لجستیکی و امور نوع‌دوستانه و خیریه. از آنجا که محمد بسته‌نگار داماد زنده‌یاد آیت‌الله #طالقانی و از دلبستگان شدید وی بود، تا اندازه‌ای در سایۀ او قرار گرفت و فعالیت‌های شخص خودش از نگاه‌ها مغفول ماند.

🔅بسته‌نگار سال‌های طولانی زندان را تجربه کرد وبخصوص آثار فکری قابل اعتنایی به جا گذاشت. دغدغۀ فکری او عمدتاً #دموکراسی و #حقوق_بشر و تلفیق این دو با قرائتی از اسلام بود. عموم آثار آن مرحوم را می‌توان معطوف به همین موضوعات دانست اما دو اثر او به نام‌های "مبانی دمکراسی و جامعۀ مدنی در حکومت علی" و "حقوق بشر از نظر اندیشمندان" به طور خاص در این زمینه نوشته و گردآوری و تدوین شده است.

🔅با توجه به شرایط خاص سیاسی امروز ایران، تصور بسیاری بر این است که دورۀ این نوع تفکرات و اندیشه‌ها سپری شده است. شاید در کوتاه مدت چنین باشد، اما از یک چشم‌انداز تاریخی، جریان نوگرای دینی به شرط تکیۀ خاص بر اسلام فرهنگی و تبلور هویتی آن در #تاریخ ایران، به احتمال زیاد در آینده ظهوری دوباره خواهد داشت. در واقع تمام نیازها و عناصری که سبب پیدایش نوگرایی دینی در یک و نیم قرن پیش شد، همچنان در جامعۀ ایرانی پابرجاست و اینکه روند تحولات سیاسی در کشورمان، چه سمت و سویی به خود خواهد گرفت، در این واقعیت تأثیر عمده‌ای نخواهد داشت.

🔅به نظرم اگر جمهوری اسلامی در جهت تطبیق خود با نیازهای جامعه تغییر مسیر دهد، در روند این حرکت، نوگرایی دینی به معنای احیای اسلام فرهنگی، جانی دوباره خواهد گرفت و چنانچه تحولات فرضاً به سمت پیدایش دولتی با مظاهر ضد دینی میل پیدا کند، پس از چندی، عنصر #هویت‌خواهی ایرانی بر مبنای اسلام فرهنگی، بعثتی دوباره خواهد داشت و این #بعثت دیگر از جنس بنیادگرایی و سنتی و اسلام سیاسی نخواهد بود و در قالب نوگرایی دینی فرهنگی و یا روشنفکری اسلامِ مدنی ظاهر خواهد شد.

🔅طرفداران اسلام سیاسی که حامی ادغام دین و دولت‌اند و به #دولت به عنوان دستگاه اجرای احکام #شریعت می‌نگرند و همینطور #دین ستیزانی که خود را با بنیادهای فرهنگ و هویتِ ایرانی و اخلاقیات دینی جامعه درگیر می‌کنند، ظاهراً نمی‌دانند که نقطۀ اعتدال و ثبات طولانی مدت جامعۀ ایرانی منوط به تأسیس دولتِ معتدل عرف‌گرا از یک طرف و پیوند عقلایی با مواریث هویتی و فرهنگی تاریخ ایران بخصوص نظام اخلاقی و معنوی اسلام از طرف دیگر است. هر کدام از آنها به واقع یک سر محورِ افراطند و از همین رو گرچه توانسته‌اند در ستیز و تقابل با هم دستگاه دولت را تسخیر کنند، اما در نهایت نیروی ضد خود را در جامعه پرورش داده و از این طریق موقعیت خود را به خطر انداخته‌اند. بر همین مبنا، #تاریخ_معاصر ایران گرچه با حرکت پاندولی خود بین آن دو در نوسان بوده، اما در زمان اقتدار هیچکدام از آنها به توازن و تعادل و ثبات لازم دست نیافته است.

🔅در واقع آرامش و ثبات اجتماعی و سیاسی بلند مدت ایران، تفسیر همان دو نکتۀ فوق است و از این جهت، تلاش‌های فکری و عملی چهره‌های نوگرای دینی از جمله مرحوم محمد بسته‌نگار بیهود نبوده و در آینده در قالب و ترکیبِ خوش‌نقش‌تر و کارآمدتر و مقبول‌تری احیاء خواهد شد.

#احمد_زیدآبادی

@Shariati_Group
🆔 @ahmadzeidabad
⭕️ چرا حاکمیت صدای "اساتید دانشگاه" و "روشنفکران" را نمی‌شنود؟

🔅برای پاسخ به این پرسش می‌توان راهی ساده برگزید و اینچنین استدلال کرد که حکومت "استبدادی" است و طبایع #استبداد با مشورت و گفتگو و #دموکراسی سر آشتی ندارد اما این پاسخ شاید برای ساده‌اندیشان و ناآشنایان با #فلسفه_سیاسی قانع کننده باشد، ولی صورت مسئله چنین نیست.

🔅به نظرم یکی از دلائل عمده عدم التفات #حاکمیت به فریادهای اساتید و قاطبه روشنفکران اینست که حاکمیت "تئوری قدرت" دارد و مبتنی بر آن آرایش نیروهایش و نهادهایش را چیده است و آن "ولایت فقیه" است، ولی روشنفکران و اساتید معترض نقد دارند، ناراضی هستند، فریاد می‌زنند و اعتراض می‌کنند و اعراض هم کرده‌اند، اما نظریه و تئوری قدرتی ندارند، بل به حاکمیت به انحاء گوناگون می‌گویند تئوری #قدرت و نهادهای برآمده از آن را واگذار و دموکراسی را بجای آن بنشان. ظاهر این سخن عامه‌پسند است ولی واقعی نیست، بل عوام‌فریبانه است.

🔅زیرا اولاً هیچ نظام سیاسی، تئوری قدرت و نهادهای برآمده از تئوری خویش را و از همه مهمتر قدرت خود را واگذار نخواهد کرد و نکته‌ی دیگر اینست که دموکراسی یک مفهوم کلی است و در عالم واقع سیاسی انواع و انحاء متکثری دارد و مادامیکه بصورت مفهومی بحث نکنیم ارجاع ما به دموکراسی بی‌معنی می‌باشد.

🔅یکی از مشکلات عمده روشنفکران و اساتید دانشگاهی که به وضع موجود سیاسی معترض هستند اینست که آنها فهمی درستی از فلسفه سیاسی ندارند و از آن بدتر وضع موجود را نمی‌توانند صورت‌بندیِ مفهومی کنند و به جامعه بگویند که مشکل قدرت چیست و منطق دفع قدرت حاکم چیست. اکثراً به تبع جریان #اصلاح‌_طلبی عدم حضور خویش در قدرت و مدیریت را مساوی با دیکتاتوری و فلاکت توصیف می‌کنند و این در حالیست که منطق جریان اصلاح طلبی صرفاً حضور در قدرت و مدیریت است و نسبتی با #توسعه و قدرت جامعه نداشته است.

🔅آنچه که باید به آن اندیشید این است که حاکمیت دارای "تئوری قدرت" است و بر اساس آن ساز و کار تمشیت امور کشور را مدیریت می‌کند و برای نقد این تئوری "منطق جابجایی نظریه" (و سپس تخریب نهادهای قدرت) نمی‌تواند راهگشا باشد، بل نیازمند فهم این نظریه در ساحت فلسفه سیاسی هستیم و سپس ارائه خوانش‌های #رهایی‌بخش از قدرت.

🔅اما آنچه نیروها و فعالین سیاسی امروز در #ایران انجام می‌دهند، تلاش برای متلاشی نمودن قدرت مستقر است و این "روش تخریبی" است و آنچه ما نیازمند آن هستیم "روش ترکیبی" است. تئوری قدرت مخالفان نظم مستقر در تمامی طیف‌های داخلی و خارجی آن مدل‌های مستقر در اروپای غربی و نظام سیاسی #آمریکا است و با این صورت‌بندی تا اطلاع ثانوی شاهد هیچ تحول بنیادین در جامعه ایران نخواهیم بود.


دکتر #سیدجواد_میری

@Shariati_Group
🆔 @seyedjavadmiri
″... یکی از پیشبینی‌های مترقی فرقه شیعی این است که "حوادث مستحدثه" را که در هر زمانی روی می‌دهد و طبیعتاً در قوانین فقهی پیشین حکمش و راه‌حلش نیامده است، باید علمای محقق #مجتهد رسیدگی کنند و براساس موازین علمی و اجتهادی و شناخت عملی و علمی که از #اسلام دارند، آن را طرح و حل کنند و پاسخش را بیابند. این اصل نشان می‌دهد که چگونه اسلام مسأله‌ی زمان و حرکت و عامل تغییر و تحول و نوآوری را در طی ادوار تاریخی یيش‌بینی کرده است و آگاهان و اسلام‌شناسان را در برابر آن «مسئول» دانسته است. حوادث مستحدثه، به طور کلی همه‌ی رویدادهای فرهنگی، فکری، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و انسانی است، مسائلی از قبیل #استعمار کهنه و نو، ماشین، #آلیناسیون #انسان جدید، #بوروکراسی، #تکنوکراسی، #فاشیسم، #دموکراسی، #مشروطیت، #فیلم، #تلویزیون، #سوسیالیسم، #کاپیتالیسم، #صهیونیسم، مسأله #فلسطین، #ناسیونالیسم در جامعه اسلامی، هیپی‌ايسم، #عصیان نسل جوان، عقب ماندگی، رابطه‌ی شرق و غرب، #غرب_زدگی تکنولوژی و ماشینیسم، هجوم فرهنگی، فرهنگ زداییِ روشنفکران، بورژوازی دلال، #ماتریالیسم، بحران #مذهب، تزلزل مبانی اخلاقی و گسیختگی سنتی، گسستگی تاریخی، #تمدن، #تجدد، #آزادی زنان، جنسیت (سکسوالیته)، تبرئه #یهود به وسیله #پاپ از اتهام قتل #مسیح پس از دو هزار سال! گرسنگی، #استثمار طبقاتی جدید، دگرگونی روابط طبقاتی، #انقلاب اقتصادی، #ادبیات و #هنر نـو، ایدئولوژی‌های نیرومند و ایمان‌زای امروز... همه حوادث مستحدثه‌ای هستند که جامعه‌ی اسلامی، در ابعاد گوناگونش با آن‌ها درگیر یا در تماس است و بر #عالم آگاه و مسئول اسلامی است که با #حق اجتهاد و #فتوی و تحقیق آزادی که دارد، این مسائل را با بینش اسلامی و بر اساس مبانی علمی این مکتب طرح کند، و برای مبارزه با آن‌ها، #انتخاب، اقتباس، نفی، تأیید، تحلیل و شناخت آن‌ها، راه‌حل نشان دهد، نظر بدهد، #مردم را آموزش فکری دهد و متعهد کند و «رهبریِ اجتماعی» مردم را بر عهده گیرد...″


@Shariati_Group
📚 معلم علے‌شریعتے
مجموعه آثار ۷ / مسئولیت شیعه بودن
⭕️ پدر #طالقانی: سرّالاسرار دموکراسی، نقد و ایستادگی در مقابل حاکمان و صاحبان #قدرت است

«اصل امر به معروف و نهی از منکر حق انتقاد و اعتراض است که #قرآن به همه‌ی مسلمانان داده و روی این حق هر فرد عادی وظیفه دارد و بر او واجب است که در برابر انحراف و تجاوزات از هر کسی و از هر طبقه‌ای که باشد بایستد. این سرّ الاسرار #دموکراسی و #حق عمومی است. حتی یک فرد عادی می‌تواند به کسی که در رأس مملکت است، امر به معروف و نهی از منکر کند. همین شما که اینجا نشسته‌اید و صدها و هزاران گوش که سخنان مرا می‌شنوید نباید تعبدا قبول کنید. فرد فرد شما مسئولید به من بگویید اینجا اشتباه کردی و اینجای کلامت نابجا بود. اگر عده‌ای را برای #مجلس خبرگان و مجلس #شورا انتخاب کردید، خیال نکنید که از شما رفع مسئولیت شده است. فرد فرد شما مسئولید و باید با تمام شعور و چشم و گوشتان مراقب اعمال این‌ها باشید.»

📚 آیت‌الله سید #محمود_طالقانی / سخنرانی ۲۳ مرداد ۱۳۵۸

@Shariati_Group
هنگامی که «#دیکتاتوری» غالب است، احتمال اینکه عدالتی در جریان باشد، باوری فریبنده و خطرناک است. و هنگامی که «#سرمایه‌داری» حاکم است، #ایمان به #دموکراسی و #آزادی انسان، یک ساده لوحی است...

📚معلم علے‌شریعتے
مجموعه آثار ۲ / خودسازی انقلابی

@Shariati_Group
🔴 نسبت دین با سیاست و قدرت؛ ضرورت وجود بدیل و گفتمان ملی

🔷 مصاحبه‌ی ایران فردا با #احسان_شریعتی

🔅الان در حاکمیت دینی #ایران نسبت #دین و #سیاست، دین و #قدرت به چالش تبدیل شده است. #هگل، در کتاب «استقرار شریعت در مذهب #مسیح» می‌گوید، قوانین دینی و شریعت نمی‌توانند، قانون عمومی باشند، بلکه می‌تواند الزامات درونی یک جماعت دینی باشد. اگر این الزام جماعتی هم مسلک تبدیل به #قانون عمومی شود به اجبار و انقیاد می‌انجامد و یا با توجه به اینکه بحث‌های متفاوتی که راجع به جایگاه دین در دنیای جدید وجود دارد. از گرایش‌هایی مثل صحبت از دین پساسکولار و حضور دین در عرصه عمومی و تا گرایش دین در عرصه خصوصی و از  بنیادگراها  که باور به حکومت احکام دینی دارند تا روشنفکرانی مثل دکتر #شریعتی و یا مهندس #بازرگان که دین را موید #آزادی و #دموکراسی و زندگی مسالمت آمیز می‌دانند، هر یک طیفی از نگرش نحوه تجلی دین را نمایندگی می‌کنند، جایگاه دین در جامعه چه خواهد شد؟ با توجه به اتفاقات اخیر، نحوه تجلی دین در سیاست دوباره به چالش کشیده شده به پرسش روز تبدیل شده است با توجه به عدم تعادل‌هایی که چندین بار در ایران تکرار شده است مثل حکومت استبدادی که در پسا مشروطه داشتیم که به گونه‌ای پوشش را اجبار می‌کرد و یا حکومتی فعلی که گونه‌ای دیگر را اجبار می‌کند. با توجه به عدم تعادل‌ها، این نسبت را چگونه می‌توان تعریف کرد که با نقطه تعادل‌های جامعه هم بتواند نسبت برقرار کند؟

🔸احسان شریعتی: #میشل_فوکو، در مورد #انقلاب ایران، زمانی که از او می‌پرسند که چگونه از انقلابی دفاع می‌کنید که حکومت دینی می‌خواهد؟ می‌گوید من منتقد فهم آنها از «حکومت‌» هستم به این معنا که مشکل در درک نادرست از #حکومت است. یعنی حکومت پدیده‌ای است که با دین از نظر ذاتی ممکن است ناسازگار باشد. به این معنا که حکومت یک قدرت منسجم و مجسد است و به تعبیر #ماکس_وبر، «خشونت نهادینه» و قانونی. در دین هم همچون #فلسفه که فیلسوف به نظر کانت و بر خلاف نظر #افلاطون نمی‌تواند شاه شود، به این دلیل که اگر شاه شود دیگر فیلسوف نخواهد بود، چون باید ناظر و ناقد قدرت باشد اما وقتی #شاه شود، مجبور است در مواجهه با بسیاری مصلحت‌ها و زیر پا گذاشتن حقایق قرار گیرد. شاه مجبور است بنا به منطق ماکیاولی قدرت گاه کارهای خلاف اخلاق هم انجام دهد. بنابراین، ذاتاً یک فیلسوف نمی‌تواند شاه شود. در حالی که چنین تصوری در #آریستوکراسی دینی و #تئوکراسی وجود دارد که ما می‌توانیم به عنوان نماینده #خدا بر مردم حکومت کنیم. چه کسی قرار است حکومت کند؟ بهترین‌ها!

▪️از نظر افلاطون، بهترین‌ها همان فیلسوفان هستند. از نظر علمای دینی، ممکن است روحانیون باشند چون اینها با خدا در ارتباط هستند و طبعاً باید بر جاهلان و مردمی که نادان و صغیر هستند حکومت کنند تا مدینه‌ی فاضله را بسازند. اشتباه اینجاست که ذات دین مثل فلسفه است که باید ناقد و ناظر نسبت به نهاد قدرت و ثروت و حتی دانش باشد. فاصله داشته باشد تا بتواند نقش دینی و معنوی و اخلاقی خود را انجام دهد. علت این‌که دین در نهضت‌های گذشته، از #مشروطه و #نهضت_ملی تا انقلاب ۵۷، توانست نقش ایفا کند به این دلیل بود. ولی زمانی که خود در قدرت قرار گرفت، مثل امروز از ایفای نقش اصلی خود عاجز می‌شود. در جنبش اعتراضی فعلی نزد زنان و جوانان شاید هنوز کلام مترقی دینی مسکوت باشد. همان کلام دینی رهایی‌بخشی که همیشه حضور داشته، گویی غایب است. حال آن که ۱۰ سال پیش در جنبش سبز هنوز بحث #مذهب و شعار الله اکبر در پشت بام‌ها مطرح بود!

ا.ف: و دین جایگاه انتقادی خود را از دست داده است؟

🔸ا.ش: دین رهایی‌بخش انتقادی نمود و فعالیت عمده‌ی قبلی را در این جای و گاه هنوز ندارد. جوانان می‌خواهند همه چیز از نو تعریف شود و به قالب‌های سنتی و تابوهای تحمیلی معترض هستند. می‌گویند اینها را نمی‌پذیرند. روایتی که چند دهه در آموزش‌وپرورش و #فرهنگ و مدیریت توسعه‌ی کشور در این اقلیم مسلط بوده در ایجاد #عدالت و جامعه آزاد، نالایقی و عدم کفایت خودش را نشان داده، و این‌که جوانان آن را نفی ‌کنند امری طبیعی است. سوال و مسئله اما این است که که چه بیان دینی و معنوی‌ای برای پشتیبانی از جنبش آزادی و عدالت لازم است؟ اگر بیان دینی غایب باشد، ما به دو قطبی کلاسیک ماقبل مشروطه بین تجدد و سنت (مشروعه‌خواهی) برمی‌گردیم. یعنی مجددا تجددخواهی در برابر سنت‌گرایی قرار می‌گیرد  و خطر این است که تمامیت دین پشتوانه و ذخیره‌ی محافظه‌کاری و #استبداد ‌شود!.....


@Shariati_Group

🔗 مطالعه متن کامل این گزارش
"... #امامت، نه يک اعتقاد متافيزيکی، و #ولايت، نه يک وهم صوفيانه، که يک فلسفه‌ی رهبری انقلابی است برای نجات جامعه از جهل و جور و پاکسازی انقلابیِ محيط و تربيت انقلابی‌ِ افراد برای نيل به مرحله‌ی #آزادی و #آگاهی و رشد سياسی و فکری #مردم، تا بتوانند #دموکراسی راستين را، که بر آراء مستقل و آگاهانه و مسئول يکايک افراد استوار است، بنا کنند، دمکراسی‌ای که از عوام‌فريبی، توطئه، جادوی #پول، دست‌های پنهان #بيگانه، و دست‌های نيرومند #سرمايه آسيب نبيند، و روپوش مشروعی برای پنهان کردن و دوام بخشيدن به #استثمار نباشد..."

📚 معلم علے‌شریعتے
مجموعه آثار ۱۰ / جهت‌گيری طبقاتی اسلام

@Shariati_Group